۳ روز پیش، به گزارش ایرنا، 'عبدالامیر الحمدانی' وزیر فرهنگ عراق با بازدید از برجسته ترین اثر تاریخی دوره #ساسانی در جنوب شرق #بغداد دستور بررسی مطالعاتی روی آن را داد
پس از مشخص شدن علت تخریب بخشی از #طاق_کسری، مرمت آن انجام می شود. گفته شده این تخریب مربوط به بخش های اصلی و باستانی طاق نیست بلکه همان بخشی است که به تازگی یک شرکت کشور چک آنرا آجرچینی کرده بود
پیشتر رسانه های #عراق به نقل از 'کاظم الشمّری' نماینده ائتلاف الوطنیه (ایاد علاوی) پارلمان نوشتند؛ این اثر برجسته تاریخی در معرض تخریب کامل است. او ویدئویی از تخریب بخشی از طاق انتشار داد و از رئیس جمهور، نخست وزیر، وزیر فرهنگ و #یونسکو خواست برای نجات آن، اقدام فوری کنند و تاکیدکرد بخش های دیگر طاق هم در معرض ویرانی است
بسیاری از آثار تاریخی عراق در سالهای پس از اشغال از سوی #آمریکا، تخریب یا سرقت شد. در سالهای اشغال۲۰۰۳ - ۲۰۱۱وهجوم #داعش، بسیاری از آثار تاریخی عراق و سوریه چنین شد
با هجوم داعش به عراق/۲۰۱۴تخریب عمدی آثار تاریخی آغازشد و بسیاری آثار سر از حراجی های کشورهای غربی درآورد! که با توجه به قوانین بین الملل تقصیر آن بردوش آمریکا و داعش است
پس از مشخص شدن علت تخریب بخشی از #طاق_کسری، مرمت آن انجام می شود. گفته شده این تخریب مربوط به بخش های اصلی و باستانی طاق نیست بلکه همان بخشی است که به تازگی یک شرکت کشور چک آنرا آجرچینی کرده بود
پیشتر رسانه های #عراق به نقل از 'کاظم الشمّری' نماینده ائتلاف الوطنیه (ایاد علاوی) پارلمان نوشتند؛ این اثر برجسته تاریخی در معرض تخریب کامل است. او ویدئویی از تخریب بخشی از طاق انتشار داد و از رئیس جمهور، نخست وزیر، وزیر فرهنگ و #یونسکو خواست برای نجات آن، اقدام فوری کنند و تاکیدکرد بخش های دیگر طاق هم در معرض ویرانی است
بسیاری از آثار تاریخی عراق در سالهای پس از اشغال از سوی #آمریکا، تخریب یا سرقت شد. در سالهای اشغال۲۰۰۳ - ۲۰۱۱وهجوم #داعش، بسیاری از آثار تاریخی عراق و سوریه چنین شد
با هجوم داعش به عراق/۲۰۱۴تخریب عمدی آثار تاریخی آغازشد و بسیاری آثار سر از حراجی های کشورهای غربی درآورد! که با توجه به قوانین بین الملل تقصیر آن بردوش آمریکا و داعش است
👈 #زرتشت پیامبر، اهل #ری بود
✍نوشتاری از استاد #فريدون_جنيدی
⬅️بخش یک
جهانيان «زرتشت» را پيامبری ايرانی می دانند و «گات ها»(که در کنار ديگر کتاب ها، از آتش سوزان اسکندر، سالم به دست ما رسيده است)سروده زرتشت است و اين تنها دين ايرانی است که خود، از فرهنگ اين مرز و بوم برآمده است و با فرهنگ آن همخوان و همراه است.
«ايرانيان» در هر جای جهان که باشند حق دارند «زرتشت» را از خودشان بدانند. البته در بعضی نقاط تعصب هايی در اين زمينه هست مثلا مردم #آذربايجان، زرتشت را از خودشان می دانند و با تکيه به برخی روايات و با توجه به مرکزيت موبدان #ساسانی در #آتشکده #آذرگشسپ آذربايجان، زرتشت را از آن ديار می دانند و يا در #کرد ها تعصب ويژه ای هست که زرتشت «کرد» بوده است. يا در #افغانستان مردم، زرتشت را اهل #بلخ می دانند زيرا «لهراسب» پدر «گشتاسب شاه» در #آتشکده_بلخ نيايش می کرده است.
ديگر اينکه بر اساس اخباری که امروزه به دست ما رسيده است، زرتشت هنگام نيايش و ستايش خداوند يکتا در #آتشکده_نوبهار_بلخ و به دست يک مرد تورانی به نام «تور براتور» کشته می شود بنابر اين افغان ها هم زرتشت را از خودشان می دانند! در #تاجيکستان هم چنين است، زيرا بسياری از رودهايی که در اوستا از آنها ياد شده است، چون «ونگهويی داييتی» و «ارنگ» که همان #آمو_دريا و #سير_دريا باشند، در تاجيکستان روان هستند و ديگر اينکه بر پايه پژوهش هايی که انجام داده ام، تاجيکستان خاستگاه نژاد #آريا بوده که در #اوستا و متون #پهلوی از آن با نام «ائیرینه وئیجنگه» یا #ايران_ويج ياد شده است.
«ايران ويج» ياد شده در اوستا، همين «تاجيکستان» امروزی است. زيرا ما در اوستا در آغاز ونديداد، بخشی تاريخی-جغرافیایی داريم که در آنجا آمده است:
نخستين سرزمينی که من –اهورا مزدا- من بيافريدم «ايران ویج» بود، دومين سرزمين #خوارزم و سومين آن #سغد (همان #سمرقند و #بخارا)، و چهارمين سرزمين، #مرو باشد. #ترکمنستان نام «مرو» را به «ماری» دگرگون کرده است تا نشانه های فرهنگی ايران را از ميان ببرد يا نام شهر باستانی #چهار_جو که به معنی چهار جوی آب است و چهار رشته از رودهای پر آبی که از سرچشمه های «آمو دريا» هستند از آنجا سرچشمه می گيرد را به «ترکمن آباد» ديگر کرده است!
از سوی ديگر در «مهر يشت»، بندی هست که ايران ويج جايی است که در آن رودهای «ناوتاک» يعنی قابل کشتيرانی، سر به صخره ها می کوبند و به طرف دريا می روند. اندکی انديشه در مورد همين فراز نشان می دهد که چگونه می شود اگر رودی سر به صخره ها بکوبد، قابل کشتيرانی هم باشد؟ پاسخ اينکه دو رود «آمودريا» و «سير دريا» که در تاجيکستان جريان دارند، از کوهای #پامير سرچشمه می گيرند و هنگاميکه به دشت رسيدند قابل کشتيرانی خواهند بود و به سمت دريا روان می شوند. منظور همان دريای «خوارزم» است که امروز با نام روسی #آرال خوانده می شود اما از زمان باستان نام آن «خوارزم» بوده است. پس چنين جايی ديگر تنها از آن تاجيکستان نمی تواند باشد و از آن همه ایرانیان است. ما افتخار می کنيم که تاجیکان گرامی بيدار و زنده باشند و
نسبت به ارزش های فرهنگی و تاريخ کهن ايران، حساس. هر چقدر آنها بيدارتر و زنده تر باشند، اميد است که به خواب رفتگان اين سوی مرز نيز، اندک اندک بيدار شوند. به هر روی، چون «ايران ويج»، مرکز نژاد و تخمه #آرياييان در تاجيکستان بوده است، #تاجيک ها «زرتشت» را ازخودشان می دانند، در حالی که زرتشت در هيچ کجا نگفته است که من، خود از ايران ويج بوده ام. اين گرايش که همه ايرانيان برای نمونه #زرتشت يا #رستم را از قوم و قبيله خودشان بدانند، نشانه يک انديشه آگاه #ملی است و بر آمده از باليدن ملی، ولی خويشکاری پژوهشگر اين است که «راستی» را بيان کند.
اگر راست اين ماجرا را از من می خواهيد بشنويد، زرتشت اهل «ری» بوده است. در بندهای 16 تا 19 «يسنا 19» آشکارا اين موضوع بيان شده است که زرتشت اهل «ری» بوده است. ولی امروز هيچ کسی در ری نيست که سخت گيری داشته باشد و بگويد زرتشت اهل ری بوده است. براستی زرتشت «رازی» نبوده است، بلکه ايرانی بوده و وابسته به تمام ايرانيان و هر ايرانی حق دارد اين بازمانده فرهنگی را چون ديگر بازمانده های فرهنگی مان، از خود بداند.
نمونه دیگر، #نوروز است
در پايان هنگام (دوره) «جمشيدی» که چند هزار سال به طول انجاميده چشمان نياکان ما به آسمان بوده، چرا که تمام خوبی ها و بدی ها را از آسمان می ديدند. چون: برف، باران، تگرگ، تندر و روشنايی خورشيد جان بخش و ماه شب پيما، ستارگان، سيل، يخبندان و ...
از کانال بنیادنیشابور@bonyad_neyshaboor
ادامه در فرسته های پسین (پست های بعدی)
@LoversofIRAN
✍نوشتاری از استاد #فريدون_جنيدی
⬅️بخش یک
جهانيان «زرتشت» را پيامبری ايرانی می دانند و «گات ها»(که در کنار ديگر کتاب ها، از آتش سوزان اسکندر، سالم به دست ما رسيده است)سروده زرتشت است و اين تنها دين ايرانی است که خود، از فرهنگ اين مرز و بوم برآمده است و با فرهنگ آن همخوان و همراه است.
«ايرانيان» در هر جای جهان که باشند حق دارند «زرتشت» را از خودشان بدانند. البته در بعضی نقاط تعصب هايی در اين زمينه هست مثلا مردم #آذربايجان، زرتشت را از خودشان می دانند و با تکيه به برخی روايات و با توجه به مرکزيت موبدان #ساسانی در #آتشکده #آذرگشسپ آذربايجان، زرتشت را از آن ديار می دانند و يا در #کرد ها تعصب ويژه ای هست که زرتشت «کرد» بوده است. يا در #افغانستان مردم، زرتشت را اهل #بلخ می دانند زيرا «لهراسب» پدر «گشتاسب شاه» در #آتشکده_بلخ نيايش می کرده است.
ديگر اينکه بر اساس اخباری که امروزه به دست ما رسيده است، زرتشت هنگام نيايش و ستايش خداوند يکتا در #آتشکده_نوبهار_بلخ و به دست يک مرد تورانی به نام «تور براتور» کشته می شود بنابر اين افغان ها هم زرتشت را از خودشان می دانند! در #تاجيکستان هم چنين است، زيرا بسياری از رودهايی که در اوستا از آنها ياد شده است، چون «ونگهويی داييتی» و «ارنگ» که همان #آمو_دريا و #سير_دريا باشند، در تاجيکستان روان هستند و ديگر اينکه بر پايه پژوهش هايی که انجام داده ام، تاجيکستان خاستگاه نژاد #آريا بوده که در #اوستا و متون #پهلوی از آن با نام «ائیرینه وئیجنگه» یا #ايران_ويج ياد شده است.
«ايران ويج» ياد شده در اوستا، همين «تاجيکستان» امروزی است. زيرا ما در اوستا در آغاز ونديداد، بخشی تاريخی-جغرافیایی داريم که در آنجا آمده است:
نخستين سرزمينی که من –اهورا مزدا- من بيافريدم «ايران ویج» بود، دومين سرزمين #خوارزم و سومين آن #سغد (همان #سمرقند و #بخارا)، و چهارمين سرزمين، #مرو باشد. #ترکمنستان نام «مرو» را به «ماری» دگرگون کرده است تا نشانه های فرهنگی ايران را از ميان ببرد يا نام شهر باستانی #چهار_جو که به معنی چهار جوی آب است و چهار رشته از رودهای پر آبی که از سرچشمه های «آمو دريا» هستند از آنجا سرچشمه می گيرد را به «ترکمن آباد» ديگر کرده است!
از سوی ديگر در «مهر يشت»، بندی هست که ايران ويج جايی است که در آن رودهای «ناوتاک» يعنی قابل کشتيرانی، سر به صخره ها می کوبند و به طرف دريا می روند. اندکی انديشه در مورد همين فراز نشان می دهد که چگونه می شود اگر رودی سر به صخره ها بکوبد، قابل کشتيرانی هم باشد؟ پاسخ اينکه دو رود «آمودريا» و «سير دريا» که در تاجيکستان جريان دارند، از کوهای #پامير سرچشمه می گيرند و هنگاميکه به دشت رسيدند قابل کشتيرانی خواهند بود و به سمت دريا روان می شوند. منظور همان دريای «خوارزم» است که امروز با نام روسی #آرال خوانده می شود اما از زمان باستان نام آن «خوارزم» بوده است. پس چنين جايی ديگر تنها از آن تاجيکستان نمی تواند باشد و از آن همه ایرانیان است. ما افتخار می کنيم که تاجیکان گرامی بيدار و زنده باشند و
نسبت به ارزش های فرهنگی و تاريخ کهن ايران، حساس. هر چقدر آنها بيدارتر و زنده تر باشند، اميد است که به خواب رفتگان اين سوی مرز نيز، اندک اندک بيدار شوند. به هر روی، چون «ايران ويج»، مرکز نژاد و تخمه #آرياييان در تاجيکستان بوده است، #تاجيک ها «زرتشت» را ازخودشان می دانند، در حالی که زرتشت در هيچ کجا نگفته است که من، خود از ايران ويج بوده ام. اين گرايش که همه ايرانيان برای نمونه #زرتشت يا #رستم را از قوم و قبيله خودشان بدانند، نشانه يک انديشه آگاه #ملی است و بر آمده از باليدن ملی، ولی خويشکاری پژوهشگر اين است که «راستی» را بيان کند.
اگر راست اين ماجرا را از من می خواهيد بشنويد، زرتشت اهل «ری» بوده است. در بندهای 16 تا 19 «يسنا 19» آشکارا اين موضوع بيان شده است که زرتشت اهل «ری» بوده است. ولی امروز هيچ کسی در ری نيست که سخت گيری داشته باشد و بگويد زرتشت اهل ری بوده است. براستی زرتشت «رازی» نبوده است، بلکه ايرانی بوده و وابسته به تمام ايرانيان و هر ايرانی حق دارد اين بازمانده فرهنگی را چون ديگر بازمانده های فرهنگی مان، از خود بداند.
نمونه دیگر، #نوروز است
در پايان هنگام (دوره) «جمشيدی» که چند هزار سال به طول انجاميده چشمان نياکان ما به آسمان بوده، چرا که تمام خوبی ها و بدی ها را از آسمان می ديدند. چون: برف، باران، تگرگ، تندر و روشنايی خورشيد جان بخش و ماه شب پيما، ستارگان، سيل، يخبندان و ...
از کانال بنیادنیشابور@bonyad_neyshaboor
ادامه در فرسته های پسین (پست های بعدی)
@LoversofIRAN
عاشقان ایران
👈 #زرتشت پیامبر، اهل #ری بود ✍نوشتاری از استاد #فريدون_جنيدی ⬅️بخش یک جهانيان «زرتشت» را پيامبری ايرانی می دانند و «گات ها»(که در کنار ديگر کتاب ها، از آتش سوزان اسکندر، سالم به دست ما رسيده است)سروده زرتشت است و اين تنها دين ايرانی است که خود، از فرهنگ…
ادامه 👈 #زرتشت پیامبر، اهل #ری بود👉
✍نوشته ای از استاد #فریدون_جنیدی
⬅️ بخش دوم
مردم در آن زمان آسمان را ستايش می کردند و در طول چند هزار سالی که به آسمان نگاه می کردند، سرانجام توانستند «برج»هايی را از آسمان پيدا کنند و به آنها نامهايی بدهند و کم کم از روی حرکت ماه، شيوه ای «زمان سنجی» درست کردند که ما امروزه تنها از روی يک واژه می توانيم آنرا بشناسيم.
در زبانهای ایرانی، از «انگ» (ang-) اسم آلت می سازند. برای نمونه از مصدر «کليدن» kolidan که در زبان خراسانی به معنای کندن و کاويدن است با «انگ»؛ کلنگ را می سازند، به معنی آلت کاويدن و کندن خاک، يا از مصدر آويختن؛ آونگ را می سازند. مثال دیگر آنکه از ريشه «ما» در #زبان #اوستايی که به معنی سنجش و اندازه گيری است و امروزه در واژه هایی چون: آمار، شماردن، پيمانه، پيمودن، پيمايش و ... باقی مانده است، با «انگ»؛ تبديل به «ماونگ» یا «مانگ» می شود که امروزه هم در زبان های #کردی و #تالشی و #تاتی به «ماه»؛ «مانگ» گفته می شود و در #گيلان و #طبرستان نه به خود ماه، بلکه به تابش ماه «مانگ تو» (mang- tao) گفته می شود.
پس «مانگ» (ماه) يعنی «آلت اندازه گيری»!
البته «انگ» از دید دیگر اوستاشناسان، تنها نتیجهٔ تحولات آوایی واژهٔ ماه یا ماس یا دیگر واژه های اوستایی، در محیطی خاص از بافت متنی یا آوایی است، اما ما آن را در بسیاری از واژه ها پسوند می دانیم.
از روی اين واژه (ماه) در می يابيم که نياکان ما اول با ماه زمان را اندازه گيری می کردند و سال هم نداشتند و تنها همين ماه ها بود! در طول زمان که به برجهای آسمانی نگاه می کردند سرانجام آدميان آگاه شدند که هم زمان با برآمدن خورشيد يکی از اين برج ها -که همان برج «بره» باشد- طول شب و روز با هم برابر می شود و می تواند آغاز درستی برای زمان سنجی ژرف نگر باشد. اين #زمان سنجی، خوشبختانه نخستين زمان سنجی خورشيدی در جهان بود که هنوز هم همه جهانيان از این انديشه نياکان ما بهره می برند.
البته #خيام و گروهش در آغاز سده پنجم (ه. ش.) محاسبه های ديگری انجام دادند و گاهنامه یا #تقویم_جلالی/#جلالی یا #خيامی را ساختند. «گرگوار» مسيحی هم از روی گاهنامه خيام، گاهنامه خودش را ساخت که در هر 3333 سال يک روز اختلاف دارد در حالی که گاهنامه خيامی – بر اساس محاسبات شادروان #احمد_بيرشک – هر يک ميليون و دويست و اندی هزار سال، يک روز نادرستی دارد! و بايد اين را در انديشه داشته باشيم که اين همه ژرف نگری نيازمند چه مقدار دانش و هوش است!
سال شماری خورشيدی و #نوروز، نزديک به پايان هنگام (دوره) #جمشيدی پيدا شد. ما اين گاهشماری را به جهانيان آشکار کرديم و برگزاری #جشن_نوروز برای ما بايد براستی «جشن دانش» باشد. ولی وقتی چندهزارسال می گذرد و تنها مردم، اين جشن ها را برگزار می کنند، انديشه و فرهنگ توده مردم هم وارد آن می شود. امروز کسی نمی انديشد که بايد اين #جشن را جهش بزرگ دانش بشری دانست. کاری که از آغاز آن هزاران سال می گذرد و هنوز روان است و تا جهان برجاست روان خواهد بود. به هر روی اين جشن امروزه به شکل مردمی، برپا می شود که بسيار بسيار نيکو است. پس از همراهی مردم با هر پديده فرهنگی، فرهنگ توده مردم هم به آن وارد می شود.
■اما هنگام آغاز سال نو، در نوروز در دربار شاهان #ساسانی، سان بر اين بود که شاه در تالاری می نشست و موبد موبدان نزد شاه می آمد و در می زد. شاه در پاسخ در زدن موبد می پرسيد؛ کيست؟ و موبد در پاسخ می گفت: سرسبزی و خرمی و نوروز و ... هستم. سپس در را باز می کردند و به همراه موبد هفت نفر با هفت ظرف در دست که در هر کدام يک نوع دانه، سبز کرده بودند وارد می شدند. اين هفت #سبزه در بر دارنده: گندم، نخود، جو، عدس، لوبیا و ارزن بود؛ به نشانه اینکه سال پیش رو، خرمی و سرسبزی با خود به همراه بیاورد و سالی «آبسال» (سالی که آب در آن زیاد است) باشد.
/از کانال #بنیاد_نیشابور
@bonyad_neyshaboor
ادامه در فرسته ی پسین(پست بعدی)👇
@LoversofIRAN
✍نوشته ای از استاد #فریدون_جنیدی
⬅️ بخش دوم
مردم در آن زمان آسمان را ستايش می کردند و در طول چند هزار سالی که به آسمان نگاه می کردند، سرانجام توانستند «برج»هايی را از آسمان پيدا کنند و به آنها نامهايی بدهند و کم کم از روی حرکت ماه، شيوه ای «زمان سنجی» درست کردند که ما امروزه تنها از روی يک واژه می توانيم آنرا بشناسيم.
در زبانهای ایرانی، از «انگ» (ang-) اسم آلت می سازند. برای نمونه از مصدر «کليدن» kolidan که در زبان خراسانی به معنای کندن و کاويدن است با «انگ»؛ کلنگ را می سازند، به معنی آلت کاويدن و کندن خاک، يا از مصدر آويختن؛ آونگ را می سازند. مثال دیگر آنکه از ريشه «ما» در #زبان #اوستايی که به معنی سنجش و اندازه گيری است و امروزه در واژه هایی چون: آمار، شماردن، پيمانه، پيمودن، پيمايش و ... باقی مانده است، با «انگ»؛ تبديل به «ماونگ» یا «مانگ» می شود که امروزه هم در زبان های #کردی و #تالشی و #تاتی به «ماه»؛ «مانگ» گفته می شود و در #گيلان و #طبرستان نه به خود ماه، بلکه به تابش ماه «مانگ تو» (mang- tao) گفته می شود.
پس «مانگ» (ماه) يعنی «آلت اندازه گيری»!
البته «انگ» از دید دیگر اوستاشناسان، تنها نتیجهٔ تحولات آوایی واژهٔ ماه یا ماس یا دیگر واژه های اوستایی، در محیطی خاص از بافت متنی یا آوایی است، اما ما آن را در بسیاری از واژه ها پسوند می دانیم.
از روی اين واژه (ماه) در می يابيم که نياکان ما اول با ماه زمان را اندازه گيری می کردند و سال هم نداشتند و تنها همين ماه ها بود! در طول زمان که به برجهای آسمانی نگاه می کردند سرانجام آدميان آگاه شدند که هم زمان با برآمدن خورشيد يکی از اين برج ها -که همان برج «بره» باشد- طول شب و روز با هم برابر می شود و می تواند آغاز درستی برای زمان سنجی ژرف نگر باشد. اين #زمان سنجی، خوشبختانه نخستين زمان سنجی خورشيدی در جهان بود که هنوز هم همه جهانيان از این انديشه نياکان ما بهره می برند.
البته #خيام و گروهش در آغاز سده پنجم (ه. ش.) محاسبه های ديگری انجام دادند و گاهنامه یا #تقویم_جلالی/#جلالی یا #خيامی را ساختند. «گرگوار» مسيحی هم از روی گاهنامه خيام، گاهنامه خودش را ساخت که در هر 3333 سال يک روز اختلاف دارد در حالی که گاهنامه خيامی – بر اساس محاسبات شادروان #احمد_بيرشک – هر يک ميليون و دويست و اندی هزار سال، يک روز نادرستی دارد! و بايد اين را در انديشه داشته باشيم که اين همه ژرف نگری نيازمند چه مقدار دانش و هوش است!
سال شماری خورشيدی و #نوروز، نزديک به پايان هنگام (دوره) #جمشيدی پيدا شد. ما اين گاهشماری را به جهانيان آشکار کرديم و برگزاری #جشن_نوروز برای ما بايد براستی «جشن دانش» باشد. ولی وقتی چندهزارسال می گذرد و تنها مردم، اين جشن ها را برگزار می کنند، انديشه و فرهنگ توده مردم هم وارد آن می شود. امروز کسی نمی انديشد که بايد اين #جشن را جهش بزرگ دانش بشری دانست. کاری که از آغاز آن هزاران سال می گذرد و هنوز روان است و تا جهان برجاست روان خواهد بود. به هر روی اين جشن امروزه به شکل مردمی، برپا می شود که بسيار بسيار نيکو است. پس از همراهی مردم با هر پديده فرهنگی، فرهنگ توده مردم هم به آن وارد می شود.
■اما هنگام آغاز سال نو، در نوروز در دربار شاهان #ساسانی، سان بر اين بود که شاه در تالاری می نشست و موبد موبدان نزد شاه می آمد و در می زد. شاه در پاسخ در زدن موبد می پرسيد؛ کيست؟ و موبد در پاسخ می گفت: سرسبزی و خرمی و نوروز و ... هستم. سپس در را باز می کردند و به همراه موبد هفت نفر با هفت ظرف در دست که در هر کدام يک نوع دانه، سبز کرده بودند وارد می شدند. اين هفت #سبزه در بر دارنده: گندم، نخود، جو، عدس، لوبیا و ارزن بود؛ به نشانه اینکه سال پیش رو، خرمی و سرسبزی با خود به همراه بیاورد و سالی «آبسال» (سالی که آب در آن زیاد است) باشد.
/از کانال #بنیاد_نیشابور
@bonyad_neyshaboor
ادامه در فرسته ی پسین(پست بعدی)👇
@LoversofIRAN
👈همزیستی آذری ها و ارمنی های ایران در گذر تاریخ
#مازیار_حسینی
شاید اغراق نباشد که بگوییم #ارامنه نزدیک ترین مردمان به #ایرانیان هستند.
سرزمین #ارمنستان تاریخی که در صدساله اخیر دچار تغییر شده است، در شمال غربی ایران و هم مرز با ایالت شمالی ایران، #آذربایجان قرار داشته.
در طول هزاران سال مردم آذربایجان و ارمنستان بهعنوان همسایه و بعضا هم میهن در کنار یکدیگر زیسته اند و تاثیرات زیادی بر هم گذاشته اند، آنان قحطیها، جنگها و بیماریهای زیادی را در کنار هم تحمل کرده و چشیده اند و در جنگ ها به یاری یکدیگر شتافته اند.
هنگامی که مارکوس آنتونیوس سردار #رومی، آرتاوازد دوم شاه ارمنستان را به جرم همکاری با ایرانیان به قتل رساند و پسر خود اسکندر را به شاهی ارمنستان نشاند، آریوبرزن، حاکم آتروپاتن (آذربایجان) به یاری ناخارارهای (اشراف) ارمنی شتافت و رومی ها را اخراج کرد. تا پیش از آنکه تیرداد اشکانی بر تخت شاهی ارمنستان بنشیند، در طی جنگ داخلی، حاکمان آتروپاتن از طرف #اشکانیان در کنار ارمنی ها علیه رومی ها و متحدان #گرجی ایشان میجنگیدند.
این اتحاد و همدلی که در طی جنگ های مذهبی #ساسانیان و #ارمنیان تضعیف شده بود با پدیدار شدن هون ها و #ترک ها در آن سوی کوه های #قفقاز دو چندان تقویت شد
در این زمان ساسانیان، بازماندگان اشکانیان را از ارمنستان بیرون کرده بودند و ارمنستان و آذربایجان بهعنوان دو پایگاه ساسانیان در پس ایالت های ایبریا ( #گرجستان شرقی) و #آلبانیا ( #اران) در مرز شمالی عمل می کردند
سربازان #ارمنی و #آذری بهعنوان پشتیبان #گرجی ها و #ارانی ها و نیروی پادگان دژها و استحکامات مرزی ساسانیان در قفقاز عمل میکردند تا از سرزمین های شمال غربی ایران #ساسانی در برابر تهاجم اقوام کوچرو که به قصد کشتار و غارت به این سوی قفقاز می آمدند، دفاع می کردند
در زمان حمله ترک های #خزر در اواخر دوره ساسانی، که ایران درگیر جنگ داخلی بود از پایتخت فقط یک سپاه ۷ هزار نفری راهی قفقاز شد تا جلوی آن ها را بگیرد و شکست خورد و در این زمان هم ارمنی ها و آذری ها بفرماندهی تئودوروس رشتونی و اسپندیاد فرخ هرمزد در برابر خزرها ایستادگی کردند و تلفات سنگینی هم دادند
در هنگام حمله #اعراب نیز ورازتیروس باگراتونی با سه هزار سوار ارمنی در جنگ #قادسیه شرکت کرد و پس از شکست ایرانیان، ورازتیروس باگراتونی با نیروهای جدید ارمنی در واجرود مستقر شد و سپاه #دیلم به فرماندهی موتا و سپاه آذربایجان به فرماندهی اسپندیاد فرخزاد به یاری ورازتیروس شتافتند و سربازان آذری و ارمنی و #دیلمی دوشادوش هم با متجاوزین جنگیدند
در دوران خلافت #اموی نیز مردمان آذربایجان و ارمنستان تحت ستم قرار داشتند و کشتار و غارت میشدند و هنگامی که در دوران #عباسی فضا بازتر شد، جنبش های اجتماعی هماهنگی به راه انداختند. جنبش #خرم_دینان که در آذربایجان شکل گرفت مورد حمایت ارمنی های منطقه سیونیک(جنوب دریاچه سوان) و واسپورگان قرار
گرفت
پس از شکست جنبش خرم دینان در آذربایجان دو جنبش پاولیکیان و تندراکیان به پیروی از خرمدینان آذربایجان شکل گرفتند و مورد حمایت خرمدینان آذربایجان قرار گرفتند و به جنگ با خلفای عباسی و امپراتوران بیزانس پرداختند
در دوران #صفوی نیز #شاه_عباس بخشی از ارمنی هایی که به ایران آورده بود را در آذربایجان اسکان داد و ایشان در کنار مردم آذربایجان ساکن شده و به پیشرفت اقتصادی آذربایجان کمک شایانی کردند و نقش مهمی در تجارت ایران بازی می کردند
در اواخر دوران #قاجار هنگامی که #ستارخان در آذربایجان به پا خواست تا با استبداد #قاجاری مبارزه کند و به مشروطه خواهان پیوست بسیاری از ارمنی های ساکن آذربایجان به او پیوستند و با دعوت از انقلابیون ارمنی شمال #ارس، آنان را به تسلیحاتشان به خدمت #سردار_ملی در آوردند و پس از شکست عین الدوله، به #مشروطه خواهان #گیلان پیوستند تا #تهران را تسخیرکنند
ارمنی ها در آذربایجان در مناطق #تبریز و #ارومیه و #اهر و #هریس و... زندگی میکردند و در غم و شادی هم میهمان و همشهری های آذری خود شریک بودند
هنگامی که جیلوهای #آشوری به ارومیه حمله کردند، پس از قتل مارشیمون توسط سمیتقو، آنان انتقام خود را از مردم مسلمان ارومیه گرفتند
ارمنی ها و آشوری های بومی ارومیه از هیچ کمکی به همشهری های #مسلمان خود دریغ نکردند و بسیاری از ایشان را در خانه خود و در کلیساها به ایشان پناه دادند تا مبادا توسط مردان اقاپترس کشته شوند
هنگامی که #عثمانی ها با پیشاهنگی #کرد های سمیتقو ارومیه را تسخیر کردند و قصد کشتار آشوری و ارمنی را داشتند (این زمان جیلوها گریخته بودند) آذری های مسلمان ارومیه، هم میهمان و همشهریان #مسیحی خود را در خانه های خود پناه دادند که سپاه عثمانی پس از غارت ارومیه، ایرانیانی که به هم میهنان مسیحی خود پناه داده بودند را نیز اعدام کردند
@LoversofIRAN
#مازیار_حسینی
شاید اغراق نباشد که بگوییم #ارامنه نزدیک ترین مردمان به #ایرانیان هستند.
سرزمین #ارمنستان تاریخی که در صدساله اخیر دچار تغییر شده است، در شمال غربی ایران و هم مرز با ایالت شمالی ایران، #آذربایجان قرار داشته.
در طول هزاران سال مردم آذربایجان و ارمنستان بهعنوان همسایه و بعضا هم میهن در کنار یکدیگر زیسته اند و تاثیرات زیادی بر هم گذاشته اند، آنان قحطیها، جنگها و بیماریهای زیادی را در کنار هم تحمل کرده و چشیده اند و در جنگ ها به یاری یکدیگر شتافته اند.
هنگامی که مارکوس آنتونیوس سردار #رومی، آرتاوازد دوم شاه ارمنستان را به جرم همکاری با ایرانیان به قتل رساند و پسر خود اسکندر را به شاهی ارمنستان نشاند، آریوبرزن، حاکم آتروپاتن (آذربایجان) به یاری ناخارارهای (اشراف) ارمنی شتافت و رومی ها را اخراج کرد. تا پیش از آنکه تیرداد اشکانی بر تخت شاهی ارمنستان بنشیند، در طی جنگ داخلی، حاکمان آتروپاتن از طرف #اشکانیان در کنار ارمنی ها علیه رومی ها و متحدان #گرجی ایشان میجنگیدند.
این اتحاد و همدلی که در طی جنگ های مذهبی #ساسانیان و #ارمنیان تضعیف شده بود با پدیدار شدن هون ها و #ترک ها در آن سوی کوه های #قفقاز دو چندان تقویت شد
در این زمان ساسانیان، بازماندگان اشکانیان را از ارمنستان بیرون کرده بودند و ارمنستان و آذربایجان بهعنوان دو پایگاه ساسانیان در پس ایالت های ایبریا ( #گرجستان شرقی) و #آلبانیا ( #اران) در مرز شمالی عمل می کردند
سربازان #ارمنی و #آذری بهعنوان پشتیبان #گرجی ها و #ارانی ها و نیروی پادگان دژها و استحکامات مرزی ساسانیان در قفقاز عمل میکردند تا از سرزمین های شمال غربی ایران #ساسانی در برابر تهاجم اقوام کوچرو که به قصد کشتار و غارت به این سوی قفقاز می آمدند، دفاع می کردند
در زمان حمله ترک های #خزر در اواخر دوره ساسانی، که ایران درگیر جنگ داخلی بود از پایتخت فقط یک سپاه ۷ هزار نفری راهی قفقاز شد تا جلوی آن ها را بگیرد و شکست خورد و در این زمان هم ارمنی ها و آذری ها بفرماندهی تئودوروس رشتونی و اسپندیاد فرخ هرمزد در برابر خزرها ایستادگی کردند و تلفات سنگینی هم دادند
در هنگام حمله #اعراب نیز ورازتیروس باگراتونی با سه هزار سوار ارمنی در جنگ #قادسیه شرکت کرد و پس از شکست ایرانیان، ورازتیروس باگراتونی با نیروهای جدید ارمنی در واجرود مستقر شد و سپاه #دیلم به فرماندهی موتا و سپاه آذربایجان به فرماندهی اسپندیاد فرخزاد به یاری ورازتیروس شتافتند و سربازان آذری و ارمنی و #دیلمی دوشادوش هم با متجاوزین جنگیدند
در دوران خلافت #اموی نیز مردمان آذربایجان و ارمنستان تحت ستم قرار داشتند و کشتار و غارت میشدند و هنگامی که در دوران #عباسی فضا بازتر شد، جنبش های اجتماعی هماهنگی به راه انداختند. جنبش #خرم_دینان که در آذربایجان شکل گرفت مورد حمایت ارمنی های منطقه سیونیک(جنوب دریاچه سوان) و واسپورگان قرار
گرفت
پس از شکست جنبش خرم دینان در آذربایجان دو جنبش پاولیکیان و تندراکیان به پیروی از خرمدینان آذربایجان شکل گرفتند و مورد حمایت خرمدینان آذربایجان قرار گرفتند و به جنگ با خلفای عباسی و امپراتوران بیزانس پرداختند
در دوران #صفوی نیز #شاه_عباس بخشی از ارمنی هایی که به ایران آورده بود را در آذربایجان اسکان داد و ایشان در کنار مردم آذربایجان ساکن شده و به پیشرفت اقتصادی آذربایجان کمک شایانی کردند و نقش مهمی در تجارت ایران بازی می کردند
در اواخر دوران #قاجار هنگامی که #ستارخان در آذربایجان به پا خواست تا با استبداد #قاجاری مبارزه کند و به مشروطه خواهان پیوست بسیاری از ارمنی های ساکن آذربایجان به او پیوستند و با دعوت از انقلابیون ارمنی شمال #ارس، آنان را به تسلیحاتشان به خدمت #سردار_ملی در آوردند و پس از شکست عین الدوله، به #مشروطه خواهان #گیلان پیوستند تا #تهران را تسخیرکنند
ارمنی ها در آذربایجان در مناطق #تبریز و #ارومیه و #اهر و #هریس و... زندگی میکردند و در غم و شادی هم میهمان و همشهری های آذری خود شریک بودند
هنگامی که جیلوهای #آشوری به ارومیه حمله کردند، پس از قتل مارشیمون توسط سمیتقو، آنان انتقام خود را از مردم مسلمان ارومیه گرفتند
ارمنی ها و آشوری های بومی ارومیه از هیچ کمکی به همشهری های #مسلمان خود دریغ نکردند و بسیاری از ایشان را در خانه خود و در کلیساها به ایشان پناه دادند تا مبادا توسط مردان اقاپترس کشته شوند
هنگامی که #عثمانی ها با پیشاهنگی #کرد های سمیتقو ارومیه را تسخیر کردند و قصد کشتار آشوری و ارمنی را داشتند (این زمان جیلوها گریخته بودند) آذری های مسلمان ارومیه، هم میهمان و همشهریان #مسیحی خود را در خانه های خود پناه دادند که سپاه عثمانی پس از غارت ارومیه، ایرانیانی که به هم میهنان مسیحی خود پناه داده بودند را نیز اعدام کردند
@LoversofIRAN