ختــــــــــم و ترحیم مرثیه خوان
514 subscribers
476 photos
504 videos
527 files
1.07K links
#کانال_ختم_ترحیم

📚تمامی مطالب و اشعار مورد نیاز یک مجلس ختم در اینجا گردآوری شده برای شما عزیزان ..
@kopiiyy


https://t.me/joinchat/AAAAAFKcHc0fJrp07WQ5Wg
Download Telegram
🌹🌹

▪️بخوانیم و عبرت بگیریم
▪️▪️▪️▪️

وقتی میمیریم، ما را به اسم صدا نمیکنند
و درباره ما میگویند: جسد کجاست ؟

و بعد از غسل دادن میگویند :جنازه کجاست ؟
وبعد از خاک سپاری میگویند: قبر میت کجاست ؟
همه لقب ها و پست هایی که در دنیا داشتیم
بعد از مرگ فراموش ميشه
مدير ، مهندس ، مسؤول ، دکتر، بازرس...
پس فروتن و متواضع باشیم...نه مغرور و متكبر.

عارفی گفت : آنچه ازسر گذشت ؛ شد سرگذشت!!!
حیف بی دقت گذشت؛ اما گذشت!!!
تاکه خواستیم یک «دوروزی» فکرکنیم!!!!!!!
بردرخانه نوشتند؛ درگذشت..‌
💥از خدا چه مقدار حاجت بطلبیم💥

1⃣ در حدیث قدسی آمده است که خداوند به موسی علیه السلام فرمود: " هر چه را که احتیاج داری از من بخواه حتی علف گوسفند و نمک طعامت را ".

2⃣ پیامبر خدا صلی الله علیه و آله فرمودند: " از خداوند بخواهید؛ و زیاد بخواهید، زیرا هیچ چیز برای او زیاد و بزرگ نیست".

3⃣ امام باقر علیه السلام نیز می‌فرمایند: "هیچ خواسته‏‌ای را زیاد مشمارید؛ زیرا آنچه نزد خداست بیش از آن است که می‏‌پندارید".

4⃣ پیامبر خدا صلی الله علیه و آله نیز می‌فرمایند: "برای هر حاجتی که دارید، حتّی اگر بند کفش باشد، دست خواهش به سوی خداوند عزوجل دراز کنید؛ زیرا تا او آن را آسان نگرداند آسان و برآورده نشود".

📚 وسایل الشیعه
📚 بحار الأنوار
#دشتی
ترحیم خوانی در فراق پدر

فلک از دست تو دارم شکایت.
فلک از دست تو دارم شکایت
ندونم با که گویم این حکایت
زدی تیری به قلبم با خدنگی
که از دردش بنالم تا قیامت
چه دردی و غمی شد همنوازم
که هم باید بسوزم هم بسازم
خوش آن که گل بودی و بلبل
تو گفتی صبر کن کردم تحمل
الهی بشکنه بازوی تقدیر
گل از بلبل جدا شد بلبل از گل
خدایا فصل گل فصل خزان شد
سیه در پیش چشمانم جهان شد
مسلمانان غم دل با که گویم
که بابای گلم در گل نهان شد
کسی در زندگی بابا نمیشه
عزیزی مثل او پیدا نمیشه
صفای خانه و کاشانه بابا
گل یکدانه ی گلخانه بابا
#پندیات
با زبان خودمونی

⚫️⚫️⚫️🔵🔵🔵🔴🔴🔴🔴🔴🔷🔷🔷🔷❤️❤️⬛️⬛️☑️
هر کی بیاد تو این جهان یه روز باید بمیره
بخوای نخوای یه روز اجل میاد جونت بگیره

شاه و گدا پیر و جوون براش فرقی نداره
رحمی نداره بخدا. تو دلا داغ میزاره

اگه به دنیا دل بدی یه روز میشی گرفتار
دل کندنه از این جهان واسه تو میشه دشوار

اگر که در دنیای خود گداهی یا امیری
هیچ چی با خود نمیبری با دست خالی میری

هر چی که با خون دلت جمع کرده ای تو دنیا
میمونه واسه وارث و خودت میری از اینجا

ماشین و خونه و زمین پست و مقام و ثروت
باید بمونه این جهان تنها بری قیامت

یکه و تنها میبرن تو وادی غریبی
یک کفن هست و سهم تو عجب کار عجیبی

کسی نمیتونه برات یه همراهی بیاره
حتی یه قالی و لحاف تو قبرِ تو بزاره

ببین چه داری پیش رو اینهمه مغرور چرا؟
ظلم و جفا به این وآن تو از خدا دور چرا؟

چشم و دلت نمیشه سیر ز مال دنیا چرا ؟
طمع به مال دیگران غافل از عقبا چرا ؟

داری میری یه جایی که یه دستگیر نداری
دو روز عمر چرا کلاه سرِ مردم میزاری

محظر حق گناه چرا این همه پر خطا چرا ؟
مرگ به پشت سر بود این همه بی حیا چرا ؟

صفا تو هم یه روز میری به سوی خانه گور/
اون خونه ایی که تاریکه پر هست زمار وهم مور

شاعر حاج قاسم جناتیان قادیکلایی
#ترحیم‌خوانی
#مادر

خیر دنیا و قیامت در دعای مادر است
صورت خوبان عالم زیر پای مادر است

آن صدای ماندگاری که به گوش آدمی
بعد مردن هم نمی میرد صدای مادر است

این که می گویی تو بسم الله الرحمن الرحیم
رحمت و رحمانیت وصف خدای مادر است

ذکر حق را مادرت در طفلی ات تعلیم داد
ذکر پای گاهواره ، لای لای مادر است

خشم مادر را مجو چون مظهر خشم خداست
شادی حق را بجو ، آن هم رضای مادر است

ظلم بر مادر !؟ ... در این دنیا عقابت می کنند
آتش دوزخ شرار آه های مادر است

در سرای سالمندان جای این غمدیده نیست
مصطفی فرموده است جنت سرای مادر است

لخته خون بودی و مادر از وجودت مرد ساخت
ای جوان ، بی احترامی کی سزای مادر است

زحمتت را می کشید و ادعایی هم نداشت
در دو عالم مهروزی ادعای مادر است

بال خدمت پهن کن بر مادر خود چون که حق
دوست دارد هر که را درد آشنای مادر است

مادری کرده است زهرا شیعه را تا روز حشر
شیعه هم تا روز محشر مبتلای مادر است

فاطمه - روز جزا - از گریه کن های حسین
دستگیری می کند این از وفای مادر است

#امیر_عظیمی

جانم به فدای نام مادر😭
#هر_دم_از_گلزارمان_گل_میرود
#در_فراق_پدر_شهید
دوستان مداح میتونن درمجالس ختم پدران شهدا این👇شعرروبخونن.
🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴
هر دم از گلزارمان گل می رود
نغمه ی جانبخش بلبل می رود
بسکه گلچین کرده گلها را نشان
باغها بگرفته اند رنگ خزان
یک به یک زین خانه یاران می روند
ای دریغا مهربانان می روند
کاروان مرگ دائم در ره است
با مسافرهای خود اوهمره است
از ازل اینگونه بود و نیز هست
این شتر بردرب هر خانه نشست
ای عزیزان رفت یار آشنا
«حاج جمال الدین مولاییِ» ما
پیر مردی مهربان خدمتگذار
رفت وبا خود برده از دلها قرار
آن عزیز مهربان یادش بخیر
آن گل جَنَّت مکان یادش بخیر
خادم الخلقی که گشته نورعین
بر جَبینش مُهر خادم الحسین
حیف دارند می روند از بین ما
آن صبوران , والدین شهدا
«حاج مولایی» غم جانکاه دید
داغ دو فرزند همچون ماه دید
داغ دو آلاله ی پرپر شده
هدیه در راه علی اکبر شده
اوکه ازداغ«کمال الدین»سوخت
از شرار این غم سنگین سوخت
در غم جانسوز «محمد جواد»
«حاج مولایی» دگر از پا فتاد
ازخدا هرلحظه شاکر بوده است
چون«حبیب بن مظاهر»بوده است
پاک سیرت پاک طینت پاک خو
با کرامت با مرام با آبرو
کوه صبر ازصبرشان شرمنده شد
کشور از ایثارشان پاینده شد
من چه گویم از دل پر درد او
گریه ی با بغض و آه سرد او
ای چه شبهایی که ازغصه نخفت
با کسی از درد دلهایش نگفت
ای چه شبهایی که بغض این پدر
می شکست درسینه با یادپسر
ای چه شبهایی به یاد نورعین
زیر لب با گریه می گفتاحسین
در غم اکبر عجب داغت زدند
شعله ها بر خِرمَن و باغت زدند
دست گلچین لاله هایت راکه چید
آسمان مظلومتر از تو ندید
من چه گویم که چه برزینب گذشت
بیتوچندین سال آن یک شب گذشت
آن شبی که تا ته گودال رفت
پیش نعش بی سرت ازحال رفت
آه «مداح»نیست در این عالمین
هیچ داغی بدتر از داغ حسین
🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴
شعر:علی اکبراسفندیار«مداح»
#رباعی_در_فراق_پدر
#در_فراق_پدر
🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀
عزیز دل ما پدر بود رفت
گل باغ دلها پدر بود رفت
به هنگام تنهایی ورنج ودرد
طبیبم خدایا پدر بود ورفت

پـدر آن عـزیـز دلـم یـاد بـاد
ز نور خانه ی قبرش آبادباد
الهی شودهمنشین حسین
بحقِ حسین روح اوشاد باد

پدرجان کجایی یادت بخیر
سراغم نیایی یادت بخیر
بجانت قسم که دلم تنگ توست
اَمان از جدایی یادت بخیر

پدرجانم ای عشق جانانه ام
صفا رفته دیگر ز کاشانه ام
ببین مادر از داغ تو پیر شد
بدون تو ویرانه شد خانه ام

تو رفتی ومادر برایت گریست
به عشق وبه مهرو وفایت گریست
دلش تا که تنگ تو می شد پدر
به دور از همه در عزایت گریست

پدر جان شده غمسرا منزلم
اَجل داده بر بادهمه حاصلم
دلم تاب دوری ندارد پدر
اَمان از دلم وای اَمان از دلم

پدر بهترین یار در عالم است
به زخم دل بچه هامرهم است
پدر همچو زیبا گل زندگیست
خدایا چرا عمر گلها کم است

مرا سایه ی سر پدر بود رفت
مرا جان پناه درخطر بود رفت
پدرجان که در آسمان خیال
مراهمچوشمس وقمربود رفت

غـم مـرگ پـدرجـان درد دارد
به قرآن روزهجران درد دارد
ستـون خـانـه ی مـا بـود بـابا
شود گر خانه ویران درد دارد

خـدایـا همـدم محبوب من رفت
پدرجان آن رفیق خوب من رفت
چــگونه صــبر در غمـها نمـایـم
که از دستم دگر یعقوب من رفت
🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀
شعر:علی اکبراسفندیار«مداح»
#سلام_ما_به_روح_و_بر_روان_مادر..
#در_فراق_مادر_شهید

سلام مابه روح وبر روان مادرشهید
درودمابه صبربی اَمانِ مادرشهید

سلام مابه دامنِ نجیب ولاله پرورش
به قلب بی ریاومهربانِ مادرشهید

سلام مابه همّت وبه صبر زینبیِ او
درود ما به قامتِ کمانِ مادرشهید

سلام مابه خلوت وبه ناله پسرپسر
به هِق هِق وبه اشک بی اَمانِ مادر شهید

سلام مابه خانه ای که ازشهیدجز پلاک
زپیکرش نداردهیچ نشان مادر شهید

دلش همیشه بیقرارزبس کشیده انتظار
خبر بیاورید از جوانِ مادر شهید

تمام ماه وسال رابه انتظارمانده حیف
گرفته آخر انتظار توانِ مادر شهید

خبرچه داری از دلِ مادر جاویدالاثر
پسر پسر نیفتد از لسانِ مادر شهید

چه مادران که آرزوبه گوربرده اند ولی
ز جبهه بر نگشته پهلوانِ مادر شهید

براه مکتب حسین به زینب اقتدا نمود
بیا که زینبی شویم بسان مادرشهید

عزیزترین عزیزشان فدای انقلاب شد
به شکوه وانشد دمی زبان مادر شهید

چه گریه هاکه کرده اندزداغ لاله هایشان
کسی ندیده چشم خون چکان مادر شهید

اگرچه داغ دیده اندغم فراق دیده اند
نشدکسی که بشنود فغان مادر شهید

چه ناثواب گفته بودشهیدتان به چند رفت
شکسته نیش حرفش استخوان مادرشهید

نماد فخرو عزتند چشم وچراغ ملتند
گران بُوَد برای ما خزانِ مادر شهید

بسان مادر شهید اگر شویم منتظر
رسدامام عصرمابه جان مادرشهید

خدادگربه مارسان مهدی صاحب الزمان
به حق حضرت بتول همان مادر شهید

درود«مداح»به روان پاک خیل شهدا
سلام او به نام جاودان مادر شهید

شعر:علی اکبراسفندیار«مداح»
#سلام_بر_شما_خادمان_حسین
#خادمان_امام_حسین_ع
🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀
سلام بر شما خادمان حسین
خدا قوت ای عاشقان حسین
چه زیبا شما نوکری کرده اید
به راه حسین سروری کرده اید
بــلا از وجـود شـما دور بــاد
و این خدمت تان مأجور باد
سراسر قدم هایتان پر ثواب
شدید از سوی فاطمه انتخاب
که تا خادم نور عینش شوید
و از نوکران حسینش شوید
شما کارتان بوده چون کارعشق
و بردید بر شانه ها بار عشق
به ظاهر شده کارتان نوکری
ولی در حقیقت بُوَد سروری
غلام غلامان زهرا شدید
چنان قطره ای وصل دریاشدید
شماراعجب بودخوش سرنوشت
الهی شود روزیِ تان بهشت
هر آنکس که گردد گدای حسین
شود محرم و آشنای حسین
در این خانه هرکس گدایی کند
یقین تا ابد پادشاهی کند
ز کار تو زهرا تشکر کند
علی جامت از کوثرش پُرکند
خوشا آنکه باشدشعارش حسین
به دنیا وعقباست یارش حسین
به زهر به حیدر به حقِ رسول
حسین جان ز«مداح»هم کن قبول
🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀
شعر:علی اکبراسفندیار«مداح»
#دریغا_پدر_جانم_از_دست_رفت
#در_فراق_پدر_عاشق_امام_رضا_بود
🏴🕊🏴🕊🏴🕊🏴🕊
دریغا پدرجانم از دست رفت
دگربارخود زین جهان بست رفت
اگر چه غمش زد به سینه شرر
نبینم دگر روی ماه پدر
پدر بهترین همدم روزگار
پدر بود ما را چو آموزگار
پدربهترین یار وپشت وپناه
دگر رفته ازدست افسوس وآه
شدم بی شکیب ازغمش وای من
نگیرد کسی جای بابای من
پدر نعمتی بود از دست رفت
دریغا دریغ زود از دست رفت
پدر بوده چون برکت زندگی
بدرگاه حق کرده بود بندگی
همیشه دلت بوده بااهل بیت
بگیرند دست تو را اهل بیت
پدر بوده هر دم ورد لبت
رضاجان رضا ذکر روز وشبت
تو مرغ دلت پر زده تا خدا
شفیع تو باشد امام رضا
الهی به حق امام غریب
شوی ای پدرجان جَنَّت نصیب
بخوان باز«مداح» به سوزجگر
نباشد کسی مهربان چون پدر
🏴🕊🏴🕊🏴🕊🏴🕊
شعر:علی اکبراسفندیار«مداح»
#در_فراق_پدر
🏴🕊🏴🕊🏴🕊🏴🕊
تره که بَدیمه تابوت سواری جان پر
شه دلّه روشتمه کردمه زاری
ته بُوردن بُوردن ومه هارش هارش
مه دِتا چِش وارسّه مثل وارش
چتی ته داغه من شه دل دَکِنم
از داغ ته شِه سر ره گِل دَکِنم
مگه مه یاد شونه ته مهربونی
ته قروون بَوّم داشتی خش زبونی
دوسه روزه که مه دل تِسّه تنگه
ته قبر سر بابا بابا مه ونگه جان پر
چَنّه سخت هسه باباجان یتیمی
ته قروون بَوّم بابای صمیمی
🏴🕊🏴🕊🏴🕊🏴🕊
شعر:علی اکبراسفندیار«مداح»
#در_فراق_جوان_سبک_گلپونه_ها
🏴🕊🏴🕊🏴🕊🏴🕊
رفتی زدستم بی خبرای مهربانم,ای عزیزم
دردفراق توزده به استخوانم,ای عزیزم
یادش بخیرآن خنده های دلنشینت, دادوبیداد
دیگربه لب آمدزهجران توجانم, ای عزیزم
رفتی زدستم درجوانی آتشم زد٢
آن خنده هاآن مهربانی آتشم زد٢

باورنمی کردم نمانی یادگارم,ای عزیزم
رنگ خزان دارددگرفصل بهارم,ای عزیزم
افتاده ام ازپادگرازاین مصیبت,از فراقت
بی توچگونه سرنمایم روزگارم,ای عزیزم
داغ توای رعناجوانم آتشم زد٢
سوزانده مغزاستخوانم آتشم زد٢

رفتی ندیدی ناله کردم ناله کردم,ای عزیزم
بارفتنت شدتازه زخم داغ ودردم,ای عزیزم
بودی بهارم بی توچون پاییز زردم,ای عزیزم
این بی شکیبی غم نصیبی آتشم زد
بعدازتواحساس غریبی آتشم زد٢
روضه
قربان مظلومیتت فرزندزهرا,ای حسین جان
درپیش چشمت اکبرت شداِرباًاربا, ای حسین جان
آقاشنیدم دست وپازد درکنارت, من بمیرم
مرگ ازخداکردی طلب درموج غمها, ای حسین جان
خندیدن وهوهوی لشکرآتشت زد٢
در اوج غربت داغ اکبر آتشت زد ٢
🏴🕊🏴🕊🏴🕊🏴🕊
شعر:علی اکبر اسفندیار
شاعر و مداح کربلایی رسول چهارمحالی(ساقی عطشان )
#در_فراق_مادر_خادمه_الحسین
🏴🕊🏴🕊🏴🕊🏴🕊
مادرم عمری مرتب گفت حسین
ازغمش هم روزهم شب گفت حسین
برمصیبت های زینب گریه کرد
در دم مرگ همچوزینب گفت حسین

مادرم درتاب ودر تب می گریست
برحسین هردم مرتب می گریست
سینه اش بود کربلای روضه ها
روز وشب ازداغ زینب می گریست

الهی که گلی پرپر نگردد
الهی هیچ چشمی ترنگردد
صفای خانه مادرهست مادر
الهی خانه بی مادر نگردد

مادرم بوده کنیز اهل بیت

🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀


شاعر و مداح کربلایی رسول چهارمحالی(ساقی عطشان )

🍀🍀🍀🍀درغم شان اشک ریزاهل بیت
مادرم را ای خدا محشور کن
با حسینت آن عزیز اهل بیت
🏴🕊🏴🕊🏴🕊🏴🕊
شعر:علی اکبراسفندیار«مداح»,
#الهی_که_فدا_بوم_شه_نور_دوعین
#امام_حسین_دلگویه_مازنی
🥀🌾🥀🌾🥀🌾🥀🌾🥀
الهی که فدا بَوّم شه نورِ دو عینِ
شاه عالمینِ شه امام حسینِ
آرزو دارمه بَوینم ته کربُبَـلا ره
مه جان ته بلاره دل در بونه پاره
که بُونه اَتا شبِ جمعه مثل کبوتر
پَر بَکشم تِه گُنبدِ سر بزنم پرپر
هنیشم بین الحرمین بزنم عطر یاس
زیارت هاکنم ته قبرو حضرت عباس
با غرور واحساس ، با غرور واحساس
تِه سینه سر اصغر ، ته لینگ بن اکبر
شما سه تای قروون که هسّنی بی سر
خوامه ته قبر ور من بزنم پرپر«2»
امام حسین آقام«6»

شعر:علی اکبراسفندیار«مداح»
🥀🌾🥀🌾🥀🌾🥀🌾🥀
عرض پوزش ازاینکه درارسال قبلی متن باصوت همخوانی نداشت.

🍀🍀🍀🍀🍀🍀

شاعر و مداح کربلایی رسول چهارمحالی(ساقی عطشان )
یاد ایامی که در گلشن فغانی داشتم

در میان لاله و گل آشیانی داشتم

گرد آن شمع طرب می‌سوختم پروانه‌وار

پای آن سرو روان اشک روانی داشتم

آتشم بر جان ولی از شکوه لب خاموش بود

عشق را از اشک حسرت ترجمانی داشتم

چون سرشک از شوق بودم خاکبوس درگهی

چون غبار از شکر سر بر آستانی داشتم

در خزان با سرو و نسرینم بهاری تازه بود

در زمین با ماه و پروین آسمانی داشتم

درد بی‌عشقی ز جانم برده طاقت ورنه من

داشتم آرام تا آرام جانی داشتم

بلبل طبعم رهی باشد ز تنهایی خموش

نغمه‌ها بودی مرا تا همزبانی داشتم

شادروان محمد حسن معیری
رهی ۔۔۔۔۔

🍀🍀🍀🍀🍀🍀

شاعر و مداح کربلایی رسول چهارمحالی(ساقی عطشان )
#در_فراق_بابا


پدر جان رفتی و تنها شدم من
قرین با محنت و غمها شدم من

همیشه مونس و یارم تو بودی
طبیب این دل زارم تو بودی

نمیشد باورم در دار دنیا
شوم روزی چنین افسرده بابا

غم مرگت زده آتش به جانم
فراق تو نموده ناتوانم

شده خاموش بی تو خانه ی ما
ملال آور شده کاشانه ی ما

هوای دیدنت دل دارد امشب
ز چشمم اشک غم می بارد امشب

کجا رفتی تو باب مهربانم
فتاده از غمت آتش بجانم

صدایت نشنوم دیگر ز خانه
گرفته بهر تو این دل بهانه

پدر ای یاور تنهائی من
شفابخش دل سودائی من

سزاوار بهشت جاودانی
نباشم غافل از فکر تو آنی

برفت از سینه در هجرت شکیبم
ز هجرانت به شهر خود غریبم شاعر و مداح کربلایی رسول چهارمحالی(ساقی عطشان )
شماره 1
خانواده داغدیده وقتی اومدی کنار بدن بی جان.....سالم بود،تونستی بوسه بر سر و صورتش بزنی نه،اما بمیرم نمیدونم تو یه نصفه روز چه بر سر امام حسین اوردند که حتی خواهر نتونست برادر و بشناسه میخواد بدن برادر و ببوسه خم شد
هرگز کسی چون من تن بی سر نبوسید
بوسیدم آن جایی که پیغمبر نبوسید
حیدر نبوسید،زهرا نبوسید
حتی نسیم صحرا نبوسید
حرف آخرم اینجا یه رسمیه که صورت سمت راست و میزارن به خاک اما بمیرم بنی اسد دیدن امام سجاد تو قبر دیر کرده گفتن نکنه که جان داده یه نگاه کردند دیدن آقا داره بوسه بر حلقوم بریده پدر میزنه آی حسییییییییین
الحق که بما درس وفاداد حسین
هرچیز که داشت بی ریا داد حسین
یعنی که تأملی کنید ای یاران
آن هستی خود زکف چرا داد حسین
امان از غربت قبر و قیامت
فغان از وحشت قبر و قیامت
اگر ارباب من دستم نگیرد
ندارم طاقت قبر و قیامت
اجل در ره عمل کوته چه دارم
به غیر از حسرت قبر و قیامت
گنه کاری چو من فرمانبرِ نفس
چه داند حرمت قبر و قیامت
من از تنهاییِ خود خوف دارم
امان از ظلمت قبر و قیامت
اگر مولای من دستم بگیرد
چه خوف از محنت قبر و قیامت
غم و درد و بلا را می شناسم
که باشد زینت قبر و قیامت
پس از مرگم به زیر سایۀ یار
بگیرم هیئت قبر و قیامت
برای گریه بر سلطان عطشان
عطا کن مهلت قبر و قیامت
بهشت کربلا را کن نصیبم
که بینم جنت قبر و قیامت
رضای توست نصب العین عاشق
ندارد نیّت قبر و قیامت
ز دنیا می روم با دست خالی
امان از حسرت قبر و قیامت
ندارم خُلق و خوی اهل بیتی
ندارم فرصت قبر و قیامت
فقط با مومنین قرآن بگوید
سخن از بهجت قبر و قیامت
بمیرم تا ببینم روی حیدر
جمالش لذت قبر و قیامت
اگر اَلْفَقرُ فخری شد شعارم
توّلا مکنت قبر و قیامت
بجز لطف شفیعان دو عالم
چه باشد نصرت قبر و قیامت
به دنیا هیچ اقبالی ندارم
که دارم دولت قبر و قیامت
تمام لذت دنیای فانی
فدای عزّت قبر و قیامت
غلام آل زهرایم بگردان
شهید راه مولایم بگردان
***

شاعر : محمود ژولیده


🥀🥀🥀🥀
در غم برادر

مناسب برای ختم برادر🍃🍃🍃🍃🍃

رفتی تو از دار فنا برادر برادر برادر
گشتی زجمع ما جدا برادر
ای شمع پر فروغ زندگانی
گا وازه عشق و صفا برادر
مانند گل پرپر شدی عزیزم
آتش زدی برقلب من برادر

با یاد تو گیرد دلم بهانه
هستن به هجرا مبتلا برادر
می ریزد از غم دیده گوهر ناب
کردی مرا غرق عزا برادر

من جون کنم با کودک یتیمت
کرده بپا شور ونوا برادر
گیرد سراغت را همیشه ازمن
آخر چه گویم از وفا برادر

عکس تورا بگرفته او در آغوش
بوسه زند عکس تو را برادر
برادار سر از خاک ای عزیزم.
سخن بگو باجمع ما برادر

گل میکنم پرپر کنار قبرت
ناله به درگاه خدا برادر

بیاد همه برادران آسمانی😭

اجرای سبک پیرزاده👇 شاعر و مداح کربلایی رسول چهارمحالی(ساقی عطشان )
شب اول قبر چیست؟
در شب اول قبر چه اتفاقی می افتد که همه از آن وحشت دارند؟
آیا اصولاً در آن زمان شب و روز مفهومی دارد یا خیر؟


👇 👇 👇

*✍️پاسخ حجت الاسلام عالی*
هر مسلمان معتقدی می داند که در آینده‌ی دور یا نزدیک با چنین شبی روبرو خواهد بود.
ما در روایات داریم که کلمه‌ی قبر همان عالم برزخ است.
این قبری که حفره ای است در قبرستان و بدن مادی را در داخل آن قرار می دهند.
دیگر با این بدن دنیایی کاری ندارند و نظام دنیا برچیده می شود.
یک نظام کامل تری بعنوان عالم برزخ افتتاح می شود.
و با این بدن تا قیامت کاری نیست
بنابراین اگر گفته می شود فشار قبر سوال اول قبر وحشت قبر و تعبیراتی از این قبیل مراد برزخ است.
از همان زمان مرگ که فرد از عالم دنیا مفارقت می کند و روح از بدن جدا می شود شخص وارد برزخ می شود.
از امام صادق (ع) سوال کردند که برزخ چیست؟
فرمود : برزخ همان قبر است از هنگام مرگ تا قیامت.
این فاصله‌ی زمانی از زمان مرگ تا قیامت زندگی برزخی است.
آن ساعات اولیه ای که روح از بدن مفارقت کرده و جدا می شود
ساعات عجیبی است و حتی روزهای اولیه که روح انسان از بدن جدا شده و فرد می میرد روزهای عجیبی است.
از این جهت که در عین حالی که شخص از دنیا رفته هنوز به این خاطر که انس با آن عالم و موجودات برزخی نگرفته و سال ها با این بدن و نظام دنیوی انس گرفته آنچنان تحیر و سردرگمی و ابهامی دارد که درست نمی تواند دریابد که کیست. یعنی هنوز فکر می کند همان بدن خاکی است که در داخل حفره می گذارند.
با اینکه از آن بدن جدا شده اما به این خاطر که درست خود را نیافته گمان می کند که همان بدن است.
باید زمان بگذرد تا کم کم با عالم برزخ انس پیدا کرده و از این عالم دنیا دور شده و بداند که دیگر جدا شده است
در دین و توصیه های دینی ما اکیداً گفته شده که مراعات حالات اولیه‌ی میت را بکنید.
که او خود را بیابد و در درک آن حالات و رفع سردرگمی و گیجی او را کمک بدهید.
توصیه های دینی چقدر زیبا شما را پیش برده تا آن میت بتواند خود را بیابد و درک کند که کجا است.
*در قدم اول گفته شده که هنگام غسل آب داغ بر روی فرد نریخته و ادب بدن را حفظ کنید.*
در روایت داریم که با او مدارا کرده و مهربان باشید.
چون شخص میت در آن جا حضور داشته و گمان می کند که همان بدن است.
چه بسا زمانی که می خواهند او را چپ و راست کنند اذیت می شود.
او مانند تنه‌ی درخت نیست که هرکاری خواستند بکنند و آب داغ بر روی او بریزند.
در روایتی از پیامبر اکرم (ص) است که خدا غضب می کند بر کسی که با مومن ضعیفی مدارا نمی کند.
این میت الان مومن ضعیف است و دست او از همه جا کوتاه بوده و کاری از او بر نمی آید بنابراین باید مراعات او را کرد
*درقدم بعدی گفته شده وقتی او را تشییع می کنید و به سمت قبر می برید آهسته آهسته ببرید.*
با شتاب نبرده و ناگهان او را وارد قبر نکنید.
چون او هنوز خود را نیافته و خیلی سخت است که بدن او وارد حفره شود.
*امام صادق(ع) در روایتی فرمود که میت را در چند قدمی قبر بر روی زمین بگذارید چند لحظه صبر کنید.*
بعد بلند کنید و یک مقدار جلوتر ببرید برای بار دوم بر روی زمین بگذارید.
باز یک مقدار جلوتر ببرید و *برای بار سوم همین کار را تکرار کنید*
در آخر در کنار قبر بر روی زمین بگذارید
چون قبر وحشت های زیادی دارد. بگذارید آمادگی پیدا کند.
*برای بار چهارم او را بلند کنید و بدن را وارد قبر کنید*
چقدر خوب است افرادی که این آداب را می دانند و می خواهند این کارها را بکنند *درموقع دفن زیارت عاشورا بخوانند*
یا صدای قرآن و ذکر و صلوات بلند شود
ما نمی دانیم ارتباط آن چیست ولی فقط می دانیم که ذکر به میت کمک می کند که زودتر خود را بیابد.
در قدم سوم گفته شده که وقتی او را داخل قبر می گذارید تلقین همراه با تکان دادن انجام دهید یعنی شخصی که وارد قبر می شود میت را تکان داده و به او تفهیم کند که کجا است.
به او بگوید توجه داشته باش
حواس خود را جمع کن و نترس.
وقتی که دو ملک می آیند و از تو سوال می کنند به آنها این جواب ها را بده.
چون میت گیج است فوق العاده این مسائل به درد او می خورد.
در قدم چهارم گفته شده که وقتی روی قبر را پوشاندند.
نزدیکان میت که او در زمان حیات با آنها انس داشته و صدای آنها برای او آشنا است در کنار او بمانند.
یک بار دیگر از روی قبر و در قسمت بالای سر او را تلقین کنند
حضرت زهرا(س) در وصیت خود به امیرالمومنین (ع) فرمودند که بعد از مرگ من بالای سر من بنشین.
بدرستی که این ساعتی است که میت نیاز دارد که افراد زنده یک انسی با او داشته باشند.
یک دفعه نرفته و او را تنها نگذارند.
متأسفانه گاهی اوقات در این زمان برخی از افراد به زور بستگان میت را از سر قبر دور می کنند.
درست است که امکان دارد برخی از بستگان خیلی بی تابی کنند ولی این بی تابی کردن ها در آن زمان باید به گونه ای باشد که بیشتر به درد فرد متوفی بخورد.
یعنی انسان فقط نخواهد که غم خود را تخلیه کند.
چند نفر از آشنایان او بمانند و این تلقینات را انجام دهند.
این کارها قدم به قدم باعث می شود که فرد متوفی انس بگیرد.
او فریادهایی دارد که ما نمی شنویم
مرحوم آیت الله انصاری همدانی رضوان الله که استاد شهید دستغیب بودند می گفتند یک بار در همدان در حال تشییع شخصی بودند که من او را با بدن برزخی بالای جنازه دیدم.
البته کسی او را نمی دید.
می دیدم که او را به سمت تاریکی عمیق و مبهمی می برند.
می خواست فریاد بزند که خدایا من را نجات بده اما زبان او به سمت کلمه‌ی خدا نمی چرخید.
من او را می شناختم که فرد بسیار ستمگر و از حکام آن زمان بود.
زبان او به خدا و کمک از خدا خواستن نمی چرخید.
او به مردم التماس می کرد که من را نبرید.
واقعاً یک حالاتی است که ما نمی شنویم.
بنابراین حالات اولیه حالات تحیر و ترس است.
شب اول قبر همان شبی است که فرد را دفن کرده اند.
عالم برزخ بر خلاف قیامت شب و روز دارد.
در قیامت خورشید و ماه و شب و روز برچیده می شود.
اما در برزخ هنوز شب و روز وجود دارد.
در قرآن در رابطه با فرعونیان داریم که آنها صبح و شام بر آتش عرضه می شوند.
امام صادق (ع) فرمود : این آیه مربوط به برزخ است که صبح و شام گفته است چون قیامت روز و شب ندارد.
در برزخ چون اولین شبی است که فرد با یک عالم ناشناخته و موجودات ناشناخته برخورد می کند و شب بودن نیز مزید بر علت است.
آیا کسی می تواند به سادگی یک شب را در قبرستان بخوابد ؟
معمولاً افراد از این کار وحشت دارند.
حالا این فرد از یک طرف در عالم نامأنوس و ناشناخته و با دیدن چهره های عجیب و غریب از طرف دیگر که برخی از چهره های برزخی بسیار وحشتناک هستند و تنهایی و دلتنگی از کسانی که با آنها مأنوس بوده از طرف سوم در یک تحیر و ترس و اضطراب شدیدی فرو می رود.
*لذا پیامبراکرم(ص) فرمود : شدیدترین ساعات بر میت شب اول قبر است.*
این همان شب اولی است که او را دفن می کنند.
اما چون تحیری دارد که هنوز خود را نیافته و نمی خواهد در آن قبر زندگی کند ترس دارد.
البته تعلق روح به بدن تعلق تدبیری نیست به آن معنا که بدن را مدیریت کرده و بتواند حرکت کند.
اما انسی که از قبل بوده برقرار است.
لذا کسانی که به زیارت قبر متوفی می آیند
میت متوجه می شود و با آنها انس دارد

*نشر این پیام صدقه جاریه است*

ثواب نشر مطالب هدیه به امام زمان عج

برای دوستانتون و گروه های که عضو هستید به اشتراک بذارید تا دوستانتون از این کلام زیبا و شیرین استفاده کنن

سعی کن یه جوری زندگی کنی

که خدا عاشقت باشد