دوشم ز بلبلی چه خوش آمد که میسرود
گل گوش پهن کرده ز شاخ درخت خویش
کای دل تو شاد باش که آن یار تندخو
بسیار تندروی نشیند ز بخت خویش
#حافظ
گل گوش پهن کرده ز شاخ درخت خویش
کای دل تو شاد باش که آن یار تندخو
بسیار تندروی نشیند ز بخت خویش
#حافظ
هر صبح و شام قافلهای از دعای خیر
در صحبت شمال و صبا میفرستمت
تا لشکر غمت نکند ملک دل خراب
جان عزیز خود به نوا میفرستمت
#حافظ
هر صبح و شام قافلهای از دعای خیر
در صحبت شمال و صبا میفرستمت
تا لشکر غمت نکند ملک دل خراب
جان عزیز خود به نوا میفرستمت
#حافظ
ای که انگشت نمایی به کرم در همه شهر
وه که در کار غـــریبان عجبت اهمــالیست
بعد از اینـــم نبود شـائبه در جوهـــر فرد
که دهان تو در این نکته خوش استدلالیست
مــژده دادند که بر ما گــذری خواهی کرد
نیت خیــــر مگردان که مبـــــارک فالیست
#حافظ
وه که در کار غـــریبان عجبت اهمــالیست
بعد از اینـــم نبود شـائبه در جوهـــر فرد
که دهان تو در این نکته خوش استدلالیست
مــژده دادند که بر ما گــذری خواهی کرد
نیت خیــــر مگردان که مبـــــارک فالیست
#حافظ
ما زیاران چشم یاری داشتیم
خود غلط بود آن چه می پنداشتیم
تا درخت دوستی برگی دهد
حالیا رفتیم و تخمی کاشتیم
گفتگو آیین درویشی نبود
ورنه با تو ماجراها داشتیم
شیوه ی چشمت فریب جنگ داشت
ما ندانستیم و صلح انگاشتیم
#حافظ
خود غلط بود آن چه می پنداشتیم
تا درخت دوستی برگی دهد
حالیا رفتیم و تخمی کاشتیم
گفتگو آیین درویشی نبود
ورنه با تو ماجراها داشتیم
شیوه ی چشمت فریب جنگ داشت
ما ندانستیم و صلح انگاشتیم
#حافظ
ساقی به نور باده برافروز جامٖ ما
مطرب بگو که کار جهان شد به کام ما
ما در پیاله عکس رخ یار دیدهایم
ای بیخبر ز لذت شرب مدام ما
#حافظ
مطرب بگو که کار جهان شد به کام ما
ما در پیاله عکس رخ یار دیدهایم
ای بیخبر ز لذت شرب مدام ما
#حافظ
امشب ز غمت میان خون خواهم خفت
وز بستر عافیت برون خواهم خفت
باور نکنی خیال خود را بفرست
تا در نگرد که بیتو چون خواهم خفت
#حافظ
وز بستر عافیت برون خواهم خفت
باور نکنی خیال خود را بفرست
تا در نگرد که بیتو چون خواهم خفت
#حافظ
از لعل تو گر یابم انگشتری زنهار
صد ملک سلیمانم در زیر نگین باشد
غمناک نباید بود از طعن حسود ای دل
شاید که چو وابینی خیر تو در این باشد
#حافظ
صد ملک سلیمانم در زیر نگین باشد
غمناک نباید بود از طعن حسود ای دل
شاید که چو وابینی خیر تو در این باشد
#حافظ
مطرب عشق عجب ساز و نوایی دارد
نقش هر نغمه که زد راه به جایی دارد
عالم از ناله عشاق مبادا خالی
که خوش آهنگ و فرح بخش هوایی دارد
#حافظ
نقش هر نغمه که زد راه به جایی دارد
عالم از ناله عشاق مبادا خالی
که خوش آهنگ و فرح بخش هوایی دارد
#حافظ
مرا از توست هر دم تازه عشقی
تو را هر ساعتی حسنی دگر باد
به جان مشتاق روی توست حافظ
تـو را در حال مشتــاقان نظر باد
#حافظ
تو را هر ساعتی حسنی دگر باد
به جان مشتاق روی توست حافظ
تـو را در حال مشتــاقان نظر باد
#حافظ
به طهارت گذران منزل پیری و مکن
خلعت شیب چو تشریف شباب آلوده
آشنایان ره عشق در این بحر عمیق
غرقه گشتند و نگشتند به آب آلوده
#حافظ
خلعت شیب چو تشریف شباب آلوده
آشنایان ره عشق در این بحر عمیق
غرقه گشتند و نگشتند به آب آلوده
#حافظ
خیال خال تو با خود به خاک خواهم برد
که تا ز خال تو خاکم شود عبیرآمیز
فرشته عشق نداند که چیست ای ساقی
بخواه جام و گلابی به خاک آدم ریز
#حافظ
که تا ز خال تو خاکم شود عبیرآمیز
فرشته عشق نداند که چیست ای ساقی
بخواه جام و گلابی به خاک آدم ریز
#حافظ
هم گلستان خیالم ز تو پرنقش و نگار
هم مشام دلم از زلف سمن سای تو خوش
در ره عشق که از سیل بلا نیست گذار
کردهام خاطر خود را به تمنای تو خوش
در بیابان طلب گر چه ز هر سو خطریست
میرود حافظ بیدل به تولای تو خوش
#حافظ
هم مشام دلم از زلف سمن سای تو خوش
در ره عشق که از سیل بلا نیست گذار
کردهام خاطر خود را به تمنای تو خوش
در بیابان طلب گر چه ز هر سو خطریست
میرود حافظ بیدل به تولای تو خوش
#حافظ
ﺑﺮﻧﻴﺎﻣﺪ ﺍﺯ ﺗﻤﻨﺎﯼ ﻟﺒﺖ ﮐﺎﻣﻢ ﻫﻨﻮﺯ
ﺑﺮ ﺍﻣﻴﺪ ﺟﺎﻡ ﻟﻌﻠﺖ ﺩﺭﺩﯼ ﺁﺷﺎﻣﻢ ﻫﻨﻮﺯ
ﺭﻭﺯ ﺍﻭﻝ ﺭﻓﺖ ﺩﻳﻨﻢ ﺩﺭ ﺳﺮ ﺯﻟﻔﻴﻦ ﺗﻮ
ﺗﺎ ﭼﻪ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺷﺪ ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﺳﻮﺩﺍ ﺳﺮﺍﻧﺠﺎﻣﻢ ﻫﻨﻮﺯ
#حافظ
ﺑﺮ ﺍﻣﻴﺪ ﺟﺎﻡ ﻟﻌﻠﺖ ﺩﺭﺩﯼ ﺁﺷﺎﻣﻢ ﻫﻨﻮﺯ
ﺭﻭﺯ ﺍﻭﻝ ﺭﻓﺖ ﺩﻳﻨﻢ ﺩﺭ ﺳﺮ ﺯﻟﻔﻴﻦ ﺗﻮ
ﺗﺎ ﭼﻪ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺷﺪ ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﺳﻮﺩﺍ ﺳﺮﺍﻧﺠﺎﻣﻢ ﻫﻨﻮﺯ
#حافظ
دیدی که یار جز سر جور و ستم نداشت
بشکست عهد وز غم ما هیچ غم نداشت
یا رب مگیرش ار چه دل چون کبوترم
افکند و کشت و عزت صید حرم نداشت
بر من جفا ز بخت من آمد وگرنه یار
حاشا که رسم لطف و طریق کرم نداشت
#حافظ_شیرازی
بشکست عهد وز غم ما هیچ غم نداشت
یا رب مگیرش ار چه دل چون کبوترم
افکند و کشت و عزت صید حرم نداشت
بر من جفا ز بخت من آمد وگرنه یار
حاشا که رسم لطف و طریق کرم نداشت
#حافظ_شیرازی
دیدی که یار جز سر جور و ستم نداشت
بشکست عهد وز غم ما هیچ غم نداشت
یا رب مگیرش ار چه دل چون کبوترم
افکند و کشت و عزت صید حرم نداشت
بر من جفا ز بخت من آمد وگرنه یار
حاشا که رسم لطف و طریق کرم نداشت
#حافظ
بشکست عهد وز غم ما هیچ غم نداشت
یا رب مگیرش ار چه دل چون کبوترم
افکند و کشت و عزت صید حرم نداشت
بر من جفا ز بخت من آمد وگرنه یار
حاشا که رسم لطف و طریق کرم نداشت
#حافظ
دیدی که یار جز سر جور و ستم نداشت
بشکست عهد وز غم ما هیچ غم نداشت
یا رب مگیرش ار چه دل چون کبوترم
افکند و کشت و عزت صید حرم نداشت
بر من جفا ز بخت من آمد وگرنه یار
حاشا که رسم لطف و طریق کرم نداشت
#حافظ شیرازی
بشکست عهد وز غم ما هیچ غم نداشت
یا رب مگیرش ار چه دل چون کبوترم
افکند و کشت و عزت صید حرم نداشت
بر من جفا ز بخت من آمد وگرنه یار
حاشا که رسم لطف و طریق کرم نداشت
#حافظ شیرازی
دلا چو غنچه شکایت ز کار بسته مکن
که باد صبح نسیم گره گشا آورد
رسیدن گل و نسرین به خیر و خوبی باد
بنفشه شاد و کش آمد سمن صفا آورد
#حافظ_شیرازی
که باد صبح نسیم گره گشا آورد
رسیدن گل و نسرین به خیر و خوبی باد
بنفشه شاد و کش آمد سمن صفا آورد
#حافظ_شیرازی
صبح است ساقیا قدحی پرشراب کن
دور فلک درنگ ندارد شتاب کن
خورشید می ز مشرق ساغر طلوع کرد
گر برگ عیش میطلبی ترک خواب کن
#حافظ
دور فلک درنگ ندارد شتاب کن
خورشید می ز مشرق ساغر طلوع کرد
گر برگ عیش میطلبی ترک خواب کن
#حافظ
هر که شد محرم دل در حرم یار بماند
آن که این کار ندانست در انکار بماند
از صدای سخن عشق ندیدم خوشتر
یادگاری که در این گنبد دوار بماند
#حافظ
آن که این کار ندانست در انکار بماند
از صدای سخن عشق ندیدم خوشتر
یادگاری که در این گنبد دوار بماند
#حافظ