⭕️ بازی غیرقانونی بودن شهردار تهران تمام شد؟!
✔️ خسارت بزرگ مدعیان به جبهه انقلاب با فریاد دروغین واقانونا
✍️ جریان انقلاب دو سال قبل ابتدا مجلس یازدهم را پس گرفت و سال گذشته هم پس از هشت سال التهاب آفرینی سیاسی و اقتصادی دولت غربگراها، دولت به دست انقلابیون افتاد. اتفاق مهم سوم نیز پیروزی جریان انقلاب در شورای شهر در پایتخت و انتخاب یکی از چهره های موثر انقلاب به عنوان شهردار بود. جریان غرب گرا که با شراکت جریان اصلاح طلب و اعتدالی شکل گرفته بود با توجه به کارنامه ضعیف خود هیچ راهی جز سکوت عامدانه برای گذر زمان نداشت تا فرصتهایی را برای احیا و طرح مجدد خود بدست بیاورد. همچنانکه مثلا در طرح صیانت مجلس فرصت را مناسب دید و عملیات رسانه ای کرد. یا در ایام اصلاح یارانهها فرصت را مناسب دید و حملات گستردهای را بر علیه دولت تدارک دید. از این دست مثالها فراوان است و هر کدام میتوانیم مقاطع زیادی را به یاد بیاوریم. اما این تلاشها هم البته یک نقطه هدف را دنبال میکند و آن نشان دادن ناکارآمدی جبهه انقلاب در اداره کشور به امید بازگشت دوباره جریان غربگرا به قدرت است.
درباره شهرداری اما فرصت تخریب کمی زودتر فرآهم شد. جریان غربگرا که بر اساس برنامهریزی اولیه مجبور به سکوت در ماه های اول شهرداری تهران بود از همان روزهای اول سوژهای را ناخواسته در مرکز عملیات رسانهای خود دید که اتفاقا خود تولیدگر آن نبود و توسط برخی جریانات و فعالین سیاسی با روکش عدالتخواهی و انقلابی اتفاق افتاده بود. هدیهای ناخواسته ولی شیرین که جریان غربگرا به خوبی از آن بهره مند شد. از همان ساعات اول زمزمه انتخاب دکتر زاکانی به عنوان شهردار تهران، برخی جریانات و افراد مدعی انقلابیگری با روکش عدالتخواهی و قانونگرایی بحث غیرقانونی بودن انتصاب دکتر زاکانی را مطرح کردند. موضوعی که چنان پر سر و صدا در پوشش عدالتخواهی و فریاد قانونخواهی گفته شد که حتی تا مدت ها برخی از فعالین جبهه انقلاب را نیز تحت تاثیر قرار داد. اما جریان غربگرا از فرصت ایجاد شده تلاش کرد کمال استفاده را ببرد و بحث غیرقانونی بودن شهردار تهران را در افکار عمومی پمپاژ کند. طبیعی بود طرح غیرقانونی بودن شهردار تهران برای جریان اصلاحات فرصتی بود که مشروعیت جریان انقلاب در اداره شهر را هدف قرار دهد و زیرساختی در افکار عمومی بسازد که دیگر هیچ کارنامه و عملکردی مشروعیت نداشته باشد. ضمن اینکه این زیرساخت می توانست در اثرگذاری شایعات بعدی همچون استعفا، برکناری، جابجایی شهردار و یا رفتن به دولت و... کمک بزرگی به آنها بکند.
در این میان دولت، هیات وزیران، وزارت کشور و پاسخهای دیوان عدالت اداری با تایید قانونی بودن انتخاب شهردار تهران در مراحل اولیه، تا حدی توانستند جلوی این القای غلط را بگیرد، ولی جریان مدعی روند خود را ادامه داد. همچنانکه رنگ مطالبه گری با ظاهر عدالتخواهانه جای خودش را به لجبازی بیشتر با وجود لو رفتن نیات سیاسی داد. آنها همچنان بر طبل دروغین و توخالی غیرقانونی بودن شهردار تهران کوبیدند و دیگر از تیتر یک شدن بیبی سی فارسی و رسانه های ضدانقلاب نه تنها ابایی نداشتند بلکه شاید برخی از آنها این تیترها را در راستای تولید فشار مناسب هم میدیدند!
در پایان نیز کار را به شکایتهای متعدد به دیوان عدالت اداری رساندند و افکار عمومی را همچنان مورد عملیات رسانهای خود قرار دادند. در روزهای اخیر رای نهایی و قطعی دیوان عدالت اداری برای همه شکایتهای تو خالی با ظاهر قانون و عدالتخواهی صادر و همه رد شدند. حال بیشتر معلوم شد تمام نزدیک به یکسال جنجال آفرینی فقط بازی سیاسی بوده و مدعیان هیچ استدلال قانونی واقعی نداشتهاند.
اما آنچه بر جبهه انقلاب تحمیل شد، خسارتی نابخشودنی است. اینکه بخشی از بدنه مدیریتی جبهه انقلاب که اتفاقا نقش مستقیم و پررنگی در ارائه خدمات زودبازده به مردم و ترمیم سرمایه اجتماعی نظام را دارد، مشروعیتش را با ادعای غیرقانونی بودن زیرآبش را بزنند و مردم را بدبین و دچار شبهه کنند، ظلمی آشکار و یک خسارت بزرگ نیست؟ هرچند مدعیان اگر دلسوزی برای جبهه انقلاب برایشان اولویت داشت، بسیاری از این روندهای سیاسی و رسانهای را مدتها قبل تعطیل میکردند.
در این میان ظلم بزرگی هم به افکار عمومی شد. بخش وسیعی از آنها فریاد واقانونا را شنیدند ولی این روزها اکثریت مطلق از رای نهایی دادگاه و نادرستی ادعاها خبردار نشدند.
مدعیان اما در ادامه چه خواهند کرد؟! آیا عذرخواهی خواهند کرد؟! آیا جبران خواهند کرد؟ آیا حاضرند در همان رسانهها و توییترهای شخصی خود که از غیرقانونی بودن شهردار میگفتند، احکام نهایی دیوان عدالت اداری را در معرض دید و قضاوت مخاطبینشان بگذارند؟ آیا حاضرند حداقل به همان قانونی که مدعی آن بودند تمکین ظاهری کنند؟!
*مهدی جهان تیغی
تلگرام:
https://t.me/joinchat/O_wgT4ssrxyYuea6
✔️ خسارت بزرگ مدعیان به جبهه انقلاب با فریاد دروغین واقانونا
✍️ جریان انقلاب دو سال قبل ابتدا مجلس یازدهم را پس گرفت و سال گذشته هم پس از هشت سال التهاب آفرینی سیاسی و اقتصادی دولت غربگراها، دولت به دست انقلابیون افتاد. اتفاق مهم سوم نیز پیروزی جریان انقلاب در شورای شهر در پایتخت و انتخاب یکی از چهره های موثر انقلاب به عنوان شهردار بود. جریان غرب گرا که با شراکت جریان اصلاح طلب و اعتدالی شکل گرفته بود با توجه به کارنامه ضعیف خود هیچ راهی جز سکوت عامدانه برای گذر زمان نداشت تا فرصتهایی را برای احیا و طرح مجدد خود بدست بیاورد. همچنانکه مثلا در طرح صیانت مجلس فرصت را مناسب دید و عملیات رسانه ای کرد. یا در ایام اصلاح یارانهها فرصت را مناسب دید و حملات گستردهای را بر علیه دولت تدارک دید. از این دست مثالها فراوان است و هر کدام میتوانیم مقاطع زیادی را به یاد بیاوریم. اما این تلاشها هم البته یک نقطه هدف را دنبال میکند و آن نشان دادن ناکارآمدی جبهه انقلاب در اداره کشور به امید بازگشت دوباره جریان غربگرا به قدرت است.
درباره شهرداری اما فرصت تخریب کمی زودتر فرآهم شد. جریان غربگرا که بر اساس برنامهریزی اولیه مجبور به سکوت در ماه های اول شهرداری تهران بود از همان روزهای اول سوژهای را ناخواسته در مرکز عملیات رسانهای خود دید که اتفاقا خود تولیدگر آن نبود و توسط برخی جریانات و فعالین سیاسی با روکش عدالتخواهی و انقلابی اتفاق افتاده بود. هدیهای ناخواسته ولی شیرین که جریان غربگرا به خوبی از آن بهره مند شد. از همان ساعات اول زمزمه انتخاب دکتر زاکانی به عنوان شهردار تهران، برخی جریانات و افراد مدعی انقلابیگری با روکش عدالتخواهی و قانونگرایی بحث غیرقانونی بودن انتصاب دکتر زاکانی را مطرح کردند. موضوعی که چنان پر سر و صدا در پوشش عدالتخواهی و فریاد قانونخواهی گفته شد که حتی تا مدت ها برخی از فعالین جبهه انقلاب را نیز تحت تاثیر قرار داد. اما جریان غربگرا از فرصت ایجاد شده تلاش کرد کمال استفاده را ببرد و بحث غیرقانونی بودن شهردار تهران را در افکار عمومی پمپاژ کند. طبیعی بود طرح غیرقانونی بودن شهردار تهران برای جریان اصلاحات فرصتی بود که مشروعیت جریان انقلاب در اداره شهر را هدف قرار دهد و زیرساختی در افکار عمومی بسازد که دیگر هیچ کارنامه و عملکردی مشروعیت نداشته باشد. ضمن اینکه این زیرساخت می توانست در اثرگذاری شایعات بعدی همچون استعفا، برکناری، جابجایی شهردار و یا رفتن به دولت و... کمک بزرگی به آنها بکند.
در این میان دولت، هیات وزیران، وزارت کشور و پاسخهای دیوان عدالت اداری با تایید قانونی بودن انتخاب شهردار تهران در مراحل اولیه، تا حدی توانستند جلوی این القای غلط را بگیرد، ولی جریان مدعی روند خود را ادامه داد. همچنانکه رنگ مطالبه گری با ظاهر عدالتخواهانه جای خودش را به لجبازی بیشتر با وجود لو رفتن نیات سیاسی داد. آنها همچنان بر طبل دروغین و توخالی غیرقانونی بودن شهردار تهران کوبیدند و دیگر از تیتر یک شدن بیبی سی فارسی و رسانه های ضدانقلاب نه تنها ابایی نداشتند بلکه شاید برخی از آنها این تیترها را در راستای تولید فشار مناسب هم میدیدند!
در پایان نیز کار را به شکایتهای متعدد به دیوان عدالت اداری رساندند و افکار عمومی را همچنان مورد عملیات رسانهای خود قرار دادند. در روزهای اخیر رای نهایی و قطعی دیوان عدالت اداری برای همه شکایتهای تو خالی با ظاهر قانون و عدالتخواهی صادر و همه رد شدند. حال بیشتر معلوم شد تمام نزدیک به یکسال جنجال آفرینی فقط بازی سیاسی بوده و مدعیان هیچ استدلال قانونی واقعی نداشتهاند.
اما آنچه بر جبهه انقلاب تحمیل شد، خسارتی نابخشودنی است. اینکه بخشی از بدنه مدیریتی جبهه انقلاب که اتفاقا نقش مستقیم و پررنگی در ارائه خدمات زودبازده به مردم و ترمیم سرمایه اجتماعی نظام را دارد، مشروعیتش را با ادعای غیرقانونی بودن زیرآبش را بزنند و مردم را بدبین و دچار شبهه کنند، ظلمی آشکار و یک خسارت بزرگ نیست؟ هرچند مدعیان اگر دلسوزی برای جبهه انقلاب برایشان اولویت داشت، بسیاری از این روندهای سیاسی و رسانهای را مدتها قبل تعطیل میکردند.
در این میان ظلم بزرگی هم به افکار عمومی شد. بخش وسیعی از آنها فریاد واقانونا را شنیدند ولی این روزها اکثریت مطلق از رای نهایی دادگاه و نادرستی ادعاها خبردار نشدند.
مدعیان اما در ادامه چه خواهند کرد؟! آیا عذرخواهی خواهند کرد؟! آیا جبران خواهند کرد؟ آیا حاضرند در همان رسانهها و توییترهای شخصی خود که از غیرقانونی بودن شهردار میگفتند، احکام نهایی دیوان عدالت اداری را در معرض دید و قضاوت مخاطبینشان بگذارند؟ آیا حاضرند حداقل به همان قانونی که مدعی آن بودند تمکین ظاهری کنند؟!
*مهدی جهان تیغی
تلگرام:
https://t.me/joinchat/O_wgT4ssrxyYuea6
Telegram
مهدی جهانتیغی
جهت ارتباط مستقیم به اکانت زیر پیام بدهید
🆔 @Mahdi_jahantighii
🆔 @Mahdi_jahantighii
⭕️ رمزگشایی امنیتی از زنانهتر شدن موساد
✔️ از روی کار آمدن سردار کاظمی تا خانم «الف» و «ک» در موساد
✍️ این روزها رسانههای صهیونیستی در یک فرمان نادر ماموریت یافتهاند خبر انتصاب زنان در پستهای ارشد مدیریتی موساد را که در طول فعالیت این نهاد بیسابقه بوده رسانهای کنند. بر اساس این گزارشها در حال حاضر چهار زن در پستهای مهم موساد در حال فعالیت هستند. به غیر از ریاست اداره اطلاعات موساد و بخش ایران این سازمان، دو زن دیگر نیز در سمتهای معاون رئیس اداره اطلاعات و معاون رئیس اداره نیروی انسانی کار میکنند.
1️⃣ این سطح از مجوز اطلاعرسانی برای اولین بار در سرزمینهای اشغالی اتفاق افتاده و به خوبی نشان میدهد که موساد از طریق این تغییرات اهداف تبلیغاتی را دنبال میکند و با انتخاب زنان به نوعی دنبال ترمیم وجهه خود و ایجاد فرصت تبلیغاتی بوده است. علاوه براین صهیونیستها این موضوع را هم طرح کردهاند که این انتصابات با هدف تشویق جذب زنان بیشتر برای همکاری با موساد به شمار میآید. موساد سالهاست در کنار ارتقا استفاده از فناوریهای نوین همچنان از زنان و ویژگی زنانگی آنها در دستیابی اهداف اطلاعاتی و عملیاتی به صورت گسترده استفاده میکند.
2️⃣ بر اساس اخبار منتشر شده در رسانههای صهیونیستی سه زن از چهار زن منصوب شده در مسئولیتهای مهم اطلاعاتی موساد، یک سابقه مشترک دارند و آن فعالیت در حوزههای مرتبط با ایران است. به معنای دیگر این انتصابها نشان میدهد که موساد به دنبال ترمیم ضعفهای خود در جنگ اطلاعاتی با ایران بوده و بیش از هر زمان دیگری اولویت خود را مقابله با ایران انتخاب کرده است. موضوعی که نشان میدهد در اسرائیل، هم سیاسیون و هم گردانندگان موساد از عملکرد افسران اطلاعاتی خود در برابر ایران ناراضی هستند تا جایی که کار به جابجایی در تخصصیترین حوزههای مدیریتی اطلاعاتی نیز کشیده شده است.
3️⃣ مسئول جدید میز ایران با نام اختصاری خانم «ک» و مسئول جدید بخش جمعآوری و تحلیل اطلاعات موساد با نام اختصاری خانم «الف» از نزدیکان نفتالی بنت محسوب میشوند که در مواجه با ایران تلاش کرده معادلات جدید امنیتی ایجاد کند. او پس از شکست راهبرد «مرگ با هزاران جراحت» که طرح خود او بود، چند هفته قبل از راهبرد «هدف قراردادن سر هشتپا» دربرابر ایران رونمایی کرد. انتصاب و ارتقا زنان اطلاعاتی نزدیک به نفتالی بنت به معنای حرکت بیشتر موساد ذیل راهبرد گفته شده است.
4️⃣ جامعه اطلاعاتی اسرائیل چند هفته قبل شاهد یک تغییر بزرگ در حوزه فرماندهان اطلاعاتی در ایران بودند. به همین دلیل انتصاب سردار کاظمی به عنوان یک چهره شناخته شده در حوزه ضداطلاعاتی به سرعت مورد توجه جامعه تحلیلی اسرائیل قرار گرفت. مهمترین برداشت از تغییر فرماندهی در سازمان اطلاعات سپاه تهاجمیتر شدن این نهاد امنیتی در برابر اسرائیل و بالاتر رفت سطح حفاظت اطلاعات و گسترش عملیاتهای ضداطلاعاتی در جامعه امنیتی ایران بود. بدیهی است که این تغییر مهم، میتوانست زمینهساز ایجاد تغییرات اجباری در جامعه اطلاعاتی اسرائیل نیز بشود. تخصص و سابقه زنان منصوب شده، نشان میدهد این انتصابات به نوعی به روزسانی در برابر تغییرات امنیتی در ایران نیز بوده است. آنچه مسلم است مدیریت امنیتی اسرائیل در شطرنج اطلاعاتی در برابر ایران، پیشکسوتهای جمع آوری خبر و عملیات خود را در برابر یکی ضداطلاعاتی ترین چهرههای امنیتی ایران یعنی سردار کاظمی و دیگر نهادهای امنیتی ایران قرار داده است.
*مهدی جهان تیغی
تلگرام:
https://t.me/joinchat/O_wgT4ssrxyYuea6
✔️ از روی کار آمدن سردار کاظمی تا خانم «الف» و «ک» در موساد
✍️ این روزها رسانههای صهیونیستی در یک فرمان نادر ماموریت یافتهاند خبر انتصاب زنان در پستهای ارشد مدیریتی موساد را که در طول فعالیت این نهاد بیسابقه بوده رسانهای کنند. بر اساس این گزارشها در حال حاضر چهار زن در پستهای مهم موساد در حال فعالیت هستند. به غیر از ریاست اداره اطلاعات موساد و بخش ایران این سازمان، دو زن دیگر نیز در سمتهای معاون رئیس اداره اطلاعات و معاون رئیس اداره نیروی انسانی کار میکنند.
1️⃣ این سطح از مجوز اطلاعرسانی برای اولین بار در سرزمینهای اشغالی اتفاق افتاده و به خوبی نشان میدهد که موساد از طریق این تغییرات اهداف تبلیغاتی را دنبال میکند و با انتخاب زنان به نوعی دنبال ترمیم وجهه خود و ایجاد فرصت تبلیغاتی بوده است. علاوه براین صهیونیستها این موضوع را هم طرح کردهاند که این انتصابات با هدف تشویق جذب زنان بیشتر برای همکاری با موساد به شمار میآید. موساد سالهاست در کنار ارتقا استفاده از فناوریهای نوین همچنان از زنان و ویژگی زنانگی آنها در دستیابی اهداف اطلاعاتی و عملیاتی به صورت گسترده استفاده میکند.
2️⃣ بر اساس اخبار منتشر شده در رسانههای صهیونیستی سه زن از چهار زن منصوب شده در مسئولیتهای مهم اطلاعاتی موساد، یک سابقه مشترک دارند و آن فعالیت در حوزههای مرتبط با ایران است. به معنای دیگر این انتصابها نشان میدهد که موساد به دنبال ترمیم ضعفهای خود در جنگ اطلاعاتی با ایران بوده و بیش از هر زمان دیگری اولویت خود را مقابله با ایران انتخاب کرده است. موضوعی که نشان میدهد در اسرائیل، هم سیاسیون و هم گردانندگان موساد از عملکرد افسران اطلاعاتی خود در برابر ایران ناراضی هستند تا جایی که کار به جابجایی در تخصصیترین حوزههای مدیریتی اطلاعاتی نیز کشیده شده است.
3️⃣ مسئول جدید میز ایران با نام اختصاری خانم «ک» و مسئول جدید بخش جمعآوری و تحلیل اطلاعات موساد با نام اختصاری خانم «الف» از نزدیکان نفتالی بنت محسوب میشوند که در مواجه با ایران تلاش کرده معادلات جدید امنیتی ایجاد کند. او پس از شکست راهبرد «مرگ با هزاران جراحت» که طرح خود او بود، چند هفته قبل از راهبرد «هدف قراردادن سر هشتپا» دربرابر ایران رونمایی کرد. انتصاب و ارتقا زنان اطلاعاتی نزدیک به نفتالی بنت به معنای حرکت بیشتر موساد ذیل راهبرد گفته شده است.
4️⃣ جامعه اطلاعاتی اسرائیل چند هفته قبل شاهد یک تغییر بزرگ در حوزه فرماندهان اطلاعاتی در ایران بودند. به همین دلیل انتصاب سردار کاظمی به عنوان یک چهره شناخته شده در حوزه ضداطلاعاتی به سرعت مورد توجه جامعه تحلیلی اسرائیل قرار گرفت. مهمترین برداشت از تغییر فرماندهی در سازمان اطلاعات سپاه تهاجمیتر شدن این نهاد امنیتی در برابر اسرائیل و بالاتر رفت سطح حفاظت اطلاعات و گسترش عملیاتهای ضداطلاعاتی در جامعه امنیتی ایران بود. بدیهی است که این تغییر مهم، میتوانست زمینهساز ایجاد تغییرات اجباری در جامعه اطلاعاتی اسرائیل نیز بشود. تخصص و سابقه زنان منصوب شده، نشان میدهد این انتصابات به نوعی به روزسانی در برابر تغییرات امنیتی در ایران نیز بوده است. آنچه مسلم است مدیریت امنیتی اسرائیل در شطرنج اطلاعاتی در برابر ایران، پیشکسوتهای جمع آوری خبر و عملیات خود را در برابر یکی ضداطلاعاتی ترین چهرههای امنیتی ایران یعنی سردار کاظمی و دیگر نهادهای امنیتی ایران قرار داده است.
*مهدی جهان تیغی
تلگرام:
https://t.me/joinchat/O_wgT4ssrxyYuea6
Telegram
مهدی جهانتیغی
جهت ارتباط مستقیم به اکانت زیر پیام بدهید
🆔 @Mahdi_jahantighii
🆔 @Mahdi_jahantighii
Audio
✔️ درباره نامه فعالان سیاسی به سران اصلاحات و اعتدال برای مرزبندی با میرحسین موسوی
⭕️ گفتگو مهدی جهان تیغی با رادیو
🔸 کانال تلگرام
https://t.me/joinchat/O_wgT4ssrxyYuea6
⭕️ گفتگو مهدی جهان تیغی با رادیو
🔸 کانال تلگرام
https://t.me/joinchat/O_wgT4ssrxyYuea6
⭕️ چرا رهبرانقلاب در یک سال اخیر بیشتر مسئولین را از کار نمایشی نهی میکنند؟!
✔️ در حاشیه دیدار اخیر رهبری با هیات دولت
✍️ تاکید رهبرانقلاب در یک سال اخیر بر پرهیز از کار نمایشی، یک توصیه ساده نیست بلکه به مرور مشخص میشود که تکرار و تاکید ایشان جنبههای پراهمیت و حکمت آمیزی در درون خود داشته است.
1️⃣ چرایی اصرار بر عدم کار نمایشی
گرچه رهبری همواره مسئولین را از نمایشی کار کردن پرهیز دادهاند ولی در سالهای اخیر کشور از کارهای نمایشی ضربه زیاد خورده است. برجام یکی از ابر کارهای نمایشی سالهای اخیر بود که بسیاری از مولفه های نمایشی بودن را در خود داشت. در این میان بی عملی دولت گذشته سبب شده که معدودی از مسئولین یا فعالین سیاسی به بهانه کم تحرکی گذشتگان به این طمع بیافتند که صرفا با حضورهای نمایشی میتوانند خود را کارآمد نشان بدهند یا کارآمدی را در این موضوع خلاصه کنند. از سوی دیگر سیر صعودی توجه بیش از حد مدیران و فعالین سیاسی به شبکه های اجتماعی و تاثیر پذیری از موضوعات برجسته شده توسط رسانه ها در سالهای اخیر سبب شده که در معرض خطر نمایشی شدن بیشتر قرار بگیرند. در این میان برجسته شدن نقش مشاوران رسانهای بیش از مشاوران دیگر در نزد مدیران در سالهای اخیر یکی از خطرهایی است که امکان نمایشی شدن برخی اقدامات مدیران را تقویت کرده است. به همین دلیل توصیه رهبرانقلاب می تواند جنبه هشداری داشته باشد که چنین آسیبی بیش از گذشته برای مدیران محتمل شده است.
2️⃣پرهیز از اشتباه و افراط در تعیین مصادیق کار نمایشی
در کنار تاکید رهبر انقلاب در دوری از کار نمایشی اما نباید در تشخیص مصادیق دچار اشتباه و یا افراط در برداشت در این زمینه شد. همانطور که از اظهارات و تاکیدات رهبری در دیدار با هیات دولت نیز به خوبی می توان برداشت کرد، حضور بی واسطه در میان مردم و حضور سریع در میدان به معنای کار نمایشی نیست بلکه حضور به موقع مسئولان در حوادث نه تنها کار نمایشی محسوب نمیشود بلکه باید بر اطلاع رسانی آن هم اصرار داشت چون سبب آرامش و امیداوری مردم می شود. از همان اظهارات ارزشمند رهبری این موضوع نیز برداشت میشود که برجسته سازی شعائر انقلاب توسط مدیران را نباید به حساب ریاکاری گذاشت بلکه باید باید به مرور بیشتر نیز زمینه بروز آن را فراهم کرد. همچنین اطلاع رسانی کارهای خوب را نباید به حساب نمایش گذاشت بلکه رسانه ها و فعالین شبکه های اجتماعی در برجسته کردن کارهای خوب مسئولین باید پیشقدم باشند.
3️⃣پس کار نمایشی چیست؟!
در کار نمایشی هدف اصلی تحت تاثیر قرار دادن مردم است تا یک کار کوچک را بزرگ و یا یک کار نمایشی را واقعی تصور کنند. بنابراین بزرگنمایی یا حتی ارائه اطلاعات گمراه کننده و فریبنده درباره اقدامات به نوعی کار نمایشی محسوب میشود. از این منظر اگر وعدهای داده میشود که اجرایی شدن آن ممکن نیست و یا در زمان گفته شده امکان تحقق آن وجود ندارد، یک کار نمایشی محسوب میشود.
4️⃣ کار نمایشی پنهان!
گاهی اصرار به کارهای به ظاهر درست ولی بدون اولویت خود از مصادیق کار نمایشی است. مثلا اصلاح یارانهها اولویت اقتصادی است اما برخی کارهای دیگر اقتصادی گرچه ترمیم موقت اقتصادی محسوب میشود ولی در نهایت به اقتصاد پایدار کمک جدی نمیکند؛ بنابراین اصرار به انجام آن به نوعی کار نمایشی محسوب میشود. در حوادث نیز اینگونه است، وقتی افکار عمومی متاثر از یک حادثهای شدهاند حضور به موقع مدیران در آن حادثه جنبه التیام و آرامش بخشی و تکریم افکار عمومی دارد ولی اگر بیش از حد واقع به آن حادثه توجه شود و کارهای مهمتر و بر زمین مانده کشور نیز تا مدتی تحت تاثیر آن حادثه باشد، دیگر ماندن بیش از حد مسئول در آن حادثه جنبه نمایشی بودن پیدا خواهد کرد.
5️⃣ بهترین کار نمایشی
عدم مشارکت دادن مردم در کارها توسط مدیران، خود نیز از مصادیق کار نمایشی هست. اما اگر مدیران موفق بشوند که مردم را در کارهای خود شریک کنند و زمینه مشارکت آنها را فراهم کنند بزرگترین و به صلاح ترین کار نمایشی را انجام داده اند.
*مهدی جهان تیغی
تلگرام:
https://t.me/joinchat/O_wgT4ssrxyYuea6
✔️ در حاشیه دیدار اخیر رهبری با هیات دولت
✍️ تاکید رهبرانقلاب در یک سال اخیر بر پرهیز از کار نمایشی، یک توصیه ساده نیست بلکه به مرور مشخص میشود که تکرار و تاکید ایشان جنبههای پراهمیت و حکمت آمیزی در درون خود داشته است.
1️⃣ چرایی اصرار بر عدم کار نمایشی
گرچه رهبری همواره مسئولین را از نمایشی کار کردن پرهیز دادهاند ولی در سالهای اخیر کشور از کارهای نمایشی ضربه زیاد خورده است. برجام یکی از ابر کارهای نمایشی سالهای اخیر بود که بسیاری از مولفه های نمایشی بودن را در خود داشت. در این میان بی عملی دولت گذشته سبب شده که معدودی از مسئولین یا فعالین سیاسی به بهانه کم تحرکی گذشتگان به این طمع بیافتند که صرفا با حضورهای نمایشی میتوانند خود را کارآمد نشان بدهند یا کارآمدی را در این موضوع خلاصه کنند. از سوی دیگر سیر صعودی توجه بیش از حد مدیران و فعالین سیاسی به شبکه های اجتماعی و تاثیر پذیری از موضوعات برجسته شده توسط رسانه ها در سالهای اخیر سبب شده که در معرض خطر نمایشی شدن بیشتر قرار بگیرند. در این میان برجسته شدن نقش مشاوران رسانهای بیش از مشاوران دیگر در نزد مدیران در سالهای اخیر یکی از خطرهایی است که امکان نمایشی شدن برخی اقدامات مدیران را تقویت کرده است. به همین دلیل توصیه رهبرانقلاب می تواند جنبه هشداری داشته باشد که چنین آسیبی بیش از گذشته برای مدیران محتمل شده است.
2️⃣پرهیز از اشتباه و افراط در تعیین مصادیق کار نمایشی
در کنار تاکید رهبر انقلاب در دوری از کار نمایشی اما نباید در تشخیص مصادیق دچار اشتباه و یا افراط در برداشت در این زمینه شد. همانطور که از اظهارات و تاکیدات رهبری در دیدار با هیات دولت نیز به خوبی می توان برداشت کرد، حضور بی واسطه در میان مردم و حضور سریع در میدان به معنای کار نمایشی نیست بلکه حضور به موقع مسئولان در حوادث نه تنها کار نمایشی محسوب نمیشود بلکه باید بر اطلاع رسانی آن هم اصرار داشت چون سبب آرامش و امیداوری مردم می شود. از همان اظهارات ارزشمند رهبری این موضوع نیز برداشت میشود که برجسته سازی شعائر انقلاب توسط مدیران را نباید به حساب ریاکاری گذاشت بلکه باید باید به مرور بیشتر نیز زمینه بروز آن را فراهم کرد. همچنین اطلاع رسانی کارهای خوب را نباید به حساب نمایش گذاشت بلکه رسانه ها و فعالین شبکه های اجتماعی در برجسته کردن کارهای خوب مسئولین باید پیشقدم باشند.
3️⃣پس کار نمایشی چیست؟!
در کار نمایشی هدف اصلی تحت تاثیر قرار دادن مردم است تا یک کار کوچک را بزرگ و یا یک کار نمایشی را واقعی تصور کنند. بنابراین بزرگنمایی یا حتی ارائه اطلاعات گمراه کننده و فریبنده درباره اقدامات به نوعی کار نمایشی محسوب میشود. از این منظر اگر وعدهای داده میشود که اجرایی شدن آن ممکن نیست و یا در زمان گفته شده امکان تحقق آن وجود ندارد، یک کار نمایشی محسوب میشود.
4️⃣ کار نمایشی پنهان!
گاهی اصرار به کارهای به ظاهر درست ولی بدون اولویت خود از مصادیق کار نمایشی است. مثلا اصلاح یارانهها اولویت اقتصادی است اما برخی کارهای دیگر اقتصادی گرچه ترمیم موقت اقتصادی محسوب میشود ولی در نهایت به اقتصاد پایدار کمک جدی نمیکند؛ بنابراین اصرار به انجام آن به نوعی کار نمایشی محسوب میشود. در حوادث نیز اینگونه است، وقتی افکار عمومی متاثر از یک حادثهای شدهاند حضور به موقع مدیران در آن حادثه جنبه التیام و آرامش بخشی و تکریم افکار عمومی دارد ولی اگر بیش از حد واقع به آن حادثه توجه شود و کارهای مهمتر و بر زمین مانده کشور نیز تا مدتی تحت تاثیر آن حادثه باشد، دیگر ماندن بیش از حد مسئول در آن حادثه جنبه نمایشی بودن پیدا خواهد کرد.
5️⃣ بهترین کار نمایشی
عدم مشارکت دادن مردم در کارها توسط مدیران، خود نیز از مصادیق کار نمایشی هست. اما اگر مدیران موفق بشوند که مردم را در کارهای خود شریک کنند و زمینه مشارکت آنها را فراهم کنند بزرگترین و به صلاح ترین کار نمایشی را انجام داده اند.
*مهدی جهان تیغی
تلگرام:
https://t.me/joinchat/O_wgT4ssrxyYuea6
Telegram
مهدی جهانتیغی
جهت ارتباط مستقیم به اکانت زیر پیام بدهید
🆔 @Mahdi_jahantighii
🆔 @Mahdi_jahantighii
⭕️ چرا ثبث رکوردهای بزرگ در شهرداری تهران قطعی شده؟!
✔️ چالش رکوردهای کم نظیر یکساله شهرداری
✍️ تنها یکسال از دوره مدیریت جدید شهرداری تهران گذشته که ثبت رکوردهای بزرگ و در پارهای موارد غیرقابل قیاس با کل ادوار گذشته کاملا قابل پیشبینی و قطعی کرده است.
👈 در متن پیش رو به بخشی از مهمترین مصادیق اثبات این ادعا اشاره میشود:
🔸شهردار تهران پرونده چالشی تراکم فروشی در شهرداری را چند روزه بست و با این تدبیر بزرگ یکی از چالشیترین پروندههای چد دهه اخیر شهرداری بدون هیاهو برای همیشه بسته شد. در حوزه انضباط شهری 1200 حساب شهرداری تبدیل به یک خزانه واحد شد و نه تنها بحران حقوق در شهرداری را حل کرد بلکه جلوی بیش از هزار میلیارد فساد را نیز گرفت که این انضباط مالی نیز در هیچ دوره ای نظیر ندارد.در همین حال رکورد کم نظیر تحقق ۹۳ درصد بودجه در شهرداری در سال گذشته اتفاق افتاد. در این میان بیش از سه برابر بودجه مناطق جنوب شهر تهران افزایش پیدا کرد.
🔸برخی نهادها و موسسات بزرگ شهرداری از زیان دهی خارج شده که موسسه بزرگ و مشهور همشهری در صدر این فهرست است.در کمتر از یکسال مجموعههای حقوقی ۳۱ هزار میلیارد تومان در محاکم، حکم به نفع شهرداری دریافت کردند و هشت هزار میلیارد تومان املاک به شهرداری در یک سال گذشته بازگشته است و در حوزه خود کم نظیر است.
🔸در کنار آغاز عملیات تکمیل بزرگراه های شهید شوشتری، شهید بروجردی و یادگار امام که بار ترافیکی تهران را کاهش قابل توجهی خواهد داد، اما تهران در آینده ای نه چندان دور صاحب اولین آزاد راه خود نیز خواهد شد که بازهم نظیری با گذشته نخواهد داشت. در کنار این ابرپروژه های حمل و نقل، پروژه خلاقانه اصلاح 98 تقاطع تهران را هم باید حتما دید که 700 کیلومتر راه مردم تهران را کوتاه خواهد کرد و باعث صرفه جویی هزاران لیتر بنزین خواهد شد. در حوزه اتوبوس رانی که مدیریت جدید شهرداری تهران دو هزار اتوبوس از شش هزار اتوبوس موجود در آمارهای رسمی را تحویل گرفت، در کمتر از دو سال قرار است به بالای 5500 اتوبوس فعال در شهر تهران برساند که با هیچ دوره ای این میزان از فعالیت اتوبوس در حوزه حمل ونقل عمومی در تهران قابل قیاس نیست و یک رکورد دیگر محسوب میشود.
🔸ساخت ۱۸۰ هزار مسکن با کمک و تسهیل گری کم سابقه شهرداری در تهران آغاز شد و هر چند روز یکبار خبر آغاز ساخت رسمی هزاران مسکن در در یکی از مناطق تهران در رسانهها، تصاویرش منتشر میشود. آغاز نوسازی اطراف 325 ایستگاه تهران به شعاع 800 متر بر اساس الگوی ایرانی و اسلامی نه تنها بزرگترین تحول بومی سازی را رقم خواهد زد بلکه سبب نوسازی و ایمن سازی ۴۹.۸ درصد پارسل های تهران خواهد شد که رکوردی غیرقابل تصور است.
🔸در حوزه فناوری نیز شهر تهران در حال آماده شدن یک تحول بزرگ عمومی است که نه تنها یک رکورد بلکه اساسا نظیری با آن در هیچ دروه ای موجود نیست. جالب آنکه 150 هکتار بوستان علم و فناوری در جنوب شهر تاسیس خواهد شد. همچنین گام های هزار و ۵۰۰ هکتار توسعه فضای سبز تهران در حال برداشته شدن است و مردم تهران طی هفته های آینده به مرور با افتتاح های عملی و گام به گام آن رو به رو خواهند شد.
🔸بخش قابل توجهی از خدمات عمومی شهرداری از یک شیفت در حال دو الی سه شیفته شدن است که با هیچ دورهای قابل قیاس نیست. در طول عمر همین دوره ششم مدیریت شهری همه محلات تهران صاحب بازارچه میوه و تره بار خواهد شد. میادین تره و بار در تهران همین الان به صورت میانگین ده الی چهل درصد اقلام را ارازان تر به مردم می فروشند.
🔸با تلاش شهرداری، وزارت نیرو برای جمعآوری فاضلاب شهری طی دو سال ملزم شده و کاهش هشت درصدی تلفات رانندگی پایتخت با همکاری راهنمایی و رانندگی نیز تحقق یافته است.
🔸🔸موارد گفته شده همچنان می تواند ادامه داشته باشد ولی از حوصله این نوشتار خارج است ولی همین فهرست کوتاه نیز نوید ثبت تعداد بالای از رکوردها در دوره جدید را به لطف الهی در درون خود به وضوح دارد و عملا به نوعی قطعی کرده است.
*مهدی جهان تیغی
تلگرام:
https://t.me/joinchat/O_wgT4ssrxyYuea6
✔️ چالش رکوردهای کم نظیر یکساله شهرداری
✍️ تنها یکسال از دوره مدیریت جدید شهرداری تهران گذشته که ثبت رکوردهای بزرگ و در پارهای موارد غیرقابل قیاس با کل ادوار گذشته کاملا قابل پیشبینی و قطعی کرده است.
👈 در متن پیش رو به بخشی از مهمترین مصادیق اثبات این ادعا اشاره میشود:
🔸شهردار تهران پرونده چالشی تراکم فروشی در شهرداری را چند روزه بست و با این تدبیر بزرگ یکی از چالشیترین پروندههای چد دهه اخیر شهرداری بدون هیاهو برای همیشه بسته شد. در حوزه انضباط شهری 1200 حساب شهرداری تبدیل به یک خزانه واحد شد و نه تنها بحران حقوق در شهرداری را حل کرد بلکه جلوی بیش از هزار میلیارد فساد را نیز گرفت که این انضباط مالی نیز در هیچ دوره ای نظیر ندارد.در همین حال رکورد کم نظیر تحقق ۹۳ درصد بودجه در شهرداری در سال گذشته اتفاق افتاد. در این میان بیش از سه برابر بودجه مناطق جنوب شهر تهران افزایش پیدا کرد.
🔸برخی نهادها و موسسات بزرگ شهرداری از زیان دهی خارج شده که موسسه بزرگ و مشهور همشهری در صدر این فهرست است.در کمتر از یکسال مجموعههای حقوقی ۳۱ هزار میلیارد تومان در محاکم، حکم به نفع شهرداری دریافت کردند و هشت هزار میلیارد تومان املاک به شهرداری در یک سال گذشته بازگشته است و در حوزه خود کم نظیر است.
🔸در کنار آغاز عملیات تکمیل بزرگراه های شهید شوشتری، شهید بروجردی و یادگار امام که بار ترافیکی تهران را کاهش قابل توجهی خواهد داد، اما تهران در آینده ای نه چندان دور صاحب اولین آزاد راه خود نیز خواهد شد که بازهم نظیری با گذشته نخواهد داشت. در کنار این ابرپروژه های حمل و نقل، پروژه خلاقانه اصلاح 98 تقاطع تهران را هم باید حتما دید که 700 کیلومتر راه مردم تهران را کوتاه خواهد کرد و باعث صرفه جویی هزاران لیتر بنزین خواهد شد. در حوزه اتوبوس رانی که مدیریت جدید شهرداری تهران دو هزار اتوبوس از شش هزار اتوبوس موجود در آمارهای رسمی را تحویل گرفت، در کمتر از دو سال قرار است به بالای 5500 اتوبوس فعال در شهر تهران برساند که با هیچ دوره ای این میزان از فعالیت اتوبوس در حوزه حمل ونقل عمومی در تهران قابل قیاس نیست و یک رکورد دیگر محسوب میشود.
🔸ساخت ۱۸۰ هزار مسکن با کمک و تسهیل گری کم سابقه شهرداری در تهران آغاز شد و هر چند روز یکبار خبر آغاز ساخت رسمی هزاران مسکن در در یکی از مناطق تهران در رسانهها، تصاویرش منتشر میشود. آغاز نوسازی اطراف 325 ایستگاه تهران به شعاع 800 متر بر اساس الگوی ایرانی و اسلامی نه تنها بزرگترین تحول بومی سازی را رقم خواهد زد بلکه سبب نوسازی و ایمن سازی ۴۹.۸ درصد پارسل های تهران خواهد شد که رکوردی غیرقابل تصور است.
🔸در حوزه فناوری نیز شهر تهران در حال آماده شدن یک تحول بزرگ عمومی است که نه تنها یک رکورد بلکه اساسا نظیری با آن در هیچ دروه ای موجود نیست. جالب آنکه 150 هکتار بوستان علم و فناوری در جنوب شهر تاسیس خواهد شد. همچنین گام های هزار و ۵۰۰ هکتار توسعه فضای سبز تهران در حال برداشته شدن است و مردم تهران طی هفته های آینده به مرور با افتتاح های عملی و گام به گام آن رو به رو خواهند شد.
🔸بخش قابل توجهی از خدمات عمومی شهرداری از یک شیفت در حال دو الی سه شیفته شدن است که با هیچ دورهای قابل قیاس نیست. در طول عمر همین دوره ششم مدیریت شهری همه محلات تهران صاحب بازارچه میوه و تره بار خواهد شد. میادین تره و بار در تهران همین الان به صورت میانگین ده الی چهل درصد اقلام را ارازان تر به مردم می فروشند.
🔸با تلاش شهرداری، وزارت نیرو برای جمعآوری فاضلاب شهری طی دو سال ملزم شده و کاهش هشت درصدی تلفات رانندگی پایتخت با همکاری راهنمایی و رانندگی نیز تحقق یافته است.
🔸🔸موارد گفته شده همچنان می تواند ادامه داشته باشد ولی از حوصله این نوشتار خارج است ولی همین فهرست کوتاه نیز نوید ثبت تعداد بالای از رکوردها در دوره جدید را به لطف الهی در درون خود به وضوح دارد و عملا به نوعی قطعی کرده است.
*مهدی جهان تیغی
تلگرام:
https://t.me/joinchat/O_wgT4ssrxyYuea6
Telegram
مهدی جهانتیغی
جهت ارتباط مستقیم به اکانت زیر پیام بدهید
🆔 @Mahdi_jahantighii
🆔 @Mahdi_jahantighii
⭕️ چرا خبر فوت مهسا امینی اینقدر پربازتاب شد؟! +چند خطای بخشی از انقلابیون
✔️نگاهی تحلیلی به ابعاد رسانهای فوت غمانگیز مهسا امینی
✍️ درگذشت خانم مهسا امینی احساسات جامعه را تحت تاثیر قرار داد و با فوت غم انگیز او عملا یکی از خبرسازترین و پربسامدترین اتفاقات شبکههای اجتماعی یکسال اخیر رقم خورد.
🔸سوال اساسی اول این است که چرا خبر فوت مهسا امینی اینقدر پربازتاب شد؟!
1️⃣ جامعه ایران همانند جوامع غربی که دیدن تصاویر و اخبار بسیار بدتر از وفات مهسا امینی را تجربه کرده، نیست. حجم تصاویر منتشر شده خشونت پلیس با زنان در برخی کشورهای غربی آنقدر فرآگیر و عادی شده است که حس برانگیختگی جمعی در این جوامع را سخت و معیوب کرده است. اما در ایران نادر بودن برخی از این نوع حوادث و بالا بودن شاخص اخلاقیات، احساسات پاک انسانی و نگاه عاطفی و دینی به زنان در بطن جامعه ایران سبب میشود که ایرانیان در واکنش به این نوع حوادث با تاثر عمیقتری روبهرو شوند. نکته اول همینجاست واکنش گسترده جامعه ایرانی به اتفاقاتی همچون مهسا امینی اتفاقا خبر از بالابودن شاخصهای اخلاقی و انسانی در باطن جامعه ایران میدهد.
2️⃣ مساله دوم که خبر وفات مهسا امینی را تبدیل به یک اتفاق کم سابق خبری و اجتماعی تبدیل کرد به انباشت و رسوب ذهنی جامعه بر میگردد. گشت ارشاد به هر دلیلی درست یا غلط طی چند ماه گذشته مورد نقد و یا تخریب گستردهای هم در داخل و هم در خارج از ایران و هم در طیفی از انقلابیون و هم اصلاحطلبان و هم ضدانقلاب و رسانههای وابسته به آن به صورت مستمر بوده است. به این فضای نقدگونه یا تخریبی کم سابقه، بازنشر هرازچندگاه گسترده کلیپهای منتشر شده از حواشی گشت ارشاد در شبکههای اجتماعی نیز باید اضافه کرد. موارد گفته شده، چنان رسوب و انباشت ذهنی در جامعه ایجاد کرد که بخش وسیعی از جامعه ایران نسبت به کارکرد و یا کارنامه گشت ارشاد دچار تردید جدی شدند. همین رسوب و انباشت ذهنی چنان وسیع در بطن جامعه ریشه دوانده بود که خبر فوت مهسا امینی را حتی با روایت های غیر معمول همچون شکنجه نیز برای آنها باورپذیر کرد و گویی بسیاری انتظار یک حادثه تلخ را از قبل داشتند.
🔸اما سوال اساسی دوم؛ چرا جریان انقلابی نتوانست ماجرا مهسا امینی را به صورت مطلوب مدیریت کند؟!
1️⃣عدم توجه به شرایط غالب در افکار عمومی؛ یکی از ضعفهای عمده در تولید محتوا عدم توجه به فضای غالب در افکار عمومی هست. وقتی بخشی قابل توجهی از جامعه تحت تاثیر و تاثر حادثه فوت مهسا امینی قرار گرفته نمیتوان با ادبیات و روشهای روزهای عادی کار رسانهای کرد. برخی از جریان انقلابی هم در این حادثه و هم در حوادث مشابه این اصل را رعایت نمیکنند و به همین دلیل ناخواسته نه تنها نتوانستند اقناع ایجاد کنند، بلکه بر حواشی حادثه و بر مشکلتر شدن کار تبیین نیز افزودند.
2️⃣این یک اصل ثابت است که وقتی بخشی از جریان انقلاب دچار خطا یا تردید در اعلام مواضع می شود، سرعت پیچیده شدن و سختی تبیین یک حادثه چند برابر میشود. بخشی از جریان انقلابی که خود منتقد گشت ارشاد بود همانند طیفهای دیگر منتقدانهتر از قبل وارد شد و حتی برخی از آنها ادبیاتشان و تقاطع مواضعشان فراتر از اصلاحطلبان و فرصتطلبان با ضدانقلاب خارجنشین یکی شد! اشتباه بزرگ این بخش از جریان انقلاب این بود که آنها نیز همانند طیفهای دیگر این حادثه را فرصت درست بودن ادعاهای گذشته خود دیدند و از بزرگی و ذوابعاد شدن حادثه و قاطی شدن حق و باطل در اخبار و تحلیلها غفلت کرد. در این میان برخی از طیفهای انقلابی یا تحت تاثیر شبکههای اجتماعی قدرت عملیات کردن را از دست دادند یا در ناتوانی در تولید ادبیاتی متفاوت از اصلاحطلبان، غرب گرایان و ضدانقلاب خارج نشین فرصت تولید محتوا نیافتند.
🔸سوال اساسی سوم؛ چه باید کرد؟!
1️⃣به رسمیت شناختن و محترم شمردن احساسات جریحه دار شده افکار عمومی 2️⃣ کمک به جامعه برای عبور از احساسات و مهیا شدن برای قضاوت عادلانه و واقع بینانه 3️⃣ ایستادگی بر حرف حق دین در حوزه حجاب و عدم آلوده شدن محتواها و مواضع به التقاط 4️⃣ فاصله گذاری در تولید محتوای خبری، تحلیلی و ادبیات و روایت حادثه با جریاناتی همچون ضدانقلاب، فرصت طلبان و اصلاح طلبان 5️⃣ صبر، انعطاف معقول و تلاش مستمر و نه مقطعی برای تنویر افکار عمومی
*مهدی جهان تیغی
تلگرام:
https://t.me/joinchat/O_wgT4ssrxyYuea6
✔️نگاهی تحلیلی به ابعاد رسانهای فوت غمانگیز مهسا امینی
✍️ درگذشت خانم مهسا امینی احساسات جامعه را تحت تاثیر قرار داد و با فوت غم انگیز او عملا یکی از خبرسازترین و پربسامدترین اتفاقات شبکههای اجتماعی یکسال اخیر رقم خورد.
🔸سوال اساسی اول این است که چرا خبر فوت مهسا امینی اینقدر پربازتاب شد؟!
1️⃣ جامعه ایران همانند جوامع غربی که دیدن تصاویر و اخبار بسیار بدتر از وفات مهسا امینی را تجربه کرده، نیست. حجم تصاویر منتشر شده خشونت پلیس با زنان در برخی کشورهای غربی آنقدر فرآگیر و عادی شده است که حس برانگیختگی جمعی در این جوامع را سخت و معیوب کرده است. اما در ایران نادر بودن برخی از این نوع حوادث و بالا بودن شاخص اخلاقیات، احساسات پاک انسانی و نگاه عاطفی و دینی به زنان در بطن جامعه ایران سبب میشود که ایرانیان در واکنش به این نوع حوادث با تاثر عمیقتری روبهرو شوند. نکته اول همینجاست واکنش گسترده جامعه ایرانی به اتفاقاتی همچون مهسا امینی اتفاقا خبر از بالابودن شاخصهای اخلاقی و انسانی در باطن جامعه ایران میدهد.
2️⃣ مساله دوم که خبر وفات مهسا امینی را تبدیل به یک اتفاق کم سابق خبری و اجتماعی تبدیل کرد به انباشت و رسوب ذهنی جامعه بر میگردد. گشت ارشاد به هر دلیلی درست یا غلط طی چند ماه گذشته مورد نقد و یا تخریب گستردهای هم در داخل و هم در خارج از ایران و هم در طیفی از انقلابیون و هم اصلاحطلبان و هم ضدانقلاب و رسانههای وابسته به آن به صورت مستمر بوده است. به این فضای نقدگونه یا تخریبی کم سابقه، بازنشر هرازچندگاه گسترده کلیپهای منتشر شده از حواشی گشت ارشاد در شبکههای اجتماعی نیز باید اضافه کرد. موارد گفته شده، چنان رسوب و انباشت ذهنی در جامعه ایجاد کرد که بخش وسیعی از جامعه ایران نسبت به کارکرد و یا کارنامه گشت ارشاد دچار تردید جدی شدند. همین رسوب و انباشت ذهنی چنان وسیع در بطن جامعه ریشه دوانده بود که خبر فوت مهسا امینی را حتی با روایت های غیر معمول همچون شکنجه نیز برای آنها باورپذیر کرد و گویی بسیاری انتظار یک حادثه تلخ را از قبل داشتند.
🔸اما سوال اساسی دوم؛ چرا جریان انقلابی نتوانست ماجرا مهسا امینی را به صورت مطلوب مدیریت کند؟!
1️⃣عدم توجه به شرایط غالب در افکار عمومی؛ یکی از ضعفهای عمده در تولید محتوا عدم توجه به فضای غالب در افکار عمومی هست. وقتی بخشی قابل توجهی از جامعه تحت تاثیر و تاثر حادثه فوت مهسا امینی قرار گرفته نمیتوان با ادبیات و روشهای روزهای عادی کار رسانهای کرد. برخی از جریان انقلابی هم در این حادثه و هم در حوادث مشابه این اصل را رعایت نمیکنند و به همین دلیل ناخواسته نه تنها نتوانستند اقناع ایجاد کنند، بلکه بر حواشی حادثه و بر مشکلتر شدن کار تبیین نیز افزودند.
2️⃣این یک اصل ثابت است که وقتی بخشی از جریان انقلاب دچار خطا یا تردید در اعلام مواضع می شود، سرعت پیچیده شدن و سختی تبیین یک حادثه چند برابر میشود. بخشی از جریان انقلابی که خود منتقد گشت ارشاد بود همانند طیفهای دیگر منتقدانهتر از قبل وارد شد و حتی برخی از آنها ادبیاتشان و تقاطع مواضعشان فراتر از اصلاحطلبان و فرصتطلبان با ضدانقلاب خارجنشین یکی شد! اشتباه بزرگ این بخش از جریان انقلاب این بود که آنها نیز همانند طیفهای دیگر این حادثه را فرصت درست بودن ادعاهای گذشته خود دیدند و از بزرگی و ذوابعاد شدن حادثه و قاطی شدن حق و باطل در اخبار و تحلیلها غفلت کرد. در این میان برخی از طیفهای انقلابی یا تحت تاثیر شبکههای اجتماعی قدرت عملیات کردن را از دست دادند یا در ناتوانی در تولید ادبیاتی متفاوت از اصلاحطلبان، غرب گرایان و ضدانقلاب خارج نشین فرصت تولید محتوا نیافتند.
🔸سوال اساسی سوم؛ چه باید کرد؟!
1️⃣به رسمیت شناختن و محترم شمردن احساسات جریحه دار شده افکار عمومی 2️⃣ کمک به جامعه برای عبور از احساسات و مهیا شدن برای قضاوت عادلانه و واقع بینانه 3️⃣ ایستادگی بر حرف حق دین در حوزه حجاب و عدم آلوده شدن محتواها و مواضع به التقاط 4️⃣ فاصله گذاری در تولید محتوای خبری، تحلیلی و ادبیات و روایت حادثه با جریاناتی همچون ضدانقلاب، فرصت طلبان و اصلاح طلبان 5️⃣ صبر، انعطاف معقول و تلاش مستمر و نه مقطعی برای تنویر افکار عمومی
*مهدی جهان تیغی
تلگرام:
https://t.me/joinchat/O_wgT4ssrxyYuea6
Telegram
مهدی جهانتیغی
جهت ارتباط مستقیم به اکانت زیر پیام بدهید
🆔 @Mahdi_jahantighii
🆔 @Mahdi_jahantighii