عصـــــــر کہ می شود ..
برایت .....
عاشقانہ اے آرام دم می کنم
اصلا بهانہ می شوے
کہ تورا رج به رج #شعـــر کنم
تو گلبوسہ ای می شوے ....
بر رگ باران ریزِ احساسم
آرامش آشوب قلب بی قرارم.


#پریسا_ســــــیروس➣↻

عصرتون_ زیبا

🌸عصــــــرتون
   بخیــــــــردوستـــــــان
         گــــــل

♡♡♡

‌‎‌‌‌‎‌‌
عصر است و
       ♡هیچ چیز مانند شنیدن
یک "دوستت دارم"
♡از_لبان_تـــۥــــو
به همراه یک آغوش تو
      ♡ برای من نمی چسبد

عصر شیرینتون کنار دلبرتون بخیر♡❤️

‌‎‌‌‌‎‌♡♡♡

وقــتــشــه....
♡♡♡
خــیــلــے قــشــنــگــه❤️‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

دوست دارم ضربان❤️ قــلبــــم
♡♡♡

بیا امشب شرابی دیگرم ده
ز مینای حقیقت ساغرم ده

دل دیوانه را دیوانه تر کن
مرا از هر دو عالم بی خبر کن

#سیمین_بهبهانی

امشب اندوه تو
بیش از همه شب
شد یارم...

وای از این حال پریشان
که من امشب دارم...!

#مهدی_اخوان_ثالث

ای صدف چون آمدی در بحر ما
چون صدف‌ها گوهرافشانت کنم

دامن ما گیر اگر تردامنی
تا چو مه از نور دامانت کنم


#حضرت_مولانا

گــــــر نـــدارے دانــش ترکیب رنگ
بین گل ها زشـــــت یا زیــــبا مکن

خوب‌دیدن شرط‌انسان‌بودنست
عیب را در این وآن پیدا مکن ...!!


        #مولانا

اشک من رنگ شفق یافت ز بی‌مهری یار
طالع بی‌شفقت بین که در این کار چه کرد

برقی از منزل لیلی بدرخشید سحر
وه که با خرمن مجنون دل افگار چه کرد

#حضرت_حافظ

سنی ندارد عاشقی کردن؛فرقی ندارد کودکی، پیری......


هر وقت زانو را بغل کردی؛ یعنی تو هم با عشق درگیری.......!!

#علیرضا_آذر

سایه‌ام بــود ولی خسته ‌تـــر از پیکر من
دل به ته مانده‌ی نوری که نمی‌تابد بست

تیـــر غیبی که بنا بود مـــرا، خورد به او
سایه‌ام از خودمن زودتر افتاد و شکست

#علیرضا_آذر

دل را چو به عشق تو سپردم چه کنم؟
دل دادم و اندوه تو بردم چه کنم؟

من زنده به عشق توام ای دوست ولیک
از آرزوی روی تو مردم، چه کنم؟

#سیف_فرغانی

من همان دم که وضو ساختم از چشمه عشق
چارتکبیر زدم یک سره بر هر چه که هست



می بده تا دهمت آگهی از سر قضا
که به روی که شدم عاشق و از بوی که مست

#حافظ

کجا بودم کجا رفتم کجاام من نمی‌دانم
به تاریکی در افتادم ره روشن نمی‌دانم

چگونه دم توانم زد درین دریای بی پایان
که درد عاشقان آنجا بجز شیون نمی‌دانم


#عطار

گفتم از قصه ی عشقت گِـرِهی باز كنم
به پريشانی گيـسوی تو سوگـند، نـشد

من دهان باز نكردم كه نرنجی از من
مثل زخمی كه لبش باز به لبخند نشد

#فاضل_نظری

باید به حکم عقل کند دوری اختیار
اینجا که می رسم به کفم اختیار نیست

گویم دلا قرار تو با ما چنین نبود
یاد آیدم که در دل عاشق قرار نیست

#شهریار

ای قاعده مستان در همدگر افتادن
استیزه گری کردن در شور و شر افتادن

عاشق بتر از مست است عاشق هم از آن دست است
گویم که چه باشد عشق در کان زر افتادن

زر خود چه بود عاشق سلطان سلاطین است
ایمن شدن از مردن وز تاج سر افتادن

درویش به دلق اندر و اندر بغلش گوهر
او ننگ چرا دارد از در به در افتادن

#مولانا

جای این احوالپرسی از لبانم لب بگیر
بوسه دادن از همان آغاز باشد بهتر است

کاغذ از وصف تنت هرچند کم می آورد
شرح آغوش تو با ایجاز باشد بهتر است ...

#شهراد_میدری

لشکری پیدا کن از سلطان عشق
جلوه گر شو بر سر فاران عشق

تا خدای کعبه بنوازد ترا
شرح «انی جاعل» سازد ترا

#اقبال_لاهوری