خسرو انوشیروان
🛑 به نظر میرسد مصدق حتی تا سال 1329 و چند ماه مانده به تصویب قانون ملی شدن نفت هم، اعتقادی به آن نداشت، بلکه از این ابزار به عنوان نردبانی برای تهییج تودهها، هیجانی کردن فضای سیاسی، و در نهایت، رسیدن به قدرت استفاده کرد. @khosrovanooshiravan علاوه بر اینکه…
🛑 زیانهای واقعه موسوم به «ملی کردن صنعت نفت» - قسمت اول
@khosrovanooshiravan
شوربختانه، کثیری از نخبگان ایرانی هم برداشتی سطحی از تحولات چندلایه و چندبُعدی و پیچیده سیاسی و اجتماعی دارند. بر عوام حرجی نیست، هیچ جای دنیا، عوام آگاهی کامل ندارند و لزومی هم ندارد که داشته باشند. اما چرا نخبگان، به سان پخمگان، برای مسایل پیچیده و چندلایه، توضیفات و تبیینهایی ساده و سطحی و دمدستی ارائه میکنند؟! انقلاب بهمن 1357، دقیقاً نتیجه پخمگییِ جریانِ نخبگیِ ایرانی در دهههای سی و چهل و پنجاه بود.
یکی از تحولاتی که نزدیک به 70 سال است که تبیینهای سطحی از آن، چندین نسل ایرانی را گمراه کرده است، واقعه موسوم به «ملی کردن صنعت نفت ایران»! است. این واقعه تاریخی و حواشی پیرامون آن، گفتمانهای سیاسی ایرانی در 70 سال اخیر را تحت تأثیر قرار داد. رومانتیسم سیاسی (که بیشترین استعداد خلق «فاجعه سیاسی» را دارد) به همراه افسانه «استقلال» که مبتنی بر غربستیزی (یا بقول خودشان استعمارستیزی) را وارد ادبیات سیاسی ایرانی کرد، ریشه بسیاری از بدبختیها و توسعهنیافتگیها در ایران شد. هیچکس هم نپرسید که، کدام «ملی»؟! کدام «صنعت نفت»؟! در قسمت قبلی، تأکید شد که تب «ملی کردن صنایع»، به خاطر اقتضائات اقتصادی بعد از جنگ جهانی دوم، در غرب بالا گرفت و این تب به خاورمیانه هم سرایت کرد، حال آنکه آن اقتضائات مطلقاً در خاورمیانه نبود. غافل از اینکه، در آن دوره، صنایعی که در غرب «ملی» شدند، تکنولوژی اداره آن صنایع هم کم و بیش در آن کشورها، موجود بود. اما دقیقاً کدام تکنولوژی و مهارت علمی، برای اداره تأسیسات نفتی ساخته شده در ایران موجود بود؟! بعد از تصویب قانون ملی کردن نفت، همه تأسیسات نفتی ساخته شده، از جمله، پالایشگاه آبادان، که در آن زمان، بزرگترین پالایشگاه جهان بود، بلااستفاده ماند، پالایشگاهی که با پول نفت ملت ایران ساخته شده بود!
از عوامالناس که انتظاری نمیرود، اما یک نخبه که در مورد قضیه نفت ایران، دست به نظریهپردازی میزند، حداقل باید یکسری معلومات اولیه در مورد قراردادهای نفتی کسب کند و صرفاً با تکیه بر کلیشههای تاریخی تحلیل نکند.
اولین قرارداد نفتی ایران، در قالب «امتیاز» منعقد شد. مظفرالدین شاه قاجار، در سال 1901، امتیاز استخراج نفت ایران را به یک بازرگان انگلیسی بنام ویلیام ناکس دارسی اعطا کرد. و مقرر گردید که وی اختیار اکتشاف و استخراج نفت در پهنهای به وسعت یک میلیون و دویست هزار کیلومترم مربع از خاک ایران را داشته باشد و 16 درصد از سود سالیانه حاصل از این کار را به دولت ایران بدهد. دارسی، تیم اکتشافی خود را وارد ایران کرد و حدود 7 سال تلاش آنها بینتیجه ماند. آنها در دهها نقطه از ایران، اقدام به حفاری کردند، اما به نفت نرسیدند. قرارداد دارسی، در آستانه فسخ شدن بود. تا جایی که دارسی، بخش بزرگی از سهام خود را به شرکت نفت برمه (شرکتی انگلیسی در هند) فروخت. عملیاتهای اکتشاف و حفاری ادامه یافت، و مسئولان شرکت، در آستانه ناامیدی کامل و ترک ایران بودند تا اینکه، با فوران نفت در جریان یکی از عملیاتهای حفاری، در مسجدسلیمان، در ماه مه 1908، تلاشهای چندین ساله شرکت به ثمر نشست. بعد از این موفقیت، دارسی و سهامداران دیگر، تصمیم به تأسیس یک شرکت مستقل کردند و نام این شرکت را «شرکت نفت ایران و انگلیس» نهادند. این شرکت بعد از «ملی»! شدن نفت در ایران، به شرکت بریتیش پترولیوم (BP) تغیر نام یافت. که در حال حاضر جزو 7 کارتل بزرگ نفتی جهان است.
قرارداد دارسی، 60 ساله بود، یعنی مظفرالدین شاه، امتیاز استخراج نفت در یک میلیون و دویست هزار کیلومتر مربع از پهنه خاک ایران را در قبال سود سالانه 16 درصدی، در اختیار دارسی قرار داده بود. نکته مهمتر و تأسفبارتر اینکه، سود سالانه، بعد از کسر مالیات، به ایران داده میشد، از آنجا که شرکت نفت ایران و انگلیس در بریتانیا ثبت شده بود و براساس قوانین تجارت بریتانیا، 25 درصد از سود این شرکت، به عنوان مالیات به دولت بریتانیا پرداخت میشد. و سهم ایران، بعد از کسر این سود محاسبه میشد. یعنی عملاً 11 درصد از سود سالانه نصیب ایران میشد.
بعد از سقوط قاجاریه، رضاشاه به دنبال لغو این قرارداد بود. و بعد از سالها مذاکره و چانهزنی، موفق به لغو امتیاز دارسی شد و قرارداد جدید در سال 1933 با شرکت نفت ایران و انگلیس منعقد کرد و سهم ایران را از سود سالانه شرکت، از 11 درصد به 30 درصد افزایش داد و مقرر گردید که سهم ایران، قبل از واریز مالیات پرداخت شود، یعنی رضاشاه، عملاً سهم ایران را سه برابر کرد. این قرارداد در آن دوره و در مقایسه با قراردادهای مشابه در جهان، یک موفقیت بزرگ محسوب میشد. و تنها یک ایراد داشت و آن اینکه، حساب و کتاب شرکت، عملاً دست انگلیسیها بود.
https://t.me/khosrovanooshiravan/3082
#دکتر_محمد_محبی
@khosrovanooshiravan
شوربختانه، کثیری از نخبگان ایرانی هم برداشتی سطحی از تحولات چندلایه و چندبُعدی و پیچیده سیاسی و اجتماعی دارند. بر عوام حرجی نیست، هیچ جای دنیا، عوام آگاهی کامل ندارند و لزومی هم ندارد که داشته باشند. اما چرا نخبگان، به سان پخمگان، برای مسایل پیچیده و چندلایه، توضیفات و تبیینهایی ساده و سطحی و دمدستی ارائه میکنند؟! انقلاب بهمن 1357، دقیقاً نتیجه پخمگییِ جریانِ نخبگیِ ایرانی در دهههای سی و چهل و پنجاه بود.
یکی از تحولاتی که نزدیک به 70 سال است که تبیینهای سطحی از آن، چندین نسل ایرانی را گمراه کرده است، واقعه موسوم به «ملی کردن صنعت نفت ایران»! است. این واقعه تاریخی و حواشی پیرامون آن، گفتمانهای سیاسی ایرانی در 70 سال اخیر را تحت تأثیر قرار داد. رومانتیسم سیاسی (که بیشترین استعداد خلق «فاجعه سیاسی» را دارد) به همراه افسانه «استقلال» که مبتنی بر غربستیزی (یا بقول خودشان استعمارستیزی) را وارد ادبیات سیاسی ایرانی کرد، ریشه بسیاری از بدبختیها و توسعهنیافتگیها در ایران شد. هیچکس هم نپرسید که، کدام «ملی»؟! کدام «صنعت نفت»؟! در قسمت قبلی، تأکید شد که تب «ملی کردن صنایع»، به خاطر اقتضائات اقتصادی بعد از جنگ جهانی دوم، در غرب بالا گرفت و این تب به خاورمیانه هم سرایت کرد، حال آنکه آن اقتضائات مطلقاً در خاورمیانه نبود. غافل از اینکه، در آن دوره، صنایعی که در غرب «ملی» شدند، تکنولوژی اداره آن صنایع هم کم و بیش در آن کشورها، موجود بود. اما دقیقاً کدام تکنولوژی و مهارت علمی، برای اداره تأسیسات نفتی ساخته شده در ایران موجود بود؟! بعد از تصویب قانون ملی کردن نفت، همه تأسیسات نفتی ساخته شده، از جمله، پالایشگاه آبادان، که در آن زمان، بزرگترین پالایشگاه جهان بود، بلااستفاده ماند، پالایشگاهی که با پول نفت ملت ایران ساخته شده بود!
از عوامالناس که انتظاری نمیرود، اما یک نخبه که در مورد قضیه نفت ایران، دست به نظریهپردازی میزند، حداقل باید یکسری معلومات اولیه در مورد قراردادهای نفتی کسب کند و صرفاً با تکیه بر کلیشههای تاریخی تحلیل نکند.
اولین قرارداد نفتی ایران، در قالب «امتیاز» منعقد شد. مظفرالدین شاه قاجار، در سال 1901، امتیاز استخراج نفت ایران را به یک بازرگان انگلیسی بنام ویلیام ناکس دارسی اعطا کرد. و مقرر گردید که وی اختیار اکتشاف و استخراج نفت در پهنهای به وسعت یک میلیون و دویست هزار کیلومترم مربع از خاک ایران را داشته باشد و 16 درصد از سود سالیانه حاصل از این کار را به دولت ایران بدهد. دارسی، تیم اکتشافی خود را وارد ایران کرد و حدود 7 سال تلاش آنها بینتیجه ماند. آنها در دهها نقطه از ایران، اقدام به حفاری کردند، اما به نفت نرسیدند. قرارداد دارسی، در آستانه فسخ شدن بود. تا جایی که دارسی، بخش بزرگی از سهام خود را به شرکت نفت برمه (شرکتی انگلیسی در هند) فروخت. عملیاتهای اکتشاف و حفاری ادامه یافت، و مسئولان شرکت، در آستانه ناامیدی کامل و ترک ایران بودند تا اینکه، با فوران نفت در جریان یکی از عملیاتهای حفاری، در مسجدسلیمان، در ماه مه 1908، تلاشهای چندین ساله شرکت به ثمر نشست. بعد از این موفقیت، دارسی و سهامداران دیگر، تصمیم به تأسیس یک شرکت مستقل کردند و نام این شرکت را «شرکت نفت ایران و انگلیس» نهادند. این شرکت بعد از «ملی»! شدن نفت در ایران، به شرکت بریتیش پترولیوم (BP) تغیر نام یافت. که در حال حاضر جزو 7 کارتل بزرگ نفتی جهان است.
قرارداد دارسی، 60 ساله بود، یعنی مظفرالدین شاه، امتیاز استخراج نفت در یک میلیون و دویست هزار کیلومتر مربع از پهنه خاک ایران را در قبال سود سالانه 16 درصدی، در اختیار دارسی قرار داده بود. نکته مهمتر و تأسفبارتر اینکه، سود سالانه، بعد از کسر مالیات، به ایران داده میشد، از آنجا که شرکت نفت ایران و انگلیس در بریتانیا ثبت شده بود و براساس قوانین تجارت بریتانیا، 25 درصد از سود این شرکت، به عنوان مالیات به دولت بریتانیا پرداخت میشد. و سهم ایران، بعد از کسر این سود محاسبه میشد. یعنی عملاً 11 درصد از سود سالانه نصیب ایران میشد.
بعد از سقوط قاجاریه، رضاشاه به دنبال لغو این قرارداد بود. و بعد از سالها مذاکره و چانهزنی، موفق به لغو امتیاز دارسی شد و قرارداد جدید در سال 1933 با شرکت نفت ایران و انگلیس منعقد کرد و سهم ایران را از سود سالانه شرکت، از 11 درصد به 30 درصد افزایش داد و مقرر گردید که سهم ایران، قبل از واریز مالیات پرداخت شود، یعنی رضاشاه، عملاً سهم ایران را سه برابر کرد. این قرارداد در آن دوره و در مقایسه با قراردادهای مشابه در جهان، یک موفقیت بزرگ محسوب میشد. و تنها یک ایراد داشت و آن اینکه، حساب و کتاب شرکت، عملاً دست انگلیسیها بود.
https://t.me/khosrovanooshiravan/3082
#دکتر_محمد_محبی
Telegram
خسرو انوشیروان
🛑 به نظر میرسد مصدق حتی تا سال 1329 و چند ماه مانده به تصویب قانون ملی شدن نفت هم، اعتقادی به آن نداشت، بلکه از این ابزار به عنوان نردبانی برای تهییج تودهها، هیجانی کردن فضای سیاسی، و در نهایت، رسیدن به قدرت استفاده کرد.
@khosrovanooshiravan
علاوه بر اینکه…
@khosrovanooshiravan
علاوه بر اینکه…
Forwarded from Surena
در پاسخ به مزخرفات وقیحانه حسن شریعتمداری
نخست اینکه شاهزاده هرگز رسما اعلام نکرده اند که یک جمهوری خواه بوده و همیشه گفته اند که برای او محتوای نظام مهم است و نه فرم آن.
دوما از همین وعده این شخص فرصت طلب که گفته پادشاهی دیگر وارث رسمی ندارد مشخص است که این جماعت سالها آرزوی نبود شاهزاده و یا هر تصادفی را داشتند که بتوانند بخاطرش جشن پیروزی بگیرند.
ولی ایشان یک مسئله مهم را فراموش کرده و آن رفراندوم بمنظور تعیین نظام آینده است.
کسی که مدعی فرهنگ دموکراتیک میباشد هرگز منکر حق تعیین سرنوشت یک ملت نخواهد بود.
در صورت انتخاب نظام پادشاهی از سوی ملت و فقدان وارث رسمی، مجلس به تبعیت از قانون اساسی، شورای سلطنت را ملزم به انتخاب جانشین پادشاهی خواهد نمود و این پایانیست بر شادیهای زودهنگام ایرانستیزان.
این جانشین نخست در بین اعضای خاندان پهلوی جستجو خواهد شد.
آخرین قسمت پاسخ من به این قجر زاده اینست که اگر نظام پادشاهی سلطه شیخ و شاه است پس ای دغل چرا خود یک کشور پادشاهی را برای زندگی برگزیدی و با پاسپورت تاج نشان امپراطوری بریتانیا خود را معرفی میکنی؟
دورویی و بیشرمی هم اندازه ای دارد
Surena✍🏻
@Peykan_Iranshahr
نخست اینکه شاهزاده هرگز رسما اعلام نکرده اند که یک جمهوری خواه بوده و همیشه گفته اند که برای او محتوای نظام مهم است و نه فرم آن.
دوما از همین وعده این شخص فرصت طلب که گفته پادشاهی دیگر وارث رسمی ندارد مشخص است که این جماعت سالها آرزوی نبود شاهزاده و یا هر تصادفی را داشتند که بتوانند بخاطرش جشن پیروزی بگیرند.
ولی ایشان یک مسئله مهم را فراموش کرده و آن رفراندوم بمنظور تعیین نظام آینده است.
کسی که مدعی فرهنگ دموکراتیک میباشد هرگز منکر حق تعیین سرنوشت یک ملت نخواهد بود.
در صورت انتخاب نظام پادشاهی از سوی ملت و فقدان وارث رسمی، مجلس به تبعیت از قانون اساسی، شورای سلطنت را ملزم به انتخاب جانشین پادشاهی خواهد نمود و این پایانیست بر شادیهای زودهنگام ایرانستیزان.
این جانشین نخست در بین اعضای خاندان پهلوی جستجو خواهد شد.
آخرین قسمت پاسخ من به این قجر زاده اینست که اگر نظام پادشاهی سلطه شیخ و شاه است پس ای دغل چرا خود یک کشور پادشاهی را برای زندگی برگزیدی و با پاسپورت تاج نشان امپراطوری بریتانیا خود را معرفی میکنی؟
دورویی و بیشرمی هم اندازه ای دارد
Surena✍🏻
@Peykan_Iranshahr
خسرو انوشیروان
🛑 زیانهای واقعه موسوم به «ملی کردن صنعت نفت» - قسمت اول @khosrovanooshiravan شوربختانه، کثیری از نخبگان ایرانی هم برداشتی سطحی از تحولات چندلایه و چندبُعدی و پیچیده سیاسی و اجتماعی دارند. بر عوام حرجی نیست، هیچ جای دنیا، عوام آگاهی کامل ندارند و لزومی هم…
🛑 زیانهای واقعه موسوم به «ملی کردن صنعت نفت» - قسمت دوم
@khosrovanooshiravan
در آستانه پایان جنگ جهانی دوم، شرکتهای نفتی آمریکایی، در عربستان و نزوئلا، قراردادهای منصفانه پنجاه-پنجاه امضا کردند و این اخبار به ایران هم رسید، و خواستها برای اصلاح قرارداد 1933 افزایش یافت. در بخش 3 این یادداشت، با استناد به دستخط مصدق (که در کتاب خاطرات حسین مکی آمده است)، ثابت شد که مصدق اساساً نه با «ملی کردن» نفت موافق بود و نه حتی برای اصلاح اساسی قرارداد 1933 ایده حقوقی خاصی داشت. بلکه تنها ابتکار او این بود که سهم ایران، به صورت شمش طلا دریافت گردد نه اسکناس! مصدق فقط در چند ماه پایانی سال 1329 و به قصد تغییر فضای سیاسی ایران و کسب قدرت، دست به این کار زد و قرارداد را از بیخ فسخ کرد.
جبهه ملی و مصدق، در این راه، از ابزار شرمآور جنایت هم استفاده کردند و با قتل نخستوزیر مستقر کشور و ایجاد رعب و وحشت، این قانون را به تصویب مجلسین رساندند. جریان برنامهریزی ترور در جلسه جبهه ملی، در بخش 1 این یادداشت به تفصیل توضیح داده شد. جالب است که تا قبل از ترور رزمآرا، اکثریت مجلس با ملی کردن مخالف بود و بعد از ترور و ایجاد فضای رعب و وحشت، این قانون ضد ملی و پوپولیستی به تصویب رسید.
واقعه موسوم به «ملی شدن صنعت نفت»! به «نتایج مخربی» برای کشور انجامید و جبهه ملی در پیش گرفتن این سیاست «باورهای نادرستی» داشته است. در آن سالها، نوعی تفکر در ایران نضج گرفت که آمیختهای از بومیگرایی افراطی و سوسیالیسم بود که پایههای اصلیاش را اجنبیستیزی و دولتمحوری تشکیل میداد. در چنین فضای فکری و احساسی بود که افرادی همچون مصدق با استفاده از شعارهای پوپولیستی، موفق شدند سررشته افکار عمومی را در دست گیرند. سیاستورزی مصدق دقیقا از این سنخ بود. مصدق علاقه داشت همواره پیشتاز حرکت عوام باشد. در این فضا، محمد مصدق موفق شد نبض حساسیت افکار عمومی را در دست گیرد. او به صراحت، خارجیها به ویژه انگلیسیها را مسبب همه بدبختیهای مردم میدانست. با طرح چنین شعارهایی، مصدق رهبری جریانی را برعهده گرفت که ما به عنوان جبهه ملی میشناسیم.
جمله معروف رزمآرا که تنفر خیلی ها را برانگیخت، در واقع یک واقعیت تلخ بود: «ملت ایران از ساختن لولههنگ عاجز است چطور میتواند مسائل تکنیکی و فنی و اقتصادی نفت را خود اداره کند؟» اما همین جمله او، به روحیه حساس و رومانتیک ایرانیان برخورده است و هنوز هم خیلیها او را بخاطر آن نبخشیدهاند. هرچند لحن استهزاءآمیز رزمآرا هم در به وجود آمدن این حس تنفر دخیل است. اما الان به عینه شاهد هستیم که مسایل فنی و تکنیکی صنعت نفت و گاز ایران در زمان کنونی هم بدون سرمایهگذاری و تکنولوژی کشورهای پیشرفته، قابل اداره کردن نیستند. در ماههای اخیر و به دنبال تشدید تحریمهای آمریکا، حتی در مورد تأمین پوشک نوزادان هم چندین ماه به مشکل برخوردیم! حقیقت این است که باید از این رخوت 70 ساله که مصدق آن را به جامعه ایران تزریق کرده است، خارج شویم و واقعیت را بپذیریم. عقلانیت و میهندوستی اقتضا میکند که برای توسعه میهن، علم و فن روز را از خارج وارد کنیم و از تلقیهای ایدئولوژیکی چون خودکفایی و بومیگرایی افراطی، دوری گزینیم.
استدلال رزمآرا در آن دوره، کاملاً درست و واقعگرایانه و میهنپرستانه بود. او دنبال افزایش سهم ایران و شفاف کردن قرارداد بود. انگلیسیها، سابقه حضور 50 ساله در صنعت نفت ایران داشتند و تمام تأسیسات نفتی در ایران را آنها ساخته بودند و حفظ آنها به نفع ایران و نفت ایران بود. همچنین انگلیسیها، با توجه به تغییر قواعد حقوق تجارت بینالمللی نفت در جهان، مجبور بودند که به قرارداد منصفانه و شفافسازی حسابهای شرکت تن در دهند.
اما مصدق و جبهه ملی، با تصویب قانون ملی کردن نفت، این قرارداد را بجای اصلاح، از بیخ و بن فسخ کردند. این فسخ، هیچ سودی برای منافع ملی ایران نداشت و زیانهای هنگفتی هم به دنبال داشت. و این کار چیزی جز خیانت نبود.
اولین زیان این بود که بعد از فسخ قرارداد و خلع ید از شکت نفت ایران و انگلیس، تقریباً تمام تأسیسات نفتی ایران تعطیل و بلااستفاده شدند و تا ماهها بعد از برکناری مصدق، ایران سهمی در بازار نفت جهان نداشت.
https://t.me/khosrovanooshiravan/3083
#دکتر_محمد_محبی
@khosrovanooshiravan
در آستانه پایان جنگ جهانی دوم، شرکتهای نفتی آمریکایی، در عربستان و نزوئلا، قراردادهای منصفانه پنجاه-پنجاه امضا کردند و این اخبار به ایران هم رسید، و خواستها برای اصلاح قرارداد 1933 افزایش یافت. در بخش 3 این یادداشت، با استناد به دستخط مصدق (که در کتاب خاطرات حسین مکی آمده است)، ثابت شد که مصدق اساساً نه با «ملی کردن» نفت موافق بود و نه حتی برای اصلاح اساسی قرارداد 1933 ایده حقوقی خاصی داشت. بلکه تنها ابتکار او این بود که سهم ایران، به صورت شمش طلا دریافت گردد نه اسکناس! مصدق فقط در چند ماه پایانی سال 1329 و به قصد تغییر فضای سیاسی ایران و کسب قدرت، دست به این کار زد و قرارداد را از بیخ فسخ کرد.
جبهه ملی و مصدق، در این راه، از ابزار شرمآور جنایت هم استفاده کردند و با قتل نخستوزیر مستقر کشور و ایجاد رعب و وحشت، این قانون را به تصویب مجلسین رساندند. جریان برنامهریزی ترور در جلسه جبهه ملی، در بخش 1 این یادداشت به تفصیل توضیح داده شد. جالب است که تا قبل از ترور رزمآرا، اکثریت مجلس با ملی کردن مخالف بود و بعد از ترور و ایجاد فضای رعب و وحشت، این قانون ضد ملی و پوپولیستی به تصویب رسید.
واقعه موسوم به «ملی شدن صنعت نفت»! به «نتایج مخربی» برای کشور انجامید و جبهه ملی در پیش گرفتن این سیاست «باورهای نادرستی» داشته است. در آن سالها، نوعی تفکر در ایران نضج گرفت که آمیختهای از بومیگرایی افراطی و سوسیالیسم بود که پایههای اصلیاش را اجنبیستیزی و دولتمحوری تشکیل میداد. در چنین فضای فکری و احساسی بود که افرادی همچون مصدق با استفاده از شعارهای پوپولیستی، موفق شدند سررشته افکار عمومی را در دست گیرند. سیاستورزی مصدق دقیقا از این سنخ بود. مصدق علاقه داشت همواره پیشتاز حرکت عوام باشد. در این فضا، محمد مصدق موفق شد نبض حساسیت افکار عمومی را در دست گیرد. او به صراحت، خارجیها به ویژه انگلیسیها را مسبب همه بدبختیهای مردم میدانست. با طرح چنین شعارهایی، مصدق رهبری جریانی را برعهده گرفت که ما به عنوان جبهه ملی میشناسیم.
جمله معروف رزمآرا که تنفر خیلی ها را برانگیخت، در واقع یک واقعیت تلخ بود: «ملت ایران از ساختن لولههنگ عاجز است چطور میتواند مسائل تکنیکی و فنی و اقتصادی نفت را خود اداره کند؟» اما همین جمله او، به روحیه حساس و رومانتیک ایرانیان برخورده است و هنوز هم خیلیها او را بخاطر آن نبخشیدهاند. هرچند لحن استهزاءآمیز رزمآرا هم در به وجود آمدن این حس تنفر دخیل است. اما الان به عینه شاهد هستیم که مسایل فنی و تکنیکی صنعت نفت و گاز ایران در زمان کنونی هم بدون سرمایهگذاری و تکنولوژی کشورهای پیشرفته، قابل اداره کردن نیستند. در ماههای اخیر و به دنبال تشدید تحریمهای آمریکا، حتی در مورد تأمین پوشک نوزادان هم چندین ماه به مشکل برخوردیم! حقیقت این است که باید از این رخوت 70 ساله که مصدق آن را به جامعه ایران تزریق کرده است، خارج شویم و واقعیت را بپذیریم. عقلانیت و میهندوستی اقتضا میکند که برای توسعه میهن، علم و فن روز را از خارج وارد کنیم و از تلقیهای ایدئولوژیکی چون خودکفایی و بومیگرایی افراطی، دوری گزینیم.
استدلال رزمآرا در آن دوره، کاملاً درست و واقعگرایانه و میهنپرستانه بود. او دنبال افزایش سهم ایران و شفاف کردن قرارداد بود. انگلیسیها، سابقه حضور 50 ساله در صنعت نفت ایران داشتند و تمام تأسیسات نفتی در ایران را آنها ساخته بودند و حفظ آنها به نفع ایران و نفت ایران بود. همچنین انگلیسیها، با توجه به تغییر قواعد حقوق تجارت بینالمللی نفت در جهان، مجبور بودند که به قرارداد منصفانه و شفافسازی حسابهای شرکت تن در دهند.
اما مصدق و جبهه ملی، با تصویب قانون ملی کردن نفت، این قرارداد را بجای اصلاح، از بیخ و بن فسخ کردند. این فسخ، هیچ سودی برای منافع ملی ایران نداشت و زیانهای هنگفتی هم به دنبال داشت. و این کار چیزی جز خیانت نبود.
اولین زیان این بود که بعد از فسخ قرارداد و خلع ید از شکت نفت ایران و انگلیس، تقریباً تمام تأسیسات نفتی ایران تعطیل و بلااستفاده شدند و تا ماهها بعد از برکناری مصدق، ایران سهمی در بازار نفت جهان نداشت.
https://t.me/khosrovanooshiravan/3083
#دکتر_محمد_محبی
Telegram
خسرو انوشیروان
🛑 زیانهای واقعه موسوم به «ملی کردن صنعت نفت» - قسمت اول
@khosrovanooshiravan
شوربختانه، کثیری از نخبگان ایرانی هم برداشتی سطحی از تحولات چندلایه و چندبُعدی و پیچیده سیاسی و اجتماعی دارند. بر عوام حرجی نیست، هیچ جای دنیا، عوام آگاهی کامل ندارند و لزومی هم…
@khosrovanooshiravan
شوربختانه، کثیری از نخبگان ایرانی هم برداشتی سطحی از تحولات چندلایه و چندبُعدی و پیچیده سیاسی و اجتماعی دارند. بر عوام حرجی نیست، هیچ جای دنیا، عوام آگاهی کامل ندارند و لزومی هم…
Forwarded from ☼𓃬 مجله پادشاهی
⚜چند روزی را در سکوت فقط نظاره گر بودیم که این ماجرا به کجا خواهد رسید اما بیش از این سکوت را جایز نمیدانیم.
اولین پیش شرط برای اتخاذ موضعی صحیح شفاف سازی از سوی شخص شاهزاده رضا پهلوی میباشد ایشان باید در یک کنفرانس خبری رسمی حضور یافته و پاسخ های صریح و شفافی را در مقابل پرسش های مطرح شده ارائه دهند.
و پس از آن با ارائه یک بیانیه رسمی تکلیف این فایل صوتی غیر رسمی و تقطیع شده و هواداران نهاد پادشاهی را روشن کنند.
با یک بام دو هوا نه تنها اتحادی نیست بلکه با گذشت زمان بر شدت اختلافات افزوده خواهد شد.
از تمام همسنگران تقاضا داریم هرگونه داوری و قضاوت را به پس از شفاف سازی از سوی شخص ایشان موکول نموده و اکنون تلاش و درخواست خود را در جهت شفاف سازی به کار ببرند.
#شفاف_سازی
👑 @majalepadeshahi
اولین پیش شرط برای اتخاذ موضعی صحیح شفاف سازی از سوی شخص شاهزاده رضا پهلوی میباشد ایشان باید در یک کنفرانس خبری رسمی حضور یافته و پاسخ های صریح و شفافی را در مقابل پرسش های مطرح شده ارائه دهند.
و پس از آن با ارائه یک بیانیه رسمی تکلیف این فایل صوتی غیر رسمی و تقطیع شده و هواداران نهاد پادشاهی را روشن کنند.
با یک بام دو هوا نه تنها اتحادی نیست بلکه با گذشت زمان بر شدت اختلافات افزوده خواهد شد.
از تمام همسنگران تقاضا داریم هرگونه داوری و قضاوت را به پس از شفاف سازی از سوی شخص ایشان موکول نموده و اکنون تلاش و درخواست خود را در جهت شفاف سازی به کار ببرند.
#شفاف_سازی
👑 @majalepadeshahi
خسرو انوشیروان
🛑 زیانهای واقعه موسوم به «ملی کردن صنعت نفت» - قسمت دوم @khosrovanooshiravan در آستانه پایان جنگ جهانی دوم، شرکتهای نفتی آمریکایی، در عربستان و نزوئلا، قراردادهای منصفانه پنجاه-پنجاه امضا کردند و این اخبار به ایران هم رسید، و خواستها برای اصلاح قرارداد…
🛑 زیانهای واقعه موسوم به «ملی کردن صنعت نفت» - قسمت سوم و پایانی
@khosrovanooshiravan
دومین و مهمترین زیان به ایران، از بین رفتن سهم و دارایی ایران در شرکتهای تابعه شرکت نفت ایران و انگلیس بود. این شرکت، حدود 59 شرکت تابعه در نقاط مختلف جهان داشت. با ملی کردن نفت، فقط تأسیسات بلااستفاده آن در داخل کشور «مصادره» (نه «ملی»!) شدند. و سهم ایران از آن 59 شرکت تابعه که ارزش آنها صدها میلیون دلار (که در آن زمان رقم بسیار بزرگی بود) میشد، به راحتی آب خوردن و با حماقت مصدق و یارانش، به باد فنا رفت، و از این منظر، زیان بسیار هنگفتی متوجه ایران شد. در حالیکه اگر طرح رزمآرا اجرا میشد، علاوه بر افزایش سرشار سود ایران از شرکت نفت ایران و انگلیس، از سود سهام شرکتهای تابعه هم برخوردار میشدیم. در توصیف این خیانت بزرگ مصدق همین بس که، داراییهای شرکت در خارج از ایران، ده برابر داراییهای آن در داخل ایران بود. که با این واقعه نابخردانه، ایران از همه آنها محروم شد!
زیان مهم دیگر در جریان موسوم به ملی شدن صنعت نفت این بود که در واقع نفت «ملی» نشد، بلکه «دولتی» شد و این واقعه، نفت ایران را تبدیل به ابزار دولت رانتیر در ایران نکرد. بررسی این مسأله یک ضرورت انکارناپذیر در ایران است. همچنین نقد بومیگرایی افراطی و اسطوره استقلال که از ثمرات گفتمان سیاسی مصدق و جبهه ملی است، لازم و ضروری است. تلقی افراطی از بومیگرایی و استقلال، به گفتمان سیاسی بعد از انقلاب به شدت سرایت کرد و فرصتهای زیادی را که برای توسعه ایران فراهم بود، سلب نمود. نخبگان و عوام ما باید بدانند و بفهمند که «استقلال» امری کاملاً نسبی است که در آن هم باید جانب اعتدال و واقعگرایی را در نظر گرفت، وگرنه افراط و تفریط در استقلالخواهی هم میتواند به ضرر میهن تمام شود. مثلاً طرحهای عجیب خودکفایی در محصولات کشاورزی، که با شعار استقلال، طراحی شد، و نتیجهای جز نابودی اقلیم ایرانزمین نداشت. و یا سیاست خارجی که آن هم با شعار استقلال اتخاذ شده، بیشترین آسیب را به امنیت ملی و جایگاه و پرستیژ ایران در جهان وارد کرده، و کشور را به شدت تضعیف نموده است. تمام گزارههای مرتبط با اسطوره «استقلالخواهی» در ایران معاصر، برگرفته از تفکر مصدق و جبهه ملی است که نه تنها هیچ سودی برای کشور نداشته است، بلکه زیانها و خسارات عمده به کشور وارد کرده است.
زیان دیگر اینکه، با «ملی کردن» و بلااستفاده کردن تأسیسات نفتی ایران، رقبای جدید نفتی ایران در منطقه با استفاده از قراردادهای منصفانه پنجاه-پنجاه با آمریکا، ظهور کردند که نخستین آن عربستان سعودی بود. گرچه بعد از برکناری پرهزینه دولت مصدق، طی قرارداد موسوم به کنسرسیوم، سرمایه و تکنولوژی مجدداً به نفت ایران بازگشت، اما بدبینی شرکتهای نفتی جهان باعث شد که به شفافیت کمتری در قراردادهای خود با ایران تن در دهند. همچنین سیستم صنعت نفتی که شرکت ایران و انگلیس در طول 50 سال در ایران ایجاد کرده بودند، با نظم جدید شرکتهای طرف قرارداد کنسرسیوم در سال 1954 به هم ریخت، و چندین سال زمان صرف شد تا تأسیسات نفتی ایران به حالت نرمال برگردند و در آن چند سال رقبای نفتی ایران، در بازار نفت جهان پیشرفت زیادی کردند.
در مورد اجرای قانون ملی شدن نفت، بعد از مرگ رزمآرا هم ثابت شد که خواست ملی شدن نفت، نه ناشی از میهندوستی و خردگرایی، که ناشی از نوعی فضای پوپولیستی و ایدئولوژیکِ بومیگرایانه بود. وگرنه هم روش رزمآرا قابل اجرا و به نفع ایران بود و هم پیشنهادهای دیگر از جمله پیشنهاد مشترک آمریکا-بریتانیا، قابلیت اجرا داشت. منتها مصدق به هر قیمتی و با به خطر انداختن منافع ملی، میخواست در نزد عوام، به «قهرمان مبارزه با استعمار پیر انگلیس» ملقب شود!
حتی محمدعلی موحد که در کتاب خود، «خواب آشفته نفت»، بارها از مصدق ستایش کرده است، صراحتاً مینویسد: «به نظر میرسد که موضع منفی مصدق در برابر پیشنهاد تجدیدنظر شده امریکا – بریتانیا اشتباه بود» (ص 379)
منوچهر فرمانفرما کارشناس نفت و از نزدیکان و بستگان مصدق هم در کتاب خود، «خون و نفت» نوشته است: «او (مصدق) گفت که این کار به صلاح ملت ایران است. در واقع او بیش از هر کس دیگری در تاریخ به زیان ایران عمل کرد.» (ص 118)
دکتر پرویز مینا از مدیران حقوقی بلند پایه نفت ایران در کتاب «نگاهی از درون به تحولات نفت در ایران» و به نقل از جلال متینی گفته است: به عقیده من بزرگترین خطا و یا شاید خیانتی که دولت مصدق کرد همین «رد پیشنهاد مشترک» بود. (ص 324)
@khosrovanooshiravan
دومین و مهمترین زیان به ایران، از بین رفتن سهم و دارایی ایران در شرکتهای تابعه شرکت نفت ایران و انگلیس بود. این شرکت، حدود 59 شرکت تابعه در نقاط مختلف جهان داشت. با ملی کردن نفت، فقط تأسیسات بلااستفاده آن در داخل کشور «مصادره» (نه «ملی»!) شدند. و سهم ایران از آن 59 شرکت تابعه که ارزش آنها صدها میلیون دلار (که در آن زمان رقم بسیار بزرگی بود) میشد، به راحتی آب خوردن و با حماقت مصدق و یارانش، به باد فنا رفت، و از این منظر، زیان بسیار هنگفتی متوجه ایران شد. در حالیکه اگر طرح رزمآرا اجرا میشد، علاوه بر افزایش سرشار سود ایران از شرکت نفت ایران و انگلیس، از سود سهام شرکتهای تابعه هم برخوردار میشدیم. در توصیف این خیانت بزرگ مصدق همین بس که، داراییهای شرکت در خارج از ایران، ده برابر داراییهای آن در داخل ایران بود. که با این واقعه نابخردانه، ایران از همه آنها محروم شد!
زیان مهم دیگر در جریان موسوم به ملی شدن صنعت نفت این بود که در واقع نفت «ملی» نشد، بلکه «دولتی» شد و این واقعه، نفت ایران را تبدیل به ابزار دولت رانتیر در ایران نکرد. بررسی این مسأله یک ضرورت انکارناپذیر در ایران است. همچنین نقد بومیگرایی افراطی و اسطوره استقلال که از ثمرات گفتمان سیاسی مصدق و جبهه ملی است، لازم و ضروری است. تلقی افراطی از بومیگرایی و استقلال، به گفتمان سیاسی بعد از انقلاب به شدت سرایت کرد و فرصتهای زیادی را که برای توسعه ایران فراهم بود، سلب نمود. نخبگان و عوام ما باید بدانند و بفهمند که «استقلال» امری کاملاً نسبی است که در آن هم باید جانب اعتدال و واقعگرایی را در نظر گرفت، وگرنه افراط و تفریط در استقلالخواهی هم میتواند به ضرر میهن تمام شود. مثلاً طرحهای عجیب خودکفایی در محصولات کشاورزی، که با شعار استقلال، طراحی شد، و نتیجهای جز نابودی اقلیم ایرانزمین نداشت. و یا سیاست خارجی که آن هم با شعار استقلال اتخاذ شده، بیشترین آسیب را به امنیت ملی و جایگاه و پرستیژ ایران در جهان وارد کرده، و کشور را به شدت تضعیف نموده است. تمام گزارههای مرتبط با اسطوره «استقلالخواهی» در ایران معاصر، برگرفته از تفکر مصدق و جبهه ملی است که نه تنها هیچ سودی برای کشور نداشته است، بلکه زیانها و خسارات عمده به کشور وارد کرده است.
زیان دیگر اینکه، با «ملی کردن» و بلااستفاده کردن تأسیسات نفتی ایران، رقبای جدید نفتی ایران در منطقه با استفاده از قراردادهای منصفانه پنجاه-پنجاه با آمریکا، ظهور کردند که نخستین آن عربستان سعودی بود. گرچه بعد از برکناری پرهزینه دولت مصدق، طی قرارداد موسوم به کنسرسیوم، سرمایه و تکنولوژی مجدداً به نفت ایران بازگشت، اما بدبینی شرکتهای نفتی جهان باعث شد که به شفافیت کمتری در قراردادهای خود با ایران تن در دهند. همچنین سیستم صنعت نفتی که شرکت ایران و انگلیس در طول 50 سال در ایران ایجاد کرده بودند، با نظم جدید شرکتهای طرف قرارداد کنسرسیوم در سال 1954 به هم ریخت، و چندین سال زمان صرف شد تا تأسیسات نفتی ایران به حالت نرمال برگردند و در آن چند سال رقبای نفتی ایران، در بازار نفت جهان پیشرفت زیادی کردند.
در مورد اجرای قانون ملی شدن نفت، بعد از مرگ رزمآرا هم ثابت شد که خواست ملی شدن نفت، نه ناشی از میهندوستی و خردگرایی، که ناشی از نوعی فضای پوپولیستی و ایدئولوژیکِ بومیگرایانه بود. وگرنه هم روش رزمآرا قابل اجرا و به نفع ایران بود و هم پیشنهادهای دیگر از جمله پیشنهاد مشترک آمریکا-بریتانیا، قابلیت اجرا داشت. منتها مصدق به هر قیمتی و با به خطر انداختن منافع ملی، میخواست در نزد عوام، به «قهرمان مبارزه با استعمار پیر انگلیس» ملقب شود!
حتی محمدعلی موحد که در کتاب خود، «خواب آشفته نفت»، بارها از مصدق ستایش کرده است، صراحتاً مینویسد: «به نظر میرسد که موضع منفی مصدق در برابر پیشنهاد تجدیدنظر شده امریکا – بریتانیا اشتباه بود» (ص 379)
منوچهر فرمانفرما کارشناس نفت و از نزدیکان و بستگان مصدق هم در کتاب خود، «خون و نفت» نوشته است: «او (مصدق) گفت که این کار به صلاح ملت ایران است. در واقع او بیش از هر کس دیگری در تاریخ به زیان ایران عمل کرد.» (ص 118)
دکتر پرویز مینا از مدیران حقوقی بلند پایه نفت ایران در کتاب «نگاهی از درون به تحولات نفت در ایران» و به نقل از جلال متینی گفته است: به عقیده من بزرگترین خطا و یا شاید خیانتی که دولت مصدق کرد همین «رد پیشنهاد مشترک» بود. (ص 324)
خسرو انوشیروان
🛑 زیانهای واقعه موسوم به «ملی کردن صنعت نفت» - قسمت سوم و پایانی @khosrovanooshiravan دومین و مهمترین زیان به ایران، از بین رفتن سهم و دارایی ایران در شرکتهای تابعه شرکت نفت ایران و انگلیس بود. این شرکت، حدود 59 شرکت تابعه در نقاط مختلف جهان داشت. با ملی…
تقریباً هیچ فرد آگاه در حوزه نفت در آن زمان، موافق ملی کردن نفت، آن هم به آن شیوه فاجعهبار و خائنانه نبود. و مصدق، فقط با تکیه بر ویژگی «شیپوری بودن» جامعه ایران، این پروژه پوپولیستی را پیش برد و هیچ دلیلی جز شهوتِ قدرت و شهرت، برای این کار مصدق نمیتوان متصور شد.
https://t.me/khosrovanooshiravan/3088
https://t.me/khosrovanooshiravan/3085
https://t.me/khosrovanooshiravan/3083
https://t.me/khosrovanooshiravan/3082
https://t.me/khosrovanooshiravan/3081
#دکتر_محمد_محبی
https://t.me/khosrovanooshiravan/3088
https://t.me/khosrovanooshiravan/3085
https://t.me/khosrovanooshiravan/3083
https://t.me/khosrovanooshiravan/3082
https://t.me/khosrovanooshiravan/3081
#دکتر_محمد_محبی
Telegram
خسرو انوشیروان
🛑 زیانهای واقعه موسوم به «ملی کردن صنعت نفت» - قسمت سوم و پایانی
@khosrovanooshiravan
دومین و مهمترین زیان به ایران، از بین رفتن سهم و دارایی ایران در شرکتهای تابعه شرکت نفت ایران و انگلیس بود. این شرکت، حدود 59 شرکت تابعه در نقاط مختلف جهان داشت. با ملی…
@khosrovanooshiravan
دومین و مهمترین زیان به ایران، از بین رفتن سهم و دارایی ایران در شرکتهای تابعه شرکت نفت ایران و انگلیس بود. این شرکت، حدود 59 شرکت تابعه در نقاط مختلف جهان داشت. با ملی…
Forwarded from اتچ بات
⚜چرا پادشاهی ؟؟؟
امروزه عده ای با تز روشنفکری شروع کردند به تخریب سیستم های پادشاهی و بجای آن سیستم های تجزیه طلب و ایران ستیزانه شان را به تبلیغ گذاشته اند .
👈پادشاهی را در دنیای امروز و ممالک پیشرفته و دموکرات جهان معرفی می کنیم .
پادشاهان مافوق سیاست ها هستند؛ سیستم پادشاهی اتصال و وابستگی با حزبی ندارند و قبل از اینکه عنوان "رئیس کشور" را به دست آورند در سیاست های روزمره دخیل نبوده اند؛اما روسای جمهور نوعا سیاستمداران سابق هستند این باعث میزان بیشتری از شیطنت و حقه می شود و به جای ملی گرایی و مردم محوری بیش تر به دنبال بازی های سیاسی در میان احزاب سیاسی هستند تا اصول ملی و مردم محور .
👈در سیستم های پادشاهی پادشاه یا ملکه در واقع به صورت سمبلیک و نماد ملی و سلطنتی هستند و درگیر بازی های سیاسی نمی شوند و درواقع نماینده هیچ حزب سیاسی نیستند ؛حزب آنها مردم است .
سلطنت آنها درون قصر ها و کاخ هایشان هست و به پادشاهی می پردازند تا سیاسی بازی .
👈 پادشاهی بریتانیا دارای نام تجاری بسیار قدرتمند و سودآور است، برخی برآوردها ارزش سالانه "برند" سلطنتی را در حدود 1.9 میلیارد پوند (2.9 میلیارد دلار) ارزش گذاری کرده اند، این به سادگی هزینه ها را جبران می کند.
حتی برآوردهای محافظه کارانه مانند ارزشگذاری "گردشگری سلطنتی" آن را سالانه 500 میلیون پوند (768 میلیون دلار) ثبت می کنند، که نشان می دهد پادشاهی هزینه اش را بازپرداخت می کند و سودآوری نیز دارد .
👈اما کشور های پیشرفته با نظام پادشاهی :
بلژیک ،دانمارک،لوگزامبورگ،هلند،نروژ، اسپانیا، سوئد،استرالیا،کانادا،مالزی، ژاپن ،تایلند ، امارات و...
بررسی تاریخ :
#سوئد:
در زمان سلطنت گوستاو واسا در قرن ۱۶ اولین مجلس ملی سوئد را با نمایندگانی از ۴ طبقه اشراف، روحانیون، طبقه متوسط و دهقانان گشایش یافت. تا پیش از ۱۸۰۹ قدرت سلطنت و مجلس در یکدیگر ادغام بود، تا اینکه پس از سال ۱۸۰۹ دربار و سایر مراجع قدرت، استقلال یافتند. در سال ۱۸۶۵ مجلس دوگانهای جایگزین مجلس قبلی گردید. تا سال ۱۹۱۷ نظام دوگانهای برقرار بود، تا این که سازمانی با ۳۵۰ نماینده و کمیتههای مختلفی در زمینههای گوناگون تأسیس گردید. در سال ۱۹۷۴ دولت سوئد به طراحی قانون اساسی جدیدی مبادرت نمود. پس از گذشت مدت زمان ۲۰ سال دوره نمایندگی به دوره چهار ساله تغییر یافت. امروزه کشور سوئد از نظام دموکراتیک انتخابی برخوردار میباشد به این معنا که کلیه احزاب سیاسی با بیش از ۴در صد آراء انتخابات عمومی از کرسی در مجلس برخوردار میگردند.گشایش مجلس در هر پائیز وظیفه پادشاه سوئد است. در این هنگام سال پارلمانی آغاز میگردد. پادشاه شخص اول کشور سوئد است ولی این مقام در درجه نخست جنبه نمایندگی مملکت و تشریفاتی دارد.
#استرالیا:
کشور پادشاهی استرالیا یکی از ممالک پیشرفته و دست اول جهان محسوب میشود که به صورت پادشاهی مشروطه اداره میشود و ملکه الیزابت پادشاه فعلی استرالیا محسوب میشود و عنوان رسمی وی ملکه استرالیا می باشد.
شخص اجرایی اول در استرالیا نخستوزیر است که طی یک فرایند دموکراتیک و در رقابت احزاب انتخاب میشود و دولت را تشکیل میدهد.
پارلمان استرالیا از دو مجلس تشکیل شدهاست مجلس سنا و مجلس نمایندگان.
دادگاه عالی استرالیا نیز قدرت والای قضایی را در این کشور در اختیار دارد.
استرالیا در سال ۲۰۱۸به رتبه ۱۳ اقتصاد کلان جهان منصوب شد.رشد اقتصادی سالانه استرالیا ۲۷سال متوالی پایدار بوده است و تنها اقتصاد توسعه یافته در جهان است که به این مهم دست پیدا کرده است.
۱۵ صنعت از ۲۰ صنعت استرالیا بالاتر از میانگین جهانی رتبهبندی شدهاند و این به دلیل سطوح بالای بهرهوری در این کشور است.
بر اساس آمار اکونومیست پادشاهی استرالیا در سال ۲۰۱۸در رتبه نهم موفقترین دموکراسی های جهان قرار گرفته است ؛ بر اساس:(روند انتخابات، تعداد احزاب،آزادیهای مدنی، عملکرد دولت، مشارکت سیاسی و فرهنگ سیاسی).
نهاد مشروطه و مشروطه خواهی برخواسته از خواست و فرهنگ ملت ایران؛ زنده است و نعره آزادی بخشش گوش بی وطنانی که شکم هایشان از پول دول خارجی فربه گشته را کَر می کند .
امروز به عنوان یک مشروطه خواه دموکرات و سرباز جان بر کف این رسته از شاهزاده رضا پهلوی می خواهم با تکیه به تاریخ و تمدن ایرانی و به پشتوانه نام پر افتخار #پهلوی در مقابل دوربین بنشینند و با هم میهنان سخن بگویند و برای حفظ حقوق بشر و رعایت دموکراسی و حفظ حق رای مردم از ایران و مشروطه ایرانی دفاع کنند نقض آشکار حقوق بشر و دموکراسی توسط هر نیروی آزادی خواهی به معنای استمرار رژیم ملایان است .
تا ابد #جاوید_شاه
✍ کامران
امروزه عده ای با تز روشنفکری شروع کردند به تخریب سیستم های پادشاهی و بجای آن سیستم های تجزیه طلب و ایران ستیزانه شان را به تبلیغ گذاشته اند .
👈پادشاهی را در دنیای امروز و ممالک پیشرفته و دموکرات جهان معرفی می کنیم .
پادشاهان مافوق سیاست ها هستند؛ سیستم پادشاهی اتصال و وابستگی با حزبی ندارند و قبل از اینکه عنوان "رئیس کشور" را به دست آورند در سیاست های روزمره دخیل نبوده اند؛اما روسای جمهور نوعا سیاستمداران سابق هستند این باعث میزان بیشتری از شیطنت و حقه می شود و به جای ملی گرایی و مردم محوری بیش تر به دنبال بازی های سیاسی در میان احزاب سیاسی هستند تا اصول ملی و مردم محور .
👈در سیستم های پادشاهی پادشاه یا ملکه در واقع به صورت سمبلیک و نماد ملی و سلطنتی هستند و درگیر بازی های سیاسی نمی شوند و درواقع نماینده هیچ حزب سیاسی نیستند ؛حزب آنها مردم است .
سلطنت آنها درون قصر ها و کاخ هایشان هست و به پادشاهی می پردازند تا سیاسی بازی .
👈 پادشاهی بریتانیا دارای نام تجاری بسیار قدرتمند و سودآور است، برخی برآوردها ارزش سالانه "برند" سلطنتی را در حدود 1.9 میلیارد پوند (2.9 میلیارد دلار) ارزش گذاری کرده اند، این به سادگی هزینه ها را جبران می کند.
حتی برآوردهای محافظه کارانه مانند ارزشگذاری "گردشگری سلطنتی" آن را سالانه 500 میلیون پوند (768 میلیون دلار) ثبت می کنند، که نشان می دهد پادشاهی هزینه اش را بازپرداخت می کند و سودآوری نیز دارد .
👈اما کشور های پیشرفته با نظام پادشاهی :
بلژیک ،دانمارک،لوگزامبورگ،هلند،نروژ، اسپانیا، سوئد،استرالیا،کانادا،مالزی، ژاپن ،تایلند ، امارات و...
بررسی تاریخ :
#سوئد:
در زمان سلطنت گوستاو واسا در قرن ۱۶ اولین مجلس ملی سوئد را با نمایندگانی از ۴ طبقه اشراف، روحانیون، طبقه متوسط و دهقانان گشایش یافت. تا پیش از ۱۸۰۹ قدرت سلطنت و مجلس در یکدیگر ادغام بود، تا اینکه پس از سال ۱۸۰۹ دربار و سایر مراجع قدرت، استقلال یافتند. در سال ۱۸۶۵ مجلس دوگانهای جایگزین مجلس قبلی گردید. تا سال ۱۹۱۷ نظام دوگانهای برقرار بود، تا این که سازمانی با ۳۵۰ نماینده و کمیتههای مختلفی در زمینههای گوناگون تأسیس گردید. در سال ۱۹۷۴ دولت سوئد به طراحی قانون اساسی جدیدی مبادرت نمود. پس از گذشت مدت زمان ۲۰ سال دوره نمایندگی به دوره چهار ساله تغییر یافت. امروزه کشور سوئد از نظام دموکراتیک انتخابی برخوردار میباشد به این معنا که کلیه احزاب سیاسی با بیش از ۴در صد آراء انتخابات عمومی از کرسی در مجلس برخوردار میگردند.گشایش مجلس در هر پائیز وظیفه پادشاه سوئد است. در این هنگام سال پارلمانی آغاز میگردد. پادشاه شخص اول کشور سوئد است ولی این مقام در درجه نخست جنبه نمایندگی مملکت و تشریفاتی دارد.
#استرالیا:
کشور پادشاهی استرالیا یکی از ممالک پیشرفته و دست اول جهان محسوب میشود که به صورت پادشاهی مشروطه اداره میشود و ملکه الیزابت پادشاه فعلی استرالیا محسوب میشود و عنوان رسمی وی ملکه استرالیا می باشد.
شخص اجرایی اول در استرالیا نخستوزیر است که طی یک فرایند دموکراتیک و در رقابت احزاب انتخاب میشود و دولت را تشکیل میدهد.
پارلمان استرالیا از دو مجلس تشکیل شدهاست مجلس سنا و مجلس نمایندگان.
دادگاه عالی استرالیا نیز قدرت والای قضایی را در این کشور در اختیار دارد.
استرالیا در سال ۲۰۱۸به رتبه ۱۳ اقتصاد کلان جهان منصوب شد.رشد اقتصادی سالانه استرالیا ۲۷سال متوالی پایدار بوده است و تنها اقتصاد توسعه یافته در جهان است که به این مهم دست پیدا کرده است.
۱۵ صنعت از ۲۰ صنعت استرالیا بالاتر از میانگین جهانی رتبهبندی شدهاند و این به دلیل سطوح بالای بهرهوری در این کشور است.
بر اساس آمار اکونومیست پادشاهی استرالیا در سال ۲۰۱۸در رتبه نهم موفقترین دموکراسی های جهان قرار گرفته است ؛ بر اساس:(روند انتخابات، تعداد احزاب،آزادیهای مدنی، عملکرد دولت، مشارکت سیاسی و فرهنگ سیاسی).
نهاد مشروطه و مشروطه خواهی برخواسته از خواست و فرهنگ ملت ایران؛ زنده است و نعره آزادی بخشش گوش بی وطنانی که شکم هایشان از پول دول خارجی فربه گشته را کَر می کند .
امروز به عنوان یک مشروطه خواه دموکرات و سرباز جان بر کف این رسته از شاهزاده رضا پهلوی می خواهم با تکیه به تاریخ و تمدن ایرانی و به پشتوانه نام پر افتخار #پهلوی در مقابل دوربین بنشینند و با هم میهنان سخن بگویند و برای حفظ حقوق بشر و رعایت دموکراسی و حفظ حق رای مردم از ایران و مشروطه ایرانی دفاع کنند نقض آشکار حقوق بشر و دموکراسی توسط هر نیروی آزادی خواهی به معنای استمرار رژیم ملایان است .
تا ابد #جاوید_شاه
✍ کامران
Telegram
attach 📎
🤴🏻🔮 چه شد که نوروز، نوروز شد؟
نگاهی کوتاه به چند داستان کمتر شنیده شده از نامگذاری #نوروز
- گفته شده که در زمان تهمورس و در چنین روزهایی صابئه(از کیشهای باستانی) پدید آمد و هنگامی که جمشید به پادشاهی رسید، این دین را آیینمند(رسمی) دانست و این کار از دید مردم بسیار بزرگ آمد. پس آن روز را جشن گرفتند و نوروز نامیدند. اگرچه پیش از آن هم نوروز بزرگ و باشکوه بود.
- در داستان دیگری گفته شده که چون جمشید برای خود گردونه ساخت، در این روز بر آن نشست و ابلیس، دیوها و پریان او را در هوا بردند و در یک روز از کوه دماوند به بابِل رسید. مردم از این رخداد در شگفتی شدند و جشن گرفتند و برای یادبود آن هر سال بر تاب مینشستند و تاب میخوردند.
- گویا جمشید در شهرها بسیار گردش میکرد. گفتهاند چون جمشید خواست به آذربادگان(آذربایجان) درون شود، بر سریری از زر نشست و مردم آن را بر روی دوش خود بردند. چون پرتو آفتاب بر آن تابید و سریر جمشید درخشید، آن روز را جشن گرفتند.
این داستان را اینگونه هم گفتند که سریر جم از زر و گوهرهای فراوان بود. تخت را بر بلندیهای آذربادگان گذاشتند و جم با تاگ(تاج) بر سر روی تخت نشست و هنگامی که آفتاب بامداد دمید، مردم از درخشش تخت او شاد شدند و پسوند شید(نور) را بر نام او افزودند و جمشید نامیدندش.
- داستان خواندنی دیگر اینکه جمشید در این روز نیشکر را شناخت و آن را شکست و شیرینیاش را نوشید. مردم از یافتن نیشکر خوشمزه شاد شدند و جشن گرفتند و هر سال در نوروز شیرینیهای گوناگون پختند.
b2n.ir/y35778
✍ خوانش و نگارش: #پریسا_امام_وردیلو
🗞 برگرفته از: برهان قاطع، آنندراج، فرهنگ رشیدی و انجمن آرا.
فرتور: نگارهای از افسانهی بر هوا بردن تخت جمشید به دست دیوها و پریان.
هنرمند: ناشناس
#ادبسار
@khosrovanooshiravan
نگاهی کوتاه به چند داستان کمتر شنیده شده از نامگذاری #نوروز
- گفته شده که در زمان تهمورس و در چنین روزهایی صابئه(از کیشهای باستانی) پدید آمد و هنگامی که جمشید به پادشاهی رسید، این دین را آیینمند(رسمی) دانست و این کار از دید مردم بسیار بزرگ آمد. پس آن روز را جشن گرفتند و نوروز نامیدند. اگرچه پیش از آن هم نوروز بزرگ و باشکوه بود.
- در داستان دیگری گفته شده که چون جمشید برای خود گردونه ساخت، در این روز بر آن نشست و ابلیس، دیوها و پریان او را در هوا بردند و در یک روز از کوه دماوند به بابِل رسید. مردم از این رخداد در شگفتی شدند و جشن گرفتند و برای یادبود آن هر سال بر تاب مینشستند و تاب میخوردند.
- گویا جمشید در شهرها بسیار گردش میکرد. گفتهاند چون جمشید خواست به آذربادگان(آذربایجان) درون شود، بر سریری از زر نشست و مردم آن را بر روی دوش خود بردند. چون پرتو آفتاب بر آن تابید و سریر جمشید درخشید، آن روز را جشن گرفتند.
این داستان را اینگونه هم گفتند که سریر جم از زر و گوهرهای فراوان بود. تخت را بر بلندیهای آذربادگان گذاشتند و جم با تاگ(تاج) بر سر روی تخت نشست و هنگامی که آفتاب بامداد دمید، مردم از درخشش تخت او شاد شدند و پسوند شید(نور) را بر نام او افزودند و جمشید نامیدندش.
- داستان خواندنی دیگر اینکه جمشید در این روز نیشکر را شناخت و آن را شکست و شیرینیاش را نوشید. مردم از یافتن نیشکر خوشمزه شاد شدند و جشن گرفتند و هر سال در نوروز شیرینیهای گوناگون پختند.
b2n.ir/y35778
✍ خوانش و نگارش: #پریسا_امام_وردیلو
🗞 برگرفته از: برهان قاطع، آنندراج، فرهنگ رشیدی و انجمن آرا.
فرتور: نگارهای از افسانهی بر هوا بردن تخت جمشید به دست دیوها و پریان.
هنرمند: ناشناس
#ادبسار
@khosrovanooshiravan
Forwarded from نقدی بر تاریخ معاصر
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
یک شوخی کوچک با مصدق در روز ملیشدن نفت.
@NaqdeMosaddeq
@NaqdeMosaddeq
خسرو انوشیروان
تقریباً هیچ فرد آگاه در حوزه نفت در آن زمان، موافق ملی کردن نفت، آن هم به آن شیوه فاجعهبار و خائنانه نبود. و مصدق، فقط با تکیه بر ویژگی «شیپوری بودن» جامعه ایران، این پروژه پوپولیستی را پیش برد و هیچ دلیلی جز شهوتِ قدرت و شهرت، برای این کار مصدق نمیتوان…
ملی شدن صنعت نفت به ضرر ایران تمام شد
✍موسی غنینژاد
🔹"طرح ملی شدن صنعت نفت چه به لحاظ اقتصادی، چه به لحاظ سیاسی نه اهداف درستی را دنبال میکرد و نه عملا میتوانست به آن اهدافی که پی میگرفت برسد. در نتیجه به بنبست برخورد و دفتر آن، حداقل در چارچوب سیاستهای دکتر مصدق، با وقایع مرداد ۳۲ بسته شد. اما از یک نظر این دفتر هنوز باز ماند و آن هم این بود که یک فضای ضد غربی، ضد دنیای صنعتی در کشور ما به وجود آورد که آثار آن را در سالهای بعد و در جریان وقایع خرداد ۱۳۴۲ و انقلاب اسلامی میبینیم.
🔹خواستهای آنها نه ممکن بود و نه مطلوب، شما وقتی که خواستهایی را که ممکن نیست به صورت خیلی شدید پیگیری کنید، به نتایج بد میرسید، چون امکانپذیر نیست.
🔹فرض کنید که هدف نهضت ملی شدن نفت این بود که صنعت نفت به دست ایرانیها مدیریت بشود، در آن تاریخ و حتی دهها سال بعد از آن هم اصلا امکانپذیر نبود، بنابراین طرح آن و دنبال کردن آن به چه نتیجهای غیر از آنچه رسید، میتوانست برسد؟
اما چون یک توقعات و انتظاراتی به وجود آورد که باعث شد آن توقعات و انتظارات برآورده نشد، این کار تبعات
سیاسی و اقتصادی داشت که الان بیش از ۶۰ سال است با آن درگیر هستیم.
🔹شما اگر به نهضت ملی شدن نفت نگاه کنید میبینید که گفتار سیاسیاش این بود که ملت ایران همیشه در معرض توطئههای اجنبی بوده و این علت
عقبماندگی ما است، بنابراین ما باید خودکفا شویم، مستقل شویم، گویا که ما
مستقل نبودیم.
🔹گفتار دکتر مصدق که؛ گرفتاریهای
ما از اسکندر که ایران را اشغال کرد شروع شد و چیزهایی از این قبیل که گناه هر امری به گردن خارجیها انداخته شد، یک گفتار سیاسی را در کشور ما رواج داد که نتیجه آن از یک طرف اجنبیستیزی در سیاست خارجی و از طرفی هم در سیاست داخلی اقتصاد دولتی بود که هر دو به زیان مردم ایران تمام شد.
به همین خاطر من مخالف آن تکریم و تجلیل از دکتر مصدق هستم و به نظرم او شایستگیاش را ندارد."
@khosrovanooshiravan
#مشروطیت
https://t.me/khosrovanooshiravan/3081
https://t.me/khosrovanooshiravan/3082
https://t.me/khosrovanooshiravan/3083
https://t.me/khosrovanooshiravan/3085
https://t.me/khosrovanooshiravan/3088
✍موسی غنینژاد
🔹"طرح ملی شدن صنعت نفت چه به لحاظ اقتصادی، چه به لحاظ سیاسی نه اهداف درستی را دنبال میکرد و نه عملا میتوانست به آن اهدافی که پی میگرفت برسد. در نتیجه به بنبست برخورد و دفتر آن، حداقل در چارچوب سیاستهای دکتر مصدق، با وقایع مرداد ۳۲ بسته شد. اما از یک نظر این دفتر هنوز باز ماند و آن هم این بود که یک فضای ضد غربی، ضد دنیای صنعتی در کشور ما به وجود آورد که آثار آن را در سالهای بعد و در جریان وقایع خرداد ۱۳۴۲ و انقلاب اسلامی میبینیم.
🔹خواستهای آنها نه ممکن بود و نه مطلوب، شما وقتی که خواستهایی را که ممکن نیست به صورت خیلی شدید پیگیری کنید، به نتایج بد میرسید، چون امکانپذیر نیست.
🔹فرض کنید که هدف نهضت ملی شدن نفت این بود که صنعت نفت به دست ایرانیها مدیریت بشود، در آن تاریخ و حتی دهها سال بعد از آن هم اصلا امکانپذیر نبود، بنابراین طرح آن و دنبال کردن آن به چه نتیجهای غیر از آنچه رسید، میتوانست برسد؟
اما چون یک توقعات و انتظاراتی به وجود آورد که باعث شد آن توقعات و انتظارات برآورده نشد، این کار تبعات
سیاسی و اقتصادی داشت که الان بیش از ۶۰ سال است با آن درگیر هستیم.
🔹شما اگر به نهضت ملی شدن نفت نگاه کنید میبینید که گفتار سیاسیاش این بود که ملت ایران همیشه در معرض توطئههای اجنبی بوده و این علت
عقبماندگی ما است، بنابراین ما باید خودکفا شویم، مستقل شویم، گویا که ما
مستقل نبودیم.
🔹گفتار دکتر مصدق که؛ گرفتاریهای
ما از اسکندر که ایران را اشغال کرد شروع شد و چیزهایی از این قبیل که گناه هر امری به گردن خارجیها انداخته شد، یک گفتار سیاسی را در کشور ما رواج داد که نتیجه آن از یک طرف اجنبیستیزی در سیاست خارجی و از طرفی هم در سیاست داخلی اقتصاد دولتی بود که هر دو به زیان مردم ایران تمام شد.
به همین خاطر من مخالف آن تکریم و تجلیل از دکتر مصدق هستم و به نظرم او شایستگیاش را ندارد."
@khosrovanooshiravan
#مشروطیت
https://t.me/khosrovanooshiravan/3081
https://t.me/khosrovanooshiravan/3082
https://t.me/khosrovanooshiravan/3083
https://t.me/khosrovanooshiravan/3085
https://t.me/khosrovanooshiravan/3088
Telegram
خسرو انوشیروان
🛑 برخلاف تصور خیلیها، ایده ملی شدن نفت، ابتکار #مصدق_السلطنه نبود.
خودِ مصدق در خاطرات خود، فکر اولیه را متعلق به حسین فاطمی میداند. اما قرینه دیگری، برای اثبات این ادعا وجود ندارد. اولین شخصی که در تاریخ نام او به عنوان پیشنهاددهنده اولیه مطرح است، غلامحسین…
خودِ مصدق در خاطرات خود، فکر اولیه را متعلق به حسین فاطمی میداند. اما قرینه دیگری، برای اثبات این ادعا وجود ندارد. اولین شخصی که در تاریخ نام او به عنوان پیشنهاددهنده اولیه مطرح است، غلامحسین…
خسرو انوشیروان
🤴🏻🔮 چه شد که نوروز، نوروز شد؟ نگاهی کوتاه به چند داستان کمتر شنیده شده از نامگذاری #نوروز - گفته شده که در زمان تهمورس و در چنین روزهایی صابئه(از کیشهای باستانی) پدید آمد و هنگامی که جمشید به پادشاهی رسید، این دین را آیینمند(رسمی) دانست و این کار از دید…
🔮🌏 یکی از همانندیهای #نوروز ایرانی با زگموک بابِلی و سرسال ایزدیها* این است که خداوند که پیامبران و فرشتگان پیرامونش هستند، بر تخت مینشیند تا سرنوشت و آیندهی مردم و فرمانروایان را بنویسد. پس یک فرشته، یا آدمی بزرگ و یا پیامبری را میگمارد و کارهایی از جهان را به او میسپارد.
بر پایهی فرگرد دوم وندیداد، چون خداوند با همهی ایزدان و امشاسپندان(فرشتگان) و بزرگان گرد هم آمدند، از جمشید خواست تا دین او را در زمین بگستراند. جمشید نمیپذیرد. سپس خداوند میگوید در گیتی نمایندهی من باش و از جهان و هستیام سرپرستی کن. جمشید میپذیرد و شهریار جهان ماتکیک(مادی) میشود. او برای این کار از اهورامزدا یک نگین زر و دستوارهای(عصایی) زرنشان میگیرد.
*پینوشت: زگموک بابِلی و سرسال ایزدی جشنهای بهاری است و بابلیان نیز برای فرارسیدن این جشن همچون ایرانیان آتش میافروختند.
🖋 خوانش و نگارش: #پریسا_امام_وردیلو
برگرفته از: گاهشماری و جشنهای ایران باستان #هاشم_رضی و جشنها و آیینهای ایرانی #حسام_الدین_مهدوی
https://t.me/khosrovanooshiravan/3092
#ادبسار
@khosrovanooshiravan
بر پایهی فرگرد دوم وندیداد، چون خداوند با همهی ایزدان و امشاسپندان(فرشتگان) و بزرگان گرد هم آمدند، از جمشید خواست تا دین او را در زمین بگستراند. جمشید نمیپذیرد. سپس خداوند میگوید در گیتی نمایندهی من باش و از جهان و هستیام سرپرستی کن. جمشید میپذیرد و شهریار جهان ماتکیک(مادی) میشود. او برای این کار از اهورامزدا یک نگین زر و دستوارهای(عصایی) زرنشان میگیرد.
*پینوشت: زگموک بابِلی و سرسال ایزدی جشنهای بهاری است و بابلیان نیز برای فرارسیدن این جشن همچون ایرانیان آتش میافروختند.
🖋 خوانش و نگارش: #پریسا_امام_وردیلو
برگرفته از: گاهشماری و جشنهای ایران باستان #هاشم_رضی و جشنها و آیینهای ایرانی #حسام_الدین_مهدوی
https://t.me/khosrovanooshiravan/3092
#ادبسار
@khosrovanooshiravan
- [t.me-X-settagbot]
<unknown>
🌹 #نوستالژی
آهنگ آرامش بخش و البته سرشار از دردِ بهار بهار
بانوی آوازِ ایران #هایده_بانو
روحش شاد🙏
@khosrovanooshiravan
آهنگ آرامش بخش و البته سرشار از دردِ بهار بهار
بانوی آوازِ ایران #هایده_بانو
روحش شاد🙏
@khosrovanooshiravan
خسرو انوشیروان
🛑 تاریخ با هیچ احدی تعارف ندارد ... #محمد_مصدق_السلطنه_قجر : https://t.me/khosrovanooshiravan/2061 https://t.me/khosrovanooshiravan/2064 https://t.me/khosrovanooshiravan/2065 https://t.me/khosrovanooshiravan/2066
تعطیلی قوۀ قانونگذاری توسط محمد مصدق
@khosrovanooshiravan
▪️مصدق با بهره گرفتن از فضای به شدت بحرانی پس از رویدادهای روزهای 25 تا 30 تیر، در 9 مرداد 1331 در زمینههای گستردهای در 9 بند درخواست اختیارات قانونگذاری، برای شخص خود کرد که در برگیرندۀ 135 لایحۀ قانونگذاری بود! با این اختیارات، مصدق توانست در عمل قوّه قانونگذاری کشور را به تعطیلی کشاند.
▪️بیدرنگ این پرسش پیش میآید که انگیزۀ مصدق از گرفتن اختیار قانونگذاری به مدت یک سال و نیم از دورۀ دو سالۀ مجلس شورای ملی دورۀ هفدهم چه بوده است؟ در خلال چند دهۀ گذشته، اشخاصی به هواداری او تلاش برای موجّه جلوه دادن گرفتن اختیارات قانونگذاری از سوی مصدق کرده و یا به تأیید لوایحی پرداختهاند که او با به دست آوردن این اختیارات خلاف قانون اساسی امضا و اجرا کرد. ولی اسناد تاریخ نهضت ملی ایران و پیامدهای شوم لوایح برآمده از این اختیارات، پرده از واقعیتها بر میدارند.
▪️مصدق در مرداد ماه سال 1331 برای گرفتن اختیارات قانونگذاری از مجلس برای شش ماه، انجام اصلاحات سریع در کشور و برای لایحۀ تمدید اختیارات در دی ماه 1331، حلوفصل موضوع نفت و صدور آن به بازارهای جهانی را دستاویز این خواستۀ خلاف قانون اساسی قرار داد. ولی پس از گرفتن اختیارات یک ساله تا پایان نخستوزیری خود گامی برای اجرای قانون ملی شدن نفت بر نداشت و درِ چاههای نفت همچنان بسته ماند و از صدور نفت ایران خبری نبود و دولت ورشکستهای پس از خود بر جای نهاد که توان انجام تعهدات خود را نداشت. لوایحی نیز که مصدق به استناد این اختیارات امضا و اجرا کرد، دادگستری نوین ایران را که در پرتو حاکمیت نیرومند رضاشاه و تلاشهای علیاکبر داور وزیر دادگستری او با تصویب قوانین پیشرفته به پیروی از قوانین کشورهای اروپایی در ایران برپا شده بود ویران ساخت.
نویسنده: محمود کاشانی، بخش جستار،مجلۀ قلمیاران، شمارۀ بیست و هفتم(ویژهنامۀ نوروزی).
#لیبراسیون
https://www.instagram.com/p/CMnBtKopbqg/?igshid=15yz52nj3yvw
https://t.me/khosrovanooshiravan/2066
https://t.me/khosrovanooshiravan/2060
@khosrovanooshiravan
▪️مصدق با بهره گرفتن از فضای به شدت بحرانی پس از رویدادهای روزهای 25 تا 30 تیر، در 9 مرداد 1331 در زمینههای گستردهای در 9 بند درخواست اختیارات قانونگذاری، برای شخص خود کرد که در برگیرندۀ 135 لایحۀ قانونگذاری بود! با این اختیارات، مصدق توانست در عمل قوّه قانونگذاری کشور را به تعطیلی کشاند.
▪️بیدرنگ این پرسش پیش میآید که انگیزۀ مصدق از گرفتن اختیار قانونگذاری به مدت یک سال و نیم از دورۀ دو سالۀ مجلس شورای ملی دورۀ هفدهم چه بوده است؟ در خلال چند دهۀ گذشته، اشخاصی به هواداری او تلاش برای موجّه جلوه دادن گرفتن اختیارات قانونگذاری از سوی مصدق کرده و یا به تأیید لوایحی پرداختهاند که او با به دست آوردن این اختیارات خلاف قانون اساسی امضا و اجرا کرد. ولی اسناد تاریخ نهضت ملی ایران و پیامدهای شوم لوایح برآمده از این اختیارات، پرده از واقعیتها بر میدارند.
▪️مصدق در مرداد ماه سال 1331 برای گرفتن اختیارات قانونگذاری از مجلس برای شش ماه، انجام اصلاحات سریع در کشور و برای لایحۀ تمدید اختیارات در دی ماه 1331، حلوفصل موضوع نفت و صدور آن به بازارهای جهانی را دستاویز این خواستۀ خلاف قانون اساسی قرار داد. ولی پس از گرفتن اختیارات یک ساله تا پایان نخستوزیری خود گامی برای اجرای قانون ملی شدن نفت بر نداشت و درِ چاههای نفت همچنان بسته ماند و از صدور نفت ایران خبری نبود و دولت ورشکستهای پس از خود بر جای نهاد که توان انجام تعهدات خود را نداشت. لوایحی نیز که مصدق به استناد این اختیارات امضا و اجرا کرد، دادگستری نوین ایران را که در پرتو حاکمیت نیرومند رضاشاه و تلاشهای علیاکبر داور وزیر دادگستری او با تصویب قوانین پیشرفته به پیروی از قوانین کشورهای اروپایی در ایران برپا شده بود ویران ساخت.
نویسنده: محمود کاشانی، بخش جستار،مجلۀ قلمیاران، شمارۀ بیست و هفتم(ویژهنامۀ نوروزی).
#لیبراسیون
https://www.instagram.com/p/CMnBtKopbqg/?igshid=15yz52nj3yvw
https://t.me/khosrovanooshiravan/2066
https://t.me/khosrovanooshiravan/2060
Telegram
خسرو انوشیروان
🛑 تاریخ با هیچ احدی تعارف ندارد شاه و رعیت،عالم و عامی دیر یا زود باید در دادگاه عدل تاریخ پاسخگوی اعمال خود باشند چه مصدق اللهی ها بخواهند و چه نخواهند اسطوره و الگوی آنان که به سان بیرق مخالفت و دشنه ی کینه جویی قاجار برگرده سلطنت مشروطه فرو رفت دسته اش…
Forwarded from Chapkosh
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
نوروز ۲۵۸۰ شاهنشاهی پیروز
پاینده ایران
جاوید شاه
تا نوروز هست زندگی باید کرد...
ترانه ی نوروز با صدای کوروش بغمایی
پاینده ایران
جاوید شاه
تا نوروز هست زندگی باید کرد...
ترانه ی نوروز با صدای کوروش بغمایی
Forwarded from Chapkosh
چپسوز
نظر رفیق شاملو درباره ی عید نوروز:
"ﻣﻦ ﻫﺮ ﭼﻪ ﻓﮑﺮ ﻣﯽ ﮐﻨﻢ ﺑﻪ ﺍﯾﻦ ﻧﺘﯿﺠﻪ ﻣﯽ ﺭﺳﻢ ﮐﻪ ﺍﮔﺮ ﺍﯾﻦ ﺭﻭﺯ(ﻧﻮﺭﻭﺯ ) ﺑﻪ ﻣﻨﺎﺳﺒﺖِ ﻓﺎﺟﻌﻪ ﺍﯼ ﺟﺸﻦ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺩﻭ ﻫﺰﺍﺭ ﻭ ﭘﺎﻧﺼﺪ ﺳﺎﻝ ﺑﺮ ﺧﻠﻖ ﻫﺎﯼِ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﮔﺬﺷﺘﻪ، ﻧﻪ ﻓﻘﻂ ﻣﻄﻠﻘن ﺟﺸﻦ ﮔﺮﻓﺘﻦ ﻧﺪﺍﺭﺩ، ﺑﻠﮑﻪ ﺑﻬﺘﺮ ﺍﺳﺖ ﺑﻪ ﻋﻨﻮﺍﻥِ ﻧﺎﻣﺒﺎﺭﮎ ﺗﺮﯾﻦ ﺭﻭﺯِ ﺗﺎﺭﯾﺦِ ﺍﯾﺮﺍﻥ، ﺭﻭﺯِ ﻋﺰﺍﯼِ ﻣﻠﯽ ﺍﻋﻼﻡ ﺷﻮﺩ. ﻣﻦ ﻫﺮ ﻭقت ﺑﻪ ﺳﻨﺖِ ﺷﺎﺩﯼ ﻫﺎﯼِ ﻧﻮﺭﻭﺯﯼ ﻓﮑﺮ ﻣﯽ ﮐﻨﻢ، ﺑﯽ ﺩﺭﻧﮓ ﺑﺮﺍﯾﻢ ﺗﺪﺍﻋﯽ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ: ﯾﮏ ﺩﻝ ﺧﻮﺵ ﮐُﻨَﮏِ ﻣﻮﻗﺖ، ﯾﮏ ﻟﺤﻈﻪ ﯼِ ﻓﺮﺍﻏﺖِ ﺩﺭﻭﻏﯿﻦ؛ ﻣﻠﺘﯽ ﮐﻪ ﻗﺮﻥ ﻫﺎﺳﺖ ﺑﻪ ﮐﺎﺭِ ﮔِﻞ ﻭﺍﺩﺍﺷﺘﻪ ﺷﺪﻩ. ﺑﻪ ﻋﻘﯿﺪﻩ ﯼِ ﻣﻦ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﺁﺋﯿﻦِ ﻧﻮﺭﻭﺯﯼ، ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﺟﺸﻨﯽ ﮐﻪ ﺍﺯ ﻓﺮﻁِ ﺯﻭﺭﮐﯽ ﺑﻮﺩﻥ ﻏﻢ ﺍﻧﮕﯿﺰ ﺍﺳﺖ، ﻫﻤﺎﻥ ﺑﻨﺪِ ﺗﻤﺒﺎﻥ ﺍﺵ ﺭﺍ ﺳﻔﺖ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ. ﻣﺠﺎﻟﯽ ﺳﻨﺘﯽ ﺑﺮﺍﯼِ ﯾﮏ ﺟﻮﺭ ﺧﻮﺷﯽِ ﮐﻠﯿﺸﻪ ﺍﯼِ ﺳﻨﺘﯽِ ﻗﻼﺑﯽ."
ﺍﺣﻤﺪ ﺷﺎﻣﻠﻮ
ﺑﻦ ﻣﺎﯾﻪ : ﺩﺷﻤﻨﯽ ﺑﺎ ﻓﺮﻫﻨﮓِ ﺍﯾﺮﺍﻥ
ﻋﻠﯽِ ﺳﺠﺎﺩﯼ
ﺭﻩ ﺁﻭﺭﺩ، ﺷﻤﺎﺭﻩ ﯼِ 53، ﺑﻬﺎﺭِ 1379
نظر رفیق شاملو درباره ی عید نوروز:
"ﻣﻦ ﻫﺮ ﭼﻪ ﻓﮑﺮ ﻣﯽ ﮐﻨﻢ ﺑﻪ ﺍﯾﻦ ﻧﺘﯿﺠﻪ ﻣﯽ ﺭﺳﻢ ﮐﻪ ﺍﮔﺮ ﺍﯾﻦ ﺭﻭﺯ(ﻧﻮﺭﻭﺯ ) ﺑﻪ ﻣﻨﺎﺳﺒﺖِ ﻓﺎﺟﻌﻪ ﺍﯼ ﺟﺸﻦ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺩﻭ ﻫﺰﺍﺭ ﻭ ﭘﺎﻧﺼﺪ ﺳﺎﻝ ﺑﺮ ﺧﻠﻖ ﻫﺎﯼِ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﮔﺬﺷﺘﻪ، ﻧﻪ ﻓﻘﻂ ﻣﻄﻠﻘن ﺟﺸﻦ ﮔﺮﻓﺘﻦ ﻧﺪﺍﺭﺩ، ﺑﻠﮑﻪ ﺑﻬﺘﺮ ﺍﺳﺖ ﺑﻪ ﻋﻨﻮﺍﻥِ ﻧﺎﻣﺒﺎﺭﮎ ﺗﺮﯾﻦ ﺭﻭﺯِ ﺗﺎﺭﯾﺦِ ﺍﯾﺮﺍﻥ، ﺭﻭﺯِ ﻋﺰﺍﯼِ ﻣﻠﯽ ﺍﻋﻼﻡ ﺷﻮﺩ. ﻣﻦ ﻫﺮ ﻭقت ﺑﻪ ﺳﻨﺖِ ﺷﺎﺩﯼ ﻫﺎﯼِ ﻧﻮﺭﻭﺯﯼ ﻓﮑﺮ ﻣﯽ ﮐﻨﻢ، ﺑﯽ ﺩﺭﻧﮓ ﺑﺮﺍﯾﻢ ﺗﺪﺍﻋﯽ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ: ﯾﮏ ﺩﻝ ﺧﻮﺵ ﮐُﻨَﮏِ ﻣﻮﻗﺖ، ﯾﮏ ﻟﺤﻈﻪ ﯼِ ﻓﺮﺍﻏﺖِ ﺩﺭﻭﻏﯿﻦ؛ ﻣﻠﺘﯽ ﮐﻪ ﻗﺮﻥ ﻫﺎﺳﺖ ﺑﻪ ﮐﺎﺭِ ﮔِﻞ ﻭﺍﺩﺍﺷﺘﻪ ﺷﺪﻩ. ﺑﻪ ﻋﻘﯿﺪﻩ ﯼِ ﻣﻦ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﺁﺋﯿﻦِ ﻧﻮﺭﻭﺯﯼ، ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﺟﺸﻨﯽ ﮐﻪ ﺍﺯ ﻓﺮﻁِ ﺯﻭﺭﮐﯽ ﺑﻮﺩﻥ ﻏﻢ ﺍﻧﮕﯿﺰ ﺍﺳﺖ، ﻫﻤﺎﻥ ﺑﻨﺪِ ﺗﻤﺒﺎﻥ ﺍﺵ ﺭﺍ ﺳﻔﺖ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ. ﻣﺠﺎﻟﯽ ﺳﻨﺘﯽ ﺑﺮﺍﯼِ ﯾﮏ ﺟﻮﺭ ﺧﻮﺷﯽِ ﮐﻠﯿﺸﻪ ﺍﯼِ ﺳﻨﺘﯽِ ﻗﻼﺑﯽ."
ﺍﺣﻤﺪ ﺷﺎﻣﻠﻮ
ﺑﻦ ﻣﺎﯾﻪ : ﺩﺷﻤﻨﯽ ﺑﺎ ﻓﺮﻫﻨﮓِ ﺍﯾﺮﺍﻥ
ﻋﻠﯽِ ﺳﺠﺎﺩﯼ
ﺭﻩ ﺁﻭﺭﺩ، ﺷﻤﺎﺭﻩ ﯼِ 53، ﺑﻬﺎﺭِ 1379
خسرو انوشیروان
خجسته باد مقدمت بر ما 🌹🌹🌹🌹 اهورایی یادگار شوکت باستان ؛ #نوروز @khosrovanooshiravan
🛑 تاریخ شما شرح برانداختن ماست
این کهنه کتابی است که جلدش کفن ماست
این گربه ی کِز کرده ی چسبیده به دیوار
ته مانده ای از بیشه ی شیر وطن ماست
بی پرده بگوییم که در پرده نگنجیم
عریانی ما پاکترین پیرهن ماست
چیزی که نداریم به تاراج شما رفت
آن چیز که مانده است همان فوت و فن ماست
سرسختی فردوسی و سرمستی حافظ
آن لشکر پنهان شده در خویشتن ماست
معشوق غزل جلوه ای از روح حماسه است
سهراب ، همان سرو چمان چمن ماست
ای آنکه به آئین عجم خُرده گرفتی
نوروز همان پاسخ دندان شکن ماست
https://t.me/khosrovanooshiravan/3033
مازنده برآنیم که آرام نگیریم
این آیه ی کوتاه ، تمام سخن ماست .
#پاینده_ایران
#جاوید_شاه
این کهنه کتابی است که جلدش کفن ماست
این گربه ی کِز کرده ی چسبیده به دیوار
ته مانده ای از بیشه ی شیر وطن ماست
بی پرده بگوییم که در پرده نگنجیم
عریانی ما پاکترین پیرهن ماست
چیزی که نداریم به تاراج شما رفت
آن چیز که مانده است همان فوت و فن ماست
سرسختی فردوسی و سرمستی حافظ
آن لشکر پنهان شده در خویشتن ماست
معشوق غزل جلوه ای از روح حماسه است
سهراب ، همان سرو چمان چمن ماست
ای آنکه به آئین عجم خُرده گرفتی
نوروز همان پاسخ دندان شکن ماست
https://t.me/khosrovanooshiravan/3033
مازنده برآنیم که آرام نگیریم
این آیه ی کوتاه ، تمام سخن ماست .
#پاینده_ایران
#جاوید_شاه
Telegram
خسرو انوشیروان
خجسته باد مقدمت بر ما 🌹🌹🌹🌹
اهورایی یادگار شوکت باستان ؛ #نوروز
@khosrovanooshiravan
اهورایی یادگار شوکت باستان ؛ #نوروز
@khosrovanooshiravan
♦️نوروز ماندگار است تا یک جوانه باقی است.🌷🌷🌷
سال ۱۴۰۰ میتواند برای ملت ایران سال پیروزی و رستگاری باشد. در باور نیاخاکی هرگاه نوروز به شنبه می افتاد آن سال برمردمان فلات ایران سال خوشی و فرخنده تعبیر می شد.
جشنی برای شکوفایی و زیست سرفراز همراه با آیین هایی هزاران ساله که ریشه در اندیشه تابناک ایرانشهری دارد. نوروز به بیان دیگر جلوه درخشان تفکری است که صلح و آشتی ،مهر و دوستی ،عشق و زندگی،پاکی و راستی را درسیما و سپهر اندیشه ایرانشهری آشکار می کند.
نوروز ماندگار است تا یک جوانه باقی است
نوروزتان پیروز
@khosrovanooshiravan
https://t.me/khosrovanooshiravan/3106
#جمشید.
سال ۱۴۰۰ میتواند برای ملت ایران سال پیروزی و رستگاری باشد. در باور نیاخاکی هرگاه نوروز به شنبه می افتاد آن سال برمردمان فلات ایران سال خوشی و فرخنده تعبیر می شد.
جشنی برای شکوفایی و زیست سرفراز همراه با آیین هایی هزاران ساله که ریشه در اندیشه تابناک ایرانشهری دارد. نوروز به بیان دیگر جلوه درخشان تفکری است که صلح و آشتی ،مهر و دوستی ،عشق و زندگی،پاکی و راستی را درسیما و سپهر اندیشه ایرانشهری آشکار می کند.
نوروز ماندگار است تا یک جوانه باقی است
نوروزتان پیروز
@khosrovanooshiravan
https://t.me/khosrovanooshiravan/3106
#جمشید.
Telegram
خسرو انوشیروان
آمده #نوروز در #ایران_زمین 🌹🌹🌹
@khosrovanooshiravan
نوروز ۲۵۸۰ شاهنشاهی بر شما فرخنده باد
@khosrovanooshiravan
نوروز ۲۵۸۰ شاهنشاهی بر شما فرخنده باد
خسرو انوشیروان
شایسته است که #شاهزاده_رضا_پهلوی بدانند : تلاش ایشان در راستای سلب مسئولیت سیاسی از خود ؛ از سوی #ملت_ایران و #قانون_اساسی_مشروطه به مثابه سلب اختیارات قانونیِ ایشان و خانواده سلطنتی ایشان تلقی خواهد شد . بدیهی است که اگر ایشان مشروعیتی برای جایگاه حقوقی…
❌ میگویند : دردت چیست که اینگونه بی پروا به شاهزاده میتازی ؟
میگویم : دردم این است که #ایرانستیزان ایشان را بر اساس سنت و اصل وراثت به نشستی مجازی که اگر وارث پادشاه فقید و نماینده ی نهاد پادشاهی نبود هرگز دعوت نمیشد ؛ دعوت کردند تا شاهزاده جایگاه و اهمیت #نهاد_مترقی_پادشاهی را که بر اساس سنت ایرانی موروثی بوده ؛ هست و خواهد بود اینگونه زیر پا له کند و به بهانه ی سیستم محوری و با چیدن پی در پی واژگان بیگانه منکر شود ...
این درد بزرگی است که همچون منی را که دل در گروِ ایران دارم خواهد کشت.
👈 #ما_پادشاهیخواهان ذاتا مدافع سنتیم و قطعا آنکس که سنت را نادیده میگیرد پادشاهیخواه نیست...
مگر آنکه تغییر رویه دهد.
https://t.me/khosrovanooshiravan/2830
ما با چنگ و دندان داشته هایمان را حفظ میکنیم و خود را فریب نمیدهیم
#پاینده_ایران
#جاوید_شاه
#خسرو
میگویم : دردم این است که #ایرانستیزان ایشان را بر اساس سنت و اصل وراثت به نشستی مجازی که اگر وارث پادشاه فقید و نماینده ی نهاد پادشاهی نبود هرگز دعوت نمیشد ؛ دعوت کردند تا شاهزاده جایگاه و اهمیت #نهاد_مترقی_پادشاهی را که بر اساس سنت ایرانی موروثی بوده ؛ هست و خواهد بود اینگونه زیر پا له کند و به بهانه ی سیستم محوری و با چیدن پی در پی واژگان بیگانه منکر شود ...
این درد بزرگی است که همچون منی را که دل در گروِ ایران دارم خواهد کشت.
👈 #ما_پادشاهیخواهان ذاتا مدافع سنتیم و قطعا آنکس که سنت را نادیده میگیرد پادشاهیخواه نیست...
مگر آنکه تغییر رویه دهد.
https://t.me/khosrovanooshiravan/2830
ما با چنگ و دندان داشته هایمان را حفظ میکنیم و خود را فریب نمیدهیم
#پاینده_ایران
#جاوید_شاه
#خسرو
Telegram
خسرو انوشیروان
🛑 باید آنچه را که محصول تاریخ و سنت است پذیرفت و دست آوردهای ملی را حفظ کرد .
ما نمیتوانیم و نباید گذشته را نادیده بگیریم و آینده را بر خلاء بنیان نهیم ؛
خانواده ، سنت ، مذهب ، دولت و دیگر نهادهای اجتماعیِ بازمانده از گذشته و آنچه پیش از این حاکم بوده و آزمایش…
ما نمیتوانیم و نباید گذشته را نادیده بگیریم و آینده را بر خلاء بنیان نهیم ؛
خانواده ، سنت ، مذهب ، دولت و دیگر نهادهای اجتماعیِ بازمانده از گذشته و آنچه پیش از این حاکم بوده و آزمایش…
Sornaye Norouz
Rastak Band
خجسته باد مقدمت بر ما 🌹🌹🌹🌹
اهورایی یادگار شوکت باستان ؛ #نوروز
نوروز ۲۵۸۰ شاهنشاهی بر #ایرانیان فرخنده باد
@khosrovanooshiravan
اهورایی یادگار شوکت باستان ؛ #نوروز
نوروز ۲۵۸۰ شاهنشاهی بر #ایرانیان فرخنده باد
@khosrovanooshiravan