مانیز مردمی هستیم
312 subscribers
397 photos
81 videos
126 links
در این کانال از اهداف زیست محیطی و اشتغالزایی محصول اجتماعی مانیز میگوییم.
*کارافرینی اجتماعی، مسءولیت پذیری اجتماعی و محیط زیست از موضوعات مورد تمرکز ما هستند.

ارتباط با ادمین:
@nasimeyadegar

Https://Www.instagram.com/maa_niiz
Download Telegram
Instagram.com/maa_niiz
#مانیز_مردمی_هستیم
@maa_niz

👨‍👩‍👧🇮🇷👨‍👩‍👧🇮🇷👨‍👩‍👧🇮🇷👨‍👩‍👧🇮🇷👨‍👩‍👧🇮🇷👨‍👩‍👧🇮🇷
#مانیز #به_پلاستیک_نه_بگوییم.

🐢🐢🐢🐢🐢🐢🍀🍀🍀🍀🍀
@gharaaresabz
بمبئی نیز کیسه ها و بطری های پلاستیکی رایگان را تحریم کرد

در صورت مشاهده استفاده از کیسه پلاستیکی در شهر بمبئی هند، از شخص خاطی شکایت شده و او به زندان خواهد افتاد!


@maa_niz

@gharaaresabz
برای تهیه چرخ خیاطی برای خانم های نیازمند به کار در پروژه محیط زیستی #مانیز به کمک شما نیاز داریم. برای حمایت به سایت امید تجارت مراجعه کنید.🙏
http://omidetejarat.com/PlanDet


@gharaaresabz
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#به_احترام_زمین با #بندیل خرید کنیم!

هر#بندیل در هر خرید هایپری جایگزین 12 کیسه پلاستیکی یک بار مصرف مخرب محیط زیست میشود.



@maa_niz
Instagram.com/maa_niiz

@gharaaresabz
@khanetekanifarhangi
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
روزانه سه پلاستیک را به انبوه زباله غیر قابل بازیافت تبدیل میکنیم بیایید #به_احترام_زمین راه حل های جایگزین را انتخاب کنیم
زیرا #مانیز_مردمی_هستیم🇮🇷

@maa_niz


@gharaaresabz
🔸یک کیسه خرید کتانی غول پیکر، به ابعاد حدود ۶۵۰ متر مربع مقابل نمای ساختمانی در بنگلور هند برای جلب توجه مردم به پروژه #نه_به_پلاستیک

@maa_niz
@gharaaresabz
فیلسوف پروژه #مانیز_مردمی_هستیم از میان ما رفت. جمعه پنجم مرداد در سالن مجتمع رعد برای مراسم یادبود او دور هم جمع میشویم.

@maa_niiz
اولین پلاستیک یک قرن پیش برای جایگزینی با عاج فیل تولید شد!
امروزه انسان افراط گرا در مصرف پلاستیک را باید کنترل کنیم تا نسل انسان و حیوان را از بین نبرد!🤔
#مانیز_مردمی_هستیم
@maa_niz
@gharaaresabz
🔳⭕️وقتی که من عاشق شدم

من چند سال پیش دیوانه‌وار عاشق شدم، وقتی که فقط ده سال داشتم؛ عاشق یه دختر لاغر و قدبلند شدم که عینک ته‌استکانی می‌زد و پانزده سال از خودم بزرگتر بود! اون هرروز به خونه پیرزن همسایه می‌اومد تا پیانو یاد بگیره. از قضا زنگ خونه پیرزن خراب بود و معشوقه‌ دوران کودکی من، زنگ خونه ما رو می‌زد، منم هرروز با یه دست لباس اتو کشیده می‌رفتم پایین و در رو واسش باز می‌کردم، اونم میگفت: «ممنون عزیزم!» لعنتی چقدر تو دل برو می‌گفت عزیزم!
پیرزنِ همسایه چند ماهی بود که داشت آهنگ«دریاچه قو»چایکوفسکی را بهش یاد می‌داد و خوشبختانه به اندازه‌ی کافی بی‌استعداد بود که نتونه آهنگ رو بزنه،به هر حال تمرین رو بی‌استعدادی چربید و داشت کم کم یاد می‌گرفت.اما پشت دیوار،حال و روز من،چندان تعریفی نداشت، چون می‌دونستم پیرزنِ همسایه فقط بلده همین آهنگ «دریاچه قو» رو یاد بده و دیگه خبری از عزیزم گفتن‌ها و صدای زنگ نیست!واسه همین همه‌ی هوش و ذکاوت خودم رو به کار گرفتم.یه روز با سادیسمی تمام ، یواشکی ، ده صفحه از نت‌های آهنگ رو کش رفتم و تا جایی که می‌تونستم نت‌ها رو جابه‌جا کردم و از نو نوشتم و گذاشتمشون سر جاش.
یه صدایی تو گوشم داشت فریادمی‌کشید، فکر کنم روح چایکوفسکی بود!
روز بعد و روزهای بعدش دوباره دختره اومد و شروع کرد به نواختن «دریاچه قو»! شک ندارم کل قوهای دریاچه داشتن زار می‌زدن، پیرزن فقط جیغ می کشید،روح چایکوفسکی هم تو گور داشت می‌لرزید! تنها کسی که لذت می‌برد من بودم، چون پیرزن هوش و حواس درست و حسابی نداشت که بفهمه نت‌ها دست کاری شده. همه چی داشت خوب پیش می‌رفت،هرروز صدای زنگ، هر روز ممنونم عزیزم و هر روز صدای پیانو بدتر از دیروز!
تا این‌که پیرزن مرد، فکر کنم دق کرد! بعد از اون دیگه دختره رو ندیدم! ولی بیست سال بعد فهمیدم تو شهرمون کنسرت تکنوازی پیانو گذاشته. یه سبد گل گرفتم و رفتم کنسرتش،دیگه نه لاغر بود و نه عینکی،همه آهنگ ها رو با تسلط کامل زد تا این‌که رسید به آهنگ آخر!
دیدم همون نت‌های تقلبی من رو گذاشت رو پیانو! این‌بار علاوه بر روح چایکوفسکی به انضمام روح پیرزن، تن خودمم داشت می‌لرزید؛ «دریاچه قو» رو به مضحکی هرچه تمام با نت‌های اشتباهیِ من اجرا کرد! وقتی که تموم شد سالن رفت رو هوا!
کل جمعیت ده دقیقه سر پا داشتن تشویق می‌کردن! از جاش بلند شد و تعظیم کرد و اسم آهنگ رو گفت اما اسم آهنگ «دریاچه قو» نبود! اسمش شده بود: «وقتی که یک پسر بچه عاشق می شود». فکر می‌کنم هنوزم یه پسر بچه‌ام! (داستانی از روزبه معین/قهوه سرد)

☑️⭕️تحلیل و تجویز راهبردی:
سال ها پیش جمله ای شنیدم که همچنان در ذهن من باقی مانده. کسی می گفت پیشرفت دنیا مدیون آدم های غیرمنطقی است. چون آدم های منطقی، آنقدر منطقی هستند که وضعیت موجود را بپذیرند و آن را توجیه کنند. این آدم های غیرمنطقی هستند که می زنند زیر میز و کافه را بهم می ریزند.

و عشق، آدم را غیرمنطقی می کند. عشق است که حد و مرز نمی شناسد. توجیه نمی کند. فقط می خواهد و می جوید. به آب و آتش می زند تا تغییر دهد و چرخ بر هم زند. عشق باعث می شود که آدمی غیرمنطقی شود و انسان را مستعد پیشرفت دنیا می کند. یک مثال را با هم مرور کنیم:
دکتر لعبت گرانپایه یک آدم عاشق غیرمنطقی است: او 54 هزار ویزیت و 3500 جراحی رایگان انجام داده است. او نمی توانست مثل دیگر پزشکان فقط به جیب خود فکر کند و به خریدن ویلا در این سوی و آن سوی مرز بپردازد؟ چرا می توانست اما درون او یک بچه عاشق است که منطق و نظم موجود را زیر سوال می برد.

قرار نیست ما در همه ابعاد غیرمنطقی باشیم. چرا که کسانی که در ابعاد زیادی غیرمتعارف هستند یا غیرمنطقی، توسط جامعه طرد می شوند. اما هر کدام از ما کافی است در یک بعد غیرمنطقی باشیم. در یک بعد دنیا را تغییر دهیم. یکی می تواند کسب وکاری راه بیاندازد که به جای آن که گواهی عدم سوء پیشینه بگیرد اتفاقا فقط کسانی که از زندان آزاد شده اند را استخدام کند. دیگری می تواند به جای انکه کنسرت های مجلل برگزار کند با هدف بازگرداندن شادی در این شرایط دشوار کنسرت خیابانی برگزار کند.
یک بچه عاشق در درون همه ماست، آن را بیابیم و به او اجازه بدهیم دست کم در یک حوزه دیوانگی/عاشقی کند و دنیا را جایی بهتر کند برای زندگی.

مجتبی لشکربلوکی

@maa_niz
@Khanetekanifarhangi
Forwarded from محمد درویش
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🇮🇷: @darvishnameh

🔴 همه در این جنایت شریک بوده‌اند؛ از کرباسچی و الویری تا احمدی‌نژاد و قالیباف!

🔻ببینید و نشر دهید تا باغ‌های باقیمانده محفوظ بمانند:

#نه_به_برج‌باغ
https://goo.gl/wAQSCL
🔻 مرور دلایل تاریخی خشونت علیه زنان

🔺️ در بالای نردبان اجتماعی، دنیا برای مردان است

🎤 گفتگو با فرشاد اسماعیلی

▫️اگر کارگاه یا کارخانه به شکل مشارکتی  یا شورایی و مستقل مدیریت شود و گفتگوی اجتماعی با حضور همه ذینفعان و حتی نهادهای مدنی فعال در حوزه مدیریت شود؛ می‌توان بزه‌دیدگی زنان را در محل کار کاهش داد.

▫️این آزارها فقط در حد آزار جنسی باقی نمی‌ماند و اغلب اوقات منجر به پایان کار یک کارگر زن یا حتی پایان یک حرفه مشخص شود.  خیلی از زن‌ها به خاطر همین موضوع مجبور می‌شوند که به کارهای غیرتخصصی روی بیاورند یا کاری از روی علاقه پیدا نکنند.
@maa_niz
Instagram.com/maa_niiz

منبع: خبرگزاری ایلنا


http://medn.me/rft6jv
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
مستندی کوتاه از زندگی فیلسوف
#مانیز_مردمی_هستیم .
یادش گرامی و راهش پر رهرو باد.
@maa_niz
Instagram.com/maa_niiz
@khanetekanifarhangi
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
وقتی به خودمان بیاییم و ببینیم ما واقعا چگونه مردمی هستیم سختی ها را تاب می آوریم.
باورداشته باشید #مانیز_مردمی_هستیم.🇮🇷
@maa_niz
instagram.com/maa_niiz
@khanetekanifarhangi
Forwarded from محمد درویش
۹ واکنشِ کنشگران و حامیان جامعه مدنی به حمله تروریستی دانالد ترامپ و متحدینش به ایران!

محمد درویش
مدیرعامل حجم (حامیان جامعه مدنی)
۹مهر ۱۳۹۷

🇮🇷: @darvishnameh

🖋اکنون باید چگونه رفتار کنیم؟ دستکم نسل امروز ایران، چنین تورم شتابناکی را به یاد ندارد. حتی در دوره ۸ساله جنگ تحمیلی هم سابقه نداشته که قیمت اجناس مورد نیاز مردم چنین افزایش یافته و از ارزش پول ملی، اینگونه کاسته شود؛ رخدادی که علاوه بر تشدید موج ناامیدی، نگرانی و افسردگی؛ خیلی‌ها را به سوی قفسه‌های فروشگاه‌ها هدایت کرده تا بیش از نیاز خود، کالا #احتکار کنند. اینک وظیفه ما کنشگران جامعه مدنی و به‌ویژه فعالان حوزه محیط‌زیست چیست؟ در ادامه ۹ رفتار، مطالبه و راهکار ارایه می‌شود:

1⃣ مهم‌ترین انتظار و مطالبه ما از حاکمیت و دولت این است که با مردم پیوسته گفتگو کرده، واقعیت را شفاف اعلام و بگویند: طرح و برنامه آنها برای مقابله با گرانی و این #حمله_تروریستی دقیقاً چیست؟ سکوت، مواضع دوپهلو و گریز از گفتگو با رسانه‌ها عدم اعتماد از توانمندی حاکمیت برای مواجهه خردمندانه با تروریست‌های اقتصادی را افزایش می‌دهد.

2⃣ به هیچوجه به انتشار اخبار ناامیدکننده در شبکه‌های اجتماعی اقدام نکرده و درعوض بکوشیم با ارایه مستنداتی از رفتارهای همدلانه و یاری‌های بی‌منت مردم، روحیه جمعی را دربرابر حمله تروریستی اقتصادی دانالدترامپ حفظ کنیم. ما نباید خود اسیر پندارینه #شکنجه_خاموش شویم.

3⃣ دولت برای صرفه‌جویی و حمایت عملی از اقتصاد مقاومتی، از کارمندان خود بخواهد تا آنجا که می‌توانند به جای تردد با خودروهای دولتی و مصرف سوخت، از وسایل حمل و نقل عمومی یا #دوچرخه استفاده کنند.

4⃣ آموزش و پرورش و وزارت علوم با صدور بخشنامه و هماهنگی با پلیس راهور و شهرداری‌ها، دانش‌آموزان، دانشجویان و کادر خود را تشویق به استفاده از دوچرخه کند.

5⃣ رهبران مذهبی جامعه آشکارا مردم را دعوت به #ساده‌زیستی و استفاده از دوچرخه کرده و خود مانند #امام_جمعه_تبریز از اتوبوس شرکت واحد برای تردد استفاده کرده و یا رکاب بزنند.

6⃣ رستوران‌های دولتی، دانشگاه‌ها و مدارس دستکم دو روز در هفته از پخت غذاهای حاوی پروتئین حیوانی خودداری کنند و در عوض با ارایه غذاهای متنوع گیاهی، کشور را مهیای شرایط بحرانی در حوزه کاهش مصرف آب و مدیریت انتشار گازهای گلخانه‌ای کنند.

7⃣ عرضه رایگان کیسه‌های پلاستیکی در فروشگاه‌ها ممنوع اعلام شده و مردم تشویق به استفاده از #کیسه‌های_پارچه‌ای چندبار مصرف شوند.

8⃣ حاکمیت باید از هر نوع رفتاری که تنش‌های امنیتی را افزایش و نشاط را کاهش داده ممانعت کرده، از رسانه ملی بخواهد بر محتوای برنامه‌های شاد خود افزوده؛ اجازه برگزاری کنسرت‌های موسیقی در همه شهرها داده شده و حضور خانواده‌ها در ورزشگاه‌ها توصیه شود.

9⃣ ما باید به تمامیت‌خواهانِ #کاخ_سفید و #تل‌آویو نشان دهیم که شما نمی‌توانید شاهد فروپاشی عزت، اقتدار، شادی و استقلال مردم ایران باشید. ما مقاومت خواهیم کرد و با تبدیل این چالش به فرصتی تاریخی، ضمن حفظ مایملک محیط‌زیستی خود، دوران شکوهمندانه‌تری از سازندگی و همدلی ملی را به نمایش خواهیم نهاد.

🔻این یادداشت امروز - ۹مهر۹۷ - به طور همزمان در صفحه آخر #روزنامه_شرق هم منتشر شده است.🔻

🇮🇷: http://t.me/haajm
‍ نادیه مراد دختر ایزدی یکی از برندگان جایزه صلح نوبل امسال است .
سال ۲۰۱۴ پس از اشغال شنگال، نادیه مراد و بیش از هشت هزار زن و دختر و کودک ایزدی از سوی "جهادیست‌های چهار گوشه جهان" اسیر، و در بازار موصل به عنوان برده و غنیمت جنگی فروخته شدند.
او چگونگی تجاوز، شکنجه و سرانجام گریزش از دست هیولاها را در کتاب خاطراتش"واپسین دختر"، روایت کرده است.
و اما غربیها باید توضیح دهند که چگونه در سال ۲۰۱۲ بیش از بیست هزار جهادی غربی ظرف چند ماه وارد عراق و سوریه شدند و در کنار تندروهای سلفی منطقه با بهره‌گیری از تکنولوژی پیشرفته دست به تجاوز در کوبانی و شنگال و عفرین و رقه و ... زدند. جایزه صلح نوبل در این وضعیت چیزی جز تقلیل فاجعه به "حقوق بشر" نیست. این ​​متن دردآلود سرگذشت اوست که سازمان ملل را به گریه انداخت !
نام‌شان داعش بود، آمده بودند ما را به جهنم ببرند و خودشان سر راه به بهشت بروند!
دعوت‌نامه‌شان در دست چپ‌شان بود و با انگشت شهادتین دست راست، آسمان را نشان می‌دادند!
مادرم برای سکس شرعی بسیار پیر بود و طعم حوریان بهشتی را نمی‌داد، او را کشتند، خواهر کوچکم را همچون بره‌ای تازه نگه داشتند. او باکره بود! همچون مریم، کمی معصوم‌تر، کمی کوردتر، همچون آب زلال!
خواهرم باید زن امیر الاکبر می‌شد!
خدا شاهد بود، ما تفنگ نداشتیم، سرود «خوایه وه‌ته‌ن» می‌خواندیم!
خدا شاهد بود ما گلدان‌ها را آب می‌دادیم، گلها را گل می‌دادیم!
خدا شاهد بود آمدند پدرم را به دو قسمت نامساوی تقسیم کردند؛ سرش را برای وطن جاگذاشتند و بدنش را زیر خاک دفن کردند که نفت شود!
خدا شاهد بود برادر کوچکم را لخت زیر آفتاب نگه داشتند و به او شهادتین یاد می‌دادند؛ باید می‌گفت الله بزرگتر است!
خدا شاهد بود او از فرط عطش و بی‌آبی جان داد!
خدا شاهد بود سیاه بودند، مردانی از سرزمین حجر و آتش و ما زبان‌شان را نمی‌فهمیدیم، اما رفتارشان را...!
مردانی با ریش‌های بلند، مغزهای کوتاه، باورهای سخت! نام‌شان عقرب، ملخ، سوسمار بود! لشکری از لجن و پشم و اعتقاد!
آن‌ها آمدند، آرزوهای من را کشتند، آن‌ها من را غنیمت صدا می‌زدند!
آن زمان دیگر نادیا نبودم، آن روز دختری بودم با روحی زخمی که از نفس‌هایم خون می‌چکید، آن روز هیولای ظریفی بودم که با جهان قطع رابطه کرده بودم، در من انسان مرده بود و لاشه‌ای بودم که حتی مومیایی هزار ساله‌اش ارزش نداشت، آن روز مرگی بودم در روحی!
بعد از آن زنی می‌مرد، زنی حامله می‌شد، زنی خودکشی می‌کرد، زنی خودسوزی... زنی هزار رکعت نماز جبر می‌خواند!
بعد از آن زنانی، از رنج حامله شده بودند، زنانی فقط یک تقویم می‌شناختند: روز اول تجاوز، روزهای بعد از آن عذاب!
بعد از آن، تاریخ به دو دوره تقسیم شد: قبل از فاجعه‌ی سیاه - بعد از فاجعه‌ی سیاه!
بعد از آن زنان فقط یک خیابان را سر راست بلد بودند، خیابان منتهی به بیمارستان بیماران روانی!
بعد از آن زنان فقط یک آواز میخواندند: "ای مرگ کجایی؟ زندگی مرا کشت".
بعد از آن زنان تابوت بودند و کودکان در شکم شان مردگان هزار ساله!
بعد از آن زنان مجسمه ای بودند که وسط شهر برای عبرت تاریخ نصب شده بودند!
آن روز هوا گرم بود، خدا شاهد بود، مردی آمد، من را کشت و باز دعا می خواند تا دوباره زنده شوم
داستان نادیه به قلم دلشاد خضری
@maa_niz
Instagram.com/maa_niiz
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
این یک تست هوشمندی است: اگر تونستید کشنده ترین گزینه را حدس بزنید😎🤔

#مانیز_مردمی_هستیم 🇮🇷
@maa_niz
Instagram.com/maa_niiz

@gharaaresabz
@khanetekanifarhangi
‌فرماندار آمل ومدیر‌کل منابع طبیعی مازندران و رئیس انجمن‌صنفی مرتع‌داران دورهم جمع شدن جلسه بذارن درباره محیط زیست، روی دیوار اتاق، پوست یک بز کوهی برای تزئین قرار گرفته!!!!🙄
@maa_niz
@gharaaresabz