⚽️برگه اینستاگرام تیم ترابزون اسپور #ترکیه، دو فوتبالیست #ایرانی این تیم/مجید حسینی و وحید امیری/را با واژه "پلنگ های پارسی" ستود
🔻یادتان پارسال سر کاربرد شعار "شاهزادگان پارسی" برای تیم ملی ایران، برخی ها چه هجمه ای کردند؟
یک باشگاه خارجی، به درستی واژه پارسی را برای فرزندان سربلند ایران به کار برده است در حالیکه در خود کشور ایران پیامد دردناک سیاست های نادرست و #ضد_ملی چند دهه گذشته حکومت (که ستودن تاریخ #ایران_باستان از سوی نهادهای دولتی نه تنها انجام نشده بلکه بدبختانه از آن پیشگیری هم شده) این است که برخی جریان های #قومگرا (که با مراکز #ضد_ایرانی بیگانه پیونددارند) توانسته اند برخی ایرانیان را فریب دهند و در برابر واژه #پارسی و #پارس نگرشی نادرست را گسترش دهند
ایران جایگاه همیشگی پادشاهی های بزرگ و ارجمند #پارسیان بوده است و این باید مایه سربلندی همه جوانان #ایران باشد. واژه #پارس و #فارس به هیچ روی نباید نمادی از یک بخش خاص ایرانیان و تنها برای مردم تک زبانه ایران که فقط #فارسی می دانند انگاشته شود، بلکه پارس، هر ایرانی بومی مرزهای ایران را در بر دارد:
#کرد #بلوچ #آذری #لر #مازنی و...
@LoversofIRAN
🔻یادتان پارسال سر کاربرد شعار "شاهزادگان پارسی" برای تیم ملی ایران، برخی ها چه هجمه ای کردند؟
یک باشگاه خارجی، به درستی واژه پارسی را برای فرزندان سربلند ایران به کار برده است در حالیکه در خود کشور ایران پیامد دردناک سیاست های نادرست و #ضد_ملی چند دهه گذشته حکومت (که ستودن تاریخ #ایران_باستان از سوی نهادهای دولتی نه تنها انجام نشده بلکه بدبختانه از آن پیشگیری هم شده) این است که برخی جریان های #قومگرا (که با مراکز #ضد_ایرانی بیگانه پیونددارند) توانسته اند برخی ایرانیان را فریب دهند و در برابر واژه #پارسی و #پارس نگرشی نادرست را گسترش دهند
ایران جایگاه همیشگی پادشاهی های بزرگ و ارجمند #پارسیان بوده است و این باید مایه سربلندی همه جوانان #ایران باشد. واژه #پارس و #فارس به هیچ روی نباید نمادی از یک بخش خاص ایرانیان و تنها برای مردم تک زبانه ایران که فقط #فارسی می دانند انگاشته شود، بلکه پارس، هر ایرانی بومی مرزهای ایران را در بر دارد:
#کرد #بلوچ #آذری #لر #مازنی و...
@LoversofIRAN
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
✳️ پیداشدن شهری سه هزار ساله در شمال شیراز
خانه های این شهر باستانی، شگفت آور است و نه تنها باید #ثبت_ملی شود بلکه همه ویژگی های #ثبت_جهانی شدن را نیز دارد
از تراش خانه ها در دل کوه و دل زمین تا بخاری و کولر برای خانه ها و هواکش و انبار در دل کوه!
این شهر که اکنون نیمی از آن در زیر خاک است، ساخت دوره #ساسانیان است وتا دوره #قاجار مردم در آن زندگی می کردند
این شهر بسیار ارزشمند #ایران_باستان میتواند از جایگاه های بسیار برجسته گردشگری ایران شود اما اکنون در دستبرد اهالی بومی و ساخت و ساز غیرمجاز به بهانه دارایی های شخصی است که باید هرچه زودتر #ثبت ملی آن انجام شود تا از ویرانی حفاظت شود
استان #فارس #شیراز #خرمی #خرم_بید
کانون های گردشگری #ایران
@LoversofIRAN
خانه های این شهر باستانی، شگفت آور است و نه تنها باید #ثبت_ملی شود بلکه همه ویژگی های #ثبت_جهانی شدن را نیز دارد
از تراش خانه ها در دل کوه و دل زمین تا بخاری و کولر برای خانه ها و هواکش و انبار در دل کوه!
این شهر که اکنون نیمی از آن در زیر خاک است، ساخت دوره #ساسانیان است وتا دوره #قاجار مردم در آن زندگی می کردند
این شهر بسیار ارزشمند #ایران_باستان میتواند از جایگاه های بسیار برجسته گردشگری ایران شود اما اکنون در دستبرد اهالی بومی و ساخت و ساز غیرمجاز به بهانه دارایی های شخصی است که باید هرچه زودتر #ثبت ملی آن انجام شود تا از ویرانی حفاظت شود
استان #فارس #شیراز #خرمی #خرم_بید
کانون های گردشگری #ایران
@LoversofIRAN
👈قاجاریه و دده قورقود؛ پاسخ به ادعایی تازه که مورد تبلیغ #پانترک ها قرار گرفته است
چند روز اخیر در فضای مجازی مطلبی درباره کشف نسخه #قاجاری از #دده_قورقود منتشر شده است. بدیهی است که کشف هر اثر فرهنگی و هنری مربوط به عصر #قاجاریه برای پژوهشگران تاریخ و فرهنگ عصر #قاجار دلگرم کننده و مسرت بخش است ، اما در این میان باید مراقب بود که از دامن زدن به اخبار جعلی و زرد نیز پرهیز کرد.
درباره این خبر چند نکته لازم به ذکر است :
۱. بر فرض صحت کامل اظهارات شخصیت محترمی که به عنوان کاشف این نسخه مطرح شده است ، باز قابلیت انتساب این نسخه به کتابخانه های سلطنتی قاجاریه و شخص آقا محمدخان به شدت قابل تردید است این که شخصی در کتابفروشی ادعا کرده از خاندان قاجار است یا مدعی شده این نسخه در کتابخانه #آقامحمد_خان قاجار بوده ، از نظر علمی ومنطقی مطلقا ارزشی ندارد ، چرا که در وهله اول ممکن است آن فرد فروشنده کتاب ادعای کذبی را مطرح کرده باشد و بر فرض که صادق هم بوده باشد ممکن است اطلاعاتی که داشته نادرست بوده باشد. آن چه که مسلم است این که کتاب های متعلق به کتابخانه سلطنتی شاهان قاجار به فرزندان و اولاد آنان به ارث نرسیده بلکه جزیی از کتابخانه سلطنتی بوده و عمدتا در این کتابخانه یا کتابخانه مجلس و سایر مراکز عمومی نگهداری می شود . اگر تعدادی کتاب هم به هر شکلی از کتابخانه خارج شده باشد در اختیار مجموعه داران بزرگ است و نه هر شخصی که بخواهد کتاب را در کتابفروشی های میدان انقلاب بفروش برساند .
۲. عدم انتساب کتاب به کتابخانه سلطنتی قاجاریه به معنای رد وجود این نسخه نیست بله ممکن است این نسخه وجود داشته باشد و اتفاقا متعلق به دوره قاجار نیز باشد اما دلیل معتبری برای انتساب آن به کتابخانه شاهان قاجار ارایه نشده است .
۳. برخی شاهان قاجار به هویت قبیله ای خود که ریشه های ترکی و مغولی داشته علاقه داشتند و به همین دلیل برخی از شاهزادگان قاجاریه مانند فرزندان حسنعلی میرزا شجاع السلطنه نیز نام های مغولی هم چون: هلاکو و اباقان داشتند، اما آن چه برای شاهان قاجار به عنوان پادشاهان #ایران اصل بود #هویت_ایرانی شان بوده است که در ذیل ابراز تعلقات #شیعی و #باستانی و اسطوره ای ظهور می یافته است و البته با هویت ترکی آنان نیز تعارضی نداشته است. درست است که نام چهار شاهزاده قاجار، نام #مغولی بوده ولی تعداد بسیار بیشتری نام امامان معصومین علیهم السلام و شخصیت های نمادین #شیعه و نیز شاهان و بزرگان #ایران_باستان و #شاهنامه بوده است .
۴. جدای از تعلق یا عدم تعلق نسخه ای از دده قورقود به کتابخانه های شاهان قاجار، مسلم است که دده قورقود و داستان های آن جایی در میان پادشاهان قاجار باز نکرده است چنانچه در کتاب ها و دست نوشته های متعدد پادشاهان و شاهزادگان ونخبگان عصر قاجار اعم از #ترک زبان و غیر ترک زبان ، هیچ اشاره ای به دده قور قود وجود ندارد .
۵. آثار فرهنگی مورد علاقه شاهان قاجار ، #شاهنامه #فردوسی، دیوان #حافظ، خمسه #نظامی، #گلستان و #بوستان #سعدی بوده است .چنانچه فرهاد میرزا معتمد الدوله ، با آه و افسوس از زیارت آرامگاه حضرت نظامی یاد می کند.
بسیاری از شاهزادگان قاجار نیز چنین نام هایی داشتند :
#اردشیر میرزا ، #انوشیروان میرزا ، #ایرج میرزا، #کیومرث میرزا ، #بهمن میرزا ، #بهرام میرزا ، #پرویز میرزا ، #جهانگیر میرزا ، #داراب میرزا، #رستم میرزا، #ساسان میرزا ، #سیامک میرزا ، #سیاوش میرزا ، #شاپور میرزا ، #شاهرخ میرزا ، #طهماسب میرزا ، #کیکاووس میرزا ، #کیخسرو میرزا ، #کیقباد میرزا و #خسرو میرزا و #فرهاد میرزا بودند.
همگی این اسامی از شاهنامه اخذ شده بودند که نشان دهنده عجین بودن کامل قاجاریه با فرهنگ شاهنامه است .
۶. قاجارها نیز مانند بسیاری از ایلات #ترک_زبان هم چون: افشارها و بیات ها و قشقایی ها و .... به هویت قبیله ای وعشیره ای شان علاقه مند بودند ولی آن را در تضاد و تعارض با هویت ایرانی تعریف نکردند و علایق فرهنگی و هنری شان و از جمله عشق عمیق آنان به حلقه وصل فرهنگ ایرانی یعنی شاهنامه فردوسی در دل تاریخ ثبت شده و مظاهر آن متعدد است کتاب دده قور قود هم به عنوان یک اثر فرهنگی ترکی ، می توانسته مورد علاقه قاجارها قرار بگیرد ولی در مجموع رد پایی از آن در فرهنگ و هنر عصر قاجار به جای نمانده است.
/ازممالک محروسه ایران که محمل نوشته های حاصل از پژوهش در تاریخ قاجاریه است @qajariranhistory
@LoversofIRAN
چند روز اخیر در فضای مجازی مطلبی درباره کشف نسخه #قاجاری از #دده_قورقود منتشر شده است. بدیهی است که کشف هر اثر فرهنگی و هنری مربوط به عصر #قاجاریه برای پژوهشگران تاریخ و فرهنگ عصر #قاجار دلگرم کننده و مسرت بخش است ، اما در این میان باید مراقب بود که از دامن زدن به اخبار جعلی و زرد نیز پرهیز کرد.
درباره این خبر چند نکته لازم به ذکر است :
۱. بر فرض صحت کامل اظهارات شخصیت محترمی که به عنوان کاشف این نسخه مطرح شده است ، باز قابلیت انتساب این نسخه به کتابخانه های سلطنتی قاجاریه و شخص آقا محمدخان به شدت قابل تردید است این که شخصی در کتابفروشی ادعا کرده از خاندان قاجار است یا مدعی شده این نسخه در کتابخانه #آقامحمد_خان قاجار بوده ، از نظر علمی ومنطقی مطلقا ارزشی ندارد ، چرا که در وهله اول ممکن است آن فرد فروشنده کتاب ادعای کذبی را مطرح کرده باشد و بر فرض که صادق هم بوده باشد ممکن است اطلاعاتی که داشته نادرست بوده باشد. آن چه که مسلم است این که کتاب های متعلق به کتابخانه سلطنتی شاهان قاجار به فرزندان و اولاد آنان به ارث نرسیده بلکه جزیی از کتابخانه سلطنتی بوده و عمدتا در این کتابخانه یا کتابخانه مجلس و سایر مراکز عمومی نگهداری می شود . اگر تعدادی کتاب هم به هر شکلی از کتابخانه خارج شده باشد در اختیار مجموعه داران بزرگ است و نه هر شخصی که بخواهد کتاب را در کتابفروشی های میدان انقلاب بفروش برساند .
۲. عدم انتساب کتاب به کتابخانه سلطنتی قاجاریه به معنای رد وجود این نسخه نیست بله ممکن است این نسخه وجود داشته باشد و اتفاقا متعلق به دوره قاجار نیز باشد اما دلیل معتبری برای انتساب آن به کتابخانه شاهان قاجار ارایه نشده است .
۳. برخی شاهان قاجار به هویت قبیله ای خود که ریشه های ترکی و مغولی داشته علاقه داشتند و به همین دلیل برخی از شاهزادگان قاجاریه مانند فرزندان حسنعلی میرزا شجاع السلطنه نیز نام های مغولی هم چون: هلاکو و اباقان داشتند، اما آن چه برای شاهان قاجار به عنوان پادشاهان #ایران اصل بود #هویت_ایرانی شان بوده است که در ذیل ابراز تعلقات #شیعی و #باستانی و اسطوره ای ظهور می یافته است و البته با هویت ترکی آنان نیز تعارضی نداشته است. درست است که نام چهار شاهزاده قاجار، نام #مغولی بوده ولی تعداد بسیار بیشتری نام امامان معصومین علیهم السلام و شخصیت های نمادین #شیعه و نیز شاهان و بزرگان #ایران_باستان و #شاهنامه بوده است .
۴. جدای از تعلق یا عدم تعلق نسخه ای از دده قورقود به کتابخانه های شاهان قاجار، مسلم است که دده قورقود و داستان های آن جایی در میان پادشاهان قاجار باز نکرده است چنانچه در کتاب ها و دست نوشته های متعدد پادشاهان و شاهزادگان ونخبگان عصر قاجار اعم از #ترک زبان و غیر ترک زبان ، هیچ اشاره ای به دده قور قود وجود ندارد .
۵. آثار فرهنگی مورد علاقه شاهان قاجار ، #شاهنامه #فردوسی، دیوان #حافظ، خمسه #نظامی، #گلستان و #بوستان #سعدی بوده است .چنانچه فرهاد میرزا معتمد الدوله ، با آه و افسوس از زیارت آرامگاه حضرت نظامی یاد می کند.
بسیاری از شاهزادگان قاجار نیز چنین نام هایی داشتند :
#اردشیر میرزا ، #انوشیروان میرزا ، #ایرج میرزا، #کیومرث میرزا ، #بهمن میرزا ، #بهرام میرزا ، #پرویز میرزا ، #جهانگیر میرزا ، #داراب میرزا، #رستم میرزا، #ساسان میرزا ، #سیامک میرزا ، #سیاوش میرزا ، #شاپور میرزا ، #شاهرخ میرزا ، #طهماسب میرزا ، #کیکاووس میرزا ، #کیخسرو میرزا ، #کیقباد میرزا و #خسرو میرزا و #فرهاد میرزا بودند.
همگی این اسامی از شاهنامه اخذ شده بودند که نشان دهنده عجین بودن کامل قاجاریه با فرهنگ شاهنامه است .
۶. قاجارها نیز مانند بسیاری از ایلات #ترک_زبان هم چون: افشارها و بیات ها و قشقایی ها و .... به هویت قبیله ای وعشیره ای شان علاقه مند بودند ولی آن را در تضاد و تعارض با هویت ایرانی تعریف نکردند و علایق فرهنگی و هنری شان و از جمله عشق عمیق آنان به حلقه وصل فرهنگ ایرانی یعنی شاهنامه فردوسی در دل تاریخ ثبت شده و مظاهر آن متعدد است کتاب دده قور قود هم به عنوان یک اثر فرهنگی ترکی ، می توانسته مورد علاقه قاجارها قرار بگیرد ولی در مجموع رد پایی از آن در فرهنگ و هنر عصر قاجار به جای نمانده است.
/ازممالک محروسه ایران که محمل نوشته های حاصل از پژوهش در تاریخ قاجاریه است @qajariranhistory
@LoversofIRAN
Forwarded from عاشقان ایران
#تخت_جم ای سرای سراینده داستان
ای یادگار شوکت #ایران_باستان
گوئی بهوش بود که از چشم #ذوالقرن
چون چشمه حیات بظلمت شود نهان
(نگاره کانال @kheradgan)
مهر #شهریار به ایران باستان آشکار است
@LoversofIRAN
ای یادگار شوکت #ایران_باستان
گوئی بهوش بود که از چشم #ذوالقرن
چون چشمه حیات بظلمت شود نهان
(نگاره کانال @kheradgan)
مهر #شهریار به ایران باستان آشکار است
@LoversofIRAN
Forwarded from عاشقان ایران
راست:
نگاره نخست، گستره پادشاهی #خسرو_پرویز که بزرگترین قلمروی ساسانی بود. بخش های نارنجی پررنگ مرزهای سنتی پادشاهی #ایران_باستان بود/
نگاره دوم، دگرگونی مرزهای ساسانیان در دوره شاهان گوناگون/
نگاره سوم، پرچم ایران،درفش کاویانی
چپ:
دیدگاه دکتر #شروین_وکیلی درباره ساسانیان
شاهنشاهی #ساسانی از دودمان #ساسانیان (به آن #ایرانشهر نیز میگفتند) آخرین شاهنشاهی ایرانی پیش از #اسلام و حمله #اعراب است که از سال ۲۲۴ تا ۶۵۱ میلادی (۴۲۷سال) بر ایران فرمان راند.
این شاهنشاهی یکپارچه را #اردشیر_بابکان با شکست #اردوان_پنجم، آخرین شاهنشاه #اشکانی بناکرد و بخشی از سرزمین هایی که پس از سقوط #هخامنشیان جداشده بودند به مرزهای پیشین خود در #ایران_زمین بازگشتند، زیر فرمان یک شاهنشاهی یکپارچه.
شاهان ساسانی بر پهنهٔ بزرگی از آسیای باختری چیرگی یافت و در کنار امپراتوری #روم-بیزانس، در دورهای بیش از ۴۰۰سال، ابرقدرت جهان #باستان بود.
پایتخت ایران در این دوره، شهر #تیسپون / #تیسفون در نزدیکی #بغداد، #عراق امروزی بود
پرچم ایران آن دوره #درفش_کاویانی بود که پس از سقوط ساسانیان از بین رفت.
نمادپادشاهی ساسانی، #سیمرغ بود/
@LoversofIRAN
نگاره نخست، گستره پادشاهی #خسرو_پرویز که بزرگترین قلمروی ساسانی بود. بخش های نارنجی پررنگ مرزهای سنتی پادشاهی #ایران_باستان بود/
نگاره دوم، دگرگونی مرزهای ساسانیان در دوره شاهان گوناگون/
نگاره سوم، پرچم ایران،درفش کاویانی
چپ:
دیدگاه دکتر #شروین_وکیلی درباره ساسانیان
شاهنشاهی #ساسانی از دودمان #ساسانیان (به آن #ایرانشهر نیز میگفتند) آخرین شاهنشاهی ایرانی پیش از #اسلام و حمله #اعراب است که از سال ۲۲۴ تا ۶۵۱ میلادی (۴۲۷سال) بر ایران فرمان راند.
این شاهنشاهی یکپارچه را #اردشیر_بابکان با شکست #اردوان_پنجم، آخرین شاهنشاه #اشکانی بناکرد و بخشی از سرزمین هایی که پس از سقوط #هخامنشیان جداشده بودند به مرزهای پیشین خود در #ایران_زمین بازگشتند، زیر فرمان یک شاهنشاهی یکپارچه.
شاهان ساسانی بر پهنهٔ بزرگی از آسیای باختری چیرگی یافت و در کنار امپراتوری #روم-بیزانس، در دورهای بیش از ۴۰۰سال، ابرقدرت جهان #باستان بود.
پایتخت ایران در این دوره، شهر #تیسپون / #تیسفون در نزدیکی #بغداد، #عراق امروزی بود
پرچم ایران آن دوره #درفش_کاویانی بود که پس از سقوط ساسانیان از بین رفت.
نمادپادشاهی ساسانی، #سیمرغ بود/
@LoversofIRAN
Forwarded from عاشقان ایران
👈استاد ابراهیم پورداوود و ایران شناسی 👉
@LoversofIRAN
⬅️ #ابراهیم_پورداوود،
زادهٔ ۲۰ بهمن ۱۲۶۴، #رشت - مرگ ۲۶ آبان ۱۳۴۷، تهران) #ایران_شناس معاصر، اوستاشناس، نخستین مترجم فارسی #اوستا و استاد فرهنگ ایران باستان و زبان اوستایی دانشگاه تهران
پورداوود را بنیانگذار #ایران_شناسی در #ایران، و زندهکنندهٔ "فرهنگ و زبان های #ایران_باستان" دانستهاند. وی از کودکی به دانستن اوضاع ایران کهن علاقه داشت و چون به سن رشد رسید، مطالعهٔ کتاب هایی را که درباره ایران باستان بود، بر مطالعهٔ کتاب های دیگر ترجیح داد و به خصوص کتاب های مربوط به دین #زردشتی بیش از همه توجه او را به خود جلب کرد.
او سال های دراز در اینباره به تحقیق پرداخت و با آگاهی وسیعی که از زبان های فرانسه، آلمانی، انگلیسی، عربی و ترکی و دیگر زبان های کهن داشت، تمام کتاب های مربوط به ایران قدیم را - که به زبان های گوناگون نوشته شده بود - در کتابخانهٔ شخصی گرد آورد و تا آخرین دقایق حیات به مطالعه و بررسی سرگرم بود.
او در این راه از مباحثه و مکاتبه با دانشمندان بزرگ ایرانشناسی دنیای غرب از جمله مارکوارت، مان، هارتمان، فرانک، شدر، براون، میتووخ، مینورسکی، ولف و بلوشه دریغ نمیکرد. بر اثر کوشش های پیگیر او ایرانیان میتوانند اوستا را به زبان فارسی سادهٔ امروزی مطالعه کنند و از اوضاع و رسوم و اخلاق و مواعظ و حِکم، معتقدات دینی، روایت های تاریخی و اساطیری نیاکان خود آگاه شوند.
خدمت بزرگ او دربارهٔ تفسیر اوستا به خدماتی تشبیه شدهاست که گروته و راولینسون در قرن نوزدهم نسبت به کشف الفبای میخی کردند و دنیا را از تاریخ قوم آریایی و ایران هخامنشی آگاه ساختند.
ترجمه و گزارش اوستا برجستهترین اثر پورداوود به شمار میرود. با در نظر گرفتن سیاق عبارت های اوستایی و دور بودن آنها از شیوهٔ #زبان #فارسی امروز و نیز با توجه به متن مشکل و پر از ابهام اوستای نخستین، اهمیت کار پورداوود روشن میشود.
او میکوشید ترجمهای روان از اوستا به دست دهد و بدون آنکه از حدود قواعد زبان فارسی دور شود، با استفاده از واژههای کهن، ترکیباتی رسا و خوشآهنگ پدید آورد. امتیاز دیگر کار او مقدمه و توضیحاتی است که برای هر یک از بخش های اوستا نگاشته است. این مجموعه علاوه بر تفسیر و ترجمه، لغتنامهٔ بزرگی در ریشهشناسی واژههای ایرانی نیز هست و از بهترین مآخذ برای پی بردن به فرهنگ ایران باستان بهشمار میآید.
پورداوود در طول سال ها معلمی خود، شاگردان فراوانی تربیت کرد که هریک خود معلمان و محققان نامدار در عرصهٔ ادب و فرهنگ ایران شمرده میشوند و از آن میان محمد معین، محمد مقدم، بهرام فرهوشی، احسان یارشاطر و جلیل دوستخواه بیش از دیگران شناختهشده هستند.
آثار
الف: ترجمه ها
1. گاتها (بمبئی، ۱۳۰۵)، نخستین بخش از اوستاست که جزو مجموعهٔ یسنا به شمار میآید و توسط انجمن زردشتیان ایرانی بمبئی و ایران لیگ چاپ شده، و به دستیاری دینشاه ایرانی به دو زبان پارسی و انگلیسی فراهم آمدهاست.
2. یشتها (بمبئی، ۱۳۰۷)، دو بخش. نخستین مجموعهٔ یسناست و دیباچهٔ آن به دستیاری دینشاه ایرانی به انگلیسی ترجمه شدهاست.
3.خردهاوستا (بمبئی، ۱۳۱۰)، گزارش و ترجمهٔ آخرین بخش اوستاست.
4.یسنا (بمبئی، ۱۳۱۲)
5.یادداشتهای گاتها (تهران، ۱۳۳۶)
6.ویسپرد (تهران، ۱۳۴۳)، بخش دیگری از اوستا
7.وندیداد، که جزو آثار منتشرنشدهٔ اوست.
ب: نثر وپژوهش ها
1.ایرانشاه(بمبئی، ۱۳۰۴)، در شرح مهاجرت زردشتیان ایران به هند.
2.خرمشاه(بمبئی، ۱۳۰۵)، بخشی از سخنرانیهای پورداوود دربارهٔ آیین و کارنامهٔ زبان باستان
3.گفتوشنود پارسی(بمبئی، ۱۳۱۲)، کتاب درسی آموختن زبان پارسی به هندوها.
4.سوشیانس(بمبئی، ۱۳۰۶)، رساله سخنرانی ها
5.فرهنگ ایران باستان(تهران، ۱۳۲۶)، گفتارهایی دربارهٔ فرهنگ ایران باستان و برخی واژهها
6.هرمزدنامه(تهران، ۱۳۳۱)، دربارهٔ گیاهان خوراکی، دارویی و واژهشناسی.
7.آناهیتا یا پنجاه گفتار(تهران، ۱۳۴۳)، مقالههایی دربارهٔ تاریخ، تمدن و زبان ایرانیان.
8.خوزستان ما(تهران، ۱۳۴۳)، رسالهٔ کوچکی دربارهٔ سرزمین ایلام و اقوام خوز که از اسناد مهم تاریخ خوزستان است.
9.بیژن و منیژه (تهران، ۱۳۴۴)، گزیدهای از شاهنامهٔ فردوسی همراه با پیشگفتار دقیقی و شاهنامه
10.فریدون (تهران، ۱۳۴۶)، گزیدهای از شاهنامهٔ فردوسی با توضیحات و حواشی
11.زین ابزار (تهران، ۱۳۴۷)، تاریخچهای از سلاحهای کهن ایرانی.
12.ترجمهٔ کیمیای سعادت امام محمد غزالی.
ج: شعرها
1.پوراندختنامه (دیوان اشعار)،۱۳۰۶
2.یزدگرد شهریار، یادبود جشن هزاره فردوسی۱۳۰۷
3.سرودههای پورداوود در گزارش خرده اوستا؛ سروده شده،۱۳۱۰
4. چکامهای در گزارش گاتها،۱۳۱۶
5.دو چکامه و دو غزل که ادوارد براون از پورداوود در کتاب تاریخ ادبیات
6.قطعهٔ کشاورز،۱۹۱۴
خلاصه شده ازکانال @ardestanialii
@LoversofIRAN
@LoversofIRAN
⬅️ #ابراهیم_پورداوود،
زادهٔ ۲۰ بهمن ۱۲۶۴، #رشت - مرگ ۲۶ آبان ۱۳۴۷، تهران) #ایران_شناس معاصر، اوستاشناس، نخستین مترجم فارسی #اوستا و استاد فرهنگ ایران باستان و زبان اوستایی دانشگاه تهران
پورداوود را بنیانگذار #ایران_شناسی در #ایران، و زندهکنندهٔ "فرهنگ و زبان های #ایران_باستان" دانستهاند. وی از کودکی به دانستن اوضاع ایران کهن علاقه داشت و چون به سن رشد رسید، مطالعهٔ کتاب هایی را که درباره ایران باستان بود، بر مطالعهٔ کتاب های دیگر ترجیح داد و به خصوص کتاب های مربوط به دین #زردشتی بیش از همه توجه او را به خود جلب کرد.
او سال های دراز در اینباره به تحقیق پرداخت و با آگاهی وسیعی که از زبان های فرانسه، آلمانی، انگلیسی، عربی و ترکی و دیگر زبان های کهن داشت، تمام کتاب های مربوط به ایران قدیم را - که به زبان های گوناگون نوشته شده بود - در کتابخانهٔ شخصی گرد آورد و تا آخرین دقایق حیات به مطالعه و بررسی سرگرم بود.
او در این راه از مباحثه و مکاتبه با دانشمندان بزرگ ایرانشناسی دنیای غرب از جمله مارکوارت، مان، هارتمان، فرانک، شدر، براون، میتووخ، مینورسکی، ولف و بلوشه دریغ نمیکرد. بر اثر کوشش های پیگیر او ایرانیان میتوانند اوستا را به زبان فارسی سادهٔ امروزی مطالعه کنند و از اوضاع و رسوم و اخلاق و مواعظ و حِکم، معتقدات دینی، روایت های تاریخی و اساطیری نیاکان خود آگاه شوند.
خدمت بزرگ او دربارهٔ تفسیر اوستا به خدماتی تشبیه شدهاست که گروته و راولینسون در قرن نوزدهم نسبت به کشف الفبای میخی کردند و دنیا را از تاریخ قوم آریایی و ایران هخامنشی آگاه ساختند.
ترجمه و گزارش اوستا برجستهترین اثر پورداوود به شمار میرود. با در نظر گرفتن سیاق عبارت های اوستایی و دور بودن آنها از شیوهٔ #زبان #فارسی امروز و نیز با توجه به متن مشکل و پر از ابهام اوستای نخستین، اهمیت کار پورداوود روشن میشود.
او میکوشید ترجمهای روان از اوستا به دست دهد و بدون آنکه از حدود قواعد زبان فارسی دور شود، با استفاده از واژههای کهن، ترکیباتی رسا و خوشآهنگ پدید آورد. امتیاز دیگر کار او مقدمه و توضیحاتی است که برای هر یک از بخش های اوستا نگاشته است. این مجموعه علاوه بر تفسیر و ترجمه، لغتنامهٔ بزرگی در ریشهشناسی واژههای ایرانی نیز هست و از بهترین مآخذ برای پی بردن به فرهنگ ایران باستان بهشمار میآید.
پورداوود در طول سال ها معلمی خود، شاگردان فراوانی تربیت کرد که هریک خود معلمان و محققان نامدار در عرصهٔ ادب و فرهنگ ایران شمرده میشوند و از آن میان محمد معین، محمد مقدم، بهرام فرهوشی، احسان یارشاطر و جلیل دوستخواه بیش از دیگران شناختهشده هستند.
آثار
الف: ترجمه ها
1. گاتها (بمبئی، ۱۳۰۵)، نخستین بخش از اوستاست که جزو مجموعهٔ یسنا به شمار میآید و توسط انجمن زردشتیان ایرانی بمبئی و ایران لیگ چاپ شده، و به دستیاری دینشاه ایرانی به دو زبان پارسی و انگلیسی فراهم آمدهاست.
2. یشتها (بمبئی، ۱۳۰۷)، دو بخش. نخستین مجموعهٔ یسناست و دیباچهٔ آن به دستیاری دینشاه ایرانی به انگلیسی ترجمه شدهاست.
3.خردهاوستا (بمبئی، ۱۳۱۰)، گزارش و ترجمهٔ آخرین بخش اوستاست.
4.یسنا (بمبئی، ۱۳۱۲)
5.یادداشتهای گاتها (تهران، ۱۳۳۶)
6.ویسپرد (تهران، ۱۳۴۳)، بخش دیگری از اوستا
7.وندیداد، که جزو آثار منتشرنشدهٔ اوست.
ب: نثر وپژوهش ها
1.ایرانشاه(بمبئی، ۱۳۰۴)، در شرح مهاجرت زردشتیان ایران به هند.
2.خرمشاه(بمبئی، ۱۳۰۵)، بخشی از سخنرانیهای پورداوود دربارهٔ آیین و کارنامهٔ زبان باستان
3.گفتوشنود پارسی(بمبئی، ۱۳۱۲)، کتاب درسی آموختن زبان پارسی به هندوها.
4.سوشیانس(بمبئی، ۱۳۰۶)، رساله سخنرانی ها
5.فرهنگ ایران باستان(تهران، ۱۳۲۶)، گفتارهایی دربارهٔ فرهنگ ایران باستان و برخی واژهها
6.هرمزدنامه(تهران، ۱۳۳۱)، دربارهٔ گیاهان خوراکی، دارویی و واژهشناسی.
7.آناهیتا یا پنجاه گفتار(تهران، ۱۳۴۳)، مقالههایی دربارهٔ تاریخ، تمدن و زبان ایرانیان.
8.خوزستان ما(تهران، ۱۳۴۳)، رسالهٔ کوچکی دربارهٔ سرزمین ایلام و اقوام خوز که از اسناد مهم تاریخ خوزستان است.
9.بیژن و منیژه (تهران، ۱۳۴۴)، گزیدهای از شاهنامهٔ فردوسی همراه با پیشگفتار دقیقی و شاهنامه
10.فریدون (تهران، ۱۳۴۶)، گزیدهای از شاهنامهٔ فردوسی با توضیحات و حواشی
11.زین ابزار (تهران، ۱۳۴۷)، تاریخچهای از سلاحهای کهن ایرانی.
12.ترجمهٔ کیمیای سعادت امام محمد غزالی.
ج: شعرها
1.پوراندختنامه (دیوان اشعار)،۱۳۰۶
2.یزدگرد شهریار، یادبود جشن هزاره فردوسی۱۳۰۷
3.سرودههای پورداوود در گزارش خرده اوستا؛ سروده شده،۱۳۱۰
4. چکامهای در گزارش گاتها،۱۳۱۶
5.دو چکامه و دو غزل که ادوارد براون از پورداوود در کتاب تاریخ ادبیات
6.قطعهٔ کشاورز،۱۹۱۴
خلاصه شده ازکانال @ardestanialii
@LoversofIRAN
Forwarded from عاشقان ایران
👈از ۲۹بهمن تا ۵ اسفند را هفته مهرورزی بنامیم👉
@LoversofIRAN
#جشن #اسفندگان #سپندارمذگان #ایران_باستان #باستان #زن #زمین #گاهشماری_باستانی #گاهشماری_خیامی
⬅️استاد #فریدون_جنیدی
ميان گاهشماری خيامی (پس از اسلام) و گاهشماری ايران باستان ۶ روز اختلاف است که همين امر در تعيين تاريخ برخی جشنهای ايران باستان از جمله سپندارمذگان مشکلاتی را به وجود میآورد. استاد جنیدی، پژوهشگر تاريخ و فرهنگ ايران معتقد است با احترام به هر دو گاهشماری بهتر است از ۲۹ بهمن تا ۵ اسفند را هفته عشق و مهرورزی بناميم.
تاريخ خيامی يا همان تاريخ شمسی/خورشیدی که امروز مورد استفاده قرار گرفته، ۶ روز با تاريخ باستانی ايران تفاوت دارد. اين ۶ روز در تعيين برخی جشنهای ايرانی از جمله سپندارمذگان مشکلاتی را به همراه دارد. برخی معتقدند با کسر اين شش روز سپندارمذگان بايد در ۲۹ بهمن برگزار شود و برخی نيز تاکيد میکنند که اين جشن بايد در ۵ اسفند(روز اسفند از ماه اسفند) برگزار شود.
در ايران باستان هر روز يک نام داشت و از ۳۰ روز هر ماه، ۱۲ روز به نام ماههای سال بود. همروز شدن نام ماه با همان ماه سال موجبات جشن را فراهم میکرد. پنجمين روز هر ماه را اسفند روز (سپندارمذ) میناميدند که لقب ملی #زمين است؛ يعنی گستراننده، مقدس، فروتن. زمين نماد عشق است چون با فروتنی، تواضع و گذشت به همه عشق مي ورزد. زشت و زيبا را به يک چشم می نگرد و همه را چون مادری در دامان پر مهر خود امان میدهد. به همين دليل در فرهنگ باستان اسپندارمذگان را به عنوان نماد مهر مادری و باروری ميپنداشتند.
#ابوريحان_بيرونی در #آثارالباقيه آورده است که ايرانيان باستان اين روز را روز بزرگداشت زن و زمين می دانستند.
به همين علت پنجمين روز ماه اسفند را روز سپندارمذگان روز عشق و مهرورزی مينامند. بسياری معتقدند طبق تاريخ باستاني که در آن ماههای سال ۳۰ روز است، بايد ۶ روز ماه تابستان را که در تاريخ امروز شمسی وجود دارد از ۵ اسفند کسر کرد و به اين ترتيب روز ۲۹ بهمنماه، را به عنوان روز سپندارمذگان ميشناسند.
اما برخی طبق سنت کهن همچنان پنج اسفند را گرامی میدارند.
«فريدون جنيدی»، پژوهشگر تاريخ و فرهنگ ايران درباره اين اختلاف تقويمی به CHN میگويد: «خيام با دانش شگفت و عظيم خود دريافت که ۶ ماه ابتداي سال ۳۱ روز است و امروز دانشمندان با بررسی آنچه خيام کشف کرده، مهر دوباره تائيد بر آن زدهاند. به واقع گاهشماری خيامی دقيقترين گاهشماری جهان است. از سوی ديگر گاهشماری باستانی ايران که حدود ۸ هزار سال قدمت دارد هم در نوع خود بینظير است و در زمان خود بهترين گاهشماری محسوب میشدهاست. اما آن گاهشماری ۶ روز عقبتر از گاهشماری خيام است و به همين علت در تاريخ برخی جشنها و رسوم کهن اختلافاتی وجود دارد.»
جنيدی پيشنهاد میکند که با احترام به گاهشماری خيامی و گاهشماری ايران باستان و اهميت جشن اسفندگان (سپندارمذگان) بهتر است ۶ روز ۲۹ بهمن تا ۵ اسفند را به عنوان هفته عشق و مهرورزی بناميم.
ايران کشوری با پيشينه فرهنگی کهن است و نگاهی به گذشته باستانیاش، هر بينندهای را مبهوت جشنهای کهن اين سرزمين میکند. در ميان بيش از ۵۰ جشن باستانی، "سپندارمذگان"، روز گراميداشت زن و زمين يکی از مهمترين آنهاست. روزی که عشق و مهرورزی بخشی از سنتهای آن است. با اينحال چرا چنين جشن ارزشمندی به فراموشی سپرده شده است؟
/خبرگزاری ميراث فرهنگی ـ گروه ميراث فرهنگی ـ ۱۳۹۰/۱۱/۲۵
@LoversofIRAN
@LoversofIRAN
#جشن #اسفندگان #سپندارمذگان #ایران_باستان #باستان #زن #زمین #گاهشماری_باستانی #گاهشماری_خیامی
⬅️استاد #فریدون_جنیدی
ميان گاهشماری خيامی (پس از اسلام) و گاهشماری ايران باستان ۶ روز اختلاف است که همين امر در تعيين تاريخ برخی جشنهای ايران باستان از جمله سپندارمذگان مشکلاتی را به وجود میآورد. استاد جنیدی، پژوهشگر تاريخ و فرهنگ ايران معتقد است با احترام به هر دو گاهشماری بهتر است از ۲۹ بهمن تا ۵ اسفند را هفته عشق و مهرورزی بناميم.
تاريخ خيامی يا همان تاريخ شمسی/خورشیدی که امروز مورد استفاده قرار گرفته، ۶ روز با تاريخ باستانی ايران تفاوت دارد. اين ۶ روز در تعيين برخی جشنهای ايرانی از جمله سپندارمذگان مشکلاتی را به همراه دارد. برخی معتقدند با کسر اين شش روز سپندارمذگان بايد در ۲۹ بهمن برگزار شود و برخی نيز تاکيد میکنند که اين جشن بايد در ۵ اسفند(روز اسفند از ماه اسفند) برگزار شود.
در ايران باستان هر روز يک نام داشت و از ۳۰ روز هر ماه، ۱۲ روز به نام ماههای سال بود. همروز شدن نام ماه با همان ماه سال موجبات جشن را فراهم میکرد. پنجمين روز هر ماه را اسفند روز (سپندارمذ) میناميدند که لقب ملی #زمين است؛ يعنی گستراننده، مقدس، فروتن. زمين نماد عشق است چون با فروتنی، تواضع و گذشت به همه عشق مي ورزد. زشت و زيبا را به يک چشم می نگرد و همه را چون مادری در دامان پر مهر خود امان میدهد. به همين دليل در فرهنگ باستان اسپندارمذگان را به عنوان نماد مهر مادری و باروری ميپنداشتند.
#ابوريحان_بيرونی در #آثارالباقيه آورده است که ايرانيان باستان اين روز را روز بزرگداشت زن و زمين می دانستند.
به همين علت پنجمين روز ماه اسفند را روز سپندارمذگان روز عشق و مهرورزی مينامند. بسياری معتقدند طبق تاريخ باستاني که در آن ماههای سال ۳۰ روز است، بايد ۶ روز ماه تابستان را که در تاريخ امروز شمسی وجود دارد از ۵ اسفند کسر کرد و به اين ترتيب روز ۲۹ بهمنماه، را به عنوان روز سپندارمذگان ميشناسند.
اما برخی طبق سنت کهن همچنان پنج اسفند را گرامی میدارند.
«فريدون جنيدی»، پژوهشگر تاريخ و فرهنگ ايران درباره اين اختلاف تقويمی به CHN میگويد: «خيام با دانش شگفت و عظيم خود دريافت که ۶ ماه ابتداي سال ۳۱ روز است و امروز دانشمندان با بررسی آنچه خيام کشف کرده، مهر دوباره تائيد بر آن زدهاند. به واقع گاهشماری خيامی دقيقترين گاهشماری جهان است. از سوی ديگر گاهشماری باستانی ايران که حدود ۸ هزار سال قدمت دارد هم در نوع خود بینظير است و در زمان خود بهترين گاهشماری محسوب میشدهاست. اما آن گاهشماری ۶ روز عقبتر از گاهشماری خيام است و به همين علت در تاريخ برخی جشنها و رسوم کهن اختلافاتی وجود دارد.»
جنيدی پيشنهاد میکند که با احترام به گاهشماری خيامی و گاهشماری ايران باستان و اهميت جشن اسفندگان (سپندارمذگان) بهتر است ۶ روز ۲۹ بهمن تا ۵ اسفند را به عنوان هفته عشق و مهرورزی بناميم.
ايران کشوری با پيشينه فرهنگی کهن است و نگاهی به گذشته باستانیاش، هر بينندهای را مبهوت جشنهای کهن اين سرزمين میکند. در ميان بيش از ۵۰ جشن باستانی، "سپندارمذگان"، روز گراميداشت زن و زمين يکی از مهمترين آنهاست. روزی که عشق و مهرورزی بخشی از سنتهای آن است. با اينحال چرا چنين جشن ارزشمندی به فراموشی سپرده شده است؟
/خبرگزاری ميراث فرهنگی ـ گروه ميراث فرهنگی ـ ۱۳۹۰/۱۱/۲۵
@LoversofIRAN
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#مجلس #سیاسی #ایران_زمین #ایران_باستان
🎥 #مجلس_مهستان اولین مجلس شورا در ایران دوره #اشکانیان
📌در دوران اشکانیان که طولانی ترین دوران #شاهنشاهی در ایران را داشتند، بسیاری از مورخان این تداوم را از ساختار سیاسی نوادگان اشک و از جمله تاسیس و اهمیت سیاسی کارکرد مجلس #مهستان می دانند.
مجلس مهستان مجلسی فراگیر و قدرتمند بود و تعیین جانشینان شاهان و سایر مقامات ارشد باید به تصویب مهستان می رسید. در دوره اشکانیان همین مجلس چندبار #شاه وقت را عزل کرده بود و این نشانه قدرت و استقلال آن از هسته مرکزی شاهنشاهی بود.
عاشقان ایران💌
@LoversofIRAN
🎥 #مجلس_مهستان اولین مجلس شورا در ایران دوره #اشکانیان
📌در دوران اشکانیان که طولانی ترین دوران #شاهنشاهی در ایران را داشتند، بسیاری از مورخان این تداوم را از ساختار سیاسی نوادگان اشک و از جمله تاسیس و اهمیت سیاسی کارکرد مجلس #مهستان می دانند.
مجلس مهستان مجلسی فراگیر و قدرتمند بود و تعیین جانشینان شاهان و سایر مقامات ارشد باید به تصویب مهستان می رسید. در دوره اشکانیان همین مجلس چندبار #شاه وقت را عزل کرده بود و این نشانه قدرت و استقلال آن از هسته مرکزی شاهنشاهی بود.
عاشقان ایران💌
@LoversofIRAN
Forwarded from عاشقان ایران
👈از ۲۹بهمن تا ۵ اسفند را هفته مهرورزی بنامیم👉
@LoversofIRAN
#جشن #اسفندگان #سپندارمذگان #ایران_باستان #باستان #زن #زمین #گاهشماری_باستانی #گاهشماری_خیامی
⬅️استاد #فریدون_جنیدی
ميان گاهشماری خيامی (پس از اسلام) و گاهشماری ايران باستان ۶ روز اختلاف است که همين امر در تعيين تاريخ برخی جشنهای ايران باستان از جمله سپندارمذگان مشکلاتی را به وجود میآورد. استاد جنیدی، پژوهشگر تاريخ و فرهنگ ايران معتقد است با احترام به هر دو گاهشماری بهتر است از ۲۹ بهمن تا ۵ اسفند را هفته عشق و مهرورزی بناميم.
تاريخ خيامی يا همان تاريخ شمسی/خورشیدی که امروز مورد استفاده قرار گرفته، ۶ روز با تاريخ باستانی ايران تفاوت دارد. اين ۶ روز در تعيين برخی جشنهای ايرانی از جمله سپندارمذگان مشکلاتی را به همراه دارد. برخی معتقدند با کسر اين شش روز سپندارمذگان بايد در ۲۹ بهمن برگزار شود و برخی نيز تاکيد میکنند که اين جشن بايد در ۵ اسفند(روز اسفند از ماه اسفند) برگزار شود.
در ايران باستان هر روز يک نام داشت و از ۳۰ روز هر ماه، ۱۲ روز به نام ماههای سال بود. همروز شدن نام ماه با همان ماه سال موجبات جشن را فراهم میکرد. پنجمين روز هر ماه را اسفند روز (سپندارمذ) میناميدند که لقب ملی #زمين است؛ يعنی گستراننده، مقدس، فروتن. زمين نماد عشق است چون با فروتنی، تواضع و گذشت به همه عشق مي ورزد. زشت و زيبا را به يک چشم می نگرد و همه را چون مادری در دامان پر مهر خود امان میدهد. به همين دليل در فرهنگ باستان اسپندارمذگان را به عنوان نماد مهر مادری و باروری ميپنداشتند.
#ابوريحان_بيرونی در #آثارالباقيه آورده است که ايرانيان باستان اين روز را روز بزرگداشت زن و زمين می دانستند.
به همين علت پنجمين روز ماه اسفند را روز سپندارمذگان روز عشق و مهرورزی مينامند. بسياری معتقدند طبق تاريخ باستاني که در آن ماههای سال ۳۰ روز است، بايد ۶ روز ماه تابستان را که در تاريخ امروز شمسی وجود دارد از ۵ اسفند کسر کرد و به اين ترتيب روز ۲۹ بهمنماه، را به عنوان روز سپندارمذگان ميشناسند.
اما برخی طبق سنت کهن همچنان پنج اسفند را گرامی میدارند.
«فريدون جنيدی»، پژوهشگر تاريخ و فرهنگ ايران درباره اين اختلاف تقويمی به CHN میگويد: «خيام با دانش شگفت و عظيم خود دريافت که ۶ ماه ابتداي سال ۳۱ روز است و امروز دانشمندان با بررسی آنچه خيام کشف کرده، مهر دوباره تائيد بر آن زدهاند. به واقع گاهشماری خيامی دقيقترين گاهشماری جهان است. از سوی ديگر گاهشماری باستانی ايران که حدود ۸ هزار سال قدمت دارد هم در نوع خود بینظير است و در زمان خود بهترين گاهشماری محسوب میشدهاست. اما آن گاهشماری ۶ روز عقبتر از گاهشماری خيام است و به همين علت در تاريخ برخی جشنها و رسوم کهن اختلافاتی وجود دارد.»
جنيدی پيشنهاد میکند که با احترام به گاهشماری خيامی و گاهشماری ايران باستان و اهميت جشن اسفندگان (سپندارمذگان) بهتر است ۶ روز ۲۹ بهمن تا ۵ اسفند را به عنوان هفته عشق و مهرورزی بناميم.
ايران کشوری با پيشينه فرهنگی کهن است و نگاهی به گذشته باستانیاش، هر بينندهای را مبهوت جشنهای کهن اين سرزمين میکند. در ميان بيش از ۵۰ جشن باستانی، "سپندارمذگان"، روز گراميداشت زن و زمين يکی از مهمترين آنهاست. روزی که عشق و مهرورزی بخشی از سنتهای آن است. با اينحال چرا چنين جشن ارزشمندی به فراموشی سپرده شده است؟
/خبرگزاری ميراث فرهنگی ـ گروه ميراث فرهنگی ـ ۱۳۹۰/۱۱/۲۵
@LoversofIRAN
@LoversofIRAN
#جشن #اسفندگان #سپندارمذگان #ایران_باستان #باستان #زن #زمین #گاهشماری_باستانی #گاهشماری_خیامی
⬅️استاد #فریدون_جنیدی
ميان گاهشماری خيامی (پس از اسلام) و گاهشماری ايران باستان ۶ روز اختلاف است که همين امر در تعيين تاريخ برخی جشنهای ايران باستان از جمله سپندارمذگان مشکلاتی را به وجود میآورد. استاد جنیدی، پژوهشگر تاريخ و فرهنگ ايران معتقد است با احترام به هر دو گاهشماری بهتر است از ۲۹ بهمن تا ۵ اسفند را هفته عشق و مهرورزی بناميم.
تاريخ خيامی يا همان تاريخ شمسی/خورشیدی که امروز مورد استفاده قرار گرفته، ۶ روز با تاريخ باستانی ايران تفاوت دارد. اين ۶ روز در تعيين برخی جشنهای ايرانی از جمله سپندارمذگان مشکلاتی را به همراه دارد. برخی معتقدند با کسر اين شش روز سپندارمذگان بايد در ۲۹ بهمن برگزار شود و برخی نيز تاکيد میکنند که اين جشن بايد در ۵ اسفند(روز اسفند از ماه اسفند) برگزار شود.
در ايران باستان هر روز يک نام داشت و از ۳۰ روز هر ماه، ۱۲ روز به نام ماههای سال بود. همروز شدن نام ماه با همان ماه سال موجبات جشن را فراهم میکرد. پنجمين روز هر ماه را اسفند روز (سپندارمذ) میناميدند که لقب ملی #زمين است؛ يعنی گستراننده، مقدس، فروتن. زمين نماد عشق است چون با فروتنی، تواضع و گذشت به همه عشق مي ورزد. زشت و زيبا را به يک چشم می نگرد و همه را چون مادری در دامان پر مهر خود امان میدهد. به همين دليل در فرهنگ باستان اسپندارمذگان را به عنوان نماد مهر مادری و باروری ميپنداشتند.
#ابوريحان_بيرونی در #آثارالباقيه آورده است که ايرانيان باستان اين روز را روز بزرگداشت زن و زمين می دانستند.
به همين علت پنجمين روز ماه اسفند را روز سپندارمذگان روز عشق و مهرورزی مينامند. بسياری معتقدند طبق تاريخ باستاني که در آن ماههای سال ۳۰ روز است، بايد ۶ روز ماه تابستان را که در تاريخ امروز شمسی وجود دارد از ۵ اسفند کسر کرد و به اين ترتيب روز ۲۹ بهمنماه، را به عنوان روز سپندارمذگان ميشناسند.
اما برخی طبق سنت کهن همچنان پنج اسفند را گرامی میدارند.
«فريدون جنيدی»، پژوهشگر تاريخ و فرهنگ ايران درباره اين اختلاف تقويمی به CHN میگويد: «خيام با دانش شگفت و عظيم خود دريافت که ۶ ماه ابتداي سال ۳۱ روز است و امروز دانشمندان با بررسی آنچه خيام کشف کرده، مهر دوباره تائيد بر آن زدهاند. به واقع گاهشماری خيامی دقيقترين گاهشماری جهان است. از سوی ديگر گاهشماری باستانی ايران که حدود ۸ هزار سال قدمت دارد هم در نوع خود بینظير است و در زمان خود بهترين گاهشماری محسوب میشدهاست. اما آن گاهشماری ۶ روز عقبتر از گاهشماری خيام است و به همين علت در تاريخ برخی جشنها و رسوم کهن اختلافاتی وجود دارد.»
جنيدی پيشنهاد میکند که با احترام به گاهشماری خيامی و گاهشماری ايران باستان و اهميت جشن اسفندگان (سپندارمذگان) بهتر است ۶ روز ۲۹ بهمن تا ۵ اسفند را به عنوان هفته عشق و مهرورزی بناميم.
ايران کشوری با پيشينه فرهنگی کهن است و نگاهی به گذشته باستانیاش، هر بينندهای را مبهوت جشنهای کهن اين سرزمين میکند. در ميان بيش از ۵۰ جشن باستانی، "سپندارمذگان"، روز گراميداشت زن و زمين يکی از مهمترين آنهاست. روزی که عشق و مهرورزی بخشی از سنتهای آن است. با اينحال چرا چنين جشن ارزشمندی به فراموشی سپرده شده است؟
/خبرگزاری ميراث فرهنگی ـ گروه ميراث فرهنگی ـ ۱۳۹۰/۱۱/۲۵
@LoversofIRAN
Forwarded from عاشقان ایران
👈پیوست به گفتگوی استاد جنیدی درباره ریشه آیین چهارشنبه سوری👉
امروز در پژوهش های علم #زبان_شناسی تاریخی و اسطوره شناسی، بازسازی هایی بر پایهٔ گواهی های زبانی، فرهنگی، تاریخی انجام می شود.
این بازسازی ها غالبا ممکن است در منابع کهن و مکتوب اثری روشن و عینی از خود به جای نگذاشته باشند، اما بر مبنای منابع جنبی و قیاسات منطقی می توان مدعای آن بازسازی ها را پذیرفت یا دست کم فرضی علمی دانست.
نمونه های فراوانی در فرهنگ های ریشه شناختی از این بازسازی های مبتنی بر #زبانشناسی تاریخی دیده می شود.
در بررسی وقایع و آداب و رسوم #کهن نیز هنگامی که به مطالعات گاهان پژوهان، ودا پژوهان، و علمای تئولوژی و اسطوره شناسی #هندی و #ایرانی می نگریم، تعبیرها و تعلیلهایی فرض میشود که مبنایش آثار و باورهای موجود در متون #اوستا و #سنسکریت و ... و حتی روایات شفاهی است.
مثلا در آثار #هلموت_هومباخ، #ژان_کلنز، #مهرداد_بهار، و دیگران می توان چنین بازسازی هایی را در تفسیر متون، رویدادها و آداب کهن یافت.
یکی از رویدادهای مهم در فرهنگ ایران، رواج #جشن #چهارشنبه_سوری است.
استاد #فریدون_جنیدی هم در فیلم مربوط به گزارش رویداد #چهارشنبه_سوری بر بنیاد آگاهی از آیین های بزرگداشت #گهنبارها در #ایران_باستان، پنجهٔ دزدیده، "گرامی داشت آتش در ایران باستان" و نبود هفته و نام روزهای هفته در فرهنگ کهن ایرانی تا پیش از رواج #یهودیت، #مسیحیت و #مانویت در ایران، چنین بازسازی ای را در تعبیر رویداد یا آیین #چهارشنبه_سوری کردند.
این سخن بدین روی افزوده شد تا برخی از هموندان، اگر آگاه نیستند، بدانند که چنین بازسازی هایی در مطالعات زبانشناسی تاریخی و پژوهش در فرهنگ مردم و آداب و رسوم کهن ایرانی امری جاری است.
نکته دیگر آنکه استاد #جنیدی در برخی نشست های پرسش و پاسخ و... به این مطلب اشاره کرده اند که #سور یا #سوری نیز می تواند به معنی #آتش یا سرخی آتش باشد، ولی باورشان بر این است که سور در #چهارشنبه_سوری برابر است با شادمانی و بزم در هنگام #روز.
این گفتار، به روشنی، تازه بودن و نادرست بودن بنیان کهن برای جشن #چهارشنبه_سوری را نشان می دهد.
تازه بودن آن، بدان روی است که جشنی از زمان باستان با این نام و نشان در ایران نبوده است (البته این تازه بودن به معنای نداشتن قدمت و پیشینه نیست بلکه چهارشنبه سوزی سده ها در ایران جشن گرفته شده است، پس منظور استار جنیدی از تازگی این جشن آنست که در مقایسه با نوروز باستانی و مهرگان و... جشنی نیست که پیشینه آن به دوران باستان برسد) ؛
زیرا:
_نخستین) در این باستان هفته نبوده تا در چهارشنبه چنین جشنی گرفته شود.
_دویم) سور برابر است با خوراک و شادی هنگام روز، و این
جشن در شب برگزار می شود.
_سیوم) چرایی پدید آمدن چنین جشن نادرستی از نگاه تاریخی در فیلمی که از استاد #جنیدی در این باره آمده، روشن شده است و ...
در گفتار پیشین بر روایی چنین بازسازی هایی در میان زبانشناسان و #ایرانشناسان انگشت نهاده شد، تا خوانندگان گرامی در یابند که این بازسازی ها در میان ایرانشناسان و استادان فرهنگ و زبانهای باستانی به آیین است و استاد #جنیدی هم چنین کرده اند و از راه پژوهش دانشی پای بیرون نگذاشته اند.
توضیحی دیگر اینکه؛
#پنجه_گهنبار ( #گهنبار_پنجه) درست ترین نام برای پنج روز پایان سال در نزد ایرانیان باستان بود.
"پنجهٔ دزدیده" یا "خمسهٔ مسترقه" نامی تازه و نادرست برای پنج روز پایان سال است.
از بنیاد نیشابور bonyad_neyshaboor@
سخنان استاد جنیدی درباره چهارشنبه سوری👇
https://t.me/LoversofIRAN/5270
امروز در پژوهش های علم #زبان_شناسی تاریخی و اسطوره شناسی، بازسازی هایی بر پایهٔ گواهی های زبانی، فرهنگی، تاریخی انجام می شود.
این بازسازی ها غالبا ممکن است در منابع کهن و مکتوب اثری روشن و عینی از خود به جای نگذاشته باشند، اما بر مبنای منابع جنبی و قیاسات منطقی می توان مدعای آن بازسازی ها را پذیرفت یا دست کم فرضی علمی دانست.
نمونه های فراوانی در فرهنگ های ریشه شناختی از این بازسازی های مبتنی بر #زبانشناسی تاریخی دیده می شود.
در بررسی وقایع و آداب و رسوم #کهن نیز هنگامی که به مطالعات گاهان پژوهان، ودا پژوهان، و علمای تئولوژی و اسطوره شناسی #هندی و #ایرانی می نگریم، تعبیرها و تعلیلهایی فرض میشود که مبنایش آثار و باورهای موجود در متون #اوستا و #سنسکریت و ... و حتی روایات شفاهی است.
مثلا در آثار #هلموت_هومباخ، #ژان_کلنز، #مهرداد_بهار، و دیگران می توان چنین بازسازی هایی را در تفسیر متون، رویدادها و آداب کهن یافت.
یکی از رویدادهای مهم در فرهنگ ایران، رواج #جشن #چهارشنبه_سوری است.
استاد #فریدون_جنیدی هم در فیلم مربوط به گزارش رویداد #چهارشنبه_سوری بر بنیاد آگاهی از آیین های بزرگداشت #گهنبارها در #ایران_باستان، پنجهٔ دزدیده، "گرامی داشت آتش در ایران باستان" و نبود هفته و نام روزهای هفته در فرهنگ کهن ایرانی تا پیش از رواج #یهودیت، #مسیحیت و #مانویت در ایران، چنین بازسازی ای را در تعبیر رویداد یا آیین #چهارشنبه_سوری کردند.
این سخن بدین روی افزوده شد تا برخی از هموندان، اگر آگاه نیستند، بدانند که چنین بازسازی هایی در مطالعات زبانشناسی تاریخی و پژوهش در فرهنگ مردم و آداب و رسوم کهن ایرانی امری جاری است.
نکته دیگر آنکه استاد #جنیدی در برخی نشست های پرسش و پاسخ و... به این مطلب اشاره کرده اند که #سور یا #سوری نیز می تواند به معنی #آتش یا سرخی آتش باشد، ولی باورشان بر این است که سور در #چهارشنبه_سوری برابر است با شادمانی و بزم در هنگام #روز.
این گفتار، به روشنی، تازه بودن و نادرست بودن بنیان کهن برای جشن #چهارشنبه_سوری را نشان می دهد.
تازه بودن آن، بدان روی است که جشنی از زمان باستان با این نام و نشان در ایران نبوده است (البته این تازه بودن به معنای نداشتن قدمت و پیشینه نیست بلکه چهارشنبه سوزی سده ها در ایران جشن گرفته شده است، پس منظور استار جنیدی از تازگی این جشن آنست که در مقایسه با نوروز باستانی و مهرگان و... جشنی نیست که پیشینه آن به دوران باستان برسد) ؛
زیرا:
_نخستین) در این باستان هفته نبوده تا در چهارشنبه چنین جشنی گرفته شود.
_دویم) سور برابر است با خوراک و شادی هنگام روز، و این
جشن در شب برگزار می شود.
_سیوم) چرایی پدید آمدن چنین جشن نادرستی از نگاه تاریخی در فیلمی که از استاد #جنیدی در این باره آمده، روشن شده است و ...
در گفتار پیشین بر روایی چنین بازسازی هایی در میان زبانشناسان و #ایرانشناسان انگشت نهاده شد، تا خوانندگان گرامی در یابند که این بازسازی ها در میان ایرانشناسان و استادان فرهنگ و زبانهای باستانی به آیین است و استاد #جنیدی هم چنین کرده اند و از راه پژوهش دانشی پای بیرون نگذاشته اند.
توضیحی دیگر اینکه؛
#پنجه_گهنبار ( #گهنبار_پنجه) درست ترین نام برای پنج روز پایان سال در نزد ایرانیان باستان بود.
"پنجهٔ دزدیده" یا "خمسهٔ مسترقه" نامی تازه و نادرست برای پنج روز پایان سال است.
از بنیاد نیشابور bonyad_neyshaboor@
سخنان استاد جنیدی درباره چهارشنبه سوری👇
https://t.me/LoversofIRAN/5270
Telegram
Lovers of IRAN
استاد #فریدون_جنیدی مدیر #بنیاد_نیشابور اندیشمندشاهنامه پژوه درباره #چهارشنبه_سوری
@bonyad_neyshaboor
این جشن نه با زرتشت پیونددارد
نه با #شاهنامه
بلکه پاسداشت مردگان بوده وپیوند روان ها
@LoversofIRAN
@bonyad_neyshaboor
این جشن نه با زرتشت پیونددارد
نه با #شاهنامه
بلکه پاسداشت مردگان بوده وپیوند روان ها
@LoversofIRAN
Forwarded from عاشقان ایران
#سیزده_به_در نحس نیست
و پیوندی با دروغ هایی که تاریخ سازان #یهود می گویند و گواه محکمی برای آن ها نیست، ندارد بلکه در #ایران_باستان روزی شاد در پیوند با پرهام/طبیعت زیبای ایران بوده است
@LoversofIRAN
و پیوندی با دروغ هایی که تاریخ سازان #یهود می گویند و گواه محکمی برای آن ها نیست، ندارد بلکه در #ایران_باستان روزی شاد در پیوند با پرهام/طبیعت زیبای ایران بوده است
@LoversofIRAN
⬆️سخن استاد #فریدون_جنیدی درباره ریشه و پیشینه "سیزده به در" پیش از #اسلام
⬇️پیام استاد #میرجلال_الدین_کزازی سیزده بدر ۱۳۹۹ یادآوری ریشه کهن #جشن_باستانی
🏮#سیزده_به_در نحس نیست و ربطی به مراسم پلید #پوریم یهود که جشن رویداد جعلی #ایرانی_کشان است، ندارد
📗🍀 سیزده بدر، پیش از اسلام به این نام نبود و آنرا به نام "تیر"( #تیشتر/ الهه #آب) #تیر_روز می نامیدند، چون در #ایران_باستان تقسیم بندی روزها بشکل هفته نبود و ۳۰ روز ماه هریک نامی جداگانه داشتند. روز ۱۳هر ماه هم به نام #تیر بود، فرشته باران و دهش های آسمانی.
پس از اسلام اما نام این جشن به "۱۳ بدر" تغییرکرد چون دسته بندی روزها با هفت روز هفته انجام میشد.
در روز سیزده فروردین برای سپاسگزاری از دهش های(مواهب) آسمان #ایرانیان_باستان #هفت_سبزه ای را که پیش از #نوروز به نماد زایش و رویش زمین کاشته بودند با احترام و ادب به رودها و آبهای روان میسپردند تا به جای بارانی که از آسمان بر آنها باریده و مایه سرسبزی و روییدن دانه ها و درختان شده بود، این هفت #سبزه هم به همان آب های روان بازگردد و نشانه سپاس زمینیان باشد از #فرشته_نگهبان_آب
عاشقان ایران💌
@LoversofIRAN
⬇️پیام استاد #میرجلال_الدین_کزازی سیزده بدر ۱۳۹۹ یادآوری ریشه کهن #جشن_باستانی
🏮#سیزده_به_در نحس نیست و ربطی به مراسم پلید #پوریم یهود که جشن رویداد جعلی #ایرانی_کشان است، ندارد
📗🍀 سیزده بدر، پیش از اسلام به این نام نبود و آنرا به نام "تیر"( #تیشتر/ الهه #آب) #تیر_روز می نامیدند، چون در #ایران_باستان تقسیم بندی روزها بشکل هفته نبود و ۳۰ روز ماه هریک نامی جداگانه داشتند. روز ۱۳هر ماه هم به نام #تیر بود، فرشته باران و دهش های آسمانی.
پس از اسلام اما نام این جشن به "۱۳ بدر" تغییرکرد چون دسته بندی روزها با هفت روز هفته انجام میشد.
در روز سیزده فروردین برای سپاسگزاری از دهش های(مواهب) آسمان #ایرانیان_باستان #هفت_سبزه ای را که پیش از #نوروز به نماد زایش و رویش زمین کاشته بودند با احترام و ادب به رودها و آبهای روان میسپردند تا به جای بارانی که از آسمان بر آنها باریده و مایه سرسبزی و روییدن دانه ها و درختان شده بود، این هفت #سبزه هم به همان آب های روان بازگردد و نشانه سپاس زمینیان باشد از #فرشته_نگهبان_آب
عاشقان ایران💌
@LoversofIRAN
Forwarded from عاشقان ایران
👈جشن فروردینگان (امروز) شادباد
@LoversofIRAN
⬅️ چیستی و ریشه جشن فروردینگان
۱۹ فروردین، #جشن #فروردینگان، جشنِ گرامیداشتِ «فْرَوَهْرِ» (روانِ مینویِ) [روح] پاکان و درگذشتگان است که در فروردین روز از فروردین ماه (نوزدهم فروردین) برگزار میشود.
در فرهنگِ «برهانِ قاطع» دربارهی این جشن آمده است: «[فروردین] نامِ روزِ نوزدهم باشد از هر ماهِ شمسی و در این روز از ماهِ فروردین #فارسیان جشن سازند و عید کنند بنا بر قاعدهی کلیه که پیشِ ایشان جاری است که هر روز از هر ماهی که نامِ همان ماه داشته باشد عید باید کرد. نیک است در این روز به اعتقادِ ایشان جامهی نو پوشیدن.»
#مسعود_سعد_سلمان، از ادیبانِ روزگارِ #غزنویان، به فرخندگیِ فروردینگان چنین سروده است:
«فروردین است و روزِ فروردین
شادی و طرب همی کند تلقین»
این سروده نشانگرِ آن است که این جشن دستِ کم تا سدهی ششم [پس از اسلام در ایران] برگزار میشده است.
در کتابِ «سد در نثر و سد در #بندهش»، بندهای ۳۷ و ۹۵، دربارهی آیینهای فروردینگان آمده است: «اینکه چون فروردیان (فروردینگان) درآید، باید که هر کس درخورِ تواناییِ خویش درون (نانی کوچک و گرد) و یزشن (ستایش) و مِیَزد (نذرِ خوراکی) و آفرینگان (سرود و نماز) کند. در این ده روز بر همه واجب است و چه شایستهتر که در خانهی خویش برپا کنند، چون روانها به خانهی خود وارد شوند و چشم به راه باشند تا آیینهای بایسته از سویِ بازماندگان انجام شود. آن ده روز همهی روانها در این گیتی باشند، به هر خانه که مِیَزد (پیشکشها و نذرها) بیشتر کنند، آن کدخدا و کدبانوی خانه و دیگران را بیشتر آفرین و دعا کنند و هرآینه آن سال، کارِ آن خاندان بهتر باشد و سود و بهرشان زیادتر افتد و هر کرفه (ثواب) که از بهرِ روانِ وردگان (درگذشتگان) کنند، همچنان باشد که به روانِ خویشتن کرده باشند. چون از این گیتی بگذرند، آن روانها پذیرهی او بازآیند و خرمی کنند و او را دلداری دهند و نیز پیشِ دادار، گواهی دهند که این اَشو (پاک) ما را از یاد نبرد و تا در آن جهان بود ما از او خشنود بودیم. اکنون ما همداستانیم که او را از آن کرفههای ما همبهره کنی و روانِ او را به جایگاهِ اَشَوان (پاکان) رسانی. این سخن بگویند و آن روان را امید دهند تا حساب او را بکنند... پس کوشش باید کردن تا فروردیان را نیکو دارند و روانِ پدران و مادران و خویشان از ایشان به آزادی (سپاس) باشند.»
چنین، فروردینگان جشنِ روزِ یادبودِ «روانها» (روح درگذشتگان) است، چراکه واژهی فروردین و فروهر از یک ریشه برآمدهاند و به معنای نیروییاند که از جهانِ مینوی برای راهنمایی و پاسبانیِ روانها در هر جانداری نهاده شدهاند و بر این پایه، فروهرِ هر جاندار در زمانِ زندگیاش بخشی جداییناپذیر از روانِ او به شمار میآید.
مادران و پدرانِ ما در ایرانِ باستان در این روز بر سرِ خاکِ درگذشتگانِ از دست رفته میرفتند و در آیینی از آنان یاد میکردند.
بسانِ روزگارِ باستان، کنون نیز زردشتیانِ #ایران و پارسیانِ #هند و #پاکستان فروردینگان را برپا میدارند. آنان سرِ خاکِ رفتگان میروند و برای شادیِ روانِ درگذشتگان نماز میخوانند و دهش میکنند. گفتنی است که زردشتیانِ ایران این جشن را بیشتر به نامِ «فرودگ» میشناسند.
زردشتیانِ #تهران در این روز به آرامگاهِ زردشتیان که در «کاخِ فیروزه» است میروند و از موبدان میخواهند که بنامِ درگذشتگانشان «آفرینگان» بخوانند. به هنگامِ خوانشِ آفرینگان بر آتش اسفند و کُندر و دیگر خوشبوکنندهها دود میکنند و شمع روشن مینمایند و در کنارِ گل و سبزهای که از پیش آماده کردهاند، میوههای تازه را پاره میکنند و به همراهِ «لُرک»، که هفت گونه میوهی خشک همچون بادام، گردو، سنجد، خرما، فندق، قیسی و ... است، و «سورگ» که نانِ کوچکِ گردِ پختهشده در روغنِ کُنجد است، پس از پایان یافتنِ خوانشِ آفرینگان میانِ باشندگان پخش میکنند که به شادی و خرمی بخورند. همچنین، هر کس بر آرامگاهِ نزدیکانِ خود میرود و گل و سبزه میگذارد و شمع برمیافروزد. اورنگ در کتاب «جشنهای ایرانِ باستان» سورگ را همسان با نانِ روغنی که مسلمانان در روزِ آدینهی پایانِ سال درست میکنند و بر سرِ خاکِ درگذشتگان میدهند میداند.
مادران و پدرانِ ما در #ایران_باستان در این روز بر سرِ خاکِ درگذشتگانِ از دست رفته میرفتند و در آیینی از آنان یاد میکردند.
#زرتشتیان #زرتشتی #پارسیان #فروهر
از تارنمای "مردم سالاری آنلاین"👇
https://www.mardomsalari.ir/report/105557/
@LoversofIRAN
@LoversofIRAN
⬅️ چیستی و ریشه جشن فروردینگان
۱۹ فروردین، #جشن #فروردینگان، جشنِ گرامیداشتِ «فْرَوَهْرِ» (روانِ مینویِ) [روح] پاکان و درگذشتگان است که در فروردین روز از فروردین ماه (نوزدهم فروردین) برگزار میشود.
در فرهنگِ «برهانِ قاطع» دربارهی این جشن آمده است: «[فروردین] نامِ روزِ نوزدهم باشد از هر ماهِ شمسی و در این روز از ماهِ فروردین #فارسیان جشن سازند و عید کنند بنا بر قاعدهی کلیه که پیشِ ایشان جاری است که هر روز از هر ماهی که نامِ همان ماه داشته باشد عید باید کرد. نیک است در این روز به اعتقادِ ایشان جامهی نو پوشیدن.»
#مسعود_سعد_سلمان، از ادیبانِ روزگارِ #غزنویان، به فرخندگیِ فروردینگان چنین سروده است:
«فروردین است و روزِ فروردین
شادی و طرب همی کند تلقین»
این سروده نشانگرِ آن است که این جشن دستِ کم تا سدهی ششم [پس از اسلام در ایران] برگزار میشده است.
در کتابِ «سد در نثر و سد در #بندهش»، بندهای ۳۷ و ۹۵، دربارهی آیینهای فروردینگان آمده است: «اینکه چون فروردیان (فروردینگان) درآید، باید که هر کس درخورِ تواناییِ خویش درون (نانی کوچک و گرد) و یزشن (ستایش) و مِیَزد (نذرِ خوراکی) و آفرینگان (سرود و نماز) کند. در این ده روز بر همه واجب است و چه شایستهتر که در خانهی خویش برپا کنند، چون روانها به خانهی خود وارد شوند و چشم به راه باشند تا آیینهای بایسته از سویِ بازماندگان انجام شود. آن ده روز همهی روانها در این گیتی باشند، به هر خانه که مِیَزد (پیشکشها و نذرها) بیشتر کنند، آن کدخدا و کدبانوی خانه و دیگران را بیشتر آفرین و دعا کنند و هرآینه آن سال، کارِ آن خاندان بهتر باشد و سود و بهرشان زیادتر افتد و هر کرفه (ثواب) که از بهرِ روانِ وردگان (درگذشتگان) کنند، همچنان باشد که به روانِ خویشتن کرده باشند. چون از این گیتی بگذرند، آن روانها پذیرهی او بازآیند و خرمی کنند و او را دلداری دهند و نیز پیشِ دادار، گواهی دهند که این اَشو (پاک) ما را از یاد نبرد و تا در آن جهان بود ما از او خشنود بودیم. اکنون ما همداستانیم که او را از آن کرفههای ما همبهره کنی و روانِ او را به جایگاهِ اَشَوان (پاکان) رسانی. این سخن بگویند و آن روان را امید دهند تا حساب او را بکنند... پس کوشش باید کردن تا فروردیان را نیکو دارند و روانِ پدران و مادران و خویشان از ایشان به آزادی (سپاس) باشند.»
چنین، فروردینگان جشنِ روزِ یادبودِ «روانها» (روح درگذشتگان) است، چراکه واژهی فروردین و فروهر از یک ریشه برآمدهاند و به معنای نیروییاند که از جهانِ مینوی برای راهنمایی و پاسبانیِ روانها در هر جانداری نهاده شدهاند و بر این پایه، فروهرِ هر جاندار در زمانِ زندگیاش بخشی جداییناپذیر از روانِ او به شمار میآید.
مادران و پدرانِ ما در ایرانِ باستان در این روز بر سرِ خاکِ درگذشتگانِ از دست رفته میرفتند و در آیینی از آنان یاد میکردند.
بسانِ روزگارِ باستان، کنون نیز زردشتیانِ #ایران و پارسیانِ #هند و #پاکستان فروردینگان را برپا میدارند. آنان سرِ خاکِ رفتگان میروند و برای شادیِ روانِ درگذشتگان نماز میخوانند و دهش میکنند. گفتنی است که زردشتیانِ ایران این جشن را بیشتر به نامِ «فرودگ» میشناسند.
زردشتیانِ #تهران در این روز به آرامگاهِ زردشتیان که در «کاخِ فیروزه» است میروند و از موبدان میخواهند که بنامِ درگذشتگانشان «آفرینگان» بخوانند. به هنگامِ خوانشِ آفرینگان بر آتش اسفند و کُندر و دیگر خوشبوکنندهها دود میکنند و شمع روشن مینمایند و در کنارِ گل و سبزهای که از پیش آماده کردهاند، میوههای تازه را پاره میکنند و به همراهِ «لُرک»، که هفت گونه میوهی خشک همچون بادام، گردو، سنجد، خرما، فندق، قیسی و ... است، و «سورگ» که نانِ کوچکِ گردِ پختهشده در روغنِ کُنجد است، پس از پایان یافتنِ خوانشِ آفرینگان میانِ باشندگان پخش میکنند که به شادی و خرمی بخورند. همچنین، هر کس بر آرامگاهِ نزدیکانِ خود میرود و گل و سبزه میگذارد و شمع برمیافروزد. اورنگ در کتاب «جشنهای ایرانِ باستان» سورگ را همسان با نانِ روغنی که مسلمانان در روزِ آدینهی پایانِ سال درست میکنند و بر سرِ خاکِ درگذشتگان میدهند میداند.
مادران و پدرانِ ما در #ایران_باستان در این روز بر سرِ خاکِ درگذشتگانِ از دست رفته میرفتند و در آیینی از آنان یاد میکردند.
#زرتشتیان #زرتشتی #پارسیان #فروهر
از تارنمای "مردم سالاری آنلاین"👇
https://www.mardomsalari.ir/report/105557/
@LoversofIRAN
مردم سالاری آنلاين
«فروردینگان»، جشنِ گرامیداشتِ روانِ درگذشتگان - مردم سالاری آنلاين
«فروردینگان»، جشنِ گرامیداشتِ «فْرَوَهْرِ» (روانِ مینویِ) پاکان و درگذشتگان است که در فروردین روز از فروردین ماه، نوزدهم فروردین، برگزار میشود.
Forwarded from عاشقان ایران
⚜ تبارشناسی فرمانروایی های #قفقاز در دوره #باستان، شاهنشاهی های #هخامنشی #اشکانی #ساسانی
🔺کتابی ارزشمند برای ایراندوستان
با خواندن این کتاب، به نقش تمدن #ایران_باستان در پی ریزی دولت و گسترش دین در کشورهای #ارمنستان و #گرجستان کنونی و سرزمین #اران (جمهوری #باکو) و زمینه های جنگ های درازمدت #ایران و #روم پی میبریم.
🔻با حمایت جدی و فراگیر همراهان کانال ها و گروههای ملی، از ناشران ایراندوست، نویسندگان و پژوهشگران #ملی کشور پشتیبانی می شوند.
هر کدام سهمی هر چند اندک در ارتقای فرهنگ جامعه و گسترش #ایرانشناسی داشته باشیم با خرید کتابهای تاریخ و فرهنگ ایران؛ در این وانفسا و شرایط سخت داشته باشیم.
چاپ اول : ۱۳۹۸
۵۴۰ صفحه – ۸۶۰۰۰ تومان
(با نقشه های تاریخی و تصویرهای چهار رنگ)
تخفیف: ۱۵ درصد
ناشر : انتشارات هزار کرمان
شماره تلفن برای خرید :
۶۶۹۲۳۹۴۶ و ۰۹۱۲۷۳۳۴۲۶۶
(ارسال با پست یا پیک )
از کانال ایرانچهر
@Iranchehr
و کانال نشر هزار کرمان
@hazarekerman_ir
عاشقان ایران 🇮🇷 💌
@LoversofIRAN
🔺کتابی ارزشمند برای ایراندوستان
با خواندن این کتاب، به نقش تمدن #ایران_باستان در پی ریزی دولت و گسترش دین در کشورهای #ارمنستان و #گرجستان کنونی و سرزمین #اران (جمهوری #باکو) و زمینه های جنگ های درازمدت #ایران و #روم پی میبریم.
🔻با حمایت جدی و فراگیر همراهان کانال ها و گروههای ملی، از ناشران ایراندوست، نویسندگان و پژوهشگران #ملی کشور پشتیبانی می شوند.
هر کدام سهمی هر چند اندک در ارتقای فرهنگ جامعه و گسترش #ایرانشناسی داشته باشیم با خرید کتابهای تاریخ و فرهنگ ایران؛ در این وانفسا و شرایط سخت داشته باشیم.
چاپ اول : ۱۳۹۸
۵۴۰ صفحه – ۸۶۰۰۰ تومان
(با نقشه های تاریخی و تصویرهای چهار رنگ)
تخفیف: ۱۵ درصد
ناشر : انتشارات هزار کرمان
شماره تلفن برای خرید :
۶۶۹۲۳۹۴۶ و ۰۹۱۲۷۳۳۴۲۶۶
(ارسال با پست یا پیک )
از کانال ایرانچهر
@Iranchehr
و کانال نشر هزار کرمان
@hazarekerman_ir
عاشقان ایران 🇮🇷 💌
@LoversofIRAN
🌸 ۶ تیرماه، #روز_دختر در فرهنگ ایران:
نیلوفر آبی و #جشن_نیلوفر #ایران_باستان
✍️شاهین سپنتا
@SHAHINSEPANTA
☝گل نیلوفر آبی سفید در باغ گلهای #اصفهان، همزمان با جشن نیلوفر،
روز خرداد از ماه تیر، ۶ تیر
✅یکی از پرسشهایی که بسیار پرسیدهاند، این است که در فرهنگ ایران چه روزی به نام «روز دختر» نامگذاری شده است؟
نگارنده در پاسخ به آن، روز ششم تیرماه یا جشن نیلوفر را به عنوان روز دختر در فرهنگ ایران پیشنهاد میکند زیرا:
اگرچه در بسیاری از منابع ایرانی همچون «آثارالباقیه»، «التّفهیم»، «زینالأخبار»...، از #جشن_اسفندگان در روز پنجم اسفند با عنوان «روز زن و زمین» نام برده و تاکید شده است که اسفندگان «جشن ویژه زنان» یا روز آزادی زنان بوده و #زنان و #دختران در این روز جشن و شادی برپا میکردند و دخترانِ دمِ بخت یا شویناکرده به همسرگزینی برانگیخته میشدند؛ با این همه، اسفندگان ویژه همه زنان بود. اگر بخواهیم روزی ویژه دختران برگزینیم، جشن نیلوفر گزینه شایسته است
#ابوریحان_بیرونی در آثارالباقیه اشاره میکند که جشن نیلوفر در خردادروز از تیرماه، روز ششم تیر، است. میدانیم #گل_نیلوفر نماد #آناهيتا است
@LoversofIRAN
نیلوفر آبی و #جشن_نیلوفر #ایران_باستان
✍️شاهین سپنتا
@SHAHINSEPANTA
☝گل نیلوفر آبی سفید در باغ گلهای #اصفهان، همزمان با جشن نیلوفر،
روز خرداد از ماه تیر، ۶ تیر
✅یکی از پرسشهایی که بسیار پرسیدهاند، این است که در فرهنگ ایران چه روزی به نام «روز دختر» نامگذاری شده است؟
نگارنده در پاسخ به آن، روز ششم تیرماه یا جشن نیلوفر را به عنوان روز دختر در فرهنگ ایران پیشنهاد میکند زیرا:
اگرچه در بسیاری از منابع ایرانی همچون «آثارالباقیه»، «التّفهیم»، «زینالأخبار»...، از #جشن_اسفندگان در روز پنجم اسفند با عنوان «روز زن و زمین» نام برده و تاکید شده است که اسفندگان «جشن ویژه زنان» یا روز آزادی زنان بوده و #زنان و #دختران در این روز جشن و شادی برپا میکردند و دخترانِ دمِ بخت یا شویناکرده به همسرگزینی برانگیخته میشدند؛ با این همه، اسفندگان ویژه همه زنان بود. اگر بخواهیم روزی ویژه دختران برگزینیم، جشن نیلوفر گزینه شایسته است
#ابوریحان_بیرونی در آثارالباقیه اشاره میکند که جشن نیلوفر در خردادروز از تیرماه، روز ششم تیر، است. میدانیم #گل_نیلوفر نماد #آناهيتا است
@LoversofIRAN
عاشقان ایران
🌸 ۶ تیرماه، #روز_دختر در فرهنگ ایران: نیلوفر آبی و #جشن_نیلوفر #ایران_باستان ✍️شاهین سپنتا @SHAHINSEPANTA ☝گل نیلوفر آبی سفید در باغ گلهای #اصفهان، همزمان با جشن نیلوفر، روز خرداد از ماه تیر، ۶ تیر ✅یکی از پرسشهایی که بسیار پرسیدهاند، این است که در…
🌸 روز دختر در فرهنگ ایران: جشن نیلوفر
✍️ شاهین سپنتا@SHAHINSEPANTA
یکی از پرسشهایی که بسیار از نگارنده پرسیدهاند، این که در فرهنگ ایران چه روزی به نام #روز_دختر نامگذاری شده است؟
این نگارنده در پاسخ به این پرسش، روز ششم از تیرماه یا #جشن_نیلوفر را به عنوان روز دختر در فرهنگ ایران پیشنهاد میکند و در چرایی این پیشنهاد به چند نکته اشاره میکند:
اگرچه در بسیاری از منابع ایرانی همچون #آثار_الباقیه، #التّفهیم، #زین_الأخبار و جز این، از #جشن_اسفندگان در روز پنجم اسفندماه با عنوان «روز زن و زمین» نام برده شده و تاکید شده است که #اسفندگان «جشن ویژه #زنان» یا روز آزادی زنان بوده و زنان و دختران در این روز جشن و شادی برپا میکردند و دخترانِ دمِ بخت یا شویناکرده به همسرگزینی برانگیخته میشدند، با این همه، اسفندگان ویژه همه زنان بود و اگر بخواهیم روزی را ویژه دختران و دوشیزگان برگزینیم، جشن نیلوفر گزینه شایستهای خواهد بود.
#ابوریحان_بیرونی، در آثارالباقیه اشاره میکند که جشن نیلوفر در خردادروز از تیرماه، روز ششم تیر، برگزار میشود و میدانیم که #گل_نیلوفر نماد #آناهيتا است.
چهره کیهانی آناهیتا، یک ایزدستاره یا ستارهبانوست که همان ستاره گردان یا سیاره «ناهید» یا «زهره» یا «ونوس» در سامانه خورشیدی است و پس از ماه، درخشانترین جرم آسمانی است که به هنگام شب از زمین دیده میشود.
در استوره، آناهیتا یا «اَرِدویسوَر آناهیتا»، زایندهی رودی مینوی یا آسمانی به نام «اَرِدویسورَ» (به معنی رود نیرومند بیآلایش) یا «اَرِدوی» است که سرچشمه همه رودها و آبهای روی زمین است، پس بر این پایه، آناهیتا ایزدبانوی آبها، سرچشمه پاکی و زايندگی است که نیایش آبانيشت در اوستا ویژه ستایش اوست. او به خواست اهورا مزدا از فراز ستارگان به سوی زمین اهورا آفریده روان میشود.
واژه «آناهیتا» یا آناهید یا ناهید به معنی پاک، بیآلایش، نیالوده و نماد پاکدامنی است و این ویژگی او در آیینهای دیگر به صورت #مریم و #معصومه تجلی پیدا کرد و برهمین پایه، آناهیتا یا ناهید و نمادش نیلوفر از دیرباز نامی زیبا برای دختران ایرانی بودهاند.
ایزدبانو آناهیتا، در آبانیشت با ویژگیهای دختری زیبا، تندرست، بلندبالا، دلیر، برومند، کمر بر میان بسته، بلندآوازه، آزاده، بیآلایش، نازنین و نیرومند، و نژاده، ستوده شده است. او دختری خودساخته است که نه تنها برای شایستگیهایش به هیچ مردی وابسته نیست بلکه دختران کوشای دیگر را یاریرسان است.
در شهرهای مختلف #ایران_باستان، نیایشگاههایی به نام آناهیتا در کنار #آب برپا بود که برای نمونه میتوان به نیایشگاههای #کنگاور و #بیشابور، #بیبی_شهربانو در شهر #ری و #پیر_سبز در #اردکان اشاره کرد.
در آبان یشت این نیایشگاهها، «خانه آناهیتا» نامیده میشوند و درباره آنها آمده است که آناهیتا دارنده هزار دریاچه و هزار رود است و در کرانه هریک از این دریاچهها، خانهای خوش ساخت و کلان پیکر با یکصد پنجره و یک هزار ستون خوشتراش برپاست.
همچنین برخی جایها به یادمان آناهیتا دارای پسوند «دختر» بودند که برای نمونه میتوان از شهر #پلدختر در #لرستان (برگرفته از نام پلدختر بازمانده از دوره #ساسانی بر رودخانه کشکان) یا #قلعه_دختر در #کرمان نام برد. #سرآب_نیلوفر در #کرمانشاه نیز یادمان آناهیتاست.
آناهیتا از چنان جایگاهی برخوردار بود که نامش در سنگ نوشتههای #اردشیر_دوم #هخامنشی در #همدان و #شوش آمده و نگارهاش در سنگنگاره #تاقبستان در کرمانشاه نقش شده است.
در تندیسها یا سنگ نگارهها، آناهیتا چون دختری بلندبالا با تنپوشی زیبا و تاجی بر سر و سبوی آبی در دست نقششده است. در آبان یشت، آناهیتا کمر بر میان بسته تا پستانهایش زیباتر بنماید و دلنشنتر شود، پاپوشهایی درخشان تا مچ پا پوشیده و به استواری آنها را با بندهای زرین بسته، گوشوارههای زرین چهارگوشهای برگوشها آویخته، و گردنبندی برگردن نازنین بسته، و تنپوش زرین پُرچینی بر تن کرده و تاج زرین هشتگوشهای بر سر نهاده است. در آوند نقره مطلا از دوره ساسانی که در موزه هُنر «کلیولند» در ایالت اوهایو در آمریکا نگهداری میشود، آناهیتا در حالی نقش شده است که شاخهای گل #نیلوفر را در دست دارد.
به نظر میرسد که ستایش ویژگیها و توانمندی مادینه آناهیتا در کنار آب، شادمانی و دستافشانی گروهی دختران در کنار سرآبهای پر از نیلوفر یا سرچشمهها و رودها و آبافشاندن، از آیینهای جشن نیلوفر بوده است.
بر این بنیان، در دوران ما هم جشن نیلوفر میتواند به عنوان جشنی همیشگی برای بزرگداشت دختران شایسته و توانمند ایرانی در عرصههای مختلف زندگی همچون کار، ورزش، هنر، اخلاق و ... ثبت شود.
از@SHAHINSEPANTA
و@jashnha2
عاشقان ایران❤️
@LoversofIRAN
https://t.me/LoversofIRAN/10703?single
✍️ شاهین سپنتا@SHAHINSEPANTA
یکی از پرسشهایی که بسیار از نگارنده پرسیدهاند، این که در فرهنگ ایران چه روزی به نام #روز_دختر نامگذاری شده است؟
این نگارنده در پاسخ به این پرسش، روز ششم از تیرماه یا #جشن_نیلوفر را به عنوان روز دختر در فرهنگ ایران پیشنهاد میکند و در چرایی این پیشنهاد به چند نکته اشاره میکند:
اگرچه در بسیاری از منابع ایرانی همچون #آثار_الباقیه، #التّفهیم، #زین_الأخبار و جز این، از #جشن_اسفندگان در روز پنجم اسفندماه با عنوان «روز زن و زمین» نام برده شده و تاکید شده است که #اسفندگان «جشن ویژه #زنان» یا روز آزادی زنان بوده و زنان و دختران در این روز جشن و شادی برپا میکردند و دخترانِ دمِ بخت یا شویناکرده به همسرگزینی برانگیخته میشدند، با این همه، اسفندگان ویژه همه زنان بود و اگر بخواهیم روزی را ویژه دختران و دوشیزگان برگزینیم، جشن نیلوفر گزینه شایستهای خواهد بود.
#ابوریحان_بیرونی، در آثارالباقیه اشاره میکند که جشن نیلوفر در خردادروز از تیرماه، روز ششم تیر، برگزار میشود و میدانیم که #گل_نیلوفر نماد #آناهيتا است.
چهره کیهانی آناهیتا، یک ایزدستاره یا ستارهبانوست که همان ستاره گردان یا سیاره «ناهید» یا «زهره» یا «ونوس» در سامانه خورشیدی است و پس از ماه، درخشانترین جرم آسمانی است که به هنگام شب از زمین دیده میشود.
در استوره، آناهیتا یا «اَرِدویسوَر آناهیتا»، زایندهی رودی مینوی یا آسمانی به نام «اَرِدویسورَ» (به معنی رود نیرومند بیآلایش) یا «اَرِدوی» است که سرچشمه همه رودها و آبهای روی زمین است، پس بر این پایه، آناهیتا ایزدبانوی آبها، سرچشمه پاکی و زايندگی است که نیایش آبانيشت در اوستا ویژه ستایش اوست. او به خواست اهورا مزدا از فراز ستارگان به سوی زمین اهورا آفریده روان میشود.
واژه «آناهیتا» یا آناهید یا ناهید به معنی پاک، بیآلایش، نیالوده و نماد پاکدامنی است و این ویژگی او در آیینهای دیگر به صورت #مریم و #معصومه تجلی پیدا کرد و برهمین پایه، آناهیتا یا ناهید و نمادش نیلوفر از دیرباز نامی زیبا برای دختران ایرانی بودهاند.
ایزدبانو آناهیتا، در آبانیشت با ویژگیهای دختری زیبا، تندرست، بلندبالا، دلیر، برومند، کمر بر میان بسته، بلندآوازه، آزاده، بیآلایش، نازنین و نیرومند، و نژاده، ستوده شده است. او دختری خودساخته است که نه تنها برای شایستگیهایش به هیچ مردی وابسته نیست بلکه دختران کوشای دیگر را یاریرسان است.
در شهرهای مختلف #ایران_باستان، نیایشگاههایی به نام آناهیتا در کنار #آب برپا بود که برای نمونه میتوان به نیایشگاههای #کنگاور و #بیشابور، #بیبی_شهربانو در شهر #ری و #پیر_سبز در #اردکان اشاره کرد.
در آبان یشت این نیایشگاهها، «خانه آناهیتا» نامیده میشوند و درباره آنها آمده است که آناهیتا دارنده هزار دریاچه و هزار رود است و در کرانه هریک از این دریاچهها، خانهای خوش ساخت و کلان پیکر با یکصد پنجره و یک هزار ستون خوشتراش برپاست.
همچنین برخی جایها به یادمان آناهیتا دارای پسوند «دختر» بودند که برای نمونه میتوان از شهر #پلدختر در #لرستان (برگرفته از نام پلدختر بازمانده از دوره #ساسانی بر رودخانه کشکان) یا #قلعه_دختر در #کرمان نام برد. #سرآب_نیلوفر در #کرمانشاه نیز یادمان آناهیتاست.
آناهیتا از چنان جایگاهی برخوردار بود که نامش در سنگ نوشتههای #اردشیر_دوم #هخامنشی در #همدان و #شوش آمده و نگارهاش در سنگنگاره #تاقبستان در کرمانشاه نقش شده است.
در تندیسها یا سنگ نگارهها، آناهیتا چون دختری بلندبالا با تنپوشی زیبا و تاجی بر سر و سبوی آبی در دست نقششده است. در آبان یشت، آناهیتا کمر بر میان بسته تا پستانهایش زیباتر بنماید و دلنشنتر شود، پاپوشهایی درخشان تا مچ پا پوشیده و به استواری آنها را با بندهای زرین بسته، گوشوارههای زرین چهارگوشهای برگوشها آویخته، و گردنبندی برگردن نازنین بسته، و تنپوش زرین پُرچینی بر تن کرده و تاج زرین هشتگوشهای بر سر نهاده است. در آوند نقره مطلا از دوره ساسانی که در موزه هُنر «کلیولند» در ایالت اوهایو در آمریکا نگهداری میشود، آناهیتا در حالی نقش شده است که شاخهای گل #نیلوفر را در دست دارد.
به نظر میرسد که ستایش ویژگیها و توانمندی مادینه آناهیتا در کنار آب، شادمانی و دستافشانی گروهی دختران در کنار سرآبهای پر از نیلوفر یا سرچشمهها و رودها و آبافشاندن، از آیینهای جشن نیلوفر بوده است.
بر این بنیان، در دوران ما هم جشن نیلوفر میتواند به عنوان جشنی همیشگی برای بزرگداشت دختران شایسته و توانمند ایرانی در عرصههای مختلف زندگی همچون کار، ورزش، هنر، اخلاق و ... ثبت شود.
از@SHAHINSEPANTA
و@jashnha2
عاشقان ایران❤️
@LoversofIRAN
https://t.me/LoversofIRAN/10703?single
Telegram
عاشقان ایران
🌸 ۶ تیرماه، #روز_دختر در فرهنگ ایران:
نیلوفر آبی و #جشن_نیلوفر #ایران_باستان
✍️شاهین سپنتا
@SHAHINSEPANTA
☝گل نیلوفر آبی سفید در باغ گلهای #اصفهان، همزمان با جشن نیلوفر،
روز خرداد از ماه تیر، ۶ تیرماه
✅یکی از پرسشهایی که بسیار از نگارنده پرسیدهاند،…
نیلوفر آبی و #جشن_نیلوفر #ایران_باستان
✍️شاهین سپنتا
@SHAHINSEPANTA
☝گل نیلوفر آبی سفید در باغ گلهای #اصفهان، همزمان با جشن نیلوفر،
روز خرداد از ماه تیر، ۶ تیرماه
✅یکی از پرسشهایی که بسیار از نگارنده پرسیدهاند،…
👈در ستایش بانوی دانشمند #بدرالزمان_قریب که از میان ما پرکشید.روانش شاد،نامش جاودان
✍ نوشته #حسن_قریبی
⬅️برای سلبریتی نجیب، دکتر بدرالزمان قریب
خانم دکتر قریب، تحصیلکردهٔ دانشگاههای پنسیلوانیا، میشیگان و هاروارد، عضو پیوستهٔ #فرهنگستان زبان و ادب فارسی، پژوهشگر، استاد دانشگاه و حتی از اهالی شعر و شاعری است که البته در محافل علمی داخل و خارج، او را به عنوان "سُغدشناس" بزرگ معاصر میشناسند که سرآمد کارهایش فرهنگ_سُغدی است.
سالها پیش وقتی از او پرسیده شد که چرا ازدواج نکردید؟
جواب داد: «نشستم فرهنگ سغدی را بنویسم، سرم را بلند کردم دیدم هفتاد سالم شده»!
اگر بگویم عاشق ایران است حشو زائد است.
همین قدر بگویم با اینکه همیشه خندان است یک بار اخم نیمهاش را دیدم، و آن وقتی بود که برایش یک غزل خواندم که بیت آخرش این بود:
بیهوده فکر آتش و پرهای سیمرغید؛
کبریتهای رستم این ماجرا خیس است!
خندههای مخصوص خود را با اخم در آمیخت و گفت:
«قشنگ بود ولی با رستم_من شوخی نکن» ...
خانم دکتر ژاله آموزگار هم بود. برگشت و به او گفت:
«بد میگم خانوم دکتر؟ بهش میگم با رستمِ من شوخی نکن، رستم یعنی ایران!»
#سغد سرزمینی از تمدن بزرگ #ایران_باستان است و اکنون نام ولایتی در #تاجیکستان امروز که میراثدار فرهنگ ایرانی و ایران فرهنگی، با زبانی از شاخهٔ #زبانهای_ایران_شرقی است.
اوایل دههٔ نود به مناسبت شرکت در همایش استاد رودکی، با چند تن از مدعوین از جمله دکتر اصغر_دادبه، گذرمان به دانشگاه پنجکِت تاجیکستان افتاد، شهری در کنار خرابههای سغد باستان...
یک یک ما را به جمع معرفی کردند و همه صحبت کردیم. جلسهای دوستانه در جمع استادان و دانشجویان بود و در نوبت پرسش و پاسخ از من سراغ احوال خانم دکتر قریب را گرفتند.
جواب دادم من قریبی هستم و ایشان قریب، ما نسبتی با هم نداریم اما از حُسن اتفاق، من هم از فرهنگستان میآیم و از حال ایشان باخبرم شکر خدا حالشان خوب است.
اینکه او را میشناختند و حالش را میپرسیدند نشانهای از قدرشناسی و قدردانی آنها بود.
این قبیل خاطرات زیاد است اما ارتباط خدمات بانوی سُغدشناس به مشترکات ایران بزرگ فرهنگی، از ابتدای این یادداشت مرا به یاد این بیت معروف از ابویعقوب خریمی، شاعر ایرانینژاد قرن سوم انداخته است که با زبان بیگانه(عربی) خود را اینچنین معرفی میکند:
«اِنّی اِمرءٌ من سُراةِ الصُغدِ البَسَنی
عِرق الاعاجمِ جـلداً، طیّبَ الخبر»
(من مردی از بزرگان سُغد هستم
و رگ و پوستم از نژاد پاک ایرانی ست)
عاشقان ایران❤️
@LoversofIRAN
✍ نوشته #حسن_قریبی
⬅️برای سلبریتی نجیب، دکتر بدرالزمان قریب
خانم دکتر قریب، تحصیلکردهٔ دانشگاههای پنسیلوانیا، میشیگان و هاروارد، عضو پیوستهٔ #فرهنگستان زبان و ادب فارسی، پژوهشگر، استاد دانشگاه و حتی از اهالی شعر و شاعری است که البته در محافل علمی داخل و خارج، او را به عنوان "سُغدشناس" بزرگ معاصر میشناسند که سرآمد کارهایش فرهنگ_سُغدی است.
سالها پیش وقتی از او پرسیده شد که چرا ازدواج نکردید؟
جواب داد: «نشستم فرهنگ سغدی را بنویسم، سرم را بلند کردم دیدم هفتاد سالم شده»!
اگر بگویم عاشق ایران است حشو زائد است.
همین قدر بگویم با اینکه همیشه خندان است یک بار اخم نیمهاش را دیدم، و آن وقتی بود که برایش یک غزل خواندم که بیت آخرش این بود:
بیهوده فکر آتش و پرهای سیمرغید؛
کبریتهای رستم این ماجرا خیس است!
خندههای مخصوص خود را با اخم در آمیخت و گفت:
«قشنگ بود ولی با رستم_من شوخی نکن» ...
خانم دکتر ژاله آموزگار هم بود. برگشت و به او گفت:
«بد میگم خانوم دکتر؟ بهش میگم با رستمِ من شوخی نکن، رستم یعنی ایران!»
#سغد سرزمینی از تمدن بزرگ #ایران_باستان است و اکنون نام ولایتی در #تاجیکستان امروز که میراثدار فرهنگ ایرانی و ایران فرهنگی، با زبانی از شاخهٔ #زبانهای_ایران_شرقی است.
اوایل دههٔ نود به مناسبت شرکت در همایش استاد رودکی، با چند تن از مدعوین از جمله دکتر اصغر_دادبه، گذرمان به دانشگاه پنجکِت تاجیکستان افتاد، شهری در کنار خرابههای سغد باستان...
یک یک ما را به جمع معرفی کردند و همه صحبت کردیم. جلسهای دوستانه در جمع استادان و دانشجویان بود و در نوبت پرسش و پاسخ از من سراغ احوال خانم دکتر قریب را گرفتند.
جواب دادم من قریبی هستم و ایشان قریب، ما نسبتی با هم نداریم اما از حُسن اتفاق، من هم از فرهنگستان میآیم و از حال ایشان باخبرم شکر خدا حالشان خوب است.
اینکه او را میشناختند و حالش را میپرسیدند نشانهای از قدرشناسی و قدردانی آنها بود.
این قبیل خاطرات زیاد است اما ارتباط خدمات بانوی سُغدشناس به مشترکات ایران بزرگ فرهنگی، از ابتدای این یادداشت مرا به یاد این بیت معروف از ابویعقوب خریمی، شاعر ایرانینژاد قرن سوم انداخته است که با زبان بیگانه(عربی) خود را اینچنین معرفی میکند:
«اِنّی اِمرءٌ من سُراةِ الصُغدِ البَسَنی
عِرق الاعاجمِ جـلداً، طیّبَ الخبر»
(من مردی از بزرگان سُغد هستم
و رگ و پوستم از نژاد پاک ایرانی ست)
عاشقان ایران❤️
@LoversofIRAN
Forwarded from عاشقان ایران
🌸 ۶ تیرماه، #روز_دختر در فرهنگ ایران:
نیلوفر آبی و #جشن_نیلوفر #ایران_باستان
✍️شاهین سپنتا
@SHAHINSEPANTA
☝گل نیلوفر آبی سفید در باغ گلهای #اصفهان، همزمان با جشن نیلوفر،
روز خرداد از ماه تیر، ۶ تیر
✅یکی از پرسشهایی که بسیار پرسیدهاند، این است که در فرهنگ ایران چه روزی به نام «روز دختر» نامگذاری شده است؟
نگارنده در پاسخ به آن، روز ششم تیرماه یا جشن نیلوفر را به عنوان روز دختر در فرهنگ ایران پیشنهاد میکند زیرا:
اگرچه در بسیاری از منابع ایرانی همچون «آثارالباقیه»، «التّفهیم»، «زینالأخبار»...، از #جشن_اسفندگان در روز پنجم اسفند با عنوان «روز زن و زمین» نام برده و تاکید شده است که اسفندگان «جشن ویژه زنان» یا روز آزادی زنان بوده و #زنان و #دختران در این روز جشن و شادی برپا میکردند و دخترانِ دمِ بخت یا شویناکرده به همسرگزینی برانگیخته میشدند؛ با این همه، اسفندگان ویژه همه زنان بود. اگر بخواهیم روزی ویژه دختران برگزینیم، جشن نیلوفر گزینه شایسته است
#ابوریحان_بیرونی در آثارالباقیه اشاره میکند که جشن نیلوفر در خردادروز از تیرماه، روز ششم تیر، است. میدانیم #گل_نیلوفر نماد #آناهيتا است
@LoversofIRAN
نیلوفر آبی و #جشن_نیلوفر #ایران_باستان
✍️شاهین سپنتا
@SHAHINSEPANTA
☝گل نیلوفر آبی سفید در باغ گلهای #اصفهان، همزمان با جشن نیلوفر،
روز خرداد از ماه تیر، ۶ تیر
✅یکی از پرسشهایی که بسیار پرسیدهاند، این است که در فرهنگ ایران چه روزی به نام «روز دختر» نامگذاری شده است؟
نگارنده در پاسخ به آن، روز ششم تیرماه یا جشن نیلوفر را به عنوان روز دختر در فرهنگ ایران پیشنهاد میکند زیرا:
اگرچه در بسیاری از منابع ایرانی همچون «آثارالباقیه»، «التّفهیم»، «زینالأخبار»...، از #جشن_اسفندگان در روز پنجم اسفند با عنوان «روز زن و زمین» نام برده و تاکید شده است که اسفندگان «جشن ویژه زنان» یا روز آزادی زنان بوده و #زنان و #دختران در این روز جشن و شادی برپا میکردند و دخترانِ دمِ بخت یا شویناکرده به همسرگزینی برانگیخته میشدند؛ با این همه، اسفندگان ویژه همه زنان بود. اگر بخواهیم روزی ویژه دختران برگزینیم، جشن نیلوفر گزینه شایسته است
#ابوریحان_بیرونی در آثارالباقیه اشاره میکند که جشن نیلوفر در خردادروز از تیرماه، روز ششم تیر، است. میدانیم #گل_نیلوفر نماد #آناهيتا است
@LoversofIRAN