معرفی عارفان
1.25K subscribers
34.1K photos
12.3K videos
3.22K files
2.77K links
چه گفتم در وفا افزا جفا و جور افزودی
جفا کن جور کن جانا،غلط گفتم خطا کردم

فیض
Download Telegram
ای روی تو کعبهٔ دل و قبلهٔ جان
چون شمع ز غم سوختم ای شعلهٔ جان

بردار حجاب و رخ به عاشق بنمای
تا چاک زند به دست خود خرقهٔ جان

#رباعی_مولانا
- رباعی شمارهٔ ۱۴۱۰
ای زخم زننده بر رباب دل من
بشنو تو از ناله جواب دل من

در هر ویران دفینه گنج دگر است
عشق است دفینه در خراب دل من

#رباعی_مولانا
- رباعی شمارهٔ ۱۴۱۲
ای لعل لبت معدن شکر چیدن
وز چشم تو نور نامصور دیدن

مه گردانست و برک که گردانست
فرقست بسی میان هر گردیدن

#رباعی_مولانا
- رباعی شمارهٔ ۱۴۲۲
ای مونس روزگار چونی بی من
ای همدم غمگسار چونی بی من

من با رخ چون خزان خرابم بی‌تو
تو با رخ چون بهار چونی بی من

#رباعی_مولانا
- رباعی شمارهٔ ۱۴۲۶
ای نالهٔ عشق تو رباب دل من
ای ناله شده همه جواب دل من

آن دولت معمور که می‌پرسیدی
یا بی‌تو و لیک در خراب دل من

#رباعی_مولانا
- رباعی شمارهٔ ۱۴۲۷
این بنده مراعات نداند کردن
زیرا که به گل رفته فرو تا گردن

این مستی ما چو مستی مستان نیست
پیداست حد مستی افیون خوردن

#رباعی_مولانا
- رباعی شمارهٔ ۱۴۲۸
با دل گفتم عشق تو آغاز مکن
بازم در صد محنت و غم باز مکن

دل تیره‌گیی کرد و بگفت ای سره مرد
معشوق شگرفست برو ناز مکن

#مولانا
- رباعی شمارهٔ ۱۴۳۴
کو هم‌نفَسۍ که بوۍ درد آید از او
صد پاره دلۍ که آه ِ ســرد آید از او

مۍسوزم ولب نمۍ‌گشایم که مباد
آهۍ کشم و دلۍ به درد آیــد از او

#رهی_معیری
بیدل من و بیدل تو و بیدل تو و من
سرمست همی شدیم روزی به چمن

عمریست که من در آرزوی آنم
کان عهد به یادآوری ای عهد شکن

#رباعی_مولانا
- رباعی شمارهٔ ۱۴۳۶
بیدل من و بیدل تو و بیدل تو و من
سرمست همی شدیم روزی به چمن

عمریست که من در آرزوی آنم
کان عهد به یادآوری ای عهد شکن

#رباعی_مولانا
- رباعی شمارهٔ ۱۴۳۶
عشق انسان به خدا, لامحاله باید از رهگذر عشق انسان به مظاهر جمال (از جمله انسانهای دیگر) واقعیت پیدا کند. پس اگر معشوق ما , نام و نشان معین و قالب و هیکل بشری دارد اما به حقیقت وقتی حجاب برافتد معشوق حقیقی خداست.



ابن عربی
دنیا_حبیب
@man_s_hastam


🎵دن
یا


#حبیب


    
بدل درد غمت باقی هنوزم
کسی واقف نبو از درد و سوزم

نبو یک بلبل سوته به گلشن
به سوز مو نبو کافر به روزم

#باباطاهر
- دوبیتی شمارهٔ ۱۳۰
گر پرتوی فتد ز ضمیرش به اُمّهات
اسرارِ غیب کشف کند نطفه در شکم

بازآورند دانه به خرمن سپاهِ مور
چون عدلِ او لوایِ علامت کند عَلَم

تا عقل پی بَرَد به زمانِ کمالِ او
اندیشه اعتبار کند در زمان، قِدَم

بر آب اگر ز آتشِ مهرت وزد نسیم
مِن‌بعد شخصِ خاک نیابد ز آب نم

ای وای! نامه‌یِ سیهِ ما، اگر به حشر
عفوِ تو بر صحیفه‌یِ نسیان نهد رَقَم

حاشا که بارِ معصیتش پشت خم کند
هر قامتی که شد ز پیِ طاعتِ تو خَم

#قیدی_شیرازی
روی و مویِ تو نامه‌یِ خوبی‌ست
چه بوَد نامه جز سپید و سیاه

به لب و چشم، راحتیّ و بلا
به رخ و زلف، توبه‌ایّ و گناه

دستِ ظالم ز سیم کوته بِه
ای به رخ سیم! زلف کن کوتاه

#مجدالدین_ابواسحاق_کسایی
زندگی یعنی همواره روان و در حرکت‌ بودن ...

برو تا به دوردست‌ترین ستاره‌ها برسی ! ... از سفر لذت ببر ... در مورد رسیدن به مقصد زیاد نگران نباش ... مقصد فقط بهانه‌ای است برای اینکه به سفر ادامه دهی ... "در حقیقت زندگی هیچ هدف و مقصدی ندارد" ... زندگی یک سفر است. سفری به سوی هیچ چیز. سفری به ناکجا آباد. یک سفر محض ... آگاه شدن تو از این موضوع ، رها و سبکبارت می‌سازد ... تمام دلتنگی‌ها و دلواپسی‌ها تو را ترک می‌کنند ... تمام نگرانی‌ها ناپدید می‌شوند ، تبخیر می‌شوند زیرا آنگاه که : "هدفی وجود نداشته باشد ، شکستی نیز وجود نخواهد داشت ... شکست یک توهم است زیرا ما هدفی را باور داریم" ... من هرگز احساس ناکامی نمی‌کنم زیرا هیچ توقعی ندارم ... اگر اتفاقی بیفتد چه خوب ! ... اگر هیچ اتفاقی نیفتد ، چه بهتر ! ... در هر دو صورت نیکوست ...

اشو
کدامین آتشین سیما
                  به این ویرانه می‌آید



که از دیوار و در
          بوی پر پروانه می‌آید ...✰‌


صائب_تبریزی
" هان کدام است آن عذاب ای معتمد
  در قفس بودن به غیر جنس خَود
  زین بدن اندر عذابی ای بشر
  مرغ روحت بسته با جنسی دگر

#مثنوی_مولانا

عذاب چیست؟ اینکه مجبور باشی
  همنشینیِ طبعی متفاوت را تحمل
  کنی.
  خواسته های تن عذابت می دهد. چون
  روحت از جنسی دیگر است.
چاره‌ها رفت زِ دستِ دلِ بیچاره ی من
تو بیا چاره ی  من شو که تویی چاره ی من


#فیض_کاشانی