Forwarded from التحقيق في مقتل الحسين (ع)
نامه ابن زیاد به يزيد پس از قتل مسلم بن عقیل و پاسخ يزيد به او به روایت ابوحیان توحیدی ( ق ۴ ):
لما قتل عبيد الله بن زياد مسلم بن عقيل بالكوفة قال لكاتبه: اكتب إلى يزيد كتاباً، فكتب وطول، ثم أتى به عبيد الله فعرضه عليه فقال له: طولت، ثم دعا بكاتب فقال: اكتب: لعبد الله يزيد أمير المؤمنين من
عبيد الله بن زياد، سلام عليك؛ أما بعد، فإن مسلم بن عقيل قدم الكوفة مشاقا، فآواه أهل الشقاق فبغيته، فلما خشي أن أظفر به خرج في شرذمة قليلة، لا ناصرة ولا منصورة، فهزمه الله فانجحر مجحر اليربوع، فلما نخس في ذنبه أطلع رأسه فجدعه الله وقتله، وقتل هانئاً معه، والخبر مع رسولي فليسأله أمير المؤمنين عما أحب.
فكتب إليه يزيد: من عبد الله يزيد أمير المؤمنين إلى عبيد الله بن زياد، سلام عليك؛ أما بعد، فإنك لم تعد أن تكون كما أحب، فعلت فعل الحازم الناصح، وصلت صولة الشجاع الباسل، فقد أغنيت وكفيت وصدقت ظني بك، والسلام.
البصائر و الذخائر ج ٦ ص ١٧٧ _ ١٧٨
لما قتل عبيد الله بن زياد مسلم بن عقيل بالكوفة قال لكاتبه: اكتب إلى يزيد كتاباً، فكتب وطول، ثم أتى به عبيد الله فعرضه عليه فقال له: طولت، ثم دعا بكاتب فقال: اكتب: لعبد الله يزيد أمير المؤمنين من
عبيد الله بن زياد، سلام عليك؛ أما بعد، فإن مسلم بن عقيل قدم الكوفة مشاقا، فآواه أهل الشقاق فبغيته، فلما خشي أن أظفر به خرج في شرذمة قليلة، لا ناصرة ولا منصورة، فهزمه الله فانجحر مجحر اليربوع، فلما نخس في ذنبه أطلع رأسه فجدعه الله وقتله، وقتل هانئاً معه، والخبر مع رسولي فليسأله أمير المؤمنين عما أحب.
فكتب إليه يزيد: من عبد الله يزيد أمير المؤمنين إلى عبيد الله بن زياد، سلام عليك؛ أما بعد، فإنك لم تعد أن تكون كما أحب، فعلت فعل الحازم الناصح، وصلت صولة الشجاع الباسل، فقد أغنيت وكفيت وصدقت ظني بك، والسلام.
البصائر و الذخائر ج ٦ ص ١٧٧ _ ١٧٨
فإن كنت لا تدرين ما الموت...
وضرب عنق مسلم ابن عقيل صبرا وغدرا بعد الأمان، وقتلوا معه هاني بن عروة لأنه آواه ونصره، ولذلك قال الشاعر:
فإن كنت لا تدرين ما الموت فانظري ... إلى هانيء في السّوق وابن عقيل
تري بطلا قد هشّم السّيف وجهه ... وآخر يهوي من طمار قتيل ( الرسائل السياسية للجاحظ ص ٣٢١ ).
قَالَ الشَّاعِر
فَإِن كنت لَا تدرين مَا الْمَوْت فانظري ... إِلَى هَانِئ فِي السُّوق وَابْن عقيل ( الجمل في النحو لخليل بن أحمد الفراهيدي ص ٢٠٠ ).
وَنَحْو ذَلِك قَول الشَّاعِر : من الطَّوِيل ... وَآخر يهوي من طمار قَتِيل ... ( غريب الحديث لابن قتيبة ج ٣ ص ٦٦٠ ).
قال ابن الزبير الأسدي:
فإن كنتِ لا تدَرينَ ما الموتُ فانْظُرِي ... إلى هَانِئٍ في السُّوقِ وابنِ عَقيلِ
إلى رجلٍ قَدْ عَقَّرَ السَّيفُ وَجْهَهُ ... وآخَرَ يهوى مِنْ طَمارِ قتيلِ
قال وكان عبيد الله بن زياد ضرب عنق مسلم بن عقيل فوق قصره فهوى إلى أسفل ( شرح نقائض جرير و الفرزدق لمعمر بن المثنى ج ٢ ص ٣٢٣ ).
و رواها الجوهري و ابن الأنباري و ابن فارس و ابن دريد و غيرهم من اللغويين في كتبهم.
وضرب عنق مسلم ابن عقيل صبرا وغدرا بعد الأمان، وقتلوا معه هاني بن عروة لأنه آواه ونصره، ولذلك قال الشاعر:
فإن كنت لا تدرين ما الموت فانظري ... إلى هانيء في السّوق وابن عقيل
تري بطلا قد هشّم السّيف وجهه ... وآخر يهوي من طمار قتيل ( الرسائل السياسية للجاحظ ص ٣٢١ ).
قَالَ الشَّاعِر
فَإِن كنت لَا تدرين مَا الْمَوْت فانظري ... إِلَى هَانِئ فِي السُّوق وَابْن عقيل ( الجمل في النحو لخليل بن أحمد الفراهيدي ص ٢٠٠ ).
وَنَحْو ذَلِك قَول الشَّاعِر : من الطَّوِيل ... وَآخر يهوي من طمار قَتِيل ... ( غريب الحديث لابن قتيبة ج ٣ ص ٦٦٠ ).
قال ابن الزبير الأسدي:
فإن كنتِ لا تدَرينَ ما الموتُ فانْظُرِي ... إلى هَانِئٍ في السُّوقِ وابنِ عَقيلِ
إلى رجلٍ قَدْ عَقَّرَ السَّيفُ وَجْهَهُ ... وآخَرَ يهوى مِنْ طَمارِ قتيلِ
قال وكان عبيد الله بن زياد ضرب عنق مسلم بن عقيل فوق قصره فهوى إلى أسفل ( شرح نقائض جرير و الفرزدق لمعمر بن المثنى ج ٢ ص ٣٢٣ ).
و رواها الجوهري و ابن الأنباري و ابن فارس و ابن دريد و غيرهم من اللغويين في كتبهم.
Forwarded from التحقيق في مقتل الحسين (ع)
فضيلت زيارت امام حسين عليه السلام در روز عيد (فطر و أضحى)؛
منبع: فضل زيارة الحسين للشجري ص٧٨_٧٩؛
منبع: فضل زيارة الحسين للشجري ص٧٨_٧٩؛
Forwarded from میراث امامان
بخشهای_برجای_مانده_کتاب_«فضائل_علی.pdf
2.2 MB
بخشهای برجایماندهٔ کتاب فضائل علی بن ابی طالب (ع) و کتاب الولایة محمد بن جریر بن یزید طبری (۲۲۳-۳۱۰ق)
به کوشش رسول جعفریان
کتاب الولایة محمد بن جریر طبری -مورّخ، مفسّر، و محدّث بزرگ عامه- همان کتابی است که طبری در آن به گردآوری طرق حدیث غدیر پرداخته و ۷۵ طریق برای آن آورده است؛ همان کتابی که شمس الدین ذهبی مجلدی از آن را دیده و از کثرت طرق آن به شگفت آمده است. رسول جعفریان در این نوشته، سرگذشت این کتاب و کتاب فضائل علي بن أبي طالب را از آغاز تألیف تا قرن دهم بیان میکند. سپس نقلهای برجایمانده از این دو کتاب را گرد میآورد.
نیز نگر: کتاب الغدیر لمحمد بن جریر الطبري؛ دراسة في صحة انتسابه
#غدیر
@Al_Meerath
به کوشش رسول جعفریان
کتاب الولایة محمد بن جریر طبری -مورّخ، مفسّر، و محدّث بزرگ عامه- همان کتابی است که طبری در آن به گردآوری طرق حدیث غدیر پرداخته و ۷۵ طریق برای آن آورده است؛ همان کتابی که شمس الدین ذهبی مجلدی از آن را دیده و از کثرت طرق آن به شگفت آمده است. رسول جعفریان در این نوشته، سرگذشت این کتاب و کتاب فضائل علي بن أبي طالب را از آغاز تألیف تا قرن دهم بیان میکند. سپس نقلهای برجایمانده از این دو کتاب را گرد میآورد.
نیز نگر: کتاب الغدیر لمحمد بن جریر الطبري؛ دراسة في صحة انتسابه
#غدیر
@Al_Meerath
رسالة_طرق_حدیث_من_کنت_مولاه_فعلي_مولاه؛_الذهبي.pdf
7.3 MB
رسالة طرق حدیث من کنت مولاه فعلي مولاه
شمس الدین محمد ذهبی (۶۷۳-۷۴۸ق)
تحقیق سید عبد العزیز طباطبایی
شمس الدین ذهبی -مورّخ، محدّث، و رجالی بزرگ عامه- در این رساله ابتدا میگوید: «حدیث "من کنت مولاه فعلي مولاه" مما تواتر وأفاد القطع بأن رسول الله صلی الله علیه وسلم قاله». سپس در بیش از ۱۲۰ روایت، حدیث غدیر را از بیش از ۳۰ صحابی از پیامبر (ص) نقل میکند. وی جدای از اینکه این حدیث را از پیامبر (ص) متواتر میداند، آن را از علی (ع) نیز متواتر میداند و نسبت آن را به سعد بن ابی وقاص، به بریدة، و به عمران بن حصین صحیح میداند و نسبت آن را به زید بن ثابت، ثابت میداند. همچنین اسناد این حدیث را به جابر بن عبد الله، جیّد و اسناد آن را به ابوسعید خدری و به براء بن عازب، حسن میداند.
#غدیر
@Al_Meerath
شمس الدین محمد ذهبی (۶۷۳-۷۴۸ق)
تحقیق سید عبد العزیز طباطبایی
شمس الدین ذهبی -مورّخ، محدّث، و رجالی بزرگ عامه- در این رساله ابتدا میگوید: «حدیث "من کنت مولاه فعلي مولاه" مما تواتر وأفاد القطع بأن رسول الله صلی الله علیه وسلم قاله». سپس در بیش از ۱۲۰ روایت، حدیث غدیر را از بیش از ۳۰ صحابی از پیامبر (ص) نقل میکند. وی جدای از اینکه این حدیث را از پیامبر (ص) متواتر میداند، آن را از علی (ع) نیز متواتر میداند و نسبت آن را به سعد بن ابی وقاص، به بریدة، و به عمران بن حصین صحیح میداند و نسبت آن را به زید بن ثابت، ثابت میداند. همچنین اسناد این حدیث را به جابر بن عبد الله، جیّد و اسناد آن را به ابوسعید خدری و به براء بن عازب، حسن میداند.
#غدیر
@Al_Meerath
Forwarded from میراث امامان
حدیث_الولایة_ومن_روی_غدیر_خم_من_الصحابة؛_ابن_عقدة.pdf
3.6 MB
حدیث الولایة ومن روی غدیر خم من الصحابة للحافظ ابن عقدة (332ق)
جمع و تحقیق: امیر تقدمی معصومی
ابن عقده -محدّث بزرگ زیدیه- کتابی در خصوص حدیث غدیر داشته که مطابق گزارشهای مؤلفان پس از او، در این کتاب، حدیث غدیر را از 105 طریق نقل کرده است. ابن طاووس در طرائف نام بیش از 90 صحابی را میآورد که ابن عقده حدیث غدیر را از آنان نقل کرده است. معصومی در این تحقیق به سخنان عالمان فریقین دربارۀ این کتاب پرداخته است. سپس 146 نقل را از آثار فریقین از ابن عقده دربارۀ حدیث غدیر گردآورده است. معصومی در پایان کتاب به عنوان مستدرک، حدیث غدیر را از آثار سه تن از محدّثان مهم عامّه گردآورده است: 21 روایت از احمد بن شعیب نسائی (303ق) در السنن الکبری، خصائص أمیر المؤمنین علي بن أبي طالب، و فضائل الصحابة. 45 روایت از سلیمان بن احمد طبرانی (360ق) در المعجم الکبیر، المعجم الأوسط، المعجم الصغیر، و مسند الشامیین. 20 روایت از محمد بن حسین آجری (360ق) در الشریعة.
#غدیر
@Al_Meerath
جمع و تحقیق: امیر تقدمی معصومی
ابن عقده -محدّث بزرگ زیدیه- کتابی در خصوص حدیث غدیر داشته که مطابق گزارشهای مؤلفان پس از او، در این کتاب، حدیث غدیر را از 105 طریق نقل کرده است. ابن طاووس در طرائف نام بیش از 90 صحابی را میآورد که ابن عقده حدیث غدیر را از آنان نقل کرده است. معصومی در این تحقیق به سخنان عالمان فریقین دربارۀ این کتاب پرداخته است. سپس 146 نقل را از آثار فریقین از ابن عقده دربارۀ حدیث غدیر گردآورده است. معصومی در پایان کتاب به عنوان مستدرک، حدیث غدیر را از آثار سه تن از محدّثان مهم عامّه گردآورده است: 21 روایت از احمد بن شعیب نسائی (303ق) در السنن الکبری، خصائص أمیر المؤمنین علي بن أبي طالب، و فضائل الصحابة. 45 روایت از سلیمان بن احمد طبرانی (360ق) در المعجم الکبیر، المعجم الأوسط، المعجم الصغیر، و مسند الشامیین. 20 روایت از محمد بن حسین آجری (360ق) در الشریعة.
#غدیر
@Al_Meerath
Forwarded from رسول جعفریان
Audio
برنامه ویژه عید غدیر، جمعه ۳۰ جولای ۲۰۲۱، ام آی تی
«چرا واقعه غدير مهم است؟»
دکتر حسن انصاری
موسسه مطالعات پیشرفته، پرینستون، نیوجرسی
در اين جلسه درباره زمينه های معرفی حضرت امير (ع) به عنوان رهبر جامعه نوپای اسلامی از سوی پيامبر اکرم (ص) در غدير خم سخن گفتيم. اينکه چرا با وجود غدير سقيفه شکل گرفت؟ درباره زمينه های سقيفه صحبت شد و ماهيت انتصاب ابوبکر به عنوان خليفه از سوی جمعی محدود و بدون مشورت با همه نمایندگان جامعه مدینه در جریان سقيفه مورد بحث قرار گرفت. ارتباط دو حديث غدير و ثقلين را بحث کرديم و نشان داديم که پيامبر نمی توانست نسبت به سرنوشت امت و جامعه نوپای خود بی تفاوت باشد. غدير معرفی الگوی دينی، تربيتی، اخلاقی، اجتماعی و ولايتی پيامبر (ص) بود. معنای کلمه مولا را در حدیث غدیر توضیح دادیم و گفتیم که به کارگيری اين واژه در متن حديث خود نشان دهنده اصالت این حدیث و تعلق آن به عصر پيامبر (ص) است.
@azbarresihayetarikhi
@zekrMIT
«چرا واقعه غدير مهم است؟»
دکتر حسن انصاری
موسسه مطالعات پیشرفته، پرینستون، نیوجرسی
در اين جلسه درباره زمينه های معرفی حضرت امير (ع) به عنوان رهبر جامعه نوپای اسلامی از سوی پيامبر اکرم (ص) در غدير خم سخن گفتيم. اينکه چرا با وجود غدير سقيفه شکل گرفت؟ درباره زمينه های سقيفه صحبت شد و ماهيت انتصاب ابوبکر به عنوان خليفه از سوی جمعی محدود و بدون مشورت با همه نمایندگان جامعه مدینه در جریان سقيفه مورد بحث قرار گرفت. ارتباط دو حديث غدير و ثقلين را بحث کرديم و نشان داديم که پيامبر نمی توانست نسبت به سرنوشت امت و جامعه نوپای خود بی تفاوت باشد. غدير معرفی الگوی دينی، تربيتی، اخلاقی، اجتماعی و ولايتی پيامبر (ص) بود. معنای کلمه مولا را در حدیث غدیر توضیح دادیم و گفتیم که به کارگيری اين واژه در متن حديث خود نشان دهنده اصالت این حدیث و تعلق آن به عصر پيامبر (ص) است.
@azbarresihayetarikhi
@zekrMIT
Forwarded from التحقيق في مقتل الحسين (ع)
فضل یوم عید الغدیر من کتاب الکافی للکلینی:
علي بن إبراهيم، عن أبيه، عن القاسم بن يحيى، عن جده الحسن بن
راشد، عن أبي عبد الله (عليه السلام) قال: قلت: جعلت فداك للمسلمين عيد غير العيدين؟ قال:
نعم يا حسن أعظمهما وأشرفهما، قلت: وأي يوم هو؟ قال: هو يوم نصب أمير المؤمنين
صلوات الله وسلامه عليه فيه علما للناس، قلت: جعلت فداك وما ينبغي لنا أن نصنع فيه؟ قال: تصومه يا حسن وتكثر الصلاة على محمد وآله وتبرء إلى الله ممن ظلمهم فإن
الأنبياء صلوات الله عليهم كانت تأمر الأوصياء باليوم الذي كان يقام فيه الوصي أن يتخذ
عيدا، قال: قلت: فما لمن صامه؟ قال: صيام ستين شهرا، ولا تدع صيام يوم سبع و
عشرين من رجب فإنه هو اليوم الذي نزلت فيه النبوة على محمد (صلى الله عليه وآله) وثوابه مثل ستين
شهرا لكم.
الكافي ج۴ ص ۱۴۸-۱۴۹؛
سهل بن زياد، عن عبد الرحمن بن سالم، عن أبيه قال: سألت أبا عبد الله
(عليه السلام) هل للمسلمين عيد غير يوم الجمعة والأضحى والفطر؟ قال: نعم أعظمها حرمة
قلت، وأي عيد هو جعلت فداك؟ قال: اليوم الذي نصب فيه رسول الله (صلى الله عليه وآله) أمير
المؤمنين عليه السلام وقال: من كنت مولاه فعلي مولاه، قلت: وأي يوم هو؟ قال:
وما تصنع باليوم إن السنة تدور ولكنه يوم ثمانية عشر من ذي الحجة، فقلت:
وما ينبغي لنا أن نفعل في ذلك اليوم؟ قال: تذكرون الله عز ذكره فيه بالصيام والعبادة
والذكر لمحمد وآل محمد فإن رسول الله (صلى الله عليه وآله) أوصى أمير المؤمنين (عليه السلام) أن يتخذ ذلك
اليوم عيدا وكذلك كانت الأنبياء (عليهم السلام) تفعل كانوا يوصون أوصيائهم بذلك فيتخذونه عیدا.
الكافي ج۴ ص۱۴۹
علي بن إبراهيم، عن أبيه، عن القاسم بن يحيى، عن جده الحسن بن
راشد، عن أبي عبد الله (عليه السلام) قال: قلت: جعلت فداك للمسلمين عيد غير العيدين؟ قال:
نعم يا حسن أعظمهما وأشرفهما، قلت: وأي يوم هو؟ قال: هو يوم نصب أمير المؤمنين
صلوات الله وسلامه عليه فيه علما للناس، قلت: جعلت فداك وما ينبغي لنا أن نصنع فيه؟ قال: تصومه يا حسن وتكثر الصلاة على محمد وآله وتبرء إلى الله ممن ظلمهم فإن
الأنبياء صلوات الله عليهم كانت تأمر الأوصياء باليوم الذي كان يقام فيه الوصي أن يتخذ
عيدا، قال: قلت: فما لمن صامه؟ قال: صيام ستين شهرا، ولا تدع صيام يوم سبع و
عشرين من رجب فإنه هو اليوم الذي نزلت فيه النبوة على محمد (صلى الله عليه وآله) وثوابه مثل ستين
شهرا لكم.
الكافي ج۴ ص ۱۴۸-۱۴۹؛
سهل بن زياد، عن عبد الرحمن بن سالم، عن أبيه قال: سألت أبا عبد الله
(عليه السلام) هل للمسلمين عيد غير يوم الجمعة والأضحى والفطر؟ قال: نعم أعظمها حرمة
قلت، وأي عيد هو جعلت فداك؟ قال: اليوم الذي نصب فيه رسول الله (صلى الله عليه وآله) أمير
المؤمنين عليه السلام وقال: من كنت مولاه فعلي مولاه، قلت: وأي يوم هو؟ قال:
وما تصنع باليوم إن السنة تدور ولكنه يوم ثمانية عشر من ذي الحجة، فقلت:
وما ينبغي لنا أن نفعل في ذلك اليوم؟ قال: تذكرون الله عز ذكره فيه بالصيام والعبادة
والذكر لمحمد وآل محمد فإن رسول الله (صلى الله عليه وآله) أوصى أمير المؤمنين (عليه السلام) أن يتخذ ذلك
اليوم عيدا وكذلك كانت الأنبياء (عليهم السلام) تفعل كانوا يوصون أوصيائهم بذلك فيتخذونه عیدا.
الكافي ج۴ ص۱۴۹
Forwarded from التحقيق في مقتل الحسين (ع)
الحمد لله الذي جعلنا من المتمسكين بولاية أميرالمؤمنين و الأئمة عليهم السلام.
Forwarded from التحقيق في مقتل الحسين (ع)
خطبة النبي صلى الله عليه و آله و سلم يوم الغدير من كتاب المعجم الكبير للطبراني:
حدثنا محمد بن عبد الله الحضرمي وزكريا بن يحيى الساجي
قالا ثنا نصر بن عبد الرحمن الوشاء
وحدثنا أحمد بن القاسم بن مساور الجوهري ثنا سعيد بن سليمان
الواسطي قالا ثنا زيد بن الحسن الأنماطي ثنا معروف بن خربوذ عن أبي
الطفيل عن حذيفة بن أسيد الغفاري قال لما صدر رسول الله صلى الله عليه وسلم من
حجة الوداع نهى أصحابه عن شجرات بالبطحاء متقاربات أن ينزلوا
تحتهن ثم بعث إليهن فقم ما تحتهن من الشوك وعمد إليهن فصلى
تحتهن ثم قام فقال يا أيها الناس إني قد نبأني اللطيف الخبير أنه لم
يعمر نبي إلا نصف عمر الذي يليه من قبله وإني لأظن أني يوشك أن
أدعي فأجيب وإني مسؤول وإنكم مسؤولون فماذا أنتم قائلون
قالوا نشهد أنك قد بلغت وجاهدت ونصحت فجزاك الله خيرا فقال
أليس تشهدون ان لا إله إلا الله وأن محمدا عبده ورسوله وأن جنته حق
وناره حق وأن الموت حق وأن البعث بعد الموت حق وأن الساعة آتية
لا ريب فيها وأن الله يبعث من في القبور قالوا بلى نشهد بذلك قال
اللهم أشهد ثم قال أيها الناس إن الله مولاي وأنا مولى المؤمنين وأنا
أولى بهم من أنفسهم فمن
كنت مولاه فهذا مولاه يعني عليا اللهم وال
من والاه وعاد من عاداه ثم قال يا أيها الناس إني فرطكم وإنكم
واردون علي الحوض حوض أعرض ما بين بصرى وصنعاء فيه عدد
النجوم قد حان من فضة وإني سائلكم حين تردون علي عن الثقلين
فانظروا كيف تخلفوني فيهما الثقل الأكبر كتاب الله عز وجل سبب طرفة بيد
الله وطرفة بأيدكم فاستمسكوا به لا تضلوا ولا تبدلوا وعترتي أهل بيتي فإنه نبأني اللطيف الخبير أنهما لن ينقضيا حتى يردا علي الحوض.
المعجم الکبیر ج۳ ص۱۸۰-۱۸۱؛
حدثنا محمد بن عبد الله الحضرمي وزكريا بن يحيى الساجي
قالا ثنا نصر بن عبد الرحمن الوشاء
وحدثنا أحمد بن القاسم بن مساور الجوهري ثنا سعيد بن سليمان
الواسطي قالا ثنا زيد بن الحسن الأنماطي ثنا معروف بن خربوذ عن أبي
الطفيل عن حذيفة بن أسيد الغفاري قال لما صدر رسول الله صلى الله عليه وسلم من
حجة الوداع نهى أصحابه عن شجرات بالبطحاء متقاربات أن ينزلوا
تحتهن ثم بعث إليهن فقم ما تحتهن من الشوك وعمد إليهن فصلى
تحتهن ثم قام فقال يا أيها الناس إني قد نبأني اللطيف الخبير أنه لم
يعمر نبي إلا نصف عمر الذي يليه من قبله وإني لأظن أني يوشك أن
أدعي فأجيب وإني مسؤول وإنكم مسؤولون فماذا أنتم قائلون
قالوا نشهد أنك قد بلغت وجاهدت ونصحت فجزاك الله خيرا فقال
أليس تشهدون ان لا إله إلا الله وأن محمدا عبده ورسوله وأن جنته حق
وناره حق وأن الموت حق وأن البعث بعد الموت حق وأن الساعة آتية
لا ريب فيها وأن الله يبعث من في القبور قالوا بلى نشهد بذلك قال
اللهم أشهد ثم قال أيها الناس إن الله مولاي وأنا مولى المؤمنين وأنا
أولى بهم من أنفسهم فمن
كنت مولاه فهذا مولاه يعني عليا اللهم وال
من والاه وعاد من عاداه ثم قال يا أيها الناس إني فرطكم وإنكم
واردون علي الحوض حوض أعرض ما بين بصرى وصنعاء فيه عدد
النجوم قد حان من فضة وإني سائلكم حين تردون علي عن الثقلين
فانظروا كيف تخلفوني فيهما الثقل الأكبر كتاب الله عز وجل سبب طرفة بيد
الله وطرفة بأيدكم فاستمسكوا به لا تضلوا ولا تبدلوا وعترتي أهل بيتي فإنه نبأني اللطيف الخبير أنهما لن ينقضيا حتى يردا علي الحوض.
المعجم الکبیر ج۳ ص۱۸۰-۱۸۱؛
Forwarded from التحقيق في مقتل الحسين (ع)
خطبة النبي صلى الله عليه و آله و سلم يوم الغدير من كتاب الخصال للشيخ الصدوق:
حدثنا محمد بن الحسن بن أحمد بن الوليد رضي الله عنه قال: حدثنا محمد بن -
الحسن الصفار، عن محمد بن الحسين بن أبي الخطاب، ويعقوب بن يزيد جميعا، عن
محمد بن أبي عمير، عن عبد الله بن سنان، عن معروف بن خربوذ، عن أبي الطفيل عامر بن
واثلة، عن حذيفة بن أسيد الغفاري قال: لما رجع رسول الله صلى الله عليه وآله من حجة الوداع
ونحن معه أقبل حتى انتهى إلى الجحفة فأمر أصحابه بالنزول فنزل القوم منازلهم، ثم نودي بالصلاة فصلى بأصحابه ركعتين، ثم أقبل بوجهه إليهم فقال لهم: إنه قد نبأني
اللطيف الخبير أني ميت وأنكم ميتون، وكأني قد دعيت فأجبت وأني مسؤول عما
أرسلت به إليكم، وعما خلفت فيكم من كتاب الله وحجته وأنكم مسؤولون، فما
أنتم قائلون لربكم؟ قالوا: نقول: قد بلغت ونصحت وجاهدت - فجزاك الله عنا أفضل
الجزاء - ثم قال لهم: ألستم تشهدون أن لا إله إلا الله وأني رسول الله إليكم وأن
الجنة حق؟ وأن النار حق؟ وأن البعث بعد الموت حق؟ فقالوا: نشهد بذلك،
قال: اللهم اشهد على ما يقولون، ألا وإني أشهدكم أني أشهد أن الله مولاي، وأنا
مولى كل مسلم، وأنا أولى بالمؤمنين من أنفسهم، فهل تقرون لي بذلك، وتشهدون
لي به؟ فقالوا: نعم نشهد لك بذلك، فقال: ألا من كنت مولاه فإن عليا مولاه وهو
هذا، ثم أخذ بيد علي عليه السلام فرفعها مع يده حتى بدت آباطهما: ثم: قال: اللهم وال
من والاه، وعاد من عاداه، وانصر من نصره واخذل من خذله، ألا وإني فرطكم
وأنتم واردون علي الحوض، حوضي غدا وهو حوض عرضه ما بين بصرى وصنعاء
فيه أقداح من فضة عدد نجوم السماء، ألا وإني سائلكم غدا ماذا صنعتم فيما أشهدت
الله به عليكم في يومكم هذا إذا وردتم علي حوضي، وماذا صنعتم بالثقلين من
بعدي فانظروا كيف تكونون خلفتموني فيهما حين تلقوني؟ قالوا: وما هذان الثقلان
يا رسول الله؟ قال: أما الثقل الأكبر فكتاب الله عز وجل، سبب ممدود من الله ومني
في أيديكم، طرفه بيد الله والطرف الآخر بأيديكم، فيه علم ما مضى وما بقي إلى أن
تقوم الساعة، وأما الثقل الأصغر فهو حليف القرآن وهو علي بن أبي طالب و عترته عليهم السلام، وإنهما لن يفترقا حتى يردا علي الحوض.
قال معروف بن خربوذ: فعرضت هذا الكلام على أبي جعفر عليه السلام فقال: صدق
أبو الطفيل - رحمه الله - هذا الكلام وجدناه في كتاب علي عليه السلام وعرفناه.
وحدثنا أبي رضي الله عنه قال: حدثنا علي بن إبراهيم، عن أبيه، عن محمد بن -
أبي عمير.
وحدثنا جعفر بن محمد بن مسرور رضي الله عنه قال: حدثنا الحسين بن محمد
ابن عامر، عن عمه عبد الله بن عامر، عن محمد بن أبي عمير.
وحدثنا محمد بن موسى بن المتوكل رضي الله عنه قال: حدثنا علي بن الحسين
السعد آبادي، عن أحمد بن أبي عبد الله البرقي، عن أبيه، عن محمد بن أبي عمير، عن
عبد الله بن سنان، عن معروف بن خربوذ، عن أبي الطفيل عامر بن واثلة، عن حذيفة بن -
أسيد الغفاري بمثل هذا الحديث سواء.
الخصال ص۶۵_۶۷؛
حدثنا محمد بن الحسن بن أحمد بن الوليد رضي الله عنه قال: حدثنا محمد بن -
الحسن الصفار، عن محمد بن الحسين بن أبي الخطاب، ويعقوب بن يزيد جميعا، عن
محمد بن أبي عمير، عن عبد الله بن سنان، عن معروف بن خربوذ، عن أبي الطفيل عامر بن
واثلة، عن حذيفة بن أسيد الغفاري قال: لما رجع رسول الله صلى الله عليه وآله من حجة الوداع
ونحن معه أقبل حتى انتهى إلى الجحفة فأمر أصحابه بالنزول فنزل القوم منازلهم، ثم نودي بالصلاة فصلى بأصحابه ركعتين، ثم أقبل بوجهه إليهم فقال لهم: إنه قد نبأني
اللطيف الخبير أني ميت وأنكم ميتون، وكأني قد دعيت فأجبت وأني مسؤول عما
أرسلت به إليكم، وعما خلفت فيكم من كتاب الله وحجته وأنكم مسؤولون، فما
أنتم قائلون لربكم؟ قالوا: نقول: قد بلغت ونصحت وجاهدت - فجزاك الله عنا أفضل
الجزاء - ثم قال لهم: ألستم تشهدون أن لا إله إلا الله وأني رسول الله إليكم وأن
الجنة حق؟ وأن النار حق؟ وأن البعث بعد الموت حق؟ فقالوا: نشهد بذلك،
قال: اللهم اشهد على ما يقولون، ألا وإني أشهدكم أني أشهد أن الله مولاي، وأنا
مولى كل مسلم، وأنا أولى بالمؤمنين من أنفسهم، فهل تقرون لي بذلك، وتشهدون
لي به؟ فقالوا: نعم نشهد لك بذلك، فقال: ألا من كنت مولاه فإن عليا مولاه وهو
هذا، ثم أخذ بيد علي عليه السلام فرفعها مع يده حتى بدت آباطهما: ثم: قال: اللهم وال
من والاه، وعاد من عاداه، وانصر من نصره واخذل من خذله، ألا وإني فرطكم
وأنتم واردون علي الحوض، حوضي غدا وهو حوض عرضه ما بين بصرى وصنعاء
فيه أقداح من فضة عدد نجوم السماء، ألا وإني سائلكم غدا ماذا صنعتم فيما أشهدت
الله به عليكم في يومكم هذا إذا وردتم علي حوضي، وماذا صنعتم بالثقلين من
بعدي فانظروا كيف تكونون خلفتموني فيهما حين تلقوني؟ قالوا: وما هذان الثقلان
يا رسول الله؟ قال: أما الثقل الأكبر فكتاب الله عز وجل، سبب ممدود من الله ومني
في أيديكم، طرفه بيد الله والطرف الآخر بأيديكم، فيه علم ما مضى وما بقي إلى أن
تقوم الساعة، وأما الثقل الأصغر فهو حليف القرآن وهو علي بن أبي طالب و عترته عليهم السلام، وإنهما لن يفترقا حتى يردا علي الحوض.
قال معروف بن خربوذ: فعرضت هذا الكلام على أبي جعفر عليه السلام فقال: صدق
أبو الطفيل - رحمه الله - هذا الكلام وجدناه في كتاب علي عليه السلام وعرفناه.
وحدثنا أبي رضي الله عنه قال: حدثنا علي بن إبراهيم، عن أبيه، عن محمد بن -
أبي عمير.
وحدثنا جعفر بن محمد بن مسرور رضي الله عنه قال: حدثنا الحسين بن محمد
ابن عامر، عن عمه عبد الله بن عامر، عن محمد بن أبي عمير.
وحدثنا محمد بن موسى بن المتوكل رضي الله عنه قال: حدثنا علي بن الحسين
السعد آبادي، عن أحمد بن أبي عبد الله البرقي، عن أبيه، عن محمد بن أبي عمير، عن
عبد الله بن سنان، عن معروف بن خربوذ، عن أبي الطفيل عامر بن واثلة، عن حذيفة بن -
أسيد الغفاري بمثل هذا الحديث سواء.
الخصال ص۶۵_۶۷؛
Forwarded from میراث امامان
تراثنا_ج021_،_العدد_الرابع_السنة_الخامسة_شوال_1410هـ_البيت_ع_لإحياء.pdf
12.9 MB
تراثنا، العدد الرابع (١٤١٠ه)؛ عدد خاصّ بمناسبة مرور ١٤٠٠ عام علی واقعة غدیر خم:
الغدیر في حدیث العترة الطاهرة، السید محمد جواد الشبیري
حدیث الغدیر: التبلیغ الأخیر لإمامة الأمیر، السید علي الحسیني المیلاني
الغدیر في ظلّ التهدیدات الإلٰهیة للمعارَضة، السید جعفر مرتضی العاملي
الغدیر في التراث الإسلامي، السید عبد العزیز الطباطبائي
الإمامة: تعریف بمصادر الإمامة في التراث الشیعي (٤)، عبد الجبار الرفاعي
تحقیق حول کتاب «حدیث الشوری»؛ أحد مصادر الغدیر، السید محمد جواد الشبيري
من ذخائر التراث:
- غدیریة للحر العاملي
- الإعلام بحقیقة إسلام أمیر المؤمنین علیه السلام للکراجکي
- دلیل النص بخبر الغدیر علی إمامة أمیر المومنین علیه السلام للکراجکي
#غدیر
@Al_Meerath
الغدیر في حدیث العترة الطاهرة، السید محمد جواد الشبیري
حدیث الغدیر: التبلیغ الأخیر لإمامة الأمیر، السید علي الحسیني المیلاني
الغدیر في ظلّ التهدیدات الإلٰهیة للمعارَضة، السید جعفر مرتضی العاملي
الغدیر في التراث الإسلامي، السید عبد العزیز الطباطبائي
الإمامة: تعریف بمصادر الإمامة في التراث الشیعي (٤)، عبد الجبار الرفاعي
تحقیق حول کتاب «حدیث الشوری»؛ أحد مصادر الغدیر، السید محمد جواد الشبيري
من ذخائر التراث:
- غدیریة للحر العاملي
- الإعلام بحقیقة إسلام أمیر المؤمنین علیه السلام للکراجکي
- دلیل النص بخبر الغدیر علی إمامة أمیر المومنین علیه السلام للکراجکي
#غدیر
@Al_Meerath
Forwarded from میراث امامان
عمامهگذاری امیرالمؤمنین (ع) در روز غدیر
حَدَّثَنَا أَبُو دَاوُدَ، قَالَ: حَدَّثَنَا الْأَشْعَثُ بْنُ سَعِيدٍ، حَدَّثَنَا عَبْدُ اللهِ بْنُ بِشْرٍ، عَنْ أَبِي رَاشِدٍ الْحُبْرَانِيِّ، عَنْ عَلِيٍّ رَضِيَ اللهُ عَنْهُ، قَالَ: عَمَّمَنِي رَسُولُ اللهِ صلى الله عَلَيْهِ وَسَلَّمَ يَوْمَ غَدِيرِ خُمٍّ بِعِمَامَةٍ سَدَلَهَا خَلْفِي، ثُمَّ قَالَ: إِنَّ اللهَ عَزَّ وَجَلَّ أَمَدَّنِي يَوْمَ بَدْرٍ وَحُنَيْنٍ بِمَلَائِكَةٍ يَعْتَمُّونَ هَذِهِ الْعِمَّةَ، فَقَالَ: "إِنَّ الْعِمَامَةَ حَاجِزَةٌ بَيْنَ الْكُفْرِ وَالْإِيمَانِ" (مسند أبي داود الطیالسي، ج1، ص130؛ مشابه: شرح الأخبار، ج1، ص321).
وعن جعفر بن محمد عن أبيه عن جدّه: أنّ رسول الله صلى الله عليه وسلم عمّم علي بن أبي طالب عمامته السحابة وأرخاها من بين يديه ومن خلفه، ثمّ قال: أقبل فأقبل ثمّ قال: أدبر فأدبر فقال: «هكذا جاءتني الملائكة». ثمّ قال: «من كنت مولاه فعلي مولاه اللّهمّ وال من والاه وعاد من عاداه وانصر من نصره واخذل من خذله» (نظم درر السمطین، ص146).
گفتنی است مطابق روایات فریقین حضرت در جنگ احزاب نیز به دست پیامبر (ص) معمم شدند.
#غدیر
@Al_Meerath
حَدَّثَنَا أَبُو دَاوُدَ، قَالَ: حَدَّثَنَا الْأَشْعَثُ بْنُ سَعِيدٍ، حَدَّثَنَا عَبْدُ اللهِ بْنُ بِشْرٍ، عَنْ أَبِي رَاشِدٍ الْحُبْرَانِيِّ، عَنْ عَلِيٍّ رَضِيَ اللهُ عَنْهُ، قَالَ: عَمَّمَنِي رَسُولُ اللهِ صلى الله عَلَيْهِ وَسَلَّمَ يَوْمَ غَدِيرِ خُمٍّ بِعِمَامَةٍ سَدَلَهَا خَلْفِي، ثُمَّ قَالَ: إِنَّ اللهَ عَزَّ وَجَلَّ أَمَدَّنِي يَوْمَ بَدْرٍ وَحُنَيْنٍ بِمَلَائِكَةٍ يَعْتَمُّونَ هَذِهِ الْعِمَّةَ، فَقَالَ: "إِنَّ الْعِمَامَةَ حَاجِزَةٌ بَيْنَ الْكُفْرِ وَالْإِيمَانِ" (مسند أبي داود الطیالسي، ج1، ص130؛ مشابه: شرح الأخبار، ج1، ص321).
وعن جعفر بن محمد عن أبيه عن جدّه: أنّ رسول الله صلى الله عليه وسلم عمّم علي بن أبي طالب عمامته السحابة وأرخاها من بين يديه ومن خلفه، ثمّ قال: أقبل فأقبل ثمّ قال: أدبر فأدبر فقال: «هكذا جاءتني الملائكة». ثمّ قال: «من كنت مولاه فعلي مولاه اللّهمّ وال من والاه وعاد من عاداه وانصر من نصره واخذل من خذله» (نظم درر السمطین، ص146).
گفتنی است مطابق روایات فریقین حضرت در جنگ احزاب نیز به دست پیامبر (ص) معمم شدند.
#غدیر
@Al_Meerath
Forwarded from میراث امامان
سلام دهید به علی (ع) با عنوان امیرالمؤمنین
قال و حدثنا يوسف بن كليب المسعودي، قال: حدثنا يحيى بن سالم العبدي، قال: حدثنا الصباح المزني، عن العلاء بن المسيب عن أبي داود، عن بريدة الأسلمي، قال: أمرنا رسول الله (ص) أن نسلم على علي بإمرة المؤمنين، و نحن تسعة و أنا أصغر القوم يومئذ (المسترشد في إمامة علي بن أبي طالب، ص585-586).
و حديث بريدة بن الحصيب الأسلمي و هو مشهور معروف بين العلماء بأسانيد يطول شرحها قال: إن رسول الله ص أمرني سابع سبعة فيهم أبو بكر و عمر و طلحة و الزبير فقال سلموا على علي بإمرة المؤمنين فسلمنا عليه بذلك و رسول الله ص حي بين أظهرنا (الإرشاد، ج1، ص48).
أخبرنا أبو المحاسن عبد الرزاق بن محمد في كتابه أنا أبو بكر عبد الغفار بن محمد الشيروي قال نا أبو بكر الحيري نا أبو العباس الأصم نا عبد الله بن أحمد بن محمد بن مستور ونايوسف بن كليب المسعودي نا يحيى بن سلام عن صباح عن العلاء بن المسيب عن أبي داود عن بريدة الأسلمي قال أمرنا رسول الله (صلى الله عليه وسلم) أن نسلم على علي بأمير المؤمنين ونحن سبعة وأنا أصغر القوم يومئذ (تاریخ مدینة دمشق، ج34، ص302).
و هذا لفظ الحافظ ابن مردويه حدثنا محمد بن المظفر بن موسى قال حدثنا محمد بن الحسين بن حفص الخثعمي قال حدثنا إسماعيل بن إسحاق الراشدي قال حدثنا يحيى بن سالم قال حدثنا صباح المزني عن العلاء بن المسيب عن أبي داود عن بريدة قال: أمرنا رسول الله ص أن نسلم على علي ع بأمير المؤمنين (الیقین باختصاص مولانا علي بإمرة المؤمنین، ص132).
أبو الحسن أحمد بن محمد بن هارون بن الصلت الأهوازي سماعا منه في مسجد بشارع دار الرقيق ببغداد قال حدثنا أحمد بن محمد بن سعيد بن عقدة إملاء قال حدثنا عبد الله بن أحمد بن المستورد قال حدثنا يوسف بن كليب قال حدثني يحيى بن سالم قال حدثنا صباح المزني عن العلاء بن المسيب عن أبي داود عن بريدة قال: أمرنا رسول الله ص أن نسلم على علي بإمرة المؤمنين (التحصین، ص575).
محمد بن العباس حدثنا أحمد بن محمد النوفلي عن محمد بن حماد الشاشي عن الحسين بن أسد الطفاوي عن علي بن إسماعيل الميثمي عن المفضل بن زبير عن أبي داود عن بريدة الأسلمي أن النبي ص قال لبعض أصحابه سلموا على علي بإمرة المؤمنين فقال رجل من القوم لا و الله لا يجتمع النبوة و الخلافة في أهل بيت أبدا فأنزل الله عز و جل أم أبرموا أمرا فإنا مبرمون أم يحسبون أنا لا نسمع سرهم و نجواهم بلى و رسلنا لديهم يكتبون (تأویل الآیات الظاهرة، ص553).
@Al_Meerath
قال و حدثنا يوسف بن كليب المسعودي، قال: حدثنا يحيى بن سالم العبدي، قال: حدثنا الصباح المزني، عن العلاء بن المسيب عن أبي داود، عن بريدة الأسلمي، قال: أمرنا رسول الله (ص) أن نسلم على علي بإمرة المؤمنين، و نحن تسعة و أنا أصغر القوم يومئذ (المسترشد في إمامة علي بن أبي طالب، ص585-586).
و حديث بريدة بن الحصيب الأسلمي و هو مشهور معروف بين العلماء بأسانيد يطول شرحها قال: إن رسول الله ص أمرني سابع سبعة فيهم أبو بكر و عمر و طلحة و الزبير فقال سلموا على علي بإمرة المؤمنين فسلمنا عليه بذلك و رسول الله ص حي بين أظهرنا (الإرشاد، ج1، ص48).
أخبرنا أبو المحاسن عبد الرزاق بن محمد في كتابه أنا أبو بكر عبد الغفار بن محمد الشيروي قال نا أبو بكر الحيري نا أبو العباس الأصم نا عبد الله بن أحمد بن محمد بن مستور ونايوسف بن كليب المسعودي نا يحيى بن سلام عن صباح عن العلاء بن المسيب عن أبي داود عن بريدة الأسلمي قال أمرنا رسول الله (صلى الله عليه وسلم) أن نسلم على علي بأمير المؤمنين ونحن سبعة وأنا أصغر القوم يومئذ (تاریخ مدینة دمشق، ج34، ص302).
و هذا لفظ الحافظ ابن مردويه حدثنا محمد بن المظفر بن موسى قال حدثنا محمد بن الحسين بن حفص الخثعمي قال حدثنا إسماعيل بن إسحاق الراشدي قال حدثنا يحيى بن سالم قال حدثنا صباح المزني عن العلاء بن المسيب عن أبي داود عن بريدة قال: أمرنا رسول الله ص أن نسلم على علي ع بأمير المؤمنين (الیقین باختصاص مولانا علي بإمرة المؤمنین، ص132).
أبو الحسن أحمد بن محمد بن هارون بن الصلت الأهوازي سماعا منه في مسجد بشارع دار الرقيق ببغداد قال حدثنا أحمد بن محمد بن سعيد بن عقدة إملاء قال حدثنا عبد الله بن أحمد بن المستورد قال حدثنا يوسف بن كليب قال حدثني يحيى بن سالم قال حدثنا صباح المزني عن العلاء بن المسيب عن أبي داود عن بريدة قال: أمرنا رسول الله ص أن نسلم على علي بإمرة المؤمنين (التحصین، ص575).
محمد بن العباس حدثنا أحمد بن محمد النوفلي عن محمد بن حماد الشاشي عن الحسين بن أسد الطفاوي عن علي بن إسماعيل الميثمي عن المفضل بن زبير عن أبي داود عن بريدة الأسلمي أن النبي ص قال لبعض أصحابه سلموا على علي بإمرة المؤمنين فقال رجل من القوم لا و الله لا يجتمع النبوة و الخلافة في أهل بيت أبدا فأنزل الله عز و جل أم أبرموا أمرا فإنا مبرمون أم يحسبون أنا لا نسمع سرهم و نجواهم بلى و رسلنا لديهم يكتبون (تأویل الآیات الظاهرة، ص553).
@Al_Meerath
https://eitaa.com/maghtalvshahdatolhossein
این کانال، از این پس، با آدرس بالا در ایتا نیز فعالیت می کند.
این کانال، از این پس، با آدرس بالا در ایتا نیز فعالیت می کند.
Eitaa
ایتا - التحقيق في مقتل الحسين (ع)
پیام رسان ایرانی ایتا Eitaa
روایتی از مقتل الحسین (ع) در سنت روائی امامیه:
از جمله راویان امامی مذهبی که در قرن سوم در زمینه مقتل امام حسین (ع) دست به نگارش زده است، ابراهیم بن اسحاق احمری نهاوندی است، نجاشی برای او کتابی با عنوان " مقتل الحسين (ع) " بر شمرده است ( رجال النجاشي ص ١٩ ).
او کتابی نیز در زمینه غیبت نگاشته بوده است. ظاهرا میان این دو کتاب، وجه ارتباطی در تفکر امثال وی، وجود داشته است. از روایاتی که وی در مقتل الحسين (ع) خویش، نقل کرده بوده است، یک روایت از حکم بن عتیبة ( که شاخه بتریه از زیدیه بدو منسوب هستند )، با واسطه حارث بن حصیرة (که از اصحاب امام صادق (ع) بوده و ابومخنف نیز در مقتل خویش از او برخی اخبار حادثه کربلاء را نقل کرده است )، موجود هست که در کتاب کافی کلینی و بصائر الدرجات برجای مانده است. این روایت، چنین است:
عَلِيُّ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ إِبْرَاهِيمَ بْنِ إِسْحَاقَ الْأَحْمَرِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ حَمَّادٍ عَنْ صَبَّاحٍ الْمُزَنِيِّ عَنِ الْحَارِثِ بْنِ حَصِيرَةَ عَنِ الْحَكَمِ بْنِ عُتَيْبَةَ قَالَ: لَقِيَ رَجُلٌ الْحُسَيْنَ بْنَ عَلِيٍ ع بِالثَّعْلَبِيَّةِ وَ هُوَ يُرِيدُ كَرْبَلَاءَ فَدَخَلَ عَلَيْهِ فَسَلَّمَ عَلَيْهِ فَقَالَ لَهُ الْحُسَيْنُ ع مِنْ أَيِّ الْبِلَادِ أَنْتَ قَالَ مِنْ أَهْلِ الْكُوفَةِ قَالَ أَمَا وَ اللَّهِ يَا أَخَا أَهْلِ الْكُوفَةِ لَوْ لَقِيتُكَ بِالْمَدِينَةِ لَأَرَيْتُكَ أَثَرَ جَبْرَئِيلَ ع مِنْ دَارِنَا وَ نُزُولِهِ بِالْوَحْيِ عَلَى جَدِّي يَا أَخَا أَهْلِ الْكُوفَةِ أَ فَمُسْتَقَى النَّاسِ الْعِلْمَ مِنْ عِنْدِنَا فَعَلِمُوا وَ جَهِلْنَا هَذَا مَا لَا يَكُونُ ( الكافي ج ١ ص ٣٩٨ _ ٣٩٩ ).
حَدَّثَنَا إِبْرَاهِيمُ بْنُ إِسْحَاقَ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ حَمَّادٍ عَنْ صَبَّاحٍ الْمُزَنِيِّ عَنِ الْحَارِثِ بْنِ حَصِيرَةَ عَنِ الْحَكَمِ بْنِ عُتَيْبَةَ قَالَ لَقِيَ رَجُلٌ الْحُسَيْنَ بْنَ عَلِيٍّ بِالثَّعْلَبِيَّةِ وَ هُوَ يُرِيدُ كَرْبَلَاءَ فَدَخَلَ عَلَيْهِ فَسَلَّمَ عَلَيْهِ فَقَالَ لَهُ الْحُسَيْنُ(ع)مِنْ أَيِّ الْبُلْدَانِ أَنْتَ فَقَالَ مِنْ أَهْلِ الْكُوفَةِ قَالَ يَا أَهْلَ الْكُوفَةِ أَمَّا وَ اللَّهِ لَوْ لَقِيتُكَ بِالْمَدِينَةِ لَأَرَيْتُكَ أَثَرَ جَبْرَئِيلَ مِنْ دَارِنَا وَ نُزُولِهِ عَلَى جَدِّي بِالْوَحْيِ يَا أَخَا أَهْلِ الْكُوفَةِ مُسْتَقَى الْعِلْمِ مِنْ عِنْدِنَا أَ فَعَلِمُوا وَ جَهِلْنَا هَذَا مَا لَا يَكُونُ ( بصائر الدرجات ص ١١ _ ١٢ ).
روایاتی که از کتاب الغیبة وی برجای مانده، تعداد قابل توجهی می باشد که تتبع در اسناد آنها، می تواند تا حدودی نشان دهد که روایات کتاب مقتل وی از چه رواتی و با چه اسنادی نقل می شده است.
برای کتاب الغيبة وی، به آدرس زیر رجوع شود:
https://ansari.kateban.com/post/2170
از جمله راویان امامی مذهبی که در قرن سوم در زمینه مقتل امام حسین (ع) دست به نگارش زده است، ابراهیم بن اسحاق احمری نهاوندی است، نجاشی برای او کتابی با عنوان " مقتل الحسين (ع) " بر شمرده است ( رجال النجاشي ص ١٩ ).
او کتابی نیز در زمینه غیبت نگاشته بوده است. ظاهرا میان این دو کتاب، وجه ارتباطی در تفکر امثال وی، وجود داشته است. از روایاتی که وی در مقتل الحسين (ع) خویش، نقل کرده بوده است، یک روایت از حکم بن عتیبة ( که شاخه بتریه از زیدیه بدو منسوب هستند )، با واسطه حارث بن حصیرة (که از اصحاب امام صادق (ع) بوده و ابومخنف نیز در مقتل خویش از او برخی اخبار حادثه کربلاء را نقل کرده است )، موجود هست که در کتاب کافی کلینی و بصائر الدرجات برجای مانده است. این روایت، چنین است:
عَلِيُّ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ إِبْرَاهِيمَ بْنِ إِسْحَاقَ الْأَحْمَرِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ حَمَّادٍ عَنْ صَبَّاحٍ الْمُزَنِيِّ عَنِ الْحَارِثِ بْنِ حَصِيرَةَ عَنِ الْحَكَمِ بْنِ عُتَيْبَةَ قَالَ: لَقِيَ رَجُلٌ الْحُسَيْنَ بْنَ عَلِيٍ ع بِالثَّعْلَبِيَّةِ وَ هُوَ يُرِيدُ كَرْبَلَاءَ فَدَخَلَ عَلَيْهِ فَسَلَّمَ عَلَيْهِ فَقَالَ لَهُ الْحُسَيْنُ ع مِنْ أَيِّ الْبِلَادِ أَنْتَ قَالَ مِنْ أَهْلِ الْكُوفَةِ قَالَ أَمَا وَ اللَّهِ يَا أَخَا أَهْلِ الْكُوفَةِ لَوْ لَقِيتُكَ بِالْمَدِينَةِ لَأَرَيْتُكَ أَثَرَ جَبْرَئِيلَ ع مِنْ دَارِنَا وَ نُزُولِهِ بِالْوَحْيِ عَلَى جَدِّي يَا أَخَا أَهْلِ الْكُوفَةِ أَ فَمُسْتَقَى النَّاسِ الْعِلْمَ مِنْ عِنْدِنَا فَعَلِمُوا وَ جَهِلْنَا هَذَا مَا لَا يَكُونُ ( الكافي ج ١ ص ٣٩٨ _ ٣٩٩ ).
حَدَّثَنَا إِبْرَاهِيمُ بْنُ إِسْحَاقَ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ حَمَّادٍ عَنْ صَبَّاحٍ الْمُزَنِيِّ عَنِ الْحَارِثِ بْنِ حَصِيرَةَ عَنِ الْحَكَمِ بْنِ عُتَيْبَةَ قَالَ لَقِيَ رَجُلٌ الْحُسَيْنَ بْنَ عَلِيٍّ بِالثَّعْلَبِيَّةِ وَ هُوَ يُرِيدُ كَرْبَلَاءَ فَدَخَلَ عَلَيْهِ فَسَلَّمَ عَلَيْهِ فَقَالَ لَهُ الْحُسَيْنُ(ع)مِنْ أَيِّ الْبُلْدَانِ أَنْتَ فَقَالَ مِنْ أَهْلِ الْكُوفَةِ قَالَ يَا أَهْلَ الْكُوفَةِ أَمَّا وَ اللَّهِ لَوْ لَقِيتُكَ بِالْمَدِينَةِ لَأَرَيْتُكَ أَثَرَ جَبْرَئِيلَ مِنْ دَارِنَا وَ نُزُولِهِ عَلَى جَدِّي بِالْوَحْيِ يَا أَخَا أَهْلِ الْكُوفَةِ مُسْتَقَى الْعِلْمِ مِنْ عِنْدِنَا أَ فَعَلِمُوا وَ جَهِلْنَا هَذَا مَا لَا يَكُونُ ( بصائر الدرجات ص ١١ _ ١٢ ).
روایاتی که از کتاب الغیبة وی برجای مانده، تعداد قابل توجهی می باشد که تتبع در اسناد آنها، می تواند تا حدودی نشان دهد که روایات کتاب مقتل وی از چه رواتی و با چه اسنادی نقل می شده است.
برای کتاب الغيبة وی، به آدرس زیر رجوع شود:
https://ansari.kateban.com/post/2170