⭕️ راهکار جبران کوتاهیها و رساندن نماز جمعه به جایگاه شایسته در جمهوری اسلامی
✔️مروری تحلیلی به سخنان اخیر رهبری خطاب به ائمه جمعه
✍️ رهبر انقلاب در دیدار ائمه جمعه سراسر کشور با طرح این سؤال که «آیا در جمهوری اسلامی توانستهایم، نماز جمعه را در جایگاه رفیع و شایسته خود قرار دهیم» گفتند: «به نظر میآید کوتاهیهایی داشتهایم که باید همت کنیم تا این کوتاهیها برطرف شود.» با مطالعه همین سخنان اخیر رهبری، به خوبی راهبردهای برطرف کردن کوتاهی ها نیز قابل استخراج است و اگر این راهبردها به خوبی پیگیری و اجرایی شود، رسیدن نماز جمعه به جایگاه شایسته خود دور از دسترس نخواهد بود.
1️⃣ راهبرد کاهش تضادها؛ رهبری فرمودند، «امامان جمعه همانگونه که در خطبه های نماز جمعه، همه را امر به تقوا می کنند، خود نیز باید در تحصیل تقوا و عمل به آن حداکثر تلاش خود را انجام دهند زیرا اگر غیر از این باشد، نتیجه عکس خواهد داد.» اما این راهبرد کاهش تضادها به بسیاری موضوعات دیگر نیز باید تعمیم داده شود، یعنی امام جمعه اگر به ساده زیستی توصیه می کند، مردم نباید نشانههای زندگی اشرافی از او ببینند، یا مثلا اگر به زیست سالم سیاسی اشاره میکنند، مردم نباید در مواضع و عمکرد سیاسی او موارد خلاف زیست سالم سیاسی بیابند. ساده آنکه ائمه جمعه باید در همه موضوعات فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی، سبک زندگی، مواضع سیاسی تلاش کنند نقاط تضاد را در درون خود، پیرامون خود و ستادهای جمعه اگر هست را در یک سیر نموداری رو به کاهش قرار بدهند و اصلاح کنند.
2️⃣ راهبرد نگاه پدرانه؛ رهبری در بخش دیگری از سخناشان فرمودند: «در نماز جمعه قشرها و سلایق مختلف حضور دارند، رفتار امامجمعه باید همانند رفتار پدر با فرزندان خود باشد و باید همه را بر سر سفره معنویت و دین بنشاند.» اولین کار این است که ائمه جمعه برآورد دقیقی از این داشته باشند که اولا آیا میزان حضور سلایق مختلف در نماز جمعه شهرشان وجود دارد، دوما این میزان حضور سلایق مختلف کمی و کیفی چگونه است، سوما برای حضور سلایق مختلف برنامهریزی کنند و اصلاح روند داشته باشند تا حضور سلایق مختلف در نماز جمعه در عمل اتفاق بیافتد و مرحله چهارم و نهایی نیز این است که امام جمعه با سلایق مختلف وارد ارتباط نزدیک و تعامل حقیقی اجتماعی شود. خلاصه اینکه به نظر میرسد که ستاد ائمه جمعه کشور باید شاخص حضور سلایق مختلف در نماز جمعه و میزان ارتباط امام جمعه با این سلایق را به عنوان یک شاخص مهم ارزیابی ائمه جمعه مورد توجه قرار بدهد و از آنها نیز مطالبه کرده و خود نیز برای فرآهم شدن زمینه حضور سلایق تلاش جدید محتوایی، اجرایی و سیاستگذاری داشته باشد.
3️⃣ راهبرد مردمی و اجتماعی بودن؛ از بررسی سخنان رهبری میتوان اینگونه بیان کرد که اجتماعی و مردمی بودن یک امام جمعه مصادیقی عینی دارد، مثل حضور مستمر در بین مردم و گفتگو با آنها، عدم ارتباط با یک گروه خاص از مردم و ارتباط گرفتن با همه اقشار و گروه ها و به صورت ویژه ارتباط گیری با جوانان و حتی تدارک دیدن سازکار برای آن است. در این میان شرکت در خدمات اجتماعی، همچون کمک به مردم در حوادث طبیعی و توجه حمایتی و ویژه به طبقه محروم و مستضعف جامعه از جمله نمونههای است که به بروز اجتماعی امام جمعه بسیار کمک میکند. در این میان ستاد ائمه جمعه نیز میتواند، معیار جذب مخاطبان جدید و میزان موفقیت در ارتقاء اجتماع مردم در نماز جمعه شهرها را به عنوان یکی از شاخصهای مهم ارزیابی خود بیشتر مورد توجه قرار دهد.
4️⃣ راهبرد طهارت اقتصادی؛ داشتن طهارت اقتصادی در دیدگاه رهبری برای ائمه جمعه آنقدر مهم است که ایشان با فعالیت اقتصادی حتی به عنوان تأمین هزینههای نماز جمعه نیز مخالف هستند. عدم غفلت از این مساله آنجا اهمیت پیدا میکند که بدانیم، که فعالیت اقتصادی تعداد معدودی از ائمه جمعه در برخی نقاط کشور، سالهاست به عنوان یک منبع تولید شبهه و زمینهساز تخریب جمهوری اسلامی به صورت منطقهای بوده و همچنان نیز برخی موارد ادامه دارد. در این میان این هنر مدیریتی امام جمعه نیز است که با به صحنه آوردن مردم به جای فعالیت اقتصادی مستقیم هزینههای برگزاری نماز جمعه را به صورت کاملا مردمی و بدون ایجاد شبهه تامین کند. از سوی دیگر بدیهی است که یکی از وظایف قطعی ائمه جمعه، نظارت مستمر بر سلامت اقتصادی ستادهای خود و پیرامونشان هست و نباید از آن غافل شوند.
✔️مروری تحلیلی به سخنان اخیر رهبری خطاب به ائمه جمعه
✍️ رهبر انقلاب در دیدار ائمه جمعه سراسر کشور با طرح این سؤال که «آیا در جمهوری اسلامی توانستهایم، نماز جمعه را در جایگاه رفیع و شایسته خود قرار دهیم» گفتند: «به نظر میآید کوتاهیهایی داشتهایم که باید همت کنیم تا این کوتاهیها برطرف شود.» با مطالعه همین سخنان اخیر رهبری، به خوبی راهبردهای برطرف کردن کوتاهی ها نیز قابل استخراج است و اگر این راهبردها به خوبی پیگیری و اجرایی شود، رسیدن نماز جمعه به جایگاه شایسته خود دور از دسترس نخواهد بود.
1️⃣ راهبرد کاهش تضادها؛ رهبری فرمودند، «امامان جمعه همانگونه که در خطبه های نماز جمعه، همه را امر به تقوا می کنند، خود نیز باید در تحصیل تقوا و عمل به آن حداکثر تلاش خود را انجام دهند زیرا اگر غیر از این باشد، نتیجه عکس خواهد داد.» اما این راهبرد کاهش تضادها به بسیاری موضوعات دیگر نیز باید تعمیم داده شود، یعنی امام جمعه اگر به ساده زیستی توصیه می کند، مردم نباید نشانههای زندگی اشرافی از او ببینند، یا مثلا اگر به زیست سالم سیاسی اشاره میکنند، مردم نباید در مواضع و عمکرد سیاسی او موارد خلاف زیست سالم سیاسی بیابند. ساده آنکه ائمه جمعه باید در همه موضوعات فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی، سبک زندگی، مواضع سیاسی تلاش کنند نقاط تضاد را در درون خود، پیرامون خود و ستادهای جمعه اگر هست را در یک سیر نموداری رو به کاهش قرار بدهند و اصلاح کنند.
2️⃣ راهبرد نگاه پدرانه؛ رهبری در بخش دیگری از سخناشان فرمودند: «در نماز جمعه قشرها و سلایق مختلف حضور دارند، رفتار امامجمعه باید همانند رفتار پدر با فرزندان خود باشد و باید همه را بر سر سفره معنویت و دین بنشاند.» اولین کار این است که ائمه جمعه برآورد دقیقی از این داشته باشند که اولا آیا میزان حضور سلایق مختلف در نماز جمعه شهرشان وجود دارد، دوما این میزان حضور سلایق مختلف کمی و کیفی چگونه است، سوما برای حضور سلایق مختلف برنامهریزی کنند و اصلاح روند داشته باشند تا حضور سلایق مختلف در نماز جمعه در عمل اتفاق بیافتد و مرحله چهارم و نهایی نیز این است که امام جمعه با سلایق مختلف وارد ارتباط نزدیک و تعامل حقیقی اجتماعی شود. خلاصه اینکه به نظر میرسد که ستاد ائمه جمعه کشور باید شاخص حضور سلایق مختلف در نماز جمعه و میزان ارتباط امام جمعه با این سلایق را به عنوان یک شاخص مهم ارزیابی ائمه جمعه مورد توجه قرار بدهد و از آنها نیز مطالبه کرده و خود نیز برای فرآهم شدن زمینه حضور سلایق تلاش جدید محتوایی، اجرایی و سیاستگذاری داشته باشد.
3️⃣ راهبرد مردمی و اجتماعی بودن؛ از بررسی سخنان رهبری میتوان اینگونه بیان کرد که اجتماعی و مردمی بودن یک امام جمعه مصادیقی عینی دارد، مثل حضور مستمر در بین مردم و گفتگو با آنها، عدم ارتباط با یک گروه خاص از مردم و ارتباط گرفتن با همه اقشار و گروه ها و به صورت ویژه ارتباط گیری با جوانان و حتی تدارک دیدن سازکار برای آن است. در این میان شرکت در خدمات اجتماعی، همچون کمک به مردم در حوادث طبیعی و توجه حمایتی و ویژه به طبقه محروم و مستضعف جامعه از جمله نمونههای است که به بروز اجتماعی امام جمعه بسیار کمک میکند. در این میان ستاد ائمه جمعه نیز میتواند، معیار جذب مخاطبان جدید و میزان موفقیت در ارتقاء اجتماع مردم در نماز جمعه شهرها را به عنوان یکی از شاخصهای مهم ارزیابی خود بیشتر مورد توجه قرار دهد.
4️⃣ راهبرد طهارت اقتصادی؛ داشتن طهارت اقتصادی در دیدگاه رهبری برای ائمه جمعه آنقدر مهم است که ایشان با فعالیت اقتصادی حتی به عنوان تأمین هزینههای نماز جمعه نیز مخالف هستند. عدم غفلت از این مساله آنجا اهمیت پیدا میکند که بدانیم، که فعالیت اقتصادی تعداد معدودی از ائمه جمعه در برخی نقاط کشور، سالهاست به عنوان یک منبع تولید شبهه و زمینهساز تخریب جمهوری اسلامی به صورت منطقهای بوده و همچنان نیز برخی موارد ادامه دارد. در این میان این هنر مدیریتی امام جمعه نیز است که با به صحنه آوردن مردم به جای فعالیت اقتصادی مستقیم هزینههای برگزاری نماز جمعه را به صورت کاملا مردمی و بدون ایجاد شبهه تامین کند. از سوی دیگر بدیهی است که یکی از وظایف قطعی ائمه جمعه، نظارت مستمر بر سلامت اقتصادی ستادهای خود و پیرامونشان هست و نباید از آن غافل شوند.
5️⃣ راهبرد ارتقا محتوای خطبههای نماز جمعه؛ بی شک ائمه جمعهای که از یکسو محتوای سخنانشان، پُر مغز، آموزنده و پاسخگوی سؤالات عمومی و از سوی دیگر ادبیات خطبههایشان گرم، صمیمی، اتحادآفرین، امیدبخش، بصیرتافزا و آرامشبخش به مردم باشد، به صورت طبیعی نیز پرمخاطبتر خواهند بود. برعکس آن نیز مورد تصور است و آن اینکه خطبههای امام جمعهای که موجب اضطراب، حاشیهسازی، تلاطم روحی، بدبینی به وضع کنونی و آینده شود و برای هجمه معاندان نیز دستاویز ایجاد کند، نه تنها جذبکننده مخاطب نیست بلکه موجب کاهش نمازگزاران جمعه نیز میشود.
*مهدی جهان تیغی
تلگرام:
https://t.me/joinchat/O_wgT4ssrxyYuea6
*مهدی جهان تیغی
تلگرام:
https://t.me/joinchat/O_wgT4ssrxyYuea6
Telegram
مهدی جهانتیغی
جهت ارتباط مستقیم به اکانت زیر پیام بدهید
🆔 @Mahdi_jahantighii
🆔 @Mahdi_jahantighii
⭕️ لباس گِلی شهردار بهانه است نشانه اصلی را دریابیم
✔️ چه کسی فرمان اول تخریب حضور میدانی مدیران را صادر کرد؟!
✍️ خبر حضور سریع و به موقع وزیر کشور و شهردار تهران به عنوان رئیس و جانشین ستاد پیشگیری، هماهنگی و فرماندهی عملیات پاسخ به بحران کلانشهر تهران در محل حادثه سیل امامزاده داوود به سرعت در رسانه ها و کانالهای خبری منتشر و مورد توجه افکار عمومی قرار گرفت. در این میان تصاویر تا ساق پا در گل فرو رفته شهردار تهران سریع به صورت یک نماد توجه همه را به خود جلب کرد. این تصاویر آنقدر معنادار بود که همانند ماههای گذشته فعالان شبکه های اجتماعی این حضور میدانی به موقع و خاص را با عدم در کنار مردم بودن مدیران دولت و شهرداری سابق تهران که در اختیار روحانی و حامیان اصلاح طلبش قرار داشت، قیاس کردند. اما در فاصله کوتاهی از انتشار تصاویر حضور مدیران در امامزاده داوود، تخریب این نمادتصویری در دستور کار برخی فعالین سیاسی و رسانهای قرار گرفت. چرا مدیران چکمه نپوشیدند و چرا داخل گل و لای هستند بخشی از ادبیات حاشیه سازی برای حضور میدانی مدیران در سیل امامزاده داوود بود و حتی برخی فعالین اصلاح طلب فراتر از این نوشتند که چون ریاکاری می شود، پس مدیران در اتاق هایشان بمانند!
👈 اما واقعا چه کسی فرمان اولیه تخریب خبر حضور میدانی مدیران را صادر کرد؟!
1️⃣ در نگاه اول اینگونه برمیآید که فعالین سیاسی و رسانههای حامی دولت روحانی و جریان اصلاحات به صورت طبیعی از برجسته شدن حضور میدانی مدیران انقلابی و تکرار قیاس رفتار این مدیران با عملکرد خودشان در هراس هستند و مرتبا دستور تخریب این نوع مدیریت و حضور در میدان را صادر می کنند. یا از سوی دیگر حتی برخی هواداران رقبای سیاسی و انتخاباتی در درون جریان انقلابی نیز هستند که در مشابه چنین پازلی قرار می گیرند و از ترس محبوب شدن رقیب شان و یا فراموش شدن چهره سیاسی مورد حمایت شان به نوعی دیگر این حضور میدانی را مورد تخریب قرار میدهند. البته افراد دیگری نیز هستند که به دلایل حتی غیر سیاسی در این مواقع فریب حاشیهسازیها را میخورند و بدون توجه به صحنه طراحی شده رسانهای و به ظن خود با دید نقادانه به حواشی حضور میدانی مدیران میپردازند ولی در عمل ماحصل رفتار رسانهای شان زیر سوال بردن اصل حضور میدانی میشود.
2️⃣ اما اصل و طراحی فرمان اولیه تخریب حضور میدانی مدیران و چهرههای پشت پرده آن بی شک در خارج از کشور باید جست و جو کرد. مدتهاست که اتاق فکرهای دولت های آمریکای و صهیونیستی تلاش کنند، مردم میان خود و مدیران فاصله ببینند و طراحی عملیاتهای که این فاصله را هم افزایش دهد، یک راهبرد ثابت بوده و هست. بنابراین هر نوع عملکرد یا رویدادی که خلاف این راهبرد در داخل ایران اتفاق بیافتد و مدیران و مردم را در حوادث و رویدادها کنار هم قرار دهد، بالافصله فرمان تخریب آن صادر میشود. پروژه تخریب حضور میدانی مدیران فراتر از دولت و نهادهای خدماتی و حاکمیتی ایران را هدف قرار داده و به بهانه حوادث یا مشکلات اقتصادی، معیشتی و ... به دنبال ایجاد فاصله بین مردم و جمهوری اسلامی است. از همین منظر نیز تمجید و تاکید رهبری از ارتباط مدیران با مردم و حضور میدانی در حوادث یک سیاست راهبردی و حاکمیتی و فراتر از جناحهای سیاسی است.
3️⃣ حضور به موقع مدیران در حوادثی همانند سیل امامزاده داوود و در کنار مردم و آسیب دیدگان قرار گرفتن، نه تنها خلاف استراتژی دشمن برای فاصله انداختن بین مردم و مدیران هست، بلکه سبب بازگشت اعتماد و ترمیم سرمایه اجتماعی جمهوری اسلامی نیز خواهد شد. از غرب گرایان داخلی انتظار عدم همراهی با استراتژی رسانهای دشمن نیست ولی از فعالین جبهه انقلاب با هر سلیقه و نگرش سیاسی انتظار میرود که فعالانهتر و مسئولانه تر در مواجه با این طراحی دشمن برخورد کنند.
*مهدی جهان تیغی
تلگرام:
https://t.me/joinchat/O_wgT4ssrxyYuea6
✔️ چه کسی فرمان اول تخریب حضور میدانی مدیران را صادر کرد؟!
✍️ خبر حضور سریع و به موقع وزیر کشور و شهردار تهران به عنوان رئیس و جانشین ستاد پیشگیری، هماهنگی و فرماندهی عملیات پاسخ به بحران کلانشهر تهران در محل حادثه سیل امامزاده داوود به سرعت در رسانه ها و کانالهای خبری منتشر و مورد توجه افکار عمومی قرار گرفت. در این میان تصاویر تا ساق پا در گل فرو رفته شهردار تهران سریع به صورت یک نماد توجه همه را به خود جلب کرد. این تصاویر آنقدر معنادار بود که همانند ماههای گذشته فعالان شبکه های اجتماعی این حضور میدانی به موقع و خاص را با عدم در کنار مردم بودن مدیران دولت و شهرداری سابق تهران که در اختیار روحانی و حامیان اصلاح طلبش قرار داشت، قیاس کردند. اما در فاصله کوتاهی از انتشار تصاویر حضور مدیران در امامزاده داوود، تخریب این نمادتصویری در دستور کار برخی فعالین سیاسی و رسانهای قرار گرفت. چرا مدیران چکمه نپوشیدند و چرا داخل گل و لای هستند بخشی از ادبیات حاشیه سازی برای حضور میدانی مدیران در سیل امامزاده داوود بود و حتی برخی فعالین اصلاح طلب فراتر از این نوشتند که چون ریاکاری می شود، پس مدیران در اتاق هایشان بمانند!
👈 اما واقعا چه کسی فرمان اولیه تخریب خبر حضور میدانی مدیران را صادر کرد؟!
1️⃣ در نگاه اول اینگونه برمیآید که فعالین سیاسی و رسانههای حامی دولت روحانی و جریان اصلاحات به صورت طبیعی از برجسته شدن حضور میدانی مدیران انقلابی و تکرار قیاس رفتار این مدیران با عملکرد خودشان در هراس هستند و مرتبا دستور تخریب این نوع مدیریت و حضور در میدان را صادر می کنند. یا از سوی دیگر حتی برخی هواداران رقبای سیاسی و انتخاباتی در درون جریان انقلابی نیز هستند که در مشابه چنین پازلی قرار می گیرند و از ترس محبوب شدن رقیب شان و یا فراموش شدن چهره سیاسی مورد حمایت شان به نوعی دیگر این حضور میدانی را مورد تخریب قرار میدهند. البته افراد دیگری نیز هستند که به دلایل حتی غیر سیاسی در این مواقع فریب حاشیهسازیها را میخورند و بدون توجه به صحنه طراحی شده رسانهای و به ظن خود با دید نقادانه به حواشی حضور میدانی مدیران میپردازند ولی در عمل ماحصل رفتار رسانهای شان زیر سوال بردن اصل حضور میدانی میشود.
2️⃣ اما اصل و طراحی فرمان اولیه تخریب حضور میدانی مدیران و چهرههای پشت پرده آن بی شک در خارج از کشور باید جست و جو کرد. مدتهاست که اتاق فکرهای دولت های آمریکای و صهیونیستی تلاش کنند، مردم میان خود و مدیران فاصله ببینند و طراحی عملیاتهای که این فاصله را هم افزایش دهد، یک راهبرد ثابت بوده و هست. بنابراین هر نوع عملکرد یا رویدادی که خلاف این راهبرد در داخل ایران اتفاق بیافتد و مدیران و مردم را در حوادث و رویدادها کنار هم قرار دهد، بالافصله فرمان تخریب آن صادر میشود. پروژه تخریب حضور میدانی مدیران فراتر از دولت و نهادهای خدماتی و حاکمیتی ایران را هدف قرار داده و به بهانه حوادث یا مشکلات اقتصادی، معیشتی و ... به دنبال ایجاد فاصله بین مردم و جمهوری اسلامی است. از همین منظر نیز تمجید و تاکید رهبری از ارتباط مدیران با مردم و حضور میدانی در حوادث یک سیاست راهبردی و حاکمیتی و فراتر از جناحهای سیاسی است.
3️⃣ حضور به موقع مدیران در حوادثی همانند سیل امامزاده داوود و در کنار مردم و آسیب دیدگان قرار گرفتن، نه تنها خلاف استراتژی دشمن برای فاصله انداختن بین مردم و مدیران هست، بلکه سبب بازگشت اعتماد و ترمیم سرمایه اجتماعی جمهوری اسلامی نیز خواهد شد. از غرب گرایان داخلی انتظار عدم همراهی با استراتژی رسانهای دشمن نیست ولی از فعالین جبهه انقلاب با هر سلیقه و نگرش سیاسی انتظار میرود که فعالانهتر و مسئولانه تر در مواجه با این طراحی دشمن برخورد کنند.
*مهدی جهان تیغی
تلگرام:
https://t.me/joinchat/O_wgT4ssrxyYuea6
Telegram
مهدی جهانتیغی
جهت ارتباط مستقیم به اکانت زیر پیام بدهید
🆔 @Mahdi_jahantighii
🆔 @Mahdi_jahantighii
⭕️ پشت پرده و هدف ترور الظواهری چیست؟
✔️ بازی امنیتی جدید آمریکا در افغانستان
✍️ «جو بایدن» به صورت رسمی ترور ایمن الظواهری رهبر القاعده در افغانستان توسط نیروهای آمریکایی را تایید کرد. اما درباره این ترور دو نکته مهم ذیل قابل گفتن است.
1️⃣ اینکه آمریکایی ها ایمن الظواهری که از او به عنوان مغز و طراح عملیات 11 سپتامبر 2001 نام می برند، پس از دو دهه توانسته اند، به قتل برسانند افتخار قابل توجهی ندارد. زیرا ترور فردی که به گفته خود مقامات آمریکا طراح یکی بزرگترین عملیات های نظامی طول تاریخ علیه آمریکا بوده و نام او در واشنگتن در فهرست «بزرگترین تروریست های فراری» قرار داشته، آنهم پس از بیست سال تلاش اطلاعاتی و عملیات های ناموفق زیاد یک موفقیت بزرگ محسوب نمیشود. این در حالیست که هزاران نیروی نظامی و اطلاعاتی آمریکایی ها سالهاست در افغانستان مستقر بوده و با این حال سالهای متمادی ایمن الظواهری توانسته بود بغل گوش آنها فعالیت ضدامنیتی کند. میزان ارزش اطلاعاتی و عملیاتی این ترور آنجا بیشتر دچار خدشه می شود که منابع رسمی رسانه ای آمریکا همانند نیویورک تایمز خبر داده اند که اولا الظواهری مدتهاست که در وسط کابل در کنار خانواده خود در حال زندگی روزمره بوده! و دوما روز حادثه در خانه وزیر داخلی طالبان به قتل رسیده است. انتشار خبری معنادار که شائبه خیانت را بیشتر از یک عملیات اطلاعاتی بزرگ برجسته میکند. خیانتی که ایمن الظواهری را به صورت یک هدف راحت و آشکار در بالکن یک خانه در وسط کابل تقدیم نیروی های آمریکایی کرده است. با این وجود انتشار جزئیات هدفمند این ترور می تواند، با هدف در معرض اتهام خیانت قرار دادن طالبان به منظور تشدید اختلافات میان القاعده و دولت فعلی افغانستان و ایجاد بازی های ضدامنیتی و دور تازه از ناامنی های به ظاهر کور ولی با اهداف مشخص اطلاعاتی نیز باشد.
2️⃣ اما جدای از اینکه جوبایدنِ افول کرده در نظرسنجیها و دموکراتهای نگران در آستانه انتخابات کنگره به یک دستاورد تبلیغاتی جدید برای پرستیژ مبارزه با تروریسم نیاز داشتند، هدفگذاری های ضدامنیتی خاص برای این حادثه نیز دور از ذهن نیست. القاعده از مخالفین جدی توسعه داعش در افغانستان بوده و هست. از مدت ها قبل برخی شواهد نشان میداد که آمریکاییها بی علاقه برای قدرت گرفتن داعش در افغانستان و احیای مجدد این نیرو در برابر ایران نیستند. حذف رهبر القاعده برای تضعیف این جریان و بهم خوردن موازنه گروه های تندرو مذهبی در افغانستان در برابر تدابیر امنیتی ایران و حتی ایجاد اهرم جدید امنیتی و نظامی علیه دولت طالبان به منظور تنظیم مجدد رفتار دولت جدید افغانستان با آمریکا از دیگر اهدافی هست که آمریکاییها از این ترور دنبال می کنند.
*مهدی جهان تیغی
تلگرام:
https://t.me/joinchat/O_wgT4ssrxyYuea6
✔️ بازی امنیتی جدید آمریکا در افغانستان
✍️ «جو بایدن» به صورت رسمی ترور ایمن الظواهری رهبر القاعده در افغانستان توسط نیروهای آمریکایی را تایید کرد. اما درباره این ترور دو نکته مهم ذیل قابل گفتن است.
1️⃣ اینکه آمریکایی ها ایمن الظواهری که از او به عنوان مغز و طراح عملیات 11 سپتامبر 2001 نام می برند، پس از دو دهه توانسته اند، به قتل برسانند افتخار قابل توجهی ندارد. زیرا ترور فردی که به گفته خود مقامات آمریکا طراح یکی بزرگترین عملیات های نظامی طول تاریخ علیه آمریکا بوده و نام او در واشنگتن در فهرست «بزرگترین تروریست های فراری» قرار داشته، آنهم پس از بیست سال تلاش اطلاعاتی و عملیات های ناموفق زیاد یک موفقیت بزرگ محسوب نمیشود. این در حالیست که هزاران نیروی نظامی و اطلاعاتی آمریکایی ها سالهاست در افغانستان مستقر بوده و با این حال سالهای متمادی ایمن الظواهری توانسته بود بغل گوش آنها فعالیت ضدامنیتی کند. میزان ارزش اطلاعاتی و عملیاتی این ترور آنجا بیشتر دچار خدشه می شود که منابع رسمی رسانه ای آمریکا همانند نیویورک تایمز خبر داده اند که اولا الظواهری مدتهاست که در وسط کابل در کنار خانواده خود در حال زندگی روزمره بوده! و دوما روز حادثه در خانه وزیر داخلی طالبان به قتل رسیده است. انتشار خبری معنادار که شائبه خیانت را بیشتر از یک عملیات اطلاعاتی بزرگ برجسته میکند. خیانتی که ایمن الظواهری را به صورت یک هدف راحت و آشکار در بالکن یک خانه در وسط کابل تقدیم نیروی های آمریکایی کرده است. با این وجود انتشار جزئیات هدفمند این ترور می تواند، با هدف در معرض اتهام خیانت قرار دادن طالبان به منظور تشدید اختلافات میان القاعده و دولت فعلی افغانستان و ایجاد بازی های ضدامنیتی و دور تازه از ناامنی های به ظاهر کور ولی با اهداف مشخص اطلاعاتی نیز باشد.
2️⃣ اما جدای از اینکه جوبایدنِ افول کرده در نظرسنجیها و دموکراتهای نگران در آستانه انتخابات کنگره به یک دستاورد تبلیغاتی جدید برای پرستیژ مبارزه با تروریسم نیاز داشتند، هدفگذاری های ضدامنیتی خاص برای این حادثه نیز دور از ذهن نیست. القاعده از مخالفین جدی توسعه داعش در افغانستان بوده و هست. از مدت ها قبل برخی شواهد نشان میداد که آمریکاییها بی علاقه برای قدرت گرفتن داعش در افغانستان و احیای مجدد این نیرو در برابر ایران نیستند. حذف رهبر القاعده برای تضعیف این جریان و بهم خوردن موازنه گروه های تندرو مذهبی در افغانستان در برابر تدابیر امنیتی ایران و حتی ایجاد اهرم جدید امنیتی و نظامی علیه دولت طالبان به منظور تنظیم مجدد رفتار دولت جدید افغانستان با آمریکا از دیگر اهدافی هست که آمریکاییها از این ترور دنبال می کنند.
*مهدی جهان تیغی
تلگرام:
https://t.me/joinchat/O_wgT4ssrxyYuea6
Telegram
مهدی جهانتیغی
جهت ارتباط مستقیم به اکانت زیر پیام بدهید
🆔 @Mahdi_jahantighii
🆔 @Mahdi_jahantighii
در صورت تمایل برای دیدن فیلم مداحی حاج قاسم به لینک ذیل مراجعه کنید👇
https://twitter.com/Mahdijahantigh1/status/1556632793614106626?t=VE6ThWxGYBkZW2qNPw94MQ&s=35
https://twitter.com/Mahdijahantigh1/status/1556632793614106626?t=VE6ThWxGYBkZW2qNPw94MQ&s=35
⭕️ مشاور خائن پشت پرده یادداشت میرحسین موسوی کیست؟
✔️ لایه ضدامنیتی یادداشت موسوی
✍️ انتشار بخشی از یادداشت میرحسین موسوی که مقدمه او بر ترجمه عربی بیانیههای جنبش جعلی به اصطلاح سبز است با واکنشهای متعددی رو به رو شده. ولی پشتپرده این یادداشت چیست؟!
1️⃣ در وهله اول مجموعهای از دلایل برای انتشار و نوع محتوای این یادداشت میتوان برشمرد. از میرحسین تندمزاج که خاطره خوبی از ایام عاشورا 88 ندارد و اساس افول خود را از آن نقطه میبیند، انتظار اینکه یک روز بعد از عاشورای 1401 دوباره با یاددآوری آن خاطره عصبانی شده و مجوز انتشار علنی یادداشتش را داده، هیچ بعید نیست. ضمن اینکه برای میرحسینی که فکر میکرد مثل یک قهرمان در افکار عمومی زنده خواهد ماند ولی در این چند سال به فراموشی سپرده شد، راهی جز اقدامات انتحاری برای جلب توجه باقی نمانده است.
2️⃣ با بازدداشت تاجزاده، جریان فتنه و اصلاح طلبان افراطی به نوعی تریبون و بلندگوی خود را از دست دادند و بعید نیست خواسته باشند دوباره با میرحسین یک بلندگو دیگر را روشن کنند. اما طی هفتههای گذشته دشمن که از ایجاد اغتشاش به بهانه برخی نارضایتیها و مطالبات معیشتی و صنفی ناامید شده بود، با تمام توان تلاش کرد که با دو قطبیسازی های کاذبی همانند با حجاب و بیحجاب به ظن خود گسل میان این دو طیف اجتماعی را به اوج خود برساند و جرقه برخی دعواهای اجتماعی را راه اندازی کند. شاید به ظن برخی طراحان پشت پرده پروژه ضد امنیتی کشف حجاب، انتشار یادداشت میرحسین موسوی و توهین صریح به مدافعان حرم، میتوانست نقش یک کاتالیزور جدید برای ایجاد درگیریهای اجتماعی باشد. البته بدیهی است که این نوع محاسبات همانند گذشته چقدر با متن جامعه ایران فاصله دارد.
3️⃣ اما به نظر می رسد که نباید از اصل یادداشت ترجمه شده عربی میرحسین که مقدمه نگارندهاش بر ترجمه عربی بیانیههای جنبش فتنه گر سبز است به راحتی گذشت. از میرحسین موسوی که در بهمن 89 نشان داد که این آمادگی را دارد که بخشی از پروژه سوریهسازی ایران باشد، نباید پس از دوازده سال تعجبی داشت که دوباره داوطلبانه خود را در یک پازل جدید ضدامنیتی تعریف کند و همچنان به ادامه ماموریت خود اصرار بورزد. از نظر نگارنده یادداشت میرحسین موسوی بیش از آنکه داخلی باشد بیشتر انتقال پیامی به محور عبری- عربی منطقه است و اعلام آمادگی مجدد برای شریک شدن در بازی های ضدامنیتی آنها و جلب توجه و حمایتشان هست.
4️⃣ داستان یادداشت میرحسین موسوی ظاهر یک طراحی شیک و مثلا پیچیده امنیتی دارد ولی در باطن ادامه همان محاسبات سادهلوحانه درباره محیط داخلی ایران است. هیچ بعید نیست دوباره ردپای مشاوران خائن ایرانی در کار باشد.
*مهدی جهان تیغی
تلگرام:
https://t.me/joinchat/O_wgT4ssrxyYuea6
✔️ لایه ضدامنیتی یادداشت موسوی
✍️ انتشار بخشی از یادداشت میرحسین موسوی که مقدمه او بر ترجمه عربی بیانیههای جنبش جعلی به اصطلاح سبز است با واکنشهای متعددی رو به رو شده. ولی پشتپرده این یادداشت چیست؟!
1️⃣ در وهله اول مجموعهای از دلایل برای انتشار و نوع محتوای این یادداشت میتوان برشمرد. از میرحسین تندمزاج که خاطره خوبی از ایام عاشورا 88 ندارد و اساس افول خود را از آن نقطه میبیند، انتظار اینکه یک روز بعد از عاشورای 1401 دوباره با یاددآوری آن خاطره عصبانی شده و مجوز انتشار علنی یادداشتش را داده، هیچ بعید نیست. ضمن اینکه برای میرحسینی که فکر میکرد مثل یک قهرمان در افکار عمومی زنده خواهد ماند ولی در این چند سال به فراموشی سپرده شد، راهی جز اقدامات انتحاری برای جلب توجه باقی نمانده است.
2️⃣ با بازدداشت تاجزاده، جریان فتنه و اصلاح طلبان افراطی به نوعی تریبون و بلندگوی خود را از دست دادند و بعید نیست خواسته باشند دوباره با میرحسین یک بلندگو دیگر را روشن کنند. اما طی هفتههای گذشته دشمن که از ایجاد اغتشاش به بهانه برخی نارضایتیها و مطالبات معیشتی و صنفی ناامید شده بود، با تمام توان تلاش کرد که با دو قطبیسازی های کاذبی همانند با حجاب و بیحجاب به ظن خود گسل میان این دو طیف اجتماعی را به اوج خود برساند و جرقه برخی دعواهای اجتماعی را راه اندازی کند. شاید به ظن برخی طراحان پشت پرده پروژه ضد امنیتی کشف حجاب، انتشار یادداشت میرحسین موسوی و توهین صریح به مدافعان حرم، میتوانست نقش یک کاتالیزور جدید برای ایجاد درگیریهای اجتماعی باشد. البته بدیهی است که این نوع محاسبات همانند گذشته چقدر با متن جامعه ایران فاصله دارد.
3️⃣ اما به نظر می رسد که نباید از اصل یادداشت ترجمه شده عربی میرحسین که مقدمه نگارندهاش بر ترجمه عربی بیانیههای جنبش فتنه گر سبز است به راحتی گذشت. از میرحسین موسوی که در بهمن 89 نشان داد که این آمادگی را دارد که بخشی از پروژه سوریهسازی ایران باشد، نباید پس از دوازده سال تعجبی داشت که دوباره داوطلبانه خود را در یک پازل جدید ضدامنیتی تعریف کند و همچنان به ادامه ماموریت خود اصرار بورزد. از نظر نگارنده یادداشت میرحسین موسوی بیش از آنکه داخلی باشد بیشتر انتقال پیامی به محور عبری- عربی منطقه است و اعلام آمادگی مجدد برای شریک شدن در بازی های ضدامنیتی آنها و جلب توجه و حمایتشان هست.
4️⃣ داستان یادداشت میرحسین موسوی ظاهر یک طراحی شیک و مثلا پیچیده امنیتی دارد ولی در باطن ادامه همان محاسبات سادهلوحانه درباره محیط داخلی ایران است. هیچ بعید نیست دوباره ردپای مشاوران خائن ایرانی در کار باشد.
*مهدی جهان تیغی
تلگرام:
https://t.me/joinchat/O_wgT4ssrxyYuea6
Telegram
مهدی جهانتیغی
جهت ارتباط مستقیم به اکانت زیر پیام بدهید
🆔 @Mahdi_jahantighii
🆔 @Mahdi_jahantighii