خسرو انوشیروان
🛑 این تشکیلات بـه اصـطلاح ملی، پـس از جـنگ بـه دسـت مـصدق بنیان نـهاده شـد، و مـخصوصـا در ضـد خـارجی راه افـراط میرفـت. @khosrovanooshiravan از سـال ۱۳۲۹ شـعار ملی کردن نـفت، بـه صـورت شـاه بیت اهـداف سیاسی جـبهه ملی درآمـد. مـن بـا ملی کردن نـفت مـوافـق…
در کشورهـای دیگر نیز، سیاسـت انـگلوسـاکسونـها مـردان بـه ظـاهـر مـخالـف را، که میشد بـه نـحوی بـر رفـتارشـان تسـلط داشـت، بـه
حکومت رساند.
@khosrovanooshiravan
یا لااقل کسانی را که تصور میشد بتوان بر رفتارشان تسلط داشت. زیرا تشابهات فراوانی را میتوان ذکر کرد.
هــنگامیکه در ۸ اردیبهشت ۱۳۳۰ مــصدق مــامــور تشکیل کابینه شــد، ۷۳ ســال داشــت. وی یکی از مــلاکین بــزرگ ایران بــود که سرانـجام بـه آرزوی دیرین خـود، یعنی قـدرت مـطلق، میرسید. مـن که از قـدرت طلبی وی اطـلاع داشـتم بـه او تـوصیه کردم که در هـمه چیز شرط حـزم و احتیاط را بـه جـای آورد. بـه وی گـفتم که دشـمنان اسـتقلال سیاسی و اقـتصادی مـا فـراوان و مکارنـد و بـرای
اجتناب از مخاطراتی که در پیش است باید با احتیاط و تدبیر پیش رفت.
دو روز بـعد از انـتصاب مـصدق بـه نخسـت وزیری، مجـلس شـورای ملی لایحه اجـرایی قـانـون ملی شـدن نـفت را تـصویب کرد. مـن بـا این لایحه کامـلا مـوافـق بـودم و بـلافـاصـله آن را تنفیذ کردم، امـا عقیده داشـتم که بـر اسـاس آن بـاید بـا انگلیسها بـه مـذاکره پـرداخـت.
مـصدق بـا این امـر مـخالـف بـود و عقیده داشـت که از طـرفی اقـتصاد بـریتانیا و جـهان غـرب بـدون نـفت ایران فـلج خـواهـد شـد و از طـرف دیگر ایران کامـلاً قـادر اسـت که نـفت خـود را بـه بـازارهـای دنیا صـادر کند. بـه همین سـبب دولـت مـصدق بـا هـمه پیشنهاد هـایی که بـه مـنظور تـرتیب بهـره بـرداری و صـدور نـفت ایران شـد، چـه پیشنهاد هیات اعـزامی بـه ریاسـت اسـتوکس و هـاریمن، چـه پیشنهاد
بانک بین الملل و چه پیشنهاد حکمیتی که چرچیل و ترومن ارائه دادند مخالفت ورزید.
مـصدق که اسیر منفی بـافی سیاسی خـود بـود، مـوفـق شـد که راه را بـر هـر تـوافقی در زمینه بهـره بـرداری از مـنابـع نفتی ایران سـد کند.
نتیجه آنکه بـه هـنگام عـزلـش، درسـت همین وضـع روز اول نخسـت وزیری، یعنی تـصویب قـانـون اجـرائی ملی شـدن نـفت بـود و نـه یک گـام بیشتر. امـا بـاید گـفت که "شرکای" دیروز و مـخالفین بـعدی مـا در این اوان بیکار ننشسـتند. در مـقابـل تـظاهـرات ضـد خـارجی و طـرد کارشـناسـان غیر ایرانی، شرکت نـفت ایران و انگلیس دفـاتـر خـود را تعطیل کرد و نـه تـنها دیگر درآمـدی از مـمر نـفت عـاید ایران
نشد، بلکه بر اثر مخالفت انگلیسها، ایران از فروش نفت به خارج نیز ناتوان و عاجز ماند .
فـعالیت پـالایشگاه بـزرگ آبـادان تـقریبا تعطیل شـد. شرکت نـوبنیاد ملی نـفت ایران ذخـائـر فـراوانی در انـبارهـای خـود داشـت ولی نـه
میتوانست آنها را بفروشد و نه قدرت حمل و نقل و صدور نفت را داشت.
اخـتلاف ایران و انگلیس سرانـجام بـه دادگـاه بین المللی لاهـه کشید و از لـحاظ حـقوقی اصـل ملی شـدن نـفت بـه تـایید رسید. قـاضی انگلیسی به نفع ایران رای داد و قاضی روسی از حضور در دادگاه امتناع کرد! اما به هر حال در عمل کاری از پیش نرفت.
هرج و مرج داخلی و خطر مداخله خارجیان دو مـاه پـس از نخسـت وزیری مـصدق، دولـت بـریتانیا رزمـناو مـورتیزیوس را بـه نـزدیکی بـندر آبـادان اعـزام داشـت و قـوای خـود را در
سرحد عراق و چتربازان را در قبرس متمرکز کرد و به تهدید ایرانیان برخاست.
👈 در آن مـوقـع مـن سفیر بـریتانیای کبیر را احـضار کردم و بـه وی گـفتم "بـاید بـدانید که در صـورت تـجاوز بـه خـاک ایران، مـن پیشاپیش
سربازانم به دفاع از کشور بر خواهم خاست."
در تیر ۱۳۳۱ واضـح شـد که بیش از این نمیتـوان بـه مـردی که کشور را بـه ورشکستگی میکشانـد اعتماد کرد. از هـنگام ملی شـدن نـفت تـا آن زمـان مـا حتی مـوفـق بـه فـروش یک قـطره نـفت نشـده بـودیم. هیچ تـوافقی ممکن نـبود، بـرنـامـه عـمرانی هـفت سـالـه بـه عـلت
فقدان اعتبارات لازم متوقف شده بود و مملکت بسوی پرتگاه میرفت.
https://t.me/khosrovanooshiravan/3144
برگزیده ای از
#پاسخ_به_تاریخ
به قلم شهریار ایران زمین #محمدرضا_شاه_پهلوی
ادامه دارد...
حکومت رساند.
@khosrovanooshiravan
یا لااقل کسانی را که تصور میشد بتوان بر رفتارشان تسلط داشت. زیرا تشابهات فراوانی را میتوان ذکر کرد.
هــنگامیکه در ۸ اردیبهشت ۱۳۳۰ مــصدق مــامــور تشکیل کابینه شــد، ۷۳ ســال داشــت. وی یکی از مــلاکین بــزرگ ایران بــود که سرانـجام بـه آرزوی دیرین خـود، یعنی قـدرت مـطلق، میرسید. مـن که از قـدرت طلبی وی اطـلاع داشـتم بـه او تـوصیه کردم که در هـمه چیز شرط حـزم و احتیاط را بـه جـای آورد. بـه وی گـفتم که دشـمنان اسـتقلال سیاسی و اقـتصادی مـا فـراوان و مکارنـد و بـرای
اجتناب از مخاطراتی که در پیش است باید با احتیاط و تدبیر پیش رفت.
دو روز بـعد از انـتصاب مـصدق بـه نخسـت وزیری، مجـلس شـورای ملی لایحه اجـرایی قـانـون ملی شـدن نـفت را تـصویب کرد. مـن بـا این لایحه کامـلا مـوافـق بـودم و بـلافـاصـله آن را تنفیذ کردم، امـا عقیده داشـتم که بـر اسـاس آن بـاید بـا انگلیسها بـه مـذاکره پـرداخـت.
مـصدق بـا این امـر مـخالـف بـود و عقیده داشـت که از طـرفی اقـتصاد بـریتانیا و جـهان غـرب بـدون نـفت ایران فـلج خـواهـد شـد و از طـرف دیگر ایران کامـلاً قـادر اسـت که نـفت خـود را بـه بـازارهـای دنیا صـادر کند. بـه همین سـبب دولـت مـصدق بـا هـمه پیشنهاد هـایی که بـه مـنظور تـرتیب بهـره بـرداری و صـدور نـفت ایران شـد، چـه پیشنهاد هیات اعـزامی بـه ریاسـت اسـتوکس و هـاریمن، چـه پیشنهاد
بانک بین الملل و چه پیشنهاد حکمیتی که چرچیل و ترومن ارائه دادند مخالفت ورزید.
مـصدق که اسیر منفی بـافی سیاسی خـود بـود، مـوفـق شـد که راه را بـر هـر تـوافقی در زمینه بهـره بـرداری از مـنابـع نفتی ایران سـد کند.
نتیجه آنکه بـه هـنگام عـزلـش، درسـت همین وضـع روز اول نخسـت وزیری، یعنی تـصویب قـانـون اجـرائی ملی شـدن نـفت بـود و نـه یک گـام بیشتر. امـا بـاید گـفت که "شرکای" دیروز و مـخالفین بـعدی مـا در این اوان بیکار ننشسـتند. در مـقابـل تـظاهـرات ضـد خـارجی و طـرد کارشـناسـان غیر ایرانی، شرکت نـفت ایران و انگلیس دفـاتـر خـود را تعطیل کرد و نـه تـنها دیگر درآمـدی از مـمر نـفت عـاید ایران
نشد، بلکه بر اثر مخالفت انگلیسها، ایران از فروش نفت به خارج نیز ناتوان و عاجز ماند .
فـعالیت پـالایشگاه بـزرگ آبـادان تـقریبا تعطیل شـد. شرکت نـوبنیاد ملی نـفت ایران ذخـائـر فـراوانی در انـبارهـای خـود داشـت ولی نـه
میتوانست آنها را بفروشد و نه قدرت حمل و نقل و صدور نفت را داشت.
اخـتلاف ایران و انگلیس سرانـجام بـه دادگـاه بین المللی لاهـه کشید و از لـحاظ حـقوقی اصـل ملی شـدن نـفت بـه تـایید رسید. قـاضی انگلیسی به نفع ایران رای داد و قاضی روسی از حضور در دادگاه امتناع کرد! اما به هر حال در عمل کاری از پیش نرفت.
هرج و مرج داخلی و خطر مداخله خارجیان دو مـاه پـس از نخسـت وزیری مـصدق، دولـت بـریتانیا رزمـناو مـورتیزیوس را بـه نـزدیکی بـندر آبـادان اعـزام داشـت و قـوای خـود را در
سرحد عراق و چتربازان را در قبرس متمرکز کرد و به تهدید ایرانیان برخاست.
👈 در آن مـوقـع مـن سفیر بـریتانیای کبیر را احـضار کردم و بـه وی گـفتم "بـاید بـدانید که در صـورت تـجاوز بـه خـاک ایران، مـن پیشاپیش
سربازانم به دفاع از کشور بر خواهم خاست."
در تیر ۱۳۳۱ واضـح شـد که بیش از این نمیتـوان بـه مـردی که کشور را بـه ورشکستگی میکشانـد اعتماد کرد. از هـنگام ملی شـدن نـفت تـا آن زمـان مـا حتی مـوفـق بـه فـروش یک قـطره نـفت نشـده بـودیم. هیچ تـوافقی ممکن نـبود، بـرنـامـه عـمرانی هـفت سـالـه بـه عـلت
فقدان اعتبارات لازم متوقف شده بود و مملکت بسوی پرتگاه میرفت.
https://t.me/khosrovanooshiravan/3144
برگزیده ای از
#پاسخ_به_تاریخ
به قلم شهریار ایران زمین #محمدرضا_شاه_پهلوی
ادامه دارد...
Telegram
خسرو انوشیروان
🛑 این تشکیلات بـه اصـطلاح ملی، پـس از جـنگ بـه دسـت مـصدق بنیان نـهاده شـد، و مـخصوصـا در ضـد خـارجی راه افـراط میرفـت.
@khosrovanooshiravan
از سـال ۱۳۲۹ شـعار ملی کردن نـفت، بـه صـورت شـاه بیت اهـداف سیاسی جـبهه ملی درآمـد. مـن بـا ملی کردن نـفت مـوافـق…
@khosrovanooshiravan
از سـال ۱۳۲۹ شـعار ملی کردن نـفت، بـه صـورت شـاه بیت اهـداف سیاسی جـبهه ملی درآمـد. مـن بـا ملی کردن نـفت مـوافـق…
خسرو انوشیروان
در کشورهـای دیگر نیز، سیاسـت انـگلوسـاکسونـها مـردان بـه ظـاهـر مـخالـف را، که میشد بـه نـحوی بـر رفـتارشـان تسـلط داشـت، بـه حکومت رساند. @khosrovanooshiravan یا لااقل کسانی را که تصور میشد بتوان بر رفتارشان تسلط داشت. زیرا تشابهات فراوانی را میتوان ذکر…
مـصدق که از آینده نـامطمئن و پـریشان خـاطـر بـود، تـحت تـأثیر اطـرافیانـش از مـن خـواسـت که فـرمـانـدهی کل قـوا و وزارت جـنگ را بـه او تـفویض کنم.
@khosrovanooshiravan
مـن صراحـتا بـا این تـوقـع مـخالـفت کردم و در نتیجه وی در تـاریخ تیر ۱۳۳۱ اسـتعفا کرد و احـمد قـوام بـه نخسـت
وزیری رسید.
مـن شـخصا الهیار صـالـح را که یکی از سران جـبهه و مـردی منطقی و مـعقول بـود بـرای تـصدی نخسـت وزیری مـناسـبتـر میدانسـتم.
امـا اکثریت مجـلس بـه احـمد قـوام ابـراز تمـایل کرد. قـوام السـلطنه گـرچـه سیاسـتمداری مجـرب بـود، امـا در آغـاز مـرتکب اشـتباهـاتی جبران ناپذیر شد و با ملی کردن نفت مخالفت ورزید.
اشـتباه فـاحـش قـوام، تهـران را بـه آشـوب کشید از بیست و هـفتم تـا سی ام تیر ۱۳۳۱ تـظاهـرات خـشونـت آمیزی در پـایتخت صـورت گـرفـت. بـه ارتـش دسـتور دادم از تیرانـدازی بـه سـوی مـردم خـودداری کند و سرانـجام بـرای اجـتناب از بـروز یک جـنگ داخـلی بـار دیگر مصدق را به نخست وزیری منصوب کردم و شرایطش را پذیرفتم.
تـصور میکنم که در این هـنگام مـصدق بـه خـوبی میدانسـت که کشور رو بـه ویرانی میرود امـا چـنان از یک طـرف دسـتخوش احـساسـات عـوامفـریبانـه و ضـد خـارجی و از طـرف دیگر آنـقدر در مـسائـل اقـتصادی بی اطـلاع بـود که جـز ادامـه راه قبلی، کاری نمیتوانست انجام دهد.
از این پـس دیگر مـصدق دربسـت زنـدانی متحـدان افـراطی چـپ و راسـت خـود شـد. او که خـود را قـبلا قهـرمـان دفـاع از هـمه اصـول قـانـون اسـاسی ایران میخوانـد، بـرخـلاف هـمه قـوانین مملکتی بـه فـعالیت مجـلس سـنا پـایان داد و دیوان عـالی کشور را منحـل کرد،
انـتخابـات مجـلس شـورای ملی را مـتوقـف سـاخـت در حـالی که هشـتاد نـماینده از مجـموعـه صـد و سی و دو نـفر انـتخاب شـده بـودنـد و چون اکثر همین نمایندگان منتخب نیز با او مخالفت کردند برای تعطیل مجلس شورای ملی، متوسل به ترتیب یک همه پرسی شد.
در این هـمه پـرسی، رای گیری مخفی نـبود و نـاچـار آراء مـوافـق اکثریت یافـتند. سـپس مـصدق بـرای تحـمیل عـقاید خـود بـه بـرقـراری حکومـت نـظامی پـرداخـت که قـبلا هـمواره بـا آن مـخالـف میبود (اصـولا مـصدق در تمـام مـدت زمـامـداریش بـه غیر از یکروز بـا اسـتفاده از حکومـت نـظامی بـه اداره امـور پـرداخـت) و چـون صـندوق هـای دولـت خـالی بـود، محـرمـانـه دسـتور داد که بـدون پشـتوانـه و بـدون رعایت مقررات پولی و بانکی اسکناس انتشار دهند که در نتیجه تورم شدیدی پدیدار شد و به وخامت اوضاع افزود .
از طـرف دیگر مـصدق قـادر بـه جـلوگیری از گسـترش نـفوذ حـزب تـوده نـبود. طـرفـداران حـزب تـوده انـدک انـدک در هـمه جـا نـفوذ یافـتند،
مـخصوصـا در ارتـش که در این هـنگام مسـتقیم تـحت نـظر مـصدق بـود که شـخصا بـه پیروی سیاسـتی که انگلیسها در زمـانـه جـنگ پیشنهاد میکردند، وزارت جنگ را به عهده داشت.
سرتیپ ریاحی از مصدق تا بازرگان :
هـمه این مـشقات و بحـران اقـتصادی، بـه این بـهانـه بـه ایران تحـمیل شـد که مـصدق میخـواسـت ایران را از سـلطه ی نـفوذ انگلیسها نـجات دهـد. نتیجه اعمال او این شـد که انگلیسها تسـلط خـود را بـر بـازارهـای نـفت ایران هـمچنان حـفظ کردنـد، حـال آنکه از این مـنابـع
دیگر حتی یک دینار عـاید ایران نمیشـد. نـفت مـا در انـبارهـا بـاقی مـانـد و یا اسـتخراج نشـد ولی انگلیسها مشکلات خـود و مشـتریان خـود را بـا افـزایش خـرید نـفت بـه قیمت ارزانتر از عـراق و بـخصوص از کویت حـل کردنـد. تـصور میکنم در کویت قیمت اسـتخراج هـر
بشکه نـفت در این هـنگام نـه سـنت بـوده و در ایران سیزده سـنت! بـدین تـرتیب انگلیس هـا در هـمه جـبهه هـا پیروز شـدنـد، گـوئی هدف واقعی مصدق درست خلاف آنچه بود که اعلام میکرد.
https://t.me/khosrovanooshiravan/3158
برگزیده ای از
#پاسخ_به_تاریخ
به قلم شهریار ایران زمین #محمدرضا_شاه_پهلوی
@khosrovanooshiravan
مـن صراحـتا بـا این تـوقـع مـخالـفت کردم و در نتیجه وی در تـاریخ تیر ۱۳۳۱ اسـتعفا کرد و احـمد قـوام بـه نخسـت
وزیری رسید.
مـن شـخصا الهیار صـالـح را که یکی از سران جـبهه و مـردی منطقی و مـعقول بـود بـرای تـصدی نخسـت وزیری مـناسـبتـر میدانسـتم.
امـا اکثریت مجـلس بـه احـمد قـوام ابـراز تمـایل کرد. قـوام السـلطنه گـرچـه سیاسـتمداری مجـرب بـود، امـا در آغـاز مـرتکب اشـتباهـاتی جبران ناپذیر شد و با ملی کردن نفت مخالفت ورزید.
اشـتباه فـاحـش قـوام، تهـران را بـه آشـوب کشید از بیست و هـفتم تـا سی ام تیر ۱۳۳۱ تـظاهـرات خـشونـت آمیزی در پـایتخت صـورت گـرفـت. بـه ارتـش دسـتور دادم از تیرانـدازی بـه سـوی مـردم خـودداری کند و سرانـجام بـرای اجـتناب از بـروز یک جـنگ داخـلی بـار دیگر مصدق را به نخست وزیری منصوب کردم و شرایطش را پذیرفتم.
تـصور میکنم که در این هـنگام مـصدق بـه خـوبی میدانسـت که کشور رو بـه ویرانی میرود امـا چـنان از یک طـرف دسـتخوش احـساسـات عـوامفـریبانـه و ضـد خـارجی و از طـرف دیگر آنـقدر در مـسائـل اقـتصادی بی اطـلاع بـود که جـز ادامـه راه قبلی، کاری نمیتوانست انجام دهد.
از این پـس دیگر مـصدق دربسـت زنـدانی متحـدان افـراطی چـپ و راسـت خـود شـد. او که خـود را قـبلا قهـرمـان دفـاع از هـمه اصـول قـانـون اسـاسی ایران میخوانـد، بـرخـلاف هـمه قـوانین مملکتی بـه فـعالیت مجـلس سـنا پـایان داد و دیوان عـالی کشور را منحـل کرد،
انـتخابـات مجـلس شـورای ملی را مـتوقـف سـاخـت در حـالی که هشـتاد نـماینده از مجـموعـه صـد و سی و دو نـفر انـتخاب شـده بـودنـد و چون اکثر همین نمایندگان منتخب نیز با او مخالفت کردند برای تعطیل مجلس شورای ملی، متوسل به ترتیب یک همه پرسی شد.
در این هـمه پـرسی، رای گیری مخفی نـبود و نـاچـار آراء مـوافـق اکثریت یافـتند. سـپس مـصدق بـرای تحـمیل عـقاید خـود بـه بـرقـراری حکومـت نـظامی پـرداخـت که قـبلا هـمواره بـا آن مـخالـف میبود (اصـولا مـصدق در تمـام مـدت زمـامـداریش بـه غیر از یکروز بـا اسـتفاده از حکومـت نـظامی بـه اداره امـور پـرداخـت) و چـون صـندوق هـای دولـت خـالی بـود، محـرمـانـه دسـتور داد که بـدون پشـتوانـه و بـدون رعایت مقررات پولی و بانکی اسکناس انتشار دهند که در نتیجه تورم شدیدی پدیدار شد و به وخامت اوضاع افزود .
از طـرف دیگر مـصدق قـادر بـه جـلوگیری از گسـترش نـفوذ حـزب تـوده نـبود. طـرفـداران حـزب تـوده انـدک انـدک در هـمه جـا نـفوذ یافـتند،
مـخصوصـا در ارتـش که در این هـنگام مسـتقیم تـحت نـظر مـصدق بـود که شـخصا بـه پیروی سیاسـتی که انگلیسها در زمـانـه جـنگ پیشنهاد میکردند، وزارت جنگ را به عهده داشت.
سرتیپ ریاحی از مصدق تا بازرگان :
هـمه این مـشقات و بحـران اقـتصادی، بـه این بـهانـه بـه ایران تحـمیل شـد که مـصدق میخـواسـت ایران را از سـلطه ی نـفوذ انگلیسها نـجات دهـد. نتیجه اعمال او این شـد که انگلیسها تسـلط خـود را بـر بـازارهـای نـفت ایران هـمچنان حـفظ کردنـد، حـال آنکه از این مـنابـع
دیگر حتی یک دینار عـاید ایران نمیشـد. نـفت مـا در انـبارهـا بـاقی مـانـد و یا اسـتخراج نشـد ولی انگلیسها مشکلات خـود و مشـتریان خـود را بـا افـزایش خـرید نـفت بـه قیمت ارزانتر از عـراق و بـخصوص از کویت حـل کردنـد. تـصور میکنم در کویت قیمت اسـتخراج هـر
بشکه نـفت در این هـنگام نـه سـنت بـوده و در ایران سیزده سـنت! بـدین تـرتیب انگلیس هـا در هـمه جـبهه هـا پیروز شـدنـد، گـوئی هدف واقعی مصدق درست خلاف آنچه بود که اعلام میکرد.
https://t.me/khosrovanooshiravan/3158
برگزیده ای از
#پاسخ_به_تاریخ
به قلم شهریار ایران زمین #محمدرضا_شاه_پهلوی
Telegram
خسرو انوشیروان
در کشورهـای دیگر نیز، سیاسـت انـگلوسـاکسونـها مـردان بـه ظـاهـر مـخالـف را، که میشد بـه نـحوی بـر رفـتارشـان تسـلط داشـت، بـه
حکومت رساند.
@khosrovanooshiravan
یا لااقل کسانی را که تصور میشد بتوان بر رفتارشان تسلط داشت. زیرا تشابهات فراوانی را میتوان ذکر…
حکومت رساند.
@khosrovanooshiravan
یا لااقل کسانی را که تصور میشد بتوان بر رفتارشان تسلط داشت. زیرا تشابهات فراوانی را میتوان ذکر…
خسرو انوشیروان
مـصدق که از آینده نـامطمئن و پـریشان خـاطـر بـود، تـحت تـأثیر اطـرافیانـش از مـن خـواسـت که فـرمـانـدهی کل قـوا و وزارت جـنگ را بـه او تـفویض کنم. @khosrovanooshiravan مـن صراحـتا بـا این تـوقـع مـخالـفت کردم و در نتیجه وی در تـاریخ تیر ۱۳۳۱ اسـتعفا کرد و…
اشـتباه فـاحـش قـوام، تهـران را بـه آشـوب کشید از بیست و هـفتم تـا سی ام تیر ۱۳۳۱ تـظاهـرات خـشونـت آمیزی در پـایتخت صـورت گـرفـت. بـه ارتـش دسـتور دادم از تیرانـدازی بـه سـوی مـردم خـودداری کند و سرانـجام بـرای اجـتناب از بـروز یک جـنگ داخـلی بـار دیگر مصدق را به نخست وزیری منصوب کردم و شرایطش را پذیرفتم.
تـصور میکنم که در این هـنگام مـصدق بـه خـوبی میدانسـت که کشور رو بـه ویرانی میرود امـا چـنان از یک طـرف دسـتخوش احـساسـات عـوامفـریبانـه و ضـد خـارجی و از طـرف دیگر آنـقدر در مـسائـل اقـتصادی بی اطـلاع بـود که جـز ادامـه راه قبلی، کاری نمیتوانست انجام دهد.
از این پـس دیگر مـصدق دربسـت زنـدانی متحـدان افـراطی چـپ و راسـت خـود شـد. او که خـود را قـبلا قهـرمـان دفـاع از هـمه اصـول قـانـون اسـاسی ایران میخوانـد، بـرخـلاف هـمه قـوانین مملکتی بـه فـعالیت مجـلس سـنا پـایان داد و دیوان عـالی کشور را منحـل کرد،
انـتخابـات مجـلس شـورای ملی را مـتوقـف سـاخـت در حـالی که هشـتاد نـماینده از مجـموعـه صـد و سی و دو نـفر انـتخاب شـده بـودنـد و چون اکثر همین نمایندگان منتخب نیز با او مخالفت کردند برای تعطیل مجلس شورای ملی، متوسل به ترتیب یک همه پرسی شد.
در این هـمه پـرسی، رای گیری مخفی نـبود و نـاچـار آراء مـوافـق اکثریت یافـتند. سـپس مـصدق بـرای تحـمیل عـقاید خـود بـه بـرقـراری حکومـت نـظامی پـرداخـت که قـبلا هـمواره بـا آن مـخالـف میبود (اصـولا مـصدق در تمـام مـدت زمـامـداریش بـه غیر از یکروز بـا اسـتفاده از حکومـت نـظامی بـه اداره امـور پـرداخـت) و چـون صـندوق هـای دولـت خـالی بـود، محـرمـانـه دسـتور داد که بـدون پشـتوانـه و بـدون رعایت مقررات پولی و بانکی اسکناس انتشار دهند که در نتیجه تورم شدیدی پدیدار شد و به وخامت اوضاع افزود .
از طـرف دیگر مـصدق قـادر بـه جـلوگیری از گسـترش نـفوذ حـزب تـوده نـبود. طـرفـداران حـزب تـوده انـدک انـدک در هـمه جـا نـفوذ یافـتند،
مـخصوصـا در ارتـش که در این هـنگام مسـتقیم تـحت نـظر مـصدق بـود که شـخصا بـه پیروی سیاسـتی که انگلیسها در زمـانـه جـنگ پیشنهاد میکردند، وزارت جنگ را به عهده داشت.
سرتیپ ریاحی از مصدق تا بازرگان :
هـمه این مـشقات و بحـران اقـتصادی، بـه این بـهانـه بـه ایران تحـمیل شـد که مـصدق میخـواسـت ایران را از سـلطه ی نـفوذ انگلیسها نـجات دهـد. نتیجه اعمال او این شـد که انگلیسها تسـلط خـود را بـر بـازارهـای نـفت ایران هـمچنان حـفظ کردنـد، حـال آنکه از این مـنابـع
دیگر حتی یک دینار عـاید ایران نمیشـد. نـفت مـا در انـبارهـا بـاقی مـانـد و یا اسـتخراج نشـد ولی انگلیسها مشکلات خـود و مشـتریان خـود را بـا افـزایش خـرید نـفت بـه قیمت ارزانتر از عـراق و بـخصوص از کویت حـل کردنـد. تـصور میکنم در کویت قیمت اسـتخراج هـر
بشکه نـفت در این هـنگام نـه سـنت بـوده و در ایران سیزده سـنت! بـدین تـرتیب انگلیس هـا در هـمه جـبهه هـا پیروز شـدنـد، گـوئی هدف واقعی مصدق درست خلاف آنچه بود که اعلام میکرد.
https://t.me/khosrovanooshiravan/3158
بخشهایی از
#پاسخ_به_تاریخ
به قلم شهریار ایران زمین #محمدرضا_شاه_پهلوی
تـصور میکنم که در این هـنگام مـصدق بـه خـوبی میدانسـت که کشور رو بـه ویرانی میرود امـا چـنان از یک طـرف دسـتخوش احـساسـات عـوامفـریبانـه و ضـد خـارجی و از طـرف دیگر آنـقدر در مـسائـل اقـتصادی بی اطـلاع بـود که جـز ادامـه راه قبلی، کاری نمیتوانست انجام دهد.
از این پـس دیگر مـصدق دربسـت زنـدانی متحـدان افـراطی چـپ و راسـت خـود شـد. او که خـود را قـبلا قهـرمـان دفـاع از هـمه اصـول قـانـون اسـاسی ایران میخوانـد، بـرخـلاف هـمه قـوانین مملکتی بـه فـعالیت مجـلس سـنا پـایان داد و دیوان عـالی کشور را منحـل کرد،
انـتخابـات مجـلس شـورای ملی را مـتوقـف سـاخـت در حـالی که هشـتاد نـماینده از مجـموعـه صـد و سی و دو نـفر انـتخاب شـده بـودنـد و چون اکثر همین نمایندگان منتخب نیز با او مخالفت کردند برای تعطیل مجلس شورای ملی، متوسل به ترتیب یک همه پرسی شد.
در این هـمه پـرسی، رای گیری مخفی نـبود و نـاچـار آراء مـوافـق اکثریت یافـتند. سـپس مـصدق بـرای تحـمیل عـقاید خـود بـه بـرقـراری حکومـت نـظامی پـرداخـت که قـبلا هـمواره بـا آن مـخالـف میبود (اصـولا مـصدق در تمـام مـدت زمـامـداریش بـه غیر از یکروز بـا اسـتفاده از حکومـت نـظامی بـه اداره امـور پـرداخـت) و چـون صـندوق هـای دولـت خـالی بـود، محـرمـانـه دسـتور داد که بـدون پشـتوانـه و بـدون رعایت مقررات پولی و بانکی اسکناس انتشار دهند که در نتیجه تورم شدیدی پدیدار شد و به وخامت اوضاع افزود .
از طـرف دیگر مـصدق قـادر بـه جـلوگیری از گسـترش نـفوذ حـزب تـوده نـبود. طـرفـداران حـزب تـوده انـدک انـدک در هـمه جـا نـفوذ یافـتند،
مـخصوصـا در ارتـش که در این هـنگام مسـتقیم تـحت نـظر مـصدق بـود که شـخصا بـه پیروی سیاسـتی که انگلیسها در زمـانـه جـنگ پیشنهاد میکردند، وزارت جنگ را به عهده داشت.
سرتیپ ریاحی از مصدق تا بازرگان :
هـمه این مـشقات و بحـران اقـتصادی، بـه این بـهانـه بـه ایران تحـمیل شـد که مـصدق میخـواسـت ایران را از سـلطه ی نـفوذ انگلیسها نـجات دهـد. نتیجه اعمال او این شـد که انگلیسها تسـلط خـود را بـر بـازارهـای نـفت ایران هـمچنان حـفظ کردنـد، حـال آنکه از این مـنابـع
دیگر حتی یک دینار عـاید ایران نمیشـد. نـفت مـا در انـبارهـا بـاقی مـانـد و یا اسـتخراج نشـد ولی انگلیسها مشکلات خـود و مشـتریان خـود را بـا افـزایش خـرید نـفت بـه قیمت ارزانتر از عـراق و بـخصوص از کویت حـل کردنـد. تـصور میکنم در کویت قیمت اسـتخراج هـر
بشکه نـفت در این هـنگام نـه سـنت بـوده و در ایران سیزده سـنت! بـدین تـرتیب انگلیس هـا در هـمه جـبهه هـا پیروز شـدنـد، گـوئی هدف واقعی مصدق درست خلاف آنچه بود که اعلام میکرد.
https://t.me/khosrovanooshiravan/3158
بخشهایی از
#پاسخ_به_تاریخ
به قلم شهریار ایران زمین #محمدرضا_شاه_پهلوی
Telegram
خسرو انوشیروان
در کشورهـای دیگر نیز، سیاسـت انـگلوسـاکسونـها مـردان بـه ظـاهـر مـخالـف را، که میشد بـه نـحوی بـر رفـتارشـان تسـلط داشـت، بـه
حکومت رساند.
@khosrovanooshiravan
یا لااقل کسانی را که تصور میشد بتوان بر رفتارشان تسلط داشت. زیرا تشابهات فراوانی را میتوان ذکر…
حکومت رساند.
@khosrovanooshiravan
یا لااقل کسانی را که تصور میشد بتوان بر رفتارشان تسلط داشت. زیرا تشابهات فراوانی را میتوان ذکر…
خسرو انوشیروان
اشـتباه فـاحـش قـوام، تهـران را بـه آشـوب کشید از بیست و هـفتم تـا سی ام تیر ۱۳۳۱ تـظاهـرات خـشونـت آمیزی در پـایتخت صـورت گـرفـت. بـه ارتـش دسـتور دادم از تیرانـدازی بـه سـوی مـردم خـودداری کند و سرانـجام بـرای اجـتناب از بـروز یک جـنگ داخـلی بـار دیگر مصدق…
بعضی هـا عقیده داشـتند که چـون مـصدق از مـادر بـه خـانـدان قـاجـار مـنسوب بـود، نسـبت بـه سـلسله مـا دشمنی خـاص داشـت.
@khosrovanooshiravan
مـن از این مـوضـوع مطمئن نیستم. ولی میدانسـتم که در دادگـاه، بـه عـنوان قیام و اقـدام علیه قـانـون اسـاسی، بـا خـطر محکومیت بـه مـرگ مـواجـه اسـت. پـس در نـامه های بـه دادگـاه نـوشـتم که شـخصا از هـمه تقصیرات او نسـبت بـه خـودم چـشم پـوشی میکنم. در نتیجه بـا تخفیف مـجازات مـصدق بـه سـه سـال زنـدان محکوم شـد و بـعد از پـایان مـدت محکومیت بـه ملک بـزرگ خـود احـمد آبـاد، که در غـرب تهـران واقـع اسـت، رفـت و در سـال ۱۳۴۶ درگـذشـت. مـحاکمتی که بـعد از سـقوط حکومـت مـصدق انـجام یافـت، حـقایق شـگفت انگیزی را پیرامون جریانات سیاسی سالهای ۱۳۲۰ تا ۱۳۳۲ بر همگان روشن کرد.
از جـمله آنکه شماره ی افسران قـوای مسـلح که عـضو حـزب تـوده بـودنـد در این مـدت از یکصد و ده تـن بـه شـشصد تـن رسیده بـود.
نـقشه حـزب تـوده آن بـود که از مـصدق بـرای بـرکناری مـن اسـتفاده کند و سـپس خـود او را دو هـفته بـعد از رفت مـن از میان بـردارد.
حتی کمونیستها تبرهای جـمهوری خـلق ایران را، که میبایست بـعد از بـرکناری مـصدق اعـلام شـود، آمـاده چـاپ و انـتشار کرده بـودنـد
که مـن این تبرها را بـه چـشم خـود دیده ام. قیام مـلت ایران بـه هـواداری از مـن این نـقشه هـا را بـرهـم زد و پـس از اسـتقرار مجـدد حکومـت قـانـونی در ایران، حـزب تـوده بـه فـعالیت هـای زیرزمینی و تخـریبی پـرداخـت. انـدکی قـبل از این مـاجـرا اسـتالین درگـذشـته بـود و بر اثر تغییر تدریجی سیاست شوروی رویه حزب توده نیز بعدا دچار تحولاتی شد.
پشـتیبانی سیاسی و مـالی روسـها از حـزب تـوده محـل تـردید نیست. بعضی هـا، انگلیسها و مـخصوصـاً امـریکاییها را مـتهم کرده انـد که در جـریان قیام مـردم علیه مـصدق بـه مـخالفین وی کمک هـای مـالی کرده انـد. مـدارک انکارنـاپـذیر نـشان میدهـد که در این جـریان
سـازمـان مـرکزی اطـلاعـات آمـریکا شـصت هـزار دلار خـرج کرده اسـت. آیا میتـوان تـصور کرد که بـا این مـبلغ نـاچیز و در مـدت چـند روز
تـرتیب یک قیام ملی بـه مـنظور بـرانـداخت یک حکومـت غیر قـانـونی میسر بـاشـد؟ نـزدیک بـه سی مـاه لازم آمـد که چهـره واقعی مـصدق، بـه صـورت آن شـاگـرد جـادوگـر افـسانـه هـا، بـر ایرانیان روشـن و شـناخـته شـود که چـه جـریانـها بـر انگیخت بـدون آنکه خـود قـادر به تسلط بر آنها باشد.
در آخـر مـرداد مـاه مـرداد ۱۳۳۲ حکومـت اراذل و اوبـاش بـر کوچـه هـا و خیابـان هـای شهـر پـایان گـرفـت و ایرانیان تـوانسـتند در صـلح و صـفا و امنیت بـه کار و زنـدگی خـود بـپردازنـد. ولی در طی این مـدت کشور دچـار ویرانی، سـخت مـقروض شـده بـود و در حقیقت طی مدت کمتر از سه سال ما صدها میلیون دلار از دست داده و متضرر شده بودیم.
https://t.me/khosrovanooshiravan/3290
در فصل بعد خواهیم دید که ایران چگونه توانست مسئله نفت را حل کند.
بخشهایی از
#پاسخ_به_تاریخ
به قلم شهریار ایران زمین #محمدرضا_شاه_پهلوی
@khosrovanooshiravan
مـن از این مـوضـوع مطمئن نیستم. ولی میدانسـتم که در دادگـاه، بـه عـنوان قیام و اقـدام علیه قـانـون اسـاسی، بـا خـطر محکومیت بـه مـرگ مـواجـه اسـت. پـس در نـامه های بـه دادگـاه نـوشـتم که شـخصا از هـمه تقصیرات او نسـبت بـه خـودم چـشم پـوشی میکنم. در نتیجه بـا تخفیف مـجازات مـصدق بـه سـه سـال زنـدان محکوم شـد و بـعد از پـایان مـدت محکومیت بـه ملک بـزرگ خـود احـمد آبـاد، که در غـرب تهـران واقـع اسـت، رفـت و در سـال ۱۳۴۶ درگـذشـت. مـحاکمتی که بـعد از سـقوط حکومـت مـصدق انـجام یافـت، حـقایق شـگفت انگیزی را پیرامون جریانات سیاسی سالهای ۱۳۲۰ تا ۱۳۳۲ بر همگان روشن کرد.
از جـمله آنکه شماره ی افسران قـوای مسـلح که عـضو حـزب تـوده بـودنـد در این مـدت از یکصد و ده تـن بـه شـشصد تـن رسیده بـود.
نـقشه حـزب تـوده آن بـود که از مـصدق بـرای بـرکناری مـن اسـتفاده کند و سـپس خـود او را دو هـفته بـعد از رفت مـن از میان بـردارد.
حتی کمونیستها تبرهای جـمهوری خـلق ایران را، که میبایست بـعد از بـرکناری مـصدق اعـلام شـود، آمـاده چـاپ و انـتشار کرده بـودنـد
که مـن این تبرها را بـه چـشم خـود دیده ام. قیام مـلت ایران بـه هـواداری از مـن این نـقشه هـا را بـرهـم زد و پـس از اسـتقرار مجـدد حکومـت قـانـونی در ایران، حـزب تـوده بـه فـعالیت هـای زیرزمینی و تخـریبی پـرداخـت. انـدکی قـبل از این مـاجـرا اسـتالین درگـذشـته بـود و بر اثر تغییر تدریجی سیاست شوروی رویه حزب توده نیز بعدا دچار تحولاتی شد.
پشـتیبانی سیاسی و مـالی روسـها از حـزب تـوده محـل تـردید نیست. بعضی هـا، انگلیسها و مـخصوصـاً امـریکاییها را مـتهم کرده انـد که در جـریان قیام مـردم علیه مـصدق بـه مـخالفین وی کمک هـای مـالی کرده انـد. مـدارک انکارنـاپـذیر نـشان میدهـد که در این جـریان
سـازمـان مـرکزی اطـلاعـات آمـریکا شـصت هـزار دلار خـرج کرده اسـت. آیا میتـوان تـصور کرد که بـا این مـبلغ نـاچیز و در مـدت چـند روز
تـرتیب یک قیام ملی بـه مـنظور بـرانـداخت یک حکومـت غیر قـانـونی میسر بـاشـد؟ نـزدیک بـه سی مـاه لازم آمـد که چهـره واقعی مـصدق، بـه صـورت آن شـاگـرد جـادوگـر افـسانـه هـا، بـر ایرانیان روشـن و شـناخـته شـود که چـه جـریانـها بـر انگیخت بـدون آنکه خـود قـادر به تسلط بر آنها باشد.
در آخـر مـرداد مـاه مـرداد ۱۳۳۲ حکومـت اراذل و اوبـاش بـر کوچـه هـا و خیابـان هـای شهـر پـایان گـرفـت و ایرانیان تـوانسـتند در صـلح و صـفا و امنیت بـه کار و زنـدگی خـود بـپردازنـد. ولی در طی این مـدت کشور دچـار ویرانی، سـخت مـقروض شـده بـود و در حقیقت طی مدت کمتر از سه سال ما صدها میلیون دلار از دست داده و متضرر شده بودیم.
https://t.me/khosrovanooshiravan/3290
در فصل بعد خواهیم دید که ایران چگونه توانست مسئله نفت را حل کند.
بخشهایی از
#پاسخ_به_تاریخ
به قلم شهریار ایران زمین #محمدرضا_شاه_پهلوی
Telegram
خسرو انوشیروان
اشـتباه فـاحـش قـوام، تهـران را بـه آشـوب کشید از بیست و هـفتم تـا سی ام تیر ۱۳۳۱ تـظاهـرات خـشونـت آمیزی در پـایتخت صـورت گـرفـت. بـه ارتـش دسـتور دادم از تیرانـدازی بـه سـوی مـردم خـودداری کند و سرانـجام بـرای اجـتناب از بـروز یک جـنگ داخـلی بـار دیگر مصدق…
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🛑 #شاهنشاه_بزرگ
#محمدرضا_شاه_پهلوی؛او که یک تنه و در #زمین_سفت_ایران در برابر جهانی پر از فریب ایستاد.
پادشاهی که #سنت را میفهمید و بدان پایبند بود .
ایشان با کلمات بازی نمیکرد و همواره به آنچه میگفت باور داشت .
پروردگارا ؛ لبخند و نگاه مهربان #آریامهر_بزرگ را بر فرزندانش همواره ارزانی دار و بهشت را تا ابد جایگاهش قرار ده که ما او را صمیمانه دوست داریم 🙏
@khosrovanooshiravan
👈 #یک_کلام :
#ما_پادشاهیخواهان به دنبال رقم زدن تاریخ جدید نیستیم و آینده ای موهوم را به ایرانیان وعده نمیدهیم.
ما آنچه را که محصول سنت است میپذیریم و بر تلاش خود برای حفظ نهادهایی که خوب کار میکنند اصرار داریم .
ما پادشاهیخواهان #دموکراسی را تنها به #حاکمیت_قانون تعبیر میکنیم و در پیِ احیای #دولت_ملی هستیم.
حاکمیت #قانون_اساسی_مشروطه بر ایران در دوران گذار از جمهوری اسلامی ؛ برای ما شرط است و در آینده به کمتر از #پادشاهی_پارلمانی برای ایران رضایت نخواهیم داد ....
تمام
👈 برود هرکه دلش خواست شکایت بکند .
ما همینجا ایستاده ایم
#پاینده_ایران
#جاوید_شاه
https://t.me/khosrovanooshiravan/2233
👈 من یک پادشاهیخواهِ خجالتی نیستم
#خسرو
#محمدرضا_شاه_پهلوی؛او که یک تنه و در #زمین_سفت_ایران در برابر جهانی پر از فریب ایستاد.
پادشاهی که #سنت را میفهمید و بدان پایبند بود .
ایشان با کلمات بازی نمیکرد و همواره به آنچه میگفت باور داشت .
پروردگارا ؛ لبخند و نگاه مهربان #آریامهر_بزرگ را بر فرزندانش همواره ارزانی دار و بهشت را تا ابد جایگاهش قرار ده که ما او را صمیمانه دوست داریم 🙏
@khosrovanooshiravan
👈 #یک_کلام :
#ما_پادشاهیخواهان به دنبال رقم زدن تاریخ جدید نیستیم و آینده ای موهوم را به ایرانیان وعده نمیدهیم.
ما آنچه را که محصول سنت است میپذیریم و بر تلاش خود برای حفظ نهادهایی که خوب کار میکنند اصرار داریم .
ما پادشاهیخواهان #دموکراسی را تنها به #حاکمیت_قانون تعبیر میکنیم و در پیِ احیای #دولت_ملی هستیم.
حاکمیت #قانون_اساسی_مشروطه بر ایران در دوران گذار از جمهوری اسلامی ؛ برای ما شرط است و در آینده به کمتر از #پادشاهی_پارلمانی برای ایران رضایت نخواهیم داد ....
تمام
👈 برود هرکه دلش خواست شکایت بکند .
ما همینجا ایستاده ایم
#پاینده_ایران
#جاوید_شاه
https://t.me/khosrovanooshiravan/2233
👈 من یک پادشاهیخواهِ خجالتی نیستم
#خسرو
خسرو انوشیروان
بعضی هـا عقیده داشـتند که چـون مـصدق از مـادر بـه خـانـدان قـاجـار مـنسوب بـود، نسـبت بـه سـلسله مـا دشمنی خـاص داشـت. @khosrovanooshiravan مـن از این مـوضـوع مطمئن نیستم. ولی میدانسـتم که در دادگـاه، بـه عـنوان قیام و اقـدام علیه قـانـون اسـاسی، بـا خـطر…
🛑 فصل چھارم
ازعصر نفت تادوران اتم
@khosrovanooshiravan
تـاریخ نـویسان روایت کرده انـد که آتـش مـعبد مـقدس زرتشـت در آذربـایجان هـرگـز خـامـوش نمیشد. چنین پیداسـت که این شـعله هـا تـنها بـر تـاریخ مـلت مـا پـرتـو افکن نـبود، بلکه آینده ایران را نیز روشـن و تـابـناک سـاخـت. فـرامـوش نکنیم نخسـتین چـاه نـفت بـه دسـتور
داریوش کبیر حـفر گـردید. این چـاه در مـنطقه شـوش گـوشـه ای از خـوزسـتان نـفت خیز قـرار داشـت که بیست و پـنج قـرن بـعد شـاهـد حفر چاههای کنونی در آن بودیم.
تـاریخ نـفت پـرمـاجـراتـرین فـصل تـحولات اقـتصادی و سیاسی بسیاری از مـلل عـال در عصر حـاضر اسـت. فصلی مـملو از تحـریکات، تـوطـئه هـا، نشیب و فـرازهـا، دگـرگـونی هـای سیاسی و اقـتصادی، سـوء قـصدهـا، کودتـاهـا و انـقلاب هـای خـونین. حـوادثی که در سـالهـای اخیر بـر میهن مـا گـذشـت و مـاجـراهـایی که امـروز ایران بـا آن مـواجـه اسـت، همچنین حـوادث مـنطقه خـاورمیانـه بـدون بـررسی دقیق مسئله نفت قابل فهم و تجزیه و تحلیل نیست.
یک تاریخ غیر انسانی امـپراتـوری عظیم نـفت یکی از غیر انـسانی تـرین حکومـتهائی اسـت که تـاریخ جـهان بـه خـود دیده، حکومتی که نـه اصـول اخـلاقی بـر آن حـاکم اسـت و نـه مـلاحـظات اجتماعی و انـسانی. اگـر تحصیلات و سـوءاسـتفادههـای نـاجـوانـمردانـه تـراسـتهـای بـزرگ نفتی جـهان در کشور مـا پـایان گـرفـت، نـه بـه آن خـاطـر بـود که این جـهانـخواران اصـول انـصاف و مـروت و انـسانیت را پـذیرفـتند بلکه بـه خـاطـر پیروزی
ملت ایران در مبارزه ای بود که در ابتدای قرن بیست آغاز شد.
چـنانکه دیدیم، امتیاز نـفت ایران در سـال ۱۹۰۷ بـرای مـدت شـصت سـال بـه ویلیام نـاکس دارسی اعـطاء شـد. این امتیاز شـامـل بـود بـرحـق اکتشافـات، اسـتخراج، تصفیه و فـروش و صـدور نـفت در سرتاسر خـاک ایران، بـه جـز پـنج ایالـت شمالی. شرکت صـاحـب امتیاز متعهـد بـود که ۱۶ %از مـنافـع حـاصـل را بـه دولـت ایران بـپردازد. در قـرارداد تصریح شـده بـود که ایران حـق مـداخـله و نـظارت در امـور شرکت را نـدارد و ایرانیانی که در تـاسیسات نفتی کار میکنند در امـور نفتی و مـدیریت اشـتغال نـداشـته، فـقط در حـد کارگـر سـاده و غیر متخصص خواهند بود.
دارسی، پـس از اخـذ این امتیاز هـمه حـقوق خـود را بـه دولـت بـریتانیا واگـذار کرد و بـدین تـرتیب شرکت بـزرگ و تـوانـای نـفت ایران و انگلیس به وجود آمد که به سرعت یکی از پر نفوذترین شرکت های نفتی جهان شد.
در سـال ۱۳۱۲ دولـت ایران تـوانسـت قـرارداد دارسی را لـغو کند. قـرارداد جـدیدی که مـنعقد شـد، درآمـد چـندان بیشتری عـاید کشورمـان نمیکرد.
در مـوافـقتنامـه سـهم ایران از هـر بشکه نـفت صـادره از ۱۷.۰ دلار بـه ۲۳.۰ دلار افـزایش یافـت و حـوزه عـمل شرکت نـفت ایران و انگلیس بـه مـساحتی بـرابـر یکصدهـزار میل مـربـع کاهـش یافـت همچنین شرکت مکلف گـردید، در مـوارد ممکن از اسـتخدام خـارجیان خودداری کند.
ادامه دارد ...
https://t.me/khosrovanooshiravan/3327
بخشهایی از
#پاسخ_به_تاریخ
به قلم شهریار ایران زمین #محمدرضا_شاه_پهلوی
ازعصر نفت تادوران اتم
@khosrovanooshiravan
تـاریخ نـویسان روایت کرده انـد که آتـش مـعبد مـقدس زرتشـت در آذربـایجان هـرگـز خـامـوش نمیشد. چنین پیداسـت که این شـعله هـا تـنها بـر تـاریخ مـلت مـا پـرتـو افکن نـبود، بلکه آینده ایران را نیز روشـن و تـابـناک سـاخـت. فـرامـوش نکنیم نخسـتین چـاه نـفت بـه دسـتور
داریوش کبیر حـفر گـردید. این چـاه در مـنطقه شـوش گـوشـه ای از خـوزسـتان نـفت خیز قـرار داشـت که بیست و پـنج قـرن بـعد شـاهـد حفر چاههای کنونی در آن بودیم.
تـاریخ نـفت پـرمـاجـراتـرین فـصل تـحولات اقـتصادی و سیاسی بسیاری از مـلل عـال در عصر حـاضر اسـت. فصلی مـملو از تحـریکات، تـوطـئه هـا، نشیب و فـرازهـا، دگـرگـونی هـای سیاسی و اقـتصادی، سـوء قـصدهـا، کودتـاهـا و انـقلاب هـای خـونین. حـوادثی که در سـالهـای اخیر بـر میهن مـا گـذشـت و مـاجـراهـایی که امـروز ایران بـا آن مـواجـه اسـت، همچنین حـوادث مـنطقه خـاورمیانـه بـدون بـررسی دقیق مسئله نفت قابل فهم و تجزیه و تحلیل نیست.
یک تاریخ غیر انسانی امـپراتـوری عظیم نـفت یکی از غیر انـسانی تـرین حکومـتهائی اسـت که تـاریخ جـهان بـه خـود دیده، حکومتی که نـه اصـول اخـلاقی بـر آن حـاکم اسـت و نـه مـلاحـظات اجتماعی و انـسانی. اگـر تحصیلات و سـوءاسـتفادههـای نـاجـوانـمردانـه تـراسـتهـای بـزرگ نفتی جـهان در کشور مـا پـایان گـرفـت، نـه بـه آن خـاطـر بـود که این جـهانـخواران اصـول انـصاف و مـروت و انـسانیت را پـذیرفـتند بلکه بـه خـاطـر پیروزی
ملت ایران در مبارزه ای بود که در ابتدای قرن بیست آغاز شد.
چـنانکه دیدیم، امتیاز نـفت ایران در سـال ۱۹۰۷ بـرای مـدت شـصت سـال بـه ویلیام نـاکس دارسی اعـطاء شـد. این امتیاز شـامـل بـود بـرحـق اکتشافـات، اسـتخراج، تصفیه و فـروش و صـدور نـفت در سرتاسر خـاک ایران، بـه جـز پـنج ایالـت شمالی. شرکت صـاحـب امتیاز متعهـد بـود که ۱۶ %از مـنافـع حـاصـل را بـه دولـت ایران بـپردازد. در قـرارداد تصریح شـده بـود که ایران حـق مـداخـله و نـظارت در امـور شرکت را نـدارد و ایرانیانی که در تـاسیسات نفتی کار میکنند در امـور نفتی و مـدیریت اشـتغال نـداشـته، فـقط در حـد کارگـر سـاده و غیر متخصص خواهند بود.
دارسی، پـس از اخـذ این امتیاز هـمه حـقوق خـود را بـه دولـت بـریتانیا واگـذار کرد و بـدین تـرتیب شرکت بـزرگ و تـوانـای نـفت ایران و انگلیس به وجود آمد که به سرعت یکی از پر نفوذترین شرکت های نفتی جهان شد.
در سـال ۱۳۱۲ دولـت ایران تـوانسـت قـرارداد دارسی را لـغو کند. قـرارداد جـدیدی که مـنعقد شـد، درآمـد چـندان بیشتری عـاید کشورمـان نمیکرد.
در مـوافـقتنامـه سـهم ایران از هـر بشکه نـفت صـادره از ۱۷.۰ دلار بـه ۲۳.۰ دلار افـزایش یافـت و حـوزه عـمل شرکت نـفت ایران و انگلیس بـه مـساحتی بـرابـر یکصدهـزار میل مـربـع کاهـش یافـت همچنین شرکت مکلف گـردید، در مـوارد ممکن از اسـتخدام خـارجیان خودداری کند.
ادامه دارد ...
https://t.me/khosrovanooshiravan/3327
بخشهایی از
#پاسخ_به_تاریخ
به قلم شهریار ایران زمین #محمدرضا_شاه_پهلوی
Telegram
خسرو انوشیروان
بعضی هـا عقیده داشـتند که چـون مـصدق از مـادر بـه خـانـدان قـاجـار مـنسوب بـود، نسـبت بـه سـلسله مـا دشمنی خـاص داشـت.
@khosrovanooshiravan
مـن از این مـوضـوع مطمئن نیستم. ولی میدانسـتم که در دادگـاه، بـه عـنوان قیام و اقـدام علیه قـانـون اسـاسی، بـا خـطر…
@khosrovanooshiravan
مـن از این مـوضـوع مطمئن نیستم. ولی میدانسـتم که در دادگـاه، بـه عـنوان قیام و اقـدام علیه قـانـون اسـاسی، بـا خـطر…
خسرو انوشیروان
🛑 #بزرگ_ارتشتاران اعلیحضرت همایون شاهنشاه آریامهر #محمدرضا_شاه_پهلوی @khosrovanooshiravan
#شاهنشاه ؛ فرمانده بیبدیل ارتش ایران
@khosrovanooshiravan
۲۶ دیماه ۲۵۳۷. تهران، فرودگاه مهرآباد.
پس از بدرقهای اشکبار، آریامهر به درون هواپیمای شاهین رفته و راهی کابین خلبان میشود تا آخرین پرواز از وطن را خود خلبانی کند. در این هنگام ، مجدداً شاپور بختیار، نخستوزیر را به حضور میطلبد.
آخرین دغدغه پادشاه به هنگامهای که ایران در تب جنون و خود درگیر سرطان است، از جنس دیگریست؛ نگرانی از وضعیت نیروی دریایی ارتش ایران!
ادامه ماجرا از زبان شاپور بختیار :
"شاه پشت فرمان نشسته بود و قصد داشت خود هواپيما را هدايت کند. درکنار او خلبانی ايستاده بود، که بعدها اسمش را باز شنيديم.
پادشاه از او خواست که ما را تنها بگذارد. من در کنار شاه نشستم و گفتم:
- من از اعليحضرت نپرسيده ام که مقصدشان کجاست و نمی دانم که به کجا می روند. ممکن است اعليحضرت اولين محلی را که فرود خواهند آمد بگويند که من بتوانم در صورت لزوم با ايشان تماس بگيرم؟
- ما پيش سادات می رويم. من چند روزی در آنجا استراحت می کنم. در قاهره حتما نمی مانم. شايد به اسوان بروم.
بعد شاه چون زايری که راهی سفر شده است و می خواهد مطمئن باشد که همه سفارش ها را قبل از رفتن کرده است، ازمن سوال تازه ای کرد:
- برای بودجه نيروی دريايی چه فکری داريد؟ من می دانم که شما موافق نيستيد که ايران ژاندارم خليج فارس باشد، ولی کشتیهای جنگی ما بايد دست نخورده بماند.
- ما مداوماً آنها را به وسايل جديد مجهز خواهيم کرد، من با اين مسأله نه فقط مخالفتی ندارم بلکه معتقدم که ارتش و نيروی دريايی بايد هميشه برای دفاع آماده باشد. اما با صرف هزينه های گزافی که به نام يک سياست توسعه طلبانه می شود و نفعی برای هيچ کس جز دلالان و مقاطعه کاران ندارد مخالفم.
- مع هذا به اين فکر هستيد که مبارزه با قاچاق را درخليج فارس تقويت کنيد؟
با اين مطلب بسيار موافق بودم. در آمدی که ما از طريق نفت به دست می آورديم، هنوز نرسيده ازمملکت خارج می شد. ما برای مبارزه عليه قاچاق بيش از خود آمريکايی ها هاورکرافت داشتيم.
اجازهٌ مرخصی گرفتم و از هواپيما پياده شدم."
این آخرین مکالمه حضوری شاهنشاه و نخستوزیر، بسیار تکان دهنده و بیانگر حقیقت تلخی است که از ژرفای شکافی عمیق بین سطح آگاهی شخص شاه و مخالفانش حکایت میکند و تفاوت جدی در افق نگاه و اندیشه او و معارضینش را، آشکارا بیان میدارد.
#PahlaviBooks
https://t.me/khosrovanooshiravan/3410
@khosrovanooshiravan
۲۶ دیماه ۲۵۳۷. تهران، فرودگاه مهرآباد.
پس از بدرقهای اشکبار، آریامهر به درون هواپیمای شاهین رفته و راهی کابین خلبان میشود تا آخرین پرواز از وطن را خود خلبانی کند. در این هنگام ، مجدداً شاپور بختیار، نخستوزیر را به حضور میطلبد.
آخرین دغدغه پادشاه به هنگامهای که ایران در تب جنون و خود درگیر سرطان است، از جنس دیگریست؛ نگرانی از وضعیت نیروی دریایی ارتش ایران!
ادامه ماجرا از زبان شاپور بختیار :
"شاه پشت فرمان نشسته بود و قصد داشت خود هواپيما را هدايت کند. درکنار او خلبانی ايستاده بود، که بعدها اسمش را باز شنيديم.
پادشاه از او خواست که ما را تنها بگذارد. من در کنار شاه نشستم و گفتم:
- من از اعليحضرت نپرسيده ام که مقصدشان کجاست و نمی دانم که به کجا می روند. ممکن است اعليحضرت اولين محلی را که فرود خواهند آمد بگويند که من بتوانم در صورت لزوم با ايشان تماس بگيرم؟
- ما پيش سادات می رويم. من چند روزی در آنجا استراحت می کنم. در قاهره حتما نمی مانم. شايد به اسوان بروم.
بعد شاه چون زايری که راهی سفر شده است و می خواهد مطمئن باشد که همه سفارش ها را قبل از رفتن کرده است، ازمن سوال تازه ای کرد:
- برای بودجه نيروی دريايی چه فکری داريد؟ من می دانم که شما موافق نيستيد که ايران ژاندارم خليج فارس باشد، ولی کشتیهای جنگی ما بايد دست نخورده بماند.
- ما مداوماً آنها را به وسايل جديد مجهز خواهيم کرد، من با اين مسأله نه فقط مخالفتی ندارم بلکه معتقدم که ارتش و نيروی دريايی بايد هميشه برای دفاع آماده باشد. اما با صرف هزينه های گزافی که به نام يک سياست توسعه طلبانه می شود و نفعی برای هيچ کس جز دلالان و مقاطعه کاران ندارد مخالفم.
- مع هذا به اين فکر هستيد که مبارزه با قاچاق را درخليج فارس تقويت کنيد؟
با اين مطلب بسيار موافق بودم. در آمدی که ما از طريق نفت به دست می آورديم، هنوز نرسيده ازمملکت خارج می شد. ما برای مبارزه عليه قاچاق بيش از خود آمريکايی ها هاورکرافت داشتيم.
اجازهٌ مرخصی گرفتم و از هواپيما پياده شدم."
این آخرین مکالمه حضوری شاهنشاه و نخستوزیر، بسیار تکان دهنده و بیانگر حقیقت تلخی است که از ژرفای شکافی عمیق بین سطح آگاهی شخص شاه و مخالفانش حکایت میکند و تفاوت جدی در افق نگاه و اندیشه او و معارضینش را، آشکارا بیان میدارد.
#PahlaviBooks
https://t.me/khosrovanooshiravan/3410
Telegram
خسرو انوشیروان
🛑 #بزرگ_ارتشتاران
اعلیحضرت همایون شاهنشاه آریامهر #محمدرضا_شاه_پهلوی
@khosrovanooshiravan
اعلیحضرت همایون شاهنشاه آریامهر #محمدرضا_شاه_پهلوی
@khosrovanooshiravan
خسرو انوشیروان
🛑 فصل چھارم ازعصر نفت تادوران اتم @khosrovanooshiravan تـاریخ نـویسان روایت کرده انـد که آتـش مـعبد مـقدس زرتشـت در آذربـایجان هـرگـز خـامـوش نمیشد. چنین پیداسـت که این شـعله هـا تـنها بـر تـاریخ مـلت مـا پـرتـو افکن نـبود، بلکه آینده ایران را نیز روشـن…
تحقیر ها و بی عدالتی ها
@khosrovanooshiravan
در این میان مـنافـع شرکت نـفت ایران و انگلیس بـه ارقـام سرسام آوری رسید. نـه تـنها یکصد میلیون دلار سرمایه گـذاری اولیه شرکت کامـلا در اوایل دهـه ۱۹۲۰ – ۱۹۳۰ مسـتهلک گـردیده بـود بلکه درآمـد شرکت بـه بیست بـرابـر این رقـم بـالـغ میشـد. ایران از این درآمـدهـای سرشار سـهم شـایسته ای نـداشـت. سـهامـداران شرکت، یعنی در درجـه اول دریاداری انگلسـتان، و نیز خـزانـه آن کشور بـه
درآمـدهـای سرشاری رسیدنـد: بـعنوان مـثال در سـال ۱۹۵۰ در حـالی که شرکت فـقط ۴۵ میلیون دلار حـق الامتیاز بـه دولـت ایران پـرداخـت، میزان مـالیات تـادیه شـده بـه خـزانـه بـریتانیا ۱۱۲ میلیون دلار بـود و این خـود معیاری اسـت بـرای سـنجش میزان سـود
سهامداران!!
عـلاوه بـر این، شرکت نـفت ایران و انگلیس در روابـط خـود بـا ایران، سیاسـت تبعیضی در پیش گـرفـته بـود، چـرا که حـق الامتیازی که بـه عـراق و کویت و سـایر مملک پـرداخـت میشـد،بـه مـراتـب بیشتر بـود. همچنین تمـامی گـازی را که از اسـتخراج نـفت حـاصـل میشـد میسوزاندند و از این ممر هیچ چیز عاید ایران نمیشد.
انگلیسها حتی بـه اجـرای همین قـرارداد نیز تـن در نـدادنـد و مـخصوصـا بـه تـربیت کارشـناسـان فنی ایرانی و کاهـش تـعداد کارگـران خـارجی راضی نشـدنـد. دسـتمزد ایرانیان نـاچیز و بـه مـراتـب کمتر از خـارجیان بـود و بـرخـلاف تعهـد خـود ، انگلیسها از تـأمین مسکن بـرای کارگـران ایرانی سرباز زدنـد. در حـالی که شرکتهای نفتی امـریکائی بـا دولـت عـربسـتان سـعودی قـراردادهـایی بـر مـبنای ۵۰–۵۰ مـنعقد کرده بـودنـد، حـق الامتیازی که شرکت نـفت ایران و انگلیس بـه مـا میپـرداخـت حتی کمتر از سی درصـد بـود و قـسمت مهمی
از عـواید و مـنافـع حـاصـل از بهـره بـرداری نـفت ایران را، انگلیس هـا در سـایر ممالک بـرای تـوسـعه اکتشاف و اسـتخراج و تصفیه نـفت سرمایه گذاری میکردند.
در حقیقت رفتار انگلیس با ایران چیزی نبود جز تحمیل و تحقیر و بی عدالتی.
ایران، سرانجام به بهره برداری از نفت خود توفیق یافت
در بیست و نـهم اسـفند ۱۳۲۹ قـانـون ملی شـدن صـنعت نـفت بـه تـصویب مجـلس شـورای ملی ایران رسید. مـن گـرمتـرین و پـرشـورتـرین طـرفـدار این قـانـون بـودم. ولی عقیده داشـتم که بـاید بـه هـمراه آن بـه مـذاکره بـا شرکت هـای نفتی پـرداخـت تـا تـرتیب صحیح و مـعقولی بـرای اسـتفاده از ثـروتـهای کشور داده شـود. اقـدامـاتی که بـعدا در زمینه اجـرای قـانـون صـورت گـرفـت، هـمه آمیخته بـا عـدم تـدبیر و ناشی گری و در نتیجه بی حاصل بود و به توقف تقریبا کامل فعالیت های اقتصادی در ایران منتهی شد.
بـریتانیای کبیر، از دولـت ایران بـه دیوان عـدالـت لاهـه شکایت بـرد و ۴۸۰۰ تـن مـتخصصان فنی خـود را از کشور خـارج کرده و بـه مـنع فـروش نـفت از جـانـب ایران پـرداخـت. نتیجه آنکه شرکت ملی نـفت ایران که تـازه تـأسیس شـده بـود، حتی بـه نـصف قیمت مـوفـق بـه
فـروش و صـدور نـفت نشـد، تـنها یک کشتی کوچک نفتکش حـاضر بـه حـمل نـفت صـادراتی ایران شـد که انگلیس هـا آن را هـم در بـندر عـدن ضـبط و تـوقیف کردنـد. طی مـدت سـه سـال نـه تـنها ایران از محـل نـفت درآمـدی نـداشـت، بلکه مـبالـغ زیادی را صرف نگهـداری
تـاسیسات نفتی نمـود. پـس از مـذاکرات طـولانی سرانـجام در سـال ۱۳۳۳ مـا قـراردادی بـا یک کنسرسیوم مـرکب از هشـت شرکت نفتی بزرگ جهان امضا کردیم. مقرر شد این شرکت ها به صورت "عامل" شرکت ملی نفت، عمل نمایند.
https://t.me/khosrovanooshiravan/3365
بخشهایی از
#پاسخ_به_تاریخ
به قلم شهریار ایران زمین #محمدرضا_شاه_پهلوی
@khosrovanooshiravan
در این میان مـنافـع شرکت نـفت ایران و انگلیس بـه ارقـام سرسام آوری رسید. نـه تـنها یکصد میلیون دلار سرمایه گـذاری اولیه شرکت کامـلا در اوایل دهـه ۱۹۲۰ – ۱۹۳۰ مسـتهلک گـردیده بـود بلکه درآمـد شرکت بـه بیست بـرابـر این رقـم بـالـغ میشـد. ایران از این درآمـدهـای سرشار سـهم شـایسته ای نـداشـت. سـهامـداران شرکت، یعنی در درجـه اول دریاداری انگلسـتان، و نیز خـزانـه آن کشور بـه
درآمـدهـای سرشاری رسیدنـد: بـعنوان مـثال در سـال ۱۹۵۰ در حـالی که شرکت فـقط ۴۵ میلیون دلار حـق الامتیاز بـه دولـت ایران پـرداخـت، میزان مـالیات تـادیه شـده بـه خـزانـه بـریتانیا ۱۱۲ میلیون دلار بـود و این خـود معیاری اسـت بـرای سـنجش میزان سـود
سهامداران!!
عـلاوه بـر این، شرکت نـفت ایران و انگلیس در روابـط خـود بـا ایران، سیاسـت تبعیضی در پیش گـرفـته بـود، چـرا که حـق الامتیازی که بـه عـراق و کویت و سـایر مملک پـرداخـت میشـد،بـه مـراتـب بیشتر بـود. همچنین تمـامی گـازی را که از اسـتخراج نـفت حـاصـل میشـد میسوزاندند و از این ممر هیچ چیز عاید ایران نمیشد.
انگلیسها حتی بـه اجـرای همین قـرارداد نیز تـن در نـدادنـد و مـخصوصـا بـه تـربیت کارشـناسـان فنی ایرانی و کاهـش تـعداد کارگـران خـارجی راضی نشـدنـد. دسـتمزد ایرانیان نـاچیز و بـه مـراتـب کمتر از خـارجیان بـود و بـرخـلاف تعهـد خـود ، انگلیسها از تـأمین مسکن بـرای کارگـران ایرانی سرباز زدنـد. در حـالی که شرکتهای نفتی امـریکائی بـا دولـت عـربسـتان سـعودی قـراردادهـایی بـر مـبنای ۵۰–۵۰ مـنعقد کرده بـودنـد، حـق الامتیازی که شرکت نـفت ایران و انگلیس بـه مـا میپـرداخـت حتی کمتر از سی درصـد بـود و قـسمت مهمی
از عـواید و مـنافـع حـاصـل از بهـره بـرداری نـفت ایران را، انگلیس هـا در سـایر ممالک بـرای تـوسـعه اکتشاف و اسـتخراج و تصفیه نـفت سرمایه گذاری میکردند.
در حقیقت رفتار انگلیس با ایران چیزی نبود جز تحمیل و تحقیر و بی عدالتی.
ایران، سرانجام به بهره برداری از نفت خود توفیق یافت
در بیست و نـهم اسـفند ۱۳۲۹ قـانـون ملی شـدن صـنعت نـفت بـه تـصویب مجـلس شـورای ملی ایران رسید. مـن گـرمتـرین و پـرشـورتـرین طـرفـدار این قـانـون بـودم. ولی عقیده داشـتم که بـاید بـه هـمراه آن بـه مـذاکره بـا شرکت هـای نفتی پـرداخـت تـا تـرتیب صحیح و مـعقولی بـرای اسـتفاده از ثـروتـهای کشور داده شـود. اقـدامـاتی که بـعدا در زمینه اجـرای قـانـون صـورت گـرفـت، هـمه آمیخته بـا عـدم تـدبیر و ناشی گری و در نتیجه بی حاصل بود و به توقف تقریبا کامل فعالیت های اقتصادی در ایران منتهی شد.
بـریتانیای کبیر، از دولـت ایران بـه دیوان عـدالـت لاهـه شکایت بـرد و ۴۸۰۰ تـن مـتخصصان فنی خـود را از کشور خـارج کرده و بـه مـنع فـروش نـفت از جـانـب ایران پـرداخـت. نتیجه آنکه شرکت ملی نـفت ایران که تـازه تـأسیس شـده بـود، حتی بـه نـصف قیمت مـوفـق بـه
فـروش و صـدور نـفت نشـد، تـنها یک کشتی کوچک نفتکش حـاضر بـه حـمل نـفت صـادراتی ایران شـد که انگلیس هـا آن را هـم در بـندر عـدن ضـبط و تـوقیف کردنـد. طی مـدت سـه سـال نـه تـنها ایران از محـل نـفت درآمـدی نـداشـت، بلکه مـبالـغ زیادی را صرف نگهـداری
تـاسیسات نفتی نمـود. پـس از مـذاکرات طـولانی سرانـجام در سـال ۱۳۳۳ مـا قـراردادی بـا یک کنسرسیوم مـرکب از هشـت شرکت نفتی بزرگ جهان امضا کردیم. مقرر شد این شرکت ها به صورت "عامل" شرکت ملی نفت، عمل نمایند.
https://t.me/khosrovanooshiravan/3365
بخشهایی از
#پاسخ_به_تاریخ
به قلم شهریار ایران زمین #محمدرضا_شاه_پهلوی
Telegram
خسرو انوشیروان
🛑 فصل چھارم
ازعصر نفت تادوران اتم
@khosrovanooshiravan
تـاریخ نـویسان روایت کرده انـد که آتـش مـعبد مـقدس زرتشـت در آذربـایجان هـرگـز خـامـوش نمیشد. چنین پیداسـت که این شـعله هـا تـنها بـر تـاریخ مـلت مـا پـرتـو افکن نـبود، بلکه آینده ایران را نیز روشـن…
ازعصر نفت تادوران اتم
@khosrovanooshiravan
تـاریخ نـویسان روایت کرده انـد که آتـش مـعبد مـقدس زرتشـت در آذربـایجان هـرگـز خـامـوش نمیشد. چنین پیداسـت که این شـعله هـا تـنها بـر تـاریخ مـلت مـا پـرتـو افکن نـبود، بلکه آینده ایران را نیز روشـن…
خسرو انوشیروان
تحقیر ها و بی عدالتی ها @khosrovanooshiravan در این میان مـنافـع شرکت نـفت ایران و انگلیس بـه ارقـام سرسام آوری رسید. نـه تـنها یکصد میلیون دلار سرمایه گـذاری اولیه شرکت کامـلا در اوایل دهـه ۱۹۲۰ – ۱۹۳۰ مسـتهلک گـردیده بـود بلکه درآمـد شرکت بـه بیست بـرابـر…
مـدت اعـتبار قـرارداد ۲۵ سـال بـود و امکان تـمدید آن بـه مـدت پـانـزده سـال دیگر یعنی هـر پـنج سـال یک بـار پـس از انـقضای مـوعـد وجود داشت.
@khosrovanooshiravan
در قرارداد اصل ۵۰ - ۵۰ ملحوظ شده بود و نیمی از سود بهره برداری نصیب ایرانیان میشد.
سـه سـال بـعد، مـا تـوفیق یافتیم که بـرای نخسـتین بـار شرکت ملی نـفت ایران را در مجـموع فـعالیت هـای نفتی کشور شریک و سهیم گـردانیم و آن قـراردادی بـا شرکت آجیپ بـریاسـت انـریکو مـاتـهئی بـود که شرکت مشـترک نـفت ایران و ایتالیا تشکیل شـد و پـنجاه درصـد سـهام آن مـتعلق بـه ایران بـود. انـدکی بـعد قـرارداد دیگری بـر همین اسـاس بـا شرکت نـفت پـان امـریکن بـرای اسـتخراج نـفت فـلات قـاره
ایران تشکیل شـد و چـون در هـر دو قـرارداد از یک طـرف شرکت ملی نـفت ایران مـالک پـنجاه درصـد سـهام شرکت بهـره بـرداری کننده بـود و از طـرف دیگر دولـت ایران پـنجاه درصـد مـالیات از مـنافـع را دریافـت میداشـت، عـملا سـهم کشور بـه ۷۵ %میرسید. مـضافـا
اینکه در قرارداد کمپانی شل ۸۵ میلیون دلار بعنوان حق القدم و بلا عوض به دولت ایران پرداخت گردید.
از این پـس سیاسـت نفتی ایران در این اصـل قـرارگـرفـت که دیگر مـطلقا هیچ امتیازی بـه هیچ شرکت خـارجی داده نـشود و شرکت هـای خـارجی یا بـه عـنوان واسـطه و یا بـه هـزینه خـود بـه اکتشاف بـپردازنـد و اگـر بـه نـفت دسـت یافـتند آن زمـان دولـت ایران در هـزینه و منافع استخراج و بهره برداری شریک و سهیم باشد.
چـه بسیار جـلسات و مـجامـع که بـرای بـحث در این مـوضـوع از ۱۹۵۰ تـا ۱۹۷۳ تشکیل شـد. در این تـاریخ بـود که سرانـجام تـوفیق یافتیم قـرارداد خـود را بـا شرکت هـای عـامـل نـفت بـه کلی دگـرگـون سـازیم و مـالکیت کامـل و مـطلق ایران را بـر مـنافـع و تـأسیسات نـفت بی چون و چرا مستقرنائیم.
در حقیقت در این زمـان بـود که قـانـون ملی شـدن نـفت پـس از تـقریبا یک ربـع قـرن تـلاش ایران و مـن بـه نتیجه نـهایی خـود رسید و آرزوی مـا جـامـه عـمل پـوشید. از این پـس شرکت هـای عـامـل نـفت دیگر خـریدار سـاده ای بیش نـبودنـد و ایران نـه تـنها مـدیریت کامـل
همه تأسیسات نفتی خود را به عهده گرفت، بلکه در تعیین شرایط فروش نفت نیز آزادی کامل یافت.
مرگ انریکو ماتهئی:
از ۱۳۳۷ که شکیبائی مـن دربـرابـر تحـمیلات و سـوءاسـتفاده هـای شرکت هـای بـزرگ نفتی واقـعاً بـه پـایان رسید و مـا در مـقامی بـودیم که میتـوانسـتیم بـا آنـان جـدا بـه مـقابـله بـپردازیم انـدک انـدک حـوادث و وقـایعی غـریب و شـگفت انگیز وقـوع یافـت. وقـوع چنین حـوادثی، در انـقلابیتـرین دوران تـاریخ بهـره بـرداری از مـنابـع نفتی جـهان شـاید شـگفت آور هـم نـباشـد، چـرا که مـنافعی بـس مـهم در مـعرض خـطر قـرار گـرفـته بـود، که بـرای حـفظ آنـها نـه از نیرنـگ و خـدعـه دریغ شـد نـه از خـشونـت، نـه از افتراهـا، نـه حتی از جـنایت.
شرکت های بزرگ نفتی برای مقابله با کشورهای تولید کننده نفت توسل به هر سلاحی را جایز میشمردند.
دو واقعه دارای اهمیت و توجه خاص است:
نخسـت، مـرگ نـاگـهانی انـریکو مـاتـهئی رئیس شرکت نـفت ایتالیا که یک قـرارداد نفتی انـقلابی بـا ایران مـنعقد کرده بـود. هـنگامیکه مـن مـاتـهئی را شـناخـتم مـردی بـود تـقریبا پـنجاه سـالـه، فـعال و پـرتحـرک که بـازارهـای نفتی جـهان را میشـناخـت و بـه خـطراتی که در مـبارزه
بـا شرکت هـای بـزرگ نفتی جـهان مـتوجـه او بـود وقـوف کامـل داشـت. ولی همیشه عـادت داشـت بـگوید "مـن وقـت تـرسیدن نـدارم".
مـاتـهئی بـرای صرفه جـویی در وقـت هـمواره بـا هـواپیما یا هـلیکوپتر سـفر میکرد و ظـاهـرا مجـموع سـاعـات پـرواز او بـه ۵۷۰۰ میرسید
جت کوچک وی همواره آماده پرواز بود و خلبانی ماهر و محتاط به نام سرگرد برتوزی داشت.
در سـاعـت ۱۷ و ۲۵ دقیقه روز ۲۷ اکتبر ۱۹۶۲ هـواپیمای وی از یک فـرودگـاه سیسیل پـرواز کرد، و قـرار بـود در سـاعـت ۵۷:۱۸ در فـرودگـاه میلان فـرود آید. ویلیام مک لال، رئیس دفتر مجـله مـعروف تـایم در ایتالیا در این سـفر مـاتـهئی را هـمراهی میکرد.
https://t.me/khosrovanooshiravan/3433
ادامه دارد ...
بخشهایی از
#پاسخ_به_تاریخ
به قلم شهریار ایران زمین #محمدرضا_شاه_پهلوی
@khosrovanooshiravan
در قرارداد اصل ۵۰ - ۵۰ ملحوظ شده بود و نیمی از سود بهره برداری نصیب ایرانیان میشد.
سـه سـال بـعد، مـا تـوفیق یافتیم که بـرای نخسـتین بـار شرکت ملی نـفت ایران را در مجـموع فـعالیت هـای نفتی کشور شریک و سهیم گـردانیم و آن قـراردادی بـا شرکت آجیپ بـریاسـت انـریکو مـاتـهئی بـود که شرکت مشـترک نـفت ایران و ایتالیا تشکیل شـد و پـنجاه درصـد سـهام آن مـتعلق بـه ایران بـود. انـدکی بـعد قـرارداد دیگری بـر همین اسـاس بـا شرکت نـفت پـان امـریکن بـرای اسـتخراج نـفت فـلات قـاره
ایران تشکیل شـد و چـون در هـر دو قـرارداد از یک طـرف شرکت ملی نـفت ایران مـالک پـنجاه درصـد سـهام شرکت بهـره بـرداری کننده بـود و از طـرف دیگر دولـت ایران پـنجاه درصـد مـالیات از مـنافـع را دریافـت میداشـت، عـملا سـهم کشور بـه ۷۵ %میرسید. مـضافـا
اینکه در قرارداد کمپانی شل ۸۵ میلیون دلار بعنوان حق القدم و بلا عوض به دولت ایران پرداخت گردید.
از این پـس سیاسـت نفتی ایران در این اصـل قـرارگـرفـت که دیگر مـطلقا هیچ امتیازی بـه هیچ شرکت خـارجی داده نـشود و شرکت هـای خـارجی یا بـه عـنوان واسـطه و یا بـه هـزینه خـود بـه اکتشاف بـپردازنـد و اگـر بـه نـفت دسـت یافـتند آن زمـان دولـت ایران در هـزینه و منافع استخراج و بهره برداری شریک و سهیم باشد.
چـه بسیار جـلسات و مـجامـع که بـرای بـحث در این مـوضـوع از ۱۹۵۰ تـا ۱۹۷۳ تشکیل شـد. در این تـاریخ بـود که سرانـجام تـوفیق یافتیم قـرارداد خـود را بـا شرکت هـای عـامـل نـفت بـه کلی دگـرگـون سـازیم و مـالکیت کامـل و مـطلق ایران را بـر مـنافـع و تـأسیسات نـفت بی چون و چرا مستقرنائیم.
در حقیقت در این زمـان بـود که قـانـون ملی شـدن نـفت پـس از تـقریبا یک ربـع قـرن تـلاش ایران و مـن بـه نتیجه نـهایی خـود رسید و آرزوی مـا جـامـه عـمل پـوشید. از این پـس شرکت هـای عـامـل نـفت دیگر خـریدار سـاده ای بیش نـبودنـد و ایران نـه تـنها مـدیریت کامـل
همه تأسیسات نفتی خود را به عهده گرفت، بلکه در تعیین شرایط فروش نفت نیز آزادی کامل یافت.
مرگ انریکو ماتهئی:
از ۱۳۳۷ که شکیبائی مـن دربـرابـر تحـمیلات و سـوءاسـتفاده هـای شرکت هـای بـزرگ نفتی واقـعاً بـه پـایان رسید و مـا در مـقامی بـودیم که میتـوانسـتیم بـا آنـان جـدا بـه مـقابـله بـپردازیم انـدک انـدک حـوادث و وقـایعی غـریب و شـگفت انگیز وقـوع یافـت. وقـوع چنین حـوادثی، در انـقلابیتـرین دوران تـاریخ بهـره بـرداری از مـنابـع نفتی جـهان شـاید شـگفت آور هـم نـباشـد، چـرا که مـنافعی بـس مـهم در مـعرض خـطر قـرار گـرفـته بـود، که بـرای حـفظ آنـها نـه از نیرنـگ و خـدعـه دریغ شـد نـه از خـشونـت، نـه از افتراهـا، نـه حتی از جـنایت.
شرکت های بزرگ نفتی برای مقابله با کشورهای تولید کننده نفت توسل به هر سلاحی را جایز میشمردند.
دو واقعه دارای اهمیت و توجه خاص است:
نخسـت، مـرگ نـاگـهانی انـریکو مـاتـهئی رئیس شرکت نـفت ایتالیا که یک قـرارداد نفتی انـقلابی بـا ایران مـنعقد کرده بـود. هـنگامیکه مـن مـاتـهئی را شـناخـتم مـردی بـود تـقریبا پـنجاه سـالـه، فـعال و پـرتحـرک که بـازارهـای نفتی جـهان را میشـناخـت و بـه خـطراتی که در مـبارزه
بـا شرکت هـای بـزرگ نفتی جـهان مـتوجـه او بـود وقـوف کامـل داشـت. ولی همیشه عـادت داشـت بـگوید "مـن وقـت تـرسیدن نـدارم".
مـاتـهئی بـرای صرفه جـویی در وقـت هـمواره بـا هـواپیما یا هـلیکوپتر سـفر میکرد و ظـاهـرا مجـموع سـاعـات پـرواز او بـه ۵۷۰۰ میرسید
جت کوچک وی همواره آماده پرواز بود و خلبانی ماهر و محتاط به نام سرگرد برتوزی داشت.
در سـاعـت ۱۷ و ۲۵ دقیقه روز ۲۷ اکتبر ۱۹۶۲ هـواپیمای وی از یک فـرودگـاه سیسیل پـرواز کرد، و قـرار بـود در سـاعـت ۵۷:۱۸ در فـرودگـاه میلان فـرود آید. ویلیام مک لال، رئیس دفتر مجـله مـعروف تـایم در ایتالیا در این سـفر مـاتـهئی را هـمراهی میکرد.
https://t.me/khosrovanooshiravan/3433
ادامه دارد ...
بخشهایی از
#پاسخ_به_تاریخ
به قلم شهریار ایران زمین #محمدرضا_شاه_پهلوی
Telegram
خسرو انوشیروان
تحقیر ها و بی عدالتی ها
@khosrovanooshiravan
در این میان مـنافـع شرکت نـفت ایران و انگلیس بـه ارقـام سرسام آوری رسید. نـه تـنها یکصد میلیون دلار سرمایه گـذاری اولیه شرکت کامـلا در اوایل دهـه ۱۹۲۰ – ۱۹۳۰ مسـتهلک گـردیده بـود بلکه درآمـد شرکت بـه بیست بـرابـر…
@khosrovanooshiravan
در این میان مـنافـع شرکت نـفت ایران و انگلیس بـه ارقـام سرسام آوری رسید. نـه تـنها یکصد میلیون دلار سرمایه گـذاری اولیه شرکت کامـلا در اوایل دهـه ۱۹۲۰ – ۱۹۳۰ مسـتهلک گـردیده بـود بلکه درآمـد شرکت بـه بیست بـرابـر…