خداداد رضایی
100 subscribers
78 photos
76 videos
4 files
33 links
دلنوشته ها ، کلیپ ها و داستانها
Download Telegram
ماشینی خریدم وقتی دوهفته بعد از خواب بلند شدم قیمتش سه برابر شده بود و چند ماه بعدش هفت برابر و حالا دیگه نمی دونم.
خلاصه ما دل گتی کردیم و پلاکش را به نام نکرده بودیم تا دو سال پیش
وکالت گرفتیم برای فک پلاک (مرحله اول )
چون بیمارستان شیراز بستری بودم گفتند باید حتما خودش باشه . وکالت سوخت
وکالت گرفتیم برای فک پلاک (مرحله دوم)
گفتند چون در رهن ایران خودرو است باید فک رهن شود . معاینه فنی هم نداره. وکالت سوخت
وکالت گرفتیم . (مرحله سوم )
بردم معاینه شد اما مدارک ماشین توی خونه گم شد تا پیدا شد نوبت سوخت و خورد به عید نوروز و با بارون و سیل . وکالت سوخت
وکالت گرفتیم (مرحله چهارم )
نوبت ما خوردبه سقوط بالگرد رئیس جمهور . ای واویلا چند روز تعطیل شد. وکالت سوخت
وکالت گرفتیم (مرحله پنجم )
جریمه را بروز کردم . اولین بار دعا کردم بارون نیاد . دعا کردم سیل نیاد . دعا کردم کسی نمیره .
نذر صلوات کردم . ساعت را تنظیم کردم . به همه اهل خانواده آماده باش دادم . مدارک ماشین را کنار تلویزیون گذاشته و تا صبح بیست بار نگاه و بررسی کردم
صبح شد. مدارک گم نشده بود. چک کردم جریمه جدید نداشتم تلویزیون روشن کردم کسی به شهادت نرسیده بود پنجره را باز کردم هوا بارونی نبود.
بسم الله رفتم .ماشین برای پنجمین بار کارشناسی شد. خدا را شکر همه چیز تا اینجا عالی پیش رفت. مدارک تحویل داده شد ...
برو عوارض شهرداری پرداخت کن . عوارض ؟!!!
بله قانون جدیده . رفتیم کانکس شهرداری بسلامتی یک میلیون و سیصد هزار تومان عوارض دادم تازه هشتاد هزار تومان هم حق الزحمه جداگانه پرداخت کردم تا حقوق باجه نشین تامین شود. هر بار وکالت هم سیصد هزار تومان برای دفتر خونه که پنج بار خودتون حسابش کنید حوصله ندارم . پانصد و نمیدونم چقدر هم برای تعویض پلاک دادم دیگه نگاه به رسید قبض بانکی نمیکردم بیچاره حقوق بازنشستگی !!
نشستم توی نوبت تا بررسی شود همانطور ورد می خواندم که بلندگو بصدا درآمد:
آقای رضایی باجه یک
تنم لرزید توی چشم خانم باجه دار نگاه کردم گفت برو پلاک قدیمی را بکن و بیا.
بلند گفتم صلوات . پلاک قدیمی ۷۳ به تاریخ پیوست از خوشحالی رفتم تزئینات روبرو قاب پلاک گرفتم دادم دست نصاب ،او اخم کرد. قاب ؟ ولی با دوتا آبمیوه تگری اخمها تبدیل به لبخند شد. بالاخره ۴۸ را قاب گرفتم و زدم به پیشانی ماشین.
آقای پلیس لطفا لااقل تا یک سال جریمه نکن راهها دشواره ، جای پارکینگ نیست . سرعت گیر زیاد شده و خیابونها چاله دارن. اعصاب که چه بگم داغون ...
بزار این پلاک که بسختی گیر آمده و جیب مبارک ناله های زیادی کرد لااقل یکسال نفس راحت بکشه
خداداد رضایی
خرداد ماه ۱۴۰۳
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
مردان بزرگ