عاشقان ایران
471 subscribers
4.39K photos
2.35K videos
163 files
887 links
ادمین @Lovers_of_IRAN_bot
عاشقان ایران
از باختر تا خاور پهنکوه ایران
از دریاچه کاسپی تاجنوب دریای پارس
#ایران بزرگترین دلیل کنارهم بودن ما با همه تفاوتهاست

دغدغه های ملی

راهنما👈 https://t.me/LoversofIRAN/2531

https://instagram.com/LoversofIRAN اینستا
Download Telegram
👈یکی از هزاران نشانه مرزهای کهن #ایران_زمین

#ماریا_بهمن_پور

از #شاهنامه فردوسی:
سپه سر به سر، زان توانگر شدند
ابا یاره و تخت و افسر شدند
یکی توس را داد از ان تخت اچ
همان یاره و توغ و منشور #چاچ

استاد #فریدون_جنیدی در کلاس شاهنامه خوانی، به این بخش خونخواهی رستم پس از کشته شدن #سیاوخش/ #سیاوش که رسیدند درباره واژه #چاچ گفتند: " این چاچ، نامی کهن در #ازبکستان است که هنوز هم ناحیه ای به آن نام هست و در سفری که به آنجا داشتم دیدم مردم چاچ هنوز فارسی سخن می گویند"

اما #چاچ_باستان در گستره #چیرچیک و میان دو شاخه از رودخانه #سیر_دریا یا همان #سیحون، بود که چند فرسنگ از هم فاصله دارند و کم و بیش موازی هستند. جنوبی‌ترین نقطه چاچ به سیردریا می‌رسید و چاچ در کرانه راست رودخانه بود

در ۷۵۱میلادی "کاوسی‌ان چی" فرمانروای چینی، پادشاه چاچ را کشت و پس از آن دختر پادشاه کشته شده، از مسلمانان کمک خواست. #ابومسلم سردار ایرانی، زیاد بن صالح را با لشکری به آن سرزمین روانه کرد. چینی‌ها را در ۱۳۳ق شکست داد. "کاوسی‌ان چی" در نبرد کشته شد و با همین نبرد، اسلام به آسیای میانه راه یافت. #چین دیگر نتوانست بر آن سامان حکمرانی کند. در منابع پس از اسلام و به ویژه عربی، چاچ را با نام #الشاش نوشته اند زیرا حرف در زبان عربی نیست. در تاریخ #طبری سلسله ۳/ #قانون_مسعودی از #ابوریحان_بیرونی/ و #حدود_العالم درباره چاچ نوشته شده است، چنانکه چاچ را سرزمین جنگاوران دلیر #اسلام در برابر #ترکان و مرز اسلام و ترکان کافر می نامیدند

چاچ در ادبیات فارسی به‌ویژه شاهنامه بسیار آمده. کمانی در قدیم در چاچ ساخته می‌شد که بنام بود و اصطلاح #کمان_چاچی در ادب فارسی یعنی "بهترین کمان". کمان های چاچ از خدنگ و بسیار استوار بود.

چاچ را نام کهن و باستانی #تاشکند نیز گویند در شمال خاوری ازبکستان. در ریشه شناسی واژه تاشکند، از دو بخش "تاش و کند"؛ برخی گویند که #تاش به معنی "سنگ/سنگی" در زبان #ترکی است و #کند در فارسی به معنی "شهر/آبادی/دژ" است.
پسوند فارسی #کند پرکاربرد بوده و بر بسیاری بخش های #خراسان_کهن گذاشته شده بود که برخی شان معرب شده اند به "قند/جند"؛ مانند #سمرقند #بیرجند #نوقند #شواکند

(یکی از هموندان کانال:
#تاش در کُردی، از بن تراشیدن و نام "سنگ و چوبی" است دست تراش یا دیواره کوه و صخره ای که دست تراش یا طبیعی_تراش باشد مانند "فرهاد تاش" در کوه #بیستون
تیشه هم می تواند از همین ریشه باشد
#کردی ذخیره گاه خوب فارسی #پهلوی است)

۱۸۶۵ روس‌ها تاشکند (بخشی از خان‌نشین #خوقند) را تسخیرکردند و زمان سیاه دوری #فرارود/ #فرارودان (ماوراءالنهر) از ریشه #ایرانی اش آغازشد
۱۸۶۷ تاشکند مرکز جدید اداری،سیاسی،صنعتی شد.
۱۹۱۷ حکومت بولشویکی در این شهر برپا شد.
زمین لرزه ۱۹۶۶ شهر و جاذبه‌های تاریخی که روزگاری آبادی سر راه کاروان‌های #جاده_ابریشم بود را ویران کرد اما تاشکند به کمک ۳۰٬۰۰۰ هزار نیروی داوطلب بازسازی شد

امروز تاشکند پایتخت ازبکستان گرچه هنوز #فارسی زبانان بسیاری دارد اما زبان #ازبکی، شاخه ای از زبان های آلتایی_مغولی_ترکی، زبان دولتی و رسمی است و #روسی یادگار چیرگی فرهنگی #کمونیسم، هنوز زبان علمی و ابزار نفوذ روسیه بر آسیای میانه!
در ۳۰ سال گذشته پس از فروپاشی #شوروی و برپایی کشور تازه بنیانی با نام جدید ازبکستان، #تاجیک ها(فارسی ها)ی این سرزمین آزار بسیار دیدند زیرا حکومت ازبکی جدید، درپی خاموش کردن ریشه های ایرانی این دیار و به گوشه راندن زبان فارسی بود. خط این کشور نیز که پس از چیرگی #روس ها از #خط_فارسی به #سیریلیک دگرگون شده بود؛ با استقلال از شوروی فروپاشیده شده همچنان سیرلیک ماند.

اکنون هزاران نسخه خطی فارسی در کتابخانه های ازبکستان، از سوی بسیاری از جوانان این کشور دستیافتنی نیست چون #خط_فارسی نمی دانند.
گرچه فارسی زبانان یا ازبک هایی که شیفته ریشه های ایرانی آن دیار هستند، خودشان خط فارسی را آموخته اند تا ادبیات فارسی را که در ازبکستان دوستدار فراوان دارد از روی نسک های فارسی بخوانند.
#سعدی #رودکی #فردوسی و... در آن سامان بسیار خواهان دارند و والا شمرده می شوند. شاهنامه و... از روی برگردان ها به خط سیرلیک خوانده میشود، حال آنکه تنها با چند روز آموزش می توانند به سادگی شعر فارسی را از کتاب های با خط فارسی بخوانند و لذت دو چندان برند، اما دولت ازبکستان چنین نمی خواهد، مبادا این مردم یاد #ایران کنند

برای دانش بیشتر:
حسن پیرنیا، تاریخ ایران باستان، جلد سوم، چاپ پنج/۱۳۷۰
غیاث‌آبادی، رضا، ایران سرزمین همیشگی آریاییان، ویرایش دوم، چاپ سوم/۱۳۸۴
تاریخ سرزمین ایران، عباس پرویز/ ۱۳۹۰
مهرالزمان نوبان. نام مکان‌های جغرافیایی در بستر زمان. چاپ اول/ ۱۳۷۶
انوشه، حسن. دانشنامه ادب فارسی: ادب فارسی در آسیای میانه. چاپ اول (ویراست۲)/۱۳۷۶

https://t.me/LoversofIRAN/8203?single
👈زورگویی حکومت و بردباری نکردن دربرابر دیگران، به ما مردم هم رسیده است؟!

توژک(فیلم) ها را از اینجا ببینید👇
https://www.instagram.com/p/BsdPOACH07DyMRv_wyhXHaODzBQZ54HDuQfiJw0/?utm_source=ig_share_sheet&igshid=1s4rp40igl5ne

توژک ۱:
اعتراض #علی_انصاریان به گزارشگر افغانستانی ( #فیروز_مشعوف) که بدون هیچ واژه توهین آمیزی هنگام گزارش بازی ایران_یمن گفت؛ "دوستان این تصاویری که شما مییبیند، در ایران، یکی دو دقیقه دیرتر میبینند یا اصلا نمیبینند"
پاسخ انصاریان به ابرازنظر ساده یک گزارشگر فوتبال باعث جنجال بیشتر در فضای مجازی و تکرار این جمله شد که "گزارشگر افغانی به ایرانی توهین کرد"!!!

توژک ۲:
پوزش انصاریان بخاطر واکنش تند و تمسخر لهجه #فارسی_افغانستانی آن گزارشگر. اگرچه واکنش مردم در فضای مجازی باعث شد انصاریان پوزش بخواهد، همین احترام به مردم هم جای امیدواری دارد.
اما چرا انصاریان از آن گزارشگر خواست که او هم عذرخواهی کند؟! مگر او چه سخن نادرستی گفته بود؟
@aliansarian

توژک ۳:
پاسخ خوب و درست گزارشگر #افغانستان به انصاریان و ابراز مهر به بازیکنان ایرانی و تیم ایران

■سوزن هایی که باید به خود بزنیم

سوزن ۱:
آیا گزارشگر افغانستانی حرف نادرست و نابجایی زد؟
جز این است که بخشی از واقعیت ۴۰سال گذشته صداوسیمای ایران را گفت؟
مردم ایران اگر از تلویزیون های رسمی ج.ا. بازی زنده ورزشی را تماشا کنند برخی رخدادهای درون و پیرامون زمین را نمی بینند و بازی ها رابرای پیاده شدن سانسور، با دیرکرد(تاخیر)می بینند؟

سوزن ۲:
این پسر جوان، تنها بخشی از واقعیت تلخ دخالت های حکومت در زندگی مردم ایران را بدون هیچ توهین و تحقیری بر زبان آورد.
اما آنچه برای بازیکن خوب(پیشین)کشورمان، علی انصاریان و بسیاری دیگر، این جمله ساده را تحمل ناشدنی کرد آنست که، شنیدن واقعیت تلخ ایران امروز از زبان همسایه افغانستانی که ( همزمان با #انقلاب ایران، جنگ داخلی کشورش و نقشه نابودی آن آغازشد) در ۴ دهه عادت کرده بودیم او را پایین تر و فرودست تر از خود ببینیم، سنگین بود!
آری شنیدن ایراد ناخوشایندمان از زبان کسانیکه آنها را کمتر از خود می دیدیم، اما امروز آنها این ایراد ما را ندارند(این اندازه از سانسور)، تلخ و سخت است، برای آنها که عادت به رسم وبازی روزگار ندارند !

سوزن ۳:
انصاریان در پوزش از این جوان با ادبیاتی زورگویانه که برای ما ایرانیان آشناست( #ادبیات_حکومتی) گفت؛ او حق نداشت درباره ایران نظردهد!
آقای انصاریان چرا او حق نداشت درباره ایران نظر دهد؟
مگر پادگان است؟
بارها گزارشگرهای خودمان تکه هایی زشت به تیم های دیگر
انداخته اند!
اینهمه قلدرمآبی برای چیست؟

سوزن ۴ ؛ #درک_ملی
تمسخر لهجه #فارسی_زبانان بیرون از ایران(که در ۲ قرن پیش از ایران جداشدند) کاری بسیار زشت است وهمانند تمسخر لهجه ایرانیان داخل ایران

تلگرام و اینستاگرام @LoversofIRAN
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
۲۰۱۷ نخستین آیین رسمی #جشن_سده و مهرگان در #تاجیکستان با اصلاح قانون جشنها برگزارشد. پارسال هم این جشن در تقویم رسمی آنها واردشد و بزرگداشت آن با پیام تلویزیونی رئیس جمهور تاجیکستان، #امام_علی_رحمان، با شرکت گسترده مردم #دوشنبه (پایتخت تاجیکستان) و شهرهای پیرامون و اجرای برنامه های فرهنگی، هنری و نمایش هنرهای دستی، در باغ حکیم #فردوسی، برگزار شد. (گزارش bbcفارسی ۲۰۱۸)

خبرگزاری رویترز هم پارسال "جشن سَده" را به عنوان یکی از ده "جشن آتشِ" برتر دنیا انتخاب کرد.
تاجیکستان تلاش دارد #سده و #مهرگان را در یونسکو به نام خود ثبت جهانی کند، اما در ایران هنوز نام این #جشن ها در تلویزیون رسمی هم برده نمی شود و در تقویم ایران جای ندارند!

#تاجیک ها، #فارسی زبانان #فرارود (#ماوراءالنهر یا #آسیای_میانه)هستند که از سده های پیش از اسلام پاسدارن آیین #ایرانی بوده اند و اخلاق و منش آریایی خود را هنوز هم دارند. برخی تاجیک هایی که اهل تاریخ وفرهنگ هستند، خود را ایرانی می دانند گرچه سیاست رسمی دولتشان، دوری از ایران است
@LoversofIRAN
ادامه در👇
https://www.instagram.com/p/BtTJHFEnEaK/?utm_source=ig_share_sheet&igshid=awxmc8j07h25
تن تو نقره بازار جواهر سازی است
من به دیدار تو در نقره‌گری خوشبختم
من همین قدر که در حلقه انگشتر شاه
دل درویش مرا هم ببری خوشبختم


سید رضا محمدی، شاعر جوان و توانای #افغانستان (که در لندن زندگی می کند)، مقام نخست جشنواره شعر #فجر ایران را به‌دست آورد
پیوستگی #فارسی زبانان غرب و میانه آسیا، فرصت ارزنده تاریخی برای رشد و بالندگی گستره فرهنگی #ایران است.

@LoversofIRAN
Forwarded from اتچ بات
👈یکی گفتا تو ایرانی،

دگر گفتا تو تاجیکی👉

👈به فریادهای پرشور مردم تاجیسکتان، موقع شنیدن این مصرع توجه کنید در ویدیوی این ترانه که از پایان این نوشته بارگیری (دانلود) می کنید.

@LoversofIRAN



خوانندگان: #جوره_بیک و #جانی_بیک
#مراداف (مرادوا) پدر و پسر تاجیکستانی
ترانه سرا: #لایق_شیرعلی

⬅️این ترانه ی زیبا، بیان دردهای مشترک بیش از صدسال گذشته ی ملت #فارسی_زبان #تاجیکستان و #ازبکستان است. ملتی ایرانی تبار از منطقه ی #فرارودان (ماوراءالنهر) که روزی بخشی از #ایران_بزرگ بود در شمال خاوری ایران امروز.
اکنون آن بخش، با نامگذاری روسها به #آسیای_میانه شناخته می شود.
این مردم آرام و صلح طلب فارسی زبان، در طول #صدسال گذشته از سیاستهای استعماری #روسیه(شوروی) ستم بسیار دیده اند؛ از جداکردنشان به دو کشور گوناگون ازبکستان و تاجیکستان و جنگ انداختن بین آنها بگیرید، تا تغییر خطشان از فارسی به سیرلیک در هر دوکشور، و نیز سرکوب مردم فارسی زبان در ازبکستان با تغییر و دگرگونی های اجباری فارسی ستیزانه دولت ازبکها در آن کشور که موجی از مهاجرت مردم فارسی زبان از ازبکستان به تاجیکستان را برای رهایی از این فشارها راه انداخت.

⬅️لایق شیرعلی ترانه سرای نامدار و میهن دوست تاجیکستانی است؛ زاده ی ۳۰ اردی‌بهشت ۱۳۲۰ در روستای #مزار_شریف، پنجکنت، #سغد، در شمال باختر تاجیکستان و درگذشته ی ۱۰ تیر ۱۳۷۹ در شهر دوشنبه.
مجموعه اشعار «سر سبز»سال ۱۹۶۶؛ «خانهٔ چشم»، «خانهٔ دل»، «ریزهٔ باران»، «ورق سنگ» از جمله پرخواننده‌ترین کتاب‌های او بودند.
هنر لایق به آفرینش شعر محدود نمی‌شد؛ او در ترجمهٔ اشعاری از شعرای خارجی به زبان فارسی نیز سهم داشت. اشعار خودش نیز تاکنون به زبان‌های دیگر ترجمه شده‌اند.
لایق در سال ۱۹۷۸ میلادی، برای مجموعه‌اشعار 《خاک وطن》برندهٔ 《جایزهٔ ابوعبدالله رودکی》 شد.
وی با اشعار رنگین و پرمحتوایش به کالبد شعر تاجیکی نفس تازه‌ای دمید و آن را در قلمرو #فارسی‌_زبانان معروف کرد. شعر لایق پیوندی است قوی میان شعر عالم شمول هزارسالهٔ فارسی و شعر امروز فارسی تاجیکی که وی را در میان هم‌میهنانش بسیار دوست داشتنی کرده است.

⬅️متن این ترانه ی زیبا:

زمین سخت کوهستان، دل نرمم عطا کرده ­است
درشتم هر که می­خواند، خطا اندر خطا کرده­ است

به مثل کوه یک رویم، به سان چشمه حق­گویم
چنین بودم، چنین باشم که این سانم خدا کرده ­است

میان کوهها بگریختم، از دست جبر و ظلم
به من تاریخ سنگین دل، جفا روی جفا کرده ­است

جدا بودم ز هم­ خونان، که بی­ پل بود دریاها
سر کوه و سر چشمه، دلم از غم نوا کرده است

امید و آرزویم سوخت، مانند حنای سنگ
دوبیتی و رباعی، ناله­ ام ­را بی ­فنا کرده ­است

یکی گفتا تو ایرانی، دگر گفتا تو تاجیکی
جدا از اصل خود میرد، کسی ما را جدا کرده ­است

جهان یک روز می­ترکد، ز آه پرشرار ما
که بر ترک وطن ما را پیاپی مبتلا کرده است
@LoversofIRAN 

тарона: замин сахт кӯҳистон
хонандагон: ҷавра бик ва ҷоне бик муродоф
шеър: лоиқ Шералӣ
боргири (донлуд) кунед.

#ایران_سرو_ستبر_تاریخ
Forwarded from عاشقان ایران
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#دوشنبه پایتخت #تاجیکستان ۲۰۱۳
آهنگ:برادر هم زبان
#اندی
#جانی_بیک_مرادوف
#رستم

اندی بااینکه اجازه آمدن به #ایران ندارد امابرای همبستگی #فارسی زبانان #افغانستان #ایران #تاجیکستان میخواند
@LoversofIRAN
👈نامه سرگشاده "پارسی انجمن"، به سر رشته دارانِ "تاجیکستان"

کاری بسیار شایسته و بایسته از کنشگران "پارسی انجمن" در واکنش به ادامه سیاست دورکردن #فارسی زبانان #فرارود ( آسیای میانه) که در #تاجیکستان و #ازبکستان زندگی می کنند از تاریخ و فرهنگ و مردم #ایران که از دوره کمونیستی شوروی آغاز شد و هنوز هم با بهانه های گوناگون اما با فشار و تنش کمتر دنبال می شود. این نامه تنها به رییس جمهور مادام العمر (و البته دیکتاتور) و سران تاجیکستان نوشته شده است و نه ازبکستان؛ زیرا ازبکستان همه ۳۰سال پس از استقلال از شوروی را در چنبره حکومت #ازبک ها که ضد فارسی ها( #تاجیک ها) هستند در شرایطی است که اصلا نمی توان چنین درخواستی را در شکل یک نامه بدان گسیل داشت!


⬅️درود
به رئیس‌جمهورِ تاجیکستان جنابِ امامعلی رحمان،

به رئیسِ مجلسِ ملیِ مجلسِ عالیِ جمهوریِ تاجیکستان جنابِ محمدسعید عبیدالله‌اف،

به رئیسِ مجلسِ نمایندگانِ مجلسِ عالیِ جمهوریِ تاجیکستان جنابِ شکورجان ظهورف،

به نمایندگانِ مجلسِ عالیِ جمهوریِ تاجیکستان.

می‌دانیم که سده‌ی بیستم سده‌‌ای بسیار تلخ و دردناک برای زبانِ پارسی در #آسیای_میانه یا #فرارودان بود. در این سده، زبانِ #پارسی در تاجیکستان ضربه‌هایی بسیار سخت خورد، آسیبهایی بسیار دید، و سست و ناتوان گردید. اکنون، در زمانِ فرخنده‌ی استقلال، امید است که آنچه زبانِ ما در سده‌ی بیستم از کف داد در سده‌ی بیست‌ویکم دوباره به دست آورد، و شما بزرگواران در جایگاهِ رهبری و نمایندگیِ سرزمینِ نیاکانِ خردمندمان بر این کارِ بزرگ توانایید.

۱. می‌دانیم که تا سالِ ۱۹۲۵ زبانِ مردمانِ فرارودان را «پارسی» می‌نامیدند، و از #رودکی تا #عینی ادبیّاتی را که در این سرزمین پدید آمد ادبیّاتِ پارسی می‌گفتند. زین‌رو، از عالیجنابان درخواست می‌کنیم برای پاسداشتِ یکپارچگیِ ملیِ تاجیکستان، رشدِ خودشناسیِ #ملی و سربلندیِ #تاجیکان، پاسداشتِ میراثِ معنویِ تاجیکستان، تداومِ زبان و گسترش و بالش و شکوفاییِ آن و شراکت در همه‌ی افتخارهای فرهنگیِ پارسی‌گویانِ جهان، نامِ درست و راستینِ زبانِ تاجیکان که «پارسی» است به رسمیت شناخته شود.

۲. از نخستین سالهای برپاییِ حکومتِ شوروی، نظریّه‌پردازانِ حزبِ #کمونیست #روسیه، برای مرزبندی و کشورسازی در سرزمینهایی که روسیّه‌ی تزاری به چنگ آورده بود و برای بریدن پیوند مردمانِ آن سرزمینها از خاستگاههای تاریخی، جغرافیایی و فرهنگیِ خودشان خطِّ کهنِ پارسی را به خطِّ بیگانه‌ی #سیریلیک (روسی) دگر کردند تا همه‌ی گنجینه‌ی فرهنگ و ادبِ نیاکان از دسترسِ نسلهای تازه دور بماند و یک گسستِ بزرگِ تاریخی و فرهنگی پدید آید و حافظه‌ی تاریخیِ مردمان پاک شود، که برآیندِ آن را می‌بینیم، اکنون مهم‌ترین دشواریِ تاجیکان برای پیوند با همزبانانِ خود، و نیز بهره‌گیری از میراثِ گرانسنگِ نیاکانیِ خویش، ندانستنِ دبیره‌ یا #خط پارسی است. تا زمانی که دبیره‌ی نیاکانی به تاجیکستان بازنگردد این کشور نخواهد توانست پیوندِ خود را با هم‌زبانانِ خویش در سراسرِ جهان استوار کند و از دستاوردهای کلانِ فنی، دانشی و فرهنگیِ هم‌زبانان بهره‌ گیرد و به این گنجینه‌ی بزرگ در راهِ پیشرفتِ خود دست یابد. بر همین پایه، از عالیجنابان درخواست می‌شود تا برنامه‌ای زمانمند برای بازگرداندنِ خطِّ نیاکانی به تاجیکستان پی‌ریزی کنند.

۳. زبانِ پارسی میراثِ مشترکِ یک حوزه‌ی تمدّنیِ کهن است که نقشی بزرگ در فرهنگِ جهان داشته است. هر یک از باشندگانِ این حوزه‌ی تمدّنی به یک اندازه‌ صاحبِ این میراثِ زبانی‌اند و به یک اندازه نیز دربرابرِ آن مسئول‌اند. زین‌رو، واژه‌های این زبان را به #افغانستانی و #ایرانی و #تاجیکی و … دسته‌بندی کردن سببِ سستیِ زبانِ مشترکِ پارسی‌زبانان خواهد شد. واژه‌های این زبان از هر سرزمینی که آمده باشند ازآنِ همه‌ی پارسی‌زبانان است، نه کشوری ویژه. در همین راستا، از عالیجنابان درخواست می‌شود تا با گذاردنِ قانون، جلوی سیاستِ جدایی‌افکنانه دشمنانِ زبانِ پارسی را بگیرند، و همچنین زمینه‌های قانونی برای پالایشِ زبانِ پارسی در تاجیکستان از واژه‌های بیگانه را فراهم آورند.

/از پارسی انجمن @parsi_anjoman/



@LoversofIRAN
هر کجا مرز کشیدند شما پل بزنید/نج

#جهان_ایرانی
#فارسی_زبانان_آسیا
#ایرانی_تباران_آنسوی_مرزها

نگاره بالا:
حضور همزبانان افغانستانی(فارسی زبانان) در معمولان #لرستان برای کمک به #سیل زدگان

نگاره پایین:
اولین کاروان رزمندگان #افغانستان، لشکر #فاطمیون برای کمک به مناطق سیل زده ایران، روستاهای #پلدختر

👈اما میان کمک افغانستانی ها به سیل زدگان ایرانی، با کمک عراقی هایی که در برخی جاها با رفتارهای غلطشان مایه خردشدن #غرور_ملی هم میهنان سیل زده شدند، تفاوتی هست

چند میلیون افغانستانی در ایران زیسته اند و امروز بسیاری از آنها خود را مدیون ایران می دانند چون باوجود زندگی که گاه در ایران برایشان سخت می گذشت اما ایران مانند دیگر کشورها برای پذیرششان سختگیریهای آنچنانی نکرد با همه مشکلات اقتصادی که خود ایران داشت

اما برخی عراقی ها گویا با نگاه بالا به پایین چنان رفتار می کنند که نباید. البته این را نمی خواهم با نگاهی دگم و یکسویه به همه عراقی هایی که برای کمک به ایران آمده اند تعمیم دهم اما باید عراقی ها و ایرانی ها بدانند که بسیاری از آنچه امنیت امروز عراق است، مدیون فداکاری و دلاوری فرزندان #ایران است

@LoversofIRAN
👈ایرانی تباران جداشده از ایران که برای پاسداری از ایران در برابر عراق جان دادند، اما در جمهوری اسلامی یادشان گرامی داشته نشد و رنج و زخم شان تیمار نشد و با دردهای فراوان جسمی، در تنهایی از جهان رفتند❗️
یادشان گرامی و روانشان همنشین بهترین ها باد

#جهان_ایرانی
#فارسی زبانان آسیا
@LoversofIRAN

⬅️ #افغانستان، #ایران_زمین خاوری.
بخشی از افغانستان(باختر و مرکز) دیار جداشده از ایران در زمان #قاجار است. سرزمین ایرانی تباران و #فارسی زبانانی که ۴۰سال گرفتار جنگ و خونریزی داخلی و خارجی اند

🔹یادداشت یک نویسنده ی ایرانی درباره روز جانباز، که برای خدمات مهاجرین افغانستانی در دفاع و پاسداری از ایران و بی مهری و بی توجهی ایرانیان به آنها، در‌ هفته دفاع مقدس نوشته بود و در درد خود زندگی شان پایان یافت

امیر هاشمی مقدم: فرارو

دفاع از خاک میهن، امری شناخته‌شده در هر کشوری است؛ اما دفاع از سرزمین و خاک دیگران، نیازمند انگیزه‌ای بسیار قوی است. از همین روست که مردم و مسئولین کشورهایی که درگیر جنگ‌اند، به رزمندگان دیگر کشورها که در دفاع از کشور آنها مجاهدت به خرج داده‌اند، احترام شایانی گذاشته و خدمات‌شان را پاس می‌دارند.
این روزها که همه جا سخن از رشادت‌های رزمندگان ایرانی در هشت سال جنگ تحمیلی است، کمتر سخن از مبارزانی می‌رود که اگرچه تابعیت ایرانی نداشتند، اما در دفاع از خاک ایران، پا به پای رزمندگان ایرانی جانفشانی کرده و خاک ایران را به خون‌شان گلگون ساختند. کمتر ایرانی‌ای می‌داند بیش از دو هزار رزمنده افغانستانی در جنگ با عراق، شهید شده و تعداد بسیار زیادی هم جانباز افغانستانی در کشورمان داریم. شهدایی که هنوز خانواده‌ها و حتی فرزندان‌شان که مادر ایرانی دارند، به چشم «اتباع بیگانه» دیده می‌شوند. و جانبازانی که از حقوق برابر با یک جانباز ایرانی برخوردار نیستند؛ حال آنکه باید به اینان بیش از رزمندگان و جانبازان ایرانی ارج نهاد.
نمی‌دانم چند نفر از ایرانیان با #غلامعلی_ظفرعلی آشنایی دارند. جانباز افغانستانی‌ای که به خاطر دفاع از #خاک_ایران هر دو چشمش را از دست داد؛ اما سالها در یک حمام ویرانه روزگارش را به سر می‌برد و هر کس که از حال و روزش می‌پرسید، تنها آرزویش مرگ بود! سالها با گرسنگی و سوءتغذیه به سر برد و به دلیل غیربهداشتی بودن محل زندگی‌اش، بیماری‌های پوستی گرفته بود. شاید بهتر بود اهالی روستای عباس‌آباد #ورامین، همان تکه نان و جرعه آب را هم به او نمی‌دادند تا زودتر از این همه رنج راحت می‌شد.
همچنین نمی‌دانم چند نفر از ما «امان‌الله امینی» را می‌شناسیم. جانباز افغانستانی‌ای که سی سال است به خاطر دفاع از خاک ما، قطع نخاع شده و روی تخت خوابیده؛ در خانه‌ای کوچک و دلگیر؛ در حالی‌که یک کلیه‌اش را هم از دست داده و البته به خاطر شیمیایی شدن و مشکل حاد ریوی، مدام باید با کپسول اکسیژن نفس بکشد. پوکی استخوانش هم بماند. البته که با این تن رنجور و آسیب‌دیده، توان کار کردن ندارد؛ اما همین که توی گذرنامه‌اش نوشته‌ایم: «عدم حق اشتغال به کار»، نهایت قدرناشناسی و نمکدان‌شکنی را می‌رساند.
امان‌الله امینی تنها یکی از هزاران رزمنده تیپ ابوذر بود؛ تیپی که از بر و بچه‌های افغانستان تشکیل شده و بسیاری‌شان در راه دفاع از #ایران، جان‌شان یا تندرستی‌شان را از دست دادند. حالا این روزها #تیپ_ابوذر نامش شده #فاطمیون. صدها افغانستانی در این تیپ در کنار #ایرانیان و سوری‌ها با #داعش در #سوریه و دیگر نیروهای مرتجع جنگیدند تا ما و منطقه‌مان آسوده بماند.
با همه اینها، اگر از ایشان قدردانی شایسته نمی‌کنیم، ای‌کاش دست‌کم اخبار دلسرد کننده کمتری هم می‌شنیدیم:

🔻 نماینده مجلسی که نتوانسته وعده‌های دروغین انتخاباتی‌اش را عملی سازد و بنابراین دیوارِ کوتاهِ «اتباع بیگانه افغان» می‌شود مسئول بیکاری جوانان حوزه انتخاباتی‌اش؛
🔻 مامور نیروی انتظامی‌ای که صبح‌اش را با دستگیری «افغان‌های غیرمجاز» و گاهی فیلم گرفتن از رفتار توهین‌آمیزش با آنان آغاز می‌کند؛
🔻 پدر و مادر ایرانی‌ای که شکایت می‌کنند چرا در مدرسه فرزندانش، کودکان افغان هم درس می‌خوانند؛
🔻 کارگری که پارچه‌نوشته در دست گرفته و کارفرما را برای به‌کارگیری کارگر افغانستانی سرزنش می‌کند.
و...
هرچند باید منصف بود و اعتراف کرد که در سالیان اخیر، رفتارمان با افغانستانی‌ها خیلی بهتر شده است، اما همچنان جای اصلاح دارد. همچنان هم قدرشان را نمی‌دانیم. این روزها خبر می‌رسد صدها هزار کارگر افغانستانی در پیِ افت ارزش ریال، از ایران رفته‌اند. دیر نخواهد بود که پیامدهای این خلأ را به‌واسطه افزایش بهای کالاهایی که اینان در ساختش (با دستمزد پایین) نقش داشتند (از کوره‌های آجرپزی گرفته تا کارگاه‌های سنگ‌بری، بلوک‌زنی، دام‌داری‌ها و...) ببینیم. آنگاه شاید کمی دیر باشد برای قدردانی

/برگرفته از کانال تلگرام سید مسافر/

@LoversofIRAN