اقتصاد در گذر زمان(م.ع مختاری)
4.47K subscribers
1.82K photos
538 videos
134 files
1.75K links
کانال شخصی محمد علی مختاری دکتری اقتصاد و پژوهشگر اقتصاد توسعه در ایران و سوئیس با هدف ترویج دانش اقتصاد
تماس با نویسنده:
@Ali_Mokh
Download Telegram
بازخوانی مقاله «آدرس غلط برای گرانی‌ها»-بخش چهارم
علی سرزعیم

پنجم: درباره‌ی بانک های خصوصی

فراز دیگری از نوشته ایشان تعریض به ایجاد بانک‌های خصوصی است. سوالی که برای یک علاقه‌مند به دانش اقتصاد ایجاد می‌شود این است که آیا ایشان منکر انبوه تحقیقاتی است که رابطه‌ای بین توسعه مالی و توسعه اقتصادی را نشان می‌دهند؟ آیا انکار می‌کنند که نظام بانکی دولتی قادر نبود که بار توسعه کشور را بر دوش کشد؟ جالب آن است که حتی وقتی بانک‌های خصوصی درست شدند به دلیل شدت سرکوب آنها، بانکهای خصوصی غیرمجاز موسوم به موسسات اعتباری مثل قارچ از اقتصاد سربرآوردند. آیا وجود انبوه این نهادهای مالی غیرمجاز علامت نمی‌داد که نهادهای مالی بخش رسمی جوابگوی نیاز اقتصاد نیست! لذا نقد منصفانه به جای اصل وجود بانکهای خصوصی به چگونگی حضور و فعالیت بانک‌های خصوصی و ضعف نظارتی بانک مرکزی وارد است در حالیکه در نوشته مذکور طوری القا می‌شود که گویی مخالفت با اصل وجود بانکهای خصوصی است که اگر اینگونه باشد جای تاسف دارد. اشکال نظام بانکی این است که وقتی تعداد بانکها زیاد می‌شود سطح نظارت و کیفیت نظارت باید ارتقا یابد ولی خصوصا در اواسط دهه هشتاد نظارت تا حد زیادی صوری ماند و به عرصه‌های مهمی چون حاکمیت شرکتی، مدیریت ریسک و ترکیب بهینه دارایی‌ها کشیده نشد و کیفیت نظارت ارتقا نیافت و این امر ربطی به نظر کارشناسی نداشت که هر دو را خواستار بود. آشفتگی در کار بانک مرکزی به طور خاص و نظام بانکی بیشتر از ناحیه سیاست بود نه نظر کارشناسی و این آشفتگی بدلیل پیش‌بینی ناپذیری تحولات سیاسی ایران قابل پیش‌بینی نبود. نکته حائز اهمیت دیگر که موجب رشد نقدینگی شده رشد بدهی دولت به بانکها و متعاقب آن بدهی بانکها به بانک مرکزی است که در این امر بانکهای دولتی بیشتر قربانی شدند نه بانکهای خصوصی. لذا بازهم پای بی انضباطی دولت در میان است!
🔹اقتصاد در گذر زمان:
@m_ali_mokhtari
بازخوانی مقاله «آدرس غلط برای گرانی‌ها»: درباره‌ی بیماری هلندی

علی سرزعیم

فراز دیگری از مقاله ناظر بر نفی بیماری هلندی یا کمرنگ جلوه دادن آنست در برابر عملکرد بانکهای خصوصی. این حرف خیلی عجیب است که بزرگترین تحول متغیرهای اقتصادی دهه هشتاد که افزایش درآمد نفت و سرازیرشدن آن به اقتصاد و تثبیت هم زمان نرخ ارز است را نادیده بگیریم و عملکرد نظام بانکی را برجسته کنیم در حالیکه فعالیت نظام بانکی تابعی از تقاضای اعتبار برای سرمایه گذاری در شرایط وفور درآمد نفتی و افزایش تقاضای کل به این واسطه بود! چگونه می‌توان جای علت و معلول را برعکس دید یا معلول را برجسته تر از علت دانست.

روشن است که وقتی فارغ از اقتضائات بنیادین اقتصاد، بخصوص تراز پرداخت ها، نرخ ارز اسمی لنگر تثبیت تورم می شود رشد نقدینگی به بازار دارایی منتقل می‌شود و قیمت زمین و مسکن را بالا می‌برد. اگر دقت شود همین ادعای افزایش قیمت زمین و مسکن دقیقا موید بیماری هلندی است. فرازهای دیگر مقاله در مورد بالارفتن بازدهی فعالیت‌های نامولد نیز قرینه‌های دیگری برای وقوع بیماری هلندی در اقتصاد ایران در آن مقطع خاص است.

نکات دیگری که در ادامه نامه آمده مبنی بر اینکه مشتی نوکیسه، دلال، سوداگر، رانتجو و انحصارگر در اقتصاد ایجاد شدند قابل انکار نیست اما کافی است در ریشه‌یابی به خطا نرویم. همسو با تحلیل مقاله معتقدم بخشی از این پدیده ناشی از بی‌ثباتی‌های اقتصاد کلان است که در دهه هشتاد به شکل بیماری هلندی در اقتصاد ظاهر شد و اتفاقا دیدگاه های طرفدار تثبیت نرخ ارز و عدم افزایش آن مقوم و ایجاد کننده بیماری هلندی شد. روشن است که نمی‌توان چیزی را پذیرفت اما به لوازم آن تن نداد.

جمله عجیب تر مقاله این است که چرا دکتر نیلی رشد نقدینگی در دهه نود را به بیماری هلندی نسبت نداده است. این در حالی است که سالهای 92 و 93 درآمدهای ارزی به دلیل تحریم قطره چکانی آزاد می شد و سال 1394 کشور با افت شدید درآمد نفتی روبرو بود. بی معنی است که وقتی که درآمد نفتی زیاد و غیرمتعارف نبوده است برای چنین دوره ای از تعبیر بیماری هلندی استفاده کرد. آن چیزی که از اواخر دهه هشتاد شروع شد و در دهه نود خود را به طور کامل نشان داد بحران بانکی بود. بحران بانکی به شکل ناترازی ترازنامه بانکها ظهور کرد و پیامد آن به صورت مسابقه نرخ سود و استقراض شدید از بانک مرکزی بروز نمود. این واقعیتنکته جدیدی نیست وقتی که همان اقتصاددانان جریان اصلی حداقل از همان ابتدای دهه نود پیوسته ضرورت اصلاح نظام بانکی را یادآور شدند اما نهاد تصمیم‌گیری حاضر به اجرای آن نشد؟

تا جایی که می دانم موسسه عالی پژوهش در دوره جدید از همان ابتدا با همکاری پژوهشکده پولی و بانکی تیمی را برای مطالعه بحران بانکی و راههای علاج آن تجهیز نمود و هر سال نسخه ای را عرضه کرد که با مقاومت فولادین مسئولان بانک مرکزی، عدم اعتنای مسئولان دولت و اقدامات نامناسب نمایندگان مجلس پیوسته وتو شد. بله رشد نقدینگی به یک بمب تبدیل شد اما بمب گذار و بمب ساز کسانی بودند که مداخلات نادرست در شبکه بانکی را شروع کردند. البته نباید سهم کسانی که پیوسته با عملکرد نظام بانکی به طور عام و بانک‌های خصوصی به طور خاص مخالفت کردند را نادیده گرفت زیرا همانها بودند که به شرحی که گفته شد به اطفال حرامزاده این صنعت یعنی موسسات غیرمجاز مشروعیت بخشیدند.

هفتم: مدل مطلوب به صورت شفاف پیشنهاد نشده است

🍀من همواره اعتقاد دارم که باید در تحلیل امور با جامعه صریح بود و در پس پرده منتقد بودن پنهان نشد گرچه منتقد صرف بودن در کشور ما پرستیژ می‌آورد اما خیرخواهی برای کشور الزام می‌کند که راه حل مورد نظر نیز عنوان شود. بگذاریدبا صراحت سوال کرد که مدل مطلوب جنابعالی و دوستان همفکرتان برای اداره کشور چیست؟آیا بانکداری دولتی دهه شصت نظام مطلوب بوده و یا تداوم آن همراه با اصلاحاتی مورد نظر بوده است؟ اعتقاد عموم  اقتصاددانان این است که بانک خصوصی برای اقتصاد لازم است اما این بانک خصوصی باید با نظارت ارتقا یافته بانک مرکزی همراه باشد. اگر گام اول برداشته شد اما گام دوم برداشته نشد نباید اصل مسئله را انکار کرد. حالا اگر بانک مرکزی به وظیفه خود عمل نکرده باید اصل وجود بانک خصوصی را در اقتصاد نفی کرد؟ بحران بانکی در بسیاری از کشورها رخ داده ولی هیچ کدام به این جمع‌بندی نرسیدند که باید بانکداری خصوصی را حذف کنند بلکه اصلاح نظارت و تجدیدساختار نظام بانکی را در اولویت گذاشتند.

🔹اقتصاد در گذر زمان:
@m_ali_mokhtari
❇️ محمد طبيبیان: گفتيم اگر نرخ ارز سه‌برابر شود، دودمان اصلاح‌طلبي به باد مي‌‌رود

✔️ در زمان آغاز به کار دولت دوازدهم من به همراه مجموعه اي از افراد به يکي از مقامات دولت براي رئيس جمهور جديد پيغام داديم که خط سياسي احمدي نژاد را سه برابر شدن نرخ ارز زمين زد و اين اتفاق در دولت شما هم ممکن است بيفتد و مقدماتي را فراهم و تدابيري بينديشيد البته مطمئن نيستم که اين پيغام به ايشان رسيد يا خير اما به هر حال گفتيم اگر ارز سه برابر شود، دودمان اصلاح طلبي به باد مي رود، همان طور که اين مسئله خط سياسي احمدي نژاد را به باد داد.

✔️ من نمي دانم چرا طيب نيا رفت اما حدس مي زنم که او فرد زيرکي است و فهميد آن سير نقدينگي که ايجاد شده، گريبانش را مي گيرد. اگرچه قيمت ها در زمان دولت اول روحاني کنترل شده بود، اما اين امر به خاطر انتظارات مردم نسبت به بهبود اوضاع و برقراري روابط خارجي بود اما وقتي مردم فهميدند اين گونه نمي شود، جريان نقدينگي به راه افتاد.

🔹 متن کامل را بخوانید:
https://goo.gl/wSh7Dd

🔹اقتصاد در گذر زمان:
@m_ali_mokhtari
🔹مشکل تشخیص آب بری محصولات قابل حل است؟

دکتر پویا ناظران

در پست های قبلی دیدیم که در مدیریت منابع آبی، سه چالش داریم:
🔶 معلوم نیست چه محصولاتی آب‌بری بیشتر دارند و چه محصولاتی آب‌بری کمتر. ادعاهای متناقض زیاده.
🔶 آب‌بری محصولات، هر چه که باشه، در مناطق مختلف کشور متفاوته.
🔶 «هزینه-فرصت» آب، در مناطق مختلف کشور متفاوته.

چه جوری تصمیم بگیریم کجا چی بکاریم؟
✔️ علم اقتصاد برای این مشکل راه‌حل داره:



علم اقتصاد نشون می‌ده که اگه کشاورز، در ازای دریافت آب، «هزینه-فرصت» آب رو بپردازه، فقط محصولاتی می‌کاره که نسبت ارزش‌شون به آب‌بری‌شون بالا باشه. یعنی اخذ «هزینه-فرصت» آب، مصرف آب در کشاورزی رو به سمت بهینگی می‌بره.

«هزینه-فرصت» یعنی چی؟ هزینه-فرصت آب، ارزش بهترین کاریه که با آب می‌شه کرد، اگه آب به کشاورز داده نشه. بعبارت دیگه، هزینه-فرصت آب ارزش اون کاریه که بخاطر استفاده از آب در این کشت، فرصتش از دست رفته. با توجه به اینکه «فرصت»ها در مناطق مختلف متفاوتند، هزینه-فرصت آب در جاهای مختلف کشور متفاوته.

خب این «هزینه-فرصتها» رو چه جوری محاسبه کنیم، تا بعد بتونیم بعنوان قیمت آب ابلاغ کنیم؟
🔆 نیازی به ابلاغ و دستور نیست. اگه تعداد زیادی عرضه کننده آب کشاورزی، با تعداد زیادی متقاضی آب کشاورزی، برای مبادله آب رقابت کنند، در حالیکه بر کیفیت آب مورد تبادل نظارت بشه، و نسبت به سلامت این رقابت اطمینان حاصل بشه، قیمتی که در این رقابت برای مبادله آب بدست میآد، «هزینه-فرصت» آب خواهد بود.



شاید آب‌بری هندونه بیشتر باشه شاید آب‌بری گندم. شاید آب‌بری یکی تو کرمان بیشتر باشه و آب‌بری اون دیگری تو کرمانشاه بیشتر باشه.
🔶 لازم نیست بدونیم کجا کدوم محصول چقدر آب‌بری داره.
🔶 لازم نیست فرماندار و استاندارد و وزیر به ما بگن چی چقدر آب‌بری داره.
🔶 لازم نیست شرکت آب، آب کشاورز رو قطع کنه، دولت جریمه‌اش کنه، و پلیس دستگیرش کنه.

فقط کافیه در هر منطقه از کشور یک بازار رقابتی و سالم آب داشته باشیم.
با تشکیل این بازارهای متعدد آب:
🔹 از طرفی کشت در همه مناطق کشور بهینه می‌شه و از ذخایر آبی کشور مراقبت می‌شه.
🔹 از طرف دیگه انگیزه تولید آب قابل مصرف ایجاد می‌شه. یعنی خیلی‌ها مشغول تصفیه آب دریا، یا بازیافت آب‌های خاکستری می‌شن. این خودش اشتغال‌زایی داره!
فقط یادمون نره که مقدمه تشکیل بازار آب، اصلاح حکمرانی آبه.


👈 خلاصه، لازم نیست دولت برای همه چیز تعیین تکلیف کنه. مردم خودشون راه و چاه رو پیدا می‌کنند. کافیه دولت کمک کنه رقابت‌های آزاد و سالم شکل بگیره.
منبع: کانال نویسنده
@Economics_and_Finance

🔹اقتصاد در گذر زمان:
@m_ali_mokhtari
آب بٓرى هندوانه؟ يك درس اقتصاد خرد ١

دکتر محمد طبیبیان

حميد چيت چيان وزير نيرو گفته اند صادرات هندوانه به دليل آب برى بالا منطقى نيست. 👆 اين نوع انديشه تحكمى رايج در كشور است، نوعى انديشه كه حاكم بوده و از هر نوع منطق اقتصادى برى است. همين نوع انديشه هم هست كه سبب اتخاذ تصميم هاى نادرست و پر هزينه مى شود. البته اين مختص يك مقام يا فرد نيست اين شيوه تفكر رواج گسترده دارد.
به عنوان مقدمه عرض كنم، كشور ما كشورى است خشك و داراى تابستان داغ، در اين نوع مناطق بدن با سرعت زياد آب از دست مى دهد. به خصوص براى كسانى كه درفضاى باز كار مى كنند جبران آب از طريق آشاميدن مجدد چندان كمكى نمى كند چون به سرعت از راه تعريق آب بدن از دست مى رود. آشاميدن مكرر آب در اين شرايط موجب ناراحتى معده مى شود. راهى كه مردم به صورت تاريخى آموخته اند مصرف ميوه هاى آب دارمثل خيار، هندوانه، طالبى، خربزه و مانند آن است. امتياز اين ميوه ها چيست؟ در معده مى مانند و به تدريج آب آن ها به بدن جذب مى شود و نياز آشاميدن و تعريق مكرر را منتفى مى كنند. دقت كرده ايد كه چرا با درجه حرارت مشابه ايران هر سال عده اى در فرانسه از گرما زدگى و از دست دادن آب بدن تلف مى شوند؟
ديگر اين كه آببٓر ترين محصول در واقع شير گاو است. آيا مى توان توليد علوفه و دامدارى را تعطيل كرد؟
با اين مقدمه راه حل چيست؟
كارى كه مسئولين كشاورزى و آب نمى كنند را بايد انجام دهند. آب را قيمت گذارى كنيد، قيمتى كه نشان دهنده كميابى نسبى اين ماده حياتى باشد(در قانون برنامه دوم آمده بود كه بر روى چاه ها كنتر حجمى قرار گيرد و منابع آب زير زمينى محدود، مجانى و بى محدوديت بهره بردارى نشود، اجرا نشد و به طور فزاينده مناطق مختلف كشور از منابع آب تهى شده است ). آنگاه كه آب قيمت اقتصادى يافت، قيمت آب در انواع محصولات خودرا نشان مى دهد. سپس مردم تصميم مى گيرند چه ميزان از هر كالا مصرف كنند و توليد كننده متوجه مى شود چه ميزان توليد كند. لازم نمى شود مسئولين روش تحكمى پيشه كنند.
در مورد مطلب صادرات هم عامل اضافى كه وارد بحث مى شود نرخ ارز است. اگر انتخاب نرخ ارز نيز بر اساس عرضه و تقاضا باشد قيمت داخلى هندوانه با قيمت ارز قيمت بين المللى را براى صادر كننده تعيين مى كند و آنگاه صادر كنند مى تواند تصميم بگيرد براى او صادرات صرف مى كند يانه.
منبع کانال نویسنده:
@MohammadTabibian

🔹اقتصاد در گذر زمان:
@m_ali_mokhtari
قيمت گذارى آب و انتخاب نوع تكنولوژى توليد:يك درس اقتصاد خرد ١ ديگر.

دکتر محمد طبیبیان

جورج برناد شا گفته است كه "مردم قيمت همه چيز را مى دانند و ارزش هيچ چيز را". اين گفته در مورد منابع آب بخصوص صادق است.

چند روز پيش صاحب يك شركت كشاورزى را ديدم. از ايشان پرسيدم آيا از شيوه هاى مدرن كه براى صرفه جويى در آب و خاك است، مانند مزارع طبقاتى كه امكان باز يافت بخشى از آب مصرفى و نهاده هارا فراهم مى كند، استفاده مى كنيد؟ جواب اين بود كه نه. گوجه فرنگى گرانتر از شيوه متعارف تمام مى شود!دليل اين پاسخ آن فرد چيست؟
دليل آن منابع كم ياب عمومى مانند آب است كه به صورت خصوصى توسط مزرعه دار به صورت مجانى استفاده مى شود و به صورت قيمت پايين تصنعى خود را نشان مى دهد.
آيا استفاده از شيوه هاى مدرن- انتخاب نوع تكنولوژى به جز از شيوه هاى سنتى- به معنى افزايش قيمت محصول است؟ در كوتاه مدت و ابتداى شروع ممكن است، اما در بلند مدت چنين نيست. زيرا با رواج اين شيوه ها و توليد انبوه و سائل و ماشن آلات(از جمله وسائل آبيارى قطره اى و كنترل مصرف آب، كنترل حرارت محيط و باز يافت بخشى از آب و تغذيه گياه)، امكان دفع آفات موثر تر و كم هزينه تر، امكان استاندارد كردن محصول و كاهش ضايعات، امكان توليد در مناطق داخل و يا نزديك به شهر و كاهش هزينه حمل و نقل، مى توان به بركت تكنولوژى مانند ساير حيطه هاى توليد محصول كشاورزى را نيز ارزانتر توليد كرد (اين شيوه ها در بسيارى كشور هاى اروپايى در حال رواج است).
اگر آن مدير محترم با قيمت هاى واقعى منابع از جمله آب رو برو مى شد خود تكنولوژى مناسب را مى يافت و بهره بردارى مى كرد.
منبع کانال نویسنده:
@MohammadTabibian

🔹اقتصاد در گذر زمان:
@m_ali_mokhtari
🌟اقتصاد ايران به كدام سو مي‌رود
جديدترين پيش‌بيني صندوق بين‌المللي پول از اقتصاد ايران

🔰صندوق بین‌المللی پول در گزارش جدید خود، به بررسی وضعیت اقتصاد ایران پرداخته است و شاخص‌های اقتصاد کلان را برای سال‌های 2018 و 2019 پیش‌بینی كرده است.

🔰صندوق بین‌المللی پول، رشد اقتصادی ایران در سال ۲۰۱۸ را منفی ۱.۵ درصد پیش‌بینی کرده است. این گزارش از استمرار رشد اقتصادی منفی ایران خبر میدهد و رشد اقتصادی در سال ۲۰۱۹ را منفی ۳.۶ درصد پیش‌بینی می‌کند.

🔰با توجه به رشد اقتصادی منفی، تولید ناخالص داخلی ایران در سال ۲۰۱۸ نیز به ۴۳۰ میلیارد و ۸۲ میلیون دلار کاهش حواهد یافت و در سال ۲۰۱۹ به ۳۳۳ میلیارد و ۶۰۳ میلیون دلار خواهد رسید. تولید ناخالص داخلی ایران در سال ۲۰۱۷ برابر ۴۳۰ میلیارد و ۷۰۹ میلیون دلار بوده است.

🔰پیش‌بینی این نهاد نشان میدهد نرخ بیکاری از ۱۱.۸ درصد در سال ۲۰۱۷ به ۱۲.۸ درصد در سال ۲۰۱۸ و ۱۴.۲ درصد در سال ۲۰۱۹ افزایش می‌یابد.

🔰گزارش صندوق بین‌المللی پول پیش‌بینی می‌کند، نرخ تورم که در سال ۲۰۱۷ برابر با ۹.۶ درصد بوده است در سال 2018 به ۲۹.۶ درصد و در سال ۲۰۱۹ نیز به ۳۴.۱۱ درصد افزایش یابد.

🔰این گزارش از افزایش سرمایه‌گذاری خارجی در اقتصاد ایران خبر میدهد. بطوریکه کل سرمایه‌گذاری انجام شده در اقتصاد ایران طی سال 2017 معادل ۳۵.۷۰ درصد تولید ناخالص داخلی بوده که این رقم در سال 2018 به ۳۹.۱۰ درصد تولید ناخالص داخلی افزایش خواهد یافت و در سال ۲۰۱۹ با تغییری اندک به ۳۹.۱۵ درصد تولید ناخالص داخلی خواهد رسید.

🔰صندوق بین‌المللی پول همچنین از کاهش درآمدها و مخارج دولت در سال 2018 خبر میدهد. بطوریکه کل درآمد دولت در سال ۲۰۱۸ معادل ۱۴.۰۹ درصد تولید ناخالص داخلی و کل هزینه‌های آن معادل ۱۷.۱۵ درصد تولید ناخالص داخلی برآورد شده است./شهد اقتصاد

🔹اقتصاد در گذر زمان:
@m_ali_mokhtari
بازخوانی مقاله «آدرس غلط برای گرانی‌ها»- کاهش تورم در دور اول آقای روحانی و عدم اصلاح نظام بانکی

✍️علی سرزعیم

🍀در مورد کاهش تورم نیز ضروری است با جامعه صریح باشیم. همه می دانیم که وقتی تورم به ارقامی نظیر 40 درصد نزدیک می شود اقتصاد به سمت تورم‌های شدید حرکت می کند و احتمال فروغلتیدن اقتصاد به دام ابرتورم وجود دارد. لذا انتخاب اولویت کاهش تورم در سال 1392 انتخاب درست و قابل دفاعی بوده است اما وقتی کاهش تورم شدیدتر و سریعتر از انتظار شد ولی نرخ بهره کاهش نیافت همگان به سرعت دریافتند که مشکلات نظام بانکی مانع این امر شده است. اتفاق دیگری که باعث شد به رغم رشد نقدینگی تورم کاهش یابد مشکلات نظام بانکی بود که نرخ سودهای بالا به سپرده ها پرداخت می‌کرد. مسئله به همین سادگی است و نکته جدیدی بیان نشده است بلکه گزارشهای مرکز پژوهشها و چندین مرکز دیگر مملو از این اخطار است که سابقه همه را می توان در دبیرخانه شورای امنیت ملی یافت.در این رابطه تا امروز دهها جلسه برگزار شده و علنا این موضوع در همایشهای سیاست پولی و بانکی بیان گردید. با این وصف روشن می‌شود که مسئله ندانستنِ مشکل نبود و حتی مسئله گوشزد کردن به مقام سیاستگذار نبود. حداقل خود اینجانب که حضور کاملا مستقیمی در دولت نداشتم در سال 94 در ارزیابی عملکرد بانک مرکزی به صراحت برای مسئولان دولت نوشتم که عاجل ترین اقدام اصلاح نظام بانکی است چه رسد به دیگر کارشناسان و مشاوران حاضر و فعال در دولت. لذا قصور و تقصیری در نظام کارشناسی نبوده و اگر قصور و تقصیری وجود داشته در سطوح دیگری بوده است.

🍀البته باید محدودیت سیاستگذار و تصمیم‌گیر را نیز درک کرد. باید به یادآورد که چگونه تعدادی موسسه غیرمجاز کل نظام حاکمیت را به گروگان گرفته بود و هر چه خواستند به زور از دولت (یا بخوانید جامعه) گرفتند تا جایی که آقای قالیباف در انتخابات با سپرده گذاران این موسسات هم آوا شده بود و فشار وارد می کرد که چرا از جیب بقیه ملت پول آنها پرداخت نمی شود؟ شاید خیلی‌ها از جمله شما و همفکرانتان ندانند که در همان سالهای پسابرجام دکتر نیلی جلسات مکرر با آقای دکتر سیف و مدیران ارشد بانک مرکزی برگزار کرد و در آن از ایشان پیوسته سوال می کرد که چرا جلوی فلان بانک خصوصی را نمی گیرید که این طور اخلال می کند؟ چرا نظارت درست صورت نمی‌گیرد؟ چرا اصلاحات بانکی شروع نمی‌شود؟ فکر می‌کنید واکنش بانک مرکزی چه بود؟ صفر مطلق! شاید خیلی‌ها ندانند که برخی اقتصاددانان پیوسته با انتصاب یک بانکدار به عنوان رئیس کل بانک مرکزی مخالفت کردند اما این مخالفت به جایی نرسید زیرا قانون موجود داشتن سابقه کاری را شرط گذاشته بود. آیا وجود چنین قانونی نیز به پای مشاور سابق رئیس جمهور نوشته می‌شود؟

☘️لذا ما نیز با شما هم عقیده بودیم و هستیم که ثبات قیمتی (price stability) اگر همراه با ثبات مالی(financial stability) نباشد ماندگار نخواهد شد و دقیقا به همین دلیل ضرورت اصلاح نظام بانکی پنج سال پیاپی فریاد زده شد اما نظام تصمیم‌گیری حاضر به شنیدن و قبول اجرای آن نشد. نظام تصمیم گیری که از تجربه نامطبوع ساماندهی چند موسسه کوچک غیرمجاز تجربه تلخی داشت ریسک پرداختن به مشکل بزرگتر را به جان نخرید و به غلط گمان می برد که می تواند از اجرای آن شانه خالی کند. خیلی از مشفقان به بخشهای مختلف حاکمیت و دولت گوشزد کردند که عقب انداختن مشکل تنها به بزرگ شدن آن خواهد انجامید و هزینه‌ها را بالا خواهد برد و شانس موفقیت را کم خواهد کرد اما سیاستمداران مختلف در نهادهای گوناگون حکومت پیوسته با استناد به فرمایشات برخی اقتصاددانان مخالف جریان اصلی علم اقتصاد، با هر جراحی به اسم شوک درمانی و تقویت بازار آزاد و عدم توجه به الزامات نهادی و بهانه هایی از این دست مخالفت کردند. مهمترین کارکرد جریانی که در ایران به نهادگرایی موسوم شده است ایجاد توجیه برای سیاستمداران برای فرار از هرگونه اصلاح در نظام اقتصادی بوده است. لذا اگر قرار باشد شریک بمب ساز شناسایی شود غیر از نهادگرایانی که در دولت خاتمی مسئولیت داشتند باید نهادگرایانی را نام برد که پیوسته دست و دل سیاستمداران را از هر جراحی لرزاندند و به سیاستمداران عافیت طلبی که از هر سختی گریزان بودند بهانه دادند تا بگذارند مشکل بزرگ شود. فراموش نکرده اید که قانون برخورد با موسسات غیرمجاز در دوران آقای خاتمی و دوره سیطره نهادگرایان بر کرسیهای حکومت اجرا نشد!

🔹اقتصاد در گذر زمان:
@m_ali_mokhtari
بازخوانی مقاله «آدرس غلط برای گرانی‌ها»-جمع‌بندی

✍️علی سرزعیم

🍀متاسفانه اعتقاد دارم که در واقع خود مقاله ای که با عنوان آدرس غلط برای گرانی منتشر شده مصداق همین عنوان است و به جای اینکه ریشه درست مشکلات را در حوزه اقتصاد سیاسی شناسایی کند اتهاماتی را متوجه شخص یا یک جریان فکری خاصی نموده است. به اعتقاد اینجانب به جای اینکه اهتمام اقتصاددانان خوش‌فکر و اندیشمند کشور صرف مقابله با هم شود بهتر است تا با یک هم افزایی فشار مضاعفی بر دولت و حکومت وارد کرد تا انضباط مالی را ملتزم شود، اصلاحات اقتصادی را سریعتر اجرا کند و به اصول بنیادین اقتصاد تن دهد. تردیدی نیست که باید نهادهای پشتیبان بازار اصلاح شوند و تردیدی نیست که باید اجازه داد سازوکار بازار به جز در موارد شکست بازار-که اتفاقا مصادیق آن زیاد است- حاکم گردد. به باور اینجانب اتحاد اقتصاددانان باید فشاری به بانک مرکزی وارد آورد تا رویه‌های نظارتی خود را اصلاح کند و اصلاح نظام بانکی را بیش از این به تعویق نیاندازد. به گمان اینجانب برجسته کردن اختلافات میان اقتصاددانان تنها بهانه‌ای به دست سیاستمدارانی می‌دهند که نمی‌خواهند هیچ حرف اقتصادی درستی را از هیچ اقتصاددانی بشنوند. آنها هر نوبت گروه دیگری را مصداق مخالفت با یک دیدگاه اقتصادی مطرح می‌کنند تا بتوانند نهایتا کار مطلوب خود را که سازگار با ترجیحات سیاسی کوتاه مدت خود است انجام دهند. در پایان یک بار دیگر تاکید می‌کنم که هدف این نوشته بیش از آنکه نقد فرد یا افراد خاصی باشد نقد نوع نگاهی است که متاسفانه رواج دارد و ابعاد اقتصاد سیاسی حکمرانی را نادیده می‌گیرد و روشنگری نسبت به این امر انتظاری است که نوشتن این مطلب را موجب شد.

🔹اقتصاد در گذر زمان:
@m_ali_mokhtari
Forwarded from BIAS Team (Nazanin Mousavi)
📢 دعوت به مشارکت در یک مطالعه پژوهشی

🔸همراه با هدیه نقدی

🔹زمان تقریبی آزمایش: ۴۵ دقیقه
🔹مکان: دانشکده مدیریت و اقتصاد شریف

🔸لینک ثبت‌نام:
🌐 yon.ir/Kzf7K

@BEconomics
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
پشت پرده #فرار_مالیاتی_پزشکان
💳 پزشکان کارت‌خوان ندارند!
💉 چرا پزشکان از کارت‌خوان فرار می‌کنند؟

کمپین مردمی #فرار_مالیاتی_ممنوع

@edalat_maliati
❇️ بحران کمبود مهندس در آینده!

🔸دانش آموزان به رشته ریاضی کم علاقه شده اند

💬 عبدالرسول عمادی سرپرست معاونت آموزش متوسطه وزارت آموزش و پرورش:

◽️در جریان هدایت تحصیلی کاهش محسوسی را در گرایش به رشته تجربی داریم، منتها کمتر به نفع رشته ریاضی تمام شده و بیشتر به نفع رشته انسانی و حتی رفتن دانش‌آموزان به سمت شاخه‌های فنی و کاردانش بوده است.

◽️همچنان نگران رشته ریاضی هستیم، البته باید به این مسئله توجه کنیم که برای فارغ‌التحصیلان رشته ریاضی زمینه اشتغال نهایی در رشته‌های مهندسی و ریاضی چندان تضمین شده نیست که باعث کاهش گرایش خانواده‌ها شده است.

◽️بارها خطر کاهش گرایش به رشته ریاضی را گوشزد و اعلام کردم که آینده مهندسی در خطر است/ ایسنا
🔹اقتصاد در گذر زمان:
@m_ali_mokhtari
Forwarded from Deleted Account
ثبت نام و کسب اطلاعات بیش‌تر در وب سایت www.conf.imps.ac.ir
🔵مرحوم والد قائل به ربط نبود

🖌عباس آخوندی - ۱۳ آبان‌ماه ۹۷

🔸گفتن گزاره‌های نامرتبط، متعارض و متضاد در فرهنگ سیاسی ایران بسیار متداول است. شاید هم موضوع ژرف‌تر از این باشد و در نظام معرفتی ما ایرانیان رخنه کرده‌باشد. دوستی اخیرا گفته‌است: اگر همه چیز را به بازار بسپاریم و فکر کنیم که دست نامرئی قیمت بازارها را می‌تواند متعادل کند این تفکر و اقدامات مبنی بر آن، موجب از دست رفتن اقشار ضعیف کشور می‌شود. البته این سخن جدید نیست و هر روزه از سوی کسان زیادی برای توجیه سیاست‌های صدها بار شکست‌خورده در توزیع بی‌حاصل منابع عمومی بیان می‌شود. کسان دیگری نیز کمی آن طرف‌تر همین سخنان را البته با هدف جنگ مقدس با لیبرالیزم بیان می‌کنند. رسانه و ضدرسانه زنجیره‌ای نیز این ماموریت بزرگ را لحظه‌ای از یاد نمی‌برند و مرتب به با بوق و کرنا به آن می‌پردازند. چه ارتباطی بین این دو وجه وجود دارد؟ البته مرحوم والد فرموده‌اند که هیچ ارتباطی نیست!

🔹طنز داستان در این است که همین دوستان و حضرات هر روز ختم ام من یجیب برای سرعت‌یافتن فرایند خصوصی‌سازی جلب سرمایه‌ی بخش خصوصی و حتی سرمایه‌ی خارجی می‌گیرند. فرضِ ذهنی حضرات این است که عده‌ای به‌عنوانِ سرمایه‌گذار باید یافت شوند تا سرمایه‌گذاری کنند، سازمان حمایت برای محصول و خدمت آنان قیمت‌گذاری کند و تعزیرات هم انبارِ آنان را تاراج کند و در پایان آنان نیز بسیار خشنود و سپاس‌گزار باشند و به سرمایه‌گذاری ادامه‌دهند. اگر هم کسی اعتراض کرد، پاسخ روشن است. ۱- این نظریه‌ها در ایران جواب نمی‌دهد. ۲- مرگ بر لیبرالیزم. ۳- در حال جنگ اقتصادی با امریکا هستیم. متاسفانه خدای تعالی حاضر به تغییر سنت خود به نفع حضرات و پذیرش سنت متعارض نیست. لذا ختم و التجای حضرات بدون استجابت باقی می‌ماند.

🔸در همین حال هوا، خبر تودیع و معارفه وزیر امور اقتصادی و دارایی را خواندم و دیدم که دوست عزیزم جناب جهانگیری اولویت‌های کاری این وزارت‌خانه را تعریف کرده‌اند، شامل: اول، بهبود فضای کسب‌و‌کار است؛ دوم، توانمندسازی بخش خصوصی؛ سوم، ساماندهی گفت‌وگوی دولت و بخش خصوصی است؛ چهارم، وزارت اقتصادشدن وزارت امور اقتصادی و دارایی؛ پنجم، توسعه بازار سرمایه از طریق خروج کامل نیروهای مسلح و دولت از بنگاهداری و عرضه سهام آنها در بازار بورس است؛ ششم، مولدسازی دارایی‌های زیاد دولت؛ هفتم، بسط پایه مالیاتی و جلوگیری از فرار مالیاتی و هشتم، کمک به بانک مرکزی در اصلاح نظام بانکی. بدون توضیح از این بخش می‌گذرم.

💢آیا واقعا از این نوع سیاست‌گذاری و مدیریت اقتصاد ملی جز شکل‌گیری سرمایه‌داری نظامی و دولتی و توسعه نهادهای عمومی غیر دولتی با هزاران رانت و حاشیه‌ی پیرامونی و حلقه‌های متعدد سوداگرانی که به‌نام بخش خصوصی پیرامون آنها پرسه می‌زنند و از تن دادن به هرگونه رقابت خودداری می‌کنند می‌توان انتظار داشت؟ آیا در این فضا، خصوصی‌سازی جز انتقال سرمایه‌های انباشته‌ی دولت به این نهادها و شکل‌گیری دولت در پنهان و غیر پاسخگو چیز دیگری است؟ آیا اگر بسیاری از نهادمدنی کسب‌وکار از جمله انجمن‌های صنفی و سازمان‌های حرفه‌ای امروز ایران جولانگاه سوداگران و سفته‌بازان شده‌است باید در شگفت بود؟ و آیا این سیستم جز بیشینه کردن منافع بادآورده از طریق دسترسی به اطلاعات درونی و تحکیم ارتباط‌های ناسالم ره‌آورد دیگری می‌تواند داشته باشد؟ حال شما ارتباط موضوع را با بمباران‌های خبری ضد لیبرالیستی و البته از سرِ غیرت و حمیّتِ جانبداری از ضعیفان، ضرورت خروج از برجام و مخالفت با FATF را بیابید. البته که مرحوم والد قائل به ربط نبود.
منبع: کانال شخصی نگارنده
@AbbasAkhoundi

🔹اقتصاد در گذر زمان:
@m_ali_mokhtari
Forwarded from دغدغه ایران
راه‌پیمایی اربعین: نگاهی متفاوت
امیر هاشمی مقدم، دانشجوی باهوش و درسخوان اولین کلاس درس دانشگاه من در سال 1381 بود. او عاشق ایران است و سال‌ها روی شیشه عقب ماشین‌اش نوشته بود «چو ایران نباشد تن من مباد» و با آن همه ایران را وجب به وجب گشت تا بداند عاشق چیست. انسان‌شناس است و عاشق سفر، و از افغانستان تا مغولستان و آسیای میانه هر کجا که نشانی از ایران و زبان فارسی باشد، جست‌وجو کرده است. عشق ایران در او موج می‌زند. تخصص او انسان‌شناسی گردشگری است. این‌ها را نوشتم تا متن زیر را که می‌خوانید بدانید آدم عاشق ایران آن‌را نوشته است. دوست داشتید به کانال او (https://t.me/moghaddames) هم سر بزنید.
---------------------
مهربان‌تر از ما با خودمان
امیر هاشمی مقدم
برای نخستین بار به پیاده‌روی اربعین آمدم. درباره آنچه دیدم و تجربه کردم به زودی خواهم نوشت (فعلا با گوشی بیش از این دشوار است و تا چند روز دیگر هم در سفر خواهم بود). اما آنچه در این چند روز بیش از هر چیز دیگر توجهم را جلب کرد، شیوه نگاه عراقی‌ها به ایرانیان بود. از همان مرز که وارد می‌شوی، با نگاه و سخن و مهمان‌نوازی‌شان، سنگ تمام می‌گذارند. البته شیعیان‌شان (که جمعیت‌شان نسبت به عربهای اهل سنت و کردها بیشتر است) به همه زائران احترام می‌گذارند، اما به ایرانی‌ها بیشتر. چندین بار دیدم که وقتی از یک ایرانی می‌پرسیدند: «ایرانی»؟ و پاسخ بله می‌شنیدند، سرشان را کمی پایین آورده و دو دست را روی سرشان می‌گذاشتند؛ یعنی جای ایرانی‌ها روی سر ماست. اگر هم این کار را نکنند، بی‌گمان با گفتن «حبیبی» یا «اهلا و سهلا» (خوش آمدید) پاسخ می‌دهند.
در این چند روز، پولدار و بی‌پول (که به نظر بیشترشان فقیر یا متوسط می‌آیند) هر چه در توان داشتند وسط گذاشتند برای پذیرایی از مسافران یا به قول خودشان مهمانان امام حسین. چند شیوه خدمات‌رسانی داشتند:
۱- کسانی که شبها به زور، گروه گروه زائران را به خانه‌های کوچک‌شان می‌بردند و خودشان در آشپزخانه می‌خوابیدند تا مهمانان در تنها اتاق خانه بخوابند. شام و شیرینی و میوه و چای هم در اختیار مهمانان بود. حمام خانه هم صد البته.
۲- کسانی که نذر دارند و جلوی خانه‌های‌شان یا در هیئت‌ها آنرا اجابت می‌کنند. واقعا تا آنجا که در توان‌شان باشد نذری می‌دهند. بیشتر خوراکی (از کباب و برنج گرفته تا فلافل، میوه، شیر داغ و...). بسیاری هم چای یا آب سرد می‌دهند.
۳- آنها که هیچ نداشته باشند، دست‌کم درب خانه‌شان را باز می‌گذارند که زائران از دستشویی آن استفاده کنند. گاهی هم یک سه‌راهی برق از خانه‌شان می‌آورند سر راه زائران تا گوشی‌شان را شارژ کنند. عده‌ای هم زائران را که پیاده‌روی کرده و خسته‌اند، ماساژ می‌دهند یا کفش‌های‌شان را واکس می‌زنند. گاهی البته ممکن است یکی هم نذری بدهد، هم زائران را شب به خانه‌اش ببرد و هم درب خانه‌اش باز باشد برای استفاده زائران از دستشویی. خلاصه هر کس تا آنجا که از دستش بر بیاید، یاری می‌دهد.
اینها را آنهایی که به اربعین رفته باشند، تجربه کرده و می‌دانند. چنین مردمان همسایه‌ای سزاوار این نیستند که با پخش یک عکس یا کلیپ جعلی، متهم به دست‌درازی به دختران ایرانی شوند و از مسئولین انتظار جلوگیری از ورودشان به ایران را داشته باشیم. بیشتر شهروندان کشورهای همسایه، به‌ویژه همانهایی که ما کمتر به آنها توجه می‌کنیم (همچون عراق، پاکستان و افغانستان)، واقعا هم به ایران بسیار علاقه‌مندند و هم بهترین متحدان ما هستند (کافی است بدانیم در نظرسنجی‌های جهانی، بیشترین نگاه مثبت به ایران را پاکستانی‌ها دارند).
چندین سده است به بهانه‌های گوناگون میان‌مان تفرقه می‌افکنند تا از آب گل‌آلود، ماهی بگیرند. اگر نمی‌توانیم موقعیت‌های خوب بیافرینیم، دست‌کم موقعیتهای خوب‌مان را هم ویران نکنیم.
دیگر نوشته‌های مرا می‌توانید در کانال مقدمه (اینجا) (http://t.me/moghaddames) بخوانید.

(اگر این نوشته را می‌پسندید، برای دوستان‌تان هم بفرستید.)
"آداب خردمندی"

🖌 یادداشتی از پدرام سلطانی

🌐 در ١٥ سال گذشته در صدها نشست و جلسه و گفتگو در سطوح مختلف و موضوعات گوناگون شرکت داشته ام و با اشخاص زيادى در حاكميت، بخش خصوصى، جامعه ى مدنى و اقشار گوناگون همنشين بوده ام. این حضور فراوان و متنوع بیشترین بهره ای که برایم داشته است، آشنا شدن با انواع رفتار، گفتار و کردار و یافتن فرصت مقایسه ی آنها با یکدیگر بوده است. در این مدت بسیار کوشیدم که روش خردمندان را در میان جمع شناسایی کنم.

باید بگویم که منظورم از خردمندی، هوشمندی نیست، زیرا بسیار افرادی را دیده ام که از هوش و استعداد بالایی برخوردار بوده اند اما ویژگیهای خردمندی را کمتر داشته اند.

خردمندی به باور من حاصل جمع هوش، اخلاق و اراده است. به هر حال گزیده ی آداب خردمندان را چنین یافتم، ٢٠ ویژگی که البته با قوت و ضعف در افراد مختلف وجود دارد. به گمان من خردمند واقعی کسی است که اقلاٌ ١٥ مورد از موارد زیر را (که مورد بیستم حتماٌ یکی از آنها باشد) همزمان داشته باشد:

١-بسیار خوب و بادقت گوش می کنند و وسط صحبت دیگران نمی پرند. هنگام سخن گفتن دیگران، با بغل دستی خود حرف نمی زنند.

٢- سنجیده، کوتاه و دقیق سخن می گویند. در سخنانشان اثری از کنایه، تهدید، تحکم، خشونت و توهین نیست.

٣- بسیار اهل مطالعه هستند و عطش یادگیری دارند. در كنار به روز بودن در حوزه تخصصيشان، در علوم انسانى مطالعات زيادى دارند.

٤- از گفتن "نمی دانم" ابا ندارند و از تصحيح اشتباهاتشان توسط ديگران استقبال مى كنند.

٥- راستگویند. هرجا که راست گفتن را مصلحت نبينند، بجای دروغ گفتن سکوت می کنند.

٦- نگاهشان توأم با احترام و خوشامدی است. در سلام و احترام کردن به دیگران، به جایگاه اجتماعیشان توجه نمی کنند. رفتارشان با فروتنی و آرامش همراه است. چهره ای گشاده و بشاش دارند.

٧- اهل افراط و تفريط نيستند. در نگهدارى اموال عمومى و محيط زيست كوشش مى كنند و از جيب ديگران خرج نمى كنند.

٨- نسبت به باورها و نظراتشان تعصب ندارند و مدام آنها را پالايش مى كنند. از اين روى، نظر مخالف را با گشاده رویی می شنوند و پيش داورى نمى كنند.

٩- گفتار و کردارشان با تغییر منصب و مسئولیتشان تغییر نمی کند. در مديريتشان اهل كار گروهى و تعامل هستند.

١٠- روابطشان بر تصميماتشان تأثير نمى گذارد و سفارش پذير نيستند. براى خوشايند ديگران اظهار نظر مساعد نمى كنند.

١١- به مکان نشستنشان در مجلس حساسیت ندارند. روی اولین صندلی که خالی باشد می نشینند.

١٢- برای به دست آوردن مسئولیتی با دیگران، مستقیم یا غیر مستقیم، مذاکره یا لابی نمی کنند.

١٣- برای دیده شدن تلاش نمی کنند. داوطلب عکس گرفتن یا مصاحبه کردن نیستند. تلاش نمى كنند كه كارها را به نام خود تمام كنند.

١٤- بسیار نکته بین هستند. از تکرار گفته هایشان پرهیز می کنند و در سخنانشان همیشه نکات تازه و بدیع یافت می شود. در موضوعات خارج از تخصصشان اظهار نظر نمى كنند.

١٥- از پذیرش همزمان چند مسئولیت پرهیز می کنند. اگر مسئولیتی را بپذیرند برای تحقق اهداف آن بسیار تلاش می کنند.

١٦- افراد را قضاوت نمی کنند و در خصوص پیشینه، اعتقادات و احوالات خصوصی افراد کنجکاوی و تجسس نمی کنند. بجای سخن گفتن از افراد، از افکار و اندیشه ها سخن می گویند.

١٧- مسئوليت اشتباهاتشان را مى پذيرند و از اعتراف به خطا يا شكست خود طفره نمى روند. در پذيرش اشتباه فرافكنى نمى كنند.

١٨- وارد محاجه و یکی به دو نمی شوند وحاضر جوابى نمى كنند. در برابر تندی و توهین صبور و با سعه ی صدر هستند.

١٩- به هیجانات خود مسلط هستند. در رفتارشان خشم، ترس، اضطراب یا شادی مفرط دیده نمی شود.

٢٠- به هیچکدام از ویژگیهای بالا تظاهر نمی کنند.

اگر چنین افرادی را می شناسید، قدر آنها را بدانید. آنها در این زمانه ی پرآشوب مانند گلهایی هستند که در شکاف صخره ها گم شده اند. جامعه ی بالنده و آرمانی از اینگونه افراد در لایه های زبرین خود بیشتر دارد. کشوری که هرم خردمندی در آن وارونه باشد، یعنی هرچه بالاتر روی بیشتر از جنس خردمندان بیابی، جامعه ی رهیده ایست.

🔹اقتصاد در گذر زمان:
@m_ali_mokhtari
Forwarded from اقتصاد با طعم سیاست (Jafar Kheirkhahan)
به لطف خدا و با کمک دوستان ترجمه کتاب "قابلیت سازی حکومت: شواهد، تحلیل و عمل" امروز پایان یافت.
یکشنبه 6 آبان روزنامه شرق ضمیمه 40 صفحه ای با عنوان توانمندسازی جامعه و حاکمیت منتشر کرد که بخشی از آن به معرفی کوتاه و مقدماتی این کتاب اختصاص یافت.

http://www.sharghdaily.ir/fa/vijeh/page/365/1/صفحه-اول
Forwarded from اقتصاد با طعم سیاست (Jafar Kheirkhahan)
Zip_636769258400522370.zip
4.5 MB
چون نسخه الکترونیکی این نشریه بتازگی پولی شده است پس از گذشت یک هفته کل ویژه نامه (زیپ شده) را اینجا میگذارم.
صفحات 21 تا 25 ویژه نامه با مطالبی از احسان خاندوزی، مسعود درودی، نیما نامداری و من به موضوع کتاب پرداختند.
Forwarded from اقتصاد با طعم سیاست (Jafar Kheirkhahan)
Building State Capability.pdf
89.6 KB
روایتی مسئله-محور از تدوین تا اجرای سیاستها و برنامه های توسعه:
"اجرای سیاستها و برنامه ها با قابلیت سازی سازمان ها"
نوشته جعفر خیرخواهان
ویژه نامه شرق 6 مهر 1397
ادامه تحصیل در خارج از ایران

دکتر پویا ناظران

دو ماه آینده دوره ارسال تقاضای پذیرش دوره دکترا در دانشگاه‌های اروپایی و آمریکایی، برای سال تحصیلی آینده‌‌ست.

حدودا سالی ۱۰۰۰ نفر از کشور خارج می‌شن تا تحصیلات دوره دکترا رو آغاز کنند. عمدتا هم به آمریکا می‌رن، و عموما هم مهندسی می‌خونند.

اگه در فکر خروج به قصد تحصیلات عالیه دانشگاهی هستید، مخاطب این پست من هستید.

به احتمال زیاد دانشجوی یکی از دانشگاه‌های مطرح کشور مثل شریف، تهران، بهشتی، صنعتی و ... هستید. به احتمال زیاد برق، مکانیک، یا کامپیوتر می‌خونید.

حالا یه چیزی بگم که شاید نمی‌دونستید. بیشتر شما وسط دوره دکترا می‌فهمید اشتباه کردید ولی دلتون نمیاد بزنید بیرون و تغییر رشته بدید. این رو بر مبنای مشاهدات عینی می‌گم.

یه تعداد کمی از شما دکترا رو رها خواهید کرد، و عوضش
به business school می‌رید تا با گرفتن فوق‌لیسانس مهندسی مالی، بدنبال کار در بخش مالی برید.

بقیه‌تون فکر می‌کنید دیگه دیر شده و هر جور شده دکترای برق یا مکانیک رو می‌گیرید، اما تو رزومه، خودتون رو متخصص «یادگیری ماشین» معرفی می‌کنید،
تا بتونید یه شغل quant تو شرکتهای مالی بگیرید، یا در شرکتهای تِک، تحلیل داده بکنید. اما بعد که متوجه می‌شید نداشتن مدرک مرتبط چقدر گرفتن کار و بعد پیشرفت رو دشوارتر می‌کنه، افسوس می‌خورید.

بقیه‌تون مهندسی رو محکم می‌چسبید. تو یکی از شرکتهای آمریکایی کار می‌گیرید و از اینکه حقوق‌تون نصفه اونیه که دکترا رو رها کرده و با یه فوق‌لیسانس مشغول کار شده، سرخورده می‌شید.

خلاصه اینکه، سه چهار سال بعد از حضور تو آمریکا، بیشترتون به این نتیجه خواهید رسید که نون تو مهندسی نیست، بلکه نون تو مدیریت، فاینانس، و اقتصاده.


با آمار بخوام بگم، قریب به ۶۷٪ دانشجو‌های دکترای آمریکا، آمریکایی هستند. پس انتظار داریم تقریبا ۶۷٪ دانشجو‌های مهندسی و حدود ۶۷٪ دانشجوهای اقتصاد، آمریکایی باشند.
- منتها فقط ۴۷٪ دانشجو‌های رشته‌های مهندسی، آمریکایی هستند.
- در عوض ۸۰٪ دانشجو‌های رشته‌‌هایی چون اقتصاد و مدیریت، آمریکایی هستند.
(آمار و سند: https://t.me/Economics_and_Finance/469)

چرا؟ چون از بچگی تو این فضا بودند و می‌دونند خوندن چه رشته‌ای آینده بهتری براشون می‌سازه.


من نمی‌گم برید اقتصاد، یا فاینانس بخونید. هر کس باید اون درسی رو بخونه که استعدادش رو داره و به پیچیدگی‌هاش علاقه داره. بالاخره تز نوشتن و دفاع کردن ماراتن نفس‌گیریه که بدون عشق جنون آمیز میسر نمی‌شه.

فقط چون راه پیش روی شما رو قبل از شما خیلی‌ها رفتند و عاقبت برخی‌شون رو به چشم دیدم، گفتم در جریان باشید که ته داستان چه شکلیه، تا با آگاهی تصمیم بگیرید./وقایع اقتصادیه

🔹اقتصاد در گذر زمان:
@m_ali_mokhtari
☑️✏️فقرزُدایی، با بودجه صفر



شرایط روزبه‌روز پیچیده‌تر اقتصادی و سیاسی و دیپلماتیک کشور، اگرچه بسیار تلخ است، اما می‌تواند فرصت اجماع حول برنامه ملی «فقرزُدایی با بودجه صفر» ایجاد کند؛ برنامه‌ای که می‌تواند شامل مجموعه طرح‌های کم‌هزینه در راستای «بهبود فضای کسب‌وکار» برای «۳ دهک درآمدی فقیرتر» باشد.
توضیح آنکه، تشدید روزافزون فشار بر آسیب‌پذیرترین خانوارها، در ترکیب با محدودیت‌های شدید بودجه‌ای دولت که مانع از طراحی برنامه‌های فقر_زُدایی کلان می‌شود، شرایطی پیچیده را ایجاد کرده که قابل انتظار است در کنار جهش جمعیت مبتلا به انواع فقر (فقر درآمدی، فقر آموزشی و مهارتی، فقر سلامت و فقر تغذیه)، تبعات مخربی را در قالب رشد محسوس آسیب‌های اجتماعی، رشد محسوس جرائم و افزایش تلاطم سیاسی، به بار آورد.

☑️ اما همین وضعیت بغرنج، می‌تواند فرصتی را برای اجماع‌سازی حول مجموعه‌ای از سیاست‌های هوشمندانه فراهم کند که با بودجه دولتی نزدیک به صفر، بهبودی ملموس در معیشت بخش بزرگی از فقرا ایجاد کنند.
برای طراحی برنامه ملی «فقرزُدایی با بودجه صفر»، برخی سرفصل‌های پیشنهادی نگارنده عبارتند از:

۱. رسمی‌سازی و مولد_سازی مشاغل غیررسمی خرده‌پا:
این برنامه، باید با تمرکز بر «دستفروشان» و «زباله‌گردان» در کلانشهرها، فرآیندی آسان را برای «رسمی‌سازی» و «مولدسازی» آنها در قالب رفع موانع سرمایه‌گذاری‌های خلاقانه موسوم به «قعر هرم» (BOP) طراحی کند.

۲. تسهیل کسب هویت رسمی برای شهروندان فاقد شناسنامه:
این برنامه، باید در ابتدا به تعریف فرآیندی ساده برای اعطای تابعیت ایرانی به کلیه شهروندانی بپردازد که حاصل ازدواج زنان یا مردان ایرانی با زنان یا مردان غیرایرانی (عمدتا افغانستانی، عراقی و پاکستانی) هستند. در درجه بعد، این برنامه باید شامل اعطای شناسنامه ایرانی به کلیه افرادی باشد که متولد و بزرگ‌شده ایران هستند و به دلایل مختلفی شناسنامه ندارند (پدیده رایج در مناطق شدیدا محروم استان‌های مرزی کشور به ویژه سیستان و بلوچستان)

۳. سنددار کردن ۹۰ % زمین‌های کوچک فاقد سند، ظرف یک سال:
این برنامه با آسان‌سازی فرآیند سنددار شدن زمین‌ها و املاک کوچک (دارای ارزش زیر ۲۰۰ میلیون تومان)، می‌تواند بخشی از سرمایه‌های حبس‌شده خانوارهای کم‌درآمد را آزاد کند. تعیین هدف سنجش‌پذیر (Tangible) یعنی «سنددار کردن ۹۰ % زمین‌های بدون سند ظرف یک سال»، ضرورتی مهم است که از گرفتار شدن این طرح به انبوه طرح‌های دارای نام بزرگ و عملکرد کوچک، جلوگیری می‌کند.

۴. هدف‌گذاری «تجارت آزاد» با کلیه همسایگان، تا سال ۱۴۰۴:
این برنامه، یکی از ماموریت‌های کلیدی دستگاه دیپلماسی اقتصادی کشور را به صورت طراحی چارچوب برنده _ برنده تجارت آزاد با کلیه همسایگان تعریف می‌کند. جزئیات این معاهدات تجارت آزاد، به آسانی می‌تواند به صورتی جهت‌دهی شوند که منافعی برنده _ برنده و پایدار را برای ایران و همسایگان در حوزه‌های «تجاری»، «امنیتی» و «فقرزُدایی در مناطق مرزی عمدتا محروم» ایجاد کند.

۵. حمایت «غیر رانتی» از توسعه «گردشگری» در مناطق محروم:
پیشنهاد اولیه در این حوزه عبارت است از ارائه معافیت مالیاتی کامل تا پایان سال ۱۴۰۰ و نیز صدور مجوز کلیه مجوزها ظرف حداکثر ۱۰۰ روز، برای کلیه سرمایه‌گذاری‌های حوزه گردشگری در کلیه مناطق روستایی و نیز شهرهای زیر ۱۰۰ هزار نفر (شامل کلیه سرمایه‌گذاران ایرانی مقیم داخل و خارج کشور و نیز سرمایه‌گذاران خارجی)

۶. حمایت «غیررانتی» از توسعه مشاغل در «بازیافت زباله»:
سرمایه‌گذاری در بازیافت زباله، به‌عنوان یکی از حوزه‌های سرمایه‌گذاری «کار _ بر» (Labor _ Intensive)، قابلیت بالایی دارد تا با فشار اندک به منابع محدود پس‌انداز و سرمایه‌گذاری کشور، مشاغلی انبوه را ایجاد کند. در این زمینه، پیشنهاد اولیه می‌تواند به این شرح باشد: ارائه معافیت مالیاتی کامل تا پایان سال ۱۴۰۰، و نیز صدور کلیه مجوزها ظرف حداکثر ۱۰۰ روز، برای کلیه سرمایه‌گذاری‌های حوزه بازیافت زباله در شهرهای بالای ۱۰۰ هزار نفر

☑️ به گمان نگارنده، موارد فوق، می‌توانند برخی از اجزای برنامه ملی «فقرزُدایی با بودجه صفر» باشند؛ برنامه‌ای که در صورت تمرکز کارشناسی بر طراحی بهینه جزئیات آن، می‌تواند به برنامه‌ای ملی و مورد اجماع با رویکرد «فقرزُدایی سازگار با بازار» تبدیل شود.

* لینک تحلیل فوق، در سایت تجارت‌نیوز:
tejaratnews.com/?p=312314

کانال تلگرامی تجارت‌نیوز: @tejaratnews


✍️میثم هاشم خانی
تماس با نویسنده: @hashemkhany


کانال «اقتصاد اجتماعی»
@Social_Economics