خسرو انوشیروان
1.11K subscribers
6.84K photos
3.94K videos
119 files
10.7K links
به نام خردمند یزدان پاک
امروز، چهاردهم دی ماهِ نودوهشت خواستم تا همه‌ی آنچه از ابتدا تا کنون در مجازی نوشته ام و هرآنچه را شاید از این پس بفهمم؛ بنویسم و برای بایگانی در این درگاه درج کنم.
من؛ فقط به سود مملکتم می‌نویسم.
#خسرو

از همراهی شما سپاسگزارم .
Download Telegram
Mohsen Mirzazade va Yalda Abbasi
t.me/FolkMelodi
⚫️ ترانهٔ فولکلوریک کرمانجی «له یاره» از یلدا عباسی و محسن میرزاده

داستان دختران قوچان که نخستین بار در نشریات دوران مشروطه منتشر شد و سروصدای بسیاری به‌پا کرد جایگاه خاصی در فولکلور کرمانجی خراسان دارد که در این ترانه روایت می‌شود. داستان دختران قوچان، حکایت از ناامنی‌های اواخر دورهٔ قاجار دارد که دزدان و راهزنان دختران قوچان را دزدیده و به‌عنوان برده می‌فروختند.

#Kurmanji

https://t.me/khosrovanooshiravan
خسرو انوشیروان
⚫️ اما تخت جمشید از سنگ خاراست! خاری به چشم بدخواهان این سرزمین!!! باری... پیام تخت جمشید این است: 👈 من به قدری بزرگم که دشمنم به دیدارم می آید! https://t.me/khosrovanooshiravan/5393 اگر سنگم نمیزنید #آریاسب_باوند #شکوه_شرق #پارسینه #پارسه
کتیبه های بابلی حکایت از فتحِ آرامِ بابل به دست کوروش بزرگ را روایت می‌کنند

نظرات برجسته ترین هخامنشی پژوهان در این باره:


از تمامِ منابعِ ذکر شده در بالا، در زمینهء سقوطِ بابل اکثرِ استادان ترجیح می‌دهند که کتیبه‌های بابل را مورد استفاده قرار دهند، منبعی است معاصر. تنها استادانِ انگشت شماری هستند که عقیده دارند توصیفات و داستان های هرودوت و گزنوفون مغایرِ کتیبه ها نیستند بلکه مکمل منابع بابلی می‌باشند


بن مایه:تاریخ سیاسی هخامنشیان/تالیف:داندامایف/ص۶۸

==========
بعلاوه به نظر نمی‌رسد حکومتِ داخلیِ بابل نیز به طورِ ناگهانی و خشونت آمیز سرنگون شده باشد. در سه سالِ اول تسلط ایرانیان،بلند پایه ترین مقام اداری کشور همانند گذشته فردی مرسوم به نَبو_اَحّه_بولیط باقی ماند که در زمان نبونئید مقام šakin tēmi را داشت که پس از مقام šakin māti(=فرمانروای کشور)بالاترین مقام اداری بود.

بن مایه: از کوروش تا اسکندر،تاریخ شاهنشاهی ایران،تاریخ هخامنشیان،دانشگاه خرونینگن/جلد دهم(بخش_جلد اول)/تالیف:پیر بریان/ترجمه مرتضی ثاقب فر/انتشارات توس/چاپ اول ۱۳۹۱/ص۱۱۸

https://t.me/khosrovanooshiravan
#انستیتو_ایرانشهر
به تصریح مورخ قاجاری : بحرین از صد سال قبل از استقلال از ایران جدا بود

« جزیره بحرین در حوالی برّ عربستان و سمت جنوبی بوشهر واقع است. چشمه‌های خوشگوار و نخلستان بیشمار و اشجار ترنج و تمبرهندی بسیار دارد. اطرافش محلّ لوءلوء شاهوار است و مروارید آبدارِ این دریا در کمال اشتهار است. اهالی این جزیره قبل از ظهور اسلام به متابعت اهالی فارس به مذهب زردشتی اختصاص داشتند. از سال دهم هجرت الی حال مذهب شیعه اثناعشری دارند. در عهد اتابکی متوجّهات آنجا به خزانه عامره فارس می‌رسید و در استیلاء سلاطین مغول از جانب حکام فارس حاکمی در این جزیره به حکومت مشغول بود. در ایام سلطنت شاه عبّاس ماضی از جانب الله‌وردی خان بیگلربیگی فارس، خواجه معین‌الدین فالی با جمعی از اهالی گرمسیری به تسخیر این جزیره مامور و به حیطه تصرّف درآوردند. اواخر سلطنت سلاطین صفویه حکومت بحرین به شیخ هویله که از اعراب سواحل فارس بود محول شد، چون نقصی در امور دولت دید‌، علمِ طغیان و عصیان افراشت، خود را بالاستقلال مالک جزیره پنداشت. در بدو جلوس نادرشاه افشار و ماموریت میرزاتقی خان شیرازی به حکومت فارس، درباب انتزاع بحرین از شیخ، تاکیدات اکیده به عمل آمد. مشارالیه حین ورود به شیراز، فوجی از عساکر شیراز را به عزم تسخیر بحرین فرستاد. تا اواخر دولت زندیه و اوایل سلطنت قاجاریه به تصرف دولت علّیه ایران بود. هر سال شش هزار تومان مالیات معینی از آنجا دریافت می‌کردند. در سنه هزار و دویست و ده طایفه‌ای از اعراب با چهار هزار خانوار از عربستان به بحرین آمده متصرّف گردیدند. احمدنام ریش‌سفید آن جماعت مادام حیات به حکومت بحرین اشتغال نمود. پس از وی عبدالله‌بن احمد حاکم مطلق گردید و حال که سنه یک هزار و دویست و نود و شش است با سه هزار نفر از ایل و عشیره در آن جزیره اوقات می‌گذرانند.»

▪️محمدجعفربن‌ محمدعلی‌ خورموجی‌، نزهت‌الاخبار: تاریخ‌ و جغرافیای‌ فارس، چاپ‌ علی‌ آل‌داود
@NaqdeMosaddeq
⚫️ چُنان دان که خوردی و بر تو گذشت
به خوشترزمان باز بایدْت گشت

نِشانی که مانَد همی از تو باز
برآید بر او روزْگاری دراز

نباید که باشد جز از آفرین
که پاکی‌نِژاد آوَرَد پاک‌ْدین

تو هرگز نگرد از رهِ ایزدی
که نیکی از اوی‌ست و هم زو بدی
https://t.me/khosrovanooshiravan
#فردوسی_بزرگ
⚫️ مغازه شیرینی و شکلات‌سازی لاله‌زار؛ رسم بازاریان قدیم این بود که اول صبح وقتی دکان را باز می‌کردند‌، کرسی کوچکی را بیرون مغازه می‌گذاشتند‌. اولین مشتری که می‌آمد جنس به او می‌فروخت و بلافاصله کرسی را به داخل مغازه می‌آورد. مشتری دوم که می‌آمد و جنسی می‌خواست حتی اگر خودش آن جنس را داشت نگاه به بیرون می‌کرد که ببیند کدام‌ مغازه هنوز کرسی‌اش بیرون است و دشت نکرده‌ ، آن وقت اشاره می‌کرد که برو آن دکان جنس را دارد و از او بخر‌‌ و بدین شکل هوای همدیگر را داشتند.

https://t.me/khosrovanooshiravan
⚫️ #دیپلماسی_جشن_تولد
https://t.me/khosrovanooshiravan
خداوکیلی واسه این یارو جشن تولد گرفتین ؟
تو تهران؟😳
خسرو انوشیروان
⚫️ عجله کردی و خیلی زود دست خودتو رو کردی #احمق_کچل https://t.me/khosrovanooshiravan/5184 اسرائیل برای حمایتی که انتظار داری در جنگ بزرگ پیش روی تو ، بیش از اندازه دور و کوچکه و در این مورد سنگ بزرگ برای تو نشانه ی نزدنه. از طرفی اردوغان نمیتونه حضور روسیه…
⚫️ #اردوغان بار دیگر برای سرکوب کردها وارد شمال سوریه شد.
فاجعه ی #کوبانی نباید تکرار شود ؛ اگر #ارتش_فاشیست_ترکیه و متحدان تکفیریش رها شوند ؛ دست به نسل کشی کردها خواهند زد ...
👈 باید در حمایت تام از #همتباران_کرد ، اردوغان را دور از #مرز_ایران آنچنان در سوریه شکست که #علیف در #باکو ، شلوارش را خراب کند.
https://t.me/khosrovanooshiravan/5187
این بار باید با #ابلیس در سوریه نبردی نمایان کرد.
#پاینده_ایران
#خسرو
.
.
📜🕯🖋 ‏بسیاری از هموطنان به اشتباه فکر می‌کنند که سره‌ترین اثر تاریخ زبان و ادبیات پارسی، شاهنامه، شاهکار فردوسی بزرگ است

وحید بهمن/ اما سره‌ترین اثر تاریخ زبان و ادبیات پارسی با کمترین شمار واژگان عربی، شهنشاه‌نامه‌ی حکیم احمد تبریزی است که ۷۰۰ سال پیش سروده شده و خیلی کم شناخته شده است.


🔸 حکیم ‏احمد تبریزی در ابتدای اثرش که در دوران مغولان سروده، آورده است:

اگر پاک یزدان کند یاوری
نگویم به جز پارسی و دری
همه پارسی، این نگفته‌ست کس
اگر سخته‌ای هست این است و بس
اگر تیغ دستان سپر افگند
در این راه سیمرغ پر افگند
چو گفتی به سر بر اگر میبری
تو را هر چه باید همه دُر دری

🔸 ‏حکیم احمد تبریزی به روشنی اشاره می‌کند که به جز نام‌های خاص عربی، واژه‌ی دیگر تازی بکار نبرده

از آن کوه و کوماله [؟] از این آب و خاک
چنین پارسی کس نگفته ست پاک
یکی نیست جز نام تازی در او
نگه چون کند کس به بازی در او؟
از اندیشه فرسوده شد جان و تن
که باشد که نامی بماند ز من


🔸 تصویر مقایسه‌ای که پیوست متن است از مقاله ارزشمند خانم دکتر مهشید گوهری کاخکی است.


🆔 @Ir_Bahman
"تقدیم به روان پاک جانباختگان راه آزادی و قیام آبانماه و مادران داغدار آبان"

باز آبان است...
باز ایران از غمی جانانه گریان است
باز میپیچد صدای تیرها در کوچه ی آبان
باز میغلطد به روی خاکها نوباوه ی ایران
باز میرویَد ز خون سرخشان گلهای آزادی
باز افکارِ نویدی دیگر و رویای آبادی
باز آبان است...
باز دلهامان پریشان است
باز پاییز است و زیبایی
ولی ایران سیه پوش عزیزان است
باز آبان است...
باز پویا در ضمیرم نقش میبندد
باز میبینم به ظلم ظالمان آرام میخندد
باز میگوید که من فرزند ایرانم
تا که آزاد شود در کوچه هایش شعر میخوانم
باز مادرها برای مرگ فرزندانشان بی تاب و گریانند
باز با ضحاک میجنگند و چون یک شیر غرّانند
باز یوتاب و نوید و مسلم و بابک
نیکتا و رادمان آن پور بی همتای ماهک
باز مام میهن و سوگ سیامک
باز در سوگِ همه فرزندِ ایرانشهر
مام میهنم غمگین و گریان است
باز آبان است...
باز فرّه ایزدی در روح ایرانشهر جاری شد
باز آگاهی درون قلبهامان آبیاری شد
باز هنگام فراری دادنِ قوم تتاری شد
باز ایرانی همه یکپارچه،هنگام یاری شد
باز هم هنگامه ی نابودیِ اهریمنِ حاکم بر ایران است...
باز آبان است
باز آبان است...

سراینده: #کاوه_خسرومهر
خسرو انوشیروان
⚫️ #اردوغان بار دیگر برای سرکوب کردها وارد شمال سوریه شد. فاجعه ی #کوبانی نباید تکرار شود ؛ اگر #ارتش_فاشیست_ترکیه و متحدان تکفیریش رها شوند ؛ دست به نسل کشی کردها خواهند زد ... 👈 باید در حمایت تام از #همتباران_کرد ، اردوغان را دور از #مرز_ایران آنچنان در…
⚫️ آن‌که تاریخ می‌داند و آن‌که نمی‌داند
https://t.me/khosrovanooshiravan/1449
کمتری کشوری در جهان متمدن وجود دارد که کارگزاران بلندپایۀ آن به اندازۀ فرمانروایان ایران از تاریخ کشور خود بیگانه و از آن نفور باشند. البته، این تنها یکی از فضیلت‌های ملّی ماست و انحصار به فرمانروایان نیز ندارد. در این کشور، دیواری کوتاه‌تر از تاریخ ایران وجود ندارد، اما آن‌چه در این مسابقۀ رمی جَمَرات به دیوار کوتاه ایران مغفول می‌ماند این است که «در زمانه‌ای که سنگ فتنه از آسمان بر سر این کشور و مردم آن می‌بارد»، آن ریزه‌سنگ‌ها به تخته‌سنگ‌هایی تبدیل می‌شوند و بر سر همین کشور و مردم آن فرومی‌ریزند. شیطانی که ما گمان می‌کنیم به سوی او سنگ پرتاب می‌کنیم اندکی بیشتر از ما تاریخ می‌داند و چون تاریخ می‌داند در بیشتر جبهه‌ها بر ما چیره می‌شود. این‌که امروزه، به گفتۀ مسئولان، اسرائیل در مرزهای کشور جولان می‌دهد، و این‌که تا محاصرۀ ایران کامل نشد کسی از مسئولان نفهمید که چه اتفاقی دارد می‌افتد، به معنای این است که استکبار جهانی تاریخ ایران را می‌داند و مسئولان ایرانی نمی‌دانند. من دو سال پیش در نوشته‌ای با عنوان «دولت، ملّت و حکومت قانون» هشدار داده بودم که محاصرۀ ایران در حال کامل شدن است، اما گوش‌ها به گفته‌های امام جمعه‌هایی حساس بود که گمان میکردند جمهوری باکو «پارۀ تن اسلام» است و باید از آن دفاع کرد. کسی که اندکی از تاریخ و سیاست می‌دانست می‌توانست بداند که دیری است تا گرگ‌های تورکستانی‌ها دندان برای پاره کردن ایران تیز کرده‌اند و با سیاستِ «ان شاء اﷲ گربه استِ» فرمانروایان نمی‌توان چنین بحرانی را مدیریت کرد. این‌که امروز آن گرگ‌ها در مرزهای ایران جا خوش کرده‌اند، و بعید است که اندک تهدیدهای توخالی مسئولانی که برخی از آن‌ها درست نمی‌دانند چه می‌گویند اثری بر آن‌ها بگذارد، جز این نیست که آنان رایزنانی دارند که تاریخ و سیاست می‌دانند، در حالی‌که دپیلمات سابق و معاون وزارت امور خارجه و دبیر کنونی شورای «راهبردی»(کذا فی الاصل!) روابط خارجی، عراقچی، همان است که ضمن توصیه به همزیستی مسالمت‌آمیز به دو دولت ارمنستان و جمهوری باکو گفته بود که «از هر دو کشور شهروندانی در ایران زندگی می‌کنند»! این درجه از سیاست نفهمی را می‌توان با مرتبه‌ای از تاریخ و سیاست دانی مقایسه کرد که دولت اسرائیل و برخی از دولت‌های غربی و حتیٰ شرقی پیوسته از آن برخوردار بوده‌اند. اینک دلیل این‌که در جای دیگری گفته بودم همه جا دانشگاه ملّی است، در ایران نه! در جای دیگری باید توضیح دهم که همین اصطلاح «راهبردی» را دانشگاهیانی که هیچ تصوری از استراتژی نداشتند ــ یعنی اهل ادب فرهنگستان نشین ــ به دولت و ملّت قالب کرده‌اند. گویا آقایان گمان می‌کرده‌اند که استراتژی علم راه بردن است که بدیهی است هیچ معنایی ندارد! در هیچ یک از زبان‌هایی که دارای سابقۀ فرهنگی هستند، حتی در عربی، که سخنگویان آن با «العقل العربی» خود اندکی بیشتر ما این چیزها را می‌فهمند، استراتژی را ترجمه نکرده‌اند آن هم این اندازه بی‌معنا.
باری، اندکی بیشتر از بیست سال پیش، در 1999، یکی از برجسته‌ترین اسلام‌شناسان زندۀ زمان، برنارد لویس انگلیسی، در یک سخنرانی در مرکز موشه دایان در دانشگاه تل آویو دربارۀ جایگاه ایران گفته بود : «در دوهزار سال گذشته هیچ کشورگشا، یا نیروی خارجی، نتوانسته‌ است بر زبان و فرهنگ ایرانی اثرات بنیادی بگذارد، که این یکی از نشانه‌های فرهنگ برتر است و فرهنگ برتر همیشه بر فروتر چیرگی یافته‌است». آن مرحوم این را گفته بود که به مسئولان اسرائیلی و غربی بفهماند که اگر بخواهند ایران را بر سر جایش بنشانند باید آن را به ایرانستان تبدیل کنند. این همان برنامه‌ای است که از سه دهه پیش در دستور کار نهادهای امنیتی و سیاست خارجی کشورهایی قرار گرفته است که از تبدیل ایران به ایرانستان سود می‌برند که تورکستان بزرگ در رأس آن قرار دارد.
https://t.me/khosrovanooshiravan
#پرفسور_سید_جواد_طباطبایی
خسرو انوشیروان
🛑 #استاد_جواد_طباطبایی #شکوه_ایرانشهر https://t.me/khosrovanooshiravan موضوع دانشگاه ما باید " #ایرانشهر " باشد. یعنی اینکه #ایران کجاست؟ جغرافیای سیاسی اش چه بود؟ هویت این مردم چه بود و منافع ملّی اش چیست؟ #ایران
⚫️ این‌که ایران نیز مانند همۀ کشورهای دیگر دشمنانی مانند برنارد لویس دارد امری طبیعی است
https://t.me/khosrovanooshiravan/4685
اما این‌که همان دشمنان سخنگویانی نیز در داخل نهادهای حکومتی یک کشور داشته باشد از خلاف‌آمد عادت‌های سیاست جهانی است. یک نمونۀ اخیر و عبرت‌انگیز از بازپخش سخنان بیگانگان در داخل بیانات سردارد نقدی است که گفته است : «سلسلۀ پلید هخامنشی، که بزرگ‌ترین کشتارها و خیانت‌ها را کرد، بعد از افول قدرت، کشور را دو دستی تقدیم یونان کرد. از سوی دیگر، ساسانیان هم بعد از افول قدرت کشور را به مغول‌ها تقدیم کردند.» او این نکته را نیز افزوده است که «تاریخ‌نویسان مزدور، که به سرویس‌های جاسوسی وابسته هستند، تلاش می‌کنند تاریخ کشور ما را تحریف کنند‌‌. تاریخ هشت هزار سالۀ ما را به دو هزار و پانصد سال کاهش داده‌اند.» بدیهی است که تاریخ‌نویسان مزدور کاری بسیار بدی کرده‌اند، اما اگر تاریخ دو هزار پانصد ساله تاریخ خیانت و جنایت است چه ضرورتی دارد که تاریخ آن جنایت‌ها و خیانت‌ها را به هشت هزار سال برسانیم و بیشتر عِرض خود ببریم؟ یکی از دلایل این‌که در دو دهۀ گذشته کشور چنین فجیع در محاصرۀ تورکی‌ـ عربی درآمده از تاریخ‌ندانی مسئولان است و این‌که به واقع اینان نمی‌دانند در کجا فرمان می‌رانند!
چنان‌که در جای دیگری گفته‌ام، چهار دهه پس از انقلاب فرهنگی، دانشگاه مادر، در تاریخ‌نویسی ملّی به جایی رسیده است که بنجل‌های فعال سیاسی توده‌ای نیویورکی را با ترجمه‌ای بد به دانشجویان تحمیل می‌کند و لابُدّ اعضای انقلاب فرهنگی، که حتیٰ برای الگوی مصرف آب آفتابه نیز نظری دارند، از نظارتی که بر همۀ ریزه‌کاری‌های دانشگاه دارند، به خود می‌بالند. ایران تنها کشور دارای تاریخ است که بخش عمده‌ای از تاریخ دانشگاهی آن در «کشورهای متخاصم» و به قلم فعالان سیاسی نوشته می‌شود. البته، اگر این تاریخ‌دانی دشمنان ایران و تاریخ‌ندانی مسئولان و استادان تالی‌های فاسد بسیاری نمی‌داشت می‌شد از کنار آن گذشت، اما این تاریخ‌ندانی و آن تاریخ‌دانی، در جایی، در اوضاع و احوال پرمخاطرۀ دهه‌های اخیر، به تهدیدی برای وحدت ملّی و سرزمینی تبدیل شده است. در شرایط عادی، اهمیتی ندارد که یک فعال سیاسی توده‌ای برای ایران تاریخ بنویسد و دانشگاه آن را به دانشجو تحمیل کند؛ مهم این است که دانشگاه، و استادان آن، با این ترجمه‌ها و تحمیل آن به دانشجویان، برهان قاطعی بر شکست انقلاب فرهنگی و عدم موفقیت خود به دست می‌دهند.
من هیچ کشور دیگری را که تاریخ‌نویسی در آن سابقه‌ای دست‌کم هزار ساله داشته باشد نمی‌شناسم که دانشگاه‌های آن نتوانند تاریخ‌ کشور خود را بنویسند. شمار تاریخ‌هایی که در کشورهایی مانند ایالات متحده و همۀ اروپای باختری از نویسندگان و زبان‌های بیگانه دربارۀ تاریخ آن کشورها ترجمه شده‌اند از پنج در صد تولید کتاب‌های تاریخی فراتر نمی‌رود و البته همۀ این نوشته‌های تاریخی پژوهش‌های بدیعی هستند که هیچ ربطی به یاوه‌های امثال یرواند آبراهامیان و شرکا ندارد که خیانت به کشور و تاریخ آن از همۀ جای کتاب‌های آنان می‌بارد؛ خباثت ــ یا بی‌خبری ــ مترجمان نیز که جای خود دارد که به عنوان مُقلِّدان نادان آن‌چه مرجع توده‌ای «به پیمانه ریخته آنان نوشیده‌اند». تاریخ ایران، به قول محمد علی فروغی، انباشته از این «وهن‌های» به مردم آن است که «از جهل مردم و خیانت نخبگان برای کشور حاصل شده است».
https://t.me/khosrovanooshiravan
#پرفسور_سید_جواد_طباطبایی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🏢 قدیمی‌ترین فیلم موجود از تخت جمشید

این فیلم که مربوط به سال ۱۹۳۱ است در زمانی ضبط شده که هنوز تخت جمشید مورد کاوش قرار نگرفته بود!

@C_B_SHAHZADEH
خسرو انوشیروان
⚫️ #اردوغان بار دیگر برای سرکوب کردها وارد شمال سوریه شد. فاجعه ی #کوبانی نباید تکرار شود ؛ اگر #ارتش_فاشیست_ترکیه و متحدان تکفیریش رها شوند ؛ دست به نسل کشی کردها خواهند زد ... 👈 باید در حمایت تام از #همتباران_کرد ، اردوغان را دور از #مرز_ایران آنچنان در…
رویای امپراتوری بزرگ تورانی خطری استراتژیک برای ایران
https://t.me/khosrovanooshiravan/5414
ترکیه در دهه های قبل متوجه شده بود که دوران خلافت برای همیشه گذشته است؛ اما امروز به شکل دیگری کوشش می کنند تا همان خلافت را تجدید کنند و ما از آن با عنوان نوعثمانی گری یاد می کنیم. ما گاهی قصد اردوغان را به درستی متوجه نمی شویم و فکر می کنیم که اردوغان قصد دارد تا خلافت اسلامی عثمانی را تجدید کند.

به نظر من اقدامات اردوغان از نظر دینی در حال شکست خوردن است اما نقشه بدل دیگری برای توسعه طلبی دارد و آن ایجاد یک منطقه بزرگ ترکی با شعار اسلام است. بنابراین ماهیت عملکرد او چیز دیگری است. برای مثال در برخی از دانشگاه های ترکیه بخشی (مانند دبیرخانه) برای ایجاد وحدت در ترکیه ایجاد شده که ترکیه بزرگ تا مرزهای شرق اروپا، ازبکستان و بخشی از مرزهای چین ادامه پیدا خواهد کرد، که احتمالا به ترکستان بزرگ تبدیل می شود. این کار از طریق استانداردسازی زبان از آناتولی تا آسیای میانه دنبال می شود.

من رسانه های دو کشور را همیشه دنبال می کنم. یکی باکو و دیگری رسانه های ترکیه.

بر اساس برداشت من از خط سیر کلی این رسانه ها آنها میخواهند امپراتوری بزرگ ترکی در نوار شمالی مرزهای ایران به وجود آورند؛ که سنگری برای آسیب زدن به ایران است. چنین ایده وجود دارد اما تحقق اش با هدف آسیب زدن به ایران کار سختی است. زیرا به رغم آنچه که برخی می گویند، چنین امکانی بر اساس «زبان» وجود ندارد. برای اینکه تعداد زبانهای فرهنگی در این منطقه که ما هستیم تعدادی اندکی هستند. فارسی یکی از آنها است و یکی از استوارترین آنهاست. زیرا فارسی به تعبیری «قدیمی ترین زبان جدید» دنیا است. یعنی از هزار سال پیش ما چنین حرف می زدیم که امروز؛ و هیچیک از زبانهای پشرفته دنیا که همان زبانهای اروپایی باشند، سابقه بیشتر از ٣۰۰ یا ۴۰۰ سال برخی جاها ٧۰۰ سال ندارند. مثلا در ایتالیا که قدیمی ترین زبان اروپا را دارد.

فقط چنین زبانهایی هستند که به زبانهای فرهنگی بزرگ تبدیل شدند. زبان ترکی گویش استاندارد ندارد و نمی تواند داشته باشند. گویشوارن زبانهای ترکی زبان همدیگر را نمی فهمند. ترکیه، ترکمنستان، قرقیزستان و... زبان همدیگر را نمی فهمند. برای اینکه زبان فرهنگی نیست. هر کسی برای خودش همانطور که حرف می زده است حرف می زند.

کار مهمی که ترکیه در این میان میخواهد انجام دهد این است که ترکی استاندارد درست بکند.

فعالیت دولت ترکیه این است که یک زبان واحد و استاندارد ترکی ایجاد کند یعنی یک زبان واحد برای ازبک ها، قرقیزها، تاتارها . تا همه بر اساس یک زبان که آنرا آتاترک تا حد زیادی درست کرده است، صحبت کنند و این خطر بزرگی برای ایران است. اردوغان کوشش می کند با ایجاد یک بازار مشترک، زبان معیار و فرهنگ یکسان در یک منطقه وسیع و به تدریج از این طریق امپراتوری بزرگ ترکی را شکل دهد.

ایران به دلیل وحدت، سابقه تاریخی و دولت استوار در همه دوره ها به اندازه کافی قدرتمند است که آسیب نبیند اما مشکل ما اینجا است که این همسان سازی در داخل نمایندگانی دارد و مدعیانی پیدا کرده است و این یک تهدید واقعی است؛ این در حالی است که ما تاکنون به آنها به عنوان یک تهدید توجه نکرده ایم و نمی خواهیم بدانیم این روند چه اتفاق مهمی را می تواند علیه کشور ما رقم بزند. اگر این روند در بیرون ما بود برای ما خطر کمتری داشت، ایران با تاریخ استوار ، سابقه ملی ،وحدتش و دولت استوارش (در همه دوره ها وبه رغم همه اتفاقاتی که رخ داده است) آسیبی از این روند نمی دید. اما این بار این بخش و این همسان سازی ترکستان بزرگ در داخل نمایندگانی (پانترکها} دارد که تاکنون به آنها بها ندادیم و دقت نکردیم و متوجه نشدیم که در داخل چه اتفاقی در حال رخ دادن است.

جمهوری آذربایجان می تواند مهره مهمی در استراتژی ترکیه باشد. ما نیز در داخل کار اساسی انجام نداده ایم و کسانی این خطر را در داخل نمایندگی می کنند بنابراین این بی توجهی ما می تواند خطری برای وحدت باشد. زیرا ما هیچ گاه این مسائل را جدی نگرفتیم.
https://t.me/khosrovanooshiravan
بخشی از سخنرانی استاد جواد طباطبایی در سمپوزویم ایران قفقاز سال ۹۴
تخریب مقبره مرحوم عباسعلی‌خان پدرِ رضاشاه بزرگ در جمهوری اسلامی

جمهوری اسلامی پس از استقرار بر مسند قدرت، مقبره رضاشاه بزرگ را در شهر ری تخریب کردند و حتی در این حماقت، به پدرِ رضاشاه رحم نکردند و به سراغ مقبره‌اش رفتند و مقبره ایشان را نیز تخریب کردند، علّت تخریب مقبره عباسعلی خان فقط به داشتن فرزندی مثل رضاشاه بزرگ بود و علّت دیگری نداشت.

دکتر رضا نیازمند مورخ و پژوهش‌گر آن دوره در کتاب خود در این خصوص می‌نویسد: "جسد عباسقلی خان(عباسعلی) را به شهر ری بردند و در جوار صحن حضرت عبدالعظیم، مشرف به باغ طوطی، در مقبره حاج میرزا باقرخان ساعد السلطان دفن کردند و روی سنگ کوچکی نوشتند: وفات مرحوم مغفور رضوان جایگاه داداش بیگ یاور فوج سوادکوه...چون قبر عباسقلی‌خان، پدر رضاشاه، کوچک و شکسته بود اجازه خواستند که آن سنگ را هم با سنگ مناسبی تعویض نمایند. ولی رضاشاه اجازه نداد و گفت: به آن سنگ دست نزنید، بگذارید همانطور که هست باشد.
این مقبره بعد از انقلاب اسلامی خراب شد و امروز آثاری از آن نیست ولی هنوز پیرمردانی که متصدی مقبره‌های اختصاصی بوده‌اند، محل دقیق آن را می‌دانند".

📚نیازمند، رضا، رضاشاه از تولد تا سلطنت، صفحه ۳۸ و ۳۹، حکایت قلم نوین، سال ۱۳۸۷ خورشیدی

جمهوری اسلامی مقبره پدرِ رضاشاه را فقط به این دلیل که پدرِ رضاشاه بوده تخریب کرده است، البته اینان مقابر سایر بزرگان را نیز همانند کوروش بزرگ می‌خواستند تخریب کنند اما با فشار سنگین افکار عمومی نتوانستند.

ما یک پرسش از جمهوری اسلامی که داعیه حکومت اسلامی شیعه دارد داریم، اینکه قبر پدر را به فرض داشتن پسر گناه‌کار تخریب کنیم، آیا این در نزد شیعه قابل قبول است؟ به عنوان مثال امام هادیِ شیعیان فرزندی داشته به نام جعفر که شیعیان او را جعفر کذاب می‌خوانند و شدیدترین فحاشی را نسبت به او روا می‌دارند چون او کسی بوده که منکر وجود امام زمان شده است و گفته که برادر من حسن عسکری اصلاً فرزندی نداشته است.

📚کتاب فرق الشیعه نوبختی، نوشته حسن ابن موسی نوبختی، ترجمه محمّدجواد مشکور، صفحه ۸۳ به بعد

حال نکته اینجاست که آیا جمهوری اسلامی و شیعیانِ حکومت، مقبره امام هادی در سامرا را به واسطه داشتن فرزندی مثل جعفر تخریب می‌کنند؟ قطعاً خیر. تازه اگر بپذیریم جعفر واقعاً گناه‌کار بوده است که با بررسی تاریخی متوجه می‌شویم که نه جعفر و نه رضاشاه هیچ‌کدام گناه‌کار نبودند و رضاشاه پدر ایران نوین و عامل افتخار ایران و هر ایرانی‌ست.
@na_ta_ma
تخریب مقبره مرحوم عباسعلی‌خان پدرِ رضاشاه بزرگ در جمهوری اسلامی

جمهوری اسلامی پس از استقرار بر مسند قدرت، مقبره رضاشاه بزرگ را در شهر ری تخریب کردند و حتی در این حماقت به پدرِ رضاشاه رحم نکردند و به سراغ مقبره‌اش رفتند و مقبره ایشان را نیز تخریب کردند، علّت تخریب مقبره عباسعلی خان فقط به علت داشتن فرزندی مثل رضاشاه بزرگ بود و علّت دیگری نداشت.


دکتر رضا نیازمند مورخ و پژوهش‌گر آن دوره در کتاب خود در این خصوص می‌نویسد: "جسد عباسقلی خان(عباسعلی) را به شهری ری بردند و در جوار صحن حضرت عبدالعظیم، مشرف به باغ طوطی، در مقبره حاج میرزا باقرخان ساعد السلطان دفن کردند و روی سنگ کوچکی نوشتند: وفات مرحوم مغفور رضوان جایگاه داداش بیگ یاور فوج سوادکوه....
این مقبره بعد از انقلاب اسلامی خراب شد و امروز آثاری از آن نیست ولی هنوز پیرمردانی که متصدی مقبره‌های اختصاصی بوده‌اند، محل دقیق آن را می‌دانند".

📚رضاشاه از تولد تا سلطنت، صفحه ۳۸ و ۳۹، حکایت قلم نوین، سال ۱۳۸۷ خورشیدی
@na_ta_ma
جمهوری اسلامی مقبره پدرِ رضاشاه را فقط به این دلیل که پدرِ رضاشاه بوده تخریب کرده است.
ما یک پرسش از جمهوری اسلامی که داعیه حکومت اسلامی شیعه دارد داریم، اینکه قبر پدر را به فرض داشتن پسر گناه‌کار تخریب کنیم، آیا این در نزد شیعه قابل قبول است؟ به عنوان مثال امام هادیِ شیعیان فرزندی داشته به نام جعفر که شیعیان او را جعفر کذاب می‌خوانند و شدیدترین فحاشی را نسبت به او روا می‌دارند چون او کسی بوده که منکر وجود امام زمان شده است و گفته که برادر من حسن عسکری اصلاً فرزندی نداشته است
.

📚کتاب فرق الشیعه نوبختی، نوشته حسن ابن موسی نوبختی، ترجمه محمّدجواد مشکور، صفحه ۸۳ به بعد

حال نکته اینجاست که آیا جمهوری اسلامی و شیعیانِ حکومت مقبره امام هادی در سامرا را به واسطه داشتن فرزندی مثل جعفر تخریب می‌کنند؟ تازه اگر بپذیریم جعفر واقعاً گناه‌کار بوده که با بررسی تاریخی متوجه می‌شویم که نه جعفر و نه رضاشاه هیچ‌کدام گناه‌کار نبودند و رضاشاه پدر ایران نوین و عامل افتخار ایران و هر ایرانی‌ست.
@na_ta_ma