معرفی عارفان
1.25K subscribers
34.2K photos
12.3K videos
3.22K files
2.77K links
چه گفتم در وفا افزا جفا و جور افزودی
جفا کن جور کن جانا،غلط گفتم خطا کردم

فیض
Download Telegram
در کنار آنهایی باش که نور می‌آورند و
جادو می‌کنند، آنها که با چوب جادویی
کلام، گفتار، نگاه، رفتار و منشِ ویژه
خودشان، تو و جهان را متحول می‌کنند
و همه بازی‌ها را به هم می‌زنند ...
کسانی که قصه‌های زیبا می‌گویند و تو را به چالش می‌کشند و تغییرت می‌دهند،
کسانی که به تو اجازه نمی‌دهند که خودت را دستِ‌کم بگیری و افق زندگی‌ات را کوچک بپنداری،
این جادوگران با قلب‌های تپنده و پر شور،
قبیله اصلی تو هستند و باید کنارشان بمانی ...

🌺🌺🌺

یارمهربانم
درود
بامداد آدینه ات نیکو

🌺🌺🌺

صبح یعنی یک سبد لبخند
یک بغل شادی
یک دنیا عشق و خندیدن
از اعماق وجود
به شکرانه داشتن نفسی دوباره
روزت پُر از شـادی

🌺🌺🌺

شاد باشی
در دشت صبحگاهی پندارت
از جاده ای که در نفس مه نهفته است
چون عاشقان عهد کهن
با اسب بور خسته می آیم من
در بامدادهای بخار آلود
در عصر های
خلوت بارانی
پا تا به سر دو چشم درشت و سیاه
تو گوش با طنین سم مرکب منی
من چون عاشقان عهد کهن
با اسب پای پنجره می مانم
بر پنجره های نرم تو لب می نهم به شوق
و آنگاه
همراه با تپیدن قلب نجیب تو
از جاده های در دل مه پنهان
می رانم
یک شب
خشمی سیه ز حوصله ها می برد شکیب
خشم برادرانت شاید
و آنگاه در سکوت مه آلود گرد شهر
برقی و ... ناله یی
یک بامداد سرد و بخار آلود
آن دم که پشت پنجره با چشم پر سرشک
دشت بزرگ خالی را می پایی
با زین و برگ کج شده اسب نجیب من
با شیهه یی که ناله ی من در
طنین اوست
تا آشیان چشم تو می آید
ز اندوه مرگ تلخ من آشفته یال و دم
گردن به میل پنجره می ساید

#منوچهر_آتشی
#یک_روز
#دیدار_در_فلق
Didar
Shahab Mozaffari

دیدار
شهاب مظفری


شهاب مظفّر
ی (زادهٔ ۷ اردیبهشت ۱۳۶۳) خواننده، ترانه‌سرا و آهنگساز موسیقی پاپ ایرانی است.
ای ردا!
از دوش من بردار دست التفات

کرده ام وقف سبوی می پرستان
دوش را..!!

#صائب_تبریزی
"شه یکی جان است و لشگر پر از او
  روح چون آب است و این اجسام جو

  آب روح شاه اگر شیرین بود
  جمله جوها پر ز آبِ خوش شود"

#مثنوی_مولانادفترپنجم


یک لشگر به انگیزه و روحیه ای که
فرماندهِ آن ایجاد می کند, می جنگد.
جسم آدمی هم به قدرت روحی او
معنی می یابد.اگر راهبرانِ مردمان, پرورده و رشد- یافته باشند, مردم همه منزلت و بزرگی پیدا می کنند...
#نیایش

ای دهندهٔ قوت و تمکین و ثبات
خلق را زین بی‌ثباتی ده نجات

صبرشان بخش و کفهٔ میزان گران
وا رهانشان از فن صورتگران

وز حسودی بازشان خر ای کریم
تا نباشند از حسد دیو رجیم

#مثنوی_مولانا
جاده‌ای که انسان
برای خروج از غم و اندوه
در آن سفر می‌کند
هرگز مستقیم نیست...
روزهای خوب و روزهای بد وجود دارند
اگر امروز یک روز بد است،
مثل پیچ جاده، باید از آن عبور کرد
و به سلامت به مقصد رسید...

#جوجو_مویز
بر من که صبوحی زده‌ام
خرقه حرام است

ای مجلسیان راه خرابات
کدام است؟

#سعدی
حکیمی پسران را پند همی‌داد که جانان پدر هنر آموزید که ملک و دولت دنیا اعتماد را نشاید و سیم و زر در سفر بر محل خطر است یا دزد به یکبار ببرد یا خواجه به تفاریق بخورد. اما هنر چشمه زاینده است و دولت پاینده وگر هنرمند از دولت بیفتد غم نباشد که هنر در نفس خود دولت است، هر جا که رود قدر بیند و در صدر نشیند و بی هنر لقمه چیند و سختی بیند.


سخت است پس از جاه تحکم بردن
خو کرده به ناز جور مردم بردن

وقتی افتاد فتنه‌ای در شام
هر کس از گوشه‌ای فرا رفتند

روستازادگان دانشمند
به وزیری پادشا رفتند

پسران وزیر ناقص عقل
به گدایی به روستا رفتند


#گلستان_سعدی
گفتی که: من از جهان برونم

ای از تو پر این جهان، کجایی


اُوحدی_مراغه_ای
ساز و آواز از استاد شجریان - شعر از صائب تبریزی
#ساز_و_آواز

چهره را صیقلی از آتش می ساخته ای
خبر از خویش نداری که چه پرداخته ای

در سر کوی تو چندان که نظر کار کند
دل و دین است که بر یکدگر انداخته ای

مگر از آب کنی آینه دیگر و رنه
هیچ آیینه نمانده است که نگداخته ای

چون ز حال دل صاحب نظرانی غافل؟
تو که در آینه با خویش نظر باخته ای

نیست یک سرو در این باغ به رعنایی تو
بسکه گردن به تماشای خود افراخته ای

آتشی را که از آن طور به زنهار آمد
در دل صائب خونین جگر انداخته ای


#صائب_تبریزی
استاد #محمدرضا_شجریان
استاد #همایون_خرم
نردبانهاییست پنهان در جهان
پایه پایه تا عنان آسمان


هر گُرُه را نردبانی دیگرست
هر روش را آسمانی دیگرست


هر یکی از حال دیگر بی‌خبر
ملک با پهنا و بی‌پایان و سر


این در آن حیران که او از چیست خوش
وآن درین خیره که حیرت چیستش

#حضرت_مولانا
فارغ شده این دل ز کس و ناکس و از غیر

نی طالب دنیا و نه دین و حرم و دیر

درغربت خود هیچ  ندارد سراغیار

خسته است ز عرفان و طریق و کتب و سیر


"صدرا "
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
بازآی که تا به خود نیازم بینی
بیداری شبهای درازم بینی

نی نی غلطم که خود فراق تو مرا
کی زنده رها کند که بازم بینی

#مولانا


#شهرام_ناظری
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
آواز : همایون شجریان
تنبور : سهراب پورناظری


به جان جمله‌ی مستان که مستم
بگیر ای دلبرِ عیار، دســــتم

              به جان جمله جانبازان که جانم
              به جان رســـتگارانش که رَســـتَم

عطاردوار دفترباره بودم
ز بَردستِ ادیبان می‌نشستم

              چو دیدم لوحِ پیشـــانیِ ســـاقی
              شدم مست و قلم‌ها را شکستم

#مولانا
کانال تلگرامیsmsu43@
سالار عقیلی - کوی عشق
سالار عقیلی
کوی عشق

رو سر بنه به بالین تنها مرا رها کن
ترک من خراب شب گرد مبتلا کن

ماییم و موج سودا شب تا به روز تنها
خواهی بیا ببخشا خواهی برو جفا کن

خیره کشی است ما را دارد دلی چو خارا
بکشد کسش نگوید تدبیر خونبها کن

بر شاه خوبرویان واجب وفا نباشد
ای زردروی عاشق تو صبر کن وفا کن
کانال تلگرامیsmsu43@
علی زند وکیلی - نمی آیی
نمی آیی...علی زند وکیلی🎼


بی تو باران چه زیبا برای چشم
من بهانه یادت نامت زده به
قلبم تازیانه وقتی رفتی بعد از
رفتنت ستاره ای نیامد داغ

عشقت چه شعله ای زد بر آشیانم
بهار جان من سر آمد نمی آیی
خزان به رنگ غم درآمد نمی آیی
دقیقه های بیقراری به جانم

نشسته نمی آیی نشسته ام
در انتظارت نمی آیی دو چشم
خیس من به راهت نمی آیی
هوای موسم جدایی دلم را

شکسته نمی آیی در دل
سپرده ام مهر تو در سر هوای
تو دارم کجایی کجایی کجایی
که پَر به سوی من گشایی

ای آشنای آرامشم جان میرود
ز دستم کجایی کجایی که گاهی
به سوی عاشقت بیایی بهار جان
من سر آمد نمی آیی خزان به رنگ

غم درآمد نمی آیی دقیقه های
بیقراری به جانم نشسته نمی آیی
نشسته ام در انتظارت نمی آیی
دو چشم خیس من به راهت نمی آیی
هوای موسم جدایی دلم را شکسته
نمی آیی
مگردان روی خود ای دیده رویم
به من بنگر که تا از تو برویم

سبوی جسمم از چشمه‌ات پرآب است
مکن ای سنگ دل مشکن سبویم

تو جویایی و من جویانتر از تو
که داند تو چه جویی من چه جویم

همین دانم که از بوی گل تو
مثال گل قبا در خون بشویم

منم ضراب و عشقت چون ترازو
از این خاموش گویا چند گویم

زهی مشکل که تو خود سو نداری
و من در جستن تو سو به سویم

تو اندر هیچ کویی درنگنجی
و من اندر پی تو کو به کویم


#مولانا
سوختم، طاقت این رنج ندارم.
می‌فرماید که من تو را جهت همین می‌دارم.
می‌گوید: یا رب آخر سوختم، از این بنده چه می‌خواهی؟
فرمود: همین که می‌سوزی.
همان حدیث شکستن جوهر است که معشوق گفت: چرا شکستی؟
گفت: تا تو بگویی چرا شکستی؟
و حکمت در این زاری آن است که دریای رحمت می‌باید که به جوش آید.
سبب، زاری توست.
تا ابر غم تو برنیاید، دریای علم نمی‌جوشد.

شمس_تبریزی
قلعهٔ دل خوشترست
از قلعهٔ  این شهریار
همت ما این چنین
فرمان دهدبرپادشاه
قلعهٔ   دل گر بگیری
جاودان ایمن شوی
لشکر   همت  بیاید
تا  بگیرد   شهر  شاه

#شاه نعمت الله ولی
خدا هر لحظه در حال کامل کردنِ ماست، چه از درون و چه از بیرون. هر کدامِ ما اثرِ هنری ناتمامی است. هر حادثه‌ای که تجربه می‌کنیم، هر مخاطره‌ای که پشت سر می‌گذاریم، برای رفع نواقصمان طرح‌ریزی شده‌است. پرودگار به کمبودهایمان جداگانه می‌پردازد زیرا اثری که انسان نام دارد در پیِ کمال است.

ملت_عشق
#الیف_شافاک