🍈🍊خاطره باضیا🍂🍁
671 subscribers
22.9K photos
13.3K videos
830 files
11.6K links
🍃به توکـل نام اعظمت🍃
ارتباط باما☎️
https://t.me/HarfBeManBOT?start=Ch_At_bDlzUE1DREpQTDN5dG5hK0lxOXBDUT09
📱اینستاگرام
@mina_khaterehbaziya0
تاسیس کانال99/6/9
https://t.me/twiterrziyae
#ضیاران_۳۱۱۸🎫
Download Telegram
ادامه کپشن:
داستان های این مجموعه مخاطب را پرت می‌کنند به روزهایی که گذشته، حوادثی که رفته و آثارش تا همیشه بر جان و روانمان باقی است.
پژند سلیمانی با نگاهی که به عنوان نویسنده،مترجم،منتقد و هنرمند به جهان اطراف خود دارد دریچه ای باز کرده به سوی ما و آینه ای در مقابلمان گذاشته تا ببینیم بر ما چه می رود.
نگاه عمیق نویسنده به رفتار شخصیت ها معناها و تاویل هایی متفاوت بخشیده است.
ناشناس را بخوانید و از آشنایی اش لذت ببرید.
پ.ن. از روزگار چه خبر؟ چه حادثه ای در این سال ها انقدر در ذهن تان مانده که بخواهید از آن بنویسید؟
پ.ن. آخر هم یاد نگرفتم عکس خوب بگیرم و درست ادیت کنم که در قاب اینستا جا بگیرد باید معلم بگیرم

#معرفی_کتاب
#کتاب_خوب
#در_مورد_کتاب_باهم_حرف_بزنیم

#پست
#شهره_احدیت
#خاطره_باضیا
#khaterhbaziya0
@khaterehbaziya0
🍈🍊خاطره باضیا🍂🍁
دوشیزه و کلاغ مهشاد لسانی نشر سیب سرخ چند روزی که می خواهم کتاب معرفی کنم.می‌خواهم در مورد چیزهای مختلفی بنویسم ولی مگر حال خراب این روزها می‌گذارد.تا اینکه امروز با خودم گفتم باید کار خودت را بکنی.این روزهای بد می‌شود گاهی به داستان پناه برد و دمی از حال…
آن طرف‌تر یک بوته‌ی خار بود.رویش پر از تکه‌های گوشت خونی و تن آدم بود.یقه‌اش را گرفتم و از جا بلندش کردم،دستم خورد پشت کتفش.یاد حنانه افتادم که وقتی بچه‌تر بود دل‌درد داشت و بغلش می‌کردم و آرامتکان تکانش می‌دادم تا بخوابد و دیگرجیغ نکشد.
ص۶۵.داستان مرصاد

داستان بخوانیم تا زنده بمانیم.
پ.ن. از کتابخانه‌ها استفاده کنید و به‌همدیگر کتاب امانت بدهید.
#معرفی_کتاب
#کتاب_خوب
#در_مورد_کتاب_باهم_حرف_بزنیم
@mahshad_lessani

#️⃣ #aliziyaoriginal
🕒 1401/2/24
@aliziyaoriginal
#پست
#شهره_احدیت
#خاطره_باضیا
#khaterhbaziya0
@khaterehbaziya0
🍈🍊خاطره باضیا🍂🍁
کندال آزاده حسینی نشر سیفتال مدتی است می‌خواهم پست بگذارم،اما هجوم اوار غم بر دل‌مان مگر می‌گذارد. اما باور دارم که تنها چیزی که می‌تواند غم‌هایمان را به تدبیر و بینایی تبدیل کند،کتاب است پس باز بر می‌گردم به آغوش امن خواندن و سیراب شدن،نه برای فراموش کردن…
با گلی کندالی در ذهنم را زیر و رو کردم تا به چیزی برسم که فاصله‌ای عمیق بین ادم‌ها انداخته آنچنان که خود را برتر بدانیم .داستان ظهر جمعه هم از همین آدم‌ها می‌گوید.ادم‌هایی که نمی‌بینیم‌شان.ادم‌هایی که دوست دارند دیده شوند. قناری و دلفین با آن فضای عجیب و خانواده‌ای از هم پاشیده ،داستان دردهای ادمی است که هیچکس نمی‌خواهدش.پرنسس خانم حسینی در انتظار عشق با وحشت فرتوت می‌شود تا حدی که جز ترس چیزی برایش نمی‌ماند...این‌ها را گفتم که بگویم کندال داستان آدم‌هایی است که دیده نمی‌شوند و انگار حقی برای زیستن ندارند.آدم‌هایی که حتی اگر پرنسس باشند باز هم کسی هست که نخواهد ببیندشان.
کندال داستان آدم‌هایی شبیه ماست.آدم‌هایی که این سال‌ها دیده نشدیم چون قرار بود دیگران متن باشند و ما حاشیه.

پ.ن. شما داستان کوتاه دوست دارید؟
پ.ن. از حال و روز این روزهایتان بنویسید.
پ.ن کندال را حتما بخوانید.
#معرفی_کتاب
#کتاب_خوب
#در_مورد_کتاب_باهم_حرف_بزنیم
#شهره_احدیت


🕒 1401/3/9
▫️#پست
#شهره_احدیت
#خاطره_باضیا
#khaterhbaziya0
@khaterehbaziya0
مدتی است ننوشته‌ام.دوست داشتم به یادداشت‌هایم در مورد چاقی باز هم اضافه کنم که گرفتاری‌های روزمره نگذاشت،اما خواهم نوشت.
این کتاب را در چند روز اخیر خوانده‌ام.داستان‌هایی از نوبسندگان آلمانی با مضمون جنگ،اما ضد جنگ.
با خواندن هر کدام باور کردم آنچه می‌تواند ما را از برزخی که در آن به سر می‌بریم نجات دهد،مهربانی است.
جنگ است و دو سرباز با یکدیگر دشمن اما راستش این است که سربازها با هم دشمنی ندارند.بزرگانند که با هیچ چیز سیر نمی‌شوند و خون می‌طلبند.
نویسندگان آلمانی شاید بخاطر لمس جنگ با همه‌ی وجود آنقدر خوب داستان‌های ضدجنگ می‌نویسند و ما باید از آن‌ها بیاموزیم.
ازتعدادی از نویسنده‌ها کاری نخوانده بودم و خوشحالم از خواندنشان.ممنونم از خانم کتایون سلطانی که گردآورنده و مترجم کار بودند.کتاب را نشر افق منتشر کرده در سال ۱۳۹۵.
پ.ن. لطفا بنویسید شما چه کتابی خوانده‌اید و اصولا اهل خواندن هستید یا نه.
#معرفی_کتاب
#در_مورد_کتاب_باهم_حرف_بزنیم
#شهره_احدیت

@ofoqpublication

#پست
#شهره_احدیت
#خاطره_باضیا
#khaterehbaziya0
@khaterehbaziya0
@aliziyaoriginal
🍈🍊خاطره باضیا🍂🍁
Photo
کپشن پست 👇🏻


محسن زهتابی نویسنده‌ی جوانی است و انجیل‌میرزا دومین کاری است که من از او خوانده‌ام. خانوم مجموعه داستانی خواندنی بود که به نظرم در بین مجموعه‌های منتشر شده،کار ماندگار و درخشانی است.نثر قوی و هماهنگ با زمان تاریخی روایت حاصل توجه مداوم زهتابی به تاریخ و زیان تاریخی است.با خواندن کارهای او به خوبی پیداست که عمر را صرف تحقیق و مطالعه در این زمینه کرده است.
انجیل میرزا روایت او از میرزای تاریخ ایران است.زهتابی میرزا کوچک خان را به گونه‌ای دیگر ساخته و به نظرم شخصیتی که خلق کرده شخصیتی خاکستری در عین حال آرمانی است.او عاشق می‌شود،گاه نیاز تنانه را به روسپی‌خانه می‌برد و گاه مسیح‌وار تن به خیانت یهودا می‌دهد.
او مسیح گیلان است اما اهل نشستن و دعا خواندن نیست.کتاب مقدس او تفنگی است که قرار است راهگشای مردم ایران شود.تفنگی که جهالت را هدف می‌گیرد تا سفره‌ای بی‌نان نماند و فرزندی بیمار و بی‌جان نشود.
انجیل میرزای زهتابی بخاطر شخصیت انسانی میرزا در مقابل شخصیت خرافه‌پرست احمد پسر حسن ستودنی است،اما زهتابی گرفتار شعار و بیانیه نمی‌شود و از اطناب گریزان است. او مردمش را خوب می‌شناسد. مردمی که میرزای عاشق را در طوفان حوادث رها می‌کنند تا در خاک‌های توبره‌ی احمد حسن به آرزوهایشان برسند.
همه را نوشتم که بگویم محسن زهتابی نویسنده‌ی ماندگاری است.
انجیل میرزا را بخوانید.
مدت‌ها بود می خواستم از میرزای محسن زهتابی بنویسم و فرصت نمی‌شد.
گمان می کنم کتاب به طور رایگان قابل دانلود است امیدوارم لینکش را پیدا کنم و بگذارم.

#معرفی_کتاب

#در_مورد_کتاب_باهم_حرف_بزنیم

#کتاب_خوب
#شهره_احدیت
@mohsenzehtabi



#پست
#شهره_احدیت
#سیدعلی_ضیا
#خاطره_باضیا
🍈🍊خاطره باضیا🍂🍁
Photo
کپشن پست 👇🏻




تو به اصفهان باز خواهی گشت
مصطفی انصافی
نشر چشمه
وقتی در یک کتاب محتوا و ساختار در همه تنیده شوند خواننده آن را زمین نمی‌گذارد و اگر مثل من اهل خواندن رمان قبل از خواب باشد، رویاهایش پر می‌شود از قصه‌ای که نویسنده به زیبایی و با روشی قطره‌چکانی در کامش می‌ریزد.
استادی ناگهان با دختری روبرو می‌شود که هم‌وطن او نیست اما بیش از همه های آدم‌های این کشور به او نزدیک است.او دختر عشق سال‌های نوجوانی اوست.نوه‌ی زنی لهستانی که سال‌ها در کوچه‌ی بنفشه کنار ایرانی‌ها زیسته و با عشق و مهر بنفشه های کوچه را بارور کرده است اما امان از روزگار ...
حالا این استاد ادبیات با دختری که به دنبال مادربزرگش آمده چه کند؟
انصافی بر خلاف بسیاری از داستان‌نویسان جوان قصه‌گوی کم‌نظیری است،انقدر که بیخواب‌تان کند و رمان را بخوانید و لذت ببرید.او برای پرداخت قصه فرمی مناسب انتخاب کرده.شروع و پایان هر فصل،پرداخت شخصیت‌ها،دیالوگ‌ها نشان از آن دارد که نویسنده با طراحی دقیق وارد فرایند نوشتن شده اما به خوبی می‌دانسته ای طراحی نباید از قالب کار بیرون بزند و از زیبایی کار بکاهد بلکه ساختاری است کاملا در خدمت محتوا و درونمایه کار و اینگونه است که به گمان من رمان از کارهای ماندگار ادبیات داستانی محسوب می‌شود.
به مصطفی انصافی عزیز تبریک می‌گویم و بخاطر لذتی که از خواندن این کار نصیبم شد سپاسگزارم.امیدوارم بیشتر بنویسد که ادبیات داستانی ما به کسانی نیازمند است که قصه‌گو باشند و بدانند هر قصه را چگونه باید گفت.
در مورد احاطه‌ای نویسنده به تاریخ قصه‌ای که در این رمان روایت کرده است ننوشتم.بروید رمان را بخوانید و لذت ببرید.

پ.ن .برای خواندن در تابستان چه برنامه‌ای دارید؟دوست دارید در موردش بنویسید.
مثل همیشه می‌توانید در مورد کتاب‌هایی که خوانده‌اند بنویسید .
#معرفی_کتاب
#در_مورد_کتاب_باهم_حرف_بزنیم
#زن_زندگی_آزادی
#علیه_فراموشی

@mostafa.ensafi




#پست
#شهره_احدیت
#سیدعلی_ضیا
#خاطره_باضیا
#khaterehbaziya0
@khaterehbaziya0
@aliziyaoriginal