ای غایب از نظر به خدا می سپارمت
جانم بسوختی وبدل دوست دارمت
http://Instagram.com/ Khoshnevisydrshakkaki
@khoshnevisydrshkkaki
جانم بسوختی وبدل دوست دارمت
http://Instagram.com/ Khoshnevisydrshakkaki
@khoshnevisydrshkkaki
ما شبی دست برآریم و دعایی بکنیم
غم هجران تورا چاره زجایی بکنیم
http://Instagram.com/ Khoshnevisydrshakkaki
@khoshnevisydrshkkaki
غم هجران تورا چاره زجایی بکنیم
http://Instagram.com/ Khoshnevisydrshakkaki
@khoshnevisydrshkkaki
آیداى خوب نازنینم!
مدت هاست که برایت
چیزى ننوشته ام.
زندگى مجال نمى دهد: غم نان!
با وجود این،
خودت بهتر مى دانى:
نفسى که مى کشم تو هستى؛
خونى که در رگ هایم مى دود و حرارتى که نمى گذارد یخ کنم.
امروز بیشتر از دیروز دوستت
مى دارم و فردا بیشتر از امروز.
و این، ضعف من نیست:
قدرت تو است.
٢٣ شهریور ۱۳۴۳
از نامه های "احمد شاملو"
به آیدا
دفتر:مثل خون در رگ هاى من
دوم مرداد
سالروز آسمانی شدن احمد شاملو
http://Instagram.com/ Khoshnevisydrshakkaki
@khoshnevisydrshkkaki
آیداى خوب نازنینم!
مدت هاست که برایت
چیزى ننوشته ام.
زندگى مجال نمى دهد: غم نان!
با وجود این،
خودت بهتر مى دانى:
نفسى که مى کشم تو هستى؛
خونى که در رگ هایم مى دود و حرارتى که نمى گذارد یخ کنم.
امروز بیشتر از دیروز دوستت
مى دارم و فردا بیشتر از امروز.
و این، ضعف من نیست:
قدرت تو است.
٢٣ شهریور ۱۳۴۳
از نامه های "احمد شاملو"
به آیدا
دفتر:مثل خون در رگ هاى من
دوم مرداد
سالروز آسمانی شدن احمد شاملو
http://Instagram.com/ Khoshnevisydrshakkaki
@khoshnevisydrshkkaki
برآن چشم سیه صد آفرین باد
که در عاشق کشی سحر آفرین است
حافظ
http://Instagram.com/ Khoshnevisydrshakkaki
@khoshnevisydrshkkaki
که در عاشق کشی سحر آفرین است
حافظ
http://Instagram.com/ Khoshnevisydrshakkaki
@khoshnevisydrshkkaki
در خراباتِ مُغان گر گذر افتد بازم
حاصلِ خرقه و سجاده، روان دربازم
حلقهٔ توبه گر امروز چو زُهّاد زنم
خازنِ میکده فردا نَکُنَد در، بازم
ور چو پروانه دهد دست، فَراغِ بالی
جز بدان عارضِ شمعی نَبُوَد پروازم
صحبتِ حور نخواهم که بُوَد عینِ قُصور
با خیالِ تو اگر با دِگری پردازم
سِرِّ سودایِ تو در سینه بماندی پنهان
چشمِ تَردامن اگر فاش نکردی رازم
مرغْ سان از قفسِ خاک هوایی گشتم
به هوایی که مگر صید کُنَد شهبازم
همچو چنگ ار به کناری ندهی کامِ دلم
از لبِ خویش چو نِی یک نفسی بِنْوازم
ماجرایِ دلِ خون گشته نگویم با کس
زان که جز تیغِ غمت نیست کسی دَمسازم
گر به هر موی، سری بر تنِ حافظ باشد
همچو زلفت همه را در قدمت اندازم
حافظ
http://Instagram.com/ Khoshnevisydrshakkaki
@khoshnevisydrshkkaki
حاصلِ خرقه و سجاده، روان دربازم
حلقهٔ توبه گر امروز چو زُهّاد زنم
خازنِ میکده فردا نَکُنَد در، بازم
ور چو پروانه دهد دست، فَراغِ بالی
جز بدان عارضِ شمعی نَبُوَد پروازم
صحبتِ حور نخواهم که بُوَد عینِ قُصور
با خیالِ تو اگر با دِگری پردازم
سِرِّ سودایِ تو در سینه بماندی پنهان
چشمِ تَردامن اگر فاش نکردی رازم
مرغْ سان از قفسِ خاک هوایی گشتم
به هوایی که مگر صید کُنَد شهبازم
همچو چنگ ار به کناری ندهی کامِ دلم
از لبِ خویش چو نِی یک نفسی بِنْوازم
ماجرایِ دلِ خون گشته نگویم با کس
زان که جز تیغِ غمت نیست کسی دَمسازم
گر به هر موی، سری بر تنِ حافظ باشد
همچو زلفت همه را در قدمت اندازم
حافظ
http://Instagram.com/ Khoshnevisydrshakkaki
@khoshnevisydrshkkaki
گفتم این کیست ..
که پیوسته مرا میخواند ..
خنده زد از بُن جانم که منم، ایرانم ..!
به هوای تو ..
جهان گردِ سرم میگردد ..
ورنه دور از تو همین سایهی سرگردانم ..!
#هوشنگ_ابتهاج
در دلم آهسته میگرید کسی ...
۱۹#_مرداد سالروز جاودانگی
#استاد_هوشنگ_ابتهاج
گرامی باد..
http://Instagram.com/ Khoshnevisydrshakkaki
@khoshnevisydrshkkaki
که پیوسته مرا میخواند ..
خنده زد از بُن جانم که منم، ایرانم ..!
به هوای تو ..
جهان گردِ سرم میگردد ..
ورنه دور از تو همین سایهی سرگردانم ..!
#هوشنگ_ابتهاج
در دلم آهسته میگرید کسی ...
۱۹#_مرداد سالروز جاودانگی
#استاد_هوشنگ_ابتهاج
گرامی باد..
http://Instagram.com/ Khoshnevisydrshakkaki
@khoshnevisydrshkkaki
۲۹ امرداد سالروز محمدرضا کلهر
(زاده سال ۱۲۰۷ کرمانشاه ) از خوشنویسان زمان قاجار است.
او خوشنویسی راابتدا نزد هنرمندان ایل آموخته بود و در تهران نزد محمد خوانساری به شاگردی پرداخت.در آمد او از آموزش چند شاگرد که به مجلس او میآمدن و چاپ نویسی تامین میشد.
او شکسته نستعلیق را نیز خوب مینوشته است
او به شعر و شاعری نیز علاقه داشته و هزار و پانصد بیت شعر دارد.
یکی از مهمترین تحولات زمان قاجار، ورود صنعت چاپ سنگی به کشور بود.
در واقع، متحول شدن سطح فرهنگی کشور، پیدایش مدارس جدید و این که کتاب و کتابت باید در دسترس همگان قرار میگرفت و همچنین چاپ و چاپ نویسی روزنامه و مطبوعات عواملی بودند که نیاز جامعه را به صنعت چاپ کاملاً نشان می دهد
وی به عنوان بزرگترین نوآور در خط نستعلیق به همراهی با صنعت چاپ قدم برداشت
از میان شاگردان وی زینالعابدین بنمحمد شریفیقزوینی "ملکالخطاطین" کاتب شهیر مرتضی برغانی "میرخانی" میرزا مرتضی نجمآبادی و محمود صدرالکتاب بودند
http://Instagram.com/ Khoshnevisydrshakkaki
۲۹ امرداد سالروز محمدرضا کلهر
(زاده سال ۱۲۰۷ کرمانشاه ) از خوشنویسان زمان قاجار است.
او خوشنویسی راابتدا نزد هنرمندان ایل آموخته بود و در تهران نزد محمد خوانساری به شاگردی پرداخت.در آمد او از آموزش چند شاگرد که به مجلس او میآمدن و چاپ نویسی تامین میشد.
او شکسته نستعلیق را نیز خوب مینوشته است
او به شعر و شاعری نیز علاقه داشته و هزار و پانصد بیت شعر دارد.
یکی از مهمترین تحولات زمان قاجار، ورود صنعت چاپ سنگی به کشور بود.
در واقع، متحول شدن سطح فرهنگی کشور، پیدایش مدارس جدید و این که کتاب و کتابت باید در دسترس همگان قرار میگرفت و همچنین چاپ و چاپ نویسی روزنامه و مطبوعات عواملی بودند که نیاز جامعه را به صنعت چاپ کاملاً نشان می دهد
وی به عنوان بزرگترین نوآور در خط نستعلیق به همراهی با صنعت چاپ قدم برداشت
از میان شاگردان وی زینالعابدین بنمحمد شریفیقزوینی "ملکالخطاطین" کاتب شهیر مرتضی برغانی "میرخانی" میرزا مرتضی نجمآبادی و محمود صدرالکتاب بودند
http://Instagram.com/ Khoshnevisydrshakkaki
بود آیا که خرامان ز درم بازآیی؟
گره از کار فروبستهٔ ما بگشایی؟
نظری کن، که به جان آمدم از دلتنگی
گذری کن: که خیالی شدم از تنهایی
گفته بودی که: بیایم، چو به جان آیی تو
من به جان آمدم، اینک تو چرا مینایی؟
بس که سودای سر زلف تو پختم به خیال
عاقبت چون سر زلف تو شدم سودایی
همه عالم به تو میبینم و این نیست عجب
به که بینم؟ که تویی چشم مرا بینایی
پیش ازین گر دگری در دل من میگنجید
جز تو را نیست کنون در دل من گنجایی
جز تو اندر نظرم هیچ کسی میناید
وین عجب تر که تو خود روی به کس ننمایی
گفتی: «از لب بدهم کام عراقی روزی»
وقت آن است که آن وعده وفا فرمایی
عراقی
http://Instagram.com/ Khoshnevisydrshakkaki
@khoshnevisydrshkkaki
گره از کار فروبستهٔ ما بگشایی؟
نظری کن، که به جان آمدم از دلتنگی
گذری کن: که خیالی شدم از تنهایی
گفته بودی که: بیایم، چو به جان آیی تو
من به جان آمدم، اینک تو چرا مینایی؟
بس که سودای سر زلف تو پختم به خیال
عاقبت چون سر زلف تو شدم سودایی
همه عالم به تو میبینم و این نیست عجب
به که بینم؟ که تویی چشم مرا بینایی
پیش ازین گر دگری در دل من میگنجید
جز تو را نیست کنون در دل من گنجایی
جز تو اندر نظرم هیچ کسی میناید
وین عجب تر که تو خود روی به کس ننمایی
گفتی: «از لب بدهم کام عراقی روزی»
وقت آن است که آن وعده وفا فرمایی
عراقی
http://Instagram.com/ Khoshnevisydrshakkaki
@khoshnevisydrshkkaki
مگر تو یوسفان را دلستانی
مگر تو رشک ماه آسمانی
مها از بس عزیزی و لطیفی
غریب این جهان و آن جهانی
روانهایی که روز تو شنیدند
به طمع تو گرفته شب گرانی
ز شب رفتن ز چالاکی چه آید
چو ذوالعرشت کند می پاسبانی
منم آن کز دم عیسی بمردم
مرا کشتهست آب زندگانی
چنین مرگی که مردم زنده گردم
گرت بینم ایا فخر الزمانی
دلم از هجر تو خون گشت لیکن
از آن خون رست صورتهای جانی
ز درد تو رواق صاف جوشید
ز درد خمهای خسروانی
خداوندی است شمس الدین تبریز
که او را نیست در آفاق ثانی
برید آفرینش در دو عالم
نیاوردهست چون او ارمغانی
هزاران جان نثار جان او باد
که تا گردند جانها جاودانی
مولوی
http://Instagram.com/ Khoshnevisydrshakkaki
@khoshnevisydrshkkaki
مگر تو رشک ماه آسمانی
مها از بس عزیزی و لطیفی
غریب این جهان و آن جهانی
روانهایی که روز تو شنیدند
به طمع تو گرفته شب گرانی
ز شب رفتن ز چالاکی چه آید
چو ذوالعرشت کند می پاسبانی
منم آن کز دم عیسی بمردم
مرا کشتهست آب زندگانی
چنین مرگی که مردم زنده گردم
گرت بینم ایا فخر الزمانی
دلم از هجر تو خون گشت لیکن
از آن خون رست صورتهای جانی
ز درد تو رواق صاف جوشید
ز درد خمهای خسروانی
خداوندی است شمس الدین تبریز
که او را نیست در آفاق ثانی
برید آفرینش در دو عالم
نیاوردهست چون او ارمغانی
هزاران جان نثار جان او باد
که تا گردند جانها جاودانی
مولوی
http://Instagram.com/ Khoshnevisydrshakkaki
@khoshnevisydrshkkaki
سپیده که سر بزند،
در این بیشهزارِ خزان دیده
شاید دوباره گلی بروید؛
شبیه آنچه در بهار بوییدی.
پس به نام زندگی،
هرگز مگو هرگز
پل الوار
http://Instagram.com/ Khoshnevisydrshakkaki
@khoshnevisydrshkkaki
در این بیشهزارِ خزان دیده
شاید دوباره گلی بروید؛
شبیه آنچه در بهار بوییدی.
پس به نام زندگی،
هرگز مگو هرگز
پل الوار
http://Instagram.com/ Khoshnevisydrshakkaki
@khoshnevisydrshkkaki
راهی بزن که آهی بر سازِ آن توان زد
شعری بخوان که با او رَطلِ گران توان زد
بر آستانِ جانان گر سر توان نهادن
گلبانگِ سربلندی بر آسمان توان زد
قَدِّ خمیدهٔ ما سهلت نماید اما
بر چشمِ دشمنان تیر، از این کمان توان زد
در خانقه نگنجد اسرارِ عشقبازی
جامِ میِ مُغانه هم با مُغان توان زد
درویش را نباشد برگِ سرایِ سلطان
ماییم و کهنه دلقی کآتش در آن توان زد
اهلِ نظر دو عالم در یک نظر ببازند
عشق است و داوِ اول بر نقدِ جان توان زد
گر دولتِ وصالت خواهد دری گشودن
سرها بدین تَخَیُّل بر آستان توان زد
عشق و شباب و رندی مجموعهٔ مراد است
چون جمع شد معانی گویِ بیان توان زد
شد رهزنِ سلامت زلفِ تو وین عجب نیست
گر راهزن تو باشی صد کاروان توان زد
حافظ به حَقِّ قرآن کز شِید و زرق بازآی
باشد که گویِ عیشی در این جهان توان زد
حافظ
http://Instagram.com/ Khoshnevisydrshakkaki
@khoshnevisydrshkkaki
شعری بخوان که با او رَطلِ گران توان زد
بر آستانِ جانان گر سر توان نهادن
گلبانگِ سربلندی بر آسمان توان زد
قَدِّ خمیدهٔ ما سهلت نماید اما
بر چشمِ دشمنان تیر، از این کمان توان زد
در خانقه نگنجد اسرارِ عشقبازی
جامِ میِ مُغانه هم با مُغان توان زد
درویش را نباشد برگِ سرایِ سلطان
ماییم و کهنه دلقی کآتش در آن توان زد
اهلِ نظر دو عالم در یک نظر ببازند
عشق است و داوِ اول بر نقدِ جان توان زد
گر دولتِ وصالت خواهد دری گشودن
سرها بدین تَخَیُّل بر آستان توان زد
عشق و شباب و رندی مجموعهٔ مراد است
چون جمع شد معانی گویِ بیان توان زد
شد رهزنِ سلامت زلفِ تو وین عجب نیست
گر راهزن تو باشی صد کاروان توان زد
حافظ به حَقِّ قرآن کز شِید و زرق بازآی
باشد که گویِ عیشی در این جهان توان زد
حافظ
http://Instagram.com/ Khoshnevisydrshakkaki
@khoshnevisydrshkkaki
راهی بزن که آهی بر سازِ آن توان زد
شعری بخوان که با او رَطلِ گران توان زد
بر آستانِ جانان گر سر توان نهادن
گلبانگِ سربلندی بر آسمان توان زد
قَدِّ خمیدهٔ ما سهلت نماید اما
بر چشمِ دشمنان تیر، از این کمان توان زد
در خانقه نگنجد اسرارِ عشقبازی
جامِ میِ مُغانه هم با مُغان توان زد
درویش را نباشد برگِ سرایِ سلطان
ماییم و کهنه دلقی کآتش در آن توان زد
اهلِ نظر دو عالم در یک نظر ببازند
عشق است و داوِ اول بر نقدِ جان توان زد
گر دولتِ وصالت خواهد دری گشودن
سرها بدین تَخَیُّل بر آستان توان زد
عشق و شباب و رندی مجموعهٔ مراد است
چون جمع شد معانی گویِ بیان توان زد
شد رهزنِ سلامت زلفِ تو وین عجب نیست
گر راهزن تو باشی صد کاروان توان زد
حافظ به حَقِّ قرآن کز شِید و زرق بازآی
باشد که گویِ عیشی در این جهان توان زد
حافظ
http://Instagram.com/ Khoshnevisydrshakkaki
@khoshnevisydrshkkaki
شعری بخوان که با او رَطلِ گران توان زد
بر آستانِ جانان گر سر توان نهادن
گلبانگِ سربلندی بر آسمان توان زد
قَدِّ خمیدهٔ ما سهلت نماید اما
بر چشمِ دشمنان تیر، از این کمان توان زد
در خانقه نگنجد اسرارِ عشقبازی
جامِ میِ مُغانه هم با مُغان توان زد
درویش را نباشد برگِ سرایِ سلطان
ماییم و کهنه دلقی کآتش در آن توان زد
اهلِ نظر دو عالم در یک نظر ببازند
عشق است و داوِ اول بر نقدِ جان توان زد
گر دولتِ وصالت خواهد دری گشودن
سرها بدین تَخَیُّل بر آستان توان زد
عشق و شباب و رندی مجموعهٔ مراد است
چون جمع شد معانی گویِ بیان توان زد
شد رهزنِ سلامت زلفِ تو وین عجب نیست
گر راهزن تو باشی صد کاروان توان زد
حافظ به حَقِّ قرآن کز شِید و زرق بازآی
باشد که گویِ عیشی در این جهان توان زد
حافظ
http://Instagram.com/ Khoshnevisydrshakkaki
@khoshnevisydrshkkaki
با من صنما دل یک دله کن
گر سر ننهم آنگه گله کن
مجنون شدهام از بهر خدا
زان زلف خوشت یک سلسله کن
سی پاره به کف در چله شدی
سی پاره منم ترک چله کن
مجهول مرو با غول مرو
زنهار سفر با قافله کن
ای مطرب دل زان نغمه خوش
این مغز مرا پرمشغله کن
ای زهره و مه زان شعله رو
دو چشم مرا دو مشعله کن
ای موسی جان شبان شدهای
بر طور برو ترک گله کن
نعلین ز دو پا بیرون کن و رو
در دشت طوی پا آبله کن
تکیه گه تو حق شد نه عصا
انداز عصا و آن را یله کن
فرعون هوا چون شد حیوان
در گردن او رو زنگله کن
# مولانا
با تذهیب خانمم نصرت زین ابادی سال ۱۳۸۴
http://Instagram.com/ Khoshnevisydrshakkaki
@khoshnevisydrshkkaki
گر سر ننهم آنگه گله کن
مجنون شدهام از بهر خدا
زان زلف خوشت یک سلسله کن
سی پاره به کف در چله شدی
سی پاره منم ترک چله کن
مجهول مرو با غول مرو
زنهار سفر با قافله کن
ای مطرب دل زان نغمه خوش
این مغز مرا پرمشغله کن
ای زهره و مه زان شعله رو
دو چشم مرا دو مشعله کن
ای موسی جان شبان شدهای
بر طور برو ترک گله کن
نعلین ز دو پا بیرون کن و رو
در دشت طوی پا آبله کن
تکیه گه تو حق شد نه عصا
انداز عصا و آن را یله کن
فرعون هوا چون شد حیوان
در گردن او رو زنگله کن
# مولانا
با تذهیب خانمم نصرت زین ابادی سال ۱۳۸۴
http://Instagram.com/ Khoshnevisydrshakkaki
@khoshnevisydrshkkaki
چه مستی است؟ ندانم که رو به ما آورد
که بود ساقی و این باده از کجا آورد؟
تو نیز باده به چنگ آر و راهِ صحرا گیر
که مرغ نغمهسُرا سازِ خوشنوا آورد
دلا چو غنچه شکایت ز کارِ بسته مَکُن
که بادِ صبح نسیمِ گرهگشا آورد
رسیدنِ گل و نسرین به خیر و خوبی باد
بنفشه شاد و کَش آمد، سَمَن صفا آورد
صبا به خوشخبریِ هُدهُدِ سلیمان است
که مژدهٔ طرب از گلشنِ سبا آورد
علاج ضعف دل ما کرشمهٔ ساقیست
برآر سر که طبیب آمد و دوا آورد
مریدِ پیرِ مُغانم ز من مرنج ای شیخ
چرا که وعده تو کردیّ و او به جا آورد
به تنگچشمیِ آن تُرکِ لشکری نازم
که حمله بر منِ درویشِ یک قبا آورد
فلک غلامی حافظ کنون به طوع کُنَد
که اِلتِجا به درِ دولتِ شما آورد
حافظ
http://Instagram.com/ Khoshnevisydrshakkaki
@khoshnevisydrshkkaki
که بود ساقی و این باده از کجا آورد؟
تو نیز باده به چنگ آر و راهِ صحرا گیر
که مرغ نغمهسُرا سازِ خوشنوا آورد
دلا چو غنچه شکایت ز کارِ بسته مَکُن
که بادِ صبح نسیمِ گرهگشا آورد
رسیدنِ گل و نسرین به خیر و خوبی باد
بنفشه شاد و کَش آمد، سَمَن صفا آورد
صبا به خوشخبریِ هُدهُدِ سلیمان است
که مژدهٔ طرب از گلشنِ سبا آورد
علاج ضعف دل ما کرشمهٔ ساقیست
برآر سر که طبیب آمد و دوا آورد
مریدِ پیرِ مُغانم ز من مرنج ای شیخ
چرا که وعده تو کردیّ و او به جا آورد
به تنگچشمیِ آن تُرکِ لشکری نازم
که حمله بر منِ درویشِ یک قبا آورد
فلک غلامی حافظ کنون به طوع کُنَد
که اِلتِجا به درِ دولتِ شما آورد
حافظ
http://Instagram.com/ Khoshnevisydrshakkaki
@khoshnevisydrshkkaki
به دورِ لاله قدح گیر و بیریا میباش
به بویِ گُل نفسی همدمِ صبا میباش
نگویمت که همه ساله مِی پرستی کن
سه ماه مِی خور و نُه ماه پارسا میباش
چو پیرِ سالِک عشقت به مِی حواله کند
بنوش و منتظرِ رحمتِ خدا میباش
گَرَت هواست که چُون جَم به سِرِّ غیب رَسی
بیا و همدمِ جامِ جهان نما میباش
چو غنچه گرچه فروبستگیست کارِ جهان
تو همچو بادِ بهاری گره گشا میباش
وفا مجوی ز کس ور سخن نمیشنوی
به هرزه طالبِ سیمرغ و کیمیا میباش
مریدِ طاعتِ بیگانگان مشو حافظ
ولی معاشرِ رندانِ پارسا میباش
http://Instagram.com/ Khoshnevisydrshakkaki
@khoshnevisydrshkkaki
به بویِ گُل نفسی همدمِ صبا میباش
نگویمت که همه ساله مِی پرستی کن
سه ماه مِی خور و نُه ماه پارسا میباش
چو پیرِ سالِک عشقت به مِی حواله کند
بنوش و منتظرِ رحمتِ خدا میباش
گَرَت هواست که چُون جَم به سِرِّ غیب رَسی
بیا و همدمِ جامِ جهان نما میباش
چو غنچه گرچه فروبستگیست کارِ جهان
تو همچو بادِ بهاری گره گشا میباش
وفا مجوی ز کس ور سخن نمیشنوی
به هرزه طالبِ سیمرغ و کیمیا میباش
مریدِ طاعتِ بیگانگان مشو حافظ
ولی معاشرِ رندانِ پارسا میباش
http://Instagram.com/ Khoshnevisydrshakkaki
@khoshnevisydrshkkaki
بارها گفتهام و بار دگر میگویم
که من دلشده این ره نه به خود میپویم
در پس آینه طوطی صفتم داشتهاند
آن چه استاد ازل گفت بگو میگویم
من اگر خارم و گر گل چمن آرایی هست
که از آن دست که او میکشدم میرویم
دوستان عیب من بیدل حیران مکنید
گوهری دارم و صاحب نظری میجویم
گرچه با دلق ملمع می گلگون عیب است
مکنم عیب کز او رنگ ریا میشویم
خنده و گریه عشاق ز جایی دگر است
میسرایم به شب و وقت سحر میمویم
حافظم گفت که خاک در میخانه مبوی
گو مکن عیب که من مشک ختن میبویم
حافظ
http://Instagram.com/ Khoshnevisydrshakkaki
@khoshnevisydrshkkaki
که من دلشده این ره نه به خود میپویم
در پس آینه طوطی صفتم داشتهاند
آن چه استاد ازل گفت بگو میگویم
من اگر خارم و گر گل چمن آرایی هست
که از آن دست که او میکشدم میرویم
دوستان عیب من بیدل حیران مکنید
گوهری دارم و صاحب نظری میجویم
گرچه با دلق ملمع می گلگون عیب است
مکنم عیب کز او رنگ ریا میشویم
خنده و گریه عشاق ز جایی دگر است
میسرایم به شب و وقت سحر میمویم
حافظم گفت که خاک در میخانه مبوی
گو مکن عیب که من مشک ختن میبویم
حافظ
http://Instagram.com/ Khoshnevisydrshakkaki
@khoshnevisydrshkkaki
روی بپوش ای قمر خانگی
تا نکشد عقل به دیوانگی
بلعجبیهای خیالت ببست
چشم خردمندی و فرزانگی
با تو بباشم به کدام آبروی
یا بگریزم به چه مردانگی
با تو برآمیختنم آرزوست
وز همه کس وحشت و بیگانگی
پرده برانداز شبی شمع وار
تا همه سوزیم به پروانگی
یا ببرد خانه سعدی خیال
یا ببرد دوست به همخانگی.
http://Instagram.com/ Khoshnevisydrshakkaki
@khoshnevisydrshkkaki
تا نکشد عقل به دیوانگی
بلعجبیهای خیالت ببست
چشم خردمندی و فرزانگی
با تو بباشم به کدام آبروی
یا بگریزم به چه مردانگی
با تو برآمیختنم آرزوست
وز همه کس وحشت و بیگانگی
پرده برانداز شبی شمع وار
تا همه سوزیم به پروانگی
یا ببرد خانه سعدی خیال
یا ببرد دوست به همخانگی.
http://Instagram.com/ Khoshnevisydrshakkaki
@khoshnevisydrshkkaki
از بهر چه در مجلس جانانه نباشم
گرد سر آن شمع چو پروانه نباشم
بی موجب از او رنجم و بی وجه کنم صلح
اینها نکنم عاشق دیوانه نباشم
صد فصل بهار آید و بیرون ننهم گام
ترسم که بیایی تو و در خانه نباشم
بیگانه شوم از تو که بیگانه پرستی
آزار کشم گر ز تو بیگانه نباشم
وحشی صفت از نرگس مخمور تو مستم
زان است که بی نعرهٔ مستانه نباشم
http://Instagram.com/ Khoshnevisydrshakkaki
@khoshnevisydrshkkaki
گرد سر آن شمع چو پروانه نباشم
بی موجب از او رنجم و بی وجه کنم صلح
اینها نکنم عاشق دیوانه نباشم
صد فصل بهار آید و بیرون ننهم گام
ترسم که بیایی تو و در خانه نباشم
بیگانه شوم از تو که بیگانه پرستی
آزار کشم گر ز تو بیگانه نباشم
وحشی صفت از نرگس مخمور تو مستم
زان است که بی نعرهٔ مستانه نباشم
http://Instagram.com/ Khoshnevisydrshakkaki
@khoshnevisydrshkkaki
آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند
آیا بُوَد که گوشهٔ چشمی به ما کنند
دَردَم نهفته بِه ز طبیبانِ مدعی
باشد که از خزانهٔ غیبم دوا کنند
معشوق چون نقاب ز رخ در نمیکشد
هر کس حکایتی به تَصوّر چرا کنند؟
چون حُسنِ عاقبت نه به رندی و زاهدیست
آن بِه که کارِ خود به عنایت رها کنند
بی معرفت مباش که در من یزیدِ عشق
اهلِ نظر معامله با آشنا کنند
حالی درونِ پرده بسی فتنه میرود
تا آن زمان که پرده برافتد چهها کنند
گر سنگ از این حدیث بنالد عجب مدار
صاحبدلان حکایتِ دل خوش ادا کنند
مِی خور که صد گناه ز اغیار در حجاب
بهتر ز طاعتی که به روی و ریا کنند
پیراهنی که آید از او بویِ یوسفم
ترسم برادران غَیورش قَبا کنند
بگذر به کویِ میکده تا زُمرِهٔ حضور
اوقاتِ خود ز بهر تو صرفِ دعا کنند
پنهان ز حاسدان به خودم خوان که مُنعِمان
خیرِ نهان برایِ رضایِ خدا کنند
حافظ دوامِ وصل میسر نمیشود
شاهان کم التفات به حالِ گدا کنند
http://Instagram.com/ Khoshnevisydrshakkaki
@khoshnevisydrshkkaki
آیا بُوَد که گوشهٔ چشمی به ما کنند
دَردَم نهفته بِه ز طبیبانِ مدعی
باشد که از خزانهٔ غیبم دوا کنند
معشوق چون نقاب ز رخ در نمیکشد
هر کس حکایتی به تَصوّر چرا کنند؟
چون حُسنِ عاقبت نه به رندی و زاهدیست
آن بِه که کارِ خود به عنایت رها کنند
بی معرفت مباش که در من یزیدِ عشق
اهلِ نظر معامله با آشنا کنند
حالی درونِ پرده بسی فتنه میرود
تا آن زمان که پرده برافتد چهها کنند
گر سنگ از این حدیث بنالد عجب مدار
صاحبدلان حکایتِ دل خوش ادا کنند
مِی خور که صد گناه ز اغیار در حجاب
بهتر ز طاعتی که به روی و ریا کنند
پیراهنی که آید از او بویِ یوسفم
ترسم برادران غَیورش قَبا کنند
بگذر به کویِ میکده تا زُمرِهٔ حضور
اوقاتِ خود ز بهر تو صرفِ دعا کنند
پنهان ز حاسدان به خودم خوان که مُنعِمان
خیرِ نهان برایِ رضایِ خدا کنند
حافظ دوامِ وصل میسر نمیشود
شاهان کم التفات به حالِ گدا کنند
http://Instagram.com/ Khoshnevisydrshakkaki
@khoshnevisydrshkkaki