.
#عصر یعنی ....
بودنت 
نشستن در کنارت و
شاعرچشمانت شدن
عصر یعنی .....
همنشین گل رز باغچہ شدن
و در عطرش مست شدن
#و_قند_دل .....
را کنار یار آب کردن.

#پریسا_سیـروس
عصرتون دلبرانہ♥️

عصـــرها
در خاطر خیالم
دمنوشی از دوســــت
داشتن تــــو دَم میکنم
       ویادت را جرعــه جرعــه
در قلبم سبز مینوشم....



#‌عصر شد من در انتظارتو

‌‌

.
#عصر  بود و یڪ خلوتِ دنج
روبروے هم و نزدیڪ بهـم و
ڪلماتی ڪه سخت ادا میشد
اما نگاهی ڪه  آسان معنا میشد

نگاهم ڪشتی به گِل نشسته ای بود
بر تـنِ نمناکِ ماسه ها ...
تنها ڪافی بود موج باشی ....
تا این ڪشتی...
بـر آبی دریاے چشمانت
شناور شود و ..
ڪلمات بر دلت بنشیننـد...

#شیوامیثاقی
#عصرتون_دلبرانه☕️
‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌
‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

.
نبضِ چشمهایم
هر ثانیه حضورت را طلب میکند
و من #عصرِ دوشنبه
پشتِ دروازه ی چشم هایت
آنقدر خیمه می زنم
تا دایره ی سیاهِ چشمانت
عشقِ مرا بامیمِ مالکیت صداکند
و آوازه ی عشقمان
در همه جابپیچد


#شهاب_شهابی

.
#عصر
به ڪوچه
و خیابان
به پچ پچ چڪاوڪها روے شاخسار
به خورشید
و رقص شاپرڪها
حسادت میڪنم
تمام شهر پر از بوے توست
وام از نفسهایت میگیرم
تا زمستان را به بهار رسانم....
#محمدذبیحی
‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🍃‌‌‌‌‎

.
#عصر پنجشنبه
باید نشست پشت پنجره
و زل زد به آسمان مه گرفته شهر
به جاده هاے خیس دلتنگے
ڪه مسافرے به جز غمـ ندارد
آرے عصر پنجشنبه
چیزے از غروب جمعه
ڪمـ ندارد ...


#هماتیمورنژاد

.
#عصر است ؛
خورشید را ببین
ڪم‌ڪم دارد بساطش را جمع میڪند ؛
تا بہ خانہ‌ے معشوق رود ... !
مهتاب من باش ؛
خورشیدت میشوم
و یڪ روز عصر همین حوالی
بہ خانہ‌ے دلت #سـرڪ میڪشم ...

#مهناز_نجفی
#عصرتون_بدور_از_دلتنگی

.
#عصر گاه دل انگیزی
است
بوی #ریحان ها پیچیده
در تار تار #گیسوا نت،،

تو فصل #بهار شدی
سبز و #من،

عابری تشنه در بیابان
حضور

#علی_استرس


‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

.
#عصر استـــــــــــــ بیاشعرهایمـ را
برایتــــــــــــ دمـ ڪـرده امـ
لبریز استـــــــ و لبــــــــــــ سوز
وَه ڪہ چہ میچسبد
این #عصرانہ
در آغوشِ پُر غزلِ
#تـــــــــــــوووو......


#زهرا_هادیان_شنتیا
#عصرتون_دلارامـــــــــــــ

.

یڪ #عصر
خوب یڪ ڪافه دنج
ڪمی نم باران دواستڪان چایی
یڪ دل صاف درڪنارتوڪه بایدباشی
وحال خوبم رارقم بزنی ...



#سامیه_حسینی
#عصرتون‌_دلنواز☕️

‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
🥀

.

#عصر یعنی یک هوای بی قرار
     #دلخوشی بی دلیل و بی شمار

         دیدن لب #خنده‌ای عین حباب
            چیدن احساس #بکری صد هزار


#هماکشتگر

#عصرتان_سرشار_از_بهترینها 🦋☕️

‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

.
#عصر   
ڪنارهمان بوته ڪَل بنشین
همان ڪه عطرش بوی عشق می داد
می خواهم شعرم راباتوتمام ڪنم
شایدهربارڪه دلتنڪَت شدم
باخواندنش آرامش بڪَیرم ...


#فرشته_رحمانی

#عصر
یعنے ..دَم نوشے از
دلتنگے 
در فنجانے به رنگِ عشق  ...!!

#عصر_زیباتون_به_مهر.یار

.
#عصر   
ڪنارهمان بوته ڪَل بنشین
همان ڪه عطرش بوی عشق می داد
می خواهم شعرم راباتوتمام ڪنم
شایدهربارڪه دلتنڪَت شدم
باخواندنش آرامش بڪَیرم ...


#فرشته_رحمانی

.
#عصر یعنی یک هوای بی قرار
     #دلخوشی بی دلیل و بی شمار

         دیدن لب #خنده‌ای عین حباب
            چیدن احساس #بکری صد هزار


#هماکشتگر

#عصرتان_سرشار_از_بهترینها 🦋☕️

‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

#عصر ها
تورا نقاشے میڪنم
بر  قاب شڪسته دلم
وبا تو پرسه مے زنم
در رویاے زخمے
شعرهایم.....


#دریا

#عصر ها را که نگو
انقدر دلتنگت میشوم
اندازه ندارد! تنها چیزی که ذهنم
برای تقسیمش قد نمیدهد
همین عصر های لعنتی است
من #تـــــووو خیابان شنی و چند قطره باران

#منوچهرافتخارزاده👌❤️
✍️#من_و_تو‎‌‌‎‌

.
نبضِ چشمهایم
هر ثانیه حضورت را طلب میکند
و من #عصرِ دوشنبه
پشتِ دروازه ی چشم هایت
آنقدر خیمه می زنم
تا دایره ی سیاهِ چشمانت
عشقِ مرا بامیمِ مالکیت صداکند
و آوازه ی عشقمان
در همه جابپیچد


#شهاب_شهابی

.
من و
#عصر دل‌انڪَیز و
چاے خوشرنڪَی
کہ سر ایوان
از فرط نڪَاه دلرباے  تو
یخ ڪرد ؛
این قصہ ڪَرچہ خیالیست
اما باید ڪَاهی
دل بہ خیالبافی با  تو
در یڪ هواے دلچسب زد ..!!


عصرتون دلبراااانه