👈 این قند پارسی به کجاها که میرود❗️
@LoversofIRAN
⬅️ بعضی خاطرهها #قالبش از روایتش جالبتر است. برای مثال چندی پیش، یک عزیز #افغانستانی تماس گرفت، و از من که در #دوشنبه_تاجیکستان بودم؛ شعری خواست که سال گذشته در محفل #روز_فردوسی در #آلماتی_قزاقستان شنیدهبود!
برایش ارسال کردم اما گفت:
«این یکی را نمیخواهم».
گفتم: «کلیدواژه بده»!
کلماتی را بهخاطر آورد و فرستاد!
از نشانیها دریافتم که شعر درخواستیاش از شاعر بزرگواری از اهالی #اصفهان است.
پس تا اینجا شد؛ یک شهروند #کابلی به #دوشنبه تماس میگیرد و از یک #کاشانی سراغ شعری را میگیرد که از یک شاعر #اصفهانی در #آلماتی شنیدهاست.
در پاسخ شاعر کاشانی، تماس میگیرد به دوست #یزدیاش و نشانیهای آن شعر منتشر نشده را میدهد و آن دوست یزدی، ۴۸ ساعت بعد عکسی از شعر مذکور را، از صفحه رایانهٔ شاعر اصفهانی، به دوشنبه ارسال میکند که از آنجا راهی افغانستان میشود و بعدش را خدا میداند!
واقعاً جالب نیست؟
تازه فراموش نکنید آنچه گفتم مربوط به یک شعر منتشر نشدهٔ دوستانه بود!
چند بیت از شعر مذکور:
#زندهرود از جگر تشنه فرستاد مرا
تا به #آمویه مگر آتش دل بنشانم
بزمی آراسته شد از سخن و ساز و سرود
جان و دل مست شد از نغمهٔ تاجیکانم
سخن از دُرّ #دری بود و زبان پدری
فارسی، مایهٔ پیوستگی ایرانم
مست صهبای سخن گشتم و شوریدهٔ شعر
خوش شد از یاد سمرقند و بخارا جانم!
نوشته دکتر #مهدی_نوریان/ از hassangharibi@
⬅️کانال عاشقان ایران
■از آمویه، آموی، آمل، بیشتر بدانیم
#زبان #فارسی، بزرگ پیوندار ایرانی تباران سراسر گیتی است که اگر خودشان ندانند، با ریشه های تنیده در تاریخ ایران، آنها را به هم می رساند.
□واژگان
_ زنده رود= #زاینده_رود اصفهان
_ آمویه= رودی در #فرارود یا ماوراءالنهر (بخشی از سرزمین تاجیکان آسیای میانه)
از فرهنگ دهخدا: آمویه [ی َ ]. رود #جیحون. #آمو. #آموی. #آمل. رود. آب. وَرز. #آمودریا. #آمون. نام شهری کنار جیحون
□آمویه یا آمو یا آموی یا آمل شهری بود در فرارود که نباید آن را با شهر آمل #مازندران اشتباه کرد. نام کنونی آن #چهارجو یا #چهارجوی است( آمودریا نام کهن و ایرانی این رود است به معنای رود شهر آمو ). برای تشخیص آن از آمل مازندران آن را یا "آمل زَم" یا "آمل جیحون" یا "آمل الشط" میخواندند. اسم این آمل مانند آمل مازندران محتملاً با نام قوم #مارد یا قوم #آمارد مرتبط است. آماردها به گفتهٔ(شرق شناسان) ریچارد فرای، آملی کورت و کریستوفر برونر، قومی #آریایی و #سکایی بودند و نام شهر امروزی آمل مازندران برمیگردد به زندگی آنان در آن گستره. ریچارد فرای این را که دو آمل، یکی در #مازندران و دیگری در #آمودریا، جای داشتهاند، دلیلی احتمالی بر مهاجرت شاخه ای از این قوم دانستهاست(تاریخ باستانی آسیای میانه از #ریچارد_فرای شرق شناس نامدار)
□آمویه قبلا بخشی از #خراسان_بزرگ بود و با آنکه از همه سو آن را بیابان گرفته بود، به عنوان برخوردگاه راههایی که خراسان را به فرارود ( #ماوراء_النهر) و #خیوه متصل میکرد، مرکز مهم بازرگانی کاروانی بود.
امروزه آمویه را #چهارجوی یا #ترکمنآباد نامند که در جنوب شرقی #ترکمنستان و به فاصلهٔ ۵ کیلومتری ساحل چپ آمودریا قرار دارد. نام جدید چهارجوی وابسته به گذر مهمی از جیحون است که با این شهر چندان فاصلهای ندارد. اکنون چهارجوی با راهآهن از مغرب به #مرو و از شمال شرقی به #بخارا و #سمرقند و #تاشکند میرسد(دانشنامه #مزدیسنا)
□آمودریا به یونانی باستان: Oxus/Ὄξος/اُکسوس بوده است که یونانیشدهٔ نام پارسی باستان رود: وَخش است(حسن پیرنیا، تاریخ ایران باستان، جلد۳ ،ص۲۲۰۵).
آمودریا پرآبترین رود آسیای میانه است. رود دوم نیز #سیر_دریا است که هردو به دریاچه #خوارزم (نام دیگر آن #آرال، نامی #ترکی است)؛میریزند.
آمودریا از کوههای #پامیر سرچشمه میگیرد در مرزهای شمالی #افغانستان با #تاجیکستان، و سپس به #ازبکستان و #ترکمنستان میرود. بخشهایی از آن قابل کشتیرانی است. بندرهای #شیرخان_بندر و #بندر_حیرتان در ساحل آن جایگاه صادرات و واردات افغانستان به آسیای میانه است
□این رود بهطور تاریخی مرزهای سرزمین باستانی ایران بود و در آثار ادبی، مرز #ایران و #توران بهشمار میرفت (مهرالزمان نوبان. نام مکانهای جغرافیایی در بستر زمان)
غزل سرشناس #رودکی شاعربزرگ پارسی نیز از آمودریا گفته است:
بوی جوی مولیان آید همی
یاد یار مهربان آید همی
ریگ #آموی و درشتیهای او
زیر پایم پرنیان آید همی
باید توجه داشت سرزمین #توران که از آن در #شاهنامه یادشده است نیز خود بخشی از سرزمین های فارسی زبان است و به لحاظ ریشه های فرهنگی، آیینی، تباری و تاریخی، گستره #ایران_زمین_کهن است. آثار باستانی فراوان از دوره هخامنشیان اشکانیان ساسانیان و پس از اسلام در این سرزمین مهر تاییدی بر آن مدعاست.
@LoversofIRAN
@LoversofIRAN
⬅️ بعضی خاطرهها #قالبش از روایتش جالبتر است. برای مثال چندی پیش، یک عزیز #افغانستانی تماس گرفت، و از من که در #دوشنبه_تاجیکستان بودم؛ شعری خواست که سال گذشته در محفل #روز_فردوسی در #آلماتی_قزاقستان شنیدهبود!
برایش ارسال کردم اما گفت:
«این یکی را نمیخواهم».
گفتم: «کلیدواژه بده»!
کلماتی را بهخاطر آورد و فرستاد!
از نشانیها دریافتم که شعر درخواستیاش از شاعر بزرگواری از اهالی #اصفهان است.
پس تا اینجا شد؛ یک شهروند #کابلی به #دوشنبه تماس میگیرد و از یک #کاشانی سراغ شعری را میگیرد که از یک شاعر #اصفهانی در #آلماتی شنیدهاست.
در پاسخ شاعر کاشانی، تماس میگیرد به دوست #یزدیاش و نشانیهای آن شعر منتشر نشده را میدهد و آن دوست یزدی، ۴۸ ساعت بعد عکسی از شعر مذکور را، از صفحه رایانهٔ شاعر اصفهانی، به دوشنبه ارسال میکند که از آنجا راهی افغانستان میشود و بعدش را خدا میداند!
واقعاً جالب نیست؟
تازه فراموش نکنید آنچه گفتم مربوط به یک شعر منتشر نشدهٔ دوستانه بود!
چند بیت از شعر مذکور:
#زندهرود از جگر تشنه فرستاد مرا
تا به #آمویه مگر آتش دل بنشانم
بزمی آراسته شد از سخن و ساز و سرود
جان و دل مست شد از نغمهٔ تاجیکانم
سخن از دُرّ #دری بود و زبان پدری
فارسی، مایهٔ پیوستگی ایرانم
مست صهبای سخن گشتم و شوریدهٔ شعر
خوش شد از یاد سمرقند و بخارا جانم!
نوشته دکتر #مهدی_نوریان/ از hassangharibi@
⬅️کانال عاشقان ایران
■از آمویه، آموی، آمل، بیشتر بدانیم
#زبان #فارسی، بزرگ پیوندار ایرانی تباران سراسر گیتی است که اگر خودشان ندانند، با ریشه های تنیده در تاریخ ایران، آنها را به هم می رساند.
□واژگان
_ زنده رود= #زاینده_رود اصفهان
_ آمویه= رودی در #فرارود یا ماوراءالنهر (بخشی از سرزمین تاجیکان آسیای میانه)
از فرهنگ دهخدا: آمویه [ی َ ]. رود #جیحون. #آمو. #آموی. #آمل. رود. آب. وَرز. #آمودریا. #آمون. نام شهری کنار جیحون
□آمویه یا آمو یا آموی یا آمل شهری بود در فرارود که نباید آن را با شهر آمل #مازندران اشتباه کرد. نام کنونی آن #چهارجو یا #چهارجوی است( آمودریا نام کهن و ایرانی این رود است به معنای رود شهر آمو ). برای تشخیص آن از آمل مازندران آن را یا "آمل زَم" یا "آمل جیحون" یا "آمل الشط" میخواندند. اسم این آمل مانند آمل مازندران محتملاً با نام قوم #مارد یا قوم #آمارد مرتبط است. آماردها به گفتهٔ(شرق شناسان) ریچارد فرای، آملی کورت و کریستوفر برونر، قومی #آریایی و #سکایی بودند و نام شهر امروزی آمل مازندران برمیگردد به زندگی آنان در آن گستره. ریچارد فرای این را که دو آمل، یکی در #مازندران و دیگری در #آمودریا، جای داشتهاند، دلیلی احتمالی بر مهاجرت شاخه ای از این قوم دانستهاست(تاریخ باستانی آسیای میانه از #ریچارد_فرای شرق شناس نامدار)
□آمویه قبلا بخشی از #خراسان_بزرگ بود و با آنکه از همه سو آن را بیابان گرفته بود، به عنوان برخوردگاه راههایی که خراسان را به فرارود ( #ماوراء_النهر) و #خیوه متصل میکرد، مرکز مهم بازرگانی کاروانی بود.
امروزه آمویه را #چهارجوی یا #ترکمنآباد نامند که در جنوب شرقی #ترکمنستان و به فاصلهٔ ۵ کیلومتری ساحل چپ آمودریا قرار دارد. نام جدید چهارجوی وابسته به گذر مهمی از جیحون است که با این شهر چندان فاصلهای ندارد. اکنون چهارجوی با راهآهن از مغرب به #مرو و از شمال شرقی به #بخارا و #سمرقند و #تاشکند میرسد(دانشنامه #مزدیسنا)
□آمودریا به یونانی باستان: Oxus/Ὄξος/اُکسوس بوده است که یونانیشدهٔ نام پارسی باستان رود: وَخش است(حسن پیرنیا، تاریخ ایران باستان، جلد۳ ،ص۲۲۰۵).
آمودریا پرآبترین رود آسیای میانه است. رود دوم نیز #سیر_دریا است که هردو به دریاچه #خوارزم (نام دیگر آن #آرال، نامی #ترکی است)؛میریزند.
آمودریا از کوههای #پامیر سرچشمه میگیرد در مرزهای شمالی #افغانستان با #تاجیکستان، و سپس به #ازبکستان و #ترکمنستان میرود. بخشهایی از آن قابل کشتیرانی است. بندرهای #شیرخان_بندر و #بندر_حیرتان در ساحل آن جایگاه صادرات و واردات افغانستان به آسیای میانه است
□این رود بهطور تاریخی مرزهای سرزمین باستانی ایران بود و در آثار ادبی، مرز #ایران و #توران بهشمار میرفت (مهرالزمان نوبان. نام مکانهای جغرافیایی در بستر زمان)
غزل سرشناس #رودکی شاعربزرگ پارسی نیز از آمودریا گفته است:
بوی جوی مولیان آید همی
یاد یار مهربان آید همی
ریگ #آموی و درشتیهای او
زیر پایم پرنیان آید همی
باید توجه داشت سرزمین #توران که از آن در #شاهنامه یادشده است نیز خود بخشی از سرزمین های فارسی زبان است و به لحاظ ریشه های فرهنگی، آیینی، تباری و تاریخی، گستره #ایران_زمین_کهن است. آثار باستانی فراوان از دوره هخامنشیان اشکانیان ساسانیان و پس از اسلام در این سرزمین مهر تاییدی بر آن مدعاست.
@LoversofIRAN
جایگاه رودی باستانی به درازای تاریخ #ایران_زمین که در داستانهای استوره ای ایران و ادبیات کهن فارسی از آن بارها یاد شده است؛ #آمودریا (که به آن #جیحون نیز گویند)
رود آمودریا، برای ایرانیان سنگ نشان سرزمین فرارود یا ماوراءالنهر (آنسوی نهر/رود) بود با #خراسان_بزرگ. خراسان کهن، چهار شهر نامدار داشت؛ #نیشابور (در #خراسان امروز ایران)، #مرو (جنوب شرقی #ترکمنستان و غرب آمودریا)؛ #بلخ و #هرات (شمال و شرق #افغانستان امروز).
در سرزمین فرارود که امروز بخش هایی از کشورهای نوپای #ازبکستان #تاجیکستان #ترکمنستان #قزاقستان #قرقیزستان است، آثار باستانی فراوان از حکومت های ایرانی و نسخه های خطی فراوان زبان فارسی است چنانکه محققان آنهابرای خوانش تاریخ خود، باید زبان و خط #فارسی بدانند
گرچه در برخی داستانهای کهن ایرانی، آمودریا را مرز سرزمین توران و ایران دانسته اند اما باید توجه داشت که در واقعیت، توران و ایران #شاهنامه، هر دو #ایران_زمین باستانی و کهن را تشکیل داده اند و نمیتوان فرهنگ و تاریخ و حتا زبان توران را از ایران جدا دانست
درباره این رود و پیشینه اش اینجا را بخوانید 👇
https://t.me/LoversofIRAN/8632
@LoversofIRAN
رود آمودریا، برای ایرانیان سنگ نشان سرزمین فرارود یا ماوراءالنهر (آنسوی نهر/رود) بود با #خراسان_بزرگ. خراسان کهن، چهار شهر نامدار داشت؛ #نیشابور (در #خراسان امروز ایران)، #مرو (جنوب شرقی #ترکمنستان و غرب آمودریا)؛ #بلخ و #هرات (شمال و شرق #افغانستان امروز).
در سرزمین فرارود که امروز بخش هایی از کشورهای نوپای #ازبکستان #تاجیکستان #ترکمنستان #قزاقستان #قرقیزستان است، آثار باستانی فراوان از حکومت های ایرانی و نسخه های خطی فراوان زبان فارسی است چنانکه محققان آنهابرای خوانش تاریخ خود، باید زبان و خط #فارسی بدانند
گرچه در برخی داستانهای کهن ایرانی، آمودریا را مرز سرزمین توران و ایران دانسته اند اما باید توجه داشت که در واقعیت، توران و ایران #شاهنامه، هر دو #ایران_زمین باستانی و کهن را تشکیل داده اند و نمیتوان فرهنگ و تاریخ و حتا زبان توران را از ایران جدا دانست
درباره این رود و پیشینه اش اینجا را بخوانید 👇
https://t.me/LoversofIRAN/8632
@LoversofIRAN
👈 #زرتشت پیامبر، اهل #ری بود
✍نوشتاری از استاد #فريدون_جنيدی
⬅️بخش یک
جهانيان «زرتشت» را پيامبری ايرانی می دانند و «گات ها»(که در کنار ديگر کتاب ها، از آتش سوزان اسکندر، سالم به دست ما رسيده است)سروده زرتشت است و اين تنها دين ايرانی است که خود، از فرهنگ اين مرز و بوم برآمده است و با فرهنگ آن همخوان و همراه است.
«ايرانيان» در هر جای جهان که باشند حق دارند «زرتشت» را از خودشان بدانند. البته در بعضی نقاط تعصب هايی در اين زمينه هست مثلا مردم #آذربايجان، زرتشت را از خودشان می دانند و با تکيه به برخی روايات و با توجه به مرکزيت موبدان #ساسانی در #آتشکده #آذرگشسپ آذربايجان، زرتشت را از آن ديار می دانند و يا در #کرد ها تعصب ويژه ای هست که زرتشت «کرد» بوده است. يا در #افغانستان مردم، زرتشت را اهل #بلخ می دانند زيرا «لهراسب» پدر «گشتاسب شاه» در #آتشکده_بلخ نيايش می کرده است.
ديگر اينکه بر اساس اخباری که امروزه به دست ما رسيده است، زرتشت هنگام نيايش و ستايش خداوند يکتا در #آتشکده_نوبهار_بلخ و به دست يک مرد تورانی به نام «تور براتور» کشته می شود بنابر اين افغان ها هم زرتشت را از خودشان می دانند! در #تاجيکستان هم چنين است، زيرا بسياری از رودهايی که در اوستا از آنها ياد شده است، چون «ونگهويی داييتی» و «ارنگ» که همان #آمو_دريا و #سير_دريا باشند، در تاجيکستان روان هستند و ديگر اينکه بر پايه پژوهش هايی که انجام داده ام، تاجيکستان خاستگاه نژاد #آريا بوده که در #اوستا و متون #پهلوی از آن با نام «ائیرینه وئیجنگه» یا #ايران_ويج ياد شده است.
«ايران ويج» ياد شده در اوستا، همين «تاجيکستان» امروزی است. زيرا ما در اوستا در آغاز ونديداد، بخشی تاريخی-جغرافیایی داريم که در آنجا آمده است:
نخستين سرزمينی که من –اهورا مزدا- من بيافريدم «ايران ویج» بود، دومين سرزمين #خوارزم و سومين آن #سغد (همان #سمرقند و #بخارا)، و چهارمين سرزمين، #مرو باشد. #ترکمنستان نام «مرو» را به «ماری» دگرگون کرده است تا نشانه های فرهنگی ايران را از ميان ببرد يا نام شهر باستانی #چهار_جو که به معنی چهار جوی آب است و چهار رشته از رودهای پر آبی که از سرچشمه های «آمو دريا» هستند از آنجا سرچشمه می گيرد را به «ترکمن آباد» ديگر کرده است!
از سوی ديگر در «مهر يشت»، بندی هست که ايران ويج جايی است که در آن رودهای «ناوتاک» يعنی قابل کشتيرانی، سر به صخره ها می کوبند و به طرف دريا می روند. اندکی انديشه در مورد همين فراز نشان می دهد که چگونه می شود اگر رودی سر به صخره ها بکوبد، قابل کشتيرانی هم باشد؟ پاسخ اينکه دو رود «آمودريا» و «سير دريا» که در تاجيکستان جريان دارند، از کوهای #پامير سرچشمه می گيرند و هنگاميکه به دشت رسيدند قابل کشتيرانی خواهند بود و به سمت دريا روان می شوند. منظور همان دريای «خوارزم» است که امروز با نام روسی #آرال خوانده می شود اما از زمان باستان نام آن «خوارزم» بوده است. پس چنين جايی ديگر تنها از آن تاجيکستان نمی تواند باشد و از آن همه ایرانیان است. ما افتخار می کنيم که تاجیکان گرامی بيدار و زنده باشند و
نسبت به ارزش های فرهنگی و تاريخ کهن ايران، حساس. هر چقدر آنها بيدارتر و زنده تر باشند، اميد است که به خواب رفتگان اين سوی مرز نيز، اندک اندک بيدار شوند. به هر روی، چون «ايران ويج»، مرکز نژاد و تخمه #آرياييان در تاجيکستان بوده است، #تاجيک ها «زرتشت» را ازخودشان می دانند، در حالی که زرتشت در هيچ کجا نگفته است که من، خود از ايران ويج بوده ام. اين گرايش که همه ايرانيان برای نمونه #زرتشت يا #رستم را از قوم و قبيله خودشان بدانند، نشانه يک انديشه آگاه #ملی است و بر آمده از باليدن ملی، ولی خويشکاری پژوهشگر اين است که «راستی» را بيان کند.
اگر راست اين ماجرا را از من می خواهيد بشنويد، زرتشت اهل «ری» بوده است. در بندهای 16 تا 19 «يسنا 19» آشکارا اين موضوع بيان شده است که زرتشت اهل «ری» بوده است. ولی امروز هيچ کسی در ری نيست که سخت گيری داشته باشد و بگويد زرتشت اهل ری بوده است. براستی زرتشت «رازی» نبوده است، بلکه ايرانی بوده و وابسته به تمام ايرانيان و هر ايرانی حق دارد اين بازمانده فرهنگی را چون ديگر بازمانده های فرهنگی مان، از خود بداند.
نمونه دیگر، #نوروز است
در پايان هنگام (دوره) «جمشيدی» که چند هزار سال به طول انجاميده چشمان نياکان ما به آسمان بوده، چرا که تمام خوبی ها و بدی ها را از آسمان می ديدند. چون: برف، باران، تگرگ، تندر و روشنايی خورشيد جان بخش و ماه شب پيما، ستارگان، سيل، يخبندان و ...
از کانال بنیادنیشابور@bonyad_neyshaboor
ادامه در فرسته های پسین (پست های بعدی)
@LoversofIRAN
✍نوشتاری از استاد #فريدون_جنيدی
⬅️بخش یک
جهانيان «زرتشت» را پيامبری ايرانی می دانند و «گات ها»(که در کنار ديگر کتاب ها، از آتش سوزان اسکندر، سالم به دست ما رسيده است)سروده زرتشت است و اين تنها دين ايرانی است که خود، از فرهنگ اين مرز و بوم برآمده است و با فرهنگ آن همخوان و همراه است.
«ايرانيان» در هر جای جهان که باشند حق دارند «زرتشت» را از خودشان بدانند. البته در بعضی نقاط تعصب هايی در اين زمينه هست مثلا مردم #آذربايجان، زرتشت را از خودشان می دانند و با تکيه به برخی روايات و با توجه به مرکزيت موبدان #ساسانی در #آتشکده #آذرگشسپ آذربايجان، زرتشت را از آن ديار می دانند و يا در #کرد ها تعصب ويژه ای هست که زرتشت «کرد» بوده است. يا در #افغانستان مردم، زرتشت را اهل #بلخ می دانند زيرا «لهراسب» پدر «گشتاسب شاه» در #آتشکده_بلخ نيايش می کرده است.
ديگر اينکه بر اساس اخباری که امروزه به دست ما رسيده است، زرتشت هنگام نيايش و ستايش خداوند يکتا در #آتشکده_نوبهار_بلخ و به دست يک مرد تورانی به نام «تور براتور» کشته می شود بنابر اين افغان ها هم زرتشت را از خودشان می دانند! در #تاجيکستان هم چنين است، زيرا بسياری از رودهايی که در اوستا از آنها ياد شده است، چون «ونگهويی داييتی» و «ارنگ» که همان #آمو_دريا و #سير_دريا باشند، در تاجيکستان روان هستند و ديگر اينکه بر پايه پژوهش هايی که انجام داده ام، تاجيکستان خاستگاه نژاد #آريا بوده که در #اوستا و متون #پهلوی از آن با نام «ائیرینه وئیجنگه» یا #ايران_ويج ياد شده است.
«ايران ويج» ياد شده در اوستا، همين «تاجيکستان» امروزی است. زيرا ما در اوستا در آغاز ونديداد، بخشی تاريخی-جغرافیایی داريم که در آنجا آمده است:
نخستين سرزمينی که من –اهورا مزدا- من بيافريدم «ايران ویج» بود، دومين سرزمين #خوارزم و سومين آن #سغد (همان #سمرقند و #بخارا)، و چهارمين سرزمين، #مرو باشد. #ترکمنستان نام «مرو» را به «ماری» دگرگون کرده است تا نشانه های فرهنگی ايران را از ميان ببرد يا نام شهر باستانی #چهار_جو که به معنی چهار جوی آب است و چهار رشته از رودهای پر آبی که از سرچشمه های «آمو دريا» هستند از آنجا سرچشمه می گيرد را به «ترکمن آباد» ديگر کرده است!
از سوی ديگر در «مهر يشت»، بندی هست که ايران ويج جايی است که در آن رودهای «ناوتاک» يعنی قابل کشتيرانی، سر به صخره ها می کوبند و به طرف دريا می روند. اندکی انديشه در مورد همين فراز نشان می دهد که چگونه می شود اگر رودی سر به صخره ها بکوبد، قابل کشتيرانی هم باشد؟ پاسخ اينکه دو رود «آمودريا» و «سير دريا» که در تاجيکستان جريان دارند، از کوهای #پامير سرچشمه می گيرند و هنگاميکه به دشت رسيدند قابل کشتيرانی خواهند بود و به سمت دريا روان می شوند. منظور همان دريای «خوارزم» است که امروز با نام روسی #آرال خوانده می شود اما از زمان باستان نام آن «خوارزم» بوده است. پس چنين جايی ديگر تنها از آن تاجيکستان نمی تواند باشد و از آن همه ایرانیان است. ما افتخار می کنيم که تاجیکان گرامی بيدار و زنده باشند و
نسبت به ارزش های فرهنگی و تاريخ کهن ايران، حساس. هر چقدر آنها بيدارتر و زنده تر باشند، اميد است که به خواب رفتگان اين سوی مرز نيز، اندک اندک بيدار شوند. به هر روی، چون «ايران ويج»، مرکز نژاد و تخمه #آرياييان در تاجيکستان بوده است، #تاجيک ها «زرتشت» را ازخودشان می دانند، در حالی که زرتشت در هيچ کجا نگفته است که من، خود از ايران ويج بوده ام. اين گرايش که همه ايرانيان برای نمونه #زرتشت يا #رستم را از قوم و قبيله خودشان بدانند، نشانه يک انديشه آگاه #ملی است و بر آمده از باليدن ملی، ولی خويشکاری پژوهشگر اين است که «راستی» را بيان کند.
اگر راست اين ماجرا را از من می خواهيد بشنويد، زرتشت اهل «ری» بوده است. در بندهای 16 تا 19 «يسنا 19» آشکارا اين موضوع بيان شده است که زرتشت اهل «ری» بوده است. ولی امروز هيچ کسی در ری نيست که سخت گيری داشته باشد و بگويد زرتشت اهل ری بوده است. براستی زرتشت «رازی» نبوده است، بلکه ايرانی بوده و وابسته به تمام ايرانيان و هر ايرانی حق دارد اين بازمانده فرهنگی را چون ديگر بازمانده های فرهنگی مان، از خود بداند.
نمونه دیگر، #نوروز است
در پايان هنگام (دوره) «جمشيدی» که چند هزار سال به طول انجاميده چشمان نياکان ما به آسمان بوده، چرا که تمام خوبی ها و بدی ها را از آسمان می ديدند. چون: برف، باران، تگرگ، تندر و روشنايی خورشيد جان بخش و ماه شب پيما، ستارگان، سيل، يخبندان و ...
از کانال بنیادنیشابور@bonyad_neyshaboor
ادامه در فرسته های پسین (پست های بعدی)
@LoversofIRAN
عاشقان ایران
نماهنگ زیبای #فارسی #تاجیکی: دل نما #تاجیکستان خواننده و آهنگساز: #نگینه_امانقلوا هنرمند نامدار تاجیک به نمای مسجد و بنایی که این توژک(ویدیو) در آن گرفته شده است نگاه کنید و ببینید همسان با مسجدهای برجسته درون خاک ایران است کاشیکاری های ارزنده و تزیینات…
👈مهرازی ایرانی، گواه بی چون و چرای یکپارچگی سرزمین های پیرامون ایران با ایران
⬅️یک نمونه از یکپارچگی مهرازی(معماری) #ایران_زمین
این بنایی که #نگینه_امانقلوا( امانقلی اوا)، هنرمند نامدار کشور #تاجیکستان، به همراه رقصندگان #سمرقندی (در کشور #ازبکستان، همسایه تاجیکستان)، ترانه ی "دلنامه" را اجرامی کنند، میدان ریگستان شهر #سمرقند است.
ساختمانی که پشت سر او می بینید "مدرسه ی شیردار" است که از کهنترین مدرسه های #سمرقند به شمار می رود و به این دلیل به آن مدرسه ی شیردار می گویند که در دو سوی درآمدگاه(ورودی) مدرسه دو شیر که برپشت خود خورشید دارند بر کاشی سر در مدرسه نقش بسته شده اند؛ یعنی نشان تاریخی #شیر_و_خورشید ایرانی
این تزیینات نما، کار استادکار #اصفهانی است و کتیبه ها همه به #فارسی نوشته شده اند. سمرقند و بخارا که امروز در کشور نوپای ازبکستان هستند، کمتر از ۲۰۰ سال پیش هنوز بخشی از گستره پادشاهی #ایران بودند که با دسیسه های استعمارگران #روس از سرزمین های ایران بزرگ، پاره پاره شدند و به گستره امپراتوری نوین کمونیستی #شوروی پیوست شدند که البته این قلمروز بیش از چند دهه پایدار نماند و در ۱۹۹۱ از هم فروپاشید.
اما پس از استقلال از شوروی سابق و در ۲۸ سال گذشته هم، کشورهای تازه ساز #تاجیکستان و #ازبکستان و #ترکمنستان به ایران امروز از دید روابط فرهنگی و مردمی و اقتصادی نه تنها نپیوستند بلکه نزدیک هم نشدند. البته تاجیکستان اگرچه با زبان رسمی #تاجیکی که یک گویش (لهجه) از زبان فارسی است، تلاش کرده است ریشه های کهن فرهنگ و تمدن مستقل خود را ورای سایه سنگین و ادامه دار فرهنگ #روسیه بازیابی کند اما با دوری و جدایی عمدی که دولت این کشور با ایران امروز دارد و مناسبات فرهنگی و گردشگری مردم دو کشور چندان خوشایندش نیستند.
مبادا تاجیک ها هوای بازگشت به مفهوم ایران بزرگ را داشته باشند، چنانکه حتا(حتی) فعالیت بازرگانان و هنرمندان ایرانی در تاجیکستان را هم محدود کرده است در دو سال گذشته!!! و البته در این سه دهه پس از رهایی از یوغ #روس ها هنوز رییس جمهور خودرای و دیکتاتور تاجیکستان، #امام_علی_رحمان برخلاف درخواست های فراوان بزرگان فرهنگ آن کشور اجازه رسمی شدن #خط_فارسی را در آن دیار نمی دهد و آنها زبان فارسی را با خط روسی #سیرلیک می نویسند و همین مایه کمرنگ شدن پیوستار تاریخی آنها با ادبیات کهن فارسی شده است که کتب فراوانی از آن به خط فارسی در #فرارود (تاجیکستان و ازبکستان) هنوز در کتابخانه ها یافت می شود.
تازه این روزگار خوش فارسی زبانان فرارود در تاجیکستان است که گویا دولتش (که تنها با یک رییس جمهور سالهاست روزگار می گذراند) هنوز زیر سیطره استعماری روسیه، دیوارهای فاصله بین ایرانی تباران و ایرانیان درون مرزهای ایران را پررنگ نگه می دارد.
در ازبکستان و ترکمنستان که اوضاع بسیار بدتر است چنانکه ترکمنستان که شهر باستانی #مرو از تمدن ایرانی در قراردادهای ننگین دوره #قاجار از ایران جداشد و پس از فروپاشی کمونیست هم در ترکمنستان جای گرفت تلاش کرده است در سه دهه همه نشانه های ایرانی به جا مانده در این سرزمین را دگرگون کند یا مسکوت بگذارد و این کشور را میراث محض #ترکمن ها نشان دهد گرچه تاریخ را نمی شود دستکاری کرد.
ازبکستان هم که پس از #فروپاشی_شوروی، برای برپایی کشور #ازبک ها دچار تنش و جنگ با #تاجیک های درون خاکش شد و دست آخر هم به بایکوت طولانی و سرکوب مظاهر تاجیکی (فارسی زبانان) برای بیش از دو دهه در ازبکستان انجامید. #زبان رسمی ازبکستان امروز زبان #ازبکی (یک شاخه از زبان #ترکی ) است. بسیاری از تاجیک ها که شمار بزرگی از توده جمعیتی این کشور نوپا بوده اند در این دو سه دهه مجبور به کوچ به تاجیکستان شدند تا دستکم زبان و فرهنگ خود را بتوانند آسوده تر حفظ کنند.
@LoversofIRAN
نماهنگ زیبای #فارسی #تاجیکی:
دلنامه
#تاجیکستان
خواننده و آهنگساز:
#نگینه_امانقلوا هنرمند نامدار تاجیک
https://t.me/LoversofIRAN/8873
⬅️یک نمونه از یکپارچگی مهرازی(معماری) #ایران_زمین
این بنایی که #نگینه_امانقلوا( امانقلی اوا)، هنرمند نامدار کشور #تاجیکستان، به همراه رقصندگان #سمرقندی (در کشور #ازبکستان، همسایه تاجیکستان)، ترانه ی "دلنامه" را اجرامی کنند، میدان ریگستان شهر #سمرقند است.
ساختمانی که پشت سر او می بینید "مدرسه ی شیردار" است که از کهنترین مدرسه های #سمرقند به شمار می رود و به این دلیل به آن مدرسه ی شیردار می گویند که در دو سوی درآمدگاه(ورودی) مدرسه دو شیر که برپشت خود خورشید دارند بر کاشی سر در مدرسه نقش بسته شده اند؛ یعنی نشان تاریخی #شیر_و_خورشید ایرانی
این تزیینات نما، کار استادکار #اصفهانی است و کتیبه ها همه به #فارسی نوشته شده اند. سمرقند و بخارا که امروز در کشور نوپای ازبکستان هستند، کمتر از ۲۰۰ سال پیش هنوز بخشی از گستره پادشاهی #ایران بودند که با دسیسه های استعمارگران #روس از سرزمین های ایران بزرگ، پاره پاره شدند و به گستره امپراتوری نوین کمونیستی #شوروی پیوست شدند که البته این قلمروز بیش از چند دهه پایدار نماند و در ۱۹۹۱ از هم فروپاشید.
اما پس از استقلال از شوروی سابق و در ۲۸ سال گذشته هم، کشورهای تازه ساز #تاجیکستان و #ازبکستان و #ترکمنستان به ایران امروز از دید روابط فرهنگی و مردمی و اقتصادی نه تنها نپیوستند بلکه نزدیک هم نشدند. البته تاجیکستان اگرچه با زبان رسمی #تاجیکی که یک گویش (لهجه) از زبان فارسی است، تلاش کرده است ریشه های کهن فرهنگ و تمدن مستقل خود را ورای سایه سنگین و ادامه دار فرهنگ #روسیه بازیابی کند اما با دوری و جدایی عمدی که دولت این کشور با ایران امروز دارد و مناسبات فرهنگی و گردشگری مردم دو کشور چندان خوشایندش نیستند.
مبادا تاجیک ها هوای بازگشت به مفهوم ایران بزرگ را داشته باشند، چنانکه حتا(حتی) فعالیت بازرگانان و هنرمندان ایرانی در تاجیکستان را هم محدود کرده است در دو سال گذشته!!! و البته در این سه دهه پس از رهایی از یوغ #روس ها هنوز رییس جمهور خودرای و دیکتاتور تاجیکستان، #امام_علی_رحمان برخلاف درخواست های فراوان بزرگان فرهنگ آن کشور اجازه رسمی شدن #خط_فارسی را در آن دیار نمی دهد و آنها زبان فارسی را با خط روسی #سیرلیک می نویسند و همین مایه کمرنگ شدن پیوستار تاریخی آنها با ادبیات کهن فارسی شده است که کتب فراوانی از آن به خط فارسی در #فرارود (تاجیکستان و ازبکستان) هنوز در کتابخانه ها یافت می شود.
تازه این روزگار خوش فارسی زبانان فرارود در تاجیکستان است که گویا دولتش (که تنها با یک رییس جمهور سالهاست روزگار می گذراند) هنوز زیر سیطره استعماری روسیه، دیوارهای فاصله بین ایرانی تباران و ایرانیان درون مرزهای ایران را پررنگ نگه می دارد.
در ازبکستان و ترکمنستان که اوضاع بسیار بدتر است چنانکه ترکمنستان که شهر باستانی #مرو از تمدن ایرانی در قراردادهای ننگین دوره #قاجار از ایران جداشد و پس از فروپاشی کمونیست هم در ترکمنستان جای گرفت تلاش کرده است در سه دهه همه نشانه های ایرانی به جا مانده در این سرزمین را دگرگون کند یا مسکوت بگذارد و این کشور را میراث محض #ترکمن ها نشان دهد گرچه تاریخ را نمی شود دستکاری کرد.
ازبکستان هم که پس از #فروپاشی_شوروی، برای برپایی کشور #ازبک ها دچار تنش و جنگ با #تاجیک های درون خاکش شد و دست آخر هم به بایکوت طولانی و سرکوب مظاهر تاجیکی (فارسی زبانان) برای بیش از دو دهه در ازبکستان انجامید. #زبان رسمی ازبکستان امروز زبان #ازبکی (یک شاخه از زبان #ترکی ) است. بسیاری از تاجیک ها که شمار بزرگی از توده جمعیتی این کشور نوپا بوده اند در این دو سه دهه مجبور به کوچ به تاجیکستان شدند تا دستکم زبان و فرهنگ خود را بتوانند آسوده تر حفظ کنند.
@LoversofIRAN
نماهنگ زیبای #فارسی #تاجیکی:
دلنامه
#تاجیکستان
خواننده و آهنگساز:
#نگینه_امانقلوا هنرمند نامدار تاجیک
https://t.me/LoversofIRAN/8873
Telegram
Lovers of IRAN
نماهنگ زیبای #فارسی #تاجیکی:
دل نما
#تاجیکستان
خواننده و آهنگساز:
#نگینه_امانقلوا هنرمند نامدار تاجیک
به نمای مسجد و بنایی که این توژک(ویدیو) در آن گرفته شده است نگاه کنید و ببینید همسان با مسجدهای برجسته درون خاک ایران است
کاشیکاری های ارزنده و تزیینات…
دل نما
#تاجیکستان
خواننده و آهنگساز:
#نگینه_امانقلوا هنرمند نامدار تاجیک
به نمای مسجد و بنایی که این توژک(ویدیو) در آن گرفته شده است نگاه کنید و ببینید همسان با مسجدهای برجسته درون خاک ایران است
کاشیکاری های ارزنده و تزیینات…
Audio
نمونه ای از مروه گی خوانی سنتی
آواز: #فیروزه_لطیف_اوا
@irtaj
از من چرا رنجیده ای؟
بخش هایی از شعر #سعدی به همراه بیت هایی از ترانه های محلی
موسیقی #مروگی یادگار ایرانیان و فارسی زبانان شهر باستانی #مرو در #فرارودان/ آسیای میانه/ #ازبکستان #تاجیکستان
@LoversofIRAN
درباره جداشدن شهر مرو باستانی از ایران دوره #قاجار، اینجا رابخوانید👇
https://t.me/LoversofIRAN/7952
آواز: #فیروزه_لطیف_اوا
@irtaj
از من چرا رنجیده ای؟
بخش هایی از شعر #سعدی به همراه بیت هایی از ترانه های محلی
موسیقی #مروگی یادگار ایرانیان و فارسی زبانان شهر باستانی #مرو در #فرارودان/ آسیای میانه/ #ازبکستان #تاجیکستان
@LoversofIRAN
درباره جداشدن شهر مرو باستانی از ایران دوره #قاجار، اینجا رابخوانید👇
https://t.me/LoversofIRAN/7952
Audio
نمونه ای از مروه گی خوانی سنتی
آواز: #فیروزه_لطیف_اوا
@irtaj
از من چرا رنجیده ای؟
بخش هایی از شعر #سعدی به همراه بیت هایی از ترانه های محلی
موسیقی #مروگی یادگار ایرانیان و فارسی زبانان شهر باستانی #مرو در #فرارودان/ آسیای میانه/ #ازبکستان #تاجیکستان
@LoversofIRAN
درباره جداشدن شهر مرو باستانی از ایران دوره #قاجار، اینجا رابخوانید👇
https://t.me/LoversofIRAN/7952
آواز: #فیروزه_لطیف_اوا
@irtaj
از من چرا رنجیده ای؟
بخش هایی از شعر #سعدی به همراه بیت هایی از ترانه های محلی
موسیقی #مروگی یادگار ایرانیان و فارسی زبانان شهر باستانی #مرو در #فرارودان/ آسیای میانه/ #ازبکستان #تاجیکستان
@LoversofIRAN
درباره جداشدن شهر مرو باستانی از ایران دوره #قاجار، اینجا رابخوانید👇
https://t.me/LoversofIRAN/7952
📚 #تاریخی
📖 ایران ۱۶۲سال پیش در چنین روزی
اشغال بوشهر به دست استعمار انگلیس پس از مدتی مقاومت این شهر و همزمان لشگرکشی این اشغالگر پیر به خارک و خرمشهر و تهدید شوراندن حاکم کرمان علیه حاکمیت مرکزی؛ فشارهایی جدی بودند بر دولت ایران برای رضایت به جداسازی هرات زیبا از مام میهن.
شاه ایران (قاجار) نیز دربرابر خارج شدن قوای اشغالگر بریتانیا از جنوب کشور، به جداشدن هرات؛ شرقی ترین بخش ممالک محروسه شاهنشاهی ایران (یعنی سرزمین های تحت حراست شاهنشاهی ایران)؛ و موجودیت کشور جدید افغانستان رضایت داد و اجبارا معاهده سیاه پاریس را امضاکرد!
هرات زادگاه شاه عباس بزرگ و از کانون های فرهنگ و تمدن ایران بوده است. نام کهن آن آریانا بود و بخش خاوری خراسان بزرگ. خراسان بزرگ ۴ کانون فرهنگی داشت: نیشابور(ایران کنونی)، مرو(ترکمنستان کنونی)، بخارا(ازبکستان کنونی)، هرات(افغانستان)
#بوشهر #خارک #خرمشهر #هرات #معاهده_پاریس #خراسان_بزرگ #آریانا #انگلیس #بریتانیا #استعمار #تجزیه #قاجار #شاه_عباس_بزرگ #صفویه #ایران_زمین #ایران_کهن #افغانستان #ترکمنستان #ازبکستان #بخارا #مرو #نیشابور #ممالک_محروسه_ایران
💌عاشقان ایران
@LoversofIRAN
📖 ایران ۱۶۲سال پیش در چنین روزی
اشغال بوشهر به دست استعمار انگلیس پس از مدتی مقاومت این شهر و همزمان لشگرکشی این اشغالگر پیر به خارک و خرمشهر و تهدید شوراندن حاکم کرمان علیه حاکمیت مرکزی؛ فشارهایی جدی بودند بر دولت ایران برای رضایت به جداسازی هرات زیبا از مام میهن.
شاه ایران (قاجار) نیز دربرابر خارج شدن قوای اشغالگر بریتانیا از جنوب کشور، به جداشدن هرات؛ شرقی ترین بخش ممالک محروسه شاهنشاهی ایران (یعنی سرزمین های تحت حراست شاهنشاهی ایران)؛ و موجودیت کشور جدید افغانستان رضایت داد و اجبارا معاهده سیاه پاریس را امضاکرد!
هرات زادگاه شاه عباس بزرگ و از کانون های فرهنگ و تمدن ایران بوده است. نام کهن آن آریانا بود و بخش خاوری خراسان بزرگ. خراسان بزرگ ۴ کانون فرهنگی داشت: نیشابور(ایران کنونی)، مرو(ترکمنستان کنونی)، بخارا(ازبکستان کنونی)، هرات(افغانستان)
#بوشهر #خارک #خرمشهر #هرات #معاهده_پاریس #خراسان_بزرگ #آریانا #انگلیس #بریتانیا #استعمار #تجزیه #قاجار #شاه_عباس_بزرگ #صفویه #ایران_زمین #ایران_کهن #افغانستان #ترکمنستان #ازبکستان #بخارا #مرو #نیشابور #ممالک_محروسه_ایران
💌عاشقان ایران
@LoversofIRAN
Forwarded from عاشقان ایران
👈 #زرتشت پیامبر، اهل #ری بود
✍نوشتاری از استاد #فريدون_جنيدی
⬅️بخش یک
جهانيان «زرتشت» را پيامبری ايرانی می دانند و «گات ها»(که در کنار ديگر کتاب ها، از آتش سوزان اسکندر، سالم به دست ما رسيده است)سروده زرتشت است و اين تنها دين ايرانی است که خود، از فرهنگ اين مرز و بوم برآمده است و با فرهنگ آن همخوان و همراه است.
«ايرانيان» در هر جای جهان که باشند حق دارند «زرتشت» را از خودشان بدانند. البته در بعضی نقاط تعصب هايی در اين زمينه هست مثلا مردم #آذربايجان، زرتشت را از خودشان می دانند و با تکيه به برخی روايات و با توجه به مرکزيت موبدان #ساسانی در #آتشکده #آذرگشسپ آذربايجان، زرتشت را از آن ديار می دانند و يا در #کرد ها تعصب ويژه ای هست که زرتشت «کرد» بوده است. يا در #افغانستان مردم، زرتشت را اهل #بلخ می دانند زيرا «لهراسب» پدر «گشتاسب شاه» در #آتشکده_بلخ نيايش می کرده است.
ديگر اينکه بر اساس اخباری که امروزه به دست ما رسيده است، زرتشت هنگام نيايش و ستايش خداوند يکتا در #آتشکده_نوبهار_بلخ و به دست يک مرد تورانی به نام «تور براتور» کشته می شود بنابر اين افغان ها هم زرتشت را از خودشان می دانند! در #تاجيکستان هم چنين است، زيرا بسياری از رودهايی که در اوستا از آنها ياد شده است، چون «ونگهويی داييتی» و «ارنگ» که همان #آمو_دريا و #سير_دريا باشند، در تاجيکستان روان هستند و ديگر اينکه بر پايه پژوهش هايی که انجام داده ام، تاجيکستان خاستگاه نژاد #آريا بوده که در #اوستا و متون #پهلوی از آن با نام «ائیرینه وئیجنگه» یا #ايران_ويج ياد شده است.
«ايران ويج» ياد شده در اوستا، همين «تاجيکستان» امروزی است. زيرا ما در اوستا در آغاز ونديداد، بخشی تاريخی-جغرافیایی داريم که در آنجا آمده است:
نخستين سرزمينی که من –اهورا مزدا- من بيافريدم «ايران ویج» بود، دومين سرزمين #خوارزم و سومين آن #سغد (همان #سمرقند و #بخارا)، و چهارمين سرزمين، #مرو باشد. #ترکمنستان نام «مرو» را به «ماری» دگرگون کرده است تا نشانه های فرهنگی ايران را از ميان ببرد يا نام شهر باستانی #چهار_جو که به معنی چهار جوی آب است و چهار رشته از رودهای پر آبی که از سرچشمه های «آمو دريا» هستند از آنجا سرچشمه می گيرد را به «ترکمن آباد» ديگر کرده است!
از سوی ديگر در «مهر يشت»، بندی هست که ايران ويج جايی است که در آن رودهای «ناوتاک» يعنی قابل کشتيرانی، سر به صخره ها می کوبند و به طرف دريا می روند. اندکی انديشه در مورد همين فراز نشان می دهد که چگونه می شود اگر رودی سر به صخره ها بکوبد، قابل کشتيرانی هم باشد؟ پاسخ اينکه دو رود «آمودريا» و «سير دريا» که در تاجيکستان جريان دارند، از کوهای #پامير سرچشمه می گيرند و هنگاميکه به دشت رسيدند قابل کشتيرانی خواهند بود و به سمت دريا روان می شوند. منظور همان دريای «خوارزم» است که امروز با نام روسی #آرال خوانده می شود اما از زمان باستان نام آن «خوارزم» بوده است. پس چنين جايی ديگر تنها از آن تاجيکستان نمی تواند باشد و از آن همه ایرانیان است. ما افتخار می کنيم که تاجیکان گرامی بيدار و زنده باشند و
نسبت به ارزش های فرهنگی و تاريخ کهن ايران، حساس. هر چقدر آنها بيدارتر و زنده تر باشند، اميد است که به خواب رفتگان اين سوی مرز نيز، اندک اندک بيدار شوند. به هر روی، چون «ايران ويج»، مرکز نژاد و تخمه #آرياييان در تاجيکستان بوده است، #تاجيک ها «زرتشت» را ازخودشان می دانند، در حالی که زرتشت در هيچ کجا نگفته است که من، خود از ايران ويج بوده ام. اين گرايش که همه ايرانيان برای نمونه #زرتشت يا #رستم را از قوم و قبيله خودشان بدانند، نشانه يک انديشه آگاه #ملی است و بر آمده از باليدن ملی، ولی خويشکاری پژوهشگر اين است که «راستی» را بيان کند.
اگر راست اين ماجرا را از من می خواهيد بشنويد، زرتشت اهل «ری» بوده است. در بندهای 16 تا 19 «يسنا 19» آشکارا اين موضوع بيان شده است که زرتشت اهل «ری» بوده است. ولی امروز هيچ کسی در ری نيست که سخت گيری داشته باشد و بگويد زرتشت اهل ری بوده است. براستی زرتشت «رازی» نبوده است، بلکه ايرانی بوده و وابسته به تمام ايرانيان و هر ايرانی حق دارد اين بازمانده فرهنگی را چون ديگر بازمانده های فرهنگی مان، از خود بداند.
نمونه دیگر، #نوروز است
در پايان هنگام (دوره) «جمشيدی» که چند هزار سال به طول انجاميده چشمان نياکان ما به آسمان بوده، چرا که تمام خوبی ها و بدی ها را از آسمان می ديدند. چون: برف، باران، تگرگ، تندر و روشنايی خورشيد جان بخش و ماه شب پيما، ستارگان، سيل، يخبندان و ...
از کانال بنیادنیشابور@bonyad_neyshaboor
ادامه در فرسته های پسین (پست های بعدی)
@LoversofIRAN
✍نوشتاری از استاد #فريدون_جنيدی
⬅️بخش یک
جهانيان «زرتشت» را پيامبری ايرانی می دانند و «گات ها»(که در کنار ديگر کتاب ها، از آتش سوزان اسکندر، سالم به دست ما رسيده است)سروده زرتشت است و اين تنها دين ايرانی است که خود، از فرهنگ اين مرز و بوم برآمده است و با فرهنگ آن همخوان و همراه است.
«ايرانيان» در هر جای جهان که باشند حق دارند «زرتشت» را از خودشان بدانند. البته در بعضی نقاط تعصب هايی در اين زمينه هست مثلا مردم #آذربايجان، زرتشت را از خودشان می دانند و با تکيه به برخی روايات و با توجه به مرکزيت موبدان #ساسانی در #آتشکده #آذرگشسپ آذربايجان، زرتشت را از آن ديار می دانند و يا در #کرد ها تعصب ويژه ای هست که زرتشت «کرد» بوده است. يا در #افغانستان مردم، زرتشت را اهل #بلخ می دانند زيرا «لهراسب» پدر «گشتاسب شاه» در #آتشکده_بلخ نيايش می کرده است.
ديگر اينکه بر اساس اخباری که امروزه به دست ما رسيده است، زرتشت هنگام نيايش و ستايش خداوند يکتا در #آتشکده_نوبهار_بلخ و به دست يک مرد تورانی به نام «تور براتور» کشته می شود بنابر اين افغان ها هم زرتشت را از خودشان می دانند! در #تاجيکستان هم چنين است، زيرا بسياری از رودهايی که در اوستا از آنها ياد شده است، چون «ونگهويی داييتی» و «ارنگ» که همان #آمو_دريا و #سير_دريا باشند، در تاجيکستان روان هستند و ديگر اينکه بر پايه پژوهش هايی که انجام داده ام، تاجيکستان خاستگاه نژاد #آريا بوده که در #اوستا و متون #پهلوی از آن با نام «ائیرینه وئیجنگه» یا #ايران_ويج ياد شده است.
«ايران ويج» ياد شده در اوستا، همين «تاجيکستان» امروزی است. زيرا ما در اوستا در آغاز ونديداد، بخشی تاريخی-جغرافیایی داريم که در آنجا آمده است:
نخستين سرزمينی که من –اهورا مزدا- من بيافريدم «ايران ویج» بود، دومين سرزمين #خوارزم و سومين آن #سغد (همان #سمرقند و #بخارا)، و چهارمين سرزمين، #مرو باشد. #ترکمنستان نام «مرو» را به «ماری» دگرگون کرده است تا نشانه های فرهنگی ايران را از ميان ببرد يا نام شهر باستانی #چهار_جو که به معنی چهار جوی آب است و چهار رشته از رودهای پر آبی که از سرچشمه های «آمو دريا» هستند از آنجا سرچشمه می گيرد را به «ترکمن آباد» ديگر کرده است!
از سوی ديگر در «مهر يشت»، بندی هست که ايران ويج جايی است که در آن رودهای «ناوتاک» يعنی قابل کشتيرانی، سر به صخره ها می کوبند و به طرف دريا می روند. اندکی انديشه در مورد همين فراز نشان می دهد که چگونه می شود اگر رودی سر به صخره ها بکوبد، قابل کشتيرانی هم باشد؟ پاسخ اينکه دو رود «آمودريا» و «سير دريا» که در تاجيکستان جريان دارند، از کوهای #پامير سرچشمه می گيرند و هنگاميکه به دشت رسيدند قابل کشتيرانی خواهند بود و به سمت دريا روان می شوند. منظور همان دريای «خوارزم» است که امروز با نام روسی #آرال خوانده می شود اما از زمان باستان نام آن «خوارزم» بوده است. پس چنين جايی ديگر تنها از آن تاجيکستان نمی تواند باشد و از آن همه ایرانیان است. ما افتخار می کنيم که تاجیکان گرامی بيدار و زنده باشند و
نسبت به ارزش های فرهنگی و تاريخ کهن ايران، حساس. هر چقدر آنها بيدارتر و زنده تر باشند، اميد است که به خواب رفتگان اين سوی مرز نيز، اندک اندک بيدار شوند. به هر روی، چون «ايران ويج»، مرکز نژاد و تخمه #آرياييان در تاجيکستان بوده است، #تاجيک ها «زرتشت» را ازخودشان می دانند، در حالی که زرتشت در هيچ کجا نگفته است که من، خود از ايران ويج بوده ام. اين گرايش که همه ايرانيان برای نمونه #زرتشت يا #رستم را از قوم و قبيله خودشان بدانند، نشانه يک انديشه آگاه #ملی است و بر آمده از باليدن ملی، ولی خويشکاری پژوهشگر اين است که «راستی» را بيان کند.
اگر راست اين ماجرا را از من می خواهيد بشنويد، زرتشت اهل «ری» بوده است. در بندهای 16 تا 19 «يسنا 19» آشکارا اين موضوع بيان شده است که زرتشت اهل «ری» بوده است. ولی امروز هيچ کسی در ری نيست که سخت گيری داشته باشد و بگويد زرتشت اهل ری بوده است. براستی زرتشت «رازی» نبوده است، بلکه ايرانی بوده و وابسته به تمام ايرانيان و هر ايرانی حق دارد اين بازمانده فرهنگی را چون ديگر بازمانده های فرهنگی مان، از خود بداند.
نمونه دیگر، #نوروز است
در پايان هنگام (دوره) «جمشيدی» که چند هزار سال به طول انجاميده چشمان نياکان ما به آسمان بوده، چرا که تمام خوبی ها و بدی ها را از آسمان می ديدند. چون: برف، باران، تگرگ، تندر و روشنايی خورشيد جان بخش و ماه شب پيما، ستارگان، سيل، يخبندان و ...
از کانال بنیادنیشابور@bonyad_neyshaboor
ادامه در فرسته های پسین (پست های بعدی)
@LoversofIRAN