هر آه نیمه شب فریاد بی صداست
گاهی صدای دل بالاترین نداست
هر جا که درد هست، درمانگرش دل است
گاهی درون دل، یک درد بی دواست
در دست یک طبیب ،همواره مرهمی است
چون محرم دل است، درمان او شفاست
اما طبیب بد ، دردی مضاعف است
گاهی غریبه ای، بهتر ز آشناست
من فارغم زدرد ، بی منت طبیب
داروی من دل است درمان من دعاست
این سینه خموش یکشیر خفته است
گاهی سکوت ما، کوهی ز ماجراست
من نه سیاوشم، نه کوه آتشم
قاضی فقط خداست قاضی فقط خداست
#فاطمه_لشکری (راحیل کرمانی)
کانال نیلوفر در کویر
@lashkary
گاهی صدای دل بالاترین نداست
هر جا که درد هست، درمانگرش دل است
گاهی درون دل، یک درد بی دواست
در دست یک طبیب ،همواره مرهمی است
چون محرم دل است، درمان او شفاست
اما طبیب بد ، دردی مضاعف است
گاهی غریبه ای، بهتر ز آشناست
من فارغم زدرد ، بی منت طبیب
داروی من دل است درمان من دعاست
این سینه خموش یکشیر خفته است
گاهی سکوت ما، کوهی ز ماجراست
من نه سیاوشم، نه کوه آتشم
قاضی فقط خداست قاضی فقط خداست
#فاطمه_لشکری (راحیل کرمانی)
کانال نیلوفر در کویر
@lashkary
صبح آمده وسرزده خورشید دوباره
خورشید در این خانه درخشید دوباره
یک بار نمک را به تمنای تو امروز
بر زخم دل آینه پاشید دوباره
#فاطمه_لشکری (راحیل کرمانی)
به دستخط زیبای استاد علی ارجمندی
کانال اشعار 👇👇👇
@lashkary
خورشید در این خانه درخشید دوباره
یک بار نمک را به تمنای تو امروز
بر زخم دل آینه پاشید دوباره
#فاطمه_لشکری (راحیل کرمانی)
به دستخط زیبای استاد علی ارجمندی
کانال اشعار 👇👇👇
@lashkary
آتش صفتیم و در هوای بادیم
بی ریشه و بی مایه و بی بنیادیم
آب از سرمان گذشته دیگر، اینجا
از هول حلیم، توی دیگ افتادیم
#فاطمه_لشکری (راحیل کرمانی)
کانال اشعار👇👇👇
@lashkary
بی ریشه و بی مایه و بی بنیادیم
آب از سرمان گذشته دیگر، اینجا
از هول حلیم، توی دیگ افتادیم
#فاطمه_لشکری (راحیل کرمانی)
کانال اشعار👇👇👇
@lashkary
مانند کسی که نفس سرد نهانش
بسته است ره ثانیه های ضربانش
افتاده تّه ِچاه ودلم گم شده این بار
در خلوت نُه توی مخوف خفقانش
دلتنگتر از تنگ غروبی است که خورشید
خون می چکد از روزنه قطره چکانش
صبح است ولی سرخ چنان تنگغروب است
می ترسم از این وقت سحرگاه واذانش
انگشت به دندانم از آن مُهر که می زد
این قاضی تقدیر بر احکام زبانش
جانسوز تر از سوختن خرمنی از دور
آن است که دهقان بزند شعله به جانش
کفاره این روزهً هر روزه من شد
شهری که دگر نیست اثر از رمضانش
خیاط شدم دوختم این درز دهان را
تا بسته شود چرخ فلک نیز دهانش
#فاطمه_لشکری (راحیل کرمانی)
کانال اشعار
@lashkary
بسته است ره ثانیه های ضربانش
افتاده تّه ِچاه ودلم گم شده این بار
در خلوت نُه توی مخوف خفقانش
دلتنگتر از تنگ غروبی است که خورشید
خون می چکد از روزنه قطره چکانش
صبح است ولی سرخ چنان تنگغروب است
می ترسم از این وقت سحرگاه واذانش
انگشت به دندانم از آن مُهر که می زد
این قاضی تقدیر بر احکام زبانش
جانسوز تر از سوختن خرمنی از دور
آن است که دهقان بزند شعله به جانش
کفاره این روزهً هر روزه من شد
شهری که دگر نیست اثر از رمضانش
خیاط شدم دوختم این درز دهان را
تا بسته شود چرخ فلک نیز دهانش
#فاطمه_لشکری (راحیل کرمانی)
کانال اشعار
@lashkary
نرسیده به خدا
جوی آبی جاری است
وکنارش
گل زیبای لطیفی است
که نامش عشق است...
#فاطمه_لشکری (راحیل)
کانال اشعار👇
@lashkary
جوی آبی جاری است
وکنارش
گل زیبای لطیفی است
که نامش عشق است...
#فاطمه_لشکری (راحیل)
کانال اشعار👇
@lashkary
کاش من هم جمره ای داشتم
ومردم مرا هر روز سنگ می زدند
مثل شیطان
که اینهمه سنگش می زنند
اما
خانه اش پیوسته، آبادتر می شود.....
#فاطمه_لشکری (راحیل کرمانی)
مینیمالها ودلنوشته های کوتاه ادبی
کانال زخمه👇
@lashkary2
ومردم مرا هر روز سنگ می زدند
مثل شیطان
که اینهمه سنگش می زنند
اما
خانه اش پیوسته، آبادتر می شود.....
#فاطمه_لشکری (راحیل کرمانی)
مینیمالها ودلنوشته های کوتاه ادبی
کانال زخمه👇
@lashkary2
Forwarded from نیلوفر در کویر
چشمان تو قربانگه شهر دل ما بود
من بره قربانی و این سینه منا بود
هی سنگ زدی کعبه ی احساس مرا تو
سعی من ودل باطل و این قبله خطا بود
#فاطمه_لشکری «راحیل»
کانال اشعار
@lashkary
من بره قربانی و این سینه منا بود
هی سنگ زدی کعبه ی احساس مرا تو
سعی من ودل باطل و این قبله خطا بود
#فاطمه_لشکری «راحیل»
کانال اشعار
@lashkary
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
آمدی در شهر دل آشوب شد
واژه های شعر من مرغوب شد
آمدی جان غزلها جان گرفت
آمدی دردم دوا شد خوب شد
#فاطمه_لشکری (راحیل)
کانال اشعار
@lashkary
واژه های شعر من مرغوب شد
آمدی جان غزلها جان گرفت
آمدی دردم دوا شد خوب شد
#فاطمه_لشکری (راحیل)
کانال اشعار
@lashkary
در من طلوع می کنی
و هستی از تو دوباره آغاز می شود
برای بودنت
با تمامنبودن ها بیگانه ام
وقتی تو هستی
نفس هست
نور هست
زندگی با من آشتی کرده است.
ومن با تمام نا آشناها بیگانه ترینم
#فاطمه_لشکری (راحیلکرمانی)
نیلوفر در کویر
@lashkary
و هستی از تو دوباره آغاز می شود
برای بودنت
با تمامنبودن ها بیگانه ام
وقتی تو هستی
نفس هست
نور هست
زندگی با من آشتی کرده است.
ومن با تمام نا آشناها بیگانه ترینم
#فاطمه_لشکری (راحیلکرمانی)
نیلوفر در کویر
@lashkary
گفته بودند که در خانه دل ، یار تویی
مرهم درد وطبیب دل بیمار تویی
یک نفر ،یک خبری را به من از من بدهد
من زخود بی خبرم،مرکز اخبار تویی
#فاطمه_لشکری (راحیل کرمانی)
کانال اشعار👇👇
@lashkary
مرهم درد وطبیب دل بیمار تویی
یک نفر ،یک خبری را به من از من بدهد
من زخود بی خبرم،مرکز اخبار تویی
#فاطمه_لشکری (راحیل کرمانی)
کانال اشعار👇👇
@lashkary
درست در میانه خط ونشان تمامی دردها
بر پهنه دیواره تاریک این دل بی نشان
که روزنه های آهش را
با سکوتی سرد بسته اند
دستی بر می آید
و در دامن این سیاهیها
گل می کارد
میان تمام نا امیدیها
زندگی به تولبخند می زند
کسی از راه می رسد
و مرهم تمام دردهایی می شود
که ویرانت کرده اند
کسی می آید
که
گمانم باید
او را جان صدا بزنم.......
#فاطمه_لشکری (راحیل کرمانی)
کانال اشعار
@lashkary
Right in the middle of the line and show all the pains
On the expanse of the dark wall of this invisible heart
that the apertures of the ash
They are closed with cold silence
A hand comes up
And in the midst of this darkness
plants flowers
Among all the disappointments
Life laughs
Someone is coming
And it becomes a balm for all pains
who have destroyed you
someone is coming
That
I think I should
call him John
#Fateme_Lashkari (Rahil Kermani)
Poetry channel
@lashkary
بر پهنه دیواره تاریک این دل بی نشان
که روزنه های آهش را
با سکوتی سرد بسته اند
دستی بر می آید
و در دامن این سیاهیها
گل می کارد
میان تمام نا امیدیها
زندگی به تولبخند می زند
کسی از راه می رسد
و مرهم تمام دردهایی می شود
که ویرانت کرده اند
کسی می آید
که
گمانم باید
او را جان صدا بزنم.......
#فاطمه_لشکری (راحیل کرمانی)
کانال اشعار
@lashkary
Right in the middle of the line and show all the pains
On the expanse of the dark wall of this invisible heart
that the apertures of the ash
They are closed with cold silence
A hand comes up
And in the midst of this darkness
plants flowers
Among all the disappointments
Life laughs
Someone is coming
And it becomes a balm for all pains
who have destroyed you
someone is coming
That
I think I should
call him John
#Fateme_Lashkari (Rahil Kermani)
Poetry channel
@lashkary
دیشب نفس از چشمه مهتاب گرفتم
یک شاخه گل از دست تو در خواب گرفتم
شب بود و من واینهمه احساس پر آشوب
آرامش دستان تو را قاب گرفتم
#فاطمه_لشکری (راحیل )
کانال اشعار👇👇👇
@lashkary
یک شاخه گل از دست تو در خواب گرفتم
شب بود و من واینهمه احساس پر آشوب
آرامش دستان تو را قاب گرفتم
#فاطمه_لشکری (راحیل )
کانال اشعار👇👇👇
@lashkary