برای تهیه ی رمان جدیدم میتونید به سایت زیر برید و کتاب و بخونید دوستان عزیزم 💙
حتما بعد از خوندن رمان نظرتون رو برام در پیج اینستاگرامم بنویسید
https://www.ketabrah.ir/go/b48891/17791e
حتما بعد از خوندن رمان نظرتون رو برام در پیج اینستاگرامم بنویسید
https://www.ketabrah.ir/go/b48891/17791e
خودت را در آغوش بگیر و بخواب...
هیچکس آشفتگی ات را شانه نخواهد زد ...
این جمع پر از تنهاییست...!
هیچکس آشفتگی ات را شانه نخواهد زد ...
این جمع پر از تنهاییست...!
آدم تو اعصاب خوردی هاش ،
چارتا داد میزنه
در اتاقو محکم میکوبه به هم
ولی بازم گوشش به دره
که یکی بیاد در بزنه ببینه چی شده ...
آدم همیشه نیاز داره
یکی نگاهش کنه از بیرون ،
وگرنه که درو محکم نمیبست
میبست ؟
چارتا داد میزنه
در اتاقو محکم میکوبه به هم
ولی بازم گوشش به دره
که یکی بیاد در بزنه ببینه چی شده ...
آدم همیشه نیاز داره
یکی نگاهش کنه از بیرون ،
وگرنه که درو محکم نمیبست
میبست ؟
فرقِ من و تو فقط چند ساله !
من همين الان می خواهمَت
امّا تو
بخاطرِ بادِ سَرَت
ترديدِ بيجای قلبت
وقت كُشیِ هميشگی ات
بايد آدمهای از ما بهترانت اوّل له ات كنند
تا چند سالِ بعد قدرِ همين منِ ساده را بدانی
فراموشكارِ محبوبم!
نمي خواهی همين امشب فكری كنی؟
شايد راهِ چند ساله را يك شبه رفتی ...!
من همين الان می خواهمَت
امّا تو
بخاطرِ بادِ سَرَت
ترديدِ بيجای قلبت
وقت كُشیِ هميشگی ات
بايد آدمهای از ما بهترانت اوّل له ات كنند
تا چند سالِ بعد قدرِ همين منِ ساده را بدانی
فراموشكارِ محبوبم!
نمي خواهی همين امشب فكری كنی؟
شايد راهِ چند ساله را يك شبه رفتی ...!
باور کن تاریخ در طی قرن ها
منتظر هیچ منجی نبوده،
آنقدر که من فقط در یک شب
منتظرت ماندم !
منتظر هیچ منجی نبوده،
آنقدر که من فقط در یک شب
منتظرت ماندم !
بعضى روزها آرزو ميكنم کاش ميتونستم به عقب برگردم...
نه براى اينكه چيزى رو تغيير بدم...!
فقط براى اينكه يه سرى چيزها رو بتونم دوباره حس كنم...
بعضى روزها آرزو ميكنم کاش ميتونستم به عقب برگردم...
نه براى اينكه چيزى رو تغيير بدم...!
فقط براى اينكه يه سرى چيزها رو بتونم دوباره حس كنم...
اگر به گذشته برگردم..
بارها تکرارت میکنم!
نه اینکه تو بهترین عاشق بودی..
یا من وفادار ترین معشوق..
فقط در کنار تو قلب من در آرامترین حالتش قرار داشت...
بارها تکرارت میکنم!
نه اینکه تو بهترین عاشق بودی..
یا من وفادار ترین معشوق..
فقط در کنار تو قلب من در آرامترین حالتش قرار داشت...
برروی صندلی خواهم نشست
سیگاری خواهم کشید
و به میخهایی فکر خواهم کرد
که روزی به این دیوار کوبیدیم
و به آن چیزهایی
که هرگز به میخها نیاویختیم؛
قاب عکسی
که تو در آن باشی
و آینهای
که من در آن...
سیگاری خواهم کشید
و به میخهایی فکر خواهم کرد
که روزی به این دیوار کوبیدیم
و به آن چیزهایی
که هرگز به میخها نیاویختیم؛
قاب عکسی
که تو در آن باشی
و آینهای
که من در آن...
ولی می دونی تلخ ترین چیزی که بینمون اتفاق افتاد چی بود؟
اینکه شدیم دوتا غریبه که همه چیزِ هم و میدونن...
اینکه شدیم دوتا غریبه که همه چیزِ هم و میدونن...