▪️ سوزن به خود؛ جوالدوز به مدیریت شهری
🖋 امیرمحمد یوسفی| دانشجوی کارشناسی مهندسی شهرسازی دانشگاه تهران
میشود حدس زد حدود سی سال پیش وقتی که اعضای هیئتدولت قانون استقلال مالی شهرداریها را تصویب میکردند نمیدانستند که به سرگردانیِ کلافی که دور شهرداریها پیچیده شده چه ضریبی میدهند. نهادهایی که تا قبل از آن دولت جیبشان را پرمیکرد، حالا مجبور بودند تقریباً روی پای خودشان بایستند. بهاینترتیب بدون آنکه برایشان منابع مالی پایدار تعریف شود، رها شدند و این بلاتکلیفی به زودی همۀ وجودشان را فراگرفت.
آنها به حالت نیمهخصوصی درآمدند. از اسمشان هم پیداست که نه خصوصی هستند و نه دولتی؛ نه مستقل هستند و نه زیرمجموعه. این ویژگی که در ذات شهرداری نهادینه شده بود در مدیریت شهر هم بروز کرد. شهرهای ما نه آمادگی تمهید شرایط همکاری با بخش خصوصی را دارند و نه دارای مدیریت متمرکز هستند. در ساختار نهادی کشور ما در سطوح مختلف، از قانونگذاری تا تصمیمگیری و برنامهریزی تا اجرا، با مجموعههای زیادی در حوزه شهر روبهرو هستیم که عبارتند از: وزارت راهوشهرسازی بهعنوان مهمترین قانونگذار، شوراهای شهر، فرمانداریها، استانداریها تا بخش خصوصی/ خصوصی-دولتی/ خصوصی-حکومتی که همه و همه در سطوح مختلف در شهر دخیلاند. اضافه کنید سازمانهای مختلفی را که در موضوعات مختلف وارد میدان میشوند: شهرداری میخواهد آسفالت کند و ادارۀ گازی که میخواهد آسفالت را بکّند! گویا این وضع در همهجای شهر دیده میشود. برای مثال اگر موضوع حاشیهنشینی را درنظر بگیرید، علاوه بر مجموعههای بالا، با نقش بنیادمسکن و قرارگاههای سازندگی در نیروهای مسلح هم مواجه خواهید شد. شهرداریها نیز در برخورد با این سازمانها دچار بلاتکلیفی هستند. از سمتی شهرداری به آنها امتیازاتی میدهد تا اعتبار و درآمدی کسب کند و سمت دیگر در کشاکشِ رقابت قدرت با آنها در مدیریت شهر است. شهرداریها در الگوی حکمرانی کشور جانمایی نشدهاند و شهرهایمان پر شده از نهادهای خودمختار هماهنگ و ناهماهنگ با یکدیگر و با شهرداری.
⭕️ ادامۀ مطلب را میتوانید در Instant View یا در وبسایت کوبه به نشانی زیر بخوانید:
https://telegra.ph/AY1-07-09-2 http://koubeh.com/ay1/
@koubeh
🖋 امیرمحمد یوسفی| دانشجوی کارشناسی مهندسی شهرسازی دانشگاه تهران
میشود حدس زد حدود سی سال پیش وقتی که اعضای هیئتدولت قانون استقلال مالی شهرداریها را تصویب میکردند نمیدانستند که به سرگردانیِ کلافی که دور شهرداریها پیچیده شده چه ضریبی میدهند. نهادهایی که تا قبل از آن دولت جیبشان را پرمیکرد، حالا مجبور بودند تقریباً روی پای خودشان بایستند. بهاینترتیب بدون آنکه برایشان منابع مالی پایدار تعریف شود، رها شدند و این بلاتکلیفی به زودی همۀ وجودشان را فراگرفت.
آنها به حالت نیمهخصوصی درآمدند. از اسمشان هم پیداست که نه خصوصی هستند و نه دولتی؛ نه مستقل هستند و نه زیرمجموعه. این ویژگی که در ذات شهرداری نهادینه شده بود در مدیریت شهر هم بروز کرد. شهرهای ما نه آمادگی تمهید شرایط همکاری با بخش خصوصی را دارند و نه دارای مدیریت متمرکز هستند. در ساختار نهادی کشور ما در سطوح مختلف، از قانونگذاری تا تصمیمگیری و برنامهریزی تا اجرا، با مجموعههای زیادی در حوزه شهر روبهرو هستیم که عبارتند از: وزارت راهوشهرسازی بهعنوان مهمترین قانونگذار، شوراهای شهر، فرمانداریها، استانداریها تا بخش خصوصی/ خصوصی-دولتی/ خصوصی-حکومتی که همه و همه در سطوح مختلف در شهر دخیلاند. اضافه کنید سازمانهای مختلفی را که در موضوعات مختلف وارد میدان میشوند: شهرداری میخواهد آسفالت کند و ادارۀ گازی که میخواهد آسفالت را بکّند! گویا این وضع در همهجای شهر دیده میشود. برای مثال اگر موضوع حاشیهنشینی را درنظر بگیرید، علاوه بر مجموعههای بالا، با نقش بنیادمسکن و قرارگاههای سازندگی در نیروهای مسلح هم مواجه خواهید شد. شهرداریها نیز در برخورد با این سازمانها دچار بلاتکلیفی هستند. از سمتی شهرداری به آنها امتیازاتی میدهد تا اعتبار و درآمدی کسب کند و سمت دیگر در کشاکشِ رقابت قدرت با آنها در مدیریت شهر است. شهرداریها در الگوی حکمرانی کشور جانمایی نشدهاند و شهرهایمان پر شده از نهادهای خودمختار هماهنگ و ناهماهنگ با یکدیگر و با شهرداری.
⭕️ ادامۀ مطلب را میتوانید در Instant View یا در وبسایت کوبه به نشانی زیر بخوانید:
https://telegra.ph/AY1-07-09-2 http://koubeh.com/ay1/
@koubeh
Telegraph
سوزن به خود؛ جوالدوز به مدیریت شهری
گذری انتقادی بر ارتباط سیاست شهری با نهادهای دانشگاهی میشود حدس زد حدود سی سال پیش وقتی که اعضای هیئتدولت قانون استقلال مالی شهرداریها را تصویب میکردند نمیدانستند که به سرگردانیِ کلافی که دور شهرداریها پیچیده شده چه ضریبی میدهند. نهادهایی که تا قبل…
کوبه
▪️ سوزن به خود؛ جوالدوز به مدیریت شهری 🖋 امیرمحمد یوسفی| دانشجوی کارشناسی مهندسی شهرسازی دانشگاه تهران میشود حدس زد حدود سی سال پیش وقتی که اعضای هیئتدولت قانون استقلال مالی شهرداریها را تصویب میکردند نمیدانستند که به سرگردانیِ کلافی که دور شهرداریها…
🔺 شنبه روز شهرداری بود. بعضی آن را گرامی داشته یا به نقد این نهاد پرداختند. اما در این یادداشت رسالت ما در برابر شهر است که نقد شده است.
▪ گنبدها و زیبایی؛ نگاهی به آرایههای گنبد در اروپا
🖋 امیرحسین مقتدایی| دانشجوی کارشناسی ارشد مطالعات معماری ایران
گنبدها پای ثابت تاریخ معماری هستند. بهمیزان حضورشان در تاریخ معماری نیز محمل نظریهپردازی پژوهشگران بودند. در نتیجه امروزه، گنبد بار معنایی فراوانی را با خود حمل میکند. صحبت پیرامون چیستی گنبد از سطح مسائل فنی و روشی برای پوشاندن دهانههای بزرگ تا سطح معنا و تجلی هندسۀ کیهانی متغیر است. اما فارغ از اینکه آنها دقیقاً چه انجام میدهند و چه محتوایی را در فرم خود دارند، آنها محلی برای آفرینش زیبایی بودهاند. برای ما که در جوار بناهایی با کاشیکاریهای درخشان زیستهایم داخل گنبدها معمولاً بدون تزیین رها نشده و بسته به ذوق و روح زمانه و میزان هزینهای که برای بنا میشد، آنها رنگ و روی متفاوتی به خود گرفتهاند. سنت معماری غرب نیز تا قرنها گنبد را همراه خود داشته و آن را پرورده است. در اروپا نیز گنبد جایی برای آفرینش هنری بوده. دیوید استفنسون[۱] عکاس، سالها پیش در پروژهای بزرگ از بیش از ۱۲۰ گنبد در اروپا عکاسی کرده و آنها را در مجموعهای با عنوان «جلوههایی از بهشت»[۲] گردآورده است. تماشای این تعداد گنبد، تمایل به دستهبندی را در بیننده ایجاد میکند. جستار تصویری پیش رو حاصل نگاهی گذرا به این موضوع است.
⭕ ادامۀ مطلب را میتوانید در Instant View یا در وبسایت کوبه به نشانی زیر بخوانید:
https://telegra.ph/am6-07-22
http://koubeh.com/am7
@koubeh
🖋 امیرحسین مقتدایی| دانشجوی کارشناسی ارشد مطالعات معماری ایران
گنبدها پای ثابت تاریخ معماری هستند. بهمیزان حضورشان در تاریخ معماری نیز محمل نظریهپردازی پژوهشگران بودند. در نتیجه امروزه، گنبد بار معنایی فراوانی را با خود حمل میکند. صحبت پیرامون چیستی گنبد از سطح مسائل فنی و روشی برای پوشاندن دهانههای بزرگ تا سطح معنا و تجلی هندسۀ کیهانی متغیر است. اما فارغ از اینکه آنها دقیقاً چه انجام میدهند و چه محتوایی را در فرم خود دارند، آنها محلی برای آفرینش زیبایی بودهاند. برای ما که در جوار بناهایی با کاشیکاریهای درخشان زیستهایم داخل گنبدها معمولاً بدون تزیین رها نشده و بسته به ذوق و روح زمانه و میزان هزینهای که برای بنا میشد، آنها رنگ و روی متفاوتی به خود گرفتهاند. سنت معماری غرب نیز تا قرنها گنبد را همراه خود داشته و آن را پرورده است. در اروپا نیز گنبد جایی برای آفرینش هنری بوده. دیوید استفنسون[۱] عکاس، سالها پیش در پروژهای بزرگ از بیش از ۱۲۰ گنبد در اروپا عکاسی کرده و آنها را در مجموعهای با عنوان «جلوههایی از بهشت»[۲] گردآورده است. تماشای این تعداد گنبد، تمایل به دستهبندی را در بیننده ایجاد میکند. جستار تصویری پیش رو حاصل نگاهی گذرا به این موضوع است.
⭕ ادامۀ مطلب را میتوانید در Instant View یا در وبسایت کوبه به نشانی زیر بخوانید:
https://telegra.ph/am6-07-22
http://koubeh.com/am7
@koubeh
Telegraph
گنبدها و زیبایی؛ نگاهی به آرایههای گنبد در اروپا
گنبدها پای ثابت تاریخ معماری هستند. بهمیزان حضورشان در تاریخ معماری نیز محمل نظریهپردازی پژوهشگران بودند. در نتیجه امروزه، گنبد بار معنایی فراوانی را با خود حمل میکند. صحبت پیرامون چیستی گنبد از سطح مسائل فنی و روشی برای پوشاندن دهانههای بزرگ تا سطح معنا…
▪️ ۲+۲=۴-۱=۳؛ نگاهی به طرح خانههای ۲۵ متری
🖋 نویسنده: مسعود تقوی| دانشجوی کارشناسی ارشد مطالعات معماری ایران
🖌 تصویرسازی: حسین ارشدی| دانشجوی کارشناسی معماری دانشگاه تهران
در زمانِ نداری، کمکردن یکی از پرکاربردترین و مؤثرترین راهکارهای بشری برای از اینستون تا آن ستون کردن است؛ مثلاً برخی لباس کمتری میخرند؛ بعضی دیرتر آرایشگاه میروند؛ تعدادی کمتر میخوابند؛ عدهای کمتر میخورند؛ گروهی کمتر ماشین میخرند. تنها چیزی که زیادتر میشود، شمردن است؛ مثلاً تعداد شلیلهای داخل یخچال را میشمارند؛ ساعت میگذارند تا بیش از حد نخوابند؛ برگههای مرخصی را احتکار میکنند؛ به دوستانشان نمیپیوندند تا تجمع بیش از سه نفر نشود؛ و خانهها را متر میکنند. این آخری از قدیمیترین ترفندهای بشری برای کمکردن است. درواقع آنهایی که نداشتند، خانههایشان کوچکتر بود. و قدیمها، خیلیها نداشتند. امروز نیز وضعیتمان بیشباهت به گذشتهها نیست. به همین علت دولتمردان پیشنهاد دادهاند برای گذر از این روزهای متلاطم، خانههای کوچکتری ساخته شوند. اما قضیه آنقدر هم ساده نیست. شاید حتی بتوان گفت پیچیدهتر هم میشود.
⭕️ ادامۀ مطلب را میتوانید در Instant View یا در وبسایت کوبه به نشانی زیر بخوانید:
https://telegra.ph/mt8-07-24
http://koubeh.com/mt8
@koubeh
🖋 نویسنده: مسعود تقوی| دانشجوی کارشناسی ارشد مطالعات معماری ایران
🖌 تصویرسازی: حسین ارشدی| دانشجوی کارشناسی معماری دانشگاه تهران
در زمانِ نداری، کمکردن یکی از پرکاربردترین و مؤثرترین راهکارهای بشری برای از اینستون تا آن ستون کردن است؛ مثلاً برخی لباس کمتری میخرند؛ بعضی دیرتر آرایشگاه میروند؛ تعدادی کمتر میخوابند؛ عدهای کمتر میخورند؛ گروهی کمتر ماشین میخرند. تنها چیزی که زیادتر میشود، شمردن است؛ مثلاً تعداد شلیلهای داخل یخچال را میشمارند؛ ساعت میگذارند تا بیش از حد نخوابند؛ برگههای مرخصی را احتکار میکنند؛ به دوستانشان نمیپیوندند تا تجمع بیش از سه نفر نشود؛ و خانهها را متر میکنند. این آخری از قدیمیترین ترفندهای بشری برای کمکردن است. درواقع آنهایی که نداشتند، خانههایشان کوچکتر بود. و قدیمها، خیلیها نداشتند. امروز نیز وضعیتمان بیشباهت به گذشتهها نیست. به همین علت دولتمردان پیشنهاد دادهاند برای گذر از این روزهای متلاطم، خانههای کوچکتری ساخته شوند. اما قضیه آنقدر هم ساده نیست. شاید حتی بتوان گفت پیچیدهتر هم میشود.
⭕️ ادامۀ مطلب را میتوانید در Instant View یا در وبسایت کوبه به نشانی زیر بخوانید:
https://telegra.ph/mt8-07-24
http://koubeh.com/mt8
@koubeh
Telegraph
۲+۲= ۴-۱=۳
نگاهی به طرح خانههای ۲۵متری در زمانِ نداری، کمکردن یکی از پرکاربردترین و مؤثرترین راهکارهای بشری برای از اینستون تا آن ستون کردن است؛ مثلاً برخی لباس کمتری میخرند؛ بعضی دیرتر آرایشگاه میروند؛ تعدادی کمتر میخوابند؛ عدهای کمتر میخورند؛ گروهی کمتر ماشین…
کوبه
▪️ ۲+۲=۴-۱=۳؛ نگاهی به طرح خانههای ۲۵ متری 🖋 نویسنده: مسعود تقوی| دانشجوی کارشناسی ارشد مطالعات معماری ایران 🖌 تصویرسازی: حسین ارشدی| دانشجوی کارشناسی معماری دانشگاه تهران در زمانِ نداری، کمکردن یکی از پرکاربردترین و مؤثرترین راهکارهای بشری برای از اینستون…
تصویر ۱: طرح خانههای ۲۵متری؛ قضیهای که آنقدر هم ساده نیست. شاید حتی بتوان گفت پیچیدهتر هم میشود.
@koubeh
@koubeh
کوبه
▪️ ۲+۲=۴-۱=۳؛ نگاهی به طرح خانههای ۲۵ متری 🖋 نویسنده: مسعود تقوی| دانشجوی کارشناسی ارشد مطالعات معماری ایران 🖌 تصویرسازی: حسین ارشدی| دانشجوی کارشناسی معماری دانشگاه تهران در زمانِ نداری، کمکردن یکی از پرکاربردترین و مؤثرترین راهکارهای بشری برای از اینستون…
تصویر ۲: خانههای ۲۵متری هم به نور و تهویۀ مناسب احتیاج دارند و باید به جدارۀ بیرونی ساختمان برسند یا یا اینکه از طریق نورگیر و ترفندهای دیگر نور مناسب داشته باشند.
@koubeh
@koubeh
کوبه
▪️ ۲+۲=۴-۱=۳؛ نگاهی به طرح خانههای ۲۵ متری 🖋 نویسنده: مسعود تقوی| دانشجوی کارشناسی ارشد مطالعات معماری ایران 🖌 تصویرسازی: حسین ارشدی| دانشجوی کارشناسی معماری دانشگاه تهران در زمانِ نداری، کمکردن یکی از پرکاربردترین و مؤثرترین راهکارهای بشری برای از اینستون…
تصویر ۳: ساخت واحدهای بیشتر در یک ساختمان بهمعنای افزایش فضای مشاع و پارکینگ، و افزایش قیمت ساختمان است.
@koubeh
@koubeh
کوبه
▪️ ۲+۲=۴-۱=۳؛ نگاهی به طرح خانههای ۲۵ متری 🖋 نویسنده: مسعود تقوی| دانشجوی کارشناسی ارشد مطالعات معماری ایران 🖌 تصویرسازی: حسین ارشدی| دانشجوی کارشناسی معماری دانشگاه تهران در زمانِ نداری، کمکردن یکی از پرکاربردترین و مؤثرترین راهکارهای بشری برای از اینستون…
تصویر ۴: مهمترین چیزی که خانههای ۲۵متری احتیاج دارند، بستری برای شکل گرفتن سبکی از زندگی است که تا بهحال در ایران رایج نبود. محلات باید پیادهمحور طراحی شوند. همچنین بسیاری از فعالیتهایی که در خانه رخ میداد، باید جای دیگری برای بروز پیدا کند.
@koubeh
@koubeh
کوبه
▪️ ۲+۲=۴-۱=۳؛ نگاهی به طرح خانههای ۲۵ متری 🖋 نویسنده: مسعود تقوی| دانشجوی کارشناسی ارشد مطالعات معماری ایران 🖌 تصویرسازی: حسین ارشدی| دانشجوی کارشناسی معماری دانشگاه تهران در زمانِ نداری، کمکردن یکی از پرکاربردترین و مؤثرترین راهکارهای بشری برای از اینستون…
تصویر ۵: بزرگترین ایراد این طرح این است که نسل بعدی را میخواهیم چکار کنیم؟ آنچه که مستأجر بودن را نامطلوب میکند، احساس ناامنی دائمی از پیدا کردن خانه است.
@koubeh
@koubeh
▪️ معماری زمینهگرا؛ آسفالتهای خیابان اندرزگو از طلای سیاه است!
🖋 فائزه خطیبزاده| دانشجوی کارشناسی ارشد مطالعات معماری ایران
سال گذشته یکی از دوستانم میزبان (host) یک توریست از کرۀ جنوبی شده بود. من یک شب همراه آنها سوار ماشین بودم که دوستم از توریست پرسید آیا دوست دارد با ماشین چرخی بزنیم و خوش بگذرانیم؟ توریست کرهای متوجه منظور دوستم نشد و پرسید: «"به کجا برویم" و خوش بگذرانیم؟» ما توضیح دادیم که قرار نیست به جای خاصی برویم؛ فقط سوار ماشین هستیم و دور میزنیم. وقتی دیدیم او متوجه منظور ما نمیشود، ایدهی «دور-دور» را برای او توضیح دادیم؛ اینکه این یکی از تفریحات جوانان ایرانیاست که بدون مقصد خاصی در خیابانها دور بزنند. توریست کرهای کمی فکر کرد و پرسید: «مگر بنزین لیتری چند است»؟ گفتیم: «هزار تومان؛ یعنی کمتر از یک دلار». با تعجب گفت: «یعنی کمتر از قیمت آب»؟ اینها پرسشهای بسیار مهمیاست. در یک کشور نفتخیز با نفت چگونه برخورد میشود؟ صنعت، اقتصاد و زیردستهای آن همچون شهرسازی و معماری چگونه از این نعمت استفاده میکنند؟
⭕️ ادامۀ مطلب را میتوانید در Instant View یا در وبسایت کوبه به نشانی زیر بخوانید:
https://telegra.ph/fkh6-08-11
http://koubeh.com/fkh6
@koubeh
🖋 فائزه خطیبزاده| دانشجوی کارشناسی ارشد مطالعات معماری ایران
سال گذشته یکی از دوستانم میزبان (host) یک توریست از کرۀ جنوبی شده بود. من یک شب همراه آنها سوار ماشین بودم که دوستم از توریست پرسید آیا دوست دارد با ماشین چرخی بزنیم و خوش بگذرانیم؟ توریست کرهای متوجه منظور دوستم نشد و پرسید: «"به کجا برویم" و خوش بگذرانیم؟» ما توضیح دادیم که قرار نیست به جای خاصی برویم؛ فقط سوار ماشین هستیم و دور میزنیم. وقتی دیدیم او متوجه منظور ما نمیشود، ایدهی «دور-دور» را برای او توضیح دادیم؛ اینکه این یکی از تفریحات جوانان ایرانیاست که بدون مقصد خاصی در خیابانها دور بزنند. توریست کرهای کمی فکر کرد و پرسید: «مگر بنزین لیتری چند است»؟ گفتیم: «هزار تومان؛ یعنی کمتر از یک دلار». با تعجب گفت: «یعنی کمتر از قیمت آب»؟ اینها پرسشهای بسیار مهمیاست. در یک کشور نفتخیز با نفت چگونه برخورد میشود؟ صنعت، اقتصاد و زیردستهای آن همچون شهرسازی و معماری چگونه از این نعمت استفاده میکنند؟
⭕️ ادامۀ مطلب را میتوانید در Instant View یا در وبسایت کوبه به نشانی زیر بخوانید:
https://telegra.ph/fkh6-08-11
http://koubeh.com/fkh6
@koubeh
Telegraph
معماری زمینهگرا؛ آسفالتهای خیابان اندرزگو از طلای سیاه است!
سال گذشته یکی از دوستانم میزبان (host) یک توریست از کرۀ جنوبی شده بود. من یک شب همراه آنها سوار ماشین بودم که دوستم از توریست پرسید آیا دوست دارد با ماشین چرخی بزنیم و خوش بگذرانیم؟ توریست کرهای متوجه منظور دوستم نشد و پرسید: «"به کجا برویم" و خوش بگذرانیم؟»…
▪️ ایدئولوژیها با تولید فضا پیش میروند
🖋 گفتوگو با آیدین ترکمه| کارشناس ارشد شهرسازی
مصاحبه کننده: علی پوررجبی| کارشناس ارشد مطالعات معماری ایران
علی پوررجبی: گفتوگوی زیر گشایشی است بر پروندۀ معماری و ملیگرایی کوبه. در این گفتوگو با آیدین ترکمه سعی کردیم بهجای بحث دربارۀ معماری ملیگرایانه، دربارۀ اصلیترین مفاهیمی که میتوانند پایههای نظری بحث را شکل دهند صحبت کنیم. مفاهیمی چون ملت، دولت ملی، فضای ملی، و ارتباط نظری این مفاهیم با موضوع فضای ساختهشده که معماری هم میتواند زیرمجموعۀ آن باشد. آیدین ترکمه دارای مدرک کارشناسی و کارشناسی ارشد در رشتۀ شهرسازی (برنامهریزی شهری و منطقهای) است و هماکنون در حال ادامۀ تحصیل در رشتۀ مطالعات محیطی دانشگاه یورک کانادا است. او مؤسس و عضو هیئتتحریریۀ نشریۀ انتقادیِ آنلاینِ فضا و دیالکتیک در حوزۀ مطالعات شهری است. آیدین همچنین ترجمۀ آثاری از آنری لوفور، فیلسوف فرانسوی را در کارنامۀ خود دارد. از جملۀ این آثار میتوان به ضربآهنگکاوی: فضا، زمان و زندگی روزمره، ماتریالیسم دیالکتیکی، بقای سرمایهداری و نیز مجموعه مقالاتی با عنوان درآمدی بر تولید فضای هانری لوفور اشاره کرد. او سابقۀ تدریس در دانشگاه یورک (شهریشدن در کشورهای درحالِتوسعه و مبانی جغرافیای انسانی) را دارد. آیدین در حال حاضر بر موضوع مسئلۀ تولید فضا و شکل دولت در جمهوری اسلامی ایران متمرکز است.
#پرونده #ملی_گرایی_و_معماری
⭕️ ادامۀ مطلب را میتوانید در Instant View یا در وبسایت کوبه به نشانی زیر بخوانید:
https://telegra.ph/AP-08-16
http://koubeh.com/ap-15/
@Koubeh
🖋 گفتوگو با آیدین ترکمه| کارشناس ارشد شهرسازی
مصاحبه کننده: علی پوررجبی| کارشناس ارشد مطالعات معماری ایران
علی پوررجبی: گفتوگوی زیر گشایشی است بر پروندۀ معماری و ملیگرایی کوبه. در این گفتوگو با آیدین ترکمه سعی کردیم بهجای بحث دربارۀ معماری ملیگرایانه، دربارۀ اصلیترین مفاهیمی که میتوانند پایههای نظری بحث را شکل دهند صحبت کنیم. مفاهیمی چون ملت، دولت ملی، فضای ملی، و ارتباط نظری این مفاهیم با موضوع فضای ساختهشده که معماری هم میتواند زیرمجموعۀ آن باشد. آیدین ترکمه دارای مدرک کارشناسی و کارشناسی ارشد در رشتۀ شهرسازی (برنامهریزی شهری و منطقهای) است و هماکنون در حال ادامۀ تحصیل در رشتۀ مطالعات محیطی دانشگاه یورک کانادا است. او مؤسس و عضو هیئتتحریریۀ نشریۀ انتقادیِ آنلاینِ فضا و دیالکتیک در حوزۀ مطالعات شهری است. آیدین همچنین ترجمۀ آثاری از آنری لوفور، فیلسوف فرانسوی را در کارنامۀ خود دارد. از جملۀ این آثار میتوان به ضربآهنگکاوی: فضا، زمان و زندگی روزمره، ماتریالیسم دیالکتیکی، بقای سرمایهداری و نیز مجموعه مقالاتی با عنوان درآمدی بر تولید فضای هانری لوفور اشاره کرد. او سابقۀ تدریس در دانشگاه یورک (شهریشدن در کشورهای درحالِتوسعه و مبانی جغرافیای انسانی) را دارد. آیدین در حال حاضر بر موضوع مسئلۀ تولید فضا و شکل دولت در جمهوری اسلامی ایران متمرکز است.
#پرونده #ملی_گرایی_و_معماری
⭕️ ادامۀ مطلب را میتوانید در Instant View یا در وبسایت کوبه به نشانی زیر بخوانید:
https://telegra.ph/AP-08-16
http://koubeh.com/ap-15/
@Koubeh
Telegraph
ایدئولوژیها با تولید فضا پیش میروند
علی پوررجبی: گفتوگوی زیر گشایشی است بر پروندۀ معماری و ملیگرایی کوبه. در این گفتوگو با آیدین ترکمه سعی کردیم بهجای بحث دربارۀ معماری ملیگرایانه، دربارۀ اصلیترین مفاهیمی که میتوانند پایههای نظری بحث را شکل دهند صحبت کنیم. مفاهیمی چون ملت، دولت ملی،…
▪️ایران کجاست؟
🖋 سعید خاقانی| استادیار گروه مرمت و مطالعات معماری دانشگاه تهران
این «خرابه ایران نیست» «ایران کجاست؟». در قالب این فریاد، میرزادۀ عشقی در اپرای «رستاخیز شهریاران ایران» از ایران شبحی میجست که فرسنگها دور از واقعیت آن روزش بود. مرحوم یارشاطر نیز از دو وطن میگفت: «ما وطن دیگری هم داریم که در ذهنمان جای دارد». ایشان هم از ایرانی میگفت که در ادب فارسی متجلی است که در آن رودکی چنگ مینوازد و حافظ شادخواری میکند (یارشاطر، ۱۳۷۴: ۴۹۱-۴۹۳؛ یزدانیان، ۱۳۹۵: ۱۳۲-۱۳۳). همچون آلمان اوان قرن نوزدهم که در نبود ایدهای سیاسی، به سرزمین ادبیات و فلسفه معروف شد (دربارۀ مفهوم آلمان بنگرید به پینکارد، ۱۳۹۴، مقدمه). انگار ایران نیز بیرون از واقعیت سیاسیاش، وجودی برین در لابهلای ادبیات و تاریخ دارد؟
#پرونده #ملی_گرایی_و_معماری
⭕️ ادامۀ مطلب را میتوانید در Instant View یا در وبسایت کوبه به نشانی زیر بخوانید:
https://telegra.ph/skh10-08-18
http://koubeh.com/skh10-2/
@Koubeh
🖋 سعید خاقانی| استادیار گروه مرمت و مطالعات معماری دانشگاه تهران
این «خرابه ایران نیست» «ایران کجاست؟». در قالب این فریاد، میرزادۀ عشقی در اپرای «رستاخیز شهریاران ایران» از ایران شبحی میجست که فرسنگها دور از واقعیت آن روزش بود. مرحوم یارشاطر نیز از دو وطن میگفت: «ما وطن دیگری هم داریم که در ذهنمان جای دارد». ایشان هم از ایرانی میگفت که در ادب فارسی متجلی است که در آن رودکی چنگ مینوازد و حافظ شادخواری میکند (یارشاطر، ۱۳۷۴: ۴۹۱-۴۹۳؛ یزدانیان، ۱۳۹۵: ۱۳۲-۱۳۳). همچون آلمان اوان قرن نوزدهم که در نبود ایدهای سیاسی، به سرزمین ادبیات و فلسفه معروف شد (دربارۀ مفهوم آلمان بنگرید به پینکارد، ۱۳۹۴، مقدمه). انگار ایران نیز بیرون از واقعیت سیاسیاش، وجودی برین در لابهلای ادبیات و تاریخ دارد؟
#پرونده #ملی_گرایی_و_معماری
⭕️ ادامۀ مطلب را میتوانید در Instant View یا در وبسایت کوبه به نشانی زیر بخوانید:
https://telegra.ph/skh10-08-18
http://koubeh.com/skh10-2/
@Koubeh
Telegraph
ایران کجاست؟
لید این «خرابه ایران نیست» «ایران کجاست؟». در قالب این فریاد، میرزادۀ عشقی در اپرای «رستاخیز شهریاران ایران» از ایران شبهی میجست که فرسنگها دور از واقعیت آن روزش بود. مرحوم یارشاطر نیز از دو وطن میگفت: «ما وطن دیگری هم داریم که در ذهنمان جای دارد». ایشان…
▪️ساختن ملت و معماری مدرن در ایران قرن بیستم
🖋 تالین گریگور| استاد تاریخ هنر در دپارتمان هنر و تاریخ هنرِ دانشگاه کالیفرنیا- دیویس
ترجمه: علی پوررجبی| کارشناس ارشد مطالعات معماری ایران
برای این شمارۀ کوبه از تالین گریگور، نویسندۀ کتاب ساختن ایران: مدرنیسم، معماری، و میراث ملی در سلطنت پهلوی (۲۰۰۹)، خواستیم مقالهای با موضوع «ناسیونالیسم و معماری» برایمان بنویسد. او نیز با روی گشاده این امر را پذیرفت و مقالۀ زیر را برایمان نوشت. تالین گریگور استاد تاریخ هنر در دپارتمان هنر و تاریخ هنرِ دانشگاه کالیفرنیا- دیویس است. تحقیقات او بر تاریخ هنر و معماری قرن نوزدهم و بیستم و در چهارچوب نظری نظریههای پسااستعماری و انتقادی در ایران و هندِ پارسی متمرکز است. گریگور نویسندۀ کتاب هنر معاصر ایران: از خیابان تا استودیو (۲۰۱۴)، نیز هست و در آیندۀ نزدیک نیز کتاب احیای ایران: ایران باستان در تاریخنگاری هنر و امپریالیسم (۲۰۲۱) را بهچاپ خواهد رساند.
#پرونده #ملی_گرایی_و_معماری
⭕️ادامۀ مطلب را میتوانید در Instant View یا در وبسایت کوبه به نشانی زیر بخوانید:
https://telegra.ph/ap16-08-18
http://koubeh.com/ap-16/
@Koubeh
🖋 تالین گریگور| استاد تاریخ هنر در دپارتمان هنر و تاریخ هنرِ دانشگاه کالیفرنیا- دیویس
ترجمه: علی پوررجبی| کارشناس ارشد مطالعات معماری ایران
برای این شمارۀ کوبه از تالین گریگور، نویسندۀ کتاب ساختن ایران: مدرنیسم، معماری، و میراث ملی در سلطنت پهلوی (۲۰۰۹)، خواستیم مقالهای با موضوع «ناسیونالیسم و معماری» برایمان بنویسد. او نیز با روی گشاده این امر را پذیرفت و مقالۀ زیر را برایمان نوشت. تالین گریگور استاد تاریخ هنر در دپارتمان هنر و تاریخ هنرِ دانشگاه کالیفرنیا- دیویس است. تحقیقات او بر تاریخ هنر و معماری قرن نوزدهم و بیستم و در چهارچوب نظری نظریههای پسااستعماری و انتقادی در ایران و هندِ پارسی متمرکز است. گریگور نویسندۀ کتاب هنر معاصر ایران: از خیابان تا استودیو (۲۰۱۴)، نیز هست و در آیندۀ نزدیک نیز کتاب احیای ایران: ایران باستان در تاریخنگاری هنر و امپریالیسم (۲۰۲۱) را بهچاپ خواهد رساند.
#پرونده #ملی_گرایی_و_معماری
⭕️ادامۀ مطلب را میتوانید در Instant View یا در وبسایت کوبه به نشانی زیر بخوانید:
https://telegra.ph/ap16-08-18
http://koubeh.com/ap-16/
@Koubeh
Telegraph
ساختن ملت و معماری مدرن در ایران قرن بیستم
برای این شمارۀ کوبه از تالین گریگور، نویسندۀ کتاب ساختن ایران: مدرنیسم، معماری، و میراث ملی در سلطنت پهلوی (۲۰۰۹)، خواستیم مقالهای با موضوع «ناسیونالیسم و معماری» برایمان بنویسد. او نیز با روی گشاده این امر را پذیرفت و مقالۀ زیر را برایمان نوشت. تالین گریگور…
▪️معماری ایرانی، سوزنبانان و آرشیتکتهای جوان
🖋 بابک افشار| پژوهشگر معماری
در روزگاری که به نظر میرسد دیگر بهراحتی نمیتوان عنوان «ایرانی» را به معماری خاصی نسبت داد، بابک افشار سعی کرده است معنای «معماری ایرانی» را بهلحاظ نظری به پرسش بکشد و نحوۀ وجود چنین مفهومی را بررسی کند و جایگاه آن را از مفهومی انتزاعی به «پدیداری تاریخی» برساند و همچنین روشهایی را که تاکنون برای رسیدن به معیارهای ایرانیبودن یک معماری استفاده شده نقادی کند. او در این متن امکان رسیدن به نطفهای تاریخی یا نقطهای مرکزی یا هستهای اصلی که منبع ایرانیبودن باشد را نقد میکند و در انتها سعی میکند با آزمایشی ذهنی معیاری نظری برای ایرانیبودن معماری ارائه دهد. معیاری که انعکاسدهندۀ آرزوهای امروزی مردمانی باشد که آرزوهایشان از برخورد نیازها و آرمانهایشان با تاریخ و جغرافیای سرزمینی که در آن زندگی میکنند، شکل گرفته است.
#پرونده #ملی_گرایی_و_معماری
⭕️ادامۀ مطلب را میتوانید در Instant View یا در وبسایت کوبه به نشانی زیر بخوانید:
https://telegra.ph/ba1-08-21
http://koubeh.com/ba1
@Koubeh
🖋 بابک افشار| پژوهشگر معماری
در روزگاری که به نظر میرسد دیگر بهراحتی نمیتوان عنوان «ایرانی» را به معماری خاصی نسبت داد، بابک افشار سعی کرده است معنای «معماری ایرانی» را بهلحاظ نظری به پرسش بکشد و نحوۀ وجود چنین مفهومی را بررسی کند و جایگاه آن را از مفهومی انتزاعی به «پدیداری تاریخی» برساند و همچنین روشهایی را که تاکنون برای رسیدن به معیارهای ایرانیبودن یک معماری استفاده شده نقادی کند. او در این متن امکان رسیدن به نطفهای تاریخی یا نقطهای مرکزی یا هستهای اصلی که منبع ایرانیبودن باشد را نقد میکند و در انتها سعی میکند با آزمایشی ذهنی معیاری نظری برای ایرانیبودن معماری ارائه دهد. معیاری که انعکاسدهندۀ آرزوهای امروزی مردمانی باشد که آرزوهایشان از برخورد نیازها و آرمانهایشان با تاریخ و جغرافیای سرزمینی که در آن زندگی میکنند، شکل گرفته است.
#پرونده #ملی_گرایی_و_معماری
⭕️ادامۀ مطلب را میتوانید در Instant View یا در وبسایت کوبه به نشانی زیر بخوانید:
https://telegra.ph/ba1-08-21
http://koubeh.com/ba1
@Koubeh
Telegraph
معماری ایرانی، سوزنبانان و آرشیتکتهای جوان
در روزگاری که به نظر میرسد دیگر بهراحتی نمیتوان عنوان «ایرانی» را به معماری خاصی نسبت داد، بابک افشار سعی کرده است معنای «معماری ایرانی» را بهلحاظ نظری به پرسش بکشد و نحوۀ وجود چنین مفهومی را بررسی کند و جایگاه آن را از مفهومی انتزاعی به «پدیداری تاریخی»…
▪️شمع، آفتاب، نور، ظلمت؛ نگاهی به دیگریهای ملیت ایرانی از دریچه سیاستهای بهرسمیتشناسی
🖋 فراز طهماسبی| کارشناس ارشد مرمت شهری
«ایران! کو آن شوکت و سعادت تو که در عهد کیومرث و جمشید و گشتاسپ و انوشیروان و خسروپرویز میبود؟ اگرچه آن گونه شوکت و سعادت در جنب شوکت و سعادت حالیۀ ملل فرنگستان و ینگی دنیا بهمنزلۀ شمعی است در مقابل آفتاب؛ لیکن به نسبت حالت حالیۀ ایران مانند نور است در مقابل ظلمت» (مکتوبات کمالالدوله- فتحعلی آخوندزاده).
سراسر نمایشنامههای فتحعلی آخوندزاده پر است از کنایه و طعنه به همانهایی که دیسپوت و فاناتیک و شارلاتان مینامَد. از مجالس قضاوت مضحکی که در «وزیر خان لنکران» و «وکلاء مرافعه» برپا میشود و بر ضرورت تشکیل عدلیه تأکید میکند تا تقابل علم مدرن فرنگی و جادوباوری سنتی در «موسی ژوردان». در این نمایشها تصاویر مکرری از بیارجوقربی زنان، فرودستان و اقلیتهای مذهبی و نیز جهل و تعصب در قبال اقسام «دیگری»ها به صحنه میآیند تا مثل آیینهای رذالتنما چهرۀ هموطن گرفتار در چنبر متعفن ستم را پیش رویش بگذارند.
#پرونده #ملی_گرایی_و_معماری
⭕️ادامۀ مطلب را میتوانید در Instant View یا در وبسایت کوبه به نشانی زیر بخوانید:
https://telegra.ph/ft15-08-24
http://koubeh.com/ft15/
@Koubeh
🖋 فراز طهماسبی| کارشناس ارشد مرمت شهری
«ایران! کو آن شوکت و سعادت تو که در عهد کیومرث و جمشید و گشتاسپ و انوشیروان و خسروپرویز میبود؟ اگرچه آن گونه شوکت و سعادت در جنب شوکت و سعادت حالیۀ ملل فرنگستان و ینگی دنیا بهمنزلۀ شمعی است در مقابل آفتاب؛ لیکن به نسبت حالت حالیۀ ایران مانند نور است در مقابل ظلمت» (مکتوبات کمالالدوله- فتحعلی آخوندزاده).
سراسر نمایشنامههای فتحعلی آخوندزاده پر است از کنایه و طعنه به همانهایی که دیسپوت و فاناتیک و شارلاتان مینامَد. از مجالس قضاوت مضحکی که در «وزیر خان لنکران» و «وکلاء مرافعه» برپا میشود و بر ضرورت تشکیل عدلیه تأکید میکند تا تقابل علم مدرن فرنگی و جادوباوری سنتی در «موسی ژوردان». در این نمایشها تصاویر مکرری از بیارجوقربی زنان، فرودستان و اقلیتهای مذهبی و نیز جهل و تعصب در قبال اقسام «دیگری»ها به صحنه میآیند تا مثل آیینهای رذالتنما چهرۀ هموطن گرفتار در چنبر متعفن ستم را پیش رویش بگذارند.
#پرونده #ملی_گرایی_و_معماری
⭕️ادامۀ مطلب را میتوانید در Instant View یا در وبسایت کوبه به نشانی زیر بخوانید:
https://telegra.ph/ft15-08-24
http://koubeh.com/ft15/
@Koubeh
Telegraph
شمع، آفتاب، نور، ظلمت
نگاهی به دیگریهای ملیت ایرانی از دریچه سیاستهای بهرسمیتشناسی۱ «ایران! کو آن شوکت و سعادت تو که در عهد کیومرث و جمشید و گشتاسپ و انوشیروان و خسروپرویز میبود؟ اگرچه آن گونه شوکت و سعادت در جنب شوکت و سعادت حالیۀ ملل فرنگستان و ینگی دنیا بهمنزلۀ شمعی است…
▪️تاریخ هنر و ملت: آرتور اوپهام پوپ و گفتمان «هنر ایرانی» در اوایل قرن بیستم
🖋 کشور ریزوی| استاد هنر و معماری دانشگاه ییل
ترجمه: علی پوررجبی| کارشناس ارشد مطالعات معماری ایران
شناخت از فرهنگ هنری هر مکان و مردمانی که آن فرهنگ را خلق کردهاند، بهخصوص وقتی در کتابی ثبت شده باشد، همیشه تقریبی است. اشیا و معماری از طریق آیینهای کرداری و سکونت، از طریق واقعیات اجتماعی و سیاسی، و از طریق الهامات هنرمندان منحصربهفرد و حامیان [هنر] فهمیده میشوند. توصیفها، چه متنی باشند چه بصری، بههرحال ناقل قدرتمند معنا هستند که اطلاعاتی را نه فقط دربارۀ موضوعشان بلکه دربارۀ نویسندهشان آشکار میکنند. یک مثال حیاتی از پیچیدگی ذاتی بازنمایی فرهنگ ایرانی موضوع «هنر ایرانی» بهشکل اشاعهیافته در سالهای اولیۀ .قرن بیستم از طریق کاتالوگهای نمایشگاهها و معرفینامهها است
دربارۀ هنر و معماری ایران، که تا سال 1935 در کشورهای غربی «پرشیا» خوانده میشد، کتابهایی نخست در اروپا و آمریکا و بر پایۀ اطلاعات باستانشناسی و همچنین اشیای مادی محبوب در بازار هنر آن زمان تهیه شدند. پیش از آن در قرن نوزدهم چنین اشیایی در غرفههای ملی در نمایشگاههای جهانیِ اروپایی نمایش داده شده بود و در کاتالوگهای همراه و جزوهها ثبت شده بود.
#پرونده #ملی_گرایی_و_معماری
⭕️ادامۀ مطلب را میتوانید در Instant View یا در وبسایت کوبه به نشانی زیر بخوانید:
https://telegra.ph/AP-17-08-25
https://telegra.ph/AP-18-08-25
http://koubeh.com/ap-17/
@Koubeh
🖋 کشور ریزوی| استاد هنر و معماری دانشگاه ییل
ترجمه: علی پوررجبی| کارشناس ارشد مطالعات معماری ایران
شناخت از فرهنگ هنری هر مکان و مردمانی که آن فرهنگ را خلق کردهاند، بهخصوص وقتی در کتابی ثبت شده باشد، همیشه تقریبی است. اشیا و معماری از طریق آیینهای کرداری و سکونت، از طریق واقعیات اجتماعی و سیاسی، و از طریق الهامات هنرمندان منحصربهفرد و حامیان [هنر] فهمیده میشوند. توصیفها، چه متنی باشند چه بصری، بههرحال ناقل قدرتمند معنا هستند که اطلاعاتی را نه فقط دربارۀ موضوعشان بلکه دربارۀ نویسندهشان آشکار میکنند. یک مثال حیاتی از پیچیدگی ذاتی بازنمایی فرهنگ ایرانی موضوع «هنر ایرانی» بهشکل اشاعهیافته در سالهای اولیۀ .قرن بیستم از طریق کاتالوگهای نمایشگاهها و معرفینامهها است
دربارۀ هنر و معماری ایران، که تا سال 1935 در کشورهای غربی «پرشیا» خوانده میشد، کتابهایی نخست در اروپا و آمریکا و بر پایۀ اطلاعات باستانشناسی و همچنین اشیای مادی محبوب در بازار هنر آن زمان تهیه شدند. پیش از آن در قرن نوزدهم چنین اشیایی در غرفههای ملی در نمایشگاههای جهانیِ اروپایی نمایش داده شده بود و در کاتالوگهای همراه و جزوهها ثبت شده بود.
#پرونده #ملی_گرایی_و_معماری
⭕️ادامۀ مطلب را میتوانید در Instant View یا در وبسایت کوبه به نشانی زیر بخوانید:
https://telegra.ph/AP-17-08-25
https://telegra.ph/AP-18-08-25
http://koubeh.com/ap-17/
@Koubeh
Telegraph
تاریخ هنر و ملت: آرتور اوپهام پوپ و گفتمان «هنر ایرانی» در اوایل قرن بیستم (بخش اول)
شناخت از فرهنگ هنری هر مکان و مردمانی که آن فرهنگ را خلق کردهاند، بهخصوص وقتی در کتابی ثبت شده باشد، همیشه تقریبی است. اشیا و معماری از طریق آیینهای کرداری و سکونت، از طریق واقعیات اجتماعی و سیاسی، و از طریق الهامات هنرمندان منحصربهفرد و حامیان [هنر]…
⭕️ کوبه درگذشت مهندس فرهاد احمدی را به جامعهٔ معماران ایران تسلیت عرض مینماید. برای پاسداشت خدمات این معمار، محتوای صوتی نشستی که با حضور ایشان در سال ۹۶ با موضوع «معماری و فرهنگ» در پردیس هنرهای زیبا برگزار گردید، بازنشر میگردد.
@koubeh
@koubeh
▪️ مدرنیسم و تنِ معماری در ایران
🖋 محمدیاسر موسی پور| دانشآموختۀ دکتری معماری دانشگاه شهیدبهشتی
چندی پیش یکی از دانشجویان رشتۀ معماری پرسشی از من داشت، آیا نمیتوانیم برای نقد و نظریهپردازی درباره معماری به جای مفاهیم وارداتی، از زبان فارسی خودمان کمک بگیریم؟ البته این اولین مواجههام با این پرسش نبود. در پاسخ برایش نوشتم، همینکه از معماری بهعنوان چیزی قابل نظریهپردازی و البته قابل نقد سخن میگوییم، یعنی پیشاپیش از چیزی حرف میزنیم که بیرون از زبان فارسی تشکیل شده است. فهم معماری در این معنا -که کاملاً با معنایی که ما در گذشته استفاده میکردهایم متفاوت است- دارای یک تاریخ است که در زبان و در جغرافیای دیگری شکلگرفته و در فرایندهایی به زبان ما وارد شده است. این پاسخ در عین اشاره به یک فکت، حاوی یک پیام بود که فکر میکنم اگرچه تلخ یا سخت، باید شهامت مواجهه با آن را بیازماییم: دقیقاً در همان لحظه که میخواهیم با پرسیدن این سؤال، غرب را از خودمان بیرون بگذاریم و از شر سایهی سنگین آن خلاص شویم، او یادآوری میکند پیشاپیش در ما حاضر است. بااینحال، هدف این پاسخ هرگز آن نبود که از نوعی خودکمبینی در مواجهه با غرب طرفداری کند. هدف، تغییر مفروضات هستیشناسانه ما بهقصد افزایش توان نظری برای تحلیل پیچیدگیهای وضعیتمان بود؛ اما منظور از مفروضات هستیشناسانه چیست؟ یکی از این مفروضات، آن است که ما، خود و غرب را مثل دو شیء مجزا در کنار هم فرض میکنیم. درحالیکه همآمیختگیهای ذهنی و عینی بسیاری، چنین تفکیکی را اساساً ناممکن میکند.
⭕️ ادامۀ مطلب را میتوانید در Instant View یا در وبسایت کوبه به نشانی زیر بخوانید:
https://telegra.ph/YM-09-07
http://koubeh.com/ym1/
@koubeh
🖋 محمدیاسر موسی پور| دانشآموختۀ دکتری معماری دانشگاه شهیدبهشتی
چندی پیش یکی از دانشجویان رشتۀ معماری پرسشی از من داشت، آیا نمیتوانیم برای نقد و نظریهپردازی درباره معماری به جای مفاهیم وارداتی، از زبان فارسی خودمان کمک بگیریم؟ البته این اولین مواجههام با این پرسش نبود. در پاسخ برایش نوشتم، همینکه از معماری بهعنوان چیزی قابل نظریهپردازی و البته قابل نقد سخن میگوییم، یعنی پیشاپیش از چیزی حرف میزنیم که بیرون از زبان فارسی تشکیل شده است. فهم معماری در این معنا -که کاملاً با معنایی که ما در گذشته استفاده میکردهایم متفاوت است- دارای یک تاریخ است که در زبان و در جغرافیای دیگری شکلگرفته و در فرایندهایی به زبان ما وارد شده است. این پاسخ در عین اشاره به یک فکت، حاوی یک پیام بود که فکر میکنم اگرچه تلخ یا سخت، باید شهامت مواجهه با آن را بیازماییم: دقیقاً در همان لحظه که میخواهیم با پرسیدن این سؤال، غرب را از خودمان بیرون بگذاریم و از شر سایهی سنگین آن خلاص شویم، او یادآوری میکند پیشاپیش در ما حاضر است. بااینحال، هدف این پاسخ هرگز آن نبود که از نوعی خودکمبینی در مواجهه با غرب طرفداری کند. هدف، تغییر مفروضات هستیشناسانه ما بهقصد افزایش توان نظری برای تحلیل پیچیدگیهای وضعیتمان بود؛ اما منظور از مفروضات هستیشناسانه چیست؟ یکی از این مفروضات، آن است که ما، خود و غرب را مثل دو شیء مجزا در کنار هم فرض میکنیم. درحالیکه همآمیختگیهای ذهنی و عینی بسیاری، چنین تفکیکی را اساساً ناممکن میکند.
⭕️ ادامۀ مطلب را میتوانید در Instant View یا در وبسایت کوبه به نشانی زیر بخوانید:
https://telegra.ph/YM-09-07
http://koubeh.com/ym1/
@koubeh
Telegraph
مدرنیسم و تنِ معماری در ایران
چندی پیش یکی از دانشجویان رشتۀ معماری پرسشی از من داشت، آیا نمیتوانیم برای نقد و نظریهپردازی درباره معماری بهجای مفاهیم وارداتی، از زبان فارسی خودمان کمک بگیریم؟ البته این اولین مواجههام با این پرسش نبود. در پاسخ برایش نوشتم، همینکه از معماری بهعنوان…
▪️ راههایی که نرفتهایم؛ نگاهی به روش برخورد اروین پانوفسکی در برقراری رابطه میان معماری و فلسفه
🖋 امیرحسین مقتدایی| دانشجوی کارشناسی ارشد مطالعات معماری ایران
اروین پانوفسکی (۱۹۶۸-۱۸۹۲) استاد برجستۀ تاریخ هنر و از شخصیتهای تأثیرگذار در این حوزه به شمار میرود، اهمیت وی تا جایی است که پیتر آیزنمن پایاننامۀ دکتری خود را با اشاره به کتاب معنا در هنرهای تجسمی پانوفسکی آغاز میکند. کتاب معماری گوتیک و فلسفۀ مَدرَسی نیز از آثار مهم او به شمار میرود. کتابی که با وجود گذشت بیش از ۷۰ سال از ارائۀ آن در کالج سنویسنت، همچنان تجدید چاپ میشود و با وجود گرایشهای مختلف و متنوعی که تاریخِ تاریخ هنر پس از آن به خود دیده کماکان اثری ارزشمند است بهخصوص در شیوۀ کار. مترجم پارسی کتاب نیز بهخوبی در مقدمه خود در جملهای به نقل از بوردیو روش پانوفسکی را رویکردی صرفاً علمی میداند که نشانی از الهامی متافیزیکی یا عرفانی ندارد. نویسنده سعی در برقراری ارتباطی میان معماری و فلسفه داشته است، امری که پانوفسکی از خطرات آن بهخوبی آگاه بوده و خود در آغاز کتاب بهصراحت بیان کرده که باید با دیدۀ تردید به چنین ارتباطی نگریست. نویسنده برخلاف گرایشهای امروز مطلعات فلسفه و معماری در ایران که بیشتر در پی یافتن مفاهیمی معماریانه از دل متون فلسفی هستند و تلاش آنها در پی نسبتدادن مفاهیمی چون نور در فلسفۀ اشراق به کیفیت فضای درونی معماری تاریخی ایران است ، سعی دارد تا ساختار این دو را با هم مقایسه کند. پانوفسکی چندان به محتوای متون فلسفۀ مدرسی اشارهای نمیکند بلکه آنچه برای او مهم بوده قرابت انتخابی یا «خویشاوندی ساختاری» است.
⭕️ ادامۀ مطلب را میتوانید در Instant View یا در وبسایت کوبه به نشانی زیر بخوانید:
https://telegra.ph/am8-09-14
http://koubeh.com/am8
@koubeh
🖋 امیرحسین مقتدایی| دانشجوی کارشناسی ارشد مطالعات معماری ایران
اروین پانوفسکی (۱۹۶۸-۱۸۹۲) استاد برجستۀ تاریخ هنر و از شخصیتهای تأثیرگذار در این حوزه به شمار میرود، اهمیت وی تا جایی است که پیتر آیزنمن پایاننامۀ دکتری خود را با اشاره به کتاب معنا در هنرهای تجسمی پانوفسکی آغاز میکند. کتاب معماری گوتیک و فلسفۀ مَدرَسی نیز از آثار مهم او به شمار میرود. کتابی که با وجود گذشت بیش از ۷۰ سال از ارائۀ آن در کالج سنویسنت، همچنان تجدید چاپ میشود و با وجود گرایشهای مختلف و متنوعی که تاریخِ تاریخ هنر پس از آن به خود دیده کماکان اثری ارزشمند است بهخصوص در شیوۀ کار. مترجم پارسی کتاب نیز بهخوبی در مقدمه خود در جملهای به نقل از بوردیو روش پانوفسکی را رویکردی صرفاً علمی میداند که نشانی از الهامی متافیزیکی یا عرفانی ندارد. نویسنده سعی در برقراری ارتباطی میان معماری و فلسفه داشته است، امری که پانوفسکی از خطرات آن بهخوبی آگاه بوده و خود در آغاز کتاب بهصراحت بیان کرده که باید با دیدۀ تردید به چنین ارتباطی نگریست. نویسنده برخلاف گرایشهای امروز مطلعات فلسفه و معماری در ایران که بیشتر در پی یافتن مفاهیمی معماریانه از دل متون فلسفی هستند و تلاش آنها در پی نسبتدادن مفاهیمی چون نور در فلسفۀ اشراق به کیفیت فضای درونی معماری تاریخی ایران است ، سعی دارد تا ساختار این دو را با هم مقایسه کند. پانوفسکی چندان به محتوای متون فلسفۀ مدرسی اشارهای نمیکند بلکه آنچه برای او مهم بوده قرابت انتخابی یا «خویشاوندی ساختاری» است.
⭕️ ادامۀ مطلب را میتوانید در Instant View یا در وبسایت کوبه به نشانی زیر بخوانید:
https://telegra.ph/am8-09-14
http://koubeh.com/am8
@koubeh
Telegraph
راههایی که نرفتهایم؛ نگاهی به روش برخورد اروین پانوفسکی در برقراری رابطه میان معماری و فلسفه
راههایی که نرفتهایم؛ نگاهی به روش برخورد اروین پانوفسکی در برقراری رابطه میان معماری و فلسفه اروین پانوفسکی[۱](۱۹۶۸-۱۸۹۲) استاد برجستۀ تاریخ هنر و از شخصیتهای تأثیرگذار در این حوزه به شمار میرود، اهمیت وی تا جایی است که پیتر آیزنمن پایاننامۀ دکتری[۲]…
▪️ بگذارید خانهای را به فرزندی بپذیریم!
🖋 پردیس زنجیریان| دانشجوی کارشناسی ارشد مطالعات معماری ایران
با خانههای قدیمی شهرمان چه کنیم؟ رهایشان کنیم تا زیر گردوغبار زمانه به مرگی تدریجی دچار شوند؟ مجسمههایی باشند که شاید هر روز از کنارشان عبور و با حسرت تماشایشان کنیم و در دلمان به معماری کجوکولۀ امروزمان فحش دهیم؟ حدشان را به کافه و گالری و امثال اینها تنزل دهیم تا ماهی یک بار چند ساعتی از خوردن و معاشرت با دیگران در فضایشان لذت ببریم و عکسهای اینستاگراممان را رنگوبویی بدهیم. دیگر چه کنیم؟ بعضیهایشان موزه شدهاند. به بازدید برویم و بگوییم: «بهبه! خوشا به حال آنان که اینجا زندگی میکردند و باز هم حسرت بخوریم و عکس بگیریم. نهایتش هم این است که بگوییم که چه؟ بکوبیم و بسازیم و کیفش را ببریم و سودش را به جیب بزنیم؛ آن هم چه سودی! اصلاً چرا این خانهها برای ما آنقدر دوستداشتنی هستند؟ مگر جز این است که همۀ ما با حضور در این خانهها خودمان را تصور میکنیم که صبحها در ایوان بساط صبحانه را پهن میکنیم و کیف میکنیم از دیدن درختان حیاط و صدای آب؟ دیگر چه؟ از گوشههای دنجش تا نورهای رقصانی که اتاق را روشن میکند، همه و همه فریاد میزنند که آااااای زندگی! کجایی؟! ما حسرت «زندگیکردن» در فضایی را میخوریم که به ما اجازه میدهد در آن خیال کنیم! به ما امکان میدهد درونش به جستوجو بپردازیم. از اینجا به آنجا برویم و تفاوت کیفیت فضاها را حس کنیم. اصلاً فضا را کشف کنیم؛ چیزی که کمتر در خانههای امروز ما پیدا میشود. شاید بهخاطر همین است که اقامتگاههای بومگردی جدا از قیمت مناسبتری که به نسبت هتلها دارند، این سالها رونق بیشتری گرفتهاند. ما بهدنبال «تجربۀ زیست» در این خانهها هستیم حتی برای یک شب! کاش اجازه میدادیم این خانهها فرصت حیات دوباره پیدا کنند.
⭕️ ادامۀ مطلب را میتوانید در Instant View یا در وبسایت کوبه به نشانی زیر بخوانید:
https://telegra.ph/pz2-10-05
http://koubeh.com/pz2/
@koubeh
🖋 پردیس زنجیریان| دانشجوی کارشناسی ارشد مطالعات معماری ایران
با خانههای قدیمی شهرمان چه کنیم؟ رهایشان کنیم تا زیر گردوغبار زمانه به مرگی تدریجی دچار شوند؟ مجسمههایی باشند که شاید هر روز از کنارشان عبور و با حسرت تماشایشان کنیم و در دلمان به معماری کجوکولۀ امروزمان فحش دهیم؟ حدشان را به کافه و گالری و امثال اینها تنزل دهیم تا ماهی یک بار چند ساعتی از خوردن و معاشرت با دیگران در فضایشان لذت ببریم و عکسهای اینستاگراممان را رنگوبویی بدهیم. دیگر چه کنیم؟ بعضیهایشان موزه شدهاند. به بازدید برویم و بگوییم: «بهبه! خوشا به حال آنان که اینجا زندگی میکردند و باز هم حسرت بخوریم و عکس بگیریم. نهایتش هم این است که بگوییم که چه؟ بکوبیم و بسازیم و کیفش را ببریم و سودش را به جیب بزنیم؛ آن هم چه سودی! اصلاً چرا این خانهها برای ما آنقدر دوستداشتنی هستند؟ مگر جز این است که همۀ ما با حضور در این خانهها خودمان را تصور میکنیم که صبحها در ایوان بساط صبحانه را پهن میکنیم و کیف میکنیم از دیدن درختان حیاط و صدای آب؟ دیگر چه؟ از گوشههای دنجش تا نورهای رقصانی که اتاق را روشن میکند، همه و همه فریاد میزنند که آااااای زندگی! کجایی؟! ما حسرت «زندگیکردن» در فضایی را میخوریم که به ما اجازه میدهد در آن خیال کنیم! به ما امکان میدهد درونش به جستوجو بپردازیم. از اینجا به آنجا برویم و تفاوت کیفیت فضاها را حس کنیم. اصلاً فضا را کشف کنیم؛ چیزی که کمتر در خانههای امروز ما پیدا میشود. شاید بهخاطر همین است که اقامتگاههای بومگردی جدا از قیمت مناسبتری که به نسبت هتلها دارند، این سالها رونق بیشتری گرفتهاند. ما بهدنبال «تجربۀ زیست» در این خانهها هستیم حتی برای یک شب! کاش اجازه میدادیم این خانهها فرصت حیات دوباره پیدا کنند.
⭕️ ادامۀ مطلب را میتوانید در Instant View یا در وبسایت کوبه به نشانی زیر بخوانید:
https://telegra.ph/pz2-10-05
http://koubeh.com/pz2/
@koubeh
Telegraph
بگذارید خانهای را به فرزندی بپذیریم!
با خانههای قدیمی شهرمان چه کنیم؟ رهایشان کنیم تا زیر گردوغبار زمانه به مرگی تدریجی دچار شوند؟ مجسمههایی باشند که شاید هر روز از کنارشان عبور و با حسرت تماشایشان کنیم و در دلمان به معماری کجوکولۀ امروزمان فحش دهیم؟ حدشان را به کافه و گالری و امثال اینها…