شعرهای مهدی خداپرست
1.42K subscribers
783 photos
64 videos
1 file
244 links
من شاعر سفره‌های بی‌نان هستم
@mrbbn
#مهدی_خداپرست
#رندخراسانی
Download Telegram
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
#شجریان

کسی که عشق شد در سینه‌اش پنهان نمی‌میرد
کسی که ریشه کرده در دل و در جان نمی‌میرد

شبیه یوسف کنعان یقین دارم غریبی که
دلش آزاده باشد گوشه‌ی زندان نمی‌میرد

“شبی با باد می‌گفتم حدیثِ آرزو مندی”
به الطاف خدا مرغ سحر آسان نمی‌میرد

مرا وقتی صدای ربّنایت می‌برد تا عرش
درون خاک هم با این هواداران نمی‌‌میرد

من از هجران سلطان صدای عشق فهمیدم
کسی که مهر آمد هیچ‌وقت آبان نمی‌میرد

تو در خاک خودت حتّی غریبی گرچه می‌دانم
که مانند تو حتّی در غریبستان نمی‌میرد

یکی از درد می‌میرد یکی چون نیست درمانی!
یکی مانند تو با دردِ بی درمان نمی‌میرد

تو و فردوسی و شعر زمستان خوب می‌دانید
عدالت هم نباشد در جهان وجدان نمی‌میرد

#مهدی_خداپرست
#نگارخداپرست
#شجریان‌سلطان‌آواز‌ایران‌
#نامت‌‌همیشه‌جاوید‌می‌ماند

@m_khodaparast1
خدایا جای عقل ای‌کاش میدادی به ما حالی
بجای این همه فقر و فلاکت ، مال و اموالی

اگر که در نیـِستان ما اوکی دادیم گُه خوردیم
به ماها وعده ی آدم شدن دادی نه حمالّی؟

چرا حاضر شدی بین جماعت فرق بگذاری؟
یکی قشر مرفّه آن یکی جیبی پُر از خالی!

یکی مثل جنیفر قوس اندامش جهانی شد
یکی نه گونه‌‌ی خوش ماچی و نه باسنِ مالی

یکی دیگر شکیرا تیکّه ای که شوهرش پیکّه
یکی هم بدقواره زشت هیکل چهره باقالی

یکی هم نطفه اش را بسته ای در ناف آرامش
یکی خواهر میانه ، زیر ناف نفتِ جنجالی

یکی که کشورش با لاسوِگاس و ولزْ می‌لاسد
یکی هم کشورش می‌لیسد از مالدیو و سومالی

یکی صد خانه در هر خانه صد دالان و صد دلبر
یکی با زید پیرش در کفِ یک خانه‌ی خالی

یکی غار علیصدر است نیشش بس که می‌خندد
یکی می نالد از بخت بد و از شور اقبالی

یکی تاج سر خلق است در حالی که بد خُلق است
یکی هم تو سری خور ، له شده پاخور تر از قالی

یکی از دست مسئولین خود در اوج خوشبختی
یکی مشمول مسئولینِ مشغولِ به تُف مالی

چه پارادوکس سنگینی! ‌ تصوّر کن که در یک جا
نشسته محتسب ، داروغه ، ساقی، شیخ با والی

خدا از حال ما جویا شوی! با طعنه می‌گوییم؛
خدا را شکر ما خوبیم ! ضمنا جایتان خالی

اگر جای خدا بودم یقیناً خلق می‌کردم
جهانی را مفرّح تر ولو کوتاه و اجمالی

دلیل این مصائب هست آن گازی که حوّا زد
بجای گردن آدم به سیب نارس و کالی

#مهدی_خداپرست
#طنزتلخ

@m_khodapaast1
شاعر بس است شعر تو دیوان نمی‌شود
این شعرها برای کسی نان نمی‌شود

این خاک زخم خورده به جایی رسیده که
با طنزهای تلخ تو درمان نمی‌شود

گیرم هزار طعنه نوشتی ولی چه سود
هر بی مرام صاحب وجدان نمی‌شود

یاسین نخوان به گوش مدیرانِ در رفاه
این ها برای عائله تُنبان نمی‌شود

مادام که وزیر سبکبار ساحل است
دلواپسِ غریقِ به طوفان نمی‌شود

ای شیخ بین حرف و عمل چون تفاوت است
دیگر کسی به وعده مسلمان نمی‌شود

از آدم گرسنه مسلمان شدن نخواه
تاریخ شاهد است به قرآن نمی‌شود

یوسف اگر که دغدغه اش اقتصاد بود
فهمید بَرده صاحب ایمان نمی‌شود

فهمیده بود تا نکُشد جهل و فقر را
هرگز حریف معبدِ دزدان نمی‌شود

دل‌خوش مکن که کشور ما زیر و‌ رو شود
هر مدّعی که یوسف کنعان نمی‌شود

طوری که باد می‌وزد و شاخه می‌تِکد
ایرانِ خاک بر سرت ایران نمی‌شود!

شاعر بس است حال مخاطب بهم نریز
دردش گمان نکن که دوچندان نمی‌شود!

وقتی به جرم گفتن حق طرد می‌شوی
شاعر به هر که مثل تو عنوان نمی‌شود

با این ربان سرخ همیشه گرسنه‌ای
این شعرها برای کسی نان نمی‌شود

#مهدی_خداپرست
#غزل_اجتماعی

@m_khodaparast1
شاید که اگر ، دید روانی بشود
یا دِق کند از بس عصبانی بشود
آتش بکشد کتاب خود را گینِس
این عکس اگر شبی جهانی بشود

#مهدی_خداپرست
#طنزپرداز
#رندخراسانی

@m_khodaparast1
از عمر خودت که چند ساله‌ست بگو
از شغل شریفت که نخاله‌ست بگو
بابا همه فن حریف ! یک آمار از
تعداد سری که در زباله است بگو

#مهدی_خداپرست
#طنزپرداز
#رندخراسانی

@m_khodaparast1
نعمت روی زمین قسمت مسئولین است
قسمت نکبت ما نعمت مسئولین است

ای که گفتی که وفادار تر از سگ‌ها نیست
هست ! آن میز که در خدمت مسئولین است

جنگ با فقر هدف بود ولی حیف نشد
این مهم نیست! مهم نیّت مسئولین است

آن قدَر شیفته‌ی خدمت خلقند که بنز
لُنگ انداخته ی سبقت مسئولین است

اختلاس از نظر معنیِ فرهنگ معین
به لحاظ لُغوی سرقت مسئولین است

راستی نامزد خانه‌ی ملّت چندی‌ست
صیغه‌ی دائمیِ دولت مسئولین است

ما به یارانه‌ی این قوم آلِرژی داریم
بس که روی سرمان منّت مسئولین است

خاوری را که گرفتند گمان می‌کردیم
مایه‌ی تجربه و عبرت مسئولین است

بعد دیدیم که نه! خاوری استارت زده
ابن رِوالی ست که در سنّت مسئولین است

آن قدَر پاره شده شرم و حیای ما که
تور ما پاره تر از عصمت مسئولین است

آن جماعت که همه پست کلیدی دارند
علّتش در گروِ وصلت مسئولین است

این که دزدند همه شامل مسئولین نیست
واژه ی دزد ، بلانسبت مسئولین است

حضرت نوح دو شب پیش به خوابم آمد
گفت کف کردنم از قدمت مسئولین است

نیوتن گفت که قانون انرژی یعنی
جابجا گشتنِ در کسوت مسئولین است

فقر ما تا همه جا رفته و تنها جایی
که نرفته‌ست فقط در کَتِ مسئولین است

ما که دادیم ، بماند که جوانی یا خون
نوبتی باشد اگر نوبت مسئولین است

هر کسی رفته اِوین خوب خبر دارد که
بهترین جای اِوین قسمت مسئولین است

#مهدی_خداپرست
#طنز_تلخ

توارد این شعر با شعر دوست خوبم مسلم حسنشاهی بدلیل عدم آگاهی من از اثر ایشون بوده

آرزوی همگان رویت مسئولین است
نان ما در گرو همت مسئولین است
#مسلم_حسنشاهی_راویز

@m_khodaparast1
از فقر کجا فرار باید بکنیم؟
تا کی پی نان هوار باید بکنیم؟
نان و‌ پدرم نیمه‌ی شب می‌آیند
تا آخر شب چکار باید بکنیم!؟

#مهدی_خداپرست

@m_khodaparast1

صفحه اینستاگرام که دیگه نگم براتون🙏🏻
آدرس 👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻

https://instagram.com/mehdikhodaparast_poet?igshid=yu2c0bwmpt5c
وقتی که فکر و ذکر شما جز نهار نیست
وقتی که در وجود شما اقتدار نیست

با این وجود چون کَک تان هم نمی‌گزد
یا هم اگر گزید شما را بخار نیست

آخر چگونه لم به شما ها دهیم ما؟
وقتی که وعدهای شما جز شعار نیست!

وقتی که هر کسی به شما می‌خورد گره
در زیر خط قرمز فقر و فشار نیست

وقتی که حال و هول شما جای دیگریست
اینجا به غیر مُهـر جبین افتخار نیست

دل را چگونه خوش کنم این نیز بگذرد
این عمر ماست می‌گذرد! این قطار نیست

وقتی که اختلاس جهان جابجا شده
وقتی که هر که بُرْد سرش روی دار نیست

چون صفرهای مبلغ دزدی زیاد شد
امّا برای مثل شما ننگ و عار نیست

با خاوری شروع و به فولاد هم رسید
این حجمِ اختلاس کمی گریه دار نیست؟

وقتی که زورمان به شما ها نمی‌رسد
وقتی گرسنه ایم ولی جای کار نیست

تا بوق سگ که می‌دود از صبحدم ، پدر
یک شب ندیده ایم پدر شرمسار نیست

از وعده های پوچ شما هنگ می‌کنیم
آیا دروغ های شما شاخدار نیست!!؟

وقتی به خلق حقّ اقامت نمی‌دهند
وقتی که این خراب شده ماندگار نیست

وقتی که پاسپورت و گذرنامه های ما
دارای اعتبار به جز این حصار نیست

حتی برای گردش و تفریح در جهان
بحث سیاحت است و قرار فرار نیست

“از ما گذشت خوب و بد امّا تو روزگار
فکری به حال خود بکن این روزگار نیست

هر چند خسته ایم به معنای واقعی
هر چند جای شکوه ز پروردگار نیست

یا مثل کولبر شدم آب از سرم گذشت
یا یک زباله گرد که امّید وار نیست

دیگر بس است و مهلت درمان و چاره نیست
هرچند از شما که دگر انتظار نیست

“از ما گذشت خوب و بد” امّا شنیده ام
دوران هیچ سلطنتی پایدار نیست..!

#مهدی_خداپرست

‌پی‌نوشت:

“از ما گذشت خوب و‌بد اما تو‌ روزگار
فکری به حال خویش کن این انتظار نیست”
عماد خراسانی

“غیر از هنر که تاج سر آفرینش است
دوران هیچ سلطنتی پایدار نیست”

#مهدی_خداپرست

@m_khodaparast1
مثل مسئولین که گاهی فازشان معلوم نیست
یا شبیه مرگ که هنگام آن معلوم نیست

کاش اجل می‌گفت مثل بچّه‌ی آدم به ما
پیر می‌میریم یا در زایمان معلوم نیست

عمق ابهامات ما مانند عمر جنّتی ست
یعنی اوّل خلق شد او یا جهان؟ معلوم نیست

یا بعنوان مثال آیا پدر در سفره‌اش
می‌برد امشب خجالت یا که نان؟ معلوم نیست

عده‌ای مسئول که مانند هنده‌و‌انه اند
تلخ یا شیرینشان در این میان معلوم نیست
گاه زاهد می‌رود بعد از نمازش میکده
اهل تقوایند یا هم استکان معلوم نیست

حکمت این که اقامتگاه آقازاده را
مرگ می‌گوید پدر به آن مکان معلوم نیست

از زمان اختلاس خاوریِ چفیه پوش
فرق ببنِ گرگ گلّه با شبان معلوم نیست

می‌رود مأموریت مسئول امّا این که هست
عازم تایلند یا هم جمکران معلوم نیست

یک پسر دیدم جنیفِر مثل او خوشگل نبود
فرق دختر با پسرهای جوان معلوم نیست

بی تعارف ای عزیزان وضع خر تو خر شده
مثل خودرو که چرا هی شد گران معلوم نیست

این که بابای شروری بچه اش آقا ولی
هست فاصل بچه اش مادر فلان معلوم نیست

بُرده ما ها را خدا از روز خلقت زیرِ تست
حکمتِ این حجم تِست و امتحان معلوم نیست

تازگی فاز و نولم روشن نشد با فازمتر
شعرهایم طنز یا تلخند یا هم توأمان معلوم نیست

#مهدی_خداپرست

@m_khodaparast1
اخیرا با نگاه ساق پا تحریک میگردم
چه خانوم یا چه آقا بی هوا تحریک می‌گردم

به دریا می‌روم غش می‌کنم با دیدن بعضی
به صحرا با دو تا زلف رها تحریک می‌گردم

و جالب‌ اینکه وقتی تار موی خانومی پیداست
چه مِش باشد چه هایلایت و طلا تحریک می‌گردم

پریشب پیش دکتر یک مثال عینی آوردم
که من با لحن منشیّ شما تحریک می‌گردم

تصور کن که در مترو زنی خالی شود جایش
همین که می‌نشینم با دما تحریک می‌گردم

دم بازارچه یک زن صدا زد خواهر خود را
نمی‌دانست حتّی با صدا تحریک می‌گردم

زنی با مانتوی باز از کنارم رد شد و گفتم
ببند این دکمه‌ی وامانده را تحریک میگردم

“من از عقرب نمی‌ترسم” ولی از داف می‌ترسم
نپرسید از چه بابت یا چرا ؟ تحریک می‌گردم

چه ها کردند با من صنف جرّاحان زیبایی
منی که با دو ابروی دوتا تحریک می‌گردم

خدایا حسّ بویایی بگیر از من که با بوی
شدید اودکلُن ها جابجا تحریک می‌گردم

من از این که بگیرم دست نامحرم گریزانم
که شاید بعدِ دستش داد پا تحریک می‌گردم

شبیه برج میلادم که جنب تونل افتاده
و با هر طعمه چون مار بوآ تحریک می‌گردم

نمی‌گیرد دعاهایم خدا را شکر خب بهتر!
پس از تشخیصِ سوراخ دعا تحریک می‌کردم

#مهدی_خداپرست

@m_khodaparast1
شمایی که گرفتی از خلایق نان و برکت را
الهی سر کِشی السّاعه تا ته ریق رحمت را

چهل سال است عمر من ندیدم در شما هرگز
به قدر ارزنی اندیشه یا یک جو مروّت را

خودت وودکای بلغاری زدی توی رگت اما
بجایش ریختی در شیشه‌ی آن خون ملّت را

کنار ما دم از دین می‌زنی و خارج از کشور
مهیّا کرده نکبت زاده هایت عیش و عشرت را

تو که گفتی حقوق اندکی با خون دل داری
به خون خلق می‌مالی چرا پول حلالت را؟

پدر هر شب خجالت دارد از فرزند! می‌فهمی؟
یقین دارم نمی‌فهمی تو معنای خجالت را

تو آن بُزمجّه ای هستی که قدر بُز نمی‌فهمی
چگونه داده‌ای جا در خود این حدّ از جهالت را

زبانت از گلیمت می‌رود بالا چو خطّ فقر
نکن هی جابجا با ارز این وامانده‌ی خط را

زنان سرزمین ناموس من هستند ای مسئول
نخوردی تا که کف گُرگی نگهدارید حُرمت را

زنان کشورم ناموس مردانی ست با غیرت
نخوان این قدر دیگر آیه های یأس شهوت را

چرا برجام نافرجام شد را من نفهمیدم
گمانم دشمنِ فهمیده اُسکُل کرده دولت را

ندیدیم از شما ها خیر از بس که فقط دادید
به چین و روسیه پا و به ماها قول جنّت را

تو هم ای شیخ بس کن حوری نسیه نمی‌خواهم
نمی‌بینی در این دنیا فراوانی نعمت را؟

شده تاریک از بس روزگار اصلا نده وعده
به ما کاخ سفید و قیمه ی نذریّ حضرت را

به ما از جیب ما یارانه می‌بخشید! اوه مای گاد
نوشت ابلیس با این حربه استعفای خدمت را

دو قطب خودروسازی دائما تابوت می‌سازند
بشوید مُرده شوری کاش هر دو غول صنعت را

من از رقص جوانی قبل مرگش خوب دانستم
برای مرگ ، رقصِ برگ در پاییز علّت را

خدا عقلی دهد ایکاش به کابینه‌ی دولت
خدا ‌‌پولی دهد تا من بریزم قرض ملّت را

#مهدی_خداپرست
#طنزتلخ

@m_khodaparast1
پدر طوری زمین خورده که از جا برنمی‌خیزد
زمان جنگ مین خورده ست و از پا برنمی‌خیزد

کنارِ چرخ خیاطی نشسته آن قدَر مادر
که گاهی هی تقلّا کرده امّا برنمی‌خیزد

زباله گردِ پیری نیز در پس‌مانده‌ی اشراف
به قدری قامتش از فقر شد تا ، برنمی‌خیزد

فرار مغز ها خاک وطن را مرگ مغزی کرد
که با هر دستگاهی هم از اغما برنمی‌خیزد

دلم خوش بود یک دولت به فکر ملّتی هستند
بخار از کِتری آری و از این‌ها برنمی‌خیزد

‌اگر شال زنی افتاد فتوا داد امّا چون
گرانی شد، صدای حاجی آقا برنمی‌خیزد

خدایا آه مظلومان کجا گیرا ست وقتی که
صدای آهِ مادر مُرده حتّی برنمی‌خیزد

به افسر های بی احساستان حتما بیاموزید
زنی که از نظامی خورده تیپا ، برنمی‌خیزد

الو ! مادر ! سلام، احوالتان؟ مشکی به تن کن که
پس از یک اتفاق ساده #مهسا برنمی‌خیزد..!

#مهدی_خداپرست
#مهسا_امینی

@m_khodaparast1

صفحه اینستاگرام که دیگه نگم براتون🙏🏻
آدرس 👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻

https://instagram.com/mehdikhodaparast_poet?igshid=yu2c0bwmpt5c
یک عمر اگر با غم نان ساخته‌ایم
خود را به حصارِ خویش انداخته‌ایم
خیّام سلامتیّ ما می نخوری
ما تافته‌‌ی جدایِ از بافته‌ایم

#مهدی_خداپرست
#بزرگداشت_خیام

@m.khodaparast1
هر کسی از زندگی یک جور لذّت می‌برد
یک نفر از سرکه‌ی انگور لذّت می‌برد

البته عکسِ کسی که دائما الخمْر است باز
یک نفر از منقل و وافور لذّت می‌برد

یک نفر جِر خورده از یک نقطه باچوب عصا
از عصا هر کس که باشد کور لذّت می‌برد

هر چه شیخ شهر ما ساز مخالف می‌زند
ملّت از تار و دف و سنتور لذّت می‌برد

یک نفر به والدینش صبح و شب سر می‌زند
طفلک آقازاده که از دور لذّت می‌برد

یک نفر مثل حمیرا عشق او دریا کنار
ناطقی داریم که از نور لذّت می‌برد

بر خلاف شاعران که عاشق آرامشند
یک ستمگر دائماً از زور لذّت می برد

هست مسئولی که از فعل پلید اختلاس
وقت وقتش مثل سگ ناجور لذّت می‌برد

جنّتی به فکر چشم انداز چندین ساله است
یک نفر هم مثل من از گور لذّت می‌برد

#مهدی_خداپرست
#طنز_تلخ

@m_khodaparast1
▫️▫️▫️


خدا کند که ببینی چگونه بعد از تو
شکسته داغ تو ای دوست استخوان مرا

شاعر : #مهدی_خداپرست
طرحی از : #شقایق_بنی_اسدی

m_khodaparast1
از شأن و شئون خود خجالت بکشید
از پوزوسیون خود خجالت بکشید
وقتی علـَم حسین در دست شماست
از شمر درون خود خجالت بکشید

#مهدی_خداپرست

@m_khodaparast1
یک فعل حرام و بی‌ضرورت شده است
پاداش زنان زشت صورت شده است
دعوای دو باجناق طی شد! صد شُکر
بعد از عمری رفع کدورت شده است

#مهدی_خداپرست
#طنزپرداز
#رندخراسانی
#باجناق

@m_khodaparast1
مثلِ یک تپّه نمک بود شکر داشت ولی
طنزپرداز که احوال پکر داشت ولی

پارادوکس پسر نوح و پدر را رد کرد
پدر فاضل او بچّه‌ی شر داشت ولی

نقد می‌کرد به دولت به گرانی به دلار
کلّه خر! سرخ زبان بود جگر داشت ولی

“در نظربازی او بی خبران حیرانند”
و به هر خر که بگویید نظر داشت ولی

در نظر بازی او سوتفاهم نشود
دوست دختر ابدا! دوست پسر داشت ولی

بی‌خبر از همه بود و به کسی کار نداشت
از طلاق زن همسایه خبر داشت ولی

بین جمع شعرا داشت مخاطب امّا
بد چقِر بود! رقیبانِ قدر داشت ولی

راضی از دست و زبانش همگی غیر از شیخ
که دو بُطریّ پُر از خون جگر داشت ولی

چهار فرزند به او داد خدا انگاری
کمرِ رگ به رگش شاه فنر داشت ولی

طنز از منظر او دشمن دولت ها بود
کم ثمر بود مهم نیست اثر داشت ولی

گاه می‌کرد در اشعار ، مراعاتِ وزیر
گفته بودم که جگر داشت، خطر داشت ولی

از خودش نیز رکب خورد بعنوان مثال
مثل نوشابه‌ی سردی که ضرر داشت ولی

در قمارش به خدا باخت که در تَه دستش
این پُکِربازِ پدرسوخته سر داشت ولی

جنّتی وار که از عمر به وجد آمده بود
رفت دیدار اجل ، میل سفر داشت ولی

#مهدی_خداپرست
#وصیتنامه۴۳

@m_khodaparast1
هم مثل دو تا شریک ، شک هم دارند
دستانِ همیشه بی نمک هم دارند
یک خصلت باجناق ها غیر از این
این است که زخم مشترک هم دارند

#مهدی_خداپرست
#طنزپرداز
#رندخراسانی

@m_khodaparast1