Forwarded from یادداشت های حسن انصاری
برای معرفی سيره و انديشه امام جعفر صادق (ع) به غير شيعيان چه بايد کرد؟
باورتان می شود که ما در زبان های اروپایی جز با يکی دو استثنا تقريبا هيچ کتابی درباره زندگی، تعاليم و سهم سياسی و اجتماعی و دينی ائمه شيعه نداريم. آنچه هم تاکنون نوشته و منتشر شده با آنچه درباره ائمه و علمای طراز اول اهل سنت در زبان های غربی داريم قابل مقايسه نيست. درباره رئیس مذهب جعفری امام جعفر صادق (ع) تاکنون هيچ کتابی مستقل که به تمامی اين ابعاد بپردازد منتشر نشده. درباره امام باقر هم با اينکه يک کتاب به انگليسی منتشر شده اما همچنان جای يک تحقيق جامع خالی است. به استثنای دو سه امام درباره ساير ائمه تقريبا هيچ چيزی نداريم. درباره ابعادی از زندگی و تعاليم و يا تاريخ شيعه در دوران حضور امامان مقالات و يا کتاب هایی نوشته شده اما برای بيشتر ائمه شيعه ما کتاب و يا کتاب هایی که با نگاهی کلی ابعاد مختلف زندگی و تعاليم اعتقادی و فقهی و سیاسی و اجتماعی را روشن کند نداريم. اين بسيار مايه تأسف است. چه کرده ايم تاکنون؟ هيچ. هزاران حديث و متن از ائمه ای مانند امام باقر، صادق، موسی بن جعفر و امام رضا باقی است اما ما تاکنون نتوانسته ايم تعاليم امامان شيعه را به صورت تحقيقی و آکادميک و قابل گفتگو در فضاهای آکادميک جهانی معرفی کنيم. فقط درباره امام رضا چندين کتاب می توان نوشت. درباره بررسی جامع سهم علمی حضرت در تمدن اسلامی هيچ چيزی به اين زبان ها نداريم. به طور کلی درباره ميراث علمی ائمه چه نوشته ايم؟ خيلی کم. در يکی از مهمترين کتاب هایی که درباره ميراث شيعه به زبان انگليسی نوشته شده فصلی به امام صادق اختصاص داده نشده و ميراث علمی و مکتوب حضرت به بحث گذارده نشده. درباره ائمه اخير شيعه وضع به مراتب بدتر است و هيچ کتاب و مقاله جامعی به زبان های اروپایی وجود ندارد. می توان کتاب ها نوشت درباره تعاليم دينی و اخلاقی و سياسی/ اجتماعی ائمه اما متأسفانه هنوز ما اول راهيم و هيچ کاری درخور انجام نداده ايم. حتی مداخلی که برای امامان شيعه در دانشنامه های فارسی خود نوشته ايم آنچنانکه بايد نيست. جای تأسف دارد.
https://t.me/azbarresihayetarikhi
باورتان می شود که ما در زبان های اروپایی جز با يکی دو استثنا تقريبا هيچ کتابی درباره زندگی، تعاليم و سهم سياسی و اجتماعی و دينی ائمه شيعه نداريم. آنچه هم تاکنون نوشته و منتشر شده با آنچه درباره ائمه و علمای طراز اول اهل سنت در زبان های غربی داريم قابل مقايسه نيست. درباره رئیس مذهب جعفری امام جعفر صادق (ع) تاکنون هيچ کتابی مستقل که به تمامی اين ابعاد بپردازد منتشر نشده. درباره امام باقر هم با اينکه يک کتاب به انگليسی منتشر شده اما همچنان جای يک تحقيق جامع خالی است. به استثنای دو سه امام درباره ساير ائمه تقريبا هيچ چيزی نداريم. درباره ابعادی از زندگی و تعاليم و يا تاريخ شيعه در دوران حضور امامان مقالات و يا کتاب هایی نوشته شده اما برای بيشتر ائمه شيعه ما کتاب و يا کتاب هایی که با نگاهی کلی ابعاد مختلف زندگی و تعاليم اعتقادی و فقهی و سیاسی و اجتماعی را روشن کند نداريم. اين بسيار مايه تأسف است. چه کرده ايم تاکنون؟ هيچ. هزاران حديث و متن از ائمه ای مانند امام باقر، صادق، موسی بن جعفر و امام رضا باقی است اما ما تاکنون نتوانسته ايم تعاليم امامان شيعه را به صورت تحقيقی و آکادميک و قابل گفتگو در فضاهای آکادميک جهانی معرفی کنيم. فقط درباره امام رضا چندين کتاب می توان نوشت. درباره بررسی جامع سهم علمی حضرت در تمدن اسلامی هيچ چيزی به اين زبان ها نداريم. به طور کلی درباره ميراث علمی ائمه چه نوشته ايم؟ خيلی کم. در يکی از مهمترين کتاب هایی که درباره ميراث شيعه به زبان انگليسی نوشته شده فصلی به امام صادق اختصاص داده نشده و ميراث علمی و مکتوب حضرت به بحث گذارده نشده. درباره ائمه اخير شيعه وضع به مراتب بدتر است و هيچ کتاب و مقاله جامعی به زبان های اروپایی وجود ندارد. می توان کتاب ها نوشت درباره تعاليم دينی و اخلاقی و سياسی/ اجتماعی ائمه اما متأسفانه هنوز ما اول راهيم و هيچ کاری درخور انجام نداده ايم. حتی مداخلی که برای امامان شيعه در دانشنامه های فارسی خود نوشته ايم آنچنانکه بايد نيست. جای تأسف دارد.
https://t.me/azbarresihayetarikhi
Forwarded from المكتبة الحسينية | تحفة الخطيب PDF
زفرات الثقلين ـ المحمودي 1.pdf
10.9 MB
Forwarded from المكتبة الحسينية | تحفة الخطيب PDF
زفرات الثقلين ـ المحمودي 2.pdf
10.7 MB
Forwarded from غلوپژوهی
3- اخبار امامیه در منابع فرق
در برابر، بخش های زیادی از مصادر شیعه و یا قرائن مؤثر در فهم اخبار امامی، توسط عامه و فرق غیر امامی حفظ شده است.
- مرحوم شیخ طوسی در مقدمه فهرست می گوید: «… أنّ كثيرا من مصنّفي أصحابنا و أصحاب الأصول ينتحلون المذاهب الفاسدة و إن كانت كتبهم معتمدة.» (فهرست كتب الشيعة للطوسي، ص: 4)
در فهارس شیعی شخصیت های غیر امامی متعددی به عنوان مصنفان برای امامیه معرفی شده اند: مانند ابن عقده (فهرست كتب الشيعة، للطوسي، ص: 68، الرجال لابن الغضائري، ص: 111) طبري، (رجال النجاشي، ص: 322) و…
- برخی از مشایخ غیر امامی راوی بسیاری از اصول اصحاب بوده اند. حميد بن زياد (فهرست كتب الشيعة، للطوسي، ص: 155)، احمد بن هلال (همان، ص: 83)، علی بن الحسن الطاطری (همان، ص: 272) و یا راویانی چون عبد الرزاق صنعانی راوی کتاب ابان و…
نمونه ای از آثار برجامانده شیعی از طریق عامه:
- بسیاری از اطلاعات راویان امامیه در مصادر تاریخ و رجال عامه برجامانده است. کتاب بسیار ارزنده مرحوم ابن ابی طی از منابع رجال و تراجم عامه بازسازی شده است.
- بخش های مهمی از مقتل ابومخنف و یا آثار تاریخی کلبی و یا نصر بن مزاحم در مصادر تاریخی عامه مانند تاریخ طبری بر جای مانده است. امالی الخمیسیه و امالی ابن الشجری نیز حاوی اخبار مسندی در زمینه مقتل شهدا است.
- برخی از منابع تفسیری غیر امامی مانند شواهد التنزیل و تفسیر حبری اسناد بسیاری از مصادر امامیه را بازتاب داده است، که گاه اصل آن در دست ما نیست. و یا آنکه اخبار برجامانده در نسخ ما بدون سند است. (مانند اسناد نسخه ناقص تفسیر مرحوم عیاشی و تفسیر فرات از مائلان به زیدیه در شواهد التنزیل و تفسیر حبری). تفسیر ثعلبی نمونه ای دیگر از آثار عامه است که به تفاسیر متقدم شیعه نیز توجه داشته است.
- بسیاری از فضائل نگاران عامه اخبار مصادر امامی را در کتب خود گنجانده اند. مانند حموئی در فرائد السمطین، خوارزمی در مناقب ابن شهاب در مودة القربی، دیلمی در الفردوس و…
- هم چنین از منابع فرق شیعی غیر امامی، مثلاً در تیسیر المطالب مؤلف زیدی از پدرش از مرحوم ابن الولید و نیز حمزة بن القاسم العلوی بسیار روایت می کند؛ حتی گاه با تعبیر رضی الله عنه. و در این میان گاه اسنادی برای اخبار مرسل مهمی در منابع امامی ارائه داده است. (مانند خبر مشهور مرسل «من أخذ دينه عن أفواه الرّجال» در مقدمه کافی و تصحیح الإعتقادات مفید، و مشابهش در مقدمه الغیبة نعمانی، که متنی مشابه با سندی متصل در تيسير المطالب في أمالي أبي طالب، ص: 216 آمده است.نمونه دیگر: ص213) و یا پاره هایی از کتاب معرفة الباری احمد بن علي عقيقي در کتاب شدیداً غالیانه نصیری حقائق اسرار الدین برجامانده که قرائن نشان میدهد، مؤلف در نقل این روایات و یا روایات کتاب کافی با همان اسناد متداول دس ننموده است. (او نقل های متعددی نیز از محمد بن همام و ابن عقده و محمد بن عبد الله بن جعفر حمیری، احمد بن هوذة و… دارد.) اثری مانند الایضاح قاضی نعمان اسماعیلی نیز می تواند در شناسایی برخی مصادر حدیث امامیه کمک کند.
- البته برخی از این آثار گرچه احادیث بسیاری از امامیه را در خود جای داده، اما به دلیل تأخر و کم دقتی مؤلف در بازسازی اسناد امامی اهمیت بالایی ندارد. مانند ینابیع المودة و البته شیوع احتجاج برخی از غیر محققین به آن به عنوان مصدری عامی جای تعجب دارد.
بر این اساس می توان گفت مشکل دیگر دیدگاه دسته پیش گفته به منابع فرق، غفلت ایشان از یک بام و دو هوایی این مطلق نگری است. مثلاً در ناحیه اخبار مصائب و ملاحم به نحو بسیار گسترده به اخبار عامه استناد می جویند. اما از آن سو تاریخ عامه را کاملاً نامعتبر می انگارند!! و یا در تأیید اخبار ضعیف منابع عامه را مورد توجه قرار می دهند، ولی در ناحیه ضعف، تعارض تک خبر منبع شیعی با اخبار نزدیک به تواتر عامه برایشان اهمیتی ندارد.
بسیاری از جزئیات واقعه عاشورا و مصائب اهل بیت ع را عامه و زیدیه ثبت کرده اند. آیا ایشان همه را دور می ریزند؟ چرا؟!
@gholow2
در برابر، بخش های زیادی از مصادر شیعه و یا قرائن مؤثر در فهم اخبار امامی، توسط عامه و فرق غیر امامی حفظ شده است.
- مرحوم شیخ طوسی در مقدمه فهرست می گوید: «… أنّ كثيرا من مصنّفي أصحابنا و أصحاب الأصول ينتحلون المذاهب الفاسدة و إن كانت كتبهم معتمدة.» (فهرست كتب الشيعة للطوسي، ص: 4)
در فهارس شیعی شخصیت های غیر امامی متعددی به عنوان مصنفان برای امامیه معرفی شده اند: مانند ابن عقده (فهرست كتب الشيعة، للطوسي، ص: 68، الرجال لابن الغضائري، ص: 111) طبري، (رجال النجاشي، ص: 322) و…
- برخی از مشایخ غیر امامی راوی بسیاری از اصول اصحاب بوده اند. حميد بن زياد (فهرست كتب الشيعة، للطوسي، ص: 155)، احمد بن هلال (همان، ص: 83)، علی بن الحسن الطاطری (همان، ص: 272) و یا راویانی چون عبد الرزاق صنعانی راوی کتاب ابان و…
نمونه ای از آثار برجامانده شیعی از طریق عامه:
- بسیاری از اطلاعات راویان امامیه در مصادر تاریخ و رجال عامه برجامانده است. کتاب بسیار ارزنده مرحوم ابن ابی طی از منابع رجال و تراجم عامه بازسازی شده است.
- بخش های مهمی از مقتل ابومخنف و یا آثار تاریخی کلبی و یا نصر بن مزاحم در مصادر تاریخی عامه مانند تاریخ طبری بر جای مانده است. امالی الخمیسیه و امالی ابن الشجری نیز حاوی اخبار مسندی در زمینه مقتل شهدا است.
- برخی از منابع تفسیری غیر امامی مانند شواهد التنزیل و تفسیر حبری اسناد بسیاری از مصادر امامیه را بازتاب داده است، که گاه اصل آن در دست ما نیست. و یا آنکه اخبار برجامانده در نسخ ما بدون سند است. (مانند اسناد نسخه ناقص تفسیر مرحوم عیاشی و تفسیر فرات از مائلان به زیدیه در شواهد التنزیل و تفسیر حبری). تفسیر ثعلبی نمونه ای دیگر از آثار عامه است که به تفاسیر متقدم شیعه نیز توجه داشته است.
- بسیاری از فضائل نگاران عامه اخبار مصادر امامی را در کتب خود گنجانده اند. مانند حموئی در فرائد السمطین، خوارزمی در مناقب ابن شهاب در مودة القربی، دیلمی در الفردوس و…
- هم چنین از منابع فرق شیعی غیر امامی، مثلاً در تیسیر المطالب مؤلف زیدی از پدرش از مرحوم ابن الولید و نیز حمزة بن القاسم العلوی بسیار روایت می کند؛ حتی گاه با تعبیر رضی الله عنه. و در این میان گاه اسنادی برای اخبار مرسل مهمی در منابع امامی ارائه داده است. (مانند خبر مشهور مرسل «من أخذ دينه عن أفواه الرّجال» در مقدمه کافی و تصحیح الإعتقادات مفید، و مشابهش در مقدمه الغیبة نعمانی، که متنی مشابه با سندی متصل در تيسير المطالب في أمالي أبي طالب، ص: 216 آمده است.نمونه دیگر: ص213) و یا پاره هایی از کتاب معرفة الباری احمد بن علي عقيقي در کتاب شدیداً غالیانه نصیری حقائق اسرار الدین برجامانده که قرائن نشان میدهد، مؤلف در نقل این روایات و یا روایات کتاب کافی با همان اسناد متداول دس ننموده است. (او نقل های متعددی نیز از محمد بن همام و ابن عقده و محمد بن عبد الله بن جعفر حمیری، احمد بن هوذة و… دارد.) اثری مانند الایضاح قاضی نعمان اسماعیلی نیز می تواند در شناسایی برخی مصادر حدیث امامیه کمک کند.
- البته برخی از این آثار گرچه احادیث بسیاری از امامیه را در خود جای داده، اما به دلیل تأخر و کم دقتی مؤلف در بازسازی اسناد امامی اهمیت بالایی ندارد. مانند ینابیع المودة و البته شیوع احتجاج برخی از غیر محققین به آن به عنوان مصدری عامی جای تعجب دارد.
بر این اساس می توان گفت مشکل دیگر دیدگاه دسته پیش گفته به منابع فرق، غفلت ایشان از یک بام و دو هوایی این مطلق نگری است. مثلاً در ناحیه اخبار مصائب و ملاحم به نحو بسیار گسترده به اخبار عامه استناد می جویند. اما از آن سو تاریخ عامه را کاملاً نامعتبر می انگارند!! و یا در تأیید اخبار ضعیف منابع عامه را مورد توجه قرار می دهند، ولی در ناحیه ضعف، تعارض تک خبر منبع شیعی با اخبار نزدیک به تواتر عامه برایشان اهمیتی ندارد.
بسیاری از جزئیات واقعه عاشورا و مصائب اهل بیت ع را عامه و زیدیه ثبت کرده اند. آیا ایشان همه را دور می ریزند؟ چرا؟!
@gholow2
Forwarded from دراسات عن الزيدية
تحف العقول عن آل الرسول ( ص )، ابن شعبة الحراني، ص ٤٥٦
وسئل علي بن موسی الرضا (ع) عن خيار العباد ؟ فقال عليه السلام : الذين إذا أحسنوا استبشروا . وإذا أساؤا استغفروا ، وإذا أعطوا شكروا ، وإذا ابتلوا صبروا ، وإذا غضبوا عفوا.
وسئل علي بن موسی الرضا (ع) عن خيار العباد ؟ فقال عليه السلام : الذين إذا أحسنوا استبشروا . وإذا أساؤا استغفروا ، وإذا أعطوا شكروا ، وإذا ابتلوا صبروا ، وإذا غضبوا عفوا.
Forwarded from یادداشت های حسن انصاری
مجموعه ای از روايت اهل بيت (ع)
يکی از کارهای بايسته اين است که مجموعه احاديث اهل بيت (ع) در کتاب های ادبی به صورت يکجا گرد آيد. من سال ها پيش مجموعه رواياتی که در التذکرة الحمدونية ابن حمدون (قرن 6) روايت شده را در يک دفتر فراهم کردم که بنا بود آقای حسين درگاهی آن را منتشر کند. از سرنوشت آن کار اطلاع ندارم. در کنار اين کار، روايات اهل بيت (ع) در کتاب نثر الدر آبی هم خيلی مهم است. اصولا کتاب های ژانر ادب همانند اين کتاب ها و يا آثار راغب اصفهاني و البصائر والذخائر ابو حيان و خيلی های ديگر شامل مجموعه مهمی از خطب، نامه ها، کلمات قصار و اشعار منسوب به حضرت امير (ع) و ساير اهل بيتند. گردآوری همه آنها در يک مجموعه شايسته است. شايد بالغ بر ده جلدی بشود.
https://t.me/azbarresihayetarikhi
يکی از کارهای بايسته اين است که مجموعه احاديث اهل بيت (ع) در کتاب های ادبی به صورت يکجا گرد آيد. من سال ها پيش مجموعه رواياتی که در التذکرة الحمدونية ابن حمدون (قرن 6) روايت شده را در يک دفتر فراهم کردم که بنا بود آقای حسين درگاهی آن را منتشر کند. از سرنوشت آن کار اطلاع ندارم. در کنار اين کار، روايات اهل بيت (ع) در کتاب نثر الدر آبی هم خيلی مهم است. اصولا کتاب های ژانر ادب همانند اين کتاب ها و يا آثار راغب اصفهاني و البصائر والذخائر ابو حيان و خيلی های ديگر شامل مجموعه مهمی از خطب، نامه ها، کلمات قصار و اشعار منسوب به حضرت امير (ع) و ساير اهل بيتند. گردآوری همه آنها در يک مجموعه شايسته است. شايد بالغ بر ده جلدی بشود.
https://t.me/azbarresihayetarikhi
التحقيق في مقتل الحسين (ع)
مجموعه ای از روايت اهل بيت (ع) يکی از کارهای بايسته اين است که مجموعه احاديث اهل بيت (ع) در کتاب های ادبی به صورت يکجا گرد آيد. من سال ها پيش مجموعه رواياتی که در التذکرة الحمدونية ابن حمدون (قرن 6) روايت شده را در يک دفتر فراهم کردم که بنا بود آقای حسين…
برای تتبع در خُطَب ائمة علیهم السلام و امام حسین سلام الله علیه،برخی از کتب مغفول مانده است.
در کتابهای نثر الدر و التذکرة الحمدونية خطبة هايى از امام حسین علیه السلام و حضرت زینب علیهاالسلام نقل شده است که کمتر مورد توجه بوده است.
برای بررسی منابع اخبار عاشوراء می بایست تتبع گسترده ای داشت.
در کتابهای نثر الدر و التذکرة الحمدونية خطبة هايى از امام حسین علیه السلام و حضرت زینب علیهاالسلام نقل شده است که کمتر مورد توجه بوده است.
برای بررسی منابع اخبار عاشوراء می بایست تتبع گسترده ای داشت.
Forwarded from بزم قدسیان
🔻مأخذ استحباب زیارت؛
قال السيد بن طاوس في الإقبال: و رأيت في بعض تصانيف أصحابنا العجم رضوان الله عليهم أنه يستحب أن يزار مولانا الرضا عليه السلام يوم ثالث و عشرين من ذي القعدة من قرب أو بعد ببعض زياراته المعروفة أو بما يكون كالزيارة من الرواية بذلك.
به همین راحتی، و به صرف رؤیت در بعض تصانیف اصحابنا العجم! حکم به استحباب یک عمل در یک روز خاص دادن و ترویج آن از غرائب است.
وکم له من نظیر فی کتب السید وغیره!
البته استحباب زیارت ائمه طاهرین (ع) در همه اوقات از دور و نزدیک مسلّم است اما تعیین یک روز خاص و حکم به استحباب خاص آن دادن با استناد به برخی منابع مجهول قابل توجیه نیست.
@bazmeghodsian
قال السيد بن طاوس في الإقبال: و رأيت في بعض تصانيف أصحابنا العجم رضوان الله عليهم أنه يستحب أن يزار مولانا الرضا عليه السلام يوم ثالث و عشرين من ذي القعدة من قرب أو بعد ببعض زياراته المعروفة أو بما يكون كالزيارة من الرواية بذلك.
به همین راحتی، و به صرف رؤیت در بعض تصانیف اصحابنا العجم! حکم به استحباب یک عمل در یک روز خاص دادن و ترویج آن از غرائب است.
وکم له من نظیر فی کتب السید وغیره!
البته استحباب زیارت ائمه طاهرین (ع) در همه اوقات از دور و نزدیک مسلّم است اما تعیین یک روز خاص و حکم به استحباب خاص آن دادن با استناد به برخی منابع مجهول قابل توجیه نیست.
@bazmeghodsian
ابوریحان بیرونی در الآثار الباقیة ۲۳ ذی القعدة را به عنوان یک قول درباره سالروز رحلت امام رضا(ع) آورده به نظر می رسد اینکه برخی این روز را به عنوان روز زیارتی حضرت مد نظر قرار دادند ناشی از این توهم است.
لازم به ذکر است که شیخ صدوق و همینطور که اینجا می بینید،ابوریحان بیرونی تاریخ رحلت حضرت را ۲۱ رمضان دانسته اند(یعنی مصادف با سالروز شهادت امیرالمومنین سلام الله علیه).
لازم به ذکر است که شیخ صدوق و همینطور که اینجا می بینید،ابوریحان بیرونی تاریخ رحلت حضرت را ۲۱ رمضان دانسته اند(یعنی مصادف با سالروز شهادت امیرالمومنین سلام الله علیه).
Audio
معرفی منابعی در خصوص مطالعات انجام شده پیرامون حضرت زینب (س)
دکتر سعید طاووسی پژوهشگر تاریخ تشیع
@negaristanvageristandarashoura
دکتر سعید طاووسی پژوهشگر تاریخ تشیع
@negaristanvageristandarashoura
Forwarded from میر،غوغا
دو_کتاب_از_حضرت_شیخ_عباس_قمی_با_خط.pdf
38.9 MB
کتابهای نفس المهموم و نفثة المصدور فی مناقب و مقتل سید الشهداء صلوات الله و سلام الله علیه تالیف حضرت شیخ عباس قمی با خط مبارک ایشان! از کتابخانه مجلس
سخنی درباره منابع خطبه حضرت زينب(س) در کوفه
از جمله رویدادهای حادثه کربلاء که جامعه شیعه با آن آشنا هستند، خطبه خوانی های حضرت زینب(س) و احتجاجات ایشان در کوفه و شام است،خطبه حضرت زینب(س) در شهر کوفه از جمله همین موارد است.
برای جمع آوری منابع این خطبه تتبّعات زیادی صورت گرفته است و چنانچه میدانیم، منابعی نظیر بلاغات النساء ابن طیفور، الفتوح ابن اعثم، امالی شیخ مفید، امالی شیخ طوسی،مقتل الحسین(ع) خوارزمی، مناقب ابن شهر آشوب و الاحتجاج احمد بن علی طبرسی این خطبه را نقل کرده اند و همچنین ابن نما این خطبه را به اختصار در مثیرالاحزان و سید بن طاووس به تفصیل آنرا در لهوف آورده است.
با این وجود استاد رسول جعفریان در برخی از کتب خویش چنین نوشته است:
حکایت خطبه خوانی حضرت زینب(س) در کوفه را منابعی چون ابومخنف، بلاذری، ابن سعد و دینوری نیاورده اند، اما ابن اعثم به تفصیل آورده و به نظر می رسد منبع اصلی این خطبه همو باشد ( تاریخ خلفاء ص۵۴۵/حیات فکری سیاسی امامان شیعه ص۲۵۱ ).
لازم به ذکر است که گرچه افرادی چون خوارزمی، ابن شهر آشوب و طبرسی این خطبه را از فتوح ابن اعثم گرفته اند ولی ابن طیفور و شیخ مفید این خطبه را با سند مستقل نقل کرده اند و در نوشته استاد جعفریان سخنی از کتاب بلاغات النساء و امالی مفید نیست.
به نظر می رسد استاد جعفریان از آنجا که در جای دیگری منابع اولیه تاریخی عاشورائی را منحصر در پنج کتاب ( مقتل ابومخنف، انساب الاشراف، الاخبارالطوال، طبقات ابن سعد و فتوح ابن اعثم )دانسته است. منظور وی از اینکه منبع انحصاری این خطبه، فتوح ابن اعثم است منابع تاریخ نگاری است نه منابع حدیثی و تراجم...
ولیکن با تمام تتبّعاتی که صورت گرفته است این خطبه منابع دیگری هم دارد که تاکنون مورد توجه تاریخ نگاران نبوده است.
ابن الفقیه همدانی(م۳۶۵ق) در کتاب البلدان در فصل ما جاء فی ذمّ الکوفة ص۲۲۴ به نقل خطبه حضرت زینب(س) پرداخته است که البته با تصحیفات فراوانی نیز همراه است، همچنین در همین فصل، وی نقلی را در ذمّ باورهای رشید هجری ( از شیعیان خاص اهل البیت ) نیز آورده که در خور توجه است.
دیگر منبعی که اخبار حادثه کربلاء را آورده ولی تاکنون مورد توجه نبوده و مشتمل بر این خطبه نیز هست کتاب الاکتفاء فی أخبار الخلفاء نوشته ابن کردبوس توزی (م ۵۷۵ق) که در ج ۱ ص ۷۴۳ این کتاب، خطبه حضرت زینب(س) در کوفه نقل شده است. با مقایسه اخبار حادثه کربلاء در کتاب الاکتفاء با اخبار این حادثه در کتاب الفتوح در می یابیم که کتاب الاکتفاء متفردات ابن اعثم را در خود ندارد فلذا می توان دریافت که وی این خطبه را از منبعی دیگر نقل کرده است.
در پایان باید این نکته را متذکر شد که برای بررسی اخبار حادثه کربلاء می بایست تتبّع گسترده ای صورت پذیرد و گرچه تا کنون در این عرصه تلاشهای زیادی انجام شده است ولی هنوز جای تحقیق و تتبّع بیشتری وجود دارد.
از جمله رویدادهای حادثه کربلاء که جامعه شیعه با آن آشنا هستند، خطبه خوانی های حضرت زینب(س) و احتجاجات ایشان در کوفه و شام است،خطبه حضرت زینب(س) در شهر کوفه از جمله همین موارد است.
برای جمع آوری منابع این خطبه تتبّعات زیادی صورت گرفته است و چنانچه میدانیم، منابعی نظیر بلاغات النساء ابن طیفور، الفتوح ابن اعثم، امالی شیخ مفید، امالی شیخ طوسی،مقتل الحسین(ع) خوارزمی، مناقب ابن شهر آشوب و الاحتجاج احمد بن علی طبرسی این خطبه را نقل کرده اند و همچنین ابن نما این خطبه را به اختصار در مثیرالاحزان و سید بن طاووس به تفصیل آنرا در لهوف آورده است.
با این وجود استاد رسول جعفریان در برخی از کتب خویش چنین نوشته است:
حکایت خطبه خوانی حضرت زینب(س) در کوفه را منابعی چون ابومخنف، بلاذری، ابن سعد و دینوری نیاورده اند، اما ابن اعثم به تفصیل آورده و به نظر می رسد منبع اصلی این خطبه همو باشد ( تاریخ خلفاء ص۵۴۵/حیات فکری سیاسی امامان شیعه ص۲۵۱ ).
لازم به ذکر است که گرچه افرادی چون خوارزمی، ابن شهر آشوب و طبرسی این خطبه را از فتوح ابن اعثم گرفته اند ولی ابن طیفور و شیخ مفید این خطبه را با سند مستقل نقل کرده اند و در نوشته استاد جعفریان سخنی از کتاب بلاغات النساء و امالی مفید نیست.
به نظر می رسد استاد جعفریان از آنجا که در جای دیگری منابع اولیه تاریخی عاشورائی را منحصر در پنج کتاب ( مقتل ابومخنف، انساب الاشراف، الاخبارالطوال، طبقات ابن سعد و فتوح ابن اعثم )دانسته است. منظور وی از اینکه منبع انحصاری این خطبه، فتوح ابن اعثم است منابع تاریخ نگاری است نه منابع حدیثی و تراجم...
ولیکن با تمام تتبّعاتی که صورت گرفته است این خطبه منابع دیگری هم دارد که تاکنون مورد توجه تاریخ نگاران نبوده است.
ابن الفقیه همدانی(م۳۶۵ق) در کتاب البلدان در فصل ما جاء فی ذمّ الکوفة ص۲۲۴ به نقل خطبه حضرت زینب(س) پرداخته است که البته با تصحیفات فراوانی نیز همراه است، همچنین در همین فصل، وی نقلی را در ذمّ باورهای رشید هجری ( از شیعیان خاص اهل البیت ) نیز آورده که در خور توجه است.
دیگر منبعی که اخبار حادثه کربلاء را آورده ولی تاکنون مورد توجه نبوده و مشتمل بر این خطبه نیز هست کتاب الاکتفاء فی أخبار الخلفاء نوشته ابن کردبوس توزی (م ۵۷۵ق) که در ج ۱ ص ۷۴۳ این کتاب، خطبه حضرت زینب(س) در کوفه نقل شده است. با مقایسه اخبار حادثه کربلاء در کتاب الاکتفاء با اخبار این حادثه در کتاب الفتوح در می یابیم که کتاب الاکتفاء متفردات ابن اعثم را در خود ندارد فلذا می توان دریافت که وی این خطبه را از منبعی دیگر نقل کرده است.
در پایان باید این نکته را متذکر شد که برای بررسی اخبار حادثه کربلاء می بایست تتبّع گسترده ای صورت پذیرد و گرچه تا کنون در این عرصه تلاشهای زیادی انجام شده است ولی هنوز جای تحقیق و تتبّع بیشتری وجود دارد.
Forwarded from استاد محمّد هادی یوسفی غروی
ظهر روز ٨/ذح/سال ٦٠ق؛
خروج شتابان امام حسین(علیه السلام) از مکه بمنظور جلوگیری از خونریزی
در روز ترویه هنگام برآمدن آفتاب، عبدالله بن زبیر در مسافت میان حِجر اسماعیل و درب کعبه به امام حسین(علیه السلام) برخورد کرد و به ایشان گفت:
«اگر میخواهی در مکه بمانی بمان و ولایت امر را بدست گیر و ما هم دورت را میگیرم و کمکت میکنیم و مخلصانه مشورت میدهیم و با تو بیعت میکنیم.»1️⃣
امام حسین (علیه السلام) پاسخ فرمود:
«بدرستیکه پدرم خبرم داد که در مکه قوچی خواهد بود که حرمت آنجا را نگه نمیدارد؛ پس دوست ندارم که من آن قوچ باشم! بخدا اگر یک وجب بیرون از حرم مکه کشته شوم برایم خوشایندتر است از اینکه یک وجب داخل در حرم کشته شوم!
و بخدا سوگند اگر در لانۀ خزندهای از این حیوانات خزنده باشم هر آینه بیرونم خواهند آورد تا خواستهشان از من را عملی کنند!2️⃣
و بخدا حتماً بر من تعدّی خواهند کرد همانگونه که یهودیان -با توجیهگریهایی- در روز "شنبه" تعدّی کردند -بر قانون خدا و احترامی برای خدا نگه نداشتند-.»
سپس امام، طواف و نماز طواف و سعی را انجام داد و مقداری از موی سر مبارک کوتاه نمود و با اتمام مناسک عُمره، از اِحرام عمره خارج شد و احرام حج را نبست، و هنگام ظهر و در حالیکه مردم راهی مِنا و صحرای عرفات بودند ایشان قافلۀ خانواده و یارانش را به سمت عراق حرکت داد.
و اینکه امام هنگام ظهر را برای خروج از مکه انتخاب نمود به این خاطر بود که با وجود این جمعیت مردم، نیروهای اموی فرصت کمتری برای برخورد با امام و سلب امنیت ایشان داشته باشند.
📚 موسوعة التاريخ الإسلامي ٦: ١٠٦.
از:
تاريخ الطبري ٥: ٣٨٤– ٣٨٥، به نقل از أبي مخنف.
ــــــــــــــــــــ
1️⃣ عبدالله بن زبیر، خود را برای خلافت شایستهتر از امام حسین(علیه السلام) میدانست و بدنبال فرصتی بود که خود را در جامعه مطرح کند. اما محبوبیت مردمی امام حسین(علیه السلام) را بزرگترین مانع برای محبوبیت خود و خواندن مردم بسوی خود میدید و به همین جهت تا امام زنده بود سعی میکرد از تقابل مستقیم با ایشان و حرمت شکنی علنی خودداری کند تا موجب بدنامیاش نشود.
و از آنجا که مکه مورد توجه ویژه و محل تجمع سالانۀ مسلمانان، و بهترین مکان برای معرفی شدن و ایجاد ارتباط و رساندن پیام به سراسر مناطق سرزمین اسلامی است لذا ماندن امام در مکه را موجب تضعیف و به حاشیه رفتن خود میشمرد.
از همین روی، به منظور سنجیدن نبض امام و اطمینان از اینکه آیا ایشان در مکه میماند یا نه، سعی کرد برنامۀ امام را با بیانی محترمانه و همراه با اقرار به شایستگی امام، از خود ایشان جویا شود.
2️⃣ خواستۀ یزید این بود که امام حسین(علیه السلام) باید بدون هیچ قید و شرطی با یزید بیعت کند، و اگر حاضر نیست ولایت مطلقۀ خلیفه را بپذیرد باید کشته شود.
@YusufiGharawi
خروج شتابان امام حسین(علیه السلام) از مکه بمنظور جلوگیری از خونریزی
در روز ترویه هنگام برآمدن آفتاب، عبدالله بن زبیر در مسافت میان حِجر اسماعیل و درب کعبه به امام حسین(علیه السلام) برخورد کرد و به ایشان گفت:
«اگر میخواهی در مکه بمانی بمان و ولایت امر را بدست گیر و ما هم دورت را میگیرم و کمکت میکنیم و مخلصانه مشورت میدهیم و با تو بیعت میکنیم.»1️⃣
امام حسین (علیه السلام) پاسخ فرمود:
«بدرستیکه پدرم خبرم داد که در مکه قوچی خواهد بود که حرمت آنجا را نگه نمیدارد؛ پس دوست ندارم که من آن قوچ باشم! بخدا اگر یک وجب بیرون از حرم مکه کشته شوم برایم خوشایندتر است از اینکه یک وجب داخل در حرم کشته شوم!
و بخدا سوگند اگر در لانۀ خزندهای از این حیوانات خزنده باشم هر آینه بیرونم خواهند آورد تا خواستهشان از من را عملی کنند!2️⃣
و بخدا حتماً بر من تعدّی خواهند کرد همانگونه که یهودیان -با توجیهگریهایی- در روز "شنبه" تعدّی کردند -بر قانون خدا و احترامی برای خدا نگه نداشتند-.»
سپس امام، طواف و نماز طواف و سعی را انجام داد و مقداری از موی سر مبارک کوتاه نمود و با اتمام مناسک عُمره، از اِحرام عمره خارج شد و احرام حج را نبست، و هنگام ظهر و در حالیکه مردم راهی مِنا و صحرای عرفات بودند ایشان قافلۀ خانواده و یارانش را به سمت عراق حرکت داد.
و اینکه امام هنگام ظهر را برای خروج از مکه انتخاب نمود به این خاطر بود که با وجود این جمعیت مردم، نیروهای اموی فرصت کمتری برای برخورد با امام و سلب امنیت ایشان داشته باشند.
📚 موسوعة التاريخ الإسلامي ٦: ١٠٦.
از:
تاريخ الطبري ٥: ٣٨٤– ٣٨٥، به نقل از أبي مخنف.
ــــــــــــــــــــ
1️⃣ عبدالله بن زبیر، خود را برای خلافت شایستهتر از امام حسین(علیه السلام) میدانست و بدنبال فرصتی بود که خود را در جامعه مطرح کند. اما محبوبیت مردمی امام حسین(علیه السلام) را بزرگترین مانع برای محبوبیت خود و خواندن مردم بسوی خود میدید و به همین جهت تا امام زنده بود سعی میکرد از تقابل مستقیم با ایشان و حرمت شکنی علنی خودداری کند تا موجب بدنامیاش نشود.
و از آنجا که مکه مورد توجه ویژه و محل تجمع سالانۀ مسلمانان، و بهترین مکان برای معرفی شدن و ایجاد ارتباط و رساندن پیام به سراسر مناطق سرزمین اسلامی است لذا ماندن امام در مکه را موجب تضعیف و به حاشیه رفتن خود میشمرد.
از همین روی، به منظور سنجیدن نبض امام و اطمینان از اینکه آیا ایشان در مکه میماند یا نه، سعی کرد برنامۀ امام را با بیانی محترمانه و همراه با اقرار به شایستگی امام، از خود ایشان جویا شود.
2️⃣ خواستۀ یزید این بود که امام حسین(علیه السلام) باید بدون هیچ قید و شرطی با یزید بیعت کند، و اگر حاضر نیست ولایت مطلقۀ خلیفه را بپذیرد باید کشته شود.
@YusufiGharawi
Forwarded from کانال معرفة الرجال و الآثار (عمیدرضا اکبری)
دفاع_از_اصالت_ادعیه_اهل_بیت،_مطالعه_موردی_ذیل_دعای_عرفه،_خانی،_حدیثپژوهی،.pdf
4 MB
«دفاع از اصالت ادعیه اهل بیت، مطالعه موردی ذیل دعای عرفه»،
حامد خانی (مهروش)، حدیثپژوهی، ش10، 1392ش
از آثار برجستۀ دعایی شیعه، دعای عرفۀ منسوب به امام حسین(ع) است. متن دعا بدون إسناد و با حذفها و الحاقاتی در نسخ مختلف، تنها در آثار متأخرتر از سدۀ هفتم هجری برجامانده است. این نقل نشدن در آثار متقدمتر، سبب شده است که از دیرباز بحث دربارۀ انتساب حداقل بخشهایی از آن به امام حسین(ع) رواج داشته باشد. این مطالعه با کاربرد روشهای تحلیل درونی و بیرونی متون تاریخی، نشان میدهد این دعا اصیل، و ریشهدار در تعالیم اهل بیت(ع) و احتمالاً امام صادق(ع) است؛ همچنین بناست با این مطالعه، الگویی نظری برای مطالعۀ اصالت دیگر ادعیۀ منسوب به اهل بیت(ع) نیز ارائه شود؛ ادعیهای که گاه فاقد اسنادند و روشهای سنتی رایج در علم رجال و دیگر علوم حدیث، اصالت آنها را روشن نمیکنند.
———
این مقاله با ابزار نقد تاریخی و ادبی ذیل دعای عرفه را بخشی متأخرتر شمرده، و همسو با پژوهشهای نسخهشناسانهای است که ذیل را از ابن عطاءالله اسکندرانی (م709ق) دانستهاند (ترابی، پژوهشی در ذیل دعای عرفه؛ قاسمی، ذیل دعای عرفه).
#معیارهای_اعتبار
@Al_Rijal
حامد خانی (مهروش)، حدیثپژوهی، ش10، 1392ش
از آثار برجستۀ دعایی شیعه، دعای عرفۀ منسوب به امام حسین(ع) است. متن دعا بدون إسناد و با حذفها و الحاقاتی در نسخ مختلف، تنها در آثار متأخرتر از سدۀ هفتم هجری برجامانده است. این نقل نشدن در آثار متقدمتر، سبب شده است که از دیرباز بحث دربارۀ انتساب حداقل بخشهایی از آن به امام حسین(ع) رواج داشته باشد. این مطالعه با کاربرد روشهای تحلیل درونی و بیرونی متون تاریخی، نشان میدهد این دعا اصیل، و ریشهدار در تعالیم اهل بیت(ع) و احتمالاً امام صادق(ع) است؛ همچنین بناست با این مطالعه، الگویی نظری برای مطالعۀ اصالت دیگر ادعیۀ منسوب به اهل بیت(ع) نیز ارائه شود؛ ادعیهای که گاه فاقد اسنادند و روشهای سنتی رایج در علم رجال و دیگر علوم حدیث، اصالت آنها را روشن نمیکنند.
———
این مقاله با ابزار نقد تاریخی و ادبی ذیل دعای عرفه را بخشی متأخرتر شمرده، و همسو با پژوهشهای نسخهشناسانهای است که ذیل را از ابن عطاءالله اسکندرانی (م709ق) دانستهاند (ترابی، پژوهشی در ذیل دعای عرفه؛ قاسمی، ذیل دعای عرفه).
#معیارهای_اعتبار
@Al_Rijal
أحاديث في فضل زيارة الإمام الحسين عليه السلام يوم عرفة:
حدثني أبي، عن سعد بن عبد الله، عن موسى بن عمر، عن
علي بن النعمان، عن عبد الله بن مسكان، قال: قال أبو عبد الله (عليه السلام):
ان الله تبارك وتعالى يتجلى لزوار قبر الحسين (عليه السلام) قبل أهل
عرفات ويقضي حوائجهم ويغفر ذنوبهم ويشفعهم في مسائلهم، ثم
يأتي أهل عرفة فيفعل ذلك بهم (عليهما السلام).
کامل الزیارات ص ۳۱۸.
حدثني محمد بن عبد المؤمن رحمه الله، عن محمد بن
يحيى، عن محمد بن الحسين (١)، عن أحمد بن محمد الكوفي، عن محمد
ابن جعفر بن إسماعيل العبدي، عن محمد بن عبد الله بن مهران (٢)، عن
محمد بن سنان، عن يونس بن ظبيان، عن أبي عبد الله (عليه السلام) قال:
من زار قبر الحسين (عليه السلام) يوم عرفة كتب الله له الف الف حجة مع
القائم، والف الف عمرة مع رسول الله (صلى الله عليه وآله)، وعتق الف الف نسمة،
وحملان الف الف فرس في سبيل الله، وسماه الله عز وجل: عبدي
الصديق امن بوعدي، وقالت الملائكة: فلان صديق زكاه الله من فوق
عرشه وسمي في الأرض كروبا.
کامل الزیارات ص۳۲۱.
محمد بن يعقوب عن محمد بن يحيى عن محمد بن الحسين
عن محمد بن إسماعيل عن صالح بن عقبة عن بشير الدهان قال: قلت لأبي عبد الله
(عليه السلام) ربما فاتني الحج فأعرف عن قبر الحسين عارفا بحقه؟ قال: أحسنت يا بشير
أيما مؤمن اتى قبر الحسين (عليه السلام) عارفا بحقه في غير يوم عيد كتب الله له عشرين
حجة وعشرين عمرة مبرورات مقبولات وعشرين غزوة مع نبي مرسل أو امام عدل، ومن
اتاه في يوم عيد كتب الله له مائة حجة ومائة عمرة ومائة غزوة مع نبي مرسل أو امام عدل،
قلت: وكيف لي بمثل الموقف؟ فنظر إلي شبه المغضب ثم قال: يا بشير ان المؤمن إذا
اتى قبر الحسين (عليه السلام) يوم عرفة واغتسل من الفرات ثم توجه إليه كتب الله له
بكل خطوة حجة بمناسكها، ولا اعلم إلا قال: وعمرة.
تهذيب الأحكام ج٦ ص٤٧.
حدثني أبي، عن سعد بن عبد الله، عن موسى بن عمر، عن
علي بن النعمان، عن عبد الله بن مسكان، قال: قال أبو عبد الله (عليه السلام):
ان الله تبارك وتعالى يتجلى لزوار قبر الحسين (عليه السلام) قبل أهل
عرفات ويقضي حوائجهم ويغفر ذنوبهم ويشفعهم في مسائلهم، ثم
يأتي أهل عرفة فيفعل ذلك بهم (عليهما السلام).
کامل الزیارات ص ۳۱۸.
حدثني محمد بن عبد المؤمن رحمه الله، عن محمد بن
يحيى، عن محمد بن الحسين (١)، عن أحمد بن محمد الكوفي، عن محمد
ابن جعفر بن إسماعيل العبدي، عن محمد بن عبد الله بن مهران (٢)، عن
محمد بن سنان، عن يونس بن ظبيان، عن أبي عبد الله (عليه السلام) قال:
من زار قبر الحسين (عليه السلام) يوم عرفة كتب الله له الف الف حجة مع
القائم، والف الف عمرة مع رسول الله (صلى الله عليه وآله)، وعتق الف الف نسمة،
وحملان الف الف فرس في سبيل الله، وسماه الله عز وجل: عبدي
الصديق امن بوعدي، وقالت الملائكة: فلان صديق زكاه الله من فوق
عرشه وسمي في الأرض كروبا.
کامل الزیارات ص۳۲۱.
محمد بن يعقوب عن محمد بن يحيى عن محمد بن الحسين
عن محمد بن إسماعيل عن صالح بن عقبة عن بشير الدهان قال: قلت لأبي عبد الله
(عليه السلام) ربما فاتني الحج فأعرف عن قبر الحسين عارفا بحقه؟ قال: أحسنت يا بشير
أيما مؤمن اتى قبر الحسين (عليه السلام) عارفا بحقه في غير يوم عيد كتب الله له عشرين
حجة وعشرين عمرة مبرورات مقبولات وعشرين غزوة مع نبي مرسل أو امام عدل، ومن
اتاه في يوم عيد كتب الله له مائة حجة ومائة عمرة ومائة غزوة مع نبي مرسل أو امام عدل،
قلت: وكيف لي بمثل الموقف؟ فنظر إلي شبه المغضب ثم قال: يا بشير ان المؤمن إذا
اتى قبر الحسين (عليه السلام) يوم عرفة واغتسل من الفرات ثم توجه إليه كتب الله له
بكل خطوة حجة بمناسكها، ولا اعلم إلا قال: وعمرة.
تهذيب الأحكام ج٦ ص٤٧.