Forwarded from عاشقان ایران
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
#میهن_پرستی یعنی این☝️
#ملی_گرایی
بخش۱
گفتگوی بسیارشنیدنی #حسین_دهباشی با ناخدا #هوشنگ_صمدی فرمانده گردان بوشهر از تکاوران دریایی #ارتش که در مقاومت #خرمشهر پیش از سقوط، نقش پررنگ داشت
@LoversofIRAN
#ملی_گرایی
بخش۱
گفتگوی بسیارشنیدنی #حسین_دهباشی با ناخدا #هوشنگ_صمدی فرمانده گردان بوشهر از تکاوران دریایی #ارتش که در مقاومت #خرمشهر پیش از سقوط، نقش پررنگ داشت
@LoversofIRAN
Forwarded from عاشقان ایران
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
سمفونی به یادماندنی #خرمشهر
آهنگساز برجسته #مجید_انتظامی
تک تک ایرانیان باید سازهایشان (وظیفه شان) را درست بنوازند، تا صدای ارکستر #ایران زیبا شنیده شود.
https://t.me/joinchat/AAAAAEE9zXIvRsbO03gfdA
آهنگساز برجسته #مجید_انتظامی
تک تک ایرانیان باید سازهایشان (وظیفه شان) را درست بنوازند، تا صدای ارکستر #ایران زیبا شنیده شود.
https://t.me/joinchat/AAAAAEE9zXIvRsbO03gfdA
👈به بهانه چهارم خرداد روز دزفول، مقاومت و پایداری
⬅️ «دژ استوار فرهنگ ما»
خرداد برای نسل و جامعه ما گویای ایستادگی است.
سالهاست خرداد را با پوسترهای شورانگیز با صدای نوستالژیک «شهر آزاد گشته» و شوق بازگشت خرمشهر به میهن آغاز میکنیم. بماند که گرچه مردان و زنان دلیر این سرزمین، بیگانه را از #خرمشهر بیرون راندند، معلوم نیست برای پیشگیری و کاستن از بیگانگی میان خودمان در این دهها سال چه کردهایم؟ فیلمها و داستانهای جهانی درباره مقاومت مردم در برابر یورش و استقرار بیگانگان را میشناسیم که شاید از آن جمله «ارتش سری» و درباره مردمان و شهرهای اروپایی باشد. با این همه چند نفر از ما ایرانیان میدانیم پایتخت استقامت و مقاومت ایران کدام شهر است، اگر بدانیم کدام از ما داستانش را برای دیگران بازگو کردهایم؟ در غباری که میانمان دههها ست پراکنده و فزاینده میشود، کجا برای نسل جوان از روایت تو گفتهایم ای زیبای کهن، دژ استوار تمدنی ما، ای اراده پولادین برای زندگی؟ دزفول جان ایران، جانان خوزستان است. #دزفول پایدار پناهگاه پربرکت مردمان و دشت شقایقهایش میدانگاه آهوان ایران است. دزفولی کاشانهاش به روی میهمان باز و بر سر سفرهاش مهربانی پیشکش میکند، در کنارش حالت خوب میشود. سبدهای رنگین دستباف دزفول بخشی از هویت ایران است و جای حصیرهای بیمانند دزفول در خانههایمان شاید خالی است. دستساختههای دزفول هزاران سال پیشینه دارند، در نبرد روشنای مهر با تاریکی زمستان این دشتهای پرگل بهاری دزفول است که زمستان را کوچ میدهد. بر دامان زاگرس زیگوراتها خاموش گویا از رنج و شادی، پرستش و آفرینشی کهن خبر میدهند. زلال دز جانت را تازه میکند و جوشش زندگی را از هر مشت خاکش تجربه میکنی. دزفول! ای زیبای کهن، ای درخشش مقاومت و استقامت، دژ و پناه هزاران ساله، روایتهای زیستهات را کدام کارگردان بر پرده میبرد؟ داستانهای تو را در کدامین کتابها میتوان جست؟ سمفونی پایداری این زیبایی استوار را کجا اجرا میکنند؟ کجا بجوییمت، که در میانه هیاهوهای این و آن نشان تو در غبار پنهان است؟ در روز ملی استقامت و مقاومت، روز دزفول، به خود آییم و نشان خویشتن بجوییم. هنر و فرهنگ دزفول فقط به سرمایههای دیرین بسنده نمیشود، امروز هم در میان جوانان خوزستان قلب تپنده دزفول پرشور میتپد. غبار بیگانگی باید زدود تا نامهای تازه را به برکت کارهای نو دید؛ تا فراتر از مراسم سالانه، در پناه امن این موزه آجری یگانه جهان را به جشن مقاومت فراخواند. مقاومت دزفول نه تنها دربرابر جنگ با عراق و دفاع هشتساله اخیر، بلکه مقاومت در برابر فراموشی، نادیدهگرفتن، تاخت و تازهای اجتماعی و سیاسی است. دزفول دژ استوار فرهنگ ما است در برابر ویرانی، هجوم، واپسروی و آشفتگی. روزهای ملی تنها نشانهایی در گاهشمار رسمی نیستند؛ نشانههایی از چیستی و چرایی ایران ما نیز هستند. روز مقاومت، روز دزفول، روز پرسش از خویشتن است: ما در آغوش این سرزمین از کدام قلب تپنده جان میگیریم؟ از کدام ریشه تازه میشویم و بر کدام بن جوانه میزنیم؟ «مقاومت» کلیدواژه دزفول، اما وظیفه همه ماست. مقاومت بر پی و بنیان آگاهی معنا مییابد. چگونه در غبار فراموشی و ناآگاهی فقط بر زبان سخن از ایثار و مقاومت رانده شود وقتی چنین از هم بیگانه باشیم؟
دزفول مکان و زمان خودآگاهی ما است، دزفول این زیبای کهن، دیرینه جان ایرانی.
از دکتر #الهام_فخاری DrElhamFakhari@
@LoversofIRAN
⬅️ «دژ استوار فرهنگ ما»
خرداد برای نسل و جامعه ما گویای ایستادگی است.
سالهاست خرداد را با پوسترهای شورانگیز با صدای نوستالژیک «شهر آزاد گشته» و شوق بازگشت خرمشهر به میهن آغاز میکنیم. بماند که گرچه مردان و زنان دلیر این سرزمین، بیگانه را از #خرمشهر بیرون راندند، معلوم نیست برای پیشگیری و کاستن از بیگانگی میان خودمان در این دهها سال چه کردهایم؟ فیلمها و داستانهای جهانی درباره مقاومت مردم در برابر یورش و استقرار بیگانگان را میشناسیم که شاید از آن جمله «ارتش سری» و درباره مردمان و شهرهای اروپایی باشد. با این همه چند نفر از ما ایرانیان میدانیم پایتخت استقامت و مقاومت ایران کدام شهر است، اگر بدانیم کدام از ما داستانش را برای دیگران بازگو کردهایم؟ در غباری که میانمان دههها ست پراکنده و فزاینده میشود، کجا برای نسل جوان از روایت تو گفتهایم ای زیبای کهن، دژ استوار تمدنی ما، ای اراده پولادین برای زندگی؟ دزفول جان ایران، جانان خوزستان است. #دزفول پایدار پناهگاه پربرکت مردمان و دشت شقایقهایش میدانگاه آهوان ایران است. دزفولی کاشانهاش به روی میهمان باز و بر سر سفرهاش مهربانی پیشکش میکند، در کنارش حالت خوب میشود. سبدهای رنگین دستباف دزفول بخشی از هویت ایران است و جای حصیرهای بیمانند دزفول در خانههایمان شاید خالی است. دستساختههای دزفول هزاران سال پیشینه دارند، در نبرد روشنای مهر با تاریکی زمستان این دشتهای پرگل بهاری دزفول است که زمستان را کوچ میدهد. بر دامان زاگرس زیگوراتها خاموش گویا از رنج و شادی، پرستش و آفرینشی کهن خبر میدهند. زلال دز جانت را تازه میکند و جوشش زندگی را از هر مشت خاکش تجربه میکنی. دزفول! ای زیبای کهن، ای درخشش مقاومت و استقامت، دژ و پناه هزاران ساله، روایتهای زیستهات را کدام کارگردان بر پرده میبرد؟ داستانهای تو را در کدامین کتابها میتوان جست؟ سمفونی پایداری این زیبایی استوار را کجا اجرا میکنند؟ کجا بجوییمت، که در میانه هیاهوهای این و آن نشان تو در غبار پنهان است؟ در روز ملی استقامت و مقاومت، روز دزفول، به خود آییم و نشان خویشتن بجوییم. هنر و فرهنگ دزفول فقط به سرمایههای دیرین بسنده نمیشود، امروز هم در میان جوانان خوزستان قلب تپنده دزفول پرشور میتپد. غبار بیگانگی باید زدود تا نامهای تازه را به برکت کارهای نو دید؛ تا فراتر از مراسم سالانه، در پناه امن این موزه آجری یگانه جهان را به جشن مقاومت فراخواند. مقاومت دزفول نه تنها دربرابر جنگ با عراق و دفاع هشتساله اخیر، بلکه مقاومت در برابر فراموشی، نادیدهگرفتن، تاخت و تازهای اجتماعی و سیاسی است. دزفول دژ استوار فرهنگ ما است در برابر ویرانی، هجوم، واپسروی و آشفتگی. روزهای ملی تنها نشانهایی در گاهشمار رسمی نیستند؛ نشانههایی از چیستی و چرایی ایران ما نیز هستند. روز مقاومت، روز دزفول، روز پرسش از خویشتن است: ما در آغوش این سرزمین از کدام قلب تپنده جان میگیریم؟ از کدام ریشه تازه میشویم و بر کدام بن جوانه میزنیم؟ «مقاومت» کلیدواژه دزفول، اما وظیفه همه ماست. مقاومت بر پی و بنیان آگاهی معنا مییابد. چگونه در غبار فراموشی و ناآگاهی فقط بر زبان سخن از ایثار و مقاومت رانده شود وقتی چنین از هم بیگانه باشیم؟
دزفول مکان و زمان خودآگاهی ما است، دزفول این زیبای کهن، دیرینه جان ایرانی.
از دکتر #الهام_فخاری DrElhamFakhari@
@LoversofIRAN
👈هفتم تیر در گاهشماری ایران، باید یادمان شهادت ایرانیان بیگناه در سردشت از یورش ددمنشانه شیمیایی رژیم بعث عراق نیز باشد
⬅️واقعیت های تلخ از حمله شیمیایی به سردشت، که در جهان بی سابقه بود!
سیامین سالگرد یورش ددمنشانه بعث عراق با حمایت آمریکا به سردشت ایران
حمله شیمیایی ارتش #عراق به شهر کُردنشین #سردشت در ۷ تیر ۱۳۶۶، هزاران مصدوم و بیش از ۱۱۰ کشته بر جای گذاشت. با وجود حملات #شیمیایی مکرر عراق علیه نیروهای ایرانی، واقعه سردشت نخستین مورد حمله شیمیایی به یکی از شهرهای ایران بود.
در پی بمباران سردشت، ایران اخبار این حمله را به میزان بسیار کمی رسانهای کرد چون نگران بود سبب "ایجاد ترس و وحشت عمومی" شود. رسانهای نشدن ماجرای سردشت در ایران باعث شد تا این واقعه، عمدتا از دید افکار عمومی پنهان بماند. پوشش رسانهای بسیار ناچیز ماجرای سردشت در داخل ایران، در شرایطی بود که قدرتهای جهانی نیز انگیزهای برای برجسته کردن تخلفات جنگی عراق نداشتند.
عراق از سال ۱۹۸۲، که #ایران پس از آزادی #خرمشهر وارد خاک این کشور شد، به استفاده از سلاح های شیمیایی علیه ایرانی ها پرداخت و در سال ۱۹۸۳، استفاده از این سلاح ها را به میزان قابل ملاحظه ای افزایش داد. به دنبال تلاش های ایران برای تصرف #بصره، مصمم شده بود جلوی پیروزی 'تهران را در جنگ بگیرد. تصمیم دولت ایالات متحده برای حمایت از عراق، در دستورالعمل امنیت ملی شماره ۱۱۴ ایالات متحده به تاریخ ۲۶ نوامبر ۱۹۸۳ توضیح داده شده و تصریح دارد باید با استفاده از "هر اقدام لازم و قانونی" جلوی شکست عراق در مقابل ایران گرفته شود.
اسناد سازمان #سیا که در سال ۲۰۱۳ از طبقه بندی محرمانه خارج شده نشان می دهند #آمریکا از آغاز ۱۹۸۳ به "شواهد قطعی" استفاده عراق از سلاحهای شیمیایی دسترسی داشته اند.
در طول #جنگ_تحمیلی ایران و عراق، چند بار روسای وقت شورای امنیت با صدور بیانه های غیرالزام آور عراق را به خاطر استفاده از سلاح های شیمیایی محکوم کردند. اما این شورا، به خاطر نفوذ و حق وتوی قدرت های بزرگ، هیچ گاه نتوانست با صدور قطعنامه الزام آور، عراق را به خاطر استفاده از این سلاح ها محکوم کند.
در ۲۱ مارس ۱۹۸۶، تلاش اکثریت اعضای شورای امنیت برای تصویب یک بیانیه در محکومیت حملات شیمیایی مکرر عراق علیه نیروهای ایرانی، با رای منفی ایالات متحده ناکام ماند. ۱۰ کشور دیگر عضو شورا به این متن رای مثبت دادند و کشورهای #بریتانیا، #فرانسه، #استرالیا و #دانمارک، در رای گیری شرکت نکردند. حمله عراق به سردشت، تنها ۹ ماه بعد صورت گرفت.
بی تفاوتی جهانی نسبت به استفاده مکرر #بغداد از سلاح های شیمیایی، حدود ۸ ماه پس از بمباران سردشت، به پرتلفات ترین بمباران شیمیایی یک شهر در تاریخ جهان منجر شد!!!
بعد از بمباران #حلبچه، شورای امنیت به مدت ۷ هفته موضعی در مقابل این حمله نگرفت. حتی پس از آن هم، از مقصر دانستن حکومت #صدام حسین خودداری کرد و درعوض، به محکوم کردن "ادامه استفاده از سلاح های شیمیایی در مناقشه میان جمهوری اسلامی ایران و عراق" پرداخت. شورای امنیت، در ادامه از "هر دو طرف" خواست از "استفاده بیشتر از سلاح های شیمیایی خودداری کنند"!!!
موضع واشنگتن بعد از حمله شیمیایی عراق به حلبچه این بود که ایران نیز در حمله سهم داشته و مقام های وزارت جنگ، در مصاحبه های گوناگون با شبکه های خبری، بر این ادعا پافشاری کردند.
در سال ۱۹۸۸، ماهواره های جاسوسی آمریکا کشف کردند که ایران با استفاده از شکافی در خطوط دفاعی عراق، در آستانه یک پیروزی استراتژیک مهم است. به نوشته فارین پالیسی دولت آمریکا در این مقطع، با "اطلاع کامل" از اینکه ارتش عراق برای متوقف کردن ایرانی ها از سلاح های شیمیایی استفاده خواهد کرد، محل استقرار نیروهای ایرانی را به عراقی ها اطلاع داده است. هرچند فارین پالیسی مشخص نکرده در چه ماهی از سال ۱۹۸۸ ایران قصد نفوذ استراتژیک به داخل عراق را داشته، اما تنها عملیات تهاجمی بزرگ ایرانی ها در سال ۱۹۸۸، عملیات #والفجر ۱۰ بوده که در اسفند ۱۳۶۶ (مارس ۱۹۸۸) صورت گرفته و تصرف شهر حلبچه در #کردستان_عراق، از جمله دستاوردهایش بوده است. در نتیجه، به نظر می رسد اطلاع آمریکا از امکان واکنش شیمیایی عراق به عملیات در دست انجام ایران در سال ۱۹۸۸، درواقع پیش بینی همان چیزی بوده که در عمل، به فاصله کوتاهی در حلبچه اتفاق افتاده است.
با وجود چشمپوشی واشنگتن بر حملات شیمیایی صدام حسین علیه ایران، #جرج_بوش پیش از حمله به عراق گفت: "صدام حسین دستور انجام حملات شیمیایی علیه ایران و بیش از ۴۰ روستای عراق را داد. این حملات، منجر به کشته و زخمی شدن حداقل ۲۰ هزار نفر (تقریبا همه کُردهای این سو و آن سوی مرز بودند) شد." !!!
حسین باستانی
منبع :کانال آرشیو مناظره سیاسی
@LoversofIRAN
⬅️واقعیت های تلخ از حمله شیمیایی به سردشت، که در جهان بی سابقه بود!
سیامین سالگرد یورش ددمنشانه بعث عراق با حمایت آمریکا به سردشت ایران
حمله شیمیایی ارتش #عراق به شهر کُردنشین #سردشت در ۷ تیر ۱۳۶۶، هزاران مصدوم و بیش از ۱۱۰ کشته بر جای گذاشت. با وجود حملات #شیمیایی مکرر عراق علیه نیروهای ایرانی، واقعه سردشت نخستین مورد حمله شیمیایی به یکی از شهرهای ایران بود.
در پی بمباران سردشت، ایران اخبار این حمله را به میزان بسیار کمی رسانهای کرد چون نگران بود سبب "ایجاد ترس و وحشت عمومی" شود. رسانهای نشدن ماجرای سردشت در ایران باعث شد تا این واقعه، عمدتا از دید افکار عمومی پنهان بماند. پوشش رسانهای بسیار ناچیز ماجرای سردشت در داخل ایران، در شرایطی بود که قدرتهای جهانی نیز انگیزهای برای برجسته کردن تخلفات جنگی عراق نداشتند.
عراق از سال ۱۹۸۲، که #ایران پس از آزادی #خرمشهر وارد خاک این کشور شد، به استفاده از سلاح های شیمیایی علیه ایرانی ها پرداخت و در سال ۱۹۸۳، استفاده از این سلاح ها را به میزان قابل ملاحظه ای افزایش داد. به دنبال تلاش های ایران برای تصرف #بصره، مصمم شده بود جلوی پیروزی 'تهران را در جنگ بگیرد. تصمیم دولت ایالات متحده برای حمایت از عراق، در دستورالعمل امنیت ملی شماره ۱۱۴ ایالات متحده به تاریخ ۲۶ نوامبر ۱۹۸۳ توضیح داده شده و تصریح دارد باید با استفاده از "هر اقدام لازم و قانونی" جلوی شکست عراق در مقابل ایران گرفته شود.
اسناد سازمان #سیا که در سال ۲۰۱۳ از طبقه بندی محرمانه خارج شده نشان می دهند #آمریکا از آغاز ۱۹۸۳ به "شواهد قطعی" استفاده عراق از سلاحهای شیمیایی دسترسی داشته اند.
در طول #جنگ_تحمیلی ایران و عراق، چند بار روسای وقت شورای امنیت با صدور بیانه های غیرالزام آور عراق را به خاطر استفاده از سلاح های شیمیایی محکوم کردند. اما این شورا، به خاطر نفوذ و حق وتوی قدرت های بزرگ، هیچ گاه نتوانست با صدور قطعنامه الزام آور، عراق را به خاطر استفاده از این سلاح ها محکوم کند.
در ۲۱ مارس ۱۹۸۶، تلاش اکثریت اعضای شورای امنیت برای تصویب یک بیانیه در محکومیت حملات شیمیایی مکرر عراق علیه نیروهای ایرانی، با رای منفی ایالات متحده ناکام ماند. ۱۰ کشور دیگر عضو شورا به این متن رای مثبت دادند و کشورهای #بریتانیا، #فرانسه، #استرالیا و #دانمارک، در رای گیری شرکت نکردند. حمله عراق به سردشت، تنها ۹ ماه بعد صورت گرفت.
بی تفاوتی جهانی نسبت به استفاده مکرر #بغداد از سلاح های شیمیایی، حدود ۸ ماه پس از بمباران سردشت، به پرتلفات ترین بمباران شیمیایی یک شهر در تاریخ جهان منجر شد!!!
بعد از بمباران #حلبچه، شورای امنیت به مدت ۷ هفته موضعی در مقابل این حمله نگرفت. حتی پس از آن هم، از مقصر دانستن حکومت #صدام حسین خودداری کرد و درعوض، به محکوم کردن "ادامه استفاده از سلاح های شیمیایی در مناقشه میان جمهوری اسلامی ایران و عراق" پرداخت. شورای امنیت، در ادامه از "هر دو طرف" خواست از "استفاده بیشتر از سلاح های شیمیایی خودداری کنند"!!!
موضع واشنگتن بعد از حمله شیمیایی عراق به حلبچه این بود که ایران نیز در حمله سهم داشته و مقام های وزارت جنگ، در مصاحبه های گوناگون با شبکه های خبری، بر این ادعا پافشاری کردند.
در سال ۱۹۸۸، ماهواره های جاسوسی آمریکا کشف کردند که ایران با استفاده از شکافی در خطوط دفاعی عراق، در آستانه یک پیروزی استراتژیک مهم است. به نوشته فارین پالیسی دولت آمریکا در این مقطع، با "اطلاع کامل" از اینکه ارتش عراق برای متوقف کردن ایرانی ها از سلاح های شیمیایی استفاده خواهد کرد، محل استقرار نیروهای ایرانی را به عراقی ها اطلاع داده است. هرچند فارین پالیسی مشخص نکرده در چه ماهی از سال ۱۹۸۸ ایران قصد نفوذ استراتژیک به داخل عراق را داشته، اما تنها عملیات تهاجمی بزرگ ایرانی ها در سال ۱۹۸۸، عملیات #والفجر ۱۰ بوده که در اسفند ۱۳۶۶ (مارس ۱۹۸۸) صورت گرفته و تصرف شهر حلبچه در #کردستان_عراق، از جمله دستاوردهایش بوده است. در نتیجه، به نظر می رسد اطلاع آمریکا از امکان واکنش شیمیایی عراق به عملیات در دست انجام ایران در سال ۱۹۸۸، درواقع پیش بینی همان چیزی بوده که در عمل، به فاصله کوتاهی در حلبچه اتفاق افتاده است.
با وجود چشمپوشی واشنگتن بر حملات شیمیایی صدام حسین علیه ایران، #جرج_بوش پیش از حمله به عراق گفت: "صدام حسین دستور انجام حملات شیمیایی علیه ایران و بیش از ۴۰ روستای عراق را داد. این حملات، منجر به کشته و زخمی شدن حداقل ۲۰ هزار نفر (تقریبا همه کُردهای این سو و آن سوی مرز بودند) شد." !!!
حسین باستانی
منبع :کانال آرشیو مناظره سیاسی
@LoversofIRAN
📚 #تاریخی
📖 ایران ۱۶۲سال پیش در چنین روزی
اشغال بوشهر به دست استعمار انگلیس پس از مدتی مقاومت این شهر و همزمان لشگرکشی این اشغالگر پیر به خارک و خرمشهر و تهدید شوراندن حاکم کرمان علیه حاکمیت مرکزی؛ فشارهایی جدی بودند بر دولت ایران برای رضایت به جداسازی هرات زیبا از مام میهن.
شاه ایران (قاجار) نیز دربرابر خارج شدن قوای اشغالگر بریتانیا از جنوب کشور، به جداشدن هرات؛ شرقی ترین بخش ممالک محروسه شاهنشاهی ایران (یعنی سرزمین های تحت حراست شاهنشاهی ایران)؛ و موجودیت کشور جدید افغانستان رضایت داد و اجبارا معاهده سیاه پاریس را امضاکرد!
هرات زادگاه شاه عباس بزرگ و از کانون های فرهنگ و تمدن ایران بوده است. نام کهن آن آریانا بود و بخش خاوری خراسان بزرگ. خراسان بزرگ ۴ کانون فرهنگی داشت: نیشابور(ایران کنونی)، مرو(ترکمنستان کنونی)، بخارا(ازبکستان کنونی)، هرات(افغانستان)
#بوشهر #خارک #خرمشهر #هرات #معاهده_پاریس #خراسان_بزرگ #آریانا #انگلیس #بریتانیا #استعمار #تجزیه #قاجار #شاه_عباس_بزرگ #صفویه #ایران_زمین #ایران_کهن #افغانستان #ترکمنستان #ازبکستان #بخارا #مرو #نیشابور #ممالک_محروسه_ایران
💌عاشقان ایران
@LoversofIRAN
📖 ایران ۱۶۲سال پیش در چنین روزی
اشغال بوشهر به دست استعمار انگلیس پس از مدتی مقاومت این شهر و همزمان لشگرکشی این اشغالگر پیر به خارک و خرمشهر و تهدید شوراندن حاکم کرمان علیه حاکمیت مرکزی؛ فشارهایی جدی بودند بر دولت ایران برای رضایت به جداسازی هرات زیبا از مام میهن.
شاه ایران (قاجار) نیز دربرابر خارج شدن قوای اشغالگر بریتانیا از جنوب کشور، به جداشدن هرات؛ شرقی ترین بخش ممالک محروسه شاهنشاهی ایران (یعنی سرزمین های تحت حراست شاهنشاهی ایران)؛ و موجودیت کشور جدید افغانستان رضایت داد و اجبارا معاهده سیاه پاریس را امضاکرد!
هرات زادگاه شاه عباس بزرگ و از کانون های فرهنگ و تمدن ایران بوده است. نام کهن آن آریانا بود و بخش خاوری خراسان بزرگ. خراسان بزرگ ۴ کانون فرهنگی داشت: نیشابور(ایران کنونی)، مرو(ترکمنستان کنونی)، بخارا(ازبکستان کنونی)، هرات(افغانستان)
#بوشهر #خارک #خرمشهر #هرات #معاهده_پاریس #خراسان_بزرگ #آریانا #انگلیس #بریتانیا #استعمار #تجزیه #قاجار #شاه_عباس_بزرگ #صفویه #ایران_زمین #ایران_کهن #افغانستان #ترکمنستان #ازبکستان #بخارا #مرو #نیشابور #ممالک_محروسه_ایران
💌عاشقان ایران
@LoversofIRAN
گرامیداشت ۲۹ خرداد، سالروز #خلع_ید از شرکت نفت انگلیس در ایران
(خلع ید، به معنی "کوتاه کردن دست" است)
🔅خاطرهای از آخرین گامهای بیرون راندن انگلیسیها از #صنعت_نفت ایران
---------------
🔆بیست و نهم خرداد ماه سال ۱۳۳۰ پرچم سه رنگ ایران بر فراز پالایشگاه #آبادان به اهتزاز درآمد و دست بریتانیای کبیر بعد از پنجاه سال از صنعت #نفت ایران کوتاه شد.
مهندس مهدی #بازرگان:
در این جا باید انصاف داد و خدمات افراد را در نظر گرفت. به خاطر دارم روزی آقای #مکی در جلسه هیات خلع ید اظهار داشت: شرکت نفت انگلیس حاضر نیست تاسیسات نفت را به ما تحویل دهد. باید دل به دریا بزنیم و برویم و خودمان همه چیز را در اختیار بگیریم.
بعضی از همکاران واهمه داشتند که اقدام به دین کار ممکن است ما را با پیشآمدهای نامطلوب و حتی شکست روبهرو کند. امیر علائی و من با نظر مکی موافق بودیم، اردلان هم استقبال کرد، دیگران تردید داشتند.
...سرانجام قرار شد طرح پیشنهادی آقای #حسین_مکی را اجرا کنیم. صبح روز ۲۹ خرداد ۱۳۳۰ در فرمانداری #خرمشهر جمع شدیم و دسته جمعی به طرف دفتر مرکزی شرکت نفت راه افتادیم، به توصیه آقای غفاری، فرماندار خرمشهر، نیروی دریایی ایران یک دسته موزیک نظامی برای همراهی ما فرستاده بود، یک سینی با آینه و قرآن و پرچم ایران در پیشاپیش ما قرار داده شد.
پشت سر آن دسته موزیک حرکت میکرد و به دنبال آن هیات خلع ید و مردم که پیوسته تعدادشان افزایش مییافت، به ما ملحق میشدند. از روخانه رد شدیم و به دفتر مرکزی شرکت رسیدیم.
یک تابلوی برنزی قاب شده با عنوان «شرکت ملی نفت ایران؛ هیات خلع ید» را که با خود آورده بودیم، به دیوار ساختمان سه طبقه دفتر مرکزی شرکت سابق نصب کردیم. کارکنان انگلیسی شرکت از پشت پنجرهها، با حیرت جمعیت ناخوانده را نگاه میکردند.
به محوطه و ساختمان دفتر مرکزی وارد شدیم، یکر است به طبقه بالا و اتاق «دریک» رفتیم. در ملاقاتهای پیشین که با وی داشتیم، از میزش بلند میشد و با ما، دور میز گرد وسط اتاق مینشست. این دفعه هم دریک همان کار را کرد و به طرف ما آمد.
پیش از آنکه دور آن میز بنشینیم، مکی به من گفت: «برو، سرجایش بنشین» من هم معطل نکردم و پشت میزم نشستم. مستر دریک هاجوواج شده بود! چند لحظه بعد، بیآنکه حرف بزند، کلاهش را برداشت و رفت و ما دیگر او را ندیدیم!
به این ترتیب و به همین سادگی #خلع_ید_از_شرکت_نفت_انگلیس انجام شد...
به دستور دکتر #مصدق، در اولین اعلامیهای که منتشر کردیم یادآور شدیم که کلیه کارکنان ایرانی و انگلیسی براساس مقررات و مسوولیتهایی که در زمان تصدی «دریک» داشتهاند، در جای خود باقی خواهند ماند، ولی باید خودشان را مستخدم و مامور #ایران و #شرکت_ملی_نفت_ایران بدانند.
برای اداره امور مهم شرکت، پس از رفتن انگلیسیها، پیشبینیهایی کرده بودیم؛ #سرتیپ_تقی_ریاحی که فارغالتحصیل پلیتکنیک پاریس و استاد حقالتدریسی دانشکده فنی بود، خواستیم که جهت اداره #پالایشگاه_آبادان، با مستر راس(Ross) همکاری کند تا نسبت به مسائل #مدیریت آنجا آشنا شود. از #سرهنگ_شیبانی، معلم دانشکده افسری و متخصص مخابرات، برای سرپرستی دستگاههای تلگراف و بیسیم و تلفن شرکت دعوت شد....
برای تامین هزینهها و دستمزد کارگران و کارمندان، به دستور دکتر مصدق عایدات #گمرک_خرمشهر که روزانه بالغ بر نیم میلیون تومان بود، در اختیار هیاتمدیره قرار گرفته بود. به کلیه وزارتخانهها و سازمانهای دولتی و سفارتخانههای ایران در خارج از کشور بخشنامه شد، با هیاتمدیره موقت شرکت ملی ایران نهایت همکاری را به عمل آورند.
/مصدق؛ سالهای مبارزه و مقاومت- سرهنگ غلامرضا نجاتی- جلد نخست- ص ۳۰۶-۳۰۸ /
از کانال وزین مصدق به روایت تاریخ و اسناد @mohammadmosaddegh
عاشقان ایران💌
@LoversofIRAN
https://t.me/mohammadmosaddegh/3670
(خلع ید، به معنی "کوتاه کردن دست" است)
🔅خاطرهای از آخرین گامهای بیرون راندن انگلیسیها از #صنعت_نفت ایران
---------------
🔆بیست و نهم خرداد ماه سال ۱۳۳۰ پرچم سه رنگ ایران بر فراز پالایشگاه #آبادان به اهتزاز درآمد و دست بریتانیای کبیر بعد از پنجاه سال از صنعت #نفت ایران کوتاه شد.
مهندس مهدی #بازرگان:
در این جا باید انصاف داد و خدمات افراد را در نظر گرفت. به خاطر دارم روزی آقای #مکی در جلسه هیات خلع ید اظهار داشت: شرکت نفت انگلیس حاضر نیست تاسیسات نفت را به ما تحویل دهد. باید دل به دریا بزنیم و برویم و خودمان همه چیز را در اختیار بگیریم.
بعضی از همکاران واهمه داشتند که اقدام به دین کار ممکن است ما را با پیشآمدهای نامطلوب و حتی شکست روبهرو کند. امیر علائی و من با نظر مکی موافق بودیم، اردلان هم استقبال کرد، دیگران تردید داشتند.
...سرانجام قرار شد طرح پیشنهادی آقای #حسین_مکی را اجرا کنیم. صبح روز ۲۹ خرداد ۱۳۳۰ در فرمانداری #خرمشهر جمع شدیم و دسته جمعی به طرف دفتر مرکزی شرکت نفت راه افتادیم، به توصیه آقای غفاری، فرماندار خرمشهر، نیروی دریایی ایران یک دسته موزیک نظامی برای همراهی ما فرستاده بود، یک سینی با آینه و قرآن و پرچم ایران در پیشاپیش ما قرار داده شد.
پشت سر آن دسته موزیک حرکت میکرد و به دنبال آن هیات خلع ید و مردم که پیوسته تعدادشان افزایش مییافت، به ما ملحق میشدند. از روخانه رد شدیم و به دفتر مرکزی شرکت رسیدیم.
یک تابلوی برنزی قاب شده با عنوان «شرکت ملی نفت ایران؛ هیات خلع ید» را که با خود آورده بودیم، به دیوار ساختمان سه طبقه دفتر مرکزی شرکت سابق نصب کردیم. کارکنان انگلیسی شرکت از پشت پنجرهها، با حیرت جمعیت ناخوانده را نگاه میکردند.
به محوطه و ساختمان دفتر مرکزی وارد شدیم، یکر است به طبقه بالا و اتاق «دریک» رفتیم. در ملاقاتهای پیشین که با وی داشتیم، از میزش بلند میشد و با ما، دور میز گرد وسط اتاق مینشست. این دفعه هم دریک همان کار را کرد و به طرف ما آمد.
پیش از آنکه دور آن میز بنشینیم، مکی به من گفت: «برو، سرجایش بنشین» من هم معطل نکردم و پشت میزم نشستم. مستر دریک هاجوواج شده بود! چند لحظه بعد، بیآنکه حرف بزند، کلاهش را برداشت و رفت و ما دیگر او را ندیدیم!
به این ترتیب و به همین سادگی #خلع_ید_از_شرکت_نفت_انگلیس انجام شد...
به دستور دکتر #مصدق، در اولین اعلامیهای که منتشر کردیم یادآور شدیم که کلیه کارکنان ایرانی و انگلیسی براساس مقررات و مسوولیتهایی که در زمان تصدی «دریک» داشتهاند، در جای خود باقی خواهند ماند، ولی باید خودشان را مستخدم و مامور #ایران و #شرکت_ملی_نفت_ایران بدانند.
برای اداره امور مهم شرکت، پس از رفتن انگلیسیها، پیشبینیهایی کرده بودیم؛ #سرتیپ_تقی_ریاحی که فارغالتحصیل پلیتکنیک پاریس و استاد حقالتدریسی دانشکده فنی بود، خواستیم که جهت اداره #پالایشگاه_آبادان، با مستر راس(Ross) همکاری کند تا نسبت به مسائل #مدیریت آنجا آشنا شود. از #سرهنگ_شیبانی، معلم دانشکده افسری و متخصص مخابرات، برای سرپرستی دستگاههای تلگراف و بیسیم و تلفن شرکت دعوت شد....
برای تامین هزینهها و دستمزد کارگران و کارمندان، به دستور دکتر مصدق عایدات #گمرک_خرمشهر که روزانه بالغ بر نیم میلیون تومان بود، در اختیار هیاتمدیره قرار گرفته بود. به کلیه وزارتخانهها و سازمانهای دولتی و سفارتخانههای ایران در خارج از کشور بخشنامه شد، با هیاتمدیره موقت شرکت ملی ایران نهایت همکاری را به عمل آورند.
/مصدق؛ سالهای مبارزه و مقاومت- سرهنگ غلامرضا نجاتی- جلد نخست- ص ۳۰۶-۳۰۸ /
از کانال وزین مصدق به روایت تاریخ و اسناد @mohammadmosaddegh
عاشقان ایران💌
@LoversofIRAN
https://t.me/mohammadmosaddegh/3670
Telegram
مصدق به روايت تاريخ و اسناد
@mohammadmosaddegh