#جمعه_نصر #اللهم_عجل_لولیک_الفرج
نشسته‌ام به سخن با تویی که محرم رازی
نشسته‌ام که دل خسته‌ی مرا بنوازی
در این جماعت یکرنگ، با همین دل شیدا
در آرزوی تو امروز می‌رسم به نمازی
رسیده‌ام به صف آخر و بدون تکلّف
نشسته‌ام به تماشای نور و آینه بازی
درین زمانه دلتنگ زخم‌های پیاپی
خرابه‌های دلم را مگر به عشق بسازی
میان خطبه به نام تو می‌رسد سخن آری
گمان کنم که تو هم گوشه‌ای به راز و نیازی
نماز جمعه موعود، با امامت نورت
خدای من چه بهشتی؛ خدای من چه نمازی
📝نغمه مستشار نظامی
@labbayk_ir
نشسته‌ام به سخن با تویی که محرم رازی
نشسته‌ام که دل خسته‌ی مرا بنوازی
در این جماعت یکرنگ، با همین دل شیدا
در آرزوی تو امروز می‌رسم به نمازی
رسیده‌ام به صف آخر و بدون تکلّف
نشسته‌ام به تماشای نور و آینه بازی
درین زمانه دلتنگ زخم‌های پیاپی
خرابه‌های دلم را مگر به عشق بسازی
میان خطبه به نام تو می‌رسد سخن آری
گمان کنم که تو هم گوشه‌ای به راز و نیازی
نماز جمعه موعود، با امامت نورت
خدای من چه بهشتی؛ خدای من چه نمازی
📝نغمه مستشار نظامی
@labbayk_ir
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
🤲اللّهُم اِنّا نَشکُو اِلَیکَ فَقدَ نَبِیِّنا و غَیبَةَ اِمامِنا وَ قِلَّةَ عَدَدِنا وکَثرَةَ اَعدائِنا وَ تَظاهُرَ الاَعداءِ عَلَینا و وُقُوعَ الفِتَنِ بِنا، فَفَرِّج ذلِکَ اللّهُمَّ بِعَدلٍ تُظهِرُهُ وَ اِمامِ حَقٍّ نَعرِفُهُ، اِلهَ الحَقِّ. آمینَ رَبَّ العالَمینَ
خدای فریادرس من!
به شکایت نزد تو آمدم امّا نمی دانم از کدامین درد بایدم نالیدن!
از فراق محبوب تو مصطفی(ص)،یا غیبت آشکارترین حجّتت بر گستره هستی!
از کمی دوستان یکرنگ و یکدل؟یا بسیاری دشمنان هرزه!
از هجوم ناپاک مردمان،یا برآمدن طوفان های بلا!
نمی دانم کدامین رنج، دست نوازش تو را بر سرم می کشاند؟
لیک کویر تفتیده جانم،باران عدل تو را انتظار می کشد تا کام خشکیده اش سیراب گردد
و دل آزرده ام ظهور عزیزی را می طلبد تا عمیق زخم هایش التیام یابد.
به لطف و رحمتت دل بسته ام.
@labbayk_ir
🤲اللّهُم اِنّا نَشکُو اِلَیکَ فَقدَ نَبِیِّنا و غَیبَةَ اِمامِنا وَ قِلَّةَ عَدَدِنا وکَثرَةَ اَعدائِنا وَ تَظاهُرَ الاَعداءِ عَلَینا و وُقُوعَ الفِتَنِ بِنا، فَفَرِّج ذلِکَ اللّهُمَّ بِعَدلٍ تُظهِرُهُ وَ اِمامِ حَقٍّ نَعرِفُهُ، اِلهَ الحَقِّ. آمینَ رَبَّ العالَمینَ
خدای فریادرس من!
به شکایت نزد تو آمدم امّا نمی دانم از کدامین درد بایدم نالیدن!
از فراق محبوب تو مصطفی(ص)،یا غیبت آشکارترین حجّتت بر گستره هستی!
از کمی دوستان یکرنگ و یکدل؟یا بسیاری دشمنان هرزه!
از هجوم ناپاک مردمان،یا برآمدن طوفان های بلا!
نمی دانم کدامین رنج، دست نوازش تو را بر سرم می کشاند؟
لیک کویر تفتیده جانم،باران عدل تو را انتظار می کشد تا کام خشکیده اش سیراب گردد
و دل آزرده ام ظهور عزیزی را می طلبد تا عمیق زخم هایش التیام یابد.
به لطف و رحمتت دل بسته ام.
@labbayk_ir