معرفی عارفان
1.26K subscribers
34.2K photos
12.3K videos
3.22K files
2.77K links
چه گفتم در وفا افزا جفا و جور افزودی
جفا کن جور کن جانا،غلط گفتم خطا کردم

فیض
Download Telegram
همّت مردانه می‌خواهد، گذشتن از جهان

یوسفی باید که بازار زلیخا بشکند

صائب_تبریزی
منم که کار ندارم به غیر بی‌کاری
دلم ز کار زمانه گرفت بیزاری

ز خاک تیره ندیدم به غیر تاریکی
ز پیر چرخ ندیدم به غیر مکاری


#حضرت_مولانا
قهر صد دندان ز لطفش پیر بی‌دندان شده
عقل پابرجا ز عشقش یاوه و هرجایه‌ای

صد هزاران ساله از هست و عدم زان سوتری
وز تواضع مر عدم را هست خوش همسایه‌ای



#حضرت_مولانا
چشم تو خواب می رود

یاکه تو ناز می کنی؟؟؟


#حضرت_مولانا
چون قصهٔ بوسه با میان آرم
آنگه سخن از کنار درگیرم

گر بوسه عوض دهد یک چه بود
از صد نه که از هزار درگیرم

#عطار_نیشابوری
ای عشق زیبای منی هم من توام هم تو منی

هم سیلی و هم خرمنی

هم شادیی هم درد و غم


#حضرت_مولانا
عشق قهارست و من مقهور عشق
چون شکر شیرین شدم از شور عشق

برگ کاهم پیش تو ای تند باد
من چه دانم که کجا خواهم فتاد


#حضرت_مولانا
به مناسبت زاد روز 
پیر فرزانه وهنرمند جهانی
#محمودفرشچیان

مینیاتوریست ونگارگر


دیدار شمس و مولانا
اثر استاد محمود فرشچیان.

( مَرَجَ الْبَحْرَیْنِ یَلْتَقیانِ ـ

بَیْنَهُما بَرزَخٌ لایَبْغیانِ ـ فَبِاَىّ

آلاءِ رَبِّکُما تُکَذِّبانِ ـ یَخْرُجُ

مِنْهُما اللّؤْلُؤُ وَ الْمَرْجانُ ):

«خداوند دو دریاى مختلف
(شور و شیرین، گرم و سرد) را
در کنار هم قرار داد، در حالى
که با هم تماس دارند; ـ در
میان آن دو مانعى است که
یکى بر دیگرى غلبه نمى کند
(و به هم نمى آمیزند). ـ پس
کدامین نعمتهاى پروردگارتان
را انکار مى کنید؟! ـ از آن دو،
لؤلؤ و مرجان خارج مى شود

آیه 19 تا 22 سوره الرّحمن
دریای ژرف
هست دریایی فراروی بشر
نعمت بسیار در آن مستقر
وسعتش برتر ز درک است وحساب
هر جهت را بنگری آب است و آب
عمق آن از عرش باشد تا به فرش
می‌رسد آدم از این دریا به عرش
ما چونان کشتی در این دریای ژرف
می‌زند هر دَم به ما موجی شگرف
موج بُخل و موج خشم و موج کین
ای بسا گرداب در راه یقین
غرق نعمت باشد این دریا ولی
حُبّ دنیا گشته در ما مُنجلی
روح را صیقل دهد گرداب و موج
تا که کشتی را کند واصل به اوج
هست سکاندار کشتی خودنگر
خودنگر را نیست حاصل جز ضرر
زین سبب در متن امواج گران
خلق خودبین جملگی برهم زنان
آب دریا روشن و ما تیره چشم
این بود سرمنشاء بیداد و خشم
ما از این دریا فقط کف دیده‌ایم
سیب غفلت را فراوان چیده ایم
حق عطا کرده جهانی پُر ز آب
ما در این دریا به دنبال سراب
واصلان در قُرب و ما در بند تن
جُرم ما سنگین تر از هفتاد من
اولیاء در خط و سِیر معنوی
شرح نااهلیّ ما صد مثنوی
هست کشتی در مسیر ناکجا
چون بود نفسش امیر و ناخدا

#مسعود_لواسانی 🌺
از
تو
هستیم
ما
اگر
هستیم


#حضرت_مولانا
شهود عرفا:

مردان خدا میخواهند همیشه در هر صورتی که حق تجلی کند همراه او باشند.
او همیشه در صوری بر بندگان خود جلوه میکند .لذا این تجلی دایمی ،   عبد همیشه همراه حق است...
همانطور که هیچ گاه عبد عاری از مکان نیست لذا هرجا که باشد خداوند با اوست .این حق همان صورتی ست که در آن تجلی می یابد .
عرفا همیشه در شهود قرب اند.
چون همیشه شاهد  صور در درون و بیرون خودند  و این صور چیزی جز تجلی حق نیست.

فتوحات
#ابن_عربی
كاشكی اهليت شنيدن داشتيدبه تمامى گفتمى
وتمام شنودن بودى
اما سوگند كه
ــ بر دل‌ها، مُهر است
ــ بر زبان‌ها، مُهر است!
ــ و بر گوش‌ها، مُهر است!

#شمس_تبريزى
" بنده می نالد به حق از درد و نیش
  صد شکایت می کند از رنج خویش

  حق همی گوید که آخر رنج و درد
  مر تو را لابه کنان و راست کرد

  این گله ز آن نعمتی کن کت زند
  از در ما دور و مطرود کند"

#مثنوی_مولانا دفترچهارم



📘انسان از سختی ها گلایه می کند.
پند خداوند برای او این است که همین سختی ها بوده که تو را به به سوی او می کشاند.بیشتر، از آن راحتی ها و شادی هایی بترس که تو را از خداوند دور کند...
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM



می‌گوید دف که هان بزن بر رویم
چندانکه زنی حدیث دیگر گویم


من عاشقم و چو عاشقان خوشخویم
ور رحم کنی زخم زنی این گویم


#حضرت_عشق_مولانا
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM



آن سخن خود چندان عظیم نیست و قوتی ندارد. و چگونه عظیم باشد؟
اخر سخنست، و  بلکه خود موجب ضعف است. مؤثر حق است و مهیج حق است، این در میان روپوش است.

ترکیب دو سه حرف چه موجب حیات و هیجان باشد؟

مثلا، یکی پیش تو آمد، او را مراعات کردی و اهلا و سهلا گفتی، به آن خوش شد و موجب محبت گشت و یکی را دو سه دشنام دادی آن دو سه لفظ موجب غضب شد و رنجیدن.
اکنون چه تعلق دارد ترکیب دو سه لفظ به زیادتی محبت و رضا و بر انگیختن غضب و دشمنی؟

الا حق تعالی اینها را اسباب و پرده ساخته است تا نظر هر یکی بر جمال و کمال او نیفتد.
پرده های ضعیف مناسب نظرهای ضعیف، و او سپس پرده ها حکم ها می کند و اسباب می سازد.

این نان در واقع سبب حیات نیست، الا حق تعالی او را سبب حیات و قوت ساخته است.
آخر او جماد است ازین رو که حیات انسانی ندارد، چه موجب زیادتی قوت باشد؟

اگر او را حیاتی بود خود خویشتن را زنده داشتی.


#فیه_ما_فیه
#حضرت_عشق_مولانا
عقل دیوانه شد آن سلسله مشکین کو
دل ز ما گوشه گرفت ابروی دلدار کجاست

ساقی و مطرب و می جمله مهیاست ولی
عیش بی یار مهیا نشود یار کجاست


#حافظ
غرق غنا شو و خمش
شرم بدار چند چند

در کنف غنای او
ناله و آز می‌کنی


#حضرت_مولانا
عالَم بر مثال کوه است!
هر چه گویی از خیر و شر، از کوه همان شنوی و اگر گمان بری که من خوب گفتم کوه زشت جواب داد، محال باشد
محال باشد که بلبل در کوه بانگ کند از کوه بانگ زاغ آید، یا از بانگ آدمی بانگ خر!
پس یقین دان که بانگ خر کرده باشی!


#فیه_ما_فیه
#مولوی
#بسط

در دکان وجود تو تا شیشه گر طاعت و شوق و ذوق تواند یا گازر هوی و شهوات.

هرچه ده روز شیشه گر در این دکان شیشه‌های طاعت سازد، گازر کوبه‌ای بزند دکان در لرزد. همه شیشه‌ها در هم شکند.

" ان تحبط اعمالکم و انتم لاتشعرون" اکنون ای سلیمان وقت خویش، چون تاج ذوق و نور اخلاص بر فرق سر جان خود نبینی، خود را افسرده بینی و تاریک و محبوس سوداها بینی.

بانگ برآری که ای ذوق کجایی و ای شوق در چه حجابی هر چند می‌کوشی تا آن ذوق رفته بازآید نیاید و آن تاج اخلاص را هر چند بر سر خود راست می‌کنی کژ می شود. ندا می‌کند که تو راست شو تا من راست شوم.

" بان الله لم یک مغیرا نعمة انعمها علی قوم حتی یغیروا ما بانفسهم " چنین می‌فرماید صانع ذوالجلال معطی بی ملال قدیم، پیش از پیش بخشاینده، بیش از بیش جل جلاله، که من که خدایم، بخشنده‌ام و بخشاینده و بخشنده و بخشاینده آفرینم، چون به بندگان نعمتی دهم هرگزآن را دیگرگون نکنم تا ایشان معامله و زندگانی خود دیگرگون نکنند.

#مجالس_سبعه
        با خلق هر کَرَم که کند هم خدا کند
        باشد که ناگَهی نِگَهی هم به ما کند



ابوسعید_ابوالخیر
دلا مشتاق دیدارم غریب و عاشق و مستم
کنون عزم لقا دارم من اینک رخت بربستم

تویی قبله همه عالم ز قبله رو نگردانم
بدین قبله نماز آرم به هر وادی که من هستم

#مولانای_جان