ᴋɪᴏꜱᴋ ᴍᴇʜᴀʟᴏᴜᴅ
1.76K subscribers
2.33K photos
379 videos
1 file
27 links
دلنوشته یعنی:
دلی که سوخت
و چکه هایش متن شد:))❤️‍🔥📑
اینجا همه چی درهم and برهمه :)
لفت نده💕بزار رو سکوت🔇
حرفی حدیثی بود:
https://telegram.me/BChatBot?start=sc-733316-FNGvtw5
Download Telegram
هر شب به خستگی ام باج می دهم
نکند در تهاتر شب بی امان شود
و پیله کند به نفسهایم
و من صبح؛
روی عقربه های ساعت تمام شوم.

-شهرزاد محمدی
-درد نوشته
مثل جیغی که مشتعل شده در حلق بی صدا...🥀
گم شده بودم در سرگردانی چهارراه بی چراغ
نگاه از چشم هایم
جان از تنم
خیال از ذهن آشفته ام
در آینه نبودم و نه در خواب هیچ کس
شهری خالی از انسان
ویرانه ای باز مانده از جنگی هولناک
چوبه ی داری بودم در رقص؛ بر وهم چندش آور طلوع بر بلندای حیاط ساکت زندان...!
تصویری گُنگ که بر گوری خالی سوگواره می سرود.
چمدانی سنگین در اضطراب گریز از مرزهای بی پناهی...

-بخشی از یک شعر بلند
-مهتاب قربانی
نمی دانید لف ها را که می بینم چه ذوقی می کنم..!
آری لف دهید اتوبوس سواری و نیمه راه پیادن شدن!
من از تبار شما نیستم((لف دادها)) و دلم را با اراجیف در افواه و در کانال های سرسپرده نیست🤧😕😅
آدرس غلط آمده اید و از همان راهی که آمده اید با پای خودتان برگردید پیش ساقی دیگری🤪 جنس محصولات این کانال نه توهم زا ست نه سکرآور...! ادبیات ناب زبان پارسی ست و تنها شیفتگان هنر قادر به درک و همراهی تا بی نهایت اند..
اکثریت اگر درست می اندیشیدن و قادر به درک بودن و مطالعه داشتن که جهان این نمی بود!
به اسفل السافلین!
من دل خوشم به همین اندک دوستان همراهم افکار مد روزم
ازین کانال بروید گنگ بازی فیک بازی پر کردن صفحه نداریم نوشته های اینجا هر کدام چه من و چه دوست خوبم چکیده ی افکار شاعران گمنام ایران زمین است و اگر مساوی با آن در خلاف جهت بروید...
این کانال فقط برای کسانی جا دارد که حاضرند چشم هاشان را بشویند و طور دیگری ببیند..!

ارادتمند شما سیاوش 🍃
دوست داشتنت مسری بود
از چشم هایم
به گلویم می رسید
و در دالان های حنجره ام
بر تارهای ظریف صوتی
موسیقی اسمت را می نواخت
تو مهربان بودی
و دریا
زیر گام های ظرفیت موج می زد❤️🍃

-روشنک آرامش
گفته بودی که: چرا محو تماشای منی؟
و آنچنان مات که یک دم مژه برهم نزنی"
-مژه برهم نزنم تا که ز دستم نرود
ناز چشم تو به قدر مژه برهم زدنی❤️🍃

-ژینستان
-مشیری
خواب می دید یک جزیره شده
خواب می دید مرغ دریایی ست!
بغلش کرد؛ بالشش با بغض
خواب دیدن، نماد تنهایی ست...
زندگی فرصتی ست بین دو مرگ
ناله ی سوسک زیر دمپایی ست.
یک دروغ است توی تلویزیون
حقیقت فیلتر شدس در مجازی!
دلتنگ است و جاده ی نمناک
چمدانی که تا ابد راهی ست
جمله ای در گریز از معنا
بق بقوی کبوتری چاهی ست!
خواب می دید برگِ در باد است
خواب می دید لرزشِ پرده ست
مرگ، بی جنسیت ترین رویاست
عشق، تلفیقی از زن و مرد است
از مکان و زمان گریخت ولی
درد در هر زبان همان "درد" است
دستکش داشت....باز می لرزید!
چون که دست جنازه ها سرد است.
خواب می دید عنکبوتی شده
معلق در هوا تاب میخورد!
خواب می دید خواب می بیند
خواب در خوابِ دیگری جا شد
ته کابوس هاش گم شده بود
ته کابوس هاش پیدا شد...!
گفت اسم و طلسم را شش بار
درِ مخفی به زندگی وا شد
خورد شش بسته قرص را یک جا
بعد از خواب، تا ابد پا شد
خواب می دید باز بیدار است
خواب می دید که رها شده در آسمان!

-مهدی موسوی
مثل ...؟!
خدایی که مدت ها پیش استخوان پوسانده اما جرئتِ پذیرش فاتحه ندارد:)
"زندگی" سیب سرشار سُرخیست در دست های شاد کودکی یتیم...!
نقاش
خوبی نیستم
هر چه
نفس می کشم
شکل
زندگی نمی شود🚶‍♂

-سعید ساعی
من؛ ساعت شنی بدونِ شن
من؛ موج صخره خورده ی بی ساحل
من چاه نفتم؛ خواب کبریت جهانم!
یک تایتانیک منتظر هیچم
یک بطری اس اُ اسِ توی گِل
تنهاییِ همیشه ی مردی که
توی شناسنامه ی خود زن داشت!
خوابِ نرفته بودم و سردردم
بیهوده توی حالت تعلیقم
یک بند رختِ پاره شده در باد
چیزی شبیه موش درون زباله ها
چیزی شبیه مورچه ی روی قالم ام
بیرون زده ست زندگی از مغز کوچکم
آن قدر پُر شدم که شبیه تو خالی ام!
پل های پشت سر همه ویران تر از من اند
دیوار می کشم به کجایی که نیستم!
می افتم از سکوت به پا خوردن
برگم که بر درخت نمی خوابم
تا می شوم درون خودم در مُبل
شب ها که توی تخت نمی خوابم.
دنیای من یک بغض طولانی سرده
که زیر گرمای پتو آروم می شه!
من یک علامتم ته یک جمله ی غریب
دارم سوال می شوم از خود که: کیستم؟
من سرنوشت مضحِک اِسپرمی که
کلِ زندگیش خطا بوده:)
Masti (Prod. Mahanam)
Eycin
باند فرودو از دور دارم میبینم
ولی متاسفانه فکر سقوطم🥀
من؛ کلید شکسته در قفلم!!
نه به تو راه دارم
و نه
خودم از وجود تو می روم بیرون:)
ᴋɪᴏꜱᴋ ᴍᴇʜᴀʟᴏᴜᴅ
شد شد؛ نشد!!! شروع نکرده تمومش می کنم...!
شد شد؛ نشد از دور نگاهت می‌کنم🥀
من زخمی ام که خوب نخواهد شد
یک جرمِ غیر قابل اثباتم
که ترحّم شیمیایی ((آرامبخش)) آرامم میکند!
تاریکی...
بکام
نگو شبیه منی! من شبیه یک قلبم
نگو شبیه توام!  تو شبیه یک تیری
پلکی هستم که تو به هم می زنی مرا❤️🍃
تزریق می کنم بدنت را به روح شهر
تا آسمان خانه پُر شود از عطر تو...!
نامت آنقدر گرم
که دندان هایم در زمستان
روی خودشان می کشند
ای هَوی حرص دَرارِ....فرشته های الهام
دلیل بی دلیل...لغو فوری اعدام!
گوش همیشه شنوای...کل چرت و پرتام
وقوع ِ شیرین و عجیب و خوب نابهنگام
موزه ی بی گناهی منی!
تضاد افسردگی و تباهی منی"
سفارش گلاسه توی کافه ی منی...!
شکل جمع و جور و خلاصه ی منی
شاه تموم بیت ها عصاره ی منی
بانوی عطسه های زمین در زمان صفر
ای مالک واژگانه ی فرهنگِ بی لغت
وسوسه گر پاچه پاره ی ژولیده در اتاق
در زندگی بعدی ...موی بلندت می شوم
خانه می کنم به زور ...زیر پَر شالت
ملکه ی مو کلاغی عفریته های دَهر
ساحره ی وِردهای پراکنده در اتاق
قابله ی قصه های لبالب از اقتباس
شیطانِ چشم دوخته بر کوچه از تِراس
بهانه ی دَم کشیدن شب های استرس
ای در اتاق گیج قرنطینه گُم شده
متن به فاک رفته ی اسناد فَکه...!
ای سرنوشتِ رقم خورده از ازل
عریان بشو مقابل چشمان هیز من
کاری بکن که فاصله ها جا بجا شوند
بانوی عاشقانه های معنا گریز من❤️
هر قلبی نیازمند قلب دیگریست
تا برایش ذوق کند
بخندد....گریه کند
و تو آن قلب دیگر منی...❤️🍃
نوشتمت که به دنیا بیایی از دستم
نوشتمت که بفهمی خدات، من هستم!
که روی صفحه بخوابی کنار خستگی ام
بغل کنی و بچسبی به هر شکستگی ام!
نخواستی که بمانی بدون راه نجات
در این قفس که پر است از خشونت کلمات
تلاش کردی و پایت نخی ست در دستم
تمام راه کشیده شده به بن بستم
نوشتمت که پر از حرفِ بی صدا بودم
نخواستی و دلم خواست...چون خدا بودم!
نوشتمت وسط بغض و صورت خیسم
که خواستم تورا عاشقانه بنویسم
دلت به فکر رهایی ست از کتابِ کلفت
نوشتمت به همان شکل که دلم می گفت!

- فاطمه اختصاری