عاشقان ایران
شادباد #اسفندگان/ #سپندارمذگان 💐 گرامیداشت زن، زمین،زایندگی وزندگی پیشنهاد دکتر #فريدون_جنيدی: ۲۹ بهمن تا ۵ اسفند را #هفته_مهرورزی بناميم👇 http://aarmaanins.blogfa.com/post-696.aspx @LoversofIRAN
جشن #اسفندگان
پاسداشت زن، زمین،زایندگی
در گاهشمار باستانی #زرتشتی
۵اسفند/روزاسفند درماه اسفند
۲۹بهمن در گاهشمار دقیق جلالی(خورشیدی) #خیام
بخاطر اهمیت هردو
۲۹بهمن_۵اسفند #هفته_مهرورزی
@LoversofIRAN
پاسداشت زن، زمین،زایندگی
در گاهشمار باستانی #زرتشتی
۵اسفند/روزاسفند درماه اسفند
۲۹بهمن در گاهشمار دقیق جلالی(خورشیدی) #خیام
بخاطر اهمیت هردو
۲۹بهمن_۵اسفند #هفته_مهرورزی
@LoversofIRAN
👈منش ایرانشهری، از دید دکتر تورج دریایی👉
@LoversofIRAN
⬅️ #تورج_دریایی، #ایرانشناس برجسته در توصیف اندیشه ی مردمان #ایرانشهر از هویت و هستی #ایرانشهری خود می گوید:
در متون #پهلوی مدارکی وجود دارد که «منش ایرانی» را شرح داده است. درحقیقت در دوره #ساسانی ایده «ایران» ابداع شد که این ایده نه تنها ایدهای سیاسی که ایدهای جغرافیایی نیز بوده است. توجه داشته باشیم که موبدان #زرتشتی در قرن سوم میلادی مرزهای «ایرانشهر» را مشخص میکردند. بنابراین نه تنها ایدهای جغرافیایی از ایرانشهر وجود داشت، ایده فرهنگی که یک ایرانی چه باورهای دینی دارد و چگونه باید باشد هم تعریف شده بود. همه اینها جزئی از منش ایرانشهری و ایرانی بودن است. در قرن پنجم شاهان ساسانی کاری کردند که این ایده فراتر از باورهای زرتشتیان باشد و هرکسی که قانون (داد) شاه را قبول دارد میتواند مرد یا زن "شهر" باشد و لازم نیست که حتما زرتشتی باشد. یک مثال برای درک بهتر میآورم. در قرن نهم میلادی مصادف با قرن دوم هجری که ساسانیان فروپاشیدند و دیگر موجودیتی به نام ایرانشهر وجود نداشت، یک مسیحی از فلات ایران به قسطنطنیه رفت و در آنجا فوت کرد. بر روی تابوت او نوشته شده بود «نام من فرخ گورنیو از دیار ایرانشهر آمدهام.» چرا باید یک #مسیحی در قرن دوم هجری که از #فلات_ایران به قسطنطنیه میرود خود را یک ایرانی بداند؟
این اقدام نشانگر این مساله است که #یهودیان و #مسیحیان به همراه #زرتشتیان، منش ایرانشهری و #ایرانی بودن را قبول کرده بودند و جزئی از دنیای ایرانی محسوب میشدند.
/از کانال دکتر جواد طباطبایی/
@LoversofIRAN
@LoversofIRAN
⬅️ #تورج_دریایی، #ایرانشناس برجسته در توصیف اندیشه ی مردمان #ایرانشهر از هویت و هستی #ایرانشهری خود می گوید:
در متون #پهلوی مدارکی وجود دارد که «منش ایرانی» را شرح داده است. درحقیقت در دوره #ساسانی ایده «ایران» ابداع شد که این ایده نه تنها ایدهای سیاسی که ایدهای جغرافیایی نیز بوده است. توجه داشته باشیم که موبدان #زرتشتی در قرن سوم میلادی مرزهای «ایرانشهر» را مشخص میکردند. بنابراین نه تنها ایدهای جغرافیایی از ایرانشهر وجود داشت، ایده فرهنگی که یک ایرانی چه باورهای دینی دارد و چگونه باید باشد هم تعریف شده بود. همه اینها جزئی از منش ایرانشهری و ایرانی بودن است. در قرن پنجم شاهان ساسانی کاری کردند که این ایده فراتر از باورهای زرتشتیان باشد و هرکسی که قانون (داد) شاه را قبول دارد میتواند مرد یا زن "شهر" باشد و لازم نیست که حتما زرتشتی باشد. یک مثال برای درک بهتر میآورم. در قرن نهم میلادی مصادف با قرن دوم هجری که ساسانیان فروپاشیدند و دیگر موجودیتی به نام ایرانشهر وجود نداشت، یک مسیحی از فلات ایران به قسطنطنیه رفت و در آنجا فوت کرد. بر روی تابوت او نوشته شده بود «نام من فرخ گورنیو از دیار ایرانشهر آمدهام.» چرا باید یک #مسیحی در قرن دوم هجری که از #فلات_ایران به قسطنطنیه میرود خود را یک ایرانی بداند؟
این اقدام نشانگر این مساله است که #یهودیان و #مسیحیان به همراه #زرتشتیان، منش ایرانشهری و #ایرانی بودن را قبول کرده بودند و جزئی از دنیای ایرانی محسوب میشدند.
/از کانال دکتر جواد طباطبایی/
@LoversofIRAN