Forwarded from عاشقان ایران
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
پیشکش شادی وگرمی دلهایتان در سردی پاییز
انیمیشن #شب #چله
زنده یاد #مرتضی_احمدی
#تهران
بیاد تهرون قدیم با آن زنان و مردان با صفا ❤️
"چله" نامی ایرانی تر از #یلدا است.
بگوییم "شب چله"
@LoversofIRAN
انیمیشن #شب #چله
زنده یاد #مرتضی_احمدی
#تهران
بیاد تهرون قدیم با آن زنان و مردان با صفا ❤️
"چله" نامی ایرانی تر از #یلدا است.
بگوییم "شب چله"
@LoversofIRAN
Forwarded from عاشقان ایران
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
👈شب چله، نگرانی هستیشناسانه از مرگ خورشید و پایان جهان
✍ #یعقوب_یسنا، پژوهشگر افغانستانی، دانشجوی دکترای ادبیات فارسی
جشنهای باستانی از نظر روانکاوی یونگی به ناخودآگاه جمعی ماقبل تاریخ جامعههای بشری رجعت میکند. جشن شب یلدا یا به تعبیر فارسی زبانان جشن #شب_چله نیز از جشهای باستانی ماقبل تاریخ است که بیانگر ناخودآگاه جمعی ما است. بصورت دقیق تاریخ پیدایش این جشن مشخص نیست، اما دریافت باستان شناسی نشان میدهد که ۸۰۰۰سال پیشینه دارد (آیین #میتراییسم) و در #خاورمیانه #ایران #افغانستان #آسیای_میانه برگزار میشدهاست
پیش از اینکه به خاستگاه این جشن پرداخته شود، لازم است اندکی درباره نامش توضیح داده شود. #یلدا، واژهی #سریانی است که زایش، تولد و پیدایش معنا میدهد. #چله، واژهی #فارسی است که برخی ها آن را یک دوره "چهل روزه" میدانند و برخی هم #چله را جدای از اینکه چندروز باشد یک دوره زمانی میدانند که بعد از آن، چله دیگری میآید. چلهی نخست را #چله_بزرگ و چلهی دوم را #چله_کوچک گویند
روستاییان #افغانستان شب چله را می شناسند وضمن برگزاری رسم و رواجها، آمادگی برای وقوع رویدادهای طبیعی فصل سرما را نیز میگیرند. تا جاییکه یاددارم، پدرم نشانههای زیاد برای سعد و نحسِ وقوع چله میشناخت که این سعد و نحس را بیشتر بر مبنای حرکت ستارهها در آن شب و چگونگی وقوع روز همان شب (فردا) درنظر میگرفت. بنابراین چله یک رویداد مهم #تقویمی در جامعه ما بودهاست که وقوع آن، هراسها و امیدهای هستیشناسانه را درپی داشته
این رویداد، شب اول زمستان، شب اول جدی (نام دیماه در افغانستان) است، درازترین شب سال که پس از آن، شبها کوتاهتر و روزها بلندتر شوند. بنابراین شب چله را میتوان یک رویداد طبیعی در بخشی از کرهی زمین دانست. چگونگی پیدایش این #جشن و دیگر جشنهای باستانی مانند #نوروز، #مهرگان و... بر اساس رویدادهای طبیعی تفسیرمیگرد. شب چله یک رویداد طبیعی است که انسان، هزارها سال پیش آن را شناخت و به آن واکنش داد. انسان باستان، رویدادهای طبیعی را حس میکرد اما بر اساس علت طبیعی نمیتوانست آنها را بشناسد. بنابراین، درک هر رویداد طبیعی را به رمز و راز اساطیری و دست غیر ربط میداد
این دست غیر، و رمز و راز برای انسان #باستان بر مبنای معرفت تقابل گرایانه (نیکی و بدی) قابل توجیه بود بخصوص در جغرافیای آسیای میانه، افغانستان و ایران بنا به واقعیت جغرافیا، فصل گرما و سرما به عنوان نیکی و بدی تعیینکننده بود. بنابراین، موقعی که متوجه شدند از پایان تابستان به بعد، روزها کوتاه میشود و شبها دراز؛ این گونه توجیه شد که شب، تاریکی و سرما (بدی) بر روز، روشنایی و گرما (نیکی) در حال چیرهشدن است، یا اینکه بین امر خیر و شر، جنگ و درگیری جریان دارد و معلوم نیست نیکی پیروز شود یا بدی!
این نگرانی تا نخستین شب چله ادامه مییافت و در آن شب به اوجِ اضطراب اساطیری میرسید. انسان باستان با نگرانی این شب را سحر میکرد و هر لحظه هراسان بود مبادا شب و تاریکی(بدی) بر روز و روشنایی(نیکی) چیره شود و زندگی انسان و جهان با چیرگی شر به پایان رسد! اینجاست که شب چله از درک یک رویداد طبیعی فراتر میرود و به درک یک رویداد معرفتی و هستیشناسانهی اساطیری غایتشناسانه میرسد که نگرانی و امید و ناامیدی انسان باستان را معنا میکند.
رویدادهای طبیعی بسیاری است که از رویداد حسی ساده، به مناسبات معنامند و فرهنگی رسید. مثلا هر سنگی مقدس نیست اما حجرالاسود مقدس است(مقدس/نامقدس بود شب چله و...)
در #اوستا، ماه جدی، «دی» نام دارد. دی(Day) در انگلیسی «روز» معنا میدهد. بنابراین فردای شب یلدا که اولین روز دیماه است را میتوان روز خورشید یا «خورشیدروز» نامید. «دی» در اوستا نام یک ایزد است.
پژوهش دربارهی شب چله به عنوان یک جشن ماقبل تاریخی نیاز به کار جدی از منظر اسطورهشناسی و باستانشناسی دارد که بر فرهنگهای دیگر بشری تاثیر گذاشتهاست. اسطورهشناسان به این باورند که جشن #کریسمیس، ادامه و تحول جشن چله در #اروپا بوده است که ۱۱ دی ماه برگزار میشود و بعد از رواج #مسیحیت، این جشن بنام تولد حضرت #عیسی برگزارشد
جشن چله از نظر هستیشناسی ما را از تاریخ به ماقبل تاریخ وصل میکند و به این میرساند که انسان روایتی ناتمام از امید و هراسهای معرفتی است. برای انسان باستان شب چله، جشن نبود، بلکه هراس جمعی از چیرگی شب بر روز بود؛ بنابراین فردای این شب که #خورشیدروز است، نیک و مبارک بود. این که ما شب چله را جشن میگوییم از تحول معرفتی است که نگرانی اساطیری باستان را ندارد. پس برای ادامه جشنهای کهن در زندگی مدرن باید از آنها استفاده فرهنگی برای شادمانی های جمعی شود. از این نگاه، چله باستانی باید به عنوان #میراث_فرهنگی احترام شود تا روایتهای بشری در کنار هم تجربههای متفاوت بشر را نمایش دهند
@LoversofIRAN
✍ #یعقوب_یسنا، پژوهشگر افغانستانی، دانشجوی دکترای ادبیات فارسی
جشنهای باستانی از نظر روانکاوی یونگی به ناخودآگاه جمعی ماقبل تاریخ جامعههای بشری رجعت میکند. جشن شب یلدا یا به تعبیر فارسی زبانان جشن #شب_چله نیز از جشهای باستانی ماقبل تاریخ است که بیانگر ناخودآگاه جمعی ما است. بصورت دقیق تاریخ پیدایش این جشن مشخص نیست، اما دریافت باستان شناسی نشان میدهد که ۸۰۰۰سال پیشینه دارد (آیین #میتراییسم) و در #خاورمیانه #ایران #افغانستان #آسیای_میانه برگزار میشدهاست
پیش از اینکه به خاستگاه این جشن پرداخته شود، لازم است اندکی درباره نامش توضیح داده شود. #یلدا، واژهی #سریانی است که زایش، تولد و پیدایش معنا میدهد. #چله، واژهی #فارسی است که برخی ها آن را یک دوره "چهل روزه" میدانند و برخی هم #چله را جدای از اینکه چندروز باشد یک دوره زمانی میدانند که بعد از آن، چله دیگری میآید. چلهی نخست را #چله_بزرگ و چلهی دوم را #چله_کوچک گویند
روستاییان #افغانستان شب چله را می شناسند وضمن برگزاری رسم و رواجها، آمادگی برای وقوع رویدادهای طبیعی فصل سرما را نیز میگیرند. تا جاییکه یاددارم، پدرم نشانههای زیاد برای سعد و نحسِ وقوع چله میشناخت که این سعد و نحس را بیشتر بر مبنای حرکت ستارهها در آن شب و چگونگی وقوع روز همان شب (فردا) درنظر میگرفت. بنابراین چله یک رویداد مهم #تقویمی در جامعه ما بودهاست که وقوع آن، هراسها و امیدهای هستیشناسانه را درپی داشته
این رویداد، شب اول زمستان، شب اول جدی (نام دیماه در افغانستان) است، درازترین شب سال که پس از آن، شبها کوتاهتر و روزها بلندتر شوند. بنابراین شب چله را میتوان یک رویداد طبیعی در بخشی از کرهی زمین دانست. چگونگی پیدایش این #جشن و دیگر جشنهای باستانی مانند #نوروز، #مهرگان و... بر اساس رویدادهای طبیعی تفسیرمیگرد. شب چله یک رویداد طبیعی است که انسان، هزارها سال پیش آن را شناخت و به آن واکنش داد. انسان باستان، رویدادهای طبیعی را حس میکرد اما بر اساس علت طبیعی نمیتوانست آنها را بشناسد. بنابراین، درک هر رویداد طبیعی را به رمز و راز اساطیری و دست غیر ربط میداد
این دست غیر، و رمز و راز برای انسان #باستان بر مبنای معرفت تقابل گرایانه (نیکی و بدی) قابل توجیه بود بخصوص در جغرافیای آسیای میانه، افغانستان و ایران بنا به واقعیت جغرافیا، فصل گرما و سرما به عنوان نیکی و بدی تعیینکننده بود. بنابراین، موقعی که متوجه شدند از پایان تابستان به بعد، روزها کوتاه میشود و شبها دراز؛ این گونه توجیه شد که شب، تاریکی و سرما (بدی) بر روز، روشنایی و گرما (نیکی) در حال چیرهشدن است، یا اینکه بین امر خیر و شر، جنگ و درگیری جریان دارد و معلوم نیست نیکی پیروز شود یا بدی!
این نگرانی تا نخستین شب چله ادامه مییافت و در آن شب به اوجِ اضطراب اساطیری میرسید. انسان باستان با نگرانی این شب را سحر میکرد و هر لحظه هراسان بود مبادا شب و تاریکی(بدی) بر روز و روشنایی(نیکی) چیره شود و زندگی انسان و جهان با چیرگی شر به پایان رسد! اینجاست که شب چله از درک یک رویداد طبیعی فراتر میرود و به درک یک رویداد معرفتی و هستیشناسانهی اساطیری غایتشناسانه میرسد که نگرانی و امید و ناامیدی انسان باستان را معنا میکند.
رویدادهای طبیعی بسیاری است که از رویداد حسی ساده، به مناسبات معنامند و فرهنگی رسید. مثلا هر سنگی مقدس نیست اما حجرالاسود مقدس است(مقدس/نامقدس بود شب چله و...)
در #اوستا، ماه جدی، «دی» نام دارد. دی(Day) در انگلیسی «روز» معنا میدهد. بنابراین فردای شب یلدا که اولین روز دیماه است را میتوان روز خورشید یا «خورشیدروز» نامید. «دی» در اوستا نام یک ایزد است.
پژوهش دربارهی شب چله به عنوان یک جشن ماقبل تاریخی نیاز به کار جدی از منظر اسطورهشناسی و باستانشناسی دارد که بر فرهنگهای دیگر بشری تاثیر گذاشتهاست. اسطورهشناسان به این باورند که جشن #کریسمیس، ادامه و تحول جشن چله در #اروپا بوده است که ۱۱ دی ماه برگزار میشود و بعد از رواج #مسیحیت، این جشن بنام تولد حضرت #عیسی برگزارشد
جشن چله از نظر هستیشناسی ما را از تاریخ به ماقبل تاریخ وصل میکند و به این میرساند که انسان روایتی ناتمام از امید و هراسهای معرفتی است. برای انسان باستان شب چله، جشن نبود، بلکه هراس جمعی از چیرگی شب بر روز بود؛ بنابراین فردای این شب که #خورشیدروز است، نیک و مبارک بود. این که ما شب چله را جشن میگوییم از تحول معرفتی است که نگرانی اساطیری باستان را ندارد. پس برای ادامه جشنهای کهن در زندگی مدرن باید از آنها استفاده فرهنگی برای شادمانی های جمعی شود. از این نگاه، چله باستانی باید به عنوان #میراث_فرهنگی احترام شود تا روایتهای بشری در کنار هم تجربههای متفاوت بشر را نمایش دهند
@LoversofIRAN
Forwarded from اتحادیه کشورهای وارث تمدن ایرانی
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🔴 ارتباط میان شب #یلدا و #کریسمس و #میترا با توضیح دلنشین دکتر محمود کویر، کارشناس تاریخ و ادبیات
از دست ندهید👆
@azarpatgan1
کانال
✅ «اتحادیه کشورهای وارث تمدن ایرانی»
@CUIIC
از دست ندهید👆
@azarpatgan1
کانال
✅ «اتحادیه کشورهای وارث تمدن ایرانی»
@CUIIC
Forwarded from اتچ بات
👈جشن سده، کهن ترین جشن ایرانی👉
سده یا چله کوچک را جشن بگیریم که بهانه ای زیباست برای گرم کردن دلها در سرمای زمستان
@LoversofIRAN
#جشن #سده #زرتشتی #مسلمان
#چله_بزرگ #چله_کوچک #چله #یلدا #مهر_ایزد #مهر #خورشید #آتش #ملی #شاهنامه #فردوسی #هوشنگ #پیشدادی #اوستا #استوره #اسطوره
⬅️آغاز جشن شده؛
به زمان هوشنگ پادشاه پیشدادی می رسد که برای راندن ماری سیاه و خطرناک، سنگی پرتاب می کند و آن سنگ بر سنگ دیگری می خورد و جرقه ای ایجاد می شود (هر دو سنگ چخماق بودند) و آتشی بر بوته های کنار آن سنگ ها می افتد، که در این هنگامه، ساختن آتش برای نخستین بار کشف می شود و هوشنگ شاه پیشدادی، این روز را برای سپاسگزاری از یزدان، جشن آتش برپا می کند.
شاهنامه فردوسی:
جهاندار پیش جهان آفرین
نیایش همی کرد و خواند آفرین/
که او را فروغی چنین هدیه داد
همین آتش آنگاه قبله نهاد/
بگفتا فروغیست این ایزدی
پرستید باید اگر بخردی/
شب آمد برافروخت آتش چو کوه
همان شاه در گرد او با گروه/
یکی جشن کرد آن شب و باده خورد
سده نام آن جشن فرخنده کرد/
ز هوشنگ ماند این سده یادگار
بسی باد چون او دگر شهریار/
کز آباد کردن جهان شاد کرد
جهانی به نیکی ازو یاد کرد/
هوشنگ، پادشاه پیشدادی که درباره او هم در اوستا و هم در شاهنامه سخن گفته شده است، نخستین شاهی بود که اهورامزدا آتش را به وی شناساند. همچنین نخستین ها در استخراج آهن، آهنگری و قربانی کردن حیوانات بود. بر پایه ی شاهنامه، وی نقش زیادی در یکجا نشینی مردم و گسترش شهرنشینی و پرورش چهارپایان سودمند داشت.
⬅️ جشن سده یا چله کوچک چیست؟
ایرانیان که دلبستگی خاصی به نور و گرما داشتند، زمستان را با برگزاری جشن های بسیار به انتظار گرما و زایش دوباره خورشید می نشستند.
آنها ۳۶۵روز را به ۱۲ ماه ۳۰ روزه تقسیم کرده و ۵ روز آخر که پیشواز نوروز بود، #پنجه_وه می نامیدند.
همچنین آنان زمستان را به دو چله ی بزرگ و کوچک تقسیم کرده بودند و در آغاز هریک جشنی برپا میکردند.
"چله بزرگ" از یکم دی ماه (شب چله) آغاز میشد تا چهل روز بعد یعنی دهم بهمن (جشن سده) و "چله کوچک" از دهم بهمن آغاز میشد تا پایان بهمن یعنی بیست شب و بیست روز. برخی نام سده را بخاطر ۱۰۰شبانه روز (۵۰شب و۵۰روز) مانده به نوروز می دانند.
در آغاز چله بزرگ، جشن زایش "مهر ایزد" را جشن میگرفتند (یلدا) و در آغاز چله کوچک "سده" را. "مهر" به معنی پرتو خورشید در هنگام طلوع آفتاب است. در این هنگام فلق به سرخی می گراید و نور و گرمای خورشید کم کم زمین را فرا می گیرد. به همین دلیل شب چله(یلدا) را ایرانیان تا بامداد بیدار می مانند تا دمیدن نور و روشنایی را ببینند و به نماد گردی و سرخی خورشید، میوه های سرخ و گرد بر سفره های آیینی خود میگذارند.
همانطور که در بسیاری شهرهای ایران دیده و شنیده ایم، مادرها و پدرهای ما از برگزاری شب چله کوچیکه که همان جشن سده کهن #زرتشتیان است یادگارهای شنیدنی دارند. بنابراین این، کهن ترین جشن ایرانی تا چند دهه پیش هم در خانواده های #مسلمانان ایرانی برپا بوده است پس امروز هم به پویایی این یادگار کهن هزاران ساله (که گمان می رود تاریخش به ۴هزار سال پیش برسد یعنی تاریخ کشف آتش، چون در اوستا هم این داستان بشکل یک داستان اساطیری آمده است) برخیزیم.
⬅️جشن سده را چگونه برگزار کنیم؟
زرتشتیان جشن سده را اینگونه برگزار می کنند که از بامداد روز جشن همگی برای گرد آوری هیزم و بوته از دشتها همازوری(شرکت) می کنند تا توده ی بزرگی از بوته های خشک پدید می آید.
سپس در هنگام فرورفتن(غروب) خورشید آتش افروزی آغاز می شود. هفت موبد سپیدپوش با مشعل های روشن، سه دور به دور بوته ها می گردند و با خواندن اوستای آتش نیایش، بوته ها را آتش می زنند.
آتش بسیار بزرگی افروخته می شود که تا آسمان شعله می کشد و در آن سرمای استخوان شکن بهمن ماه گرما را به باشندگان ارمغان می کند.
جوانان در پیرامون آتش به شادی می پردازند، سرودها وترانه های محلی و ملی می خوانند و بزرگترها به نیایش آتش می پردازند.
اگر کسانی نتوانند به جشن بیایند بر بام خانه ها آتش افروزی می کنند.
ما نیز می توانیم از چوب های خشک بی استفاده، در حیاط، بام خانه، کوچه و محله مان این جشن را غروب امروز برگزار کنیم تا پاسی از شب. آتش افروزیم، خوراکی هایی چون آجیل، میوه و شیرینی استفاده کنیم، شاهنامه بخوانیم و از سرودهای محلی، ملی و میهنی ایران عزیزمان و یادگارها و اندوخته های فرهنگی و هنری مان برای ساختن شبی زیبا و شورآفرین بهره ببریم.
جشن سده ویژه زرتشتیان:
#یزد روستای چم و پیر رهگذر
#کرمان باغچه بوداغ آباد
#تهران مارکار تهران پارس
#شیراز باغ وقفی
#کرج خانه دولت
#اصفهان خانه زرتشتیان
@LoversofIRAN
یزد، روستای #چم، جشن سده👇
سده یا چله کوچک را جشن بگیریم که بهانه ای زیباست برای گرم کردن دلها در سرمای زمستان
@LoversofIRAN
#جشن #سده #زرتشتی #مسلمان
#چله_بزرگ #چله_کوچک #چله #یلدا #مهر_ایزد #مهر #خورشید #آتش #ملی #شاهنامه #فردوسی #هوشنگ #پیشدادی #اوستا #استوره #اسطوره
⬅️آغاز جشن شده؛
به زمان هوشنگ پادشاه پیشدادی می رسد که برای راندن ماری سیاه و خطرناک، سنگی پرتاب می کند و آن سنگ بر سنگ دیگری می خورد و جرقه ای ایجاد می شود (هر دو سنگ چخماق بودند) و آتشی بر بوته های کنار آن سنگ ها می افتد، که در این هنگامه، ساختن آتش برای نخستین بار کشف می شود و هوشنگ شاه پیشدادی، این روز را برای سپاسگزاری از یزدان، جشن آتش برپا می کند.
شاهنامه فردوسی:
جهاندار پیش جهان آفرین
نیایش همی کرد و خواند آفرین/
که او را فروغی چنین هدیه داد
همین آتش آنگاه قبله نهاد/
بگفتا فروغیست این ایزدی
پرستید باید اگر بخردی/
شب آمد برافروخت آتش چو کوه
همان شاه در گرد او با گروه/
یکی جشن کرد آن شب و باده خورد
سده نام آن جشن فرخنده کرد/
ز هوشنگ ماند این سده یادگار
بسی باد چون او دگر شهریار/
کز آباد کردن جهان شاد کرد
جهانی به نیکی ازو یاد کرد/
هوشنگ، پادشاه پیشدادی که درباره او هم در اوستا و هم در شاهنامه سخن گفته شده است، نخستین شاهی بود که اهورامزدا آتش را به وی شناساند. همچنین نخستین ها در استخراج آهن، آهنگری و قربانی کردن حیوانات بود. بر پایه ی شاهنامه، وی نقش زیادی در یکجا نشینی مردم و گسترش شهرنشینی و پرورش چهارپایان سودمند داشت.
⬅️ جشن سده یا چله کوچک چیست؟
ایرانیان که دلبستگی خاصی به نور و گرما داشتند، زمستان را با برگزاری جشن های بسیار به انتظار گرما و زایش دوباره خورشید می نشستند.
آنها ۳۶۵روز را به ۱۲ ماه ۳۰ روزه تقسیم کرده و ۵ روز آخر که پیشواز نوروز بود، #پنجه_وه می نامیدند.
همچنین آنان زمستان را به دو چله ی بزرگ و کوچک تقسیم کرده بودند و در آغاز هریک جشنی برپا میکردند.
"چله بزرگ" از یکم دی ماه (شب چله) آغاز میشد تا چهل روز بعد یعنی دهم بهمن (جشن سده) و "چله کوچک" از دهم بهمن آغاز میشد تا پایان بهمن یعنی بیست شب و بیست روز. برخی نام سده را بخاطر ۱۰۰شبانه روز (۵۰شب و۵۰روز) مانده به نوروز می دانند.
در آغاز چله بزرگ، جشن زایش "مهر ایزد" را جشن میگرفتند (یلدا) و در آغاز چله کوچک "سده" را. "مهر" به معنی پرتو خورشید در هنگام طلوع آفتاب است. در این هنگام فلق به سرخی می گراید و نور و گرمای خورشید کم کم زمین را فرا می گیرد. به همین دلیل شب چله(یلدا) را ایرانیان تا بامداد بیدار می مانند تا دمیدن نور و روشنایی را ببینند و به نماد گردی و سرخی خورشید، میوه های سرخ و گرد بر سفره های آیینی خود میگذارند.
همانطور که در بسیاری شهرهای ایران دیده و شنیده ایم، مادرها و پدرهای ما از برگزاری شب چله کوچیکه که همان جشن سده کهن #زرتشتیان است یادگارهای شنیدنی دارند. بنابراین این، کهن ترین جشن ایرانی تا چند دهه پیش هم در خانواده های #مسلمانان ایرانی برپا بوده است پس امروز هم به پویایی این یادگار کهن هزاران ساله (که گمان می رود تاریخش به ۴هزار سال پیش برسد یعنی تاریخ کشف آتش، چون در اوستا هم این داستان بشکل یک داستان اساطیری آمده است) برخیزیم.
⬅️جشن سده را چگونه برگزار کنیم؟
زرتشتیان جشن سده را اینگونه برگزار می کنند که از بامداد روز جشن همگی برای گرد آوری هیزم و بوته از دشتها همازوری(شرکت) می کنند تا توده ی بزرگی از بوته های خشک پدید می آید.
سپس در هنگام فرورفتن(غروب) خورشید آتش افروزی آغاز می شود. هفت موبد سپیدپوش با مشعل های روشن، سه دور به دور بوته ها می گردند و با خواندن اوستای آتش نیایش، بوته ها را آتش می زنند.
آتش بسیار بزرگی افروخته می شود که تا آسمان شعله می کشد و در آن سرمای استخوان شکن بهمن ماه گرما را به باشندگان ارمغان می کند.
جوانان در پیرامون آتش به شادی می پردازند، سرودها وترانه های محلی و ملی می خوانند و بزرگترها به نیایش آتش می پردازند.
اگر کسانی نتوانند به جشن بیایند بر بام خانه ها آتش افروزی می کنند.
ما نیز می توانیم از چوب های خشک بی استفاده، در حیاط، بام خانه، کوچه و محله مان این جشن را غروب امروز برگزار کنیم تا پاسی از شب. آتش افروزیم، خوراکی هایی چون آجیل، میوه و شیرینی استفاده کنیم، شاهنامه بخوانیم و از سرودهای محلی، ملی و میهنی ایران عزیزمان و یادگارها و اندوخته های فرهنگی و هنری مان برای ساختن شبی زیبا و شورآفرین بهره ببریم.
جشن سده ویژه زرتشتیان:
#یزد روستای چم و پیر رهگذر
#کرمان باغچه بوداغ آباد
#تهران مارکار تهران پارس
#شیراز باغ وقفی
#کرج خانه دولت
#اصفهان خانه زرتشتیان
@LoversofIRAN
یزد، روستای #چم، جشن سده👇
Telegram
attach 📎
Forwarded from پایگاه ایران دوستان مازندران
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
قطعه زیبای #کردی
با نوای دلنشین #یلدا_عباسی
خواننده و نوازنده ی خوب و میهن دوست کشورمان #ایران و همدردی با سیل زدگان
پایگاه ایران دوستان مازندران
@jolgeshomali
با نوای دلنشین #یلدا_عباسی
خواننده و نوازنده ی خوب و میهن دوست کشورمان #ایران و همدردی با سیل زدگان
پایگاه ایران دوستان مازندران
@jolgeshomali
Forwarded from اتچ بات
👈جشن سده، کهن ترین جشن ایرانی👉
سده یا چله کوچک را جشن بگیریم که بهانه ای زیباست برای گرم کردن دلها در سرمای زمستان
@LoversofIRAN
#جشن #سده #زرتشتی #مسلمان
#چله_بزرگ #چله_کوچک #چله #یلدا #مهر_ایزد #مهر #خورشید #آتش #ملی #شاهنامه #فردوسی #هوشنگ #پیشدادی #اوستا #استوره #اسطوره
⬅️آغاز جشن شده؛
به زمان هوشنگ پادشاه پیشدادی می رسد که برای راندن ماری سیاه و خطرناک، سنگی پرتاب می کند و آن سنگ بر سنگ دیگری می خورد و جرقه ای ایجاد می شود (هر دو سنگ چخماق بودند) و آتشی بر بوته های کنار آن سنگ ها می افتد، که در این هنگامه، ساختن آتش برای نخستین بار کشف می شود و هوشنگ شاه پیشدادی، این روز را برای سپاسگزاری از یزدان، جشن آتش برپا می کند.
شاهنامه فردوسی:
جهاندار پیش جهان آفرین
نیایش همی کرد و خواند آفرین/
که او را فروغی چنین هدیه داد
همین آتش آنگاه قبله نهاد/
بگفتا فروغیست این ایزدی
پرستید باید اگر بخردی/
شب آمد برافروخت آتش چو کوه
همان شاه در گرد او با گروه/
یکی جشن کرد آن شب و باده خورد
سده نام آن جشن فرخنده کرد/
ز هوشنگ ماند این سده یادگار
بسی باد چون او دگر شهریار/
کز آباد کردن جهان شاد کرد
جهانی به نیکی ازو یاد کرد/
هوشنگ، پادشاه پیشدادی که درباره او هم در اوستا و هم در شاهنامه سخن گفته شده است، نخستین شاهی بود که اهورامزدا آتش را به وی شناساند. همچنین نخستین ها در استخراج آهن، آهنگری و قربانی کردن حیوانات بود. بر پایه ی شاهنامه، وی نقش زیادی در یکجا نشینی مردم و گسترش شهرنشینی و پرورش چهارپایان سودمند داشت.
⬅️ جشن سده یا چله کوچک چیست؟
ایرانیان که دلبستگی خاصی به نور و گرما داشتند، زمستان را با برگزاری جشن های بسیار به انتظار گرما و زایش دوباره خورشید می نشستند.
آنها ۳۶۵روز را به ۱۲ ماه ۳۰ روزه تقسیم کرده و ۵ روز آخر که پیشواز نوروز بود، #پنجه_وه می نامیدند.
همچنین آنان زمستان را به دو چله ی بزرگ و کوچک تقسیم کرده بودند و در آغاز هریک جشنی برپا میکردند.
"چله بزرگ" از یکم دی ماه (شب چله) آغاز میشد تا چهل روز بعد یعنی دهم بهمن (جشن سده) و "چله کوچک" از دهم بهمن آغاز میشد تا پایان بهمن یعنی بیست شب و بیست روز. برخی نام سده را بخاطر ۱۰۰شبانه روز (۵۰شب و۵۰روز) مانده به نوروز می دانند.
در آغاز چله بزرگ، جشن زایش "مهر ایزد" را جشن میگرفتند (یلدا) و در آغاز چله کوچک "سده" را. "مهر" به معنی پرتو خورشید در هنگام طلوع آفتاب است. در این هنگام فلق به سرخی می گراید و نور و گرمای خورشید کم کم زمین را فرا می گیرد. به همین دلیل شب چله(یلدا) را ایرانیان تا بامداد بیدار می مانند تا دمیدن نور و روشنایی را ببینند و به نماد گردی و سرخی خورشید، میوه های سرخ و گرد بر سفره های آیینی خود میگذارند.
همانطور که در بسیاری شهرهای ایران دیده و شنیده ایم، مادرها و پدرهای ما از برگزاری شب چله کوچیکه که همان جشن سده کهن #زرتشتیان است یادگارهای شنیدنی دارند. بنابراین این، کهن ترین جشن ایرانی تا چند دهه پیش هم در خانواده های #مسلمانان ایرانی برپا بوده است پس امروز هم به پویایی این یادگار کهن هزاران ساله (که گمان می رود تاریخش به ۴هزار سال پیش برسد یعنی تاریخ کشف آتش، چون در اوستا هم این داستان بشکل یک داستان اساطیری آمده است) برخیزیم.
⬅️جشن سده را چگونه برگزار کنیم؟
زرتشتیان جشن سده را اینگونه برگزار می کنند که از بامداد روز جشن همگی برای گرد آوری هیزم و بوته از دشتها همازوری(شرکت) می کنند تا توده ی بزرگی از بوته های خشک پدید می آید.
سپس در هنگام فرورفتن(غروب) خورشید آتش افروزی آغاز می شود. هفت موبد سپیدپوش با مشعل های روشن، سه دور به دور بوته ها می گردند و با خواندن اوستای آتش نیایش، بوته ها را آتش می زنند.
آتش بسیار بزرگی افروخته می شود که تا آسمان شعله می کشد و در آن سرمای استخوان شکن بهمن ماه گرما را به باشندگان ارمغان می کند.
جوانان در پیرامون آتش به شادی می پردازند، سرودها وترانه های محلی و ملی می خوانند و بزرگترها به نیایش آتش می پردازند.
اگر کسانی نتوانند به جشن بیایند بر بام خانه ها آتش افروزی می کنند.
ما نیز می توانیم از چوب های خشک بی استفاده، در حیاط، بام خانه، کوچه و محله مان این جشن را غروب امروز برگزار کنیم تا پاسی از شب. آتش افروزیم، خوراکی هایی چون آجیل، میوه و شیرینی استفاده کنیم، شاهنامه بخوانیم و از سرودهای محلی، ملی و میهنی ایران عزیزمان و یادگارها و اندوخته های فرهنگی و هنری مان برای ساختن شبی زیبا و شورآفرین بهره ببریم.
جشن سده ویژه زرتشتیان:
#یزد روستای چم و پیر رهگذر
#کرمان باغچه بوداغ آباد
#تهران مارکار تهران پارس
#شیراز باغ وقفی
#کرج خانه دولت
#اصفهان خانه زرتشتیان
@LoversofIRAN
یزد، روستای #چم، جشن سده👇
سده یا چله کوچک را جشن بگیریم که بهانه ای زیباست برای گرم کردن دلها در سرمای زمستان
@LoversofIRAN
#جشن #سده #زرتشتی #مسلمان
#چله_بزرگ #چله_کوچک #چله #یلدا #مهر_ایزد #مهر #خورشید #آتش #ملی #شاهنامه #فردوسی #هوشنگ #پیشدادی #اوستا #استوره #اسطوره
⬅️آغاز جشن شده؛
به زمان هوشنگ پادشاه پیشدادی می رسد که برای راندن ماری سیاه و خطرناک، سنگی پرتاب می کند و آن سنگ بر سنگ دیگری می خورد و جرقه ای ایجاد می شود (هر دو سنگ چخماق بودند) و آتشی بر بوته های کنار آن سنگ ها می افتد، که در این هنگامه، ساختن آتش برای نخستین بار کشف می شود و هوشنگ شاه پیشدادی، این روز را برای سپاسگزاری از یزدان، جشن آتش برپا می کند.
شاهنامه فردوسی:
جهاندار پیش جهان آفرین
نیایش همی کرد و خواند آفرین/
که او را فروغی چنین هدیه داد
همین آتش آنگاه قبله نهاد/
بگفتا فروغیست این ایزدی
پرستید باید اگر بخردی/
شب آمد برافروخت آتش چو کوه
همان شاه در گرد او با گروه/
یکی جشن کرد آن شب و باده خورد
سده نام آن جشن فرخنده کرد/
ز هوشنگ ماند این سده یادگار
بسی باد چون او دگر شهریار/
کز آباد کردن جهان شاد کرد
جهانی به نیکی ازو یاد کرد/
هوشنگ، پادشاه پیشدادی که درباره او هم در اوستا و هم در شاهنامه سخن گفته شده است، نخستین شاهی بود که اهورامزدا آتش را به وی شناساند. همچنین نخستین ها در استخراج آهن، آهنگری و قربانی کردن حیوانات بود. بر پایه ی شاهنامه، وی نقش زیادی در یکجا نشینی مردم و گسترش شهرنشینی و پرورش چهارپایان سودمند داشت.
⬅️ جشن سده یا چله کوچک چیست؟
ایرانیان که دلبستگی خاصی به نور و گرما داشتند، زمستان را با برگزاری جشن های بسیار به انتظار گرما و زایش دوباره خورشید می نشستند.
آنها ۳۶۵روز را به ۱۲ ماه ۳۰ روزه تقسیم کرده و ۵ روز آخر که پیشواز نوروز بود، #پنجه_وه می نامیدند.
همچنین آنان زمستان را به دو چله ی بزرگ و کوچک تقسیم کرده بودند و در آغاز هریک جشنی برپا میکردند.
"چله بزرگ" از یکم دی ماه (شب چله) آغاز میشد تا چهل روز بعد یعنی دهم بهمن (جشن سده) و "چله کوچک" از دهم بهمن آغاز میشد تا پایان بهمن یعنی بیست شب و بیست روز. برخی نام سده را بخاطر ۱۰۰شبانه روز (۵۰شب و۵۰روز) مانده به نوروز می دانند.
در آغاز چله بزرگ، جشن زایش "مهر ایزد" را جشن میگرفتند (یلدا) و در آغاز چله کوچک "سده" را. "مهر" به معنی پرتو خورشید در هنگام طلوع آفتاب است. در این هنگام فلق به سرخی می گراید و نور و گرمای خورشید کم کم زمین را فرا می گیرد. به همین دلیل شب چله(یلدا) را ایرانیان تا بامداد بیدار می مانند تا دمیدن نور و روشنایی را ببینند و به نماد گردی و سرخی خورشید، میوه های سرخ و گرد بر سفره های آیینی خود میگذارند.
همانطور که در بسیاری شهرهای ایران دیده و شنیده ایم، مادرها و پدرهای ما از برگزاری شب چله کوچیکه که همان جشن سده کهن #زرتشتیان است یادگارهای شنیدنی دارند. بنابراین این، کهن ترین جشن ایرانی تا چند دهه پیش هم در خانواده های #مسلمانان ایرانی برپا بوده است پس امروز هم به پویایی این یادگار کهن هزاران ساله (که گمان می رود تاریخش به ۴هزار سال پیش برسد یعنی تاریخ کشف آتش، چون در اوستا هم این داستان بشکل یک داستان اساطیری آمده است) برخیزیم.
⬅️جشن سده را چگونه برگزار کنیم؟
زرتشتیان جشن سده را اینگونه برگزار می کنند که از بامداد روز جشن همگی برای گرد آوری هیزم و بوته از دشتها همازوری(شرکت) می کنند تا توده ی بزرگی از بوته های خشک پدید می آید.
سپس در هنگام فرورفتن(غروب) خورشید آتش افروزی آغاز می شود. هفت موبد سپیدپوش با مشعل های روشن، سه دور به دور بوته ها می گردند و با خواندن اوستای آتش نیایش، بوته ها را آتش می زنند.
آتش بسیار بزرگی افروخته می شود که تا آسمان شعله می کشد و در آن سرمای استخوان شکن بهمن ماه گرما را به باشندگان ارمغان می کند.
جوانان در پیرامون آتش به شادی می پردازند، سرودها وترانه های محلی و ملی می خوانند و بزرگترها به نیایش آتش می پردازند.
اگر کسانی نتوانند به جشن بیایند بر بام خانه ها آتش افروزی می کنند.
ما نیز می توانیم از چوب های خشک بی استفاده، در حیاط، بام خانه، کوچه و محله مان این جشن را غروب امروز برگزار کنیم تا پاسی از شب. آتش افروزیم، خوراکی هایی چون آجیل، میوه و شیرینی استفاده کنیم، شاهنامه بخوانیم و از سرودهای محلی، ملی و میهنی ایران عزیزمان و یادگارها و اندوخته های فرهنگی و هنری مان برای ساختن شبی زیبا و شورآفرین بهره ببریم.
جشن سده ویژه زرتشتیان:
#یزد روستای چم و پیر رهگذر
#کرمان باغچه بوداغ آباد
#تهران مارکار تهران پارس
#شیراز باغ وقفی
#کرج خانه دولت
#اصفهان خانه زرتشتیان
@LoversofIRAN
یزد، روستای #چم، جشن سده👇
Telegram
attach 📎