در این شب ها چہ دلتنگم براے عطر بازویش

خوشا آنان ڪہ از معشوقہ یڪ لا پیرهن دارند

#پروانہ_حسینی

عشق تو چون درآمد اندیشه مرد پیشش
عشق تو صبح صادق اندیشه صبح کاذب

ای عقل باش حیران نی وصل جو نه هجران
چون وصل گوش داری زان کس که نیست غایب

# مولانا

جامی شکٖسته دیدم در بزم می فروشی
گفتم بدین شکسته چون باده میفروشی؟

خندید و گفت زین جام جز عاشقان ننوشند
مست شکسته داند قدر شکسته نوشی...!!!


                #خیام

دیوار و در خانه شوریده و دیوانه
   من بر سر دیوارم از بهر علامت را

ماهیست که در گردش لاغر نشود هرگز
  خورشید جمال او بدریده ظلامت را


#مولانا

برو ای دوست حلالت نکنم 
زندگی را تو حرامم کردی

عمر هجران تو هم گشت تمام 
لیک روزی که تمامم کردی


#شهریار

ای دل چو حقیقتِ جهان هست مَجاز،
چندین چه بَری خواری ازین رنجِ دراز!

تن را به قضا سپار و با درد بساز،
کاین رفته قلم زِ بهرِ تو ناید باز.

#خیام

روزهایی که بی تو می گذرد
گرچه با یاد توست ثانیه هاش

آرزو باز می کشد فریاد:
در کنار تو می گذشت، ای کاش!

#فریدون_مشیری

دلم بدون تو غمگین و باتو افسرده است
چه کرده ای که ز بود و نبودت آزرده است

به عکس های خودم خیره ام،کدام منم؟
زمانه خاطره های مرا کجا برده است

#فاضل_نظرى

زندگی بوی خوش نسترن است
بوی یاسی است که گل کرده به دیوار
نگاهِ من و تو...

زندگی خاطره است،
زندگی خنده یک شاپرک است بر گل ناز،
زندگی رقص دل انگیز،
          خطوط لب توست
                زندگی شیرین است...
       

#سهراب_سپهری

﷽
          بِسْـــمِ اللَّهِ الرَّحْمـــــَنِ الرَّحِيـــــم
               اَُلَُهــــــــے_بَُــــه_َُاَُمَُیَُــــد_َُتــــَُوُ

دل رفت ؛ ولی بار دگر در به در آمد!!
این درد نرفتست که درد دگر آمد....

صد میوه نوبر به تو بخشیدم و امروز
جای ثمرم بر کمرم ؛ این تبر آمد!!

.

گر چه سر تا پای من مشت غباری بیش نیست
در هوایش چون نسیم از پای ننشینم هنوز

سیمگون شد موی و غفلت همچنان بر جای ماند
صبحدم خندید و من در خواب نوشینم هنوز

#رهی_معیری

چک چک خون را به دلم ریختم
شعر چه کردی که به هم ریختم

گاه شقایق تر از انسان شدی
روح ترک خورده ی کاشان شدی

#علیرضا آذر

صبحدم دل را مقیم خلوت جان یافتم
از نسیم صبح بوی زلف جانان یافتم

چون به مهمانخانهٔ قدسم سماع انس بود
آسمان را سبزه‌ای برگوشهٔ خوان یافتم

#خواجوی کرمانی

عِشق اڪنون مِهربانے مےڪُند
جان جان امروز جانے مے‌ڪُند

در شُعـاع آفتاب معـرِفت
ذَره ذَره غیب دانے مے‌ڪُند

#مولانا

خورشيد منى چه پر غرور آمدى امروز

با هاله اى از حرير نور آمدى امروز


صبح است و بخير است طلوع تو عزيزم

با واژه اى از جنس حضور آمدى امروز

#طاهره_داورى

همین روزها باران که برسد
مرغ آمین از این حوالی بگذرد
چشم هایم را میبندم،
و با همه ی وجودم دعا میکنم
همیشه دستت پُر باشد،نه دلت ...!

صبـح بهاریتــون بخیـر حضورتـون سبــز...

‌‎‌‌‌‎‌‌‏
♡♡