شماره سوم نشریه سراسری پگاه امید منتشر شد با مقالاتی درباره منافع ملی و امنیت #ملی ایران
علاقه مندانمیتوانند این نشریه را از دکه های روزنامه فروشی تهیه کنند
علاقه مندانمیتوانند این نشریه را از دکه های روزنامه فروشی تهیه کنند
Forwarded from عاشقان ایران
👈اندیشه ملی که مصدق پرچمدارش بود، همواره یا خار چشم تمامیت خواهان بوده یا ایرانستیزان
✍ #ماریا_بهمن_پور
@LoversofIRAN
حکومتی شبیه #مصدق، همیشه خار چشم تمامیت خواهان بوده وهست چون در عین عدم تمایل به تغییرات انقلابی، ویژگی هایی ساختار شکنانه را در چارچوب #قوانین_بین_المللی و #قوانین_داخلی داشت که با نقض قالبهای سفارشی و از پیش تعیین شده دیکتاتوری و توافقات پنهانی کانون های قدرت که در ضدیت با منافع بلندمدت (و نه کوتاه مدت) مردم ایران بودند، خودنمایی می کرد.
حکومت مصدق گرچه #انقلابی نبود و مصدق تفکرات انقلابی به معنای از بین بردن کامل ساختار رسمی حاکمیت نداشت(نخواست با چهره رهبری انقلابی، مردم را به حمایت مستقیم از خود به خیابان آورد و در تقابل مستقیم با نظامیان طرفدار پادشاهی قراردهد) اما در عین حال دربخشی از برنامه هایش دنبال ساختارشکنی درون زا یعنی #تحول_خواهی، #اصلاحات اساسی و عملی بود. مصدق برای احقاق حق ملت ایران نسخه ی بالارفتن از #دیوار_سفارت انگلیس را نپیچید بلکه انگلستان را با تیر قانون در #دادگاه_لاهه ( #دیوان_لاهه #لاهه) به چارمیخ کشید.
دولت مصدق، دولتی #آزادی خواه و دلسوز #ملت بود، درعین حال دست نشانده هیچ قدرت خارجی نبود؛ دستش هم آلوده به خون بی گناهان و ناپاک در پول های کثیف نبود گرچه مانند هر حکومت دیگری دارای خطا و اشتباه بود که با کمک زمان می توانست اصلاح شود اما افسوس مهلتی که لازم و کافی بود به او داده نشد.
بسیاری در این ۶۴ سال پس از ۲۸ امرداد سال سیاه ۳۲، تلاش کردند و هنوز هم تلاش میکنند با انواع تهمت ها مصدق را منفور مردم کنند. تهمت هایی چنان مسخره و متناقض که همین تناقض ها نشان پریشانی اندیشه ی سازندگان آن تهمت هاست. دشمنان ناجوانمردش او را از #توده ای تا جاسوس #انگلیس و #فراماسون و عامل #روسیه و همدست تندروهای #مذهبی چون #فداییان_اسلام خوانده اند که هیچگاه در یک نفر قابل جمع نیست! می خواستند او را مانند خودشان به منجلاب بکشند؛ اما نتوانستند و در نزد عقلا خود را روز به روز رسواتر کرده اند.
نمی گویم مصدق مبرا از خطا و اشتباه بود؛ که اگر چنین بود، سرنوشت ایران و جنبش ملی آن، حتما جور دیگری پیش می رفت. مصدق به ویژه در ۶ ماه آخر نخست وزیری اش ۲_۳ اشتباه آشکار داشت که من آنها را ناشی از عدم تمرکز حاصل از فشارهای خردکننده ی بدخواهان و توطئه گران علیه #نهضت_ملی می دانم که تاب آوردن در برابر آن ها با توجه به کهولت سن و حال ناخوش و بیماری مصدق، کاری بس دشوار بود! آن یورش های همه جانبه، آشکارا مصدق و شیرازه نیروهای جنبش نوپای ملی ایران را دچار نوعی دست پاچگی برای حفظ دستاوردهای #نهضت_ملی_شدن_صنعت_نفت کرده بود و نتیجه آن فشارهای همه جانبه و روز افزون (از سوی همه نیروهای متضاد یعنی تندروهای مذهبی، #سلطنت_طلب های ضد مصدق، کانون های لابی انگلیس، آمریکا، روسیه و حزب توده)، این شد که مصدق فقط می خواست به هر ترتیبی شده نتایج و دستاوردهایی را که یک عمر برایشان انتظار کشیده بود حفظ کند حتا اگر با چند اشتباه بزرگ استراتژیک در تصمیم گیری همراه می بود.
اما، بی شک، مصدق هرچه که بود؛ و هر که بود، مصدق بود. صادق و بر عهدش برای پاسداشت ایران با هیچ گروه، دسته و رسته ای معامله نکرد و به هیچ بهایی حیثیت و اعتبار نهضت ملی را که شالوده مبارزه و پایداری ملت ایران می دانست نفروخت، گرچه به حذف خود و یارانش بیش ازنیم قرن از شطرنج سیاست ایران انجامید.
مصدق همچون هر سیاستمدار بزرگی دچار اشتباه شد؛ اما اگر انصاف داشته باشیم باید بپذیریم این در شرایطی بودکه با دسیسه های مسلسل وار داخل و خارج کشور مسیرش ناتمام ماند و هیچ مجالی برای جبران اشتباهات پایان نخست وزیری اش نیافت و نتوانست نتایج درخشانی که نهضت ملی کسب کرده بودو آرزوهای بزرگی که برای ایران داشت را به انجام رساند.
۱۸ماه، فرصتی اندک بود برای دولتی که گامی چنان بزرگ برداشته بود که همه عناصر متزلزل و کم اراده داخلی را به فریاد بلند واداشته بود و همه استعمارگران بی رحم خارجی را نیز.
اما آنچه مهم است و مصدق را عنصری بی همتا در #تاریخ_معاصر_ایران می کند، اینست که بدخواهانش نه توانستند تهمت ناشایست "وابستگی به خارج" را(چنانکه شایسته ی خودشان بود)که به او می زدند ثابت کنند و نه توانستند دامانش را با تهمت ناپاکی و خائن به وطن (باز هم همانطور که شایسته خودشان بود)بیالایند. او بخاطر #وطن_پرستی، معامله نکردن بر سر حیثیت و #منافع_ملی ایران، و پاکدستی اش، آبرو و اعتبار #ملی_گرایی معاصر ایران است.
مصدق هم باید نقد شود، اما هرکس بخواهد دامان این بزرگمرد را بخاطر اشتباهاتش و یا سوءاستفاده ای که جریان های سیاسی پس از #تبعید و مرگ او، از نام او کردند، به تهمت و دروغ ناروا بیالاید، بی شک ستمگر است و در حال خیانت به وطن حتا اگر نداند.
روانش شاد، آبروی جنبش معاصر #ملی ایران
@LoversofIRAN
✍ #ماریا_بهمن_پور
@LoversofIRAN
حکومتی شبیه #مصدق، همیشه خار چشم تمامیت خواهان بوده وهست چون در عین عدم تمایل به تغییرات انقلابی، ویژگی هایی ساختار شکنانه را در چارچوب #قوانین_بین_المللی و #قوانین_داخلی داشت که با نقض قالبهای سفارشی و از پیش تعیین شده دیکتاتوری و توافقات پنهانی کانون های قدرت که در ضدیت با منافع بلندمدت (و نه کوتاه مدت) مردم ایران بودند، خودنمایی می کرد.
حکومت مصدق گرچه #انقلابی نبود و مصدق تفکرات انقلابی به معنای از بین بردن کامل ساختار رسمی حاکمیت نداشت(نخواست با چهره رهبری انقلابی، مردم را به حمایت مستقیم از خود به خیابان آورد و در تقابل مستقیم با نظامیان طرفدار پادشاهی قراردهد) اما در عین حال دربخشی از برنامه هایش دنبال ساختارشکنی درون زا یعنی #تحول_خواهی، #اصلاحات اساسی و عملی بود. مصدق برای احقاق حق ملت ایران نسخه ی بالارفتن از #دیوار_سفارت انگلیس را نپیچید بلکه انگلستان را با تیر قانون در #دادگاه_لاهه ( #دیوان_لاهه #لاهه) به چارمیخ کشید.
دولت مصدق، دولتی #آزادی خواه و دلسوز #ملت بود، درعین حال دست نشانده هیچ قدرت خارجی نبود؛ دستش هم آلوده به خون بی گناهان و ناپاک در پول های کثیف نبود گرچه مانند هر حکومت دیگری دارای خطا و اشتباه بود که با کمک زمان می توانست اصلاح شود اما افسوس مهلتی که لازم و کافی بود به او داده نشد.
بسیاری در این ۶۴ سال پس از ۲۸ امرداد سال سیاه ۳۲، تلاش کردند و هنوز هم تلاش میکنند با انواع تهمت ها مصدق را منفور مردم کنند. تهمت هایی چنان مسخره و متناقض که همین تناقض ها نشان پریشانی اندیشه ی سازندگان آن تهمت هاست. دشمنان ناجوانمردش او را از #توده ای تا جاسوس #انگلیس و #فراماسون و عامل #روسیه و همدست تندروهای #مذهبی چون #فداییان_اسلام خوانده اند که هیچگاه در یک نفر قابل جمع نیست! می خواستند او را مانند خودشان به منجلاب بکشند؛ اما نتوانستند و در نزد عقلا خود را روز به روز رسواتر کرده اند.
نمی گویم مصدق مبرا از خطا و اشتباه بود؛ که اگر چنین بود، سرنوشت ایران و جنبش ملی آن، حتما جور دیگری پیش می رفت. مصدق به ویژه در ۶ ماه آخر نخست وزیری اش ۲_۳ اشتباه آشکار داشت که من آنها را ناشی از عدم تمرکز حاصل از فشارهای خردکننده ی بدخواهان و توطئه گران علیه #نهضت_ملی می دانم که تاب آوردن در برابر آن ها با توجه به کهولت سن و حال ناخوش و بیماری مصدق، کاری بس دشوار بود! آن یورش های همه جانبه، آشکارا مصدق و شیرازه نیروهای جنبش نوپای ملی ایران را دچار نوعی دست پاچگی برای حفظ دستاوردهای #نهضت_ملی_شدن_صنعت_نفت کرده بود و نتیجه آن فشارهای همه جانبه و روز افزون (از سوی همه نیروهای متضاد یعنی تندروهای مذهبی، #سلطنت_طلب های ضد مصدق، کانون های لابی انگلیس، آمریکا، روسیه و حزب توده)، این شد که مصدق فقط می خواست به هر ترتیبی شده نتایج و دستاوردهایی را که یک عمر برایشان انتظار کشیده بود حفظ کند حتا اگر با چند اشتباه بزرگ استراتژیک در تصمیم گیری همراه می بود.
اما، بی شک، مصدق هرچه که بود؛ و هر که بود، مصدق بود. صادق و بر عهدش برای پاسداشت ایران با هیچ گروه، دسته و رسته ای معامله نکرد و به هیچ بهایی حیثیت و اعتبار نهضت ملی را که شالوده مبارزه و پایداری ملت ایران می دانست نفروخت، گرچه به حذف خود و یارانش بیش ازنیم قرن از شطرنج سیاست ایران انجامید.
مصدق همچون هر سیاستمدار بزرگی دچار اشتباه شد؛ اما اگر انصاف داشته باشیم باید بپذیریم این در شرایطی بودکه با دسیسه های مسلسل وار داخل و خارج کشور مسیرش ناتمام ماند و هیچ مجالی برای جبران اشتباهات پایان نخست وزیری اش نیافت و نتوانست نتایج درخشانی که نهضت ملی کسب کرده بودو آرزوهای بزرگی که برای ایران داشت را به انجام رساند.
۱۸ماه، فرصتی اندک بود برای دولتی که گامی چنان بزرگ برداشته بود که همه عناصر متزلزل و کم اراده داخلی را به فریاد بلند واداشته بود و همه استعمارگران بی رحم خارجی را نیز.
اما آنچه مهم است و مصدق را عنصری بی همتا در #تاریخ_معاصر_ایران می کند، اینست که بدخواهانش نه توانستند تهمت ناشایست "وابستگی به خارج" را(چنانکه شایسته ی خودشان بود)که به او می زدند ثابت کنند و نه توانستند دامانش را با تهمت ناپاکی و خائن به وطن (باز هم همانطور که شایسته خودشان بود)بیالایند. او بخاطر #وطن_پرستی، معامله نکردن بر سر حیثیت و #منافع_ملی ایران، و پاکدستی اش، آبرو و اعتبار #ملی_گرایی معاصر ایران است.
مصدق هم باید نقد شود، اما هرکس بخواهد دامان این بزرگمرد را بخاطر اشتباهاتش و یا سوءاستفاده ای که جریان های سیاسی پس از #تبعید و مرگ او، از نام او کردند، به تهمت و دروغ ناروا بیالاید، بی شک ستمگر است و در حال خیانت به وطن حتا اگر نداند.
روانش شاد، آبروی جنبش معاصر #ملی ایران
@LoversofIRAN
👈مصدق و قانون ملی منع واگذاری امتیاز نفتی به بیگانگان
@LoversofIRAN
✍️دکتر #افشین_جعفرزاده
#مصدق بیشتر به مثابه رهبر "جنبش ملی شدن صنعت نفت" و نخست وزیری اش از اردیبهشت ۱۳۳۰ تا ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ شهره است. اما برخی نمی دانند سیاست ورزی او در راستای دفاع از حقوق #ملی ایران و مردم سالاری، پیشینه ای دیرپاتر دارد. او در بیشتر دوره زندگانی سیاسی اش یک چهره پارلمانی و نماینده #مجلس بود و اوج این کنش گری نمایندگی مجلس چهاردهم است که توانست به عنوان وکیل اول تهران راهی مجلس شود.
در زمان اشغال ایران توسط سپاهیان #روس و #بریتانیا و تضعیف استقلال ملی و سرزمینی ایران. سال ۱۳۲۳، سال ممنوعیت اعطای امتیاز نفتی به بیگانگان بود. سالی که مجلس چهاردهم پس از سالها باجخواهی بیگانگان و اعطای امتیازات رنگارنگ به اشغالگران با تلاش دکتر محمد مصدق طرحی را از تصویب گذراند که در شرایط آن روزگار تا حدودی استقلال از دست رفتۀ ایران را زنده میکرد؛ طرحی مبتنی بر لغو اعطای امتیاز به بیگانگان که بعدها سنگ بنای مبارزات بعدی دکتر مصدق و همفکرانش برای ملی شدن صنعت #نفت ایران شد و در همان زمان استقلال ملی ایران را بیمه کرد.
از@Ir_Azariha
ادامه در :
https://plink.ir/VOJQa
@LoversofIRAN
✍️دکتر #افشین_جعفرزاده
#مصدق بیشتر به مثابه رهبر "جنبش ملی شدن صنعت نفت" و نخست وزیری اش از اردیبهشت ۱۳۳۰ تا ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ شهره است. اما برخی نمی دانند سیاست ورزی او در راستای دفاع از حقوق #ملی ایران و مردم سالاری، پیشینه ای دیرپاتر دارد. او در بیشتر دوره زندگانی سیاسی اش یک چهره پارلمانی و نماینده #مجلس بود و اوج این کنش گری نمایندگی مجلس چهاردهم است که توانست به عنوان وکیل اول تهران راهی مجلس شود.
در زمان اشغال ایران توسط سپاهیان #روس و #بریتانیا و تضعیف استقلال ملی و سرزمینی ایران. سال ۱۳۲۳، سال ممنوعیت اعطای امتیاز نفتی به بیگانگان بود. سالی که مجلس چهاردهم پس از سالها باجخواهی بیگانگان و اعطای امتیازات رنگارنگ به اشغالگران با تلاش دکتر محمد مصدق طرحی را از تصویب گذراند که در شرایط آن روزگار تا حدودی استقلال از دست رفتۀ ایران را زنده میکرد؛ طرحی مبتنی بر لغو اعطای امتیاز به بیگانگان که بعدها سنگ بنای مبارزات بعدی دکتر مصدق و همفکرانش برای ملی شدن صنعت #نفت ایران شد و در همان زمان استقلال ملی ایران را بیمه کرد.
از@Ir_Azariha
ادامه در :
https://plink.ir/VOJQa
Telegraph
مصدق و قانون ملی منع واگذاری امتیاز نفتی به بیگانگان
دکتر افشین جعفرزاده عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی تهران، کارشناس ارشد تاریخ دانشگاه تهران مصدق بیشتر به مثابه رهبر جنبش ملی شدن صنعت نفت و نخست وزیری اش از اردیبهشت ۱۳۳۰ تا ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ شهره است. اما برخی نمی دانند سیاست ورزی او در راستای دفاع از حقوق…
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#وطنـم
نخستین #سرود_ملی ایران
آواز: #شقایق_کمالی
سرود "ایران جوان" یا "وطنم" قطعه موسیقی بی کلام با نام "سلام شاه" بود که موسیو #لومر فرانسوی (موسیقیدان نظامی اعزامی به ایران در زمانٔ #قاجار) ساخت
#ناصرالدین_شاه پیش از نخستین سفر #اروپا در ۱۸۷۳ م./۱۲۵۲ خ. دستور ساخت مارشی را به #آلفرد_لومر، استاد #فرانسوی موسیقی #دارالفنون، داد که در دیدارهای رسمی شاه کنار سرود ملی دیگر کشورها نواخته شود
این مارش بیکلام «سلام شاه» نامیده شد و چون در آیین های رسمی به جای سرود #ملی ایران به کار رفت اروپاییان آن را سرود ملی ایران نامیدند. نت آن در آرشیو ملی #فرانسه است
این آهنگ در دورهٔ #مظفرالدین_شاه بر روی صفحه ضبط شد و وقتی شاه برای سلام رسمی به #تخت_مرمر میآمد و بر تخت مینشست دستهٔ موزیک آن را اجرا میکرد. تا زمان #محمدعلی_شاه این ادامه داشت
در ۱۳۸۴ خ. #بیژن_ترقی بر روی تنظیم جدید #سیاوش_بیضایی، شعری زیبا سرود و با ارکستر ملل به رهبری #پیمان_سلطانی در #تالار_وحدت با خوانندگی #سالار_عقیلی اجراشد
۱۳۹۴ استاد #شهرام_ناظری هم این اثر را به عنوان «خاطرهای ماندگار در حافظه جمعی ایرانیان» به زیبایی اجراکرد
@LoversofIRAN
نخستین #سرود_ملی ایران
آواز: #شقایق_کمالی
سرود "ایران جوان" یا "وطنم" قطعه موسیقی بی کلام با نام "سلام شاه" بود که موسیو #لومر فرانسوی (موسیقیدان نظامی اعزامی به ایران در زمانٔ #قاجار) ساخت
#ناصرالدین_شاه پیش از نخستین سفر #اروپا در ۱۸۷۳ م./۱۲۵۲ خ. دستور ساخت مارشی را به #آلفرد_لومر، استاد #فرانسوی موسیقی #دارالفنون، داد که در دیدارهای رسمی شاه کنار سرود ملی دیگر کشورها نواخته شود
این مارش بیکلام «سلام شاه» نامیده شد و چون در آیین های رسمی به جای سرود #ملی ایران به کار رفت اروپاییان آن را سرود ملی ایران نامیدند. نت آن در آرشیو ملی #فرانسه است
این آهنگ در دورهٔ #مظفرالدین_شاه بر روی صفحه ضبط شد و وقتی شاه برای سلام رسمی به #تخت_مرمر میآمد و بر تخت مینشست دستهٔ موزیک آن را اجرا میکرد. تا زمان #محمدعلی_شاه این ادامه داشت
در ۱۳۸۴ خ. #بیژن_ترقی بر روی تنظیم جدید #سیاوش_بیضایی، شعری زیبا سرود و با ارکستر ملل به رهبری #پیمان_سلطانی در #تالار_وحدت با خوانندگی #سالار_عقیلی اجراشد
۱۳۹۴ استاد #شهرام_ناظری هم این اثر را به عنوان «خاطرهای ماندگار در حافظه جمعی ایرانیان» به زیبایی اجراکرد
@LoversofIRAN
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
■خیانت در صداوسیمای #میلی، نه ملی!
اگر هویت ملی و تاریخی و فرهنگی #ایران؛ متولی سختگیر داشت مانند متولیان مسایل #مذهبی، باید شبکه ۳ توبیخ میشد بابت تریبون دادن به جوانکی با چفیه قرمز؛ چه رسد به تکرار دروغ های #تجزیه_طلبان #الاحوازیه!
■شماره اعتراض به #صدا_سیما
۰۲۱۲۷۸۱ کد ۴
■نامهای ایرانی، خط قرمز هویت ملی ما
چه کسانی به "علی_کارونی" جوانک سرسپرده جریانات #واگرا و #ایرانستیز با #چفیه_قرمز که نماد تجزیه طلبان جنوب غربی است، آنتن رسانه ملی و "پخش زنده" برنامه "سلام صبح بخیر" #عید_فطر را دادند تا ادعاهای دروغ جریان #تجزیه_طلب و #پانعرب که هوادار اندکی دارد، برای بیننده میلیونی بازگوکند؟
و مجری پراشتباه هم قربانش برود و حس کند مراتب #وحدت_ملی را به شدت طی کرده است!
با چه هدف و مجوزی از سرمایه #ملی ایران در #صدا_سیما برای تریبون دادن به جریان های ایرانستیز هزینه میشود؟
این جعل و دروغ ها از تریبون زنده #شبکه_3 توهین به هزاران شهید #دفاع_مقدس است که نه تنها برای حفظ خاک ایران بلکه برای حفظ #هویت_ایرانی از دستبرد #اعراب #حزب_بعث، جان عزیز خود را فدا کردند
اگر #غیرت_ملی وجود...
@LoversofIRAN
ادامه در پیام زیر👇
اگر هویت ملی و تاریخی و فرهنگی #ایران؛ متولی سختگیر داشت مانند متولیان مسایل #مذهبی، باید شبکه ۳ توبیخ میشد بابت تریبون دادن به جوانکی با چفیه قرمز؛ چه رسد به تکرار دروغ های #تجزیه_طلبان #الاحوازیه!
■شماره اعتراض به #صدا_سیما
۰۲۱۲۷۸۱ کد ۴
■نامهای ایرانی، خط قرمز هویت ملی ما
چه کسانی به "علی_کارونی" جوانک سرسپرده جریانات #واگرا و #ایرانستیز با #چفیه_قرمز که نماد تجزیه طلبان جنوب غربی است، آنتن رسانه ملی و "پخش زنده" برنامه "سلام صبح بخیر" #عید_فطر را دادند تا ادعاهای دروغ جریان #تجزیه_طلب و #پانعرب که هوادار اندکی دارد، برای بیننده میلیونی بازگوکند؟
و مجری پراشتباه هم قربانش برود و حس کند مراتب #وحدت_ملی را به شدت طی کرده است!
با چه هدف و مجوزی از سرمایه #ملی ایران در #صدا_سیما برای تریبون دادن به جریان های ایرانستیز هزینه میشود؟
این جعل و دروغ ها از تریبون زنده #شبکه_3 توهین به هزاران شهید #دفاع_مقدس است که نه تنها برای حفظ خاک ایران بلکه برای حفظ #هویت_ایرانی از دستبرد #اعراب #حزب_بعث، جان عزیز خود را فدا کردند
اگر #غیرت_ملی وجود...
@LoversofIRAN
ادامه در پیام زیر👇
Forwarded from عاشقان ایران
👈آسیب به هنر رقص ایرانی،
در نبود دست اندرکار دولتی
@LoversofIRAN
#اختصاصی_کانال
حتما برای استفاده از این نوشته آدرس کانال را بگذارید
۴ دهه پس از #انقلاب و نبود دست اندرکار دولتی برای #هنر #رقص ایران، پیامدهای زیانباری متوجه این هنر کهن #ملی شده است.
یکی از این آسیب ها، جعل و تحریفی است که پیاپی از تریبون های گوش خراش جمهوری #باکو (که نام امروزش هم نامی جعلی است. سد سال پیش، #حزب_مساوات نام استان آذربایجان را برای بخش شمالی ارس دزدی و جعل کرد در حالیکه نام آن سرزمین #اران و #شروان بوده) به گوش می رسد.
بدبختانه در نبود متولی دولتی و رسمی برای هنر رقص ایرانی، امروز جریانهای "جدایی خواه" شمالغرب ایران، با دستاویز کردن موسیقی و رقص #لزگی که پیاپی از رسانه های باکو به عنوان رقص آذربایجان(نه فقط جمهوری آذربایجان بلکه آذربایجان ایران) تبلیغ میشود؛ رقص و موسیقی لزگی را به ابزار تهاجم و القای فرهنگی تبدیل کرده اند؛ چنانکه از آن حتا به عنوان نماد اعتراض و جدایی خواهی استفاده می کنند!
اگرچه رقص لزگی زیباست و چشم نواز، اما این شکل استفاده همراه با دزدی هویت اصلی آن، چیزی نیست جز امتداد نقشه تحریف هویت آذربایجان و ساختن هویتی جعلی و جدا از هویت اصیل #آذری آن!
یکی دیگر از آسیب های مهم نبود متولی دولتی در هنر رقص ایرانی (همه گروههای رقص های بومی ایران)، ناشناس ماندن هنر رقص #ملی ایران برای جهان است. زیرا هنر رقص که در ایران با فراوانی چشم نوازی روبرو است(رقص های گوناگون از شمال تا جنوب و از خاور تا باختر ایران)، ۴ دهه است در فستیوال های جهانی رقص از سوی دولت ایران نمایش داده نشده است و این خطری بزرگ است برای فرهنگ ایرانی.
زیرا امکان دارد رقص های ایرانی از سوی کشورهای همسایه یا رقیبان فرهنگی، به نام دیگری ثبت و ضبط گردد! به ویژه که گستره رقص ایرانی حتا در برخی رقص های افغانستان، تاجیکستان و ازبکستان هم دیده میشود. حرکت های پا، دست، سر، بدن، ریتم و ضرب آهنگ این رقص ها چیزی است که به روشنی ایرانی بودن آن ها و خاستگاهشان را نشان می دهد.
امروز که دوران رقابت های نفسگیر برای تبلیغ کوچکترین داشته های فرهنگی کشورهاست تا هویت جداگانه شان پابرجا بماند، در دنیای پرتغییر کنونی که گرایش به حذف سریع فرهنگ های مستقل ملی و برجاماندن تنها فرهنگ همسان موردنظر #غرب وجوددارد، نگاهبانی از همه داشته های فرهنگی مان بسیار ضروری است.
به ویژه که درباره هنر رقص در ایران، دستاورد ارزشمند و گرانبهای فرهنگی ای داریم که از دید اندیشه و نگرشی که پشت آن است و تاثیر نیکی که بر اخلاق انسانی دارد، از آنچه امروز در جهان رسما از تریبون های پربیننده، به عنوان رقص به مردم نشان داده می شود بسیار بالاتر قرار میگیرد؛ چراکه هنر رقص های ایرانی (همه انواع آن) به دور از الگوهای ناشایست سکسیسم، بدن نمایی، استفاده های اغراق آمیز و تحریک کننده ی بدن، و سوءاستفاده از زنان و مردان؛ درپی نمایشی شور انگیز و روح افزا از پیوند انسان با انسان، طبیعت، ذات زندگی و حتا خداوند است.
هنر رقص های ایرانی، ابزار تجلی تعالی روح و اندیشه ی انسان است، نه ابزار استفاده ی دم دستی از انسان و تنزل جایگاه آن، بر خلاف آنچه که امروز در جهان تبلیغ و تشویق می شود!
داشته های ناب فرهنگی ما (همچون دیگر ملت های ریشه دار، متمدن و اصیل جهان) بزرگترین دیوار در برابر تهاجم فرهنگی و گسترش فساد و بی بندوباری است. در نبود کانون ها و نهادهای رسمی و دولتی که مسوول کار هنر رقص های ایرانی در بیایند، بر دوش ما ایراندوستان است که از داشته های تمدنی و دستاوردهای فرهنگی که یادگار نیاکان نیک اندیش است، پاسداری کنیم و این پیام مهم را به دیگر ایرانیان به ویژه جوانان، نوجوانان و کودکان ایرانی برسانیم.
رقص های اصیل ایرانی را به فرنام(عنوان) ابزاری ارزشمند در برابر تهاجم فرهنگی و استفاده ناشایست از اندام و بدن #زنان و مردان، به نسل امروز و فردا بیاموزیم. هنر رقص های ایرانی ریشه در آیین های و باورهای مذهبی و عرفانی ایرانیان در سده ها و هزاره ها دارد چنانکه، روی دگرگون شده ی رقص های نیایش، بزم، و رزم دایره وار #زرتشتیان ایران، گرداگرد آتش با دستمال هایی در دستان رقصندگان را امروز در رقص ایرانیان #کرد #لر #بختیاری #لک #قشقایی #آذری #بلوچ #سیستانی #خراسانی #گیلانی #مازندرانی و... می بینیم، به شکل ده ها گونه رقص چشم نواز با حرکت های دورانی و گروهی و مضمون عرفان، نیایش، ستایش و سپاسگزاری از طبیعت، شور و شیدایی برای رزم و نبردهای دلاورانه در گوشه گوشه ایران.
هر سه رقص زیر، از رقص های اصیل آذربایجان است. رقص #لزگی گرچه زیباست اما رقص آذربایجانی نیست.
تنپوش، موسیقی، و ضرباهنگ رقص لزگی به روشنی با تنپوش، موسیقی و رقص #آذری تفاوت دارد👇
https://t.me/LoversofIRAN/7266
https://t.me/LoversofIRAN/7266
https://t.me/LoversofIRAN/7269
در نبود دست اندرکار دولتی
@LoversofIRAN
#اختصاصی_کانال
حتما برای استفاده از این نوشته آدرس کانال را بگذارید
۴ دهه پس از #انقلاب و نبود دست اندرکار دولتی برای #هنر #رقص ایران، پیامدهای زیانباری متوجه این هنر کهن #ملی شده است.
یکی از این آسیب ها، جعل و تحریفی است که پیاپی از تریبون های گوش خراش جمهوری #باکو (که نام امروزش هم نامی جعلی است. سد سال پیش، #حزب_مساوات نام استان آذربایجان را برای بخش شمالی ارس دزدی و جعل کرد در حالیکه نام آن سرزمین #اران و #شروان بوده) به گوش می رسد.
بدبختانه در نبود متولی دولتی و رسمی برای هنر رقص ایرانی، امروز جریانهای "جدایی خواه" شمالغرب ایران، با دستاویز کردن موسیقی و رقص #لزگی که پیاپی از رسانه های باکو به عنوان رقص آذربایجان(نه فقط جمهوری آذربایجان بلکه آذربایجان ایران) تبلیغ میشود؛ رقص و موسیقی لزگی را به ابزار تهاجم و القای فرهنگی تبدیل کرده اند؛ چنانکه از آن حتا به عنوان نماد اعتراض و جدایی خواهی استفاده می کنند!
اگرچه رقص لزگی زیباست و چشم نواز، اما این شکل استفاده همراه با دزدی هویت اصلی آن، چیزی نیست جز امتداد نقشه تحریف هویت آذربایجان و ساختن هویتی جعلی و جدا از هویت اصیل #آذری آن!
یکی دیگر از آسیب های مهم نبود متولی دولتی در هنر رقص ایرانی (همه گروههای رقص های بومی ایران)، ناشناس ماندن هنر رقص #ملی ایران برای جهان است. زیرا هنر رقص که در ایران با فراوانی چشم نوازی روبرو است(رقص های گوناگون از شمال تا جنوب و از خاور تا باختر ایران)، ۴ دهه است در فستیوال های جهانی رقص از سوی دولت ایران نمایش داده نشده است و این خطری بزرگ است برای فرهنگ ایرانی.
زیرا امکان دارد رقص های ایرانی از سوی کشورهای همسایه یا رقیبان فرهنگی، به نام دیگری ثبت و ضبط گردد! به ویژه که گستره رقص ایرانی حتا در برخی رقص های افغانستان، تاجیکستان و ازبکستان هم دیده میشود. حرکت های پا، دست، سر، بدن، ریتم و ضرب آهنگ این رقص ها چیزی است که به روشنی ایرانی بودن آن ها و خاستگاهشان را نشان می دهد.
امروز که دوران رقابت های نفسگیر برای تبلیغ کوچکترین داشته های فرهنگی کشورهاست تا هویت جداگانه شان پابرجا بماند، در دنیای پرتغییر کنونی که گرایش به حذف سریع فرهنگ های مستقل ملی و برجاماندن تنها فرهنگ همسان موردنظر #غرب وجوددارد، نگاهبانی از همه داشته های فرهنگی مان بسیار ضروری است.
به ویژه که درباره هنر رقص در ایران، دستاورد ارزشمند و گرانبهای فرهنگی ای داریم که از دید اندیشه و نگرشی که پشت آن است و تاثیر نیکی که بر اخلاق انسانی دارد، از آنچه امروز در جهان رسما از تریبون های پربیننده، به عنوان رقص به مردم نشان داده می شود بسیار بالاتر قرار میگیرد؛ چراکه هنر رقص های ایرانی (همه انواع آن) به دور از الگوهای ناشایست سکسیسم، بدن نمایی، استفاده های اغراق آمیز و تحریک کننده ی بدن، و سوءاستفاده از زنان و مردان؛ درپی نمایشی شور انگیز و روح افزا از پیوند انسان با انسان، طبیعت، ذات زندگی و حتا خداوند است.
هنر رقص های ایرانی، ابزار تجلی تعالی روح و اندیشه ی انسان است، نه ابزار استفاده ی دم دستی از انسان و تنزل جایگاه آن، بر خلاف آنچه که امروز در جهان تبلیغ و تشویق می شود!
داشته های ناب فرهنگی ما (همچون دیگر ملت های ریشه دار، متمدن و اصیل جهان) بزرگترین دیوار در برابر تهاجم فرهنگی و گسترش فساد و بی بندوباری است. در نبود کانون ها و نهادهای رسمی و دولتی که مسوول کار هنر رقص های ایرانی در بیایند، بر دوش ما ایراندوستان است که از داشته های تمدنی و دستاوردهای فرهنگی که یادگار نیاکان نیک اندیش است، پاسداری کنیم و این پیام مهم را به دیگر ایرانیان به ویژه جوانان، نوجوانان و کودکان ایرانی برسانیم.
رقص های اصیل ایرانی را به فرنام(عنوان) ابزاری ارزشمند در برابر تهاجم فرهنگی و استفاده ناشایست از اندام و بدن #زنان و مردان، به نسل امروز و فردا بیاموزیم. هنر رقص های ایرانی ریشه در آیین های و باورهای مذهبی و عرفانی ایرانیان در سده ها و هزاره ها دارد چنانکه، روی دگرگون شده ی رقص های نیایش، بزم، و رزم دایره وار #زرتشتیان ایران، گرداگرد آتش با دستمال هایی در دستان رقصندگان را امروز در رقص ایرانیان #کرد #لر #بختیاری #لک #قشقایی #آذری #بلوچ #سیستانی #خراسانی #گیلانی #مازندرانی و... می بینیم، به شکل ده ها گونه رقص چشم نواز با حرکت های دورانی و گروهی و مضمون عرفان، نیایش، ستایش و سپاسگزاری از طبیعت، شور و شیدایی برای رزم و نبردهای دلاورانه در گوشه گوشه ایران.
هر سه رقص زیر، از رقص های اصیل آذربایجان است. رقص #لزگی گرچه زیباست اما رقص آذربایجانی نیست.
تنپوش، موسیقی، و ضرباهنگ رقص لزگی به روشنی با تنپوش، موسیقی و رقص #آذری تفاوت دارد👇
https://t.me/LoversofIRAN/7266
https://t.me/LoversofIRAN/7266
https://t.me/LoversofIRAN/7269
Telegram
Lovers of IRAN
نمونه دیگر رقص اصیل #آذربایجان
تالار رودکی تهران پیش از #انقلاب
تلاش #سازمان_ملی_فولکلور_ایران در پاسداری فرهنگ ملی
امروز در نبود متولی دولتی
رقص وموسیقی #لزگی بجای هنر #آذری تحریف شده
@LoversofIRAN
تالار رودکی تهران پیش از #انقلاب
تلاش #سازمان_ملی_فولکلور_ایران در پاسداری فرهنگ ملی
امروز در نبود متولی دولتی
رقص وموسیقی #لزگی بجای هنر #آذری تحریف شده
@LoversofIRAN
Forwarded from عاشقان ایران
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#وطنـم
نخستین #سرود_ملی ایران
آواز: #شقایق_کمالی
سرود "ایران جوان" یا "وطنم" قطعه موسیقی بی کلام با نام "سلام شاه" بود که موسیو #لومر فرانسوی (موسیقیدان نظامی اعزامی به ایران در زمانٔ #قاجار) ساخت
#ناصرالدین_شاه پیش از نخستین سفر #اروپا در ۱۸۷۳ م./۱۲۵۲ خ. دستور ساخت مارشی را به #آلفرد_لومر، استاد #فرانسوی موسیقی #دارالفنون، داد که در دیدارهای رسمی شاه کنار سرود ملی دیگر کشورها نواخته شود
این مارش بیکلام «سلام شاه» نامیده شد و چون در آیین های رسمی به جای سرود #ملی ایران به کار رفت اروپاییان آن را سرود ملی ایران نامیدند. نت آن در آرشیو ملی #فرانسه است
این آهنگ در دورهٔ #مظفرالدین_شاه بر روی صفحه ضبط شد و وقتی شاه برای سلام رسمی به #تخت_مرمر میآمد و بر تخت مینشست دستهٔ موزیک آن را اجرا میکرد. تا زمان #محمدعلی_شاه این ادامه داشت
در ۱۳۸۴ خ. #بیژن_ترقی بر روی تنظیم جدید #سیاوش_بیضایی، شعری زیبا سرود و با ارکستر ملل به رهبری #پیمان_سلطانی در #تالار_وحدت با خوانندگی #سالار_عقیلی اجراشد
۱۳۹۴ استاد #شهرام_ناظری هم این اثر را به عنوان «خاطرهای ماندگار در حافظه جمعی ایرانیان» به زیبایی اجراکرد
@LoversofIRAN
نخستین #سرود_ملی ایران
آواز: #شقایق_کمالی
سرود "ایران جوان" یا "وطنم" قطعه موسیقی بی کلام با نام "سلام شاه" بود که موسیو #لومر فرانسوی (موسیقیدان نظامی اعزامی به ایران در زمانٔ #قاجار) ساخت
#ناصرالدین_شاه پیش از نخستین سفر #اروپا در ۱۸۷۳ م./۱۲۵۲ خ. دستور ساخت مارشی را به #آلفرد_لومر، استاد #فرانسوی موسیقی #دارالفنون، داد که در دیدارهای رسمی شاه کنار سرود ملی دیگر کشورها نواخته شود
این مارش بیکلام «سلام شاه» نامیده شد و چون در آیین های رسمی به جای سرود #ملی ایران به کار رفت اروپاییان آن را سرود ملی ایران نامیدند. نت آن در آرشیو ملی #فرانسه است
این آهنگ در دورهٔ #مظفرالدین_شاه بر روی صفحه ضبط شد و وقتی شاه برای سلام رسمی به #تخت_مرمر میآمد و بر تخت مینشست دستهٔ موزیک آن را اجرا میکرد. تا زمان #محمدعلی_شاه این ادامه داشت
در ۱۳۸۴ خ. #بیژن_ترقی بر روی تنظیم جدید #سیاوش_بیضایی، شعری زیبا سرود و با ارکستر ملل به رهبری #پیمان_سلطانی در #تالار_وحدت با خوانندگی #سالار_عقیلی اجراشد
۱۳۹۴ استاد #شهرام_ناظری هم این اثر را به عنوان «خاطرهای ماندگار در حافظه جمعی ایرانیان» به زیبایی اجراکرد
@LoversofIRAN
🏆 #ورزشی
وزیر ورزش #ایران:
ورزشکاران مهاجرت کرده فرزندان مردم، ایران و نظام هستند و ما در قبال این ها بیتفاوت نیستیم. بیشتر اینها مشکلات شخصی از جمله با ریاست فدراسیون، مربی و یا مشکلات دیگر شخصی داشتند و نباید به این موضوع به عنوان #بحران سیاسی و اجتماعی نگاه کنیم
رییس فدراسیون ژیمناستیک ایران:
استرالیا به #تیم_ملی ژیمناستیک ما برای شرکت در #جام_جهانی ویزا نمیدهد و دلیل آن را در ایمیل«شرایط اقتصادی ایران و احتمال پناهندگی ورزشکاران» گفته اند
💌عاشقان ایران
باید به وزیر ورزش و جوانان ایران گفت: بله درست می گویید، ورزشکاران کوچ کرده و تغییر تابعیت داده از ایران هنوز #فرزندان_ایران هستند و نباید نسبت به شرایطشان بی تفاوت بود، اما اگر در سیستم وزارتخانه شما رییس فدراسیون یا مربیانی چنان بی لیاقت دست اندرکارند که موجب فرار ورزشکاران #ملی ایران می شوند، و یا ملی پوشان ما به دلیل مشکلات شخصی یا مالی رخت کوچ برتن می کنند، و شما برای رفع این مشکلات بزرگ هیچ گامی بر نمیدارید و تنها نظاره گر این روند آسیبزا و تلخ برای #غرور_ملی ایرانیان هستید، پس خود شما نخستین مقصر وگناهکار این رویه #ضد_ملی هستید
@LoversofIRAN
وزیر ورزش #ایران:
ورزشکاران مهاجرت کرده فرزندان مردم، ایران و نظام هستند و ما در قبال این ها بیتفاوت نیستیم. بیشتر اینها مشکلات شخصی از جمله با ریاست فدراسیون، مربی و یا مشکلات دیگر شخصی داشتند و نباید به این موضوع به عنوان #بحران سیاسی و اجتماعی نگاه کنیم
رییس فدراسیون ژیمناستیک ایران:
استرالیا به #تیم_ملی ژیمناستیک ما برای شرکت در #جام_جهانی ویزا نمیدهد و دلیل آن را در ایمیل«شرایط اقتصادی ایران و احتمال پناهندگی ورزشکاران» گفته اند
💌عاشقان ایران
باید به وزیر ورزش و جوانان ایران گفت: بله درست می گویید، ورزشکاران کوچ کرده و تغییر تابعیت داده از ایران هنوز #فرزندان_ایران هستند و نباید نسبت به شرایطشان بی تفاوت بود، اما اگر در سیستم وزارتخانه شما رییس فدراسیون یا مربیانی چنان بی لیاقت دست اندرکارند که موجب فرار ورزشکاران #ملی ایران می شوند، و یا ملی پوشان ما به دلیل مشکلات شخصی یا مالی رخت کوچ برتن می کنند، و شما برای رفع این مشکلات بزرگ هیچ گامی بر نمیدارید و تنها نظاره گر این روند آسیبزا و تلخ برای #غرور_ملی ایرانیان هستید، پس خود شما نخستین مقصر وگناهکار این رویه #ضد_ملی هستید
@LoversofIRAN
Forwarded from عاشقان ایران
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#وطنـم
نخستین #سرود_ملی ایران
آواز: #شقایق_کمالی
سرود "ایران جوان" یا "وطنم" قطعه موسیقی بی کلام با نام "سلام شاه" بود که موسیو #لومر فرانسوی (موسیقیدان نظامی اعزامی به ایران در زمانٔ #قاجار) ساخت
#ناصرالدین_شاه پیش از نخستین سفر #اروپا در ۱۸۷۳ م./۱۲۵۲ خ. دستور ساخت مارشی را به #آلفرد_لومر، استاد #فرانسوی موسیقی #دارالفنون، داد که در دیدارهای رسمی شاه کنار سرود ملی دیگر کشورها نواخته شود
این مارش بیکلام «سلام شاه» نامیده شد و چون در آیین های رسمی به جای سرود #ملی ایران به کار رفت اروپاییان آن را سرود ملی ایران نامیدند. نت آن در آرشیو ملی #فرانسه است
این آهنگ در دورهٔ #مظفرالدین_شاه بر روی صفحه ضبط شد و وقتی شاه برای سلام رسمی به #تخت_مرمر میآمد و بر تخت مینشست دستهٔ موزیک آن را اجرا میکرد. تا زمان #محمدعلی_شاه این ادامه داشت
در ۱۳۸۴ خ. #بیژن_ترقی بر روی تنظیم جدید #سیاوش_بیضایی، شعری زیبا سرود و با ارکستر ملل به رهبری #پیمان_سلطانی در #تالار_وحدت با خوانندگی #سالار_عقیلی اجراشد
۱۳۹۴ استاد #شهرام_ناظری هم این اثر را به عنوان «خاطرهای ماندگار در حافظه جمعی ایرانیان» به زیبایی اجراکرد
@LoversofIRAN
نخستین #سرود_ملی ایران
آواز: #شقایق_کمالی
سرود "ایران جوان" یا "وطنم" قطعه موسیقی بی کلام با نام "سلام شاه" بود که موسیو #لومر فرانسوی (موسیقیدان نظامی اعزامی به ایران در زمانٔ #قاجار) ساخت
#ناصرالدین_شاه پیش از نخستین سفر #اروپا در ۱۸۷۳ م./۱۲۵۲ خ. دستور ساخت مارشی را به #آلفرد_لومر، استاد #فرانسوی موسیقی #دارالفنون، داد که در دیدارهای رسمی شاه کنار سرود ملی دیگر کشورها نواخته شود
این مارش بیکلام «سلام شاه» نامیده شد و چون در آیین های رسمی به جای سرود #ملی ایران به کار رفت اروپاییان آن را سرود ملی ایران نامیدند. نت آن در آرشیو ملی #فرانسه است
این آهنگ در دورهٔ #مظفرالدین_شاه بر روی صفحه ضبط شد و وقتی شاه برای سلام رسمی به #تخت_مرمر میآمد و بر تخت مینشست دستهٔ موزیک آن را اجرا میکرد. تا زمان #محمدعلی_شاه این ادامه داشت
در ۱۳۸۴ خ. #بیژن_ترقی بر روی تنظیم جدید #سیاوش_بیضایی، شعری زیبا سرود و با ارکستر ملل به رهبری #پیمان_سلطانی در #تالار_وحدت با خوانندگی #سالار_عقیلی اجراشد
۱۳۹۴ استاد #شهرام_ناظری هم این اثر را به عنوان «خاطرهای ماندگار در حافظه جمعی ایرانیان» به زیبایی اجراکرد
@LoversofIRAN
Forwarded from عاشقان ایران
👈اندیشه ملی که مصدق پرچمدارش بود، همواره یا خار چشم تمامیت خواهان بوده یا ایرانستیزان
✍ #ماریا_بهمن_پور
@LoversofIRAN
حکومتی شبیه #مصدق، همیشه خار چشم تمامیت خواهان بوده وهست چون در عین عدم تمایل به تغییرات انقلابی، ویژگی هایی ساختار شکنانه را در چارچوب #قوانین_بین_المللی و #قوانین_داخلی داشت که با نقض قالبهای سفارشی و از پیش تعیین شده دیکتاتوری و توافقات پنهانی کانون های قدرت که در ضدیت با منافع بلندمدت (و نه کوتاه مدت) مردم ایران بودند، خودنمایی می کرد.
حکومت مصدق گرچه #انقلابی نبود و مصدق تفکرات انقلابی به معنای از بین بردن کامل ساختار رسمی حاکمیت نداشت(نخواست با چهره رهبری انقلابی، مردم را به حمایت مستقیم از خود به خیابان آورد و در تقابل مستقیم با نظامیان طرفدار پادشاهی قراردهد) اما در عین حال دربخشی از برنامه هایش دنبال ساختارشکنی درون زا یعنی #تحول_خواهی، #اصلاحات اساسی و عملی بود. مصدق برای احقاق حق ملت ایران نسخه ی بالارفتن از #دیوار_سفارت انگلیس را نپیچید بلکه انگلستان را با تیر قانون در #دادگاه_لاهه ( #دیوان_لاهه #لاهه) به چارمیخ کشید.
دولت مصدق، دولتی #آزادی خواه و دلسوز #ملت بود، درعین حال دست نشانده هیچ قدرت خارجی نبود؛ دستش هم آلوده به خون بی گناهان و ناپاک در پول های کثیف نبود گرچه مانند هر حکومت دیگری دارای خطا و اشتباه بود که با کمک زمان می توانست اصلاح شود اما افسوس مهلتی که لازم و کافی بود به او داده نشد.
بسیاری در این ۶۴ سال پس از ۲۸ امرداد سال سیاه ۳۲، تلاش کردند و هنوز هم تلاش میکنند با انواع تهمت ها مصدق را منفور مردم کنند. تهمت هایی چنان مسخره و متناقض که همین تناقض ها نشان پریشانی اندیشه ی سازندگان آن تهمت هاست. دشمنان ناجوانمردش او را از #توده ای تا جاسوس #انگلیس و #فراماسون و عامل #روسیه و همدست تندروهای #مذهبی چون #فداییان_اسلام خوانده اند که هیچگاه در یک نفر قابل جمع نیست! می خواستند او را مانند خودشان به منجلاب بکشند؛ اما نتوانستند و در نزد عقلا خود را روز به روز رسواتر کرده اند.
نمی گویم مصدق مبرا از خطا و اشتباه بود؛ که اگر چنین بود، سرنوشت ایران و جنبش ملی آن، حتما جور دیگری پیش می رفت. مصدق به ویژه در ۶ ماه آخر نخست وزیری اش ۲_۳ اشتباه آشکار داشت که من آنها را ناشی از عدم تمرکز حاصل از فشارهای خردکننده ی بدخواهان و توطئه گران علیه #نهضت_ملی می دانم که تاب آوردن در برابر آن ها با توجه به کهولت سن و حال ناخوش و بیماری مصدق، کاری بس دشوار بود! آن یورش های همه جانبه، آشکارا مصدق و شیرازه نیروهای جنبش نوپای ملی ایران را دچار نوعی دست پاچگی برای حفظ دستاوردهای #نهضت_ملی_شدن_صنعت_نفت کرده بود و نتیجه آن فشارهای همه جانبه و روز افزون (از سوی همه نیروهای متضاد یعنی تندروهای مذهبی، #سلطنت_طلب های ضد مصدق، کانون های لابی انگلیس، آمریکا، روسیه و حزب توده)، این شد که مصدق فقط می خواست به هر ترتیبی شده نتایج و دستاوردهایی را که یک عمر برایشان انتظار کشیده بود حفظ کند حتا اگر با چند اشتباه بزرگ استراتژیک در تصمیم گیری همراه می بود.
اما، بی شک، مصدق هرچه که بود؛ و هر که بود، مصدق بود. صادق و بر عهدش برای پاسداشت ایران با هیچ گروه، دسته و رسته ای معامله نکرد و به هیچ بهایی حیثیت و اعتبار نهضت ملی را که شالوده مبارزه و پایداری ملت ایران می دانست نفروخت، گرچه به حذف خود و یارانش بیش ازنیم قرن از شطرنج سیاست ایران انجامید.
مصدق همچون هر سیاستمدار بزرگی دچار اشتباه شد؛ اما اگر انصاف داشته باشیم باید بپذیریم این در شرایطی بودکه با دسیسه های مسلسل وار داخل و خارج کشور مسیرش ناتمام ماند و هیچ مجالی برای جبران اشتباهات پایان نخست وزیری اش نیافت و نتوانست نتایج درخشانی که نهضت ملی کسب کرده بودو آرزوهای بزرگی که برای ایران داشت را به انجام رساند.
۱۸ماه، فرصتی اندک بود برای دولتی که گامی چنان بزرگ برداشته بود که همه عناصر متزلزل و کم اراده داخلی را به فریاد بلند واداشته بود و همه استعمارگران بی رحم خارجی را نیز.
اما آنچه مهم است و مصدق را عنصری بی همتا در #تاریخ_معاصر_ایران می کند، اینست که بدخواهانش نه توانستند تهمت ناشایست "وابستگی به خارج" را(چنانکه شایسته ی خودشان بود)که به او می زدند ثابت کنند و نه توانستند دامانش را با تهمت ناپاکی و خائن به وطن (باز هم همانطور که شایسته خودشان بود)بیالایند. او بخاطر #وطن_پرستی، معامله نکردن بر سر حیثیت و #منافع_ملی ایران، و پاکدستی اش، آبرو و اعتبار #ملی_گرایی معاصر ایران است.
مصدق هم باید نقد شود، اما هرکس بخواهد دامان این بزرگمرد را بخاطر اشتباهاتش و یا سوءاستفاده ای که جریان های سیاسی پس از #تبعید و مرگ او، از نام او کردند، به تهمت و دروغ ناروا بیالاید، بی شک ستمگر است و در حال خیانت به وطن حتا اگر نداند.
روانش شاد، آبروی جنبش معاصر #ملی ایران
@LoversofIRAN
✍ #ماریا_بهمن_پور
@LoversofIRAN
حکومتی شبیه #مصدق، همیشه خار چشم تمامیت خواهان بوده وهست چون در عین عدم تمایل به تغییرات انقلابی، ویژگی هایی ساختار شکنانه را در چارچوب #قوانین_بین_المللی و #قوانین_داخلی داشت که با نقض قالبهای سفارشی و از پیش تعیین شده دیکتاتوری و توافقات پنهانی کانون های قدرت که در ضدیت با منافع بلندمدت (و نه کوتاه مدت) مردم ایران بودند، خودنمایی می کرد.
حکومت مصدق گرچه #انقلابی نبود و مصدق تفکرات انقلابی به معنای از بین بردن کامل ساختار رسمی حاکمیت نداشت(نخواست با چهره رهبری انقلابی، مردم را به حمایت مستقیم از خود به خیابان آورد و در تقابل مستقیم با نظامیان طرفدار پادشاهی قراردهد) اما در عین حال دربخشی از برنامه هایش دنبال ساختارشکنی درون زا یعنی #تحول_خواهی، #اصلاحات اساسی و عملی بود. مصدق برای احقاق حق ملت ایران نسخه ی بالارفتن از #دیوار_سفارت انگلیس را نپیچید بلکه انگلستان را با تیر قانون در #دادگاه_لاهه ( #دیوان_لاهه #لاهه) به چارمیخ کشید.
دولت مصدق، دولتی #آزادی خواه و دلسوز #ملت بود، درعین حال دست نشانده هیچ قدرت خارجی نبود؛ دستش هم آلوده به خون بی گناهان و ناپاک در پول های کثیف نبود گرچه مانند هر حکومت دیگری دارای خطا و اشتباه بود که با کمک زمان می توانست اصلاح شود اما افسوس مهلتی که لازم و کافی بود به او داده نشد.
بسیاری در این ۶۴ سال پس از ۲۸ امرداد سال سیاه ۳۲، تلاش کردند و هنوز هم تلاش میکنند با انواع تهمت ها مصدق را منفور مردم کنند. تهمت هایی چنان مسخره و متناقض که همین تناقض ها نشان پریشانی اندیشه ی سازندگان آن تهمت هاست. دشمنان ناجوانمردش او را از #توده ای تا جاسوس #انگلیس و #فراماسون و عامل #روسیه و همدست تندروهای #مذهبی چون #فداییان_اسلام خوانده اند که هیچگاه در یک نفر قابل جمع نیست! می خواستند او را مانند خودشان به منجلاب بکشند؛ اما نتوانستند و در نزد عقلا خود را روز به روز رسواتر کرده اند.
نمی گویم مصدق مبرا از خطا و اشتباه بود؛ که اگر چنین بود، سرنوشت ایران و جنبش ملی آن، حتما جور دیگری پیش می رفت. مصدق به ویژه در ۶ ماه آخر نخست وزیری اش ۲_۳ اشتباه آشکار داشت که من آنها را ناشی از عدم تمرکز حاصل از فشارهای خردکننده ی بدخواهان و توطئه گران علیه #نهضت_ملی می دانم که تاب آوردن در برابر آن ها با توجه به کهولت سن و حال ناخوش و بیماری مصدق، کاری بس دشوار بود! آن یورش های همه جانبه، آشکارا مصدق و شیرازه نیروهای جنبش نوپای ملی ایران را دچار نوعی دست پاچگی برای حفظ دستاوردهای #نهضت_ملی_شدن_صنعت_نفت کرده بود و نتیجه آن فشارهای همه جانبه و روز افزون (از سوی همه نیروهای متضاد یعنی تندروهای مذهبی، #سلطنت_طلب های ضد مصدق، کانون های لابی انگلیس، آمریکا، روسیه و حزب توده)، این شد که مصدق فقط می خواست به هر ترتیبی شده نتایج و دستاوردهایی را که یک عمر برایشان انتظار کشیده بود حفظ کند حتا اگر با چند اشتباه بزرگ استراتژیک در تصمیم گیری همراه می بود.
اما، بی شک، مصدق هرچه که بود؛ و هر که بود، مصدق بود. صادق و بر عهدش برای پاسداشت ایران با هیچ گروه، دسته و رسته ای معامله نکرد و به هیچ بهایی حیثیت و اعتبار نهضت ملی را که شالوده مبارزه و پایداری ملت ایران می دانست نفروخت، گرچه به حذف خود و یارانش بیش ازنیم قرن از شطرنج سیاست ایران انجامید.
مصدق همچون هر سیاستمدار بزرگی دچار اشتباه شد؛ اما اگر انصاف داشته باشیم باید بپذیریم این در شرایطی بودکه با دسیسه های مسلسل وار داخل و خارج کشور مسیرش ناتمام ماند و هیچ مجالی برای جبران اشتباهات پایان نخست وزیری اش نیافت و نتوانست نتایج درخشانی که نهضت ملی کسب کرده بودو آرزوهای بزرگی که برای ایران داشت را به انجام رساند.
۱۸ماه، فرصتی اندک بود برای دولتی که گامی چنان بزرگ برداشته بود که همه عناصر متزلزل و کم اراده داخلی را به فریاد بلند واداشته بود و همه استعمارگران بی رحم خارجی را نیز.
اما آنچه مهم است و مصدق را عنصری بی همتا در #تاریخ_معاصر_ایران می کند، اینست که بدخواهانش نه توانستند تهمت ناشایست "وابستگی به خارج" را(چنانکه شایسته ی خودشان بود)که به او می زدند ثابت کنند و نه توانستند دامانش را با تهمت ناپاکی و خائن به وطن (باز هم همانطور که شایسته خودشان بود)بیالایند. او بخاطر #وطن_پرستی، معامله نکردن بر سر حیثیت و #منافع_ملی ایران، و پاکدستی اش، آبرو و اعتبار #ملی_گرایی معاصر ایران است.
مصدق هم باید نقد شود، اما هرکس بخواهد دامان این بزرگمرد را بخاطر اشتباهاتش و یا سوءاستفاده ای که جریان های سیاسی پس از #تبعید و مرگ او، از نام او کردند، به تهمت و دروغ ناروا بیالاید، بی شک ستمگر است و در حال خیانت به وطن حتا اگر نداند.
روانش شاد، آبروی جنبش معاصر #ملی ایران
@LoversofIRAN
Forwarded from کمپین تحریم محور پانترکیسم
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🧨مصاحبه #احمدینژاد با #تجزیهطلب رسوا
بخشی از تراژدی سفر احمدینژاد با هدایت نماینده جریان قومگرای مجلس(#بیگی) به ترکیه
کار #احمدینژاد (عامل فتنه و نفاق)به جایی رسیده که برای ارضای ولع دیدهشدن، حتی عقلش در انتخاب طرف مصاحبهاش کار نمیکند که روبهروی آتشزننده پرچم ایران ننشیند، آنهم در #ترکیه که از این تجزیهطلبها حمایت میکند!
مصاحبه و دورهمی احمدینژاد با تجزیهطلبی به نام«طاها کرمانی»، نادیدهگرفتن جریان قوی #ملیگرایی ایران، متهم کردن ایران به مجرم بودن دربرابر تاریخ همپای دیگر متجاوزان به خاورمیانه، بدون اینکه نامی از ترکیه ببرد!
طاها کرمانی سال۹۴ پرچم ایران را آتش زد و بازداشت و محکوم شد. اما از ایران گریخت و در ترکیه مشغول نفرتپراکنی علیه ایران شد
توجه شود «کرمانی» جریان ملیگرایی را با واژه #ایرانشهری معرفی میکند، اما «منظور اینها» از ایرانشهری، آذریهای هوادار دکترطباطبایی است، درحالیکه در سراسرایران جریان قوی ملیگرایی وجوددارد که الزاما دکترطباطبایی را نمیشناسند و قدمت آن ملیگرایی به درازای قرنهاست
نباید اجازه داد ایرانستیزان، جریان قوی و فراگیر #ملی ایران را محدود توصیف کنند
بخشی از تراژدی سفر احمدینژاد با هدایت نماینده جریان قومگرای مجلس(#بیگی) به ترکیه
کار #احمدینژاد (عامل فتنه و نفاق)به جایی رسیده که برای ارضای ولع دیدهشدن، حتی عقلش در انتخاب طرف مصاحبهاش کار نمیکند که روبهروی آتشزننده پرچم ایران ننشیند، آنهم در #ترکیه که از این تجزیهطلبها حمایت میکند!
مصاحبه و دورهمی احمدینژاد با تجزیهطلبی به نام«طاها کرمانی»، نادیدهگرفتن جریان قوی #ملیگرایی ایران، متهم کردن ایران به مجرم بودن دربرابر تاریخ همپای دیگر متجاوزان به خاورمیانه، بدون اینکه نامی از ترکیه ببرد!
طاها کرمانی سال۹۴ پرچم ایران را آتش زد و بازداشت و محکوم شد. اما از ایران گریخت و در ترکیه مشغول نفرتپراکنی علیه ایران شد
توجه شود «کرمانی» جریان ملیگرایی را با واژه #ایرانشهری معرفی میکند، اما «منظور اینها» از ایرانشهری، آذریهای هوادار دکترطباطبایی است، درحالیکه در سراسرایران جریان قوی ملیگرایی وجوددارد که الزاما دکترطباطبایی را نمیشناسند و قدمت آن ملیگرایی به درازای قرنهاست
نباید اجازه داد ایرانستیزان، جریان قوی و فراگیر #ملی ایران را محدود توصیف کنند