آهنگ جدیدعرفان ابرا به نام بگم نگم
♡♡♡♡

تا شدم صید تو آسوده ز هر صیادم
وای بر من گر ازین قید کنی آزادم

نازها کردی و از عجز کشیدم نازت
عجزها کردم و از عجب ندادی دادم

چون مرا می‌کشی از کشتنم انکار مکن
که من از بهر همین کار ز مادر زادم

تو قوی پنجه شکارافکن و من صید ضعیف
ترسم از ضعف به گوشت نرسد فریادم

آب چشمم مگر از خاک درت چاره شود
ورنه این سیل پیاپی بکند بنیادم

گاهی از جلوه‌ی لیلی‌روشی مجنونم
گاهی از خندهٔ شیرین منشی فرهادم

جاودان نیست فروغی غم و شادی جهان
شکر زان گویم اگر شاد و گر ناشادم

# فروغ بسطامی




‌

سکوت می‌کنم امشب به جای گفت‌وشنود
مرا ببخش که دل، گرم صحبت تو نبود

من آن تبسم بی‌پاسخم که هیچ‌کس
به یاد من غزل عاشقانه‌ای نسرود ...!

# علی مقیمی

دل من خسته شده ، ناز کشیدن بلدی؟
روی لبخند غمش ، ساز کشیدن بلدی؟

مبری یاد مرا ، خاطره ها را نکُشی!
طرح چشمان مرا باز کشیدن بلدی؟

غزلی باز بخوان عاشقی از یادم رفت
از زبان دل من ، راز کشیدن بلدی؟

پَرو بالی دگرم نیست ، قفس جایم بود
تو هنوز هم پَر پرواز کشیدن بلدی؟

دفتر عشق من آغشته شدازخاطره ها
چهره ی عاشق طناز کشیدن بلدی؟

دل من غرق تمنای وصال تو شده
نقش یک عاشق طناز کشیدن بلدی؟

غرق دریا شده ام قایق تو جا دارد؟
لنگر عشق بگو باز کشیدن بلدی؟

ناز کن ناز که این کار تو است
ای خدا راست بگو ناز کشیدن بلدی؟

#فهیمه زراعی

تمومش کن
احمد سولو
# محفل خوبان شعر

چمدان دست تو و بار غمش دست من است


تو که قـانـون بلدی ، اصل مساوات چه شد؟

کاش هنگام تماشای تو باران باشد
گریه ی حسرتم از چشم تو پنهان باشد
قسمتم بوسه به دست تو نباشد ای کاش
آنچه باید به لب من برسد جان باشد
هر سری حس نکند شانه ی معشوقش را
بهتر این است مسیرش به بیابان باشد
با نگاهت دلم آوار شد و فهمیدم
عشق مهمان دلی است که ویران باشد
عشق یعنی که کبوتر قفسش باز شود
رفتنش مشکل و جان کندنش آسان باشد
کاش وقتی چمدان دست گرفتی بروی
آخرین خواسته ات قبل سفر جان باشد

#علی_صفری

بیچاره‌تر از عاشق بیصبر کجاست
کاین عشق گرفتاری بی‌هیچ دواست

درمان غم عشق نه صبر و نه ریاست
در عشق حقیقی نه وفا و نه جفاست

#مولانای_جان

نی باغ به بستان نه چمن می‌خواهم
نی سرو و نه گل نه یاسمن می‌خواهم

خواهم زخدای خویش کنجی که در آن
من باشم و آن کسی که من می‌خواهم

#ابوسعید_ابوالخیر

هم در به دری دارد و هم خانه خرابی
عشق است و مزین به هنرهای زیادی

بیچاره دل من که در این برزخ تردید
خورده ست به اما و اگرهای زیادی

#سعید_بیابانکی

من پری زاده‌ام و
خواب ندانم که
     کجاست     
              
                چونک شب گشت
                نخسپند که شب
                  نوبت ماست

#مولانا

بيـــا عشق مـــرا باور كن امشب

كنارم لحظه ها را سر كن امشب


بيــــا اى ماه، مـــرداب دلــــم را

پـــر از گلهاى نيلوفــر كن امشب


#طاهره_داورى

به نسیمی همه ی راه به هم می ریزد
کی دل سنگ تو را آه به هم می ریزد؟

سنگ در برکه می اندازم و می پندارم
با همین سنگ زدن، ماه به هم می ریزد

#فاضل_نظری

گر به مسجد کشدم زاهد و ، در دیر کشیش
چه تفاوت کند ، این خانه و آن خانه از اوست

خویش و بیگانه اگر رحمت و زحمت دهدم
رحمت خویش از او ، زحمت بیگانه از اوست

#مولانا

صَد دانه‌ی این تَسبیح
یک جمله به من میگفت

یک بار تو عاشق شو
یکدانه شُدن با من...

#شهریار

هیچ میگویی اسیری داشتم حالش چه شد  
خسته‌ی من نیمه جانی داشت احوالش چه شد

هیچ می‌پرسی که مرغی کز دیاری گاه گاه
می‌رسید و نامه‌ای می‌بود بربالش چه شد

#محتشم_كاشانى

دلتنگ توأم مجال آغوش بده
نیش از همه خورده ام، مرا نوش بده

بعضی جملات، گفتنی نیست عزیز
گاهی به سکوتِ من بیا گوش بده

#علی_نصر_اصفهانی

اکسیر حیات جاودانم بفرست
کام دل و آرزوی جانم بفرست

آن مایع که سرمایهٔ عیش و طرب است
آنم بفرست و در زمانم بفرست


           #وحشی_بافقی

‌‌‌‌