Forwarded from میر،غوغا
دو_کتاب_از_حضرت_شیخ_عباس_قمی_با_خط.pdf
38.9 MB
کتابهای نفس المهموم و نفثة المصدور فی مناقب و مقتل سید الشهداء صلوات الله و سلام الله علیه تالیف حضرت شیخ عباس قمی با خط مبارک ایشان! از کتابخانه مجلس
سخنی درباره منابع خطبه حضرت زينب(س) در کوفه
از جمله رویدادهای حادثه کربلاء که جامعه شیعه با آن آشنا هستند، خطبه خوانی های حضرت زینب(س) و احتجاجات ایشان در کوفه و شام است،خطبه حضرت زینب(س) در شهر کوفه از جمله همین موارد است.
برای جمع آوری منابع این خطبه تتبّعات زیادی صورت گرفته است و چنانچه میدانیم، منابعی نظیر بلاغات النساء ابن طیفور، الفتوح ابن اعثم، امالی شیخ مفید، امالی شیخ طوسی،مقتل الحسین(ع) خوارزمی، مناقب ابن شهر آشوب و الاحتجاج احمد بن علی طبرسی این خطبه را نقل کرده اند و همچنین ابن نما این خطبه را به اختصار در مثیرالاحزان و سید بن طاووس به تفصیل آنرا در لهوف آورده است.
با این وجود استاد رسول جعفریان در برخی از کتب خویش چنین نوشته است:
حکایت خطبه خوانی حضرت زینب(س) در کوفه را منابعی چون ابومخنف، بلاذری، ابن سعد و دینوری نیاورده اند، اما ابن اعثم به تفصیل آورده و به نظر می رسد منبع اصلی این خطبه همو باشد ( تاریخ خلفاء ص۵۴۵/حیات فکری سیاسی امامان شیعه ص۲۵۱ ).
لازم به ذکر است که گرچه افرادی چون خوارزمی، ابن شهر آشوب و طبرسی این خطبه را از فتوح ابن اعثم گرفته اند ولی ابن طیفور و شیخ مفید این خطبه را با سند مستقل نقل کرده اند و در نوشته استاد جعفریان سخنی از کتاب بلاغات النساء و امالی مفید نیست.
به نظر می رسد استاد جعفریان از آنجا که در جای دیگری منابع اولیه تاریخی عاشورائی را منحصر در پنج کتاب ( مقتل ابومخنف، انساب الاشراف، الاخبارالطوال، طبقات ابن سعد و فتوح ابن اعثم )دانسته است. منظور وی از اینکه منبع انحصاری این خطبه، فتوح ابن اعثم است منابع تاریخ نگاری است نه منابع حدیثی و تراجم...
ولیکن با تمام تتبّعاتی که صورت گرفته است این خطبه منابع دیگری هم دارد که تاکنون مورد توجه تاریخ نگاران نبوده است.
ابن الفقیه همدانی(م۳۶۵ق) در کتاب البلدان در فصل ما جاء فی ذمّ الکوفة ص۲۲۴ به نقل خطبه حضرت زینب(س) پرداخته است که البته با تصحیفات فراوانی نیز همراه است، همچنین در همین فصل، وی نقلی را در ذمّ باورهای رشید هجری ( از شیعیان خاص اهل البیت ) نیز آورده که در خور توجه است.
دیگر منبعی که اخبار حادثه کربلاء را آورده ولی تاکنون مورد توجه نبوده و مشتمل بر این خطبه نیز هست کتاب الاکتفاء فی أخبار الخلفاء نوشته ابن کردبوس توزی (م ۵۷۵ق) که در ج ۱ ص ۷۴۳ این کتاب، خطبه حضرت زینب(س) در کوفه نقل شده است. با مقایسه اخبار حادثه کربلاء در کتاب الاکتفاء با اخبار این حادثه در کتاب الفتوح در می یابیم که کتاب الاکتفاء متفردات ابن اعثم را در خود ندارد فلذا می توان دریافت که وی این خطبه را از منبعی دیگر نقل کرده است.
در پایان باید این نکته را متذکر شد که برای بررسی اخبار حادثه کربلاء می بایست تتبّع گسترده ای صورت پذیرد و گرچه تا کنون در این عرصه تلاشهای زیادی انجام شده است ولی هنوز جای تحقیق و تتبّع بیشتری وجود دارد.
از جمله رویدادهای حادثه کربلاء که جامعه شیعه با آن آشنا هستند، خطبه خوانی های حضرت زینب(س) و احتجاجات ایشان در کوفه و شام است،خطبه حضرت زینب(س) در شهر کوفه از جمله همین موارد است.
برای جمع آوری منابع این خطبه تتبّعات زیادی صورت گرفته است و چنانچه میدانیم، منابعی نظیر بلاغات النساء ابن طیفور، الفتوح ابن اعثم، امالی شیخ مفید، امالی شیخ طوسی،مقتل الحسین(ع) خوارزمی، مناقب ابن شهر آشوب و الاحتجاج احمد بن علی طبرسی این خطبه را نقل کرده اند و همچنین ابن نما این خطبه را به اختصار در مثیرالاحزان و سید بن طاووس به تفصیل آنرا در لهوف آورده است.
با این وجود استاد رسول جعفریان در برخی از کتب خویش چنین نوشته است:
حکایت خطبه خوانی حضرت زینب(س) در کوفه را منابعی چون ابومخنف، بلاذری، ابن سعد و دینوری نیاورده اند، اما ابن اعثم به تفصیل آورده و به نظر می رسد منبع اصلی این خطبه همو باشد ( تاریخ خلفاء ص۵۴۵/حیات فکری سیاسی امامان شیعه ص۲۵۱ ).
لازم به ذکر است که گرچه افرادی چون خوارزمی، ابن شهر آشوب و طبرسی این خطبه را از فتوح ابن اعثم گرفته اند ولی ابن طیفور و شیخ مفید این خطبه را با سند مستقل نقل کرده اند و در نوشته استاد جعفریان سخنی از کتاب بلاغات النساء و امالی مفید نیست.
به نظر می رسد استاد جعفریان از آنجا که در جای دیگری منابع اولیه تاریخی عاشورائی را منحصر در پنج کتاب ( مقتل ابومخنف، انساب الاشراف، الاخبارالطوال، طبقات ابن سعد و فتوح ابن اعثم )دانسته است. منظور وی از اینکه منبع انحصاری این خطبه، فتوح ابن اعثم است منابع تاریخ نگاری است نه منابع حدیثی و تراجم...
ولیکن با تمام تتبّعاتی که صورت گرفته است این خطبه منابع دیگری هم دارد که تاکنون مورد توجه تاریخ نگاران نبوده است.
ابن الفقیه همدانی(م۳۶۵ق) در کتاب البلدان در فصل ما جاء فی ذمّ الکوفة ص۲۲۴ به نقل خطبه حضرت زینب(س) پرداخته است که البته با تصحیفات فراوانی نیز همراه است، همچنین در همین فصل، وی نقلی را در ذمّ باورهای رشید هجری ( از شیعیان خاص اهل البیت ) نیز آورده که در خور توجه است.
دیگر منبعی که اخبار حادثه کربلاء را آورده ولی تاکنون مورد توجه نبوده و مشتمل بر این خطبه نیز هست کتاب الاکتفاء فی أخبار الخلفاء نوشته ابن کردبوس توزی (م ۵۷۵ق) که در ج ۱ ص ۷۴۳ این کتاب، خطبه حضرت زینب(س) در کوفه نقل شده است. با مقایسه اخبار حادثه کربلاء در کتاب الاکتفاء با اخبار این حادثه در کتاب الفتوح در می یابیم که کتاب الاکتفاء متفردات ابن اعثم را در خود ندارد فلذا می توان دریافت که وی این خطبه را از منبعی دیگر نقل کرده است.
در پایان باید این نکته را متذکر شد که برای بررسی اخبار حادثه کربلاء می بایست تتبّع گسترده ای صورت پذیرد و گرچه تا کنون در این عرصه تلاشهای زیادی انجام شده است ولی هنوز جای تحقیق و تتبّع بیشتری وجود دارد.
Forwarded from استاد محمّد هادی یوسفی غروی
ظهر روز ٨/ذح/سال ٦٠ق؛
خروج شتابان امام حسین(علیه السلام) از مکه بمنظور جلوگیری از خونریزی
در روز ترویه هنگام برآمدن آفتاب، عبدالله بن زبیر در مسافت میان حِجر اسماعیل و درب کعبه به امام حسین(علیه السلام) برخورد کرد و به ایشان گفت:
«اگر میخواهی در مکه بمانی بمان و ولایت امر را بدست گیر و ما هم دورت را میگیرم و کمکت میکنیم و مخلصانه مشورت میدهیم و با تو بیعت میکنیم.»1️⃣
امام حسین (علیه السلام) پاسخ فرمود:
«بدرستیکه پدرم خبرم داد که در مکه قوچی خواهد بود که حرمت آنجا را نگه نمیدارد؛ پس دوست ندارم که من آن قوچ باشم! بخدا اگر یک وجب بیرون از حرم مکه کشته شوم برایم خوشایندتر است از اینکه یک وجب داخل در حرم کشته شوم!
و بخدا سوگند اگر در لانۀ خزندهای از این حیوانات خزنده باشم هر آینه بیرونم خواهند آورد تا خواستهشان از من را عملی کنند!2️⃣
و بخدا حتماً بر من تعدّی خواهند کرد همانگونه که یهودیان -با توجیهگریهایی- در روز "شنبه" تعدّی کردند -بر قانون خدا و احترامی برای خدا نگه نداشتند-.»
سپس امام، طواف و نماز طواف و سعی را انجام داد و مقداری از موی سر مبارک کوتاه نمود و با اتمام مناسک عُمره، از اِحرام عمره خارج شد و احرام حج را نبست، و هنگام ظهر و در حالیکه مردم راهی مِنا و صحرای عرفات بودند ایشان قافلۀ خانواده و یارانش را به سمت عراق حرکت داد.
و اینکه امام هنگام ظهر را برای خروج از مکه انتخاب نمود به این خاطر بود که با وجود این جمعیت مردم، نیروهای اموی فرصت کمتری برای برخورد با امام و سلب امنیت ایشان داشته باشند.
📚 موسوعة التاريخ الإسلامي ٦: ١٠٦.
از:
تاريخ الطبري ٥: ٣٨٤– ٣٨٥، به نقل از أبي مخنف.
ــــــــــــــــــــ
1️⃣ عبدالله بن زبیر، خود را برای خلافت شایستهتر از امام حسین(علیه السلام) میدانست و بدنبال فرصتی بود که خود را در جامعه مطرح کند. اما محبوبیت مردمی امام حسین(علیه السلام) را بزرگترین مانع برای محبوبیت خود و خواندن مردم بسوی خود میدید و به همین جهت تا امام زنده بود سعی میکرد از تقابل مستقیم با ایشان و حرمت شکنی علنی خودداری کند تا موجب بدنامیاش نشود.
و از آنجا که مکه مورد توجه ویژه و محل تجمع سالانۀ مسلمانان، و بهترین مکان برای معرفی شدن و ایجاد ارتباط و رساندن پیام به سراسر مناطق سرزمین اسلامی است لذا ماندن امام در مکه را موجب تضعیف و به حاشیه رفتن خود میشمرد.
از همین روی، به منظور سنجیدن نبض امام و اطمینان از اینکه آیا ایشان در مکه میماند یا نه، سعی کرد برنامۀ امام را با بیانی محترمانه و همراه با اقرار به شایستگی امام، از خود ایشان جویا شود.
2️⃣ خواستۀ یزید این بود که امام حسین(علیه السلام) باید بدون هیچ قید و شرطی با یزید بیعت کند، و اگر حاضر نیست ولایت مطلقۀ خلیفه را بپذیرد باید کشته شود.
@YusufiGharawi
خروج شتابان امام حسین(علیه السلام) از مکه بمنظور جلوگیری از خونریزی
در روز ترویه هنگام برآمدن آفتاب، عبدالله بن زبیر در مسافت میان حِجر اسماعیل و درب کعبه به امام حسین(علیه السلام) برخورد کرد و به ایشان گفت:
«اگر میخواهی در مکه بمانی بمان و ولایت امر را بدست گیر و ما هم دورت را میگیرم و کمکت میکنیم و مخلصانه مشورت میدهیم و با تو بیعت میکنیم.»1️⃣
امام حسین (علیه السلام) پاسخ فرمود:
«بدرستیکه پدرم خبرم داد که در مکه قوچی خواهد بود که حرمت آنجا را نگه نمیدارد؛ پس دوست ندارم که من آن قوچ باشم! بخدا اگر یک وجب بیرون از حرم مکه کشته شوم برایم خوشایندتر است از اینکه یک وجب داخل در حرم کشته شوم!
و بخدا سوگند اگر در لانۀ خزندهای از این حیوانات خزنده باشم هر آینه بیرونم خواهند آورد تا خواستهشان از من را عملی کنند!2️⃣
و بخدا حتماً بر من تعدّی خواهند کرد همانگونه که یهودیان -با توجیهگریهایی- در روز "شنبه" تعدّی کردند -بر قانون خدا و احترامی برای خدا نگه نداشتند-.»
سپس امام، طواف و نماز طواف و سعی را انجام داد و مقداری از موی سر مبارک کوتاه نمود و با اتمام مناسک عُمره، از اِحرام عمره خارج شد و احرام حج را نبست، و هنگام ظهر و در حالیکه مردم راهی مِنا و صحرای عرفات بودند ایشان قافلۀ خانواده و یارانش را به سمت عراق حرکت داد.
و اینکه امام هنگام ظهر را برای خروج از مکه انتخاب نمود به این خاطر بود که با وجود این جمعیت مردم، نیروهای اموی فرصت کمتری برای برخورد با امام و سلب امنیت ایشان داشته باشند.
📚 موسوعة التاريخ الإسلامي ٦: ١٠٦.
از:
تاريخ الطبري ٥: ٣٨٤– ٣٨٥، به نقل از أبي مخنف.
ــــــــــــــــــــ
1️⃣ عبدالله بن زبیر، خود را برای خلافت شایستهتر از امام حسین(علیه السلام) میدانست و بدنبال فرصتی بود که خود را در جامعه مطرح کند. اما محبوبیت مردمی امام حسین(علیه السلام) را بزرگترین مانع برای محبوبیت خود و خواندن مردم بسوی خود میدید و به همین جهت تا امام زنده بود سعی میکرد از تقابل مستقیم با ایشان و حرمت شکنی علنی خودداری کند تا موجب بدنامیاش نشود.
و از آنجا که مکه مورد توجه ویژه و محل تجمع سالانۀ مسلمانان، و بهترین مکان برای معرفی شدن و ایجاد ارتباط و رساندن پیام به سراسر مناطق سرزمین اسلامی است لذا ماندن امام در مکه را موجب تضعیف و به حاشیه رفتن خود میشمرد.
از همین روی، به منظور سنجیدن نبض امام و اطمینان از اینکه آیا ایشان در مکه میماند یا نه، سعی کرد برنامۀ امام را با بیانی محترمانه و همراه با اقرار به شایستگی امام، از خود ایشان جویا شود.
2️⃣ خواستۀ یزید این بود که امام حسین(علیه السلام) باید بدون هیچ قید و شرطی با یزید بیعت کند، و اگر حاضر نیست ولایت مطلقۀ خلیفه را بپذیرد باید کشته شود.
@YusufiGharawi
Forwarded from کانال معرفة الرجال و الآثار (عمیدرضا اکبری)
دفاع_از_اصالت_ادعیه_اهل_بیت،_مطالعه_موردی_ذیل_دعای_عرفه،_خانی،_حدیثپژوهی،.pdf
4 MB
«دفاع از اصالت ادعیه اهل بیت، مطالعه موردی ذیل دعای عرفه»،
حامد خانی (مهروش)، حدیثپژوهی، ش10، 1392ش
از آثار برجستۀ دعایی شیعه، دعای عرفۀ منسوب به امام حسین(ع) است. متن دعا بدون إسناد و با حذفها و الحاقاتی در نسخ مختلف، تنها در آثار متأخرتر از سدۀ هفتم هجری برجامانده است. این نقل نشدن در آثار متقدمتر، سبب شده است که از دیرباز بحث دربارۀ انتساب حداقل بخشهایی از آن به امام حسین(ع) رواج داشته باشد. این مطالعه با کاربرد روشهای تحلیل درونی و بیرونی متون تاریخی، نشان میدهد این دعا اصیل، و ریشهدار در تعالیم اهل بیت(ع) و احتمالاً امام صادق(ع) است؛ همچنین بناست با این مطالعه، الگویی نظری برای مطالعۀ اصالت دیگر ادعیۀ منسوب به اهل بیت(ع) نیز ارائه شود؛ ادعیهای که گاه فاقد اسنادند و روشهای سنتی رایج در علم رجال و دیگر علوم حدیث، اصالت آنها را روشن نمیکنند.
———
این مقاله با ابزار نقد تاریخی و ادبی ذیل دعای عرفه را بخشی متأخرتر شمرده، و همسو با پژوهشهای نسخهشناسانهای است که ذیل را از ابن عطاءالله اسکندرانی (م709ق) دانستهاند (ترابی، پژوهشی در ذیل دعای عرفه؛ قاسمی، ذیل دعای عرفه).
#معیارهای_اعتبار
@Al_Rijal
حامد خانی (مهروش)، حدیثپژوهی، ش10، 1392ش
از آثار برجستۀ دعایی شیعه، دعای عرفۀ منسوب به امام حسین(ع) است. متن دعا بدون إسناد و با حذفها و الحاقاتی در نسخ مختلف، تنها در آثار متأخرتر از سدۀ هفتم هجری برجامانده است. این نقل نشدن در آثار متقدمتر، سبب شده است که از دیرباز بحث دربارۀ انتساب حداقل بخشهایی از آن به امام حسین(ع) رواج داشته باشد. این مطالعه با کاربرد روشهای تحلیل درونی و بیرونی متون تاریخی، نشان میدهد این دعا اصیل، و ریشهدار در تعالیم اهل بیت(ع) و احتمالاً امام صادق(ع) است؛ همچنین بناست با این مطالعه، الگویی نظری برای مطالعۀ اصالت دیگر ادعیۀ منسوب به اهل بیت(ع) نیز ارائه شود؛ ادعیهای که گاه فاقد اسنادند و روشهای سنتی رایج در علم رجال و دیگر علوم حدیث، اصالت آنها را روشن نمیکنند.
———
این مقاله با ابزار نقد تاریخی و ادبی ذیل دعای عرفه را بخشی متأخرتر شمرده، و همسو با پژوهشهای نسخهشناسانهای است که ذیل را از ابن عطاءالله اسکندرانی (م709ق) دانستهاند (ترابی، پژوهشی در ذیل دعای عرفه؛ قاسمی، ذیل دعای عرفه).
#معیارهای_اعتبار
@Al_Rijal
أحاديث في فضل زيارة الإمام الحسين عليه السلام يوم عرفة:
حدثني أبي، عن سعد بن عبد الله، عن موسى بن عمر، عن
علي بن النعمان، عن عبد الله بن مسكان، قال: قال أبو عبد الله (عليه السلام):
ان الله تبارك وتعالى يتجلى لزوار قبر الحسين (عليه السلام) قبل أهل
عرفات ويقضي حوائجهم ويغفر ذنوبهم ويشفعهم في مسائلهم، ثم
يأتي أهل عرفة فيفعل ذلك بهم (عليهما السلام).
کامل الزیارات ص ۳۱۸.
حدثني محمد بن عبد المؤمن رحمه الله، عن محمد بن
يحيى، عن محمد بن الحسين (١)، عن أحمد بن محمد الكوفي، عن محمد
ابن جعفر بن إسماعيل العبدي، عن محمد بن عبد الله بن مهران (٢)، عن
محمد بن سنان، عن يونس بن ظبيان، عن أبي عبد الله (عليه السلام) قال:
من زار قبر الحسين (عليه السلام) يوم عرفة كتب الله له الف الف حجة مع
القائم، والف الف عمرة مع رسول الله (صلى الله عليه وآله)، وعتق الف الف نسمة،
وحملان الف الف فرس في سبيل الله، وسماه الله عز وجل: عبدي
الصديق امن بوعدي، وقالت الملائكة: فلان صديق زكاه الله من فوق
عرشه وسمي في الأرض كروبا.
کامل الزیارات ص۳۲۱.
محمد بن يعقوب عن محمد بن يحيى عن محمد بن الحسين
عن محمد بن إسماعيل عن صالح بن عقبة عن بشير الدهان قال: قلت لأبي عبد الله
(عليه السلام) ربما فاتني الحج فأعرف عن قبر الحسين عارفا بحقه؟ قال: أحسنت يا بشير
أيما مؤمن اتى قبر الحسين (عليه السلام) عارفا بحقه في غير يوم عيد كتب الله له عشرين
حجة وعشرين عمرة مبرورات مقبولات وعشرين غزوة مع نبي مرسل أو امام عدل، ومن
اتاه في يوم عيد كتب الله له مائة حجة ومائة عمرة ومائة غزوة مع نبي مرسل أو امام عدل،
قلت: وكيف لي بمثل الموقف؟ فنظر إلي شبه المغضب ثم قال: يا بشير ان المؤمن إذا
اتى قبر الحسين (عليه السلام) يوم عرفة واغتسل من الفرات ثم توجه إليه كتب الله له
بكل خطوة حجة بمناسكها، ولا اعلم إلا قال: وعمرة.
تهذيب الأحكام ج٦ ص٤٧.
حدثني أبي، عن سعد بن عبد الله، عن موسى بن عمر، عن
علي بن النعمان، عن عبد الله بن مسكان، قال: قال أبو عبد الله (عليه السلام):
ان الله تبارك وتعالى يتجلى لزوار قبر الحسين (عليه السلام) قبل أهل
عرفات ويقضي حوائجهم ويغفر ذنوبهم ويشفعهم في مسائلهم، ثم
يأتي أهل عرفة فيفعل ذلك بهم (عليهما السلام).
کامل الزیارات ص ۳۱۸.
حدثني محمد بن عبد المؤمن رحمه الله، عن محمد بن
يحيى، عن محمد بن الحسين (١)، عن أحمد بن محمد الكوفي، عن محمد
ابن جعفر بن إسماعيل العبدي، عن محمد بن عبد الله بن مهران (٢)، عن
محمد بن سنان، عن يونس بن ظبيان، عن أبي عبد الله (عليه السلام) قال:
من زار قبر الحسين (عليه السلام) يوم عرفة كتب الله له الف الف حجة مع
القائم، والف الف عمرة مع رسول الله (صلى الله عليه وآله)، وعتق الف الف نسمة،
وحملان الف الف فرس في سبيل الله، وسماه الله عز وجل: عبدي
الصديق امن بوعدي، وقالت الملائكة: فلان صديق زكاه الله من فوق
عرشه وسمي في الأرض كروبا.
کامل الزیارات ص۳۲۱.
محمد بن يعقوب عن محمد بن يحيى عن محمد بن الحسين
عن محمد بن إسماعيل عن صالح بن عقبة عن بشير الدهان قال: قلت لأبي عبد الله
(عليه السلام) ربما فاتني الحج فأعرف عن قبر الحسين عارفا بحقه؟ قال: أحسنت يا بشير
أيما مؤمن اتى قبر الحسين (عليه السلام) عارفا بحقه في غير يوم عيد كتب الله له عشرين
حجة وعشرين عمرة مبرورات مقبولات وعشرين غزوة مع نبي مرسل أو امام عدل، ومن
اتاه في يوم عيد كتب الله له مائة حجة ومائة عمرة ومائة غزوة مع نبي مرسل أو امام عدل،
قلت: وكيف لي بمثل الموقف؟ فنظر إلي شبه المغضب ثم قال: يا بشير ان المؤمن إذا
اتى قبر الحسين (عليه السلام) يوم عرفة واغتسل من الفرات ثم توجه إليه كتب الله له
بكل خطوة حجة بمناسكها، ولا اعلم إلا قال: وعمرة.
تهذيب الأحكام ج٦ ص٤٧.
Forwarded from التحقيق في مقتل الحسين (ع)
عدم توفیق بر عید فطر و أضحى پس از قتل امام حسین علیه السلام:
در روایتی از امام صادق علیه السلام آمده است:
لما ضرب الحسين بن علي بالسيف فسقط ثم ابتدر ليقطع رأسه نادى مناد من بطنان العرش ألا أيتها الأمة المتحيرة الضالة بعد نبيها لا وفقكم الله لأضحى و لا لفطر،ثم قال أبوعبدالله:فلا جرم والله ما وفقوا و لا يوفقون حتي يثأر ثائر الحسين.(الكافي ج٤ص١٧٠،من لا يحضره الفقيه ج٢ص١٧٥،أمالي الصدوق ص١٦٨،علل الشرائع ج٢ص٣٨٩).
برخی در معنای این حدیث اختلاف کردند و معنای آنرا گم شدن هلال و عدم تشخیص دقیق عیدین دانسته اند و در صحت حدیث تردید کرده اند،لکن به نظر می رسد تفسیر صحیح این روایت این است که در دو روز عید فطر و عید أضحى که پس از دو عبادت مهم(صیام و حج) انجام می شود؛خداوند برکات فراوانی را بر امت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم نازل می فرماید،این روایت بیان می کند که در تشیع امامی،حضور امام به عنوان رهبر ظاهری جامعه مسلمانان باعث نزول أتم اين بركات است،با قتل امام حسین علیه السلام،امت مسلمان دچار غضب الهی گردید و با دور شدن أئمة هدى عليهم السلام از رهبری این توفیق سلب گشت تا اینکه طالب خون امام حسین علیه السلام قیام کنند و با آمدن امام غائب علیه السلام این توفیقات الهی دوباره به بشریت اقبال کند.
#مناسبتی
در روایتی از امام صادق علیه السلام آمده است:
لما ضرب الحسين بن علي بالسيف فسقط ثم ابتدر ليقطع رأسه نادى مناد من بطنان العرش ألا أيتها الأمة المتحيرة الضالة بعد نبيها لا وفقكم الله لأضحى و لا لفطر،ثم قال أبوعبدالله:فلا جرم والله ما وفقوا و لا يوفقون حتي يثأر ثائر الحسين.(الكافي ج٤ص١٧٠،من لا يحضره الفقيه ج٢ص١٧٥،أمالي الصدوق ص١٦٨،علل الشرائع ج٢ص٣٨٩).
برخی در معنای این حدیث اختلاف کردند و معنای آنرا گم شدن هلال و عدم تشخیص دقیق عیدین دانسته اند و در صحت حدیث تردید کرده اند،لکن به نظر می رسد تفسیر صحیح این روایت این است که در دو روز عید فطر و عید أضحى که پس از دو عبادت مهم(صیام و حج) انجام می شود؛خداوند برکات فراوانی را بر امت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم نازل می فرماید،این روایت بیان می کند که در تشیع امامی،حضور امام به عنوان رهبر ظاهری جامعه مسلمانان باعث نزول أتم اين بركات است،با قتل امام حسین علیه السلام،امت مسلمان دچار غضب الهی گردید و با دور شدن أئمة هدى عليهم السلام از رهبری این توفیق سلب گشت تا اینکه طالب خون امام حسین علیه السلام قیام کنند و با آمدن امام غائب علیه السلام این توفیقات الهی دوباره به بشریت اقبال کند.
#مناسبتی
Forwarded from التحقيق في مقتل الحسين (ع)
فضيلت زيارت امام حسين عليه السلام در روز عيد(فطر و أضحى)؛
منبع:فضل زيارة الحسين للشجري ص٧٨_٧٩؛
#مناسبتی
منبع:فضل زيارة الحسين للشجري ص٧٨_٧٩؛
#مناسبتی
Forwarded from بزم قدسیان
✅ مستحب است انسان در عید قربان بعد از ده نماز که اوّل آنها نماز ظهر روز عید و آخر آنها نماز صبح روز دوازدهم ذیحجه است، این تکبیر ها را بگوید :
اللّهُ أکْبَرُ، اللّهُ أکْبَرُ
لاإلهَ إلّا اللّهُ واللّهُ أکْبَرُ
اللّهُ أکْبرُ و للّهِ الْحَمْدُ
اللّهُ أکْبَرُ علی ما هَدانا
اللّهُ أکْبَرُ علی ما رَزَقَنا مِنْ بَهیمَةِ الأَنْعامِ
والحَمْدُ للّهِ علی ما أَبْلانا
و مستحب است تکرار این تکبیرات به دنبال نمازها به قدر امکان، و خواندن آن پس از نمازهای مستحب.
@bazmeghodsian
اللّهُ أکْبَرُ، اللّهُ أکْبَرُ
لاإلهَ إلّا اللّهُ واللّهُ أکْبَرُ
اللّهُ أکْبرُ و للّهِ الْحَمْدُ
اللّهُ أکْبَرُ علی ما هَدانا
اللّهُ أکْبَرُ علی ما رَزَقَنا مِنْ بَهیمَةِ الأَنْعامِ
والحَمْدُ للّهِ علی ما أَبْلانا
و مستحب است تکرار این تکبیرات به دنبال نمازها به قدر امکان، و خواندن آن پس از نمازهای مستحب.
@bazmeghodsian
Forwarded from 📚 کتابخانه جامع 📚
لیست موضوع امام حسین (ع) 96.6.docx
266.8 KB
لیست کتابهای مربوط به امام حسین (ع) در کتابخانه تخصصی تاریخ. 1500 عنوان (بالغ بر 2500 جلد)
Forwarded from جرعه
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔻داود فیرحی در این گفتار، به ضرورتِ توجه به تاریخ اشاره میکند.
♦️وی در جهانِ اسلام، از توجه به تاریخ صدر اسلام میگوید.
♦️او که در بزرگداشت دکتر غلامحسین زرگرینژاد سخن میگوید، توجه ایشان به بازخوانی صدر اسلام را مورد توجه قرار داده و آن را تحسین میکند.🔺️
@joreah_journal
www.instagram.com/joreah_journal
♦️وی در جهانِ اسلام، از توجه به تاریخ صدر اسلام میگوید.
♦️او که در بزرگداشت دکتر غلامحسین زرگرینژاد سخن میگوید، توجه ایشان به بازخوانی صدر اسلام را مورد توجه قرار داده و آن را تحسین میکند.🔺️
@joreah_journal
www.instagram.com/joreah_journal
Forwarded from یادداشت های حسن انصاری
به خوبی به خاطر می آورم روزهایی را که استادم مرحوم محقق طباطبایی این کتاب را می نوشت. با عشقی عجيب کار می کرد و در مدت کوتاهی این اثر را تمام کرد و نخست در مجله تراثنا و بعد با چندين بار تکميل در قم و بيروت به صورت کتاب به چاپ های مختلف رساند. اصل مقاله به مناسبت برگزاری کنفرانسی بین المللی نوشته شد که درباره هزار و چهارصدمین سال غدير و حديث غدير از سوی مرحوم آقای خویی در لندن ترتيب داده شد و در آن عده ای از استادان برجسته شرکت کرده بودند و از جمله محقق طباطبایی و ديگر استادم مرحوم آقای جعفری. اگر فرصت کنم يک بحثی را درباره اين کتاب به صورت صوتی /تصويری در کانال تلگرامی خواهم گذاشت.
Forwarded from یادداشت های حسن انصاری
حکايت مردی که عمر خود را برای حقانيت غدير گذاشت
مرحوم علامه محقق سيد عبد العزيز طباطبایی تقریبا بیشتر عمر خود را وقف حدیث غدیر کرد. هم با مرحوم آقای امینی سالها همکاری کرد و هم در گردآوری منابع خطی حدیث غدیر و به ویژه تألیفات حدیثی اهل سنت تلاش کرد و هم در راستای تکمیل کتاب الغدیر کتابها و نوشته های مختلفی فراهم و تدوین کرد. تقریباً کتابی مهم در حدیث اهل سنت نبود که آن را در راستای گردآوری اسانید حدیث غدیر مورد کاوش و بررسی قرار نداده باشد. آن زمان بیشتر کتابها هنوز خطی بود و طبعاً این کار نیاز به زحمت و تلاش فراوان داشت. خود آن مرحوم به من می گفت تمام تاریخ دمشق ابن عساکر را چند بار خوانده بود تا احادیث مرتبط را یادداشت کند. مجلدی فراهم کرد به عنوان مستدرک راویان حدیث غدیر. این کار مستدرکی بود بر آثار سترگی مانند الغدیر و عبقات. در چارچوب چاپ جدید الغدیر، آن چند جلدی که پیش از درگذشت استاد به چاپ رسید هم حواشی مفیدی بر کتاب فراهم کرد و هم متن را تصحیح نمود و اغلاط چاپ اول را اصلاح کرد. در کاوش های خود در میان نسخه های خطی رساله کوتاهی از ذهبی در دانشگاه تهران پیدا کرد که طرق حدیث غدیر بود و ناشناخته مانده بود. با تبحری که در شناخت نسخه ها داشت توانست کتاب را شناسایی کند و آن را با تعلیقات به چاپ رساند. از پس سال ها تتبع در کتاب های خطی و فهرست ها و منابع تراجمی و کتابشناختی فهرستی فراهم کرد از نویسندگان غدیر. هر کس در طول تاریخ درباره غدیر کتابی نوشته بود را شناسایی کرد و با ذکر شواهد و استنادات آثار آنان را معرفی کرد. کتابهای متعددی را که هنوز خطی بود و به نحوی مرتبط با غدیر بود گاه استنساخ و گاه تا حد تصحیح متن ها فراهم کرد؛ از جمله بخش های مرتبط از تاریخ دمشق و فرائد السمطین و مناقب ابن المغازلی و مناقب ابن طلحه و چندین کتاب کوچک و بزرگ دیگر را استنساخ و یا تصحیح کرد و برای تخریج احادیث آنها یک عمر یادداشت فراهم کرد. زمانی که مؤلفین غدیر را می نوشت من در جزئیات پیشرفت کار بودم و از نزدیک شاهد بودم که با چه عشقی این کار را برای چاپ آماده می کرد. در خاطرم هست بعد از چاپ اول خیلی زود چاپ دومی از کتاب عرضه کرد با اصلاحات و تکمیل مطالب. بر روی نسخه شخصی او از کتاب تا روزهای آخر عمر شریفش من شاهد بودم که هنوز مطالبی را بر متن می افزود. گاه برای دیدن یک کتاب مرتبط تا تهران و تا مرکز آقای بجنوردی می آمد تا یک منبع جدید را ببیند. گاهی در خدمت او به دانشگاه تهران و کتابخانه مرکزی و یا منزل مرحوم اصغر آقای مهدوی و یا مرحوم فخر الدین نصیری می رفتیم فقط برای دیدن یک نسخه جدید به هدف تکمیل کارهای غدیری اش. آن مرحوم در چاپ بیشتر کتاب های مرتبط با غدیر که توسط دیگران چاپ می شد دست کم در فاصله دو دهه آخر عمر شریفش سهمی مهم داشت. در دفاتر یادداشت های او از سفرهای داخلی و خارجی بخش زیادی اختصاص داشت به تخریج طرق حدیث غدیر از روی منابع خطی کتابخانه ها و به ویژه کتابخانه های ظاهریه و سلیمانیه. خداوند او را غریق رحمت واسعه خود کند.
مرحوم علامه محقق سيد عبد العزيز طباطبایی تقریبا بیشتر عمر خود را وقف حدیث غدیر کرد. هم با مرحوم آقای امینی سالها همکاری کرد و هم در گردآوری منابع خطی حدیث غدیر و به ویژه تألیفات حدیثی اهل سنت تلاش کرد و هم در راستای تکمیل کتاب الغدیر کتابها و نوشته های مختلفی فراهم و تدوین کرد. تقریباً کتابی مهم در حدیث اهل سنت نبود که آن را در راستای گردآوری اسانید حدیث غدیر مورد کاوش و بررسی قرار نداده باشد. آن زمان بیشتر کتابها هنوز خطی بود و طبعاً این کار نیاز به زحمت و تلاش فراوان داشت. خود آن مرحوم به من می گفت تمام تاریخ دمشق ابن عساکر را چند بار خوانده بود تا احادیث مرتبط را یادداشت کند. مجلدی فراهم کرد به عنوان مستدرک راویان حدیث غدیر. این کار مستدرکی بود بر آثار سترگی مانند الغدیر و عبقات. در چارچوب چاپ جدید الغدیر، آن چند جلدی که پیش از درگذشت استاد به چاپ رسید هم حواشی مفیدی بر کتاب فراهم کرد و هم متن را تصحیح نمود و اغلاط چاپ اول را اصلاح کرد. در کاوش های خود در میان نسخه های خطی رساله کوتاهی از ذهبی در دانشگاه تهران پیدا کرد که طرق حدیث غدیر بود و ناشناخته مانده بود. با تبحری که در شناخت نسخه ها داشت توانست کتاب را شناسایی کند و آن را با تعلیقات به چاپ رساند. از پس سال ها تتبع در کتاب های خطی و فهرست ها و منابع تراجمی و کتابشناختی فهرستی فراهم کرد از نویسندگان غدیر. هر کس در طول تاریخ درباره غدیر کتابی نوشته بود را شناسایی کرد و با ذکر شواهد و استنادات آثار آنان را معرفی کرد. کتابهای متعددی را که هنوز خطی بود و به نحوی مرتبط با غدیر بود گاه استنساخ و گاه تا حد تصحیح متن ها فراهم کرد؛ از جمله بخش های مرتبط از تاریخ دمشق و فرائد السمطین و مناقب ابن المغازلی و مناقب ابن طلحه و چندین کتاب کوچک و بزرگ دیگر را استنساخ و یا تصحیح کرد و برای تخریج احادیث آنها یک عمر یادداشت فراهم کرد. زمانی که مؤلفین غدیر را می نوشت من در جزئیات پیشرفت کار بودم و از نزدیک شاهد بودم که با چه عشقی این کار را برای چاپ آماده می کرد. در خاطرم هست بعد از چاپ اول خیلی زود چاپ دومی از کتاب عرضه کرد با اصلاحات و تکمیل مطالب. بر روی نسخه شخصی او از کتاب تا روزهای آخر عمر شریفش من شاهد بودم که هنوز مطالبی را بر متن می افزود. گاه برای دیدن یک کتاب مرتبط تا تهران و تا مرکز آقای بجنوردی می آمد تا یک منبع جدید را ببیند. گاهی در خدمت او به دانشگاه تهران و کتابخانه مرکزی و یا منزل مرحوم اصغر آقای مهدوی و یا مرحوم فخر الدین نصیری می رفتیم فقط برای دیدن یک نسخه جدید به هدف تکمیل کارهای غدیری اش. آن مرحوم در چاپ بیشتر کتاب های مرتبط با غدیر که توسط دیگران چاپ می شد دست کم در فاصله دو دهه آخر عمر شریفش سهمی مهم داشت. در دفاتر یادداشت های او از سفرهای داخلی و خارجی بخش زیادی اختصاص داشت به تخریج طرق حدیث غدیر از روی منابع خطی کتابخانه ها و به ویژه کتابخانه های ظاهریه و سلیمانیه. خداوند او را غریق رحمت واسعه خود کند.
مرحوم سید عبدالعزیز طباطبائی و مرحوم شیخ محمدباقر محمودی در دوران معاصر بیشترین خدمات را در حوزه تاریخ اهل بیت(ع) انجام دادند، درباره حادثه کربلاء نیز در دوران معاصر هیچ اثری به ارزش آثاری که این دو دانشمند متتبع تالیف و تصحیح کرده اند، نمی رسد. رحمة الله عليهما و رضوانه.