سال سختی بود اما شاید آسان می شود
آسمان ساقی و دنیا مستِ باران می شود !
جغد، دیگر شوم و بد طینت نخواهد بود، نه
غول شر تنبیه و با اخلاق و ایمان می شود
خشم و کینه، ظلم و نفرت، می رود از بین ما
مهربانی، عشق، شیدایی فراوان می شود
سعد خوش اقبال می آید که نحسی گُم شود
وضع رقّت بارِ هستی رو به سامان می شود !
خواهد آمد عیش و آرامش، زلالی، دلخوشی
تا ابد آسودگی... نه رنج، مهمان می شود
رود با رویای دریا می رود بی باک تر
ظلمت از پروین و پیوندش هراسان می شود !
ماه، ما را می نوازد، باد می رقصد وً عشق
با نوایی خوب و بی پروا غزلخوان می شود
با بهار امسال شادی خواهد آمد جای غم
آسمان هر شب به رقص نور، تابان می شود !
#مریم_یوسفی_نصیری_نژاد
@koocheymahtab
آسمان ساقی و دنیا مستِ باران می شود !
جغد، دیگر شوم و بد طینت نخواهد بود، نه
غول شر تنبیه و با اخلاق و ایمان می شود
خشم و کینه، ظلم و نفرت، می رود از بین ما
مهربانی، عشق، شیدایی فراوان می شود
سعد خوش اقبال می آید که نحسی گُم شود
وضع رقّت بارِ هستی رو به سامان می شود !
خواهد آمد عیش و آرامش، زلالی، دلخوشی
تا ابد آسودگی... نه رنج، مهمان می شود
رود با رویای دریا می رود بی باک تر
ظلمت از پروین و پیوندش هراسان می شود !
ماه، ما را می نوازد، باد می رقصد وً عشق
با نوایی خوب و بی پروا غزلخوان می شود
با بهار امسال شادی خواهد آمد جای غم
آسمان هر شب به رقص نور، تابان می شود !
#مریم_یوسفی_نصیری_نژاد
@koocheymahtab
هر چه دل می خواسته یکجا فراهم کرده ای
بستر آرامشم را تا فراهم کرده ای !
تیشه را برداشتی بر ریشهِ حرمان زدی
سور و سات شادمانی را فراهم کرده ای
فکر می کردم که محرومم از این دنیا، ولی
هرچه لازم داشتم، شیدا فراهم کرده ای !
از مُهمّاتی که لازم بود در هر کارزار
چون یلی در جنگ، بی پروا فراهم کرده ای !
ای غزل احساس شادی را برایم بی دریغ
چون برای ساحلی، دریا فراهم کرده ای
لب اگر تر کرده ام با حسرت از کمبودها
حداکثر تا همان فردا فراهم کرده ای !
شاکرم از بودنت، با اینکه دوری گاهگاه
هرچه را کامل خداوندا ! فراهم کرده ای
عشق را گویی برایم بی محابا با وضو
رفته ای تا قاف چون عنقا فراهم کرده ای !
#مریم_یوسفی_نصیری_نژاد
@koocheymahtab
بستر آرامشم را تا فراهم کرده ای !
تیشه را برداشتی بر ریشهِ حرمان زدی
سور و سات شادمانی را فراهم کرده ای
فکر می کردم که محرومم از این دنیا، ولی
هرچه لازم داشتم، شیدا فراهم کرده ای !
از مُهمّاتی که لازم بود در هر کارزار
چون یلی در جنگ، بی پروا فراهم کرده ای !
ای غزل احساس شادی را برایم بی دریغ
چون برای ساحلی، دریا فراهم کرده ای
لب اگر تر کرده ام با حسرت از کمبودها
حداکثر تا همان فردا فراهم کرده ای !
شاکرم از بودنت، با اینکه دوری گاهگاه
هرچه را کامل خداوندا ! فراهم کرده ای
عشق را گویی برایم بی محابا با وضو
رفته ای تا قاف چون عنقا فراهم کرده ای !
#مریم_یوسفی_نصیری_نژاد
@koocheymahtab
بدا به حالِ هر که با فریب خوش باشد !
به عشق نارسیده بی نصیب خوش باشد
همیشه منتظر، فقط ندای باد از دور
صدای در نیامده، عجیب خوش باشد !
چنان شقایقی که تلخ بوده تقدیرش
به خنده، عاشقانه، دلشکیب خوش باشد !
بشر خدای خویش را ندیده، مجبور است
به مُهر و جانماز یا صلیب خوش باشد
و جانگداز هست روی یار را هرگز
ندیده عاشقی به عکس سیب خوش باشد!
کسی که سخت می رود به قله، در برگشت
پس از فراز با نشیب خوش باشد !
زنی که با هوو، هوای عشق دارد باز !
چه سوز دارد این که با رقیب خوش باشد
چقدر گریه دارد اینکه وقت پایانی...
مریض با امید و با طبیب خوش باشد
خدای من ! به اصل، خوش کن این خلایق را
بدا به حال هر که با فریب خوش باشد !
#مریم_یوسفی_نصیری_نژاد
@koocheymahtab
به عشق نارسیده بی نصیب خوش باشد
همیشه منتظر، فقط ندای باد از دور
صدای در نیامده، عجیب خوش باشد !
چنان شقایقی که تلخ بوده تقدیرش
به خنده، عاشقانه، دلشکیب خوش باشد !
بشر خدای خویش را ندیده، مجبور است
به مُهر و جانماز یا صلیب خوش باشد
و جانگداز هست روی یار را هرگز
ندیده عاشقی به عکس سیب خوش باشد!
کسی که سخت می رود به قله، در برگشت
پس از فراز با نشیب خوش باشد !
زنی که با هوو، هوای عشق دارد باز !
چه سوز دارد این که با رقیب خوش باشد
چقدر گریه دارد اینکه وقت پایانی...
مریض با امید و با طبیب خوش باشد
خدای من ! به اصل، خوش کن این خلایق را
بدا به حال هر که با فریب خوش باشد !
#مریم_یوسفی_نصیری_نژاد
@koocheymahtab