بازدید از سراب زیبا و پرآب پیردوستی(ایوتین شمالی)
سکونتگاه ایل غیور ایوتیئن
داودی، پاقدم، سانبلی
@lakvahid
سکونتگاه ایل غیور ایوتیئن
داودی، پاقدم، سانبلی
@lakvahid
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
😊😊سیاسی نیمان😊😊
معرفی مردم دلفان لکستان از زبان احمدی نژاد
کانال هنر و مردان لکستان
https://t.me/joinchat/AAAAAD7Z6he7fmuzigakRQ
معرفی مردم دلفان لکستان از زبان احمدی نژاد
کانال هنر و مردان لکستان
https://t.me/joinchat/AAAAAD7Z6he7fmuzigakRQ
#کمپین_همدلی_کلان_ایل_ایوتوند
این یک |🌹#دعوتنامه🌹| است برای شما که جان و روحی حساس به زیبایی ها و اصالتهای ایل خود دارید:
#موسیقی #شعر #مور #ادبیات #داستانهای_لکی #عکاسی #معماری #بزرگان #هنرمندان و #اندیشمندان کلان ایل ایوتوند
🌹اگر بدنبال یک پاتوق دنج و آرام برای مطالعه و لذت بردن از اصالت ایل خود میگردید راه را درست آمده اید:
🌹درکنار ما به بودنتان افتخار کنید
ماهمیشه منتظر شما خواهیم بود و هر زمان که از راه برسید درهای این پاتوق بروی شما گشوده خواهدبود.
https://t.me/joinchat/Bqh-H0k4zjdt5sS5Z_wCMA
این یک |🌹#دعوتنامه🌹| است برای شما که جان و روحی حساس به زیبایی ها و اصالتهای ایل خود دارید:
#موسیقی #شعر #مور #ادبیات #داستانهای_لکی #عکاسی #معماری #بزرگان #هنرمندان و #اندیشمندان کلان ایل ایوتوند
🌹اگر بدنبال یک پاتوق دنج و آرام برای مطالعه و لذت بردن از اصالت ایل خود میگردید راه را درست آمده اید:
🌹درکنار ما به بودنتان افتخار کنید
ماهمیشه منتظر شما خواهیم بود و هر زمان که از راه برسید درهای این پاتوق بروی شما گشوده خواهدبود.
https://t.me/joinchat/Bqh-H0k4zjdt5sS5Z_wCMA
Telegram
همدلی ایل بزرگ ایوتین لکستان
Evteyan
" جایگاه زن در فرهنگ قوم لک "
اگر بخواهیم نگاه مردم یک قوم را به انسان ، حیوان ، نبات و یا هر پدیده دیگر را بدانبم بایستی به آداب و رسوم و سروده های آن قوم دقیق شویم .
" زن " در نگرش قوم لک طبق آنچه در کتیبه ها ، مسکوکات ، تصمیم گیریهای حکومتی و جایگاه ویژه اش در کانون خانواده می بینیم ، ارزشی برابر مرد و گاه بالاتر دارد . این مقام زن را در تمام بینشهای قبل از ورود اسلام به وضوح می بینیم .
در زمان هخامنشیان عکس و نقش حک شده زن را بر روی چرخ ارابه ها میبینیم که جایگاه و نقش او را در مدیریت اقتصادی کشور می بینیم . چهره های حک شده زنانی که به پادشاهی رسیده اند بر سکه های ساسانی میبینیم .
چشمه ها و علفزارها و سکونتگاههایی که به نام زنان نامگذاری شده اند ، به وفور مشاهده میکنیم .
در مراسم عروسی ایلی سفید رنگ ترین اسب آرایش شده با زین و یراق و آینه و میخک برای حمل عروس به خانه بخت میبینیم .آن اسب و بار و بنه اش را " تلمیت " نامیده ایم و برایش شعر سروده ایم .
هر صو و سحر بانگ خروسان
شره تلمیت بار تازه عروسان
افسار آن اسب را به دست مرد جوانی داده ایم به نام " سر جلو کیش " تا عروس زحمت کنترل افسار و اسب را نکشد .
هنگام پیاده شدن عروس او را بغل کرده ایم تا شاهانه پیاده شود . در مسیر حرکتش بهترین گوسفند را سر بریده ایم . با لباسهای فاخر و خوشبوترین مواد موجود او را در آراسته ترین " چیت جا " نشانده ایم و بهترین ابیات را به نشانه خوش آمد گویی به او خوانده ایم .
مراسم قیقاج و تیراندازی را که برای استقبال از شاهان صورت میگرفته در آوردن عروس به منزل شوهر انجام داده ایم .
اما همینکه حجاب و عفاف و پوشیدگی را نتوانستیم به خوبی تفسیر کنیم ، محدودش کردیم . آفرتش نامیدیم و ضعیفه خطابش کردیم . قیمتش را نصف مرد کردیم و شهادتش در دادگاه را نیز همچنان .
ما مردم با فرهنگ لک قبل از آنکه مجبورمان کنند از روشها و دیدگاههای ضد زن پیروی کنیم ، این انسان ارزشمند را بعد از تولد " طلا ، نقره ، شوکت ، کشور ، گل اندام و ... " نام نهادیم و در سوگش جانگدازترین مویه ها سرودیم :
یه لیل کیه مچو و باوان
و پای پتی ، و هلگه داوان
خال تو خاصه یا نشق چینی
چوی لال مدروشی ار چال تینی
هر صو وریسیای خر دای و تمدار
ار خره کرکیت ایل بی خوردار
شون دای و پورک هفته رنگه وه
ماورد و دیده سرمه سنگه وه
ما مردم اصیل ، آریایی نسب ، فرهنگمند و پر جراتی هستیم .ما تاریخ و ادبیاتی پر از نوعدوستی و احترام به مقام " زن " داریم .
ما اگر بتوانیم موردی و ریز و تخصصی داشته های فرهنگیمان را مورد پژوهش و کنکاش قرار دهیم ، هر مورد خود کتابی میشود قطور و پر مایه . آری ما در دین بهی و در نگرش لک بودنمان ارزش فوق العاده ای برای زن قایل بوده ایم .
استاد کرم دوستی
کانال هنر و مردان لکستان
https://t.me/joinchat/AAAAAD7Z6he7fmuzigakRQ
اگر بخواهیم نگاه مردم یک قوم را به انسان ، حیوان ، نبات و یا هر پدیده دیگر را بدانبم بایستی به آداب و رسوم و سروده های آن قوم دقیق شویم .
" زن " در نگرش قوم لک طبق آنچه در کتیبه ها ، مسکوکات ، تصمیم گیریهای حکومتی و جایگاه ویژه اش در کانون خانواده می بینیم ، ارزشی برابر مرد و گاه بالاتر دارد . این مقام زن را در تمام بینشهای قبل از ورود اسلام به وضوح می بینیم .
در زمان هخامنشیان عکس و نقش حک شده زن را بر روی چرخ ارابه ها میبینیم که جایگاه و نقش او را در مدیریت اقتصادی کشور می بینیم . چهره های حک شده زنانی که به پادشاهی رسیده اند بر سکه های ساسانی میبینیم .
چشمه ها و علفزارها و سکونتگاههایی که به نام زنان نامگذاری شده اند ، به وفور مشاهده میکنیم .
در مراسم عروسی ایلی سفید رنگ ترین اسب آرایش شده با زین و یراق و آینه و میخک برای حمل عروس به خانه بخت میبینیم .آن اسب و بار و بنه اش را " تلمیت " نامیده ایم و برایش شعر سروده ایم .
هر صو و سحر بانگ خروسان
شره تلمیت بار تازه عروسان
افسار آن اسب را به دست مرد جوانی داده ایم به نام " سر جلو کیش " تا عروس زحمت کنترل افسار و اسب را نکشد .
هنگام پیاده شدن عروس او را بغل کرده ایم تا شاهانه پیاده شود . در مسیر حرکتش بهترین گوسفند را سر بریده ایم . با لباسهای فاخر و خوشبوترین مواد موجود او را در آراسته ترین " چیت جا " نشانده ایم و بهترین ابیات را به نشانه خوش آمد گویی به او خوانده ایم .
مراسم قیقاج و تیراندازی را که برای استقبال از شاهان صورت میگرفته در آوردن عروس به منزل شوهر انجام داده ایم .
اما همینکه حجاب و عفاف و پوشیدگی را نتوانستیم به خوبی تفسیر کنیم ، محدودش کردیم . آفرتش نامیدیم و ضعیفه خطابش کردیم . قیمتش را نصف مرد کردیم و شهادتش در دادگاه را نیز همچنان .
ما مردم با فرهنگ لک قبل از آنکه مجبورمان کنند از روشها و دیدگاههای ضد زن پیروی کنیم ، این انسان ارزشمند را بعد از تولد " طلا ، نقره ، شوکت ، کشور ، گل اندام و ... " نام نهادیم و در سوگش جانگدازترین مویه ها سرودیم :
یه لیل کیه مچو و باوان
و پای پتی ، و هلگه داوان
خال تو خاصه یا نشق چینی
چوی لال مدروشی ار چال تینی
هر صو وریسیای خر دای و تمدار
ار خره کرکیت ایل بی خوردار
شون دای و پورک هفته رنگه وه
ماورد و دیده سرمه سنگه وه
ما مردم اصیل ، آریایی نسب ، فرهنگمند و پر جراتی هستیم .ما تاریخ و ادبیاتی پر از نوعدوستی و احترام به مقام " زن " داریم .
ما اگر بتوانیم موردی و ریز و تخصصی داشته های فرهنگیمان را مورد پژوهش و کنکاش قرار دهیم ، هر مورد خود کتابی میشود قطور و پر مایه . آری ما در دین بهی و در نگرش لک بودنمان ارزش فوق العاده ای برای زن قایل بوده ایم .
استاد کرم دوستی
کانال هنر و مردان لکستان
https://t.me/joinchat/AAAAAD7Z6he7fmuzigakRQ
Telegram
Forwarded from حمیددوستانی گلستانهⓂ️ MEMES (ایوتین)
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
✔️چرا ما سلاح هستهای نیاز داریم؟
♦️برنامه رو در رو از شبکه الجزیره با حضور معاون وزیر خارجه اسرائیل با موضوع توافق هستهای ایران
دیدن این کلیپ را به همه توصیه میکنیم
♦️برنامه رو در رو از شبکه الجزیره با حضور معاون وزیر خارجه اسرائیل با موضوع توافق هستهای ایران
دیدن این کلیپ را به همه توصیه میکنیم
با سلام
به مناسبت هشتمین سالگرد وفات حاج اسماعیل ططری بزرگ مردی از قوم #لک و نماینده سابق شهرستان #کرمانشاه در مجلس شورای اسلامی، فردا شب مورخ ۸ مرداد ۹۷ ساعت ۲۱:۳۰ مصاحبهای با #دکتر_علی_ططری فرزند آن روانشاد تدارک دیده شده تا ضمن اینکه یادی کرده باشیم از آن بزرگ از دست رفته، در خصوص مسائل فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی مرتبط با قوم لک به گفتگو بنشینیم.
لطفا سوالات خود رو برای پی وی زیر بفرستید
👇👇👇
@kadkhoda_00
https://t.me/joinchat/DHbatErxQduZ1K2L5jfsHA
عضو گروه شید و از مصاحبه فردا لذت ببرید
به مناسبت هشتمین سالگرد وفات حاج اسماعیل ططری بزرگ مردی از قوم #لک و نماینده سابق شهرستان #کرمانشاه در مجلس شورای اسلامی، فردا شب مورخ ۸ مرداد ۹۷ ساعت ۲۱:۳۰ مصاحبهای با #دکتر_علی_ططری فرزند آن روانشاد تدارک دیده شده تا ضمن اینکه یادی کرده باشیم از آن بزرگ از دست رفته، در خصوص مسائل فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی مرتبط با قوم لک به گفتگو بنشینیم.
لطفا سوالات خود رو برای پی وی زیر بفرستید
👇👇👇
@kadkhoda_00
https://t.me/joinchat/DHbatErxQduZ1K2L5jfsHA
عضو گروه شید و از مصاحبه فردا لذت ببرید
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥 آخرین پادشاه زند در قلب تهران
آرامگاه غریب لطفعلیخان زند واقع در امامزاده زید بازار بزرگ تهران
😔😔😔😔😔😔
@lakvahid
آرامگاه غریب لطفعلیخان زند واقع در امامزاده زید بازار بزرگ تهران
😔😔😔😔😔😔
@lakvahid
ویریاعینی،آزادبخت حشمت
ساقی
💠 شعر : ساقی
سراینده:#حشمت_آزادبخت
دکلمه : #ویریاعینی
کانال هنر و مردان لکستان
https://t.me/joinchat/AAAAAD7Z6he7fmuzigakRQ
سراینده:#حشمت_آزادبخت
دکلمه : #ویریاعینی
کانال هنر و مردان لکستان
https://t.me/joinchat/AAAAAD7Z6he7fmuzigakRQ
اگه تو این مملکت زندگی میکنی و یه روز صبح خیلی خوشحال از خواب بلند شدی و دیدی نه غمی، نه بدهی، نه دردی داری، بدون دیشب تو خواب مردی.
روحت شاد و یادت گرامی
#فامیل_دور
@lakvahid
روحت شاد و یادت گرامی
#فامیل_دور
@lakvahid
طی حکمی از سوی امید آزادیان رئیس کمیته کراس ترینینگ آقای #فیروزسلیمانی
بعنوان رئیس کمیته داوران کراس ترینینگ تربیت بدنی جمهوری اسلامی ایران منصوب گردید.
#فیروز سلیمانی قهرمان سنگین وزن پرورش اندام و زیبایی اندام جهان
بازیگرسینما وتلویزیون رئیس کمیته ورزش انجمن نخبگان و فرهیختگان مجمع متخصصین ایران نیز می باشد
تبریک به جامعه پر افتخار ورزش و مردم کـوهدشت.
@lakvahid
بعنوان رئیس کمیته داوران کراس ترینینگ تربیت بدنی جمهوری اسلامی ایران منصوب گردید.
#فیروز سلیمانی قهرمان سنگین وزن پرورش اندام و زیبایی اندام جهان
بازیگرسینما وتلویزیون رئیس کمیته ورزش انجمن نخبگان و فرهیختگان مجمع متخصصین ایران نیز می باشد
تبریک به جامعه پر افتخار ورزش و مردم کـوهدشت.
@lakvahid
Forwarded from صدای مردم لک
سردار دلیر لک زوانم رو
شیرگی میدان لکسانم رو..
الان هایده کو شیر لکسان..
هشت سال جنگ کردی و پشت ایران...
سردار رشید اسلام حاج اسماعیل ططری
شاعر: مجتبی مرادی
@lakvahid
شیرگی میدان لکسانم رو..
الان هایده کو شیر لکسان..
هشت سال جنگ کردی و پشت ایران...
سردار رشید اسلام حاج اسماعیل ططری
شاعر: مجتبی مرادی
@lakvahid
Forwarded from صدای مردم لک
8 مرداد ماه به بهانه هفتمین سالگرد سردار تنهای قوم لک اسماعیل ططری
yon.ir/IMpLB
اسماعیل ططری سردار تنهای قوم لک از نگاه کیومرث امیری
کیومرث امیریکلهجوبی:
اسماعیل ططری را نمیتوان شناخت مگر آنکه او را در میان قوم لک با همهی باورها، آداب و رسوم و فرهنگ خاص بومی و شفاهی این قوم روستایی و عشایر کوچرو جستوجو کرد. قوم لکی که او را خوب میشناختند و او نیز آنها را خوب درک کردهبود.
ططری هرکه بود و هرچه بود، مردی زجرکشیده به تمام معنا، روستایی و خودساخته بود که همهی اندوختههایش را نه از طریق کتاب و دانشگاه و غیره بلکه از میان باورهای عامیانه و منش عمومی خود یعنی قوم لک آموخته بود و با اتکا بدان خود را بالا کشید و موفق شد.
بزرگترین مکتبخانهای که ططری در آن درس خواند و پرورش فکری یافت، افسانههای لکی و شاهنامه لکی فردوسی بود که در آن روزگاران توسط مردان و زنان روستایی برای بچهها نقل میگردید و ططری یکی از شنوندگان و علاقهمندان پر و پا قرص این افسانهها و شاهنامه بود. قصههایی که در آنها جوانمردان به رسم غیرت و جوانمردی بدون هیچ ترس و واهمهای و حتا استدلال عقلی و تنها از روی عشق و عاطفه و انسانیت به یاری فقیران، درماندگان و اسیران در زنجیر دیو و ددان میپرداختند و به شکل سحرآمیزی پیروز میگردیدند.
افسوس و صد افسوس ططری نیز چون هزارها هزار جوان لک دیگر و جوانان این سرزمین که هرگز امکانات و فرصتهای پرورش و شکوفایی استعداد خود را نیافتند، هرگز فرصت و امکانات رشد و پرورش استعدادهای ذاتی و فطری خود را نیافت و در این راه یکه و تنها بود و کسی را نداشت. هنر ططری در آن بود که با اندک اندوختههایش توانست انقلابی را در میان قوم و قبیلهی لکزبان خود پدید آورد و به منصهی ظهور برساند. ای کاش ططری با دنیای ژرف روشنفکری اندک آشنایی داشت تا آنگاه همگان میدیدند در وجود گدازان این مرد راستین و شیفتهی زال و رستم و گیو و گودرز چه نیروی پاک انسانی نهفته است. نیرو و باوری که لبریز از زیباییهای دانش و معرفت و عشق به انسانیت و نیکگفتاری و نیککرداری بود. فرهنگ کهنی که ریشه در آیین میتراییسم و مهرورزی ایران باستان دارد و چنانچه با شناخت و آگاهی و شعور و به طور کلی دانش عصر حاضر تغذیه و تقویت گردد میتواند چیزی شبیه به معجزه را خلق و به جهانیان ارایه نماید.
ططری روستازاده بود. او در روستای (ملهسویر) دهستان جلالوند بخش فیروزآباد کرمانشاه به دنیا آمد. در اوان طفولیت پدرش را از دست داد و چون از خانوادهای بسیار فقیر بود با زحمات طاقتفرسا در کار کشاورزی و چوپانی و با کارگری در سختترین شرایط قد راند و از همان دوران نوجوانی عهدهدار تأمین مخارج دیگر اهل خانواده هم بود. او عمق فقر و نداری و تهیدستی را با تمام وجودش لمس و تجربه کرده بود و با دنیای فقیران و نداران آشنایی تنگاتنگ و تجربهی عینی و حقیقی داشت و چون از کمترین امکانات مالی و موقعیتی برای تحصیل محروم بود، نتوانست تحصیلاتی داشتهباشد و تنها با ذوق و نبوغ سرشار خود و با اتکا به دانش بومی و فرهنگ شفاهی بود که توانسته بود خود را آنچنان بالا بکشد. او خواندن و نوشتن را تنها از سر ذوق و هوشیاریهای ذاتی و زیرکانهی خود آموخته بود. بچهی تنها و گرسنهای که حین کار و تلاش درس و مشق را از مکتبخانههایی که فرزندان صاحبان زور و سرمایه در آن درس میخواندند گدایی کرده و یا با تیزهوشی از آن سوی پنجرههای کلاس به چنگ آورده بود.
ططری نخبهای بود که مانند هزاران هزار نخبهی دیگر این سرزمین ستمدیده و رنجکشیده که هرگز سیر نمیگردند و حریص و گرسنه تا آخر عمر میدوند و افتان و خیزان نبوغ خود را در هر فرصت کم و کوتاه به ظهور و ثبوت میرسانند و از سر سادگی و بیریایی بر باورهای پاک و سرشت نیکویی که در ماهیت خویش دارند. همهچیز خود را نثار نجات میهن و همنوعانشان میکنند، خودش را برای خدمت به میهن و همنوعانش به آب و آتش زد و در حالیکه در باور خود هنوز در قدم نخست راه بود اما ناباورانه عمرش به پایان رسید و از “کیس” مردمانش رفت.
ططری را باید در میان قوم و قبیله خودش جستوجو کرد زیرا حرفهایش را میفهمیدند و بتن و متن سخنان ساده و بیپیرایهاش را درک و هضم میکردند. سخنانی که در ظاهر امر بسیار ساده و پیش پا افتاده مینمود در حالیکه در پس پردهی خود حقایق تلخ و اندوهباری را زمزمه میکرد.
yon.ir/IMpLB
اسماعیل ططری سردار تنهای قوم لک از نگاه کیومرث امیری
کیومرث امیریکلهجوبی:
اسماعیل ططری را نمیتوان شناخت مگر آنکه او را در میان قوم لک با همهی باورها، آداب و رسوم و فرهنگ خاص بومی و شفاهی این قوم روستایی و عشایر کوچرو جستوجو کرد. قوم لکی که او را خوب میشناختند و او نیز آنها را خوب درک کردهبود.
ططری هرکه بود و هرچه بود، مردی زجرکشیده به تمام معنا، روستایی و خودساخته بود که همهی اندوختههایش را نه از طریق کتاب و دانشگاه و غیره بلکه از میان باورهای عامیانه و منش عمومی خود یعنی قوم لک آموخته بود و با اتکا بدان خود را بالا کشید و موفق شد.
بزرگترین مکتبخانهای که ططری در آن درس خواند و پرورش فکری یافت، افسانههای لکی و شاهنامه لکی فردوسی بود که در آن روزگاران توسط مردان و زنان روستایی برای بچهها نقل میگردید و ططری یکی از شنوندگان و علاقهمندان پر و پا قرص این افسانهها و شاهنامه بود. قصههایی که در آنها جوانمردان به رسم غیرت و جوانمردی بدون هیچ ترس و واهمهای و حتا استدلال عقلی و تنها از روی عشق و عاطفه و انسانیت به یاری فقیران، درماندگان و اسیران در زنجیر دیو و ددان میپرداختند و به شکل سحرآمیزی پیروز میگردیدند.
افسوس و صد افسوس ططری نیز چون هزارها هزار جوان لک دیگر و جوانان این سرزمین که هرگز امکانات و فرصتهای پرورش و شکوفایی استعداد خود را نیافتند، هرگز فرصت و امکانات رشد و پرورش استعدادهای ذاتی و فطری خود را نیافت و در این راه یکه و تنها بود و کسی را نداشت. هنر ططری در آن بود که با اندک اندوختههایش توانست انقلابی را در میان قوم و قبیلهی لکزبان خود پدید آورد و به منصهی ظهور برساند. ای کاش ططری با دنیای ژرف روشنفکری اندک آشنایی داشت تا آنگاه همگان میدیدند در وجود گدازان این مرد راستین و شیفتهی زال و رستم و گیو و گودرز چه نیروی پاک انسانی نهفته است. نیرو و باوری که لبریز از زیباییهای دانش و معرفت و عشق به انسانیت و نیکگفتاری و نیککرداری بود. فرهنگ کهنی که ریشه در آیین میتراییسم و مهرورزی ایران باستان دارد و چنانچه با شناخت و آگاهی و شعور و به طور کلی دانش عصر حاضر تغذیه و تقویت گردد میتواند چیزی شبیه به معجزه را خلق و به جهانیان ارایه نماید.
ططری روستازاده بود. او در روستای (ملهسویر) دهستان جلالوند بخش فیروزآباد کرمانشاه به دنیا آمد. در اوان طفولیت پدرش را از دست داد و چون از خانوادهای بسیار فقیر بود با زحمات طاقتفرسا در کار کشاورزی و چوپانی و با کارگری در سختترین شرایط قد راند و از همان دوران نوجوانی عهدهدار تأمین مخارج دیگر اهل خانواده هم بود. او عمق فقر و نداری و تهیدستی را با تمام وجودش لمس و تجربه کرده بود و با دنیای فقیران و نداران آشنایی تنگاتنگ و تجربهی عینی و حقیقی داشت و چون از کمترین امکانات مالی و موقعیتی برای تحصیل محروم بود، نتوانست تحصیلاتی داشتهباشد و تنها با ذوق و نبوغ سرشار خود و با اتکا به دانش بومی و فرهنگ شفاهی بود که توانسته بود خود را آنچنان بالا بکشد. او خواندن و نوشتن را تنها از سر ذوق و هوشیاریهای ذاتی و زیرکانهی خود آموخته بود. بچهی تنها و گرسنهای که حین کار و تلاش درس و مشق را از مکتبخانههایی که فرزندان صاحبان زور و سرمایه در آن درس میخواندند گدایی کرده و یا با تیزهوشی از آن سوی پنجرههای کلاس به چنگ آورده بود.
ططری نخبهای بود که مانند هزاران هزار نخبهی دیگر این سرزمین ستمدیده و رنجکشیده که هرگز سیر نمیگردند و حریص و گرسنه تا آخر عمر میدوند و افتان و خیزان نبوغ خود را در هر فرصت کم و کوتاه به ظهور و ثبوت میرسانند و از سر سادگی و بیریایی بر باورهای پاک و سرشت نیکویی که در ماهیت خویش دارند. همهچیز خود را نثار نجات میهن و همنوعانشان میکنند، خودش را برای خدمت به میهن و همنوعانش به آب و آتش زد و در حالیکه در باور خود هنوز در قدم نخست راه بود اما ناباورانه عمرش به پایان رسید و از “کیس” مردمانش رفت.
ططری را باید در میان قوم و قبیله خودش جستوجو کرد زیرا حرفهایش را میفهمیدند و بتن و متن سخنان ساده و بیپیرایهاش را درک و هضم میکردند. سخنانی که در ظاهر امر بسیار ساده و پیش پا افتاده مینمود در حالیکه در پس پردهی خود حقایق تلخ و اندوهباری را زمزمه میکرد.
Forwarded from صدای مردم لک
صاحبنظران گفتهاند جدیترین حالات دردآلود انسانها با زبان طنز بیان میگردد و ططری بر این شیوهی بیان بدون آنکه چیزی دربارهی آن خوانده باشد و تنها از سر فطرت پاکش اصرار داشت. او اصرار داشت در سرزمینی که زندگی میکند حقی و سهمی دارد و این حق و سهم را نه تنها برای خود که برای دیگران هم میخواست و چون با زبان خودمانی قشر ساده و ستمدیده جامعه حرف میزد، همین گروه بیشمار مردمان فقیر و سادهدل سرزمینمان حرفهایش را درک میکردند و دوستش داشتند. روانش آمرزیده باد.
yon.ir/IMpLB
کانال هنر و مردان لکستان هفتمین سال عروج این سردار لکستانی را به مردم غرب کشور مخصوصا قوم ریشه دار و با اصالت لک تسلیت عرض مینماید
کانال هنر و مردان لکستان
https://t.me/joinchat/AAAAAD7Z6hdy_17kLYVC-A
yon.ir/IMpLB
کانال هنر و مردان لکستان هفتمین سال عروج این سردار لکستانی را به مردم غرب کشور مخصوصا قوم ریشه دار و با اصالت لک تسلیت عرض مینماید
کانال هنر و مردان لکستان
https://t.me/joinchat/AAAAAD7Z6hdy_17kLYVC-A
مراسم تشییع و ختم کربلایی نباتعلی یوسفی
مرحوم نباتعلی(ناوه) در جنگ های معروف ایوتین چشمامش را از دست داد
روحش شاد
@lakvahid
مرحوم نباتعلی(ناوه) در جنگ های معروف ایوتین چشمامش را از دست داد
روحش شاد
@lakvahid
✅ترامپ:آماده دیدار با روحانی هستم در هر مکان و زمانی بدون پیش شرط.این کار را از موضع قدرت یا ضعف انجام نمیدهم، فکر میکنم ملاقات کردن کار مناسبی است
@lakvahid
@lakvahid
Audio
چِینگهَ موژینَر لشهِ بی گیونِم
موشی سِیل کَنهِ اِ گَئیل رَمونِم
شعر: #کامی_کر_بیرانوند
دکلمه: #احمد_مومنی
ـــــــــــــــــــــــــــــ
@lakvahid
موشی سِیل کَنهِ اِ گَئیل رَمونِم
شعر: #کامی_کر_بیرانوند
دکلمه: #احمد_مومنی
ـــــــــــــــــــــــــــــ
@lakvahid