▪️ شهر دفاعی
🖋 محتوای متنی و تصویری: Theo Deutinger| معمار و نویسنده
🖋 برگردان و پیوست: محمدفرید مصلح| دانشجوی کارشناسی ارشد مطالعات معماری ایران
سالیان سال است که دوران شهرهایی با دیوار و استحکامات به سر آمده. مرزهای دفاعی که روزگاری ما را از دشمنان خارجی در امان نگه میداشت، امروزه از اطراف شهرها برچیده شده. اقدامات دفاعی در شهرهای امروزی، اساساً با هدف اثرگذاری بر دشمن داخلی به کار گرفته میشود. نمایانترین عناصر دفاعی شهر، در جهت دفاع در برابر حملات تروریستی یا جنایی نیست، بلکه شهروندان معمولی را نشانه گرفته است. «رفتار ناهنجار» اصطلاحی اتهامگونه است که استفاده از عناصر دفاعی را توجیه میکند. با توجه به اینکه طبق قانون، رفتار ناهنجار جرم نیست، تنها راه مقابله با آن، بهکارگیری اقدامات پیشگیرانه است. مصداق رفتار ناهنجار صرفاً گرافیتیکردن بر روی دیوار نیست، بلکه خوابیدن، نشستن، ایستادن یا راهرفتن دستهجمعی را هم شامل میشود. به بیان دیگر، هر کنشی که در فضای عمومی انجام میشود، ناهنجار است. هر تصویری که بروشورهای شرکتهای ساختمانی از فضای زنده، پویا و پر از زندگی عمومی نشان میدهند، ناهنجار است.
این جدالی میان واقعیتهاست. برای مثال، عامۀ مردم نمیخواهند که در خرید صبحِ روزِ تعطیلشان با مردم بیخانمان مواجه شوند؛ اما از سوی دیگر، همین عامۀ مردم به دنبال آن هستند که تصویری از یک شهر آزاد، پذیرا و بدونمحدودیت باشند.
⭕️ ادامۀ مطلب را میتوانید در Instant View یا در وبسایت کوبه به نشانی زیر بخوانید:
https://telegra.ph/fm9-09-24
http://koubeh.com/fm9
@Koubeh
🖋 محتوای متنی و تصویری: Theo Deutinger| معمار و نویسنده
🖋 برگردان و پیوست: محمدفرید مصلح| دانشجوی کارشناسی ارشد مطالعات معماری ایران
سالیان سال است که دوران شهرهایی با دیوار و استحکامات به سر آمده. مرزهای دفاعی که روزگاری ما را از دشمنان خارجی در امان نگه میداشت، امروزه از اطراف شهرها برچیده شده. اقدامات دفاعی در شهرهای امروزی، اساساً با هدف اثرگذاری بر دشمن داخلی به کار گرفته میشود. نمایانترین عناصر دفاعی شهر، در جهت دفاع در برابر حملات تروریستی یا جنایی نیست، بلکه شهروندان معمولی را نشانه گرفته است. «رفتار ناهنجار» اصطلاحی اتهامگونه است که استفاده از عناصر دفاعی را توجیه میکند. با توجه به اینکه طبق قانون، رفتار ناهنجار جرم نیست، تنها راه مقابله با آن، بهکارگیری اقدامات پیشگیرانه است. مصداق رفتار ناهنجار صرفاً گرافیتیکردن بر روی دیوار نیست، بلکه خوابیدن، نشستن، ایستادن یا راهرفتن دستهجمعی را هم شامل میشود. به بیان دیگر، هر کنشی که در فضای عمومی انجام میشود، ناهنجار است. هر تصویری که بروشورهای شرکتهای ساختمانی از فضای زنده، پویا و پر از زندگی عمومی نشان میدهند، ناهنجار است.
این جدالی میان واقعیتهاست. برای مثال، عامۀ مردم نمیخواهند که در خرید صبحِ روزِ تعطیلشان با مردم بیخانمان مواجه شوند؛ اما از سوی دیگر، همین عامۀ مردم به دنبال آن هستند که تصویری از یک شهر آزاد، پذیرا و بدونمحدودیت باشند.
⭕️ ادامۀ مطلب را میتوانید در Instant View یا در وبسایت کوبه به نشانی زیر بخوانید:
https://telegra.ph/fm9-09-24
http://koubeh.com/fm9
@Koubeh
Telegraph
شهر دفاعی
سالیان سال است که دوران شهرهایی با دیوار و استحکامات به سر آمده. مرزهای دفاعی که روزگاری ما را از دشمنان خارجی در امان نگه میداشت، امروزه از اطراف شهرها برچیده شده. اقدامات دفاعی در شهرهای امروزی، اساساً با هدف اثرگذاری بر دشمن داخلی به کار گرفته میشود.…
▪️ سوون (서원)، مکانی مقدس برای تربیت فرهیختگان و دانشمندان
🖋فائزه خطیبزاده| دانشجوی کارشناسی ارشد مطالعات معماری ایران
سُوون، زادگاه دانش و خرد و پایگاهی است که در آن شوق دانشمندان برای علمآموزی و عدالت اجتماعی رشد کرده و میشکفد.
سُوونها مجموعههای آموزشی سنتی کره هستند و تاریخ ساخت آنها به دورۀ سلسلۀ چوسان بازمیگردد. این مجموعهها در خدمت خانوادههای اشرافی یانگبان بودند و بهعنوان حرمهای کنفسیوسی شناخته میشدند.
- «سونبی»، شکل اولیۀ دانشمند کرهای
سونبیها، دانشجویانی بودند که به مطالعه و آموختن کتب کنفسیوس و منسیوس میپرداختند. نباید سونبیها را با زاهدان که به دنیا بیاعتنا بوده و یا از آن کناره میگرفتند، اشتباه گرفت. همچنین، اگرچه آنها عضوی از طبقۀ حکومتیان دوران چوسان بودند، احساس مسئولیت فراوانی نسبت به اجتماع و درآمیختن با آن داشتند. با شجاعت و نیروی عدالتطلبی که در آنها وجود داشت، درخواستهای خود را بیپرده با پادشاه درمیان میگذاشتند و با این کار جان خود را بهخطر میانداختند. همچنین عمیقاً با افراد محنتدیده و رنجکشیدۀ طبقۀ عادی جامعه همدردی میکردند. این روح سونبیهاست که تاریخ پانصد سالۀ سلسلۀ چوسان را بهدوش کشیده و نیز همین روح است که به دانشجویان دانشگاه و دانشمندان روزگار مدرن کره منتقل شده و دموکراسی کره را ممکن کرده است.
⭕️ ادامۀ مطلب را میتوانید در Instant View یا در وبسایت کوبه به نشانی زیر بخوانید:
https://telegra.ph/fk8-10-07
http://koubeh.com/fk8
@Koubeh
🖋فائزه خطیبزاده| دانشجوی کارشناسی ارشد مطالعات معماری ایران
سُوون، زادگاه دانش و خرد و پایگاهی است که در آن شوق دانشمندان برای علمآموزی و عدالت اجتماعی رشد کرده و میشکفد.
سُوونها مجموعههای آموزشی سنتی کره هستند و تاریخ ساخت آنها به دورۀ سلسلۀ چوسان بازمیگردد. این مجموعهها در خدمت خانوادههای اشرافی یانگبان بودند و بهعنوان حرمهای کنفسیوسی شناخته میشدند.
- «سونبی»، شکل اولیۀ دانشمند کرهای
سونبیها، دانشجویانی بودند که به مطالعه و آموختن کتب کنفسیوس و منسیوس میپرداختند. نباید سونبیها را با زاهدان که به دنیا بیاعتنا بوده و یا از آن کناره میگرفتند، اشتباه گرفت. همچنین، اگرچه آنها عضوی از طبقۀ حکومتیان دوران چوسان بودند، احساس مسئولیت فراوانی نسبت به اجتماع و درآمیختن با آن داشتند. با شجاعت و نیروی عدالتطلبی که در آنها وجود داشت، درخواستهای خود را بیپرده با پادشاه درمیان میگذاشتند و با این کار جان خود را بهخطر میانداختند. همچنین عمیقاً با افراد محنتدیده و رنجکشیدۀ طبقۀ عادی جامعه همدردی میکردند. این روح سونبیهاست که تاریخ پانصد سالۀ سلسلۀ چوسان را بهدوش کشیده و نیز همین روح است که به دانشجویان دانشگاه و دانشمندان روزگار مدرن کره منتقل شده و دموکراسی کره را ممکن کرده است.
⭕️ ادامۀ مطلب را میتوانید در Instant View یا در وبسایت کوبه به نشانی زیر بخوانید:
https://telegra.ph/fk8-10-07
http://koubeh.com/fk8
@Koubeh
Telegraph
سُوون (서원)، مکانی مقدس برای تربیت فرهیختگان و دانشمندان
سُوون، زادگاه دانش و خرد و پایگاهی است که در آن شوق دانشمندان برای علمآموزی و عدالت اجتماعی رشد کرده و میشکفد. سُوونها مجموعههای آموزشی سنتی کره هستند و تاریخ ساخت آنها به دورۀ سلسلۀ چوسان بازمیگردد. این مجموعهها در خدمت خانوادههای اشرافی یانگبان…
▪️ سلول نرم: مسکن حداقلی
🖋 نویسنده: پییِر ویتوریو اورِلی و مارتینو تاتارا
🖌 ترجمه: مریم محمودی کاهکش| کارشناس ارشد مطالعات معماری ایران
منبع: خبرگزاری نیویورکر، ۳۰ ژوئیه ۲۰۱۸
اتاق کو-آپ اَنتِریور هانس مایر، با نوید زندگی بدون فشار فضای داخلی، موقعیت منحصر به فردی را در تاریخ اتاق به خود اختصاص داده است.
کو-آپ اَنتِریور هانس مایر، تصویری از یک اتاق است که توسط خود مایر و با استفاده از مبلمان و اشیایی که یافته بود سازماندهی و صحنهپردازی شده است: چندین عنصر متحرک و تاشو— از جمله یک تختخواب، یک میز با گرامافونی بر روی آن، دو صندلی، که یکی به دیوار آویخته شده، و یک قفسه با شیشههایی که حاوی محتوای نامشخصی هستند. مایر یک نسخۀ کراپ شده از این تصویر را برای مصور کردن مقالهاش با نام «دنیای جدید»، که در سال ۱۹۲۶ در مجلۀ آلمانی داس وِرک منتشر شد، به کار برد. درست یک سال قبل از آن، آدولف بِهنه منتقد آلمانی، از این تصویر به عنوان تصویرسازی یک مقاله که برای ماهنامۀ اوهو برلین نوشت، استفاده کرد. بِهنه در مقالهاش نوشت که این اتاق «رادیکال و افراطی» بوده و باب سلیقۀ همگان نخواهد بود.
⭕️ ادامۀ مطلب را میتوانید در Instant View یا در وبسایت کوبه به نشانی زیر بخوانید:
https://telegra.ph/mmk3-11-05
http://koubeh.com/mmk3/
@Koubeh
🖋 نویسنده: پییِر ویتوریو اورِلی و مارتینو تاتارا
🖌 ترجمه: مریم محمودی کاهکش| کارشناس ارشد مطالعات معماری ایران
منبع: خبرگزاری نیویورکر، ۳۰ ژوئیه ۲۰۱۸
اتاق کو-آپ اَنتِریور هانس مایر، با نوید زندگی بدون فشار فضای داخلی، موقعیت منحصر به فردی را در تاریخ اتاق به خود اختصاص داده است.
کو-آپ اَنتِریور هانس مایر، تصویری از یک اتاق است که توسط خود مایر و با استفاده از مبلمان و اشیایی که یافته بود سازماندهی و صحنهپردازی شده است: چندین عنصر متحرک و تاشو— از جمله یک تختخواب، یک میز با گرامافونی بر روی آن، دو صندلی، که یکی به دیوار آویخته شده، و یک قفسه با شیشههایی که حاوی محتوای نامشخصی هستند. مایر یک نسخۀ کراپ شده از این تصویر را برای مصور کردن مقالهاش با نام «دنیای جدید»، که در سال ۱۹۲۶ در مجلۀ آلمانی داس وِرک منتشر شد، به کار برد. درست یک سال قبل از آن، آدولف بِهنه منتقد آلمانی، از این تصویر به عنوان تصویرسازی یک مقاله که برای ماهنامۀ اوهو برلین نوشت، استفاده کرد. بِهنه در مقالهاش نوشت که این اتاق «رادیکال و افراطی» بوده و باب سلیقۀ همگان نخواهد بود.
⭕️ ادامۀ مطلب را میتوانید در Instant View یا در وبسایت کوبه به نشانی زیر بخوانید:
https://telegra.ph/mmk3-11-05
http://koubeh.com/mmk3/
@Koubeh
Telegraph
سلول نرم: مسکن حداقلی
پییِر ویتوریو اورِلی و مارتینو تاتارا منبع: New Yorker ترجمه: مریم محمودی کاهکش اتاق کو-آپ اَنتِریور[1] هانس مایر، با نوید زندگی بدون فشار فضای داخلی، موقعیت منحصر به فردی را در تاریخ اتاق به خود اختصاص داده است. کو-آپ اَنتِریور هانس مایر، تصویری از…
تحریریهی کوبه ضمن عرض تبریک شب یلدا، به اطلاع میرساند که وبسایت جدید هماکنون قابل دسترسی است:
koubeh.com
@koubeh
koubeh.com
@koubeh
▪️ نگاهی به برنامهریزی شهری در عصر استالین؛ مروری بر کتاب هِدِر دِهان، برنامهریزی شهری استالینیستی: متخصصان، عملکرد، و قدرت، انتشارات دانشگاه تورنتو، ۲۰۱۳.
🖋 نویسنده: مارتین کُلراوش
🖌 ترجمه: امیر مصباحی| دانشجوی کارشناسی ارشد آمایش سرزمین
نوشتهای که در زیر میخوانید، جستاری است از مارتین کُلراوش، استادِ آلمانیتبارِ تاریخ مدرن در دانشگاه کاتولیک لووِن. کلراوش در این جستار به بررسی اجمالیِ کتابِ «برنامهریزی شهری استالینیستی؛ متخصصان، عملکرد، و قدرت» نوشتهیِ هِدِر دِهان میپردازد. دهان دانشیار تاریخ در دانشگاه بینگامتن است و تاریخ روسیه و اتحاد شوروی، بهویژهیِ تاریخِ شهری، فرهنگ مردمی، زندگی جوانان و جز اینها، از جمله زمینههای پژوهشی او به شمار میآیند. او در این کتاب که به سال ۲۰۱۳ منتشر شد، در۷ فصل به همراه یک مقدمه و یک جمعبندی، تاریخ برنامهریزی و تحولات آن در شهر نیژنی نُوگورود را در طی دههیِ ۱۹۳۰ بررسی و واکاوی میکند.
⭕️ ادامۀ مطلب را میتوانید در وبسایت یا کانال تلگرامی کوبه به نشانی زیر بخوانید:
https://telegra.ph/ame1-12-22
http://koubeh.com/ame1/
@Koubeh
🖋 نویسنده: مارتین کُلراوش
🖌 ترجمه: امیر مصباحی| دانشجوی کارشناسی ارشد آمایش سرزمین
نوشتهای که در زیر میخوانید، جستاری است از مارتین کُلراوش، استادِ آلمانیتبارِ تاریخ مدرن در دانشگاه کاتولیک لووِن. کلراوش در این جستار به بررسی اجمالیِ کتابِ «برنامهریزی شهری استالینیستی؛ متخصصان، عملکرد، و قدرت» نوشتهیِ هِدِر دِهان میپردازد. دهان دانشیار تاریخ در دانشگاه بینگامتن است و تاریخ روسیه و اتحاد شوروی، بهویژهیِ تاریخِ شهری، فرهنگ مردمی، زندگی جوانان و جز اینها، از جمله زمینههای پژوهشی او به شمار میآیند. او در این کتاب که به سال ۲۰۱۳ منتشر شد، در۷ فصل به همراه یک مقدمه و یک جمعبندی، تاریخ برنامهریزی و تحولات آن در شهر نیژنی نُوگورود را در طی دههیِ ۱۹۳۰ بررسی و واکاوی میکند.
⭕️ ادامۀ مطلب را میتوانید در وبسایت یا کانال تلگرامی کوبه به نشانی زیر بخوانید:
https://telegra.ph/ame1-12-22
http://koubeh.com/ame1/
@Koubeh
Telegraph
نگاهی به برنامهریزی شهری در عصر استالین
مروری بر کتاب هِدِر دِهان، برنامهریزی شهری استالینیستی: متخصصان، عملکرد، و قدرت، انتشارات دانشگاه تورنتو، ۲۰۱۳، ۲۷۲ص.[1] مارتین کُلراوش مترجم: امیر مصباحی مقدمهی مترجم: نوشتهای که در زیر میخوانید، جستاری است از مارتین کُلراوش، استادِ آلمانیتبارِ تاریخ…
🔴 «چرا و چگونه میتوان به اطمینان نسبی رسید که دستگاههای دولتی و نهادهای حاکمیتی و حتی نهادهای به اصطلاح عمومی، میتوانند منفعت عمومی را تشخیص دهند؟»، «تلقی این نهادها و دستگاهها از منفعت عمومی چیست و این تلقی چگونه برایشان تعریف میشود؟»، «چگونه احدی از آحاد عموم میتواند متوجه و مطمئن شود که به منفعت او توجه شده و در تصمیم آن نهادها یا دستگاهها لحاظ شده است؟»
🔴 بخشی از سرمقالۀ شمارۀ ۸۵-۸۴ مجلۀ آبادی؛ این شماره از آبادی به واکاوی موضوع توسعۀ دانشگاهها اختصاص پیدا کرده است. شیوه و محتوای تأملبرانگیز مواجهۀ مدیران و موافقان طرحهای توسعه دانشگاهها در این مدت، بیشترین انگیزه برای تحریریۀ آبادی بوده است تا به سراغ این موضوع برود. این شماره، فارغ از جستوجویی انتقادی در باب توسعۀ دانشگاهها، میتواند سندی تاریخی دربارۀ نگاه تصمیمگیران در موضوع «توسعه» باشد.
🔺 نسخهٔ آنلاین شمارهٔ جدید مجلهٔ آبادی با موضوع «بازخوانی پروندهٔ توسعهٔ دانشگاهها» هماکنون از طریق لینک زیر قابل دسترسی است:
https://drive.google.com/file/d/1-LPOMXRTXRO4FxLLU5BzOHa0yRyj6WKA/view?usp=drivesdk
@koubeh
🔴 بخشی از سرمقالۀ شمارۀ ۸۵-۸۴ مجلۀ آبادی؛ این شماره از آبادی به واکاوی موضوع توسعۀ دانشگاهها اختصاص پیدا کرده است. شیوه و محتوای تأملبرانگیز مواجهۀ مدیران و موافقان طرحهای توسعه دانشگاهها در این مدت، بیشترین انگیزه برای تحریریۀ آبادی بوده است تا به سراغ این موضوع برود. این شماره، فارغ از جستوجویی انتقادی در باب توسعۀ دانشگاهها، میتواند سندی تاریخی دربارۀ نگاه تصمیمگیران در موضوع «توسعه» باشد.
🔺 نسخهٔ آنلاین شمارهٔ جدید مجلهٔ آبادی با موضوع «بازخوانی پروندهٔ توسعهٔ دانشگاهها» هماکنون از طریق لینک زیر قابل دسترسی است:
https://drive.google.com/file/d/1-LPOMXRTXRO4FxLLU5BzOHa0yRyj6WKA/view?usp=drivesdk
@koubeh
▪️ هزار قلعۀ صعب و هزار شارستان
🖋 نویسنده: امیرحسین مقتدایی| دانشجوی کارشناسی ارشد مطالعات معماری ایران
تاریخنگاران و پژوهشگران معماری ایران تاکنون به روشهای گوناگون بناهای تاریخی را بررسیدهاند؛ گاه به صورت سبکی یا دورهای و گاه از دریچه کارکردی و به تفکیک بنا. اما دستهای از بناها در اکثر این پژوهشها مغفول مانده، گویی پژوهشگران نمیدانند آنها وجود دارند یا وجودشان، تاریخگذاری و بررسی آن برایشان نامفهوم و ناملموس است. شاید هم اصلا آن را یک بنا نمیدانند. هر دلیلی که در پس این اتفاق باشد قلعهها در کتابهای مرتبط با معماری ایران از قلم افتادهاند و کمتر کسی به آنها پرداخته است. البته تکنگاریهایی بر روی برخی از آنها و بهطور خاص قلعههای دفاعی انجام شده است، اما نگاهی کلی به مجموعه یا دستهای از آنها خیر. اگرچه قلعهها در بسیاری از موارد مجموعههایی متشکل از قسمتهای گوناگون چون انبار، اتاق، حمام و... هستند اما کلیت یکپارچه آنها باعث میشود بتوان قلعهها را یک اثر واحد بهحساب آورد و در این صورت قلعهها بزرگترین آثار تاریخ معماری ایران به لحاظ وسعت و مساحت هستند.
⭕️ ادامۀ مطلب را میتوانید در وبسایت و کانال تلگرامی کوبه به نشانیهای زیر بخوانید:
https://telegra.ph/am15-01-06
http://koubeh.com/am15/
@Koubeh
🖋 نویسنده: امیرحسین مقتدایی| دانشجوی کارشناسی ارشد مطالعات معماری ایران
تاریخنگاران و پژوهشگران معماری ایران تاکنون به روشهای گوناگون بناهای تاریخی را بررسیدهاند؛ گاه به صورت سبکی یا دورهای و گاه از دریچه کارکردی و به تفکیک بنا. اما دستهای از بناها در اکثر این پژوهشها مغفول مانده، گویی پژوهشگران نمیدانند آنها وجود دارند یا وجودشان، تاریخگذاری و بررسی آن برایشان نامفهوم و ناملموس است. شاید هم اصلا آن را یک بنا نمیدانند. هر دلیلی که در پس این اتفاق باشد قلعهها در کتابهای مرتبط با معماری ایران از قلم افتادهاند و کمتر کسی به آنها پرداخته است. البته تکنگاریهایی بر روی برخی از آنها و بهطور خاص قلعههای دفاعی انجام شده است، اما نگاهی کلی به مجموعه یا دستهای از آنها خیر. اگرچه قلعهها در بسیاری از موارد مجموعههایی متشکل از قسمتهای گوناگون چون انبار، اتاق، حمام و... هستند اما کلیت یکپارچه آنها باعث میشود بتوان قلعهها را یک اثر واحد بهحساب آورد و در این صورت قلعهها بزرگترین آثار تاریخ معماری ایران به لحاظ وسعت و مساحت هستند.
⭕️ ادامۀ مطلب را میتوانید در وبسایت و کانال تلگرامی کوبه به نشانیهای زیر بخوانید:
https://telegra.ph/am15-01-06
http://koubeh.com/am15/
@Koubeh
Telegraph
هزار قلعۀ صعب و هزار شارستان
تاریخنگاران و پژوهشگران معماری ایران تاکنون به روشهای گوناگون بناهای تاریخی را بررسیدهاند؛ گاه به صورت سبکی یا دورهای و گاه از دریچه کارکردی و به تفکیک بنا. اما دستهای از بناها در اکثر این پژوهشها مغفول مانده، گویی پژوهشگران نمیدانند آنها وجود دارند…
▪️ گرچه همه برنامهریزند، اما بعضیها از بقیه برنامهریزترند
به یاد برنامهریزی که خود را بلشویک میدانست
🖋 نویسنده: باربارا رادِر
🖌 ترجمه: امیر مصباحی| دانشجوی کارشناسی ارشد آمایش سرزمین
هانس بلومِنفِلد (اکتبر ۱۸۹۲ – ژانویه ۱۹۸۸) برنامهریز، معمار و استاد دانشگاهی بود که در اروپا، اتحاد شوروی و سراسر آمریکای شمالی فعالیت میکرد. احتمالاً او بیش از هر چیز، بهخاطر نقش مهماش در شکلدهی به شکل شهریِ معاصر از طریق فعالیتهایِ خود با هیئت برنامهریزیِ کلانشهرِ تورنتو شناخته میشود. در این مقاله، باربارا رادِر شرح مختصری از زندگی و دستاوردهای او را ارائه میکند.
⭕️ ادامۀ مطلب را میتوانید در Instant View یا در وبسایت کوبه به نشانی زیر بخوانید:
https://telegra.ph/ame2-01-11
http://koubeh.com/ame2
@Koubeh
به یاد برنامهریزی که خود را بلشویک میدانست
🖋 نویسنده: باربارا رادِر
🖌 ترجمه: امیر مصباحی| دانشجوی کارشناسی ارشد آمایش سرزمین
هانس بلومِنفِلد (اکتبر ۱۸۹۲ – ژانویه ۱۹۸۸) برنامهریز، معمار و استاد دانشگاهی بود که در اروپا، اتحاد شوروی و سراسر آمریکای شمالی فعالیت میکرد. احتمالاً او بیش از هر چیز، بهخاطر نقش مهماش در شکلدهی به شکل شهریِ معاصر از طریق فعالیتهایِ خود با هیئت برنامهریزیِ کلانشهرِ تورنتو شناخته میشود. در این مقاله، باربارا رادِر شرح مختصری از زندگی و دستاوردهای او را ارائه میکند.
⭕️ ادامۀ مطلب را میتوانید در Instant View یا در وبسایت کوبه به نشانی زیر بخوانید:
https://telegra.ph/ame2-01-11
http://koubeh.com/ame2
@Koubeh
Telegraph
گرچه همه برنامهریزند، اما بعضیها از بقیه برنامهریزترند[1]
به یاد برنامهریزی که خود را بلشویک میدانست باربارا رادِر[2] مترجم: امیر مصباحی هانس بلومِنفِلد (اکتبر ۱۸۹۲ – ژانویه ۱۹۸۸) برنامهریز، معمار و استاد دانشگاهی بود که در اروپا، اتحاد شوروی و سراسر آمریکای شمالی فعالیت میکرد. احتمالاً او بیش از هر چیز، بهخاطر…
▪️ خانهی شیبدار (پلکانی)
🖋 نویسنده: از نویسندگان وبسایت Les Montparnos
🖌 ترجمه: مریم محمودی کاهکش| کارشناس ارشد مطالعات معماری ایران
آنچه میخوانید ترجمهای است از متن فرانسوی la maison à gradins (معادل slope house در انگلیسی) با عنوان خانهی شیبدار یا پلکانی. این بنا یکی از معروفترین خانههای شیبدار دنیا است و اولین خانهی پلکانی در شهر پاریس محسوب میشود. ساختمانی که به دنبال شیوع بیماری سل در اروپا و مرگ و میر گستردهی ناشی از آن در دههی ۱۹۲۰ شکل گرفت و طراحی و انتخاب مصالح نما در آن به گونهای بود که بیشترین میزان نور آفتاب و جریان هوا را به فضای درون خانه هدایت کند تا از این طریق به مقابله با بیماری بپردازد. این ساختمان همچنین به عنوان لوکیشن سکانسهای نهایی فیلم آخرین تانگو در پاریس توسط برناردو برتولوچی نیز مورد استفاده قرار گرفت و از این جهت نیز شناختهشده است.
⭕️ ادامۀ مطلب را میتوانید در Instant View یا در وبسایت کوبه به نشانی زیر بخوانید:
https://telegra.ph/mmk4-01-27-3
http://koubeh.com/mmk4
@Koubeh
🖋 نویسنده: از نویسندگان وبسایت Les Montparnos
🖌 ترجمه: مریم محمودی کاهکش| کارشناس ارشد مطالعات معماری ایران
آنچه میخوانید ترجمهای است از متن فرانسوی la maison à gradins (معادل slope house در انگلیسی) با عنوان خانهی شیبدار یا پلکانی. این بنا یکی از معروفترین خانههای شیبدار دنیا است و اولین خانهی پلکانی در شهر پاریس محسوب میشود. ساختمانی که به دنبال شیوع بیماری سل در اروپا و مرگ و میر گستردهی ناشی از آن در دههی ۱۹۲۰ شکل گرفت و طراحی و انتخاب مصالح نما در آن به گونهای بود که بیشترین میزان نور آفتاب و جریان هوا را به فضای درون خانه هدایت کند تا از این طریق به مقابله با بیماری بپردازد. این ساختمان همچنین به عنوان لوکیشن سکانسهای نهایی فیلم آخرین تانگو در پاریس توسط برناردو برتولوچی نیز مورد استفاده قرار گرفت و از این جهت نیز شناختهشده است.
⭕️ ادامۀ مطلب را میتوانید در Instant View یا در وبسایت کوبه به نشانی زیر بخوانید:
https://telegra.ph/mmk4-01-27-3
http://koubeh.com/mmk4
@Koubeh
Telegraph
خانهی شیبدار (پلکانی)
آنچه میخوانید ترجمهای است از متن فرانسوی la maison à gradins (معادل slope house در انگلیسی) با عنوان خانهی شیبدار یا پلکانی. این بنا یکی از معروفترین خانههای شیبدار دنیا است و اولین خانهی پلکانی در شهر پاریس محسوب میشود. ساختمانی که به…
▪️ در باب عکسهای هنرمندانۀ ما
🖋 نویسنده: پگاه صامعی| دانشجوی کارشناسی ارشد مطالعات معماری ایران
عکاسی از بناها و آثار معماری با اهداف مختلفی صورت میگیرد. عموم مردم با هدف داشتن یادگاری از سفری که رفتهاند و بناهایی که دیدهاند عکاسی میکنند. این عکسها معمولاً بدون ادیت و یا با تغییرات بسیار جزئی و نه چندان حرفهای در شبکههای اجتماعی و صفحات خصوصی به اشتراک گذاشته میشوند. حافظۀ موبایل و لپتاپ همۀ ما مملو از عکسهایی از این دست است. از طرف دیگر عکسهای بلاگرها، اینفلوئنسرها و به طور کلی افرادی که از طریق سوشال مدیا کسب درآمد میکنند با ادیتهای فراوان و به شکلی خوش آبورنگ در شبکههای اجتماعی به نمایش درمیآیند. در این عکسها تنها زیباییهای یک شهر یا یک بنا نشان داده میشود. زیرا در نهایت هدف این است که مخاطب به سمت سفر و بازدید از مقصدی خاص تشویق شود. در این میان معمارها نیز معمولاً برای معرفی آثار تاریخی، ثبت و مستندسازیِ آنها، عکاسی میکنند. تکلیف آن دسته از عکسهایی که برای مستندسازی استفاده میشوند تا حد زیادی مشخص است. معمار دوربین به دست میگیرد و شروع به عکاسی از بنا با تمام جزییات آن میکند. آن چیزی که در عکسهای مستندنگاری مهم است نه زیبایی عکس بلکه کیفیت و نحوۀ نمایش جزییات یک اثر است. اما در رابطه با عکسهایی که معمولاً برای معرفی یک بنای تاریخی و توسط یک معمار ثبت میشوند، موضوع جای تأمل دارد
⭕️ ادامۀ مطلب را میتوانید در Instant View یا در وبسایت کوبه به نشانی زیر بخوانید:
https://telegra.ph/ps1-03-05
http://koubeh.com/ps1
@Koubeh
🖋 نویسنده: پگاه صامعی| دانشجوی کارشناسی ارشد مطالعات معماری ایران
عکاسی از بناها و آثار معماری با اهداف مختلفی صورت میگیرد. عموم مردم با هدف داشتن یادگاری از سفری که رفتهاند و بناهایی که دیدهاند عکاسی میکنند. این عکسها معمولاً بدون ادیت و یا با تغییرات بسیار جزئی و نه چندان حرفهای در شبکههای اجتماعی و صفحات خصوصی به اشتراک گذاشته میشوند. حافظۀ موبایل و لپتاپ همۀ ما مملو از عکسهایی از این دست است. از طرف دیگر عکسهای بلاگرها، اینفلوئنسرها و به طور کلی افرادی که از طریق سوشال مدیا کسب درآمد میکنند با ادیتهای فراوان و به شکلی خوش آبورنگ در شبکههای اجتماعی به نمایش درمیآیند. در این عکسها تنها زیباییهای یک شهر یا یک بنا نشان داده میشود. زیرا در نهایت هدف این است که مخاطب به سمت سفر و بازدید از مقصدی خاص تشویق شود. در این میان معمارها نیز معمولاً برای معرفی آثار تاریخی، ثبت و مستندسازیِ آنها، عکاسی میکنند. تکلیف آن دسته از عکسهایی که برای مستندسازی استفاده میشوند تا حد زیادی مشخص است. معمار دوربین به دست میگیرد و شروع به عکاسی از بنا با تمام جزییات آن میکند. آن چیزی که در عکسهای مستندنگاری مهم است نه زیبایی عکس بلکه کیفیت و نحوۀ نمایش جزییات یک اثر است. اما در رابطه با عکسهایی که معمولاً برای معرفی یک بنای تاریخی و توسط یک معمار ثبت میشوند، موضوع جای تأمل دارد
⭕️ ادامۀ مطلب را میتوانید در Instant View یا در وبسایت کوبه به نشانی زیر بخوانید:
https://telegra.ph/ps1-03-05
http://koubeh.com/ps1
@Koubeh
Telegraph
در باب عکسهای هنرمندانۀ ما
عکاسی از بناها و آثار معماری با اهداف مختلفی صورت میگیرد. عموم مردم با هدف داشتن یادگاری از سفری که رفتهاند و بناهایی که دیدهاند عکاسی میکنند. این عکسها معمولاً بدون ادیت و یا با تغییرات بسیار جزئی و نه چندان حرفهای در شبکههای اجتماعی و صفحات خصوصی…
▪️ فضاهای شهری گمشده؛ پشتبامهای قاجاری
🖋 یاسمن غلامی| دانشجوی کارشناسی ارشد مطالعات معماری ایران
شبی از شبهای اسفندماه، در مقابل درگاه یکی از همسایهها، بساط سور و سات عروسی برپا شد؛ از همان بساطهایی که آخر عروسی و بعد از تالار، در مقابل خانۀ پدری داماد برپا میشود و شور و نشاطی به کوچه، بخشی کوچکی از شهر، میدهد. به روی بالکن رفتم تا شاهد ناخواندۀ بساط باشم. به بالا نگاه کردم و ساکن واحد بالایی را هم در بالکنش دیدم؛ دو تا خانه آنطرفتر هم دوسه نفری روی بالکنشان به تماشا ایستاده بودند. سور و سات آنها مراسمی شهری شده بود در مقیاس یک کوچه که تماشاچیهایی در بالکنها یا حتی در پس پنجرۀ خانههای اطراف کوچه داشت. میتوان اینطور تعبیر کرد که آن شب، بالکنها و پنجرهها به دل شهر رفته بودند؛ حتی شاید فضایی شهری شده بودند، بالاخره تماشاچیهای مراسمی شهری را در خود جا داده بودند! وقتی بالکن و پنجره به دل شهر میروند و فضایی شهری میشوند، فضاهای بسیار دیگری هم هستند که ظاهراً فضایی شهری نیستند اما باطناً ممکن است باشند یا گاهی بشوند.
⭕️ ادامۀ مطلب را میتوانید در Instant View یا در وبسایت کوبه به نشانی زیر بخوانید:
https://telegra.ph/yg2-03-10-2
http://koubeh.com/yg2
@Koubeh
🖋 یاسمن غلامی| دانشجوی کارشناسی ارشد مطالعات معماری ایران
شبی از شبهای اسفندماه، در مقابل درگاه یکی از همسایهها، بساط سور و سات عروسی برپا شد؛ از همان بساطهایی که آخر عروسی و بعد از تالار، در مقابل خانۀ پدری داماد برپا میشود و شور و نشاطی به کوچه، بخشی کوچکی از شهر، میدهد. به روی بالکن رفتم تا شاهد ناخواندۀ بساط باشم. به بالا نگاه کردم و ساکن واحد بالایی را هم در بالکنش دیدم؛ دو تا خانه آنطرفتر هم دوسه نفری روی بالکنشان به تماشا ایستاده بودند. سور و سات آنها مراسمی شهری شده بود در مقیاس یک کوچه که تماشاچیهایی در بالکنها یا حتی در پس پنجرۀ خانههای اطراف کوچه داشت. میتوان اینطور تعبیر کرد که آن شب، بالکنها و پنجرهها به دل شهر رفته بودند؛ حتی شاید فضایی شهری شده بودند، بالاخره تماشاچیهای مراسمی شهری را در خود جا داده بودند! وقتی بالکن و پنجره به دل شهر میروند و فضایی شهری میشوند، فضاهای بسیار دیگری هم هستند که ظاهراً فضایی شهری نیستند اما باطناً ممکن است باشند یا گاهی بشوند.
⭕️ ادامۀ مطلب را میتوانید در Instant View یا در وبسایت کوبه به نشانی زیر بخوانید:
https://telegra.ph/yg2-03-10-2
http://koubeh.com/yg2
@Koubeh
Telegraph
فضاهای شهری گمشده؛ پشتبامهای قاجاری
شبی از شبهای اسفندماه، در مقابل درگاه یکی از همسایهها، بساط سور و سات عروسی برپا شد؛ از همان بساطهایی که آخر عروسی و بعد از تالار، در مقابل خانۀ پدری داماد برپا میشود و شور و نشاطی به کوچه، بخشی کوچکی از شهر، میدهد. به روی بالکن رفتم تا شاهد ناخواندۀ…
وبینار «در چیستی هنر و معماری اسلامی»
سخنران: دکتر سید حسین نصر
زمان: دوشنبه ۲۳ اسفند ۱۴۰۰، ساعت ۱۸:۳۰
پخش از اینستاگرام کوبه
www.instagram.com/koubeh_com
@koubeh
سخنران: دکتر سید حسین نصر
زمان: دوشنبه ۲۳ اسفند ۱۴۰۰، ساعت ۱۸:۳۰
پخش از اینستاگرام کوبه
www.instagram.com/koubeh_com
@koubeh
▪️ وصلهی ناجور دیگر،این بار زیر گوش خندق و دیوار تاریخی یزد.
بیتفاوتی یا عدم نظارت؛ شهرداری و میراث فرهنگی یزد سرگرم چه کاری هستند؟
🖋(روزنامهی آفتاب یزد، شنبه ۲۸ اسفند ۱۴۰۰، سال ۲۴، شمارهی ۶۲۶۳)
در مسیر دیوار تاریخی شهر یزد و خندق آن دهههای قبل خانهای احداث شده است. در آن زمان بر مبنای رویکرد مدیریت کشور و شهر، بنا بود هر آنچه بوی کهنگی تاریخ را میدهد حذف و به سمت دروازههای نوین تمدن بزرگ حرکت کنند. از این رو با کمک اصل چهار ترومن بسیاری از دیوارهای تاریخی شهر یزد توسط شهرداری آن زمان تخریب و برچیده شد و این ساختمان که بر روی برج و باروی شهر ساخته شده، یادگاری از آن زمان است. اما با رو شدن نیات و تغییر دیدگاهها و افزایش دانش و آگاهی جامعه نسبت به ارزشهای تاریخی، فرهنگی و هویتی مواریث فرهنگی کشور، این نگرش قاعدتا میبایست دور انداخته میشد که در برخی از نقاط که توسعهیافتگی فرهنگی بیشتری حاکم بود تا حد زیادی این امر محقق گردید. اما ارزشمند شدن این مواضع و حس طمع، عدهای را نیز تحریک کرد که به هر قیمتی از این وضعیت برای خود نانی دست و پا کنند.
https://telegra.ph/bz1-03-20
@koubeh
بیتفاوتی یا عدم نظارت؛ شهرداری و میراث فرهنگی یزد سرگرم چه کاری هستند؟
🖋(روزنامهی آفتاب یزد، شنبه ۲۸ اسفند ۱۴۰۰، سال ۲۴، شمارهی ۶۲۶۳)
در مسیر دیوار تاریخی شهر یزد و خندق آن دهههای قبل خانهای احداث شده است. در آن زمان بر مبنای رویکرد مدیریت کشور و شهر، بنا بود هر آنچه بوی کهنگی تاریخ را میدهد حذف و به سمت دروازههای نوین تمدن بزرگ حرکت کنند. از این رو با کمک اصل چهار ترومن بسیاری از دیوارهای تاریخی شهر یزد توسط شهرداری آن زمان تخریب و برچیده شد و این ساختمان که بر روی برج و باروی شهر ساخته شده، یادگاری از آن زمان است. اما با رو شدن نیات و تغییر دیدگاهها و افزایش دانش و آگاهی جامعه نسبت به ارزشهای تاریخی، فرهنگی و هویتی مواریث فرهنگی کشور، این نگرش قاعدتا میبایست دور انداخته میشد که در برخی از نقاط که توسعهیافتگی فرهنگی بیشتری حاکم بود تا حد زیادی این امر محقق گردید. اما ارزشمند شدن این مواضع و حس طمع، عدهای را نیز تحریک کرد که به هر قیمتی از این وضعیت برای خود نانی دست و پا کنند.
https://telegra.ph/bz1-03-20
@koubeh
Telegraph
وصلهی ناجور دیگر،این بار زیر گوش خندق و دیوار تاریخی یزد
وصلهی ناجور دیگر،این بار زیر گوش خندق و دیوار تاریخی یزد. بیتفاوتی یا عدم نظارت؛ شهرداری و میراث فرهنگی یزد سرگرم چه کاری هستند؟ (روزنامهی آفتاب یزد، شنبه ۲۸ اسفند ۱۴۰۰، سال ۲۴، شمارهی ۶۲۶۳) در مسیر دیوار تاریخی شهر یزد و خندق آن دهههای قبل خانهای…
🌸 ضمن تبریک عید نوروز، تحریریهی کوبه از شما دعوت میکند که با رویداد پروندهی بهار ۱۴۰۱ همراه باشید. یادداشتهای این رویداد در قالب «جستار تصویری» (photo essay) منتشر خواهد شد و روایتی دیداری از یک موضوع را بازتاب خواهد داد. همچنین برای کسب اطلاعات بیشتر و شرکت در این رویداد، از نویسندگان، عکاسان و علاقهمندان دعوت میشود که به وبسایت کوبه به نشانی زیر مراجعه فرمایید:
https://koubeh.com/announcement1401/
@koubeh
https://koubeh.com/announcement1401/
@koubeh
▪️ رنگها: زیباییهای سادهی نماهای شهری
🖋 یاسمن غلامی| دانشجوی کارشناسی ارشد مطالعات معماری ایران
در شهرها قرار نیست آجرها صرفا قهوهای را به خود بگیرند، چارچوب در و پنجرهها به تنهای سفید و طوسی یا سیاه رنگ بشوند، مغازهها را نیز قرار نیست همیشه تابلوهایی با زمینهی سفید یا طوسی با نوشتههایی به رنگهای محدود یا نوشتههای با نورهای نئونی بر شیشههایشان معرفی کنند. اما اغلب اینچنین است و نماهای شهری سیاه-سفید-طوسی-کرمی هستند؛ مخصوصا که شیشهها هم حسابی دارند در این نماها مانور میدهند و گاهی تمام نمای یک ساختمان را شیشه میکنند که نهایتا با انعکاس رنگ آسمان، کمی آبی را به شهرها هدیه میدهند و در شبها هم روشنایی چراغهای فضای درونی را. درچنین رنگبندی شهریای، وقتی کسی سنتشکنی میکند و رنگ را با جسارت بیشتری در بنایش به کار میبرد، حسابی برای عابری که نگاهش خوششانس بوده و شکارش کرده، هیجانآور خواهد بود.
در این جستار میخواهم به سراغ رنگهای متفاوت از رنگبندی غالب شهرهایمان بروم و آنها را به قاب تصویر بیاورم تا نشان دهم که شهرها قابلیت دارند تا زیباییهایی فوقالعاده را با رنگها به نگاه عابرانشان عرضه کنند. تا نشان دهم که سنگکاریهای آنچنانی، کامپوزیتهایی که اگر زیباترین رنگها را هم داشته باشند باز هم سرد و بیروحاند، حجمپردازیهای آنچنانی، تابلوهای عظیمالجثهای با فونتهای شبهنستعلیق که نوشتههایشان نورانیاند، نورپردازیهای نماهای رومی در شب، تمامشیشه کردن نمای پاساژها و ... نیستند که به شهرها زیبایی میبخشند؛ شهرها به هیچ یک از اینها نیازی ندارند بلکه نیاز دارند که در سادهترین احجام و نماها، در پیشپاافتادهترین مصالح و در فراموششدهترین جزئیات به رنگها متوصل شوند تا روح از دسترفتهشان را بازیابند.
⭕️ ادامۀ مطلب را میتوانید در Instant View یا در وبسایت کوبه به نشانی زیر بخوانید:
https://telegra.ph/yg3-03-23
http://koubeh.com/yg3
🌆 #جستار_تصویری #نوروز۱۴۰۱
@Koubeh
🖋 یاسمن غلامی| دانشجوی کارشناسی ارشد مطالعات معماری ایران
در شهرها قرار نیست آجرها صرفا قهوهای را به خود بگیرند، چارچوب در و پنجرهها به تنهای سفید و طوسی یا سیاه رنگ بشوند، مغازهها را نیز قرار نیست همیشه تابلوهایی با زمینهی سفید یا طوسی با نوشتههایی به رنگهای محدود یا نوشتههای با نورهای نئونی بر شیشههایشان معرفی کنند. اما اغلب اینچنین است و نماهای شهری سیاه-سفید-طوسی-کرمی هستند؛ مخصوصا که شیشهها هم حسابی دارند در این نماها مانور میدهند و گاهی تمام نمای یک ساختمان را شیشه میکنند که نهایتا با انعکاس رنگ آسمان، کمی آبی را به شهرها هدیه میدهند و در شبها هم روشنایی چراغهای فضای درونی را. درچنین رنگبندی شهریای، وقتی کسی سنتشکنی میکند و رنگ را با جسارت بیشتری در بنایش به کار میبرد، حسابی برای عابری که نگاهش خوششانس بوده و شکارش کرده، هیجانآور خواهد بود.
در این جستار میخواهم به سراغ رنگهای متفاوت از رنگبندی غالب شهرهایمان بروم و آنها را به قاب تصویر بیاورم تا نشان دهم که شهرها قابلیت دارند تا زیباییهایی فوقالعاده را با رنگها به نگاه عابرانشان عرضه کنند. تا نشان دهم که سنگکاریهای آنچنانی، کامپوزیتهایی که اگر زیباترین رنگها را هم داشته باشند باز هم سرد و بیروحاند، حجمپردازیهای آنچنانی، تابلوهای عظیمالجثهای با فونتهای شبهنستعلیق که نوشتههایشان نورانیاند، نورپردازیهای نماهای رومی در شب، تمامشیشه کردن نمای پاساژها و ... نیستند که به شهرها زیبایی میبخشند؛ شهرها به هیچ یک از اینها نیازی ندارند بلکه نیاز دارند که در سادهترین احجام و نماها، در پیشپاافتادهترین مصالح و در فراموششدهترین جزئیات به رنگها متوصل شوند تا روح از دسترفتهشان را بازیابند.
⭕️ ادامۀ مطلب را میتوانید در Instant View یا در وبسایت کوبه به نشانی زیر بخوانید:
https://telegra.ph/yg3-03-23
http://koubeh.com/yg3
🌆 #جستار_تصویری #نوروز۱۴۰۱
@Koubeh
Telegraph
رنگها: زیباییهای سادهی نماهای شهری
در شهرها قرار نیست آجرها صرفا قهوهای را به خود بگیرند، چارچوب در و پنجرهها به تنهای سفید و طوسی یا سیاه رنگ بشوند، مغازهها را نیز قرار نیست همیشه تابلوهایی با زمینهی سفید یا طوسی با نوشتههایی به رنگهای محدود یا نوشتههای با نورهای نئونی بر شیشههایشان…
▪️ جدارههای شهری؛ سگان بیصاحب
🖋 فرزاد زرهداران| دانشجوی کارشناسی ارشد مطالعات معماری ایران
برای تبلیغ کسب و کارها راههای مختلفی وجود دارد. برخی تابلو برپا میکنند؛ برخی پرچم میزنند؛ برخی تراکت پخش میکنند. برخی نیز به سراغ جدارههای شهری میروند و نام و شمارهای از خود یا تصویری از محصولشان را بر آن جدارهها نقش میکنند. تبلیغ بر جدارههای شهری کمهزینه است، اما باید پردردسر باشد. بنا بر مادهی ۹۲ قانون شهرداری: «نوشتن هر نوع مطلب یا الصاق هر نوع نوشته، عکس، برچسب و نظایر آنها در کلیهی فضاها و اماکنی از قبیل در و دیوار املاک و کف خیابان که در مرئی و منظر عموم بوده و بر خلاف مصوبات شورای شهر باشد ممنوع است...».
اینکه مبلغان کدام جدارهها را برای تبلیغ خود انتخاب کنند مهم است. چرا که ایننوع از تبلیغ تبعات قانونی در پی دارد. احتمالاً آنان باید به سراغ معابری بروند که هم خالی از جمعیت نباشد و هم جدارههایی در آن یافت شود که مالکانشان عزم، زمان و قدرت چندانی برای پیگیری قانونی جدارهنویسیها نداشته باشند. به نظر میآید معابر اصلی شهر، که عمدتاً کارکرد تجاری دارند و از صبح تا شب فعالند، جای مناسبی برای تبلیغ نیست و اگر هم نقشی بر آن زده شود، در اولین فرصت پاک خواهد شد. معابر فرعی نیز که پاخور گروه کوچکی از اعضای محلی است جای مناسبی برای تبلیغ نیست. دراینمیان، محورهایی با ویژگیهایی بینابینی اهمیت میيابد؛ محورهایی که در زمرهی معابر اصلی شهر نیست، اما ویژگیهایی طبیعی و تاریخی دارد که پای مردم را به آن باز میکند. «کال منوچهری» در نیشابور در زمرهی معابر بینابینی شهر و فضایی مناسب برای جدارهنویسی است.
⭕️ ادامۀ مطلب را میتوانید در Instant View یا در وبسایت کوبه به نشانی زیر بخوانید:
https://telegra.ph/fz1-03-24-3
http://koubeh.com/fz1
🌆 #جستار_تصویری #نوروز۱۴۰۱
@Koubeh
🖋 فرزاد زرهداران| دانشجوی کارشناسی ارشد مطالعات معماری ایران
برای تبلیغ کسب و کارها راههای مختلفی وجود دارد. برخی تابلو برپا میکنند؛ برخی پرچم میزنند؛ برخی تراکت پخش میکنند. برخی نیز به سراغ جدارههای شهری میروند و نام و شمارهای از خود یا تصویری از محصولشان را بر آن جدارهها نقش میکنند. تبلیغ بر جدارههای شهری کمهزینه است، اما باید پردردسر باشد. بنا بر مادهی ۹۲ قانون شهرداری: «نوشتن هر نوع مطلب یا الصاق هر نوع نوشته، عکس، برچسب و نظایر آنها در کلیهی فضاها و اماکنی از قبیل در و دیوار املاک و کف خیابان که در مرئی و منظر عموم بوده و بر خلاف مصوبات شورای شهر باشد ممنوع است...».
اینکه مبلغان کدام جدارهها را برای تبلیغ خود انتخاب کنند مهم است. چرا که ایننوع از تبلیغ تبعات قانونی در پی دارد. احتمالاً آنان باید به سراغ معابری بروند که هم خالی از جمعیت نباشد و هم جدارههایی در آن یافت شود که مالکانشان عزم، زمان و قدرت چندانی برای پیگیری قانونی جدارهنویسیها نداشته باشند. به نظر میآید معابر اصلی شهر، که عمدتاً کارکرد تجاری دارند و از صبح تا شب فعالند، جای مناسبی برای تبلیغ نیست و اگر هم نقشی بر آن زده شود، در اولین فرصت پاک خواهد شد. معابر فرعی نیز که پاخور گروه کوچکی از اعضای محلی است جای مناسبی برای تبلیغ نیست. دراینمیان، محورهایی با ویژگیهایی بینابینی اهمیت میيابد؛ محورهایی که در زمرهی معابر اصلی شهر نیست، اما ویژگیهایی طبیعی و تاریخی دارد که پای مردم را به آن باز میکند. «کال منوچهری» در نیشابور در زمرهی معابر بینابینی شهر و فضایی مناسب برای جدارهنویسی است.
⭕️ ادامۀ مطلب را میتوانید در Instant View یا در وبسایت کوبه به نشانی زیر بخوانید:
https://telegra.ph/fz1-03-24-3
http://koubeh.com/fz1
🌆 #جستار_تصویری #نوروز۱۴۰۱
@Koubeh
Telegraph
جدارههای شهری؛ سگان بیصاحب
برای تبلیغ کسب و کارها راههای مختلفی وجود دارد. برخی تابلو برپا میکنند؛ برخی پرچم میزنند؛ برخی تراکت پخش میکنند. برخی نیز به سراغ جدارههای شهری میروند و نام و شمارهای از خود یا تصویری از محصولشان را بر آن جدارهها نقش میکنند.
◾️طرح یک ایده: معماری تاریخی به مثابه جگر زلیخا
🖋شهابالدین تصدیقی| پژوهشگر دورۀ دکتری دانشگاه علم و صنعت
کسی که شطرنج بلد نباشد، شاید بتواند با نگاهکردن به بازیِ شطرنجِ دو نفر، بهتدریج قواعد بازی و تکنیکهای رایج آن را بیاموزد؛ اما این به شرطی است که در مشاهدهاش، به دنبال چیز درست باشد. اگر تماشاچی برای فهم شطرنج، به سیر کاهش تعداد مهرهها یا مواقع حضور رخ در خانههای سیاه یا سفید دقت کند، بعید است تا پایان بازی چیز زیادی دستگیرش شود و اگر زیادی جسور باشد، بگوید «شطرنج یک بازی بیقاعده است». معماریِ تاریخی ایران نیز از نگاه من بازیایست که برای فهم آن باید به محل درست آن نگاه کرد تا به دام شطحیات نامفهوم یا رد کلی آن نیفتیم. شخصاً برای فهم معماری ایران دو پیشفرض را سرلوحه قرار دادهام:
۱. راه درست برای فهم معماری تاریخی ایران، فهم ذهنیتِ سازندۀ آن است، و وجوه و مقولاتی که آن ذهنیت در طراحی و ساختِ این معماری مورد توجه قرار میداد.
۲. برای ادراک ساختمانها و ابعاد قابلاندیشۀ آن، لزوماً تنها یک مدل نبوده است؛ بلکه شاید چند مدل متفاوت از اندیشیدن به ساختمان و معماری در ذهنیت وجود داشته است که بنا به بستر و زمان و مکان تغییر میکردند.
آنچه در این سلسله تصاویر میآید، ایدۀ من در مورد یکی از این مدلهای اندیشیدن به معماری است که از دل مطالعۀ توصیفات ساختمان و معماری در کتاب «تاریخ جدید یزد» (اثر کاتب یزدی در قرن ۹ هجری) و برخی مشاهدات خودم از معماری ایران و بخصوص یزد در آمده است.
⭕️ ادامهٔ مطلب را میتوانید در Instant View یا وبسایت کوبه به نشانی زیر بخوانید:
https://telegra.ph/sht7-03-27
http://koubeh.com/sht7/
🌆 #جستار_تصویری #نوروز۱۴۰۱
@Koubeh
🖋شهابالدین تصدیقی| پژوهشگر دورۀ دکتری دانشگاه علم و صنعت
کسی که شطرنج بلد نباشد، شاید بتواند با نگاهکردن به بازیِ شطرنجِ دو نفر، بهتدریج قواعد بازی و تکنیکهای رایج آن را بیاموزد؛ اما این به شرطی است که در مشاهدهاش، به دنبال چیز درست باشد. اگر تماشاچی برای فهم شطرنج، به سیر کاهش تعداد مهرهها یا مواقع حضور رخ در خانههای سیاه یا سفید دقت کند، بعید است تا پایان بازی چیز زیادی دستگیرش شود و اگر زیادی جسور باشد، بگوید «شطرنج یک بازی بیقاعده است». معماریِ تاریخی ایران نیز از نگاه من بازیایست که برای فهم آن باید به محل درست آن نگاه کرد تا به دام شطحیات نامفهوم یا رد کلی آن نیفتیم. شخصاً برای فهم معماری ایران دو پیشفرض را سرلوحه قرار دادهام:
۱. راه درست برای فهم معماری تاریخی ایران، فهم ذهنیتِ سازندۀ آن است، و وجوه و مقولاتی که آن ذهنیت در طراحی و ساختِ این معماری مورد توجه قرار میداد.
۲. برای ادراک ساختمانها و ابعاد قابلاندیشۀ آن، لزوماً تنها یک مدل نبوده است؛ بلکه شاید چند مدل متفاوت از اندیشیدن به ساختمان و معماری در ذهنیت وجود داشته است که بنا به بستر و زمان و مکان تغییر میکردند.
آنچه در این سلسله تصاویر میآید، ایدۀ من در مورد یکی از این مدلهای اندیشیدن به معماری است که از دل مطالعۀ توصیفات ساختمان و معماری در کتاب «تاریخ جدید یزد» (اثر کاتب یزدی در قرن ۹ هجری) و برخی مشاهدات خودم از معماری ایران و بخصوص یزد در آمده است.
⭕️ ادامهٔ مطلب را میتوانید در Instant View یا وبسایت کوبه به نشانی زیر بخوانید:
https://telegra.ph/sht7-03-27
http://koubeh.com/sht7/
🌆 #جستار_تصویری #نوروز۱۴۰۱
@Koubeh
Telegraph
طرح یک ایده: معماری تاریخی به مثابه جگر زلیخا
کسی که شطرنج بلد نباشد، شاید بتواند با نگاهکردن به بازیِ شطرنجِ دو نفر، بهتدریج قواعد بازی و تکنیکهای رایج آن را بیاموزد؛ اما این به شرطی است که در مشاهدهاش، به دنبال چیز درست باشد. اگر تماشاچی برای فهم شطرنج، به سیر کاهش تعداد مهرهها یا مواقع حضور رخ…
◾️بافت تاریخی شهر من امنیت ندارد...
🖋 مهدی فرجی| دانشجوی کارشناسی ارشد مطالعات معماری ایران
وقتی از بافت تاریخی یک شهر سخن گفته میشود تصور بر این است که هنگام مواجهه با آن، بافتی پر از حس آرامش و دلگرمی در انتظار بازدیدکننده است. زمانی که هر شخص در بافتهای تاریخی قدم میزند بسته به نوع علاقهاش میتواند برای خود برنامهای ترتیب دهد؛ مثلاً میتواند بازدید از بناهای تاریخی بافت، عکاسی و یا حتی قدمزدن صرف را انتخاب کند؛ تا بتواند با ساختن تصوراتی از حیات شهری آن بافت در روزگاران گذشته، دقایقی دلانگیز را سپری کند. برای این موضوع نیاز است تا بافت تاریخی شهرها توانایی پذیرش بازدیدکنندگان را داشته باشند. این توانایی پذیرش باید به گونهای باشد تا در درجۀ نخست امنیت، آرامش و آسودگی بازدیدکنندگان را پیش و حتی پس از بازدیدشان فراهم کند؛ زیرا در صورتی که خلاف این موضوع باشد، مخاطب با ترس و واهمه هیچگاه نمیتواند آنگونه که باید بافت را حس کند؛ حتی ممکن است او پس از چند قدم، بافت تاریخی را رها کند و هیچگاه دیگر هم به آنجا بازنگردد؛ حتی ممکن است با انتشار تصاویری که از کیفیت فضایی نامطلوب بافت تاریخی گرفته است، دیگران را نیز از شرایط آن بافت آگاه کند و همین باعث شود که بافتهای تاریخی عملاً از سوی علاقهمندان خالی و بیشتر رها شوند.
در بازدیدی که از بافت محلههای تاریخی سنگلج، پامنار، عودلاجان و امامزاده اسماعیل شهر تهران در عصر جمعهای از آخرین روزهای اسفندماه ۱۴۰۰ داشتم، ترس و عدم امنیت را به طور کامل احساس کردم. این بازدید در روزهایی بود که عملاً در بین ما ایرانیها به «شب عید» معروف است و همه جا شلوغ و پر از آدم است. بازدیدی که داشتم در روزی نبود که بتوانم خود را قانع کنم که زمان انتخابیام اشتباه بوده است و بهتر بود زمان مناسبتری را انتخاب میکردم. در حالی که سعی میکردم در بافت تاریخی غرق شوم و حیات شهری در آن کوچه و پس کوچهها را در دوره قاجار تصور کنم ناگهان اتفاقی میافتاد که عملا از آمدنم پشیمان میشدم و ترس وجودم را فرا میگرفت. پس از بازگشت از بافت تاریخی تهران ذهنم پر از سوال شد که مهمترین آن این بود: چرا باید بافت تاریخی شهر من ترسناک باشد؟
⭕️ ادامهٔ مطلب را میتوانید در Instant View یا وبسایت کوبه به نشانی زیر بخوانید:
https://telegra.ph/mf1-03-29
http://koubeh.com/mf1
🌆 #جستار_تصویری #نوروز۱۴۰۱
@Koubeh
🖋 مهدی فرجی| دانشجوی کارشناسی ارشد مطالعات معماری ایران
وقتی از بافت تاریخی یک شهر سخن گفته میشود تصور بر این است که هنگام مواجهه با آن، بافتی پر از حس آرامش و دلگرمی در انتظار بازدیدکننده است. زمانی که هر شخص در بافتهای تاریخی قدم میزند بسته به نوع علاقهاش میتواند برای خود برنامهای ترتیب دهد؛ مثلاً میتواند بازدید از بناهای تاریخی بافت، عکاسی و یا حتی قدمزدن صرف را انتخاب کند؛ تا بتواند با ساختن تصوراتی از حیات شهری آن بافت در روزگاران گذشته، دقایقی دلانگیز را سپری کند. برای این موضوع نیاز است تا بافت تاریخی شهرها توانایی پذیرش بازدیدکنندگان را داشته باشند. این توانایی پذیرش باید به گونهای باشد تا در درجۀ نخست امنیت، آرامش و آسودگی بازدیدکنندگان را پیش و حتی پس از بازدیدشان فراهم کند؛ زیرا در صورتی که خلاف این موضوع باشد، مخاطب با ترس و واهمه هیچگاه نمیتواند آنگونه که باید بافت را حس کند؛ حتی ممکن است او پس از چند قدم، بافت تاریخی را رها کند و هیچگاه دیگر هم به آنجا بازنگردد؛ حتی ممکن است با انتشار تصاویری که از کیفیت فضایی نامطلوب بافت تاریخی گرفته است، دیگران را نیز از شرایط آن بافت آگاه کند و همین باعث شود که بافتهای تاریخی عملاً از سوی علاقهمندان خالی و بیشتر رها شوند.
در بازدیدی که از بافت محلههای تاریخی سنگلج، پامنار، عودلاجان و امامزاده اسماعیل شهر تهران در عصر جمعهای از آخرین روزهای اسفندماه ۱۴۰۰ داشتم، ترس و عدم امنیت را به طور کامل احساس کردم. این بازدید در روزهایی بود که عملاً در بین ما ایرانیها به «شب عید» معروف است و همه جا شلوغ و پر از آدم است. بازدیدی که داشتم در روزی نبود که بتوانم خود را قانع کنم که زمان انتخابیام اشتباه بوده است و بهتر بود زمان مناسبتری را انتخاب میکردم. در حالی که سعی میکردم در بافت تاریخی غرق شوم و حیات شهری در آن کوچه و پس کوچهها را در دوره قاجار تصور کنم ناگهان اتفاقی میافتاد که عملا از آمدنم پشیمان میشدم و ترس وجودم را فرا میگرفت. پس از بازگشت از بافت تاریخی تهران ذهنم پر از سوال شد که مهمترین آن این بود: چرا باید بافت تاریخی شهر من ترسناک باشد؟
⭕️ ادامهٔ مطلب را میتوانید در Instant View یا وبسایت کوبه به نشانی زیر بخوانید:
https://telegra.ph/mf1-03-29
http://koubeh.com/mf1
🌆 #جستار_تصویری #نوروز۱۴۰۱
@Koubeh
Telegraph
بافت تاریخی شهر من امنیت ندارد...
وقتی از بافت تاریخی یک شهر سخن گفته میشود تصور بر این است که هنگام مواجهه با آن، بافتی پر از حس آرامش و دلگرمی در انتظار بازدیدکننده است. زمانی که هر شخص در بافتهای تاریخی قدم میزند بسته به نوع علاقهاش میتواند برای خود برنامهای ترتیب دهد؛ مثلاً میتواند…
▪️ بنگله بستکی، بومیسازی گونهای وارداتی
🖋 نویسنده: امیرحسین مقتدایی| کارشناس ارشد مطالعات معماری ایران
در جنوب ایران گونهای از بناها هستند که بنگله نامیده میشوند. بنگله را خانهای کمارتفاع که فقط یک طبقه یا در برخی موارد دارای اتاقهایی در پشت بام هستند تعریف کردهاند، یا خانههای یکطبقهای که اتاق زیرشیروانی دارند. در اصل بنگله خانهای کاهگلی یا تزیین شده در بنگال است که در یکطبقه ساخته و با ساباط وسیعی احاطه شده است. مجموعاً میتوان بنگله را خانۀ ییلاقی یا خانۀ احاطه شده در باغ (خانه ویلایی) دانست. بنگلهها رابطۀ مستقیمی با استعمار انگلستان دارند و نمونههای ساخته شده به واسطه کمپانی هند شرقی و نمایندگان انگلستان در سرزمینهای مستعمره و حتی در اهواز و سایر ساختمانهای مربوط به شرکت نفت در خوزستان میتوان مشاهده نمود. اما بنگلههای هرمزگان کمتر ارتباطی به استعمار دارند. یکی از بزرگترین نمونههای آنها بنگله (خانه) بستکی واقع در بندر لنگه است. سطوتالممالک حاکم بستک و جهانگیریه که وی و اجدادش از دوران صفویه تا اواخر دوران قاجار حاکمان محلی جنوب ایران بودند، پس از سفر به هند و مناطق دیگر در بندر لنگه و در خانهای که امروزه به بنگله بستکی مشهور است ساکن شد. گرچه این بنا بنگله نامیده میشود، اما ویژگیهای معماری آن تلفیقی از معماری غرب هرمزگان و ساختار خانههای ویلایی پایان قرن نوزدهم است.
⭕️ ادامۀ مطلب را میتوانید در وبسایت و کانال تلگرامی کوبه به نشانیهای زیر بخوانید:
https://telegra.ph/am16-03-31
http://koubeh.com/am16
🌆 #جستار_تصویری #نوروز۱۴۰۱
@Koubeh
🖋 نویسنده: امیرحسین مقتدایی| کارشناس ارشد مطالعات معماری ایران
در جنوب ایران گونهای از بناها هستند که بنگله نامیده میشوند. بنگله را خانهای کمارتفاع که فقط یک طبقه یا در برخی موارد دارای اتاقهایی در پشت بام هستند تعریف کردهاند، یا خانههای یکطبقهای که اتاق زیرشیروانی دارند. در اصل بنگله خانهای کاهگلی یا تزیین شده در بنگال است که در یکطبقه ساخته و با ساباط وسیعی احاطه شده است. مجموعاً میتوان بنگله را خانۀ ییلاقی یا خانۀ احاطه شده در باغ (خانه ویلایی) دانست. بنگلهها رابطۀ مستقیمی با استعمار انگلستان دارند و نمونههای ساخته شده به واسطه کمپانی هند شرقی و نمایندگان انگلستان در سرزمینهای مستعمره و حتی در اهواز و سایر ساختمانهای مربوط به شرکت نفت در خوزستان میتوان مشاهده نمود. اما بنگلههای هرمزگان کمتر ارتباطی به استعمار دارند. یکی از بزرگترین نمونههای آنها بنگله (خانه) بستکی واقع در بندر لنگه است. سطوتالممالک حاکم بستک و جهانگیریه که وی و اجدادش از دوران صفویه تا اواخر دوران قاجار حاکمان محلی جنوب ایران بودند، پس از سفر به هند و مناطق دیگر در بندر لنگه و در خانهای که امروزه به بنگله بستکی مشهور است ساکن شد. گرچه این بنا بنگله نامیده میشود، اما ویژگیهای معماری آن تلفیقی از معماری غرب هرمزگان و ساختار خانههای ویلایی پایان قرن نوزدهم است.
⭕️ ادامۀ مطلب را میتوانید در وبسایت و کانال تلگرامی کوبه به نشانیهای زیر بخوانید:
https://telegra.ph/am16-03-31
http://koubeh.com/am16
🌆 #جستار_تصویری #نوروز۱۴۰۱
@Koubeh
Telegraph
بنگله بستکی، بومیسازی گونهای وارداتی
در جنوب ایران گونهای از بناها هستند که بنگله[1] نامیده میشوند. بنگله را خانهای کمارتفاع که فقط یک طبقه یا در برخی موارد دارای اتاقهایی در پشت بام هستند تعریف کردهاند، یا خانههای یکطبقهای که اتاق زیرشیروانی دارند. در اصل بنگله خانهای کاهگلی یا تزیین…
▪️ تاریخ پلاستیکی، معماری پلاستیکی: شهرک سینمایی غزالی
🖋 نویسنده: فائزه خطیبزاده| کارشناس ارشد مطالعات معماری ایران
سینما مرز خیال و واقعیت است. دیدن خیال، آن هم بهصورت ملموس و رنگی، بسیار دلانگیز است. در واقع، خیال، همان مایعی است که برای شکلیافتن به ظرفی نیاز دارد، ابزاری که توانایی تبدیلِ واقعیت معلق به خیالی قابل فیلمبرداری داشته باشد. اینجاست که معماری میشود طول، عرض و عمق خیال ما.
این معماری به آجرهایی نیاز دارد، تجربههایی از گذشته که خیالمان را باورپذیر کند، چیزی از گذشته: تاریخ. سازندگان و خالقان برای ایجاد آن داستان نو، اما ملموس، از آجرهای تجربیات قابل قبول مخاطبانشان استفاده میکنند. چیزی که قبلاً هم وجود داشته است، ولی نه به اینگونۀ نو؛ تاریخی از قدیم، ولی بهنحوی جدید. این اتفاق در تمامی ساختههای سینمایی رخ میدهد، اما در داستانهای تاریخی که برچسب «بر اساس واقعیت» دارند، جلوهای بیشتر پیدا میکند.
پس سه کلیدواژۀ مهم در این مسیر وجود دارد: خیال، واقعیت و تاریخ؛ خیال: چیزی که در ذهنمان است؛ واقعیت: چیزی که آن بیرون است، اما جسمی ندارد؛ و تاریخ که جایی بین این دو است، هم دورانی در آن بیرون بوده و هم حالا درون ذهنمان است. در واقع تاریخ، واقعیتی است که با کلمات و تصاویر به آن جسمانیت دادیم، اما این جسمانیت به قدرت جسمانیتی که سینما به خیال میدهد، نیست. حال برای تبدیل این سه کلیدواژه به یک روایت، از چسبی به نام معماری استفاده میکنیم. معماری میشود بستری برای تبدیل تاریخ، از خیال به واقعیت.
⭕️ ادامۀ مطلب را میتوانید در وبسایت و کانال تلگرامی کوبه به نشانیهای زیر بخوانید:
https://telegra.ph/fkh9-04-02
https://koubeh.com/fkh9/
🌆 #جستار_تصویری #نوروز۱۴۰۱
@Koubeh
🖋 نویسنده: فائزه خطیبزاده| کارشناس ارشد مطالعات معماری ایران
سینما مرز خیال و واقعیت است. دیدن خیال، آن هم بهصورت ملموس و رنگی، بسیار دلانگیز است. در واقع، خیال، همان مایعی است که برای شکلیافتن به ظرفی نیاز دارد، ابزاری که توانایی تبدیلِ واقعیت معلق به خیالی قابل فیلمبرداری داشته باشد. اینجاست که معماری میشود طول، عرض و عمق خیال ما.
این معماری به آجرهایی نیاز دارد، تجربههایی از گذشته که خیالمان را باورپذیر کند، چیزی از گذشته: تاریخ. سازندگان و خالقان برای ایجاد آن داستان نو، اما ملموس، از آجرهای تجربیات قابل قبول مخاطبانشان استفاده میکنند. چیزی که قبلاً هم وجود داشته است، ولی نه به اینگونۀ نو؛ تاریخی از قدیم، ولی بهنحوی جدید. این اتفاق در تمامی ساختههای سینمایی رخ میدهد، اما در داستانهای تاریخی که برچسب «بر اساس واقعیت» دارند، جلوهای بیشتر پیدا میکند.
پس سه کلیدواژۀ مهم در این مسیر وجود دارد: خیال، واقعیت و تاریخ؛ خیال: چیزی که در ذهنمان است؛ واقعیت: چیزی که آن بیرون است، اما جسمی ندارد؛ و تاریخ که جایی بین این دو است، هم دورانی در آن بیرون بوده و هم حالا درون ذهنمان است. در واقع تاریخ، واقعیتی است که با کلمات و تصاویر به آن جسمانیت دادیم، اما این جسمانیت به قدرت جسمانیتی که سینما به خیال میدهد، نیست. حال برای تبدیل این سه کلیدواژه به یک روایت، از چسبی به نام معماری استفاده میکنیم. معماری میشود بستری برای تبدیل تاریخ، از خیال به واقعیت.
⭕️ ادامۀ مطلب را میتوانید در وبسایت و کانال تلگرامی کوبه به نشانیهای زیر بخوانید:
https://telegra.ph/fkh9-04-02
https://koubeh.com/fkh9/
🌆 #جستار_تصویری #نوروز۱۴۰۱
@Koubeh
Telegraph
تاریخ پلاستیکی، معماری پلاستیکی: شهرک سینمایی غزالی
سینما مرز خیال و واقعیت است. دیدن خیال، آن هم بهصورت ملموس و رنگی، بسیار دلانگیز است. در واقع، خیال، همان مایعی است که برای شکلیافتن به ظرفی نیاز دارد، ابزاری که توانایی تبدیلِ واقعیت معلق به خیالی قابل فیلمبرداری داشته باشد. اینجاست که معماری میشود…