Forwarded from علوم وفنون ادبی (normohamadi-1976)
#معنا_شناسی_واژه
#بینا_متنیت
✳️ مفهوم بینامتنیت در دههی1960 در بستر سنت پساساختگرایی از سوی ژولیا کریستوا پیشنهاد شد. بنا به باور او، «هر متنی استحالهای است از متون دیگر و بینامتنیت در فضای متنی شکل میگیرد که پارهگفتارهایش از دیگر متون نشأت گرفته و یکی دیگری را قطع و خنثی میکند» (کریستوا، 1980: 36).
براین اساس، روابط متنی به صورت شبکهای ایجاد میشوند و معنا بیرون از متن وجود ندارد، به عبارتی معنا بین متون متفاوت شکل میگیرد. کریستوا درواقع، با تأکید بر پویایی نهفته درون متن، این نگرش را مطرح کرد که متن یک موجودیت تک خطی نیست، بلکه یک پدیدهی ناهمگن است که از ترکیب متون متفاوت شکل میگیرد. البته کریستوا تحت تأثیر دو الگوی پیش از خود قرار داشت و با ترکیب الگوی سوسوری و باختینی تلاش کرد نظریهای جدید را معرفی کند که به نظریهی بینامتنیت یا استحالهی متون در یکدیگر شهرت داشت. از یک طرف، الگوی سوسور (1974) که ماهیت زبان را ناشی از سیستمی انتزاعی و تعمیمیافته میان رابطهی دال و مدلول معرفی کرده بود، برای کریستوا الهامبخش بود، بهطوریکه با توجه به کارکرد نشانهشناسی روابط میان نشانهها در دیدگاه سوسور توانست نشان دهد که چگونه یک متن با دیگر متون، نشانهها و رمزگانهای فرهنگی که از آن نشأت میگیرد،
در ارتباط است. از سوی دیگر، الگوی میخائیل باختین (1981) مبنی بر منطق گفت و گویی و چندصدایی که ریشهی روابط دال و مدلولی را به حضور کلمه در بافتهای خاص منتسب میکرد، بخش مهمی از نظریهی بینامتنیت کریستوا را شکل داد، بهگونهای که منطق گفت و گویی به تصادم یا برخورد میان دو صدا یا جهان یا شخصیت اشاره داشت و چندصدایی به حضور زبانها و صداهای متفاوت درون یک جامعه و کریستوا این مفهوم را به تصادم متون با یکدیگر و همچنین حضور متون در متون دیگر تسری داد. گرچه کریستوا بخشی از نظریهی خود را با الهام و ترکیب از دو الگوی دیگر به سرانجام رساند، اما خود منتقد آن دو الگو بود. به باور او نشانهشناسی سوسوری امکان مطالعهی اسطورهها، سنتهای فرهنگی شفاهی، متون ادبی یا هر متن فرهنگی را به صورت تحلیلی ارائه داد، اما از یک سو، از مطالعهی سوژهی انسانی غفلت کرد و از سوی دیگر، تکثر دالها را مورد توجه قرار نداد، دالهایی که مملو از معناهای متفاوت از جمله تاریخی، سیاسی و غیره هستند.
❇️ دکتر لیلا صادقی
https://t.me/amirnormohamadi1976
#بینا_متنیت
✳️ مفهوم بینامتنیت در دههی1960 در بستر سنت پساساختگرایی از سوی ژولیا کریستوا پیشنهاد شد. بنا به باور او، «هر متنی استحالهای است از متون دیگر و بینامتنیت در فضای متنی شکل میگیرد که پارهگفتارهایش از دیگر متون نشأت گرفته و یکی دیگری را قطع و خنثی میکند» (کریستوا، 1980: 36).
براین اساس، روابط متنی به صورت شبکهای ایجاد میشوند و معنا بیرون از متن وجود ندارد، به عبارتی معنا بین متون متفاوت شکل میگیرد. کریستوا درواقع، با تأکید بر پویایی نهفته درون متن، این نگرش را مطرح کرد که متن یک موجودیت تک خطی نیست، بلکه یک پدیدهی ناهمگن است که از ترکیب متون متفاوت شکل میگیرد. البته کریستوا تحت تأثیر دو الگوی پیش از خود قرار داشت و با ترکیب الگوی سوسوری و باختینی تلاش کرد نظریهای جدید را معرفی کند که به نظریهی بینامتنیت یا استحالهی متون در یکدیگر شهرت داشت. از یک طرف، الگوی سوسور (1974) که ماهیت زبان را ناشی از سیستمی انتزاعی و تعمیمیافته میان رابطهی دال و مدلول معرفی کرده بود، برای کریستوا الهامبخش بود، بهطوریکه با توجه به کارکرد نشانهشناسی روابط میان نشانهها در دیدگاه سوسور توانست نشان دهد که چگونه یک متن با دیگر متون، نشانهها و رمزگانهای فرهنگی که از آن نشأت میگیرد،
در ارتباط است. از سوی دیگر، الگوی میخائیل باختین (1981) مبنی بر منطق گفت و گویی و چندصدایی که ریشهی روابط دال و مدلولی را به حضور کلمه در بافتهای خاص منتسب میکرد، بخش مهمی از نظریهی بینامتنیت کریستوا را شکل داد، بهگونهای که منطق گفت و گویی به تصادم یا برخورد میان دو صدا یا جهان یا شخصیت اشاره داشت و چندصدایی به حضور زبانها و صداهای متفاوت درون یک جامعه و کریستوا این مفهوم را به تصادم متون با یکدیگر و همچنین حضور متون در متون دیگر تسری داد. گرچه کریستوا بخشی از نظریهی خود را با الهام و ترکیب از دو الگوی دیگر به سرانجام رساند، اما خود منتقد آن دو الگو بود. به باور او نشانهشناسی سوسوری امکان مطالعهی اسطورهها، سنتهای فرهنگی شفاهی، متون ادبی یا هر متن فرهنگی را به صورت تحلیلی ارائه داد، اما از یک سو، از مطالعهی سوژهی انسانی غفلت کرد و از سوی دیگر، تکثر دالها را مورد توجه قرار نداد، دالهایی که مملو از معناهای متفاوت از جمله تاریخی، سیاسی و غیره هستند.
❇️ دکتر لیلا صادقی
https://t.me/amirnormohamadi1976
Forwarded from علوم وفنون ادبی (normohamadi-1976)
#دانش_افزایی
#اصطلاحات_زبان_شناسی
#هنجار_گریزی
✳️ هنجار گریزی یک اصطلاح زبان شناسی است .ساخته صورتگرایان روسی .از جمله یاکوبسن .
◀️ هشت نوع هنجار گریزی داریم ازجمله زبانی ،معنایی ،آوایی، وازگانی و....
که خلاف قاعده های زبانی در سطوح مختلف عمل میکنیم. زبان معیار را به زبان ادبی تبدیل میکنیم .عدول از زبان معیار است . با اهداف خاصی از جمله بلاغي یا قهر وزن وقافیه . که برای برجسته نمودن متن وتوجه مخاطب است .
◀️ قرآن کریم سوره مبارکه کهف نمونه زیادی ازین هنجار گریزی ها دارد که صرفا به جهت بلاغت وارتقای معنا است .
https://t.me/amirnormohamadi1976
#اصطلاحات_زبان_شناسی
#هنجار_گریزی
✳️ هنجار گریزی یک اصطلاح زبان شناسی است .ساخته صورتگرایان روسی .از جمله یاکوبسن .
◀️ هشت نوع هنجار گریزی داریم ازجمله زبانی ،معنایی ،آوایی، وازگانی و....
که خلاف قاعده های زبانی در سطوح مختلف عمل میکنیم. زبان معیار را به زبان ادبی تبدیل میکنیم .عدول از زبان معیار است . با اهداف خاصی از جمله بلاغي یا قهر وزن وقافیه . که برای برجسته نمودن متن وتوجه مخاطب است .
◀️ قرآن کریم سوره مبارکه کهف نمونه زیادی ازین هنجار گریزی ها دارد که صرفا به جهت بلاغت وارتقای معنا است .
https://t.me/amirnormohamadi1976
Telegram
علوم وفنون ادبی
شعر شناسی و علم ادبیات
تحقیق ومقاله
مطالب آموزشی و زبانشناسی
مطالب ویرایشی و نگارشی
غزل حافظ،معنا،تحلیل
کارگاه داستان نویسی
برگی از تقویم تاریخ
نگاهی به تاریخ ادبیات ایران
نقد وتحلیل شعر
دکلمه وشعرخوانی
معرفی کتاب
(پی دی اف وصوتی)
تحقیق ومقاله
مطالب آموزشی و زبانشناسی
مطالب ویرایشی و نگارشی
غزل حافظ،معنا،تحلیل
کارگاه داستان نویسی
برگی از تقویم تاریخ
نگاهی به تاریخ ادبیات ایران
نقد وتحلیل شعر
دکلمه وشعرخوانی
معرفی کتاب
(پی دی اف وصوتی)
Forwarded from علوم وفنون ادبی (normohamadi-1976)
#دانش_افزایی
✳️ انواع وند در زبان فارسی
وندها بر اساس جایگاه قرار گرفتن در کنار جزء معنادار به سه دسته تقسیم می شوند. 1- پیشوند 2- میانوند 3- پسوند
✔️الف)پیشوند: قبل از جزء معنادار می آیند و در رسم الخط فارسی بهتر است به جزء معنادار متصل نباشند.
🔺با = با ادب ، باهنر ، باهوش ، با نشاط)
🔺بی = بی سواد ، بی هوش ، بی هنر ، بی ادب)
🔺نا = ناشکر، ناشناس ، نادان ، نا فرمان ، نا اهل)
🔺هم = همدل ، همراه ، همخانواده ، هموطن)
🔺ن = نشکن، نسوز) - ( وا= وادار، واکنش)
✔️میانوند: بین دو جزء معنادار می آیند.
مهمترین میان وندها عبارتند از :
🔺 ا = گوناگون ، سراسر ، برابر ، رنگارنگ ، سراپا ، دوشادوش)
🔺و = پیچ و تاب ، کم و بیش ، چون و چرا ، زدوخورد ، رفت و آمد)
🔺ه = پا به پا ، دست به دست ، شانه به شانه ، نو به نو ، خود به خود )
🔺 تا = سرتاسر ، گوش تا گوش )
🔺 وا = جورواجور )
❌نکته مهم : میانوندها همیشه بین دو جزء معنادار میآیند و واژۀ وندی- مرکب میسازند.
✔️پسوند: این وندها پس از واژه معنادار میآیند و اغلب به جزء معنادار متصل هستند.
🔺پسوندهای مکان:
« ان » = باختران ، خاوران
« دان » = گلدان ، نمکدان
« زار » = نمک زار ، علف زار
« سار » = کوهسار ، چشمه سار
« ستان » = گلستان ، بلوچستان
« سیر » = گرمسیر ، سردسیر
« کده » = دانشکده ، دهکده
🔺پسوندهای زمان :
( ان ) = بهاران ، بامدادان
( گاه ) = سحرگاه ، صبحگاه
🔺پسوندهای تصغیر:
( چه ) = دفترچه ، باغچه پسوند
( ک ) = پسرک ، شهرک
🔺پسوندهای دارندگی یا مالکیت:
( ور ) = هنرور ، پهناور ، سخنور
( مند ) = ثروتمند ، هنرمند
( وار ) = امیدوار ، دهوار ، سوگوار
پسوندهای شباهت:
( آسا ) = رعد آسا ، برق آسا
( وش ) = پریوش ، مهوش
( ین ) = آهنین ، زرین ، پشمین ، رنگین
پسوندهای نشانه جمع:
ها، ان، ات، ون، ین
پسوندهای صفت تفضیلی و عالی:
تر ، ترین
♦️سایر پسوندها:
که بعضی صفت ساز هستند و بعضی اسم ساز
( ه ) = سفیده ، زرده ، دیده ، اندیشه ، دندانه ، دسته
( گین ) = غمگین ، شرمگین
( اومند ) = برومند ، تنومند
( ناک ) = غمناک ، ترسناک ، وحشتناک
( انه ) = مردانه ، زنانه ، صبحانه
( انی ) = نورانی ، روحانی
( چی ) = تلفن چی ، درشکهچی ، پستچی
( گان ) = دهگان ، مهرگان
( گانه ) = جداگانه ، دوگانه
( گون ) = نیلگون ، گلگون
( فام ) = سرخ فام ، گلفام
( دیس ) = تندیس ، گلدیس ، طاقدیس
( نده ) = گوینده ، شنونده ، رونده
( ار ) = پرستار ، خریدار ، دیدار
( گر ) = توانگر ، آهنگر ، زرگر
( گار ) = آموزگار ، پرهیزگار
( ینه ) = زرینه ، پشمینه
( ا ) = بینا ، دانا ، کوشا ، جویا
( ان ) = خندان ، گریان ، روان
https://t.me/amirnormohamadi1976
✳️ انواع وند در زبان فارسی
وندها بر اساس جایگاه قرار گرفتن در کنار جزء معنادار به سه دسته تقسیم می شوند. 1- پیشوند 2- میانوند 3- پسوند
✔️الف)پیشوند: قبل از جزء معنادار می آیند و در رسم الخط فارسی بهتر است به جزء معنادار متصل نباشند.
🔺با = با ادب ، باهنر ، باهوش ، با نشاط)
🔺بی = بی سواد ، بی هوش ، بی هنر ، بی ادب)
🔺نا = ناشکر، ناشناس ، نادان ، نا فرمان ، نا اهل)
🔺هم = همدل ، همراه ، همخانواده ، هموطن)
🔺ن = نشکن، نسوز) - ( وا= وادار، واکنش)
✔️میانوند: بین دو جزء معنادار می آیند.
مهمترین میان وندها عبارتند از :
🔺 ا = گوناگون ، سراسر ، برابر ، رنگارنگ ، سراپا ، دوشادوش)
🔺و = پیچ و تاب ، کم و بیش ، چون و چرا ، زدوخورد ، رفت و آمد)
🔺ه = پا به پا ، دست به دست ، شانه به شانه ، نو به نو ، خود به خود )
🔺 تا = سرتاسر ، گوش تا گوش )
🔺 وا = جورواجور )
❌نکته مهم : میانوندها همیشه بین دو جزء معنادار میآیند و واژۀ وندی- مرکب میسازند.
✔️پسوند: این وندها پس از واژه معنادار میآیند و اغلب به جزء معنادار متصل هستند.
🔺پسوندهای مکان:
« ان » = باختران ، خاوران
« دان » = گلدان ، نمکدان
« زار » = نمک زار ، علف زار
« سار » = کوهسار ، چشمه سار
« ستان » = گلستان ، بلوچستان
« سیر » = گرمسیر ، سردسیر
« کده » = دانشکده ، دهکده
🔺پسوندهای زمان :
( ان ) = بهاران ، بامدادان
( گاه ) = سحرگاه ، صبحگاه
🔺پسوندهای تصغیر:
( چه ) = دفترچه ، باغچه پسوند
( ک ) = پسرک ، شهرک
🔺پسوندهای دارندگی یا مالکیت:
( ور ) = هنرور ، پهناور ، سخنور
( مند ) = ثروتمند ، هنرمند
( وار ) = امیدوار ، دهوار ، سوگوار
پسوندهای شباهت:
( آسا ) = رعد آسا ، برق آسا
( وش ) = پریوش ، مهوش
( ین ) = آهنین ، زرین ، پشمین ، رنگین
پسوندهای نشانه جمع:
ها، ان، ات، ون، ین
پسوندهای صفت تفضیلی و عالی:
تر ، ترین
♦️سایر پسوندها:
که بعضی صفت ساز هستند و بعضی اسم ساز
( ه ) = سفیده ، زرده ، دیده ، اندیشه ، دندانه ، دسته
( گین ) = غمگین ، شرمگین
( اومند ) = برومند ، تنومند
( ناک ) = غمناک ، ترسناک ، وحشتناک
( انه ) = مردانه ، زنانه ، صبحانه
( انی ) = نورانی ، روحانی
( چی ) = تلفن چی ، درشکهچی ، پستچی
( گان ) = دهگان ، مهرگان
( گانه ) = جداگانه ، دوگانه
( گون ) = نیلگون ، گلگون
( فام ) = سرخ فام ، گلفام
( دیس ) = تندیس ، گلدیس ، طاقدیس
( نده ) = گوینده ، شنونده ، رونده
( ار ) = پرستار ، خریدار ، دیدار
( گر ) = توانگر ، آهنگر ، زرگر
( گار ) = آموزگار ، پرهیزگار
( ینه ) = زرینه ، پشمینه
( ا ) = بینا ، دانا ، کوشا ، جویا
( ان ) = خندان ، گریان ، روان
https://t.me/amirnormohamadi1976
Telegram
علوم وفنون ادبی
شعر شناسی و علم ادبیات
تحقیق ومقاله
مطالب آموزشی و زبانشناسی
مطالب ویرایشی و نگارشی
غزل حافظ،معنا،تحلیل
کارگاه داستان نویسی
برگی از تقویم تاریخ
نگاهی به تاریخ ادبیات ایران
نقد وتحلیل شعر
دکلمه وشعرخوانی
معرفی کتاب
(پی دی اف وصوتی)
تحقیق ومقاله
مطالب آموزشی و زبانشناسی
مطالب ویرایشی و نگارشی
غزل حافظ،معنا،تحلیل
کارگاه داستان نویسی
برگی از تقویم تاریخ
نگاهی به تاریخ ادبیات ایران
نقد وتحلیل شعر
دکلمه وشعرخوانی
معرفی کتاب
(پی دی اف وصوتی)
Forwarded from علوم وفنون ادبی (normohamadi-1976)
✳️ وابسته های پیشین و پسین
✔️وابسته های پیشین
🔹صفت اشاره : این ، آن ،همین ، همان
🔹صفت مبهم : هر ، همه ، هیچ ، فلان ، برخی ، بعضی ، دیگر
🔹صفت پرسشی: چند ،چه ، کدام
🔹صفت تعجبی : چه ، عجب
🔹صفت عالی : ترین
🔹صفت شمارشی
🔸اصلی : یک ، دو ،.........
🔸ترتیبی نوع یک : دومین ،...
🔹شاخص : دکتر ، مهندس ، دایی و....
به شرطی که:
🔸 آخر آن ساکن باشد
🔸همراه هسته آمده باشد
🔸 لقب باشد
✔️وابسته پسین
🔹 صفت بیانی
🔸مطلق : خوب ، بلند ، کوتاه.....
🔸فاعلی : خندان ، روان ، آموزگار...
🔸مفعولی : گذشته ، دیده ....
🔸نسبی : شهری ، روزانه ، غمگین...
🔸لیاقت : خواندنی ، دیدنی ...
🔹مضاف الیه
به شرطی که :
🔸بعد از نقش نمای اضافه آمده باشد
🔸صفت نباشد
🔹صفت شمارشی ترتیبی نوع 2: سوم ، پنجم
🔹صفت تفضیلی : تر ، بهتر ، سردتر
https://t.me/amirnormohamadi1976
✔️وابسته های پیشین
🔹صفت اشاره : این ، آن ،همین ، همان
🔹صفت مبهم : هر ، همه ، هیچ ، فلان ، برخی ، بعضی ، دیگر
🔹صفت پرسشی: چند ،چه ، کدام
🔹صفت تعجبی : چه ، عجب
🔹صفت عالی : ترین
🔹صفت شمارشی
🔸اصلی : یک ، دو ،.........
🔸ترتیبی نوع یک : دومین ،...
🔹شاخص : دکتر ، مهندس ، دایی و....
به شرطی که:
🔸 آخر آن ساکن باشد
🔸همراه هسته آمده باشد
🔸 لقب باشد
✔️وابسته پسین
🔹 صفت بیانی
🔸مطلق : خوب ، بلند ، کوتاه.....
🔸فاعلی : خندان ، روان ، آموزگار...
🔸مفعولی : گذشته ، دیده ....
🔸نسبی : شهری ، روزانه ، غمگین...
🔸لیاقت : خواندنی ، دیدنی ...
🔹مضاف الیه
به شرطی که :
🔸بعد از نقش نمای اضافه آمده باشد
🔸صفت نباشد
🔹صفت شمارشی ترتیبی نوع 2: سوم ، پنجم
🔹صفت تفضیلی : تر ، بهتر ، سردتر
https://t.me/amirnormohamadi1976
Forwarded from علوم وفنون ادبی (normohamadi-1976)
#دانش_افزایی
💎معانی مختلف "گزاردن" و "گذاشتن"
#املا
💢گزاردن:
1⃣ادا کردن، انجام دادن، بجا آوردن مانند: نمازگزار، طاعتگزار، حقگزار، شکرگزار، کارگزار،حجگزار :
➖شب سده است يکي آتش بلندافروز
حق است مر سده را بر تو حق او بگزار.
➖سلطان آب خواست و طهارت کرد و دو رکعت نماز بگزارد.
➖که مر ترا شغلي پيش آيد، هرچند ترا کفايت گزاردن آن باشد، مستبد رأي خويش مباش.
➖فرض يزدان را بگزارد هر کس که کند
خدمت خاصهء سلطان بخلا و بملا.
➖کار آنچنان که آيد بگزارم
عمر آنچنان که بايد بگسارم.
➖گفت بترسم که يزدان را شکر بواجبي نتوانم گزارد.
➖از قضا عفو خواست و به حج رفت وحج گزارد و مدتي به عراق باشيد.
➖هر که صلت دهد حق مهتري گزارد.
➖او فرض خدا نميگزارد
از قرض تو نيز غم ندارد.
2⃣پرداختن مانند: وامگزار، قرضگزار، خراجگزار، مالياتگزار:
➖گزارم فام(وام) طبع خود به اندک مدح صدر تو
که از انعام اسلاف تو اندر فام بسيارم.
➖خراج اگر نگزارد کسي بطيبت نفس
بقهر از او بستاند کمينه سرهنگي
3⃣رسانيدن. تبليغ، مانند: پيغامگزار
➖بدو گفت آري گزارم پيام
برينسان که گفتي و بردي تو نام
➖من پيغام بتمامي بگزارم... بازگشتم و جواب بازبردم. (تاريخ بيهقي)
4⃣ادا کردن. بيان کردن. اظهار کردن. در ميان نهادن مانند:سخنگزار، قولگزار: پاسخگزار :
➖سخنها شنيدي تو پاسخ گزار
که کندي نه خوب آيد از شهريار
➖بپرسم ترا راست پاسخ گزار
اگر بخردي کام کژي مخار
➖روز و شب از آرزوي جنگ و شبيخون
جز سخن جنگ بر زبان نگزاري.
➖در سرم افکنده چرخ بر که سپارم عنان
بر لبم آورده جان با که گزارم عنا
5⃣صرف کردن:
➖بدترين مال آن است که از حرام جمع آري و به آثام(گناهان)بگزاري(صرف کنی)
6⃣تعبير کردن خواب، مانند خوابگزار:
7⃣رها کردن. ترک کردن.
➖او را تنها گزارید.
🍂🍁🍁🍂🍁🍁🍂🍁🍁🍁🍂🍁
💢گذاشتن:
1⃣هشتن، قرار داد، وضع کردن، برجاي نهادن
نوشيروان نمرد که نام نکو گذاشت.
سعدي (گلستان)
2⃣اجازه دادن. رخصت دادن :
گوئي اندر پناه وصل شوم
تو شوي گر فراق بگذارد.انوري.
3⃣طي کردن،گذرانیدن:
بر چنين اسبي چنين دشتي گذارم من شبي
تيره چون روز قضا و تنگ چون روز محن.
خدايگان جهان باش وز جهان برخور
بکام زي و جهان را بکام خويش گذار
4⃣طي کردن. سپردن مکان یا زمان
دلا چه داري انده به شادکامي زي
بتا به غم چه گذاري به ناز و لهو گزار
چنين گفت کاي نامور شهريار
هميشه جهان را بخوبي گذار.
5⃣ترک کردن. رها کردن
حرب را از سيستان معزول کرد و محمد بن عروان بعمل سيستان آمد بزرگان سيستان وفدي سوي عبدالله عمر فرستادند به عراق و اندرخواستند تا حرب را بگذاشتند. (رهاکردند). ازهر گفت من نکانک و نژند زال خورده ام عمرو [ بن ليث ] سيم از خزينه بداد و مرد [ خوني ] را بگذاشت. (تاريخ سيستان).
بگذارش تا بدين همي خرد
دنياي مزور و حطامش را
6⃣ناديده گرفتن. چشمپوشي کردن:
گناه از گنهکار بگذارد اوي
پي مردمي را نگه دارد اوي
7⃣محو ساختن. از بين بردن :
ز دل ياد او هيچ نگذاشتي
اميد از جهان سوي او داشتي.
8⃣راه دادن. رخصت دادن. اجازه دادن:
روزي به در آن گرمابه شديم که ما را در آنجا نگذاشتند. (سفرنامهء ناصرخسرو). گفتيم اکنون که ما را در حمام گذارد. (سفرنامهء ناصرخسرو).
9⃣محول کردن. سپردن کار به کسي
که من تاج شاهي سپارم به تو
همان گنج و لشکر گذارم به تو
اي خدا مگذار با من کار من
ور گذاري واي بر کردار من
0⃣1⃣ افکندن. انداختن. کشيدن بر... :
گر برقعي فرونگذاري بر اين جمال
در شهر هرکه کشته شود در ضمان توست.
1⃣1⃣برکنار داشتن. محفوظ داشتن.
دشمن جان است ترا روزگار
خويشتن از دوستيش واگذار
2⃣1⃣ادا کردن وام. پرداخت قرض:
ميکوش که وام او گذاري
تا بازرهي ز وامداري
ماخذ:
لغنتنامه دهخدا
https://t.me/amirnormohamadi1976
https://t.me/amirnormohamadi1976
https://t.me/amirnormohamadi1976
💎معانی مختلف "گزاردن" و "گذاشتن"
#املا
💢گزاردن:
1⃣ادا کردن، انجام دادن، بجا آوردن مانند: نمازگزار، طاعتگزار، حقگزار، شکرگزار، کارگزار،حجگزار :
➖شب سده است يکي آتش بلندافروز
حق است مر سده را بر تو حق او بگزار.
➖سلطان آب خواست و طهارت کرد و دو رکعت نماز بگزارد.
➖که مر ترا شغلي پيش آيد، هرچند ترا کفايت گزاردن آن باشد، مستبد رأي خويش مباش.
➖فرض يزدان را بگزارد هر کس که کند
خدمت خاصهء سلطان بخلا و بملا.
➖کار آنچنان که آيد بگزارم
عمر آنچنان که بايد بگسارم.
➖گفت بترسم که يزدان را شکر بواجبي نتوانم گزارد.
➖از قضا عفو خواست و به حج رفت وحج گزارد و مدتي به عراق باشيد.
➖هر که صلت دهد حق مهتري گزارد.
➖او فرض خدا نميگزارد
از قرض تو نيز غم ندارد.
2⃣پرداختن مانند: وامگزار، قرضگزار، خراجگزار، مالياتگزار:
➖گزارم فام(وام) طبع خود به اندک مدح صدر تو
که از انعام اسلاف تو اندر فام بسيارم.
➖خراج اگر نگزارد کسي بطيبت نفس
بقهر از او بستاند کمينه سرهنگي
3⃣رسانيدن. تبليغ، مانند: پيغامگزار
➖بدو گفت آري گزارم پيام
برينسان که گفتي و بردي تو نام
➖من پيغام بتمامي بگزارم... بازگشتم و جواب بازبردم. (تاريخ بيهقي)
4⃣ادا کردن. بيان کردن. اظهار کردن. در ميان نهادن مانند:سخنگزار، قولگزار: پاسخگزار :
➖سخنها شنيدي تو پاسخ گزار
که کندي نه خوب آيد از شهريار
➖بپرسم ترا راست پاسخ گزار
اگر بخردي کام کژي مخار
➖روز و شب از آرزوي جنگ و شبيخون
جز سخن جنگ بر زبان نگزاري.
➖در سرم افکنده چرخ بر که سپارم عنان
بر لبم آورده جان با که گزارم عنا
5⃣صرف کردن:
➖بدترين مال آن است که از حرام جمع آري و به آثام(گناهان)بگزاري(صرف کنی)
6⃣تعبير کردن خواب، مانند خوابگزار:
7⃣رها کردن. ترک کردن.
➖او را تنها گزارید.
🍂🍁🍁🍂🍁🍁🍂🍁🍁🍁🍂🍁
💢گذاشتن:
1⃣هشتن، قرار داد، وضع کردن، برجاي نهادن
نوشيروان نمرد که نام نکو گذاشت.
سعدي (گلستان)
2⃣اجازه دادن. رخصت دادن :
گوئي اندر پناه وصل شوم
تو شوي گر فراق بگذارد.انوري.
3⃣طي کردن،گذرانیدن:
بر چنين اسبي چنين دشتي گذارم من شبي
تيره چون روز قضا و تنگ چون روز محن.
خدايگان جهان باش وز جهان برخور
بکام زي و جهان را بکام خويش گذار
4⃣طي کردن. سپردن مکان یا زمان
دلا چه داري انده به شادکامي زي
بتا به غم چه گذاري به ناز و لهو گزار
چنين گفت کاي نامور شهريار
هميشه جهان را بخوبي گذار.
5⃣ترک کردن. رها کردن
حرب را از سيستان معزول کرد و محمد بن عروان بعمل سيستان آمد بزرگان سيستان وفدي سوي عبدالله عمر فرستادند به عراق و اندرخواستند تا حرب را بگذاشتند. (رهاکردند). ازهر گفت من نکانک و نژند زال خورده ام عمرو [ بن ليث ] سيم از خزينه بداد و مرد [ خوني ] را بگذاشت. (تاريخ سيستان).
بگذارش تا بدين همي خرد
دنياي مزور و حطامش را
6⃣ناديده گرفتن. چشمپوشي کردن:
گناه از گنهکار بگذارد اوي
پي مردمي را نگه دارد اوي
7⃣محو ساختن. از بين بردن :
ز دل ياد او هيچ نگذاشتي
اميد از جهان سوي او داشتي.
8⃣راه دادن. رخصت دادن. اجازه دادن:
روزي به در آن گرمابه شديم که ما را در آنجا نگذاشتند. (سفرنامهء ناصرخسرو). گفتيم اکنون که ما را در حمام گذارد. (سفرنامهء ناصرخسرو).
9⃣محول کردن. سپردن کار به کسي
که من تاج شاهي سپارم به تو
همان گنج و لشکر گذارم به تو
اي خدا مگذار با من کار من
ور گذاري واي بر کردار من
0⃣1⃣ افکندن. انداختن. کشيدن بر... :
گر برقعي فرونگذاري بر اين جمال
در شهر هرکه کشته شود در ضمان توست.
1⃣1⃣برکنار داشتن. محفوظ داشتن.
دشمن جان است ترا روزگار
خويشتن از دوستيش واگذار
2⃣1⃣ادا کردن وام. پرداخت قرض:
ميکوش که وام او گذاري
تا بازرهي ز وامداري
ماخذ:
لغنتنامه دهخدا
https://t.me/amirnormohamadi1976
https://t.me/amirnormohamadi1976
https://t.me/amirnormohamadi1976
Forwarded from علوم وفنون ادبی (normohamadi-1976)
☘ ☘ برگی از تقویم تاریخ ☘ ☘
۲۰ اردیبهشت سالروز درگذشت خسرو شاهانی
(زاده ۱۰ دی ۱۳۰۸ نیشابور -- درگذشته ۲۰ اردیبهشت ۱۳۸۱ تهران) طنزنویس و روزنامهنگار
او در کتاب آدم عوضی، خودش را چنین معرفی کرده است: «در دهم دی ۱۳۰۸ شمسی مطابق با اول ژانویه ۱۹۲۹ میلادی در نیشابور متولد شدم (اینکه میبینید مردم مختلف جهان و کشورهای اروپایی و دنیای مسیحیت شب اول ژانویه را جشن میگیرند، قسمت اعظمش به خاطر تولد بنده است). پدرم را در کودکی و مادرم را در بزرگی از دست دادم. کار رسمی مطبوعاتیام را از اول سال ۱۳۳۴ شمسی با روزنامه خراسان چاپ مشهد شروع کردم که مدت سه سال بهطور مستمر ادامه داشت. در این روزنامه که یومیه صبح بود و هفتهای شش بار منتشر میشد، علاوه بر نوشتن داستانهای کوتاه طنزآمیز، دو ستون تحت عنوان «شوخی و خنده» هم که اصلاً خنده نداشت و نظم و نثر بود مینوشتم».
وی در سال ۱۳۳۶ به دعوت صادق بهداد مدیر روزنامه جهان به تهران آمد و ستون «از هر دری سخنی» را در آن روزنامه به کار انداخت که از شرایط و مسائل روز مینوشت. از سال ۱۳۳۷ علاوه بر کار در روزنامه جهان، خبرنگار پارلمانی روزنامه پست تهران هم بود. در ۱۳۳۸ در تهیه برنامه «گفتنیها» با رادیو تهران به همکاری پرداخت. در روزهای یکشنبه، در سالهای ۱۳۵۱ تا ۱۳۵۵ برنامهای با عنوان «سیر و سفر» مینوشت. از ۱۳۳۸ خبرنگار پارلمانی روزنامه کیهان شد که این همکاری تا ۱۳۵۸ به طول انجامید و هفتهای یک روز، بین سالهای ۱۳۴۲ تا ۱۳۴۵ در این روزنامه یک صفحه مطلب طنزآمیز به صورت داستان و مقاله با عنوان «جنجال برای هیچ» مینوشت که بعدها به «بین دو سنگ آسیا» و «مسافرت بدون گذرنامه» تبدیل شد. از مهر ۱۳۴۱ تا خرداد ۱۳۵۸ با خواندنیها همکاری داشت و در هر شماره خواندنیها، سه یا چهار صفحه با عنوان «در کارگاه نمد مالی» مطلبی مینوشت که رنگ اجتماعی و ادبی داشت. گزیدهای از مطالب «در کارگاه نمد مالی» در سال ۱۳۷۷ به صورت کتاب چاپ شده است. او همچنین با نشریات ترقی، سپیدوسیاه، روشنفکر، آسیای جوان، امید ایران و توفیق بهطور غیر مستقیم همکاری داشت.
در بعد از انقلاب با نشریات جدول (کتیبه، کنکاش، جدول) و گلآقا همکاری داشت و روزهای فرد و با کوششی چشمگیر در دفتر مجله جدول (کتیبه، کنکاش) حضور داشت و در نقش یکی از ستونهای اصلی مطبوعات ایران به قلمزدگی و رسالت خود برای آگاه سازی مردم نقش خود را ایفا میکرد.
آثار:
از وی تاکنون بیش از نوزده مجموعه طنز به چاپ رسیده است و با نشریات ترقی - سپید و سیاه - روشنفکر - آسیای جوان - امید ایران - تهران مصور و توفیق همکاری داشته و پس از انقلاب، آثار طنزآمیز او علاوه بر آتیه، در نشریات فکاهیون، گلآقا و در مجله جدول کنکاش (ماهنامه کتیبه سابق) زیر عنوان «گلگشت» نیز به چاپ رسیده است. داستانهای او در اتحاد جماهیر شوروی سابق و کشورهای بلوک شرق بارها و بارها چاپ شده است. از سال ۱۳۴۶ چاپ آثار وی در ارمنستان و دیگر جمهوریهای شوروی سابق و مسکو توسط جهانگیر درّی استاد کرسی ادبیات فارسی دانشگاه مسکو در تیراژهای پنجاه هزار، صدهزار و چهارصد هزار در مجلات ستاره سرخ، جوانان شوروی و آسیا و آفریقای امروز به چاپ رسیده است. همچنین بیشتر مجلات کشورهای اروپای شرقی آثار او را منتشر کردهاند. شیوه داستاننویسی او، خطی است که معمولاً از زبان اول شخص روایت میشود و درونمایه اجتماعی دارد.
🆔
https://t.me/amirnormohamadi1976
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#خسرو_شاهانی
۲۰ اردیبهشت سالروز درگذشت خسرو شاهانی
(زاده ۱۰ دی ۱۳۰۸ نیشابور -- درگذشته ۲۰ اردیبهشت ۱۳۸۱ تهران) طنزنویس و روزنامهنگار
او در کتاب آدم عوضی، خودش را چنین معرفی کرده است: «در دهم دی ۱۳۰۸ شمسی مطابق با اول ژانویه ۱۹۲۹ میلادی در نیشابور متولد شدم (اینکه میبینید مردم مختلف جهان و کشورهای اروپایی و دنیای مسیحیت شب اول ژانویه را جشن میگیرند، قسمت اعظمش به خاطر تولد بنده است). پدرم را در کودکی و مادرم را در بزرگی از دست دادم. کار رسمی مطبوعاتیام را از اول سال ۱۳۳۴ شمسی با روزنامه خراسان چاپ مشهد شروع کردم که مدت سه سال بهطور مستمر ادامه داشت. در این روزنامه که یومیه صبح بود و هفتهای شش بار منتشر میشد، علاوه بر نوشتن داستانهای کوتاه طنزآمیز، دو ستون تحت عنوان «شوخی و خنده» هم که اصلاً خنده نداشت و نظم و نثر بود مینوشتم».
وی در سال ۱۳۳۶ به دعوت صادق بهداد مدیر روزنامه جهان به تهران آمد و ستون «از هر دری سخنی» را در آن روزنامه به کار انداخت که از شرایط و مسائل روز مینوشت. از سال ۱۳۳۷ علاوه بر کار در روزنامه جهان، خبرنگار پارلمانی روزنامه پست تهران هم بود. در ۱۳۳۸ در تهیه برنامه «گفتنیها» با رادیو تهران به همکاری پرداخت. در روزهای یکشنبه، در سالهای ۱۳۵۱ تا ۱۳۵۵ برنامهای با عنوان «سیر و سفر» مینوشت. از ۱۳۳۸ خبرنگار پارلمانی روزنامه کیهان شد که این همکاری تا ۱۳۵۸ به طول انجامید و هفتهای یک روز، بین سالهای ۱۳۴۲ تا ۱۳۴۵ در این روزنامه یک صفحه مطلب طنزآمیز به صورت داستان و مقاله با عنوان «جنجال برای هیچ» مینوشت که بعدها به «بین دو سنگ آسیا» و «مسافرت بدون گذرنامه» تبدیل شد. از مهر ۱۳۴۱ تا خرداد ۱۳۵۸ با خواندنیها همکاری داشت و در هر شماره خواندنیها، سه یا چهار صفحه با عنوان «در کارگاه نمد مالی» مطلبی مینوشت که رنگ اجتماعی و ادبی داشت. گزیدهای از مطالب «در کارگاه نمد مالی» در سال ۱۳۷۷ به صورت کتاب چاپ شده است. او همچنین با نشریات ترقی، سپیدوسیاه، روشنفکر، آسیای جوان، امید ایران و توفیق بهطور غیر مستقیم همکاری داشت.
در بعد از انقلاب با نشریات جدول (کتیبه، کنکاش، جدول) و گلآقا همکاری داشت و روزهای فرد و با کوششی چشمگیر در دفتر مجله جدول (کتیبه، کنکاش) حضور داشت و در نقش یکی از ستونهای اصلی مطبوعات ایران به قلمزدگی و رسالت خود برای آگاه سازی مردم نقش خود را ایفا میکرد.
آثار:
از وی تاکنون بیش از نوزده مجموعه طنز به چاپ رسیده است و با نشریات ترقی - سپید و سیاه - روشنفکر - آسیای جوان - امید ایران - تهران مصور و توفیق همکاری داشته و پس از انقلاب، آثار طنزآمیز او علاوه بر آتیه، در نشریات فکاهیون، گلآقا و در مجله جدول کنکاش (ماهنامه کتیبه سابق) زیر عنوان «گلگشت» نیز به چاپ رسیده است. داستانهای او در اتحاد جماهیر شوروی سابق و کشورهای بلوک شرق بارها و بارها چاپ شده است. از سال ۱۳۴۶ چاپ آثار وی در ارمنستان و دیگر جمهوریهای شوروی سابق و مسکو توسط جهانگیر درّی استاد کرسی ادبیات فارسی دانشگاه مسکو در تیراژهای پنجاه هزار، صدهزار و چهارصد هزار در مجلات ستاره سرخ، جوانان شوروی و آسیا و آفریقای امروز به چاپ رسیده است. همچنین بیشتر مجلات کشورهای اروپای شرقی آثار او را منتشر کردهاند. شیوه داستاننویسی او، خطی است که معمولاً از زبان اول شخص روایت میشود و درونمایه اجتماعی دارد.
🆔
https://t.me/amirnormohamadi1976
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#خسرو_شاهانی
Forwarded from علوم وفنون ادبی (normohamadi-1976)
#دانش_افزایی
✳️ حرف معما یا خط مقرمط
اسرار ازل را نه تو دانی و نه من
وین حرف معما نه تو خوانی و نه من
هست از پس پرده گفتگوی من و تو
چون پرده بر افتد نه تو دانی و نه من
❇️ البته در اینجا حرف معما آمده اما در اصل خط مقرمط درسته که خیام هم بدان اشاره داشته
خطی بود بسیار کج و معوج و قابل خواندن برای هرکسی ممکن نبود مگر او جنبشی که بدین خط آموزش دیده بودند جون در عصر خیام درگیریها و جنگهای داخلی همچنان در اوج بود و جنبشها برای خودشان رمز و رموزی فراهم کرده بودند که درصورت گرفتار و اسیر شدن براحتی اسرار را فاش نکنن بنابراین خط مقرمط صحیحتر است.
https://t.me/amirnormohamadi1976
✳️ حرف معما یا خط مقرمط
اسرار ازل را نه تو دانی و نه من
وین حرف معما نه تو خوانی و نه من
هست از پس پرده گفتگوی من و تو
چون پرده بر افتد نه تو دانی و نه من
❇️ البته در اینجا حرف معما آمده اما در اصل خط مقرمط درسته که خیام هم بدان اشاره داشته
خطی بود بسیار کج و معوج و قابل خواندن برای هرکسی ممکن نبود مگر او جنبشی که بدین خط آموزش دیده بودند جون در عصر خیام درگیریها و جنگهای داخلی همچنان در اوج بود و جنبشها برای خودشان رمز و رموزی فراهم کرده بودند که درصورت گرفتار و اسیر شدن براحتی اسرار را فاش نکنن بنابراین خط مقرمط صحیحتر است.
https://t.me/amirnormohamadi1976
Telegram
علوم وفنون ادبی
شعر شناسی و علم ادبیات
تحقیق ومقاله
مطالب آموزشی و زبانشناسی
مطالب ویرایشی و نگارشی
غزل حافظ،معنا،تحلیل
کارگاه داستان نویسی
برگی از تقویم تاریخ
نگاهی به تاریخ ادبیات ایران
نقد وتحلیل شعر
دکلمه وشعرخوانی
معرفی کتاب
(پی دی اف وصوتی)
تحقیق ومقاله
مطالب آموزشی و زبانشناسی
مطالب ویرایشی و نگارشی
غزل حافظ،معنا،تحلیل
کارگاه داستان نویسی
برگی از تقویم تاریخ
نگاهی به تاریخ ادبیات ایران
نقد وتحلیل شعر
دکلمه وشعرخوانی
معرفی کتاب
(پی دی اف وصوتی)
Forwarded from علوم وفنون ادبی (normohamadi-1976)
#دانش_افزایی
✳️ جناس تام ادعایی
❇️ این نوع جناس را در بعضی منابع بدیعی می بینیم.
شرط اصلی در جناس تام معنی قاموسی است و اگر یکی از واژه های متجانس معنی مجازی یا کنایی داشته باشد، در حوزه ی "جناس تام ادعایی" است لذا اطلاق "جناس تام" به آتش در بیت :
آتش است این بانگ نای و نیست باد
هرکه این آتش ندارد نیست باد
نادرست است زیرا جناس تام نیست بلکه"جناس تام ادعایی" نامیده می شود.
در تعیین نوع و نام این جناس باید دقت کرد.
https://t.me/amirnormohamadi1976
✳️ جناس تام ادعایی
❇️ این نوع جناس را در بعضی منابع بدیعی می بینیم.
شرط اصلی در جناس تام معنی قاموسی است و اگر یکی از واژه های متجانس معنی مجازی یا کنایی داشته باشد، در حوزه ی "جناس تام ادعایی" است لذا اطلاق "جناس تام" به آتش در بیت :
آتش است این بانگ نای و نیست باد
هرکه این آتش ندارد نیست باد
نادرست است زیرا جناس تام نیست بلکه"جناس تام ادعایی" نامیده می شود.
در تعیین نوع و نام این جناس باید دقت کرد.
https://t.me/amirnormohamadi1976
Telegram
علوم وفنون ادبی
شعر شناسی و علم ادبیات
تحقیق ومقاله
مطالب آموزشی و زبانشناسی
مطالب ویرایشی و نگارشی
غزل حافظ،معنا،تحلیل
کارگاه داستان نویسی
برگی از تقویم تاریخ
نگاهی به تاریخ ادبیات ایران
نقد وتحلیل شعر
دکلمه وشعرخوانی
معرفی کتاب
(پی دی اف وصوتی)
تحقیق ومقاله
مطالب آموزشی و زبانشناسی
مطالب ویرایشی و نگارشی
غزل حافظ،معنا،تحلیل
کارگاه داستان نویسی
برگی از تقویم تاریخ
نگاهی به تاریخ ادبیات ایران
نقد وتحلیل شعر
دکلمه وشعرخوانی
معرفی کتاب
(پی دی اف وصوتی)
Forwarded from علوم وفنون ادبی (normohamadi-1976)
#دانش_افزایی
✳️ زمان فعل ها و کاربرد آنها
🔻انواع فعل ماضی:
۱- ماضی ساده : بن ماضی + شناسه 👈نوشت
۲- ماضی استمراری: می+ ماضی ساده 👈 می نوشت
۳-ماضی بعید : صفت مفعولی + بود + شناسه 👈 نوشته بود
۴- ماضی التزامی : صفت مفعولی + باش+ شناسه 👈 نوشته باشد
۵- ماضی نقلی: صفت مفعولی+ ام ،ای،است،ایم،اید،اند 👈 نوشته است
۶- ماضی مستمر : داشت +شناسه+ ماضی استمراری👈 داشت می نوشت
🔻انواع فعل مضارع:
۱- مضارع اخباری : می + بن مضارع+ شناسه 👈 می نویسد
۲- مضارع التزامی : ب + بن مضارع + شناسه👈 بنویسد
۳- مضارع مستمر : دار+ شناسه+ مضارع اخباری 👈 دارد می نویسد
🔻آینده :
خواه +شناسه+ بن ماضی 👈 خواهد نوشت
🔻کاربرد افعال :
۱- ماضی ساده: بیان کاری که در گذشته بطور کامل انجام گرفته است
۲- ماضی استمراری: بیان کاری که در گذشته بطور پیوسته ادامه داشته است
۳-ماضی بعید : بیان کاری که در گذشته پیش از کار دیگر اتفاق افتاده است
۴- ماضی التزامی : بیان کاری در گذشته همراه با احتمال،الزام و آرزو
۵- ماضی نقلی : بیان کاری که در گذشته انجام گرفته ،ولی گوینده شاهد آن نبوده و صورت نقل قول دارد
۶- ماضی مستمر : بیان کاری که در گذشته همزمان با کار دیگری صورت گرفته است
۷- مضارع اخباری : بیان حقایق کلی و مطالب علمی ،،بیان کاری که در آینده انجام خواهد پذیرفت
۸- مضارع التزامی : برای بیان احتمال ،الزام و آرزو در آینده
۹-مضارع مستمر : بیان کاری که هم اکنون در حال جریان است.
۱۰- مستقبل: بیان کاری که از این پس انجام خواهد پذیرفت .
https://t.me/amirnormohamadi1976
✳️ زمان فعل ها و کاربرد آنها
🔻انواع فعل ماضی:
۱- ماضی ساده : بن ماضی + شناسه 👈نوشت
۲- ماضی استمراری: می+ ماضی ساده 👈 می نوشت
۳-ماضی بعید : صفت مفعولی + بود + شناسه 👈 نوشته بود
۴- ماضی التزامی : صفت مفعولی + باش+ شناسه 👈 نوشته باشد
۵- ماضی نقلی: صفت مفعولی+ ام ،ای،است،ایم،اید،اند 👈 نوشته است
۶- ماضی مستمر : داشت +شناسه+ ماضی استمراری👈 داشت می نوشت
🔻انواع فعل مضارع:
۱- مضارع اخباری : می + بن مضارع+ شناسه 👈 می نویسد
۲- مضارع التزامی : ب + بن مضارع + شناسه👈 بنویسد
۳- مضارع مستمر : دار+ شناسه+ مضارع اخباری 👈 دارد می نویسد
🔻آینده :
خواه +شناسه+ بن ماضی 👈 خواهد نوشت
🔻کاربرد افعال :
۱- ماضی ساده: بیان کاری که در گذشته بطور کامل انجام گرفته است
۲- ماضی استمراری: بیان کاری که در گذشته بطور پیوسته ادامه داشته است
۳-ماضی بعید : بیان کاری که در گذشته پیش از کار دیگر اتفاق افتاده است
۴- ماضی التزامی : بیان کاری در گذشته همراه با احتمال،الزام و آرزو
۵- ماضی نقلی : بیان کاری که در گذشته انجام گرفته ،ولی گوینده شاهد آن نبوده و صورت نقل قول دارد
۶- ماضی مستمر : بیان کاری که در گذشته همزمان با کار دیگری صورت گرفته است
۷- مضارع اخباری : بیان حقایق کلی و مطالب علمی ،،بیان کاری که در آینده انجام خواهد پذیرفت
۸- مضارع التزامی : برای بیان احتمال ،الزام و آرزو در آینده
۹-مضارع مستمر : بیان کاری که هم اکنون در حال جریان است.
۱۰- مستقبل: بیان کاری که از این پس انجام خواهد پذیرفت .
https://t.me/amirnormohamadi1976
Telegram
علوم وفنون ادبی
شعر شناسی و علم ادبیات
تحقیق ومقاله
مطالب آموزشی و زبانشناسی
مطالب ویرایشی و نگارشی
غزل حافظ،معنا،تحلیل
کارگاه داستان نویسی
برگی از تقویم تاریخ
نگاهی به تاریخ ادبیات ایران
نقد وتحلیل شعر
دکلمه وشعرخوانی
معرفی کتاب
(پی دی اف وصوتی)
تحقیق ومقاله
مطالب آموزشی و زبانشناسی
مطالب ویرایشی و نگارشی
غزل حافظ،معنا،تحلیل
کارگاه داستان نویسی
برگی از تقویم تاریخ
نگاهی به تاریخ ادبیات ایران
نقد وتحلیل شعر
دکلمه وشعرخوانی
معرفی کتاب
(پی دی اف وصوتی)
Forwarded from علوم وفنون ادبی (normohamadi-1976)
#دانش_افزایی
⭕️تلمیح در ادبیات انگلیسی
تلمیح در انگلیسی به زبان ساده: اشاره به یک شخص,رویداد یاجنبه ای از فرهنگ,واقعی یا خیالی,در گذشته یا اکنون است:
"she met her Waterloo on the final exam"
او در آزمون پایانی ,«واترلویش» را به چشم دید.(کنایه از این که آزمون نهایی اش بسیار سخت بود.)
که تلمیح و اشاره دارد به شکست تاریخی "ناپلئون بناپارت" در نبرد با پادشاهی متحد هلند در دشتی به نام «waterloo»در بلژیک که به «نبرد واترلو»شهرت یافت.
منبع:
The practice of literary terminology,Jalal sokhanvar ph.D.
❇️ تدوین : دکتر محمود علی اصغری
https://t.me/amirnormohamadi1976
⭕️تلمیح در ادبیات انگلیسی
تلمیح در انگلیسی به زبان ساده: اشاره به یک شخص,رویداد یاجنبه ای از فرهنگ,واقعی یا خیالی,در گذشته یا اکنون است:
"she met her Waterloo on the final exam"
او در آزمون پایانی ,«واترلویش» را به چشم دید.(کنایه از این که آزمون نهایی اش بسیار سخت بود.)
که تلمیح و اشاره دارد به شکست تاریخی "ناپلئون بناپارت" در نبرد با پادشاهی متحد هلند در دشتی به نام «waterloo»در بلژیک که به «نبرد واترلو»شهرت یافت.
منبع:
The practice of literary terminology,Jalal sokhanvar ph.D.
❇️ تدوین : دکتر محمود علی اصغری
https://t.me/amirnormohamadi1976
Telegram
علوم وفنون ادبی
شعر شناسی و علم ادبیات
تحقیق ومقاله
مطالب آموزشی و زبانشناسی
مطالب ویرایشی و نگارشی
غزل حافظ،معنا،تحلیل
کارگاه داستان نویسی
برگی از تقویم تاریخ
نگاهی به تاریخ ادبیات ایران
نقد وتحلیل شعر
دکلمه وشعرخوانی
معرفی کتاب
(پی دی اف وصوتی)
تحقیق ومقاله
مطالب آموزشی و زبانشناسی
مطالب ویرایشی و نگارشی
غزل حافظ،معنا،تحلیل
کارگاه داستان نویسی
برگی از تقویم تاریخ
نگاهی به تاریخ ادبیات ایران
نقد وتحلیل شعر
دکلمه وشعرخوانی
معرفی کتاب
(پی دی اف وصوتی)
Forwarded from علوم وفنون ادبی (normohamadi-1976)
🍓 جمله های ساده و مرکب
🔽جملهٔ ساده:
اگر حمله فقط با یک فعل معنای کامل داشته باشد،«ساده» است، مثلا:
🍏یکی از جلوه های ادراک قوی سعدی، مردم شناسی وی است.
🍎گفت و گوی آن دو شنیدنی بود
🍏خواندن را می دانست و نوشتن را نمی دانست.
🔽 جمله مرکب:
بعضی از جمله ها نیاز به دو جملهٔ تکمیلی دارند تا معنای کاملی داشته باشند مه قاعدتاً در چنین جمله هایی بیش از دو فعل دیده می شود. مثلا:
🍏برای اینکه موفق شود تلاش می کند،
🍎دیگر اورا ندیدم تا به خانه شمیران رفتند.
🍏دیگری پرسید:[که] برای عید چه تهیه کرده ای؟
🍓 جمله از نظر ساختمان:
ساده 👈 یک فعل دارد.
مرکب 👈 بیش از یک فعل دارد.
https://t.me/amirnormohamadi1976
🔽جملهٔ ساده:
اگر حمله فقط با یک فعل معنای کامل داشته باشد،«ساده» است، مثلا:
🍏یکی از جلوه های ادراک قوی سعدی، مردم شناسی وی است.
🍎گفت و گوی آن دو شنیدنی بود
🍏خواندن را می دانست و نوشتن را نمی دانست.
🔽 جمله مرکب:
بعضی از جمله ها نیاز به دو جملهٔ تکمیلی دارند تا معنای کاملی داشته باشند مه قاعدتاً در چنین جمله هایی بیش از دو فعل دیده می شود. مثلا:
🍏برای اینکه موفق شود تلاش می کند،
🍎دیگر اورا ندیدم تا به خانه شمیران رفتند.
🍏دیگری پرسید:[که] برای عید چه تهیه کرده ای؟
🍓 جمله از نظر ساختمان:
ساده 👈 یک فعل دارد.
مرکب 👈 بیش از یک فعل دارد.
https://t.me/amirnormohamadi1976
Telegram
علوم وفنون ادبی
شعر شناسی و علم ادبیات
تحقیق ومقاله
مطالب آموزشی و زبانشناسی
مطالب ویرایشی و نگارشی
غزل حافظ،معنا،تحلیل
کارگاه داستان نویسی
برگی از تقویم تاریخ
نگاهی به تاریخ ادبیات ایران
نقد وتحلیل شعر
دکلمه وشعرخوانی
معرفی کتاب
(پی دی اف وصوتی)
تحقیق ومقاله
مطالب آموزشی و زبانشناسی
مطالب ویرایشی و نگارشی
غزل حافظ،معنا،تحلیل
کارگاه داستان نویسی
برگی از تقویم تاریخ
نگاهی به تاریخ ادبیات ایران
نقد وتحلیل شعر
دکلمه وشعرخوانی
معرفی کتاب
(پی دی اف وصوتی)
Forwarded from علوم وفنون ادبی (normohamadi-1976)
⭕️ابزار های جنگی🔫💣🔪
✅مهمیز⬅️ وسیله ای برای هدایت اسب
✅قمچی⬅️شلاق_تازیانه
✅نیام⬅️غلاف
✅ناوک⬅️نوعی تیر کوچک که ان را در غلاف اهنین گذارند و پرتاب و دورتر رود.
✅کوس⬅️طبل
✅دوال⬅️تسمه
✅فتراک⬅️تسمه و دوالی که از پس و پیش زین اسب اویزند_ترک بند
✅برگستوان⬅️پوششی که جنگاوران قدیم به هنگام جنگ می پوشیدند_پوشش اسب یا فیل در هنگام جنگ
✅خفتان⬅️گبر_لباس جنگی
✅خشت⬅️نوعی نیزه کوچک
✅پیکان⬅️نوک فلزی تیر
✅سوفار⬅️دهانه تیر_جایی از تیر که چله کمان را در ان بند کنند.
✅سنان⬅️سرنیزه
✅چوبه⬅️تیری که از جنس چوب خدنگ باشد.
✅ترگ⬅️کلاه خود
✅سیف⬅️شمشیر
✅جوشن⬅️زره جنگی
✅قلماسنگ⬅️فلاخن
💟قسمت دوم :
⭕️مشاغل🚗🛠💉✉️
✅حاجب⬅️پرده دار
✅درزی⬅️خیاط
✅خوالیگر⬅️اشپز_طباخ
✅حلاج⬅️بافنده
✅کشیک چی⬅️نگهبان
✅قاپوچی⬅️واژه ترکی به معنای نگهبان
✅خنیاگر⬅️اوازخوان
✅محتسب⬅️مامور نظارت بر اجرای احکام دین
✅نقاره چی⬅️طبل زن
✅خیلتاش⬅️گروه نوکران و چاکران
✅تندیسگر⬅️مجسمه ساز
✅خواص⬅️زنبیل باف
✅بلدچی⬅️راهنما
✅مشاطه⬅️ارایشگر
✅جولاهه⬅️بافنده_نساج_عنکبوت
💟قسمت سوم :
⭕️اصطلاحات موسیقی🎻🎸🎺🎷
✅شهناز⬅️یکی از اهنگ های موسیقی ایرانی_گوشه ای از دستگاه شور
✅پرده⬅️اصطلاح موسیقی است به معنی اهنگ و نغمه های مرتب
✅گنج فریدون⬅️نام نوایی در موسیقی و هم گنجی منسوب به فریدون
✅شور⬅️یکی از دستگاه های موسیقی ایرانی
💟قسمت چهارم :
⭕️ظروف و بسته
✅درزه⬅️بسته
✅خیک⬅️مشک اب
✅اناء⬅️ظرف
✅جوال⬅️ظرفی از پشم بافته که چیز ها در ان کنند.
✅سبو⬅️کوزه
✅حقه⬅️قوطی
https://t.me/amirnormohamadi1976
✅مهمیز⬅️ وسیله ای برای هدایت اسب
✅قمچی⬅️شلاق_تازیانه
✅نیام⬅️غلاف
✅ناوک⬅️نوعی تیر کوچک که ان را در غلاف اهنین گذارند و پرتاب و دورتر رود.
✅کوس⬅️طبل
✅دوال⬅️تسمه
✅فتراک⬅️تسمه و دوالی که از پس و پیش زین اسب اویزند_ترک بند
✅برگستوان⬅️پوششی که جنگاوران قدیم به هنگام جنگ می پوشیدند_پوشش اسب یا فیل در هنگام جنگ
✅خفتان⬅️گبر_لباس جنگی
✅خشت⬅️نوعی نیزه کوچک
✅پیکان⬅️نوک فلزی تیر
✅سوفار⬅️دهانه تیر_جایی از تیر که چله کمان را در ان بند کنند.
✅سنان⬅️سرنیزه
✅چوبه⬅️تیری که از جنس چوب خدنگ باشد.
✅ترگ⬅️کلاه خود
✅سیف⬅️شمشیر
✅جوشن⬅️زره جنگی
✅قلماسنگ⬅️فلاخن
💟قسمت دوم :
⭕️مشاغل🚗🛠💉✉️
✅حاجب⬅️پرده دار
✅درزی⬅️خیاط
✅خوالیگر⬅️اشپز_طباخ
✅حلاج⬅️بافنده
✅کشیک چی⬅️نگهبان
✅قاپوچی⬅️واژه ترکی به معنای نگهبان
✅خنیاگر⬅️اوازخوان
✅محتسب⬅️مامور نظارت بر اجرای احکام دین
✅نقاره چی⬅️طبل زن
✅خیلتاش⬅️گروه نوکران و چاکران
✅تندیسگر⬅️مجسمه ساز
✅خواص⬅️زنبیل باف
✅بلدچی⬅️راهنما
✅مشاطه⬅️ارایشگر
✅جولاهه⬅️بافنده_نساج_عنکبوت
💟قسمت سوم :
⭕️اصطلاحات موسیقی🎻🎸🎺🎷
✅شهناز⬅️یکی از اهنگ های موسیقی ایرانی_گوشه ای از دستگاه شور
✅پرده⬅️اصطلاح موسیقی است به معنی اهنگ و نغمه های مرتب
✅گنج فریدون⬅️نام نوایی در موسیقی و هم گنجی منسوب به فریدون
✅شور⬅️یکی از دستگاه های موسیقی ایرانی
💟قسمت چهارم :
⭕️ظروف و بسته
✅درزه⬅️بسته
✅خیک⬅️مشک اب
✅اناء⬅️ظرف
✅جوال⬅️ظرفی از پشم بافته که چیز ها در ان کنند.
✅سبو⬅️کوزه
✅حقه⬅️قوطی
https://t.me/amirnormohamadi1976
Telegram
علوم وفنون ادبی
شعر شناسی و علم ادبیات
تحقیق ومقاله
مطالب آموزشی و زبانشناسی
مطالب ویرایشی و نگارشی
غزل حافظ،معنا،تحلیل
کارگاه داستان نویسی
برگی از تقویم تاریخ
نگاهی به تاریخ ادبیات ایران
نقد وتحلیل شعر
دکلمه وشعرخوانی
معرفی کتاب
(پی دی اف وصوتی)
تحقیق ومقاله
مطالب آموزشی و زبانشناسی
مطالب ویرایشی و نگارشی
غزل حافظ،معنا،تحلیل
کارگاه داستان نویسی
برگی از تقویم تاریخ
نگاهی به تاریخ ادبیات ایران
نقد وتحلیل شعر
دکلمه وشعرخوانی
معرفی کتاب
(پی دی اف وصوتی)
Forwarded from علوم وفنون ادبی (normohamadi-1976)
✳️ تفاوت نثر ادبی با قطعه ادبی ؟
❇️ پاسخ خانم دکتر روشندل پور :
در نثر ادبی نویسنده با استفاده از عنصر خیال وتصویر سازی ونیز آرایه های ادبی چون استعاره تشبیه کنایه سجع و....متنی زیبا وجذاب می نویسد که خواندن آن لذت ادبی ایجاد می کند اما گاه استفاده بیش از حد از این آرایه ها درک معنا را دشوار وپیچیده می کند.نثر ادبی مانندنثر کتاب گلستان یا بهارستان و....
قطعه ادبی نیز یکی از شاخه های نثر ادبی است که نویسنده با استفاده به جا وبه اندازه از آرایه های ادبی وتحت تاثیر حالات عاطفی مانند عشق ،حیرت ،شاد،غم و....به نوشتن متنی می پردازد با نگاه های نو وبدیع به آن موضوع ،که در صورت کوتاه بودن و بهره گیری از خیال واحساس ونیز شروع و پایان خوب و تاثیر گذار، به آن قطعه ادبی می گویند.
❇️ پاسخ خانم دکتر گل مرادی:
نثر ادبی کلیتی است که در بر گیرنده ی زیر مجموعه هایی همچون رمان، داستان کوتاه، زندگی نامه های ادبی، فیلم نامه، نمایشنامه و قطعه ی ادبی است.
تشابه این قالب ها در بهره گیری از عنصر خیال و صناعات ادبی است .
تفاوت قطعه ی ادبی با سایر موارد دیگر در این است که قطعه حاصل تاثر من نویسنده از حالات عاطفی متفاوت مانند غم و شادی و پیروزی و شکست و موارد مشابه دیگر است. و ویژگی ثانوی قطعه در مقایسه با دیگر انواع نثر ادبی کوتاه بودن آن است.
طوفان در پرانتز دکتر قیصر امین پور نمونه ی خوبی برای فهم این تفاوت است.
❇️ پاسخ استاد مسلم جلیلی :
نثر ادبی با قطعه ی ادبی، دو گونه ی متفاوت اند.
در کتاب زبان فارسی سال اول بود؛ نثر و نوشته، یا علمی است یا ادبی.
در نوشته علمی، واژگان و جملات در معنای حقیقی خود بودند، ولی در نثر ادبی، از آرایه های ادبی بهره گیری میشود.
همچنین با نگاه به ویژگی نا به جایی زبان(سخن در باره پدیده هایی که در زمان نگارش نیستند، مثل؛ سیمرغ، فردوسی، فردا...)، میتوان عینک عینی را نوشتن در باره پدیده های واقعی، علمی، و عینی دانست، و عینک ذهنی را، نگارش درباره تخیلات، ادبیات، ذهنیات، ....
https://t.me/amirnormohamadi1976
❇️ پاسخ خانم دکتر روشندل پور :
در نثر ادبی نویسنده با استفاده از عنصر خیال وتصویر سازی ونیز آرایه های ادبی چون استعاره تشبیه کنایه سجع و....متنی زیبا وجذاب می نویسد که خواندن آن لذت ادبی ایجاد می کند اما گاه استفاده بیش از حد از این آرایه ها درک معنا را دشوار وپیچیده می کند.نثر ادبی مانندنثر کتاب گلستان یا بهارستان و....
قطعه ادبی نیز یکی از شاخه های نثر ادبی است که نویسنده با استفاده به جا وبه اندازه از آرایه های ادبی وتحت تاثیر حالات عاطفی مانند عشق ،حیرت ،شاد،غم و....به نوشتن متنی می پردازد با نگاه های نو وبدیع به آن موضوع ،که در صورت کوتاه بودن و بهره گیری از خیال واحساس ونیز شروع و پایان خوب و تاثیر گذار، به آن قطعه ادبی می گویند.
❇️ پاسخ خانم دکتر گل مرادی:
نثر ادبی کلیتی است که در بر گیرنده ی زیر مجموعه هایی همچون رمان، داستان کوتاه، زندگی نامه های ادبی، فیلم نامه، نمایشنامه و قطعه ی ادبی است.
تشابه این قالب ها در بهره گیری از عنصر خیال و صناعات ادبی است .
تفاوت قطعه ی ادبی با سایر موارد دیگر در این است که قطعه حاصل تاثر من نویسنده از حالات عاطفی متفاوت مانند غم و شادی و پیروزی و شکست و موارد مشابه دیگر است. و ویژگی ثانوی قطعه در مقایسه با دیگر انواع نثر ادبی کوتاه بودن آن است.
طوفان در پرانتز دکتر قیصر امین پور نمونه ی خوبی برای فهم این تفاوت است.
❇️ پاسخ استاد مسلم جلیلی :
نثر ادبی با قطعه ی ادبی، دو گونه ی متفاوت اند.
در کتاب زبان فارسی سال اول بود؛ نثر و نوشته، یا علمی است یا ادبی.
در نوشته علمی، واژگان و جملات در معنای حقیقی خود بودند، ولی در نثر ادبی، از آرایه های ادبی بهره گیری میشود.
همچنین با نگاه به ویژگی نا به جایی زبان(سخن در باره پدیده هایی که در زمان نگارش نیستند، مثل؛ سیمرغ، فردوسی، فردا...)، میتوان عینک عینی را نوشتن در باره پدیده های واقعی، علمی، و عینی دانست، و عینک ذهنی را، نگارش درباره تخیلات، ادبیات، ذهنیات، ....
https://t.me/amirnormohamadi1976
Telegram
علوم وفنون ادبی
شعر شناسی و علم ادبیات
تحقیق ومقاله
مطالب آموزشی و زبانشناسی
مطالب ویرایشی و نگارشی
غزل حافظ،معنا،تحلیل
کارگاه داستان نویسی
برگی از تقویم تاریخ
نگاهی به تاریخ ادبیات ایران
نقد وتحلیل شعر
دکلمه وشعرخوانی
معرفی کتاب
(پی دی اف وصوتی)
تحقیق ومقاله
مطالب آموزشی و زبانشناسی
مطالب ویرایشی و نگارشی
غزل حافظ،معنا،تحلیل
کارگاه داستان نویسی
برگی از تقویم تاریخ
نگاهی به تاریخ ادبیات ایران
نقد وتحلیل شعر
دکلمه وشعرخوانی
معرفی کتاب
(پی دی اف وصوتی)
Forwarded from علوم وفنون ادبی (normohamadi-1976)
☘️ ☘️ برگی از تقویم تاریخ ☘️ ☘️
۲۱ اردیبهشت سالروز درگذشت محمدرضا باطنی
(زاده ۱۵ دی ۱۳۱۳ اصفهان -- درگذشته ۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۰ تهران) استاد زبان همگانی و باستانی
او در دانشسرای عالی در رشته زبان و ادبیات انگلیسی فارغالتحصیل شد.
بهعلت این که در طول دوران تحصیل شاگرد اول بود برای ادامه تحصیل به خارج از کشور اعزام شد و به این ترتیب در سال ۱۳۴۰ به انگلستان رفت و از دانشگاه لیدز فوق لیسانس زبانشناسی گرفت. سپس در لندن با پروفسور مایکل هالیدی بر روی نحو زبان فارسی بر اساس نظریه زبانی او برای دوره دکتری کار کرد. در سال ۱۳۴۵ برای مدت کوتاهی به ایران آمد. بهعلت نوشتن مقالات اعتراضی و معاشرتهایی که با اعضای کنفدراسیون دانشجویان داشت، به محض ورود، بازداشت و بهعلت تمدید نشدن بورس، امکان بازگشت پیدا نکرد و تحصیل او در انگلستان نیمه تمام ماند.
چندی بعد همان رسالهای را که قرار بود در لندن از آن دفاع کند، به فارسی برگرداند و با عنوان «توصیف ساختمان دستوری زبان فارسی» در دوره تازه تأسیس دکتری زبانشناسی دانشگاه تهران، از آن دفاع کرد و در خرداد ماه ۱۳۴۶ موفق به دریافت درجه دکتری زبانشناسی همگانی و زبانهای باستانی شد.
او که هنوز در استخدام دانشگاه تربیت معلم بود، در این زمان بهتر دید خود را به دانشگاه تهران که تازه رشته زبانشناسی دایر کرده بود منتقل کند. در این زمان دکتر محمد مقدم رئیس دپارتمان زبانشناسی دانشگاه بود و هم او بود که زمینه انتقال دکتر باطنی را به دانشگاه تهران فراهم کرد. به این ترتیب او در مهرماه ۱۳۴۶ باعنوان استادیار زبانشناسی در گروه زبانشناسی دانشگاه تهران آغاز بهکار کرد. وی در زمان ریاست دکتر عالیخانی بر دانشگاه تهران، یک سال بهعنوان مأمور خدمت، ریاست اداره آموزش دانشسرای عالی را عهدهدار شد ولی تصدی چنین شغلی در دانشگاه تهران به علت اعتراضهایی که به قانونگرایی او میشد، برایش دردسر ساز بود و مجبور شد دوباره به عرصه تدریس بازگردد.
وی چند سال بعد در فرصت مطالعاتی در خارج از کشور به سر برد، یک سالی را در فرانسه بود و سپس راهی دانشگاه برکلی شد. پس از چند سال فرصت مطالعاتی در سال ۱۳۵۸ به ایران بازگشت و در زمانی که اداره امور دانشگاه و دانشکدهها بهصورت شورایی درآمده بود، او نیز بهعنوان نماینده انتخابی استادان، عضو شورای سرپرستی دانشکده ادبیات شد.
پس از وقوع انقلاب فرهنگی دانشگاه تعطیل شد و باطنی از اولین استادانی بود که به بازنشستگی اجباری تن داد. پس از درگیری لفظی که در خصوص رابطه انقلاب و فرهنگ بااعضای ستاد انقلاب فرهنگی "جلالالدین فارسی، عبدالکریم سروش، شمس آل احمد" در جلسهای در دانشکده حقوق داشت، به اجبار بازنشسته شد. خود وی در این خصوص گفت:
خلاصه هم به خودم گفتند و هم برایم پیغام گذاشتند که یا تقاضای بازنشستگی میکنی و یا از دانشگاه بیرونت میکنیم. من هم تقاضای بازنشستگی کردم و آمدم خانه. بازنشستگی من در شهریور ۱۳۶۰ بود و آن موقع من ۴۷ سال داشتم.
باطنی از همان سالهای تدریس دانشگاهی، همکاری با مطبوعات را با نگارش مقالههایی پیرامون مسائل اجتماعی و فرهنگی ادامه داد.
وی در سال ۱۳۶۴ با تقاضای مؤسسه فرهنگ معاصر شروع به تألیف یک فرهنگ دوزبانه انگلیسی-فارسی کرد. پس از ۷ سال کار در اردیبهشت ۱۳۷۲ این فرهنگ به بازار عرضه شد. از آن پس باطنی به همکاری خویش با مؤسسه فرهنگ معاصر ادامه داد و حاصل این همکاری تألیف و تدوین طرحهای گوناگون فرهنگنویسی بود.
🆔 https://t.me/amirnormohamadi1976
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️
#محمد_رضا_باطنی
۲۱ اردیبهشت سالروز درگذشت محمدرضا باطنی
(زاده ۱۵ دی ۱۳۱۳ اصفهان -- درگذشته ۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۰ تهران) استاد زبان همگانی و باستانی
او در دانشسرای عالی در رشته زبان و ادبیات انگلیسی فارغالتحصیل شد.
بهعلت این که در طول دوران تحصیل شاگرد اول بود برای ادامه تحصیل به خارج از کشور اعزام شد و به این ترتیب در سال ۱۳۴۰ به انگلستان رفت و از دانشگاه لیدز فوق لیسانس زبانشناسی گرفت. سپس در لندن با پروفسور مایکل هالیدی بر روی نحو زبان فارسی بر اساس نظریه زبانی او برای دوره دکتری کار کرد. در سال ۱۳۴۵ برای مدت کوتاهی به ایران آمد. بهعلت نوشتن مقالات اعتراضی و معاشرتهایی که با اعضای کنفدراسیون دانشجویان داشت، به محض ورود، بازداشت و بهعلت تمدید نشدن بورس، امکان بازگشت پیدا نکرد و تحصیل او در انگلستان نیمه تمام ماند.
چندی بعد همان رسالهای را که قرار بود در لندن از آن دفاع کند، به فارسی برگرداند و با عنوان «توصیف ساختمان دستوری زبان فارسی» در دوره تازه تأسیس دکتری زبانشناسی دانشگاه تهران، از آن دفاع کرد و در خرداد ماه ۱۳۴۶ موفق به دریافت درجه دکتری زبانشناسی همگانی و زبانهای باستانی شد.
او که هنوز در استخدام دانشگاه تربیت معلم بود، در این زمان بهتر دید خود را به دانشگاه تهران که تازه رشته زبانشناسی دایر کرده بود منتقل کند. در این زمان دکتر محمد مقدم رئیس دپارتمان زبانشناسی دانشگاه بود و هم او بود که زمینه انتقال دکتر باطنی را به دانشگاه تهران فراهم کرد. به این ترتیب او در مهرماه ۱۳۴۶ باعنوان استادیار زبانشناسی در گروه زبانشناسی دانشگاه تهران آغاز بهکار کرد. وی در زمان ریاست دکتر عالیخانی بر دانشگاه تهران، یک سال بهعنوان مأمور خدمت، ریاست اداره آموزش دانشسرای عالی را عهدهدار شد ولی تصدی چنین شغلی در دانشگاه تهران به علت اعتراضهایی که به قانونگرایی او میشد، برایش دردسر ساز بود و مجبور شد دوباره به عرصه تدریس بازگردد.
وی چند سال بعد در فرصت مطالعاتی در خارج از کشور به سر برد، یک سالی را در فرانسه بود و سپس راهی دانشگاه برکلی شد. پس از چند سال فرصت مطالعاتی در سال ۱۳۵۸ به ایران بازگشت و در زمانی که اداره امور دانشگاه و دانشکدهها بهصورت شورایی درآمده بود، او نیز بهعنوان نماینده انتخابی استادان، عضو شورای سرپرستی دانشکده ادبیات شد.
پس از وقوع انقلاب فرهنگی دانشگاه تعطیل شد و باطنی از اولین استادانی بود که به بازنشستگی اجباری تن داد. پس از درگیری لفظی که در خصوص رابطه انقلاب و فرهنگ بااعضای ستاد انقلاب فرهنگی "جلالالدین فارسی، عبدالکریم سروش، شمس آل احمد" در جلسهای در دانشکده حقوق داشت، به اجبار بازنشسته شد. خود وی در این خصوص گفت:
خلاصه هم به خودم گفتند و هم برایم پیغام گذاشتند که یا تقاضای بازنشستگی میکنی و یا از دانشگاه بیرونت میکنیم. من هم تقاضای بازنشستگی کردم و آمدم خانه. بازنشستگی من در شهریور ۱۳۶۰ بود و آن موقع من ۴۷ سال داشتم.
باطنی از همان سالهای تدریس دانشگاهی، همکاری با مطبوعات را با نگارش مقالههایی پیرامون مسائل اجتماعی و فرهنگی ادامه داد.
وی در سال ۱۳۶۴ با تقاضای مؤسسه فرهنگ معاصر شروع به تألیف یک فرهنگ دوزبانه انگلیسی-فارسی کرد. پس از ۷ سال کار در اردیبهشت ۱۳۷۲ این فرهنگ به بازار عرضه شد. از آن پس باطنی به همکاری خویش با مؤسسه فرهنگ معاصر ادامه داد و حاصل این همکاری تألیف و تدوین طرحهای گوناگون فرهنگنویسی بود.
🆔 https://t.me/amirnormohamadi1976
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️
#محمد_رضا_باطنی
Forwarded from علوم وفنون ادبی (normohamadi-1976)
☘ ☘ برگی از تقویم تاریخ ☘ ☘
۲۱ اردیبهشت سالروز درگذشت غزاله علیزاده
(زاده ۲۷ بهمن ۱۳۲۷ مشهد – درگذشته ۲۱ اردیبهشت ۱۳۷۵ رامسر) نویسنده
او در کنکور رشته ادبیات فارسی در مشهد و کنکور حقوق و فلسفه در تهران قبول شده بود؛ اما برای تحصیل در رشته فلسفه و سینما در دانشگاه سوربن به فرانسه رفت و در واقع ابتدا برای دکترای حقوق به پاریس رفت ولی با زحمت زیاد رشتهاش را به فلسفه اشراق تغییر داد.
وی پیشه ادبیاش را از دهه ۱۳۴۰ و با چاپ داستانهایش در مشهد آغاز کرد و «سفر ناگذشتنی» نام نخستین مجموعه داستانش بود که در سال ۱۳۵۶ منتشر شد. از معروفترین آثارش رمان دوجلدی «خانه ادریسیها» و مجموعه داستان «چهارراه» است.
او چندماه پیش از مرگش در گفتگویی که با مجله ادبی گردون (شماره ۵۱–۲۱مهرماه ۱۳۷۴) داشت، چنین گفت:
«دوازده ساله بودم، دنیا را نمیشناختم؛ کی دنیا را میشناسد؟ این توده بیشکل مدام در حال تغییر را که دور خودش میپیچد و از یک تاریکی میرود بهطرف دیگر. در این فاصله، ما بیش و کم رؤیا میبافیم، فکر میکنیم میشود سرشت انسان را عوض کرد، آن مایه حیرتانگیز از حیوانیت در خود و دیگران را. ما نسلی بودیم آرمانخواه. که به رستگاری اعتقاد داشتیم و هیچ تاسفی ندارم. از نگاه خالی نوجوانان فارغ از کابوس و رؤیا، حیرت میکنم. تا این درجه وابستگی به مادیت، اگر هم نشانه عقل معیشت باشد، باز حاکی از زوال است. ما واژههای مقدس داشتیم: آزادی، وطن، عدالت، فرهنگ، زیبایی و تجلی. تکان هر برگ بر شاخه، معنای نهفتهای داشت…»
وی که از بیماری جانکاهی رنج میبرد، در روستای جواهرده رامسر، خود را از درختی حلقآویز کرد و درگذشت. آرامگاه وی در امامزاده طاهر کرج است.
او در یادداشت پیش از خودکشی چنین نوشت: «آقای دکتر براهنی و آقای گلشیری و کوشان عزیز! رسیدگی به نوشتههای ناتمام خودم را به شما عزیزان واگذار میکنم. ساعت یک و نیم است. خستهام. باید بروم. لطف کنید و نگذارید گم و گور شوند و در صورت امکان چاپشان کنید. نمیگویم بسوزانید. از هیچکس متنفر نیستم. برای دوستداشتن نوشتهام، تنها و خستهام برای همین میروم. دیگر حوصله ندارم. چقدر کلید در قفل بچرخانم و قدم بگذارم به خانهای تاریک. من غلام خانههای روشنم. از خانم دانشور عزیز خداحافظی میکنم. چقدر به همه و به من محبت کردهاست. چقدر به او احترام میگذارم. بانوی رمان، بانوی عطوفت و یک هنرمند راست و درست. با شفقت بسیار. خداحافظ دوستان عزیزم.»
آثار
رمانها:
دو منظره ۱۳۶۳
خانه ادریسیها ۱۳۷۰ (۲ جلدی)
شبهای تهران
ملک آسیاب
مجموعه داستانها:
سفر ناگذشتنی (تاریخ انتشار ۱۳۵۶ شامل داستانهای شجره طیبه، پاندارا، با انار و با ترنج از شاخ سیب)
چهارراه (تاریخ انتشار ۱۳۷۳ شامل داستانهای دادرسی، بعد از تابستان، جزیره، سوچ)
تالارها (تاریخ انتشار ۱۳۸۲ شامل داستانهای نقشها، اول بهار، گرد و شکنان، تالارها)
داستانهای کوتاه همراه با داستان دو منظره در مجموعهای با نام با غزاله تا ناکجا در سال ۱۳۷۸ توسط نشر توس منتشر شدهاست.
کشتی عروس
رؤیای خانه و کابوس زوال
جایزهها:
جایزه قلم طلاییِ مجله ادبی گردون برای داستان کوتاه «جزیره» ۱۹۹۹
جایزه بیست سال داستاننویسیِ وزارت ارشاد برای رمان خانه ادریسیها ۱۹۹۹.
سهسال پس از مرگش، در ۱۳۸۷ فیلم مستندی درباره غزاله علیزاده با عنوان محاکات غزاله علیزاده به کارگردانی پگاه آهنگرانی ساخته شدهاست؛ اما تاکنون اجازه حضور در جشنوارههای ایران را نیافته است.
🆔 https://t.me/amirnormohamadi1976
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#غزاله_علیزاده
۲۱ اردیبهشت سالروز درگذشت غزاله علیزاده
(زاده ۲۷ بهمن ۱۳۲۷ مشهد – درگذشته ۲۱ اردیبهشت ۱۳۷۵ رامسر) نویسنده
او در کنکور رشته ادبیات فارسی در مشهد و کنکور حقوق و فلسفه در تهران قبول شده بود؛ اما برای تحصیل در رشته فلسفه و سینما در دانشگاه سوربن به فرانسه رفت و در واقع ابتدا برای دکترای حقوق به پاریس رفت ولی با زحمت زیاد رشتهاش را به فلسفه اشراق تغییر داد.
وی پیشه ادبیاش را از دهه ۱۳۴۰ و با چاپ داستانهایش در مشهد آغاز کرد و «سفر ناگذشتنی» نام نخستین مجموعه داستانش بود که در سال ۱۳۵۶ منتشر شد. از معروفترین آثارش رمان دوجلدی «خانه ادریسیها» و مجموعه داستان «چهارراه» است.
او چندماه پیش از مرگش در گفتگویی که با مجله ادبی گردون (شماره ۵۱–۲۱مهرماه ۱۳۷۴) داشت، چنین گفت:
«دوازده ساله بودم، دنیا را نمیشناختم؛ کی دنیا را میشناسد؟ این توده بیشکل مدام در حال تغییر را که دور خودش میپیچد و از یک تاریکی میرود بهطرف دیگر. در این فاصله، ما بیش و کم رؤیا میبافیم، فکر میکنیم میشود سرشت انسان را عوض کرد، آن مایه حیرتانگیز از حیوانیت در خود و دیگران را. ما نسلی بودیم آرمانخواه. که به رستگاری اعتقاد داشتیم و هیچ تاسفی ندارم. از نگاه خالی نوجوانان فارغ از کابوس و رؤیا، حیرت میکنم. تا این درجه وابستگی به مادیت، اگر هم نشانه عقل معیشت باشد، باز حاکی از زوال است. ما واژههای مقدس داشتیم: آزادی، وطن، عدالت، فرهنگ، زیبایی و تجلی. تکان هر برگ بر شاخه، معنای نهفتهای داشت…»
وی که از بیماری جانکاهی رنج میبرد، در روستای جواهرده رامسر، خود را از درختی حلقآویز کرد و درگذشت. آرامگاه وی در امامزاده طاهر کرج است.
او در یادداشت پیش از خودکشی چنین نوشت: «آقای دکتر براهنی و آقای گلشیری و کوشان عزیز! رسیدگی به نوشتههای ناتمام خودم را به شما عزیزان واگذار میکنم. ساعت یک و نیم است. خستهام. باید بروم. لطف کنید و نگذارید گم و گور شوند و در صورت امکان چاپشان کنید. نمیگویم بسوزانید. از هیچکس متنفر نیستم. برای دوستداشتن نوشتهام، تنها و خستهام برای همین میروم. دیگر حوصله ندارم. چقدر کلید در قفل بچرخانم و قدم بگذارم به خانهای تاریک. من غلام خانههای روشنم. از خانم دانشور عزیز خداحافظی میکنم. چقدر به همه و به من محبت کردهاست. چقدر به او احترام میگذارم. بانوی رمان، بانوی عطوفت و یک هنرمند راست و درست. با شفقت بسیار. خداحافظ دوستان عزیزم.»
آثار
رمانها:
دو منظره ۱۳۶۳
خانه ادریسیها ۱۳۷۰ (۲ جلدی)
شبهای تهران
ملک آسیاب
مجموعه داستانها:
سفر ناگذشتنی (تاریخ انتشار ۱۳۵۶ شامل داستانهای شجره طیبه، پاندارا، با انار و با ترنج از شاخ سیب)
چهارراه (تاریخ انتشار ۱۳۷۳ شامل داستانهای دادرسی، بعد از تابستان، جزیره، سوچ)
تالارها (تاریخ انتشار ۱۳۸۲ شامل داستانهای نقشها، اول بهار، گرد و شکنان، تالارها)
داستانهای کوتاه همراه با داستان دو منظره در مجموعهای با نام با غزاله تا ناکجا در سال ۱۳۷۸ توسط نشر توس منتشر شدهاست.
کشتی عروس
رؤیای خانه و کابوس زوال
جایزهها:
جایزه قلم طلاییِ مجله ادبی گردون برای داستان کوتاه «جزیره» ۱۹۹۹
جایزه بیست سال داستاننویسیِ وزارت ارشاد برای رمان خانه ادریسیها ۱۹۹۹.
سهسال پس از مرگش، در ۱۳۸۷ فیلم مستندی درباره غزاله علیزاده با عنوان محاکات غزاله علیزاده به کارگردانی پگاه آهنگرانی ساخته شدهاست؛ اما تاکنون اجازه حضور در جشنوارههای ایران را نیافته است.
🆔 https://t.me/amirnormohamadi1976
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#غزاله_علیزاده
Forwarded from علوم وفنون ادبی (normohamadi-1976)
☘ ☘ برگی از تقویم تاریخ ☘ ☘
۲۱ اردیبهشت سالروز درگذشت محمدعلی سپانلو "شاعر تهران"
(زاده ۲۹ آبان ۱۳۱۹ شهر ری -- درگذشته ۲۱ اردیبهشت ۱۳۹۴ تهران) شاعر و مترجم
او با داستانها و اشعاری که پدرش از شاهنامه و سعدی و نظامی میگفت، بزرگ شد و با آموزشهای پدر، خط خوبی داشت و شیفته کلاس انشا بود.
در سال ۱۳۳۵ در مسابقهای که در رشته ادبیات بین تمام مدارس کشور برگزار شد مقام نخست را کسب کرد و از دست محمدرضاشاه یک دیوان حافظ جایزه گرفت. در مدرسه دارالفنون با داریوش آشوری، بهرام بیضایی، احمدرضا احمدی، نادر ابراهیمی و عباس پهلوان در کلاسهای مختلف، درس خواند. در همان سالها بود که در مسابقه داستاننویسی مجله سخن شرکت کرد و داستانش بهنام دشت پندار در آن مجله چاپ شد.
همچنین داستانی تاریخی بهنام نیزه پارسی را با تأثیر پاورقیهای مستعان و مسرور نوشت و با هزینه خودش چاپ و منتشر کرد.
در رشته حقوق از دانشگاه تهران فارغالتحصیل شد و با ورود به دانشگاه با وجود اینکه به هیچ یک از احزاب و گروههای سیاسی وابسته نبود، ولی در متن جریانهای سیاسی و جنبش دانشجویی قرار داشت و در تحصنها و راهپیماییها شرکت میکرد و در برخی از مراسم شعر میخواند. در آن سالها مطالبی برای مجله اطلاعات جوانان مینوشت و همچنین کتابی را بهنام پچپچهای در ظلمت را از فرانسه بهفارسی ترجمه کرد که بهصورت پاورقی در روزنامه چاپ شد.
او در اصفهان با هسته اصلی جُنگِ اصفهان یعنی محمد حقوقی، هوشنگ گلشیری، ابوالحسن نجفی و احمد میرعلایی آشنا شد و در محافلشان شرکت کرد و شعرهایش را خواند. در همان زمان بود که اولین کتاب شعرش بهنام آه... بیابان چاپ و منتشر شد.
او پس از بازگشت بهتهران در رادیو مشغول بهکار شد که در آنجا وظیفهاش ترجمه خبر بود و همزمان در مجله فردوسی، نقد و مطلب مینوشت. از مطالب بهیادماندنی زمان همکاریاش با مجله فردوسی، مصاحبهاش با آگاتا کریستی بود که در پی سفر این نویسنده ادبیات کارآگاهی و جنایی بهتهران انجام شد. این مصاحبه دوباره در کتاب بنبستها و شاهراه زندگینامه سپانلو چاپ و منتشر شده است.
وی همچنین در کنار برگردان آثار ادبی، مجموعههای شعری از جمله رگبارها، پیادهروها، نبض وطنم را میگیرم، تبعید در وطن، ساعت امید، فیروزه در غبار، پاییز در بزرگراه، و قایقسواری در تهران را در کارنامهاش دارد و آثاری از نویسندگان مطرح جهان، مانند آلبرکامو و ژان پلسارتر را نیز ترجمه کردهاست.
آرامگاه وی در قطعه نامآوران است.
🆔 https://t.me/amirnormohamadi1976
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#محمد_علی_سپانلو
۲۱ اردیبهشت سالروز درگذشت محمدعلی سپانلو "شاعر تهران"
(زاده ۲۹ آبان ۱۳۱۹ شهر ری -- درگذشته ۲۱ اردیبهشت ۱۳۹۴ تهران) شاعر و مترجم
او با داستانها و اشعاری که پدرش از شاهنامه و سعدی و نظامی میگفت، بزرگ شد و با آموزشهای پدر، خط خوبی داشت و شیفته کلاس انشا بود.
در سال ۱۳۳۵ در مسابقهای که در رشته ادبیات بین تمام مدارس کشور برگزار شد مقام نخست را کسب کرد و از دست محمدرضاشاه یک دیوان حافظ جایزه گرفت. در مدرسه دارالفنون با داریوش آشوری، بهرام بیضایی، احمدرضا احمدی، نادر ابراهیمی و عباس پهلوان در کلاسهای مختلف، درس خواند. در همان سالها بود که در مسابقه داستاننویسی مجله سخن شرکت کرد و داستانش بهنام دشت پندار در آن مجله چاپ شد.
همچنین داستانی تاریخی بهنام نیزه پارسی را با تأثیر پاورقیهای مستعان و مسرور نوشت و با هزینه خودش چاپ و منتشر کرد.
در رشته حقوق از دانشگاه تهران فارغالتحصیل شد و با ورود به دانشگاه با وجود اینکه به هیچ یک از احزاب و گروههای سیاسی وابسته نبود، ولی در متن جریانهای سیاسی و جنبش دانشجویی قرار داشت و در تحصنها و راهپیماییها شرکت میکرد و در برخی از مراسم شعر میخواند. در آن سالها مطالبی برای مجله اطلاعات جوانان مینوشت و همچنین کتابی را بهنام پچپچهای در ظلمت را از فرانسه بهفارسی ترجمه کرد که بهصورت پاورقی در روزنامه چاپ شد.
او در اصفهان با هسته اصلی جُنگِ اصفهان یعنی محمد حقوقی، هوشنگ گلشیری، ابوالحسن نجفی و احمد میرعلایی آشنا شد و در محافلشان شرکت کرد و شعرهایش را خواند. در همان زمان بود که اولین کتاب شعرش بهنام آه... بیابان چاپ و منتشر شد.
او پس از بازگشت بهتهران در رادیو مشغول بهکار شد که در آنجا وظیفهاش ترجمه خبر بود و همزمان در مجله فردوسی، نقد و مطلب مینوشت. از مطالب بهیادماندنی زمان همکاریاش با مجله فردوسی، مصاحبهاش با آگاتا کریستی بود که در پی سفر این نویسنده ادبیات کارآگاهی و جنایی بهتهران انجام شد. این مصاحبه دوباره در کتاب بنبستها و شاهراه زندگینامه سپانلو چاپ و منتشر شده است.
وی همچنین در کنار برگردان آثار ادبی، مجموعههای شعری از جمله رگبارها، پیادهروها، نبض وطنم را میگیرم، تبعید در وطن، ساعت امید، فیروزه در غبار، پاییز در بزرگراه، و قایقسواری در تهران را در کارنامهاش دارد و آثاری از نویسندگان مطرح جهان، مانند آلبرکامو و ژان پلسارتر را نیز ترجمه کردهاست.
آرامگاه وی در قطعه نامآوران است.
🆔 https://t.me/amirnormohamadi1976
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#محمد_علی_سپانلو
Forwarded from علوم وفنون ادبی (normohamadi-1976)
نگاهی به سپانلو
بهمناسبت درگذشت شاعر
سپانلو اولین مجموعه شعر خود را با نام(آه دربیابان)منتشرکرد که از نادر نادرپور الهام گرفته بود.
اودرمنظومه ی خاک واژگان غیر ادبی را واردشعر نمود.
سپانلوباچاپ (رگبارها ،منظومه ی پیاده روها ،هجوم.، ونبض وطنم را می گیرم )
قبل از سال ۵۷ .حضورفعال خودش را
درشعرمعاصر نشان داد.
بعدازانقلاب با سرودن دفترهای خانم زمان ،خیابانها بیابانها.، پاییز بزرگ وتبعید دروطن حضورش را درشعرتداوم بخشید.
وبه چاپ اشعارش را ادامه داد.
با نگاهی به اشعارسپانلومی توان این
نکات را درنظر گرفت.
۱-سپانلو شاعری دلگیر و از زمانه ی خودناامیداست وبه گذشته ی تاریخی پناه می بردوهمین برپشتوانه فکری شعرش می افزاید.
۲-به کارگیری اصل تداعی آزادمعانی درشعر
۳-سپانلودرشعرش به مسایل مختلف زندگی می پردازد وبرموردخاصی تکیه نمی کند.
درحقیقت همان اصل تداعی آزاداست که شاعررا ازادمی گذارد.
به همه ی مسایل حتی مسایل جهانی بپردازد.
۴-سپانلو در بعضی از دفترها به استعاره ی مکنیه توجه خاصی داردکه درمیان شاعران معاصرمتمایز است.
۵-سپانلو از ایجاز به گونه افراطی بهره برده است وتتابع اضافات به مروردرشعرش یافت می شودهمین رسایی شعرش را مشکل کرده است.
۶-آوردن جملات پایه وپیرو طولانی خواننده را سر در گم می کندوپیچیدگی معنایی براین سردرگمی می افزاید.
۷-ازاوزان نیمایی درشعراستفاده می کندوازموسیقی کناری ردیف وقافیه دراغلب اشعارش بهره می برد.
۸-سپانلو شاعری متعهداست وبیان دردها ورنجهای مردم از رسالتهای این شاعر است.
سپانلودرکتاب تعلق وتماشا با بررسی اشعار دیگران نظریات خودش را درباره ی شعربیان کرده است.
درکتاب تاریخ شفاهی که محسن فرجی واردوان امیری نژادمصاحبه مفصلی در۵۲۰ صفحه با سپانلوانجام داده اند.
شاعرتاریخ واقعی ادبیات معاصررا با نکته سنجی بیان کرده است.
وشناخت دقیقی ازخلق وخو وتلاشهای نویسندگان وشاعران معاصربه دست می دهد.
ل.بهرامیان
https://t.me/amirnormohamadi1976
https://t.me/amirnormohamadi1976
بهمناسبت درگذشت شاعر
سپانلو اولین مجموعه شعر خود را با نام(آه دربیابان)منتشرکرد که از نادر نادرپور الهام گرفته بود.
اودرمنظومه ی خاک واژگان غیر ادبی را واردشعر نمود.
سپانلوباچاپ (رگبارها ،منظومه ی پیاده روها ،هجوم.، ونبض وطنم را می گیرم )
قبل از سال ۵۷ .حضورفعال خودش را
درشعرمعاصر نشان داد.
بعدازانقلاب با سرودن دفترهای خانم زمان ،خیابانها بیابانها.، پاییز بزرگ وتبعید دروطن حضورش را درشعرتداوم بخشید.
وبه چاپ اشعارش را ادامه داد.
با نگاهی به اشعارسپانلومی توان این
نکات را درنظر گرفت.
۱-سپانلو شاعری دلگیر و از زمانه ی خودناامیداست وبه گذشته ی تاریخی پناه می بردوهمین برپشتوانه فکری شعرش می افزاید.
۲-به کارگیری اصل تداعی آزادمعانی درشعر
۳-سپانلودرشعرش به مسایل مختلف زندگی می پردازد وبرموردخاصی تکیه نمی کند.
درحقیقت همان اصل تداعی آزاداست که شاعررا ازادمی گذارد.
به همه ی مسایل حتی مسایل جهانی بپردازد.
۴-سپانلو در بعضی از دفترها به استعاره ی مکنیه توجه خاصی داردکه درمیان شاعران معاصرمتمایز است.
۵-سپانلو از ایجاز به گونه افراطی بهره برده است وتتابع اضافات به مروردرشعرش یافت می شودهمین رسایی شعرش را مشکل کرده است.
۶-آوردن جملات پایه وپیرو طولانی خواننده را سر در گم می کندوپیچیدگی معنایی براین سردرگمی می افزاید.
۷-ازاوزان نیمایی درشعراستفاده می کندوازموسیقی کناری ردیف وقافیه دراغلب اشعارش بهره می برد.
۸-سپانلو شاعری متعهداست وبیان دردها ورنجهای مردم از رسالتهای این شاعر است.
سپانلودرکتاب تعلق وتماشا با بررسی اشعار دیگران نظریات خودش را درباره ی شعربیان کرده است.
درکتاب تاریخ شفاهی که محسن فرجی واردوان امیری نژادمصاحبه مفصلی در۵۲۰ صفحه با سپانلوانجام داده اند.
شاعرتاریخ واقعی ادبیات معاصررا با نکته سنجی بیان کرده است.
وشناخت دقیقی ازخلق وخو وتلاشهای نویسندگان وشاعران معاصربه دست می دهد.
ل.بهرامیان
https://t.me/amirnormohamadi1976
https://t.me/amirnormohamadi1976
Telegram
علوم وفنون ادبی
شعر شناسی و علم ادبیات
تحقیق ومقاله
مطالب آموزشی و زبانشناسی
مطالب ویرایشی و نگارشی
غزل حافظ،معنا،تحلیل
کارگاه داستان نویسی
برگی از تقویم تاریخ
نگاهی به تاریخ ادبیات ایران
نقد وتحلیل شعر
دکلمه وشعرخوانی
معرفی کتاب
(پی دی اف وصوتی)
تحقیق ومقاله
مطالب آموزشی و زبانشناسی
مطالب ویرایشی و نگارشی
غزل حافظ،معنا،تحلیل
کارگاه داستان نویسی
برگی از تقویم تاریخ
نگاهی به تاریخ ادبیات ایران
نقد وتحلیل شعر
دکلمه وشعرخوانی
معرفی کتاب
(پی دی اف وصوتی)
Forwarded from علوم وفنون ادبی (normohamadi-1976)
نگاهی به غزاله ی علیزاده
به مناسبت درگذشت نویسنده
معاصر
علیزاده با نوشتن رمان دومنظره درگروه رمان نویسان مطرح در آمد.
آنچه درون مایه ی اصلی داستا نهای اورا تشکیل می دهد.
ملال لاینفک زندگی وجستجوی بی تابانه ی آدمی برای رسیدن به خوشبختی است.
علیزاده نثری فخیم وصیقل خورده داردکه گاه به شعر پهلو می زند.
گفتگوسازی های درخشان بین شخصیت ها بخصوص در رمان خانه ی ادریسیها
واستفاده ی فراوان از تکنیک بازگشت به گذشته یکی از ویژگیهای خانه ی ادریسیهاست.
پدید اوردن فضای نوستالژیک
.نماد پردازی وتوانایی نسبی
درایجادحس تعلیق دراغلب داستانها از دیگر ویژگیهای بارز اوست.
صحنه های رمانهای علیزاده به پرده ی نقاشی شبیه است.
قهرمانان آثارش در رویای گریز از دلتنگی های تسکین ناپذیراست.
.قهرمانان به رویایی دل می بندندکه کابوس از آب درمی آید.
دردورنجی که از سرطان می کشید دراندوه وملال آثارش پیداست.
دردورنجی که گویا مانند بختکی درجامعه به سراغ افراد می رود.
دردورنجی که امروزه بیشتر شده است
گویا دررمانهایش سرنوشت غم انگیرش
را پیش بینی می کرده است.
عجیب است ازدردورنج زنان درآثارش کمتر سخن گفته است .
درآثارش نشانه هایی ازمسخ شدن آرمانهای دوره ی جوانی واشتیاق سوزنده اش به سعادت دیده می شود
.همچنان که فلوبر دررمان مادام بورای تصویر می کند.
آثار علیزاده -- بعدازتابستان --.خانه ی ادریسیها.
.شبهای تهران --سفرناگذشتنی -- .چهارراه -- .تالارها
منابع .آثار علیزاده
ل،بهرامیان
https://t.me/amirnormohamadi1976
به مناسبت درگذشت نویسنده
معاصر
علیزاده با نوشتن رمان دومنظره درگروه رمان نویسان مطرح در آمد.
آنچه درون مایه ی اصلی داستا نهای اورا تشکیل می دهد.
ملال لاینفک زندگی وجستجوی بی تابانه ی آدمی برای رسیدن به خوشبختی است.
علیزاده نثری فخیم وصیقل خورده داردکه گاه به شعر پهلو می زند.
گفتگوسازی های درخشان بین شخصیت ها بخصوص در رمان خانه ی ادریسیها
واستفاده ی فراوان از تکنیک بازگشت به گذشته یکی از ویژگیهای خانه ی ادریسیهاست.
پدید اوردن فضای نوستالژیک
.نماد پردازی وتوانایی نسبی
درایجادحس تعلیق دراغلب داستانها از دیگر ویژگیهای بارز اوست.
صحنه های رمانهای علیزاده به پرده ی نقاشی شبیه است.
قهرمانان آثارش در رویای گریز از دلتنگی های تسکین ناپذیراست.
.قهرمانان به رویایی دل می بندندکه کابوس از آب درمی آید.
دردورنجی که از سرطان می کشید دراندوه وملال آثارش پیداست.
دردورنجی که گویا مانند بختکی درجامعه به سراغ افراد می رود.
دردورنجی که امروزه بیشتر شده است
گویا دررمانهایش سرنوشت غم انگیرش
را پیش بینی می کرده است.
عجیب است ازدردورنج زنان درآثارش کمتر سخن گفته است .
درآثارش نشانه هایی ازمسخ شدن آرمانهای دوره ی جوانی واشتیاق سوزنده اش به سعادت دیده می شود
.همچنان که فلوبر دررمان مادام بورای تصویر می کند.
آثار علیزاده -- بعدازتابستان --.خانه ی ادریسیها.
.شبهای تهران --سفرناگذشتنی -- .چهارراه -- .تالارها
منابع .آثار علیزاده
ل،بهرامیان
https://t.me/amirnormohamadi1976
Telegram
علوم وفنون ادبی
شعر شناسی و علم ادبیات
تحقیق ومقاله
مطالب آموزشی و زبانشناسی
مطالب ویرایشی و نگارشی
غزل حافظ،معنا،تحلیل
کارگاه داستان نویسی
برگی از تقویم تاریخ
نگاهی به تاریخ ادبیات ایران
نقد وتحلیل شعر
دکلمه وشعرخوانی
معرفی کتاب
(پی دی اف وصوتی)
تحقیق ومقاله
مطالب آموزشی و زبانشناسی
مطالب ویرایشی و نگارشی
غزل حافظ،معنا،تحلیل
کارگاه داستان نویسی
برگی از تقویم تاریخ
نگاهی به تاریخ ادبیات ایران
نقد وتحلیل شعر
دکلمه وشعرخوانی
معرفی کتاب
(پی دی اف وصوتی)
Forwarded from علوم وفنون ادبی (normohamadi-1976)
☘☘ برگی از تقویم تاریخ ☘☘
۲۲ اردیبهشت زادروز کامیلو خوزهسلا
(زاده ۲۲ اردیبهشت، ۱۱ مه ۱۹۱۶ اسپانیا -- درگذشته ۱۷ ژانویه ۲۰۰۲ اسپانیا) شاعر و رماننویس
او در دانشگاه بهتحصیل در رشته پزشکی پرداخت، ولی بعدها به ادبیات روی آورد و توانست در سال ۱۹۸۹ جایزه نوبل ادبیات را دریافت کند.
در سال ۱۹۹۰ از همسر اول و مادر تنها پسرش «ماریا دل روزاریو کونده» جدا شد تا بتواند با روزنامهنگاری بهنام «مارینا کاستانو» ازدواج کند.
آثار:
برخی از آثار خوزه سلا عبارتند از:
خانواده پاسکوآل دوآرته (۱۹۴۲)
ماجراهای تازه و بدبیاریهای لاساریو دو تورس (۱۹۴۴)
سفر به آلکاریا (۱۹۴۸)
کندو (۱۹۵۱)
از مینو تا بیداسو (۱۹۵۲)
خانم کالدول با پسرش سخن میگوید (۱۹۵۳)
کاتیرا (۱۹۵۵)
سان کامیلو ۱۹۳۶ (۱۹۶۹)
مازورکایی برای دو مرده (۱۹۸۳)
کریستو در برابر آریزونا (۱۹۸۸)
آثار دیگر:
آسایشگاه
سان کاملیو
دفتر ظلمات
پادرون، گالیسیا، اسپانیا
https://t.me/amirnormohamadi1976
🆔
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#کامیلو_خوزه_سلا
۲۲ اردیبهشت زادروز کامیلو خوزهسلا
(زاده ۲۲ اردیبهشت، ۱۱ مه ۱۹۱۶ اسپانیا -- درگذشته ۱۷ ژانویه ۲۰۰۲ اسپانیا) شاعر و رماننویس
او در دانشگاه بهتحصیل در رشته پزشکی پرداخت، ولی بعدها به ادبیات روی آورد و توانست در سال ۱۹۸۹ جایزه نوبل ادبیات را دریافت کند.
در سال ۱۹۹۰ از همسر اول و مادر تنها پسرش «ماریا دل روزاریو کونده» جدا شد تا بتواند با روزنامهنگاری بهنام «مارینا کاستانو» ازدواج کند.
آثار:
برخی از آثار خوزه سلا عبارتند از:
خانواده پاسکوآل دوآرته (۱۹۴۲)
ماجراهای تازه و بدبیاریهای لاساریو دو تورس (۱۹۴۴)
سفر به آلکاریا (۱۹۴۸)
کندو (۱۹۵۱)
از مینو تا بیداسو (۱۹۵۲)
خانم کالدول با پسرش سخن میگوید (۱۹۵۳)
کاتیرا (۱۹۵۵)
سان کامیلو ۱۹۳۶ (۱۹۶۹)
مازورکایی برای دو مرده (۱۹۸۳)
کریستو در برابر آریزونا (۱۹۸۸)
آثار دیگر:
آسایشگاه
سان کاملیو
دفتر ظلمات
پادرون، گالیسیا، اسپانیا
https://t.me/amirnormohamadi1976
🆔
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#کامیلو_خوزه_سلا
Telegram
attach 📎
Forwarded from علوم وفنون ادبی (normohamadi-1976)
☘☘ برگی از تقویم تاریخ ☘☘
۲۲ اردیبهشت زادروز مریم میرزاخانی
(زاده ۲۲ اردیبهشت ۱۳۵۶ تهران -- درگذشته ۲۳ تیر ۱۳۹۶ امریکا) ریاضیدان و استاد دانشگاه
او در دوران تحصیل در دبیرستان فرزانگان تهران، برنده مدال طلای المپیاد جهانی ریاضی در سالهای ۱۹۹۴ "هنگکنگ" و ۱۹۹۵ "کانادا" شد و در آن سال به عنوان نخستین دانشآموز ایرانی، نمره کامل را بهدست آورد. وی نخستین دختری بود که در المپیاد ریاضی ایران طلا گرفت و به تیم المپیاد ریاضی ایران راه یافت و نخستین دانشآموز ایرانی بود که دو سال مدال طلا گرفت.
در سال ۱۹۹۹ مدرک کارشناسی در رشته ریاضی از دانشگاه شریف و دکتری در سال ۲۰۰۴ از دانشگاه هاروارد به سرپرستی کورتیس مکمولن، از برندگان مدال فیلدز، گرفت. از مریم میرزاخانی به عنوان یکی از ده ذهن جوان برگزیده سال ۲۰۰۵ از سوی نشریه پاپیولار ساینس در آمریکا و ذهن برتر در رشته ریاضیات تجلیل شد.
او برنده جایزه ستر از انجمن ریاضی آمریکا در سال ۲۰۱۳ و جایزه کلی شد و از ۱۱ شهریورماه ۱۳۸۷ "اول سپتامبر ۲۰۰۸" در دانشگاه استنفورد استاد دانشگاه و پژوهشگر رشته ریاضیات شد. پیش از این، او استاد دانشگاه پرینستون بود.
در سال ۱۹۹۹ موفق شد راهحلی برای یک مشکل ریاضی پیدا کند. ریاضیدانان مدتهای طولانی است که به دنبال یافتن راه عملی برای محاسبه حجم رمزهای جایگزین فرمهای هندسی هذلولوی بودهاند و در این میان وی در دانشگاه پرینستون نشان داد که با استفاده از ریاضیات شاید بتوان بهترین راه را بهسوی دست یافتن به راهحلی روشن در اختیار داشت.
او در سال ۲۰۰۹ بهخاطر دستاوردهایش در ریاضیات برنده جایزه بلومنتال شد.
نامگذاریهای افتخاری:
* به افتخار پروفسور میرزاخانی دانشمند ایرانی کتابخانه اصلی دانشکده ریاضیات شریف بهنام ایشان نامگذاری شدهاست.
* ساختمان آمفیتئاتر و کتابخانه دبیرستان فرزانگان ۱ تهران به افتخار وی، دانشآموخته این مرکز، بهساختمان پروفسور مریم میرزاخانی تغییر یافت.
* خانه ریاضیات اصفهان، به افتخار این دانشمند بلندپایه ایرانی، نامگذاری شد.
خارج از ایران :
* در ۲ فوریه ۲۰۱۸ استلاجیک، شرکتی فعال در زمینه تصویربرداری و تحلیل دیدبانی زمین، میکروماهوارهای از سری گنوست را بهفضا پرتاب کرد که به افتخار مریم میرزاخانی نامگذاری شده بود.
* سیارک ۳۲۱۳۵۷ میرزاخانی بهیاد او نامگذاری شد. نامگذاری افتخاری رسمی توسط مرکز بررسی ریزسیارهها منتشر شد.
* زادروز مریم میرزاخانی ۲۲ اردیبهشت "۱۲ مه" از سوی اتحادیه بینالمللی انجمنهای ریاضی جهان با پیشنهاد کمیته بانوان انجمن ریاضی ایران بهعنوان روز جهانی زن در ریاضیات نامگذاری شد.
* در چهارم نوامبر ۲۰۱۹ بنیاد جایزه بریکترو اعلام کرد که جایزه جدیدی بهنام مریم میرزاخانی مرزهاینو را ایجاد کردند که بهزنان پیشتاز در علم ریاضی تقدیم خواهد شد. این جایزه بهمبلغ ۵۰٬۰۰۰ دلار هرساله بهزنان ریاضیدان تازهکار که دکترای خود را در دوسال قبل از تقدیم جایزه گرفتهاند پرداخت میشود.
* در ۸ مارس و بهمناسبت روز زن، نام «مریم میرزاخانی» دانشمند ایرانی به پیشنهاد دانشجویان «دانشگاه فنی برلین» بر یکی از خیابانهای این شهر گذاشته شد.
https://t.me/amirnormohamadi1976
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#مریم_میرزاخانی
۲۲ اردیبهشت زادروز مریم میرزاخانی
(زاده ۲۲ اردیبهشت ۱۳۵۶ تهران -- درگذشته ۲۳ تیر ۱۳۹۶ امریکا) ریاضیدان و استاد دانشگاه
او در دوران تحصیل در دبیرستان فرزانگان تهران، برنده مدال طلای المپیاد جهانی ریاضی در سالهای ۱۹۹۴ "هنگکنگ" و ۱۹۹۵ "کانادا" شد و در آن سال به عنوان نخستین دانشآموز ایرانی، نمره کامل را بهدست آورد. وی نخستین دختری بود که در المپیاد ریاضی ایران طلا گرفت و به تیم المپیاد ریاضی ایران راه یافت و نخستین دانشآموز ایرانی بود که دو سال مدال طلا گرفت.
در سال ۱۹۹۹ مدرک کارشناسی در رشته ریاضی از دانشگاه شریف و دکتری در سال ۲۰۰۴ از دانشگاه هاروارد به سرپرستی کورتیس مکمولن، از برندگان مدال فیلدز، گرفت. از مریم میرزاخانی به عنوان یکی از ده ذهن جوان برگزیده سال ۲۰۰۵ از سوی نشریه پاپیولار ساینس در آمریکا و ذهن برتر در رشته ریاضیات تجلیل شد.
او برنده جایزه ستر از انجمن ریاضی آمریکا در سال ۲۰۱۳ و جایزه کلی شد و از ۱۱ شهریورماه ۱۳۸۷ "اول سپتامبر ۲۰۰۸" در دانشگاه استنفورد استاد دانشگاه و پژوهشگر رشته ریاضیات شد. پیش از این، او استاد دانشگاه پرینستون بود.
در سال ۱۹۹۹ موفق شد راهحلی برای یک مشکل ریاضی پیدا کند. ریاضیدانان مدتهای طولانی است که به دنبال یافتن راه عملی برای محاسبه حجم رمزهای جایگزین فرمهای هندسی هذلولوی بودهاند و در این میان وی در دانشگاه پرینستون نشان داد که با استفاده از ریاضیات شاید بتوان بهترین راه را بهسوی دست یافتن به راهحلی روشن در اختیار داشت.
او در سال ۲۰۰۹ بهخاطر دستاوردهایش در ریاضیات برنده جایزه بلومنتال شد.
نامگذاریهای افتخاری:
* به افتخار پروفسور میرزاخانی دانشمند ایرانی کتابخانه اصلی دانشکده ریاضیات شریف بهنام ایشان نامگذاری شدهاست.
* ساختمان آمفیتئاتر و کتابخانه دبیرستان فرزانگان ۱ تهران به افتخار وی، دانشآموخته این مرکز، بهساختمان پروفسور مریم میرزاخانی تغییر یافت.
* خانه ریاضیات اصفهان، به افتخار این دانشمند بلندپایه ایرانی، نامگذاری شد.
خارج از ایران :
* در ۲ فوریه ۲۰۱۸ استلاجیک، شرکتی فعال در زمینه تصویربرداری و تحلیل دیدبانی زمین، میکروماهوارهای از سری گنوست را بهفضا پرتاب کرد که به افتخار مریم میرزاخانی نامگذاری شده بود.
* سیارک ۳۲۱۳۵۷ میرزاخانی بهیاد او نامگذاری شد. نامگذاری افتخاری رسمی توسط مرکز بررسی ریزسیارهها منتشر شد.
* زادروز مریم میرزاخانی ۲۲ اردیبهشت "۱۲ مه" از سوی اتحادیه بینالمللی انجمنهای ریاضی جهان با پیشنهاد کمیته بانوان انجمن ریاضی ایران بهعنوان روز جهانی زن در ریاضیات نامگذاری شد.
* در چهارم نوامبر ۲۰۱۹ بنیاد جایزه بریکترو اعلام کرد که جایزه جدیدی بهنام مریم میرزاخانی مرزهاینو را ایجاد کردند که بهزنان پیشتاز در علم ریاضی تقدیم خواهد شد. این جایزه بهمبلغ ۵۰٬۰۰۰ دلار هرساله بهزنان ریاضیدان تازهکار که دکترای خود را در دوسال قبل از تقدیم جایزه گرفتهاند پرداخت میشود.
* در ۸ مارس و بهمناسبت روز زن، نام «مریم میرزاخانی» دانشمند ایرانی به پیشنهاد دانشجویان «دانشگاه فنی برلین» بر یکی از خیابانهای این شهر گذاشته شد.
https://t.me/amirnormohamadi1976
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#مریم_میرزاخانی
Telegram
attach 📎
Forwarded from علوم وفنون ادبی (normohamadi-1976)
✳️ آشنایی با چند قالب شعری با شکل گرافیکی، مشخصات، شاعران نامدار این قالبها و...
1⃣قصیدە:
㉧--------- ㉧---------
㉧--------- ---------
㉧--------- ---------
معمولا ۱۵ تا ٦۰ بیت است و در موضوعات حماسی، اخلاقی، دینی، وصف طبیعت و... میباشد.
شاعران معروف قصیدەسرا: ناصرخسرو، منوچهری، خاقانی و سعدی
-------------------------
2⃣غزل:
㉣--------- ㉣---------
㉣--------- ---------
㉣--------- ---------
معمولا ۵ تا ۱۰ بیت است و در موضوعات عاشقانە و عارفانە است.
شاعران نامدار غزلسرا: حافظ، سعدی و عراقی
-------------------------
3⃣قطعە:
₪--------- ---------
₪--------- ---------
₪--------- ---------
موضوعات آن بیشتراخلاقی، تعلیمی و مناظرە میباشد.
شاعران معروف قطعەسرا: پروین اعتصامی و ابنیمین
-------------------------
4⃣مثنوی:
&---------- &----------
©--------- ©---------
@--------- @---------
بیشتر در موضوعات طولانی میباشد.
شاعران معروف مثنویسرا: فردوسی، سنایی، نظامی، مولوی
-------------------------
5⃣ترجیعبند:
©--------- ©---------
©--------- ©---------
©--------- ©---------
©--------- ©---------
---------
این بیت تکرار می شود ---------
®--------- ®--------
®--------- ®--------
®--------- ®--------
®--------- ®--------
---------
---------
شاعران معروف ترجیعبند سرا: سعدی، هاتف، فرخی سیستانی
-------------------------
6⃣ترکیببند:
©--------- ©---------
©--------- ©--------
این بیت تکرار نمیشود ---------&
&---------
@--------- @---------
@--------- @---------
®----------
®----------
شاعر معروف ترکیببند سرا: محتشم کاشانی
-------------------------
7⃣رباعی: بر وزن (لا حول و لا قوە الا باللە)
©--------- ©---------
©--------- ----------
رباعیسرایان معروف: خیام، رودکی، عطار
-------------------------
8⃣دوبیتی:
©--------- ©---------
©--------- ----------
دوبیتی سرای معروف: باباطاهر همدانی
https://t.me/amirnormohamadi1976
1⃣قصیدە:
㉧--------- ㉧---------
㉧--------- ---------
㉧--------- ---------
معمولا ۱۵ تا ٦۰ بیت است و در موضوعات حماسی، اخلاقی، دینی، وصف طبیعت و... میباشد.
شاعران معروف قصیدەسرا: ناصرخسرو، منوچهری، خاقانی و سعدی
-------------------------
2⃣غزل:
㉣--------- ㉣---------
㉣--------- ---------
㉣--------- ---------
معمولا ۵ تا ۱۰ بیت است و در موضوعات عاشقانە و عارفانە است.
شاعران نامدار غزلسرا: حافظ، سعدی و عراقی
-------------------------
3⃣قطعە:
₪--------- ---------
₪--------- ---------
₪--------- ---------
موضوعات آن بیشتراخلاقی، تعلیمی و مناظرە میباشد.
شاعران معروف قطعەسرا: پروین اعتصامی و ابنیمین
-------------------------
4⃣مثنوی:
&---------- &----------
©--------- ©---------
@--------- @---------
بیشتر در موضوعات طولانی میباشد.
شاعران معروف مثنویسرا: فردوسی، سنایی، نظامی، مولوی
-------------------------
5⃣ترجیعبند:
©--------- ©---------
©--------- ©---------
©--------- ©---------
©--------- ©---------
---------
این بیت تکرار می شود ---------
®--------- ®--------
®--------- ®--------
®--------- ®--------
®--------- ®--------
---------
---------
شاعران معروف ترجیعبند سرا: سعدی، هاتف، فرخی سیستانی
-------------------------
6⃣ترکیببند:
©--------- ©---------
©--------- ©--------
این بیت تکرار نمیشود ---------&
&---------
@--------- @---------
@--------- @---------
®----------
®----------
شاعر معروف ترکیببند سرا: محتشم کاشانی
-------------------------
7⃣رباعی: بر وزن (لا حول و لا قوە الا باللە)
©--------- ©---------
©--------- ----------
رباعیسرایان معروف: خیام، رودکی، عطار
-------------------------
8⃣دوبیتی:
©--------- ©---------
©--------- ----------
دوبیتی سرای معروف: باباطاهر همدانی
https://t.me/amirnormohamadi1976
Telegram
علوم وفنون ادبی
شعر شناسی و علم ادبیات
تحقیق ومقاله
مطالب آموزشی و زبانشناسی
مطالب ویرایشی و نگارشی
غزل حافظ،معنا،تحلیل
کارگاه داستان نویسی
برگی از تقویم تاریخ
نگاهی به تاریخ ادبیات ایران
نقد وتحلیل شعر
دکلمه وشعرخوانی
معرفی کتاب
(پی دی اف وصوتی)
تحقیق ومقاله
مطالب آموزشی و زبانشناسی
مطالب ویرایشی و نگارشی
غزل حافظ،معنا،تحلیل
کارگاه داستان نویسی
برگی از تقویم تاریخ
نگاهی به تاریخ ادبیات ایران
نقد وتحلیل شعر
دکلمه وشعرخوانی
معرفی کتاب
(پی دی اف وصوتی)