شعاعِ دردِ مرا ضرب در عذاب کنید
مگر مساحتِ رنج مرا حساب کنید
محیطِ تنگِ دلم را شکسته رسم کنید
خطوط منحنیِ خنده را خراب کنید
طنینِ نام مرا موریانه خواهد خورد
مرا به نام دگر غیر از این خطاب کنید
دگر به منطقِ منسوخِ مرگ میخندم
مگر به شیوهی دیگر مرا مجاب کنید
در انجمادِ سکون، پیش از آنکه سنگ شوم
مرا به هُرمِ نفسهای عشق، آب کنید
مگر سماجت پولادیِ سکوتِ مرا
درون کورهی فریاد خود مذاب کنید
بلاغتِ غم من انتشار خواهد یافت
اگر که متن سکوت مرا کتاب کنید...
#قیصر_امینپور
╭─┅─═ঊঈ🕊ঊঈ═─┅─╮
🕊 @kolbeh_eshgh_iran🕊
╰─┅─═ঊঈ🕊ঊঈ═─┅─╯
مگر مساحتِ رنج مرا حساب کنید
محیطِ تنگِ دلم را شکسته رسم کنید
خطوط منحنیِ خنده را خراب کنید
طنینِ نام مرا موریانه خواهد خورد
مرا به نام دگر غیر از این خطاب کنید
دگر به منطقِ منسوخِ مرگ میخندم
مگر به شیوهی دیگر مرا مجاب کنید
در انجمادِ سکون، پیش از آنکه سنگ شوم
مرا به هُرمِ نفسهای عشق، آب کنید
مگر سماجت پولادیِ سکوتِ مرا
درون کورهی فریاد خود مذاب کنید
بلاغتِ غم من انتشار خواهد یافت
اگر که متن سکوت مرا کتاب کنید...
#قیصر_امینپور
╭─┅─═ঊঈ🕊ঊঈ═─┅─╮
🕊 @kolbeh_eshgh_iran🕊
╰─┅─═ঊঈ🕊ঊঈ═─┅─╯
حرفهای ما هنوز ناتمام
تا نگاه میکنی
وقت رفتن است
پیش از آنکه باخبر شوی
لحظۀ عزیمت تو دیر میشود
ای دریغ و حسرت همیشگی
ناگهان چقدر زود
دیر میشود
#قیصر_امینپور
@kolbeh_tanhaee1
تا نگاه میکنی
وقت رفتن است
پیش از آنکه باخبر شوی
لحظۀ عزیمت تو دیر میشود
ای دریغ و حسرت همیشگی
ناگهان چقدر زود
دیر میشود
#قیصر_امینپور
@kolbeh_tanhaee1
بوی بهار میشنوم از صدای تو
نازک تر از گل است گل گونههای تو
ای در طنين نبض تو آهنگ قلب من
ای بوی هر چه گل نفس آشنای تو
#قیصر_امینپور
@mahfel_khoban_sheeer🌸
نازک تر از گل است گل گونههای تو
ای در طنين نبض تو آهنگ قلب من
ای بوی هر چه گل نفس آشنای تو
#قیصر_امینپور
@mahfel_khoban_sheeer🌸
چشم وا کردم
سکوتم آب شد..
چشم بستم.... بسترم آتش گرفت
در زدم،
کس این قفس را وا نکرد
پر زدم، بال و پرم آتش گرفت...!!
#قیصر_امینپور
☃️💛⛄️
@mahfel_khoban_sheeer🌸
سکوتم آب شد..
چشم بستم.... بسترم آتش گرفت
در زدم،
کس این قفس را وا نکرد
پر زدم، بال و پرم آتش گرفت...!!
#قیصر_امینپور
☃️💛⛄️
@mahfel_khoban_sheeer🌸
گفت: احوالت چطور است❓
گفتمش: عالی است مثل حال گُل
حالِ گُل در چنگ چنگیز مغول😢
#قیصر_امینپور
گفتمش: عالی است مثل حال گُل
حالِ گُل در چنگ چنگیز مغول😢
#قیصر_امینپور
ای کاش مرا چشم تماشا باشد
یک لحظه زمانه با دل ما باشد
هر روز که میرود به خود میگویم:
امروز نبود، کاش فردا باشد
#قیصر_امینپور
یک لحظه زمانه با دل ما باشد
هر روز که میرود به خود میگویم:
امروز نبود، کاش فردا باشد
#قیصر_امینپور
اے دل همه رفتندوتوماندے در راه
ڪارَت همه ناله بودو بارت همه آه
ڪوتاه ڪنم قصه ڪه این راه دراز
ازچاه به چاله بود و از چاله به چاه
َ#قیصر_امینپور
ڪارَت همه ناله بودو بارت همه آه
ڪوتاه ڪنم قصه ڪه این راه دراز
ازچاه به چاله بود و از چاله به چاه
َ#قیصر_امینپور
چیزی عزیز تر ز تمام دلم نبود
ای پارۀ دلم، که بریزم به پای تو
امروز تکیهگاه تو آغوش گرم من
فردا عصای خستگیام شانههای تو
در خاک هم دلم به هوای تو میتپد
چیزی کم از بهشت ندارد هوای تو...
#قیصر_امینپور
ای پارۀ دلم، که بریزم به پای تو
امروز تکیهگاه تو آغوش گرم من
فردا عصای خستگیام شانههای تو
در خاک هم دلم به هوای تو میتپد
چیزی کم از بهشت ندارد هوای تو...
#قیصر_امینپور
چشم وا کردم
سکوتم آب شد..
چشم بستم.... بسترم آتش گرفت
در زدم،
کس این قفس را وا نکرد
پر زدم، بال و پرم آتش گرفت...!!
#قیصر_امینپور
سکوتم آب شد..
چشم بستم.... بسترم آتش گرفت
در زدم،
کس این قفس را وا نکرد
پر زدم، بال و پرم آتش گرفت...!!
#قیصر_امینپور
گفتی: غزل بگو! چه بگویم؟ مجال کو؟
شیرین من، برای غزل، شور و حال کو؟
پر میزند دلم به هوای غزل، ولی
گیرم هوای پر زدنم هست، بال کو؟
گیرم به فال نیک بگیرم بهار را
چشم و دلی برای تماشا و فال کو؟
تقویم چارفصل دلم را ورق زدم
آن برگهای سبزِ سرآغاز سال کو؟
رفتیم و پرسش دل ما بیجواب ماند
حال سوال و حوصلۀ قیلوقال کو؟
#قیصر_امینپور
شیرین من، برای غزل، شور و حال کو؟
پر میزند دلم به هوای غزل، ولی
گیرم هوای پر زدنم هست، بال کو؟
گیرم به فال نیک بگیرم بهار را
چشم و دلی برای تماشا و فال کو؟
تقویم چارفصل دلم را ورق زدم
آن برگهای سبزِ سرآغاز سال کو؟
رفتیم و پرسش دل ما بیجواب ماند
حال سوال و حوصلۀ قیلوقال کو؟
#قیصر_امینپور
میجویمت به نام و نشانی که نیستی
دیرآشنای من ، تو همانی، که نیستی
نزدیکتر ز تو به توام این عجب که تو
دور از منی و خویش ندانی که نیستی
میجویمت به باغ خیال و گمان و وهم
در کوچههای دل، به گمانی که نیستی
شبگرد کوچههای خیالم، به جستجو
آیم به آن محل و نشانی، که نیستی
طبع غزل سرایی من، لال میشود
در بین واژهها و بیانی، که نیستی
سرشارم از خیال سرودن، اگرچه باز
تو باعث همین هیجانی، که نیستی
احوال من نپرس، که اقرار میکنم
حالم بد است، مثل زمانی که نیستی
#قیصر_امینپور
دیرآشنای من ، تو همانی، که نیستی
نزدیکتر ز تو به توام این عجب که تو
دور از منی و خویش ندانی که نیستی
میجویمت به باغ خیال و گمان و وهم
در کوچههای دل، به گمانی که نیستی
شبگرد کوچههای خیالم، به جستجو
آیم به آن محل و نشانی، که نیستی
طبع غزل سرایی من، لال میشود
در بین واژهها و بیانی، که نیستی
سرشارم از خیال سرودن، اگرچه باز
تو باعث همین هیجانی، که نیستی
احوال من نپرس، که اقرار میکنم
حالم بد است، مثل زمانی که نیستی
#قیصر_امینپور
دلتنگ غنچه ایم بگو راه باغ ڪو؟
خاموش مانده ایم خدا را چراغ ڪو؟
ڪو ڪوچه اے ز خواب خدا سبزتر٬ بگو
آن خانه ڪو؟ نشانے آن ڪوچه باغ ڪو
شب در رسید و قصه ما هم به سر رسید
ڪو خانه اے براے رسیدن٬ ڪلاغ ڪو؟
#قیصر_امینپور
خاموش مانده ایم خدا را چراغ ڪو؟
ڪو ڪوچه اے ز خواب خدا سبزتر٬ بگو
آن خانه ڪو؟ نشانے آن ڪوچه باغ ڪو
شب در رسید و قصه ما هم به سر رسید
ڪو خانه اے براے رسیدن٬ ڪلاغ ڪو؟
#قیصر_امینپور