⛔️پیام کادر درمان☝
برخی با شوخی و خنده از کنار بحران #کرونا می گذرند، اما بی قیدی شان بشکل جدی و واقعی #کادر_درمان کشور را درگیر می کند
در بیمارستانها برای مراقبت از بیماران کرونا صدها پرستار، پزشک و کارمند آلوده و دهها نفر فوت شده اند #شهید_خدمت
الان نه وقت #چهارشنبه_سوری است، نه #سفر، نه دیدو بازدید #عید_نوروز. الان زمان مراقبت و جدی گرفتن خطر جمعی کرونا است
رفتارهای غلطی که دیشب و امروز در عدم توجه به قرنطینه دیدیم فقط در جامعه #ایران نیست. #ایتالیا و #فرانسه هم که #قرنطینه رسمی اعلام شد، برخی مردم هنوز در خیابانها می چرخند، خطر را جدی نمی گیرند و پلیس با انها برخورد می کند
اما مساله مهم اینست که #دولت روحانی حق ندارد #مدیریت_بحران را به شعور و فهم و همکاری مردم حواله کند، و بخاطر تحریم و کمبود بودجه دستور العمل استاندارد سازمان بهداشت جهانی درباره قرنطینه اجباری شهرهای آلوده را اجرا نکند. با جان ملت بازی شده است.
عجیب این است که پس از دستور #رهبر به ستاد کل نیروهای مسلح برای تصمیمات سریع در برخورد با بحران و #حمله_بیولوژیک، در ۵ روز گذشته هیچ کاری انجام نشده است!
آیا دولت نمی گذارد؟
@LoversofIRAN
برخی با شوخی و خنده از کنار بحران #کرونا می گذرند، اما بی قیدی شان بشکل جدی و واقعی #کادر_درمان کشور را درگیر می کند
در بیمارستانها برای مراقبت از بیماران کرونا صدها پرستار، پزشک و کارمند آلوده و دهها نفر فوت شده اند #شهید_خدمت
الان نه وقت #چهارشنبه_سوری است، نه #سفر، نه دیدو بازدید #عید_نوروز. الان زمان مراقبت و جدی گرفتن خطر جمعی کرونا است
رفتارهای غلطی که دیشب و امروز در عدم توجه به قرنطینه دیدیم فقط در جامعه #ایران نیست. #ایتالیا و #فرانسه هم که #قرنطینه رسمی اعلام شد، برخی مردم هنوز در خیابانها می چرخند، خطر را جدی نمی گیرند و پلیس با انها برخورد می کند
اما مساله مهم اینست که #دولت روحانی حق ندارد #مدیریت_بحران را به شعور و فهم و همکاری مردم حواله کند، و بخاطر تحریم و کمبود بودجه دستور العمل استاندارد سازمان بهداشت جهانی درباره قرنطینه اجباری شهرهای آلوده را اجرا نکند. با جان ملت بازی شده است.
عجیب این است که پس از دستور #رهبر به ستاد کل نیروهای مسلح برای تصمیمات سریع در برخورد با بحران و #حمله_بیولوژیک، در ۵ روز گذشته هیچ کاری انجام نشده است!
آیا دولت نمی گذارد؟
@LoversofIRAN
⬆️هشدار جدی معاون #وزارت_بهداشت به مردم:
اگر این ۲ هفته رعایت نکنیم و قرنطینه را ادامه ندهیم، بیش از ۲ ماه دیگر با این بیماری درگیر هستیم و #فروردین کشته های بسیاری خواهیم داشت. در برخی کشورها قرنطینه کامل برقرار شده و پلیس جریمه های سنگین برای افرادی که آنرا رعایت نمی کنند تعیین کرده است. اما حالا که تصمیم بر عدم قرنطینه در ایران است، مردم باید خودشان رعایت کنند زنجیره گسترش بیماری قطع شود.
⬇️➡️ ✅ خبری خوشحال کننده؛
بهبودی کهنسالترین مبتلا به کرونا در ایران.
خانم «خاور احمدی»، مسنترین فرد مبتلا شده به ویروس کرونا در ایران است، در آستانه ۱۰۴ سالگی توانست این ویروس را شکست دهد این بانوی اهل #سمنان روز گذشته با وضع عمومی خوب از بیمارستان کوثر سمنان مرخص شده است و هماینک دوره نقاهت را میگذارند./ فارس
⬇️⬅️ دیشب، چهارشنبه سوری در قرنطینه؛ فرمانیه تهران؛ با خواندن سرود #ای_ایران و قاشقزنی از بالکنها و پشت پنجرهها. ایکاش دیشب همه مردم اینگونه جشن چهارشنبه سوری را برگزار می کردند، به هشدارها توجه میکردند به خیابان نمی آمدند. هر گردهمایی مردمی، خطر گسترش بیماری را بالا میبرد
عاشقان ایران💌
@LoversofIRAN
اگر این ۲ هفته رعایت نکنیم و قرنطینه را ادامه ندهیم، بیش از ۲ ماه دیگر با این بیماری درگیر هستیم و #فروردین کشته های بسیاری خواهیم داشت. در برخی کشورها قرنطینه کامل برقرار شده و پلیس جریمه های سنگین برای افرادی که آنرا رعایت نمی کنند تعیین کرده است. اما حالا که تصمیم بر عدم قرنطینه در ایران است، مردم باید خودشان رعایت کنند زنجیره گسترش بیماری قطع شود.
⬇️➡️ ✅ خبری خوشحال کننده؛
بهبودی کهنسالترین مبتلا به کرونا در ایران.
خانم «خاور احمدی»، مسنترین فرد مبتلا شده به ویروس کرونا در ایران است، در آستانه ۱۰۴ سالگی توانست این ویروس را شکست دهد این بانوی اهل #سمنان روز گذشته با وضع عمومی خوب از بیمارستان کوثر سمنان مرخص شده است و هماینک دوره نقاهت را میگذارند./ فارس
⬇️⬅️ دیشب، چهارشنبه سوری در قرنطینه؛ فرمانیه تهران؛ با خواندن سرود #ای_ایران و قاشقزنی از بالکنها و پشت پنجرهها. ایکاش دیشب همه مردم اینگونه جشن چهارشنبه سوری را برگزار می کردند، به هشدارها توجه میکردند به خیابان نمی آمدند. هر گردهمایی مردمی، خطر گسترش بیماری را بالا میبرد
عاشقان ایران💌
@LoversofIRAN
Forwarded from عاشقان ایران
👈پیوست به گفتگوی استاد جنیدی درباره ریشه آیین چهارشنبه سوری👉
امروز در پژوهش های علم #زبان_شناسی تاریخی و اسطوره شناسی، بازسازی هایی بر پایهٔ گواهی های زبانی، فرهنگی، تاریخی انجام می شود.
این بازسازی ها غالبا ممکن است در منابع کهن و مکتوب اثری روشن و عینی از خود به جای نگذاشته باشند، اما بر مبنای منابع جنبی و قیاسات منطقی می توان مدعای آن بازسازی ها را پذیرفت یا دست کم فرضی علمی دانست.
نمونه های فراوانی در فرهنگ های ریشه شناختی از این بازسازی های مبتنی بر #زبانشناسی تاریخی دیده می شود.
در بررسی وقایع و آداب و رسوم #کهن نیز هنگامی که به مطالعات گاهان پژوهان، ودا پژوهان، و علمای تئولوژی و اسطوره شناسی #هندی و #ایرانی می نگریم، تعبیرها و تعلیلهایی فرض میشود که مبنایش آثار و باورهای موجود در متون #اوستا و #سنسکریت و ... و حتی روایات شفاهی است.
مثلا در آثار #هلموت_هومباخ، #ژان_کلنز، #مهرداد_بهار، و دیگران می توان چنین بازسازی هایی را در تفسیر متون، رویدادها و آداب کهن یافت.
یکی از رویدادهای مهم در فرهنگ ایران، رواج #جشن #چهارشنبه_سوری است.
استاد #فریدون_جنیدی هم در فیلم مربوط به گزارش رویداد #چهارشنبه_سوری بر بنیاد آگاهی از آیین های بزرگداشت #گهنبارها در #ایران_باستان، پنجهٔ دزدیده، "گرامی داشت آتش در ایران باستان" و نبود هفته و نام روزهای هفته در فرهنگ کهن ایرانی تا پیش از رواج #یهودیت، #مسیحیت و #مانویت در ایران، چنین بازسازی ای را در تعبیر رویداد یا آیین #چهارشنبه_سوری کردند.
این سخن بدین روی افزوده شد تا برخی از هموندان، اگر آگاه نیستند، بدانند که چنین بازسازی هایی در مطالعات زبانشناسی تاریخی و پژوهش در فرهنگ مردم و آداب و رسوم کهن ایرانی امری جاری است.
نکته دیگر آنکه استاد #جنیدی در برخی نشست های پرسش و پاسخ و... به این مطلب اشاره کرده اند که #سور یا #سوری نیز می تواند به معنی #آتش یا سرخی آتش باشد، ولی باورشان بر این است که سور در #چهارشنبه_سوری برابر است با شادمانی و بزم در هنگام #روز.
این گفتار، به روشنی، تازه بودن و نادرست بودن بنیان کهن برای جشن #چهارشنبه_سوری را نشان می دهد.
تازه بودن آن، بدان روی است که جشنی از زمان باستان با این نام و نشان در ایران نبوده است (البته این تازه بودن به معنای نداشتن قدمت و پیشینه نیست بلکه چهارشنبه سوزی سده ها در ایران جشن گرفته شده است، پس منظور استار جنیدی از تازگی این جشن آنست که در مقایسه با نوروز باستانی و مهرگان و... جشنی نیست که پیشینه آن به دوران باستان برسد) ؛
زیرا:
_نخستین) در این باستان هفته نبوده تا در چهارشنبه چنین جشنی گرفته شود.
_دویم) سور برابر است با خوراک و شادی هنگام روز، و این
جشن در شب برگزار می شود.
_سیوم) چرایی پدید آمدن چنین جشن نادرستی از نگاه تاریخی در فیلمی که از استاد #جنیدی در این باره آمده، روشن شده است و ...
در گفتار پیشین بر روایی چنین بازسازی هایی در میان زبانشناسان و #ایرانشناسان انگشت نهاده شد، تا خوانندگان گرامی در یابند که این بازسازی ها در میان ایرانشناسان و استادان فرهنگ و زبانهای باستانی به آیین است و استاد #جنیدی هم چنین کرده اند و از راه پژوهش دانشی پای بیرون نگذاشته اند.
توضیحی دیگر اینکه؛
#پنجه_گهنبار ( #گهنبار_پنجه) درست ترین نام برای پنج روز پایان سال در نزد ایرانیان باستان بود.
"پنجهٔ دزدیده" یا "خمسهٔ مسترقه" نامی تازه و نادرست برای پنج روز پایان سال است.
از بنیاد نیشابور bonyad_neyshaboor@
سخنان استاد جنیدی درباره چهارشنبه سوری👇
https://t.me/LoversofIRAN/5270
امروز در پژوهش های علم #زبان_شناسی تاریخی و اسطوره شناسی، بازسازی هایی بر پایهٔ گواهی های زبانی، فرهنگی، تاریخی انجام می شود.
این بازسازی ها غالبا ممکن است در منابع کهن و مکتوب اثری روشن و عینی از خود به جای نگذاشته باشند، اما بر مبنای منابع جنبی و قیاسات منطقی می توان مدعای آن بازسازی ها را پذیرفت یا دست کم فرضی علمی دانست.
نمونه های فراوانی در فرهنگ های ریشه شناختی از این بازسازی های مبتنی بر #زبانشناسی تاریخی دیده می شود.
در بررسی وقایع و آداب و رسوم #کهن نیز هنگامی که به مطالعات گاهان پژوهان، ودا پژوهان، و علمای تئولوژی و اسطوره شناسی #هندی و #ایرانی می نگریم، تعبیرها و تعلیلهایی فرض میشود که مبنایش آثار و باورهای موجود در متون #اوستا و #سنسکریت و ... و حتی روایات شفاهی است.
مثلا در آثار #هلموت_هومباخ، #ژان_کلنز، #مهرداد_بهار، و دیگران می توان چنین بازسازی هایی را در تفسیر متون، رویدادها و آداب کهن یافت.
یکی از رویدادهای مهم در فرهنگ ایران، رواج #جشن #چهارشنبه_سوری است.
استاد #فریدون_جنیدی هم در فیلم مربوط به گزارش رویداد #چهارشنبه_سوری بر بنیاد آگاهی از آیین های بزرگداشت #گهنبارها در #ایران_باستان، پنجهٔ دزدیده، "گرامی داشت آتش در ایران باستان" و نبود هفته و نام روزهای هفته در فرهنگ کهن ایرانی تا پیش از رواج #یهودیت، #مسیحیت و #مانویت در ایران، چنین بازسازی ای را در تعبیر رویداد یا آیین #چهارشنبه_سوری کردند.
این سخن بدین روی افزوده شد تا برخی از هموندان، اگر آگاه نیستند، بدانند که چنین بازسازی هایی در مطالعات زبانشناسی تاریخی و پژوهش در فرهنگ مردم و آداب و رسوم کهن ایرانی امری جاری است.
نکته دیگر آنکه استاد #جنیدی در برخی نشست های پرسش و پاسخ و... به این مطلب اشاره کرده اند که #سور یا #سوری نیز می تواند به معنی #آتش یا سرخی آتش باشد، ولی باورشان بر این است که سور در #چهارشنبه_سوری برابر است با شادمانی و بزم در هنگام #روز.
این گفتار، به روشنی، تازه بودن و نادرست بودن بنیان کهن برای جشن #چهارشنبه_سوری را نشان می دهد.
تازه بودن آن، بدان روی است که جشنی از زمان باستان با این نام و نشان در ایران نبوده است (البته این تازه بودن به معنای نداشتن قدمت و پیشینه نیست بلکه چهارشنبه سوزی سده ها در ایران جشن گرفته شده است، پس منظور استار جنیدی از تازگی این جشن آنست که در مقایسه با نوروز باستانی و مهرگان و... جشنی نیست که پیشینه آن به دوران باستان برسد) ؛
زیرا:
_نخستین) در این باستان هفته نبوده تا در چهارشنبه چنین جشنی گرفته شود.
_دویم) سور برابر است با خوراک و شادی هنگام روز، و این
جشن در شب برگزار می شود.
_سیوم) چرایی پدید آمدن چنین جشن نادرستی از نگاه تاریخی در فیلمی که از استاد #جنیدی در این باره آمده، روشن شده است و ...
در گفتار پیشین بر روایی چنین بازسازی هایی در میان زبانشناسان و #ایرانشناسان انگشت نهاده شد، تا خوانندگان گرامی در یابند که این بازسازی ها در میان ایرانشناسان و استادان فرهنگ و زبانهای باستانی به آیین است و استاد #جنیدی هم چنین کرده اند و از راه پژوهش دانشی پای بیرون نگذاشته اند.
توضیحی دیگر اینکه؛
#پنجه_گهنبار ( #گهنبار_پنجه) درست ترین نام برای پنج روز پایان سال در نزد ایرانیان باستان بود.
"پنجهٔ دزدیده" یا "خمسهٔ مسترقه" نامی تازه و نادرست برای پنج روز پایان سال است.
از بنیاد نیشابور bonyad_neyshaboor@
سخنان استاد جنیدی درباره چهارشنبه سوری👇
https://t.me/LoversofIRAN/5270
Telegram
Lovers of IRAN
استاد #فریدون_جنیدی مدیر #بنیاد_نیشابور اندیشمندشاهنامه پژوه درباره #چهارشنبه_سوری
@bonyad_neyshaboor
این جشن نه با زرتشت پیونددارد
نه با #شاهنامه
بلکه پاسداشت مردگان بوده وپیوند روان ها
@LoversofIRAN
@bonyad_neyshaboor
این جشن نه با زرتشت پیونددارد
نه با #شاهنامه
بلکه پاسداشت مردگان بوده وپیوند روان ها
@LoversofIRAN
Forwarded from مصدق به روايت تاريخ و اسناد
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔸مصدق و حافظه تاریخی ملت.!
به گمانم برای ثبت مصدق درتاریخ نه زادروزش در 29 اردیبهشت و نه سالروزش در 14 اسفند به کار می آید نه ۲۸مرداد و نه حتی روزملی شدن صنعت نفت...
قسمت شگفت وعبرت آمیز زندگی او فصل محاکمه ی نظامی مصدق است!
برگشتن ورق روزگار برای کسی که در دوره ای قلب یک کشوردر سینه اش می تپید و ناگهان در اتفاقی نه چندان تازه ۱۳سال تنهایی نصیبش میشود بدون اعتراضی بدون هیاهویی بدون حتی پچ پچ درگوشی درباره او در جامعه خفته آن روزگار...
انگار کن کسی اصلا اورا نمیشناخته...
قیامی برای دفاع از او که بماند حتی وکیلی نیز برای حضور در دادگاه فرمایشی اش قدعلم نمیکند!
دیالوگی دارد جمشیدهاشم پور در"آوازقو" وقتی جوان پرشروشور فیلم سینه سپرگلوله کرده برای خواسته هایش، با افسوس به اومیگوید:
افکارعمومی حافظه ی ضعیفی دارند.!
https://www.instagram.com/p/BuqUUx1jpfl/?igshid=karzl4556zvl
@mohammadmosaddegh
به گمانم برای ثبت مصدق درتاریخ نه زادروزش در 29 اردیبهشت و نه سالروزش در 14 اسفند به کار می آید نه ۲۸مرداد و نه حتی روزملی شدن صنعت نفت...
قسمت شگفت وعبرت آمیز زندگی او فصل محاکمه ی نظامی مصدق است!
برگشتن ورق روزگار برای کسی که در دوره ای قلب یک کشوردر سینه اش می تپید و ناگهان در اتفاقی نه چندان تازه ۱۳سال تنهایی نصیبش میشود بدون اعتراضی بدون هیاهویی بدون حتی پچ پچ درگوشی درباره او در جامعه خفته آن روزگار...
انگار کن کسی اصلا اورا نمیشناخته...
قیامی برای دفاع از او که بماند حتی وکیلی نیز برای حضور در دادگاه فرمایشی اش قدعلم نمیکند!
دیالوگی دارد جمشیدهاشم پور در"آوازقو" وقتی جوان پرشروشور فیلم سینه سپرگلوله کرده برای خواسته هایش، با افسوس به اومیگوید:
افکارعمومی حافظه ی ضعیفی دارند.!
https://www.instagram.com/p/BuqUUx1jpfl/?igshid=karzl4556zvl
@mohammadmosaddegh
Forwarded from عاشقان ایران
Forwarded from مصدق به روايت تاريخ و اسناد
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
مستند "آشوب در ایران" برای اولین بار در کانال مصدق به روایت تاریخ و اسناد منتشر شده. این مستند به دوران ملی شدن صنعت نفت میپردازد. تولید کشور انگلستان و برای نمایش در سینماها بود. @mohammadmosaddegh
Forwarded from مصدق به روايت تاريخ و اسناد
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
مستند تلوزیونی شبکه arte درباره ملی شدن صنعت نفت ایران با دوبله فارسی @mohammadmosaddegh
شاید بپرسید؛ این نفت ملی شده (به دست دکتر محمد #مصدق و یارانش) و از سلطه #انگلیس خارج شده، چه نفعی برای #ملت ایران داشت؟؟
بی شک باید تک تک #ملت_ایران بدانند، نخستین نفع ملی شدن صنعت نفت ایران که سودش هم برای ملت بود (و بلکه بیش از انچه شد می توانست باشد)، این بود که خود #شاه که مایه سرکوب و عزل و حصر مصدق شد در همه سالهای پس از او و تا پایان سلطنتش، از این قدرت و موقعیت ویژه ای که ناشی از نفت ملی ایران بود، سود فراوان برد تا قیمت #نفت را در دست خود گیرد و #اوپک بتواند به سازمانی قدرتمند و تهدیدی جدی برای غرب تبدیل شود. همین سرمایه نفت ملی شده بود که مایه آبادانی سریع ایران در دهه 30_50خورشیدی شد و #محمدرضا_شاه آن دلارهای سرازیر شده به ایران را هرگونه که خواستش بود هزینه میکرد.
باید پرسید چرا مصدق مورد غضب جمهوری اسلامی است و از ۱۳۵۸ تا امروز اجازه برگزاری هیچ بزرگداشتی را بر مزار او نداده اند؟!
همه سالهای پس از کودتای ۱۳۳۲چه در دوره #پهلوی و چه #جمهوری_اسلامی، فقط در آشوبهای ۱۳۵۷بود که یاران مصدق از بایکوت خارج شدند و هوادارن او در #جبهه_ملی توانستند بر آرامگاهش یادبود بگیرند
عاشقان ایران💌
@LoversofIRAN
بی شک باید تک تک #ملت_ایران بدانند، نخستین نفع ملی شدن صنعت نفت ایران که سودش هم برای ملت بود (و بلکه بیش از انچه شد می توانست باشد)، این بود که خود #شاه که مایه سرکوب و عزل و حصر مصدق شد در همه سالهای پس از او و تا پایان سلطنتش، از این قدرت و موقعیت ویژه ای که ناشی از نفت ملی ایران بود، سود فراوان برد تا قیمت #نفت را در دست خود گیرد و #اوپک بتواند به سازمانی قدرتمند و تهدیدی جدی برای غرب تبدیل شود. همین سرمایه نفت ملی شده بود که مایه آبادانی سریع ایران در دهه 30_50خورشیدی شد و #محمدرضا_شاه آن دلارهای سرازیر شده به ایران را هرگونه که خواستش بود هزینه میکرد.
باید پرسید چرا مصدق مورد غضب جمهوری اسلامی است و از ۱۳۵۸ تا امروز اجازه برگزاری هیچ بزرگداشتی را بر مزار او نداده اند؟!
همه سالهای پس از کودتای ۱۳۳۲چه در دوره #پهلوی و چه #جمهوری_اسلامی، فقط در آشوبهای ۱۳۵۷بود که یاران مصدق از بایکوت خارج شدند و هوادارن او در #جبهه_ملی توانستند بر آرامگاهش یادبود بگیرند
عاشقان ایران💌
@LoversofIRAN
Forwarded from کانال رسمی بنیاد نیشابور
تصویر روی جلد کتاب #کاپیتولاسیون_و_ایران نوشتهٔ روانشاد دکتر #محمد_مصدق در سال ۱۲۹۰ خورشیدی که استاد #فریدون_جنیدی در آغاز دههٔ شست خورشیدی با مقدمه و حواشی و تعلیقاتی چاپ جدیدی از آن را به ایرانیان پیشکش کردند. در این تصویر روی جلد این کتاب چهرهٔ با شکوه روانشاد دکتر #مصدق را در روزگار جوانی می بینیم.
بزرگ می داریم یاد روانشاد #دکتر_محمد_مصدق را در ۲۹ اسفند روز ملی شدن صنعت نفت.
https://t.me/bonyad_neyshaboor
بزرگ می داریم یاد روانشاد #دکتر_محمد_مصدق را در ۲۹ اسفند روز ملی شدن صنعت نفت.
https://t.me/bonyad_neyshaboor
Forwarded from کانال رسمی بنیاد نیشابور
https://t.me/bonyad_neyshaboor
کاپیطولاسیون/ #کاپیتولاسیون_و_ایران كتابی است از روانشاد دکتر #محمد_مصدق که در سال 1290 خورشیدی به چاپ رسیده است. در آغاز دههٔ شست خورشیدی این کتاب با مقدمه و حواشی و تعلیقات استاد #فریدون_جنیدی تجدید چاپ شده است. مقدمۀ كتاب یاد شده به قلم استاد #فریدون_جنیدی
مقدمه
زندگی مردان بزرگ را از آثار آنان می توان سنجید. برخی از این آثار: ساختمانها، راهها، کاروانسراها را شامل میگردد، و برخی رسالهها، کتابها، و اشعار را، و برخی از این آثار اگر چه به چشم دیده نمیشوند اما در حرکت رگهای زمان به پیش می روند، و با زندگی ملتها آمیختهاند، و جزئی از زندگی ملل را تشکیل میدهند.
مصدق، رهبر مبارزات ضد استعماری ملل شرق، از جمله کسانی است که حرکت نبض او را در لرزش رگهای هر جوان ایرانی، می توان احساس کرد.
مصدق، فریاد زمانۀ ما بود! بانگ پرطنین و باشکوهی که در فضای قرون و اعصار خواهد پیچید.
مصدق در رود عظیم و پرتلاطم زندگی ایرانیان، موجی بزرگ بود. موجی که بر صخرههای سخت کوبید، و بنیان آن صخرهها را سست کرد. آن موج به امواج بعدی نشان داد که چگونه، با لطافت و رقت عجیبی که در جان موج هست، میتوان با ایجاد همبستگی و تلاطم، قدرت ایجاد کرد، و میتوان سر به خارا سنگ کوبید، و میتوان خارا سنگ را خوار و بیمقدار فرو افکند، و راه را برای امواج لطیف دیگری که آوازخوان از معبر تاریخ عبور میکنند، گشود.
آثار زندگی مصدق ، آثار زندگی ملت ایران است. ملتی که بیست و پنج سال با سکوت و تفکر، فیلسوفانه به بازی موش، با دم شیر مینگریست، و با یک جنبش سپاه موشان را به داخل سوراخ های تنگ و تیره شان رمانید. اما آن رادمرد ، علاوه براین، از خود یادگارهایی نیز به نام رساله و کتاب برجای گذاشته است که مرور و مطالعۀ آن، جوانان را در راهی که برگزیدهاند، راهنما خواهد بود، و یکی از این کتاب ها «کاپیتولاسیون و ایران» است.
همین کتاب نشان میدهد که مصدق، مبارزه علیه کاپیتالیسم را از چه زمانی شروع کرده است.
67 سال پیش از این تاریخ، مصدق یکی از اصولیترین مبارزات را علیه امپریالیسم آن زمان بنیان گذاشت، زیرا که او به خوبی می دانست، با برقرار بودن کاپیتولاسیون، ایران هیچگاه نخواهد توانست که به جنبههای دیگر آزادی دست یازد.
پس کار بنیانی را با مبارزه با اساس امپریالیسم آغاز نمود. زیرا که آغاز هر نوع مبارزۀ دیگر در آن زمان در حکم این کلام سعدی بود که:
خانه از پای بَست ویران است خواجه دربند نقش ایوان است
پس او تصمیم گرفت که مشکلات جامعۀ ایرانی را یکایک حل کند و نخستین آن نَسخ کاپیتولاسیون، به شمار میآمد.
مبارزهای را که او، در این مورد شروع کرد بهنتیجه رسید، زیرا که انگلیسیها که حامی رژیم گذشتۀ ایران بودند، لازم میدیدند که با انجام یک عمل قهرمانانه، رضاخان را در انظار عامه بزرگ جلوه دهند، و قهرمانانهتر از این کار در آن روزگار نبود که یکباره اساس کاپیتولاسیون را بر هم ریزند.
اما برای آن که حتی المقدور، پیروی از مصدق، در این مبارزه، مشهور نباشد، این عمل را نه با آن عنوان که مصدق نوشته بود، بلکه با عنوان «الغاء» کاپیتولاسیون به ایرانیان معرفی کردند!.
همین سیاست در مورد یکی دیگر از رسالات او نیز صورت گرفت . . .
مصدق که با مطالعۀ سیاستهای اقتصادی در حال توسعۀ جهان غرب، پی برده بود که ایران فقط با برخورداری از یک سیاست اقتصادی صحیح می تواند با غول نوخاسته غرب مبارزه کند، سعی میکرد که حتی المقدور، و در هر فرصت راه گشای ایرانیان در این مسیر باشد. بنابراین بدون آن که منتظر کمک دولت ضعیف قاجاریه باشد، خود در صدد برآمد که نخستین مدرسۀ اقتصاد را در ایران دایر کنند، و پس از مکاتبه با استادان اقتصاد و اطمینان از همکاری آنان، اعلانی به شرح زیر در پشت جلد یکی از کتابهای خود به چاپ رسانید:
کاپیطولاسیون/ #کاپیتولاسیون_و_ایران كتابی است از روانشاد دکتر #محمد_مصدق که در سال 1290 خورشیدی به چاپ رسیده است. در آغاز دههٔ شست خورشیدی این کتاب با مقدمه و حواشی و تعلیقات استاد #فریدون_جنیدی تجدید چاپ شده است. مقدمۀ كتاب یاد شده به قلم استاد #فریدون_جنیدی
مقدمه
زندگی مردان بزرگ را از آثار آنان می توان سنجید. برخی از این آثار: ساختمانها، راهها، کاروانسراها را شامل میگردد، و برخی رسالهها، کتابها، و اشعار را، و برخی از این آثار اگر چه به چشم دیده نمیشوند اما در حرکت رگهای زمان به پیش می روند، و با زندگی ملتها آمیختهاند، و جزئی از زندگی ملل را تشکیل میدهند.
مصدق، رهبر مبارزات ضد استعماری ملل شرق، از جمله کسانی است که حرکت نبض او را در لرزش رگهای هر جوان ایرانی، می توان احساس کرد.
مصدق، فریاد زمانۀ ما بود! بانگ پرطنین و باشکوهی که در فضای قرون و اعصار خواهد پیچید.
مصدق در رود عظیم و پرتلاطم زندگی ایرانیان، موجی بزرگ بود. موجی که بر صخرههای سخت کوبید، و بنیان آن صخرهها را سست کرد. آن موج به امواج بعدی نشان داد که چگونه، با لطافت و رقت عجیبی که در جان موج هست، میتوان با ایجاد همبستگی و تلاطم، قدرت ایجاد کرد، و میتوان سر به خارا سنگ کوبید، و میتوان خارا سنگ را خوار و بیمقدار فرو افکند، و راه را برای امواج لطیف دیگری که آوازخوان از معبر تاریخ عبور میکنند، گشود.
آثار زندگی مصدق ، آثار زندگی ملت ایران است. ملتی که بیست و پنج سال با سکوت و تفکر، فیلسوفانه به بازی موش، با دم شیر مینگریست، و با یک جنبش سپاه موشان را به داخل سوراخ های تنگ و تیره شان رمانید. اما آن رادمرد ، علاوه براین، از خود یادگارهایی نیز به نام رساله و کتاب برجای گذاشته است که مرور و مطالعۀ آن، جوانان را در راهی که برگزیدهاند، راهنما خواهد بود، و یکی از این کتاب ها «کاپیتولاسیون و ایران» است.
همین کتاب نشان میدهد که مصدق، مبارزه علیه کاپیتالیسم را از چه زمانی شروع کرده است.
67 سال پیش از این تاریخ، مصدق یکی از اصولیترین مبارزات را علیه امپریالیسم آن زمان بنیان گذاشت، زیرا که او به خوبی می دانست، با برقرار بودن کاپیتولاسیون، ایران هیچگاه نخواهد توانست که به جنبههای دیگر آزادی دست یازد.
پس کار بنیانی را با مبارزه با اساس امپریالیسم آغاز نمود. زیرا که آغاز هر نوع مبارزۀ دیگر در آن زمان در حکم این کلام سعدی بود که:
خانه از پای بَست ویران است خواجه دربند نقش ایوان است
پس او تصمیم گرفت که مشکلات جامعۀ ایرانی را یکایک حل کند و نخستین آن نَسخ کاپیتولاسیون، به شمار میآمد.
مبارزهای را که او، در این مورد شروع کرد بهنتیجه رسید، زیرا که انگلیسیها که حامی رژیم گذشتۀ ایران بودند، لازم میدیدند که با انجام یک عمل قهرمانانه، رضاخان را در انظار عامه بزرگ جلوه دهند، و قهرمانانهتر از این کار در آن روزگار نبود که یکباره اساس کاپیتولاسیون را بر هم ریزند.
اما برای آن که حتی المقدور، پیروی از مصدق، در این مبارزه، مشهور نباشد، این عمل را نه با آن عنوان که مصدق نوشته بود، بلکه با عنوان «الغاء» کاپیتولاسیون به ایرانیان معرفی کردند!.
همین سیاست در مورد یکی دیگر از رسالات او نیز صورت گرفت . . .
مصدق که با مطالعۀ سیاستهای اقتصادی در حال توسعۀ جهان غرب، پی برده بود که ایران فقط با برخورداری از یک سیاست اقتصادی صحیح می تواند با غول نوخاسته غرب مبارزه کند، سعی میکرد که حتی المقدور، و در هر فرصت راه گشای ایرانیان در این مسیر باشد. بنابراین بدون آن که منتظر کمک دولت ضعیف قاجاریه باشد، خود در صدد برآمد که نخستین مدرسۀ اقتصاد را در ایران دایر کنند، و پس از مکاتبه با استادان اقتصاد و اطمینان از همکاری آنان، اعلانی به شرح زیر در پشت جلد یکی از کتابهای خود به چاپ رسانید:
Telegram
کانال رسمی بنیاد نیشابور
#بنیاد_نیشابور
راه ارتباط مجازی با ما bonyadeneyshaboor.ir@gmail.com
برای تهیه کتاب
شنبه تا چهارشنبه، جز روزهای تعطیل رسمی، ساعت ۱۱-۱۴ و ۱۶-۱۸
با شماره تلفن
۸۸۹۶۲۷۸۴
تماس بگیرید.
راه ارتباط مجازی با ما bonyadeneyshaboor.ir@gmail.com
برای تهیه کتاب
شنبه تا چهارشنبه، جز روزهای تعطیل رسمی، ساعت ۱۱-۱۴ و ۱۶-۱۸
با شماره تلفن
۸۸۹۶۲۷۸۴
تماس بگیرید.
Forwarded from کانال رسمی بنیاد نیشابور
https://t.me/bonyad_neyshaboor
اعلان
«عوض فرستادن عدۀ قلیلی به اروپا و تحمل مخارج کثیره، ممکن است با مخارج قلیلی، معلم از اروپا آورده و جمع کثیری در ایران از آن ها استفاده نمایند.
چهار نفر معلم از اهل سوییس داوطلبند که در تهران تشکیل مدرسه تجارتی که از الزم مدارس است بنمایند، به شرط این که این اقدام باعث ضرر آنها نشود.
اشخاصی که مایل به ترقی تجارت این مملکت هستند میتوانند اطمینانی بدهند که ماهی پانصد تومان در ازای خدمتی که این چهار نفر مینمایند به آنها برسد، ممکن است مدرسه را به خودشان واگذار نمود، و اگر از عایدات مدرسه، این مبلغ به آنها عاید نشد، معارف ـ خواهان این مملکت، تا مدت دو سال از خود کمک نمایند و نیز ممکن است که با آنها قراردادی نمود، که از عهدۀ دروس برآمده، و این مبلغ را ماه به ماه به آنها رساند، ضرر و نفع مدرسه کلیته راجح به اشخاصی باشد، که در تأسیس مدرسه اقدام و شرکایی که بعد داخل میشوند.
آقایانی که مایل به تأسیس چنین مدرسه هستند، به مؤلف اظهار فرمایند.»
این آگهی ساده، وسعت اندیشه و عمق مبارزات آن شادروان را روشن میدارد. مصدق، سعی کرد که بازرگانان را با انتشار رسالهای، از وجود یک نوع شرکت بازرگانی در غرب بیاگاهاند . بنابراین، رسالۀ شرکت «اسهامی» را نوشت و انتشار داد، تا بازرگانان رغبت کنند که با تشکیل این چنین شرکتهایی، اقتصاد ایران را رونق دهند، و کم کم یارای مقابله با اقتصاد غربی را پیدا کنند.
زمانی که دستگاه دولتی ایران ناچار گردید که این شرکت را بپذیرد، نام آن را از «اسهامی» به «سهامی» برگرداندند.
درحالی که همان نام «اسهامی» صحیح بوده و جامع . . .
این سیاستگران میخواستند با چنین کارهای کودکانه، همچون لکهای ابر، جلو آفتاب را بگیرند.
در سال ۱۹۵۶که چهارمین سخنرانی از سلسله سخنرانیهای بین المللی «رتنبای آکسفورد» توسط j. duchesn. Guilmin. برگزار میشد؛ آن مستشرق بزرگ، با کرشمهای عارفانه به نقل قول از «لنتز» ایران شناس دیگر، مصدق را در کنار حافظ و زردشت آورد.
و این اشاره، بدان معنی است که سخنرانی های رهبر کهن سال ایران مورد توجه جهانیان است، و؛
شب پره گر وصل آفتاب نخواهد رونق بازار آفتاب نکاهد
مصدق در این کتاب، مقدماتی در حقوق شخصی و عمومی و مدنی و . . . بیان میکند تا به موضوع کاپیتولاسیون میرسد، و مقصود او از بیان این مقدمات نیز آشنا کردن ملت بوده است به حقوقی که داشته، و دارد.
در این مقدمات جابه جا عقایدی از خود ابراز میکند که پس از چهل سال هنگامی که به نخست وزیری ایران میرسد، در سیاست او به روشنی آفتاب دیده میشود.
و به زبان دیگر بررسی همین مطالب، که در پانویس ها به آن اشاره کردهام، نشان میدهد که مصدق از آن گروه افرادی است که پس از آن که برایش مسلم گردید که امری، برابر حق و عدالت است، تا پایان عُمر بدان اعتقاد داشته، و مخالف آن رفتار نکرده است.
بسیار دیدهایم سیاستمدارانی را که در زمان مبارزه، دم از عناوین مردم پسند زدهاند، اما همین که به قدرت رسیدند، به کلی خط مشی گذشته خود را فراموش کردند، و در بسیاری از موارد حتی برعکس عقیدۀ قبلی خود رفتار کردند . . . و تاریخ باز هم از این نوع اشخاص در آستین دارد! اما مصدق، با پایمردی در راه عقیدهای که داشت کوشید و زندگی و مرگ قهرمانانۀ او گواه این مدعاست. از مطالبی که به طور آشکار در این کتاب و سایر کتابهای او به چشم میخورد، یکی و شاید بالاتر از همه اعتقاد راسخ و بی پیرایه به دین اسلام است.
هم او در نخستین کوششهای خود برای روشنگری اذهان ایرانیان کتاب «مدارک حقوق اسلامی» را نوشت، و در زمان نوشتن کتاب حاضر همه جا ملت ایران را در برابر دولت های اروپایی موظف به دفاع از اسلام میداند.
در این روزها زمزمهای ساز شد که کوششهای هشتاد سالۀ مصدق را برای اعتلای ایران ناچیز جلوه دهند، اما شخصیت اساطیری آن رادمرد بالاتر از آن بود که چنین زمزمههایی ادامه پیدا کند.
من که سالها پیش در کتابخانۀ ملی، این كتاب مصدق را خوانده بودم مجددا ً برای خواندن آن به کتابخانۀ مزبور مراجعه کردم. اما معلوم شد در چند سال اخیر، آن را به عنوان «کتب ضاله» سربه نیست کردهاند!
در کتابخانههای دیگر تهران جست و جو را ادامه دادم و معلوم گردید که دو نسخه از آن در کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران و کتابخانه حکمت دانشکده ادبیات، از دست برد مأموران مصون مانده است.
با خود اندیشیدم که چاپ مجدد این کتاب چند فایده در بر خواهد داشت، نخستین این که جوانان ایران زمین خواهند دانست، که این ابر مرد، 68 سال پیش مبارزۀ خود را در مقابل بیداد ستمگران شروع کرده است. دیگر آن که مبارزۀ او اساسی و همه جانبه بود و فقط منحصر به احقاق حق ملت ایران در مورد نفت! نمیشد.
اعلان
«عوض فرستادن عدۀ قلیلی به اروپا و تحمل مخارج کثیره، ممکن است با مخارج قلیلی، معلم از اروپا آورده و جمع کثیری در ایران از آن ها استفاده نمایند.
چهار نفر معلم از اهل سوییس داوطلبند که در تهران تشکیل مدرسه تجارتی که از الزم مدارس است بنمایند، به شرط این که این اقدام باعث ضرر آنها نشود.
اشخاصی که مایل به ترقی تجارت این مملکت هستند میتوانند اطمینانی بدهند که ماهی پانصد تومان در ازای خدمتی که این چهار نفر مینمایند به آنها برسد، ممکن است مدرسه را به خودشان واگذار نمود، و اگر از عایدات مدرسه، این مبلغ به آنها عاید نشد، معارف ـ خواهان این مملکت، تا مدت دو سال از خود کمک نمایند و نیز ممکن است که با آنها قراردادی نمود، که از عهدۀ دروس برآمده، و این مبلغ را ماه به ماه به آنها رساند، ضرر و نفع مدرسه کلیته راجح به اشخاصی باشد، که در تأسیس مدرسه اقدام و شرکایی که بعد داخل میشوند.
آقایانی که مایل به تأسیس چنین مدرسه هستند، به مؤلف اظهار فرمایند.»
این آگهی ساده، وسعت اندیشه و عمق مبارزات آن شادروان را روشن میدارد. مصدق، سعی کرد که بازرگانان را با انتشار رسالهای، از وجود یک نوع شرکت بازرگانی در غرب بیاگاهاند . بنابراین، رسالۀ شرکت «اسهامی» را نوشت و انتشار داد، تا بازرگانان رغبت کنند که با تشکیل این چنین شرکتهایی، اقتصاد ایران را رونق دهند، و کم کم یارای مقابله با اقتصاد غربی را پیدا کنند.
زمانی که دستگاه دولتی ایران ناچار گردید که این شرکت را بپذیرد، نام آن را از «اسهامی» به «سهامی» برگرداندند.
درحالی که همان نام «اسهامی» صحیح بوده و جامع . . .
این سیاستگران میخواستند با چنین کارهای کودکانه، همچون لکهای ابر، جلو آفتاب را بگیرند.
در سال ۱۹۵۶که چهارمین سخنرانی از سلسله سخنرانیهای بین المللی «رتنبای آکسفورد» توسط j. duchesn. Guilmin. برگزار میشد؛ آن مستشرق بزرگ، با کرشمهای عارفانه به نقل قول از «لنتز» ایران شناس دیگر، مصدق را در کنار حافظ و زردشت آورد.
و این اشاره، بدان معنی است که سخنرانی های رهبر کهن سال ایران مورد توجه جهانیان است، و؛
شب پره گر وصل آفتاب نخواهد رونق بازار آفتاب نکاهد
مصدق در این کتاب، مقدماتی در حقوق شخصی و عمومی و مدنی و . . . بیان میکند تا به موضوع کاپیتولاسیون میرسد، و مقصود او از بیان این مقدمات نیز آشنا کردن ملت بوده است به حقوقی که داشته، و دارد.
در این مقدمات جابه جا عقایدی از خود ابراز میکند که پس از چهل سال هنگامی که به نخست وزیری ایران میرسد، در سیاست او به روشنی آفتاب دیده میشود.
و به زبان دیگر بررسی همین مطالب، که در پانویس ها به آن اشاره کردهام، نشان میدهد که مصدق از آن گروه افرادی است که پس از آن که برایش مسلم گردید که امری، برابر حق و عدالت است، تا پایان عُمر بدان اعتقاد داشته، و مخالف آن رفتار نکرده است.
بسیار دیدهایم سیاستمدارانی را که در زمان مبارزه، دم از عناوین مردم پسند زدهاند، اما همین که به قدرت رسیدند، به کلی خط مشی گذشته خود را فراموش کردند، و در بسیاری از موارد حتی برعکس عقیدۀ قبلی خود رفتار کردند . . . و تاریخ باز هم از این نوع اشخاص در آستین دارد! اما مصدق، با پایمردی در راه عقیدهای که داشت کوشید و زندگی و مرگ قهرمانانۀ او گواه این مدعاست. از مطالبی که به طور آشکار در این کتاب و سایر کتابهای او به چشم میخورد، یکی و شاید بالاتر از همه اعتقاد راسخ و بی پیرایه به دین اسلام است.
هم او در نخستین کوششهای خود برای روشنگری اذهان ایرانیان کتاب «مدارک حقوق اسلامی» را نوشت، و در زمان نوشتن کتاب حاضر همه جا ملت ایران را در برابر دولت های اروپایی موظف به دفاع از اسلام میداند.
در این روزها زمزمهای ساز شد که کوششهای هشتاد سالۀ مصدق را برای اعتلای ایران ناچیز جلوه دهند، اما شخصیت اساطیری آن رادمرد بالاتر از آن بود که چنین زمزمههایی ادامه پیدا کند.
من که سالها پیش در کتابخانۀ ملی، این كتاب مصدق را خوانده بودم مجددا ً برای خواندن آن به کتابخانۀ مزبور مراجعه کردم. اما معلوم شد در چند سال اخیر، آن را به عنوان «کتب ضاله» سربه نیست کردهاند!
در کتابخانههای دیگر تهران جست و جو را ادامه دادم و معلوم گردید که دو نسخه از آن در کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران و کتابخانه حکمت دانشکده ادبیات، از دست برد مأموران مصون مانده است.
با خود اندیشیدم که چاپ مجدد این کتاب چند فایده در بر خواهد داشت، نخستین این که جوانان ایران زمین خواهند دانست، که این ابر مرد، 68 سال پیش مبارزۀ خود را در مقابل بیداد ستمگران شروع کرده است. دیگر آن که مبارزۀ او اساسی و همه جانبه بود و فقط منحصر به احقاق حق ملت ایران در مورد نفت! نمیشد.
Telegram
کانال رسمی بنیاد نیشابور
#بنیاد_نیشابور
راه ارتباط مجازی با ما bonyadeneyshaboor.ir@gmail.com
برای تهیه کتاب
شنبه تا چهارشنبه، جز روزهای تعطیل رسمی، ساعت ۱۱-۱۴ و ۱۶-۱۸
با شماره تلفن
۸۸۹۶۲۷۸۴
تماس بگیرید.
راه ارتباط مجازی با ما bonyadeneyshaboor.ir@gmail.com
برای تهیه کتاب
شنبه تا چهارشنبه، جز روزهای تعطیل رسمی، ساعت ۱۱-۱۴ و ۱۶-۱۸
با شماره تلفن
۸۸۹۶۲۷۸۴
تماس بگیرید.
Forwarded from کانال رسمی بنیاد نیشابور
https://t.me/bonyad_neyshaboor
دیگر آن که، در ضمن مبارزه، به علت اشتغال به مطالب مهم موارد کوچک را نیز از نظر دور نمیداشت، از قبیل آن که به رهبران مذهبی هشدار دهد که با زبانی سادهتر با مردمان سخن گویند، آن چنان که غلیان لغات عربی موجب نشود که شنونده فارسی زبان معنای سخن سخنران را نفهمد!.
دیگر آن که راههای مختلف مبارزه را عملا ً به ایرانیان تعلیم میداد: که اگر نمیتوان وزیر اقتصاد بود، میتوان مدرسۀ اقتصاد دایر کرد. . .
و بالاخره آن که، او میدانست مبارزۀ سیاسی در مسیری است که به ناچار مخالفتهای غیر اصولی بعضی از مردمان را برمیانگیزد و در پایان همین کتاب است که پس از بیان همۀ موارد لزوم نسخ کاپیتولاسیون، میگوید: «برخی از افراد ملت به گمان آن که من در اروپا تحصیل کردهام مدافع منافع آنانم، با من مخالفت میکنند! اروپاییان نیز خود میدانند اقدامات من به نفع ایران و اسلام است، و بنابراین به ضرر آنان میباشد، خود مخالف من هستند، بنابراین من در میان دو قطب قرار گرفته ام!.»
اما البته این حالت مانع از ادامۀ مبارزه او نشد. و آن قدر ادامه یافت تا بزرگترین استعمارگر جهان آن روزگار از ایران رانده شد. سفارت خانهاش را بستند، دیوان داوری لاهه به نفع ایران رأی داد . . .
و پس از آن که مشتی رجاله، کودتایی ننگین به راه انداختند و او را روانه زندان، و پس از آن احمدآباد کردند، ملت ایران در نخستین فرصتی که به دست آورد، سی ام تیر ۱۳۴۰ با وجود همه اشکال تراشیهایی که دستگاه به عمل آورده بود، در میدان جلالیه میتینگ با عظمت بینظیری برگزار کرد که هلیکوپترهای نظامی از فراز آن پرواز میکردند.
همکاری دانشجویان جبهۀ ملی و سایر جبههها در ایجاد مسیل جوادیه پس از سیل مهیب جوادیه نیز یکی از جلوههای این جنبش بود که در آن روزهای سیاه به وقوع پیوست، و اهالی محل با شگفتی به یکدیگر میگفتند:
«اینان فرزندان دکتر مصدقند. . .»
ابراز همبستگی مردمان در مجلس ختم شادروان شمشیری نیز در دنبالۀ همین جریانات بود، من که خود در آن روز در میدان ارگ بودم، دیدم که جمعیت حاضر چه گونه پس از شنیدن پیام مصدق، صلوات های پی در پی میفرستادند . . .
من در نوشته های خود مثال بارزی از غلیان احساسات دکتر مصدق در سخنرانیهایش شدم، و تحت تأثیر این غلیان به مطالبی پرداختم که امروز آشکار است و اگر مقداری از آن هنوز آشکار نیست گذشت زمان، آن را آشکار خواهد کرد.
اما راجع به کتاب حاضر به دلایل گفته شده تصمیم به چاپ مجدد آن گرفتم و چون ترکیب جملات چه از نظر لغات به کار گرفته شده، و چه از نظر علامت گذاریها ، مربوط به ۶۸ سال پیش است، به طوری که خوانندگان جوان در دریافت بعضی از جملات آن دچار اشکال خواهند شد، به ناچار ضمن علامت گذاری، برخی پانویسها را بدان اضافه کردم. بنابراین پانویسهایی که از خود آن شادروان است با شماره معین شده و پانویسهایی که من اضافه کردهام با علامت ستاره * روشن گردیده، و اگر گاهی پانویسهای من بسیار ساده است، برای آن است که حتی نوجوانان نیز معنی آن را دریابند.
موضوع دیگری که آن شادروان همیشه در نظر داشت این بود که در صفحه اول رسالاتش بنوسید: «این کتاب مجانی است و طبع و ترجمه آن آزاد است»!.
و با این کار خود درسی به ما ایرانیان میداد که هنوز ادامه آن ضروری به نظرمیرسد، زیرا که برخی از نویسندگان امروز ما درپای کتاب خود مینویسند: «استفاده از مطالب این کتاب ممنوع است» و برخی که روشن تر فکر می کنند، استفاده از مطالب کتاب خود را با ذکر مأخذ، یا کسب اجازه آزاد میگذارند.
اما باید دانست، همان طور که اندیشه ما زاییدۀ اندیشه درگذشتگان است. هیچ مطلبی نمی توانیم بنویسیم مگر آن که اثری از پیشینیان در آن نباشد و کتاب یکی از این آثار است. بنابراین بهتر است که آیندگان نیز از نتایج اندیشۀ ما برخوردار گردند همان طور که ما از گذشتگان برخوردهایم.
با توجه به اوضاع امروز و بهای کاغذ و اجرت چاپ و غیره، آرزوی دیگر آن روانشاد ، که این جزوه بدون بها در دسترس خوانندگان قرار گیرد برآورده نمیشود . اما امیدوارم همین اندازه اقدام من، در انتشار کتابی که سالهاست که نایاب است، مقداری از وظایفی را که نسبت به آن روانشاد دارم شامل گردد.
فریدون جنیدی ۱۳۵۸
دیگر آن که، در ضمن مبارزه، به علت اشتغال به مطالب مهم موارد کوچک را نیز از نظر دور نمیداشت، از قبیل آن که به رهبران مذهبی هشدار دهد که با زبانی سادهتر با مردمان سخن گویند، آن چنان که غلیان لغات عربی موجب نشود که شنونده فارسی زبان معنای سخن سخنران را نفهمد!.
دیگر آن که راههای مختلف مبارزه را عملا ً به ایرانیان تعلیم میداد: که اگر نمیتوان وزیر اقتصاد بود، میتوان مدرسۀ اقتصاد دایر کرد. . .
و بالاخره آن که، او میدانست مبارزۀ سیاسی در مسیری است که به ناچار مخالفتهای غیر اصولی بعضی از مردمان را برمیانگیزد و در پایان همین کتاب است که پس از بیان همۀ موارد لزوم نسخ کاپیتولاسیون، میگوید: «برخی از افراد ملت به گمان آن که من در اروپا تحصیل کردهام مدافع منافع آنانم، با من مخالفت میکنند! اروپاییان نیز خود میدانند اقدامات من به نفع ایران و اسلام است، و بنابراین به ضرر آنان میباشد، خود مخالف من هستند، بنابراین من در میان دو قطب قرار گرفته ام!.»
اما البته این حالت مانع از ادامۀ مبارزه او نشد. و آن قدر ادامه یافت تا بزرگترین استعمارگر جهان آن روزگار از ایران رانده شد. سفارت خانهاش را بستند، دیوان داوری لاهه به نفع ایران رأی داد . . .
و پس از آن که مشتی رجاله، کودتایی ننگین به راه انداختند و او را روانه زندان، و پس از آن احمدآباد کردند، ملت ایران در نخستین فرصتی که به دست آورد، سی ام تیر ۱۳۴۰ با وجود همه اشکال تراشیهایی که دستگاه به عمل آورده بود، در میدان جلالیه میتینگ با عظمت بینظیری برگزار کرد که هلیکوپترهای نظامی از فراز آن پرواز میکردند.
همکاری دانشجویان جبهۀ ملی و سایر جبههها در ایجاد مسیل جوادیه پس از سیل مهیب جوادیه نیز یکی از جلوههای این جنبش بود که در آن روزهای سیاه به وقوع پیوست، و اهالی محل با شگفتی به یکدیگر میگفتند:
«اینان فرزندان دکتر مصدقند. . .»
ابراز همبستگی مردمان در مجلس ختم شادروان شمشیری نیز در دنبالۀ همین جریانات بود، من که خود در آن روز در میدان ارگ بودم، دیدم که جمعیت حاضر چه گونه پس از شنیدن پیام مصدق، صلوات های پی در پی میفرستادند . . .
من در نوشته های خود مثال بارزی از غلیان احساسات دکتر مصدق در سخنرانیهایش شدم، و تحت تأثیر این غلیان به مطالبی پرداختم که امروز آشکار است و اگر مقداری از آن هنوز آشکار نیست گذشت زمان، آن را آشکار خواهد کرد.
اما راجع به کتاب حاضر به دلایل گفته شده تصمیم به چاپ مجدد آن گرفتم و چون ترکیب جملات چه از نظر لغات به کار گرفته شده، و چه از نظر علامت گذاریها ، مربوط به ۶۸ سال پیش است، به طوری که خوانندگان جوان در دریافت بعضی از جملات آن دچار اشکال خواهند شد، به ناچار ضمن علامت گذاری، برخی پانویسها را بدان اضافه کردم. بنابراین پانویسهایی که از خود آن شادروان است با شماره معین شده و پانویسهایی که من اضافه کردهام با علامت ستاره * روشن گردیده، و اگر گاهی پانویسهای من بسیار ساده است، برای آن است که حتی نوجوانان نیز معنی آن را دریابند.
موضوع دیگری که آن شادروان همیشه در نظر داشت این بود که در صفحه اول رسالاتش بنوسید: «این کتاب مجانی است و طبع و ترجمه آن آزاد است»!.
و با این کار خود درسی به ما ایرانیان میداد که هنوز ادامه آن ضروری به نظرمیرسد، زیرا که برخی از نویسندگان امروز ما درپای کتاب خود مینویسند: «استفاده از مطالب این کتاب ممنوع است» و برخی که روشن تر فکر می کنند، استفاده از مطالب کتاب خود را با ذکر مأخذ، یا کسب اجازه آزاد میگذارند.
اما باید دانست، همان طور که اندیشه ما زاییدۀ اندیشه درگذشتگان است. هیچ مطلبی نمی توانیم بنویسیم مگر آن که اثری از پیشینیان در آن نباشد و کتاب یکی از این آثار است. بنابراین بهتر است که آیندگان نیز از نتایج اندیشۀ ما برخوردار گردند همان طور که ما از گذشتگان برخوردهایم.
با توجه به اوضاع امروز و بهای کاغذ و اجرت چاپ و غیره، آرزوی دیگر آن روانشاد ، که این جزوه بدون بها در دسترس خوانندگان قرار گیرد برآورده نمیشود . اما امیدوارم همین اندازه اقدام من، در انتشار کتابی که سالهاست که نایاب است، مقداری از وظایفی را که نسبت به آن روانشاد دارم شامل گردد.
فریدون جنیدی ۱۳۵۸
Telegram
کانال رسمی بنیاد نیشابور
#بنیاد_نیشابور
راه ارتباط مجازی با ما bonyadeneyshaboor.ir@gmail.com
برای تهیه کتاب
شنبه تا چهارشنبه، جز روزهای تعطیل رسمی، ساعت ۱۱-۱۴ و ۱۶-۱۸
با شماره تلفن
۸۸۹۶۲۷۸۴
تماس بگیرید.
راه ارتباط مجازی با ما bonyadeneyshaboor.ir@gmail.com
برای تهیه کتاب
شنبه تا چهارشنبه، جز روزهای تعطیل رسمی، ساعت ۱۱-۱۴ و ۱۶-۱۸
با شماره تلفن
۸۸۹۶۲۷۸۴
تماس بگیرید.
☝️☝️☝️☝️
۴ پیام بالا از کانال استاد #فریدون_جنیدی (بنیاد نیشابور) درباره دکتر #محمد_مصدق است و بسیار خواندنی،
که به مناسبت ۲۹ اسفند نگاشته شده است.
عاشقان ایران💌
@LoversofIRAN
۴ پیام بالا از کانال استاد #فریدون_جنیدی (بنیاد نیشابور) درباره دکتر #محمد_مصدق است و بسیار خواندنی،
که به مناسبت ۲۹ اسفند نگاشته شده است.
عاشقان ایران💌
@LoversofIRAN
Forwarded from عاشقان ایران
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
کاروان شادیانه نوروزی در #تاجیکستان، نوروز را به مدت پنج روز جشن میگیرند.
در نخستین روز سال نو، شهر دوشنبه میزبان اولین کارناوال یا به گفته تاجیکها "کاروان شادیانه نوروزی" بود که بیش از بیست هزار نفر در آن شرکت کردند.
#نوروز
#ایران_بزرگ_فرهنگی
#ایران_زمین_کهن
@LoversofIRAN
در نخستین روز سال نو، شهر دوشنبه میزبان اولین کارناوال یا به گفته تاجیکها "کاروان شادیانه نوروزی" بود که بیش از بیست هزار نفر در آن شرکت کردند.
#نوروز
#ایران_بزرگ_فرهنگی
#ایران_زمین_کهن
@LoversofIRAN
Forwarded from عاشقان ایران
کشورهای برگزارکننده #نوروز ایرانی
این جشن راچه مینامند؟
از @jaynegareh
نامی که در انگلیسی باتلاش ایرانیان این چندسال تبلیغ شده،همانNOWRUZ است
هشتگ #IRANIAN_NOWRUZ رادرمجازی تکرارکنید
@LoversofIRAN
این جشن راچه مینامند؟
از @jaynegareh
نامی که در انگلیسی باتلاش ایرانیان این چندسال تبلیغ شده،همانNOWRUZ است
هشتگ #IRANIAN_NOWRUZ رادرمجازی تکرارکنید
@LoversofIRAN
Forwarded from عاشقان ایران
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#افضل_شاه_شادی
ایرانی واقعی (رییس ارکسترفیلارمونیک تاجیکستان)
ای آنکه به آیین عجم خرده گرفتی
#نوروز همان پاسخ دندانشکن ماست
#Afzal_Шох_Шодӣ
Эронӣ ҳақиқӣ
президент Филармонияи Тољикистон
@loversofiran
ایرانی واقعی (رییس ارکسترفیلارمونیک تاجیکستان)
ای آنکه به آیین عجم خرده گرفتی
#نوروز همان پاسخ دندانشکن ماست
#Afzal_Шох_Шодӣ
Эронӣ ҳақиқӣ
президент Филармонияи Тољикистон
@loversofiran