Forwarded from 🔥 پایگاه خِرَدگان 🔥
خلاصهای_از_هفت_خوان_رستم_خِرَدگان.pdf
1.8 MB
Forwarded from وطن یولی 🇮🇷 راه وطن
در همه شهرستان ها نشانی دکه های توزیع کننده وطن یولی را از دفاتر توزیع بخواهید و بر پخش صحیح نشریه خودتان نظارت داشته باشید
وطن یولی 🇮🇷 راه وطن
@vatanyoli
وطن یولی 🇮🇷 راه وطن
@vatanyoli
۴۷ سال دگرگونی ارزش پول ملی در برابر دلار!!!
داستان آن قورباغه ای ست که زنده زنده در ظرف آب روی آتش می افتد، و آرام آرام می پزد !
#اقتصاد_ایران
#پول #ملی
کاهش قدرت خرید ایرانیان
@LoversofIRAN
داستان آن قورباغه ای ست که زنده زنده در ظرف آب روی آتش می افتد، و آرام آرام می پزد !
#اقتصاد_ایران
#پول #ملی
کاهش قدرت خرید ایرانیان
@LoversofIRAN
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
پیشکش شادی وگرمی دلهایتان در سردی پاییز
انیمیشن #شب #چله
زنده یاد #مرتضی_احمدی
#تهران
بیاد تهرون قدیم با آن زنان و مردان با صفا ❤️
"چله" نامی ایرانی تر از #یلدا است.
بگوییم "شب چله"
@LoversofIRAN
انیمیشن #شب #چله
زنده یاد #مرتضی_احمدی
#تهران
بیاد تهرون قدیم با آن زنان و مردان با صفا ❤️
"چله" نامی ایرانی تر از #یلدا است.
بگوییم "شب چله"
@LoversofIRAN
Forwarded from عکس نگار
#ابراهیم_فخرانی که در نهضت جنگل با وی همکاری داشت در کتاب «میرزا کوچک خان، سردار جنگل» او را چنین توصیف میکند:
«مردی خوش هیکل و قوی البنیه و زاغ چشم، دارای سیمائی متبسم و بازوانی ورزیده و پیشانی باز. از لحاظ اجتماعی مودب و متواضع و خوش برخورد و از جنبه روحی عفیف و با عاطفه و معتقد به فرایض دینی و مومن به اصول اخلاقی...
ورزش را دوست می داشت و هر روز تمرین می کرد.
اهل مشروبات الکلی و دخانیات نبود... مردی بود ساکت و متفکر و آرام؛ نطاق نبود ولی آهسته و سنجیده سخن میگفت. صحبتهایش اغلب با لطیفه و مزاح توأم بود و خود نیز از مطایبات دیگران لذت میبرد.
در قیافه اش جذبه ای بود که با هرکس روبرو میشد به ندرت اتفاق می افتاد که مجذوب متانت ومسحوربیاناتش نگردد...
(((((میرزا یک ایرانی ایده آلیست)))))
(((((و یک مرد مذهبی تمام عیار بود؛ هیچگاه و اجباتش ترک نمی شد و از نماز و روزه قصور نمی کرد... )))))
(((((به اشعار فردوسی علاقه خاص داشت به طوری که در گوراب زر مخ مرکز تأسیسات نظامی جنگل جلسات منظمی برای قرائت شاهنامه فردوسی وتهییج روح سلحشوری افرادترتیب داده بود)))))
#میرزا_کوچک اولادی نداشت... در حقیقت فرزندان میرزا را باید همان نیات و اندیشه های او دانست که افراد مخلص با ایمانی را توانست در اطراف مکتب خود گرد آورد و تربیت کند و تعلیمات عملی استقامت و ».پایمردی به آنها بیاموزد
((کتاب میرزا کوچک سردار جنگل
ابراهیم فخرایی
تهران۱۳۴۴ صفحه ۲۹-۳۱-۳۲))
#میرزا_کوچکخان
#ابراهیم_فخرایی
#نهضت_جنگل
#جنبش_جنگل
@efshapan_ir
«مردی خوش هیکل و قوی البنیه و زاغ چشم، دارای سیمائی متبسم و بازوانی ورزیده و پیشانی باز. از لحاظ اجتماعی مودب و متواضع و خوش برخورد و از جنبه روحی عفیف و با عاطفه و معتقد به فرایض دینی و مومن به اصول اخلاقی...
ورزش را دوست می داشت و هر روز تمرین می کرد.
اهل مشروبات الکلی و دخانیات نبود... مردی بود ساکت و متفکر و آرام؛ نطاق نبود ولی آهسته و سنجیده سخن میگفت. صحبتهایش اغلب با لطیفه و مزاح توأم بود و خود نیز از مطایبات دیگران لذت میبرد.
در قیافه اش جذبه ای بود که با هرکس روبرو میشد به ندرت اتفاق می افتاد که مجذوب متانت ومسحوربیاناتش نگردد...
(((((میرزا یک ایرانی ایده آلیست)))))
(((((و یک مرد مذهبی تمام عیار بود؛ هیچگاه و اجباتش ترک نمی شد و از نماز و روزه قصور نمی کرد... )))))
(((((به اشعار فردوسی علاقه خاص داشت به طوری که در گوراب زر مخ مرکز تأسیسات نظامی جنگل جلسات منظمی برای قرائت شاهنامه فردوسی وتهییج روح سلحشوری افرادترتیب داده بود)))))
#میرزا_کوچک اولادی نداشت... در حقیقت فرزندان میرزا را باید همان نیات و اندیشه های او دانست که افراد مخلص با ایمانی را توانست در اطراف مکتب خود گرد آورد و تربیت کند و تعلیمات عملی استقامت و ».پایمردی به آنها بیاموزد
((کتاب میرزا کوچک سردار جنگل
ابراهیم فخرایی
تهران۱۳۴۴ صفحه ۲۹-۳۱-۳۲))
#میرزا_کوچکخان
#ابراهیم_فخرایی
#نهضت_جنگل
#جنبش_جنگل
@efshapan_ir
Forwarded from خشتِ خام | حسین دهباشی (تاریخ آنلاین)
میانِ مسجد و میخانه راهی است!
الف:
نگارنده به همه جناحهای مرسوم و موجود بدبین است! اشکالی که ندارد، دارد؟ دیگر نمیخواهد و اصلا نمیتواند در سعیِ میانِ بد و بدتر عُمرِ خود را تلف کند. این دسته را سرِ همان کرباسی میبیند که دستهجاتِ دیگر تهاش است و... برعکس. این از این.
ب:
سالها است که حضرات بر سر و کلّه هم میزنند. شکمشان سیری ندارد بر سرِ سُفره انقلاب. اما آخرش در بساط آشتیکنانها و مهمانیهایشان، به ریشِ نداشته آنهایی که برایشان هزینه دادهاند، ستارهدار شدهاند، ناسزا شنیدهاند، از درس و عشق و زندگی افتادهاند... خندیده و عرض خود برده و زحمت ما میدارند... آخر نسلِ نو چه نذری دارد که مدام نردبانشان شود؟
وقتی از اصلاحطلبان تا اصولگرایان و از نهضت آزادی تا سلطنتطلبان و از به اصطلاح مجاهدین گرفته تا خداناباورانِ مثلا روشنفکر همگی بابابزرگهایی شدهاند با گوشهایی سنگین و چشمانی کمسو که نسبت به فهم وقایع و حقایق ایران و جهان مصونیت پیدا گردهاند، نسل بعدی چرانباید مستقل شود و از آنها دل ببرد؟
ج:
رفقای اصلاحطلب انگار نمیخواهند شانه بدهند زیر بار فقر و بیکاری و فامیلبازی و مسئولیت ناکارآمدی دولت و مجلسی که خود بر سر کار آوردهاند و تا ابد بسنده میکنند به سیاهنمایی همه میراثِ دولتِ گذشته و دُرشتنمایی اشکالات شورای نگهبان و قوای مسلح و عدلیه و... غیره.
دوستان اصولگرا نیز مستحضر نیستند که حالا هر چقدر هم دولت فعلی و شهرداری تهران و... مایه دلسردی یاران و سبدآرای خود شوند، الزاما به معنی گرایش جامعه به ایشان نیست و صلا اقبال عمومی مثل الاکلنگ نیست که اگر یکطرف پایین رفت، سوی دیگر حتما بلند شود.
بزرگان جناحین گویا در جریان نیستند که مردم معمولی از هردوتایشان دلخور و دلزدهاند!
د:
و آیا هیچ چارهای نیست؟ طبعا منظور نگارنده غیر از علاج حضرت ملکالموت است که بالاخره و به آهستگی آقایان را از اسبِ چموشِ سیاست پیاده میکند و این اقبال بد که به سرعت جایشان با آقازادگانی از جنس خود پُر میشود. عرض این است که نسلِ نو هیچ نمیتواند بکند در تسریع این روند کند انتقال قدرت؟
آیا اینکه اقلیتِ سران هر دو جناحِ به انتهای پرتگاهِ کهنسالی، ناتوانی، ناخوشنامی، ناکارآمدی، ناسلامتی و گاه نادانی رسیدهاند، یعنی اکثریت مردم نیز دل ببازد و زانوی غم بغل کرده و کنار بکشند؟ مسلما نه!
ه:
غروب آفتابِ پیشنیان، سحرگاه طلوع نسلی جوان، سالم، مستقل، متخصص و میهندوست است.
دانشجویان اگر قید تقسیمبندیهای موجود را زده و دست در دست همدیگر نهند کاری میکنند کارستان. واقعبین اگر باشیم به روشنی میبینیم که شایستگی علمی و نقدپذیر و روحیه اخلاقی و میهندوستانه هرکدام از تشکلات دانشجویی از بسیج و جامعه اسلامی گرفته تا انجمن اسلامی و کانونهای فرهنگی وهنری و تا دانشجویان فعال اما مستقل، خیلی بیشتر بههم نزدیکتر است و میتواند باعث آرامش و وحدت و پیشرفت جامعه شود تا تقلید کورکورانه از گروههای مرجعشان در خارج از دانشگاه که گاه برای دستمال پیروزی در یک انتخابات، قیصریه کشور را به آتش میکشند. جُز این است؟
اما چرا برنامههای مشترک بین گروههایی با سلایق سیاسی یا فرهنگی مختلف اینقدر در دانشگاهها کم است؟ چرا برنامههای هم را تحریم میکنند؟ چرا بهجای چوب لای چرخ یکدیگر گذاشتن، دستکم هفتهای یکبار جلسه شورای هماهنگی با هم ندارند؟ امور صنفی از مسئله غذای سلف گرفته تا کمبودهای خوابگاهها و از پیدا کردن کار پارهوقت دانشجویی تا مطالبات مشترک از مقامات ملی و محلی مگر اولویت همهشان نیست؟ گمان نمیکنند وقتی بین خودشان تفرقه است، مدام مورد سوءاستفاده دیگران واقع میشوند و فوقفوقاش پیادهنظامِ بیجیره و مواجب و پوسترچسبانِ این و آن؟
و:
اما و هزار اما آیا حواسمان هست که علیرغم همه انتقادات، نقدا تنها آدم خوشبین و حامی حضور جوانان سالم و درسخوانده در ساختار مدیریت ارشد ایران همین رهبری فعلی است؟ و این فرصت ابدی نیست؟ حالا تو بگو پس از ۱۲۰سال،... آخرش چه؟
نگاهی کنیم به رفتار حضراتی از حالا سودای رهبری دارند و روزی برای رای آوردن در انتخابات فرمان را چون منتهیالیه مخالفان نظام به چپ چرخانده و فردایش برای به دستآوردن دل نهادهای غیر انتخابی نهایت راستروی را داشته و پیرترین کابینه ایران از صدر مشروطیت تاکنون را میدان میدهند. وحشتمان نمیگیرد؟
به هرحال از فضا که قرار نیست شخصی به جایگزینی هبوط کند. در چشمانداز مسئولیت هرکدام از گزینههای رهبری آتی، چه تضمینی است که مثل رفتار الانشان از اساس نسل بعد را داخل آدم حساب کنند یا نکنند؟ بهتر نیست تا دیر نشده و عالیترین مقام کشور حمایت میکند از تحولات بنیادین و جوانگرایی و شایستهسالاری، با کهنسالسالاری خداحافظی شود؟
Channel | @iranoralhistory
Channel | @tarikhonline
الف:
نگارنده به همه جناحهای مرسوم و موجود بدبین است! اشکالی که ندارد، دارد؟ دیگر نمیخواهد و اصلا نمیتواند در سعیِ میانِ بد و بدتر عُمرِ خود را تلف کند. این دسته را سرِ همان کرباسی میبیند که دستهجاتِ دیگر تهاش است و... برعکس. این از این.
ب:
سالها است که حضرات بر سر و کلّه هم میزنند. شکمشان سیری ندارد بر سرِ سُفره انقلاب. اما آخرش در بساط آشتیکنانها و مهمانیهایشان، به ریشِ نداشته آنهایی که برایشان هزینه دادهاند، ستارهدار شدهاند، ناسزا شنیدهاند، از درس و عشق و زندگی افتادهاند... خندیده و عرض خود برده و زحمت ما میدارند... آخر نسلِ نو چه نذری دارد که مدام نردبانشان شود؟
وقتی از اصلاحطلبان تا اصولگرایان و از نهضت آزادی تا سلطنتطلبان و از به اصطلاح مجاهدین گرفته تا خداناباورانِ مثلا روشنفکر همگی بابابزرگهایی شدهاند با گوشهایی سنگین و چشمانی کمسو که نسبت به فهم وقایع و حقایق ایران و جهان مصونیت پیدا گردهاند، نسل بعدی چرانباید مستقل شود و از آنها دل ببرد؟
ج:
رفقای اصلاحطلب انگار نمیخواهند شانه بدهند زیر بار فقر و بیکاری و فامیلبازی و مسئولیت ناکارآمدی دولت و مجلسی که خود بر سر کار آوردهاند و تا ابد بسنده میکنند به سیاهنمایی همه میراثِ دولتِ گذشته و دُرشتنمایی اشکالات شورای نگهبان و قوای مسلح و عدلیه و... غیره.
دوستان اصولگرا نیز مستحضر نیستند که حالا هر چقدر هم دولت فعلی و شهرداری تهران و... مایه دلسردی یاران و سبدآرای خود شوند، الزاما به معنی گرایش جامعه به ایشان نیست و صلا اقبال عمومی مثل الاکلنگ نیست که اگر یکطرف پایین رفت، سوی دیگر حتما بلند شود.
بزرگان جناحین گویا در جریان نیستند که مردم معمولی از هردوتایشان دلخور و دلزدهاند!
د:
و آیا هیچ چارهای نیست؟ طبعا منظور نگارنده غیر از علاج حضرت ملکالموت است که بالاخره و به آهستگی آقایان را از اسبِ چموشِ سیاست پیاده میکند و این اقبال بد که به سرعت جایشان با آقازادگانی از جنس خود پُر میشود. عرض این است که نسلِ نو هیچ نمیتواند بکند در تسریع این روند کند انتقال قدرت؟
آیا اینکه اقلیتِ سران هر دو جناحِ به انتهای پرتگاهِ کهنسالی، ناتوانی، ناخوشنامی، ناکارآمدی، ناسلامتی و گاه نادانی رسیدهاند، یعنی اکثریت مردم نیز دل ببازد و زانوی غم بغل کرده و کنار بکشند؟ مسلما نه!
ه:
غروب آفتابِ پیشنیان، سحرگاه طلوع نسلی جوان، سالم، مستقل، متخصص و میهندوست است.
دانشجویان اگر قید تقسیمبندیهای موجود را زده و دست در دست همدیگر نهند کاری میکنند کارستان. واقعبین اگر باشیم به روشنی میبینیم که شایستگی علمی و نقدپذیر و روحیه اخلاقی و میهندوستانه هرکدام از تشکلات دانشجویی از بسیج و جامعه اسلامی گرفته تا انجمن اسلامی و کانونهای فرهنگی وهنری و تا دانشجویان فعال اما مستقل، خیلی بیشتر بههم نزدیکتر است و میتواند باعث آرامش و وحدت و پیشرفت جامعه شود تا تقلید کورکورانه از گروههای مرجعشان در خارج از دانشگاه که گاه برای دستمال پیروزی در یک انتخابات، قیصریه کشور را به آتش میکشند. جُز این است؟
اما چرا برنامههای مشترک بین گروههایی با سلایق سیاسی یا فرهنگی مختلف اینقدر در دانشگاهها کم است؟ چرا برنامههای هم را تحریم میکنند؟ چرا بهجای چوب لای چرخ یکدیگر گذاشتن، دستکم هفتهای یکبار جلسه شورای هماهنگی با هم ندارند؟ امور صنفی از مسئله غذای سلف گرفته تا کمبودهای خوابگاهها و از پیدا کردن کار پارهوقت دانشجویی تا مطالبات مشترک از مقامات ملی و محلی مگر اولویت همهشان نیست؟ گمان نمیکنند وقتی بین خودشان تفرقه است، مدام مورد سوءاستفاده دیگران واقع میشوند و فوقفوقاش پیادهنظامِ بیجیره و مواجب و پوسترچسبانِ این و آن؟
و:
اما و هزار اما آیا حواسمان هست که علیرغم همه انتقادات، نقدا تنها آدم خوشبین و حامی حضور جوانان سالم و درسخوانده در ساختار مدیریت ارشد ایران همین رهبری فعلی است؟ و این فرصت ابدی نیست؟ حالا تو بگو پس از ۱۲۰سال،... آخرش چه؟
نگاهی کنیم به رفتار حضراتی از حالا سودای رهبری دارند و روزی برای رای آوردن در انتخابات فرمان را چون منتهیالیه مخالفان نظام به چپ چرخانده و فردایش برای به دستآوردن دل نهادهای غیر انتخابی نهایت راستروی را داشته و پیرترین کابینه ایران از صدر مشروطیت تاکنون را میدان میدهند. وحشتمان نمیگیرد؟
به هرحال از فضا که قرار نیست شخصی به جایگزینی هبوط کند. در چشمانداز مسئولیت هرکدام از گزینههای رهبری آتی، چه تضمینی است که مثل رفتار الانشان از اساس نسل بعد را داخل آدم حساب کنند یا نکنند؟ بهتر نیست تا دیر نشده و عالیترین مقام کشور حمایت میکند از تحولات بنیادین و جوانگرایی و شایستهسالاری، با کهنسالسالاری خداحافظی شود؟
Channel | @iranoralhistory
Channel | @tarikhonline
Forwarded from اتچ بات
👈خُجَند، نگینی از ایرانشهر که سایه تلخ لنین بر آن بوده است! 👉
#اختصاصی
《 بخش_۱ 》
من ایرانم
خجندم، از سمرقندم، من آن قلب بخارایم
من از شیراز و تبریزم، رهاورد سپاهانم
من ایرانم....
〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰
@LoversofIRAN
⬅️ خُجَند کجاست:
خجند شهری ست در گوشه شمال باختری #تاجیکستان بر کرانه ی رود سیردریا و آغاز درهٔ #فرغانه، مرکز استان (ولایت) # سُغد و دومین شهر بزرگ تاجیکستان پس از دوشنبه (پایتخت).
نام آن در زمان شوروی، #لنین_آباد بود و امروز پس از فروپاشی #شوروی هم، تنها شهر تاجیکستان است که مجسمه #لنین هنوز در آن قراردارد !
در تقسیم بندی های نخستین پس از شوروی، خجند را نیز چون دو نگین دیگر فرهنگ #ایرانشهری، به ازبکستان بخشیدند؛ حال آنکه ازبکستان قرار بود کشوری شود با فرهنگ غالب #ترک های #ازبک، پس نوردیدگان فرهنگ #فارسی در آن، جای نشو ونما نداشتند.
اما خوشبختانه، پس از مدتی خجند توانست از این بند رهایی یابد و به تاجیکستان بپیوندد که دستکم زبان #پارسی در آن سرکوب رسمی نمی شود و سرنوشت اش چون #سمرقند و #بخارا، دردناک نشد که هنوز دو پاره ی گرانبها و جدا مانده از انگشتری زبان فارسی اند.
زبانهایی که امروز در خجند استفاده می شوند، #فارسی لهجه تاجیکی، #روسی و #ازبکی است و بیشتر جمعیت شهر #تاجیک هستند.
⬅️ ریشه واژه "خجند":
در این باره دیدگاه قطعی وجود ندارد. این واژه از آغاز سده هفتم میلادی با همین نام در بنکده ها (منابع) و سرچشمههای #سغدی، #پهلوی، #چینی و عربی آمدهاست.
برخی معنی خجند را، "مردم سعادتمند و بالانشین" آوردهاند.
برخی نیز می گویند که خجند در سدههای گذشته دگرگون شده است، چنانکه زمانی "اسکندریه اقصی"، سپس "آنتیآخیه" و سرانجام "خجند" نام گرفتهاست.
برای نخستین بار در سالنامه چینی دودمان "تنشو" (۶۱۸-۶۲۶م)، از خجند با نام "گوی جنتی" یاد شدهاست و در منابع سغدی که از "کوه مغ" بدست آمده #کوچندی نامیده شدهاست.
به تازگی نیز گفته شده، خجند از واژه مرکب "خوره-کنته" در زبانهای ایرانی باستان ریشه گرفته و معنایش "آفتابشهر" یا "شهر آفتابی" است، بخش اول این واژه، "خور" است یعنی خورشید و بخش دوم، "کنده/کنته" به معنای شهر و دهکده است.
⬅️ خجند در تاریخ فرارودان (ماوراءالنهر):
بیشتر منابع تاریخی و جغرافیایی خجند را در کنار رودخانه #سیر_دریا در #فرارودان ( #ماوراءالنهر) دانستهاند و آوردهاند، #اسکندر_مقدونی شهر "اسخت اسکندریه" را در این ناحیه در پایان لشکر کشی خود به "سغد" بنا نهاده بود.
گفته شده است که این شهر به عنوان دژی برای دفاع در برابر حملات #سکاها ی ساکن در شمال سیردریا ساخته شده بود؛ اما کاوشهای باستانشناسان و یافته های باستانی منطقه سغد، نشان می دهد که پیشینه شهر خجند به بیش از ۲۷۰۰ سال میرسد پس شهر خجند پیش از رفتن اسکندر مقدونی به آن دیار نیز وجود داشتهاست.
در داستانهای کهن، بنای خجند را به #کیخسرو نسبت دادهاند و آن را عروس دنیا خواندهاند.
"ابن بلخی" میگوید #فیروز فرزند #یزدگرد این شهر را بنیاد نهاد و دیوار ۵۰ فرسنگی خجند مرز #ایران و #توران بودهاست.
خجند تا دوره انقلاب "بولشویکی" در روزگار فرمانروایی شوروی به "لانه هنرمندان" مشهور بود.
■ بنکده (سرچشمه/منبع):
دانشنامه ادب فارسی: ادب فارسی در آسیای میانه. حسن انوشه (به سرپرستی). چاپ اول (ویراست دوم).تهران: سازمان چاپ و انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، ۱۳۸۰
〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰
ادامه را در پیام بعدی کانال بخوانید.
@LoversofIRAN
#اختصاصی
《 بخش_۱ 》
من ایرانم
خجندم، از سمرقندم، من آن قلب بخارایم
من از شیراز و تبریزم، رهاورد سپاهانم
من ایرانم....
〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰
@LoversofIRAN
⬅️ خُجَند کجاست:
خجند شهری ست در گوشه شمال باختری #تاجیکستان بر کرانه ی رود سیردریا و آغاز درهٔ #فرغانه، مرکز استان (ولایت) # سُغد و دومین شهر بزرگ تاجیکستان پس از دوشنبه (پایتخت).
نام آن در زمان شوروی، #لنین_آباد بود و امروز پس از فروپاشی #شوروی هم، تنها شهر تاجیکستان است که مجسمه #لنین هنوز در آن قراردارد !
در تقسیم بندی های نخستین پس از شوروی، خجند را نیز چون دو نگین دیگر فرهنگ #ایرانشهری، به ازبکستان بخشیدند؛ حال آنکه ازبکستان قرار بود کشوری شود با فرهنگ غالب #ترک های #ازبک، پس نوردیدگان فرهنگ #فارسی در آن، جای نشو ونما نداشتند.
اما خوشبختانه، پس از مدتی خجند توانست از این بند رهایی یابد و به تاجیکستان بپیوندد که دستکم زبان #پارسی در آن سرکوب رسمی نمی شود و سرنوشت اش چون #سمرقند و #بخارا، دردناک نشد که هنوز دو پاره ی گرانبها و جدا مانده از انگشتری زبان فارسی اند.
زبانهایی که امروز در خجند استفاده می شوند، #فارسی لهجه تاجیکی، #روسی و #ازبکی است و بیشتر جمعیت شهر #تاجیک هستند.
⬅️ ریشه واژه "خجند":
در این باره دیدگاه قطعی وجود ندارد. این واژه از آغاز سده هفتم میلادی با همین نام در بنکده ها (منابع) و سرچشمههای #سغدی، #پهلوی، #چینی و عربی آمدهاست.
برخی معنی خجند را، "مردم سعادتمند و بالانشین" آوردهاند.
برخی نیز می گویند که خجند در سدههای گذشته دگرگون شده است، چنانکه زمانی "اسکندریه اقصی"، سپس "آنتیآخیه" و سرانجام "خجند" نام گرفتهاست.
برای نخستین بار در سالنامه چینی دودمان "تنشو" (۶۱۸-۶۲۶م)، از خجند با نام "گوی جنتی" یاد شدهاست و در منابع سغدی که از "کوه مغ" بدست آمده #کوچندی نامیده شدهاست.
به تازگی نیز گفته شده، خجند از واژه مرکب "خوره-کنته" در زبانهای ایرانی باستان ریشه گرفته و معنایش "آفتابشهر" یا "شهر آفتابی" است، بخش اول این واژه، "خور" است یعنی خورشید و بخش دوم، "کنده/کنته" به معنای شهر و دهکده است.
⬅️ خجند در تاریخ فرارودان (ماوراءالنهر):
بیشتر منابع تاریخی و جغرافیایی خجند را در کنار رودخانه #سیر_دریا در #فرارودان ( #ماوراءالنهر) دانستهاند و آوردهاند، #اسکندر_مقدونی شهر "اسخت اسکندریه" را در این ناحیه در پایان لشکر کشی خود به "سغد" بنا نهاده بود.
گفته شده است که این شهر به عنوان دژی برای دفاع در برابر حملات #سکاها ی ساکن در شمال سیردریا ساخته شده بود؛ اما کاوشهای باستانشناسان و یافته های باستانی منطقه سغد، نشان می دهد که پیشینه شهر خجند به بیش از ۲۷۰۰ سال میرسد پس شهر خجند پیش از رفتن اسکندر مقدونی به آن دیار نیز وجود داشتهاست.
در داستانهای کهن، بنای خجند را به #کیخسرو نسبت دادهاند و آن را عروس دنیا خواندهاند.
"ابن بلخی" میگوید #فیروز فرزند #یزدگرد این شهر را بنیاد نهاد و دیوار ۵۰ فرسنگی خجند مرز #ایران و #توران بودهاست.
خجند تا دوره انقلاب "بولشویکی" در روزگار فرمانروایی شوروی به "لانه هنرمندان" مشهور بود.
■ بنکده (سرچشمه/منبع):
دانشنامه ادب فارسی: ادب فارسی در آسیای میانه. حسن انوشه (به سرپرستی). چاپ اول (ویراست دوم).تهران: سازمان چاپ و انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، ۱۳۸۰
〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰
ادامه را در پیام بعدی کانال بخوانید.
@LoversofIRAN
Telegram
attach 📎
Forwarded from اتچ بات
👈خُجَند نگینی از ایرانشهر که سایه سرد لنین بر آن است! 👉
#اختصاصی
《 بخش _ ۲ 》
من ایرانم
خجندم، از سمرقندم، من آن قلب بخارایم
من از شیراز و تبریزم، رهاورد سپاهانم
من ایرانم....
〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰
@LoversofIRAN
⬅️ برخی از چهره های بنام خجند:
گزیده ی زندگی ۳ تن از بزرگانی که پهنه #ایرانشهر را از خجند در فرارودان (ماوراءالنهر) تا قلب پهنکوه (فلات) ایران پیموده اند و دلیلی بزرگ و روشن بر مفهوم #ایرانشهری و پیوستگی فرهنگی ایران زمین اهورایی هستند را در زیر می آوریم.
■ "کمالالدین مسعود خُجندی" معروف به "شیخ کمال"، یا #کمال_خجندی،
از عارفان و شاعران #پارسی_گوی سده ی هشتم هجری است که در خجند زاده شد. وی هم دوره #حافظ بود و در
پایان دوران #ایلخانان زیست.
او پس از سفر حج، به #تبریز رفت و تا پایان عمر، آنجا روزگار گذراند. با اینکه شاعری، پیشهٔ اصلی او نبود، اما دیوانش مشتمل بر حدود هشتهزار بیت است که بخش اصلی آن غزل ست. شیخ کمال به خدمت "سلطان حسین جلایر" درآمد و در خانقاهی که سلطان برای او ساخته بود به سربرد. دیوان او شامل غزلهای زیبای فراوان با بنمایه عرفانی است.
آرمگاه وی در تبریز است و این بیت بر سنگ مزارش نوشته شدهاست:
"کمال"، از کعبه رفتی بر در یار
هزارت آفرین، مردانه رفتی./
● سروده زیبا و عاشقانه از کمال خجندی:
"عشق"، حالی ست که جبریل بر آن نیست امین
صاحب حال شناسد سخن اهل یقین
جرعهای بر سر خاک از می عشق افشاندند
عرش و کرسی همه بر خاک نهادند جبین
اهل فتوی که فرو رفته کلک و ورقند
مشرکانند که اقرار ندارند به دین
مفلس عشق ندارد هوس منصب و جاه
خاک این راه به از مملکت روی زمین
شب قرب است، مرو ای دل حق دیده به خواب
که سر زندهدلان حیف بود بر بالین
ای که روشن نشدت حال دل سوختگان
همچو شمع از سر جان خیز و بر آتش بنشین
■ "امیر بهاءالدین برندق" معروف به #برندق_خجندی فرزند امیر نصرتشاه خجندی در سال ۷۵۷ در خجند زاده شد و در دربارهای #تیمور_لنگ و شاهرخمیرزا به سرودن قصیده پرداخت.
اشعار او، شامل قصیده، غزل، قطعه و رباعیاست.
او هم قصاید #خاقانی را جواب گفته و هم به استقبال برخی قصاید #انوری و #سعدی رفته است.
برندق خجندی از پیروان مذهب #حنفی بود. او سفرهایی به "شام"، #تبریز، #خراسان، #یزد و "بغداد" داشته است.
وی در سال ۸۳۵ در #سمرقند ( #ازبکستان امروزی) درگذشت.
■پیشوایان شافعی اصفهان معروف به آل خجند:
#خجندیان یا #آل_خجند دودمانی از دانشمندان و پاسداران ادب و فرهنگ ایرانی بودند در سدههای ۵، ۶ و ۷ هجری قمری.
آنها که پیشوای #شافعیان اصفهان ( #شافعی) بودند و بیشتر اداره #اصفهان/ #اسپهان را نیز در دست داشتند، در یکی از دو محله بزرگ اصفهان آن روزگار به نام #دردشت میزیستند.
چون از خجند برخاسته بودند، آل خجند خوانده میشدند و گویا به سبب صدارت شافعیان اصفهان همگی نامدار به "صدر خجندی" بودند. گفته اند ریشه آنها به "مهلب ابن ابی صفره"، سردار پرآوازه عرب در روزگار امویان میرسد. نامداری این دودمان بیشتر به خاطر پشتیبانی آنها از دانشمندان و سخنوران و رونق دادن به دانش، ادب و فرهنگ ایرانی بوده است.
آل خجند در آبادانی اصفهان سهم بزرگی داشتند که فهرست برخی از خدماتشان از این قراراست:
بنیاد مسجد جامع (سده ۵)
مناره چهل دختران (۵۰۰)
مسجد و مناره غار (۵۱۵)
سین (۵۲۶)
علی اصفهان گز، ساربان (۵۵۰-۵۲۵)
آنها در اصفهان کتابخانه بزرگی بنا کردند که به روی همگان گشوده بود اما شوربختانه در ۵۴۲ق به آتش کشیده شد.
● افراد برجسته این خاندان به این گونهاند:
ابوبکر محمد بن ثابت خجندی
صدرالدین ابوکر محمد
جمال الدین محمود بن عبدالطیف بن محمد
شرفالاسلام صدرالدین ابوقاسم عبداللطیف بن صدرالدین
ابوبکر
ابو ابراهیم عبیدالله خجندی
جمالالدین محمد خجندی
صدرالدین محمد خجندی
صدرالدین عمر خجندی
شهابالدین خجندی
عضداالدین خجندی
/بنکده (منبع) :
●ذبیحالله صفا. تاریخ ادبیات ایران (جلد دوم). چاپ چهاردهم (انتشارات فردوس) و چاپ سوم (تهران. ابن سینا)
●انوشه، حسن (به سرپرستی). دانشنامه ادب فارسی: ادب فارسی در آسیای میانه. چاپ اول (ویراست دوم). تهران: سازمان چاپ و انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، ۱۳۸۰/
〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰
@LoversofIRAN
#اختصاصی
《 بخش _ ۲ 》
من ایرانم
خجندم، از سمرقندم، من آن قلب بخارایم
من از شیراز و تبریزم، رهاورد سپاهانم
من ایرانم....
〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰
@LoversofIRAN
⬅️ برخی از چهره های بنام خجند:
گزیده ی زندگی ۳ تن از بزرگانی که پهنه #ایرانشهر را از خجند در فرارودان (ماوراءالنهر) تا قلب پهنکوه (فلات) ایران پیموده اند و دلیلی بزرگ و روشن بر مفهوم #ایرانشهری و پیوستگی فرهنگی ایران زمین اهورایی هستند را در زیر می آوریم.
■ "کمالالدین مسعود خُجندی" معروف به "شیخ کمال"، یا #کمال_خجندی،
از عارفان و شاعران #پارسی_گوی سده ی هشتم هجری است که در خجند زاده شد. وی هم دوره #حافظ بود و در
پایان دوران #ایلخانان زیست.
او پس از سفر حج، به #تبریز رفت و تا پایان عمر، آنجا روزگار گذراند. با اینکه شاعری، پیشهٔ اصلی او نبود، اما دیوانش مشتمل بر حدود هشتهزار بیت است که بخش اصلی آن غزل ست. شیخ کمال به خدمت "سلطان حسین جلایر" درآمد و در خانقاهی که سلطان برای او ساخته بود به سربرد. دیوان او شامل غزلهای زیبای فراوان با بنمایه عرفانی است.
آرمگاه وی در تبریز است و این بیت بر سنگ مزارش نوشته شدهاست:
"کمال"، از کعبه رفتی بر در یار
هزارت آفرین، مردانه رفتی./
● سروده زیبا و عاشقانه از کمال خجندی:
"عشق"، حالی ست که جبریل بر آن نیست امین
صاحب حال شناسد سخن اهل یقین
جرعهای بر سر خاک از می عشق افشاندند
عرش و کرسی همه بر خاک نهادند جبین
اهل فتوی که فرو رفته کلک و ورقند
مشرکانند که اقرار ندارند به دین
مفلس عشق ندارد هوس منصب و جاه
خاک این راه به از مملکت روی زمین
شب قرب است، مرو ای دل حق دیده به خواب
که سر زندهدلان حیف بود بر بالین
ای که روشن نشدت حال دل سوختگان
همچو شمع از سر جان خیز و بر آتش بنشین
■ "امیر بهاءالدین برندق" معروف به #برندق_خجندی فرزند امیر نصرتشاه خجندی در سال ۷۵۷ در خجند زاده شد و در دربارهای #تیمور_لنگ و شاهرخمیرزا به سرودن قصیده پرداخت.
اشعار او، شامل قصیده، غزل، قطعه و رباعیاست.
او هم قصاید #خاقانی را جواب گفته و هم به استقبال برخی قصاید #انوری و #سعدی رفته است.
برندق خجندی از پیروان مذهب #حنفی بود. او سفرهایی به "شام"، #تبریز، #خراسان، #یزد و "بغداد" داشته است.
وی در سال ۸۳۵ در #سمرقند ( #ازبکستان امروزی) درگذشت.
■پیشوایان شافعی اصفهان معروف به آل خجند:
#خجندیان یا #آل_خجند دودمانی از دانشمندان و پاسداران ادب و فرهنگ ایرانی بودند در سدههای ۵، ۶ و ۷ هجری قمری.
آنها که پیشوای #شافعیان اصفهان ( #شافعی) بودند و بیشتر اداره #اصفهان/ #اسپهان را نیز در دست داشتند، در یکی از دو محله بزرگ اصفهان آن روزگار به نام #دردشت میزیستند.
چون از خجند برخاسته بودند، آل خجند خوانده میشدند و گویا به سبب صدارت شافعیان اصفهان همگی نامدار به "صدر خجندی" بودند. گفته اند ریشه آنها به "مهلب ابن ابی صفره"، سردار پرآوازه عرب در روزگار امویان میرسد. نامداری این دودمان بیشتر به خاطر پشتیبانی آنها از دانشمندان و سخنوران و رونق دادن به دانش، ادب و فرهنگ ایرانی بوده است.
آل خجند در آبادانی اصفهان سهم بزرگی داشتند که فهرست برخی از خدماتشان از این قراراست:
بنیاد مسجد جامع (سده ۵)
مناره چهل دختران (۵۰۰)
مسجد و مناره غار (۵۱۵)
سین (۵۲۶)
علی اصفهان گز، ساربان (۵۵۰-۵۲۵)
آنها در اصفهان کتابخانه بزرگی بنا کردند که به روی همگان گشوده بود اما شوربختانه در ۵۴۲ق به آتش کشیده شد.
● افراد برجسته این خاندان به این گونهاند:
ابوبکر محمد بن ثابت خجندی
صدرالدین ابوکر محمد
جمال الدین محمود بن عبدالطیف بن محمد
شرفالاسلام صدرالدین ابوقاسم عبداللطیف بن صدرالدین
ابوبکر
ابو ابراهیم عبیدالله خجندی
جمالالدین محمد خجندی
صدرالدین محمد خجندی
صدرالدین عمر خجندی
شهابالدین خجندی
عضداالدین خجندی
/بنکده (منبع) :
●ذبیحالله صفا. تاریخ ادبیات ایران (جلد دوم). چاپ چهاردهم (انتشارات فردوس) و چاپ سوم (تهران. ابن سینا)
●انوشه، حسن (به سرپرستی). دانشنامه ادب فارسی: ادب فارسی در آسیای میانه. چاپ اول (ویراست دوم). تهران: سازمان چاپ و انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، ۱۳۸۰/
〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰
@LoversofIRAN
Telegram
attach 📎
👆دو پیام ویژه (اختصاصی) بالا، درباره شهر باستانی #خجند، بخشی از فرهنگ #ایرانشهری در #فرارود (ماوراءالنهر / آسیای میانه) است که پیشنهاد میکنم بخوانید.
@LoversofIRAN
@LoversofIRAN
Forwarded from عاشقان ایران
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#اختصاصی_کانال
برگزاری بزرگداشت #جامی
شاعر بلند آوازه #پارسی
۶سده پس از او در #خجند
خجند، شهر باستانی ۲۷۰۰ساله
یادگار فرهنگ ایرانی در دل فرارودان (ماورالنهر)/ آسیای میانه در #تاجیکستان
@LoversofIRAN
برگزاری بزرگداشت #جامی
شاعر بلند آوازه #پارسی
۶سده پس از او در #خجند
خجند، شهر باستانی ۲۷۰۰ساله
یادگار فرهنگ ایرانی در دل فرارودان (ماورالنهر)/ آسیای میانه در #تاجیکستان
@LoversofIRAN
Forwarded from عاشقان ایران
نماد روضه ی رضوان خجند است
درآن شعروسخن مانند قنداست
ز کاخ پارسی گویان سیحون
نوای خسرو خوبان بلنداست
هژیرتهرانی
#خجند شهر ۲۷۰۰ساله ی #تاجیکستان
منسوب به کیخسرو
مرز #توران_ایران/ابن بلخی
@LoversofIRAN
درآن شعروسخن مانند قنداست
ز کاخ پارسی گویان سیحون
نوای خسرو خوبان بلنداست
هژیرتهرانی
#خجند شهر ۲۷۰۰ساله ی #تاجیکستان
منسوب به کیخسرو
مرز #توران_ایران/ابن بلخی
@LoversofIRAN
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
#تاجیکستان
#خجند زیبا درکرانه رود #سیحون یا #سیر_دریا
#ابن_بلخی آنرا مرز #ایران و #توران میدانست
حتمابخوانید👈
yon.ir/c76U2
yon.ir/jqTug
برنامه #گردشگری رابرای شناخت #ایرانشهر هدفمندکنیم
@LoversofIRAN
#خجند زیبا درکرانه رود #سیحون یا #سیر_دریا
#ابن_بلخی آنرا مرز #ایران و #توران میدانست
حتمابخوانید👈
yon.ir/c76U2
yon.ir/jqTug
برنامه #گردشگری رابرای شناخت #ایرانشهر هدفمندکنیم
@LoversofIRAN
#خجند/ #تاجیکستان
موزه زیبا به یاد #تیمور_ملک سردار #تاجیک که با #مغول ها جنگید
در این ساختمان
نخست چیزی که چشم نوازی می کند، نماد #فَروَهر است و این یکی از هزاران گواه فرهنگ یکپارچه #ایرانشهری ماست
موزه زیبا به یاد #تیمور_ملک سردار #تاجیک که با #مغول ها جنگید
در این ساختمان
نخست چیزی که چشم نوازی می کند، نماد #فَروَهر است و این یکی از هزاران گواه فرهنگ یکپارچه #ایرانشهری ماست
#پارسی_را_پاس_بداریم
⬅ ۲ نکته #ویرایشی کوتاه:
■ نگارش جدای "هیچ"، هنگام پیوندش با واژگان دیگر. سرهم نویسی را کنار بگذاریم.
■ بگوییم، "هرقدر" یا "هرچه".
نگوییم "هرچه قدر"
@LoversofIRAN
⬅ ۲ نکته #ویرایشی کوتاه:
■ نگارش جدای "هیچ"، هنگام پیوندش با واژگان دیگر. سرهم نویسی را کنار بگذاریم.
■ بگوییم، "هرقدر" یا "هرچه".
نگوییم "هرچه قدر"
@LoversofIRAN
#پارسی_را_پاس_بداریم
محتوا/content👈 درونه
تم/theme👈 درونمایه
موتیف/motif👈 بن مایه
منبع، مرجع/reference👈 بنکده
برای Outsource در مدیریت وصنایع، واژه زیبای "برون سپاری" بکار میرود.
@LoversofIRAN
محتوا/content👈 درونه
تم/theme👈 درونمایه
موتیف/motif👈 بن مایه
منبع، مرجع/reference👈 بنکده
برای Outsource در مدیریت وصنایع، واژه زیبای "برون سپاری" بکار میرود.
@LoversofIRAN
#صنایع_دستی
#بازبازک #بازبازیک #بازندیک عروسک بومی #بختیاری (عروس خاموش)
۱۳۹۴ #ثبت_ملی شد.
پراکندگی تبار بختیاری:
#خوزستان
#چهارمحال_بختیاری
#فارس
#کهکیلویه و #بویراحمد
#لرستان
#اصفهان
@LoversofIRAN
#بازبازک #بازبازیک #بازندیک عروسک بومی #بختیاری (عروس خاموش)
۱۳۹۴ #ثبت_ملی شد.
پراکندگی تبار بختیاری:
#خوزستان
#چهارمحال_بختیاری
#فارس
#کهکیلویه و #بویراحمد
#لرستان
#اصفهان
@LoversofIRAN
Forwarded from جواد طباطبايي
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
واقعیت تاریخی ما چیست؟ آیا به آن گاهی داریم؟ آیا صحبت از تاریخ ایران تفاخر است؟
@javadtabatabai
@javadtabatabai
Forwarded from جواد طباطبايي
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
چرا جواد طباطبايي در دانشكده حقوق توانست ندايي را كه از دانشكده ادبيات برآمده بود بشنود؟ @javadtabatabai
Forwarded from عاشقان ایران
Audio
👈بسیار شنیدنی:
سخنرانی دکتر #سید_جواد_طباطبایی درنخستین همایش بین المللی《فارس تاریخی》 #شیراز
درباره فرهنگ #ایرانشهری و میراث ارزشمند ایرانی
@LoversofIRAN
https://t.me/joinchat/AAAAAEE9zXIvRsbO03gfdA
سخنرانی دکتر #سید_جواد_طباطبایی درنخستین همایش بین المللی《فارس تاریخی》 #شیراز
درباره فرهنگ #ایرانشهری و میراث ارزشمند ایرانی
@LoversofIRAN
https://t.me/joinchat/AAAAAEE9zXIvRsbO03gfdA
نیاز به دگرگونی در مدیریت ارشد #فرهنگستان زبان و ادب پارسی، جدی می نماید؛
چون رییس فرهنگستان ما،
"شکرگذار" هستند ❎
نه #شکرگزار ✅
دوستان #ملی_گرا !
از این یکی واقعا نمی شد چشم پوشی کرد😐
@LoversofIRAN
چون رییس فرهنگستان ما،
"شکرگذار" هستند ❎
نه #شکرگزار ✅
دوستان #ملی_گرا !
از این یکی واقعا نمی شد چشم پوشی کرد😐
@LoversofIRAN
پس از اینکه کاربران از رییس #فرهنگستان زبان وادب پارسی غلط املایی گرفتند؛ #حداد_عادل آن را درست کرد/شرق
برای مدیریت "فرهنگستان زبان پارسی" گزینه هایی بسیار شایسته تر از حداد عادل داریم.
@LoversofIRAN
برای مدیریت "فرهنگستان زبان پارسی" گزینه هایی بسیار شایسته تر از حداد عادل داریم.
@LoversofIRAN