Forwarded from اقتصاد با طعم سیاست (Jafar Kheirkhahan)
🔹توضیح پشت جلد کتاب «خروج از فقر: بالا رفتن از نردبان زندگی»🔹
مجموعه کتابهای خروج از فقر، نتایج یک پژوهش تطبیقی جدید در بیش از 500 جامعه محلی در 15 کشور جهان (به منظور بررسی وضعیت 60 هزار زن و مرد فقیر یا فقیرشده در آفریقا، آمریکای لاتین و شرق و جنوب آسیا در طی یک دهه از 1995 تا 2005 میلادی) را ارائه و چگونگی و چرایی خروج مردم فقیر از فقر را تشریح میکنند. یافتههای این کتاب، بنیانهایی برای سیاستهای جدید معرفی میکند تا رشد فراگیر و عدالت اجتماعی ترویج شود و میلیونها نفر از فقر خارج شوند.
در این مطالعه و بررسی که چهار سال زمان برده است، از 10 ابزار مختلف پژوهشی کیفی و کمّی جهت تجزیه و تحلیل پاسخهای بیش از 60 هزار نفر استفاده شده است. بررسی جهانی خروج از فقر از چندین جنبه کار بیهمتایی است. این یکی از اندک تلاشهای پژوهشی تطبیقی بزرگ مقیاس با تمرکز بر تحرک برای بیرون آمدن از فقر به جای توجه صِرف به خود فقر است. این بررسی به گردآوری تجربیات زنان و مردان فقیری میپردازد که در رهگذر زمان موفق به خروج از فقر شدند و فرایندها و نهادهای محلی را که یاریگر یا مانع تلاشهای آنها شدند معرفی میکند. همچنین نخستین بار است که یک گزارش بانک جهانی به درک و فهم خود مردم از آزادی، دموکراسی، برابری، توانمندسازی و رویاها متکی شده است- و چگونه اینها بر مردم فقیر در بسترهای متفاوت رشد اجتماعی و سیاسی تاثیر میگذارد. این بررسی با بهادادن به تجربیات خود مردم و اینکه آنها چگونه فقر را تعریف میکنند، چندین بینش جدید برای بسط راهبردهای کارامدتر کاهش فقر ارائه میدهد.
این کتاب مورد علاقه همه کسانی خواهد بود که به پایان دادن فقر اهمیت میدهند. امید است شنیدن صدای 60 هزار زن و مرد فقیر یا فقیرشده در آفریقا، آمریکای لاتین و شرق و جنوب آسیا، شما را برانگیزد تا دست به کار شده و توفیق داشته باشید که به سهم خویش، قدمی در این راه بردارید.
مجموعه کتابهای خروج از فقر، نتایج یک پژوهش تطبیقی جدید در بیش از 500 جامعه محلی در 15 کشور جهان (به منظور بررسی وضعیت 60 هزار زن و مرد فقیر یا فقیرشده در آفریقا، آمریکای لاتین و شرق و جنوب آسیا در طی یک دهه از 1995 تا 2005 میلادی) را ارائه و چگونگی و چرایی خروج مردم فقیر از فقر را تشریح میکنند. یافتههای این کتاب، بنیانهایی برای سیاستهای جدید معرفی میکند تا رشد فراگیر و عدالت اجتماعی ترویج شود و میلیونها نفر از فقر خارج شوند.
در این مطالعه و بررسی که چهار سال زمان برده است، از 10 ابزار مختلف پژوهشی کیفی و کمّی جهت تجزیه و تحلیل پاسخهای بیش از 60 هزار نفر استفاده شده است. بررسی جهانی خروج از فقر از چندین جنبه کار بیهمتایی است. این یکی از اندک تلاشهای پژوهشی تطبیقی بزرگ مقیاس با تمرکز بر تحرک برای بیرون آمدن از فقر به جای توجه صِرف به خود فقر است. این بررسی به گردآوری تجربیات زنان و مردان فقیری میپردازد که در رهگذر زمان موفق به خروج از فقر شدند و فرایندها و نهادهای محلی را که یاریگر یا مانع تلاشهای آنها شدند معرفی میکند. همچنین نخستین بار است که یک گزارش بانک جهانی به درک و فهم خود مردم از آزادی، دموکراسی، برابری، توانمندسازی و رویاها متکی شده است- و چگونه اینها بر مردم فقیر در بسترهای متفاوت رشد اجتماعی و سیاسی تاثیر میگذارد. این بررسی با بهادادن به تجربیات خود مردم و اینکه آنها چگونه فقر را تعریف میکنند، چندین بینش جدید برای بسط راهبردهای کارامدتر کاهش فقر ارائه میدهد.
این کتاب مورد علاقه همه کسانی خواهد بود که به پایان دادن فقر اهمیت میدهند. امید است شنیدن صدای 60 هزار زن و مرد فقیر یا فقیرشده در آفریقا، آمریکای لاتین و شرق و جنوب آسیا، شما را برانگیزد تا دست به کار شده و توفیق داشته باشید که به سهم خویش، قدمی در این راه بردارید.
Forwarded from فكاهي اقتصاد
كتاب "فكاهي مقدمه اي بر اقتصاد" كه جلد اول آن توسط انتشارات ترمه به چاپ رسيده است، تئوري هاي اقتصاد خرد را به زباني ساده و با كمك كارتون هايي زيبا تعليم مي دهد. اين كتاب كاربردي همه اقشار جامعه را مخاطب قرار مي دهد و تفكر اقتصادي را به آنها آموزش مي دهد. البته خواندن آن براي دانش آموختگان اقتصاد كه از فرمول هاي رياضي و مطالب كليشه اي خسته شده اند نيز بسيار توصيه مي شود. براي اين گروه از خوانندگان عزيز ذكر همين نكته كافيست كه بزرگاني چون گريگوري منكيو و هال واريان خواندن اين كتاب را توصيه كرده اند و دكتر مهدي عسلي هم متن ترجمه شده آن را مورد لطف و امعان نظر قرار داده است. اين كتاب حتي براي اساتيد و مدرسين اقتصاد خرد هم جالب خواهد بود و مطالب آموزشي آنها را مملو از مثال هاي ساده و مفرح خواهد كرد. اميد است كه مورد پسند واقع شود.
Forwarded from فكاهي اقتصاد
لينك خريد اينترنتي كتاب:
http://termehbook.ir/shop/economy/فکاهی-مقدمه-ای-بر-اقتصاد-جلد-اول-اقتصاد/
http://termehbook.ir/shop/economy/فکاهی-مقدمه-ای-بر-اقتصاد-جلد-اول-اقتصاد/
Forwarded from Deleted Account
Reza Ebrahimi_Compressed.pdf
8.8 MB
قسمتي از كتاب فكاهي مقدمه اي بر اقتصاد، جلد اول: اقتصاد خرد
Forwarded from دیاران (diaran)
✅پرونده ویژه روزنامه «دنیای اقتصاد» با همکاری «دیاران»:
⭕️معمای مهاجران
✅اگر فکر می کنیدمهاجران مانع اشتغال جوانان ایرانی هستند،پرونده امروز را از دست ندهید.
https://goo.gl/dZA5Lc
@diaran
⭕️معمای مهاجران
✅اگر فکر می کنیدمهاجران مانع اشتغال جوانان ایرانی هستند،پرونده امروز را از دست ندهید.
https://goo.gl/dZA5Lc
@diaran
Forwarded from حلاج مناقصات و معاملات (Shahram Halaj)
دکتر فاضلی عزیز پرسیدهبود که چطور میخوابی مهندس؟
و چه خوب پرسیدهبود؟
و البته با نگاهی به آینده جا دارد بپرسیم:
✳️ #چطور_بیدار_میشوی مهندس؟
مهندس!
آیا این همه آسیب و ویرانی را نمیبینی؟
آیا این همه درد و اندوه را نمیبینی؟
آیا این هم خسارت مالی، جانی و روانی به نسلهای امروز و آینده را درک نمیکنی؟
🔑 اصلا تو توان درک این خسارتها را داری؟
نپرسیدم آیا #مدرک داری؟ چون بالاخره امروز تقریبا هر کسی از زیر سنگ هم شده، مدرکی جور کردهاست.
پرسیدم:
آیا #درک اینها را داری؟
لطفا بهانه نیاور که در جایی از این نظام رسمی آموزش و پرورش و بعدها هم آموزش عالی و تکمیلی
تدبیر موثری برای ایجاد #درک پیشبینی نکردهاند.
هریک از ما خودمان هم مسئولیم.
خودمان هم نقش داریم.
شاهد این ادعایم: بسیاری مهندسان بااخلاق و باشرف هستند که در همین جامعه و نظام آموزشی و حرفهای زندگیمیکنند اما خطایی را با خطای دیگر توجیه نمیکنند.
شاهد ادعایم: همشغلان و هممدرکان تو که در حوزههای گوناگون شخصی و حرفهای و اجتماعی
مشفقانه و مصلحانه میکوشند و البته گرسنه هم نماندهاند.
بهانه نیاور مهندس.
#بیدار شو مهندس.
🌞 چرا از آفتاب روی میگردانی و سر زیر برف یا لحاف میکنی و میگویی:
«مگه اینجا سوییسه؟»
یا
«با یک گل بهار نمیشه»
یا
«این حرفا مال اروپاست»
یا
«ول کن بابا، اونها خودشون این همه دارندمیخورند»
یا
«این حرفها روشنفکر بازیه»
یا
«هر کس اینهارو میگه، خودش از منم بدتره»
یا
صد بهانه دیگر میآوری،
تو، مهندس، محاسب، طراح، ناظر، مجری و ... تا کی میخواهی بخوابی؟
تا کی میخواهی به قول خودت شیرینی بگیری و چشمانت را ببندی؟
تا کی میخواهی از حقیقت طفره بروی؟
تا کی میخواهی نانت را بزنی توی خون و بخوری؟
تا کی میخواهی نانت را بزنی توی کثافت و لجن و بعد بخوری؟
بیا #کثافت و #عفونت موضوع را با الفاظی مثل "شیرینی همکاران" ماستمالی نکنیم.
بيا سخنان درست علمي را دستمايهي سوءاستفاده نكنيم.
بيا با به نام «تحليل سيستمي»، بهانهاي نسازيم براي انكار نقش شرف و #اخلاق انسانها.
مديراني كه تمام ناشايستي خود در سيستمسازي را به ضعف بازيگران منتسب ميسازند همانقدر دروغگويند كه بازيگراني كه تمام ضعفهاي خود را به گردن سيستم مياندازند.
راستی وقتی به انحراف در رفتار برخی مهندسان و همشغلان و هممدرکان میپردازیم،
لطفا همرشتهها و همنصنفان و #همدانشکدهها نرنجند و با #منزه_پنداری فرصت نقد و اصلاح را از بین نبرند.
دیروز وقتی در سمینار خطوط لوله گفتم "پیمانکاری که اهل کلیم باشد"(claim) در همان سالن و بیدرنگ
یکی از پیشکسوتان حرفه از جا برخاست و گفت "نگو".
میدانید، اصلا مشکل از کجا بغرنج میشود؟
از جایی که ما گرفتار اسامی و عناوینی مثل مهندس، پیمانکار، حقوقی، وکیل یا ... میشویم.
در این مسائل تقسیمبندی به مهندس و اقتصادی و حقوقی و وکیل و پزشک و ... اصلا تقسیمی دقیق و واقعی نیست؛ اصلا تقسیم درستی نیست.
تقسیم درست اصلا ، تقسیم
به #پیمانکار و #مشاور و #کارفرما نیست.
به #مناقصهگر و #مناقصهگزار نیست.
به #بخش_عمومی و #بخش_خصوصی نیست.
🔑 تقسیمبندی درست و اساسی این است:
#اخلاقگرا و غیر آن.
حساس به اخلاق و کمتوجه به اخلاق.
وجه تمایز اساسی،
یک موضوع بیشتر نیست: #اخلاق
اگر کسی #اخلاق_حرفهای را رعایتکند، او همراه و همداستان #توسعه و #تعالی ملت هست.
اما اگر کسی #اخلاق_حرفه_خود را نادیده بگيرد،
دیگر فرقی نمیکند که نامش مهندس باشد یا پزشک یا پژوهشگر یا مشاور یا پیمانکار یا کارفرما یا وکیل یا حقوقی یا اقتصادی یا روزنامهنگار یا تاکسیران یا آشپز یا معلم با استاد یا ... .
فارق و فاصلِ واقعی
یک شیوهی تحلیل، ارزشگذاری، انتخاب و اقدام است به نام "اخلاق".
🔔 #اخلاقی بودن یا نبودن، مساله دقیقا همین است.
(اين نوشته را اگر مفيد دانستيد، به ديگران هم ارسالفرماييد لطفا.)
و چه خوب پرسیدهبود؟
و البته با نگاهی به آینده جا دارد بپرسیم:
✳️ #چطور_بیدار_میشوی مهندس؟
مهندس!
آیا این همه آسیب و ویرانی را نمیبینی؟
آیا این همه درد و اندوه را نمیبینی؟
آیا این هم خسارت مالی، جانی و روانی به نسلهای امروز و آینده را درک نمیکنی؟
🔑 اصلا تو توان درک این خسارتها را داری؟
نپرسیدم آیا #مدرک داری؟ چون بالاخره امروز تقریبا هر کسی از زیر سنگ هم شده، مدرکی جور کردهاست.
پرسیدم:
آیا #درک اینها را داری؟
لطفا بهانه نیاور که در جایی از این نظام رسمی آموزش و پرورش و بعدها هم آموزش عالی و تکمیلی
تدبیر موثری برای ایجاد #درک پیشبینی نکردهاند.
هریک از ما خودمان هم مسئولیم.
خودمان هم نقش داریم.
شاهد این ادعایم: بسیاری مهندسان بااخلاق و باشرف هستند که در همین جامعه و نظام آموزشی و حرفهای زندگیمیکنند اما خطایی را با خطای دیگر توجیه نمیکنند.
شاهد ادعایم: همشغلان و هممدرکان تو که در حوزههای گوناگون شخصی و حرفهای و اجتماعی
مشفقانه و مصلحانه میکوشند و البته گرسنه هم نماندهاند.
بهانه نیاور مهندس.
#بیدار شو مهندس.
🌞 چرا از آفتاب روی میگردانی و سر زیر برف یا لحاف میکنی و میگویی:
«مگه اینجا سوییسه؟»
یا
«با یک گل بهار نمیشه»
یا
«این حرفا مال اروپاست»
یا
«ول کن بابا، اونها خودشون این همه دارندمیخورند»
یا
«این حرفها روشنفکر بازیه»
یا
«هر کس اینهارو میگه، خودش از منم بدتره»
یا
صد بهانه دیگر میآوری،
تو، مهندس، محاسب، طراح، ناظر، مجری و ... تا کی میخواهی بخوابی؟
تا کی میخواهی به قول خودت شیرینی بگیری و چشمانت را ببندی؟
تا کی میخواهی از حقیقت طفره بروی؟
تا کی میخواهی نانت را بزنی توی خون و بخوری؟
تا کی میخواهی نانت را بزنی توی کثافت و لجن و بعد بخوری؟
بیا #کثافت و #عفونت موضوع را با الفاظی مثل "شیرینی همکاران" ماستمالی نکنیم.
بيا سخنان درست علمي را دستمايهي سوءاستفاده نكنيم.
بيا با به نام «تحليل سيستمي»، بهانهاي نسازيم براي انكار نقش شرف و #اخلاق انسانها.
مديراني كه تمام ناشايستي خود در سيستمسازي را به ضعف بازيگران منتسب ميسازند همانقدر دروغگويند كه بازيگراني كه تمام ضعفهاي خود را به گردن سيستم مياندازند.
راستی وقتی به انحراف در رفتار برخی مهندسان و همشغلان و هممدرکان میپردازیم،
لطفا همرشتهها و همنصنفان و #همدانشکدهها نرنجند و با #منزه_پنداری فرصت نقد و اصلاح را از بین نبرند.
دیروز وقتی در سمینار خطوط لوله گفتم "پیمانکاری که اهل کلیم باشد"(claim) در همان سالن و بیدرنگ
یکی از پیشکسوتان حرفه از جا برخاست و گفت "نگو".
میدانید، اصلا مشکل از کجا بغرنج میشود؟
از جایی که ما گرفتار اسامی و عناوینی مثل مهندس، پیمانکار، حقوقی، وکیل یا ... میشویم.
در این مسائل تقسیمبندی به مهندس و اقتصادی و حقوقی و وکیل و پزشک و ... اصلا تقسیمی دقیق و واقعی نیست؛ اصلا تقسیم درستی نیست.
تقسیم درست اصلا ، تقسیم
به #پیمانکار و #مشاور و #کارفرما نیست.
به #مناقصهگر و #مناقصهگزار نیست.
به #بخش_عمومی و #بخش_خصوصی نیست.
🔑 تقسیمبندی درست و اساسی این است:
#اخلاقگرا و غیر آن.
حساس به اخلاق و کمتوجه به اخلاق.
وجه تمایز اساسی،
یک موضوع بیشتر نیست: #اخلاق
اگر کسی #اخلاق_حرفهای را رعایتکند، او همراه و همداستان #توسعه و #تعالی ملت هست.
اما اگر کسی #اخلاق_حرفه_خود را نادیده بگيرد،
دیگر فرقی نمیکند که نامش مهندس باشد یا پزشک یا پژوهشگر یا مشاور یا پیمانکار یا کارفرما یا وکیل یا حقوقی یا اقتصادی یا روزنامهنگار یا تاکسیران یا آشپز یا معلم با استاد یا ... .
فارق و فاصلِ واقعی
یک شیوهی تحلیل، ارزشگذاری، انتخاب و اقدام است به نام "اخلاق".
🔔 #اخلاقی بودن یا نبودن، مساله دقیقا همین است.
(اين نوشته را اگر مفيد دانستيد، به ديگران هم ارسالفرماييد لطفا.)
✅درس های از زلزله غرب کشور
✍فرامرز میرزائی
دانشگاه تربیت مدرس
1⃣نخستین درس:"مدیریت بحران " یا "بحران مدیریت"
امروز رفتم کرمانشاه نه برای زلزله بلکه برای درک بهتر یک بحران...
ظاهرا باید بحران را مدیریت کرد و نام آن را گذاشته اند "مدیریت بحران" ..اما اگر مدیریت "بحران" داشت چه باید کرد..؟!
نخستین درس این بود که به فکر بحران مدیریت باشید در نتیجه بحران، مدیریت خواهد شد.
2⃣ دومین درس:سرعت عمل
۲۴ ساعت اول زلزله حیاتی است و باید نهادهایی که برای زمانه بحران تاسیس شده اند در این ۲۴ ساعت فعال وموثر ظاهر شوند ویک برنامه ریزی از پیش تعریف شده، که بارها ظاهرا آن را آموزش دیده اند، یک پکیچ ضروری تعریف کنند و با حضور موثر در مناطق زلزله زده آن را اجرا نمایند. این امر مانع خشم و بی اعتمادی مردم زلزله زده می شود..
اما در زلزله یکشنبه کرمانشاه چنین نبود . در این ۲۴ ساعت نخست است که مدیر برتر از یک مدیر عادی متمایز می شود.
3⃣سومین درس:خلق اعتماد
نمی دانم چرا این همه بی اعتمادی به نهادهای دولتی به وجود آمده است؟! باور کردنی نیست ..رئیس دانشگاهی با تماس گرفت وگفت که خودش ودوستانش مبلغ قابل توجهی جمع کرده اند و می خواهند به یک محل مطمئن بدهند که صرف زلزله زدگان شود..چون می دانست من کرمانشاهی هستم از من خواست کمکش کنم!...
وجود چنین بی اعتمادی در این حد خطرناک است...
4⃣چهارمین درس:لزوم سازماندهی بلبشوی کمک های مردمی
هر کس به خاطر احساس مسوولیت شماره حسابی می دهد تا بتواند ایفای مسوولیت کند ویا مواد و کمک های جنسی جمع می کند ....تا اینجا خوب است...اما چرا کسی به فکر سازماندهی این کمک های مردمی نمی افتد ..امروز در مسیر به طرف کرمانشاه صدها کاروان کمک دیدم با نام های گوناگون ..واقعا این گونه کمک رسانی عهد قجری و این گونه فعالیت احساسی پایان دردناکی خواهد داشت ..زلزله بعد از ۲۴ ساعت، برنامه ۲۴ ساعت دوم و بعد هفته دوم و بعد ماه دوم .... این برنامه اگر نباشد به زودی زود زلزله مانند یک زخم عمیق اجتماعی بر بدن مردم غرب کشور باقی خواهد ماند و مانند زخم بازسازی بعد از جنگ هرگز مداوا نخواهد شد..
لطفا برنامه هفته بعد و ماه بعد و . و. و برای مناطق زلزله زده چیست؟!
پنجمین درس: تبدیل یک تهدید به یک فرصت
منطقه زلزله زده غرب کشور از مناطقی است که می تواند با باز سازی درست تبدیل به یک منطقه گردشگری عالی گردد. مناطق زیبا وبکر این منطقه که در مرز ایران وعراق است زمینه های خوبی برای رونق گردشگری دارد. اکنون که قرار است بازسازی انجام شود و بودجه بسیار زیادی در این منطقه هزینه شود چه خوب است که با همفکری اندیشمندان و تجربه مجربان به گونه ای اجرا شود که رونق اقتصادی هم ایجاد کند
در اینجا یک پیشنهاد دارم : موزه زلزله ایجاد کنید . همه آثار زلزله را از بین نبرید. بسیاری از این آثار ضمن اینکه عبرت آموز خواهند بود ..می تواند زمینه خوبی برای گردشگری باشد ..به ویژه ایجاد یک موزه فرهنگی زلزله که در آن از آغار تا پایان بازسازی را در بر گیرد، لازم است ..تصاویر زلزله ..فداکاری ها ..کمک رسانی ها ..ایثارها ... ....
زلزله را با تدبیر تبدیل به فرصتی برای زندگی بهتر کنیم ....
فراموش نکنیم که مردم مناطق زلزله زده مرزی برای دفاع از مرز ایران رنج فراوانی کشیده اند و شایسته آن هستند که برایشان رنج کشید تا زندگیشان بهتر شود.
✅اقتصاد در گذر زمان:
@m_ali_mokhtari
✍فرامرز میرزائی
دانشگاه تربیت مدرس
1⃣نخستین درس:"مدیریت بحران " یا "بحران مدیریت"
امروز رفتم کرمانشاه نه برای زلزله بلکه برای درک بهتر یک بحران...
ظاهرا باید بحران را مدیریت کرد و نام آن را گذاشته اند "مدیریت بحران" ..اما اگر مدیریت "بحران" داشت چه باید کرد..؟!
نخستین درس این بود که به فکر بحران مدیریت باشید در نتیجه بحران، مدیریت خواهد شد.
2⃣ دومین درس:سرعت عمل
۲۴ ساعت اول زلزله حیاتی است و باید نهادهایی که برای زمانه بحران تاسیس شده اند در این ۲۴ ساعت فعال وموثر ظاهر شوند ویک برنامه ریزی از پیش تعریف شده، که بارها ظاهرا آن را آموزش دیده اند، یک پکیچ ضروری تعریف کنند و با حضور موثر در مناطق زلزله زده آن را اجرا نمایند. این امر مانع خشم و بی اعتمادی مردم زلزله زده می شود..
اما در زلزله یکشنبه کرمانشاه چنین نبود . در این ۲۴ ساعت نخست است که مدیر برتر از یک مدیر عادی متمایز می شود.
3⃣سومین درس:خلق اعتماد
نمی دانم چرا این همه بی اعتمادی به نهادهای دولتی به وجود آمده است؟! باور کردنی نیست ..رئیس دانشگاهی با تماس گرفت وگفت که خودش ودوستانش مبلغ قابل توجهی جمع کرده اند و می خواهند به یک محل مطمئن بدهند که صرف زلزله زدگان شود..چون می دانست من کرمانشاهی هستم از من خواست کمکش کنم!...
وجود چنین بی اعتمادی در این حد خطرناک است...
4⃣چهارمین درس:لزوم سازماندهی بلبشوی کمک های مردمی
هر کس به خاطر احساس مسوولیت شماره حسابی می دهد تا بتواند ایفای مسوولیت کند ویا مواد و کمک های جنسی جمع می کند ....تا اینجا خوب است...اما چرا کسی به فکر سازماندهی این کمک های مردمی نمی افتد ..امروز در مسیر به طرف کرمانشاه صدها کاروان کمک دیدم با نام های گوناگون ..واقعا این گونه کمک رسانی عهد قجری و این گونه فعالیت احساسی پایان دردناکی خواهد داشت ..زلزله بعد از ۲۴ ساعت، برنامه ۲۴ ساعت دوم و بعد هفته دوم و بعد ماه دوم .... این برنامه اگر نباشد به زودی زود زلزله مانند یک زخم عمیق اجتماعی بر بدن مردم غرب کشور باقی خواهد ماند و مانند زخم بازسازی بعد از جنگ هرگز مداوا نخواهد شد..
لطفا برنامه هفته بعد و ماه بعد و . و. و برای مناطق زلزله زده چیست؟!
پنجمین درس: تبدیل یک تهدید به یک فرصت
منطقه زلزله زده غرب کشور از مناطقی است که می تواند با باز سازی درست تبدیل به یک منطقه گردشگری عالی گردد. مناطق زیبا وبکر این منطقه که در مرز ایران وعراق است زمینه های خوبی برای رونق گردشگری دارد. اکنون که قرار است بازسازی انجام شود و بودجه بسیار زیادی در این منطقه هزینه شود چه خوب است که با همفکری اندیشمندان و تجربه مجربان به گونه ای اجرا شود که رونق اقتصادی هم ایجاد کند
در اینجا یک پیشنهاد دارم : موزه زلزله ایجاد کنید . همه آثار زلزله را از بین نبرید. بسیاری از این آثار ضمن اینکه عبرت آموز خواهند بود ..می تواند زمینه خوبی برای گردشگری باشد ..به ویژه ایجاد یک موزه فرهنگی زلزله که در آن از آغار تا پایان بازسازی را در بر گیرد، لازم است ..تصاویر زلزله ..فداکاری ها ..کمک رسانی ها ..ایثارها ... ....
زلزله را با تدبیر تبدیل به فرصتی برای زندگی بهتر کنیم ....
فراموش نکنیم که مردم مناطق زلزله زده مرزی برای دفاع از مرز ایران رنج فراوانی کشیده اند و شایسته آن هستند که برایشان رنج کشید تا زندگیشان بهتر شود.
✅اقتصاد در گذر زمان:
@m_ali_mokhtari
Forwarded from روزنامه جمهوری اسلامی
🔻یکی دیگر از نیروهای ارتش در حین کمکرسانی به زلزلهزدگان به شهادت رسید
فرمانده بهداشت و درمان ارتش:
⬅️ مرتضی قبادی از اعضای کادر بهداشت و درمان ارتش به دلیل فعالیت زیاد و استرس های وارده در حین کمکرسانی به زلزلهزدگان و بر اثر ایست قلبی، به شهادت رسید
@jenewspaper
فرمانده بهداشت و درمان ارتش:
⬅️ مرتضی قبادی از اعضای کادر بهداشت و درمان ارتش به دلیل فعالیت زیاد و استرس های وارده در حین کمکرسانی به زلزلهزدگان و بر اثر ایست قلبی، به شهادت رسید
@jenewspaper
Forwarded from روزنامه دنیای اقتصاد
توهم اشتغالزایی با اخراج اتباع خارجی!
🔘 موضوع اشتغال مهاجران در بازار کار کشور میزبان، موضوعی است که در تمام کشورهای مهاجرپذیر دنیا رایج است. نکته جالب، موضعگیری مشترک نمایندگان مجلس و سیاستمداران کشورهای مختلف علیه اشتغال مهاجران است.
🔘 چه در فرانسه، چه در آمریکا و چه در ایران. بیشتر سیاستمداران و نمایندگان مجلس بر این باورند که مهاجران مشاغل را از افراد بومی کشورشان میدزدند. آیا این موضع سیاستمداران و تصمیمگیرندگان درباره اشتغال مهاجران درست است؟
🔘 در ضمیمه آخر هفته "دنیای اقتصاد" طی یادداشت هایی، سعی شده تا با تکیهبر تحلیلهای کارشناسی، این انگاره رایج در مورد مهاجران خارجی، مورد نقد و بررسی قرار بگیرد تا از این طریق، با رویکردی صحیح به توسعه سیاستهای مهاجرپذیری منجر شود.
کانال رسمی روزنامه دنیای اقتصاد
@den_ir
http://www.donya-e-eqtesad.com/fa/tiny/news-3315100
🔘 موضوع اشتغال مهاجران در بازار کار کشور میزبان، موضوعی است که در تمام کشورهای مهاجرپذیر دنیا رایج است. نکته جالب، موضعگیری مشترک نمایندگان مجلس و سیاستمداران کشورهای مختلف علیه اشتغال مهاجران است.
🔘 چه در فرانسه، چه در آمریکا و چه در ایران. بیشتر سیاستمداران و نمایندگان مجلس بر این باورند که مهاجران مشاغل را از افراد بومی کشورشان میدزدند. آیا این موضع سیاستمداران و تصمیمگیرندگان درباره اشتغال مهاجران درست است؟
🔘 در ضمیمه آخر هفته "دنیای اقتصاد" طی یادداشت هایی، سعی شده تا با تکیهبر تحلیلهای کارشناسی، این انگاره رایج در مورد مهاجران خارجی، مورد نقد و بررسی قرار بگیرد تا از این طریق، با رویکردی صحیح به توسعه سیاستهای مهاجرپذیری منجر شود.
کانال رسمی روزنامه دنیای اقتصاد
@den_ir
http://www.donya-e-eqtesad.com/fa/tiny/news-3315100
Forwarded from وقایع اقتصادیه - پویا ناظران
بانکها به دولت بدهکار نیستند، برعکس بانکها طلب سنگینی از دولت دارند. بانکها به بانکمرکزی بدهکارند. بانکمرکزی و دولت یکی نیستند! برنامه دولت برای ترازنامه بانکمرکزی چیست؟!
@Economics_and_Finance
@Economics_and_Finance
🔴ارزانی مخرب
✍🏻جواد صالحی اصفهانی، استاد اقتصاد دانشگاه ویرجینیاتک، در گفت و گو با تجارت فردا:
🔺باید توجه کرد که دولت ایران به اندازه کافی دسترسی به منابع مالی ندارد، چراکه سیستم مالیاتی ایران خیلی عقب مانده است و مالیات بر درآمد به طور جدی دنبال نشده و درآمد از بخش مالیات بر ارزشافزوده هم در ایران نسبت به دیگر کشورها وضعیت چندان مناسبی ندارد اما منبع درآمد از فروش انرژی در داخل کشور منبع خیلی مهمی است و دولت باید حتماً به آن دسترسی داشته باشد.
🔺محاسبات زیادی نشان داده سوبسید انرژی بیشتر به گروههای بالای درآمدی کشور اختصاص مییابد و از این نظر برای یک دولت که قرار است به توزیع درآمد توجه داشته باشد مناسب نیست. به طور کلی هیچ منطقی نیست که بگوید منبع درآمد اصلی کشور مثل نفت و گاز به صورت نامساوی میان افراد تقسیم شود. فکر میکنم برای اینکه بحث اصلاح قیمت حاملهای انرژی پیشرفت کند، باید فراتر از مشکل مالی دولت به آن نگاه کرد.
🔺این طرز نگاه کاملاً اشتباه است که بگوییم چون دولت اعتبار ندارد، نمیتواند یارانه بدهد. پرداخت یارانه نقدی به مردم، به یارانه انرژی مربوط میشود نه به کسری دولت. انتخابی که دولت دارد این است که یا بنزین ارزان به مردم بدهد که به طور نامساوی میان مردم تقسیم شود یا اینکه انرژی گرانتر بدهد و پول آن را بین مردم تقسیم کند. خیلی معقول است که دولت گزینه دومی را قبول کند. دولت میتواند در اجرای این طرح درآمدش را هم افزایش دهد.
🔺اگر سیاستگذاران، اقتصاددانان و سایر رهبران فکری جامعه همصدا شوند که انرژی ارزان از هر نظر مخرب است و برای اصلاح قیمت انرژی واقعبینانه عمل کنند، یعنی قبول کنند که باید فشار درآمدی را با یارانه نقدی جبران کنند، این وضعیت در ایران اصلاح میشود.
متن کامل این گفت و گو را در شماره 246 تجارت فردا که اکنون روی کیوسک های مطبوعاتی است بخوانید.
🔹اقتصاد در گذر زمان:
@m_ali_mokhtari
✍🏻جواد صالحی اصفهانی، استاد اقتصاد دانشگاه ویرجینیاتک، در گفت و گو با تجارت فردا:
🔺باید توجه کرد که دولت ایران به اندازه کافی دسترسی به منابع مالی ندارد، چراکه سیستم مالیاتی ایران خیلی عقب مانده است و مالیات بر درآمد به طور جدی دنبال نشده و درآمد از بخش مالیات بر ارزشافزوده هم در ایران نسبت به دیگر کشورها وضعیت چندان مناسبی ندارد اما منبع درآمد از فروش انرژی در داخل کشور منبع خیلی مهمی است و دولت باید حتماً به آن دسترسی داشته باشد.
🔺محاسبات زیادی نشان داده سوبسید انرژی بیشتر به گروههای بالای درآمدی کشور اختصاص مییابد و از این نظر برای یک دولت که قرار است به توزیع درآمد توجه داشته باشد مناسب نیست. به طور کلی هیچ منطقی نیست که بگوید منبع درآمد اصلی کشور مثل نفت و گاز به صورت نامساوی میان افراد تقسیم شود. فکر میکنم برای اینکه بحث اصلاح قیمت حاملهای انرژی پیشرفت کند، باید فراتر از مشکل مالی دولت به آن نگاه کرد.
🔺این طرز نگاه کاملاً اشتباه است که بگوییم چون دولت اعتبار ندارد، نمیتواند یارانه بدهد. پرداخت یارانه نقدی به مردم، به یارانه انرژی مربوط میشود نه به کسری دولت. انتخابی که دولت دارد این است که یا بنزین ارزان به مردم بدهد که به طور نامساوی میان مردم تقسیم شود یا اینکه انرژی گرانتر بدهد و پول آن را بین مردم تقسیم کند. خیلی معقول است که دولت گزینه دومی را قبول کند. دولت میتواند در اجرای این طرح درآمدش را هم افزایش دهد.
🔺اگر سیاستگذاران، اقتصاددانان و سایر رهبران فکری جامعه همصدا شوند که انرژی ارزان از هر نظر مخرب است و برای اصلاح قیمت انرژی واقعبینانه عمل کنند، یعنی قبول کنند که باید فشار درآمدی را با یارانه نقدی جبران کنند، این وضعیت در ایران اصلاح میشود.
متن کامل این گفت و گو را در شماره 246 تجارت فردا که اکنون روی کیوسک های مطبوعاتی است بخوانید.
🔹اقتصاد در گذر زمان:
@m_ali_mokhtari
Forwarded from راهبرد (Amir Hossein Khaleqi)
کدام صنایع در جهان بیشتر مستعد فساد اند؟
صنایع معدنی؛ دارویی و ساخت و ساز جایگاه اول تا سوم را دارد. فرض کنید دولتی هم اداره شوند؛ شکر اندر شکر می شود!
کانال راهبرد
@RahbordChannel
صنایع معدنی؛ دارویی و ساخت و ساز جایگاه اول تا سوم را دارد. فرض کنید دولتی هم اداره شوند؛ شکر اندر شکر می شود!
کانال راهبرد
@RahbordChannel
✅نیروی کار خارجی تهدید یا فرصت؟
✍محمد علی مختاری
🔹در سالهای اخیر و با اوج گرفتن پدیده مهاجرت بینالمللی نیروی کار، اثرات اقتصادی این پدیده بر اقتصاد کشورها با ابهاماتی مواجه بوده است، از اینرو مطالعات متعددی برای ارزیابی اثرات مهاجران بینالمللی بر اقتصاد کشورها انجام شده است تا به این سوال سخت و مبهم پاسخ دهند: تاثیر مهاجرت بر اقتصاد میزبان چگونه است؟
مطلب کامل:
https://goo.gl/myDpxV
🔹اقتصاد در گذر زمان:
@m_ali_ mokhtari
✍محمد علی مختاری
🔹در سالهای اخیر و با اوج گرفتن پدیده مهاجرت بینالمللی نیروی کار، اثرات اقتصادی این پدیده بر اقتصاد کشورها با ابهاماتی مواجه بوده است، از اینرو مطالعات متعددی برای ارزیابی اثرات مهاجران بینالمللی بر اقتصاد کشورها انجام شده است تا به این سوال سخت و مبهم پاسخ دهند: تاثیر مهاجرت بر اقتصاد میزبان چگونه است؟
مطلب کامل:
https://goo.gl/myDpxV
🔹اقتصاد در گذر زمان:
@m_ali_ mokhtari
روزنامه دنیای اقتصاد
نیروی کار خارجی، فرصت یا تهدید
در سالهای اخیر و با اوج گرفتن پدیده مهاجرت بینالمللی نیروی کار، اثرات اقتصادی این پدیده بر اقتصاد کشورها با ابهاماتی مواجه بوده است، از اینرو مطالعات متعددی برای ارزیابی اثرات مهاجران بینالمللی بر اقتصاد کشورها انجام شده است تا به این سوال سخت و مبهم…
Forwarded from راهبرد (Amir Hossein Khaleqi)
آیا پروژه هایی مانند مسکن مهر کار درستی به حساب می آیند؟
غائله مسکن مهر زیادی بالا گرفته است و پس از زلزله خیلی ها له و علیه آن موضع گیری کرده اند؛ شوربختانه مثل بسیاری دیگری از موضوعات قضیه به دعوای پایین محله- بالا محله شباهت پیدا کرده است و هواداران شیخ دیپلمات و پرزیدنت مهرورز به نواختن و تکاندن هم مشغولند. از آن طرف یک حرف حساب هست که از خوب یا بد این پروژه که بگذریم؛ بعد از چند سال مردم روی آن حساب کرده اند و حالا نمی شود صورت مسئله را پاک کرد؛ اما سوال اینجاست فارغ از این ملاحظات سیاسی، اجرای این پروژه کار درستی بود؟
با جستجو در نظر اهل فن می شود دید که حرف مخالفان قانع کننده تر است؛ به بیانی دیگر می توان به چند استدلال جدی رسید که اجرای این پروژه، با هر نیتی در پس آن، نابجا بود، آن استدلال ها که کمال اطهاری کارشناس اقتصاد مسکن آنها را طرح کرده است به قرار زیرند:
1- ورود دولت در امر تامین و ارائه یک کالای خصوصی یعنی مسکن نادرست است، دولت به جای وارد شدن به یک ابرپروژه بزرگ بایستی شرایط کلان اقتصاد و اشتغال را به گونه فراهم می اورد که خود مردم دست به کار می شدند؛ "اگر مردم اشتغال مناسب داشته باشند، میتوانند برای خود مسکن تهیه کنند یا تهیه مسکن باید در اختیار شرکتهای خصوصی باشد نه دولت به معنای دولت".
2- به دلیل حضور دولت در این قبیل پروژه ها و به دلایل روشنی که بارها در مورد دولت گفته شده است، هزینه اجرا بالا می رود و کیفیت نظارت هم مطلوب نخواهد بود؛ در چنین وضعیتی اگر با افزایش فساد روبه رو نباشیم، جای تعجب است (به سیاق همان مثال معروف هیچکس ماشین اجاره ای را نمی شوید، نگهبانان اموال عمومی هم به اندازه خود افراد نگران چگونگی مصرف ثروت جمعی نیستند).
3- بنا به گفته ها حدود 4 درصد از تولید ناخالص ملی به سمت مسکن مهر رفت؛ نقدینگی افزایش چشمگیری داشت و درصد بالایی از اعتبارات بانکی به آن اختصاص یافت و می توان گفت بخش صنعت قربانی بخش مسکن شد؛ تازه یادمان نرود چنانکه پژوهشگران موسسه مبین نشان داده اند از لحاظ هدایت اعتبار و بازگشت اقساط، پروژه مسکن مهر یکی از بهترین عملکردها را داشته است و از طرح های مثل بنگاه های زودبازده و مانند بسیار بهتر عمل کرده است.
4- کم درآمد ها از دیگر اقشار اجتماعی جداسازی شدند و به فاصله اجتماعی دامن زده شد؛ اتفاقی که با رکود اقتصادی پیامد آن تشدید هم شد. گفته شده است که تنها 9 درصد از اقشار کم درآمد جذب مسکن مهر شدند.
5- به دلیل نوع پروژه و جانمایی نامناسب آن، ساکنان مسکن مهر در تله فضایی فقر گرفتار شدند؛ "بیشتر کسانی که در این محلهها جمع شدهاند، در چند صفت مشترک هستند، فقر، بیکاری و درآمد پایین. از طرف دیگر، مردم بهصورت اتفاقی در آنجا دورهم جمع شدهاند و سرمایه اجتماعی در این طرح و این محلهها پایین است".
6- شیوه های جایگزین برای اجرا با هزینه بسیار کمتر وجود داشت مانند اجرای پروژه در بافت فرسوده شهرها که بنا به گفته ها حدود یک سوم حالت کنونی هزینه داشت.
حالا البته خیلی کار از کار گذشته است و باید برای مردم کم درآمدی که روی قول دولتی ها حساب کرده اند؛ فکری کرد؛ اینکه راه آینده را چگونه باید طی کرد، ساده نیست، والله اعلم.
https://goo.gl/BgbEYJ
کانال راهبرد
@RahbordChannel
غائله مسکن مهر زیادی بالا گرفته است و پس از زلزله خیلی ها له و علیه آن موضع گیری کرده اند؛ شوربختانه مثل بسیاری دیگری از موضوعات قضیه به دعوای پایین محله- بالا محله شباهت پیدا کرده است و هواداران شیخ دیپلمات و پرزیدنت مهرورز به نواختن و تکاندن هم مشغولند. از آن طرف یک حرف حساب هست که از خوب یا بد این پروژه که بگذریم؛ بعد از چند سال مردم روی آن حساب کرده اند و حالا نمی شود صورت مسئله را پاک کرد؛ اما سوال اینجاست فارغ از این ملاحظات سیاسی، اجرای این پروژه کار درستی بود؟
با جستجو در نظر اهل فن می شود دید که حرف مخالفان قانع کننده تر است؛ به بیانی دیگر می توان به چند استدلال جدی رسید که اجرای این پروژه، با هر نیتی در پس آن، نابجا بود، آن استدلال ها که کمال اطهاری کارشناس اقتصاد مسکن آنها را طرح کرده است به قرار زیرند:
1- ورود دولت در امر تامین و ارائه یک کالای خصوصی یعنی مسکن نادرست است، دولت به جای وارد شدن به یک ابرپروژه بزرگ بایستی شرایط کلان اقتصاد و اشتغال را به گونه فراهم می اورد که خود مردم دست به کار می شدند؛ "اگر مردم اشتغال مناسب داشته باشند، میتوانند برای خود مسکن تهیه کنند یا تهیه مسکن باید در اختیار شرکتهای خصوصی باشد نه دولت به معنای دولت".
2- به دلیل حضور دولت در این قبیل پروژه ها و به دلایل روشنی که بارها در مورد دولت گفته شده است، هزینه اجرا بالا می رود و کیفیت نظارت هم مطلوب نخواهد بود؛ در چنین وضعیتی اگر با افزایش فساد روبه رو نباشیم، جای تعجب است (به سیاق همان مثال معروف هیچکس ماشین اجاره ای را نمی شوید، نگهبانان اموال عمومی هم به اندازه خود افراد نگران چگونگی مصرف ثروت جمعی نیستند).
3- بنا به گفته ها حدود 4 درصد از تولید ناخالص ملی به سمت مسکن مهر رفت؛ نقدینگی افزایش چشمگیری داشت و درصد بالایی از اعتبارات بانکی به آن اختصاص یافت و می توان گفت بخش صنعت قربانی بخش مسکن شد؛ تازه یادمان نرود چنانکه پژوهشگران موسسه مبین نشان داده اند از لحاظ هدایت اعتبار و بازگشت اقساط، پروژه مسکن مهر یکی از بهترین عملکردها را داشته است و از طرح های مثل بنگاه های زودبازده و مانند بسیار بهتر عمل کرده است.
4- کم درآمد ها از دیگر اقشار اجتماعی جداسازی شدند و به فاصله اجتماعی دامن زده شد؛ اتفاقی که با رکود اقتصادی پیامد آن تشدید هم شد. گفته شده است که تنها 9 درصد از اقشار کم درآمد جذب مسکن مهر شدند.
5- به دلیل نوع پروژه و جانمایی نامناسب آن، ساکنان مسکن مهر در تله فضایی فقر گرفتار شدند؛ "بیشتر کسانی که در این محلهها جمع شدهاند، در چند صفت مشترک هستند، فقر، بیکاری و درآمد پایین. از طرف دیگر، مردم بهصورت اتفاقی در آنجا دورهم جمع شدهاند و سرمایه اجتماعی در این طرح و این محلهها پایین است".
6- شیوه های جایگزین برای اجرا با هزینه بسیار کمتر وجود داشت مانند اجرای پروژه در بافت فرسوده شهرها که بنا به گفته ها حدود یک سوم حالت کنونی هزینه داشت.
حالا البته خیلی کار از کار گذشته است و باید برای مردم کم درآمدی که روی قول دولتی ها حساب کرده اند؛ فکری کرد؛ اینکه راه آینده را چگونه باید طی کرد، ساده نیست، والله اعلم.
https://goo.gl/BgbEYJ
کانال راهبرد
@RahbordChannel
Khaleqi
آیا پروژه هایی مانند مسکن مهر کار درستی به حساب می آیند؟ | وبسایت شخصی امیرحسین خالقی
وب سایت شخصی امیر حسین خالقی ، خالقی ، راهبرد ، سیاست ، اقتصاد
✅سهم نفتی ما ایرانیان
✍دکتر پویا ناظران- اقتصاددان
🔹اگه دولت نفت را از بودجه خارج میکرد و پولش را بین مردم تقسیم میکرد، چی به سفرهمون اضافه میشد؟ یه حساب سرانگشتی بکنیم:
تولید نفت ایران روزانه ۳/۸ میلیون بشکه است. دست بالا بگیریم بگیم تولید روزانه ۴ میلیون بشکه است.
قیمت نفت تازگی رسیده به بشکهای ۶۰ دلار، ولی میانگین قیمت نفت در یکسال گذشته خیلی کمتر بوده. خوشبینانه فرض کنیم میانگین قیمت نفت در آینده نزدیک بشکهای ۶۰ دلاره.
روزی ۴ میلیون بشکه نفت ۶۰ دلاری ... می کنه بعبارتی ۲۴۰ میلیون دلار در روز. جمعیت ایران ۸۰ میلیون نفره:
❗️ یعنی سهم هر ایرانی از تولید روازنه نفت ۳ دلاره! با احتساب دلار ۴۰۰۰ تومنی، یعنی بابت سهم روزانه شما از نفت، یه سیخ کباب برگ هم نمیدن.
‼️البته همه نفت صادر نمیشه. نصفش صادر میشه و نصفه دیگهاش داخل مصرف میشه. درآمد نفتی از نیمه صادراتی میآد. پس سهم شما از درآمد نفتی یک دلار و نیمه. یعنی بابتش یه پرس کوبیده هم نمیدن!
تازه این بشرطیه که نفت خودش مفتی از تو زمین میاومد بیرون. برای اینکه تبدیل به پول بشه، نفت کلی هزینه کشف، استخراج، و حمل به بازار مقصد داره. کلی پول کارگر و کشتی باید داد.
🛑 یعنی تهش سهم شما از درآمد روزانه ارزی ۱ دلار هم نیست. با یه دلار چی میدن؟
به نسبت جمعیت ایران و قیمت نفت، ما اونقدری که بعضیها فکر میکنند هم درآمد نفتی نداریم. مشکل اینه که که درآمد غیرنفتی چندانی هم نداریم. درآمد نفتی ما فقط نسبت به درآمد غیرنفتیمون بالاست، چون در واقع درآمد غیرنفتیمون خیلی خیلی پایینه!
❌ عیب قضیه اینجاست که سهم شما از صادرات غیرنفتی هم یک دلار و نیم بیشتر نیست.
◾️ شهروند ترکیه: روزی ۵ دلار صادرات غیر نفتی داره
◾️ شهروند عربستان سعودی، که احتمالا فکر میکنید تنبل و تن پروره: روزی ۶ دلار صادرات غیرنفتی.
◾️ شهروند آمریکایی: روزی ۱۲ دلار
◾️ شهروند کره جنوبی: روزی ۲۷ دلار
میشه بپذیریم یه جای کارمون ایراد داره؟ ایراد اساسی داره! میشه بپذیریم اقتصاد مملکت غلط طراحی شده؟ چطور دفعه بعد به جای آدمهای سیاسی و چربزبون، دولت رو به اقتصاددانها بسپریم ببینیم چی میشه! همه مدلش را امتحان کردیم، این رو هم امتحان کنیم!
📖منبع کانال وقایع اقتصادیه:
@Economics_and_Finance
🔹اقتصاد در گذر زمان:
@m_ali_mokhtari
✍دکتر پویا ناظران- اقتصاددان
🔹اگه دولت نفت را از بودجه خارج میکرد و پولش را بین مردم تقسیم میکرد، چی به سفرهمون اضافه میشد؟ یه حساب سرانگشتی بکنیم:
تولید نفت ایران روزانه ۳/۸ میلیون بشکه است. دست بالا بگیریم بگیم تولید روزانه ۴ میلیون بشکه است.
قیمت نفت تازگی رسیده به بشکهای ۶۰ دلار، ولی میانگین قیمت نفت در یکسال گذشته خیلی کمتر بوده. خوشبینانه فرض کنیم میانگین قیمت نفت در آینده نزدیک بشکهای ۶۰ دلاره.
روزی ۴ میلیون بشکه نفت ۶۰ دلاری ... می کنه بعبارتی ۲۴۰ میلیون دلار در روز. جمعیت ایران ۸۰ میلیون نفره:
❗️ یعنی سهم هر ایرانی از تولید روازنه نفت ۳ دلاره! با احتساب دلار ۴۰۰۰ تومنی، یعنی بابت سهم روزانه شما از نفت، یه سیخ کباب برگ هم نمیدن.
‼️البته همه نفت صادر نمیشه. نصفش صادر میشه و نصفه دیگهاش داخل مصرف میشه. درآمد نفتی از نیمه صادراتی میآد. پس سهم شما از درآمد نفتی یک دلار و نیمه. یعنی بابتش یه پرس کوبیده هم نمیدن!
تازه این بشرطیه که نفت خودش مفتی از تو زمین میاومد بیرون. برای اینکه تبدیل به پول بشه، نفت کلی هزینه کشف، استخراج، و حمل به بازار مقصد داره. کلی پول کارگر و کشتی باید داد.
🛑 یعنی تهش سهم شما از درآمد روزانه ارزی ۱ دلار هم نیست. با یه دلار چی میدن؟
به نسبت جمعیت ایران و قیمت نفت، ما اونقدری که بعضیها فکر میکنند هم درآمد نفتی نداریم. مشکل اینه که که درآمد غیرنفتی چندانی هم نداریم. درآمد نفتی ما فقط نسبت به درآمد غیرنفتیمون بالاست، چون در واقع درآمد غیرنفتیمون خیلی خیلی پایینه!
❌ عیب قضیه اینجاست که سهم شما از صادرات غیرنفتی هم یک دلار و نیم بیشتر نیست.
◾️ شهروند ترکیه: روزی ۵ دلار صادرات غیر نفتی داره
◾️ شهروند عربستان سعودی، که احتمالا فکر میکنید تنبل و تن پروره: روزی ۶ دلار صادرات غیرنفتی.
◾️ شهروند آمریکایی: روزی ۱۲ دلار
◾️ شهروند کره جنوبی: روزی ۲۷ دلار
میشه بپذیریم یه جای کارمون ایراد داره؟ ایراد اساسی داره! میشه بپذیریم اقتصاد مملکت غلط طراحی شده؟ چطور دفعه بعد به جای آدمهای سیاسی و چربزبون، دولت رو به اقتصاددانها بسپریم ببینیم چی میشه! همه مدلش را امتحان کردیم، این رو هم امتحان کنیم!
📖منبع کانال وقایع اقتصادیه:
@Economics_and_Finance
🔹اقتصاد در گذر زمان:
@m_ali_mokhtari
Forwarded from موسسهمطالعاتی حامیان فردا
❓چگونه دغدغه اجتماعی را با کسبوکار پیوند بزنیم؟
✅در چهارمین سمینار«۳شنبههای رویش» با مرور ۲ تجربه موفق،به این سوال پاسخ میدهیم
۳شنبه ۳۰ آبان، ساعت ۱۶
ثبت نام رایگان:
evnd.co/UAtMq
@hamianefarda
✅در چهارمین سمینار«۳شنبههای رویش» با مرور ۲ تجربه موفق،به این سوال پاسخ میدهیم
۳شنبه ۳۰ آبان، ساعت ۱۶
ثبت نام رایگان:
evnd.co/UAtMq
@hamianefarda
🔹اعتماد در رابطه دولت- ملت🔹
✍امیرمحمد گلوانی- کارشناس ارشد اقتصاد
با حادثه بسیار تلخ زلزله کرمانشاه، موجی از مصیبت عظیم کشور را فرا گرفت و همه ی آحاد ملت و دستگاه های دولتی را بسیج کرد که در پی کمک به زلزله زدگان بشتابند. چند ساعاتی از زلزله نگذشته بود که شاهد فعالیت سازمان های مردم نهاد، شخصیت های مشهور عرصه ورزش و هنر و سیاست در جهت جمع آوری کمک به زلزله زدگان بودیم. اما این بار با تمامی بلایای طبیعی قبلی شرایط فرق می کرد. فضای مجازی در کنار تمام چالش هایی که در عرصه های فرهنگ و سیاست و اقتصاد و و غیره دارد، بسطری مناسب برای جمع آوری کمک های مردمی و هم چنین پیگیری اخبار حادثه فراهم کرده بود. دیگر صدا و سیما تنها منبع خبری و هلال احمر و ستاد مدیریت بحران تنها راه ارسال کمک ها نبودند. ملت نوع دوست کشور، بسیار سخاوت مندانه و مهربانانه با هر آنچه که در توان داشتند به یاری هم وطنان مصیبت دیده خود شتافتند ولی این بار آنچه مشهود بود، اعتماد بیشتر مردم به کانال های غیر دولتی برای ارسال کمک های خود بود. هم چنین اخبار مربوط به حادثه بیشتر از فضای مجازی پیگیر می شد. دیدن صحنه کمک های پرشور نقدی و غیرنقدی مردم پرمهر ایران ( که عمدتا از طرق ارگان های غیر دولتی بود) ، در کنار لبخند رضایتی که بر لبانمان می اندازد، یک نگرانی را به ذهنمان مبتادر میکند که چرا اعتماد مردم به تمام آنچه به دولت و حاکمیت مربوط است رو به اضمحلال است؟ این حجم از بی اعتمادی صحنه نمایش گسست اجتماعی عمیق در رابطه بین ملت و دولت است؛ گسستی که اندام سرمایه اجتماعی را آنقدر نحیف کرده است که توان ایفای نقش خود در مناسبات مختلف و حل معضلات اجتماعی را نخواهد داشت. اعتماد عمومی در روابطه درون ملت و در رابطه دولت-ملت یک از وجوه و ابعاد مهم سرمایه اجتماعی است. در اهمیت سرمایه اجتماعی همین بس که صاحب نظران علوم انسانی و به طور خاص اقتصاددانان، آن را بخش مهمی از ثروت ملی ( در کنار سرمایه انسانی و فیزیکی) می دانند که بستر بهره مندی مناسب از سرمایه های مادی را فراهم می کند. آنچه این چند روز بعد از زلزله مشاهده کردیم بی اعتمادی غیر قابل اغماض مردم به حاکمیت است که از منظر سیاست های اقتصادی نیز مانعی بر سر راه تحقق اهداف آن ها خواهد بود. در ادبیات اقتصادی و در مکتب کلاسیک های جدید، همسو بودن انتظارات دولت و ملت در برنامه های اقتصادی، تحقق اهداف این سیاست ها را تسهیل می کند. همسویی مذکور تنها در صورت اعتماد مردم به دولت و سیاست های آن، محقق خواهد شد و در نتیجه موجب همراهی انتظارات مردم با آن ها و بکارگیری تاثیر این سیاست ها در تصمیم گیری های کارگزاران اقتصادی خواهد بود که نهایتا منجر به موثر واقع شدن سیاست اقتصادی مد نظر دولت خواهد بود. مثال بارز اقتصادی در فقدان اعتماد در رابطه دولت- ملت، سیاست کاهش تورم دولت یازدهم بود که به رغم توفیق در روند کاهش تورم و نیل به تورم یک رقمی در اواخر چهار ساله دولت، شاهد تورم انتظاری هم چنان بالا از سمت مردم و بنگاهداران بودیم که یکی از دلایل اصلی عدم کاهش نرخ سود بانکی به رغم کاهش تورم بوده است. احساس نیاز به ترمیم رابطه ملت و دولت باید سران حاکمیت را متوجه خود سازد که با تجدید نظر درنگاه خود به تعاملات احتماعی مردم و دولت، در صدد جلب اعتماد مردم باشند. از نظر نگارند برون رفت رسانه ملی از انحصار فکری و اجتناب از بی خبر نگه داشتن مردم و تبدیل شدن به گوش و زبان تمامی آحاد ملت، اهتمام دولت به برخورداری هر چه بیشتر مردم از حقوق مدنی، آزادی بیشتر مطبوعات و رسانه های دیگر، اولین قدم در بازسازی این رابطه خواهد بود.
🔹اقتصاد در گذر زمان:
@m_ali_mokhtari
✍امیرمحمد گلوانی- کارشناس ارشد اقتصاد
با حادثه بسیار تلخ زلزله کرمانشاه، موجی از مصیبت عظیم کشور را فرا گرفت و همه ی آحاد ملت و دستگاه های دولتی را بسیج کرد که در پی کمک به زلزله زدگان بشتابند. چند ساعاتی از زلزله نگذشته بود که شاهد فعالیت سازمان های مردم نهاد، شخصیت های مشهور عرصه ورزش و هنر و سیاست در جهت جمع آوری کمک به زلزله زدگان بودیم. اما این بار با تمامی بلایای طبیعی قبلی شرایط فرق می کرد. فضای مجازی در کنار تمام چالش هایی که در عرصه های فرهنگ و سیاست و اقتصاد و و غیره دارد، بسطری مناسب برای جمع آوری کمک های مردمی و هم چنین پیگیری اخبار حادثه فراهم کرده بود. دیگر صدا و سیما تنها منبع خبری و هلال احمر و ستاد مدیریت بحران تنها راه ارسال کمک ها نبودند. ملت نوع دوست کشور، بسیار سخاوت مندانه و مهربانانه با هر آنچه که در توان داشتند به یاری هم وطنان مصیبت دیده خود شتافتند ولی این بار آنچه مشهود بود، اعتماد بیشتر مردم به کانال های غیر دولتی برای ارسال کمک های خود بود. هم چنین اخبار مربوط به حادثه بیشتر از فضای مجازی پیگیر می شد. دیدن صحنه کمک های پرشور نقدی و غیرنقدی مردم پرمهر ایران ( که عمدتا از طرق ارگان های غیر دولتی بود) ، در کنار لبخند رضایتی که بر لبانمان می اندازد، یک نگرانی را به ذهنمان مبتادر میکند که چرا اعتماد مردم به تمام آنچه به دولت و حاکمیت مربوط است رو به اضمحلال است؟ این حجم از بی اعتمادی صحنه نمایش گسست اجتماعی عمیق در رابطه بین ملت و دولت است؛ گسستی که اندام سرمایه اجتماعی را آنقدر نحیف کرده است که توان ایفای نقش خود در مناسبات مختلف و حل معضلات اجتماعی را نخواهد داشت. اعتماد عمومی در روابطه درون ملت و در رابطه دولت-ملت یک از وجوه و ابعاد مهم سرمایه اجتماعی است. در اهمیت سرمایه اجتماعی همین بس که صاحب نظران علوم انسانی و به طور خاص اقتصاددانان، آن را بخش مهمی از ثروت ملی ( در کنار سرمایه انسانی و فیزیکی) می دانند که بستر بهره مندی مناسب از سرمایه های مادی را فراهم می کند. آنچه این چند روز بعد از زلزله مشاهده کردیم بی اعتمادی غیر قابل اغماض مردم به حاکمیت است که از منظر سیاست های اقتصادی نیز مانعی بر سر راه تحقق اهداف آن ها خواهد بود. در ادبیات اقتصادی و در مکتب کلاسیک های جدید، همسو بودن انتظارات دولت و ملت در برنامه های اقتصادی، تحقق اهداف این سیاست ها را تسهیل می کند. همسویی مذکور تنها در صورت اعتماد مردم به دولت و سیاست های آن، محقق خواهد شد و در نتیجه موجب همراهی انتظارات مردم با آن ها و بکارگیری تاثیر این سیاست ها در تصمیم گیری های کارگزاران اقتصادی خواهد بود که نهایتا منجر به موثر واقع شدن سیاست اقتصادی مد نظر دولت خواهد بود. مثال بارز اقتصادی در فقدان اعتماد در رابطه دولت- ملت، سیاست کاهش تورم دولت یازدهم بود که به رغم توفیق در روند کاهش تورم و نیل به تورم یک رقمی در اواخر چهار ساله دولت، شاهد تورم انتظاری هم چنان بالا از سمت مردم و بنگاهداران بودیم که یکی از دلایل اصلی عدم کاهش نرخ سود بانکی به رغم کاهش تورم بوده است. احساس نیاز به ترمیم رابطه ملت و دولت باید سران حاکمیت را متوجه خود سازد که با تجدید نظر درنگاه خود به تعاملات احتماعی مردم و دولت، در صدد جلب اعتماد مردم باشند. از نظر نگارند برون رفت رسانه ملی از انحصار فکری و اجتناب از بی خبر نگه داشتن مردم و تبدیل شدن به گوش و زبان تمامی آحاد ملت، اهتمام دولت به برخورداری هر چه بیشتر مردم از حقوق مدنی، آزادی بیشتر مطبوعات و رسانه های دیگر، اولین قدم در بازسازی این رابطه خواهد بود.
🔹اقتصاد در گذر زمان:
@m_ali_mokhtari
Forwarded from کلینیک پول
چطور از ضررهای پی در پی مالی دوری کنیم؟!
پولینیک اولین کلینیک شخصی پول و سرمایه در ایران
www.poolinic.com
02188441403
@poolinicsupport
پولینیک اولین کلینیک شخصی پول و سرمایه در ایران
www.poolinic.com
02188441403
@poolinicsupport
Forwarded from بورژوا
ده سال پیش مجله فوربز نگران انحصار #نوکیا، پادشاه تلفنهای همراه در بازار بود.
متن کامل را داخل تلگرام مطالعه کنید:
http://telegra.ph/monopoly-11-18
متن کامل را داخل تلگرام مطالعه کنید:
http://telegra.ph/monopoly-11-18
Telegraph
انحصار نوکیا و انحصار ایرانخودرو
ده سال پیش مجله فوربز نگران انحصار #نوکیا در بازار موبایل بود. تیتر و عکس روی جلد به یک میلیارد نفر مشتری نوکیا اشاره دارد: آیا کسی هست که بتواند به گرد پای پادشاه تلفنهای همراه برسد؟ امروز دیگر اثری از پادشاه تلفنهای همراه نیست و این شرکت سعی دارد با نوآوری…