▪️ مدرنیته در معماری ایران: شالوده، کالبد، پوسته؛ نگاهی بر کتاب نظریۀ مدرنیته در معماری ایران
🖋فائزه خطیبزاده| دانشجوی کارشناسی ارشد مطالعات معماری ایران
کتاب «نظریه مدرنیته در معماری ایران» نوشتۀ سعید حقیر و حامد کاملنیا انتشار یافته در نشر فکرنو است، که برای اولین بار در سال ۱۳۹۹ به چاپ رسیده است. در این کتاب مدرنیته در معماری ایران از منظر فلسفی، سیاسی، اجتماعی، تاریخی و معماری در چهار نوشتار مجزا مورد تحقیق و بررسی قرار گرفته است. بهطور کلی میتوان گفت شالوده، کالبد و پوستۀ مدرنیته در معماری ایران، زیر ذرهبین این کتاب قرار گرفته است. برای درک مناسب این کتاب خواندن مجلد اول این سری ضروری بهنظر میرسد. زیرا در بسیاری از موارد برای توضیح نمونۀ ایرانی یک اثر یا یک اندیشه به کتاب اول ارجاع داده میشود که در آن مدرنیته در غرب تشریح داده شده است. همانطور که گفته شد این کتاب به چهار نوشتار تقسیم شده است. در تمام مدت سه نوشتار اول که تاریخی، فلسفی است این سوال در ذهن مطرح میشود که آیا این اطلاعات ارائه شده ما را اغنا خواهد کرد و آیا بیان آنها ضروری است تا تقریباً نیمی از کتاب به آن تخصص یافته باشد؟ برای پاسخ به این سوال ابتدا بر اساس یک نتیجهگیری شخصی به دستهبندی رتبهداری در سه نوشتار اول پرداخته میشود. در این دستهبندی به نظر نویسندۀ متن بهترتیب نوشتار سوم، یکم و دوم فرایندهای منطقیتر را در راستای هدف کتاب دارا هستند. بدین منظور ابتدا با توجه به دستهبندیهای گفته شده نوشتارها بهترتیب بررسی میشوند و در نهایت نوشتار چهارم که دربارۀ معماری است و مهمترین بخش کتاب به حساب میآید، عنوان میشود.
⭕️ادامۀ مطلب را میتوانید در Instant View یا در وبسایت کوبه به نشانی زیر بخوانید:
https://telegra.ph/fkh7-11-09
http://koubeh.com/fkh7/
@Koubeh
🖋فائزه خطیبزاده| دانشجوی کارشناسی ارشد مطالعات معماری ایران
کتاب «نظریه مدرنیته در معماری ایران» نوشتۀ سعید حقیر و حامد کاملنیا انتشار یافته در نشر فکرنو است، که برای اولین بار در سال ۱۳۹۹ به چاپ رسیده است. در این کتاب مدرنیته در معماری ایران از منظر فلسفی، سیاسی، اجتماعی، تاریخی و معماری در چهار نوشتار مجزا مورد تحقیق و بررسی قرار گرفته است. بهطور کلی میتوان گفت شالوده، کالبد و پوستۀ مدرنیته در معماری ایران، زیر ذرهبین این کتاب قرار گرفته است. برای درک مناسب این کتاب خواندن مجلد اول این سری ضروری بهنظر میرسد. زیرا در بسیاری از موارد برای توضیح نمونۀ ایرانی یک اثر یا یک اندیشه به کتاب اول ارجاع داده میشود که در آن مدرنیته در غرب تشریح داده شده است. همانطور که گفته شد این کتاب به چهار نوشتار تقسیم شده است. در تمام مدت سه نوشتار اول که تاریخی، فلسفی است این سوال در ذهن مطرح میشود که آیا این اطلاعات ارائه شده ما را اغنا خواهد کرد و آیا بیان آنها ضروری است تا تقریباً نیمی از کتاب به آن تخصص یافته باشد؟ برای پاسخ به این سوال ابتدا بر اساس یک نتیجهگیری شخصی به دستهبندی رتبهداری در سه نوشتار اول پرداخته میشود. در این دستهبندی به نظر نویسندۀ متن بهترتیب نوشتار سوم، یکم و دوم فرایندهای منطقیتر را در راستای هدف کتاب دارا هستند. بدین منظور ابتدا با توجه به دستهبندیهای گفته شده نوشتارها بهترتیب بررسی میشوند و در نهایت نوشتار چهارم که دربارۀ معماری است و مهمترین بخش کتاب به حساب میآید، عنوان میشود.
⭕️ادامۀ مطلب را میتوانید در Instant View یا در وبسایت کوبه به نشانی زیر بخوانید:
https://telegra.ph/fkh7-11-09
http://koubeh.com/fkh7/
@Koubeh
Telegraph
مدرنیته در معماری ایران: شالوده، کالبد، پوسته؛ نگاهی بر کتاب نظریه مدرنیته در معماری ایران
کتاب «نظریه مدرنیته در معماری ایران» نوشتۀ سعید حقیر و حامد کاملنیا انتشار یافته در نشر فکرنو است، که برای اولین بار در سال ۱۳۹۹ به چاپ رسیده است. در این کتاب مدرنیته در معماری ایران از منظر فلسفی، سیاسی، اجتماعی، تاریخی و معماری در چهار نوشتار مجزا مورد…
▪️ چرا آدمکشها شیفتۀ معماریاند؟
🖋 محمدفرید مصلح| دانشجوی کارشناسی ارشد مطالعات معماری ایران
ما معمارها آدمهای خوشذوقی هستیم. هم سری در هنر داریم و هم با مسائل اقتصادی و اجتماعی درگیریم. همیشه برای رفع مشکلات، پیشنهادها و راهحلهایی در چنته داریم؛ راهحلهایی که محیط ما را بهتر و زندگی ما را آسانتر میکند. مثلاً یاد گرفتهایم که در طراحی یک مدرسۀ نوآور باید نظام غیراستادمحور بر آن حاکم باشد؛ اینطور که میزها را غیرخطی بچینیم. یا اینکه جلوی میهمان آبرویمان نرود؛ اینطور که حریم عمومی و خصوصی خانه را از یکدیگر تفکیک کنیم. حتی گاهی راهحلهایمان برای مشکلات اساسی مملکت هم راهگشاست؛ مثلاً برای رفع مشکل مسکن اقشار کمدرآمد، بهجای اینکه مشکل اقتصادی آنها را برطرف کنیم یا وامهای قابلتوجهی در نظر بگیریم، «خانههای ۲۵متری» بسازیم!
خیلی وقتها پیشنهادهای ما برای کارفرمای خصوصی، عمومی و هر انسانی جذاب است؛ آن هم کارفرمایی که تا چند ساعت پیش سادهترین حرفهایمان را نمیفهمید و هیچ درکی از نور و رنگ و فضا نداشت. اما واقعاً چرا معماری برای کسی که درک فضایی محدودی دارد جذاب است و حاضر است مبلغ زیادی را خرج معماری کند؟ کارفرما چگونه میاندیشد و هدفش از معماری چیست؟ ما بهندرت به این پرسش فکر میکنیم. چون وظیفۀ ما نقد اهداف او نیست، بلکه یاری رساندن برای تحقق اهداف اوست. انگار پزشکی هستیم که بیماری به سراغمان آمده و حرفهایش را میشنویم و بعد دارویی را برایش تجویز میکنیم. ما معماران، با نادیده گرفتن هدف کارفرما، اسیر «جبرباوری محیطی» میشویم. در واقع ایمان داریم که بیمارمان هر دردی که دارد، با داروهایمان حالش خوب میشود.
⭕️ادامۀ مطلب را میتوانید در Instant View یا در وبسایت کوبه به نشانی زیر بخوانید:
https://telegra.ph/fm6-11-10
http://koubeh.com/fm6
@Koubeh
🖋 محمدفرید مصلح| دانشجوی کارشناسی ارشد مطالعات معماری ایران
ما معمارها آدمهای خوشذوقی هستیم. هم سری در هنر داریم و هم با مسائل اقتصادی و اجتماعی درگیریم. همیشه برای رفع مشکلات، پیشنهادها و راهحلهایی در چنته داریم؛ راهحلهایی که محیط ما را بهتر و زندگی ما را آسانتر میکند. مثلاً یاد گرفتهایم که در طراحی یک مدرسۀ نوآور باید نظام غیراستادمحور بر آن حاکم باشد؛ اینطور که میزها را غیرخطی بچینیم. یا اینکه جلوی میهمان آبرویمان نرود؛ اینطور که حریم عمومی و خصوصی خانه را از یکدیگر تفکیک کنیم. حتی گاهی راهحلهایمان برای مشکلات اساسی مملکت هم راهگشاست؛ مثلاً برای رفع مشکل مسکن اقشار کمدرآمد، بهجای اینکه مشکل اقتصادی آنها را برطرف کنیم یا وامهای قابلتوجهی در نظر بگیریم، «خانههای ۲۵متری» بسازیم!
خیلی وقتها پیشنهادهای ما برای کارفرمای خصوصی، عمومی و هر انسانی جذاب است؛ آن هم کارفرمایی که تا چند ساعت پیش سادهترین حرفهایمان را نمیفهمید و هیچ درکی از نور و رنگ و فضا نداشت. اما واقعاً چرا معماری برای کسی که درک فضایی محدودی دارد جذاب است و حاضر است مبلغ زیادی را خرج معماری کند؟ کارفرما چگونه میاندیشد و هدفش از معماری چیست؟ ما بهندرت به این پرسش فکر میکنیم. چون وظیفۀ ما نقد اهداف او نیست، بلکه یاری رساندن برای تحقق اهداف اوست. انگار پزشکی هستیم که بیماری به سراغمان آمده و حرفهایش را میشنویم و بعد دارویی را برایش تجویز میکنیم. ما معماران، با نادیده گرفتن هدف کارفرما، اسیر «جبرباوری محیطی» میشویم. در واقع ایمان داریم که بیمارمان هر دردی که دارد، با داروهایمان حالش خوب میشود.
⭕️ادامۀ مطلب را میتوانید در Instant View یا در وبسایت کوبه به نشانی زیر بخوانید:
https://telegra.ph/fm6-11-10
http://koubeh.com/fm6
@Koubeh
Telegraph
چرا آدمکشها شیفتۀ معماریاند؟
1. معماری در روزمره ما معمارها آدمهای خوشذوقی هستیم. هم سری در هنر داریم و هم با مسائل اقتصادی و اجتماعی درگیریم. همیشه برای رفع مشکلات، پیشنهادها و راهحلهایی در چنته داریم؛ راهحلهایی که محیط ما را بهتر و زندگی ما را آسانتر میکند. مثلاً یاد گرفتهایم…
▪️وقتی کالبد شهر علیه زنان برمی خیزد
🖋ایمان واقفی| پژوهشگر شهری و مترجم
📑 [بازنشر از روزنامه اعتماد]
خشونت فضایی اعمال شده علیه ساکنان در حاشیه شهرها و سکونتگاه های غیررسمی را از یک زاویه میتوان در سه سطح تعریف کرد. میان این سه سطح رابطهای سلسله مراتبی برقرار است به این شکل که هر سطح نسبت به سطح پیشین خشونت را در مقیاسی عمیقتر تعریف میکند و به زوایای نهفتهتر و زیرینتری از مساله راه میبرد. درست به همین دلیل لایه های عمیق تر مساله خشونت کمتر مورد توجه قرار گرفته مغفول ماندهاند.
خشونت سطح اول را «خشونت رسمی» مینامیم. خشونت لخت و برهنهای که بر تن و بدن افراد وارد میشود. نمود این خشونت را در همان تصاویر حمله به سکونتگاهها و آلونکهای حاشیه شهر و تخریب خانههای فرودستان میبینیم. خشونت رسمی با بولدوزر و کلنگ و چماق همراه است و خود را در باتوم و گازهای اشکآور برای متفرقکردن ساکنان این خانهها بازتاب میدهد. بنابراین خشونت رسمی خشونت عریانی است که با اتکا به ابزارهای کنترلی به بدن زنان و تن ساکنان به حاشیه رانده شده اعمال میشود.
خشونت سطح دوم را «خشونت کالبدی» میتوان نامید. این خشونت، به اندازه خشونت سطح اول عریان نیست که رد خود را بر تن آدمی بر جای بگذارد. خشونت کالبدی نرمتر اما ویرانکنندهتر است و در شکلی از محروم کردن ساکنان شهر از امکانات و تسهیلات شهری ظهور و بروز مییابد.
⭕️ ادامۀ مطلب را میتوانید در Instant View یا در وبسایت کوبه به نشانی زیر بخوانید:
https://telegra.ph/ImV1-11-25
http://koubeh.com/iv1/
@Koubeh
🖋ایمان واقفی| پژوهشگر شهری و مترجم
📑 [بازنشر از روزنامه اعتماد]
خشونت فضایی اعمال شده علیه ساکنان در حاشیه شهرها و سکونتگاه های غیررسمی را از یک زاویه میتوان در سه سطح تعریف کرد. میان این سه سطح رابطهای سلسله مراتبی برقرار است به این شکل که هر سطح نسبت به سطح پیشین خشونت را در مقیاسی عمیقتر تعریف میکند و به زوایای نهفتهتر و زیرینتری از مساله راه میبرد. درست به همین دلیل لایه های عمیق تر مساله خشونت کمتر مورد توجه قرار گرفته مغفول ماندهاند.
خشونت سطح اول را «خشونت رسمی» مینامیم. خشونت لخت و برهنهای که بر تن و بدن افراد وارد میشود. نمود این خشونت را در همان تصاویر حمله به سکونتگاهها و آلونکهای حاشیه شهر و تخریب خانههای فرودستان میبینیم. خشونت رسمی با بولدوزر و کلنگ و چماق همراه است و خود را در باتوم و گازهای اشکآور برای متفرقکردن ساکنان این خانهها بازتاب میدهد. بنابراین خشونت رسمی خشونت عریانی است که با اتکا به ابزارهای کنترلی به بدن زنان و تن ساکنان به حاشیه رانده شده اعمال میشود.
خشونت سطح دوم را «خشونت کالبدی» میتوان نامید. این خشونت، به اندازه خشونت سطح اول عریان نیست که رد خود را بر تن آدمی بر جای بگذارد. خشونت کالبدی نرمتر اما ویرانکنندهتر است و در شکلی از محروم کردن ساکنان شهر از امکانات و تسهیلات شهری ظهور و بروز مییابد.
⭕️ ادامۀ مطلب را میتوانید در Instant View یا در وبسایت کوبه به نشانی زیر بخوانید:
https://telegra.ph/ImV1-11-25
http://koubeh.com/iv1/
@Koubeh
Telegraph
وقتی کالبد شهر علیه زنان برمی خیزد
خشونت فضایی اعمال شده علیه ساکنان در حاشیه شهرها و سکونتگاههای غیررسمی را از یک زاویه میتوان در سه سطح تعریف کرد. میان این سه سطح رابطهای سلسله مراتبی برقرار است به این شکل که هر سطح نسبت به سطح پیشین خشونت را در مقیاسی عمیقتر تعریف میکند و به زوایای…
▪️ تقدس اراده، نگاهی به رمان برج اثر ویلیام گلدینگ
🖋 امیرحسین مقتدایی| دانشجوی کارشناسی ارشد مطالعات معماری ایران
هنگامی که الجایتو تکمیلشدن بنایی که دستور ساختنش را در نزدیکی زنجان داده بود، مینگریست، آن سوی عالم در جنوب شبهجزیرۀ بریتانیا (یا آنطور که صاحب صورالاقالیم در همان ایام برطانیا مینامیدش) در سالزبری، نزدیک تپهای که رومیان و ساکسونها در آن اقامت کرده بودند، روحانیون کلیسای جامع تصمیم به ساخت برجی در مرکز بازوهای کلیسا گرفتند. برجی که در نهایت با ارتفاع ۱۲۳ متر، بلندترین برج کلیسا در کل انگلستان شد. گویی بلندمرتبهسازی بخشی از تب زمانه شده بود و مسلمان و مسیحی نمیشناخت. افسانهای در اروپا رایج بوده که میگوید سازندۀ برج کلیسا از عظمت برج و احتمال فروریختن آن، آنقدر وحشت میکند که خود را از بالای آن به پایین میاندازد. برج کلیسای سالزبری نیز آنقدر بلند بود تا چنین افسانهای پیرامون آن شکل بگیرد. افسانهای که در نهایت منجر به خلق یکی از از مهمترین آثار ادبی ویلیام گلدینگ، نویسنده برجستۀ بریتانیایی و برندۀ جایزۀ نوبل ادبی سال ۱۹۸۳ شد؛ رمان برج (Spire). داستان اشارۀ مستقیمی به کلیسای سالزبری نمیکند، اما تمام مشخصات ارائه شده در کتاب مطابق با این کلیسا است. همچنین نویسنده سالها در نزدیکی این کلیسا مشغول کار بوده که این امر نیز قطعیت بیشتری به این نظر میدهد.
⭕️ ادامۀ مطلب را میتوانید در Instant View یا در وبسایت کوبه به نشانی زیر بخوانید:
https://telegra.ph/am9-12-09
http://koubeh.com/am9
@koubeh
🖋 امیرحسین مقتدایی| دانشجوی کارشناسی ارشد مطالعات معماری ایران
هنگامی که الجایتو تکمیلشدن بنایی که دستور ساختنش را در نزدیکی زنجان داده بود، مینگریست، آن سوی عالم در جنوب شبهجزیرۀ بریتانیا (یا آنطور که صاحب صورالاقالیم در همان ایام برطانیا مینامیدش) در سالزبری، نزدیک تپهای که رومیان و ساکسونها در آن اقامت کرده بودند، روحانیون کلیسای جامع تصمیم به ساخت برجی در مرکز بازوهای کلیسا گرفتند. برجی که در نهایت با ارتفاع ۱۲۳ متر، بلندترین برج کلیسا در کل انگلستان شد. گویی بلندمرتبهسازی بخشی از تب زمانه شده بود و مسلمان و مسیحی نمیشناخت. افسانهای در اروپا رایج بوده که میگوید سازندۀ برج کلیسا از عظمت برج و احتمال فروریختن آن، آنقدر وحشت میکند که خود را از بالای آن به پایین میاندازد. برج کلیسای سالزبری نیز آنقدر بلند بود تا چنین افسانهای پیرامون آن شکل بگیرد. افسانهای که در نهایت منجر به خلق یکی از از مهمترین آثار ادبی ویلیام گلدینگ، نویسنده برجستۀ بریتانیایی و برندۀ جایزۀ نوبل ادبی سال ۱۹۸۳ شد؛ رمان برج (Spire). داستان اشارۀ مستقیمی به کلیسای سالزبری نمیکند، اما تمام مشخصات ارائه شده در کتاب مطابق با این کلیسا است. همچنین نویسنده سالها در نزدیکی این کلیسا مشغول کار بوده که این امر نیز قطعیت بیشتری به این نظر میدهد.
⭕️ ادامۀ مطلب را میتوانید در Instant View یا در وبسایت کوبه به نشانی زیر بخوانید:
https://telegra.ph/am9-12-09
http://koubeh.com/am9
@koubeh
Telegraph
تقدس اراده؛ نگاهی به رمان برج اثر ویلیام گلدینگ
هنگامی که الجایتو تکمیلشدن بنایی که دستور ساختنش را در نزدیکی زنجان داده بود، مینگریست، آن سوی عالم در جنوب شبهجزیرۀ بریتانیا (یا آنطور که صاحب صورالاقالیم در همان ایام برطانیا مینامیدش) در سالزبری، نزدیک تپهای که رومیان و ساکسونها در آن اقامت کرده…
▪️ کرونا چگونه به معماری شکل خواهد بخشید؟
🖋 نویسنده: کایل چایکا
🖌 ترجمه: پیمان خانقلی| عضو هیئت علمی گروه معماری دانشگاه مائده گرگان
🖌 مریم محمودی کاهکش| دانشجوی کارشناسی ارشد مطالعات معماری ایران، دانشگاه هنر اصفهان
تصویرسازی: اِما رولت
منبع: خبرگزاری نیویورکر ، ۱۷ ژوئن ۲۰۲۰
ما اکنون خواستار چه نوع فضاهایی برای کار و زندگی هستیم؟
در ماههای اخیر، ما به یک تلاقی تازه از بیماری و معماری رسیدهایم. جایی که ترس از آلودگی یک بار دیگر، نوع فضاهایی که میخواهیم در آنها باشیم را تحتالشعاع قرار داده. همانطور که سل معماری مدرنیسم را شکل داد، پس کووید۱۹ و تجربۀ جمعی ما از ماهها ماندن در خانه نیز، در نهایت و در آیندهای نزدیک بر معماری تأثیر خواهد گذاشت. کولومینا، اخیراً در تماس تلفنی با من، در حالی که در آپارتمان خود در مرکز شهر منهتن بود، گفت: «در مدت قرنطینه، از ما خواسته شده تا در خانههای کوچک خود بمانیم. دشمن در خیابانها است، در فضاهای عمومی، در گذرهای شلوغ و پرجمعیت. خانهها احتمالاً فضاهایی امن و بیخطر هستند». اما مشکل اینجا است که زیباییشناسی مدرنیسم به سلیقۀ خوب خلاصه شده، و این موضوع توسط اینفلوئنسرهای سبک زندگی مینیمالیست و وِستاِلم (West Elm) جانی تازه گرفته است؛ خانهها و دفاتر کار ما به مثابه یک سری باکسهای سفید و خالی طراحی شدهاند. کولومینا افزود: «ما از معماری بیمارستان به زندگی در مکانی شبیه بیمارستان رسیدهایم، و حالا ناگهان، در دوران پاندمی کرونا به نظر میرسد که آن الگو و قالب کمتر قابل استفاده است».
بهرغم تهی بودن بکر مدرنیسم و جادار بودن آن، فضای مورد نیاز برای قرنطینه غالباً حالت پدافندی دارد، همراه با خطهایی از چسب نواری و دیوارهای پلکسیگلاس که دنیای بیرونی را به مناطقی با فاصلهگذاری اجتماعی امن تقسیم میکند. بهتر است از فضاهای وسیع و گشوده اجتناب شود. موانع و حصارها دوستان ما هستند. فروشگاهها و ادارهها باید بهمنظور بازگشایی تغییر شکل بدهند، روزمرههای فضایی ما به طور اساسی تغییر پیدا کردهاند. و ممکن است تمایل به چند دیوار اضافهتر و گوشههای تاریک (و دنج) در خانههایمان داشته باشیم.
⭕️ ادامۀ مطلب را میتوانید در Instant View یا در وبسایت کوبه به نشانی زیر بخوانید:
https://telegra.ph/mmk2-02-11 (بخش اول)
https://telegra.ph/mmk2-2-02-11 (بخش دوم)
http://koubeh.com/mmk2/
@Koubeh
🖋 نویسنده: کایل چایکا
🖌 ترجمه: پیمان خانقلی| عضو هیئت علمی گروه معماری دانشگاه مائده گرگان
🖌 مریم محمودی کاهکش| دانشجوی کارشناسی ارشد مطالعات معماری ایران، دانشگاه هنر اصفهان
تصویرسازی: اِما رولت
منبع: خبرگزاری نیویورکر ، ۱۷ ژوئن ۲۰۲۰
ما اکنون خواستار چه نوع فضاهایی برای کار و زندگی هستیم؟
در ماههای اخیر، ما به یک تلاقی تازه از بیماری و معماری رسیدهایم. جایی که ترس از آلودگی یک بار دیگر، نوع فضاهایی که میخواهیم در آنها باشیم را تحتالشعاع قرار داده. همانطور که سل معماری مدرنیسم را شکل داد، پس کووید۱۹ و تجربۀ جمعی ما از ماهها ماندن در خانه نیز، در نهایت و در آیندهای نزدیک بر معماری تأثیر خواهد گذاشت. کولومینا، اخیراً در تماس تلفنی با من، در حالی که در آپارتمان خود در مرکز شهر منهتن بود، گفت: «در مدت قرنطینه، از ما خواسته شده تا در خانههای کوچک خود بمانیم. دشمن در خیابانها است، در فضاهای عمومی، در گذرهای شلوغ و پرجمعیت. خانهها احتمالاً فضاهایی امن و بیخطر هستند». اما مشکل اینجا است که زیباییشناسی مدرنیسم به سلیقۀ خوب خلاصه شده، و این موضوع توسط اینفلوئنسرهای سبک زندگی مینیمالیست و وِستاِلم (West Elm) جانی تازه گرفته است؛ خانهها و دفاتر کار ما به مثابه یک سری باکسهای سفید و خالی طراحی شدهاند. کولومینا افزود: «ما از معماری بیمارستان به زندگی در مکانی شبیه بیمارستان رسیدهایم، و حالا ناگهان، در دوران پاندمی کرونا به نظر میرسد که آن الگو و قالب کمتر قابل استفاده است».
بهرغم تهی بودن بکر مدرنیسم و جادار بودن آن، فضای مورد نیاز برای قرنطینه غالباً حالت پدافندی دارد، همراه با خطهایی از چسب نواری و دیوارهای پلکسیگلاس که دنیای بیرونی را به مناطقی با فاصلهگذاری اجتماعی امن تقسیم میکند. بهتر است از فضاهای وسیع و گشوده اجتناب شود. موانع و حصارها دوستان ما هستند. فروشگاهها و ادارهها باید بهمنظور بازگشایی تغییر شکل بدهند، روزمرههای فضایی ما به طور اساسی تغییر پیدا کردهاند. و ممکن است تمایل به چند دیوار اضافهتر و گوشههای تاریک (و دنج) در خانههایمان داشته باشیم.
⭕️ ادامۀ مطلب را میتوانید در Instant View یا در وبسایت کوبه به نشانی زیر بخوانید:
https://telegra.ph/mmk2-02-11 (بخش اول)
https://telegra.ph/mmk2-2-02-11 (بخش دوم)
http://koubeh.com/mmk2/
@Koubeh
Telegraph
کرونا چگونه به معماری شکل خواهد بخشید؟ (بخش اول)
مترجم: پیمان خانقلی، مریم محمودی کاهکش نویسنده: کایل چایکا[1] تصویرسازی: اِما رولت[2] منبع: خبرگزاری نیویورکر[3]، ۱۷ ژوئن ۲۰۲۰ ما اکنون خواستار چه نوع فضاهایی برای کار و زندگی هستیم؟ در سال 1933، معمار و طراح فنلاندی هوگو آلوار هنریک آلتو[4]، به همراه همسر…
▪️ معماری علیه کارکرد؛ ساختن بدون هدف
🖋 امیرحسین مقتدایی| دانشجوی کارشناسی ارشد مطالعات معماری ایران
📑 [بازنشر از مجلۀ علمی دریچۀ معماری]
در تاریخ معماری ژاپن معابدی تحت تاثیر معابد صخرهای چین ساخته شدهاند که از چند وجه قابلتوجه هستند. جدای از مباحث سازهای و کاکهزوکوری بودن آنها مهمترین ویژگی این معابد که کوین نیوت هدف ساختن آنها را «ایجاد فضای مصنوع برای تکریم روح یک مکان طبیعی» دانسته، غیرقابلدسترس بودن آنها است. این معابد که یکی از مشهورترینشان معبد ناجئیره-دوئو است. هنگام ساختشان هیچ راهی برای دستیابی مردم به آنها در نظر گرفته نشده، در حقیقت آنها هیچگاه استفاده نمیشوند. همواره در صخرهها باقی میمانند، از آنها مراقبت میشود ولی ورود به آنها آنقدر مشکل است که تقریبا امکانپذیر نیست. درعینحال بارها در طول تاریخ معماری ژاپن از این دست معابد ساخته شده است. تأمل در نسبت ساخت این معابد با انسان به عنوان کاربر معماری دریچۀ ورود به یکی از بحثبرانگیزترین مباحث معماری در دوران معاصر است؛ رابطۀ معماری و کارکرد. معابدی چون ناجئیره-دوئو مجسمه یک بنا نیستند، آنها فضا دارند و سازندگانِ آنها در پایان ساخت برای لحظاتی توانستهاند فضای آن را درک کنند. ساختن این معابد بودایی دلایلی آیینی و فرهنگی دارد و با توجه به این نکته وجودشان اندکی قابلپذیرشتر خواهد شد اما اگر چنین دلایلی وجود نداشت وضعیت تغییر میکرد؟ آیا معماری باید همواره با استفاده و فایده همراه باشد؟
⭕️ ادامۀ مطلب را میتوانید در Instant View یا در وبسایت کوبه به نشانی زیر بخوانید:
https://telegra.ph/am10-03-11
http://koubeh.com/am10
@koubeh
🖋 امیرحسین مقتدایی| دانشجوی کارشناسی ارشد مطالعات معماری ایران
📑 [بازنشر از مجلۀ علمی دریچۀ معماری]
در تاریخ معماری ژاپن معابدی تحت تاثیر معابد صخرهای چین ساخته شدهاند که از چند وجه قابلتوجه هستند. جدای از مباحث سازهای و کاکهزوکوری بودن آنها مهمترین ویژگی این معابد که کوین نیوت هدف ساختن آنها را «ایجاد فضای مصنوع برای تکریم روح یک مکان طبیعی» دانسته، غیرقابلدسترس بودن آنها است. این معابد که یکی از مشهورترینشان معبد ناجئیره-دوئو است. هنگام ساختشان هیچ راهی برای دستیابی مردم به آنها در نظر گرفته نشده، در حقیقت آنها هیچگاه استفاده نمیشوند. همواره در صخرهها باقی میمانند، از آنها مراقبت میشود ولی ورود به آنها آنقدر مشکل است که تقریبا امکانپذیر نیست. درعینحال بارها در طول تاریخ معماری ژاپن از این دست معابد ساخته شده است. تأمل در نسبت ساخت این معابد با انسان به عنوان کاربر معماری دریچۀ ورود به یکی از بحثبرانگیزترین مباحث معماری در دوران معاصر است؛ رابطۀ معماری و کارکرد. معابدی چون ناجئیره-دوئو مجسمه یک بنا نیستند، آنها فضا دارند و سازندگانِ آنها در پایان ساخت برای لحظاتی توانستهاند فضای آن را درک کنند. ساختن این معابد بودایی دلایلی آیینی و فرهنگی دارد و با توجه به این نکته وجودشان اندکی قابلپذیرشتر خواهد شد اما اگر چنین دلایلی وجود نداشت وضعیت تغییر میکرد؟ آیا معماری باید همواره با استفاده و فایده همراه باشد؟
⭕️ ادامۀ مطلب را میتوانید در Instant View یا در وبسایت کوبه به نشانی زیر بخوانید:
https://telegra.ph/am10-03-11
http://koubeh.com/am10
@koubeh
Telegraph
معماری علیه کارکرد؛ ساختن بدون هدف
پردۀ اول: نگاهی به تاریخ بیاستفادگی در تاریخ معماری ژاپن معابدی تحت تاثیر معابد صخرهای چین ساخته شدهاند که از چند وجه قابلتوجه هستند. جدای از مباحث سازهای و کاکهزوکوری[۱]بودن آنها مهمترین ویژگی این معابد که کوین نیوت[۲] هدف ساختن آنها را «ایجاد فضای…
⭕️ ادبیات اعم از شعر و داستان از کهنترین دستآوردهای بشری است، که هزاران سال احساسات، پیامها، افکار و عقاید مختلف با آن منتقل شده است. در بسیاری از این روایتهای ادبی فضا نقشی محوری و شهر و معماری حضوری جدی دارند. فضایی که رخدادها در آن اتفاق میافتد و احساسات در آن بروز پیدا میکند. قدمت این همنشینی را میتوان از کتاب مقدس که در جای جای آن معبد سلیمان شرح داده شده تا هفت پیکر نظامی که به نحوی تمامی داستان با معماری کاخ خورنق و ساخت هفت گنبد در ارتباط است و تا رمانهای نویسندگان بزرگ معاصر چون ویلیام گلدینگ و جِی جی بالارد پیگیری کرد. حتی فیلارته هنرمند ایتالیایی دورۀ رنسانس رسالۀ معماری خود را در قالب گفتوگویی در بستر داستان نوشته و به این وسیله شهر خیالی اسفورزیندا را خلق کرده است.
کوبه در پروندۀ ادبیات و معماری در جستوجوی شهر، معماری و فضا در ادبیات است تا اینگونه اهمیت آنها را در روایتها آشکار کند.
#پرونده #نقد_ادبیات
⭕️ علاقهمندان به حوزهی ادبیات و معماری میتوانند نقدهای خود را از اثر ادبی منتخبشان برای انتشار در پرونده به آیدی کوبه ارسال کنند:
@koubeh1
@Koubeh
کوبه در پروندۀ ادبیات و معماری در جستوجوی شهر، معماری و فضا در ادبیات است تا اینگونه اهمیت آنها را در روایتها آشکار کند.
#پرونده #نقد_ادبیات
⭕️ علاقهمندان به حوزهی ادبیات و معماری میتوانند نقدهای خود را از اثر ادبی منتخبشان برای انتشار در پرونده به آیدی کوبه ارسال کنند:
@koubeh1
@Koubeh
▪️ تشویش مردم شهر در ترکهای سقف بازار قدیمیاش نمایان است...
نقدی معمارانه بر رمان گود، نوشته مهدی افشارنیک
🖋 نرگس عافی| دانشجوی کارشناسی ارشد مطالعات معماری ایران
«گود روایتِ نفسگیرِ روزگارِ چند نسل است... داستانِ دخترانِ چریک، پسرانِ مدافعِ خرمشهر، مردانی که روحِ بازارِ سنتی تهران بودند یا زنانی که تیمسارهای آنچنانی را نوک انگشتشان میچرخاندند... نویسنده در نخستین رمانِ خود سراغ شکافهایی رفته که از سالهای قبلِ کودتای سال ۳۲ آغاز شد و ادامه پیدا کرد تا همین سالهای نزدیک. باعثِ تولدِ فدایی، چریک، انقلابی، مذهبی، و کارگران و بازاریان شد. روحِ تهرانِ سنتی را از آنِ خود کرد و بعداز انقلاب هم جای این آدمها را جورِ دیگری رقم زد. رمان با ریتمی سریع و وقایعی تکاندهنده پیش میرود. در هر فصل ماجرایی انتظارِ خواننده را میکشد و نگرانی مداومِ ریختهشدنِ سقف بازار قدیمی تهران که در کل رمان تکرار میشود...»
این مقدمهای است که برای معرفی کتاب در پشت جلد آن درج شده است. رمان گود هم در گسترۀ زمانی و هم در گسترۀ مکانی سفری دور و دراز را طی میکند؛ قصۀ آن از کمی پیشاز قیام پانزدهم خرداد سال ۴۲ آغاز میشود و تا کمی پساز روزهای پرالتهاب انتخابات ریاستجمهوری سال ۸۴ ادامه مییابد. گرچه بیشتر اتفاقهای کتاب (حدود نه فصل از هجده فصل آن) در دهۀ پنجاه رخ میدهد، با گریزی که نویسنده به دیگر دهههای تاریخ معاصرِ ایران میزند میتوان روند تغییر پیداکردن نسبت آدمها و فضاها را در آن بهخوبی مشاهده کرد.
⭕️ ادامۀ مطلب را میتوانید در Instant View یا در وبسایت کوبه به نشانی زیر بخوانید:
https://telegra.ph/na1-03-22
http://koubeh.com/na1-2/
@koubeh
نقدی معمارانه بر رمان گود، نوشته مهدی افشارنیک
🖋 نرگس عافی| دانشجوی کارشناسی ارشد مطالعات معماری ایران
«گود روایتِ نفسگیرِ روزگارِ چند نسل است... داستانِ دخترانِ چریک، پسرانِ مدافعِ خرمشهر، مردانی که روحِ بازارِ سنتی تهران بودند یا زنانی که تیمسارهای آنچنانی را نوک انگشتشان میچرخاندند... نویسنده در نخستین رمانِ خود سراغ شکافهایی رفته که از سالهای قبلِ کودتای سال ۳۲ آغاز شد و ادامه پیدا کرد تا همین سالهای نزدیک. باعثِ تولدِ فدایی، چریک، انقلابی، مذهبی، و کارگران و بازاریان شد. روحِ تهرانِ سنتی را از آنِ خود کرد و بعداز انقلاب هم جای این آدمها را جورِ دیگری رقم زد. رمان با ریتمی سریع و وقایعی تکاندهنده پیش میرود. در هر فصل ماجرایی انتظارِ خواننده را میکشد و نگرانی مداومِ ریختهشدنِ سقف بازار قدیمی تهران که در کل رمان تکرار میشود...»
این مقدمهای است که برای معرفی کتاب در پشت جلد آن درج شده است. رمان گود هم در گسترۀ زمانی و هم در گسترۀ مکانی سفری دور و دراز را طی میکند؛ قصۀ آن از کمی پیشاز قیام پانزدهم خرداد سال ۴۲ آغاز میشود و تا کمی پساز روزهای پرالتهاب انتخابات ریاستجمهوری سال ۸۴ ادامه مییابد. گرچه بیشتر اتفاقهای کتاب (حدود نه فصل از هجده فصل آن) در دهۀ پنجاه رخ میدهد، با گریزی که نویسنده به دیگر دهههای تاریخ معاصرِ ایران میزند میتوان روند تغییر پیداکردن نسبت آدمها و فضاها را در آن بهخوبی مشاهده کرد.
⭕️ ادامۀ مطلب را میتوانید در Instant View یا در وبسایت کوبه به نشانی زیر بخوانید:
https://telegra.ph/na1-03-22
http://koubeh.com/na1-2/
@koubeh
Telegraph
تشویش مردم شهر در ترکهای سقف بازار قدیمیاش نمایان است... نقدی معمارانه بر رمان گود، نوشته مهدی افشارنیک
«گود روایتِ نفسگیرِ روزگارِ چند نسل است... داستانِ دخترانِ چریک، پسرانِ مدافعِ خرمشهر، مردانی که روحِ بازارِ سنتی تهران بودند یا زنانی که تیمسارهای آنچنانی را نوک انگشتشان میچرخاندند... نویسنده در نخستین رمانِ خود سراغ شکافهایی رفته که از سالهای قبلِ…
▪️ معصومیت مکان
نقدی معمارانه بر رمان موزۀ معصومیت، نوشته اورهان پاموک
🖋 امیرحسین مقتدایی| دانشجوی کارشناسی ارشد مطالعات معماری ایران
رابطۀ برخی از نویسندگان با شهری که در آن زندگی میکنند متفاوت از یک شهروند عادی است، شهر برای برخی از نویسندگان منبع ایدههای بیپایان است. گاهی آنها با شهر و معماری آن یکی شده و در آثار خود آن را بازنمایی میکنند. لندن برای ویرجینیا ولف، پاریس برای پاتریک مودیانو و دوبلین برای جیمز جویس. جویس تا جایی پیش میرود که تکتک کتابهای خود را اثری دربارۀ دوبلین میداند. استانبول نیز برای اورهان پاموک چنین است. پاموک که تحصیلاتی در معماری و نقاشی داشته زوایای مختلفی از استانبول این شهر کهن و در عین حال نو، نیمی در آسیا و نیمی در اروپا را در آثار خود منعکس میکند. به جز «استانبول؛ خاطرات و شهر» که بهطورخاص دربارۀ زندگی نویسنده و این شهر است، برخی از آثار دیگر او نیز بهگونهای با استانبول در ارتباط است از جمله رمان «موزۀ معصومیت». پروژه موزه معصومیت اثری کمنظیر در هنر و ادبیات است، پاموک اثر خود را در سه قالب موزه، رمان و کاتالوگ-جستار ارائه دادهاست. پاموک همزمان که برای ایجاد موزهای تلاش میکرد، رمانی نیز برای آن مینویسد و یک موزه-رمان خلق میکند، این دو اثر گرچه از یکدیگر مستقل هستند اما به فهم یکدیگر کمک قابلتوجهی میکنند و در نهایت حلقۀ واصل موزۀ «معصومیت» و رمان، کاتالوگ-جستارِ «عکسها و یادداشتهای موزۀ معصومیت»[1] است که در آن پاموک جدای از شرحی بر چگونگی ایجاد موزه دربارۀ محتویات آن نیز سخن میگوید.
⭕️ ادامۀ مطلب را میتوانید در Instant View یا در وبسایت کوبه به نشانی زیر بخوانید:
https://telegra.ph/Am11-03-24
http://koubeh.com/am11/
@koubeh
نقدی معمارانه بر رمان موزۀ معصومیت، نوشته اورهان پاموک
🖋 امیرحسین مقتدایی| دانشجوی کارشناسی ارشد مطالعات معماری ایران
رابطۀ برخی از نویسندگان با شهری که در آن زندگی میکنند متفاوت از یک شهروند عادی است، شهر برای برخی از نویسندگان منبع ایدههای بیپایان است. گاهی آنها با شهر و معماری آن یکی شده و در آثار خود آن را بازنمایی میکنند. لندن برای ویرجینیا ولف، پاریس برای پاتریک مودیانو و دوبلین برای جیمز جویس. جویس تا جایی پیش میرود که تکتک کتابهای خود را اثری دربارۀ دوبلین میداند. استانبول نیز برای اورهان پاموک چنین است. پاموک که تحصیلاتی در معماری و نقاشی داشته زوایای مختلفی از استانبول این شهر کهن و در عین حال نو، نیمی در آسیا و نیمی در اروپا را در آثار خود منعکس میکند. به جز «استانبول؛ خاطرات و شهر» که بهطورخاص دربارۀ زندگی نویسنده و این شهر است، برخی از آثار دیگر او نیز بهگونهای با استانبول در ارتباط است از جمله رمان «موزۀ معصومیت». پروژه موزه معصومیت اثری کمنظیر در هنر و ادبیات است، پاموک اثر خود را در سه قالب موزه، رمان و کاتالوگ-جستار ارائه دادهاست. پاموک همزمان که برای ایجاد موزهای تلاش میکرد، رمانی نیز برای آن مینویسد و یک موزه-رمان خلق میکند، این دو اثر گرچه از یکدیگر مستقل هستند اما به فهم یکدیگر کمک قابلتوجهی میکنند و در نهایت حلقۀ واصل موزۀ «معصومیت» و رمان، کاتالوگ-جستارِ «عکسها و یادداشتهای موزۀ معصومیت»[1] است که در آن پاموک جدای از شرحی بر چگونگی ایجاد موزه دربارۀ محتویات آن نیز سخن میگوید.
⭕️ ادامۀ مطلب را میتوانید در Instant View یا در وبسایت کوبه به نشانی زیر بخوانید:
https://telegra.ph/Am11-03-24
http://koubeh.com/am11/
@koubeh
Telegraph
معصومیت مکان، نگاهی به رمان موزۀ معصومیت
رابطۀ برخی از نویسندگان با شهری که در آن زندگی میکنند متفاوت از یک شهروند عادی است، شهر برای برخی از نویسندگان منبع ایدههای بیپایان است. گاهی آنها با شهر و معماری آن یکی شده و در آثار خود آن را بازنمایی میکنند. لندن برای ویرجینیا ولف، پاریس برای پاتریک…
Forwarded from انجمن مطالعات معماری ایران دانشگاه تهران
نوروز فرصتی است برای فاصله گرفتن از روزمرگیها؛ وقتی برای سفر کردن و کسب تجربههای جدید. به همین خاطر از فارغالتحصیلان رشتهی مطالعات معماری خواستیم تا منابعی به ما معرفی کنند تا سفری به حوزهی موضوعی پایاننامهشان داشته باشیم و با مطالعه، تجربههای جدیدی کسب کنیم.
📖با هشتگ #پیشنهاد_مطالعه با ما همراه باشید.
@anjoman_motaleat
📖با هشتگ #پیشنهاد_مطالعه با ما همراه باشید.
@anjoman_motaleat
▪️شهر ناراستین
فضا و انحطاطش در ارض موات (The Waste Land)
🖋 فراز طهماسبی| کارشناس ارشد مرمت شهری
ت.س.الیوت اولین نسخهٔ ارض موات را در سال ۱۹۲۲ منتشر کرد. دو سال پیش از آن و در گیرودار سرودن همین شعر بلند بود که ناچار شد سهماه از بانکی که کارمند آن بود مرخصی بگیرد. در برگهٔ مرخصیاش علت چنین قید شده بود: فروپاشی عصبی. پنجسال بعد از انتشار شعرش، پشت درهای بستهٔ یک کلیسا غسل تعمید یافت و تا آخر عمرْ معتقد ماند. ایمانی که بر تألمهای روحیاش مرهم کرد یادآور سطر پایانی همین اثر سترگش بود: «شنتی، شنتی، شنتی ». ایمانی در ساحت تجربهٔ فردی، بهدور از جلوههای آیینیِ جمعی و معرفتیِ شرعی و دینی، «پشت درهای بستهٔ کلیسا». ایمانی مختص «دوبارزادهگان» که ویلیام جیمز اینگونه وضعیتشان را توصیف میکند: «پس، بیایید به یکبارزادهگان و انجیل خوشبینانهشان که به رنگ آبی آسمانی است، قاطعانه پشت کنیم؛ بیایید علیرغم همهٔ ظواهر فقط برنیاوریم “مرحبا بر عالَم! – خدا در ملکوت خود است، در عالم همه چیز بر وفق مراد است.” بلکه درنگریم که آیا اندوه، درد و ترس و احساس درماندگی آدمی نمیتواند نگرشی ژرفبینانهتر در اختیارمان بگذارد و کلیدی پیچیدهتر برای بازگشودن معنای این وضع و حال در دستانمان نهد؟ ». ایمان دوبارزادهگان ایمانی است سراسر در ساحت زندگی فردی و به دور از مناسک و کلیشههای مذهبی، آمیخته با خلجانی جاندار برای فهم معنای جهان و رنجهایش.
#پرونده #ادبیات_و_معماری
⭕️ادامۀ مطلب را میتوانید در Instant View یا در وبسایت کوبه به نشانی زیر بخوانید:
https://telegra.ph/ft16-03-27
http://koubeh.com/ft16/
@Koubeh
فضا و انحطاطش در ارض موات (The Waste Land)
🖋 فراز طهماسبی| کارشناس ارشد مرمت شهری
ت.س.الیوت اولین نسخهٔ ارض موات را در سال ۱۹۲۲ منتشر کرد. دو سال پیش از آن و در گیرودار سرودن همین شعر بلند بود که ناچار شد سهماه از بانکی که کارمند آن بود مرخصی بگیرد. در برگهٔ مرخصیاش علت چنین قید شده بود: فروپاشی عصبی. پنجسال بعد از انتشار شعرش، پشت درهای بستهٔ یک کلیسا غسل تعمید یافت و تا آخر عمرْ معتقد ماند. ایمانی که بر تألمهای روحیاش مرهم کرد یادآور سطر پایانی همین اثر سترگش بود: «شنتی، شنتی، شنتی ». ایمانی در ساحت تجربهٔ فردی، بهدور از جلوههای آیینیِ جمعی و معرفتیِ شرعی و دینی، «پشت درهای بستهٔ کلیسا». ایمانی مختص «دوبارزادهگان» که ویلیام جیمز اینگونه وضعیتشان را توصیف میکند: «پس، بیایید به یکبارزادهگان و انجیل خوشبینانهشان که به رنگ آبی آسمانی است، قاطعانه پشت کنیم؛ بیایید علیرغم همهٔ ظواهر فقط برنیاوریم “مرحبا بر عالَم! – خدا در ملکوت خود است، در عالم همه چیز بر وفق مراد است.” بلکه درنگریم که آیا اندوه، درد و ترس و احساس درماندگی آدمی نمیتواند نگرشی ژرفبینانهتر در اختیارمان بگذارد و کلیدی پیچیدهتر برای بازگشودن معنای این وضع و حال در دستانمان نهد؟ ». ایمان دوبارزادهگان ایمانی است سراسر در ساحت زندگی فردی و به دور از مناسک و کلیشههای مذهبی، آمیخته با خلجانی جاندار برای فهم معنای جهان و رنجهایش.
#پرونده #ادبیات_و_معماری
⭕️ادامۀ مطلب را میتوانید در Instant View یا در وبسایت کوبه به نشانی زیر بخوانید:
https://telegra.ph/ft16-03-27
http://koubeh.com/ft16/
@Koubeh
Telegraph
شهر ناراستین[۱]؛ فضا و انحطاطش در ارض موات (The Waste Land)
برای فروردین، نابهکارترین ماهِ سال «وحشت! وحشت!»[۲] ت.س.الیوت اولین نسخهٔ ارض موات را در سال ۱۹۲۲ منتشر کرد. دو سال پیش از آن و در گیرودار سرودن همین شعر بلند بود که ناچار شد سهماه از بانکی که کارمند آن بود مرخصی بگیرد. در برگهٔ مرخصیاش علت چنین قید شده…
▪️ گذشته چراغ راه آینده یا باری بر دوش آیندگان؟
🖋 سید علیرضا سیدی| دانشجو کارشناسی ارشد مطالعات معماری ایران
گذشته و تاریخ در گفتمان ما عموماً به یک معنی تلقی میشوند؛ این دو اگرچه بسیار به هم مرتبط هستند اما عدم تفکیک آنها از یکدیگر منجر به پدیدآمدن نتیجهگیریهای بحث برانگیزی خواهد شد. در موجزترین حالت گذشته را میتوان بستر اتفاقات و پدیدههای گوناگون پیش از زمان حال دانست؛ به عبارت دیگر دامنۀ آن از همین لحظه که این متن را میخوانید تا ازل وسیع است. اما تاریخ تنها برخی از اتفاقات و پدیدههای حادث شده در گذشتهاند که ثبت شده است، از آنها اثری وجود دارد یا میتوان آنها را در لابهلای قفسههای کتابخانهها یافت. پس تاریخ روایتی از برخی پدیدهها و اتفاقات گذشته است نه تمام آن. از این رو چه بسیار گذشتهای که چون به رشتۀ تحریر در نیامده یا اثری از آن بهجا نمانده است یا به عبارت دیگر چون برایشان تاریخی تدوین نشده است در دسترس نیستند یا دست کم تا کسب یافتههایی از آنها فعلاً در دسترس قرار ندارند. البته گفتنی است که زاویۀ نگاه محققان به منابع تاریخی میتواند دادههایی در باب اتفاقات و پدیدههای مختلف رخ داده در گذشته که پیشتر از آنها آگاه نبودهایم یا به هر دلیل نادیده گرفته میشدهاند را آشکار سازد. فعالیتی که در وضعیت پستمدرن به شدت مورد استقبال واقع شد و زمینهساز شکلگیری تاریخهای پسااستعماری، تاریخ زنان، تاریخ مقهوران و نمونههای مشابه گشت. با این همه همچنان بخش زیادی از گذشته بیآنکه چیزی از آنها بدانیم یا دست کم بیآنکه از عدم رخدادنشان اطمینان داشته باشیم از دست رفته است.
⭕️ ادامۀ مطلب را میتوانید در Instant View یا در وبسایت کوبه به نشانی زیر بخوانید:
https://telegra.ph/sas1-05-06
http://koubeh.com/sas1
@Koubeh
🖋 سید علیرضا سیدی| دانشجو کارشناسی ارشد مطالعات معماری ایران
گذشته و تاریخ در گفتمان ما عموماً به یک معنی تلقی میشوند؛ این دو اگرچه بسیار به هم مرتبط هستند اما عدم تفکیک آنها از یکدیگر منجر به پدیدآمدن نتیجهگیریهای بحث برانگیزی خواهد شد. در موجزترین حالت گذشته را میتوان بستر اتفاقات و پدیدههای گوناگون پیش از زمان حال دانست؛ به عبارت دیگر دامنۀ آن از همین لحظه که این متن را میخوانید تا ازل وسیع است. اما تاریخ تنها برخی از اتفاقات و پدیدههای حادث شده در گذشتهاند که ثبت شده است، از آنها اثری وجود دارد یا میتوان آنها را در لابهلای قفسههای کتابخانهها یافت. پس تاریخ روایتی از برخی پدیدهها و اتفاقات گذشته است نه تمام آن. از این رو چه بسیار گذشتهای که چون به رشتۀ تحریر در نیامده یا اثری از آن بهجا نمانده است یا به عبارت دیگر چون برایشان تاریخی تدوین نشده است در دسترس نیستند یا دست کم تا کسب یافتههایی از آنها فعلاً در دسترس قرار ندارند. البته گفتنی است که زاویۀ نگاه محققان به منابع تاریخی میتواند دادههایی در باب اتفاقات و پدیدههای مختلف رخ داده در گذشته که پیشتر از آنها آگاه نبودهایم یا به هر دلیل نادیده گرفته میشدهاند را آشکار سازد. فعالیتی که در وضعیت پستمدرن به شدت مورد استقبال واقع شد و زمینهساز شکلگیری تاریخهای پسااستعماری، تاریخ زنان، تاریخ مقهوران و نمونههای مشابه گشت. با این همه همچنان بخش زیادی از گذشته بیآنکه چیزی از آنها بدانیم یا دست کم بیآنکه از عدم رخدادنشان اطمینان داشته باشیم از دست رفته است.
⭕️ ادامۀ مطلب را میتوانید در Instant View یا در وبسایت کوبه به نشانی زیر بخوانید:
https://telegra.ph/sas1-05-06
http://koubeh.com/sas1
@Koubeh
Telegraph
گذشته چراغ راه آینده یا باری بر دوش آیندگان؟
گذشته و تاریخ در گفتمان ما عموماً به یک معنی تلقی میشوند؛ این دو اگرچه بسیار به هم مرتبط هستند اما عدم تفکیک آنها از یکدیگر منجر به پدیدآمدن نتیجهگیریهای بحث برانگیزی خواهد شد. در موجزترین حالت گذشته را میتوان بستر اتفاقات و پدیدههای گوناگون پیش از…
▪️ سازمان فضایی در مسلخ کارکردگرایی ساختاری؛
نگاهی به کتاب «خانه، فرهنگ، طبیعت» نوشتهی محمدرضا حائری به بهانهی بازنشر الکترونیکی آن
🖋 صالح بُندار بیدَخش| پژوهشگر دکترای معماری دانشگاه تربیت مدرس
حائری یکی از نظریهپردازان معماری است که تلاش دارد گذشته را به آینده پیوند دهد. با آنکه او اصالت را به تاریخ میدهد و از این نظر دیدگاه سنتگرایان کلاسیک را بازتولید کرده است اما تلاش میکند با به کار گرفتن روش علمی به سطحی جدیدی از عینیت دست یابد و تفسیرش از وضعیت تاریخی را همهگیر کند. نقطهي قوت و نقطهي ضعف حائری به طور توامان همینجاست. او تلفیق را به سطح عمیقتری از بحث کشانده است و تلاش میکند با ترکیبروشها، زبانی مشترک برای ارتباط دو سر طیف خلق کند، یا به بیانی دیگر معرفت پنهان در خانهی تاریخی را زبانمند کند و از این طریق امکان مصالحه و رسیدن به پاسخ را افزایش دهد اما همزمان ذاتانگاری، رادیکالیسم بیحاصل و نگاه آسیبشناسانه را نیز بازتولید کرده است.
⭕️ ادامۀ مطلب را میتوانید در Instant View یا در وبسایت کوبه به نشانی زیر بخوانید:
https://telegra.ph/sb1-06-01
http://koubeh.com/sb1
@Koubeh1
نگاهی به کتاب «خانه، فرهنگ، طبیعت» نوشتهی محمدرضا حائری به بهانهی بازنشر الکترونیکی آن
🖋 صالح بُندار بیدَخش| پژوهشگر دکترای معماری دانشگاه تربیت مدرس
حائری یکی از نظریهپردازان معماری است که تلاش دارد گذشته را به آینده پیوند دهد. با آنکه او اصالت را به تاریخ میدهد و از این نظر دیدگاه سنتگرایان کلاسیک را بازتولید کرده است اما تلاش میکند با به کار گرفتن روش علمی به سطحی جدیدی از عینیت دست یابد و تفسیرش از وضعیت تاریخی را همهگیر کند. نقطهي قوت و نقطهي ضعف حائری به طور توامان همینجاست. او تلفیق را به سطح عمیقتری از بحث کشانده است و تلاش میکند با ترکیبروشها، زبانی مشترک برای ارتباط دو سر طیف خلق کند، یا به بیانی دیگر معرفت پنهان در خانهی تاریخی را زبانمند کند و از این طریق امکان مصالحه و رسیدن به پاسخ را افزایش دهد اما همزمان ذاتانگاری، رادیکالیسم بیحاصل و نگاه آسیبشناسانه را نیز بازتولید کرده است.
⭕️ ادامۀ مطلب را میتوانید در Instant View یا در وبسایت کوبه به نشانی زیر بخوانید:
https://telegra.ph/sb1-06-01
http://koubeh.com/sb1
@Koubeh1
Telegraph
سازمان فضایی در مسلخ کارکردگرایی ساختاری؛ نگاهی به کتاب «خانه، فرهنگ، طبیعت» نوشتهی محمدرضا حائری به بهانهی بازنشر الکترونیکی…
بازنشر الکترونیکی کتاب «خانه، فرهنگ و طبیعت»، اثر محمدرضا حائری انگیزهای شد تا ایدهها و یادداشتهای پراکندهام در مورد پروژهی فکری مهندس حائری را در قالب يادداشتي منتشر کنم. کتابی که در پنج سال گذشته به صورتهای مختلف با آن درگیر بودهام، بارها خواندمش…
▪️ سنت معماری ماوراءالنهر از فروپاشی سامانیان تا ظهور تیمور (۱)
🖋 امیرحسین مقتدایی| دانشجوی کارشناسی ارشد مطالعات معماری ایران
سنت معماری ماوراءالنهر پس از اسلام با رویکارآمدن سامانیان وارد مرحلۀ تازهای شد. دورهای که چندی از بناهای آن برجای مانده. آرامگاه سامانیان و مقبره عربعطا یادگاران این دوران در ماوراءالنهر هستند که هم در تاریخ معماری ایران مهم و تاثیرگذار بودند و هم طلیعۀ یک سنت معماری قوی در آن منطقه بودند. با ضعف سامانیان و رویکارآمدن غزنویان و جابهجایی مرکز قدرت از بخارا به غزنین و پس از آن با استیلای سلجوقیان و غوریان توجه مورخان معماری ایران بیشتر به سمت ایران امروزی و افغانستان جلب شده و این کمتوجهی تا دورۀ تیموری که بار دیگر مرکز قدرت به ماوراءالنهر انتقال یافت، ادامه دارد. گویی در ماوراءالنهر مابین سامانیان تا برآمدن تیمور معماری نیز رونق خود را از دست داده در حالی که با وجود محدودبودن آثار، تعداد بناهای باقیمانده در این دورۀ زمانی نشانگر سنتی قابلتوجه در ماوراءالنهر و توران است. این بازۀ زمانی که در ایران امروزی و افغانستان غزنویان و سلجوقیان حکومت میکردند، ماوراءالنهر در حال دستبهدستشدن میان این قدرتها و حکومتهای قراخانیان و قراختاییان بود. تا اینکه پس از حملۀ مغول خانات جغتای بر این منطقه فرمان راندند. حکومتهایی که اگرچه بیشتر مردمان آن کوچرو و چادرنشین بودند اما در سمرقند و تراز و چند نقطه دیگر آثار قابلتوجهی از خود بهجای گذاشتهاند. ریچارد پیران مککلری در کتاب خود، «بناهای یادمانی سدههای میانی در توران» که در سال ۲۰۲۰ به چاپ رسیده این سنت معماری را در قرن پنج و شش هجری به دلیل تاثیرگذاری قراخانیان، معماری قراخانی نامیده است. قراخانیان در اتحاد با دیگر اقوام ترکتبار منطقۀ ماوراءالنهر توانستند سامانیان را سرنگون کنند. آنها در همان ایام مسلمان شده و به مرکز حکومت خود را از نواحی کاشغر به اوزگند و سمرقند منتقل کردند که در نهایت سمرقند را در دورۀ ملکشاه سلجوقی از دست دادند. حکومت قراخانیان تا برآمدن خوارزمشاهیان و ضعف توسط همسایگان قراختایی خود در سدۀ ششم هجری، ادامه یافت.
⭕️ ادامۀ مطلب را میتوانید در Instant View یا در وبسایت کوبه به نشانی زیر بخوانید:
https://telegra.ph/am12-06-08
http://koubeh.com/am12/
@koubeh
🖋 امیرحسین مقتدایی| دانشجوی کارشناسی ارشد مطالعات معماری ایران
سنت معماری ماوراءالنهر پس از اسلام با رویکارآمدن سامانیان وارد مرحلۀ تازهای شد. دورهای که چندی از بناهای آن برجای مانده. آرامگاه سامانیان و مقبره عربعطا یادگاران این دوران در ماوراءالنهر هستند که هم در تاریخ معماری ایران مهم و تاثیرگذار بودند و هم طلیعۀ یک سنت معماری قوی در آن منطقه بودند. با ضعف سامانیان و رویکارآمدن غزنویان و جابهجایی مرکز قدرت از بخارا به غزنین و پس از آن با استیلای سلجوقیان و غوریان توجه مورخان معماری ایران بیشتر به سمت ایران امروزی و افغانستان جلب شده و این کمتوجهی تا دورۀ تیموری که بار دیگر مرکز قدرت به ماوراءالنهر انتقال یافت، ادامه دارد. گویی در ماوراءالنهر مابین سامانیان تا برآمدن تیمور معماری نیز رونق خود را از دست داده در حالی که با وجود محدودبودن آثار، تعداد بناهای باقیمانده در این دورۀ زمانی نشانگر سنتی قابلتوجه در ماوراءالنهر و توران است. این بازۀ زمانی که در ایران امروزی و افغانستان غزنویان و سلجوقیان حکومت میکردند، ماوراءالنهر در حال دستبهدستشدن میان این قدرتها و حکومتهای قراخانیان و قراختاییان بود. تا اینکه پس از حملۀ مغول خانات جغتای بر این منطقه فرمان راندند. حکومتهایی که اگرچه بیشتر مردمان آن کوچرو و چادرنشین بودند اما در سمرقند و تراز و چند نقطه دیگر آثار قابلتوجهی از خود بهجای گذاشتهاند. ریچارد پیران مککلری در کتاب خود، «بناهای یادمانی سدههای میانی در توران» که در سال ۲۰۲۰ به چاپ رسیده این سنت معماری را در قرن پنج و شش هجری به دلیل تاثیرگذاری قراخانیان، معماری قراخانی نامیده است. قراخانیان در اتحاد با دیگر اقوام ترکتبار منطقۀ ماوراءالنهر توانستند سامانیان را سرنگون کنند. آنها در همان ایام مسلمان شده و به مرکز حکومت خود را از نواحی کاشغر به اوزگند و سمرقند منتقل کردند که در نهایت سمرقند را در دورۀ ملکشاه سلجوقی از دست دادند. حکومت قراخانیان تا برآمدن خوارزمشاهیان و ضعف توسط همسایگان قراختایی خود در سدۀ ششم هجری، ادامه یافت.
⭕️ ادامۀ مطلب را میتوانید در Instant View یا در وبسایت کوبه به نشانی زیر بخوانید:
https://telegra.ph/am12-06-08
http://koubeh.com/am12/
@koubeh
Telegraph
سنت معماری ماوراءالنهر از فروپاشی سامانیان تا ظهور تیمور (۱)
سنت معماری ماوراءالنهر پس از اسلام با رویکارآمدن سامانیان وارد مرحلۀ تازهای شد. دورهای که چندی از بناهای آن برجای مانده. آرامگاه سامانیان و مقبره عربعطا یادگاران این دوران در ماوراءالنهر هستند که هم در تاریخ معماری ایران مهم و تاثیرگذار بودند و هم طلیعۀ…
▪️فضانوردی در فرنگ
گفتوگو با وحید وحدت دربارهٔ کتاب «تلقیهای غربشناسانه از معماری اروپایی از خلال سفرنامههای ایرانی قرن نوزدهم»
🖋گفتوگو: مهسا نوری سولا| کارشناس ارشد مطالعات معماری ایران
📑 [بازنشر از وبسایت کوبه]
در این مصاحبه به گفتوگو با وحید وحدت دربارۀ کتابش با عنوان «تلقیهای غربشناسانه از معماری اروپایی از خلال سفرنامههای ایرانی قرن نوزدهم» پرداختهام که «انتشارات راتلج» آن را در سال ۲۰۱۷ به چاپ رسانده است. وحید وحدت تاریخنگار معماری و مدرس دانشگاههای هوستون و تگزاس ای.اند.ام است. او در این کتاب به بررسی ایرانیانی که در قرن نوزدهم به اروپا رفتهاند و ادراک ایشان درخصوص معماری اروپا میپردازد. او این کار را با بررسی سفرنامهها و خاطرات این سفرنامهنویسان انجام داده است. کتاب حول خاطرات و سفرنامههای چهار ایرانی است که در دورۀ قاجار به «فرنگ» سفر کردهاند. وحدت به هرآنچه که این سفرنامهنویسان در دفتر خاطرات نوشته یا بهعمدْ ننوشتهاند، و نیز نگاهی انتقادی به متون ایشان و همراهان خارجی آنها، پرداخته است تا به ذهنیت ادراکی آنها و نقش ایشان در بازترسیم فرنگ در ایران بپردازد.
⭕️ متن کامل این گفتوگو را میتوانید در Instant View یا در وبسایت کوبه به نشانی زیر بخوانید:
https://telegra.ph/vv1-06-11
www.Koubeh.com/vv1
@Koubeh
گفتوگو با وحید وحدت دربارهٔ کتاب «تلقیهای غربشناسانه از معماری اروپایی از خلال سفرنامههای ایرانی قرن نوزدهم»
🖋گفتوگو: مهسا نوری سولا| کارشناس ارشد مطالعات معماری ایران
📑 [بازنشر از وبسایت کوبه]
در این مصاحبه به گفتوگو با وحید وحدت دربارۀ کتابش با عنوان «تلقیهای غربشناسانه از معماری اروپایی از خلال سفرنامههای ایرانی قرن نوزدهم» پرداختهام که «انتشارات راتلج» آن را در سال ۲۰۱۷ به چاپ رسانده است. وحید وحدت تاریخنگار معماری و مدرس دانشگاههای هوستون و تگزاس ای.اند.ام است. او در این کتاب به بررسی ایرانیانی که در قرن نوزدهم به اروپا رفتهاند و ادراک ایشان درخصوص معماری اروپا میپردازد. او این کار را با بررسی سفرنامهها و خاطرات این سفرنامهنویسان انجام داده است. کتاب حول خاطرات و سفرنامههای چهار ایرانی است که در دورۀ قاجار به «فرنگ» سفر کردهاند. وحدت به هرآنچه که این سفرنامهنویسان در دفتر خاطرات نوشته یا بهعمدْ ننوشتهاند، و نیز نگاهی انتقادی به متون ایشان و همراهان خارجی آنها، پرداخته است تا به ذهنیت ادراکی آنها و نقش ایشان در بازترسیم فرنگ در ایران بپردازد.
⭕️ متن کامل این گفتوگو را میتوانید در Instant View یا در وبسایت کوبه به نشانی زیر بخوانید:
https://telegra.ph/vv1-06-11
www.Koubeh.com/vv1
@Koubeh
Telegraph
فضانوردی در فرنگ: گفتوگو با وحید وحدت دربارۀ کتاب «تلقیهای غربشناسانه از معماری اروپایی از خلال سفرنامههای ایرانی قرن نوزدهم»
در این مصاحبه به گفتوگو با وحید وحدت دربارۀ کتابش با عنوان «تلقیهای غربشناسانه از معماری اروپایی از خلال سفرنامههای ایرانی قرن نوزدهم» پرداختهام که «انتشارات راتلج» آن را در سال ۲۰۱۷ به چاپ رسانده است. وحدت در این کتاب به بررسی ایرانیانی که در قرن نوزدهم…
▪️معرفی کتاب:
Occidentalist Perceptions of European Architecture in Nineteenth-Century Persian Travel Diaries - Travels in Farangi Space
🖋 وحید وحدت| معمار و تاریخنگار معماری
▪️چکیده:
In the midst of Europe’s nineteenth-century industrial revolution, four men embarked on separate journeys to the wondrous Farangestan – a land of fascinating objects, mysterious technologies, heavenly women, and magical spaces. Determined to learn the secret of Farangestan’s advancements, the travelers kept detailed records of their observations. These diaries mapped an aspirational path to progress for curious Iranian audiences who were eager to change the course of history. Two hundred years later, Travels in Farangi Space unpacks these writings to reveal a challenging new interpretation of Iran’s experience of modernity.
This book opens the Persian travelers’ long-forgotten suitcases, and analyzes the descriptions contained within to gain insight into Occidentalist perspectives on modern Europe. By carefully tracing the physical and mental journeys of these travelers, the book paints a picture of European architecture that is nothing like what one would expect.
⭕️ اطلاعات بیشتر دربارۀ این کتاب را در وبسایت Taylor & Francis مطالعه کنید:
https://www.taylorfrancis.com/books/oa-mono/10.4324/9781315547510/occidentalist-perceptions-european-architecture-nineteenth-century-persian-travel-diaries-vahid-vahdat
Occidentalist Perceptions of European Architecture in Nineteenth-Century Persian Travel Diaries - Travels in Farangi Space
🖋 وحید وحدت| معمار و تاریخنگار معماری
▪️چکیده:
In the midst of Europe’s nineteenth-century industrial revolution, four men embarked on separate journeys to the wondrous Farangestan – a land of fascinating objects, mysterious technologies, heavenly women, and magical spaces. Determined to learn the secret of Farangestan’s advancements, the travelers kept detailed records of their observations. These diaries mapped an aspirational path to progress for curious Iranian audiences who were eager to change the course of history. Two hundred years later, Travels in Farangi Space unpacks these writings to reveal a challenging new interpretation of Iran’s experience of modernity.
This book opens the Persian travelers’ long-forgotten suitcases, and analyzes the descriptions contained within to gain insight into Occidentalist perspectives on modern Europe. By carefully tracing the physical and mental journeys of these travelers, the book paints a picture of European architecture that is nothing like what one would expect.
⭕️ اطلاعات بیشتر دربارۀ این کتاب را در وبسایت Taylor & Francis مطالعه کنید:
https://www.taylorfrancis.com/books/oa-mono/10.4324/9781315547510/occidentalist-perceptions-european-architecture-nineteenth-century-persian-travel-diaries-vahid-vahdat
Taylor & Francis
Occidentalist Perceptions of European Architecture in Nineteenth-Centu
In the midst of Europe’s nineteenth-century industrial revolution, four men embarked on separate journeys to the wondrous Farangestan – a land of
Occidentalist_Perceptions_of_European_Architecture_in_Nineteenth.pdf
29.1 MB
▪️دانلود کتاب:
Occidentalist Perceptions of European Architecture in Nineteenth-Century Persian Travel Diaries - Travels in Farangi Space
🖋 وحید وحدت| معمار و تاریخنگار معماری
@koubeh
Occidentalist Perceptions of European Architecture in Nineteenth-Century Persian Travel Diaries - Travels in Farangi Space
🖋 وحید وحدت| معمار و تاریخنگار معماری
@koubeh
▪️ سنت معماری ماوراءالنهر از فروپاشی سامانیان تا ظهور تیمور (۲)
🖋 امیرحسین مقتدایی| دانشجوی کارشناسی ارشد مطالعات معماری ایران
در نوشتار پیشین به ضرورت پرداختن به سنت معماری ماوراءالنهر حدفاصل فروپاشی سامانیان تا ظهور تیمور اشاره و مقبره شیخ فضل از دورۀ قراخانی معرفی شد. در این نوشتار چندی دیگر از بناهای این دوره معرفی شدهاند.
مقابر اوزگند
سه مقبرۀ متصل به یکدیگر در اوزگند که نخستین آنها (مقبرۀ مرکزی) منسوب به نصربنعلی متوفی در ۴۲۱ است و آخرین مقبرۀ افزوده شده تاریخ ۵۸۲ دارد، مرحلهای مهم در تاریخ معماری قراخانی را نشان میدهند. این مقبرهها اگرچه مانند مقبرۀ شیخ فضل مربعی گنبددار هستند اما بیش از آن پیوند آشکاری با مقابر سامانی دارند. دو مقبرۀ افزودهشده نیز اگرچه پیوندهای سبکی بسیاری با مقبرۀ نصربنعلی و مقبرۀ عربعطا داشته، اما مقیاس و استفاده از دو پیش طاق نشان از رویکرد نوآورانۀ آنها دارد. همچنین ستونهای تزیینی چهار سمت بنا مشابه ستونهای استفاده شده در دوره سامانی است. مقبرۀ میانی از نخستین مکانهایی است که ترکیب هشتضلعی و سه تاره هشتپر در آن دیده میشود که پس از آن به وفور در معماری ایران بهکار رفته شده. تزیینات گچبری ششضلعی و الماس شکل بعدها در دوره تیموریان نیز رواج داشت. مقبره میانی تا پیش از بازسازی اساسی سالهای اخیر بسیار ویران شده بود با این وجود اگرچه نوشتۀ اندکی از کتیبۀ این بنا باقیمانده اما احتمالاً این مقبره نیز کتیبۀ فارسی داشته. مقبرۀ میانی تا پیش از الحاق دو بنای کناری دو درگاه داشته و این امر تنها در فرآیند بازسازی مشخص شد. دو مقبرۀ افزوده شده چه به لحاظ ارتفاعی و چه در طول از بنای میانی کوتاهتر هستند.
⭕️ ادامۀ مطلب را میتوانید در Instant View یا در وبسایت کوبه به نشانی زیر بخوانید:
https://telegra.ph/am13-06-15
http://koubeh.com/am13/
@Koubeh
🖋 امیرحسین مقتدایی| دانشجوی کارشناسی ارشد مطالعات معماری ایران
در نوشتار پیشین به ضرورت پرداختن به سنت معماری ماوراءالنهر حدفاصل فروپاشی سامانیان تا ظهور تیمور اشاره و مقبره شیخ فضل از دورۀ قراخانی معرفی شد. در این نوشتار چندی دیگر از بناهای این دوره معرفی شدهاند.
مقابر اوزگند
سه مقبرۀ متصل به یکدیگر در اوزگند که نخستین آنها (مقبرۀ مرکزی) منسوب به نصربنعلی متوفی در ۴۲۱ است و آخرین مقبرۀ افزوده شده تاریخ ۵۸۲ دارد، مرحلهای مهم در تاریخ معماری قراخانی را نشان میدهند. این مقبرهها اگرچه مانند مقبرۀ شیخ فضل مربعی گنبددار هستند اما بیش از آن پیوند آشکاری با مقابر سامانی دارند. دو مقبرۀ افزودهشده نیز اگرچه پیوندهای سبکی بسیاری با مقبرۀ نصربنعلی و مقبرۀ عربعطا داشته، اما مقیاس و استفاده از دو پیش طاق نشان از رویکرد نوآورانۀ آنها دارد. همچنین ستونهای تزیینی چهار سمت بنا مشابه ستونهای استفاده شده در دوره سامانی است. مقبرۀ میانی از نخستین مکانهایی است که ترکیب هشتضلعی و سه تاره هشتپر در آن دیده میشود که پس از آن به وفور در معماری ایران بهکار رفته شده. تزیینات گچبری ششضلعی و الماس شکل بعدها در دوره تیموریان نیز رواج داشت. مقبره میانی تا پیش از بازسازی اساسی سالهای اخیر بسیار ویران شده بود با این وجود اگرچه نوشتۀ اندکی از کتیبۀ این بنا باقیمانده اما احتمالاً این مقبره نیز کتیبۀ فارسی داشته. مقبرۀ میانی تا پیش از الحاق دو بنای کناری دو درگاه داشته و این امر تنها در فرآیند بازسازی مشخص شد. دو مقبرۀ افزوده شده چه به لحاظ ارتفاعی و چه در طول از بنای میانی کوتاهتر هستند.
⭕️ ادامۀ مطلب را میتوانید در Instant View یا در وبسایت کوبه به نشانی زیر بخوانید:
https://telegra.ph/am13-06-15
http://koubeh.com/am13/
@Koubeh
Telegraph
سنت معماری ماوراءالنهر از فروپاشی سامانیان تا ظهور تیمور (۲)
در نوشتار پیشین به ضرورت پرداختن به سنت معماری ماوراءالنهر حدفاصل فروپاشی سامانیان تا ظهور تیمور اشاره و مقبره شیخ فضل از دورۀ قراخانی معرفی شد. در این نوشتار چندی دیگر از بناهای این دوره معرفی شدهاند.
▪️ تحلیل فضای مناظرات انتخاباتی؛ از ۸۸ تا ۱۴۰۰
🖋 محمدفرید مصلح| دانشجوی کارشناسی ارشد مطالعات معماری ایران
این یادداشت یک نقد سیاسی نیست؛ بلکه برآیند اندیشههایی است که درصدد است تا در سیاسیترین روزهای کشور، یک نقد غیرسیاسی منتشر کند تا بیانگر استقلال «علمِ معماری» نسبت به سیاست باشد. این یادداشت با این پیشفرض نوشته شده که معماری با وجود تکیه بر قدرت و ثروت، وجودی مستقل دارد و میتواند از منظرگاهی مستقل تحلیل کند. در این یادداشت به تحلیل الگوی فضایی سالن مناظرههای انتخابات ریاست جمهوری میپردازیم و چیدمان صندلیها را میبینیم، و نسبت نامزدها با دوربینها و مجری را مورد ارزیابی قرار میدهیم.
با وجود آنکه استنتاجهای این جستار حاصل مشاهدات و اندیشههای شخصی است و ممکن است مشاهدهای نادیده گرفته شده باشد یا استنتاجی به خطا رفته باشد، اما روش تحلیل بر مبنای نقد صوری است. نقد صوری با نگاه به پدیدهها و بدون نگرش به زمینه انجام میشود و میتواند رویکرد مناسبی برای تحلیلِ سیاسیترین پدیدۀ سیمای ملی باشد و خود را از مرداب بحثهای سیاسی مصون نگه دارد.
⭕️ ادامۀ مطلب را میتوانید در Instant View یا در وبسایت کوبه به نشانی زیر بخوانید:
https://telegra.ph/fm6-06-17
http://koubeh.com/fm7
@Koubeh
🖋 محمدفرید مصلح| دانشجوی کارشناسی ارشد مطالعات معماری ایران
این یادداشت یک نقد سیاسی نیست؛ بلکه برآیند اندیشههایی است که درصدد است تا در سیاسیترین روزهای کشور، یک نقد غیرسیاسی منتشر کند تا بیانگر استقلال «علمِ معماری» نسبت به سیاست باشد. این یادداشت با این پیشفرض نوشته شده که معماری با وجود تکیه بر قدرت و ثروت، وجودی مستقل دارد و میتواند از منظرگاهی مستقل تحلیل کند. در این یادداشت به تحلیل الگوی فضایی سالن مناظرههای انتخابات ریاست جمهوری میپردازیم و چیدمان صندلیها را میبینیم، و نسبت نامزدها با دوربینها و مجری را مورد ارزیابی قرار میدهیم.
با وجود آنکه استنتاجهای این جستار حاصل مشاهدات و اندیشههای شخصی است و ممکن است مشاهدهای نادیده گرفته شده باشد یا استنتاجی به خطا رفته باشد، اما روش تحلیل بر مبنای نقد صوری است. نقد صوری با نگاه به پدیدهها و بدون نگرش به زمینه انجام میشود و میتواند رویکرد مناسبی برای تحلیلِ سیاسیترین پدیدۀ سیمای ملی باشد و خود را از مرداب بحثهای سیاسی مصون نگه دارد.
⭕️ ادامۀ مطلب را میتوانید در Instant View یا در وبسایت کوبه به نشانی زیر بخوانید:
https://telegra.ph/fm6-06-17
http://koubeh.com/fm7
@Koubeh
Telegraph
تحلیل فضای مناظرات انتخاباتی؛ از ۸۸ تا ۱۴۰۰
این یادداشت یک نقد سیاسی نیست؛ بلکه برآیند اندیشههایی است که درصدد است تا در سیاسیترین روزهای کشور، یک نقد غیرسیاسی منتشر کند تا بیانگر استقلال «علمِ معماری» نسبت به سیاست باشد. این یادداشت با این پیشفرض نوشته شده که معماری با وجود تکیه بر قدرت و ثروت،…
▪️ سنت معماری ماوراءالنهر از فروپاشی سامانیان تا ظهور تیمور (۳)
🖋 امیرحسین مقتدایی| دانشجوی کارشناسی ارشد مطالعات معماری ایران
پس از فروپاشی حکومت قراخانی توسط علاءالدین محمد خوارزمشاه بخشی از سرزمینهای تحت سلطۀ آنها به دست قراختاییان و بخشی به خوارزمشاهیان واگذار شد. پس از حملۀ مغول نیز ماوراءالنهر بیش از آنکه تحت سلطۀ ایلخانان قرار گیرد تحت فرمانروایی خانات جغتای قرار گرفت. در ادامۀ مباحث گذشته، میراث معماری خوارزمشاهیان و خانات جغتای در ماوراءالنهر بررسی خواهد شد، بخشی از این میراث در خوارزم و بخش دیگر در مناطق شرقیتر واقع شده است.
مقبرۀ محمد بشارا
در نوشتۀ پیشین به ارتباط مقابر اوزگند با مقبره محمد بشارا اشاره شد. مقبرۀ محمد بشارا بیانگر تغییر مهمی در سنت معماری این منطقه است. این بنا ابتدا در دورهای همزمان با سلجوقیان در ایران ساخته شده و بعدها در قرن هشتم هجری درگاهی به آن اضافه شد. بنا فضایی گنبددار با محرابی کتیبهدار است و در اطراف گنبدخانه نیز تعدادی اتاق وجود دارد. درگاه با تناسبات قابل توجه و با به استفاده از لعاب فیروزهای که دورتادور کتیبه قرارگرفته، آغاز بهکارگیری کاشی بهصورت گسترده در بناهای این منطقه را نشان میدهد. تاریخ ساخت درگاه بنابر کتیبه ۷۴۳ ه.ق است.
⭕️ ادامۀ مطلب را میتوانید در Instant View یا در وبسایت کوبه به نشانی زیر بخوانید:
https://telegra.ph/am14-06-23
http://koubeh.com/am14/
@Koubeh
🖋 امیرحسین مقتدایی| دانشجوی کارشناسی ارشد مطالعات معماری ایران
پس از فروپاشی حکومت قراخانی توسط علاءالدین محمد خوارزمشاه بخشی از سرزمینهای تحت سلطۀ آنها به دست قراختاییان و بخشی به خوارزمشاهیان واگذار شد. پس از حملۀ مغول نیز ماوراءالنهر بیش از آنکه تحت سلطۀ ایلخانان قرار گیرد تحت فرمانروایی خانات جغتای قرار گرفت. در ادامۀ مباحث گذشته، میراث معماری خوارزمشاهیان و خانات جغتای در ماوراءالنهر بررسی خواهد شد، بخشی از این میراث در خوارزم و بخش دیگر در مناطق شرقیتر واقع شده است.
مقبرۀ محمد بشارا
در نوشتۀ پیشین به ارتباط مقابر اوزگند با مقبره محمد بشارا اشاره شد. مقبرۀ محمد بشارا بیانگر تغییر مهمی در سنت معماری این منطقه است. این بنا ابتدا در دورهای همزمان با سلجوقیان در ایران ساخته شده و بعدها در قرن هشتم هجری درگاهی به آن اضافه شد. بنا فضایی گنبددار با محرابی کتیبهدار است و در اطراف گنبدخانه نیز تعدادی اتاق وجود دارد. درگاه با تناسبات قابل توجه و با به استفاده از لعاب فیروزهای که دورتادور کتیبه قرارگرفته، آغاز بهکارگیری کاشی بهصورت گسترده در بناهای این منطقه را نشان میدهد. تاریخ ساخت درگاه بنابر کتیبه ۷۴۳ ه.ق است.
⭕️ ادامۀ مطلب را میتوانید در Instant View یا در وبسایت کوبه به نشانی زیر بخوانید:
https://telegra.ph/am14-06-23
http://koubeh.com/am14/
@Koubeh
Telegraph
سنت معماری ماوراءالنهر از فروپاشی سامانیان تا ظهور تیمور (۳)
پس از فروپاشی حکومت قراخانی توسط علاءالدین محمد خوارزمشاه بخشی از سرزمینهای تحت سلطۀ آنها به دست قراختاییان و بخشی به خوارزمشاهیان واگذار شد. پس از حملۀ مغول نیز ماوراءالنهر بیش از آنکه تحت سلطۀ ایلخانان قرار گیرد تحت فرمانروایی خانات جغتای قرار گرفت.…