This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
عزیز مهربان❤️
#میرزا_آقا
مردشریف #اردبیلی که یک گاری دستی فروش میوه سبزی دارد
ودلی به #وسعت_ایران
ایکاش یک #جو از #میهن_پرستی او در تن اندک افرادی بودکه درشمالغرب #عَلَم_شیطان بپاکردند
@loversofiran
#میرزا_آقا
مردشریف #اردبیلی که یک گاری دستی فروش میوه سبزی دارد
ودلی به #وسعت_ایران
ایکاش یک #جو از #میهن_پرستی او در تن اندک افرادی بودکه درشمالغرب #عَلَم_شیطان بپاکردند
@loversofiran
Forwarded from اتچ بات
👈استادموسیقی ایران، ناصرمسعودی👉
ویدیوی آواز زیبا و اجرای زنده ی استاد ناصر مسعودی را از پایان این نوشته، دانلود کنید.
@LoversofIRAN
〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰
👈زهرا احمدیپور #معاون_رییس_جمهور و #رئیس_سازمان_میراث_فرهنگی صنایعدستی و گردشگری؛
روز پنجشنبه ۸ تیرماه امسال،در سفر خود به استان #گیلان، با نصب #کاشی_ماندگار بر سر در خانه استاد #ناصر_مسعودی در خیابان گلسار #رشت از #۵۰_سال تلاش و کوشش ایشان در پاسداری از #موسیقی_ایرانی قدردانی نمود.
در روند نصب کاشیهای ماندگار نه شخص و نه خانه ثبت ملی نمیشود، بلکه نصب کاشیها تنها حرکتی نمادین برای #قدردانی_از_چهرههای_فرهنگی و معرفی #هویت_فرهنگی_شهروکشورمان است.
👈ناصر مسعودی، را قدیمیترین خواننده شعرهای گیلکی میدانند که در قید حیات است و بیش از ۵۰ سال است که فعالیت هنری دارد.
او خواننده و موسیقیدانی پیشکسوت و از نمادهای موسیقی گیلان است که به #بلبل_گیلان شناخته شده.
او آثار ماندگاری چون #میرزا_کوچکخان (چقدر جنگلا خوسی)، #گل_پامچال، #کوراشیم، #بنفشه_گل و... و بسیاری از قطعه های فولک(موسیقی مردمی) گیلان را در کارنامه ی خود دارد.
از این هنرمند در طول #۵۰_سال فعالیت هنری بیش از ۵۰۰ ترانه به جا مانده است.
بیش از ۲۰۰ آهنگ به زبان رسمی #فارسی
وسنتی و بیش از ۲۵۰ ترانه محلی #گیلکی (گیلکی، گونه ای از گویش ویژه فارسی درشمال البرز است)
👈در زیر، موسیقی زیبای تیتراژ سریال #کوچک_جنگلی رو با صدا و اجرای زیبای استاد ناصر مسعودی، دانلودکنید.👇
متن گیلکی ترانه :
چقدر جنگلا خوسی،
ملت واسی خستا نبوسی، می جان جانانا
ترا گوما میرزا کوچیک خانا
خدا دانه که من نتانم خفتن از ترس دشمن، می دیل آویزانا
ترا گوما میرزا کوچیک خانا
چرا زودتر نایی، تندتر نایی، تنها بنایی، گیلان ویرانا
ترا گوما میرزا کوچیک خانا
بیا ای روح روان، تی ریش قربان به هم نوانان، تی کاس چومانا
ترا گوما میرزا کوچیک خانا
اما رشت جغلان، ایسیم تی قربان کنیم امی جانا، تی پا جیر قربانا
ترجمه فارسی :
چقدر در جنگل برای مردم می خوابی، خسته نشدی؟
جان جانانم، با توام ای میرزا کوچک خان
خدا می داند که من نمی توانم از ترس دشمن بخوابم
دلم آویزان است، با توام ای میرزا کوچک خان
چرا زودتر نمی آیی، تندتر نمی آیی، تنها گذاشتی؟
گیلان ویران را، با توام ای میرزا کوچک خان
بیا ای روح روان، قربان ریشت
به قربان چشمان آبی تو شوم
چشمانت را رویهم نگذار ای میرزاکوچک خان
ما بچه های رشت، قربانت می رویم
جانمان را زیر پایت قربانی می کنیم.
@LoversofIRAN
👉 дар зер, мусиқи зебои титрож сарёл #кучк_ҷнгли рӯ бо садо ва.
иҷрои гӯш навоз устод #Носир_масъудӣ, бубинед.
Носир масъуди устод мусиқи эронӣ аст, ки ба фҳрси расме ва низ гӯиш гилкӣ, 500 тарона иҷро кардааст ва қадими тарин хонанда и таронаҳои гилкӣ аст, ки акнун дар қайд ҳаёт мебошад 👇
ویدیوی آواز زیبا و اجرای زنده ی استاد ناصر مسعودی را از پایان این نوشته، دانلود کنید.
@LoversofIRAN
〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰
👈زهرا احمدیپور #معاون_رییس_جمهور و #رئیس_سازمان_میراث_فرهنگی صنایعدستی و گردشگری؛
روز پنجشنبه ۸ تیرماه امسال،در سفر خود به استان #گیلان، با نصب #کاشی_ماندگار بر سر در خانه استاد #ناصر_مسعودی در خیابان گلسار #رشت از #۵۰_سال تلاش و کوشش ایشان در پاسداری از #موسیقی_ایرانی قدردانی نمود.
در روند نصب کاشیهای ماندگار نه شخص و نه خانه ثبت ملی نمیشود، بلکه نصب کاشیها تنها حرکتی نمادین برای #قدردانی_از_چهرههای_فرهنگی و معرفی #هویت_فرهنگی_شهروکشورمان است.
👈ناصر مسعودی، را قدیمیترین خواننده شعرهای گیلکی میدانند که در قید حیات است و بیش از ۵۰ سال است که فعالیت هنری دارد.
او خواننده و موسیقیدانی پیشکسوت و از نمادهای موسیقی گیلان است که به #بلبل_گیلان شناخته شده.
او آثار ماندگاری چون #میرزا_کوچکخان (چقدر جنگلا خوسی)، #گل_پامچال، #کوراشیم، #بنفشه_گل و... و بسیاری از قطعه های فولک(موسیقی مردمی) گیلان را در کارنامه ی خود دارد.
از این هنرمند در طول #۵۰_سال فعالیت هنری بیش از ۵۰۰ ترانه به جا مانده است.
بیش از ۲۰۰ آهنگ به زبان رسمی #فارسی
وسنتی و بیش از ۲۵۰ ترانه محلی #گیلکی (گیلکی، گونه ای از گویش ویژه فارسی درشمال البرز است)
👈در زیر، موسیقی زیبای تیتراژ سریال #کوچک_جنگلی رو با صدا و اجرای زیبای استاد ناصر مسعودی، دانلودکنید.👇
متن گیلکی ترانه :
چقدر جنگلا خوسی،
ملت واسی خستا نبوسی، می جان جانانا
ترا گوما میرزا کوچیک خانا
خدا دانه که من نتانم خفتن از ترس دشمن، می دیل آویزانا
ترا گوما میرزا کوچیک خانا
چرا زودتر نایی، تندتر نایی، تنها بنایی، گیلان ویرانا
ترا گوما میرزا کوچیک خانا
بیا ای روح روان، تی ریش قربان به هم نوانان، تی کاس چومانا
ترا گوما میرزا کوچیک خانا
اما رشت جغلان، ایسیم تی قربان کنیم امی جانا، تی پا جیر قربانا
ترجمه فارسی :
چقدر در جنگل برای مردم می خوابی، خسته نشدی؟
جان جانانم، با توام ای میرزا کوچک خان
خدا می داند که من نمی توانم از ترس دشمن بخوابم
دلم آویزان است، با توام ای میرزا کوچک خان
چرا زودتر نمی آیی، تندتر نمی آیی، تنها گذاشتی؟
گیلان ویران را، با توام ای میرزا کوچک خان
بیا ای روح روان، قربان ریشت
به قربان چشمان آبی تو شوم
چشمانت را رویهم نگذار ای میرزاکوچک خان
ما بچه های رشت، قربانت می رویم
جانمان را زیر پایت قربانی می کنیم.
@LoversofIRAN
👉 дар зер, мусиқи зебои титрож сарёл #кучк_ҷнгли рӯ бо садо ва.
иҷрои гӯш навоз устод #Носир_масъудӣ, бубинед.
Носир масъуди устод мусиқи эронӣ аст, ки ба фҳрси расме ва низ гӯиш гилкӣ, 500 тарона иҷро кардааст ва қадими тарин хонанда и таронаҳои гилкӣ аст, ки акнун дар қайд ҳаёт мебошад 👇
Telegram
attach 📎
عاشقان ایران
این هفته #افغانستان داغدار کشتار شیعیان مظلوم #میرزاولنگ با همدستی طالبان وداعش با ۶۰شهیدو۴۷دخترجوان دزدیده شده🖤 به امید نابودی هرچه زودتر جانیان اهریمن، در همه سرزمینهای #ایران_کهن @LoversofIRAN
👈سورده ای زیبا در همدردی با افغانستان👉
👈این سروده ی زیبا را یکی از هموندان (اعضا) گرامی کانال، آقای محسن گودینی فرستاده اند، سپاسگزاریم.
〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰
🔥بخشی از #ایرانشهر در آتش:
چندروز است که #افغانستان داغدار کشتار در #میرزا_اولنگ با همدستی طالبان و داعش است
با ۶۰شهید و ۴۷دختر جوان دزدیده شده🖤
به امید نابودی هرچه زودتر جانیان اهریمن، در همه سرزمینهای #ایران_کهن
〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰
تقدیم به همه آزاده زنان و آزاده مردان سرزمین های #ایران_کهن 🌹🔥🌹
اهریمن اومد، توی شهر و کوه
خون مردمه، توی رود و جو
بغض خونینی، مونده تو گلو
واسه انسان هیچ، نموند آبرو
آمیرزا اولنگ، دخترانت کو ؟
آمیرزا اولنگ، دخترانت کو ؟
بین هم میهن، دیوار کشیدن
تکه پاره شد، دامن میهن
کارمون شده، ماتم گرفتن
دایم به کاره، دست اهریمن
آمیرزا اولنگ، دخترانت کو ؟
آمیرزا اولنگ، دخترانت کو ؟
#ایران_کهن، زیر ساطوره
انگار پاسبون، اون چشاش کوره!
دوره دوره ی، یه مشت مزدوره
حال دلامون، خیلی ناجوره!
آمیرزا اولنگ، دخترانت کو ؟
آمیرزا اولنگ، دخترانت کو ؟
خون تو کوچه ها، سرا بریده
هیشکی نامردی، اینجور ندیده !
ببین تا کیه، تو رو فروخته؟
همه میدونیم، کیه خریده !
آمیرزا اولنگ، دخترانت کو ؟
آمیرزا اولنگ، دخترانت کو ؟
هر روز یه جوری، این دل میسوزه
سیاهی، رنگ هر شب و روزه
دردا رو فلک، به دل می دوزه
سفید، سرخ شد و سیاه پیروزه
آمیرزا اولنگ، دخترانت کو ؟
آمیرزا اولنگ، دخترانت کو ؟
آمیرزا اولنگ، #ایران_کهن
ایران مام اون و تو و من
پا میشه از جاش، میکشه دامن
می بینه بسته س، دست اهریمن
آمیرزا اولنگ، دخترانت کو ؟
آمیرزا اولنگ، دخترانت کو ؟
یه روز پا میشن، مردم از این خواب
با دل عاشق، یه قلب بی تاب
هرچی دیواره، میریزن تو آب
دل اهریمن، میکنن کباب
آمیرزا اولنگ، دخترانت کو ؟
آمیرزا اولنگ، دخترانت کو ؟
یه روزی میاد، آزاد از بندیم
اشک تو چشامون، با هم میخندیم
دست دیوا رو، از پشت میبندیم
با آفریدون، تو دماوندیم
آمیرزا اولنگ، دخترانت کو ؟
آمیرزا اولنگ، دخترانت کو ؟
آمیرزا اولنگ، دلم باهاته
توی این دلم، تا ابد جاته
پاینده باد #ایران_بزرگ
👈 #محسن_گودینی
#ایران #کرمانشاه
@LoversofIRAN
👈این سروده ی زیبا را یکی از هموندان (اعضا) گرامی کانال، آقای محسن گودینی فرستاده اند، سپاسگزاریم.
〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰
🔥بخشی از #ایرانشهر در آتش:
چندروز است که #افغانستان داغدار کشتار در #میرزا_اولنگ با همدستی طالبان و داعش است
با ۶۰شهید و ۴۷دختر جوان دزدیده شده🖤
به امید نابودی هرچه زودتر جانیان اهریمن، در همه سرزمینهای #ایران_کهن
〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰
تقدیم به همه آزاده زنان و آزاده مردان سرزمین های #ایران_کهن 🌹🔥🌹
اهریمن اومد، توی شهر و کوه
خون مردمه، توی رود و جو
بغض خونینی، مونده تو گلو
واسه انسان هیچ، نموند آبرو
آمیرزا اولنگ، دخترانت کو ؟
آمیرزا اولنگ، دخترانت کو ؟
بین هم میهن، دیوار کشیدن
تکه پاره شد، دامن میهن
کارمون شده، ماتم گرفتن
دایم به کاره، دست اهریمن
آمیرزا اولنگ، دخترانت کو ؟
آمیرزا اولنگ، دخترانت کو ؟
#ایران_کهن، زیر ساطوره
انگار پاسبون، اون چشاش کوره!
دوره دوره ی، یه مشت مزدوره
حال دلامون، خیلی ناجوره!
آمیرزا اولنگ، دخترانت کو ؟
آمیرزا اولنگ، دخترانت کو ؟
خون تو کوچه ها، سرا بریده
هیشکی نامردی، اینجور ندیده !
ببین تا کیه، تو رو فروخته؟
همه میدونیم، کیه خریده !
آمیرزا اولنگ، دخترانت کو ؟
آمیرزا اولنگ، دخترانت کو ؟
هر روز یه جوری، این دل میسوزه
سیاهی، رنگ هر شب و روزه
دردا رو فلک، به دل می دوزه
سفید، سرخ شد و سیاه پیروزه
آمیرزا اولنگ، دخترانت کو ؟
آمیرزا اولنگ، دخترانت کو ؟
آمیرزا اولنگ، #ایران_کهن
ایران مام اون و تو و من
پا میشه از جاش، میکشه دامن
می بینه بسته س، دست اهریمن
آمیرزا اولنگ، دخترانت کو ؟
آمیرزا اولنگ، دخترانت کو ؟
یه روز پا میشن، مردم از این خواب
با دل عاشق، یه قلب بی تاب
هرچی دیواره، میریزن تو آب
دل اهریمن، میکنن کباب
آمیرزا اولنگ، دخترانت کو ؟
آمیرزا اولنگ، دخترانت کو ؟
یه روزی میاد، آزاد از بندیم
اشک تو چشامون، با هم میخندیم
دست دیوا رو، از پشت میبندیم
با آفریدون، تو دماوندیم
آمیرزا اولنگ، دخترانت کو ؟
آمیرزا اولنگ، دخترانت کو ؟
آمیرزا اولنگ، دلم باهاته
توی این دلم، تا ابد جاته
پاینده باد #ایران_بزرگ
👈 #محسن_گودینی
#ایران #کرمانشاه
@LoversofIRAN
Forwarded from عکس نگار
#ابراهیم_فخرانی که در نهضت جنگل با وی همکاری داشت در کتاب «میرزا کوچک خان، سردار جنگل» او را چنین توصیف میکند:
«مردی خوش هیکل و قوی البنیه و زاغ چشم، دارای سیمائی متبسم و بازوانی ورزیده و پیشانی باز. از لحاظ اجتماعی مودب و متواضع و خوش برخورد و از جنبه روحی عفیف و با عاطفه و معتقد به فرایض دینی و مومن به اصول اخلاقی...
ورزش را دوست می داشت و هر روز تمرین می کرد.
اهل مشروبات الکلی و دخانیات نبود... مردی بود ساکت و متفکر و آرام؛ نطاق نبود ولی آهسته و سنجیده سخن میگفت. صحبتهایش اغلب با لطیفه و مزاح توأم بود و خود نیز از مطایبات دیگران لذت میبرد.
در قیافه اش جذبه ای بود که با هرکس روبرو میشد به ندرت اتفاق می افتاد که مجذوب متانت ومسحوربیاناتش نگردد...
(((((میرزا یک ایرانی ایده آلیست)))))
(((((و یک مرد مذهبی تمام عیار بود؛ هیچگاه و اجباتش ترک نمی شد و از نماز و روزه قصور نمی کرد... )))))
(((((به اشعار فردوسی علاقه خاص داشت به طوری که در گوراب زر مخ مرکز تأسیسات نظامی جنگل جلسات منظمی برای قرائت شاهنامه فردوسی وتهییج روح سلحشوری افرادترتیب داده بود)))))
#میرزا_کوچک اولادی نداشت... در حقیقت فرزندان میرزا را باید همان نیات و اندیشه های او دانست که افراد مخلص با ایمانی را توانست در اطراف مکتب خود گرد آورد و تربیت کند و تعلیمات عملی استقامت و ».پایمردی به آنها بیاموزد
((کتاب میرزا کوچک سردار جنگل
ابراهیم فخرایی
تهران۱۳۴۴ صفحه ۲۹-۳۱-۳۲))
#میرزا_کوچکخان
#ابراهیم_فخرایی
#نهضت_جنگل
#جنبش_جنگل
@efshapan_ir
«مردی خوش هیکل و قوی البنیه و زاغ چشم، دارای سیمائی متبسم و بازوانی ورزیده و پیشانی باز. از لحاظ اجتماعی مودب و متواضع و خوش برخورد و از جنبه روحی عفیف و با عاطفه و معتقد به فرایض دینی و مومن به اصول اخلاقی...
ورزش را دوست می داشت و هر روز تمرین می کرد.
اهل مشروبات الکلی و دخانیات نبود... مردی بود ساکت و متفکر و آرام؛ نطاق نبود ولی آهسته و سنجیده سخن میگفت. صحبتهایش اغلب با لطیفه و مزاح توأم بود و خود نیز از مطایبات دیگران لذت میبرد.
در قیافه اش جذبه ای بود که با هرکس روبرو میشد به ندرت اتفاق می افتاد که مجذوب متانت ومسحوربیاناتش نگردد...
(((((میرزا یک ایرانی ایده آلیست)))))
(((((و یک مرد مذهبی تمام عیار بود؛ هیچگاه و اجباتش ترک نمی شد و از نماز و روزه قصور نمی کرد... )))))
(((((به اشعار فردوسی علاقه خاص داشت به طوری که در گوراب زر مخ مرکز تأسیسات نظامی جنگل جلسات منظمی برای قرائت شاهنامه فردوسی وتهییج روح سلحشوری افرادترتیب داده بود)))))
#میرزا_کوچک اولادی نداشت... در حقیقت فرزندان میرزا را باید همان نیات و اندیشه های او دانست که افراد مخلص با ایمانی را توانست در اطراف مکتب خود گرد آورد و تربیت کند و تعلیمات عملی استقامت و ».پایمردی به آنها بیاموزد
((کتاب میرزا کوچک سردار جنگل
ابراهیم فخرایی
تهران۱۳۴۴ صفحه ۲۹-۳۱-۳۲))
#میرزا_کوچکخان
#ابراهیم_فخرایی
#نهضت_جنگل
#جنبش_جنگل
@efshapan_ir
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
انار انار
آواز: #میرزا_صفر_اف از #بخارا
از@sarzamyn
زنده بودن این ترانه ها پس از یک قرن سیاست نابودسازی زبان #فارسی در #ازبکستان،
یعنی زبان، شعر وموسیقی ایرانی
پرچم استوار #ایرانشهر اند
@LoversofIRAN
آواز: #میرزا_صفر_اف از #بخارا
از@sarzamyn
زنده بودن این ترانه ها پس از یک قرن سیاست نابودسازی زبان #فارسی در #ازبکستان،
یعنی زبان، شعر وموسیقی ایرانی
پرچم استوار #ایرانشهر اند
@LoversofIRAN
عاشقان ایران
🔴فرهنگ ایران"جان فدا"می خواهد استاد #فریدون_جنیدی دیروز در هفتاد و نهمین، زادروزشان از درد بی توجهی به #ایران_باستان گفتند. از اینجا بخوانید👇 goo.gl/GDbkhu کانال #بنیاد_نیشابور @bonyad_neyshaboor
👈گفتگوی خواندنی با استاد #فریدون_جنیدی در جشن تولد ۷۹ سالگی :
● فرهنگ ایران "جان فدا" میخواهد.
● جوانان ایران باید اوستا بخوانند. 👉
#بخش_یک
⬅️ فریدون جنیدی، #شاهنامه_پژوه، #اوستا_شناس، استاد فرهنگ و #زبانهای_باستانی، مدیر #بنیاد_نیشابور / در هفتاد و نهمین سالروز تولدش از درد بیتوجهی به #ایران_باستان میگوید:
با خدای خودم پیمان بستم که جانم را فدای #فرهنگ و فرزندان #ایران کنم.
✍ مهدی فیضیصفت، روزنامه همدلی:
دل مان می گیرد برای شیر ایرانی که دیگر نیست. غم عالم، قلب مان را مچاله می کند وقتی از خاطرمان می گذرد دیگر ببر مازندران وجود خارجی ندارد تا به ابهتش بنازیم اما انقراض تنها محدود به گونه های جانوری نیست. تمدن های بشری پر شماری نیز در سالیان دراز نابود شده اند و شاید کسی نداند زمانی جاه و جبروت پادشاهانی روی زمین حکمفرمایی می کرده که حالا نام شان نیز زیر خروارها خاک دفن شده است؛ انسان هایی که صدها وهزاران سال پیش نفس می کشیدند، صبحها از خواب برمیخاستند به امید کسب و کاری پر رونق و شب ها خسته به خانههای شان برمیگشتند تا طعامی بخورند و بار دیگر به خواب فرو روند. مردمانی که با یکدیگر داد و ستد می کردند و حرف می زدند اما به زبان هایی دیگر، زبان هایی که بسیاری شان از صفحه روزگار محو شده و تعدادی از آنها به کوشش دغدغه مندان و فعالان عرصه زبان شناسی زنده مانده است. فریدون جنیدی، یکی از پژوهشگران #فرهنگ_و_زبانهای_باستانی است که نزدیک به نیم قرن از عمر خویش را صرف آموزش زبان های باستانی چون #پهلوی و #اوستایی به جوانان سرزمینش کرده تا سینه به سینه، عقب براند فراموشی را. با فریدون جنیدی در هفتاد و نهمین زادروزش هم کلام شدیم تا برای ما از درد فراموشی فرهنگی چند هزار ساله بگوید؛ دردی که #غرب_زدگی برخی خودی ها و شیوه های نادرست آموزشی استادان دانشگاهها، نمک بر زخم کهنه و عمیقش می پاشد اما از پا ننشسته و نمی نشیند. «بنیاد نیشابور» سال هاست علاقه مندان به زبان های باستانی را سیراب می کند و فریدون جنیدی بنا بر شیوه آموزشی #ایران_کهن و بی توجه به مخالفت ها پیش می رود. گفت و گوی ما با این ایران شناس و مولف، از نقد #باستانشناسان_خارجی و مریدان شان آغاز شد و به امروز رسید.
🔹گفت و گو را از امروز شما آغاز کنیم؛ در حال حاضر مشغول چه کاری هستید؟
۴۰ سال است شاهنامه می خوانم، همواره روزهای شنبه بدون درنگ و تعطیلی این کار انجام شده است. چندی پیش به کوشش چند تن از فرزندان بنیاد توانستیم این کار را به قول امروزی ها #آنلاین کرده و روزهای شنبه در سرتاسر #جهان پخش کنیم تا همه مردمان بتوانند بهره ببرند. تدریس زبان از جمله زبان پهلوی و اوستایی نیز بخش جدایی ناپذیری از زندگی من بوده است. یکی از بزرگ ترین کارهای زندگی من نیز چند سال پیش به ثمر رسید که همچنان از نتیجه اش لذت می برم؛ یعنی کتاب «داستان ایران بر بنیاد گفتارهای ایرانی». من مدام در حال تالیف هستم و از نوشتن دست نمی کشم. امید دارم دریچه ای از فرهنگ و دانش نیاکان به روی فرزندان ایران بگشایم. زمانی #میرزا_حسن_خان_پیرنیا، #تاریخ_ایران را نوشت که تمامش استناد به استادان و پروفسورهای خارجی است. البته درب تازه ای را گشود اما بعد از او هر که خواست در مورد #ایران پژوهش کند باید حتما از نویسندگان و شبه استادان خارجی تاییدیه می گرفت.
🔹منظور شما از شبه استادان خارجی چه کسانی هستند؟
به طور مثال #آندره_گودار یا #رومن_گیرشمن(۲ باستان شناس فرانسوی) به نظر من به جز غارتگر و دزد جامعه، چیز دیگری نبودند و می توان آنها را دزدِ مطلق نامید که بر اساس دزدی، کتاب هایی نیز به رشته تحریر درآوردند. این کار به قدری در نزد دستگاه های فرهنگی ما ارزشمند است که هنوز در دانشگاه های ایران برای ورود به بعضی از رشته های تحصیلی باید کتاب های « #گیرشمن» را بخوانند. این اتفاق واقعا مایه ننگ در هشتاد_نود سال گذشته بوده است. در این مدت نگرش به سمت خارجیان غارتگر بوده است و بی توجهی به نوشته های باستانی ایران. ما سعی کردیم همان طور که از نام کتاب پیداست، #داستان_ایران را بر بنیاد گفتارهای ایرانی روایت کنیم. به طور مثال اگر ببینیم چهار هزار سال پیش، ایرانیان می دانستند زمین، کروی است و به دور خورشید می چرخد، با این شگفتی چگونه روبرو خواهیم شد؟
اما جهان غرب چه زمانی متوجه این مسئله شد؟
آنها وقتی این مسئله را فهمیدند که نوشته های #ایرانیان پس از #اسلام را ترجمه کردند و کم کم به این اندیشه افتادند که ممکن است زمین، کروی باشد. وقتی دستگاه دانشی اروپا کُرویت زمین را بیان کرد، در واقع بازرگانان اروپایی به این فکر فرو رفتند که اگر زمین، کروی است ما یک کشتی بگیریم، کره زمین را دور بزنیم، به #هندوستان برویم، از آنجا ادویه بیاوریم و سود ببریم. این کار پایه علمی نداشت اما اروپاییان تصمیم گرفتند این فکر را عملی کنند.
@LoversofIRAN
● فرهنگ ایران "جان فدا" میخواهد.
● جوانان ایران باید اوستا بخوانند. 👉
#بخش_یک
⬅️ فریدون جنیدی، #شاهنامه_پژوه، #اوستا_شناس، استاد فرهنگ و #زبانهای_باستانی، مدیر #بنیاد_نیشابور / در هفتاد و نهمین سالروز تولدش از درد بیتوجهی به #ایران_باستان میگوید:
با خدای خودم پیمان بستم که جانم را فدای #فرهنگ و فرزندان #ایران کنم.
✍ مهدی فیضیصفت، روزنامه همدلی:
دل مان می گیرد برای شیر ایرانی که دیگر نیست. غم عالم، قلب مان را مچاله می کند وقتی از خاطرمان می گذرد دیگر ببر مازندران وجود خارجی ندارد تا به ابهتش بنازیم اما انقراض تنها محدود به گونه های جانوری نیست. تمدن های بشری پر شماری نیز در سالیان دراز نابود شده اند و شاید کسی نداند زمانی جاه و جبروت پادشاهانی روی زمین حکمفرمایی می کرده که حالا نام شان نیز زیر خروارها خاک دفن شده است؛ انسان هایی که صدها وهزاران سال پیش نفس می کشیدند، صبحها از خواب برمیخاستند به امید کسب و کاری پر رونق و شب ها خسته به خانههای شان برمیگشتند تا طعامی بخورند و بار دیگر به خواب فرو روند. مردمانی که با یکدیگر داد و ستد می کردند و حرف می زدند اما به زبان هایی دیگر، زبان هایی که بسیاری شان از صفحه روزگار محو شده و تعدادی از آنها به کوشش دغدغه مندان و فعالان عرصه زبان شناسی زنده مانده است. فریدون جنیدی، یکی از پژوهشگران #فرهنگ_و_زبانهای_باستانی است که نزدیک به نیم قرن از عمر خویش را صرف آموزش زبان های باستانی چون #پهلوی و #اوستایی به جوانان سرزمینش کرده تا سینه به سینه، عقب براند فراموشی را. با فریدون جنیدی در هفتاد و نهمین زادروزش هم کلام شدیم تا برای ما از درد فراموشی فرهنگی چند هزار ساله بگوید؛ دردی که #غرب_زدگی برخی خودی ها و شیوه های نادرست آموزشی استادان دانشگاهها، نمک بر زخم کهنه و عمیقش می پاشد اما از پا ننشسته و نمی نشیند. «بنیاد نیشابور» سال هاست علاقه مندان به زبان های باستانی را سیراب می کند و فریدون جنیدی بنا بر شیوه آموزشی #ایران_کهن و بی توجه به مخالفت ها پیش می رود. گفت و گوی ما با این ایران شناس و مولف، از نقد #باستانشناسان_خارجی و مریدان شان آغاز شد و به امروز رسید.
🔹گفت و گو را از امروز شما آغاز کنیم؛ در حال حاضر مشغول چه کاری هستید؟
۴۰ سال است شاهنامه می خوانم، همواره روزهای شنبه بدون درنگ و تعطیلی این کار انجام شده است. چندی پیش به کوشش چند تن از فرزندان بنیاد توانستیم این کار را به قول امروزی ها #آنلاین کرده و روزهای شنبه در سرتاسر #جهان پخش کنیم تا همه مردمان بتوانند بهره ببرند. تدریس زبان از جمله زبان پهلوی و اوستایی نیز بخش جدایی ناپذیری از زندگی من بوده است. یکی از بزرگ ترین کارهای زندگی من نیز چند سال پیش به ثمر رسید که همچنان از نتیجه اش لذت می برم؛ یعنی کتاب «داستان ایران بر بنیاد گفتارهای ایرانی». من مدام در حال تالیف هستم و از نوشتن دست نمی کشم. امید دارم دریچه ای از فرهنگ و دانش نیاکان به روی فرزندان ایران بگشایم. زمانی #میرزا_حسن_خان_پیرنیا، #تاریخ_ایران را نوشت که تمامش استناد به استادان و پروفسورهای خارجی است. البته درب تازه ای را گشود اما بعد از او هر که خواست در مورد #ایران پژوهش کند باید حتما از نویسندگان و شبه استادان خارجی تاییدیه می گرفت.
🔹منظور شما از شبه استادان خارجی چه کسانی هستند؟
به طور مثال #آندره_گودار یا #رومن_گیرشمن(۲ باستان شناس فرانسوی) به نظر من به جز غارتگر و دزد جامعه، چیز دیگری نبودند و می توان آنها را دزدِ مطلق نامید که بر اساس دزدی، کتاب هایی نیز به رشته تحریر درآوردند. این کار به قدری در نزد دستگاه های فرهنگی ما ارزشمند است که هنوز در دانشگاه های ایران برای ورود به بعضی از رشته های تحصیلی باید کتاب های « #گیرشمن» را بخوانند. این اتفاق واقعا مایه ننگ در هشتاد_نود سال گذشته بوده است. در این مدت نگرش به سمت خارجیان غارتگر بوده است و بی توجهی به نوشته های باستانی ایران. ما سعی کردیم همان طور که از نام کتاب پیداست، #داستان_ایران را بر بنیاد گفتارهای ایرانی روایت کنیم. به طور مثال اگر ببینیم چهار هزار سال پیش، ایرانیان می دانستند زمین، کروی است و به دور خورشید می چرخد، با این شگفتی چگونه روبرو خواهیم شد؟
اما جهان غرب چه زمانی متوجه این مسئله شد؟
آنها وقتی این مسئله را فهمیدند که نوشته های #ایرانیان پس از #اسلام را ترجمه کردند و کم کم به این اندیشه افتادند که ممکن است زمین، کروی باشد. وقتی دستگاه دانشی اروپا کُرویت زمین را بیان کرد، در واقع بازرگانان اروپایی به این فکر فرو رفتند که اگر زمین، کروی است ما یک کشتی بگیریم، کره زمین را دور بزنیم، به #هندوستان برویم، از آنجا ادویه بیاوریم و سود ببریم. این کار پایه علمی نداشت اما اروپاییان تصمیم گرفتند این فکر را عملی کنند.
@LoversofIRAN
Forwarded from اتچ بات
👈بزرگمرد ایراندوست تاجیک، پر کشید👉
برای این قلب تپنده ی فرهنگ و ادب فارسی در فرارودان(ماوراءالنهر، آسیای میانه) که امروز ظهر در آغاز این ماه رمضان (دوم رمضان ۱۳۹۷)، ماه راز و نیاز و روزه، در ۸۶ سالگی چشم از جهان فروبست، آرزوی آمرزش و جایگاهی بلند در کنار پاکان و نیکان داریم.🥀
@LoversofIRAN
⬅️ #مومن_قناعت (۱۹۳۲_می ۲۰۱۸ میلادی) ترانه سرای بزرگ تاجیک و پارسیگوی #تاجیکستان، نمایندهٔ مردم تاجیکستان در پارلمان #اتحاد_جماهیر_شوروی (۱۹۹۱-۱۹۷۹)، متفکر سیاسی و اجتماعی بود.
مومن قناعت در سال ۱۳۱۴ خورشیدی در #درواز تاجیکستان به دنیا آمد. در سال ۱۹۵۶ در رشتهٔ #زبان و ادبیات #فارسی_تاجیکی از دانشگاه ملی تاجیکستان فارغالتحصیل شد و در همان سال به هموندی(عضویت) اتحادیه نویسندگان درآمد. پس از پایان تحصیلات در مجلهٔ «صدای شرق» مشغول به کار شد و پس از اندکی سردبیر این نشریه شد. نخستین دفتر شعر او با نام «شراره» در سال ۱۹۶۰ به چاپ رسید.
پس از «شراره»، مومن قناعت دهها دفتر شعر و داستان حماسی دیگر نیز منتشر کرد که برخی مشهورترین آنها عبارتند از: «تاجیکستان – اسم من»
«سروش استالین گراد»
«حماسه داد»
«مسعود نامه»
داستان«گهواره سینا»ی او که در سال ۱۹۷۸ نوشته شد جایزهٔ #رودکی را برای وی به ارمغان آورد.
قناعت در سال ۱۹۷۷ پس از مرگ #میرزا_تورسون_زاده، رئیس وقت اتحادیه نویسندگان، جایگاه ریاست آن اتحادیه را تا زمان فروپاشی #شوروی به دست آورد. او مدتی نیز مدیر مجلهٔ «شرق سرخ»، یکی از برترین نشریات تاجیکستان، بود. از ۱۹۹۱ تا ۱۹۹۲ هم ریاست انستیتوی میراث ادبی را در فرهنگستان علوم داشت.
شعری از او که در دههٔ ۱۹۶۰ میلادی دربارهٔ #زبان_فارسی سرودهاست بسیار سرشناس است و از اولین آثاریست که به اهمیت مسئلهٔ زبان در نهضت اخیر هویتشناسی تاجیکان میپردازد. از مومن قناعت با عنوان «نیمای میانرودان» ( #نیما_یوشیج) نیز یاد میشود.
قناعت در سیاست نیز دست داشت. از سال ۱۹۷۹ تا ۱۹۹۱ نمایندهٔ تاجیکستان در پارلمان اتحاد جماهیر شوروی بود. او که در زمان حکومت شوروی مورد احترام و صاحب نفوذ بود و برای مأموریتهای سیاسی و فرهنگی به کشورهای مختلف جهان سفر میکرد.
گفته میشود که او در سفری که در دههٔ ۸۰ میلادی (همزمان با #جنگ_تحمیلی #ایران و #عراق) به عنوان عضوی از هیات کمیته صلح شوروی به یکی از شیخ نشین های جنوب خلیج فارس ( #امارات) داشت، به طور بداهه شعری میسراید #ایراندوستانه در پاسخ به شیخ عرب، و در آن به نام #خلیج_فارس اشاره میکند که به مذاق امرای عرب خوش نمیآید:
از خلیج فارس میآید نسیم فارسی
ابر در شیراز میبارد چو سیم فارسی
میرسد از کشتی بشکسته شعر بی شکست
شعر هم بشکست با پند قدیم فارسی
شیخ را سرمست دیدم یک شبی از بوی نفت
رفت با عطر کفن عطر و شمیم فارسی
@LoversofIRAN
■■ بنکده ها(منابع):
□جامی، مهدی. «مومن قناعت، شاعر و سیاستمدار».بیبیسی فارسی، ۹ اوت ۲۰۰۵. بازبینیشده در ۱۴ ژوئیه ۲۰۱۲
□«شعری که خشم سلطان عرب را در آورد». خبر فارسی، ۱ خرداد ۱۳۹۱. بازبینیشده در ۱۴ ژوئیه ۲۰۱۲
□«بزرگداشت استاد مومن قناعت؛ شاعر مردمی تاجیکستان». رادیو تاجیکی، ۲ خرداد ۱۳۹۱. بازبینیشده در ۱۴ ژوئیه ۲۰۱۲
□مسلمانیان قبادیانی، رحیم. «اندیشهٔ بوعلی در گهوارهٔ سینا اثر مومن قناعت». حافظ، ش. ۳۵ (مهر ۱۳۸۵): ۲۲-۲۴
□ارجمندی، عبدالمجید. «تأملی در شعر معاصر تاجیکستان». گلبانگ آشنایی (مجموعه مقالات هفتمین مجمع بینالمللی استادان زبان و ادبیات فارسی)، بهمن ۱۳۹۰.
@LoversofIRAN
چامه خوانی(شعر خوانی) زیبای استاد مومن قناعت در سال ۱۳۹۳ در بیت #رهبر ایران.
چامه ی خلیج فارس 👇
برای این قلب تپنده ی فرهنگ و ادب فارسی در فرارودان(ماوراءالنهر، آسیای میانه) که امروز ظهر در آغاز این ماه رمضان (دوم رمضان ۱۳۹۷)، ماه راز و نیاز و روزه، در ۸۶ سالگی چشم از جهان فروبست، آرزوی آمرزش و جایگاهی بلند در کنار پاکان و نیکان داریم.🥀
@LoversofIRAN
⬅️ #مومن_قناعت (۱۹۳۲_می ۲۰۱۸ میلادی) ترانه سرای بزرگ تاجیک و پارسیگوی #تاجیکستان، نمایندهٔ مردم تاجیکستان در پارلمان #اتحاد_جماهیر_شوروی (۱۹۹۱-۱۹۷۹)، متفکر سیاسی و اجتماعی بود.
مومن قناعت در سال ۱۳۱۴ خورشیدی در #درواز تاجیکستان به دنیا آمد. در سال ۱۹۵۶ در رشتهٔ #زبان و ادبیات #فارسی_تاجیکی از دانشگاه ملی تاجیکستان فارغالتحصیل شد و در همان سال به هموندی(عضویت) اتحادیه نویسندگان درآمد. پس از پایان تحصیلات در مجلهٔ «صدای شرق» مشغول به کار شد و پس از اندکی سردبیر این نشریه شد. نخستین دفتر شعر او با نام «شراره» در سال ۱۹۶۰ به چاپ رسید.
پس از «شراره»، مومن قناعت دهها دفتر شعر و داستان حماسی دیگر نیز منتشر کرد که برخی مشهورترین آنها عبارتند از: «تاجیکستان – اسم من»
«سروش استالین گراد»
«حماسه داد»
«مسعود نامه»
داستان«گهواره سینا»ی او که در سال ۱۹۷۸ نوشته شد جایزهٔ #رودکی را برای وی به ارمغان آورد.
قناعت در سال ۱۹۷۷ پس از مرگ #میرزا_تورسون_زاده، رئیس وقت اتحادیه نویسندگان، جایگاه ریاست آن اتحادیه را تا زمان فروپاشی #شوروی به دست آورد. او مدتی نیز مدیر مجلهٔ «شرق سرخ»، یکی از برترین نشریات تاجیکستان، بود. از ۱۹۹۱ تا ۱۹۹۲ هم ریاست انستیتوی میراث ادبی را در فرهنگستان علوم داشت.
شعری از او که در دههٔ ۱۹۶۰ میلادی دربارهٔ #زبان_فارسی سرودهاست بسیار سرشناس است و از اولین آثاریست که به اهمیت مسئلهٔ زبان در نهضت اخیر هویتشناسی تاجیکان میپردازد. از مومن قناعت با عنوان «نیمای میانرودان» ( #نیما_یوشیج) نیز یاد میشود.
قناعت در سیاست نیز دست داشت. از سال ۱۹۷۹ تا ۱۹۹۱ نمایندهٔ تاجیکستان در پارلمان اتحاد جماهیر شوروی بود. او که در زمان حکومت شوروی مورد احترام و صاحب نفوذ بود و برای مأموریتهای سیاسی و فرهنگی به کشورهای مختلف جهان سفر میکرد.
گفته میشود که او در سفری که در دههٔ ۸۰ میلادی (همزمان با #جنگ_تحمیلی #ایران و #عراق) به عنوان عضوی از هیات کمیته صلح شوروی به یکی از شیخ نشین های جنوب خلیج فارس ( #امارات) داشت، به طور بداهه شعری میسراید #ایراندوستانه در پاسخ به شیخ عرب، و در آن به نام #خلیج_فارس اشاره میکند که به مذاق امرای عرب خوش نمیآید:
از خلیج فارس میآید نسیم فارسی
ابر در شیراز میبارد چو سیم فارسی
میرسد از کشتی بشکسته شعر بی شکست
شعر هم بشکست با پند قدیم فارسی
شیخ را سرمست دیدم یک شبی از بوی نفت
رفت با عطر کفن عطر و شمیم فارسی
@LoversofIRAN
■■ بنکده ها(منابع):
□جامی، مهدی. «مومن قناعت، شاعر و سیاستمدار».بیبیسی فارسی، ۹ اوت ۲۰۰۵. بازبینیشده در ۱۴ ژوئیه ۲۰۱۲
□«شعری که خشم سلطان عرب را در آورد». خبر فارسی، ۱ خرداد ۱۳۹۱. بازبینیشده در ۱۴ ژوئیه ۲۰۱۲
□«بزرگداشت استاد مومن قناعت؛ شاعر مردمی تاجیکستان». رادیو تاجیکی، ۲ خرداد ۱۳۹۱. بازبینیشده در ۱۴ ژوئیه ۲۰۱۲
□مسلمانیان قبادیانی، رحیم. «اندیشهٔ بوعلی در گهوارهٔ سینا اثر مومن قناعت». حافظ، ش. ۳۵ (مهر ۱۳۸۵): ۲۲-۲۴
□ارجمندی، عبدالمجید. «تأملی در شعر معاصر تاجیکستان». گلبانگ آشنایی (مجموعه مقالات هفتمین مجمع بینالمللی استادان زبان و ادبیات فارسی)، بهمن ۱۳۹۰.
@LoversofIRAN
چامه خوانی(شعر خوانی) زیبای استاد مومن قناعت در سال ۱۳۹۳ در بیت #رهبر ایران.
چامه ی خلیج فارس 👇
Telegram
👈روشنفکرهای ایرانستیز 👉
@LoversofIRAN
✍امیر هاشمی مقدم: فرارو
⬅️چکیده: چندی است بحث #روشنفکران ایرانی، بین نویسندگان شناختهشدهی تلگرامی داغ است.
#مجتبی_لشکربلوکی به نقل از #شفیعی_کدکنی، روشنفکران ایرانی را به دو دسته «نمیخواهم» و «چه میخواهم» دستهبندی کرده و نتیجه گرفته است بیشتر روشنفکران کنونی ایران، از دسته نمیخواهماند که مدام در حال نق زدن و نقد این و آن بوده، بیآنکه بدانند دقیقا چه میخواهند.
#محمد_فاضلی اشاره دارد که روشنفکران ایرانی همچون بسیاری از دیگران، تنها ناکارآمدیها را دیده و انتقاد میکنند.
#امیر_ناظمی هم نسل سوم روشنفکران ایرانی را «چپکوک و اسلامگرا» میداند که مسائل اجتماعی و سیاسی را بسیار سادهانگارانه میبینند.
بر پایه همین ویژگی چپکوک و اسلامگرا که ناظمی برای این گروه نام برده، میخواهم نشان دهم که:
1- اینها ریشهشان به نخستین نسل روشنفکران میرسد؛
2- روشنفکران کنونی بیشترشان جزو این دستهاند؛
3- ایرانستیزی آشکار و نهان جزو ویژگیهای این دسته است.
پدر معنوی روشنفکران دینی ایران، #سید_جمالالدین است، خواه ایرانی بدانیمش و خواه افغانی. او بیش از آنکه دغدغه ایران داشته باشد، دغدغه #امت_اسلام را داشت و برای همین، حاضر به فدای منافع ایران در پای منافع امتگرایانه #عثمانی بود. اگر اعترافات #میرزا_رضا_کرمانی، قاتل #ناصرالدین_شاه را در جلسه بازجوییاش بپذیریم، آشکارا میگوید که قتل ناصرالدین شاه به تحریک سلطان عثمانی و نقشه سیدجمال بوده؛ چرا که ناصرالدین شاه، مانع پیوستن کل سرزمینهای اسلامی به امپراتوری عثمانی و زیر نظر خلیفه بوده و خلیفه به سیدجمال گفته باید او را از میان برداشت!!!
از دیگر سخنان و نوشتههای سیدجمال همین قربانی کردن #ایران و #تشیع در پای خلافت عثمانی و به نام #وحدت_اسلام، برداشت میشود. همین است که #میرزای_شیرازی، فعالیتهای سیدجمال را خلاف مصلحت #اسلام و تشیع دانسته بود، و نه به نامههای او پاسخ داد و نه او را به حضور پذیرفت.
این، نهایت سادهانگاری سیدجمال بود (ویژگیای که ناظمی برای راهکارهای روشنفکران چپکوک و اسلامگرا بر میشمرد). او در دورهای که امتگرایی در حال خاموشی بود، در پی این ایده، حتی به بهای قربانی کردن ایران و تشیع بر آمد. تجربه همان عثمانی هم نشان داد که این امتگرایی در کمتر از سه دهه بعد، جایش را به ملیگرایی متعصبانه #تُرکی داد که همچنان در این کشور دنبال میشود.
از سوی دیگر، قتل ناصرالدین شاه در آن دوره فاجعه بود؛ چرا که نه تنها در دوره ناصرالدین شاه، ایران عهد #قاجار بیشترین ثبات را داشت، بلکه او را میتوان روشنفکرترین شاه قاجار دانست. او نویسنده، عکاس، نقاش، خوشنویس، آشنا به زبان فرانسه، روزنامهخوان و پشتیبان گسترش دانش غربی در ایران بود. هرچند اینها به معنای نادیده گرفتن ویژگیهای منفی او نیست(که تردیدی هم در آنها نیست)؛ اما در مقایسه با دیگر شاهان قاجار، این برجستگیها را داشت.
امتگرایی، بعدها توسط دیگر روشنفکران #چپ_گرا و #اسلام_گرا دنبال شد. #جلال_آل_احمد بهعنوان روشنفکری برآمده از ایدئولوژی #چپ هم، بر #صفویان خرده گرفت که با بنیانگذاری حکومت #شیعه در ایران و پیشگیری از حل شدن ایران در خلافت عثمانی، جبهه قدرتمندی جلوی اروپا به وجود نیاوردند!!! #علی_شریعتی، #روشنفکر_دینی هم عین همین انتقادات را بر صفویان وارد میکند. او چه آنجا که از شکست #ایرانیان در برابر سپاه #اعراب به وجد میآید، چه آنجا که جانب عثمانیها را گرفته و بر صفویان میتازد، آشکارا موضع #ضد_ایرانی گرفته و دچار همان سادهاندیشی سیدجمال میشود. چرا که اگر امتگرایی راه علاج بود، خود عثمانیها از آن دست بر نمیداشتند و به سراغ ملیگرایی قومی/زبانی نمیرفتند.
این ویژگی ایرانستیزی یا توهین به #هویت_ایرانی، در میان بسیاری از روشنفکران که پیشینه دینی یا چپ داشتند، دنباله یافت و اتفاقا پس از انقلاب، فضای بهتری برای این گروه فراهم گردید. سخنرانیها و نوشتههای افرادی همچون #صادق_زیباکلام، #مصطفی_ملکیان، #یوسف_اباذری و دهها شخصیت دیگری که نام روشنفکر را یدک میکشند، در تحقیر #ایرانیان امروز یا نفی تمدن تاریخیشان، در همین راستا جای میگیرد؛ هرچند نا آگاهیشان درباره موضوعی که نقد میکنند، از میان اشتباهات فاحششان آشکار است.
آنچه این روزها بحث روشنفکران ایرانی را پیش کشیده، نقش آنها در توسعه کشور یا گذار از شرایط بحرانی کنونی است. اما دقیقا همین روحیه ایرانستیزانه برخی از روشنفکران ایرانی، مانع از تحقق این امر میشود. اصولا این روشنفکران با انکار توانمندیهای تاریخی و کنونی ایرانیان، باور به توسعه درونزا ندارند. این را بگذاریم در کنار نقش روشنفکران دیگر کشورها تا ژرفای فاجعه را دریابیم.
در این یادداشت، روشنفکران ایرانی و #ترکیه ای را مقایسه کردهام
https://t.me/moghaddames/135
@LoversofIRAN
✍امیر هاشمی مقدم: فرارو
⬅️چکیده: چندی است بحث #روشنفکران ایرانی، بین نویسندگان شناختهشدهی تلگرامی داغ است.
#مجتبی_لشکربلوکی به نقل از #شفیعی_کدکنی، روشنفکران ایرانی را به دو دسته «نمیخواهم» و «چه میخواهم» دستهبندی کرده و نتیجه گرفته است بیشتر روشنفکران کنونی ایران، از دسته نمیخواهماند که مدام در حال نق زدن و نقد این و آن بوده، بیآنکه بدانند دقیقا چه میخواهند.
#محمد_فاضلی اشاره دارد که روشنفکران ایرانی همچون بسیاری از دیگران، تنها ناکارآمدیها را دیده و انتقاد میکنند.
#امیر_ناظمی هم نسل سوم روشنفکران ایرانی را «چپکوک و اسلامگرا» میداند که مسائل اجتماعی و سیاسی را بسیار سادهانگارانه میبینند.
بر پایه همین ویژگی چپکوک و اسلامگرا که ناظمی برای این گروه نام برده، میخواهم نشان دهم که:
1- اینها ریشهشان به نخستین نسل روشنفکران میرسد؛
2- روشنفکران کنونی بیشترشان جزو این دستهاند؛
3- ایرانستیزی آشکار و نهان جزو ویژگیهای این دسته است.
پدر معنوی روشنفکران دینی ایران، #سید_جمالالدین است، خواه ایرانی بدانیمش و خواه افغانی. او بیش از آنکه دغدغه ایران داشته باشد، دغدغه #امت_اسلام را داشت و برای همین، حاضر به فدای منافع ایران در پای منافع امتگرایانه #عثمانی بود. اگر اعترافات #میرزا_رضا_کرمانی، قاتل #ناصرالدین_شاه را در جلسه بازجوییاش بپذیریم، آشکارا میگوید که قتل ناصرالدین شاه به تحریک سلطان عثمانی و نقشه سیدجمال بوده؛ چرا که ناصرالدین شاه، مانع پیوستن کل سرزمینهای اسلامی به امپراتوری عثمانی و زیر نظر خلیفه بوده و خلیفه به سیدجمال گفته باید او را از میان برداشت!!!
از دیگر سخنان و نوشتههای سیدجمال همین قربانی کردن #ایران و #تشیع در پای خلافت عثمانی و به نام #وحدت_اسلام، برداشت میشود. همین است که #میرزای_شیرازی، فعالیتهای سیدجمال را خلاف مصلحت #اسلام و تشیع دانسته بود، و نه به نامههای او پاسخ داد و نه او را به حضور پذیرفت.
این، نهایت سادهانگاری سیدجمال بود (ویژگیای که ناظمی برای راهکارهای روشنفکران چپکوک و اسلامگرا بر میشمرد). او در دورهای که امتگرایی در حال خاموشی بود، در پی این ایده، حتی به بهای قربانی کردن ایران و تشیع بر آمد. تجربه همان عثمانی هم نشان داد که این امتگرایی در کمتر از سه دهه بعد، جایش را به ملیگرایی متعصبانه #تُرکی داد که همچنان در این کشور دنبال میشود.
از سوی دیگر، قتل ناصرالدین شاه در آن دوره فاجعه بود؛ چرا که نه تنها در دوره ناصرالدین شاه، ایران عهد #قاجار بیشترین ثبات را داشت، بلکه او را میتوان روشنفکرترین شاه قاجار دانست. او نویسنده، عکاس، نقاش، خوشنویس، آشنا به زبان فرانسه، روزنامهخوان و پشتیبان گسترش دانش غربی در ایران بود. هرچند اینها به معنای نادیده گرفتن ویژگیهای منفی او نیست(که تردیدی هم در آنها نیست)؛ اما در مقایسه با دیگر شاهان قاجار، این برجستگیها را داشت.
امتگرایی، بعدها توسط دیگر روشنفکران #چپ_گرا و #اسلام_گرا دنبال شد. #جلال_آل_احمد بهعنوان روشنفکری برآمده از ایدئولوژی #چپ هم، بر #صفویان خرده گرفت که با بنیانگذاری حکومت #شیعه در ایران و پیشگیری از حل شدن ایران در خلافت عثمانی، جبهه قدرتمندی جلوی اروپا به وجود نیاوردند!!! #علی_شریعتی، #روشنفکر_دینی هم عین همین انتقادات را بر صفویان وارد میکند. او چه آنجا که از شکست #ایرانیان در برابر سپاه #اعراب به وجد میآید، چه آنجا که جانب عثمانیها را گرفته و بر صفویان میتازد، آشکارا موضع #ضد_ایرانی گرفته و دچار همان سادهاندیشی سیدجمال میشود. چرا که اگر امتگرایی راه علاج بود، خود عثمانیها از آن دست بر نمیداشتند و به سراغ ملیگرایی قومی/زبانی نمیرفتند.
این ویژگی ایرانستیزی یا توهین به #هویت_ایرانی، در میان بسیاری از روشنفکران که پیشینه دینی یا چپ داشتند، دنباله یافت و اتفاقا پس از انقلاب، فضای بهتری برای این گروه فراهم گردید. سخنرانیها و نوشتههای افرادی همچون #صادق_زیباکلام، #مصطفی_ملکیان، #یوسف_اباذری و دهها شخصیت دیگری که نام روشنفکر را یدک میکشند، در تحقیر #ایرانیان امروز یا نفی تمدن تاریخیشان، در همین راستا جای میگیرد؛ هرچند نا آگاهیشان درباره موضوعی که نقد میکنند، از میان اشتباهات فاحششان آشکار است.
آنچه این روزها بحث روشنفکران ایرانی را پیش کشیده، نقش آنها در توسعه کشور یا گذار از شرایط بحرانی کنونی است. اما دقیقا همین روحیه ایرانستیزانه برخی از روشنفکران ایرانی، مانع از تحقق این امر میشود. اصولا این روشنفکران با انکار توانمندیهای تاریخی و کنونی ایرانیان، باور به توسعه درونزا ندارند. این را بگذاریم در کنار نقش روشنفکران دیگر کشورها تا ژرفای فاجعه را دریابیم.
در این یادداشت، روشنفکران ایرانی و #ترکیه ای را مقایسه کردهام
https://t.me/moghaddames/135
Telegram
مقدمه
روشنفکر ایرانستیز
امیر هاشمی مقدم: فرارو
چکیده: چندی است بحث روشنفکران ایرانی، بین نویسندگان شناختهشدهی تلگرامی داغ است. مجتبی لشکربلوکی به نقل از شفیعی کدکنی، روشنفکران ایرانی را به دو دسته «نمیخواهم» و «چه میخواهم» دستهبندی کرده و نتیجه گرفته بیشتر…
امیر هاشمی مقدم: فرارو
چکیده: چندی است بحث روشنفکران ایرانی، بین نویسندگان شناختهشدهی تلگرامی داغ است. مجتبی لشکربلوکی به نقل از شفیعی کدکنی، روشنفکران ایرانی را به دو دسته «نمیخواهم» و «چه میخواهم» دستهبندی کرده و نتیجه گرفته بیشتر…
👈۱۱ آذر، سالروز درگذشت میرزا کوچک خان جنگلی
✍ دکتر #افشین_جعفرزاده
⬅️ #جنبش_جنگل به رهبری میرزا یونس، ( #کوچک_جنگلی) از سال ۱۲۹۴ آغاز شد و تا پاییز ۱۳۰۰ ادامه یافت.
این جنبش را می توان طولانی ترین جنبش ایرانیان در سالهای پس از یمشروطیت ارزیابی کرد.
#جنبش #جنگلیان در سالهای ابتدایی بی گمان هیچ هدفی جز پاسداشت آرمانهای مشروطیت در محور آداب و رسوم #ملی و مذهبی #ایرانیان نداشت.
اما بدنبال پیروزی #انقلاب_کمونیستی_روسیه در اکتبر ۱۹۱۷ [نهضت جنگل نیز] به تدریج از آرمانهای اولیه خود دور شد و بسیاری از قیامیون جنگلی از آن فاصله گرفتند.
در زمانه ای که جنگلیان ومیرزا، نگاهشان به #لنین به عنوان یک آزادی خواه بود، رخداد ها در ادامه به سمت و سویی رفت که جنگلیان را به تندروی و در پاره ای موارد به تبعیت از لنین و #شوروی کشاند.
اوج مداخلات #روسها، کنگره #حزب_کمونیست_ایران در #بندر_انزلی بود و پیامدش کودتا و عزل میرزایی شد که عملا اسیر دست "روسوفیل ها" شده بود و با تلاش هایش چندان قادر نبود مانع تندروی های به اصطلاح انقلابی آنها شود.
پس از اعلام موجودیت حزب #کمونیست ایران، تبلیغات کمونیستی در #گیلان شدت یافت و رهبران حزب، گذشته از طرح شعارهای حزبی، به #میرزا_کوچک_خان نیز حمله میکردند. #روزنامه_کمونیست، بهعنوان ارگان حزب کمونیست ایران، در -رشت به سردبیری #سیدجعفر_جوادزاده ( #پیشهوری) انتشار یافت و در رشت، سازمان جوانان حزب، افتتاح شد.
جنبش جنگلیان چندپاره گشت و میرزا که هم جمهوری اش ناکام شده بود و هم ائتلاف هایش بی سرانجام مانده بود، خسته وشکست خورده راهی کوهستانهای #تالش و #خلخال شد و در سرما جان داد.
امروز داوری درباره کارنامه جنبش جنگلیان به دلیل رونمایی از بسیاری از اسناد ساده تر از چند دهه پیش است. قطعا بسیاری از اسناد دولتی، یا منتشر نشده اند و یا بررسی دقیق و بیطرفانه نشده اند .
من بر این باورم، جنبش جنگلیان، ابتدا بازخوانی و ادامه ارمان های "جنبش ملی مشروطیت ایران" بود و هدفی #ملی داشت با افقی که سرفرازی #ایران را هدف گرفته بود و جوهره اش در روزنامه فاخر جنگلیان قابل دسترس است.
اما در پایان راه و در فاز دوم این جنبش ملی از آرمانهای اولیه خود دور ماند و اسیر سیاست ورزی های #روسها و بالشویسم لنینی شد و #میرزا با وجود پاکدلی ها و سعی اش در ممانعت از تتدروی های بیگانه با روحیات ملی ایرانیان، هرگز قادر نشد به مدیریت رخداد ها بپردازد و رشته کار به کلی از دستش بیرون شد و ساختاری پیدا کرد که عملا یکپارچگی سرزمینی ایران را در معرض تهدید قرار داده بود.
هیچ سند و قرینه کاملی در دست نیست که نشان دهد میرزا #تجزیه_طلب بود. اما نمی توان پیش بینی کرد در صورت ادامه جنبش با تحولات رخ داده پس از انقلاب اکتبر، جنبش جنگلیان چه سرانجامی پیدا می کرد و رابطه اش با ایران چه میشد؟
میرزا در نامهای به "مدیوانی" از #بلشویک_های روسی از سرخوردگی عمیقاش از رفتار اعضاء "حزب عدالت" و نیروهای شوروی که در میان مردم گیلان ایجاد نارضایتی کردهاند سخن میگوید:
«... اگر این اقدامات شما دوام پیدا کند ناچاریم به هر وسیله باشد به تمام احراز و سوسیالیستهای دنیا حالی کنیم که وعدههای شما همهاش پوچ و عاری از صحت و صداقت است. به نام سوسیالیزم اعمالی را مرتکب شدهاید که لایق قشون مستبد نیکلا و قشون سرمایهداری #انگلیس است. با یک فرقه آزادیطلب و یک جمعیت انقلابی که مشقتهای متوالی چندساله دیده و هنوز هم محصور دشمنان است آیا این نوع معامله میکنند؟ ما غیر از این مساله ساده که گفتیم فعلا عملیات شما در یک گوشه ایران به جای منفعت، مضرت میبخشد و مقصود را عقب میاندازد و باید صبرکرد و تدریجا عقیده را رسوخ داد آیا عنوان دیگری کردیم؟»
تلاش های میرزا بی حاصل بود. بررسی جنبش جنگل در فاز دوم نشان داد که هیچ آرمانی با اعتماد به بیگانه حتی اگر منادی آزادی خواهی هم باشد به سرانجام نخواهد رسید. می دانیم جنبش در ابتدای راه با همراهی برخی عناصر بیگانه #آلمانی و #عثمانی آغاز شد و در ادامه شاهد حضور پررنگ #بالشویکها بود.
افشین جعفرزاده
۱۱ آذر ۱۳۹۷
از @Afshinjafarzadeh
@LoversofIRAN
✍ دکتر #افشین_جعفرزاده
⬅️ #جنبش_جنگل به رهبری میرزا یونس، ( #کوچک_جنگلی) از سال ۱۲۹۴ آغاز شد و تا پاییز ۱۳۰۰ ادامه یافت.
این جنبش را می توان طولانی ترین جنبش ایرانیان در سالهای پس از یمشروطیت ارزیابی کرد.
#جنبش #جنگلیان در سالهای ابتدایی بی گمان هیچ هدفی جز پاسداشت آرمانهای مشروطیت در محور آداب و رسوم #ملی و مذهبی #ایرانیان نداشت.
اما بدنبال پیروزی #انقلاب_کمونیستی_روسیه در اکتبر ۱۹۱۷ [نهضت جنگل نیز] به تدریج از آرمانهای اولیه خود دور شد و بسیاری از قیامیون جنگلی از آن فاصله گرفتند.
در زمانه ای که جنگلیان ومیرزا، نگاهشان به #لنین به عنوان یک آزادی خواه بود، رخداد ها در ادامه به سمت و سویی رفت که جنگلیان را به تندروی و در پاره ای موارد به تبعیت از لنین و #شوروی کشاند.
اوج مداخلات #روسها، کنگره #حزب_کمونیست_ایران در #بندر_انزلی بود و پیامدش کودتا و عزل میرزایی شد که عملا اسیر دست "روسوفیل ها" شده بود و با تلاش هایش چندان قادر نبود مانع تندروی های به اصطلاح انقلابی آنها شود.
پس از اعلام موجودیت حزب #کمونیست ایران، تبلیغات کمونیستی در #گیلان شدت یافت و رهبران حزب، گذشته از طرح شعارهای حزبی، به #میرزا_کوچک_خان نیز حمله میکردند. #روزنامه_کمونیست، بهعنوان ارگان حزب کمونیست ایران، در -رشت به سردبیری #سیدجعفر_جوادزاده ( #پیشهوری) انتشار یافت و در رشت، سازمان جوانان حزب، افتتاح شد.
جنبش جنگلیان چندپاره گشت و میرزا که هم جمهوری اش ناکام شده بود و هم ائتلاف هایش بی سرانجام مانده بود، خسته وشکست خورده راهی کوهستانهای #تالش و #خلخال شد و در سرما جان داد.
امروز داوری درباره کارنامه جنبش جنگلیان به دلیل رونمایی از بسیاری از اسناد ساده تر از چند دهه پیش است. قطعا بسیاری از اسناد دولتی، یا منتشر نشده اند و یا بررسی دقیق و بیطرفانه نشده اند .
من بر این باورم، جنبش جنگلیان، ابتدا بازخوانی و ادامه ارمان های "جنبش ملی مشروطیت ایران" بود و هدفی #ملی داشت با افقی که سرفرازی #ایران را هدف گرفته بود و جوهره اش در روزنامه فاخر جنگلیان قابل دسترس است.
اما در پایان راه و در فاز دوم این جنبش ملی از آرمانهای اولیه خود دور ماند و اسیر سیاست ورزی های #روسها و بالشویسم لنینی شد و #میرزا با وجود پاکدلی ها و سعی اش در ممانعت از تتدروی های بیگانه با روحیات ملی ایرانیان، هرگز قادر نشد به مدیریت رخداد ها بپردازد و رشته کار به کلی از دستش بیرون شد و ساختاری پیدا کرد که عملا یکپارچگی سرزمینی ایران را در معرض تهدید قرار داده بود.
هیچ سند و قرینه کاملی در دست نیست که نشان دهد میرزا #تجزیه_طلب بود. اما نمی توان پیش بینی کرد در صورت ادامه جنبش با تحولات رخ داده پس از انقلاب اکتبر، جنبش جنگلیان چه سرانجامی پیدا می کرد و رابطه اش با ایران چه میشد؟
میرزا در نامهای به "مدیوانی" از #بلشویک_های روسی از سرخوردگی عمیقاش از رفتار اعضاء "حزب عدالت" و نیروهای شوروی که در میان مردم گیلان ایجاد نارضایتی کردهاند سخن میگوید:
«... اگر این اقدامات شما دوام پیدا کند ناچاریم به هر وسیله باشد به تمام احراز و سوسیالیستهای دنیا حالی کنیم که وعدههای شما همهاش پوچ و عاری از صحت و صداقت است. به نام سوسیالیزم اعمالی را مرتکب شدهاید که لایق قشون مستبد نیکلا و قشون سرمایهداری #انگلیس است. با یک فرقه آزادیطلب و یک جمعیت انقلابی که مشقتهای متوالی چندساله دیده و هنوز هم محصور دشمنان است آیا این نوع معامله میکنند؟ ما غیر از این مساله ساده که گفتیم فعلا عملیات شما در یک گوشه ایران به جای منفعت، مضرت میبخشد و مقصود را عقب میاندازد و باید صبرکرد و تدریجا عقیده را رسوخ داد آیا عنوان دیگری کردیم؟»
تلاش های میرزا بی حاصل بود. بررسی جنبش جنگل در فاز دوم نشان داد که هیچ آرمانی با اعتماد به بیگانه حتی اگر منادی آزادی خواهی هم باشد به سرانجام نخواهد رسید. می دانیم جنبش در ابتدای راه با همراهی برخی عناصر بیگانه #آلمانی و #عثمانی آغاز شد و در ادامه شاهد حضور پررنگ #بالشویکها بود.
افشین جعفرزاده
۱۱ آذر ۱۳۹۷
از @Afshinjafarzadeh
@LoversofIRAN
👈۲۱ آذر، روز نجات آذربایجان و کردستان از چنگال شوروی
✍ #افشین_جعفرزاده
⬅️ یادمان ۲۱ آذر ۱۳۲۵
۲۱ آذر ۱۳۲۵ پایان کابوسی بود که توسط اشغالگران #ارتش_سرخ #شوروی بر ایران تحمیل شد.
اینکه در سالهای ۱۳۲۰ تا ۱۳۲۵ بر ایران چه گذشت امروز در پرتو دسترسی نسبی به آرشیو های دولتی شوروی و ایران و برخی کشورها بهتر از گذشته قابل داوری است. گرچه هنوز بسیاری از اسناد منتشر نشده اند.
پس از شهریور ۱۳۲۰ و اشغال شمال ایران به دست ارتش سرخ و سپاه #استالین، مقدمات سازمان دهی #تجزیه #آذربایجان و #کردستان و #زنجان و برخی نواحی دیگر آغاز شد!
که فهرست وار می توان به آن اشاره کرد:
۱-سازمان دهی فرایند بنیاد دو #فرقه #دموکرات_آذربایجان و #دموکرات_کردستان در همان سالها در #مسکو و زیر نظر شخص استالین انجام شد و حتی فردی چون #میرجعفر_باقروف بیشتر نقش درجه دوم و اجرایی داشت. بر این اساس بود که ماه ها پیش از اعلام فعالیت دو فرقه، #پیشه_وری و #قاضی_محمد را جهت جلسه توجیهی و آگاهی از جزییات کار بصورت محرمانه به #باکو بردند.
۲_پیشه وری و قاضی محمد، ماه ها پس از مقدمات کار از سیر رویدادها آگاه شدند و کمترین نقشی در فرایند اولیه بنیاد دو فرقه نداشتند. #روس_ها آنها را وارد ماجرا کردند و چون کار پیش نرفت، امر به رفتن کردند.
۳_ #سیدجعفر_پیشه_وری نخست از فعالان #حزب_دموکرات_خیابانی در #قفقاز بود. اما به سرعت جذب نخستین #حزب_کمونیست ایران شد و در بخش سرخ قیام #جنگلیان مشارکت کرد و وزیر داخله دولت سرخ #احسان_الله_خان شد که مخالف #میرزا_کوچک_خان بود. بعدها در روزنامه حقیقت، گفتمان مستقلی را به نمایش گذاشت. مجددا #کمونیست شد و زندان ده ساله ای را در دوران #رضا_شاه سپری کرد و پس از سوم شهریور ۱۳۲۰ آزاد شد. در دوران زندان با "پنجاه و یک نفر" زاویه داشت. پس از آزادی از کسانی بود که در تنظیم اساس نامه #حزب_توده نقش داشت و با توده ای ها هم نساخت و روزنامه آژیر را منتشر کرد که جوهره اش دفاع سخت از منافع #شوروی در ایران از جمله #نفت_شمال بود و ستایش استالین و مجادله با کسانی چون دکتر #مصدق. سپس نماینده #تبریز در مجلس چهاردهم شد و پس از رد اعتبار نامه اش راهی تبریز شد در همان زمان سفر محرمانه اش را به باکو انجام داد. فرقه، در شهریور ۱۳۲۴ اعلام موجودیت کرد و در ۲۱ آذر ۱۳۲۴ در شرایطی که #آذربایجان و #زنجان زیر اشغال ارتش سرخ بود، و دولت مرکزی فاقد هر گونه اختیاری جهت واکنش، "دولت فرقه" اعلام وجود کرد. پیشه وری در روزنامه های اکبنجی و عدالت و حقیقت و آژیر کمترین نشانی از فرقه گرایی قومی/ #قومگرایی نداشت و همواره دشمن #پانترکیسم و #محمدامین_رسول_زاده بود.
۴_قاضی محمد و پدرش از سوی رضاشاه منصب قاضی گری دولت مرکزی ایران را در ناحیه #ساوجبلاغ_مکری( #مهاباد) برعهده داشتند. این خانواده ریشه دار منسوب به خاندان محترم قاضی، هیچ گاه تمایلات قومی #کردی/#قوم_گرایی نداشتند و همواره نسبت به برخی تحرکات #قومی در آن منطقه زاویه و اعلام موضع داشتند. قاضی محمد هیچ گاه پیش از اعلان #فرقه_دموکرات_کردستان فعالیت سیاسی و #قومیتی نداشت تااینکه در سفری محرمانه درسال ۱۳۲۴ به باکو رفت و توسط #باقروف از داستان بنیاد فرقه آگاه شد.
۵_ برپایه اسناد هیچ شکی در این نیست که اهداف بنیاد دو فرقه نهایتا #تجزیه دو منطقه "آذربایجان، زنجان" و "کردستان" و الحاق آنها به شوروی بود. در روند مدیریت کلان دو فرقه، نمایندگان شوروی دارای اختیار مطلق بودند و هر آنچه می خواستند توسط فرقه چیان اجرا میشد. در فرقه آذربایجان تمایلات #مذهبی کمتر و در فرقه کردستان بیشتر بود. گرچه رگه های #تجزیه_طلبی در فرقه کردستان به دلیل اعلام جمهوری و پرچمی مستقل از ایران و مشخص کردن فردی بعنوان وزیر خارجه بیشتر به چشم می خورد. از نظرگاه حوزه سرزمینی فرقه آذربایجان توانست زنجان و بخشی از شمال غربی #گیلان را تحت نفوذ خود داشته باشد. ولی قلمرو فرقه کردستان در حوالی غرب #آذربایجان_غربی و مناطق #کردنشین محدود ماند و نتوانست #کردستان اصلی و #کرمانشاه و #ایلام را تحت قلمروش داشته باشد.
۶_با خروج اجباری ارتش سرخ از مناطق اشغالی ایران، روند سقوط هر دو فرقه آغاز و در آذر ۱۳۲۵ نهایی شد
۷_اسناد نشان می دهند دو فرقه با وجود انجام برخی اصلاحات رونمایی، هرگز نتوانستند نخبگان و توده های دو منطقه را با خود همراه سازند. از همان ابتدا مقاومت های منفی، مخفی و حتی علنی علیه آنها شکل گرفت و با سرکوب های خونین همراه شد. پس از اعلام حمله #ارتش_ایران در آذر ۱۳۲۵، این مقاومت ها در قالب ایران خواهانه و به نام وطن خواهان بیشتر خود را نشان داد و سبب آزادی شهرها شد. در شرایطی که ارتش ایران هفته ها بعد به پاره ای مناطق رسیده بود، قیام وطن خواهان محلی پیش تر به پیروزی رسیده و روند آزادی انجام شده بود.
ادامه👈
https://goo.gl/L6J4GB
از @Afshinjafarzadeh
@LoversofIRAN
✍ #افشین_جعفرزاده
⬅️ یادمان ۲۱ آذر ۱۳۲۵
۲۱ آذر ۱۳۲۵ پایان کابوسی بود که توسط اشغالگران #ارتش_سرخ #شوروی بر ایران تحمیل شد.
اینکه در سالهای ۱۳۲۰ تا ۱۳۲۵ بر ایران چه گذشت امروز در پرتو دسترسی نسبی به آرشیو های دولتی شوروی و ایران و برخی کشورها بهتر از گذشته قابل داوری است. گرچه هنوز بسیاری از اسناد منتشر نشده اند.
پس از شهریور ۱۳۲۰ و اشغال شمال ایران به دست ارتش سرخ و سپاه #استالین، مقدمات سازمان دهی #تجزیه #آذربایجان و #کردستان و #زنجان و برخی نواحی دیگر آغاز شد!
که فهرست وار می توان به آن اشاره کرد:
۱-سازمان دهی فرایند بنیاد دو #فرقه #دموکرات_آذربایجان و #دموکرات_کردستان در همان سالها در #مسکو و زیر نظر شخص استالین انجام شد و حتی فردی چون #میرجعفر_باقروف بیشتر نقش درجه دوم و اجرایی داشت. بر این اساس بود که ماه ها پیش از اعلام فعالیت دو فرقه، #پیشه_وری و #قاضی_محمد را جهت جلسه توجیهی و آگاهی از جزییات کار بصورت محرمانه به #باکو بردند.
۲_پیشه وری و قاضی محمد، ماه ها پس از مقدمات کار از سیر رویدادها آگاه شدند و کمترین نقشی در فرایند اولیه بنیاد دو فرقه نداشتند. #روس_ها آنها را وارد ماجرا کردند و چون کار پیش نرفت، امر به رفتن کردند.
۳_ #سیدجعفر_پیشه_وری نخست از فعالان #حزب_دموکرات_خیابانی در #قفقاز بود. اما به سرعت جذب نخستین #حزب_کمونیست ایران شد و در بخش سرخ قیام #جنگلیان مشارکت کرد و وزیر داخله دولت سرخ #احسان_الله_خان شد که مخالف #میرزا_کوچک_خان بود. بعدها در روزنامه حقیقت، گفتمان مستقلی را به نمایش گذاشت. مجددا #کمونیست شد و زندان ده ساله ای را در دوران #رضا_شاه سپری کرد و پس از سوم شهریور ۱۳۲۰ آزاد شد. در دوران زندان با "پنجاه و یک نفر" زاویه داشت. پس از آزادی از کسانی بود که در تنظیم اساس نامه #حزب_توده نقش داشت و با توده ای ها هم نساخت و روزنامه آژیر را منتشر کرد که جوهره اش دفاع سخت از منافع #شوروی در ایران از جمله #نفت_شمال بود و ستایش استالین و مجادله با کسانی چون دکتر #مصدق. سپس نماینده #تبریز در مجلس چهاردهم شد و پس از رد اعتبار نامه اش راهی تبریز شد در همان زمان سفر محرمانه اش را به باکو انجام داد. فرقه، در شهریور ۱۳۲۴ اعلام موجودیت کرد و در ۲۱ آذر ۱۳۲۴ در شرایطی که #آذربایجان و #زنجان زیر اشغال ارتش سرخ بود، و دولت مرکزی فاقد هر گونه اختیاری جهت واکنش، "دولت فرقه" اعلام وجود کرد. پیشه وری در روزنامه های اکبنجی و عدالت و حقیقت و آژیر کمترین نشانی از فرقه گرایی قومی/ #قومگرایی نداشت و همواره دشمن #پانترکیسم و #محمدامین_رسول_زاده بود.
۴_قاضی محمد و پدرش از سوی رضاشاه منصب قاضی گری دولت مرکزی ایران را در ناحیه #ساوجبلاغ_مکری( #مهاباد) برعهده داشتند. این خانواده ریشه دار منسوب به خاندان محترم قاضی، هیچ گاه تمایلات قومی #کردی/#قوم_گرایی نداشتند و همواره نسبت به برخی تحرکات #قومی در آن منطقه زاویه و اعلام موضع داشتند. قاضی محمد هیچ گاه پیش از اعلان #فرقه_دموکرات_کردستان فعالیت سیاسی و #قومیتی نداشت تااینکه در سفری محرمانه درسال ۱۳۲۴ به باکو رفت و توسط #باقروف از داستان بنیاد فرقه آگاه شد.
۵_ برپایه اسناد هیچ شکی در این نیست که اهداف بنیاد دو فرقه نهایتا #تجزیه دو منطقه "آذربایجان، زنجان" و "کردستان" و الحاق آنها به شوروی بود. در روند مدیریت کلان دو فرقه، نمایندگان شوروی دارای اختیار مطلق بودند و هر آنچه می خواستند توسط فرقه چیان اجرا میشد. در فرقه آذربایجان تمایلات #مذهبی کمتر و در فرقه کردستان بیشتر بود. گرچه رگه های #تجزیه_طلبی در فرقه کردستان به دلیل اعلام جمهوری و پرچمی مستقل از ایران و مشخص کردن فردی بعنوان وزیر خارجه بیشتر به چشم می خورد. از نظرگاه حوزه سرزمینی فرقه آذربایجان توانست زنجان و بخشی از شمال غربی #گیلان را تحت نفوذ خود داشته باشد. ولی قلمرو فرقه کردستان در حوالی غرب #آذربایجان_غربی و مناطق #کردنشین محدود ماند و نتوانست #کردستان اصلی و #کرمانشاه و #ایلام را تحت قلمروش داشته باشد.
۶_با خروج اجباری ارتش سرخ از مناطق اشغالی ایران، روند سقوط هر دو فرقه آغاز و در آذر ۱۳۲۵ نهایی شد
۷_اسناد نشان می دهند دو فرقه با وجود انجام برخی اصلاحات رونمایی، هرگز نتوانستند نخبگان و توده های دو منطقه را با خود همراه سازند. از همان ابتدا مقاومت های منفی، مخفی و حتی علنی علیه آنها شکل گرفت و با سرکوب های خونین همراه شد. پس از اعلام حمله #ارتش_ایران در آذر ۱۳۲۵، این مقاومت ها در قالب ایران خواهانه و به نام وطن خواهان بیشتر خود را نشان داد و سبب آزادی شهرها شد. در شرایطی که ارتش ایران هفته ها بعد به پاره ای مناطق رسیده بود، قیام وطن خواهان محلی پیش تر به پیروزی رسیده و روند آزادی انجام شده بود.
ادامه👈
https://goo.gl/L6J4GB
از @Afshinjafarzadeh
@LoversofIRAN
Telegraph
یادمان ۲۱ آذر ۱۳۲۵
۲۱ آذر ۱۳۲۵ پایان کابوسی بود که توسط اشغالگران آرتش سرخ شوروی بر ایران تحمیل شد
Forwarded from اتچ بات
👈بزرگمرد ایراندوست تاجیک، پر کشید👉
برای این قلب تپنده ی فرهنگ و ادب فارسی در فرارودان(ماوراءالنهر، آسیای میانه) که امروز ظهر در آغاز این ماه رمضان (دوم رمضان ۱۳۹۷)، ماه راز و نیاز و روزه، در ۸۶ سالگی چشم از جهان فروبست، آرزوی آمرزش و جایگاهی بلند در کنار پاکان و نیکان داریم.🥀
@LoversofIRAN
⬅️ #مومن_قناعت (۱۹۳۲_می ۲۰۱۸ میلادی) ترانه سرای بزرگ تاجیک و پارسیگوی #تاجیکستان، نمایندهٔ مردم تاجیکستان در پارلمان #اتحاد_جماهیر_شوروی (۱۹۹۱-۱۹۷۹)، متفکر سیاسی و اجتماعی بود.
مومن قناعت در سال ۱۳۱۴ خورشیدی در #درواز تاجیکستان به دنیا آمد. در سال ۱۹۵۶ در رشتهٔ #زبان و ادبیات #فارسی_تاجیکی از دانشگاه ملی تاجیکستان فارغالتحصیل شد و در همان سال به هموندی(عضویت) اتحادیه نویسندگان درآمد. پس از پایان تحصیلات در مجلهٔ «صدای شرق» مشغول به کار شد و پس از اندکی سردبیر این نشریه شد. نخستین دفتر شعر او با نام «شراره» در سال ۱۹۶۰ به چاپ رسید.
پس از «شراره»، مومن قناعت دهها دفتر شعر و داستان حماسی دیگر نیز منتشر کرد که برخی مشهورترین آنها عبارتند از: «تاجیکستان – اسم من»
«سروش استالین گراد»
«حماسه داد»
«مسعود نامه»
داستان«گهواره سینا»ی او که در سال ۱۹۷۸ نوشته شد جایزهٔ #رودکی را برای وی به ارمغان آورد.
قناعت در سال ۱۹۷۷ پس از مرگ #میرزا_تورسون_زاده، رئیس وقت اتحادیه نویسندگان، جایگاه ریاست آن اتحادیه را تا زمان فروپاشی #شوروی به دست آورد. او مدتی نیز مدیر مجلهٔ «شرق سرخ»، یکی از برترین نشریات تاجیکستان، بود. از ۱۹۹۱ تا ۱۹۹۲ هم ریاست انستیتوی میراث ادبی را در فرهنگستان علوم داشت.
شعری از او که در دههٔ ۱۹۶۰ میلادی دربارهٔ #زبان_فارسی سرودهاست بسیار سرشناس است و از اولین آثاریست که به اهمیت مسئلهٔ زبان در نهضت اخیر هویتشناسی تاجیکان میپردازد. از مومن قناعت با عنوان «نیمای میانرودان» ( #نیما_یوشیج) نیز یاد میشود.
قناعت در سیاست نیز دست داشت. از سال ۱۹۷۹ تا ۱۹۹۱ نمایندهٔ تاجیکستان در پارلمان اتحاد جماهیر شوروی بود. او که در زمان حکومت شوروی مورد احترام و صاحب نفوذ بود و برای مأموریتهای سیاسی و فرهنگی به کشورهای مختلف جهان سفر میکرد.
گفته میشود که او در سفری که در دههٔ ۸۰ میلادی (همزمان با #جنگ_تحمیلی #ایران و #عراق) به عنوان عضوی از هیات کمیته صلح شوروی به یکی از شیخ نشین های جنوب خلیج فارس ( #امارات) داشت، به طور بداهه شعری میسراید #ایراندوستانه در پاسخ به شیخ عرب، و در آن به نام #خلیج_فارس اشاره میکند که به مذاق امرای عرب خوش نمیآید:
از خلیج فارس میآید نسیم فارسی
ابر در شیراز میبارد چو سیم فارسی
میرسد از کشتی بشکسته شعر بی شکست
شعر هم بشکست با پند قدیم فارسی
شیخ را سرمست دیدم یک شبی از بوی نفت
رفت با عطر کفن عطر و شمیم فارسی
@LoversofIRAN
■■ بنکده ها(منابع):
□جامی، مهدی. «مومن قناعت، شاعر و سیاستمدار».بیبیسی فارسی، ۹ اوت ۲۰۰۵. بازبینیشده در ۱۴ ژوئیه ۲۰۱۲
□«شعری که خشم سلطان عرب را در آورد». خبر فارسی، ۱ خرداد ۱۳۹۱. بازبینیشده در ۱۴ ژوئیه ۲۰۱۲
□«بزرگداشت استاد مومن قناعت؛ شاعر مردمی تاجیکستان». رادیو تاجیکی، ۲ خرداد ۱۳۹۱. بازبینیشده در ۱۴ ژوئیه ۲۰۱۲
□مسلمانیان قبادیانی، رحیم. «اندیشهٔ بوعلی در گهوارهٔ سینا اثر مومن قناعت». حافظ، ش. ۳۵ (مهر ۱۳۸۵): ۲۲-۲۴
□ارجمندی، عبدالمجید. «تأملی در شعر معاصر تاجیکستان». گلبانگ آشنایی (مجموعه مقالات هفتمین مجمع بینالمللی استادان زبان و ادبیات فارسی)، بهمن ۱۳۹۰.
@LoversofIRAN
چامه خوانی(شعر خوانی) زیبای استاد مومن قناعت در سال ۱۳۹۳ در بیت #رهبر ایران.
چامه ی خلیج فارس 👇
برای این قلب تپنده ی فرهنگ و ادب فارسی در فرارودان(ماوراءالنهر، آسیای میانه) که امروز ظهر در آغاز این ماه رمضان (دوم رمضان ۱۳۹۷)، ماه راز و نیاز و روزه، در ۸۶ سالگی چشم از جهان فروبست، آرزوی آمرزش و جایگاهی بلند در کنار پاکان و نیکان داریم.🥀
@LoversofIRAN
⬅️ #مومن_قناعت (۱۹۳۲_می ۲۰۱۸ میلادی) ترانه سرای بزرگ تاجیک و پارسیگوی #تاجیکستان، نمایندهٔ مردم تاجیکستان در پارلمان #اتحاد_جماهیر_شوروی (۱۹۹۱-۱۹۷۹)، متفکر سیاسی و اجتماعی بود.
مومن قناعت در سال ۱۳۱۴ خورشیدی در #درواز تاجیکستان به دنیا آمد. در سال ۱۹۵۶ در رشتهٔ #زبان و ادبیات #فارسی_تاجیکی از دانشگاه ملی تاجیکستان فارغالتحصیل شد و در همان سال به هموندی(عضویت) اتحادیه نویسندگان درآمد. پس از پایان تحصیلات در مجلهٔ «صدای شرق» مشغول به کار شد و پس از اندکی سردبیر این نشریه شد. نخستین دفتر شعر او با نام «شراره» در سال ۱۹۶۰ به چاپ رسید.
پس از «شراره»، مومن قناعت دهها دفتر شعر و داستان حماسی دیگر نیز منتشر کرد که برخی مشهورترین آنها عبارتند از: «تاجیکستان – اسم من»
«سروش استالین گراد»
«حماسه داد»
«مسعود نامه»
داستان«گهواره سینا»ی او که در سال ۱۹۷۸ نوشته شد جایزهٔ #رودکی را برای وی به ارمغان آورد.
قناعت در سال ۱۹۷۷ پس از مرگ #میرزا_تورسون_زاده، رئیس وقت اتحادیه نویسندگان، جایگاه ریاست آن اتحادیه را تا زمان فروپاشی #شوروی به دست آورد. او مدتی نیز مدیر مجلهٔ «شرق سرخ»، یکی از برترین نشریات تاجیکستان، بود. از ۱۹۹۱ تا ۱۹۹۲ هم ریاست انستیتوی میراث ادبی را در فرهنگستان علوم داشت.
شعری از او که در دههٔ ۱۹۶۰ میلادی دربارهٔ #زبان_فارسی سرودهاست بسیار سرشناس است و از اولین آثاریست که به اهمیت مسئلهٔ زبان در نهضت اخیر هویتشناسی تاجیکان میپردازد. از مومن قناعت با عنوان «نیمای میانرودان» ( #نیما_یوشیج) نیز یاد میشود.
قناعت در سیاست نیز دست داشت. از سال ۱۹۷۹ تا ۱۹۹۱ نمایندهٔ تاجیکستان در پارلمان اتحاد جماهیر شوروی بود. او که در زمان حکومت شوروی مورد احترام و صاحب نفوذ بود و برای مأموریتهای سیاسی و فرهنگی به کشورهای مختلف جهان سفر میکرد.
گفته میشود که او در سفری که در دههٔ ۸۰ میلادی (همزمان با #جنگ_تحمیلی #ایران و #عراق) به عنوان عضوی از هیات کمیته صلح شوروی به یکی از شیخ نشین های جنوب خلیج فارس ( #امارات) داشت، به طور بداهه شعری میسراید #ایراندوستانه در پاسخ به شیخ عرب، و در آن به نام #خلیج_فارس اشاره میکند که به مذاق امرای عرب خوش نمیآید:
از خلیج فارس میآید نسیم فارسی
ابر در شیراز میبارد چو سیم فارسی
میرسد از کشتی بشکسته شعر بی شکست
شعر هم بشکست با پند قدیم فارسی
شیخ را سرمست دیدم یک شبی از بوی نفت
رفت با عطر کفن عطر و شمیم فارسی
@LoversofIRAN
■■ بنکده ها(منابع):
□جامی، مهدی. «مومن قناعت، شاعر و سیاستمدار».بیبیسی فارسی، ۹ اوت ۲۰۰۵. بازبینیشده در ۱۴ ژوئیه ۲۰۱۲
□«شعری که خشم سلطان عرب را در آورد». خبر فارسی، ۱ خرداد ۱۳۹۱. بازبینیشده در ۱۴ ژوئیه ۲۰۱۲
□«بزرگداشت استاد مومن قناعت؛ شاعر مردمی تاجیکستان». رادیو تاجیکی، ۲ خرداد ۱۳۹۱. بازبینیشده در ۱۴ ژوئیه ۲۰۱۲
□مسلمانیان قبادیانی، رحیم. «اندیشهٔ بوعلی در گهوارهٔ سینا اثر مومن قناعت». حافظ، ش. ۳۵ (مهر ۱۳۸۵): ۲۲-۲۴
□ارجمندی، عبدالمجید. «تأملی در شعر معاصر تاجیکستان». گلبانگ آشنایی (مجموعه مقالات هفتمین مجمع بینالمللی استادان زبان و ادبیات فارسی)، بهمن ۱۳۹۰.
@LoversofIRAN
چامه خوانی(شعر خوانی) زیبای استاد مومن قناعت در سال ۱۳۹۳ در بیت #رهبر ایران.
چامه ی خلیج فارس 👇
Telegram