#پدر
در سوگ پدر
⚫️⚫️⚫️🌹🌹⚫️⚫️⚫️🌹🌹⚫️⚫️⚫️🌹🌹⚫️⚫️⚫️🌹🔴🔴
باباها مهربونن / مثل چراغ خونن
نباشه خونه سرده / یتیما خوب میدونن
پدر عشق و صفاهه / آیتی از خداهه
بوسه بزن بدستش / این خواسته خداهه
بودنش اعتباره /نام او افتخاره
هر کی پدر نداره / غمین و دل فگاره
پدر صفای خونه است/ گلی تو آشیونه است
برکتِ زندگی ته / تو عاشقی نمونه است
هرچی داریم از اونه/ بابا چه مهربونه
رفیق چو او ندیدم / تو این دوره زمونه
جون میکنم نثارش / خزون نشه بهارش
غلام درگهش باش / تا هستی در کنارش
دنیا بی اون تباهه / روزگارت سیاهه
اونیکه دیده داغش / با حرفم آشناهه
بابای مهربونم / درد و بلات به جونم
بگو چگونه بی تو / در این جهان بمونم
شب تا سحر بیدارم / ز دیده اشکبارم
غصه نشسته قلبم / ز زندگی بیزارم
رفتی و کردی داغم / آتش گرفته باغم
کاشکی بیای دوباره / باباجونم سراغم
بابا برات بمیرم / غروبا من دلگیرم
عکس ترا بابایی / تو آغوشم میگیرم
شبهای جمعه هر بار / میام برای دیدار
یه دسته گل میارم / میزارم روی مزار
(صفا) پدر نداره / داره به دل شراره
هر کی میخونه ای شعر / باباشو یاد بیاره
شاعر حاج قاسم جناتیان قادیکلایی
در سوگ پدر
⚫️⚫️⚫️🌹🌹⚫️⚫️⚫️🌹🌹⚫️⚫️⚫️🌹🌹⚫️⚫️⚫️🌹🔴🔴
باباها مهربونن / مثل چراغ خونن
نباشه خونه سرده / یتیما خوب میدونن
پدر عشق و صفاهه / آیتی از خداهه
بوسه بزن بدستش / این خواسته خداهه
بودنش اعتباره /نام او افتخاره
هر کی پدر نداره / غمین و دل فگاره
پدر صفای خونه است/ گلی تو آشیونه است
برکتِ زندگی ته / تو عاشقی نمونه است
هرچی داریم از اونه/ بابا چه مهربونه
رفیق چو او ندیدم / تو این دوره زمونه
جون میکنم نثارش / خزون نشه بهارش
غلام درگهش باش / تا هستی در کنارش
دنیا بی اون تباهه / روزگارت سیاهه
اونیکه دیده داغش / با حرفم آشناهه
بابای مهربونم / درد و بلات به جونم
بگو چگونه بی تو / در این جهان بمونم
شب تا سحر بیدارم / ز دیده اشکبارم
غصه نشسته قلبم / ز زندگی بیزارم
رفتی و کردی داغم / آتش گرفته باغم
کاشکی بیای دوباره / باباجونم سراغم
بابا برات بمیرم / غروبا من دلگیرم
عکس ترا بابایی / تو آغوشم میگیرم
شبهای جمعه هر بار / میام برای دیدار
یه دسته گل میارم / میزارم روی مزار
(صفا) پدر نداره / داره به دل شراره
هر کی میخونه ای شعر / باباشو یاد بیاره
شاعر حاج قاسم جناتیان قادیکلایی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊
رضا جانم رضا جانم 🕊🕊🕊
رضا جانم رضا جانم 🕊🕊🕊
رضا جان ✨✨✨✨
🌹ولادت با سعادت امام رضا_ع
🌹 بر شما خوبان مبارک باد.
رضا جانم رضا جانم 🕊🕊🕊
رضا جانم رضا جانم 🕊🕊🕊
رضا جان ✨✨✨✨
🌹ولادت با سعادت امام رضا_ع
🌹 بر شما خوبان مبارک باد.
زندگے از مرگ پرسید:
چرا انسانها عاشق من هستند
اما از تو متنفرند⁉️🤔
مرگ پاسخ داد:
براے اینکه تو یڪ دروغ زیبایے و من یڪ حقیقت تلخ‼️🖐🏻
چرا انسانها عاشق من هستند
اما از تو متنفرند⁉️🤔
مرگ پاسخ داد:
براے اینکه تو یڪ دروغ زیبایے و من یڪ حقیقت تلخ‼️🖐🏻
#اشعار_ختم_مادر
🕊﷽🕊
#دلم گرفته زخانه کجایی ای مادر
که خانه بی تو ندارد صفایی ای مادر
چنان به دیدن روی تو آرزو مندم
خدا کند که بخوابم بیایی ای مادر
هنوز چشم به راه توام که بازآیی
گره ز کار دل من گشایی ای مادر
مرا که طفل نحیف توام بیاد آور
که تو فرشته مهر و وفایی ای مادر
بیا بیا به تو گویم حدیث غم ها را
به قصه دل من آشنایی ای مادر
بخوابم آمده ای من ز شوق می خواهم
بپایت افتم و ترسم نپایی ای مادر
کنار پنجره هر روز چشم می دوزم
از آن رهی که برفتی بیایی ای مادر
به جای خالی تو خیره می شود هر روز
چه می کشد دل از این جابجایی ای مادر
تو زنده ای و نمیری که درسرای وجود
تو آن بنای بلند بقایی ای مادر
پس از خدا که جهانی رهین منت اوست
امید من تو به روز جزایی ای مادر
نیازمند دعای تو ام که بنمایی
برای این دل زارم دعایی ای مادر
بزرگی تو در این مختصر نمی گنجد
که جلوه ای زجلال خدایی ای مادر
به گریه بود دلم خوش که دیگر آنهم نیست
نمانده نای دلم را نوایی ای مادر
بهشت زیر قدمهای تست می بخشی
بدون آنکه ستانی بهایی ای مادر
خوشا که این قفس تنگ بشکندروزی
که سردهم چوتوشعر رهایی ای مادر
🕊﷽🕊
#دلم گرفته زخانه کجایی ای مادر
که خانه بی تو ندارد صفایی ای مادر
چنان به دیدن روی تو آرزو مندم
خدا کند که بخوابم بیایی ای مادر
هنوز چشم به راه توام که بازآیی
گره ز کار دل من گشایی ای مادر
مرا که طفل نحیف توام بیاد آور
که تو فرشته مهر و وفایی ای مادر
بیا بیا به تو گویم حدیث غم ها را
به قصه دل من آشنایی ای مادر
بخوابم آمده ای من ز شوق می خواهم
بپایت افتم و ترسم نپایی ای مادر
کنار پنجره هر روز چشم می دوزم
از آن رهی که برفتی بیایی ای مادر
به جای خالی تو خیره می شود هر روز
چه می کشد دل از این جابجایی ای مادر
تو زنده ای و نمیری که درسرای وجود
تو آن بنای بلند بقایی ای مادر
پس از خدا که جهانی رهین منت اوست
امید من تو به روز جزایی ای مادر
نیازمند دعای تو ام که بنمایی
برای این دل زارم دعایی ای مادر
بزرگی تو در این مختصر نمی گنجد
که جلوه ای زجلال خدایی ای مادر
به گریه بود دلم خوش که دیگر آنهم نیست
نمانده نای دلم را نوایی ای مادر
بهشت زیر قدمهای تست می بخشی
بدون آنکه ستانی بهایی ای مادر
خوشا که این قفس تنگ بشکندروزی
که سردهم چوتوشعر رهایی ای مادر
پیامبر اکرم صلی الله علیه واله فرمودند
هشت گروه در روز قیامت از همه خلق خدا منفورترند:
1. دروغ گویان؛
2. مستکبران؛
3. آنانی که دشمنی برادران خود را در دل دارند؛ امّا در ملاقات با آنها خوشرو و گشاده رویند؛
4. آنانی که وقتی به سوی خدا و پیغمبر دعوت شوند کُند باشند، وقتی که به سوی شیطان خوانده شوند سرعت گیرند؛
5. هنگامی که به چیزی از مطامع دنیا مایل گردند، آن را به قسم خوردن جلب کنند و به دست آورند اگر چه حقی نسبت به آن نداشته باشند؛
6. سخن چینان؛
7. آنانی که بین دوستان جدائی اندازند؛
8.کسانی که بر بی گناهان و درماندگان ستم کنند.
📚خصال
هشت گروه در روز قیامت از همه خلق خدا منفورترند:
1. دروغ گویان؛
2. مستکبران؛
3. آنانی که دشمنی برادران خود را در دل دارند؛ امّا در ملاقات با آنها خوشرو و گشاده رویند؛
4. آنانی که وقتی به سوی خدا و پیغمبر دعوت شوند کُند باشند، وقتی که به سوی شیطان خوانده شوند سرعت گیرند؛
5. هنگامی که به چیزی از مطامع دنیا مایل گردند، آن را به قسم خوردن جلب کنند و به دست آورند اگر چه حقی نسبت به آن نداشته باشند؛
6. سخن چینان؛
7. آنانی که بین دوستان جدائی اندازند؛
8.کسانی که بر بی گناهان و درماندگان ستم کنند.
📚خصال
حلالم کن اگر فردا از اینجا بی خبر رفتم
شبیه شاعری تنها به رویا بی خبر رفتم
چه پنهان از تو این شبها دلم بسیار میگیرد
اگر رفتم چو موج از داغ دریا بی خبر رفتم
اگر رفتم بدان داغی درون سینه ام بوده
که با یاد تو بودم لیک تنها بی خبر رفتم
همین امروز را شاید برای دیدنت ماندم
ومثل اشک چشمان تو فردا بی خبر رفتم
حلالم میکنی یا نه؟ دلم قصد سفر دارد
حلالم کن اگر فردا از این جا بی خبر رفتم ....
❤️ ❤️
❣
شبیه شاعری تنها به رویا بی خبر رفتم
چه پنهان از تو این شبها دلم بسیار میگیرد
اگر رفتم چو موج از داغ دریا بی خبر رفتم
اگر رفتم بدان داغی درون سینه ام بوده
که با یاد تو بودم لیک تنها بی خبر رفتم
همین امروز را شاید برای دیدنت ماندم
ومثل اشک چشمان تو فردا بی خبر رفتم
حلالم میکنی یا نه؟ دلم قصد سفر دارد
حلالم کن اگر فردا از این جا بی خبر رفتم ....
❤️ ❤️
❣
شماره3
چند روزه صدای نازنین ......رو نشنیدید الان چند روزه خنده های زیبای .....رو ندیدید میخوام بگم صفای خانه پدر و مادرن-اگه یکیشون نباشن اون خونه صفا نداره خوشی نداره آی مردم بخدا ما هم روزای خوشی داشتیم کنار (پدر-مادر)اما این آرزو ....روزه توی دلم مونده که یکبار فقط یکبار صورت نازنین ......رو ببوسم .یا حسین...نمیدونم لحظه های اخر کیا بودند کنار .....اون لحظه های آخر صدا میزنه میگه بگید همسرم بیاد دخترم بیاد پسرم بیاد فرزندانم بیان برا بار آخر صورت نازنینشون رو ببینم .نمیدونم لحظه های آخر چه سفارشی کرد اما شاید یکی از حرفای .....این بوده جان شما و جان عزیزان من ،در کنار هم باشید ،خانواده داغدیده......یادتونه اون لحظه های آخر داشتند سنگهای لحد رو میزاشتند گفتی بزارید یبار دیگه صورت نازنین .....رو ببوسم .ای خدا باورم نمیشه دیگه من........ندارم
چند روزه صدای نازنین ......رو نشنیدید الان چند روزه خنده های زیبای .....رو ندیدید میخوام بگم صفای خانه پدر و مادرن-اگه یکیشون نباشن اون خونه صفا نداره خوشی نداره آی مردم بخدا ما هم روزای خوشی داشتیم کنار (پدر-مادر)اما این آرزو ....روزه توی دلم مونده که یکبار فقط یکبار صورت نازنین ......رو ببوسم .یا حسین...نمیدونم لحظه های اخر کیا بودند کنار .....اون لحظه های آخر صدا میزنه میگه بگید همسرم بیاد دخترم بیاد پسرم بیاد فرزندانم بیان برا بار آخر صورت نازنینشون رو ببینم .نمیدونم لحظه های آخر چه سفارشی کرد اما شاید یکی از حرفای .....این بوده جان شما و جان عزیزان من ،در کنار هم باشید ،خانواده داغدیده......یادتونه اون لحظه های آخر داشتند سنگهای لحد رو میزاشتند گفتی بزارید یبار دیگه صورت نازنین .....رو ببوسم .ای خدا باورم نمیشه دیگه من........ندارم
🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁
لبیک یا حسین(ع)
ﺍﮔﺮ ﮐﻪ ﺩﻝ ﺷﮑﺴﺘﻪﺍﻯ ﺣﺴﯿﻦ ﺭﺍ ﺻﺪﺍ ﺑﺰﻥ
ﺍﮔﺮ ﻣﻠﻮﻝ ﻭ ﺧﺴﺘﻪﺍﻯ ﺣﺴﯿﻦ ﺭﺍ ﺻﺪﺍ ﺑﺰﻥ
ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﺑﻬﺎﺭ ﻣﻌﺮﻓﺖ ﭘﺮﺳﺘﻮﻯ ﺑﻬﺎﺭﻯﺍﻡ
ﺍﮔﺮ ﭼﻪ ﭘﺮ ﺷﮑﺴﺘﻪﺍﻯ ﺣﺴﯿﻦ ﺭﺍ ﺻﺪﺍ ﺑﺰﻥ
ﺳﺤَﺮ ﺷﺪ ﻭ ﺳﭙﯿﺪﻩ ﺯﺩ ﭼﺮﺍ ﺗﻮ ﻫﻤﭽﻮ ﻣﺮﻍ ﺷﺐ
ﻟﺐ ﺍﺯ ﺗﺮﺍﻧﻪ ﺑﺴﺘﻪﺍﻯ ﺣﺴﯿﻦ ﺭﺍ ﺻﺪﺍ ﺑﺰﻥ
ﺗﻮ ﺳﺮ ﺑﻪ ﺯﺍﻧﻮﻯ ﻏﻤﻰ ﺯﺷَﺮﻡ ﮐﺮﺩﻩﻫﺎﻯ ﺧﻮﺩ
ﭼﺮﺍ ﻏﻤﯿﻦ ﻧﺸﺴﺘﻪﺍﻯ ﺣﺴﯿﻦ ﺭﺍ ﺻﺪﺍ ﺑﺰﻥ
ﺍﮔﺮ ﺑﻪ ﺑﺎﻍ ﺁﺭﺯﻭ ﺑﻪ ﻋﺸﻖ ﮐﺮﺑﻼﻯ ﺍﻭ
ﺩﻝ ﺍﺯ ﻫﻤﻪ ﮔﺴﺴﺘﻪﺍﻯ ﺣﺴﯿﻦ ﺭﺍ ﺻﺪﺍ ﺑﺰﻥ
السلام علیک-یا-اباعبدالله
لبیک یا حسین(ع)
ﺍﮔﺮ ﮐﻪ ﺩﻝ ﺷﮑﺴﺘﻪﺍﻯ ﺣﺴﯿﻦ ﺭﺍ ﺻﺪﺍ ﺑﺰﻥ
ﺍﮔﺮ ﻣﻠﻮﻝ ﻭ ﺧﺴﺘﻪﺍﻯ ﺣﺴﯿﻦ ﺭﺍ ﺻﺪﺍ ﺑﺰﻥ
ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﺑﻬﺎﺭ ﻣﻌﺮﻓﺖ ﭘﺮﺳﺘﻮﻯ ﺑﻬﺎﺭﻯﺍﻡ
ﺍﮔﺮ ﭼﻪ ﭘﺮ ﺷﮑﺴﺘﻪﺍﻯ ﺣﺴﯿﻦ ﺭﺍ ﺻﺪﺍ ﺑﺰﻥ
ﺳﺤَﺮ ﺷﺪ ﻭ ﺳﭙﯿﺪﻩ ﺯﺩ ﭼﺮﺍ ﺗﻮ ﻫﻤﭽﻮ ﻣﺮﻍ ﺷﺐ
ﻟﺐ ﺍﺯ ﺗﺮﺍﻧﻪ ﺑﺴﺘﻪﺍﻯ ﺣﺴﯿﻦ ﺭﺍ ﺻﺪﺍ ﺑﺰﻥ
ﺗﻮ ﺳﺮ ﺑﻪ ﺯﺍﻧﻮﻯ ﻏﻤﻰ ﺯﺷَﺮﻡ ﮐﺮﺩﻩﻫﺎﻯ ﺧﻮﺩ
ﭼﺮﺍ ﻏﻤﯿﻦ ﻧﺸﺴﺘﻪﺍﻯ ﺣﺴﯿﻦ ﺭﺍ ﺻﺪﺍ ﺑﺰﻥ
ﺍﮔﺮ ﺑﻪ ﺑﺎﻍ ﺁﺭﺯﻭ ﺑﻪ ﻋﺸﻖ ﮐﺮﺑﻼﻯ ﺍﻭ
ﺩﻝ ﺍﺯ ﻫﻤﻪ ﮔﺴﺴﺘﻪﺍﻯ ﺣﺴﯿﻦ ﺭﺍ ﺻﺪﺍ ﺑﺰﻥ
السلام علیک-یا-اباعبدالله
پدر..چهلم
چهل روزه که من بابا ندارم..جدائی سخته
چهل روزه ز داغت بيقرارم...
چهل روزه يگانه گوهرم نيست...
خدايا مرگ بابا باورم نيست...
چهل روزه نديدم روی ماهت...
چهل روزه که نشنيدم صدايت...
چهل روزه ز ديده اشکبارم...
به روی قبر تو سر می گذارم...
چهل روزه دم در می نشينم..
که شايد روی ماهت را ببينم...
پدر جان جان ما بادا فدايت...
فدای آن همه مهرو صفايت ...
هميشه از غم هجرت بنالم...
خدا داند که.هستم من به يادت...
عزيز جان من بابا کجايی...
امان و داد و بيداد از جدائی...جدائی سخته
چهل روزه که من بابا ندارم..جدائی سخته
چهل روزه ز داغت بيقرارم...
چهل روزه يگانه گوهرم نيست...
خدايا مرگ بابا باورم نيست...
چهل روزه نديدم روی ماهت...
چهل روزه که نشنيدم صدايت...
چهل روزه ز ديده اشکبارم...
به روی قبر تو سر می گذارم...
چهل روزه دم در می نشينم..
که شايد روی ماهت را ببينم...
پدر جان جان ما بادا فدايت...
فدای آن همه مهرو صفايت ...
هميشه از غم هجرت بنالم...
خدا داند که.هستم من به يادت...
عزيز جان من بابا کجايی...
امان و داد و بيداد از جدائی...جدائی سخته
🍀🥀🍀🥀🍀
🕊﷽🕊
#فراق_پدر
از دوری تو امشب دلم گرفته بابا.
بی روی تو عزیزم لطفی نداره دنیا.
گل میذارم رو قبرت آروم بگیره قلبم.
جا داره از یتیمی اگه بمیره قلبم.
تنگ دلم برا تو یه بار بیا به خوابم
. بابای مهربونم بازم بده جوابم
.نفس تو سینه بنده دریای اشک چشمام
. رو خاک قبر بابام داره میریزه اشکام.
بابا نمیره یادم برای آخرین بار.
بوسیدمت و گفتم بابا خدا نگهدار.
غصه ی تو نگاهش همیشه بی شماره.
اونی که توی دنیا دیگه بابا نداره.
پسر تموم عشقش به دیدن باباشه.
دلخوشی یه دختر بوسیدن باباشه
. یادم نمیره بابا وقتی صدام میکردی.
دنیا به زیر پام بود وقتی دعام میکردی
. دلم میخاد همین جا به یاد تو بمیرم.
فقط یه بار دیگه تو را بغل بگیرم
تنگه دلم برا تو، بابای مهربونم
بدون تو نداره، ستاره آسمونم
بابای مهربونم
✍#حسین_کریمی_نیا
#نیم از عالم خاک
🍀🥀🍀🥀🍀ختم خوانی مراسمات
🕊﷽🕊
#فراق_پدر
از دوری تو امشب دلم گرفته بابا.
بی روی تو عزیزم لطفی نداره دنیا.
گل میذارم رو قبرت آروم بگیره قلبم.
جا داره از یتیمی اگه بمیره قلبم.
تنگ دلم برا تو یه بار بیا به خوابم
. بابای مهربونم بازم بده جوابم
.نفس تو سینه بنده دریای اشک چشمام
. رو خاک قبر بابام داره میریزه اشکام.
بابا نمیره یادم برای آخرین بار.
بوسیدمت و گفتم بابا خدا نگهدار.
غصه ی تو نگاهش همیشه بی شماره.
اونی که توی دنیا دیگه بابا نداره.
پسر تموم عشقش به دیدن باباشه.
دلخوشی یه دختر بوسیدن باباشه
. یادم نمیره بابا وقتی صدام میکردی.
دنیا به زیر پام بود وقتی دعام میکردی
. دلم میخاد همین جا به یاد تو بمیرم.
فقط یه بار دیگه تو را بغل بگیرم
تنگه دلم برا تو، بابای مهربونم
بدون تو نداره، ستاره آسمونم
بابای مهربونم
✍#حسین_کریمی_نیا
#نیم از عالم خاک
🍀🥀🍀🥀🍀ختم خوانی مراسمات
Telegram
attach 📎
در سوگ پدر:
از میان جمع ما نام آوری خوشنام رفت
وی بزرگ خاندان بود، چه خوش فرجام رفت
بود مولایش، علی، در لحظه های عمر او
جانب پروردگارش، با دلی آرام رفت
===========
در سوگ پدر
مهربان بابا تو رفتی جان ما را سوختی
آتشی از هجر خود بر جان ما افروختی
تا که هستیم در فراقت اشک ریزیم همچو شمع
چون که با رنج فراوان شمع ما افروختی
==========
در سوگ پدر:
در دل باغ محبت گل بی خاری بود
مظهر صدق و صفا و سرور و سالاری بود
آه از این داغ که بر خانه دل سایه فکند
رفت مردی که در این دایره پرگاری بود
آن که امروز به این خاک سیه مهمان است
اسوه ی غیرت و پاکی و وفاداری بود
=========
نشستهام تک و تنهاو، اشک میریزم
پدر تو رفتی واین روزگار بی تو گذشت
تو در مسیر طلوعی و من اسیر غروب
بیا ببین چگونه شب تار بی تو گذشت
========
در سوگ پدر:
بیوجودت ای پدر، مهر و وفا از خانه رفت
قمری شیدای ما، از بام این کاشانه رفت
تا که ما شیدای مهر آن پدر گشتیم، او
دل ز ما برکند و رخ برتافت، چون پروانه رفت
ای فلک با من اگر مهر و وفا داری چرا
مهر تابانم، چنین از جمع ما بیگانه رفت
شادمان بودیم ما در سایهی مهرش ولی
قصه آخر شد، سر آمد دور و این افسانه رفت
گوییا او با خدای خویش پیمان بسته بود
دل برید از ما چنین و بر سر پیمانه رفت
ما همه مشتاق دیدار رخش بودیم و او
رخ ز ما پوشید و این سان، عاشق و مستانه رفت
در شگفتم او چه از حق دید که این سان با شتاب
همچو دانایی که بگریزد ز هر میخانه رفت
شکر لله چون که عمری با خلوص و خیر بود
عاقبت چون سرکشد این باده شکرانه، رفت
تکیهگاه خانهی ما بود اما عاقبت
از میان خانهی ما اُستُن حنانه رفت
همچنان «سیمرغ» زیر سایهی آن دولتش
رنگ و رویی داشتیم، آن دولت فرزانه رفت
========
فلک ربود و ببرد از جهان جلال مرا
به باد داد بیک لحظه ایده آل مرا
نکرد رحم به حال پریش و غربت من
گسیخت رشته امید بیزوال مرا
خیال من که همه عمر با پدر هستم
محال کرد به من فکر لامحال مرا
==========
پدر ای روی ماهت، اختر من
چهل روزه که رفتی، از بر من
پس از یک اربعین، ای دیده بسته
نگشته داغ مرگت، باور من
=====
ز داغت، دیدهام دریاست بابا
دلم چون لاله صحراست بابا
بپا خیز و ببین کاشانه ما
ز هجرت، ساکت و تنهاست بابا
============
پدر در سوگ تو دلهای ما پیوسته می گرید
سراپا همچو شمعی بی فروغ آهسته می گرید
تویی در خاطر ناشاد ما تا آخرین لحظه
به یادت چشم ما چون ساغر بشکسته می گرید
=====
درد من، درد فراق است، خدایا کم نیست
اشکهایم بجز از فراق و غم و ماتم نیست
بر دل غم زده و بغض پر از فریادم
بجز آن لطف نگاه پدرم مرهم نیست
======
پدرم نام تو را بر لوح زر بايد نوشت
نام تو، باباي من، بر تاج سر بايد نوشت
من که نتوانم کنم حقت ادا، باباي من
در مقامت، مثنوي ها، با گهر بايد نوشت
==========
پدرم در دلم از داغ تو غوغاست هنوز
غم فقدان تو پنهان به دل ماست هنوز
گرچه ناگه به دل خاک سیه آسودی
هر کجا می نگرم، روی تو پیداست هنوز
==========
گفتم: به کجا؟ گفت: صدایم کردند
گل بودم و از شاخه جدایم کردند
گفتم: كه فرشتگان، چه کردند بگفت
روزی خور سفره خدایم کردند
=========
پدر اي آيت عشق خدايي
گل خوش بوي باغ آشنايي
از آن ساعت كه رفتي در دل خاك
دلم مي سوزد از درد جدايي
=========
صد بار خدا مرثیه خوان کرد مرا
در بوته ی صبر امتحان کرد مرا
هرگز نشکست پشتم از هیچ غمی
جز مرگ پدر که ناتوان کرد مرا...
==========
از میان جمع ما نام آوری خوشنام رفت
وی بزرگ خاندان بود، چه خوش فرجام رفت
بود مولایش، علی، در لحظه های عمر او
جانب پروردگارش، با دلی آرام رفت
===========
در سوگ پدر
مهربان بابا تو رفتی جان ما را سوختی
آتشی از هجر خود بر جان ما افروختی
تا که هستیم در فراقت اشک ریزیم همچو شمع
چون که با رنج فراوان شمع ما افروختی
==========
در سوگ پدر:
در دل باغ محبت گل بی خاری بود
مظهر صدق و صفا و سرور و سالاری بود
آه از این داغ که بر خانه دل سایه فکند
رفت مردی که در این دایره پرگاری بود
آن که امروز به این خاک سیه مهمان است
اسوه ی غیرت و پاکی و وفاداری بود
=========
نشستهام تک و تنهاو، اشک میریزم
پدر تو رفتی واین روزگار بی تو گذشت
تو در مسیر طلوعی و من اسیر غروب
بیا ببین چگونه شب تار بی تو گذشت
========
در سوگ پدر:
بیوجودت ای پدر، مهر و وفا از خانه رفت
قمری شیدای ما، از بام این کاشانه رفت
تا که ما شیدای مهر آن پدر گشتیم، او
دل ز ما برکند و رخ برتافت، چون پروانه رفت
ای فلک با من اگر مهر و وفا داری چرا
مهر تابانم، چنین از جمع ما بیگانه رفت
شادمان بودیم ما در سایهی مهرش ولی
قصه آخر شد، سر آمد دور و این افسانه رفت
گوییا او با خدای خویش پیمان بسته بود
دل برید از ما چنین و بر سر پیمانه رفت
ما همه مشتاق دیدار رخش بودیم و او
رخ ز ما پوشید و این سان، عاشق و مستانه رفت
در شگفتم او چه از حق دید که این سان با شتاب
همچو دانایی که بگریزد ز هر میخانه رفت
شکر لله چون که عمری با خلوص و خیر بود
عاقبت چون سرکشد این باده شکرانه، رفت
تکیهگاه خانهی ما بود اما عاقبت
از میان خانهی ما اُستُن حنانه رفت
همچنان «سیمرغ» زیر سایهی آن دولتش
رنگ و رویی داشتیم، آن دولت فرزانه رفت
========
فلک ربود و ببرد از جهان جلال مرا
به باد داد بیک لحظه ایده آل مرا
نکرد رحم به حال پریش و غربت من
گسیخت رشته امید بیزوال مرا
خیال من که همه عمر با پدر هستم
محال کرد به من فکر لامحال مرا
==========
پدر ای روی ماهت، اختر من
چهل روزه که رفتی، از بر من
پس از یک اربعین، ای دیده بسته
نگشته داغ مرگت، باور من
=====
ز داغت، دیدهام دریاست بابا
دلم چون لاله صحراست بابا
بپا خیز و ببین کاشانه ما
ز هجرت، ساکت و تنهاست بابا
============
پدر در سوگ تو دلهای ما پیوسته می گرید
سراپا همچو شمعی بی فروغ آهسته می گرید
تویی در خاطر ناشاد ما تا آخرین لحظه
به یادت چشم ما چون ساغر بشکسته می گرید
=====
درد من، درد فراق است، خدایا کم نیست
اشکهایم بجز از فراق و غم و ماتم نیست
بر دل غم زده و بغض پر از فریادم
بجز آن لطف نگاه پدرم مرهم نیست
======
پدرم نام تو را بر لوح زر بايد نوشت
نام تو، باباي من، بر تاج سر بايد نوشت
من که نتوانم کنم حقت ادا، باباي من
در مقامت، مثنوي ها، با گهر بايد نوشت
==========
پدرم در دلم از داغ تو غوغاست هنوز
غم فقدان تو پنهان به دل ماست هنوز
گرچه ناگه به دل خاک سیه آسودی
هر کجا می نگرم، روی تو پیداست هنوز
==========
گفتم: به کجا؟ گفت: صدایم کردند
گل بودم و از شاخه جدایم کردند
گفتم: كه فرشتگان، چه کردند بگفت
روزی خور سفره خدایم کردند
=========
پدر اي آيت عشق خدايي
گل خوش بوي باغ آشنايي
از آن ساعت كه رفتي در دل خاك
دلم مي سوزد از درد جدايي
=========
صد بار خدا مرثیه خوان کرد مرا
در بوته ی صبر امتحان کرد مرا
هرگز نشکست پشتم از هیچ غمی
جز مرگ پدر که ناتوان کرد مرا...
==========
پدر ای عشق و ایمانم * پدر ای نور چشمانم
تو رفتی مانده ام تنها * بیا بابا بیا بابا
سیه شد از غمت روزم * توئی شمع شب افروزم
ز هجران تو می سوزم * توئی شمع شبستانم
تو رفتی مانده ام تنها * بیا بابا بیا بابا
چرا رفتی ازین خانه * شده این خانه غمخانه
شدم زین غصه دیوانه * عجب غمگین و گریانم
تو رفتی مانده ام تنها * بیا بابا بیا بابا
عجب دلتنگ و دل سردم * سراسر غصه و دردم
بیا دور سرت گردم * رسیده بر لبان جانم
تو رفتی مانده ام تنها * بیا بابا بیا بابا
رفیق با صفا بودی * تو دریای وفا بودی
به درد من دوا بودی * کنون محتاج درمانم
ز کار چرخ دون ماتم * چرا شد عزتم بر هم
به چنگ محنت و ماتم * فتاد آخر گریبانم
تو رفتی مانده ام تنها * بیا بابا بیا بابا
چراغ سرد و خاموشم * ز مرگ تو سیه پوشم
صدایت مانده در گوشم * من دلخون ترا خواهم
تو بودی سایه ام بر سر * به روز غم مرا یاور
بیا اکنون مرا بنگر * چسان زار و پریشانم
تو رفتی مانده ام تنها * بیا بابا بیا بابا
#پدر
#نوحه
#ختم خوانی مراسمات ترحیم
#اشعار جهت مجالس ختم و ترحیم
#خاکسپاری و تشییع جنازه
تو رفتی مانده ام تنها * بیا بابا بیا بابا
سیه شد از غمت روزم * توئی شمع شب افروزم
ز هجران تو می سوزم * توئی شمع شبستانم
تو رفتی مانده ام تنها * بیا بابا بیا بابا
چرا رفتی ازین خانه * شده این خانه غمخانه
شدم زین غصه دیوانه * عجب غمگین و گریانم
تو رفتی مانده ام تنها * بیا بابا بیا بابا
عجب دلتنگ و دل سردم * سراسر غصه و دردم
بیا دور سرت گردم * رسیده بر لبان جانم
تو رفتی مانده ام تنها * بیا بابا بیا بابا
رفیق با صفا بودی * تو دریای وفا بودی
به درد من دوا بودی * کنون محتاج درمانم
ز کار چرخ دون ماتم * چرا شد عزتم بر هم
به چنگ محنت و ماتم * فتاد آخر گریبانم
تو رفتی مانده ام تنها * بیا بابا بیا بابا
چراغ سرد و خاموشم * ز مرگ تو سیه پوشم
صدایت مانده در گوشم * من دلخون ترا خواهم
تو بودی سایه ام بر سر * به روز غم مرا یاور
بیا اکنون مرا بنگر * چسان زار و پریشانم
تو رفتی مانده ام تنها * بیا بابا بیا بابا
#پدر
#نوحه
#ختم خوانی مراسمات ترحیم
#اشعار جهت مجالس ختم و ترحیم
#خاکسپاری و تشییع جنازه
گلی از بوستان زندگی رفت
بهار جاودان زندگی رفت
ببار ای دیده اشک ماتم امروز
که آن سرو روان زندگی رفت
چه مردی با صفا و پاک طینت
ز پیکر جسم و جان زندگی رفت
بنال ای دل ز هجرانش دمادم
که آن صبر و توان زندگی رفت
دل یاران ز داغش داغدار است
که آن پرتو فشان زندگی رفت
ز داغش هر دلی در آه و افغان
فروغ دیدگان زندگی رفت
غلام درگه شاه شهیدان
برفت و بر حسین گردیده مهمان
#پدرختم خوانی مراسمات ترحیم
اشعار جهت مجالس ختم و ترحیم و خاکسپاری
بهار جاودان زندگی رفت
ببار ای دیده اشک ماتم امروز
که آن سرو روان زندگی رفت
چه مردی با صفا و پاک طینت
ز پیکر جسم و جان زندگی رفت
بنال ای دل ز هجرانش دمادم
که آن صبر و توان زندگی رفت
دل یاران ز داغش داغدار است
که آن پرتو فشان زندگی رفت
ز داغش هر دلی در آه و افغان
فروغ دیدگان زندگی رفت
غلام درگه شاه شهیدان
برفت و بر حسین گردیده مهمان
#پدرختم خوانی مراسمات ترحیم
اشعار جهت مجالس ختم و ترحیم و خاکسپاری
روضه دختر
الهی از کفم رفت دختر من
چراغ خانه ی من اختر من
همی نالم زمرگش روز وشبها
که دختر جان پدر گردیده تنها
زداغت ناله ها دارم عـــــزیزم
چسان از کف تو را دادم عـــزیزم
چرا تنها رها کردی پدر را
نمودی پاره پاره این جگر را
اگر بودی کنار بستــــر من
به وقت احتضارم دختر من
سرم را میگرفتی روی زانو
عزیز جان بابا ای مهر بانو
ولی حالا به جایت دختر مــن
سرت گیرم به دامن گوهر من
چسان آرام سازم من دل خویش
دلی را که بود دایم به تشویش
دلی را را که زداغت خون نمودی
مرا از دوریت مجنون نمودی
(فراز) دسـت دعا دارد همیشه
بقاء دختــــران خواهد همیشه
✍غلامرضانوتَرکی همدانی (فراز)
الهی از کفم رفت دختر من
چراغ خانه ی من اختر من
همی نالم زمرگش روز وشبها
که دختر جان پدر گردیده تنها
زداغت ناله ها دارم عـــــزیزم
چسان از کف تو را دادم عـــزیزم
چرا تنها رها کردی پدر را
نمودی پاره پاره این جگر را
اگر بودی کنار بستــــر من
به وقت احتضارم دختر من
سرم را میگرفتی روی زانو
عزیز جان بابا ای مهر بانو
ولی حالا به جایت دختر مــن
سرت گیرم به دامن گوهر من
چسان آرام سازم من دل خویش
دلی را که بود دایم به تشویش
دلی را را که زداغت خون نمودی
مرا از دوریت مجنون نمودی
(فراز) دسـت دعا دارد همیشه
بقاء دختــــران خواهد همیشه
✍غلامرضانوتَرکی همدانی (فراز)
حجة الاسلام میرزامحمدی
مرثیه شب جمعه
شبهای جمعه میگیرم هواتو
اشک غریبی میریزم براتو...😭
اشک غریبی میریزم براتو...😭
#پندیات
⚫️⚫️⚫️🌹🔷🔷🔷🔷🌹🔴🔴🔴🔴🌹🔵🔵🔵🔵⚫️🌹
عمر انسان عاقبت روزی به پایان میرسد
هر چه بنوشته قضا حکم خدا آن میرسد
زندگی یک جاده ایست دارد شروع و انتها
چون شروع گردد، یقین هم دادن جان میرسد
گفتهٔ قران به کُلّ مَنْ علیها فان شنو
عمر ما فانی بود چون عهد و پیمان میرسد
درد اگر کهنه شود انسان زمین گیر میشود
گر شناسی درد را فکرت به درمان میرسد
گاهی از غفلت شود مؤمن اسیر شهوتش
گاهی از روی غرور انسان به نیران میرسد
با دو رنگی هیچ کسی پیدا نکرد عزّ و وقار
گر که یکرنگ باشد آدم قرب یزدان میرسد
شب پره دیدی گریزان است از دیدار نور
کسب فیض نور کند انسان به جانان میرسد
گاهی انسان از رذالت میشود شمر شرور
گاهی از کسب ادب درگاه سلمان میرسد
تا توانی ای برادر کن ز حق الناس حذر
چند صباحی دیگری هنگام میزان میرسد
این شنیدی در قیامت موی از ماست برکشند
وعده حق است و بیشک موسم آن میرسد
چه بخواهی چه نخواهی رفتنی باشد بشر
چون که پیمانه شود پر مرگ انسان میرسد
ایکه فکرت نیست بجز خوردن ز مال این و آن
روز بیچاره گی ات دادت به کیوان میرسد
بر سلیمان مسند و تختش نکرده است وفا
پس بدان که مال تو بر این و بر آن میرسد
ای (صفا) گر چه نداری گنج و زر در روزگار
این غزل از بعد تو بر کل ایران میرسد
شاعر حاج قاسم جناتیان قادیکلایی
⚫️⚫️⚫️🌹🔷🔷🔷🔷🌹🔴🔴🔴🔴🌹🔵🔵🔵🔵⚫️🌹
عمر انسان عاقبت روزی به پایان میرسد
هر چه بنوشته قضا حکم خدا آن میرسد
زندگی یک جاده ایست دارد شروع و انتها
چون شروع گردد، یقین هم دادن جان میرسد
گفتهٔ قران به کُلّ مَنْ علیها فان شنو
عمر ما فانی بود چون عهد و پیمان میرسد
درد اگر کهنه شود انسان زمین گیر میشود
گر شناسی درد را فکرت به درمان میرسد
گاهی از غفلت شود مؤمن اسیر شهوتش
گاهی از روی غرور انسان به نیران میرسد
با دو رنگی هیچ کسی پیدا نکرد عزّ و وقار
گر که یکرنگ باشد آدم قرب یزدان میرسد
شب پره دیدی گریزان است از دیدار نور
کسب فیض نور کند انسان به جانان میرسد
گاهی انسان از رذالت میشود شمر شرور
گاهی از کسب ادب درگاه سلمان میرسد
تا توانی ای برادر کن ز حق الناس حذر
چند صباحی دیگری هنگام میزان میرسد
این شنیدی در قیامت موی از ماست برکشند
وعده حق است و بیشک موسم آن میرسد
چه بخواهی چه نخواهی رفتنی باشد بشر
چون که پیمانه شود پر مرگ انسان میرسد
ایکه فکرت نیست بجز خوردن ز مال این و آن
روز بیچاره گی ات دادت به کیوان میرسد
بر سلیمان مسند و تختش نکرده است وفا
پس بدان که مال تو بر این و بر آن میرسد
ای (صفا) گر چه نداری گنج و زر در روزگار
این غزل از بعد تو بر کل ایران میرسد
شاعر حاج قاسم جناتیان قادیکلایی
#پندیات
⚫️⚫️⚫️⚫️🌹🌹🌹⚫️⚫️⚫️⚫️🔴🔴🔴🔵🔵🔵🔵🔵📣
عمر بشر دو روزه
کم میشه و میسوزه
دنیا یه آزمونه
بپّا نشی رفوزه
قدر همو بدونیم
کینه ها رو برونیم
تا دیر نشد رفیقا
سرود عشق بخونیم
دست همو بگیریم
برای هم بمیریم
واسه دو روز دنیا
کینه به دل نگیریم
دنیا وفا نداره
عمرت بقا نداره
یه روز اسیره مرگی
شاه و گدا نداره
غره مشو به دنیا
بکن تو فکر عقبا
نمیبری تو باخود
جز کار خیر وتقوا
بدون اجل کمینه
واسه همه همینه
خونهٔ آخرِ ما
تنگه زیره زمینه
مسافریم از اینجا
مقصد ماست عقبا
نمیمونه به جز حق
همه میریم ز دنیا
مرده پرستی زشته
خوبا جاشون بهشته
هرکی یه جور میمیره
میگن که سر نوشته
(صفا) بگو دو باره
اجل در انتظاره
دنیائی که فناهه
منم منم. نداره🌹🌹🌹
شاعر حاج قاسم جناتیان قادیکلایی
⚫️⚫️⚫️⚫️🌹🌹🌹⚫️⚫️⚫️⚫️🔴🔴🔴🔵🔵🔵🔵🔵📣
عمر بشر دو روزه
کم میشه و میسوزه
دنیا یه آزمونه
بپّا نشی رفوزه
قدر همو بدونیم
کینه ها رو برونیم
تا دیر نشد رفیقا
سرود عشق بخونیم
دست همو بگیریم
برای هم بمیریم
واسه دو روز دنیا
کینه به دل نگیریم
دنیا وفا نداره
عمرت بقا نداره
یه روز اسیره مرگی
شاه و گدا نداره
غره مشو به دنیا
بکن تو فکر عقبا
نمیبری تو باخود
جز کار خیر وتقوا
بدون اجل کمینه
واسه همه همینه
خونهٔ آخرِ ما
تنگه زیره زمینه
مسافریم از اینجا
مقصد ماست عقبا
نمیمونه به جز حق
همه میریم ز دنیا
مرده پرستی زشته
خوبا جاشون بهشته
هرکی یه جور میمیره
میگن که سر نوشته
(صفا) بگو دو باره
اجل در انتظاره
دنیائی که فناهه
منم منم. نداره🌹🌹🌹
شاعر حاج قاسم جناتیان قادیکلایی
#پندیات
پند آدمیت
🔵🔵🔴🔴⚫️⚫️🔷🔷🔹🔹🔶🔶🎤🎤🎤
چه خوب بود آدمی مغرور نمیشد
زجهلش از حقیقت دور نمیشد
صفا بود و محبت بود و احسان
دگر عشق وصلهٔ ناجور نمیشد
میانشان همی صلح و صفا بود
توسل کس دگر با زور نمیشد
چه خوب بوده نمیشد خورده حقی
حصول آن کسی مجبور نمیشد
بوقت بینش و درک حقیقت
نبود ظلمت کسی چون کور نمیشد
چنان بود رشته الفت که هیچ وقت
برادر از برادر دور نمیشد
نمیکرد کس رفیقش را دگر دفن
اگر اعمال ما مستور نمیشد
نمیشد چشم انسان سیر هرگز
اجل بر بردنت مأمور نمی شد
تکبر مینمود بدتر ز فرعون
بدن گر طعمه بهر مور نمیشد
چه خوب بود حرمت پیران به جا بود
دگر پیری دلش رنجور نمیشد
چه میکردیم اگر بودیم و جاوید
کسی سیر از چنین آخور نمیشد
(صفا )حرص و طمع آدم نمیداشت
که رانده از بهشت آن جور نمیشد
شاعر حاج قاسم جناتیان قادیکلایی
پند آدمیت
🔵🔵🔴🔴⚫️⚫️🔷🔷🔹🔹🔶🔶🎤🎤🎤
چه خوب بود آدمی مغرور نمیشد
زجهلش از حقیقت دور نمیشد
صفا بود و محبت بود و احسان
دگر عشق وصلهٔ ناجور نمیشد
میانشان همی صلح و صفا بود
توسل کس دگر با زور نمیشد
چه خوب بوده نمیشد خورده حقی
حصول آن کسی مجبور نمیشد
بوقت بینش و درک حقیقت
نبود ظلمت کسی چون کور نمیشد
چنان بود رشته الفت که هیچ وقت
برادر از برادر دور نمیشد
نمیکرد کس رفیقش را دگر دفن
اگر اعمال ما مستور نمیشد
نمیشد چشم انسان سیر هرگز
اجل بر بردنت مأمور نمی شد
تکبر مینمود بدتر ز فرعون
بدن گر طعمه بهر مور نمیشد
چه خوب بود حرمت پیران به جا بود
دگر پیری دلش رنجور نمیشد
چه میکردیم اگر بودیم و جاوید
کسی سیر از چنین آخور نمیشد
(صفا )حرص و طمع آدم نمیداشت
که رانده از بهشت آن جور نمیشد
شاعر حاج قاسم جناتیان قادیکلایی
جهت مداحی مراسم فوت:
بی خبر از هم دگر آسوده خوابیدن چه سود
بر مزار مردگان خویش نالیدن چه سود
زنده را تا زنده است باید به فریادش رسید
ورنه بر سنگ مزارش آب پاشیدن ،چه سود
گر نرفتی سوی او تو در زمان بودنش
خانه صاحب عزا تا صبح خوابیدن، چه سود
زنده را زنده است اکنون قدرش را بدان
ورنه بر روی مزارش کوزه گل چیدن چه سود
زنده را در زندگی باید بدرد او رسید
ورنه مشکی از برای مرده پوشیدن چه سود
با محبت دست پیران راعزیز من ببوس
ورنه بر روی مزارش تاج گل چیدن چه سود
یک شبی با زنده ها غم خوار باش
ورنه بر روی مزارش زار نالیدن چه سود
🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀
بی خبر از هم دگر آسوده خوابیدن چه سود
بر مزار مردگان خویش نالیدن چه سود
زنده را تا زنده است باید به فریادش رسید
ورنه بر سنگ مزارش آب پاشیدن ،چه سود
گر نرفتی سوی او تو در زمان بودنش
خانه صاحب عزا تا صبح خوابیدن، چه سود
زنده را زنده است اکنون قدرش را بدان
ورنه بر روی مزارش کوزه گل چیدن چه سود
زنده را در زندگی باید بدرد او رسید
ورنه مشکی از برای مرده پوشیدن چه سود
با محبت دست پیران راعزیز من ببوس
ورنه بر روی مزارش تاج گل چیدن چه سود
یک شبی با زنده ها غم خوار باش
ورنه بر روی مزارش زار نالیدن چه سود
🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀