خسرو انوشیروان
⚫️ سنبهی #سنت در اینجا ، #ایران ؛ تا همیشه پرزور است ... https://t.me/C_B_SHAHZADEH/150181 https://t.me/khosrovanooshiravan/12674 اگر ، ستونهای استقرار جمهوری اسلامی را نتوانید ویران کنید ؛ جمهوری اسلامی همچنان پایدار میماند . بر خلاف تصور عام ، ستونهای…
⚫️ ضرورت گفتوگو و توافق با خردهفرهنگ مذهبی ایران
نتیجه دیگری نیز که از نظرسنجی گرایشهای مذهبی جامعه ایران میتوان گرفت و این نیز کاملاً با حدسهای من هماهنگ بود این است: کسر بزرگی از جامعه ایران همچنان هویت مذهبی دارد. این بخش از جامعه آنقدر بزرگ و نیرومند هست که موضع منفی یا مثبتش بر پیروزی یا شکست هر جنبش اجتماعی اثرگذار باشد. در نظر گرفتن این بخش و باز کردن باب گفتوگو با آنها و در نظر گرفتن حساسیتهایشان بسیار مهم است. اگر چه اکثریت بزرگی خواهان حکومتی سکولار هستند، اما هنوز نمیتوان گفت اکثریت بزرگی از جامعه ایران بیخداباور یا غیرمذهبی هستند. این نکتهای است که در مباحث سیاسی سالهای اخیر به کلی فراموش شده است.
https://t.me/khosrovanooshiravan/12675
✍ #بابک_مینا
نتیجه دیگری نیز که از نظرسنجی گرایشهای مذهبی جامعه ایران میتوان گرفت و این نیز کاملاً با حدسهای من هماهنگ بود این است: کسر بزرگی از جامعه ایران همچنان هویت مذهبی دارد. این بخش از جامعه آنقدر بزرگ و نیرومند هست که موضع منفی یا مثبتش بر پیروزی یا شکست هر جنبش اجتماعی اثرگذار باشد. در نظر گرفتن این بخش و باز کردن باب گفتوگو با آنها و در نظر گرفتن حساسیتهایشان بسیار مهم است. اگر چه اکثریت بزرگی خواهان حکومتی سکولار هستند، اما هنوز نمیتوان گفت اکثریت بزرگی از جامعه ایران بیخداباور یا غیرمذهبی هستند. این نکتهای است که در مباحث سیاسی سالهای اخیر به کلی فراموش شده است.
https://t.me/khosrovanooshiravan/12675
✍ #بابک_مینا
Telegram
خسرو انوشیروان
⚫️ سنبهی #سنت در اینجا ، #ایران ؛ تا همیشه پرزور است ...
https://t.me/C_B_SHAHZADEH/150181
https://t.me/khosrovanooshiravan/12674
اگر ، ستونهای استقرار جمهوری اسلامی را نتوانید ویران کنید ؛ جمهوری اسلامی همچنان پایدار میماند .
بر خلاف تصور عام ، ستونهای…
https://t.me/C_B_SHAHZADEH/150181
https://t.me/khosrovanooshiravan/12674
اگر ، ستونهای استقرار جمهوری اسلامی را نتوانید ویران کنید ؛ جمهوری اسلامی همچنان پایدار میماند .
بر خلاف تصور عام ، ستونهای…
خسرو انوشیروان
🛑 بنده ایران را #استوار بر شالوده ای از #فرهنگ برگرفته از #سنت فرض میکنم سپس #سنت_ایرانی را بر دو ستون از #ملیت و #مذهب ثابت میدانم ... اگر این دو ستون استوار مانَد به یاری پروردگار #ثبات در میهن ما باقی خواهد ماند و #ایران پایدار میماند در آنصورت کشور از…
⚫️ #بابک_مینا :
به نیمقرن اخیر نگاه میکنم و از خود میپرسم اسلام سیاسی چه دستاورد مهمی داشته است؟ به نظر من اگر از همه مصیبتهایی که اسلام سیاسی به وجود آورده است بگذریم، مهمترین دستاورد اسلام سیاسی در ایران جلوگیری از قدرت گرفتن کمونیسم بود. اگر در انقلاب ۵۷ یا در جنبشی دیگر کمونیستها دست بالا را پیدا میکردند و موفق میشدند در ایران حکومتی کمونیستی تشکیل دهند، ایران خواهینخواهی به یکی از اقمار شوروی بدل میشد. مشخص نبود پس از فروپاشی شوروی سرنوشت ما چه میشد. تجزیه قسمتهایی از ایران بسیار محتمل بود خصوصاً اینکه حزب توده و بسیاری دیگر از سازمانهای کمونیستی طرفدار برپایی «فدراسیونی از خلقها» بودند. به نظرم تز کسانی که میگفتند اسلام نیرویی علیه کمونیسم است درست بود. مذهب شیعه همچون سدی سدید ما را از کمونیستی شدن حفاظت کرد. برای من بهترین مسیر، مسیر پهلوی بود، اما اگر در چهارچوب انقلاب ۵۷ مجبور به انتخاب باشم همین بنیانگذاران جمهوری اسلامی را انتخاب میکنم. به نظرم کمضررترین گروه برنده شدند. پیروزی کمونیستها و مجاهدین خلق بدترین سناریو برای ایران بود. مذهب شیعه مانع شد که شوروی ما را ببلعد، اگر چه خود در ایران رنجهای بسیاری به ما تحمیل کرد و میکند.
https://t.me/khosrovanooshiravan/955
https://t.me/khosrovanooshiravan/956
https://t.me/khosrovanooshiravan/959
به نیمقرن اخیر نگاه میکنم و از خود میپرسم اسلام سیاسی چه دستاورد مهمی داشته است؟ به نظر من اگر از همه مصیبتهایی که اسلام سیاسی به وجود آورده است بگذریم، مهمترین دستاورد اسلام سیاسی در ایران جلوگیری از قدرت گرفتن کمونیسم بود. اگر در انقلاب ۵۷ یا در جنبشی دیگر کمونیستها دست بالا را پیدا میکردند و موفق میشدند در ایران حکومتی کمونیستی تشکیل دهند، ایران خواهینخواهی به یکی از اقمار شوروی بدل میشد. مشخص نبود پس از فروپاشی شوروی سرنوشت ما چه میشد. تجزیه قسمتهایی از ایران بسیار محتمل بود خصوصاً اینکه حزب توده و بسیاری دیگر از سازمانهای کمونیستی طرفدار برپایی «فدراسیونی از خلقها» بودند. به نظرم تز کسانی که میگفتند اسلام نیرویی علیه کمونیسم است درست بود. مذهب شیعه همچون سدی سدید ما را از کمونیستی شدن حفاظت کرد. برای من بهترین مسیر، مسیر پهلوی بود، اما اگر در چهارچوب انقلاب ۵۷ مجبور به انتخاب باشم همین بنیانگذاران جمهوری اسلامی را انتخاب میکنم. به نظرم کمضررترین گروه برنده شدند. پیروزی کمونیستها و مجاهدین خلق بدترین سناریو برای ایران بود. مذهب شیعه مانع شد که شوروی ما را ببلعد، اگر چه خود در ایران رنجهای بسیاری به ما تحمیل کرد و میکند.
https://t.me/khosrovanooshiravan/955
https://t.me/khosrovanooshiravan/956
https://t.me/khosrovanooshiravan/959
Telegram
خسرو انوشیروان
🛑 بنده ایران را #استوار بر شالوده ای از #فرهنگ برگرفته از #سنت فرض میکنم
سپس #سنت_ایرانی را بر دو ستون از #ملیت و #مذهب ثابت میدانم ...
اگر این دو ستون استوار مانَد به یاری پروردگار #ثبات در میهن ما باقی خواهد ماند و #ایران پایدار میماند در آنصورت کشور…
سپس #سنت_ایرانی را بر دو ستون از #ملیت و #مذهب ثابت میدانم ...
اگر این دو ستون استوار مانَد به یاری پروردگار #ثبات در میهن ما باقی خواهد ماند و #ایران پایدار میماند در آنصورت کشور…
خسرو انوشیروان
⚫️ #بابک_مینا : به نیمقرن اخیر نگاه میکنم و از خود میپرسم اسلام سیاسی چه دستاورد مهمی داشته است؟ به نظر من اگر از همه مصیبتهایی که اسلام سیاسی به وجود آورده است بگذریم، مهمترین دستاورد اسلام سیاسی در ایران جلوگیری از قدرت گرفتن کمونیسم بود. اگر در انقلاب…
شیعه، ایران، محافظهکاری
در مجموع میتوان گفت مذهب شیعه دو بار ایران را نجات داد: یک بار در برابر امپراتوری سنیمذهب عثمانی و بار دیگر در برابر امپراتوری شوروی. هم امپراتوری عثمانی و هم شوروی قویتر از ایران بودند. برتری شوروی واضح است اما ما گاهی فراموش میکنیم که دولت صفوی حتی در اوج قدرت خود به زحمت در برابر تهاجم عثمانی ایستادگی میکرد. قدرت ایران همواره بیشتر معنوی و فرهنگی بوده است تا نظامی. این مذهب شیعه بود که همچون چسبی نیرومند ایران را به هم چسباند و از نفوذ عثمانی جلوگیری کرد.
امروز همچنان مذهب شیعه سنگری است در برابر هیچانگاری جدید غربی که در قالب انواع ایدئولوژیهای نسبیگرا به تدریج وارد ایران میشود، یعنی ایدئولوژیهای ووک و چندفرهنگگرا و غیره. بیمبنایی اندیشه سیاسی متأخر در غرب پیامدهای خطرناکی هم برای آنها و هم برای ما خواهد داشت. اما دو نکته را باید مدنظر قرار داد:
اول اینکه شکست حکومت دینی در ساختن جامعهای که مورد رضایت اکثریت مردم ایران باشد، ایران را در برابر هر ایدئولوژی خطرناک غربی آسیبپذیر کرده است. برای جوانان ایران هر چیزی که در غرب مُد میشود جذاب است، در مقابل وازدگی و بیعلاقگی به ایران روز به روز بیشتر میشود. اگر مذهب شیعه نتواند با آزادیهایِ فردی کنار بیاید و خود را بر طبق شرایط جدید بازسازی نکند، در برابر موجهای جدیدی که خواهند آمد میشکند.
دوم اینکه بخش بزرگی از جامعه ایران غیرمذهبی شده است و دیگر نمیتوان با مذهب این بخش را از موج هیچانگاری غربی محافظت کرد. ما نیاز به محافظهکاریی غیردینی داریم تا بتواند سدی در برابر امواج نسبیگرایی و وازدگی باشد.
✍ #بابک_مینا
https://t.me/khosrovanooshiravan/16374
https://t.me/khosrovanooshiravan/16079
https://t.me/khosrovanooshiravan/16080
https://t.me/khosrovanooshiravan/16082
#پاینده_ایران
#جاوید_شاه
#جاوید_جایگاه_شاهنشاه_ایران
#جاوید_شاهنشاهی_ایران
در مجموع میتوان گفت مذهب شیعه دو بار ایران را نجات داد: یک بار در برابر امپراتوری سنیمذهب عثمانی و بار دیگر در برابر امپراتوری شوروی. هم امپراتوری عثمانی و هم شوروی قویتر از ایران بودند. برتری شوروی واضح است اما ما گاهی فراموش میکنیم که دولت صفوی حتی در اوج قدرت خود به زحمت در برابر تهاجم عثمانی ایستادگی میکرد. قدرت ایران همواره بیشتر معنوی و فرهنگی بوده است تا نظامی. این مذهب شیعه بود که همچون چسبی نیرومند ایران را به هم چسباند و از نفوذ عثمانی جلوگیری کرد.
امروز همچنان مذهب شیعه سنگری است در برابر هیچانگاری جدید غربی که در قالب انواع ایدئولوژیهای نسبیگرا به تدریج وارد ایران میشود، یعنی ایدئولوژیهای ووک و چندفرهنگگرا و غیره. بیمبنایی اندیشه سیاسی متأخر در غرب پیامدهای خطرناکی هم برای آنها و هم برای ما خواهد داشت. اما دو نکته را باید مدنظر قرار داد:
اول اینکه شکست حکومت دینی در ساختن جامعهای که مورد رضایت اکثریت مردم ایران باشد، ایران را در برابر هر ایدئولوژی خطرناک غربی آسیبپذیر کرده است. برای جوانان ایران هر چیزی که در غرب مُد میشود جذاب است، در مقابل وازدگی و بیعلاقگی به ایران روز به روز بیشتر میشود. اگر مذهب شیعه نتواند با آزادیهایِ فردی کنار بیاید و خود را بر طبق شرایط جدید بازسازی نکند، در برابر موجهای جدیدی که خواهند آمد میشکند.
دوم اینکه بخش بزرگی از جامعه ایران غیرمذهبی شده است و دیگر نمیتوان با مذهب این بخش را از موج هیچانگاری غربی محافظت کرد. ما نیاز به محافظهکاریی غیردینی داریم تا بتواند سدی در برابر امواج نسبیگرایی و وازدگی باشد.
✍ #بابک_مینا
https://t.me/khosrovanooshiravan/16374
https://t.me/khosrovanooshiravan/16079
https://t.me/khosrovanooshiravan/16080
https://t.me/khosrovanooshiravan/16082
#پاینده_ایران
#جاوید_شاه
#جاوید_جایگاه_شاهنشاه_ایران
#جاوید_شاهنشاهی_ایران
Telegram
خسرو انوشیروان
⚫️ #بابک_مینا :
به نیمقرن اخیر نگاه میکنم و از خود میپرسم اسلام سیاسی چه دستاورد مهمی داشته است؟ به نظر من اگر از همه مصیبتهایی که اسلام سیاسی به وجود آورده است بگذریم، مهمترین دستاورد اسلام سیاسی در ایران جلوگیری از قدرت گرفتن کمونیسم بود. اگر در انقلاب…
به نیمقرن اخیر نگاه میکنم و از خود میپرسم اسلام سیاسی چه دستاورد مهمی داشته است؟ به نظر من اگر از همه مصیبتهایی که اسلام سیاسی به وجود آورده است بگذریم، مهمترین دستاورد اسلام سیاسی در ایران جلوگیری از قدرت گرفتن کمونیسم بود. اگر در انقلاب…
خسرو انوشیروان
در ستایش «نوزایی درونی»: طباطبایی - صبا جواد طباطبایی به موسیقی کلاسیک ایرانی بسیار علاقه داشت. در مصاحبهای از اهمیت کسانی مثل ابوالحسن صبا صحبت میکند. به نظر من جایگاه خود طباطبایی در اندیشه سیاسی را میتوان با صبا در موسیقی مقایسه کرد. همچنان که صبا…
⚫️ تأثیرگذارترین روشنفکران بعد از انقلاب به نظر من عبدالکریم سروش و جواد طباطبایی بودند. سروش در دهه هفتاد تاثیری گسترده بر نخبگان مذهبی درون و بیرون جمهوری اسلامی گذاشت و فکر مذهبی را به میزان بسیار زیادی تغییر داد. جواد طباطبایی در دهه نود توانست به استیلای چند دهه چپاندیشی بر روشنفکری غیرمذهبی در ایران پایان دهد و اندیشه ایرانگرا و مشروطهخواه را احیاء کند. همیشه فکر میکنم نقش طباطبایی در ایران با نقش رمون آرون در فرانسه قابل مقایسه است. آرون هم با مقاومتی جانانه در دهههای شصت و هفتاد میلادی و تربیت نسلی جدید از متفکران علوم اجتماعی و سیاسی توانست نقش مهمی در پایان دادن به استیلای تفکر چپ در میان روشنفکران فرانسوی بازی کند. اگر بخواهیم جریانی لیبرال - محافظهکار در ایران شکل دهیم، باید بر بستری قدم برداریم که طباطبایی فراهم کرده است. یا باید طباطبایی را ادامه داد یا باید از او گذشت و در هر صورت باید با اندیشه وی مواجه شد.
https://t.me/khosrovanooshiravan/16249
✍ #بابک_مینا
https://t.me/khosrovanooshiravan/16249
✍ #بابک_مینا
Telegram
خسرو انوشیروان
در ستایش «نوزایی درونی»: طباطبایی - صبا
جواد طباطبایی به موسیقی کلاسیک ایرانی بسیار علاقه داشت. در مصاحبهای از اهمیت کسانی مثل ابوالحسن صبا صحبت میکند. به نظر من جایگاه خود طباطبایی در اندیشه سیاسی را میتوان با صبا در موسیقی مقایسه کرد. همچنان که صبا…
جواد طباطبایی به موسیقی کلاسیک ایرانی بسیار علاقه داشت. در مصاحبهای از اهمیت کسانی مثل ابوالحسن صبا صحبت میکند. به نظر من جایگاه خود طباطبایی در اندیشه سیاسی را میتوان با صبا در موسیقی مقایسه کرد. همچنان که صبا…
خسرو انوشیروان
⚫️ میدونی شباهت جدید جمهوری اسلامی با مثلاً اپوزیسیون چپگرایی که از بازماندگان برای خودش درست کرده چیه !؟ https://t.me/khosrovanooshiravan/6985 👈 هردو سعی دارند سیاست را قومی کنند . وقتی قومیت وارد عرصهی سیاست شد ؛ #حقوق ، نادیده گرفته میشود و جایگاه حقوقی…
⚫️ طبقه جهانی پرولتاریا، امتگرایی اسلامی، قومگرایی سه دشمن ایران
دولت ملی شکل غالب حیات سیاسی در جهان مدرن است. اساساً تجدد و توسعه به عنوان برنامهای اقتصادی – اجتماعی – سیاسی درون فرمی به نام دولت – ملت محقق میشود. بنابراین در یک کلام استقرار دولت ملی کلید تجدد و فراتر از آن کلید «تمدن» در دوران ماست. سه جریان در ایران در برابر دولت ملی بودهاند: کمونیسم، اسلامگرایی امتگرا و قومگرایی. دو تای اولی با تجدد کلاسیک مخالفند و مدعی بنیان نهادن «تجددی دیگر». اما سومی بیشتر نوستالژی برای هویتهای ماقبل مدرن است. قومگرایی نوعی بدویگرایی ضدبورژوایی است، نفرت از تهران و شهرهای بزرگ ایران و فرهنگ غالب شهری در آنها بسیار قدرتمند است. آنچه اسمش را میگذارند «مرکز» در واقع همان لجستیک تمدنی ایران است. نابود کردن «مرکز» یعنی نابود کردن بنیانهای تمدن معاصر ایرانی. در برابر این سه جریان، و خصوصاً قومگرایی که تازهنفستر از دوتای اولی است بدون لکنت باید ایستاد.
به قول جواد طباطبایی از ایران باید دفاع کرد، به نام یا به ننگ.
https://t.me/khosrovanooshiravan/16508
✍ #بابک_مینا
دولت ملی شکل غالب حیات سیاسی در جهان مدرن است. اساساً تجدد و توسعه به عنوان برنامهای اقتصادی – اجتماعی – سیاسی درون فرمی به نام دولت – ملت محقق میشود. بنابراین در یک کلام استقرار دولت ملی کلید تجدد و فراتر از آن کلید «تمدن» در دوران ماست. سه جریان در ایران در برابر دولت ملی بودهاند: کمونیسم، اسلامگرایی امتگرا و قومگرایی. دو تای اولی با تجدد کلاسیک مخالفند و مدعی بنیان نهادن «تجددی دیگر». اما سومی بیشتر نوستالژی برای هویتهای ماقبل مدرن است. قومگرایی نوعی بدویگرایی ضدبورژوایی است، نفرت از تهران و شهرهای بزرگ ایران و فرهنگ غالب شهری در آنها بسیار قدرتمند است. آنچه اسمش را میگذارند «مرکز» در واقع همان لجستیک تمدنی ایران است. نابود کردن «مرکز» یعنی نابود کردن بنیانهای تمدن معاصر ایرانی. در برابر این سه جریان، و خصوصاً قومگرایی که تازهنفستر از دوتای اولی است بدون لکنت باید ایستاد.
به قول جواد طباطبایی از ایران باید دفاع کرد، به نام یا به ننگ.
https://t.me/khosrovanooshiravan/16508
✍ #بابک_مینا
Telegram
خسرو انوشیروان
⚫️ میدونی شباهت جدید جمهوری اسلامی با مثلاً اپوزیسیون چپگرایی که از بازماندگان برای خودش درست کرده چیه !؟
https://t.me/khosrovanooshiravan/6985
👈 هردو سعی دارند سیاست را قومی کنند .
وقتی قومیت وارد عرصهی سیاست شد ؛ #حقوق ، نادیده گرفته میشود و جایگاه…
https://t.me/khosrovanooshiravan/6985
👈 هردو سعی دارند سیاست را قومی کنند .
وقتی قومیت وارد عرصهی سیاست شد ؛ #حقوق ، نادیده گرفته میشود و جایگاه…
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
⚫️ جمهوری اسلامی پس از استقرار با اکراه نوروز را پذیرفت اما چهارشنبهسوری را هرگز نتوانست بپذیرد. فرهنگ باستانی ایرانی یکی از ستونهای اصلی و بلکه میتوانیم بگوییم اصلیترین ستون هویت ملی ماست. طرد و نفی این هویت، یعنی طرد و نفی بخش مهمی از ایران. این طرد بخشی از سیاست فرهنگزدایی است و نتیجه اسلام سیاسی که میخواهد جامعه را به نقطه صفر برساند و یک بار دیگر اسلامی کند. مردم ایران قرنها مسلمان بودهاند و نوروز و چهارشنبهسوری را نیز برگزار کردهاند. یکی از خصلتهای ایدئولوژی اسلامگرایی این است که میخواهد همه را از نو مسلمان کند و در این راه فرهنگ، عادات و رسوم ملی را تا بتواند نابود میکند. اما چهارشنبهسوری و نوروز سختجانتر از آن بودهاند که نابود یا کمرنگ شوند. هویت ملی ما پیروز شده است. نوروز پرچم ایران بزرگ است، از بخشهای کردنشین ترکیه تا تاجیکستان این جشن را برگزار میکنند. هر جا نوروز هست، آنجا ایران بزرگ فرهنگی است.
https://t.me/khosrovanooshiravan
✍ #بابک_مینا
https://t.me/khosrovanooshiravan
✍ #بابک_مینا
خسرو انوشیروان
⚫️ این یک #هشدار نیرومند است برای #ما_میهنپرستان . هیچ کس نمیتواند طرح نهایی #صهیونیسم برای #تجزیه_ایران را تغییر دهد . https://t.me/khosrovanooshiravan/11645 👈 #قاطرهای_صهیون را دنبال کنید .
⚫️ نظریهای هست که میگوید اسرائیل در هر حالتی با دولتی متمرکز و قوی در ایران مشکل دارد. من به این نظریه باور ندارم. اما اسرائیل فعلاً به دلیل خطری که از جانب جمهوری اسلامی حس میکند، به تنش قومی در ایران دامن میزند و تا زمانی که از جانب ایران احساس خطر کند به این سیاست ادامه خواهد داد. دعوا با اسرائیل را جمهوری اسلامی آغاز کرده است، دعوایی یکسره بیهوده و احمقانه. اما وضعیت فعلی ما این است و بازیگر این وضعیت ما میهندوستان نیستیم. پس باید بهوش باشیم و در برابر اسرائیل و سیاست تنش قومیاش بایستیم.
https://t.me/khosrovanooshiravan/11645
https://t.me/khosrovanooshiravan/11646
✍ #بابک_مینا
https://t.me/khosrovanooshiravan/11645
https://t.me/khosrovanooshiravan/11646
✍ #بابک_مینا
Telegram
خسرو انوشیروان
⚫️ مسخره به نظر میاد ؛ اما واقعیت داره .
https://t.me/khosrovanooshiravan/11549
#فوری :
۳۲ عضو کنست (پارلمان اسراییل) از وزیر خارجه اسراییل ، کوهن خواستند از طرح استقلال آذربایجان ایران تحت نام کشور آذربایجان جنوبی حمایت کند !!!
https://t.me/khosrovanooshiravan/11549
#فوری :
۳۲ عضو کنست (پارلمان اسراییل) از وزیر خارجه اسراییل ، کوهن خواستند از طرح استقلال آذربایجان ایران تحت نام کشور آذربایجان جنوبی حمایت کند !!!
خسرو انوشیروان
⚫️ #برگزیدگان ... #داستان_ایران ایران چگونه خود را در طول اعصار حفظ کرد !؟ 👈 #طبقه_الیت . برگزیدگان و فرهیختگان و خردمندان ، اندیشمندانی که مقتضیات زمان و مقدورات خود را میشناختند و درمانده از #فهم_ایران نبودند ... #دیوانسالاران_ملی https://t.me/khosrov…
⚫️ اهمیت دوره مغول در احیاء ایده ایران
یکی از نکات جالب در بررسی سیر هویت ملی ایرانی این است که مفهوم ایران پس از رکود نسبی در دوران سلجوقیان، از قضا در دوران ایلخانان مغول و تیموریان احیاء شد. تاریخ ملی ما به صورت سنتی اساساً در همین دوره نوشته میشود. حمد الله مستوفی در «نزهةالقلوب» جغرافیای ایران را ترسیم میکند و مناطقی را که جزء ایران است نام میبرد. با بررسی این متن میتوانیم آشکارا ببینیم آنها درکی روشن از «کشور ایران» داشتند. همچنین رشیدالدین فضلالله همدانی در «جامعالتواریخ» هم به تاریخ مغول و ریشههای آنها میپردازد و هم تاریخی ملی از ایرانزمین به دست میدهد.
غزنویان و خصوصاً سلجوقیان به دلیل تعصب سنی علاقهای به هویت ایرانی نداشتند، بنابراین در دوره آنان تا حدی مفهوم ایران در میان نخبگان کمرنگ شد اگر چه استثنائات مهمی مانند نظامی و خاقانی نیز وجود دارد. دبیران و وزیران ایرانی نیز مانند خواجه نظام الملک در این دوره همچنان از میراث سیاسی ایرانشهری الهام میگیرند. اما سلجوقیان خود را ترک و مسلمان میدانستند.
با حمله مغول و از میان رفتن سلطه دولتی و سراسری سنیمذهبان، فضای تنفس دوبارهای برای ایده ایران پیدا شد. بسیاری معتقدند از قضا در همین دوره بود که مجدداً مفهوم ایران به عنوان کشوری واحد احیاء شد. یعنی چند قرن پیش از برآمدن صفویان ایده ایران به روشنی در میان نخبگان ایرانی وجود داشت.
ایده ایران تاریخی طولانی دارد، از هخامنشیان تا دوران ما. در دورههایی که ایران به عنوان واحد سیاسی وجود نداشته است مفهومی از ایران در شعر و ادب فارسی حضور داشته است. از این روست که هویت ملی ما دولتساخته نیست، از قضا در دورههایی نسبتاً طولانی حکومتهایی بر این کشور مسلط شدند که علاقهای به هویت ایرانی نداشتند. با این همه هویت ایرانی حفظ شد.
https://t.me/khosrovanooshiravan/13863
✍ #بابک_مینا
یکی از نکات جالب در بررسی سیر هویت ملی ایرانی این است که مفهوم ایران پس از رکود نسبی در دوران سلجوقیان، از قضا در دوران ایلخانان مغول و تیموریان احیاء شد. تاریخ ملی ما به صورت سنتی اساساً در همین دوره نوشته میشود. حمد الله مستوفی در «نزهةالقلوب» جغرافیای ایران را ترسیم میکند و مناطقی را که جزء ایران است نام میبرد. با بررسی این متن میتوانیم آشکارا ببینیم آنها درکی روشن از «کشور ایران» داشتند. همچنین رشیدالدین فضلالله همدانی در «جامعالتواریخ» هم به تاریخ مغول و ریشههای آنها میپردازد و هم تاریخی ملی از ایرانزمین به دست میدهد.
غزنویان و خصوصاً سلجوقیان به دلیل تعصب سنی علاقهای به هویت ایرانی نداشتند، بنابراین در دوره آنان تا حدی مفهوم ایران در میان نخبگان کمرنگ شد اگر چه استثنائات مهمی مانند نظامی و خاقانی نیز وجود دارد. دبیران و وزیران ایرانی نیز مانند خواجه نظام الملک در این دوره همچنان از میراث سیاسی ایرانشهری الهام میگیرند. اما سلجوقیان خود را ترک و مسلمان میدانستند.
با حمله مغول و از میان رفتن سلطه دولتی و سراسری سنیمذهبان، فضای تنفس دوبارهای برای ایده ایران پیدا شد. بسیاری معتقدند از قضا در همین دوره بود که مجدداً مفهوم ایران به عنوان کشوری واحد احیاء شد. یعنی چند قرن پیش از برآمدن صفویان ایده ایران به روشنی در میان نخبگان ایرانی وجود داشت.
ایده ایران تاریخی طولانی دارد، از هخامنشیان تا دوران ما. در دورههایی که ایران به عنوان واحد سیاسی وجود نداشته است مفهومی از ایران در شعر و ادب فارسی حضور داشته است. از این روست که هویت ملی ما دولتساخته نیست، از قضا در دورههایی نسبتاً طولانی حکومتهایی بر این کشور مسلط شدند که علاقهای به هویت ایرانی نداشتند. با این همه هویت ایرانی حفظ شد.
https://t.me/khosrovanooshiravan/13863
✍ #بابک_مینا
Telegram
خسرو انوشیروان
⚫️ #برگزیدگان ...
#داستان_ایران
ایران چگونه خود را در طول اعصار حفظ کرد !؟
👈 #طبقه_الیت .
برگزیدگان و فرهیختگان و خردمندان ، اندیشمندانی که مقتضیات زمان و مقدورات خود را میشناختند و درمانده از #فهم_ایران نبودند ...
#دیوانسالاران_ملی
https://t.me/khosro…
#داستان_ایران
ایران چگونه خود را در طول اعصار حفظ کرد !؟
👈 #طبقه_الیت .
برگزیدگان و فرهیختگان و خردمندان ، اندیشمندانی که مقتضیات زمان و مقدورات خود را میشناختند و درمانده از #فهم_ایران نبودند ...
#دیوانسالاران_ملی
https://t.me/khosro…
خسرو انوشیروان
⚫️ ایران, نام و ننگ: در فضیلت میهن پرستی وقتی میگوییم از ایران باید دفاع کرد چه به نام چه به ننگ منظور چیست؟ این یعنی هیچ فضلیت اخلاقی و معیاری به جز #مهین_پرستی و #منافع_ملی در سیاست نیست. وقتی پای میهن و حفظ آن در میان است, نه بحث سود و زیان سنجیدن و…
⚫️ نگرانی برای مردم غزه، وقتی آلوده به ایدئولوژیهای رنگارنگ چپ و اسلامگرا نیست، حساسیتی انسانی و اخلاقی است و احترامبرانگیز. اما حساسیت به سرنوشت مهسا و نیکا و سارینا و دیگر کشتهشدگان، حساسیت به سرنوشت ایران و ملت ایران، حساسیت به رنجهای روزانه شهروندان ایران علاوه بر اینکه انسانی است، فضلیت و ضرورتی مدنی و ملی است و این چیزی است که در بخش بزرگی از سنت چپ گم شده است و در اسلامگرایی از ابتدا وجود نداشته است. ما باید نگران ایران باشیم و این ترجیح دارد بر نگرانی برای مردم فلسطین یا هر جای دیگر. نه برای اینکه ایرانیان از نژاد برتری هستند، بلکه به این خاطر که این نگرانی اساس فضیلت سیاسی و ملی است. ما عضو ملت ایران هستیم و نخست باید نگران ایران باشیم. بله! اول ایران و شهروندان ایرانی!
https://t.me/khosrovanooshiravan/14466
https://t.me/khosrovanooshiravan/17367
✍ #بابک_مینا
https://t.me/khosrovanooshiravan/14466
https://t.me/khosrovanooshiravan/17367
✍ #بابک_مینا
Telegram
خسرو انوشیروان
⚫️ ایران, نام و ننگ: در فضیلت میهن پرستی
وقتی میگوییم از ایران باید دفاع کرد چه به نام چه به ننگ منظور چیست؟
این یعنی هیچ فضلیت اخلاقی و معیاری به جز #مهین_پرستی و #منافع_ملی در سیاست نیست.
وقتی پای میهن و حفظ آن در میان است, نه بحث سود و زیان سنجیدن و…
وقتی میگوییم از ایران باید دفاع کرد چه به نام چه به ننگ منظور چیست؟
این یعنی هیچ فضلیت اخلاقی و معیاری به جز #مهین_پرستی و #منافع_ملی در سیاست نیست.
وقتی پای میهن و حفظ آن در میان است, نه بحث سود و زیان سنجیدن و…
خسرو انوشیروان
⚫️ اجازه بفرمایید یک تضمین قطعی بهتون بدم : 👈 دریوزگی و فعلگی برای اسرائیل ، فلسطین یا هر بیگانهی قورومساق دیگری ؛ برای آپوزیشن نه آب میشود و نه نان . https://t.me/khosrovanooshiravan/17810
⚫️ نطق نتانیاهو در کنگره آمریکا بسیار روشن بود: اسرائيل و «جهان متمدن» علیه «ایران» است. خیلی واضح میگوید ایران، نه رژیم ایران، نه به قول بعضی غربیها «ملاها»، بلکه «ایران». او معترضان در آمریکا را «احمقهای مفید» ایران خواند. خوب هر کس احمق مفید خود را دارد، بخش بزرگی از اپوزیسون ایران هم احمق مفید اسرائیل است. مهمترین ثمره وقایع ۱۴۰۱ این بود که دست این اپوزیسون ضدایرانی رو شد. باید خوشحال باشیم این «احمقهای مفید» در ۱۴۰۱ شکست خوردند، و الا ایران را به بحرانی بزرگ میکشاندند. «ایرانگرایی» هوراکشان آقای نتانیاهو شوخی سیاست با ما بود!
https://t.me/khosrovanooshiravan/17811
✍ #بابک_مینا
https://t.me/khosrovanooshiravan/17811
✍ #بابک_مینا
Telegram
خسرو انوشیروان
⚫️ اجازه بفرمایید یک تضمین قطعی بهتون بدم :
👈 دریوزگی و فعلگی برای اسرائیل ، فلسطین یا هر بیگانهی قورومساق دیگری ؛ برای آپوزیشن نه آب میشود و نه نان .
https://t.me/khosrovanooshiravan/17810
👈 دریوزگی و فعلگی برای اسرائیل ، فلسطین یا هر بیگانهی قورومساق دیگری ؛ برای آپوزیشن نه آب میشود و نه نان .
https://t.me/khosrovanooshiravan/17810
خسرو انوشیروان
⚫️ 😍 https://t.me/khosrovanooshiravan/18676
⚫️ هجو تابلوی «شام آخر» با دراگ کویینها در افتتاحیه المپیک پاریس نمادی است از آنچه نیروهای پیشرفتگرا و چپ امروزی برای تمدن غربی میخواهند. در هجو یکی از مهمترین عناصر میراث تصویری اروپا تصویری از زوال اروپا را میبینیم. امروز نسبیگرایی و هیچانگاری دارد این تمدن را از درون میخورد و میجود. اما آنچه جالب است این است که چپ جهانی تصور میکند باید این نسبیگرایی و هیچانگاری را به تمام جهان صادر کند. فرمول نهایی این است: «نسبیگرایی آزاد میکند.» این که تمدنی به جان اسطورههای بنیادی خود بیفتد و آنها را تخریب کند، نشان از بحرانی ژرف دارد. من چنین آیندهای را برای ایران نمیخواهم. پذیرش آزادی و حقوق انسانها باید همواره با احترام به سنتها و سمبلهای بنیادی فرهنگ ایرانی همراه باشد. تخریب همه چیز آزاد نمیکند، منحط میکند. امیدوارم غرب خود را از این وضعیت برهاند.
✍ #بابک_مینا
https://t.me/khosrovanooshiravan/18677
پینوشت :
البته من هیچ امیدوار نیستم و آرزو میکنم کار این اهریمنهای خونریز ضد بشر چندان به درازا نکشد و نابودی آنها زمان که زندهام ببینم .
✍ #بابک_مینا
https://t.me/khosrovanooshiravan/18677
پینوشت :
البته من هیچ امیدوار نیستم و آرزو میکنم کار این اهریمنهای خونریز ضد بشر چندان به درازا نکشد و نابودی آنها زمان که زندهام ببینم .
Telegram
خسرو انوشیروان
⚫️ 😍
https://t.me/khosrovanooshiravan/18676
https://t.me/khosrovanooshiravan/18676
خسرو انوشیروان
⚫️ در اینجا نوشتم : https://t.me/khosrovanooshiravan/14695 جمهوری اسلامی در ایران تأسیس شد تا هژمونی غرب به واسطهی تثبیت اسرائیل در خاورمیانه پایدار بماند .
⚫️ چرا به اینجا رسیدیم؟ ملاحظهای درباره تنش میان ایران و اسرائیل
تنش ایران با اسرائیل اگر چه انگیزههای ایدئولوژیک روشنی دارد که ریشه در انقلاب ۵۷ دارد، اما باید توجه داشت که ایدئولوژی تنها عامل این تنش نیست. ایران در دوران جنگ با عراق در صلحی پنهان با اسرائیل بود که حتی چند سالی پس از اتمام جنگ نیز ادامه یافت. آیت الله خمینی رسماً با گفتن این که «راه قدس از کربلا میگذرد» استراتژی جمهوری اسلامی را در دهه شصت تعیین کرد: اولویت دفاع از قلمرو ملی بر مساله فلسطین. واقعیت این است که تمام رفتارهای جمهوری اسلامی را نمیتوان بر اساس ایدئولوژی توضیح داد. «جمهوری اسلامی» به عنوان یک دولت چیزی بیش از «ایدئولوژیِ جمهوری اسلامی» است. در جمهوری اسلامی امر سیاسی استقلال نسبی خود را نسبت به ایدئولوژی دارد و از این رو توضیح همه چیز بر اساس ایدئولوژی امتگرا خطا است. جمهوری اسلامی نشان داده است تا حد زیادی مثل هر دولتی محاسبه سود و زیان میکند و کم و بیش به منافع استراتژیک خود واقف است. البته این به معنای این نیست که مرتکب خطا نمیشود یا گاهی در تشخیص منافع خود دچار توهم نیست. هر دولتی در تشخیص منافع خود ممکن است دچار خطای محاسبه شود و جمهوری اسلامی از این نظر استثناء نیست. در دوران جنگ ایران و عراق، ایران و اسرائیل دشمنی مشترک داشتند و از این رو به شکلی پنهان با یک دیگر در صلح بودند. حتی همکاریهایی مقطعی نیز میان ایران و اسرائیل در این دوران انجام شد. اسرائیل خطر اصلی را ناسیونالیسم عرب میدانست و چندان توجهی به شعارهای ضداسرائیلی ایران نداشت. ایران هم جز لفاظی علیه اسرائيل کاری نمیکرد و قصدی برای تبدیل این لفاظی به سیاستی عملی نداشت. برای رهبر اول جمهوری اسلامی مساله فلسطین در نهایت عربی و سنی بود نه ایرانی و شیعی.
وضعیت پس از جنگ هم به همین منوال ادامه داشت تا مقدمات صلح اسلو آشکار شد. فروپاشی ناسیونالیسم عرب دشمن مشترک ایران و اسرائیل را از میان برد. اسرائیل برای نزدیکی به اعراب نیاز داشت لولوی جدیدی علم کند و این لولو ایران بود. نکته جالب این است که سیاست شیطانسازی از ایران را نه نتانیاهو که چپهای اسرائیل یعنی اسحاق رابین و شیمون پرز آغاز کردند و آن هم در جهت نزدیکی به اعراب و محکم کردن صلح اسلو. آمریکا با حمایت از صلح اسلو قصد داشت خاورمیانهای بسازد با سروری اسرائيل. ایران در چنین شرایطی خود را منزوی و بازنده حس میکرد، بنابراین در سیاست صلح پنهان با اسرائیل تجدید نظر کرد. این آغاز درگیری ایران و اسرائیل است که دهه به دهه بیشتر شد تا به اینجا رسید. در این کشمکش آمریکا مسئولیت سنگینی دارد. آمریکا میخواست خاورمیانهای بسازد با محوریت اسرائیل همراه با انزوای ایران. طبعاً این برای ایران قابل تحمل نبود و از هر وسیلهای برای بر هم زدن چنین طرحی استفاده میکرد و میکند. اگر آمریکا ایران را به عنوان قدرتی منطقهای میپذیرفت، وضعیت خاورمیانه به مراتب بهتر از این بود. اما سیاست خارجی ایدئولوژیک آمریکا اجازه چنین کاری را نمیدهد. به این دلیل تصور میکنم هر چه آمریکا کمتر در این منطقه دخالت کند، بیشتر به صلح کمک کرده است. این منطقه باید به توازنی انداموار و درونی برسد و قدرتهای منطقهای به تدریج همدیگر را متعادل کنند. دموکراسیسازی آمریکایی یکی از عوامل بیثباتی در منطقه ماست.
https://t.me/khosrovanooshiravan/18723
✍ #بابک_مینا
تنش ایران با اسرائیل اگر چه انگیزههای ایدئولوژیک روشنی دارد که ریشه در انقلاب ۵۷ دارد، اما باید توجه داشت که ایدئولوژی تنها عامل این تنش نیست. ایران در دوران جنگ با عراق در صلحی پنهان با اسرائیل بود که حتی چند سالی پس از اتمام جنگ نیز ادامه یافت. آیت الله خمینی رسماً با گفتن این که «راه قدس از کربلا میگذرد» استراتژی جمهوری اسلامی را در دهه شصت تعیین کرد: اولویت دفاع از قلمرو ملی بر مساله فلسطین. واقعیت این است که تمام رفتارهای جمهوری اسلامی را نمیتوان بر اساس ایدئولوژی توضیح داد. «جمهوری اسلامی» به عنوان یک دولت چیزی بیش از «ایدئولوژیِ جمهوری اسلامی» است. در جمهوری اسلامی امر سیاسی استقلال نسبی خود را نسبت به ایدئولوژی دارد و از این رو توضیح همه چیز بر اساس ایدئولوژی امتگرا خطا است. جمهوری اسلامی نشان داده است تا حد زیادی مثل هر دولتی محاسبه سود و زیان میکند و کم و بیش به منافع استراتژیک خود واقف است. البته این به معنای این نیست که مرتکب خطا نمیشود یا گاهی در تشخیص منافع خود دچار توهم نیست. هر دولتی در تشخیص منافع خود ممکن است دچار خطای محاسبه شود و جمهوری اسلامی از این نظر استثناء نیست. در دوران جنگ ایران و عراق، ایران و اسرائیل دشمنی مشترک داشتند و از این رو به شکلی پنهان با یک دیگر در صلح بودند. حتی همکاریهایی مقطعی نیز میان ایران و اسرائیل در این دوران انجام شد. اسرائیل خطر اصلی را ناسیونالیسم عرب میدانست و چندان توجهی به شعارهای ضداسرائیلی ایران نداشت. ایران هم جز لفاظی علیه اسرائيل کاری نمیکرد و قصدی برای تبدیل این لفاظی به سیاستی عملی نداشت. برای رهبر اول جمهوری اسلامی مساله فلسطین در نهایت عربی و سنی بود نه ایرانی و شیعی.
وضعیت پس از جنگ هم به همین منوال ادامه داشت تا مقدمات صلح اسلو آشکار شد. فروپاشی ناسیونالیسم عرب دشمن مشترک ایران و اسرائیل را از میان برد. اسرائیل برای نزدیکی به اعراب نیاز داشت لولوی جدیدی علم کند و این لولو ایران بود. نکته جالب این است که سیاست شیطانسازی از ایران را نه نتانیاهو که چپهای اسرائیل یعنی اسحاق رابین و شیمون پرز آغاز کردند و آن هم در جهت نزدیکی به اعراب و محکم کردن صلح اسلو. آمریکا با حمایت از صلح اسلو قصد داشت خاورمیانهای بسازد با سروری اسرائيل. ایران در چنین شرایطی خود را منزوی و بازنده حس میکرد، بنابراین در سیاست صلح پنهان با اسرائیل تجدید نظر کرد. این آغاز درگیری ایران و اسرائیل است که دهه به دهه بیشتر شد تا به اینجا رسید. در این کشمکش آمریکا مسئولیت سنگینی دارد. آمریکا میخواست خاورمیانهای بسازد با محوریت اسرائیل همراه با انزوای ایران. طبعاً این برای ایران قابل تحمل نبود و از هر وسیلهای برای بر هم زدن چنین طرحی استفاده میکرد و میکند. اگر آمریکا ایران را به عنوان قدرتی منطقهای میپذیرفت، وضعیت خاورمیانه به مراتب بهتر از این بود. اما سیاست خارجی ایدئولوژیک آمریکا اجازه چنین کاری را نمیدهد. به این دلیل تصور میکنم هر چه آمریکا کمتر در این منطقه دخالت کند، بیشتر به صلح کمک کرده است. این منطقه باید به توازنی انداموار و درونی برسد و قدرتهای منطقهای به تدریج همدیگر را متعادل کنند. دموکراسیسازی آمریکایی یکی از عوامل بیثباتی در منطقه ماست.
https://t.me/khosrovanooshiravan/18723
✍ #بابک_مینا
Telegram
خسرو انوشیروان
⚫️ در اینجا نوشتم :
https://t.me/khosrovanooshiravan/14695
جمهوری اسلامی در ایران تأسیس شد تا هژمونی غرب به واسطهی تثبیت اسرائیل در خاورمیانه پایدار بماند .
https://t.me/khosrovanooshiravan/14695
جمهوری اسلامی در ایران تأسیس شد تا هژمونی غرب به واسطهی تثبیت اسرائیل در خاورمیانه پایدار بماند .
خسرو انوشیروان
⚫️ جمهوری اسلامی به عنوان حاکمیت مستقر در ایران ، درگیر بحران مشروعیت است و این مسألهی بزرگی است که ممکن است کشور را در بزنگاههای حساس بینالمللی با چالشهای مرگآور مواجه کند . رژیم در تشخیص منافع ملی عقیم است اما بعضاً میتوان با ناامیدی به او مشاوره…
⚫️ در سیاهکاری اسرائیل شکی نیست، کشوری اشغالگر و ستمپیشه که با فلسطینیان همچون اسیرانی بیحق رفتار میکند. در سیاست ناعادلانه اروپا و آمریکا نیز شکی ندارم: اسرائیل را همچون تولهای ننر مدام پروار میکنند و به او اجازه هر جنایت و قساوتی میدهند. اما اینها هیچکدام از مشروعیت این سوال نمیکاهد: مردم ایران چرا باید هزینه این ظلم تاریخی را بدهند؟ ما چه نقشی در شکلگیری این ستم داشتهایم؟ هیچ. مردم ایران دیگر جانی ندارند، جنگ که هیچ حتی تحمل خطر جنگ نیز دشوار است و اقتصاد ایران را متزلزل میکند. دولت ایران باید مسئول وضعیت شهروندان ایرانی باشد. دولت ایران مسئولیتی در برابر فلسطینان ندارد. معنای دولت ملی همین است: دولتی که مسئولیتش محدود به یک قلمرو و یک ملت است. تعریف وظایف فراملی برای دولتهای ملی معمولاً به فاجعه ختم شده است: میخواهد دولت جرج بوش پسر باشد یا جمهوری اسلامی در وضع فعلی. همانطور که وظیفه آمریکا گسترش دموکراسی در خاورمیانه نیست، وظیفه ایران هم رفع ستم در شرق و غرب عالم نیست.
https://t.me/khosrovanooshiravan/18883
✍ #بابک_مینا
https://t.me/khosrovanooshiravan/18883
✍ #بابک_مینا
Telegram
خسرو انوشیروان
⚫️ جمهوری اسلامی به عنوان حاکمیت مستقر در ایران ، درگیر بحران مشروعیت است و این مسألهی بزرگی است که ممکن است کشور را در بزنگاههای حساس بینالمللی با چالشهای مرگآور مواجه کند .
رژیم در تشخیص منافع ملی عقیم است اما بعضاً میتوان با ناامیدی به او مشاوره…
رژیم در تشخیص منافع ملی عقیم است اما بعضاً میتوان با ناامیدی به او مشاوره…
خسرو انوشیروان
پادشاهیخواهی، جریانی پر از خالی؟ واقعیت این است که پادشاهی به خودی خود در دوران مدرن هیچ گاه متکی به دستگاه فکری و نظری نبوده است. پادشاهی در طول تاریخ عمدتاً با انواعی از الهیات یا اسطورهای سیاسی توجیه میشده است. البته این سخن یک استثنای بزرگ دارد: هگل…
⚜ #پاینده_ایران
بر خلاف ادعای #بابک_مینا، پادشاهی خواهی جریانی پر از خالی نیست.
https://t.me/khosrovanooshiravan/19626
او در ابتدای دستنویس بالا مدعی است:
واقعیت این است که پادشاهی به خودی خود در دوران مدرن هیچ گاه متکی به دستگاه فکری و نظری نبوده است.
در اینجا باید پرسید:
اگر اینگونه است که شما تصور میکنید چگونه بهترین دموکراسیها و مدرنترین دولتها در جهان نو از دل سیستمهای پادشاهی بیرون آمدهاند؟
سپس مینویسد:
اگر در فلسفه سیاسی هگل دقت کنیم درمییابیم که پادشاهی برای وی بیش از آن که مدلی انتزاعی برای برای عمل سیاسی باشد، نظریهای است برای فهم آنچه در حال رخ دادن است.
باز هم میتوانیم بپرسیم:
اگر پادشاهی در دوران مدرن صاحب نظریه نیست و هگل تنها در فهم آنچه در حال رخ دادن است میکوشد؛ آن چیز (پادشاهی) که از نظر شما فاقد نظریهپردازی مدرن است چگونه در دوران مدرن رخ میدهد، موجود است و دوام میآورد؟
در واقع باید از ایشان توضیح بخواهیم: جوهرهی وجودی دولتهای پادشاهی امروزین چگونه به وجود آمده و تشریح شده که هنوز با این نظم خاص پایدار است؟ چرا که طبیعتاً آنچه پر از خالی (پوچ) است، نمیتواند توان موجودیت داشته باشد؛ ولی اگر توانست به منصهی ظهور برسد و پایدار بماند، لابد دارای اصل و جوهرهای تطبیق پذیر است و اگر بابک مینا در شرح آن ناتوان است دلیل بر پوچی و بینظری آنچه موجود است نمیشود.
چگونه ممکن است پادشاهی مدل سیاسی برای عمل انتزاعی نباشد ولی در دنیای جدید کارکرد مدیریت سیاسی رو به رشد داشته باشد؟
این که بسیاری از پادشاهیخواهان ایرانی (نه همه آنها) از نظر فکری فقیر هستند را میتوان پذیرفت اما اینکه فیلسوفی در قوارهی مینا با استناد به فقر فکری همان تعداد کثیر و البته شخص شاهزاده، مسأله را تعمیم به کل سامانه بدهد و نظریهی پادشاهی و پادشاهیخواهی را فاقد ایده قلمداد کند درخور پرسش و پاسخ است که امیدوارم ایشان در این مورد پاسخگو باشد.
@khosrovanooshiravan
#جاوید_شاه
#جاوید_جایگاه_شاهنشاه_ایران
#جاوید_شاهنشاهی_ایران
#خسرو
بر خلاف ادعای #بابک_مینا، پادشاهی خواهی جریانی پر از خالی نیست.
https://t.me/khosrovanooshiravan/19626
او در ابتدای دستنویس بالا مدعی است:
واقعیت این است که پادشاهی به خودی خود در دوران مدرن هیچ گاه متکی به دستگاه فکری و نظری نبوده است.
در اینجا باید پرسید:
اگر اینگونه است که شما تصور میکنید چگونه بهترین دموکراسیها و مدرنترین دولتها در جهان نو از دل سیستمهای پادشاهی بیرون آمدهاند؟
سپس مینویسد:
اگر در فلسفه سیاسی هگل دقت کنیم درمییابیم که پادشاهی برای وی بیش از آن که مدلی انتزاعی برای برای عمل سیاسی باشد، نظریهای است برای فهم آنچه در حال رخ دادن است.
باز هم میتوانیم بپرسیم:
اگر پادشاهی در دوران مدرن صاحب نظریه نیست و هگل تنها در فهم آنچه در حال رخ دادن است میکوشد؛ آن چیز (پادشاهی) که از نظر شما فاقد نظریهپردازی مدرن است چگونه در دوران مدرن رخ میدهد، موجود است و دوام میآورد؟
در واقع باید از ایشان توضیح بخواهیم: جوهرهی وجودی دولتهای پادشاهی امروزین چگونه به وجود آمده و تشریح شده که هنوز با این نظم خاص پایدار است؟ چرا که طبیعتاً آنچه پر از خالی (پوچ) است، نمیتواند توان موجودیت داشته باشد؛ ولی اگر توانست به منصهی ظهور برسد و پایدار بماند، لابد دارای اصل و جوهرهای تطبیق پذیر است و اگر بابک مینا در شرح آن ناتوان است دلیل بر پوچی و بینظری آنچه موجود است نمیشود.
چگونه ممکن است پادشاهی مدل سیاسی برای عمل انتزاعی نباشد ولی در دنیای جدید کارکرد مدیریت سیاسی رو به رشد داشته باشد؟
این که بسیاری از پادشاهیخواهان ایرانی (نه همه آنها) از نظر فکری فقیر هستند را میتوان پذیرفت اما اینکه فیلسوفی در قوارهی مینا با استناد به فقر فکری همان تعداد کثیر و البته شخص شاهزاده، مسأله را تعمیم به کل سامانه بدهد و نظریهی پادشاهی و پادشاهیخواهی را فاقد ایده قلمداد کند درخور پرسش و پاسخ است که امیدوارم ایشان در این مورد پاسخگو باشد.
@khosrovanooshiravan
#جاوید_شاه
#جاوید_جایگاه_شاهنشاه_ایران
#جاوید_شاهنشاهی_ایران
#خسرو
Telegram
خسرو انوشیروان
پادشاهیخواهی، جریانی پر از خالی؟
واقعیت این است که پادشاهی به خودی خود در دوران مدرن هیچ گاه متکی به دستگاه فکری و نظری نبوده است. پادشاهی در طول تاریخ عمدتاً با انواعی از الهیات یا اسطورهای سیاسی توجیه میشده است. البته این سخن یک استثنای بزرگ دارد:…
واقعیت این است که پادشاهی به خودی خود در دوران مدرن هیچ گاه متکی به دستگاه فکری و نظری نبوده است. پادشاهی در طول تاریخ عمدتاً با انواعی از الهیات یا اسطورهای سیاسی توجیه میشده است. البته این سخن یک استثنای بزرگ دارد:…