آنی که فدای نو روان می باید
پیش رخ تو نثار جان می باید
من هیچ ندانم که کرا مانی تو
ای دوست چنانی که چنان می یابد
سنایی

http://Instagram.com/  Khoshnevisydrshakkaki


@khoshnevisydrshkkaki

@khoshnevisydrshkkaki
چگونه باغ تو باور کند بهاران را
که سالها نچشیده است طعم با ران را

گمان مبرکه چراغان کنند دیگر بار

شکوفه ها تن عریان شاخساران را
حسین منزوی


http://Instagram.com/  Khoshnevisydrshakkaki

ای بت سنگدل سیم تنک
دلبر شوخک شیرین سخنک
حبشی زلفک ترکانه تو
تنگ چون چشمک ترکان دهنک
سنایی
از سرمشق های استاد مرزی


@khoshnevisydrshkkaki



http://Instagram.com/  Khoshnevisydrshakkaki

دلبرا تا نامه عزل از وصالت خوانده ام
ای بسا خون دلا از دیده برخ رانده ام
بر نشان هرگز ندیدم دل بی رحم تورا
گرچه هر تیر که  اندر جعبه بد بفشانده ام

@khoshnevisydrshkkaki



http://Instagram.com/  Khoshnevisydrshakkaki

‌


عشق را در گوشه ی پستو به دام انــداختیم
می فروشی با می اش را توی جام انداختیم

بذر غم را داده ایم بر کم فروشان مفت مفت
با خوشی احوال بد را  پشت بام  انــداختیم


#ثریا_شجاعی_اصل


@khoshnevisydrshkkaki



http://Instagram.com/  Khoshnevisydrshakkaki

تا طارم نه  سپهر آراسته اند
تاباغ چهارطبع  پیراسته‌اند
در خار فزوده و ز گل کاسته اند
چه توان کرد چو این چنین خواسته اند
انوری


@khoshnevisydrshkkaki



http://Instagram.com/  Khoshnevisydrshakkaki

@khoshnevisydrshkkaki

http://Instagram.com/  Khoshnevisydrshakkaki
بکوی دل فرو رفتم زمانی
همی جستم زحال دل نشانی
که با تو چونست احوال دل من
که از وی دیدم جهانی
مولانا

چو تو آمدی مرا بس که حدیث خویش گفتم
چو تو ایستاده باشی ادب آن که من بیفتم
تو اگر چنین لطیف از در بوستان درآیی
گل سرخ شرم دارد که چرا همی‌شکفتم
چو به منتها رسد گل برود قرار بلبل
همه خلق را خبر شد غم دل که می‌نهفتم
به امید آن که جایی قدمی نهاده باشی
همه خاک‌های شیراز به دیدگان برفتم
دو سه بامداد دیگر که نسیم گل برآید
بتر از هزاردستان بکشد فراق جفتم
نشنیده‌ای که فرهاد چگونه سنگ سفتی
نه چو سنگ آستانت که به آب دیده سفتم
نه عجب شب درازم که دو دیده باز باشد
به خیالت ای ستمگر عجب است اگر بخفتم
ز هزار خون سعدی بحلند بندگانت
تو بگوی تا بریزند و بگو که من نگفتم
@khoshnevisydrshkkaki

http://Instagram.com/  Khoshnevisydrshakkaki

ایدل همه اسباب جهان خواسته گیر
باغ طربت به سبزه آراسته گیر
و آنگاه بر آن سبزه شبی چون شبنم
بنشسته و بامداد برخاسته گیر
@khoshnevisydrshkkaki

http://Instagram.com/  Khoshnevisydrshakkaki

خیام

گر کسی باتو بدی کند زنهار
جزبه نیکی جزای آن نکنی

ازبدی گر کند سودی
از نکویی توهم زیان نکنی

@khoshnevisydrshkkaki

http://Instagram.com/  Khoshnevisydrshakkaki

ای زندگی تن و توانم همه تو
جانی و دلی ای دل و جانم همه تو
تو هستی من شدی از آنی همه من
من نیست شدم در تو از آنم همه تو
مولانا


@khoshnevisydrshkkaki

http://Instagram.com/  Khoshnevisydrshakkaki

به سفارش دوست فرهیخته ام دکتر بهنام فر نگاشته شد

گل یا خار

ای برادر تو همان اندیشه‌‌یی
مابقی تو استخوان و ریشه‌یی

گر گُل است اندیشهٔ تو، گُلْشَنی
وَر بُوَد خاری، تو هیمه‌یْ گُلْخَنی

#مثنوی_مولانا

@khoshnevisydrshkkaki

http://Instagram.com/  Khoshnevisydrshakkaki

فروخته شد

در دام تو محبوسم در دست تو مغلوبم
و ذوق تو مدهوشم در وصف تو حیرانم
سعدی

@khoshnevisydrshkkaki

http://Instagram.com/  Khoshnevisydrshakkaki

نه خود اندر زمین نظیر تو نیست
که قمر چون رخ منیر تو نیست
سعدی

@khoshnevisydrshkkaki

http://Instagram.com/  Khoshnevisydrshakkaki

یار آمد و گفت خسته میدار دلت
دایم به امید بسته می‌دار دلت
ما را به شکستگان نظرها باشد
ما راخواهی شکسته میدار دلت
@khoshnevisydrshkkaki

http://Instagram.com/  Khoshnevisydrshakkaki

@khoshnevisydrshkkaki

http://Instagram.com/  Khoshnevisydrshakkaki
می‌سوزم از فراغت روی از جفا بگردان
هجران بلای ما شد یا رب بلا بگردان

آمد بهار گلرخ من در سفر هنوز
خندید ابر و چشم من از گریه تر هنوز
آمد درخت گل  ببر اما چه فایده
کان سرو گلعذار نیامد  ببر هنوز
جامی
@khoshnevisydrshkkaki

http://Instagram.com/  Khoshnevisydrshakkaki

امروز تورا دسترس فردا نیست
اندیشه  فردات بجز سودانیست

@khoshnevisydrshkkaki

http://Instagram.com/  Khoshnevisydrshakkaki

@khoshnevisydrshkkaki

http://Instagram.com/  Khoshnevisydrshakkaki
دیدن روی تورا دیده جان می باید
وین کجا مرتبه چشم جهان بین منست
حافظ

@khoshnevisydrshkkaki

http://Instagram.com/  Khoshnevisydrshakkaki
ای خواجه حساب عمر برگیر

زین خط دو رنگ شام و شبگیر
خوابیست جهان  وزهر لقمه
خوابیست حیات و مرگ تعبیر
خاقانی

مرغی دیدم نشسته بر باره طوس
در پیش نهاده کله کیکاووس
با کله همی‌گفت که افسوس افسوس
کو بانگ جرس‌ها و کجا ناله کوس‌‌؟
@khoshnevisydrshkkaki

http://Instagram.com/  Khoshnevisydrshakkaki