معرفی عارفان
1.26K subscribers
34.2K photos
12.3K videos
3.22K files
2.77K links
چه گفتم در وفا افزا جفا و جور افزودی
جفا کن جور کن جانا،غلط گفتم خطا کردم

فیض
Download Telegram
از دست غمٖ تو، ای بت حور لقا

نه پای ز سر دانم و نه، سر از پا

گفتم دل و دین ببازم، از غم برهم

این هر دو بباختیم و غم ماند به جا

#شیخ_بهایی
#سوم_اردیبهشت_روز_بزرگداشت_شیخ_بهایی
در ربیع الابرار آمده است که: ابلیس گفت: خداوندا، بندگان تو، ترا دوست همی دارند و عصیانیت همی کنند. اما مرا دشمن همی دارند ولی اطاعتم همی کنند.
جوابش آمد که: ما اطاعت ایشان از تو را به دشمنیشان با تو بخشیدیم. و هر چند که با همه ی عشق اطاعتمان نکنند، ایمانشان را پذیرفتیم.

#شیخ_بهایی
#بزرگداشت
#روز_معمار
یارب، تو مرا مژده‌ی وصلی برسان
برهانم از این نوع و به اصلی برسان

تا چند از این فصل مکرر دیدن
بیرون ز چهار فصل، فصلی برسان!


#شیخ_بهایی
ای برده به چین زلف، تاب دل من
وی کشته به سحر غمزه، خواب دل من

در خواب، مده رهم به خاطر که مباد
بیدار شوی ز اضطراب دل من

#شیخ_بهایی
بر درگه دوست، هر که صادق برود
تا حشر ز خاطرش علائق برود

صد ساله نماز عابد صومعه‌دار
قربان سر نیاز عاشق برود

#شیخ_بهایی
ای نسیم صبح، خوشبو می‌رسی
از کدامین منزل و کو می‌رسی؟

#شیخ_بهایی
حکیمان گفته اند که عشق
اشتیاقی است که پروردگار
به موجودات زنده می بخشد
تا با آن ممکن سازد
آنچه را که برای دیگران ناممکن است.

#شیخ_بهایی
کانال تلگرامیsmsu43@
شهرام ناظری - تمنای وصال
استاد شهرام‌ناظری

        تمنای وصال

تا کی به تمنای وصال تو یگانه
اشکم شود از هر مژه چون سیل روانه

گه معتکف دیرم و گه ساکن مسجد
یعنی که تو را می‌طلبم خانه به خانه

حاجی به ره کعبه و من طالب دیدار
او خانه همی جوید و من صاحب خانه

مقصود من از کعبه و بتخانه تویی تو
مقصود تویی کعبه و بتخانه بهانه

هر در که زنم صاحب آن خانه تویی تو
هر جا که روم پرتو کاشانه تویی تو

هر کس به زبانی صفت حمد تو گوید
بلبل به غزلخوانی و قمری به ترانه

ای تیر غمت را دل عشاق نشانه
جمعی به تو مشغول و تو غایب ز میانه

شعری زیبا از #شیخ_بهایی
بی‌وفا نگار من
می‌کند به کار من
خنده‌های زیر لب،
عشوه‌های پنهانی

دین و دل به یک دیدن
باختیم و خرسندیم
در قمارِ عشق ای دل
کی بود پشیمانی؟

#شیخ_بهایی
دلی سوخته را گر زکرَم شاد کنی
به زصد مسجد ویرانه که آباد کنی
#شیخ _بهایی
عیدِ هرکس را ز یار ِخویش، چشمِ عیدی است
چشم‌ها پر اشکِ حسرت،
دل پُر از نومیدی است ...


#شیخ_بهایی
📘 کشکول
مـا با می و میـنا، سر تقـوی داریـم
دنـیا طلـبیـم و مـیل عقـبی داریـم

کی دنیی ودین به یکدگر جمع شوند
این است که نه دین و نه دنیا داریم



#شیخ_بهایی
مـا با می و میـنا، سر تقـوی داریـم
دنـیا طلـبیـم و مـیل عقـبی داریـم

کی دنیی ودین به یکدگر جمع شوند
این است که نه دین و نه دنیا داریم



#شیخ_بهایی
یارب، تو مرا مژده‌ی وصلی برسان
برهانم از این نوع و به اصلی برسان

تا چند از این فصل مکرر دیدن
بیرون ز چهار فصل، فصلی برسان!


#شیخ_بهایی
یارب، تو مرا مژده‌ی وصلی برسان
برهانم از این نوع و به اصلی برسان

تا چند از این فصل مکرر دیدن
بیرون ز چهار فصل، فصلی برسان!

#شیخ_بهایی
غمهای جهان در دل پر غم داریم
وز بحر الم، دیدهٔ پر نم داریم

پس حوصلهٔ تمام عالم باید
ما را که غم تمام عالم داریم

#شیخ_بهایی
مستان که گام در حرم کبریا نهند
یک جام وصل را دو جهان در بها دهند
سنگی که سجده‌گاه نماز ریای ماست
ترسم که در ترازوی اعمال ما نهند

#شیخ_بهایی
ای عقل خجل ز جهل و نادانی ما
درهم شده خلقی، ز پریشانی ما
بت در بغل و به سجده پیشانی ما
کافر زده خنده بر مسلمانی ما...



#شیخ_بهایی
ساقیا! بده جامی، زان شراب روحانی
تا دمی برآسایم زین حجاب جسمانی

بهر امتحان ای دوست، گر طلب کنی جان را
آنچنان برافشانم، کز طلب خجل مانی

بی‌وفا نگار من، می‌کند به کار من
خنده‌های زیر لب، عشوه‌های پنهانی

دین و دل به یک دیدن، باختیم و خرسندیم
در قمار عشق ای دل، کی بود پشیمانی؟

ما ز دوست غیر از دوست، مقصدی نمی‌خواهیم
حور و جنت ای زاهد! بر تو باد ارزانی

رسم و عادت رندیست، از رسوم بگذشتن
آستین این ژنده، می‌کند گریبانی

زاهدی به میخانه، سرخ روز می‌دیدم
گفتمش: مبارک باد بر تو این مسلمانی

زلف و کاکل او را چون به یاد می‌آرم
می‌نهم پریشانی بر سر پریشانی

خانهٔ دل ما را از کرم، عمارت کن!
پیش از آنکه این خانه رو نهد به ویرانی

ما سیه گلیمان را جز بلا نمی‌شاید
بر دل بهائی نه هر بلا که بتوانی

#شیخ_بهایی
بر درگه دوست، هر که صادق برود
تا حشر ز خاطرش علائق برود

صد ساله نماز عابد صومعه‌دار
قربان سر نیاز عاشق برود

#شیخ_بهایی